نام پژوهشگر: غلامحسین داوری نژاد
مرتضی اعلامی علی تهرانی فر
چمن به عنوان یکی از ارکان اصلی پوشش در طراحی های فضای سبز دارای جایگاهی بارز و آشناست. این تحقیق به منظور بررسی اثر سوپر جاذب و ماده بازدارنده رشد پاکلوبوترازول بر صفات کمی و کیفی چمن به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آمد. سوپر جاذب در مقادیر شاهد ( 0 )، 3 ، 6 ، 9 گرم بر کیلوگرم خاک و دور آبیاری در 3 سطح ( 2 ، 4، 6 روز) و همچنین پاکلوبوترازول (pac ) به صورت خیساندن بذرها، در 2 سطح شامل شاهد و بذر های تیمار شده با غلظت mg/lit 30 تیمارهای این آزمایش را تشکیل دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که بهترین تراکم را مقدار سوپر جاذب 6 گرم بر کیلوگرم دارد. دور آبیاری 2 روز نیز بطور میانگین تراکم مطلوبتری را در مقایسه با سطوح دیگر آبیاری ایجاد نمود. همچنین کیفیت رنگ، تراکم و محتوای کلروفیل کرتهایی که سوپر جاذب دریافت کرده بودند به ترتیب 33 ، 42 و48 درصد نسبت به شاهد افزایش نشان داد. از طرف دیگر کرت هایی که با پاکلوبوترازول تیمار شده بودند نیز در پایان نسبت به شاهد در صفات تراکم، وزن سرزنی و وزن خشک ریشه به ترتیب برابر 2، 5/7 و 11 درصد افزایش داشتند.
بهنام اسفندیاری غلامحسین داوری نژاد
پسته گیاهی بومی ایران و دو پایه می باشد که دارای ارزش بالای تغذیه ای، دارویی و اقتصادی می باشد. با توجه به طولانی بودن دوره نونهالی در گونه های پسته شناسایی زودهنگام جنسیت باعث مساعدت در مدیریت نهالستان و برنامه های اصلاحی می شود. در این پژوهش 20 آغازگر دی. ان. ای چندشکل تکثیر شده ی تصادفی (رپید) و یک جفت آغازگر ناحیه ی تکثیرشونده با ردیف مشخص (اسکار) جهت تعیین جنسیت در گونه های بنه، کسور و برخی ارقام تجاری پسته مورد غربال گری قرار گرفتند. جهت بهینه سازی استخراج دی. ان. ای از 4 دستورالعمل استفاده شد که در نهایت روش دویل و دویل (1987) بهترین عملکرد را نشان داد. از بین تمام آغازگرهای رپید آزمایش شده تنها آغازگر bc ایجاد یک باند 1200 جفت بازی ضعیف در جنس ماده ارقام اهلی نمود. آغازگرهای اسکار با تولید یک قطعه اختصاصی تقریباً 300 جفت بازی در جنس ماده گونه ها و ارقام پسته امکان تفکیک نمونه های نر و ماده را فراهم نمودند. اگرچه مکانیسم جنسیت در پسته همچنان ناشناخته می باشد. با توجه به پیوستگی نشانگر اسکار با جایگاه تعیین کننده جنسیت در گونه های پسته، این احتمال وجود دارد که تعیین جنسیت در جنس های پسته توسط یک یا تعداد اندکی جایگاه ژنی کنترل شود. با توجه به نتایج، روش اسکار روشی تکرارپذیر جهت شناسایی ژنوتیپ جنسی در گونه های پسته شناخته شد. در نهایت این روش منجر به صرفه جویی قابل ملاحظه ای در منابع زمانی و تسریع برنامه های اصلاحی خواهد شد.
عبدالطیف فاضلی سلمانی غلامحسین داوری نژاد
چکیده پسته یکی از مهمترین محصولات باغبانی کشور است که در صادرات غیر نفتی جایگاه خاصی دارد. بیماری نماتد مولد غده ریشه یکی از مهمترین بیماری های پسته در جهان می باشد که باعث ایجاد مشکلات فراوانی از جمله به هم زدن توزیع عناصر غذایی درگیاه می شود که این خود می تواند باعث کاهش عملکرد و مشاهده علایمی در قسمت های هوایی درختان آلوده گردد. به منظور شناسایی و بررسی اثر این نماتد بر روی رشد، جذب و توزیع عناصر غذایی پژوهش حاضر در قالب دو آزمایش و یک بررسی جهت شناسایی گونه نماتد مولد غده ریشه در باغات پسته استان خراسان رضوی انجام شد. به منظور شناسایی مناطق آلوده از 19 باغ در مناطق مختلف پسته کاری استان نمونه خاک و ریشه جمع آوری شد و شناسایی گونه با استفاده از خصوصیات مرفولوژیکی و مورفومتریکی لارو سن دو و نماتد ماده صورت گرفت. تمام نمونه هایی که از درختان پسته آلوده در سطح استان جمع آوری گردید مربوط به گونهmeloidogyne javanica بود. این گونه در پسته کاری های دولت آباد، شمس آباد، مهنه، زوزن، جهان آباد، جنگل و کوه ده وجود داشت. آزمایش اول در قالب آزمایش فاکتوریل 5×2 بر پایه طرح کاملا تصادفی بصورت نامتعادل با دو عامل، عامل اول ارقام اوحدی و بادامی و عامل دوم سطوح مختلف شاخص گال انجام شد. نتایج نشان داد که تاثیر نماتد مولد غده ریشه (m. javanica) بر روی رشد، میزان کلروفیل، سطح برگ و عملکرد گیاه منفی بوده و روند کاهشی را با افزایش میزان آلودگی داشتند. در بین ارقام، رقم بادامی کلروفیل و عملکرد کمتری را نسبت به رقم اوحدی نشان داد. آزمایش دوم نیز در قالب آزمایش فاکتوریل 3×2 بر پایه طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار بر روی رقم اوحدی انجام شد. عناصر ازت، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن و روی در نمونه-های ریشه، شاخه و برگ اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که نماتد مولد غده ریشه (m. javanica) باعث تجمع عناصر غذایی مثل پتاسیم و روی در ریشه و کاهش این عناصر غذایی در شاخه و برگ می شود. خصوصا در مورد پتاسیم، که باعث می-شود گیاه علائم کمبود پتاسیم، حاشیه سوختگی برگ ها، را نشان دهد. عناصر ازت، فسفر، منیزیم و آهن در شاخه، برگ و ریشه چندان تحت تاثیر قرار نگرفته بود و میزان کلسیم در درختان آلوده کمتر بود.
خاطره شجاعی غلامحسین داوری نژاد
در مناطق معتدله، سرما و یخبندان در فصلهای پاییز، زمستان و بهار، مهم ترین عامل پراکندگی انواع گیاهان در جهان می باشد. هدف از این پژوهش بررسی میزان مقاومت ارقام هلو و شلیل به یخ زدگی تحت شرایط کنترل شده بود. در این تحقیق، میزان کربوهیدرات های محلول جوانه زایشی ، مقدار نشت الکترولیت ها و دمای 50 درصد کشندگی (lt50) بافت های جوانه زایشی، رویشی و شاخه یکساله پنج رقم هلو با نامهای البرتا، ردهون، سرخ و سفید مشهد، جی اچ هیل و آمسدن و همچنین چهار رقم شلیل با نامهای ایندیپندنس، کیوتا، نکتارد 6 و استارگلد در فصول پاییز و زمستان همچنین محتوای آب جوانه زایشی و شاخه یکساله به همراه تغییرات قطر شاخه ارقام فوق در دی و بهمن ماه بررسی شد. این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد نتایج نشان داد از آذر تا اسفند ماه مقاومت جوانه زایشی، رویشی و شاخه یکساله کاهش یافت بطوریکه در انتهای زمستان مقدار مقاومت شدیدا کاهش یافت. lt50 جوانه های زایشی، رویشی و شاخه یکساله ارقام هلو و شلیل دربهمن 1387 و 88 تفاوت معنی داری داشتند. همچنین ارقام ردهون ، سرخ و سفید مشهد و آمسدن در میان ارقام هلو و ارقام استارگلد و نکتارد 6 در میان ارقام شلیل مقاومت بیشتری نسبت به سایر ارقام نشان داده مقدار قند بالاتر و lt50 پایینتری داشتند. تحت شرایط کنترل شده، با کاهش دما، مقدار قند ارقام هلو و شلیل کاهش و مقدار نشت افزایش یافت. مقدار آب جوانه و شاخه هلو و شلیل تحت شرایط طبیعی در آذر به کمترین مقدار خود رسید و در در اسفند به حداکثر رسید. تحت شرایط کنترل شده هلوی البرتا و شلیل ایندیپندنس دارای بیشترین مقدار آب بودند. همچنین رقم البرتا در بین ارقام هلو و ارقام ایندیپندنس و کیوتا در بین ارقام شلیل تغییرات قطر بیشتری در دی و بهمن ماه نشان دادند.
سمیه شیربانی غلامحسین داوری نژاد
به منظور بررسی ریشه زایی و اثر تنش خشکی بر قلمه های 4 رقم انجیر (سبز،سیاه، متی، شاه انجیر) 2 آزمایش مستقل به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. در آزمایش اول اثرهورمون iba، با 6 غلظتppm 0?100?200?300?400?500 برریشه زایی 4 رقم انجیر (سبز،سیاه، متی، شاه انجیر) بررسی شد که دراین آزمایش از دونوع قلمه (سرشاخه و ته قلمه) استفاده شد. در آزمایش دوم اثر تنش خشکی در 4 سطح تنش شامل تامین آب کافی برای گلدان ها (%100 ظرفیت زراعی)? تنش ملایم (%75 ظرفیت زراعی)? تنش متوسط (%50 ظرفیت زراعی ) و تنش شدید (%25 ظرفیت زراعی) و 4 رقم انجیر (سبز،سیاه، متی، شاه انجیر) مورد مطالعه قرارگرفت که در این آزمایش اثرات خشکی بر روی خصوصیات ریشه? خصوصیات بخش هوایی? اثرتنش خشکی بر نسبتهای بخش زیرزمینی به بخش هوایی و اثرتنش برخصوصیات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه بررسی شد. نتایج بررسی شده در آزمایش ریشه زایی نشان داد که تفاوت معنی داری در بین ارقام مختلف انجیر خوراکی از لحاظ ریشه زایی وجو دارد اما غلظت های مختلف iba اثر معنی داری بر روی ریشه دهی قلمه ها نداشت. اما نتایج تجزیه واریانس آزمایش اثر تنش های رطوبتی بر خصوصیات مورد مطالعه در 4 رقم انجیر نشان داد که به طورکلی رقم سیاه نسبت به سایر ارقام شرایط کم آبی را بهتر و بیشتر تحمل می کند. همچنین نتایج این آزمایش به خوبی ثابت کرد که تنش خشکی مقدارکلروفیل? پرولین ومحتوای نسبی آب برگ (rwc) راکاهش ونشت الکترولیت را افزایش میدهد.
سعید نادی محمد فارسی
در این مطالعه اقدام به بازیافت خاک پوششی مصرف شده واحد های پرورش قارچ دکمه ای جهت استفاده مجدد و مکرر شده است. خاک پوششی بعنوان لایه ای جهت تحریک باردهی قارچ دکمه ای بر روی کمپوست(بستر کشت) به قطر 5-3 پهن می گردد و حدود 30 درصد هزینه های تولید را به خود اختصاص داده است بعد از عملیات بازیافت اقدام به پاستوریزه کردن خاک پوششی بازیافتی نموده و در قالب طرح اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور آزمایشی توری و درصد های خاک بازیافتی در ترکیب با خاک پوششی تازه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. عامل اصلی در دو سطح توری وبدون توری و عامل فرعی در 5 سطح از خاک پوششی بازیافتی در ترکیب با خاک تازه شامل100 درصد، 75 درصد، 50 درصد، 25 درصد و صفر درصد در 3 تکرار مورد استفاده قرارگرفته شد. با استفاده از نرم افزارتحلیلی sas ، 3 صفت عملکرد میوه، متوسط وزن میوه، تعداد میوه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت، که در هیچکدام از صفات اختلاف معنی داری نشان ندادند، درنتیجه تفاوت معنی داری بین سطوح دو فاکتور و اثر متقابل آنها مشاهده نشد، در نهایت می توان به نتیجه این رسید که استفاده از خاک پوششی بازیافتی در چرخه تولید قارچ دکمه ای در مقایسه با خاک پوششی تازه هیچ تاثیری در کمیت و کیفیت محصول تولیدی ندارد.
رضا موسی زاده علی تهرانی فر
این تحقیق به منظور مطالعه خصوصیات کمی و کیفی و بررسی تنوع ژنتیکی 32 رقم انگور در محل کلکسیون مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار به اجرا درآمد. نتایج بدست آمده از این تحقیق دامنه وسیعی از تغییرات در بین ارقام مورد بررسی از نظر صفات اندازه گیری شده مشاهده گردید. در برخی صفات کلیدی طبق دستورالعمل از جمله رنگ پوست و رنگ آنتوسیانین گوشت حبه، تراکم کرک های خوابیده بین رگبرگ های اصلی در سطح زیرین پهنک و تراکم کرک های ایستاده روی رگبرگ های اصلی در سطح زیرین پهنک در برگ بالغ، رنگ آنتوسیانین رگبرگ های اصلی در سطح رویی پهنک، شکل دندانه، رنگ سطح رویی پهنک در برگ جوان و تراکم کرک های خوابیده نوک در شاخه جوان که ضرایب تغییرات بالاتری نشان دادند، دارای تنوع بیشتری در بین ارقام انگور بودند. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که همبستگی مثبت و منفی معنی داری بین برخی صفات مهم وجود دارد. بالاترین همبستگی مثبت و معنی دار بین اجزای اندازه حبه (تشکیل بذر در میوه، وزن، طول، قطر و حجم میوه)، و بیشترین همبستگی منفی و معنی دار میان اندازه پهنک برگ با اجزای اندازه حبه و بین عملکرد (وزن خوشه و میوه) با مواد جامد محلول مشاهده شد. ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره بذر با استفاده از روش dpph مورد ارزیابی قرار گرفت. کمینه و بیشینه مقادیر بدست آمده برابر 53/12 و 2/90، به ترتیب در ارقام سفید انگور قوچان و شغالی نیشابور بود. تجزیه خوشه ای بر اساس کلیه صفات اندازه گیری شده به روش وارد صورت گرفت، که در نهایت در فاصله 5، ارقام را به پنج گروه تقسیم بندی نمود. بالاترین درصد تشابه (بیش از 95 درصد) بین ارقام کشمشی و سبزه درگزی در گروه اول مشاهده شد. ارقام امیرگیله رضائیه و فخری کاشمر در دو گروه جداگانه قرار گرفتند، و در بین برخی ارقام در سایر گروه ها نیز تشابه نسبتا بالایی وجود داشت. نتایج مطالعه صفات ثبت شده نشان داد که ارقام لعل قرمز محولات، شغالی نیشابور، دیزماری رضائیه و سمرقندی لطف آباد دارای گلهایی ماده با پرچم های برگشته و بقیه ارقام دارای گلهای هرمافرودیت بودند. در بررسی های انجام شده 2 رقم انگور بیدانه، 3 رقم با رشد ناقص دانه و بقیه ارقام با رشد کامل دانه ها در حبه شناخته شدند. در زمان شکفتن جوانه بین ارقام 5 روز اختلاف وجود داشت و زمان شروع رسیدن حبه از اواسط تیر تا اواخر مرداد ماه متغیر بود. همچنین ارقام انگور مورد مطالعه را می توان به دلیل داشتن خصوصیاتی همچون طعم و مزه مناسب (شاخص طعم بالا) و شکل ظاهری حبه و خوشه برای مصرف تازه خوری، به دلیل عملکرد نسبتا بالا، آبدار بودن میوه و رنگ آب میوه قرمز در تهیه آب میوه، به دلیل درصد قند بالا، بیدانه بودن یا رشد ناقص دانه در حبه و عملکرد نسبتا بالا در تهیه کشمش و به دلیل سفتی گوشت حبه و استحکام اتصال حبه به خوشه برای قابلیت انبارمانی خوب توصیه نمود.
محمود گلی غلامحسین داوری نژاد
این آزمایش بمنظور تعیین بهترین غلظت ایندول بوتیریک اسید و نفتالین استیک اسید و مناسب ترین زمان قلمه گیری بر ریشه زایی قلمه های خشبی و نیمه خشبی (برگدار) چهار رقم هلو و یک رقم شلیل طی سال های 1390-1389 در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. قلمه های مورد نیاز از باغ شرکت شهدیران تهیه شدند. این تحقیق به صورت 2 آزمایش جداگانه : آزمایش اول شامل قلمه های خشبی برداشت شده در ماه بهمن و کشت در بستر دارای پاگرما، آزمایش دوم شامل قلمه های نیمه خشبی برگدار در سه زمان خرداد، اوایل مرداد و اواخر شهریور تحت شرایط مه افشان انجام شد.آزمایش اول به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تیمار و3 تکرار که هر تکرار شامل 10 قلمه بود انجام شد تیمارها عبارت بودند از نوع هورمون (ایندول بوتیریک اسید و نفتالین استیک اسید)، غلظت هر 2 نوع هورمون در 4 سطح (صفر ، 1000 ، 2000 و 3000 میلی گرم در لیتر) و رقم در 5 سطح (4 رقم هلوی قرمز مشهد، ردهون، آلبرتا، جی اچ هیل و یک رقم شلیل کیوتا) اجرا شد.آزمایش دوم به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار و 3 تکرار، مشابه آزمایش اول فقط تیمار زمان قلمه گیری در 3 سطح (خرداد، مرداد و شهریور) افزوده گردید صفات اندازه گیری شده در هر 2 آزمایش شامل درصد ریشه زایی، تعداد ریشه در هر قلمه، میانگین طول ریشه، وزن تر ریشه و وزن خشک ریشه می باشد در آزمایش اول اثر نوع هورمون و غلظت هورمون بر میانگین درصدریشه زایی در سطح احتمال 5% معنی دار شد در آزمایش دوم اثر غلظت هورمون و زمان قلمه گیری بر میانگین درصد ریشه زایی در سطح احتمال 5% معنی دار شد موثرترین هورمون در هر 2 آزمایش ایندول بوتیریک اسید و مناسب ترین غلظت 2000 میلی گرم در لیتر معرفی شد.بهترین زمان قلمه گیری در آزمایش دوم خردادماه و بین ارقام در هر 2 آزمایش از نظر ریشه زایی اختلاف معنی داری مشاهده نشد اما در برخی خصوصیات از قبیل طول ریشه، رقم قرمز مشهد و وزن تر ریشه و وزن خشک ریشه رقم آلبرتا بهتر جوابدادند در کل قلمه های خشبی میانگین درصد ریشه زایی بیشتری (%42/16) از قلمه های نیمه خشبی (%22/15) دارا بودند.
الهام اردکانی غلامحسین داوری نژاد
اسید سالیسیلیک به عنوان یک ترکیب فنولی ساده با پتانسیل بالا دارای اثرات زیادی بر فیزیولوژی گیاهان و میوه های برداشت شده است و باعث فعال شدن مقاومت القایی سیستمیک و افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی گیاهان می شود. در آزمایش اول سه هفته قبل از بلوغ تجاری میوه ها با غلظت ها صفر (شاهد)، 1، 2، 3 و 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک محلول پاشی و در آزمایش دوم در مرحله بلوغ تجاری میوه ها برداشت، و در غلظت های یاد شده به مدت 5 دقیقه غوطه ور شدند. نتایج نشان داد که، طی دوره انبارداری وزن میوه، سفتی بافت میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتی اکسیدانی کاهش معنی داری داشت در حالی که درجه اسیدی و مواد جامد محلول افزایش معنی داری داشته است. در طی دوره انبارداری تفاوت معنی داری بین تیمارها (شاهد و غلظت های مختلف اسید سالیسیلیک) در تمام فاکتورهای اندازه گیری شده، مشاهده شد. تیمارهای اسید سالیسیلیک به طور معنی داری مانع از کاهش وزن و همچنین باعث حفظ سفتی بافت میوه ها شدند. در این شرایط،به ترتیب بیشترین و کمترین میزان اسیدیته قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتی اکسیدانی در تیمارهای 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک و شاهد مشاهده شد. غلظت های کمتر اسید سالیسیلیک تاثیر کمتری بر صفات اندازه گیری شده، داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که اسید سالیسیلیک دارای پتانسیل بالایی برای استفاده در کشاورزی و تکنولوژی پس از برداشت میوه ها می باشد و می توان از اسید سالیسیلیک به عنوان یک ترکیب طبیعی به طور تجاری جهت افزایش ماندگاری میوه های زردآلوداستفاده نمود.
ساجده کریم پور غلامحسین داوری نژاد
در این پژوهش بمنظور تولید گیاهان خودریشه برخی از ارقام مهم گلابی ایران چندین آزمایش بصورت جداگانه انجام گرفت. در مرحله اول بمنظور تعیین ریزنمونه و تیمار ضدعفونی مناسب در چهار رقمِ سبری، نطنز، شکری و ویلیامز از دو ریزنمونه جوانه و قلمه گره ای و برای هر کدام دو غلظت متفاوت هیپوکلریت سدیم مورد استفاده قرارگرفت. ریزنمونه جوانه ضدعفونی شده با هیپوکلریت سدیم یک درصد تیمار مناسبی بود. در مرحله دوم اثر غلظت های مختلف iba (0، 1/0، 3/0 و 5/0 میلی گرم بر لیتر) +1 میلی گرم بر لیتر bap بر استقرار چهار رقمِ سبری، نطنز، شکری و ویلیامز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در تمامی ارقام غلظت 0 و 1/0 میلی گرم بر لیتر iba از نظر استقرار ریزنمونه ی جوانه مناسب تر است. در مرحله سوم اثر فصل تهیه ریزنمونه جوانه در استقرار دو رقم سبری و نطنز بررسی شد. در این آزمایش ریزنمونه تهیه شده در فصل زمستان بالاترین استقرار را داشتند. در مرحله چهارم اثر تیمارهای مختلف تنظیم کننده های رشد (bap، bap+iba، bap+ga3، bap+iba+ga3، tdz، tdz+iba، tdz+ga3، tdz+iba+ga3) با دو غلظت bap (2 و 3 میلی گرم بر لیتر)، دو غلظت tdz (1 و 2 میلی گرم بر لیتر) و غلظت های ثابت iba (1/0 میلی گرم بر لیتر) و ga3 (5/0 میلی گرم برلیتر) بر پرآوری و شیشه ای شدن رقم سبری مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش مشخص شد که tdz بر خلاف bap باعث تحریک تولید شاخساره نابجا نشد. تیمار 2 میلی گرم بر لیتر bap به همراه ga3 بدلیل تعداد شاخساره پرآوری شده بالا (6/2) و میزان شیشه ای شدن پایین (8 درصد) تیمار مناسبی برای پرآوری شاخساره در رقم سبری می باشد. پدیده ی شیشه ای شدن در تیمارbap+iba+ga3 شدت بیشتری نشان داد. در تیمارهای حاوی سیتوکنینbap، وجود iba باعث تحریک تورم جوانه های جانبی شد درحالی که ga3 نقش بازدارنده داشت و تا حدودی اثر تحریک کنندگی iba را کاهش داد. در مرحله پنجم در آزمایشی اثر مقادیر مختلف نیترات آمونیوم بر پایه محیط کشت ms (n، n 5/1 و n2) بر اساس غلظت این ماده در محیط کشت ms بر بهبود رنگ برگ و میزان کلروفیل رقم سبری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که نیترات آمونیوم در غلظت n5/1تیمار مناسبی جهت بهبود رنگ برگ و میزان کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل می باشد. در مرحله ششم به منظور بررسی تاثیر نوع اکسین (iba و naa)، غلظت اکسین (2 و 3 میلی گرم برلیتر) و مدت زمان قرار گیری در محیط انگیزش ریشه زایی (7، 14 و 21 روز) در رقم سبری آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. در این آزمایش ریشه زایی در انتهای ریزقلمه ها دیده نشد فقط در تیمار 3 میلی گرم بر لیتر iba ریشه های نازک تولید شدند که از دمبرگ ریزنمونه منشا گرفته بودند. در مرحله هفتم به منظور بررسی ریشه زایی در ریزقلمه های رقم نظنز دو آزمایش بصورت جداگانه انجام گرفت. در آزمایش اول اثر نوع اکسین (iba و naa)، غلظت اکسین (2 و 3 میلی گرم برلیتر) و مدت زمان قرار گیری در محیط انگیزش ریشه زایی (7، 14 و 21 روز) مورد آزمایش قرار گرفت و در آزمایش دوم اثر غلظت iba و زخم زنی انتهای ریزقلمه مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول با اعمال تیمارهای نوع اکسین، غلظت اکسین و زمان قرارگیری ریزقلمه در محیط انگیزش، تولید ریشه در هیچ یک از ریز قلمه ها مشاهده نشد. در آزمایش دوم در ریزقلمه های زخم زنی و تیمار شده با 2 میلی گرم بر لیتر iba به میزان 56/12 درصد ریشه زایی مشاهده شد. ریشه های تولید شده دارای ضخامت مناسب با طول تقریبی 45 میلی متر بودند.
سمیه درفشان غلامحسین داوری نژاد
یکی از موانع موجود در کشت درون شیشه ای انار، تراوش فنول ها است. خنثی سازی و حذف فنو ل های آزادشده در محیط کشت که باعث قهوه ای شدن محیط کشت و از بین رفتن ریزنمونه می گردد اولین اقدام ضروری درکشت بافت انار محسوب می شود. در این تحقیق اثر شستشو، جذب کننده ها شامل زغال فعال (1،2و3 گرم بر لیتر)، پلی وینیل پیرولیدین (1 و 2گرم بر لیتر)، مواد آنتی اکسیدان نظیر اسید اسکوربیک (1?0، 200 و300 میلی گرم بر لیتر) و تیمار ترکیبی پلی وینیل پیرولیدین (1 گرم بر لیتر)+واکشت ریزنمونه ها (1، 2 و 3 بار به فاصله هر2? ساعت) بر کنترل قهوه ای شدن ریزنمونه برگ رقم شیرین پوست سفید انار در طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای شستشو، جذب کننده ها و اسید اسکوربیک هیچ تاثیری در کنترل قهوه ای شدن نشان ندادند و تنها تیمار ترکیبی پلی وینیل پیرولیدین + واکشت ریزنمونه ها سه بار به فاصله هر2? ساعت، قهوه ای شدن محیط کشت و ریزنمونه را کنترل کرد. دراین پژوهش، اثر اکسین های مختلف (نفتالین استیک اسید، توفوردی و پیکلورام) در غلظت های (2 و? میلی گرم برلیتر) به تنهایی و در ترکیب با بنزیل آدنین (1 و ?/2 میلی گرم برلیتر) در محیط کشت msحاوی یک گرم بر لیترpvp بر القای کالوس از ریزنمونه برگنیز بررسی شد. بهترین واکنش برای کالوس زایی(100درصد) در محیط کشت حاوی2 میلی گرم بر لیتر نفتالین استیک اسید بدست آمد و در تیمارهای ترکیبی با بنزیل آدنین، القای کالوس قابل توجهی مشاهده نشد. ساختار کالوس در تیمار نفتالین استیک اسید، نرم و آبکی به رنگ سبز مایل به سفید بود در حالیکه تیمار توفوردی و پیکلورام کالوس هایی به صورت گالی و کرم رنگ تولید کردند. در آزمایش مربوط به تعیین بهترین سطح هورموننفتالین استیک اسید، اختلاف معنی داری بین تیمارهای 3 و ? میلی گرم برلیتر نفتالین استیک اسید با حداکثر القای کالوس (72درصد) مشاهده نشد ولی بیشترین وزن تر کالوس در تیمار 5 میلی گرم بر لیتر نفتالین استیک اسید (43/0 گرم) بدست آمد. اثر جایگزینی 2 گرم بر لیتراسیدگلوتامیک با نیترات آمونیوم در افزایش وزن خشک کالوس، نیز بررسی شد. نتایج نشان داد بدلیل بروز پدیده قهوه ای شدن محیط کشت های حاوی اسید گلوتامیک، القای کالوسدر هیچ یک از آنها مشاهده نشد. در آزمایش پرآوری کالوس، بیشترین پرآوری کالوس در تیمار ترکیبی نفتالین استیک اسید با بنزیل آدنین مشاهده شد. ساختار کالوس در تیمار نفتالین استیک اسید بعد از واکشت اول و دوم کاملا متفاوت بود.به طوری که بعد از واکشت اول، کالوس نرم و آبدار ولی بعد از واکشت دوم ترد و شکننده شد.بیشترین وزن تر و خشک کالوس در آزمایش پرآوری کالوس به ترتیب 43/0 گرم و 04/0 گرم در تیمار ترکیبی2 میلی گرم بر لیتر نفتالین استیک اسید و 1 میلی گرم بر لیتر بنزیل آدنین بدست آمد.
سکینه عارفخانی غلامحسین داوری نژاد
امروزه به دلیل اثرات مضر مواد شیمیایی بر سلامت انسان و محیط زیست استفاده از این مواد با محدودیت هایی روبرو است. از این رو یافتن مواد سالم برای استفاده در تکنولوژی پس از برداشت میوه ها و سبزی ها ضروری می باشد. در این پژوهش اثر اسید سالیسیلیکدر غلظت های 0، 1 و 2 میلی-مولار و کلرید کلسیم در غلظت های 0، 5/1 و 3 درصد (آب مقطر به عنوان تیمار شاهد) بر عمر پس از برداشت و کیفیت میوه های هلو رقم آمسدن و شلیل رقم شبرنگ پس از 35 روز نگهداری در دمای 2 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 85 تا 95 درصد مورد مطالعه قرار گرفت. صفاتی چون تغییرات وزن میوه، سفتی بافت میوه، درجه اسیدی، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک، آنتوسیانین، فعالیت آنتی اکسیدانی، درصد پوسیدگی و بازارپسندی میوه ها ارزیابی شدند. تیمار میوه ها با کاربرد کلرید کلسیم و اسید سالیسیلیک به طور معنی داری باعث حفظ کیفیت میوه هاو کاهش درصد پوسیدگی در پایان مدت نگهداری گردید. تیمار ترکیبی اسید سالیسیلیک با کلرید کلسیم به طور معنی-داری از نرم شدن میوه ها و کاهش وزن آن ها جلوگیری کرد. این مطالعه نشان داد کهکلرید کلسیم و اسید سالیسیلیک باعث حفظ بازارپسندی و فعالیت آنتی اکسیدانی و اسیدیته قابل تیتراسیون می گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از کلرید کلسیم و اسید سالیسیلیک می تواند به عنوان راهبرد موثری در تکنولوژی پس از برداشت میوهای هلو و شلیل معرفی گردد.
امیر دعواتی غلامحسین داوری نژاد
انار با نام علمیl. punica granatum یکی از محصولات پر ارزش باغبانی به شمار آمده که موطن اصلی آن ایران می باشد. هدف از اجرای این طرح معرفی یک روش کارآمد و اقتصادی با صرف زمان و فضای کمتر برای تکثیر غیر جنسی ارقام ملس ساوه و ملس یزدی و ایجاد درختانی با رشد یکنواخت و یکسان بود. بررسی حاضر در 2 آزمایش مستقل طی دو فصل خواب و رویش در قالب آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با 2 رقم (ملس ساوه و ملس یزدی)، 2 نوع قلمه در هر فصل (قلمه چوب نرم و نیمه چوبی در فصل رویش و قلمه چوب سخت با دو قطر متوسط ، یکی 3-2 میلی متر و دیگری 6-4 میلی متر در فصل خواب)، 2 نوع ماده تنظیم کننده رشد هر کدام در 4 سطح (ایندول بوتیریک اسید و نفتالین استیک اسید با غلظت های 0، 1000، 2000 و 3000 پی پی ام) و 3 تکرار با تعداد 10 نمونه در هر تکرار صورت پذیرفت. تیمار شاهد نشان داد که ریشه زایی قلمه های گیاه انار مطلوب است اما با استفاده از برخی مشتقات اکسین می توان باعث افزایش 5/1 تا 2 برابری درصد ریشه زایی آن گردید. هورمون نفتالین استیک اسید در افزایش ریشه زایی قلمه ها بی اثر بود و در مواردی باعث کاهش آن گردید. در حالیکه هورمون ایندول بوتریک اسید باعث افزایش قابل ملاحظه در مقدار و سرعت ریشه زایی گردید به طوریکه بالاترین درصد ریشه زایی در فصل خواب، در دور دوم کشت ( آخر اسفند ماه ) و از قلمه های چوبی نوع دوم ( متوسط قطر 6-4 میلی متر )، در رقم ملس ساوه در غلظت 1000 پی پی ام، با 94% و در رقم ملس یزدی در غلظت 3000 پی پی ام ایندول بوتریک اسید با 91% به دست آمد. همچنین بالاترین درصد ریشه زایی در فصل رویش، در دور دوم کشت ( اوایل تیر ماه ) و از قلمه های نیمه چوبی رقم ملس یزدی با 92% در غلظت 2000 پی پی ام مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد مقدار ذخیره غذایی قلمه و زمان تهیه آن نیز، تاثیر بسزایی در ریشه دار شدن قلمه ها دارد.
غلام رضا چنارانی علی تهرانی فر
به منظور بررسی اثر دی اکسید کربن و نور بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه برگ زینتی کروتون (codiaeum variegatum l.)، آزمایشی در قالب کرت های خرد شده بر پایه طرح کاملا تصادفی در سال 91- 1390 به اجرا درآمد. دی اکسیدکربن به عنوان کرت اصلی در سه سطح (380 پی پی ام به عنوان تیمار شاهد، 750 و 1050 پی پی ام)، و شدت نور به عنوان کرت فرعی (10000 لوکس به عنوان تیمار شاهد، 12000 و 14000 لوکس)، تیمارهای این آزمایش را تشکیل دادند. هر یک از تیمارها با سه تکرار انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که با اعمال تیمارهای دی اکسیدکربن و نور میزان ریشه زایی قلمه ها افزایش یافت. همچنین صفات دیگری همچون حجم ریشه، مجموع طول ریشه افزایش معنی داری پیدا کرد. اما میانگین قطر ریشه نسبت به شاهد افزایش معنی داری نداشت. صفات دیگر مورفولوژیکی همچون طول برگ، سطح برگ، تعداد برگ، تعداد میانگره، طول میانگره، ارتفاع بوته و قطر ساقه و غیره افزایش معنی داری نسبت به شاهد داشت و صفات بیوشیمیایی مثل رنگدانه های کاروتنوئید و آنتوسیانین افزایش معنی داری پیدا کرد ولی میزان کلروفیل a و b و هدایت روزنه ای کاهش پیدا کرد. در این آزمایش تغییرات روزنه ها و سلول-های اپیدرمی نیز بررسی شد که نشان داد تعداد سلول های اپیدرمی و تعداد روزنه ها افزایش معنی داری پیدا کرد (استفاده بهتر از شرایط) و قطر روزنه ها کاهش یافت و درصد شاخص روزنه افزایش معنی داری نداشت.
فاطمه روزدار مجید عزیزی
به منظور بررسی تأثیر روش های مختلف خشک کردن بر خصوصیات ظاهری و بیوشیمیایی نعناء فلفلی (mentha × piperita l.) آزمایشی بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. شش توان مختلف ماکروویو شامل 100، 180، 300، 450، 600 و 900 وات، دو دمای آون شامل 50 و 70 درجه سانتیگراد، روش خشک کن، سایه مصنوعی و نمونه تازه به عنوان تیمارهای این آزمایش مورد مقایسه قرار گرفتند. در روش های مختلف خشک کردن، کاهش وزن نمونه ها تا رسیدن محتوای رطوبتی به 10/0 بر پایه وزن خشک رسید ادامه داشت. پس از خشک شدن نمونه ها، صفاتی مانند مدت زمان خشک شدن، درصد و اجزای اسانس، خصوصیات رنگ (l* ، a*، b*، hue و chroma) و خصوصیات بیوشیمیایی (ترکیباتی فنلی کل، میزان فلاونوئید کل، میزان فلاون و فلاونول، فعالیت آنتی اکسیدانی و کربوهیدرات کل) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده، نشان دهنده تأثیر معنی دار روش های مختلف خشک کردن بر تمامی صفات مورد مطالعه بود. کمترین و بیشترین زمان خشک کردن (03/5 دقیقه و 570 دقیقه) به ترتیب مربوط به تیمارهای خشک کردن با توان 900 وات ماکروویو و روش خشک کردن در خشک کن بود. بیشترین درصد اسانس (6/2 درصد) در روش خشک کردن در خشک کن به دست آمد. از نظر میزان ترکیبات اسانس بیشترین مقدار منتول در روش خشک کردن با ماکروویو مشاهده شد، در حالیکه در این روش، میزان منتون کاهش قابل توجهی یافت. بالاترین میزان شاخص b* و کروما در نمونه تازه و سپس در تیمارهای سایه مصنوعی و خشک کن بود و کمترین میزان در تیمارهای ماکروویو 180 و 900 وات بود. همچنین بالاترین میزان فنل کل در نمونه تازه و سپس در نمونه های خشک شده در ماکروویو 900 وات و سایه مصنوعی بود در حالیکه کمترین میزان فنل کل در تیمار آون با دمای 70 درجه سانتیگراد بدست آمد. بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به نمونه تازه، نمونه های خشک شده در سایه مصنوعی و ماکروویو (600، 900 و 450 وات) بود و کمترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی در نمونه های خشک شده در آون با دمای 70 و 50 درجه سانتیگراد بود.
محمد ابراهیم نصرآبادی غلامحسین داوری نژاد
در این تحقیق اثر زمان و غلظت های مختلف اسید سالیسیلیک و پوترسین بر روی خصوصیات کیفی و فعالیت آنتی اکسیدانی پسته تازه رقم اکبری و سفید در طی دوره انبارداری مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در غالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. میوه های رقم اکبری در زمان های مختلفی شامل:1 ) 3 روز قبل از برداشت (محلول پاشی برگی به طوری که شاخه و برگ ها به طور کامل خیس شوند)، 2) اسپری قبل از برداشت (محلول پاشی برگی 2 ساعت قبل از برداشت به طوری که شاخه و برگ ها به طور کامل خیس شوند)، 3) 3 روز قبل+بعد از برداشت (محلول پاشی و غوطه وری) و 4) بعد از برداشت (غوطه وری به مدت 3 دقیقه) و میوه های رقم سفید در زمان های مختلفی شامل1) 21 روز قبل از برداشت (محلول پاشی برگی به طوری که شاخه و برگ ها به طور کامل خیس شوند)،2) 3 روز قبل از برداشت (محلول پاشی برگی به طوری که شاخه و برگ ها به طور کامل خیس شوند)، 3) 21 روز قبل+بعد از برداشت (محلول پاشی و غوطه وری)، 4) 3 روز قبل+بعد از برداشت (محلول پاشی و غوطه وری) و 5) بعد از برداشت (غوطه وری به مدت 3 دقیقه) با غلظت های 0، 1، 2، 3 و 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک و پوترسین تیمار شدند. میوه ها در زمان بلوغ تجاری برداشت و سپس میوه ها در جعبه های کارتنی بسته بندی، و در دمای آزمایشگاه برای مدت 6 روز نگهداری شدند. میزان تغییرات کاهش وزن میوه، پوسته سبز و مغز میوه،بازارپسندی، درصد پوسیدگی، فنول کل، کلروفیل کل، کارتنوئید و فعالیت آنتی اکسیدانی در طی روز های 0، 3 و 6 اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که طی دوره انبارداری درصد کاهش وزن میوه، پوسته سبز، مغز میوه، بازار پسندی و درصد پوسیدگی افزایش معنی داری داشته است، در حالی که میزان فنول کل، کلروفیل کل، کارتنوئید و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه ها کاهش داشته است. در طی دوره انبارداری تفاوت معنی داری بین زمان ها و غلظت های مختلف استفاده از اسید سالیسیلیک و پوترسین در تمام فاکتورها اندازه گیری شده، مشاهده شد. تیمارهای اسید سالیسیلیک و پوترسین به طور معنی داری مانع کاهش وزن میوه، پوسته سبز و مغز میوه ها و همچنین مانع کاهش بازارپسندی و افزایش پوسیدگی شدند. به ترتیب بیشترین و کمترین میزان فنول کل، کلروفیل کل، کارتنوئید و فعالیت آنتی اکسیدانی در تیمارهای 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک و پوترسین با شاهد مشاهد شد. مشاهده شد که تیمار 21 روز قبل برداشت+پس از برداشت برای رقم سفید و تیمار 3 روز قبل برداشت+پس از برداشت بیشترین تاثیر در جلوگیری از کاهش وزن میوه، پوسته سبز و مغز میوه ،کاهش بازارپسندی، گسترش پوسیدگی، فنول کل، کلروفیل کل، کارتنوئید و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه های پسته در طی دوره انبارداری دارد.
علی اکبر شکوهیان علی تهرانی فر
پیش غربالگری در برنامه های اصلاحی درختان میوه به دلیل طولانی بودن دوره نونهالی آنها بسیار مهم و شناسایی نشانگرهای مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مرتبط با صفات اصلاحی خاص کمک شایانی به پیش برد برنامه های اصلاحی محققین می کند. در راستای انتخاب پایه های جدید مقاوم به کم آبی و شناسایی نشانگرهای مرفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مرتبط با این شرایط، بررسی اثر تنش آبی و ریز موجودات مفید(effective microorganism (em)) بر خصوصیات بیوشیمیایی قلمه های ریشه دار شده پایه های رویشی بادام در گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد در طی سال های91 -1389 مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. پژوهش، بر اساس طرح کرت های خردشده با آرایش(2×4×3) ×2 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سال به عنوان عامل اصلی و تیمارهای تنش ( 3 سطح) ، em (2 سطح) و پایه ( 4 پایه) به عنوان عوامل فرعی اجرا شدند. ابتدا قلمه های ریشه دار شده gf677، دو هیبرید طبیعی انتخابی هلو× بادام(h1,h2) و قلمه های ریشه دار شده بادام(ژنوتیپ جوین)، بدو گروه تقسیم و به آبیاری یکی از گروه ها محلول ریز موجودات مفید که ترکیبی از em3 ( حاوی 90 درصد باکتری های فتوسنتزی) و em4 (با 90 درصد ریز موجودات تولیدکننده اسید لاکتیک) به نسبت مساوی بود به غلظت یک درصد (10 میلی لیتر در یک لیتر برای هر گیاه در هفته) بمدت 60 روز اضافه شد. سپس از 15 تیر ماه کلیه گیاهان با سه سطح آبیاری کامل(نگهداری رطوبت در حد ظرفیت مزرعه)، و آبیاری در زمانی که 33 درصد و 66 درصد تخلیه آب قابل نگهداری آبیاری شدند. به منظور ارزیابی رفتارهای مورد نظر، صفات درصد زنده-مانی نهال ها، رشد نهال، تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه ها و برگ ها، طول ریشه ، کلروفیلb ، a و کل، میزان قندهای محلول، نشاسته، پروتئین، پرولین، ازت، فسفر و پتاسیم موجود در برگ و ریشه، نشت الکترولیت ها و محتوی نسبی آب بعد از اعمال تیمارها اندازه گیری شدند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد، بین سطوح پایه ها و آبیاری در تمام صفات مورد بررسی از نظر آماری در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی داری وجود داشت. عوامل مربوط به رشد در همه پایه های مورد آزمایش با گسترش تنش دچار کاهش شدند ولی پایه های مقاوم به تنش آبی درصد زندمانی بالاتری در این شرایط داشته و خصوصیات رشدی آنها کمتر کاهش یافت. نتایج نشان داد که مقدار پرولین و نشاسته در برگ و ریشه و پتاسیم برگ با مصرف em نسبت به شاهد کاهش و مقدار کلروفیل وابسته به نوع کلروفیل و تیمار آن متفاوت بود. سایر صفات ذکر شده با مصرف em نسبت به شاهد افزایش یافتند. اثر متقابل معنی داری در سطح یک درصد بین تیمارها مشاهده گردید که بهترین نتیجه با مصرف emدر شرایط آبیاری کامل توسط پایه h2 حاصل شد. از بین صفات مورد آزمایش طول و حجم ریشه، محتوای نسبی آب، نشت الکترولیت ها، مقدار پرولین، قندهای محلول و پروتئین و ازت برگ نشانگرهای مناسبی به منظور بررسی تحمل به خشکی پایه های بادام و هیبرید طبیعیh1 پایه مقاوم به شرایط تنش آبی و هیبرید جدید h2 نیز پایه ای نسبتا مقام تشخیص داده شدند.
سید مسیح اعتمادایوبی فرج اله شهریاری
پر سیاوش مویی با نام علمی ginkgo biloba می باشد و در گروه بازدانگان اولیه به شمار میآید. عصاره برگ ژینکو یکی از مهمترین فرآورده های دارویی گیاهی رایج در دنیا می باشد. درختان نر و ماده این گیاه از نظر ارزش کاربردی متفاوت می باشند، پایه نر این درخت به دلیل ویژگی های خاص زینتی مورد توجه است. گیاهان ماده برای این اهداف مناسب نیستند. شناسایی جنسیت در این گیاه تنها پس از 20 تا 25 سال امکان پذیر است. از سوی دیگر کندی سرعت رشد سالهای اولیه و نا مشخص بودن جنسیت پایه های بذری، استفاده آن را در فضای سبز محدود می کند. بنابراین تعیین جنسیت در مراحل اولیه رشد این گیاه از اهمیت بالایی در مدیریت و استفاده از آن برخوردار است. در این پژوهش از آغازگرهای dna چندشکل تکثیر شده ی تصادفی (rapd) و یک جفت آغازگر ناحیه ی تکثیر شونده با ردیف مشخص (scar) جهت تعیین جنسیت در ژینکو مورد استفاده قرار گرفتند. از بین آغازگرهای رپید آزمایش شده آغازگر opc4 یک باند اختصاصی 434 جفت بازی در جنس ماده ژینکو ایجاد نمود. آغازگرهای اسکار با تولید یک قطعه اختصاصی تقریباً 1080جفت بازی در جنس نر ژینکو امکان تفکیک نمونه های نر و ماده را فراهم نمودند. با توجه به نتایج، روش اسکار روشی تکرارپذیر جهت شناسایی جنسیت در ژینکو شناخته شد. در نهایت این روش منجر به صرفه جویی قابل ملاحظه ای در منابع زمانی و تسریع برنامه های اصلاحی خواهد شد.
مهدی خیاط غلامحسین داوری نژاد
تنش شوری یکی از مهمترین مشکلات تاثیرگذار بر رشد و نمو گیاهان می باشد. ایران با داشتن 30 درصد اراضی تحت آبیاری با آب شور رتبه سوم جهان را بخود اختصاص داده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رشد و نمو دو رقم از انارهای تجاری ایران تحت شرایط شوری در مزرعه و گلخانه بود. این پژوهش در مزرعه بصورت آزمایش کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی (سه سطح شوری آب آبیاری شامل 05/1 (شاهد)، 61/4 و 46/7 دسی زیمنس بر متر، دو رقم ملس ساوه و شیشه کب و زمان های مختلف نمونه گیری) و در گلخانه بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی (5 سطح شوری آب آبیاری شامل 5/1، 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر، دو رقم ملس ساوه و شیشه کب و زمان های مختلف نمونه گیری) انجام گرفت. در آزمایش مزرعه ای و در سال دوم، اثر ساده شوری بر تمامی صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک به جز رشد قطری ساقه و غلظت روی در برگ و در آزمایش گلخانه ای، بر تمامی صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک به جز f0، fm، fs و f’m، f’v/f’m در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. اثر متقابل شوری و رقم در آزمایش مزرعه ای و با توجه به داده های سال دوم، بیشترین رشد طولی، کلر و سدیم ساقه در تیمارهای شوری 61/4 و 46/7 دسی زیمنس بر متر و کلسیم برگ در تیمار 05/1 دسی زیمنس بر متر و در هر دو رقم مشاهده شد. در رقم شیشه کب، بیشترین محتوای نسبی آب برگ در تیمار شاهد، و بیشترین نشت الکترولیتی و سدیم برگ در تیمار شوری 46/7 دسی زیمنس بر متر بدست آمد. در رقم ملس ساوه، بیشترین هدایت روزنه ای در تیمار شاهد و شوری 46/7 و آهن برگ نیز در تیمار شاهد مشاهده گردید. در شیشه کب، کمترین رشد قطری ساقه در تیمار شوری 61/4، کمترین سطح مخصوص برگ، عملکرد کوانتومی در شرایط تاریکی و روشنایی در تیمار شوری 46/7، کمترین پرولین برگ و فلورسانس حداکثر تاریکی در تیمار شاهد بدست آمد. در ملس ساوه، کمترین فلورسانس حداقل روشنایی و کلر برگ در تیمار شاهد حاصل گردید. کمترین قندهای محلول کل، فلورسانس حداقل تاریکی و حداکثر روشنایی، پتاسیم و منیزیوم برگ در تیمار شاهد و در هر دو رقم بدست آمد. کمترین نسبت پتاسیم به سدیم ساقه در تیمارهای شوری 61/4 و 46/7 دسی زیمنس بر متر و در هر دو رقم مشاهده گردید. در آزمایش گلخانه ای، و در رقم شیشه کب، بیشترین رشد طولی ساقه در تیمار شوری 5/1، پرولین برگ در تیمار شوری 12، روی برگ در تیمار شوری 9، وزن تازه ساقه در تیمارهای شوری 9 و 12، وزن تازه ریشه در تیمارهای 5/1 تا 6 دسی زیمنس بر متر، وزن خشک برگ در تیمار شوری 5/1 و وزن خشک ساقه در تیمارهای 6 و 9 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. در رقم ملس ساوه، بیشترین کلر برگ و نسبت وزن خشک بخش هوایی به ریشه در تیمار شوری 12 و بیشترین پتاسیم، نیتروژن و نسبت پتاسیم به سدیم برگ در تیمار شاهد بدست آمد. در هر دو رقم، بیشترین کلروفیل کل برگ در تیمار شاهد و پتاسیم ریشه در تیمار شوری 6 مشاهده گردید. در بخش گلخانه و رقم شیشه کب، کمترین سدیم ریشه در تیمار شوری 6، و کلسیم و منیزیوم برگ در تیمار شوری 12 بدست آمد. در آزمایش گلخانه ای و رقم ملس ساوه، کمترین سدیم برگ در تیمار شاهد، منیزیوم و آهن برگ در تیمار شوری 6، و محتوای نسبی آب برگ و کلر ریشه در تیمار شوری 12 دسی زیمنس بر متر بدست آمد. با توجه به نتایج حاصله رقم ملس ساوه تحمل بیشتری در مواجهه با شوری نسبت به رقم شیشه کب داشته وکمتر تحت تاثیر تنش اسمزی حاصل از شوری کلرید سدیم قرار گرفته است. واژه های کلیدی: تنش کلرید سدیم، فلورسانس کلروفیل، رشد طولی ساقه، محتوای عناصر غذایی،
ابوالفضل رحمتی شهری علی تهرانی فر
انار با نام علمی punica granatum l به عنوان یکی از مهمترین میوه های نیمه گرمسیری وتولیدی ایران ودنیا می باشد. برای افزایش کمی وکیفی میوه انار، رشد وتوسعه آن باید با تحقیقاتی در راستای شناخت بهتر مراحل رشد وبه طور دقیقتر مراحل زایشی یعنی توسعه گل،گلدهی ،گرده افشانی وتشکیل میوه صورت گیرد. با استفاده از شناخت ونتایج حاصل از تحقیقات می توان عملیات مختلف روی درخت انار را طراحی وبرنامه ریزی کرد. این تحقیق در 3 بخش جداگانه، طی دو سال 1391و1392در شهرستان مه ولات انجام شد. بخش اول مربوط به شناخت چرخه رشد سالانه درخت در دو رقم که در آن هریک از مراحل رشد و نموی بر اساس دو سیتم مجزا شناسایی وکدگذاری شدند. همچنین برای درک بهتر عکس برداری وتاریخ گذاری مراحل نیز صورت گرفت. طبق نتایج تفاوت معنی داری بین دو رقم براساس تعداد روز در مراحل دیده شد. در بخش دوم به فنولوژی گلدهی ارقام در جهت های جغرافیایی پرداخته شد و روند گلدهی ارقام از هنگام غنچه تا تشکیل میوه مورد بررسی قرار گرفت. شروع گلدهی و پیک های آن و همچنین زمان تشکیل میوه در دو رقم سفید و اردستانی انار در 4 جهت، برای اولین بار در مورد انار گزارش شد. نتایج این بخش نشان داد که بین ارقام ، جهت های جغرافیایی، سال و پیک ها تفاوت معنی داری وجود دارد. بر این اساس نتایج روند تعداد جوانه در طول دوره رو به کاهش بود. گلدهی در پیک سوم بیشتر از دو پیک دیگر بود. همچنین تشکیل میوه در پیک سوم در دو رقم بیشتر از سایر پیک ها بود. نهایتا در بخش سوم به طور دقیقتر به گرده افشانی وتشکیل میوه (میکروفنولوژی) دو رقم مذکور در جهات مختلف جغرافیایی و برای هریک از دوره های گلدهی پرداخته شد. براین این اساس سه متغیر تعداد ساعت تا باز شدن اولین بساک، طول دوره پخش دانه گرده ودوره فعالیت مادگی (پذیرش کلاله) مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج رقم سفید، جهت جنوب و پیک سوم دارای کمترین ساعت بودند که احتمالا می تواند ناشی از افزایش درجه حرارت وکاهش رطوبت نسبی باشد.
رویا فرخ تقی آبادی بهرام عابدی
میوه زردآلو در ایران به دلیل کیفیت مرغوب و امکان صادرات از نظر اقتصادی دارای اهمیت فراوان است. به منظور حفظ کیفیت زردآلو، علاوه بر رعایت اصول باغداری، مساله نگهداری مناسب آن پس از برداشت و مدیریت محصول تا زمان فروش امری اجتناب ناپذیر است. امروزه به دلیل اثرات مضر مواد شیمیایی بر سلامت انسان و محیط زیست استفاده از این موادبرای افزایش نگهداری زردآلو با محدودیت روبرو است. از این رو یافتن ترکیبات سالم برای استفاده در تکنولوژی پس از برداشت میوه و سبزی ها ضروری می باشد. در این تحقیق تاثیر اشعه مایکروویو و پرمنگنات پتاسیم جهت افزایش عمرانباری میوه زردآلو رقم نوری دیررس طی 45 روز نگهداری در انبار با دمای 2 درجه سانتی گراد ورطوبت نسبی 85 تا 95 درصد مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظورآزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با3سطح اشعه مایکروویو(شاهد-180وات-360وات)،3سطح زمان انبارداری (15روز-30روز-45روز)و 3سطح پرمنگنات پتاسیم(شاهد-3گرم درلیتر-5گرم درلیتر)، با3تکرارانجام گرفت. صفاتی چون تغییرات وزن میوه، سفتی بافت میوه، درجه اسیدی، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، شاخص رسیدگی، درصد پوسیدگی، قند ¬های احیایی و بازارپسندی میوه¬ها ارزیابی شدند. دراین تحقیق افزایش مدت زمان انبارداری سبب کاهش در میزان وزن میوه¬شده¬¬است.کیفیت ظاهری وطعم میوه تحت تاثیر اشعه مایکروویو بهبودیافت.کربوهیدرات کل واسیدیته قابل تیتراسیون با اعمال تیمار 180 وات اشعه مایکروویو و 3 گرم پرمنگنات پتاسیم در پایین ترین میزان خود قرار گرفت. نسبت tss/ta با افزایش زمان انبارداری افزایش یافت این در حالی است که اعمال اشعه 180 وات مایکروویو و3 گرم پرمنگنات پتاسیم میزان کسر رسیدگی میوه را کاهش داده است. استفاده از اشعه مایکروویو و پرمنگنات پتاسیم میزان پوسیدگی میوه را کاهش داد به نحوی که توانستیم میزان انبارداری¬ میوه را تا 30 روز افزایش دهیم.استفاده از تیمارهای اشعه 180 وات مایکروویو و 3 گرم پرمنگنات پتاسیم سبب افزایش سفتی بافت میوه شد. ph و هدایت الکتریکی میوه تحت تاثیر اشعه مایکروویوکاهش یافت. نتایج حاصل از این تحقیقات نشان داد که استفاده از اشعه مایکروویو به عنوان یک نوع تیمار گرمایی و پرمنگنات پتاسیم می¬تواند به عنوان راهبرد موثری در تکنولوژی پس از برداشت میوه¬های زردآلو معرفی گردد.
حامد کاوه حسین نعمتی
به منظور بررسی اثر اتوتتراپلوییدی در گیاه بادمجان solanum melongena l. بذرهای سه رقم ایرانی "کشتزار" ، "چاه بلند نیشابور" و "یلدا" ، یک توده محلی افغان "نور"، یک رقم بادمجان فرانسوی، یک رقم بادمجان دلمه هلندی و ارقام هیبرید (پاسارگاد) ps077b و longsweet 621 گردآوری و به دو روش خیساندن بذر و تیمار نوک شاخساره توسط غلظت های 0، 1/0، 5/0 و 1 درصد کلشی سین مورد تیمار قرار گرفتند. تعیین درجه پلوییدی از دو روش فلوسایتومتری و شمارش کروموزومی انجام شد. همچنین بازده و درصد تتراپلوییدی برای مشخص نمودن بهترین تیمار مورد محاسبه قرار گرفت. برای مقایسه صفات بین سطوح مختلف پلوییدی ایجاد شده، بذر های هرکدام از فرم های بوجود آمده در تخته کشت شده و با گذر از دوره دانهالی، نشا ها به زمین اصلی منتقل شدند. خصوصیات بذر و دانهال، خصوصیات مورفورلوژیک، خصوصیات بیوشیمیایی و کارآیی مصرف نور در سطوح مختلف پلوییدی با یکدیگر مقایسه شد. همچنین قابلیت باروری سطوح مختلف پلوییدی با بررسی شکل گل و وجود فرم های غیر طبیعی؛ بررسی قابلیت باروری دانه گرده و بررسی کیفی بساک ها انجام گرفت. همچنین به منظور بررسی امکان تولید گیا هان تری پلویید به عنوان یک سطح پلوییدی بینابینی (دیپلویید و تتراپلویید)، آزمایشی در زمینه قابلیت تلاقی فرم های تتراپلویید و فرم های دیپلویید به انجام رسید. بیشترین درصد میزان پلوییدی با تیمار یک درصد کلشی سین القا شد که تفاوت معنی داری با تیمار 5/0 درصد آن نداشت اما با تیمار 1/0 درصد و شاهد تفاوت معنی داری داشت. در بین ارقام مختلف مورد استفاده، بازده تتراپلوییدی تفاوت های بسیاری از خود نشان داد. بین روش های بکارگرفته شده در القای پلی پلوییدی، تیمار نوک شاخساره به طور معنی داری تعداد گیاهچه های پلویید بیشتر و درنتیجه درصد تتراپلوییدی بالاتری نسبت به تیمار جوانه زنی داشت. تیمار های انجام شده کلشی سین تنها موفق به القای تتراپلوییدی موثر در "کشتزار" ، "چاه بلند نیشابور" ، "یلدا"و (پاسارگاد) ps077b شد. هیستوگرام فلوسایتومتری در گیاهان دیپلویید نشان دهنده بروز پیک g1 در کانال 50 و در گیاهان اتوتتراپلویید نشان دهنده بروز پیک g1 در کانال 100 بود. نتایج بررسی خصوصیات مورفولوژیک نشان داد سطح برگ، طول ساقه، وزن خشک ساقه، میانگین قطر ساقه، میانگین قطر گل، میانگین تعداد گل، درصد گلهای بد شکل و تعداد روز تا گلدهی پس از انتقال نشا، میانگین وزن میوه و میانگین مقدار بذر در میوه، طول، عرض و تراکم روزنه، زمان گرده افشانی تا تشکیل میوه، خصوصیات بذر و دانهال و سرعت نمو در مراحل دانهالی به طور معنی داری در سطح احتمال 5 درصد تحت تاثیر تغییرات القا شده در تعداد دسته جات کروموزومی بودند. علی رغم تصور بر اینکه دوبرابر کردن کروموزومها ممکن است تولید متابولیت های ثانویه را افزایش دهد، در این پژوهش و در بین فرم های دی و تتراپلویید کلیه ارقام مورد بررسی، غلظت های بالاتر گلیکوآلکالویید متعلق به فرم های دیپلویید بود. بررسی بساک در گل گیاهان تتراپلویید و دیپلویید چهار رقم کشتزار، یلدا، چاه بلند و پاسارگاد نشان داد که به جز مواردی در گل های با شکل نامتعارف، باز شدن بساک ها به طور طبیعی اتفاق افتاده و آزاد شدن گرده رخ داد. بررسی پرچم ها از نظر پیچیدگی میله پرچم، طول میله پرچم و یا بروز حالت خاص، تغییرات قابل توجهی را بین گیاهان اتوتتراپلویید و دیپلویید ارقام مختلف نشان نداد. رنگ آمیزی دانه های گرده با استوکارمن به منظور تعیین درصد باروری دانه های گرده نشان داد که با افزایش سطح پلوییدی، قابلیت باروری دانه های گرده افزایش می یابد. در تلاش برای تولید گیاهان تری پلویید، هیچ یک از تلاقی های انجام شده بین دو فرم دیپلویید و تتراپلویید موفقیت آمیز نبوده و میوه ای تشکیل نگردید. بررسی کارآیی مصرف نور نشان داد که افزایش سطح پلوییدی باعث بهبود جذب نور خورشید شده اما کارآیی مصرف نور را در تولید ماده خشک شاخساره نسبت به گیاهان دیپلویید افزایش نداد.
حسین روحبخش غلامحسین داوری نژاد
عناب (ziziphus jujuba mill) از جمله گونه های مستعد در تشکیل نامنظم میوه می باشد، که موارد متعددی از جمله دینامیک گلدهی، میکروفنولوژی گل، جوانه زنی دانه گرده و رشد لوله گرده در این بی نظمی می توانند دخالت داشته باشند. بنابراین هدف از این تحقیق مطالعه خصوصیات مورفوفنولوژیک و تاثیر تیمارهای گرده افشانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه عناب می باشد. این تحقیق طی سال های 1391 و 1392 روی ارقام الغور، بردسکن، درح، گزیک، قم، گیوک، کنگان، کلکستان، مقام ساری و نوغاب اجرا شد. نتایج این پژوهش نشان داد که، بین ارقام مختلف در همه فاکتورهای اندازه گیری شده اختلاف معنی داری وجود دارد. طول و قطر دانه های گرده ارقام مورد مطالعه به ترتیب بین 60/15 (الغور) تا 18/19 میکرومتر (بردسکن) و 70/12 (الغور) تا 11/17 میکرومتر (بردسکن) متغیر بود. بیشترین درصد جوانه زنی دانه گرده در رقم گزیک مشاهده شده در حالی که کمترین میزان آن مربوط به رقم الغور بود. درصد جوانه زنی دانه های گرده با افزایش دوره انکوباسیون تا 36 ساعت افزایش یافت. طول لوله گرده ارقام مورد مطالعه بین 40/414 (الغور) و 80/642 میکرومتر (گزیک) متغیر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که، ارقام گزیک، مقام ساری و بردسکن دارای بیشترین و ارقام گیوک، درح و کلکستان دارای کمترین زمان بین باز شدن گل تا شکفتن اولین بساک می باشند. همچنین، بیشترین و کمترین دوره پخش دانه گرده در ارقام گزیک و الغور مشاهده شد. مطابق با نتایج، بیشترین دوره زنده مانی کلاله مربوط به رقم درح و کمترین میزان آن مربوط به رقم مقام ساری بود. نتایج این تحقیق نشان داد که، ارقام مادری درح و مقام ساری و همچنین ارقام گرده زا بردسکن و الغور به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان تشکیل اولیه و نهایی میوه، و وزن میوه می باشند. رقم درح بیشترین میزان ویتامین ث را نسبت به سایر ارقام مادری به خود اختصاص داد. بیشترین میزان ویتامین ث مربوط به رقم گرده زا گزیک و کمترین میزان آن مربوط به رقم گرده زا الغور بود. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که، تیمارهای دگرگرده افشانی مصنوعی نسبت به سایر تیمارهای گرده افشانی دارای بیشترین میزان تشکیل اولیه و نهایی میوه، وزن میوه، تعداد بذر، نسبت گوشت به هسته و ویتامین ث در تمامی ارقام مختلف عناب مورد مطالعه می باشد.
هادی تناور زرمهری غلامحسین داوری نژاد
در آزمایش اول که به صورت طرح کاملا تصادفی انجام شد صفات شاخص طعم، tss و ta در مرحله 6 (150 روز پس از گلدهی کامل = 640 درجه رشد روز ) نزدیک به شاخص های رسیدن میوه می باشد و می توان از آن به عنوان مرحله برداشت تجاری رقم شهوار و در شرایط آب و هوایی تربت حیدریه عنوان کرد. در آزمایش دوم که به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. براساس داده های جدول ارزش ریالی درخت a (فقط نوبت گلدهی اول) 143400ریال، درخت b ( نوبت گلدهی اول و دوم ) 204140 ریال و درخت c (هر سه نوع نوبت گلدهی )198920 ریال می باشد. از نظر بازار پسندی درخت a به دلیل بزرگ بودن سایز و همچنین وزن بیشتر و عدم رنگ پذیری مناسب آریل نسبت به درخت b از بازار پسندی کمتری برخوردار است. از طرف دیگر در درختc بدلیل وجود سه نوع میوه مختلف از نظر اندازه و وزن هم کمتر مورد پسند نسبت به درخت b است. درخت b به دلیل اینکه میوه های نوبت اول و دوم از نظر اندازه چشمی تقریبا یکدست تر است، این امکان وجود دارد هر دو نوع انار درخت b به یک قیمت بفروش برسد لذا درخت b هم از لحاظ یکنواخت و هم از لحاظ ارزش ریالی نسبت به دو درخت دیگر برتری دارد.
عقیل رستم پور کاریزکی حسین نعمتی
به منظور بررسی تأثیر کودهای زیستی ورمیکمپوست و قارچ میکوریزا آربوسکولار بر خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه مرزه تابستانه تحت شرایط تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار به مرحله ی اجرا درآمد. عامل اول ورمی کمپوست در دو سطح 0 و 20% وزن بستر، عامل دوم قارچ وزیکولار آربوسکولار میکوریزا (vam) گونه ی glomus musseae در دو سطح تلقیح با قارچ میکوریزا (50 گرم مایه تلقیح در هر گلدان) و سطح دوم عدم تلقیح و عامل سوم شوری در 4 سطح (0، 30، 60 و 90 میلی مولار) بود. نتایج نشان داد ورمی کمپوست سبب افزایش معنیدار تمام پارامترهای رویشی به جز نسبت وزن خشک شاخساره به ریشه گردید. ورمی کمپوست همچنین سبب افزایش معنی دار کلروفیل a، rwc، پتاسیم و کاهش معنی دار نشت الکترولیت، میزان پرولین، نسبت سدیم به پتاسیم و کاروتنوئید گردید. قارچ میکوریزا سبب افزایش معنی دار طول ریشه، تعداد برگ، وزن خشک ریشه، وزن تر شاخساره، کلروفیل a و کاهش معنی دار در مقاومت روزنه ای، میزان قند ، کاروتنوئید و میزان سدیم شد. اثر متقابل ورمی کمپوست و قارچ میکوریزا سبب افزایش معنیدار وزن خشک ریشه، تعداد برگ و کاهش معنی دار مقاومت روزنه ای و میزان کاروتنوئید و نسبت سدیم به پتاسیم شد. درنهایت هم ورمی کمپوست و هم قارچ میکوریزا سبب افزایش برخی از پارامترهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی مورد مطالعه در گیاه مرزه گردید، ولی این تأثیر در ورمی کمپوست از قارچ میکوریزا بسیار قابل توجه تر بود.
صفیه وطن دوست جرتوده غلامحسین داوری نژاد
به منظور بررسی اثر کائولین بر پسته و انار دو آزمایش مستقل در دوسال متوالی 1391 و 92 در شهرستان مه ولات انجام گرفت. در آزمایشات مربوط به پسته از سه غلظت کائولین0، 3 و 6 درصد استفاده شد. در واقع غلظت صفر،همان شاهد بود که در آن برروی درختان،آب خالص پاشیده می شد. در مورد انار تنها غلظت 6 و 0 درصد کائولین مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش ها به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار ، و در هر تکرار 3 درخت، انجام شد. دمای برگ و میوه، خصوصیات میوه (وزن خوشه،تعداد میوه در خوشه و تعداد میوه های ناسالم، درصد میوه های پوک، درصد خندانی و اونس میوه) عناصر غذایی پوست سبز و مغز میوه و اثر کائولین بر پسیل پسته (تعداد حشره بالغ، تخم و پوره پسیل) و کارآیی مصرف نور اندازه گیری شد. در مورد انار نیز میزان آفتاب سوختگی، دمای میوه و برخی خصوصیات مرتبط با کیفیت محصول (میزان دانه سفیدی و میزان خسارت کرم گلوگاه) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کائولین به جز در صفات تعداد میوه در خوشه و وزن خوشه توانست بطور معنی داری درصد میوه های ناسالم و پوک را در خوشه در سطح احتمال پنج درصد کاهش دهد. همچنین کائولین توانسته است باعث کاهش معنی دار دمای خوشه و برگ و افزایش میزان کلروفیل و شاخص سبزینگی برگ در سطح احتمال یک درصد گردد. درصد خندانی، وزن و اونس میوه و مجموعه صفات مرتبط با آفت پسیل نیز بطور معنی داری و در سطح احتمال یک درصد تحت تاثیر کائولین قرار داشتند. هر چند اثر کائولین در صفات مرتبط با آفت پسیل، درصد خندانی، درصد میوه های پوک و ناسالم بطور معنی داری و در سطح احتمال پنج درصد تحت تاثیر سال قرار گرفت. که احتمالا این تاثیر مربوط به طغیان آفت و اثرات جانبی آن بر گیاه در سال دوم آزمایش می باشد. اثر رقم نیز بر خصوصیات مختلف بررسی شد که نتایج نشان دهنده وجود اثر معنی دار رقم در سطح احتمال یک درصد در صفاتی همچون تعداد میوه، درصد میوه های پوک و درصد میوه های ناسالم، اونس و میانگین وزن میوه و مجموعه صفات مرتبط با پسیل است. با معنی دار شدن اثر برهمکنش کائولین و رقم در صفات مرتبط با عملکرد (همچون تعداد میوه، میانگین وزن میوه و ...) و صفات مرتبط با پسیل (تعداد حشره بالغ، تعداد تخم و پوره)، می توان نتیجه گرفت که کارآیی کائولین در بهبود صفات مذکور تحت تاثیر پتانسیل رقم قرار می گیرد. کائولین تاثیر معنی داری در سطح احتمال پنج درصد بر کلیه خصوصیات مورد بررسی انار به جز تعداد کل میوه داشت. کائولین توانسته بطور معنی داری با کاهش دمای میوه، موجب کاهش آسیب آفتاب سوختگی شده و میزان میوه های بازارپسند را از طریق کاهش اثرات نامناسب آفت کرم گلوگاه، ترکیدگی میوه و دانه سفیدی افزایش دهد.
فهیمه ازموده غلامحسین داوری نژاد
به منظور بررسی تأثیر غلظت های مختلف هورمون iba اسید ایندول بوتیریک (0-1000-2000-3000 پی پی ام) و آگروباکتریوم رایزوژنز نژاد 15834 به تنهایی و در ترکیب با یکدیگر بر روی ریشه زایی قلمه های خشبی پایه های رویشی سیب ( em9 و mm106) و گلابی (ohf69 و pyrodwarf) آزمایشی در قالب طرح اسپیلت فاکتوریل با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. آگروباکتریوم به عنوان عامل اصلی و سطوح مختلف iba و پایه به عنوان عوامل فرعی درنظر گرفته شدند. در این آزمایش از محیط کشت، مخلوط پرلیت و ماسه ضدعفونی شده به نسبت 1:1 استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان کالوس زایی قلمه ها با کاربرد تیمار آگروباکتریوم کاهش یافت به طوری که بیشترین میانگین درصد کالوس زایی در پایه های رویشی سیب در em9 و تیمار شاهد مشاهده شد. در پایه های گلابی نیز حداکثر کالوس زایی در ohf69 در تیمار 2000 پی پی ام اسید ایندول بوتیریک بدست آمد. درصد های مختلف ریشه زایی در قلمه های تیمارشده با آگروباکتریوم و ترکیب iba+آگروباکتریوم به دست آمد در حالی که با کاربرد iba به تنهایی، هیچ ریشه ای در هر چهار نوع پایه مشاهده نشد. بیشترین میزان ریشه زایی در پایه های رویشی سیب در em9 و در پایه های رویشی گلابی در ohf69 به ترتیب از تیمارهای آگروباکتریوم رایزوژنز+ 3000 پی پی ام iba و تیمار آگروباکتریوم به تنهایی بدست آمد. بیشترین میانگین طول ریشه در پایه های سیب در mm106 و در پایه های گلابی در ohf69به ترتیب در تیمارهای آگروباکتریوم+ 3000 پی پی ام iba و آگروباکتریوم+ 2000 پی پی ام iba مشاهده شد که در هر دو پایه تفاوت معنی داری با بقیه تیمار ها نداشت. بیشترین تعداد ریشه اصلی در پایه های سیب و گلابی به ترتیب از تیمارهای آگروباکتریوم و آگروباکتریوم+3000 پی پی ام iba بدست آمد. بیشترین تعداد ریشه فرعی در پایه های سیب و گلابی از تیمار آگروباکتریوم بدست آمد.
مهدی کاملی غلامحسین داوری نژاد
به منظور بررسی کارایی قارچ میکوریزا و هورمون iba بر ریشه زایی قلمه پایه های رویشی سیب، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها عبارت بودند از قلمه پایه های مختلف سیب (m7، m9، m26، mm106 و mm111)، دو بستر تلقیح شده با قارچ میکوریزا (mf0: فاقد قارچ میکوریزا و mf1: دارای قارچ میکوریزا) و سطوح مختلف هورمون iba (ppm 0، 1500، 2500 و 3000) انجام شد.پس از گذشت 2 ماه برخی صفات مورفولوژیکی نظیر تعداد قلمه های ریشه دار شده، تعداد ریشه های اصلی و فرعی، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، قطر ساقه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که کاربرد تیمار قارچ میکوریزا بصورت مجزا یا در ترکیب با ppm 2500 هورمون iba موجب بیشترین درصد ریشه زایی و افزایش فاکتورهای رشدی ریشه گردید. همچنین کاربرد همزمان پایه سیب mm106 بهمراه قارچ میکوریزا نیز موجب افزایش درصد ریشه زایی قلمه ها، درصد تشکیل ریشه های اصلی و فرعی، وزن تر و خشک ریشه نسبت به تیمار شاهد گردید
صفیه وطن دوست جرتوده غلامحسین داوری نژاد
به منظور بررسی روش های مختلف ازدیاد غیر جنسی ارقام نطنز، سبری و شکری گلابی، آزمایشاتی شامل قلمه گیری و ریزازدیادی از سال 1386 تا 1388 در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در بخش اول قلمه های خشبی و نیمه خشبی در دو آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و در هر تکرار 6 قلمه، تیمار نوع قلمه در دو سطح قلمه بن شاخه و سر شاخه و تیمار های هورمونی در سال اول شامل هورمون ایندول بوتریک اسید در 3 سطح 0و2و3 میلی گرم در لیتر و تیمار هورمونی 2 میلی گرم در لیتر ایندول بوتریک اسید +100 میلی گرم در لیترنفتالن استیک اسید و هورمون نفتالن استیک اسید در 3 سطح 100، 200 و 500 میلی گرم در لیتر، و در سال دوم شامل هورمون ایندول بوتریک اسید در 4 سطح 3، 100، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر بود. در تیمار های نفتالن استیک اسید فقط در تیمار 100 میلی گرم در لیتر درصد پایینی از کالوس زایی در رقم نطنز دیده شد. در سال 1386 در تیمار هورمونی 3 میلی گرم در لیتر iba بیشترین درصد ریشه زایی، طول و تعداد ریشه در قلمه های سرشاخه رقم نطنز دیده شد. در سال 1387 نیز فقط در قلمه های رقم نطنز و در تیمار 100 میلی گرم در لیتر iba بهترین نتایج بدست آمد. در بخش دوم با هدف انجام ریز ازدیادی ارقام گلابی ذکر شده، آزمایشات مقدماتی برای تعیین بهترین روش ضدعفونی و بهترین روش جلوگیری از قهوه ای شدن صورت گرفت. که بر اساس نتایج جوانه های بدون فلس و تیمار هیپوکلریت سدیم 2% برای کنترل آلودگی قارچی موثر بود. همچنین رقم سبری بیشترین قهوه ای شدن را داشت و بهترین تیمار برای رفع این مشکل استفاده از 100 میلی گرم در لیتر اسید آسکوربیک به مدت 15 دقیقه در مرحله ضدعفونی ریز نمونه ها بود. در مرحله استقرار مشخص شد که استفاده از جوانه های متورم بعنوان ریز نمونه بهتر است. محیط کشت ms بهwpm برتری داشت و بهترین تیمار هورمونی برای هر سه رقم تیمار2میلی گرم در لیترba +1 میلی گرم در لیتر iba بود. در مرحله پرآوری مشخص شد که نوع محیط کشت تاثیری در میزان پرآوری ریزنمونه ها ندارد. در بین تیمار های انجام شده، بین غلظت های 1 و 1.5 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین در تعداد شاخساره های ایجاد شده از هر ریزنمونه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت. در غلظت 3 میلی گرم در لیترba تعداد شاخساره ی ایجاد شده از هر ریزنمونه بطور معنی داری بیشتر بود.
رضا منصوری ده شعیبی غلامحسین داوری نژاد
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر پرولین،پروتئین کل،قند وعناصر غذایی در مقاومت به سرما در جوانه گل طی فصل زمستان وبهار بود. سرمای بهاره عامل مهم کاهش محصول پسته بوده وباعث کاهش کیفیت وکمیت محصول می شود.این پژوهش در قالب طرح کرت خردشده با فاکتور اصلی زمان نمونه برداری وفاکتور فرعی ارقام احمدآقایی، فندقی، کله قوچی واکبری پسته در سه تکرار در دانشگاه فردوسی مشهد وموسسه تحقیقات پسته کشور اجرا شد. میزان پرولین ونسبت آن با قندهای محلول، میزان پروتئین وعناصر غذایی در جوانه پسته بعد از ریزش برگها، درطی فصل خواب، باز شدن گلها(زمان باز شدن بستگی به نوع رقم دارد) وبعد از سرمای بهاره که در تاریخ 1387/1/15 وبه مدت یک شب دمای محیط نزدیک به 6 درجه سانتیگراد رسید، اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار پرولین درچهار رقم مورد آزمایش در فصل خواب جوانه در اواسط بهمن ماه بود ولی بیشترین مقدارآن در رقم احمد آقایی در دوره باز شدن گلها(27/36 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)بوقوع پیوست ودوره بعدازسرمازدگی بهاره مقدار آن (26/72 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه) بود که این مقدار نسبت به ارقام دیگر مورد آزمایش (اکبری، اوحدی وکله قوچی) بیشتر بود. کمترین مقدار پرولین (7/863 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه) نیز مربوط به رقم احمدآقایی در دوره متورم شدن جوانه هابود. میزان پروتئین در زمان بعدازریزش برگ ها (بترتیب28/22%، 28/93، 27/95 و29/24 %)، اواسط بهمن (29/34، 27/75، 30/45 و29/30%)، متورم شدن جوانه ها (30. 29، 27. 63، 25. 39و 30. 64%) تقریبا یکسان وپایین بود ولی در دوره باز شدن گلها مقدار پروتئین (70/79، 58/36، 71/25 و66/30%) بطور معنی داری افزایش داشت. بیشترین میزان قند در ارقام مورد مطالعه می توان بین زمانهای ریزش برگها تا قبل از متورم شدن جوانه ها تلقی کرد زیرا می توان گفت که قند در طی زمستان در گیاه ذخیره می شود به این صورت که بیشترین میزان قند در رقم کله قوچی (93/67 میلی گرم در گرم وزن تر جوانه)دردوره بعد از ریزش برگ ها بود وکمترین مقدار این ترکیب دردوره باز شدن گلها درارقام احمدآقایی (14/00 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)، اوحدی (12/67 میلی گرم بر گرم وزن ترجوانه) وکله قوچی (12/00 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)ودر رقم اکبری دربعد از سرمای بهاره (13/00 میلی گرم بر گرم وزن تر جوانه)بود.علاوه براین ترکیبات،مقدار عناصر غذایی مانند ازت، فسفر،پتاس و... مورد ارزیابی قرار گرفتند که نتایج نشان داد که بین میزان عناصر غذایی ومقاومت به سرما ارتباط بسیار تنگاتنگی وجود دارد.