نام پژوهشگر: رضا ابویی
سایه علیزاده میترا آزاد
سرای معین التجار یکی از بناهای دوره قاجار می باشد که توسط حاج محمدتقی معین التجار بوشهری و باهمکاری محمدحسن خان سعدالدوله ساخته شده است . سرای معین التجار دارای یک راسته بازار بوده است که این مجموعه در قدیم تا پشت بیمارستان جندی شاپور وسعت داشته و یک مکان تجاری به حساب می آمده تا اینکه در سال 1313 با ساختن پل ، بازار نصف شد ولی رونق اصلی بازار و دادوستد در قسمت سرا همچنان ادامه داشت . به گفته یکی از کارکنان قدیمی بانک ملی اهواز اولین بانک ملی در خوزستان در سال 1307 در سرای معین التجار تأسیس شد و تا سال 1332 در این مکان فعالیت داشته است . با تخلیه این محل جنبه اداری از اینجا برچیده شد . بعد از بانک این مکان تبدیل به گمرک می شود . در سال 1332 کشتی های تجاری به اینجا می آمدند و بارهای خود را در سرای معین التجار تخلیه می کردند . در این اواخر از سرای معین التجار به صورت غرفه غرفه و یا به عنوان انبار استفاده می کردند . در سال 1374 به علت آتش سوزی قسمت اعظم این سرا ازبین رفت و بیشتر ستون های آن و سقف بنا آسیب دید . عمده مصالح به کار رفته در این بنا آجر و تیرچوب جهت اجرای سقف ها و ستون های آجری ؛ شفته آهک جهت اجرای پی ها و ملات گچ و خاک جهت گیرایی می باشد . در اواخر از تیرآهن جهت اجرای مجدد سقف ها استفاده شد که به علت بار بیش از حد باعث فروریختن دیوارها و ایجاد ترک در آنها شده است که این نشان دهنده مرمت غلط و خارج از اصول بوده است . آنچه مسلم است اینکه سرای معین التجار واقع در پشت راسته بازار و کنار رود کارون یکی از بناهای دوره قاجاریه بوده که بیشتر جنبه اقتصادی داشته و رونق خاصی به بازار می داده است . با توجه به محل قرارگیری این بنا، سرای معین التجار نقش ویژه ای در بافت تاریخی شهر ایفا می کند . از طرفی با توجه به تعداد کم بناهای تاریخی به جا مانده در شهر اهواز این بنا از ارزش ویژه ای برخوردار می باشد . بنابراین با توجه به نکاتی که ذکر شد می توان از ارائه طرح مرمت و احیاء سرای معین التجار جهت حفظ و نگهداری آن به عنوان بنای تاریخی شاخص به جا مانده از دوران قاجار و احیاء هویت تاریخی جهت معرفی به نسل های آینده ، به عنوان اهداف تحقیق نام برد . همچنین با توجه به اینکه سرای معین التجار از بناهای شاخص و باارزش شهر اهواز می باشد که در بافت قدیم این شهر واقع شده ، در نظر گرفتن مبانی مرمتی مناسب در ارائه طرح مرمت و همچنین در نظر گرفتن کاربری جدید که متناسب با شأن بنا و کاربری قدیم آن می باشد و پاسخگوی نیازهای امروز بافت نیز می باشد ، به عنوان فرضیه ها و سؤالات کلیدی این تحقیق مطرح شوند . بنابراین این ارائه طرح مرمت اصولی و بازنده سازی این بنا و لحاظ کردن کاربری مناسب و درخور شأن بنا می تواند به فرهنگ سازی و ترویج ارزش گذاری به بناهای تاریخی شهر اهواز و نیز اعم بناهای تاریخی کمک کند .
محمد کاظمی رضا ابویی
استان گلستان وشهرتاریخی گرگان به گواه تاریخ ومطالعات باستان شناسی از تاریخ معماری وشهرسازی ارزشمندی برخوردار است. گلستان به جهت پنبه و خاویاربه سرزمین طلای سفیدومرواریدسیاه مشهورشده ودارا بودن جاذبه های طبیعی وتاریخی سبب شده این استان از امکانات بالایی برای جذب جهانگرد برخوردار شود. هدف ازاین تحقیق ارائه طرح مرمت واحیاء یک اثرارزشمندتاریخی درجهت حفظ ومعرفی جذابیت های معماری این بنا به گردشگران وکاربران است. بطورکلی اطلاعات در مورد استان گلستان اندک بوده واکثرآثارفاقدمدارک متقن ومستند هستندواقدامات انجام شده نیز صرفاًمحدودبه چند مورد شاخص بوده وعملاًتجارب دراین موردانگشت شمار است.سابقه تحقیق دراین مورد در تالیفات داخل یافت نشدودسترسی محقق به منابع خارجی نیز بسیارمحدودبوده است. روش تحقیق دراین رساله مبتنی بر رویکردی توصیفی-تحلیلی-تطبیقی وتجربی بوده است. مدرسه عمادیه بازمانده مدارس دینی تشیع درمحله درب نو شهر گرگان بوده که متعلق به دوره صفویه است،این بنا به علت شرایط اقلیمی واجتماعی در معرض آسیب های بسیاری بوده وهم اکنون متروک وبلا استفاده است که این مسئله لزوم تحقیق بیشتر در این مورد را فراهم می آورد.
حامد مهمان نواز رضا ابویی
توجه به بافت های تاریخی و پدیده ساختار های جدید در آن یکی از مسائل مهمی است که طی دهه های اخیر توجه کارشناسان معماری، شهر سازی و مرمت شهری را به خود معطوف کرده است. جریان ها و گرایش-های موجود در این زمینه را می توان در دو گروه دسته بندی کرد. 1- رویکرد مبتنی بر توسعه: این گروه با اشاره به بافت هایی که امروزه خالی از سکنه شده اند عنوان می کند که حاصل اقدامات حفاظتی، کاهش کیفیت زندگی بافت های تاریخی است. در این رویکرد حفاظت را به مثابه گذشته گرایی و باز آفرینی را به معنای توسعه و پیشرفت تلقی می کند. 2- رویکرد مبتنی بر حفاظت: گروه دوم توسعه را به معنای تجدد گرایی تفسیر کرده، آن را باعث بروز مشکلات و مسائل شهر های امروزی معرفی می نماید. رویکرد پیشنهادی پژوهش، اتکا به الگوی تعاملی حفاظت و توسعه می باشد. این نوشتار تلاشی است در جهت بازشناسی الگو های مداخله و همچنین کاربرد معماری معاصر در بافت های تاریخی ایران. این تحقیق با نگاهی تحلیلی به روند مداخله و طراحی در بافت های تاریخی شهر های اصفهان، تهران و علی الخصوص تبریز می کوشد بر طبق ادبیات موضوع و ظرفیت های حقوقی موجود، چارچوبی را ترسیم نماید و به کمک نظریه های ارائه شده میزان درستی اقدامات و مداخلات معاصر در بافت های تاریخی را به آزمون گذارد. بنابراین اهم اهداف تحقیق به-صورت های زیر مورد توجه قرار می گیرد.1- معرفی و بررسی برخی الگوها و استراتژی های برخورد با بافت-های تاریخی در شهرها و فرهنگ های مختلف. 2- نقد بررسی برخی نمونه های موردی شاخص موجود در جهان و ایران. 3- ارائه الگویی از موضوع و طراحی در بافت قدیم در کشورمان. و اینکه آیا معماری امروز توانسته است با تمام کش و قوس های خیال پردازانه خود ارج در خور ستایش یادگار های کهن را در همسایگی آنان به جا آورد؟ روش تحقیق نیز به صورت توصیفی، تحلیلی و تطبیقی بر اقدامات انجام یافته در بافت های تاریخی می-باشد و ابزار تحقیق کتابخانه ای و میدانی بر پایه مشاهدات و همچنین جویا شدن نظریات متولیان، صاحب نظران و ساکنین این بافت های تاریخی می باشد. در ادامه پس از تجزیه و تحلیل نمونه های موردی خارجی و داخلی و نتایج بدست آمده از آنها الگویی متکی بر سه شرط برای طراحی در بافت های تاریخی پیشنهاد می کند. 1- احترام به گذشته: هر طرح جدید لازم است با احترام به ارزش ها و به نیاز های عملکردی مورد نظر طراحی شود. 2- ظرف زندگی معاصر: هر اثر جدید لازم است علاوه بر پاسخ گویی به نیاز های عملکردی مورد نظر، زیست-پذیری بافت را نیز ارتقا بخشد. 3- میراثی برای آینده: معماری معاصر سهم دوران حاضر در تکمیل میراث فرهنگی شهرهای تاریخی ایران است.
ملیحه بکرانی رضا ابویی
نور لازمه دیدن و همواره یکی از عناصر حیاتی زندگی بشر بوده است. دلیل اهمیت نور به عنوان عامل تاثیر گذار بر ارزش فضایی به جهت قدرت آن در متاثر کردن ویژگی های دیگر فضا می باشد، آنچنانکه با نور می توان خواص دیگر فضا، مثل رنگ و بافت را تغییر دادیا بر آن ها تاکید کرد و بدین جهت در معماری و هنر همواره مورد نیاز بوده و به شکل های متنوع مورد استفاده قرار گرفته است. به کمک نورپردازی نه تنها ماهیت واقعی فضاها و عناصر شهری را می توان آشکار کرد، بلکه می توان نوعی تحول و دگرگونی یا به عبارت دیگر نوعی دگردیسی برای آن ها در نظر گرفت و بازتاب های متفاوتی از یک فضا یا عنصر را به نمایش گذاشت. از طرف دیگر، فضاهای باز شهری به دلیل اهمیتی که در بازسازی روحی و زدودن خستگی افراد جامعه دارند، باید هم در طول روز و هم در طول شب از این نظر که چه نوع فضایی را برای ناظران و استفاده کنندگان ایجاد کنند، مورد بررسی قرار گیرند و ایجاد محیطی امن وایمن و باکیفیت نمایند. در این مورد ابنیه تاریخی نقش بسزایی داشته و به جرأت می توان گفت که در طول شب تنها با نورپردازی زیبا و بخردانه می توان زیبایی و جاذبه آن ها را به تصویر کشید. لذا با هدف رسیدن به موارد ذکرشده، مطالعه بر روی موضوع نور و نورپردازی آغاز گردید. در این مطالعه، شناخت مفاهیم فنی و اصول نورپردازی بالاخص در ارتباط با ابنیه تاریخی مدنظر قرار گرفته تا به کمک آن بتوان دستورالعملی برای نورپردازی این بناها با توجه به عدم آسیب رسانی به آن ها از جانب اثرات نور و تجهیزات نوری ارائه داد. پس از مطالعه اصول و مفاهیم مربوطه و تجزیه و تحلیل آن ها و آشنایی با چگونگی محاسبات روشنایی مورد نیاز با پروژه، اصول کلی مربوط به طراحی و اجرای پروژه های نورپردازی تهیه و تنظیم گردید و در پایان نیز برای نمونه در مورد نورپردازی مسجد شیخ لطف الله با هدف تاکید بر ارزش های آن و جلوگیری از ایجاد آسیب ناشی از نور و تجهیزات نوری بر آن، محاسبات روشنایی انجام شده و طرح ها و پیشنهاداتی ارائه گردید.
نگار جهرمی زاده رضا ابویی
در بسیاری از موارد بافت های تاریخی مشاهده می شود که حتی پس از رسیدگیهای کامل و فراهم کردن تسهیلات شهری، مردم، حضور پیدا نمی کنند. این پروژه ابتدا به بررسی فضاهای شهری تاریخی و چگونگی دمیدن روح سرزندگی در آنها می پردازد. در این بررسی نشان داده می شود که در صورت شکلگیری الگوهای رفتاری زنده شهری، این موفقیت به دست خواهد آمد. می توان با تعریف کاربری های متنوع و انعطاف پذیری که قشرهای مختلف جامعه شهری و گروه های مختلف سنی، جنسی و فکری را پوشش می دهند، این فضاها را زنده ساخت (به طوری که طرح نهایی با ساکنین محدوده سازگاری داشته باشد.). بنابراین در صورتی که بخواهیم الگوهایی با کیفیت بی نام و زنده در یک فضای شهری برقرار کنیم، میتوان از کاربری های انعطاف پذیر و وابسته به مردم استفاده کرد، به طوری که این کار بر طبق مدیریتی هدفمند انجام پذیرد. در این راستا ساختارهای قابل انتقال به عنوان راهکاری برتر انتخاب می شوند. به گونه ای که بتوانند کاربری های مختلف شهری به همراه قابلیت تغییر در آن را به سهولت دربر گیرند. البته استفاده از این ساختارها به دلایل مختلف دیگر نیز توصیه می شود. از جمله اینکه روند رو به رشد ساخت بناهای ناهمگون و انعطاف ناپذیر در شهرهای تاریخی ایران که تهدید کننده منظر تاریخی شهرها هستند، ضرورت ایجاد حرکتهایی کاملاً برخلاف آن مانند بکارگرفتن معماری قابل انتقال که به راحتی قابل برداشته شدن است و حالت موقتی بودن خود را در برابر مواریث معماری به خوبی نشان می دهد را ایجاب میکند. موارد گفته شده ایده های کلی طرح احیا بود که به طور کلی بر روی برج کبوتر هزارجریب اصفهان (واقع در خیابان شیخ صدوق) اعمال میشود.
ندا سلطانی رضا ابویی
ساختار شهر های کهن ایران از جمله شیراز، بیانگر وجود نظامی استوار در سازمان فضایی وعملکرد آن هاست.ساختار اصلی شهر شیراز، دارای ارزش های مهم فرهنگی- تاریخی است که با مطالعه آن می توان سیر تحولات تاریخ شهر را درک کرد. از مکان هایی که می توان بار حیات ذهنی- خاطره ای شهر را تقویت نمود مرکز تاریخی شهر می باشد که پتانسیل تجلی حیات جمعی را دارند ولی تا از کیفیت و هویت فضایی برخوردار نشوند این امر محقق نخواهد شد. مکانی که دیروز محل اجتماع بود امروز به دلیل مناسبات نا همگون بین نقش و عملکرد و مقیاس ادراکی- رفتاری آن خالی از کیفیت و به تبع آن حضور ناپایدار شهروند شده است. هدف این رساله بازیابی نقش تاریخی محور در جهت اهداف هویتی مکان و تعریف نقش جدید جهت باززنده سازی این محدوده های تاریخی در سازمان فضایی معاصرمی باشد. در این محور که بر روی جاده قدیم شیراز به استخر و اصفهان قراردارد، مرکز چهار دوره مهم تاریخی قابل تشخیص است که عبارتند از دوره های دیلمی، اتابکان فارس، صفوی و زندیه که از پی یکدیگر به طرف دروازه اصفهان آمده اند. عناصر زیادی در گذشته در این محور و مراکز مهم آن باقی مانده مانند: مجموعه شاهچراغ، مدرسه خان، مدرسه وکیل، بازار شیراز، ارگ کریم خانی و غیره .بدون شک آخرین و مهم ترین مرکز که روی این ستون فقرات پدید آمده، مرکز شهر شیراز در دوره زندیه است که بیشترین عناصر آن هنوز باقی است.این عناصر در اطراف یک میدان قرار داشتند که به میدان توپخانه معروف بوده است. عناصر مهم این مجموعه عبارتند: از بازار شیراز و کاروانسراهای مربوط به آن در ضلع شرقی میدان، باغ نظر و کوشک زیبای درون آن و همچنین مسجد وکیل درضلع جنوبی میدان و دیوانخانه و آب انبار قدیمی و مقبره عبدالله ابن خفیف در ضلع شمالی آن، ضلع غربی میدان توپخانه را دروازه باغشاه، یکی از دروازه های قدیمی شیراز به خود اختصاص می داده است.لذا در این پژوهش سعی خواهد شد علاوه بر فعالیت های متنوع شهری مانند تجاری، اداری، فرهنگی و خدماتی، این مجموعه به صورت یکی از مراکز فراغت شیراز با استفاده از فضاهایی مانند میدان توپخانه و محور پیاده زند و باغ نظر و غیره ساماندهی شود.مجموعه این فعالیت ها، فضاها، حضور عناصر بسیار مهم و با ارزش تاریخی و دور بودن مجموعه از ترافیک مزاحم شهری در عین دسترسی خیلی خوب ترافیکی آن، این مجموعه را به صورت مرکز شاخص و منحصر به فرد شهر شیراز در می آورد.
هانی زارعی احمد منتظر
سابقه تاریخی شیراز به عنوان مرکز یکی از ایالتهای پنجگانه استان فارس تحت عنوان اردشیر خوره به قبل از اسلام باز می گردد. در خصوص نام این شهر عده ای آن را برگرفته از نام فرزند تهمورس ، راز و فراوانی شیر در آنجا دانسته اند. تحولات شهری این شهر از قبل از صفاریان آغاز و تا دوران معاصر ادامه داشته است که بیشتر شامل ساخت حصار و بارو و خندق دور شهر و تأسیسات حکومتی در مرکز حکومت آل بویه و تخریب و بازسازی و بزرگ تر شدن آن در دوره های اتابکان تا قاجاریه و تخریب کامل آن در نتیجه تحولات و ساخت و سازهای شهری حکومت پهلوی در این دوره می باشد در نتیجه این تحولات در تعداد و نام محلات شهری و دروازه های باروی شهر نیز تغییراتی رخ داده است که از هشت دروازه و نه محله دیلمی تا یازده محله قبل از زندیه می رسد و در نهایت تبدیل به شش دروازه در دوران زندیه می شوند. نکته حائز اهمیت در خصوص ساختار تحولات شهر این است که به صورت شعاعی و تقریبا دایره ای تا دوره قاجار از مرکز اصلی آن یعنی شاه چراغ گسترش می یابد و در نهایت شبیه یک مربع ناقص همانند شهر بیشاپور و ارگ بم می شود که در نتیجه واقع شدن در کنار رودخانه خشک در شمال آن بوده است، و در دوره پهلوی با شکسته شدن و تخریب حصار و باروی شهر، به سمت جنوب شرقی و غربی امتداد می یابد. محله سرباغ یکی از محلات قدیمی و اصیل شیراز است که به لحاظ واقع شدن بر سر راه باغ و عمارتی بزرگ متعلق به دوره دیلمیان یا ایلخانان به این نام شهرت یافته است . در این پایان نامه با شناخت گذشته و حال این محله به بررسی و تحلیل موارد بیان شده و در نهایت با دسته بندی ویژگی های شاخص عناصر معماری مسکونی آن به ویژگی های مشترک این عناصر در معماری قاجاری شیرار دست می یابیم و در بخشی دیگر با توجه به این نتایج و تأثیر پذیری از آن به اتخاذ طرحی برای ساماندهی گذر و بازارچه مسجد نو محله سرباغ پرداخته می شود. ساخت خانه ها بر اساس چرخش در جهت 30 درجه جنوب غربی ، درون گرایی، احداث زیرزمین، حیاط و اتاق های بزرگ، ارتفاع زیاد اتاق ها، تنوع کم در شکل حوض و باغچه، تزئینات آجرکاری ، کاشی کاری هفت رنگ و معرق، گچ بری پیش بخاری ها و سرستون ها و تزئینات چوبی در و پنجره و سقفهای چوبی با طرح کتابی و پروانه ای و غیره(نقوش شش ضلعی، مربع،چلیپا و مستطیل) و نقاشی ، بهره گیری از قوسهای نیم دایره تخت و تزئینی، ساخت ارسی های پنج دری ، ستون های گچبری شده با هسته چوبی، و تأثیر از معماری غربی ( استفاده از آهن گالوانیزه روی پوششها، قوسهای تزئینی خاص، و ...) را می توان از مهمترین ویژگی های معماری مسکونی این دوره در شهر شیراز بیان کرد. آنچه در این پایان نامه به عنوان هدف مدنظر قرار گرفته است مطالعه محله سرباغ و ارائه طرح ساماندهی گذر و بازارچه آن در جهت بهبود و ارتقاء سطح زندگی ساکنان و جذب گردشگر داخلی و خارجی می باشد. در این فرایند در ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و جستجو در اینترنت به جمع آوری شناخت شهر و محله پرداخته شده است و پس از شناخت مباحث تئوری به کمک فعالیت میدانی نمونه هاییی جمع آوری شده و مورد بررسی قرار گرفته و پس از استخراج نتایج لازم به ارائه طرح نهایی منجر شده است.
محمد مهدی زرگریان رضا ابویی
شهر اصفهان را یکی از نمونه های انگشت شمار از شهرهایی می توان دانست که سیر تحولات شهرسازی آن در طول تاریخ بدون وقفه و به صورت پیوسته استمرار داشته است. در میان دوره های مختلف تاریخی اصفهان، دوران صفوی به دلیلی ایجاد نگرش نو به شهر و مفاهیم شهری و آفرینش گونه های جدیدی از فضاهای شهری از اهمیت والایی برخودار است. از مفاهیم مهمی که در این دوران به شهرسازی اصفهان وارد شد می توان به اضافه شدن مفهوم «باغ» و « خیابان» به صورت توامان اشاره کرد، که در قالب الگویی به نام «چهارباغ» در متن شهر صفوی سازماندهی شد. الگویی که به صورت محوری خطی از انتهای شهر قدیم آغاز می شد و پس از طی رودخانه در جنوبی ترین باغ صفوی پایان می یافت. در واقع در این دوران برای اولین بار سه مفهوم، «شهر»، «باغ» و «خیابان» درکنار یکدیگر و به صورت همزمان تجربه شد. تجربه ای که نهایتا منجر به ایجاد «باغ شهر اصفهان» گردید. تجربه ایجاد «باغ- خیابان» در سایر شهرهای مهم که پس از صفویان ساخته شدند نیز به عنوان الگویی موفق تکرار گردید و «چهارباغ» به جزیی از عناصر ساخت شهر تبدیل شد، عهنصری که ریشه در «چهارباغ اصفهان» داشت . از این رو هدف اول این پژوهش شناخت چهارباغ صفوی اصفهان و ریشه های ایجاد و بیان مشخصات و صفات کالبدی- عملکردی آن می باشد. در دوران معاصر و در پی مطرح شدن بحث مرمت و احیای بناها و بافت های تاریخی، موضوع باززنده سازی محور چهارباغ و بازگرداندن سیمای تاریخی آن به یکی از برنامه های شهری اصفهان تبدیل شد و طرح ها و پیشنهادات مختلفی برای آن ارائه شد. مهمترین این طرح ها باززنده سازی بدنه شرقی چهارباغ است که پس از طی مراحل پیچیده و طولانی نهایتا به مرحله اجرا رسید و بخشی از آن هم اینک به مرحله بهره برداری رسیده است. معرفی، بررسی و تحلیل این طرح ها و برنامه ها، هدف دوم این پژوهش را شامل می شود که در واقع مطالعه امکان باززنده سازی محور چهارباغ را در بر می گیرد. هدف سوم این پژوهش نیز ارائه برنامه و طرح پیشنهادی برای باززنده سازی بدنه سازی غربی چهارباغ و ارائه پیشنهاداتی برای تقویت سیما، عملکرد و هویت این بخش می باشد. موضوع کلیدی در این هدف حفظ عناصر باارزش موجود در بدنه و ترکیب آن با طرح پیشنهادی و همچنین توجه به صفات کالبدی و کارکرد تاریخی محور چهارباغ و تلاش برای بازآفرینی آن می باشد. این طرح و برنامه می تواند به عنوان الگویی برای سایر بخش های بدنه چهارباغ نیز مدنظر و مورد استفاده گیرد.
الهام نصری رضا ابویی
اهداف تحقیق: 1- مطالعه و شناخت بافت مورد نظر بر اساس اسناد تاریخی و وضع موجود 2- ارائه ی طرح پیشنهادی جهت ساماندهی محله با تأکید بر گذر شمالی- جنوبی آن پرسش های تحقیق: 1-پیشینه ی تحقیق و سیر تحول فرمی به چه صورت بوده است؟ 2-روند تغییرات محدوده ی مورد مطالعه در چند دهه ی گذشته به چه صورتی بوده است؟ 3-ساماندهی این بافت جهت بهینه کردن شرایط حاضر به چه صورت می تواند باشد؟ 4-آیا ساماندهی با توجه به طرح های فرادست انجام گردیده است؟ روش تحقیق: با تکیه بر روش توصیفی به مطالعه و بررسی تحول تاریخی و وضع موجود محله پرداخته و تصویر کاملی از دوره های مختلف تا زمان حال ارائه گردید و با روش تحلیلی به مطالعه ی علل و عوامل تأثیرگذار در تحولات محله پرداخته شد. به منظور تکمیل مطالعات و شناسایی نقاط مشترک، با استفاده از روش تطبیقی نمونه های مشابه و اقدامات انجام شده بررسی شد. نتایج: حفظ و توان بخشی محله ی چهارسوآجری با ارائه سیاست ها و برنامه ریزی راهبردی و انعطاف پذیر و اقدامات بهسازی و نوسازی با روش مداخله ی موضعی و موضوعی امکان پذیر است. مطالعات تطبیقی در محله نشان داد که ساختار کلی معابر در بافت ارگانیک محله از زمان قدیم تاکنون حفظ شده است و ساماندهی مرکز محله ی چهارسوآجری با احیای بازار چهارسو، تعریف گذر شمالی به صورت پیاده، پیش بینی فضای سبز در مجاورت مرکز محله و طراحی جداره های بازارچه امکان پذیر است.
مینا راداحمدی فرهاد تهرانی
طی سالیان مدیدی که از ساخت میدان نقش جهان می گذرد، این مجموعه ی تاریخی به عنوان یکی از فضاهای پویای شهری شاخص ترین محمل روابط فرهنگی -اجتماعی مردم و حکومت بوده در شهر اصفهان بوده است که باید در حفظ اصالت و یکپارچگی ارزش های تاریخی آن کوشید. علی رغم آن که سال هاست این اثر تاریخی در فهرست آثار جهانی به ثبت رسیده و مطالعات بسیاری درباره ی آن به عنوان بخش اساسی دولت خانه ی صفوی صورت گرفته است. با این حال، همچنان در تحلیل و بررسی سیر تحول کالبدی و فضایی میدان و روابط عناصر آن در طول زمان با نوعی کمبود مواجه هستیم. از آنجا که در حوزه ی مرمت معماری، یکی از مهم ترین مسائل موثر در بهبود روند تحول و تداوم و کنترل اصالت اقدامات مرمتی در بناها و شهرهای تاریخی شناخت دقیق تر ویژگی های منظر تاریخی آن هاست، این پژوهش تلاش دارد تا با معرفی و نقد اسناد تصویری تاریخی بسیار ارزشمند تازه یافته و کم نظیر به بررسی و بازشناسی سیمای تاریخی و تحول و تداوم این میدان از منظر این اسناد مصور بپردازد. در این راستا پس از ارائه پیشینه و ادبیات پژوهش که در شناخت تطبیقی الگوهای شهری میدان نقش جهان موثر است، برای سنجش اعتبار و صحت این ناگفته ها، با بهره گیری از روش مطالعات تطبیقی و توصیف تاریخی معیار عملی مقایسه ی فرضیات قبلی در مورد تحول و تداوم ویژگی های این میدان نسبت به وضع موجود آن قرار گرفته است و در ادامه به ارزیابی ویژگی های کمی و کیفی میدان به کمک روش های جدید پرداخته خواهد شد که در نهایت با بررسی تحلیلی سیر تحول و تداوم میدان نقش جهان از منظر اسناد مکتوب و تصویری به بحث خاتمه داده می شود. از جمله یافته های این پژوهش می توان به احتمال وجود کیفیت پلکانی در کنار عالی قاپو، چگونگی چیدمان عناصر داخل میدان و اسامی عناصر میدان نقش جهان در گذشته اشاره کرد؛ و یا وجود حوضی در مقابل مسجد شیخ لطف الله و ترکیب سر در حرمسرای شاهی و موارد دیگری که در میدان نقش جهان قرار داشته اند نام برد که همه مطالب و ناگفته هایی از ویژگی های کالبدی و کارکردی این میدان تاریخی هستند که ضمن معرفی و تطابق این اسناد مصور با یکدیگر برای اولین بار استنباط می گردند و به این ترتیب امکان به هنگام شدن اطلاعات موجود در مورد میدان نقش جهان و شناخت بهتر هویت و منظر تاریخی آن فراهم می شود. امید است این پژوهش با تأکید بر اهمیت بازشناسی پیشینه ی اثر گامی در راستای بهینه سازی سیر تحول حال و آینده این فضای معماری و شهری برداشته باشد و با این رویکرد با جلوگیری از انجام اقدامات نابجا در حوزه ی مرمت معماری میدان نقش جهان اصفهان، در بهبود مسیر آینده آن مفید واقع گردد.
سمانه سالک محمد رضا اولیاء
چکیده متن پیش رو تحقیقی است در باب تأثیر پدیده مهم و پیچیده فرهنگ و نیز شرایط اجتماع در طراحی و ساخت خانه ایرانی. خانه پدیده ای است ساده و در عین حال فضایی چند ساحتی و حاصل کنش عوامل گوناگون که فرهنگ و اجتماع در شکل دهی آن سهمی بزرگ دارند. این اثرپذیری در جوامع سنتی بسیار بیش از امروز بوده که نتیجه، همسازی بیشتر با ساکنان و شرایط آن ها بوده است. امری که هرچند دیگر کمتر در نظر گرفته می شود اما شناخت آن در گذشته می تواند زمینه ساز به کار گیری آن در اکنون باشد. با توجه به گستردگی مفهوم فرهنگ، در این پژوهش تنها عوامل اعتقادی، شامل مذهب و باورها در کنار برخی مسائل اجتماعی در نظر گرفته شده است. اصفهان دوره صفوی به دلیل پایتختی در دوره بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی ایران و زندگی اقوام و ادیان گوناگون در آن، نمونه ای مناسب برای بررسی و مقایسه نمود عقاید و شرایط اقشار مختلف در خانه ها است که هدف این پژوهش می باشد. به این منظور سه پرسش طرح شد؛ تأثیر شرایط اجتماعی- اعتقادی در تدوین فضا و اجزای خانه های دوره صفوی اصفهان چگونه بوده است؟ عوامل اجتماعی و اعتقادی موثر بر معماری مسکونی جامعه عصر صفوی چه مواردی بوده اند؟ و چه تفاوت هایی در ساختار و جزئیات خانه های ارامنه، کلیمیان و زرتشتیان در مقایسه با مسلمانان دیده می شود؟ اعتقاد و باور، ارزش ها و ضد ارزش ها را مشخص نموده و روش زندگی و شخصیت اجتماعی افراد یک جامعه را شکل می دهد. این گونه است که به شکلی ناخودآگاه در رفتار و کنش انسان که معماری نیز برآیندی از آن است تأثیر می گذارد. شرایط اجتماعی زمان و فرد نیز به فضا شکل می دهد؛ و خانه های ایرانی بازتاب تمامی این عوامل بودند. بودن از هر قشر و دین، به معنای داشتن سرایی با تفاوت های جزئی و کلی با دیگران بود. این پژوهش با روش تاریخی و توصیفی و با هدف توسعه ای و با بهره از اسناد، مطالعه میدانی و مصاحبه انجام شده؛ و در نهایت طبق روشی کیفی و از طریق مقایسه و تفسیر تحلیل شده است. نتایج به سه بخش کلی تقسیم شد: مسائل اقتصادی و طبقه اجتماعی که آثاری همچون رواج تجمل در خانه ها و یا ایجاد تفاوت در میزان حفظ محرمیت را به همراه داشته اند؛ اصول اخلاقی و اعتقادی همچون محرمیت که چگونگی رعایت آن بسته به دین متفاوت بوده است؛ و زمینه های اجتماعی مانند میزان امنیت حاکم بر محیط زندگی که بود و نبود آن تأثیر زیادی بر جزئیات و ساختار می گذارده است؛ و بزرگ ترین تأثیر آن از میان رفتن خانه های زرتشتیان در پایان دوران صفویه است که امکان مطالعه آنان را از این پژوهش گرفت. نتایجی که در طی کار به دست آمد، به طور کلی نشان دهنده تأثیر آشکار شرایط اجتماعی در تفاوت ها بود. اما موارد فرهنگی که هر بار خود را به گونه ای نشان می دهند، اثر عمیق تر و ظریف تری دارند که معمولا در نگاه اول دیده نمی شوند. سال ها تجربه و اصلاح سازمان فضایی خانه بر اساس روش زندگی و شرایط موجود، الگویی از ساخت را شکل داده که همان اصول و مفاهیمی در آن اصل بوده که در فرهنگ و جامعه ایرانی بوده است. نتیجه چنین ارتباط مستقیمی فضایی است هماهنگ با روح و جسم آن که در آن می زید.
آیت الله آزادگان دهکردی احمد میرزا کوچک خوشنویس
چکیده بناها و بافت های تاریخی از جمله ثروت های فرهنگی و مظاهر تمدن شهرها به شمار می روند،که اغلب در طرح های جامع شهری مهجور واقع می شوند. از جمله این بافت های با ارزش، بافت تاریخی چالش تر را می توان نام برد که در اثرعوامل مختلف دچار فرسایش شده و ساختار پیوسته آن رو به زوال است. در این پژوهش با شناخت بافت شهری چالش تر و آسیب های وارده بر آن راهبردهایی جهت محافظت و مرمت بخشی از آن ارائه شده است. این پژوهش به صورت مطالعات میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام گردید، که بخش اعظم مطالعات انجام شده میدانی بوده است. پس از تعیین روش تحقیق، با توجه به بررسی تاریخ مرمت شهری، مفاهیم و تئوری هاو تجارب مرمت شهری در ایران و جهان به نظر می رسدبا توجه به ویژگیها و پتانسیل های موجوددر بافت تاریخی چالش ترنظریات کامیلوسیته ومنشوربورا جهت ساماندهی آن همخوانی بیشتری دارد. بر این اساس مطالعات تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی بر روی استان چهارمحال و بختیاری، شهرکرد و چالش تر انجام گرفت. الگو های منظر شهری چالش تر تماما مورد مطالعه و مستند نگاری قرار گرفت. کلیه گذرها و دسترسی ها، جداره های شهری، دخل و تصرف های اخیر شناسایی گردید، تمامی عناصر شهری با ارزش موجود و از میان رفته بر روی نقشه ها جا نمایی گردید. پلان شهری کیفیت ابنیه، کاربری ها، قدمت، مالکیت، مواد و مصالح و... در همین راستا تهیه گردید. مهمترین عوامل فرسایش بافت تاریخی چالش ترمورد وطالعه قرار گرفت که شامل: سیستم مدیریت شهری، مشکلات ناشی از عوامل طبیعی، مشکلات ناشی از فرسودگی کالبد و... می باشد. بر اساس مطالعات صورت گرفته روی وضع موجود و طرح های فرادست، پیشنهاداتی جهت ساماندهی بافت تاریخی چالش تر ارائه گردید، که مهمترین آنها شامل: ایجاد فضای سبزدر محل کوشک باغ سرپوشیده، ایجاد پارکینگ در محل اصطبل ارگ حاکم نشین و ساماندهی میدانچه بافت و ایجاد فرهنگ سرایی با برد استانی در ارگ حاکم نشین به منظور تداعی میزان نفوذ حاکمان چالش تر بر منطقه و احیاء هنر های از یاد رفته و در حال زوال چالش تر. چنانچه بافت های تاریخی بخشی ازشهر امروزین دیده شوند و به گونه ای درست مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرند، نه تنها می توانند به عنوان سرمایه ای جوابگوی نیازهای امروزی ساکنان قرار گیرند، بلکه می توانند از جمله عوامل موثردر امر توسعه پایدار شهری واقع گردند.
احمد فتحی نجف ابادی محمد منصور فلامکی
معماری بناهای آرامگاهی در ایران همواره در رقابت با معماری بناهای شاخصی مانند مساجد و مدارس بوده است و در طول تاریخ این سرزمین از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است.این جایگاه قاعدتا برخاسته از فرهنگی است که با استفاده از ابزار معماری و در قالب بناهای آرامگاهی ظهور پیدا کرده است.بنابراین استفاده از این بناها متناسب با شرایط کنونی ،تنها در صورتی امکان پذیر است که ریشه های پیدایش این بناها را به درستی مورد بازشناسی قرار دهیم.این رساله در حد بضاعت خود به بازشناسی گوشه هایی از این فرهنگ نموده است و به صورت خاص به بازشناسی مجموعه زیارتی آرامگاهی بابا افضل کاشانی نموده که این بازشناسی در شاخه کالبدی،شکلی،عملکردی ،ساختاری و محیطی انجام شده است .و در پایان پیشنهاداتی برای ادامه حیات مجموعه بیان نموده است.
سحر مطهری حسین پور نادری
موضوع این پایان نامه طرح مرمت و احیاء عصارخانه کهک است . انتخاب عصارخانه از این جهت برای ما حائز اهمیت است که یکی ازاولین کارخانه های روغن گیری محسوب می شودکه از دیر باز نقشی اساسی در زندگی مردم چه از لحاظ اقتصادی، صنعت، تامین روشنایی، رنگ آمیزی و همچنین تهیه بخشی از مواد خوراکی داشته است. عصارخانه ها که جزو بناهای صنعتی می باشند که با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی کاربری خود را از دست داده اند و در نتیجه این روش روغن گیری که یکی از گنجینه های معماری سنتی ایرانی است رو به نابودی و فراموشی است. عصارخانه کهک از بناهای صنعتی مربوط به دوران صفویه است این بنا در محله چال میدان قرار دارد که از محله های تاریخی شهر کهک است. و خانه تاریخی ملاصدرا، عصارخانه کهک، مسجد جامع وبخشی از بازار و میدان کهنه در آن قرار دارد. احیائ مرکز تاریخی شهر کهک، اصلی ترین عامل محرک توسعه درون افزا در این شهر است. این رویکرد شامل احیائ تکنولوژی خاص روغن گیری، در عصار خانه نیز هست. بنابراین مرمت کالبد بنا به تنهایی کافی نیست بلکه در این پروژه سعی می گردد تا با ارائه مبانی نظری ، طرح مرمت و احیای شایسته این بنا، اقدامات لازم و کافی در راستای حفظ و انتقال تمامی ارزشهای این بنا به نسل های آینده برداشته شده و جایگاه این بنای تاریخی بصورت فعال و هماهنگ در بافت شهری امروزی تعریف گردد. احیائ آن در کنار خانه ملاصدرا می تواند موجب غنای منظر شهری و همچنین جذب گردشگر به منطقه شود.
لاله حسین پور اصطهباناتی مرتضی فرشته نژاد
خانه تاریخی شریف واقع در محله شهناز شهر بندرعباس یکی از چند واحد مسکونی باقیمانده این شهر است که ارزش ها و ویژگی های معماری بومی خود را بویژه در فرم پلان، مصالح و فضاسازی معماری حفظ نموده است، ملات بکار رفته در ساخت بنا با استفاده از تکنیک ها و مصالح بوم آورد محلی در نوع خود خاص می باشد که به وفور در نمای خارجی بناهای حاشیه¬ی خلیج فارس استفاده شده است. متاسفانه در حال حاضر این خانه و سایر خانه های مشابه بدنبال متروک و خالی از سکنه شدن بصورت کاملا مخروبه یا نیمه مخروبه درآمده اند و در آستانه نابودی کامل قرار گرفته اند. از آنجا که این نمونه ها آخرین نمونه های معماری بومی بندرعباس در نوع خود می باشند توجه بیش از پیش را می طلبد تا بتوان ردپائی از آنها را برای نسل های بعد باقی گذاشت. تا کنون تحقیقات کامل و جامعی در این خصوص و در یک نگاه کل نگر به مساکن این خطه از خلیج فارس (حاشیه بندر عباس) صورت نگرفته است که این موارد باعث شده است نگارنده به عنوان یک مساله مهم به آن بپردازد و با تهیه طرح مرمت و احیای خانه تاریخی شریف با توجه به قابلیت¬های اثر و بررسی الحاقات اضافه شده در عرصه اثر (ساختمان جدید الاحداث محدوده جنوب غرب اثر) به ارائه راهکارهایی جهت حدف الحاقات و تجدید تمامیت معماری بنا و یکپارچگی اثر وتهیه طرح ساماندهی محوطه عرصه بنا بپردازد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش مورد کاوی می باشد و در آن سعی نگارنده بر این است تا از روش یافته اندوزی (روش گردآوری داده ها) بصورت کتابخانه ای ، میدانی، آزمایشگاهی و روش تجزیه و تحلیل بصورت توصیفی، تاریخی، تطبیقی و تحلیلی به نتایج مناسب جهت ارائه راهکارهایی به منظور طرح مرمت و احیاء و برگرداندن اصالت به اثر و حفظ موقعیت آن دست یابد.
محسن کریم علندار رضا ابویی
مرمت و احیا آثار تاریخی رسالت اصلی سازمان میراث فرهنگی می باشد که باید طی فرآیندی پژوهش محور و با تکیه بر مطالعات علمی و توسط استادکاران با تجربه انجام پذیرد. پیچیدگیهای زندگی امروزی و تفاوتهای آشکار آن با سالهایی که از آن به دوره قدیم یاد می نماییم ضرورت جلب مشارکت مردم برای تضمین سلامت اثر مرمت شده در دوره بهره برداری را دو چندان می نماید. تخصیص قابل توجه اعتبارات مرمتی در سال 1390 و هدایت این بودجه به سمت بازار و بافت تاریخی تهران که البته بدون در نظر گرفتن زیرساختهای لازم چه از بعد علمی و چه از بعد مردمی اتفاق افتاد منجر به ایجاد انگیزه در نگارنده شد تا نسبت به بررسی کمی و کیفی پروژه از نگاه مدیریتی و فنی اقدام نموده و با تحلیل آن راهکارهایی برای طرح مرمت بهینه و ساماندهی بازار عودلاجان بیابد. از آنجا که اقدامات مرمتی و ساماندهی گذشته دارای مشکلاتی بوده، با تکیه بر مشارکت های مردمی این تحلیل صورت گرفته و به نتایجی منجرشده است. قبل از آن ضوابط طرح تفصیلی بالادست و خلاصه ای از طرح های مرمتی و ساماندهی و احیا بازار عودلاجان به عنوان پیشینه کار بررسی گردیده و خلاصه ای از فرآیند آماده سازی کسبه برای مشارکت آمده است.
مژگان اسماعیلی رضا ابویی
مناره ها به سبب ارتفاع و نوع ساختار فرمی خاصشان به عنوان یکی از شاخص ترین بناهای معماری ایرانی محسوب می شوند. از آن جایی که اکثر راه های قدیم ایران از مناطق کویری عبور می کردند، با حرکت شن های روان در کویر، جاده ها از دید محو می شدند؛ لذا نشانه ها، برج ها و مناره هایی متعددی در بخش مرکزی ایران، کنار جاده و ورودی شهرها ساخته می شدند. با توجه به آسیب هایی که در طول زمان بناهای سنتی را مورد تهدید قرار می دهد، مناره ها همچون سایر آثار تاریخی در معرض تخریب قرار می گیرند. این امر ضرورت شناسایی دانش های نهفته در مناره ها را با مطالعه دقیق آن ها، به خوبی آشکار می کند. از نقاط تجمع این مناره ها می توان به شهر اصفهان و منطقه شرق آن اشاره کرد. این پژوهش بر آن است تا با در نظر گرفتن تعدد مناره های سلجوقی در اصفهان به گونه شناسی فرمی مناره های این دوره پرداخته و شیوه ساخت و مرمت آن ها را با مطالعات میدانی و مصاحبه با استادکاران مجرب مورد بررسی قرار دهد. همچنین در راستای مطالعات انجام شده و استفاده عملی از آن ها، به ارائه نمونه موردی مناره گار، شناخت، آسیب شناسی و طرح مرمت آن بپردازد. این مناره یکی از مناره های آجری دوره سلجوقی در روستای گار در 22 کیلومتری اصفهان در مسیر جرقویه است که با توجه به قدمت تاریخی و دو راه پله ای بودن و... حائز اهمیت است. سوالات اصلی این تحقیق عبارتند از: 1 -طرح مرمت مناره گار به چه صورت است؟ -2 دانش هندسه چه تأثیری در ساخت و شکل نهایی مناره های ایرانی دارد؟ -3 تکنیک ساخت مناره گار چگونه بوده است؟ -4 چگونه می توان با شناخت عوامل آسیب زا طرح مرمت مناسبی برای آن ها ارائه داد؟ در راستای اهداف ذکر شده، ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و بازدید مستقیم از منارههای متفاوت زمینه ای برای شناخت اولیه فراهم شد. سپس با بررسی های میدانی ، محدوده طراحی و مناره های سلجوقی اصفهان و شرق آن، شناسایی دقیق سوژه صورت گرفت. با توجه به پژوهش های کتابخانه ای و میدانی، دسته بندی معماری منسجمی از انواع مناره های سلجوقی اصفهان انجام گرفت و اطلاعات دقیقی در مورد تک تک اجزای مناره های اصفهان و سازه آن ها جمع آوری شد. در نهایت طرح مرمت مناره گار ارائه شده است.
غلامرضا کیانی ده کیانی عبدالله جبل عاملی
رساله به دنبال یافتن و معرفی نظم حاکم بر سازمان شهر اصفهان در دوره ی صفوی است که بر مبنای سامانه های نظم دهی به کار گرفته شده، درکالبد شهر؛ هندسه ی راه ها و فضاهای باز شهری تحقق یافته است . به عبارتی نظم موجود در مناظر شهری اصفهان با رویکرد منظر شهری تاریخی قابل بازیابی و خوانش می باشد . بر این پایه با شناسایی خصلت های کمی به کار رفته در انتظام بخشی فضایی شهر ،کیفیت های فضایی خلق شده تبیین و ورابطه ی شکل و معنا در طرح توسعه ی صفوی قابل تعریف می گردد.