نام پژوهشگر: مجید پویان
نجمه هاشمی کذابی یدالله جلالی پندری
چکیده طالبوف تبریزی(1328– 1250ق) و زین العابدین مراغه ای(1328– 1255ق) دو نویسنده و منتقد صدر مشروطه در انتقاد خود از جامعه، برآنند که اصلی ترین عامل بی نظمی در ایران، دربار و پولتیک درباری است. از این رو معایب دربار ایران را: رقابتهای رجال درباری ، اغراض شخصی و سودجویی های فردی ، مخفی سازی حقایق و ... بر می شمارند. سپس با معرّفی فقر جامعه با عنوان فقری عمومی، علّت آن را گرانی های پی در پی، مقروض بودن دولت و ناتوانی بودجه کشور می دانند و کمبود نان، سختی معیشت و رواج فسادهای گوناگون را از پیامدهای این فقر بر می شمارند. همچنین فقر امکانات پزشکی و فقر بهداشت کمبود پزشک متخصّص، نبود بیمارستان و درمانگاه و کمبود دارو بررسی می شود. این نویسندگان مهمترین عامل موفقیّت وزراء را اتّحاد وزراء و ضعف تجارت در ایران را به دلیل وجود خصلتهای منفی در تجّار ایرانی چون: عدم اعتماد تجّار به یکدیگر، حرص و طمع، فروش کالاهای بیگانگان و عدم آگاهی به علم تجارت می دانند. آنان در زمینه وضعیت دفاعی کشور برآنند که کشور ایران نیازمند نیروهای آموزش دیده و اداراتی سازمان یافته در این امور است تا بتواند در برابر تجاوز بیگانگان داخلی و خارجی ایستادگی کند. همچنین ایجاد بانک را به دلیل مقروض بودن دولت، اصلاح راه ها و معبرهای عمومی را برای ایجاد امنیت، رسیدگی به امر معادن و جنگل را برای بهره برداری بهینه از آنها، گسترش زراعت را به منظور رفاه افراد جامعه و استفاده از ارّابه را برای تسهیل در رفت و آمد اموری لازم معرّفی می کنند. طالبوف و مراغه ای در زمینه تعلیم و تربیت، علاوه بر بیان فواید علم، علم فاقد عمل را رد می کنند و آن را نه تنها کشورساز و مردم ساز نمی دانند، بلکه سبب اصلی تمام خرابکاری ها معرفّی می کنند، زیرا از نظر آنان علمی سودمند است که مورد نیاز جامعه و مطابق با اصول و ضوابط باشد . در بحث دین، رخنه در احکام شرعی ، گریز از واجبات و بدعت و دین گریزی از مشخّصه های اصلی وضعیت دینی عصر مشروطه بر شمرده می شود. این دو نویسنده معتقدند در جامعه احکام شرع معوّق مانده و بزرگان جامعه به جای آن که مردم را به فراگیری علم و دانش دعوت کنند آنان را به جهل تشویق می کنند. از نظر آنان، علما که نقش بسزایی در پیشرفت فکری جامعه داشتند مانع ترقّی ایران بودند و با فریب مردم به سود و منفعت خود سخن می گفتند. وطن دوستی، قانون و آزادی و هر مشخّصه دیگر از مدینه فاضله این دو نویسنده صدر مشروطه برای رسیدن به کشوری آزاد و آباد بود که دست هر گونه قدرت خارجی بر آن کوتاه باشد. کلمات کلیدی : ادبیات مشروطه ، نقد اجتماعی ، طالبوف تبریزی ، زین العابدین مراغه ای.
سیده صدیقه عظیمی نیا محمدرضا صرفی
این پژوهش با عنوان « بررسی تطبیقی مضامین شعرپایداری در آثار محمود درویش وقیصر امین پور» و با هدف شناخت و معرفی افکار این دوشاعردرزمینه ی ادبیّات پایداری تدوین شده است . مهم ترین اندیشه های محمود درویش وقیصرامین پور،باموضوع پایداری، اندیشه های دینی و مذهبی ، عدالت خواهی و ظلم ستیزی ، غنایی و عاشقانه ، ملّی و میهنی و انتقادهای اجتماعی است. عناصر بلاغی در مجموعه های شعری این دوشاعر معاصر، نمودهای فراوانی دارد، که بررسی هر یک از آنها مخاطب را در فهم محتوای فکری و ادبی شان کمک می کند. آنچه مسلّم است ادبیّات هر کشوری، آیینه ی تمام نمای آن کشور است. به گونه ای که می توان، درآن فراز و نشیب ها ، شکست ها و پیروزی ها، ظلم و ظلم ستیزی ها، فریاد و مقاومت ها و به طور کل، هم? نقاط قوّت و ضعف ملّتی را در آن جستجو کرد. ازآن جایی که در کشور ما، رویکرد مخاطب به ادبیّات و بویژه شعر، در لحظات حسّاس و فراموش نشدنی گسترده تر بوده است؛ لذا ادبیّات آن دوران، مناسب ترین محمل برای تحقیق و بررسی است. پدیده ی جنگ تحمیلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از گسترده ترین حوزه های تفکّر، اندیشه و پژوهش را فراروی اندیشمندان و پژوهشگران علاقه مند به این حوزه قرار داده است تا ابعاد پیچیده و ناشناخته ای، از فرهنگ و اندیشه های مذهبی و ملّی مردم ایران را مورد پژوهش قرار دهند. محمود درویش، شاعر بزرگ عرب زبان فلسطینی،در 13 مارس 1941، در دهکده ای به نام «بَروه» متولّد شد. وی از آزادی خواهان و فعّالان برجسته ی فلسطینی است. محمود درویش در 1970 برای ادامه ی تحصیل سفری به مسکو کرد ولی در 1971 به قاهره بازگشت و در آنجا به کار پرداخت و تا این زمان عضو فعّال سازمان آزادیبخش فلسطین بوده است و تمام لحظه های زندگیش وقف این مبارزه. از او تاکنون بیست و دو مجموعه شعرو چند کتاب به صورت نثر منتشر شده است که از درخشان ترین آنها:« یادداشت های روزانه، اندوه عادی و حافظه ای برای فراموشی» است. سرانجام این شاعر بزرگ فلسطین که سال ها با واژگان اعجاب انگیز شعرهایش مظلومیّت مردم کشورش را فریاد زد، در سال 2008 میلادی و در شصت و هفت سالگی پس از عمل جرّاحی قلب در بیمارستان تگزاس آمریکا دار فانی را وداع گفت، و در رام الله، گورستان «قصر الثّقافه» به خاک سپرده شد. قیصر امین پور ،شاعرفارسی زبان ایرانی، نیز در2 اردیبهشت 1338در گُتوند شوشتر،واقع در استان خوزستان به دنیاآمد. وی تحصیلات خود را در رشته ی زبان و ادبیّات فارسی تا مقطع دکترا گذراند .از آثار او می توان به: طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ????)، منظومه ی ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ????)، مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ????)، بی بال پریدن (نثر ادبی، ????) به قول پرستو (شعر نوجوان، ????). مجموعه شعر آینه های ناگهان (????)، گزینه ی اشعار (????، مروارید) مجموعه ی شعر گل ها همـه آفتابگردان اند (????، مروارید)، دستور زبان عشق (????، مروارید) اشاره کرد. قیصر امین پور در شعر پس از انقلاب، جایگاهی ویژه دارد. استفاده ی معتدل از عناصر شعری و شگردها و ابزار های تصویرآفرینی ،او را به یکی از شاعران پر مخاطب معاصر تبدیل کرده است. او پس از تصادفی در سال ???? همواره از بیماری های مختلف رنج می برد و حتّی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت ? بامداد سه شنبه ? آبان ???? در بیمارستان دی درگذشت از آنجا که در آثار این دو شاعر، سروده های ارزشمندی با رویکرد مقاومت و ادبیّات پایداری وجود دارد دراین پژوهش تلاش شده تا اشعار ایشان با تأکید بر مضامین پایداری و مقاومت به شیوه ی تطبیقی با یکدیگر مقایسه شود. هدف این پژوهش بررسی بعضی موضوعات ادبیّات پایداری باتکیه بر ابعاد مشترک فکری محمود درویش وقیصر امین پور است.
بشیر علوی یدالله جلالی پندری
منوچهر آتشی(1310-1384) از شاعران پیرو سبک شعری نیما است. وی که شاعری معلم بود، بعد از کودتای 28 مرداد 1332ش، در پهنه ادبی ایران شهرتی حاصل کرد. اشعار او هم در بردارند? شعر کلاسیک است و هم شعر نو نیمایی. او با انـتشار نخستین اثرش « آهنگ دیگر» (1339) جایگاه قابل توجهی در میان شاعـران معاصر به دست آورد. یکی از انواع نقدهای موجود درادبیات فارسی، نقد چهار جانبه است؛ نقدی که شفیعی کدکنی به عنوان «نمودار شعر فارسی در قرن اخیر» در بخش آخر کتاب ادوار شعر فارسی مطرح نموده است وی اصول و موازینی کاملاً علمی را برای نقد شعر و شاعر بیان می دارد که بدین طریق شعر را درچهار جهت( محور پشتوانه فرهنگی، محور فنی وهنری، محور گسترش درجامعه ومحور عواطف انسانی) مورد نقد و بررسی قرار می دهد. هرمحورآن خود دارای شاخه هایی است که معیار علمی بودن جهت آن محور را مشخص می نماید. این نقد تا قبل از چاپ کتاب ادوار شعر فارسی ، به این صورت مورد مطالعه واستفاده قرار نمی گرفته است. شعرمنوچهر آتشی در هر چهار جهت نقد چهارجانبه حرکت مطلوبی داشته است. ولی در محور «فنی وهنری» در درجه عالی تری قرار دارد وشاعر توانسته با به کار گیری موسیقی های مختلف، روانی وسلاست شعر خود را بالا ببرد با این توضیح که موسیقی های شعر آتشی همه در خدمت عاطفه اند. جایگاه دوم در اشعار آتشی را محور «پشتوانه فرهنگی» می گیرد در این محور آتشی با توجه به این که مترجم زبان انگلیسی بوده و این امر به مطالعه بیشتر وی در آثار ادبی زبان ها ی دیگر کمک شایانی کرده است، توانسته علاوه بر ذکر فرهنگ وشاخص های آن در ادبیات ایران از امور فرهنگی وعلمی وتاریخی دیگر ملل نیز بهره ببرد. محور«عواطف انسانی» در مرتبه سوم شعرقرار می گیرد که آتشی در این محور به هرسه «من فردی، اجتماعی وانسانی» توجه می کند، ولی حرکت شعر وی در «من اجتماعی» بیشتر است آتشی با گسترش طیف اجتماعی شعر در محور« عواطف انسانی» خود را شاعرسمبولیسم اجتماعی معرفی می کند. ضعیف ترین حرکت محور اشعار آتشی درمحور «گسترش در جامعه» بوده است که این محور تا کنون درجه پایین تری رانسبت به سه محور دیگر دارد. کلمات کلیدی: منوچهر آتشی، نقد، نقد چهارجانبه، شعر فارسی معاصر.