نام پژوهشگر: محمد علی صحراییان
عادل محمدزاده علی اکبر پورفتح اله
مقدمه: مولکول ها ی fas-fasl نقش مهمی در تنظیم سیستم ایمنی بر عهده دارند. آپپتوزیس یک فرایند بسیار مهم درتکامل و در بسیاری از روند های سلولی می باشد که مسیر خارجی آن از طریق اتصال fas وfasl به راه می افتد و باعث حفظ هموستاز می شود اختلال در آپپتوزیس با واسطه fas وfasl باعث بوجود آمدن بیماری های خودایمن زیادی می شود که یکی از آنها مالتیپل اسکلروزیس می باشد که شایع ترین بیماری در گیر کننده سیستم عصبی مرکزی در افراد جوان است.چند شکلی های مختلفی در ژن های fas وfasl یافت شده است که ارتباط معناداری با بیماری های لنفوپرولیفراتیو مثل alpداشته است به این منظور به مطالعه چند شکلی ژنهای fas-fasl در بیماران ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس پرداختیم . مواد و روش ها: هدف از این مطالعه بررسی اثر چند شکلی های ژن های fas-fasl در بیماران ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و مقایسه آن با افراد سالم است. که جمعاً در 107 بیمار و112 نمونه کنترل سالم این مطالعه صورت گرفت. به این منظور با کمک روش salting –out-dna ژنومیک از افراد سالم استخراج شد و سپس به کمک روشpcr جایگاههای fas-670a>g وfasl_844c>t و faslivs_124a>g تکثیر گردید و محصولات pcr در هر مورد تحت تاثیرآنزیم های محدودالاثر مختلف برش داده شد ( pcr-rflp ). نتیجه: در این مطالعه که در بین 107 بیمار ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و 112 مورد سالم -که هیچ نسبت خویشاوندی و سابقه ابتلا به دیگر بیماریهای خود ایمن نیز نداشته اند- انجام گردید فراوانی ژنوتیپی در مورد هموزیگوتهای fas(aa/gg),fasl_844(cc/tt) وfasl_124(gg) در افراد بیمار در مقایسه با افراد گروه کنترل بیشتربود اما این ارتباط در هیچ یک از موارد فوق از نظر آماری معنا دار نبود.
زهرا بهادری مهرداد بهمنش
مالتیپل اسکلروزیس (ms)، شایع ترین بیماری خودایمنی و التهابی سیستم عصبی مرکزی است و به عنوان یک بیماری پیچیده با سبب شناسی چندگانه و پاتولوژی هتروژن در نظر گرفته می شود. مطالعات اپیدمیولوژیکی به روشنی نشان می-دهد که عوامل محیطی و ژنتیکی در استعداد ابتلا و بیماریزایی ms تأثیر می گذارند. تغییرات عمومی پاتولوژیک شامل درجات متنوع التهاب، تخریب میلین، فعال سازی کمپلمان، مرگ الیگودندروسسیت، آسیب آکسونی و تشکیل پلاک می-شود. به دنبال حذف پاتولوژیکی میلین در بیماری هایی نظیر ms، فرآیند بازسازی میلین انجام می شود. این پدیده در بسیاری از آسیب های ms رخ می دهد ولی کافی و کامل نیست و در نهایت در اکثر آسیب ها با شکست مواجه می شود. افزایش بازسازی میلین یک استراتژی درمانی بالقوه است و قدم اول آن، درک علل شکست در این فرآیند ترمیمی می باشد. به نظر می رسد مسیر پیام رسانی nrg1-erbb نقش مهمی در تمایز سلول های نیایی الیگودندروسیت (opc) و در نتیجه فرآیند بازسازی میلین داشته باشد. نروگلین1 (nrg1) یک پروتئین پیام رسان است که با برقراری میانکنش های بین سلولی نقش مهمی در رشد سیستم عصبی ایفا می کند. یکی از اعضای دیگر این مسیر ptprz1 است که احتمالاً به عنوان تعدیل کننده مسیر پیام رسانی nrg1-erbb عمل می کند. محصولات ژن ptprz1 می توانند در نوسازی سلول های بالغ، ترمیم سیستم عصبی، تکوین الیگودندروسیت و بازسازی میلین درگیر باشند. ازآنجایی که مطالعات همبستگی روش موثری برای درک سهم ژنتیکی سبب شناسی بیماری های پیچیده است، ما تصمیم گرفتیم ارتباط 4 snp از این ژن ها را با بیماری مالتیپل اسکلروزیس در جمعیت ایرانی بررسی کنیم. در مطالعات گذشته rs6994992 و rs7014762 به عنوان پلی مورفیسم های دارای عملکرد در ناحیه 5َ پروموتر ژن nrg1 گزارش شده اند که به ترتیب بر بیان ایزوفرم نوع 4و3 این ژن تأثیر می گذارند. پلی مورفیسم های rs13241278 و rs2693657 نیز به ترتیب در اینترون 6 و 9 ژن ptprz1 قرار گرفته اند. برای تعیین ژنوتیپ از تکنیک pcr-rlfp و miss-match pcr-rlfp استفاده شد. در این مطالعه در صورت صرف نظر از انواع ms، تفاوت معنی داری بین افراد سالم و بیمار برای snpهای مذکور یافت نشد ولی ارتباط معنی داری بین گروه مبتلا به spms و نیز ppms با افراد سالم برای rs6994992 و rs2693657 و نیز بین گروه مبتلا به ppms و افراد سالم برای rs7014762 مشاهده شد. این مسأله نشان می دهد که فنوتیپ های بالینی می توانند اتیولوژی های متفاوتی داشته باشند و در نتیجه به استراتژی های درمانی مختلفی احتیاج دارند.
الهه نراقی محمد حسین صنعتی
بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ms) یک بیماری التهابی نورودژنراتیو و خودایمن سیستم اعصاب مرکزی با مشخصات بارز التهاب، تخریب میلین، آسیب آکسون ها و گلیوز است. علت ایجاد این بیماری هنوز به صورت دقیق مشخص نشده است ولی مطالعات انجام شده نقش عوامل محیطی و ژنتیکی را در ایجاد این بیماری تایید می کند. تحقیقات نشان می دهد که میزان خطر ابتلا به بیماری در افرادی با سابقه خانوادگی بیشتر از سایر افراد همان جامعه است. در طی یک مطالعه پروتئومیکس که توسط دکتر فاضلی و همکارانشان صورت گرفت، پروفایل پروتئینی سیستم اعصاب مرکزی (به ویژه پروتئین های میتوکندری) مدل eae با گروه کنترل مقایسه شد. این مطالعه نشان داد که بیان بعضی از پروتئین ها در مدل eae کاهش پیدا کرده بود. یکی از این پروتئین ها زیر واحدndufs8 از کمپلکس i است که فعالیتهای nadh دهیدروژناز و اکسیدوردوکتاز دارد. از آنجاییکه مدل eae، مدلی مناسب برای بررسی بیماری ms است، احتمال دخیل بودن این ژن در بیماری ms نیز زیاد می باشد. در این تحقیق، ابتدا rna تام گویچه های سفید خون محیطی افراد سالم و بیمار استخراج و cdna سنتز شد. سپس میزان بیان ژن ndufs8 با روش real-time pcr اندازه گیری و مقایسه شد. نتایج نشان داد که میزان بیان ژن ndufs8 در بیماران نسبت به افراد سالم کاهش دارد که این کاهش به لحاظ آماری معنی دار می باشد(p value = 0.003). لذا تحقیق حاضر، مطالعه صورت گرفته توسط دکتر فاضلی را تایید می کند. همان طور که کاهش معنی دار بیان ژن ndufs8 (در سطح سنتز پروتئین) در مدل موشی eae در مطالعه ایشان دیده شد، در افراد مبتلا به بیماری مالتیپل اسکلروزیس نیز این کاهش معنی دار (در سطح rna) مشاهده گردید. لذا با توجه به نتایج حاصل از این پروژه تحقیقاتی پیش بینی می شود که بتوان از این ژن به عنوان یک بیومارکر برای تشخیص بیماری ms استفاده کرد. بدیهی است که برای رسیدن به این هدف نیاز به تحقیقات تکمیلی می باشد.