نام پژوهشگر: محمد ابراهیمی راد
سید رسول سید حسینی ناصر رفیعی محمدی
این پایان نامه در صدد است با بهره گیری از آیات و روایات یک ساختار کلی از مجازات های دنیوی اعمال انسان در اسلام ارائه کند. در بعضی از آیات رسیدن به پاداش و کیفر به عنوان غایت و هدف آفرینش معرفی گشته است. هر چند موطن اصلی، اتمّ و اکمل پاداش و کیفر، سرای آخرت است، ولی حکمت و عدالت خداوند در ظرف دنیا نیز موجب آن میگردد که هر کدام از مطیع و عاصی به نحوی به بخشی از پاداش و کیفر خویش در دنیا برسند. کیفر در دنیا ارتباط تنگاتنگی با سنن الهی دارد. رویدادها و حوادث جهان مادی از قبیل گیاهان، انسان ها و پدیدهای طبیعی آن، همچون بارش باران و تحولات جسمی بشر از بدو خلقت تا تکامل وی و همچنین تحولات اجتماعی بشر همانند سعادت و شقاوت، قوت و ضعف، بقا و فنا تصادفی نیست بلکه وقوع آنها بر اساس قانون مطلق و ثابتی است (سنن الهی) که چیزی بر خلاف آن اتفاق نمی افتد. یکی از این قانون های ثابت و لا یتغییر الهی پاداش و کیفر دادن انسان در دنیا و آخرت، بر حسب اعمالی است که انجام می دهند. مجازات های تشریعی اسلام با عدالت و رحمت الهی تطابق کامل دارند. و تناسب بین جرم و جریمه رعایت شده است. قرآن وجود کیفرها را لازمه زندگی اجتماعی می داند و بر آن تاکید می کند. سنتهای الهی در حقیقت مصادیقی از اصل علیّت می باشند. و در واقع همان جزای تکوینی اعمال می باشند. مجازات های تکوینی نخست برای بیداری و تنبیه و برگشت به سوی خدا و سرانجام با هدف استیصال و تصفیه زمین از نا اهلان و عبرت آموزی برای آیندگان است. سنتهای کلی الهی که به ترتیب در کیفر گناه کاران اعمال می شود عبارتند از 1. ابلاغ 2. امهال و استدراج 3. انتقام و استیصال. سنت استدراج را می توان خطرناک ترین سنت خدا دانست زیرا در ظاهر نعمت و در باطن مکر و خدعه الهی است. خداوند اهل ایمان را دچار عذاب استیصال نمی کند و در هنگام نزول عذاب استیصال، باب توبه بسته می شود.
مریم نظری ولی اله نقی پورفر
پژوهش حاضر با عنوان «تحلیل قرآنی سیره اخلاقی و عبادی امام صادق علیهالسلام » میباشد که به بررسی سیره امام در دو بعد اخلاقی و عبادی امام علیهالسلام بر اساس ملاکهای قرآنی میپردازد. بررسیهای انجام شده در طی چهار فصل طبق عناوین ذیل تنظیم شده است : ـ فصل اول با عنوان کلیات شامل تبیین موضوع، پیشینه بحث ـ بیان اهمیت و ضرورت موضوع . . . میباشد. ـ فصل دوم تحت عنوان مبانی بحث که از سه بخش : هدایت بخشی قرآن و اهل البیت علیهمالسلام کلید واژهها و زندگی نامهی امام تشکیل شده است. ـ فصل سوم به تحلیل قرآنی سیره اخلاقی امام میپردازد که شامل دو بخش سیره اخلاقی امام در دو حوزه فردی و اخلاقی خانوادگی مورد بررسی قرار گرفته، بدین صورت که در هر بخش ابتدا به تعریف واژه مورد نظر پرداخته و سپس روایات سیره امام و آیات و روایات مرتبط با تفاسیر آنها ذکر و در پایان نتیجهگیری شده است. ـ در فصل چهارم نیز با عنوان «تحلیل قرآنی سیره عبادی امام علیهالسلام در طی دو بخش واجبات و مستحبات تکرار شده است. گردآوری اطلاعات در این رساله کتابخانهای و از نرمافزار مکتبه اهل البیت صورت گرفته که در ابتدا با مراجعه به کتب روایی روایات اخلاقی سیره امام ـ گردآوری و در دو دسته حوزه روحی ـ روانی و معرفتی ـ ارادی و روایات عبادی امام در دو بخش واجبات و مستحبات دستهبندی شده سپس آیه یا آیات متناسب با سیره انتخاب و مراجعه به تفاسیر مهم و معتبر از جمله تفاسیر المیزان، نمونه، مجمع البیان و نور الثقلین به شرح آیه و ارتباط آن با روش امام انجام شد. و در پایان مطالب جمعآوری شده مورد بررسی قرار گرفته و پردازش اطلاعات و تدوین مطالب در فصلها و بخشها انجام شد. لازم به ذکر است که روش تحلیل اطلاعات استنباطی ـ اجتهادی یا همان تفسیر قرآن به قرآن میباشد.
بلال منتظری زیوه حسین علوی مهر
چکیده موضوع پژوهش در این تحقیق تجلی قرآن در ارزشهای حاکم بر قیام عاشوراست . هدف در این پژوهش ، اثبات رابطه تنگاتنگ بین قرآن و اهل بیت (علیه السلام) و لزوماً پرتو افکنی قرآن در ارزشهای انسانی و اخلاقی حاکم بر قیام عاشوراست که به همراه تفسیر و تحلیل آنها عرضه شده است . قلمرو تحقیق در این پژوهش از نظر زمانی دوران حیات امام حسین (ع) می باشد و از نظر مکانی از بدو حرکت سیدالشهداء و یاران با وفایش از مدینه تا رسیدن به کربلا را شامل می شود . منابع مورد استفاده در این پژوهش شامل قرآن ، منابع اولیه و ثانویه روایی و برخی منابع تاریخی و همچنین کتب تفسیری فریقین و مصادر لغوی است . موضوعات مهم مورد بحث در این پژوهش ارزشهای حاکم بر قیام عاشورا و استشهادات و اشارات قرآنی امام حسین (ع) می باشد که به صورت تطبیقی یا استنادی ارائه گردیده است . نتیجه اینکه امام حسین (ع) در طول حیات مبارک خویش مانند سایر معصومان ، با عمل و گفتارشان در صدد تبیین و تفسیر آیات الهی بوده ، و با استشهادات قرآنی و بیانات گران بهایش به بسط و توسع? فرهنگ و معارف قرآنی پرداخته است و نهایتا در روز عاشورا در سرزمین کربلا آن معارف بلند کتاب آسمانی را تفسیر نموده و با شهادت مظلومانه خویش آن را تأویل نموده اند و تسلیم مطلق در برابر خداوند متعال و اخلاص عمل و گفتار خویش را به اثبات رسانده اند .
محمدباقر فرضی محمدتقی دیاری
مسأله اصلی این پایان نامه عبارت است از معیارشناسی غلو در روایات معصومان(ع) که به بررسی اندیشه های غالیانه از لسان معصومان علیهم السلام می پردازد؛ زیرا آنان میزان سنجش درستی ونادرستی هر اندیشه، باور و رفتاری هستند. این پایان نامه مشتمل بر یک مقدّمه (طرح تحقیق) و سه فصل است. فصل اول، شامل سه بخش است که در آن به مفهوم شناسی غلو در لغت و اصطلاح، پیشینه غلو در ادیان گذشته، اسلام و قرآن و اسباب غلو پرداخته شده است. فصل دوم، با عنوان معیارشناسی غلو در روایات معصومان علیهم السلام به بررسی پدیده غلو در موضوعات الوهیت ائمه، نبوت ائمه، علم غیب مطلق و ذاتی ائمه، تفویض، تشبیه، تناسخ و حلول پرداخته شده است. در این فصل از زبان معصومان(ع) نگاه اسلام و تشیع ناب به این صورت تبیین شده است؛ اگر یک عقیده دینی، دینِ حق برخاسته از کتاب و سنت را نادیده بگیرد و پایه های اعتقادی دین حق را با افراط گرایی و تجاوز از حق و تفسیر به رأی خود فراتر از آن چه که هست، نشان دهد و یا آموزههای حق نمای خویش را به نام آن دینِ حق جلوه دهد، با این عبور از حق، خود را گرفتار غلو کرده است. معیار غلو از سوی شیعه اثناعشری با استفاده از بیان رسالت و امامت آن است که فردی الوهیت وصفات خداوند مانند رازقیت وخالقیت را به ائمه(ع) منتسب و یا معتقد به نبوت امامان و یا به علم غیب ذاتی و استقلالی معصومان و یا به تشبیه، تناسخ و حلول روح الهی در آدمی باور داشته باشد، به غلو گراییده است که بر اساس بیانات معصومان(ع) تشیع از آن مبرا می باشد. فصل سوم، با عنوان بازشناسی برداشت های انحرافی غالیان از باورهای شیعی، به پنج عقیده اصیل(وصایت، مهدویت، بداء، رجعت و تأویل قرآن) در میان شیعه پرداخته شده و جنبه غالیانه آن ها مورد بررسی قرار گرفته و اعتقاد ناب اسلامی از غیر اسلامیِ افراط گرایانه با دلایل نقلی تبیین گردیده است. کلیدواژه ها: غلو، الوهیت، تفویض، تشبیه، تناسخ، حلول، وصایت، بداء؛
علی اصغر حدیدی محمد رضا امامی نیا
چکیده: این رساله به بیان دیدگاه قاضی عبدالجبار و معاصر وی سید مرتضی درباره حقیقت امامت و صفات امام، پرداخته است. از نگاه قاضی عبدالجبار «امام کسی است که بر امت ریاست داشته باشد، به طوری که قدرتی بالاتر از او نباشد.» از نظر سید مرتضی «امامت، رهبری عمومی در زمینه دین به صورت بالاصاله است نه به طور نیابت از کسی که در سرای تکلیف است.» قاضی عبدالجبار وجوب امامت را وجوب نقلی علی الناس می داند، و سید مرتضی وجوب عقلی علی الله. قاضی عصمت را برای امام لازم نمی داند و معتقد است دلایل امامیه در این باره صحیح نمی باشد، اما سید مرتضی همچون دیگر متکلمان امامیه، عصمت را جزء ضروری ترین صفات امام بر می شمارد و دلایل امامیه را تأیید می نماید. قاضی عبدالجبار علم امام را در حد علم والیان ضروری می شمارد و بیش از آن را برای امام لازم نمی داند، از نظر او در صورت جهل امام به مسائل دینی، رجوع به علما و خبرگان هیچ اشکالی ندارد، در حالی که از نظر سید مرتضی باید علم امام، تمام مسائل دینی را فرا گیرد و او در مسائل دینی به کسی نیاز نداشته باشد. همچنین امام باید به امور مربوط به سیاست و حکومت آگاهی کافی داشته باشد. از نظر قاضی، افضلیت به معنای فزونی ثواب و برتری در صفات برای امام لازم نمی باشد و تقدیم مفضول بر فاضل جایز، بلکه برخی از اوقات، واجب است. اما سید مرتضی افضلیت به هر دو معنا را برای امام لازم دانسته و تقدیم مفضول بر فاضل را قبیح می شمارد. از صفاتی که هر دو متکلم معتزلی و امامی برای امام لازم می دانند: اسلام، آزاد بودن، عقل، شجاعت، برتریت در قدرت، عدالت، قریشی بودن است، البته در تفسیر دو صفت اخیر و دلایل آن با یکدیگر اختلاف دارند. واژگان کلیدی: امامت، عصمت، علم، افضلیت، سید مرتضی، قاضی عبدالجبار.
حمیدرضا سلیمانی محمد رضا امامی نیا
معتزله علم پیشین الهی را ثابتات ازلیه می دانند و با اثبات شیئیت و ثبوت برای ممکنات معدوم، متعلق علم حق تعالی را همین ثابتات ازلیه دانستند چون قائلند خداوند علم ازلی دارد و علم بدون ثبوت معلوم محال عقلانی است. اشاعره علم پیشین الهی را صفت زائد بر ذات و قدیم می دانند. و مکتب امامیه در علم پیشین الهی به علم اجمالی در عین کشف تفصیلی قائل شده اند. معتزله در افعال انسان به تفویض گرویده و اشاعره در این باب به نظریه کسب قائل شده اند و امامیه در افعال انسان نظریه امر بین الامرین را حق دانسته اند و با استدلال های محکم و استوار ثابت می کند که علم ازلی خداوند و افعال انسان با وصف اختیار تعلق می گیرد؛ یعنی متعلق علم ازلی الهی افعال اختیاری انسان است، و علم پیشین الهی هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد و سبب جبری شدن افعال آدمی نمی گردد؛ و سازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان تنها بر اساس نظریه امر بین الامرین قابل تبیین است.
احمد نقی ئی محمد ابراهیمی راد
معنا داری زندگی یکی از پردغدغه ترین مسائل روی عصر حاضر است . از آنجا که معاد یکی از عوامل معنا بخشی به زندگی است این موضوع را از دیدگاه دو اندیشمند معاصر علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی بررسی کردیم.
سکینه میرزایی ناصر رفیعی محمدی
چکیده ندارد.