نام پژوهشگر: سید مرتضی هاشمی
علی محمد محمودی محمود براتی
چکیده: کتاب حماسی گرشاسب نامه که پس از شاهنامه فردوسی بزرگترین اثر حماسی زبان فارسی به شمار می آید سروده اسدی طوسی، همشهری و هم پیشه ی فردوسی، است. اسدی این کتاب را در نیم قرن پس ازشاهنامه سروده و پس از صرف دو سال رنج در این کار آنرا در تاریخ 458 هـ ق به اتمام رسانده است. این کتاب حاوی سرگذشت گرشاسب، جدّ اعلای رستم، است که حدود 8905 بیت دارد. گرشاسب از بزرگ پهلوانان اُسطوره ای ایران و هند است که ذکر نام و زندگی او در اَوستا نیز آمده است. از آنجا که از خصوصیات مهم منظومه های حماسی این است که در کنار ذکر جنگها و نبردها، به بیان آراء ملت ها، اخلاقیات ، فرهنگها و تمدنها نیز بپردازند این کتاب نیز به مانند شاهنامه که پر از حکمت ها و مواعظ است، سرشار از حکمتها و اندرزهای مفید و سفارش های اخلاقی است. اسدی که بگفته خویش گرشاسب نامه را از نامه ای یادگار مانده از مهان بدست آورده اذعان می دارد که این نامه پر است از پند آموزگار و از هر دانشی که بخواهی در آن هست. هدف ما در این پژوهش استخراج اندیشه های حکمی و اندرزی و سپس مقایسه و تحلیل آنها با کتب اخلاقی پیش از آن است. اما در این میان سرو کار ما بیشتر متوجه قرآن، شاهنامه، و مینوی خرد، قابوسنامه و حتی بوستان و گلستان سعدی است. روش تحقیق ما کتابخانه ای اسنادی است و این چنین است که با مراجعه به آرشیو کتابخانه و بررسی کتب مربوطه به اهداف مورد نظر خویش رسیدیم. اسدی متاثر از منبع( منابع) پهلوی کار خویش به همراه اندرزنامه های ایران کهن و همچنین آموزه های دین مبین اسلام(قرآن) به خوبی توانسته است مباحث اخلاقی و تربیتی انسان ساز را در این کتاب حماسی بگنجاند. در این راه اسدی به کمک پند و اندرز و بیان شایست و ناشایست ها از زبان اشخاص داستانی اش چون: جمشید، اثرط، گرشاسب، برهمنان هندی و رومی، و حتی خودش مخاطب را به سوی مدینه ای فاضله دعوت می نماید. رکن اصلی اعتقاداتی که اسدی قصد فهماندن آنها را به خواننده دارد، توحید و یگانگی خداوند، مرگ و معاد و نبوت و دعوت به فضایل و برحذر داشتن از بدیها است. در مجموع می توان حکمت عملی (تهذیب اخلاق، سیاست مُدن و تدبیر منزل) و حکمت نظری ای را که منظور ابن مسکویه یا خواجه نصیر الدین طوسی بوده ، در گرشاسب نامه به شکل کم و بیش دید.
هادی صفیان بلداجی محمدرضا نصراصفهانی
پیدایش نوآوری در شعر مشروطه موضوع نویی است که تحقیق جدی تری لازم دارد.بحث نوگرایی به شکلهای مختلف در این دوره پدید می آید .امتحان قالبهای نو،واژگان جدید تنوع فرم و موضوع ،استعاره و کنایه وسایر ویژگیهای زبان شکل جدیدی پیدا می کند. طنز، باستانگرایی،طرح موضوعات ونو اجتماعی،پیداکردن مخاطب عام و کوچه بازاری از ویژگیهای شعر این شاعران است .دساتیر در شعر ادیب الممالک و تصنیف در شعر بهار موضوعات برجسه هستند.
سمانه شاکری سید مرتضی هاشمی
فصل اول این رساله، تذکره ای است درباره پیامبر، صلّی الله علیه و آله و سلّم. در فصل دوم به ظاهر پیامبر، صلّی الله علیه و آله و سلّم، از منظر این چهار شاعر پرداخته شده است. فصل سوم به سیرت آن حضرت اختصاص دارد و در فصل چهارم نیز، که مهم ترین فصل این رساله است، به مبحث تقدّم آفرینش آن حضرت و شأن و مقام ایشان در مقایسه با سایر انبیا و ملائکه، همچنین معراج و معجزات ایشان پرداخته شده است.
فریبا امینی سید مرتضی هاشمی
چکیده از آن هنگام که خداوند متعال حضرت ختمی مرتبت را به خلعت رسالت شرافت بخشید وبا کلامی شیوا ودل نشین تمامی ملل جهان را به اسلام دعوت نمود؛ شاعران نیز ذوق واستعداد ذاتی خویش را باشعور دریافته از اسلام ترکیب نموده وشعررا در خدمت اهداف اسلام قرار دادند. پس از ورود اسلام به ایران الگو برداری ووام گیری فکری و اخلاقی شاعران و ادیبان از شخصیت ورفتار ووقایع زندگی پیامبر (ص) وائمه علیهم السلام بسیارچشمگیر است. شعر دری آیینه ای است که سخنان و راهبردها و دستورهای دینی واندیشه های اهل بیت (ع) را در خود متبلور ساخته است. منظور از اهل بیت دراین پژوهش، حضرت زهرا (س) و ائمه معصومین (ع) است. شاعران پارسی گوی در اشعار خویش اعتقادات کلامی، مذهبی و افکار مردم زمانه را به سلک نظم درآورده اند. تاکنون سیمای اهل بیت پیامبر اکرم (ص) در متون ادبی چنانکه باید بررسی نشده است بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اشعار شاعران از این حیث تاپایان قرن ششم است؛ دوره ای که بیشتر شاعران پیرو مذهب تسنن بوده و دیدگاه آنان نسبت به خاندان رسالت همانند شیعیان توأم با ولایت پذیری نیست. امّا این عده شاعران پارسی گوی نیز بر حسب باور اعتقادی خویش در اشعار خود با احترام از ایشان سخن گفته و مضمون پرداخته اند. در این پژوهش روش تحقیق اسنادی، کتابخانه ای است. ابتدا مختصری به زندگی هریک از این بزرگان پرداخته ایم سپس آیات، احادیث وروایاتی که شاعران بدان ها تلمیح نموده اند باذکر منبع ومأخذ آورده شده و درمرحله ی بعد اشارات به زندگی وفضایل وصفات والای اخلاقی ایشان که مورد استفاده شاعران قرار گرفته اند آمده است درانتها سایر مواردی که شعرا مورد بهره برداری خویش قرار داده اند بررسی وتحلیل شده است. اگرچه بسیاری براین باورند که در دوره ی مذکور اشعار زیادی درمورد ائمه علیهم السّلام در بین متون منظوم یافت نمی شود اما باتوجه به کندو کاوی که در این جستار صورت گرفت خلاف این نظریه اثبات می گردد.
غلامرضا شهسواری سید مرتضی هاشمی
چکیده «ادبیّات پایداری» یکی از مهم ترین گرایش های ادبی در جهان امروز است که در دو سده ی اخیر رُمان ها و اشعار فراوانی را پدید آورده است. این نوع ادبیّات به عنوان ادبیّات متّعهد در بیداری انسان قرن حاضر سهم بسزایی ایفا کرده است و از آن جا که هدف مهم انقلاب اسلامی ایران، آگاهی و بیداری مردم مسلمان کشورمان و جهان است .این نوع ادبی در ایران موضوع بسیاری از سروده ها و نوشته هاست و خوشبختانه در کتب ادبی دوره متوسّطه آموزش و پرورش جایگاه خاصّی دارد. در این تحقیق درس هایی که جنبه پایداری آن برجسته بوده است ویا تحت عنوان ادبیات پایداری در متن کتاب آمده بود از کتاب ادبیات اوّل متوسّطه و دوم وسوم عمومی وانسانی و پیش دانشگاهی عمومی و انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین کلیّه دروس ادبیاّت پایداری با توجه به اهداف آن تحلیل شده است و قدرت تأثیر گذاری این دروس از جهت توانایی در تعیین و تفهیم اهداف ادبیّات پایداری به دانش آموز، بررسی شده است و با توجه به فنون و نکات ادبی به ارزش گذاری هنری و ادبی دروس پرداخته شده است. بنابراین اهمّیت و برجستگی این تحقیق براساس جلوه های اساسی مطرح شده در اهداف «ادبیات پایداری» بیش تر توجّه خواننده را به خود جلب می کند. کلید واژه ها: ادبّیات، ادبیّات مقاومت ،کتب درسی ادبیّات فارسی ، دوره متوسّطه.
فاطمه بیدقی سید مرتضی هاشمی
ادبیات کودکان به عنوان شاخه ای از ادبیات، روزگاری است که پا به عرصه وجود نهاده است و روز به روز بر رشد و بالندگی آن افزوده می شود. این گونه ادبی دربردارنده محتوای غنی برای کودکان است، محتوایی که به منظور تربیت فردی و اجتماعی کودکان به گونه ای زیبا و ادبی آماده شده است. بررسی و پژوهش در باب این شاخه یکی از مسائل مهم و اساسی است که از سوی صاحبنظران تربیت و ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ چرا که با تحقیقات دراین زمینه بهتر می توان برای نیازهای روحی این گروه برنامه ریزی کرد. بر این اساس با توجه به اهمیت این گونه ادبی تحقیق و پژوهش در این زمینه ضروری بنظر می رسد. در این پژوهش، هدف اصلی بررسی و رسیدن به دیدگاهی واحد درمورد وضعیت نثر ادبیات کودک در سال های 1320ـ 1357 با تکیه بر آثار سه نویسنده بزرگ آن دوران، عباس یمینی شریف، مهدی آذریزدی و صمد بهرنگی قرار گرفته است. لذا در این جستار، با بررسی تحلیل محتوایی آثار، درمورد اوضاع اخلاقی، اجتماعی و مذهبی دوران نویسندگان مطالبی کشف شده است. چنانکه نویسندگان در حوزه های اجتماعی، سیاسی و تا حدودی اخلاقی آموزه هایی داشته اند، اما در حوزه های مذهبی و هنری موفق نبوده اند. در سبک نویسندگان به هنرنمائی ها و ضعف های آن ها درمورد سه ساحت زبانی، ادبی و فکری اشاره شده است. هر سه نویسنده در ساحت ادبی بیشترین هنرنمایی را داشته اند؛ یمینی شریف از صنایع ادبی تشخیص و آنیمیسم به فراوانی استفاده کرده است. آذریزدی ضرب المثل و بهرنگی نیز نماد و تمثیل را هنرمندانه بکار برده اند. در ساحت زبانی نوآوری نداشته اند. در سطح فکری نیز یمینی شریف به ساحت اخلاقی، آذریزدی به مباحث اجتماعی و بهرنگی به اندیشه های سیاسی گرایش داشته اند. در عناصر داستان نیز نویسندگان با توجه به مخاطبانشان از شگردهایی خاص استفاده کرده اند و از راهکارهایی که برای جذب کودکان مناسب می باشد، بهره برده اند. کلمات کلیدی: ادبیات کودکان، بررسی وضعیت سال های 1320ـ 1357، عباس یمینی شریف، مهدی آذریزدی، صمد بهرنگی، تحلیل محتوایی، سبک و عناصر داستان.
اکرم السادات مرتضوی نصیری سید مرتضی هاشمی
چکیده در مقام والای حافظ و اهمّیت تنها اثر او که شاهکار ادب فارسی و تابناک ترین ستاره در آسمان غزل عاشقانه ـ عارفانه فارسی است تردیدی نیست. در دیوان او علاوه بر احساسات ناب شاعرانه و عشق و عرفان که با سبکی رندانه و متفاوت از دیگر شعرا و عرفا به تصویر کشیده شده موضوعات متنوع دیگری از علوم مختلف به چشم می خورد و این ویژگی باعث شده که همواره مورد توجّه پژوهش گران در عرصه های مختلف قرار بگیرد و یکی از رموز محبوبیت و جاودانه بودن او در کنار بیان موجز و جادوانه و سرشار از ایهام و ابهام همین است. با وجود فراوانی تحقیقات در زمینه حافظ، تا کنون به مقوله غم و شادی، که آن نیز با همه وجوه زندگی انسان در هم تنیده شده و در حیات بشر بویژه شعرا حضوری پر رنگ و تأثیر گذار دارد، اعتنایی در خور نشده است. در این پژوهش، ابتدا غم که شناخت آن در حکم مقدمه ای است برای درک و شناخت شادی، در دو فصل مورد بررسی قرار گرفته؛ فصل نخست تحت عنوان غم مثبت که منظور، غم شیرین و شادی بخش عشق است و همواره همراه عاشق عارف است و فصل دوم با عنوان غم منفی که در مقایسه با غم عشق، بسامد بسیار کمتری در دیوان خواجه دارد؛ بخشی از این غم های منفی مربوط به دنیا دوستی است که خواجه از آن ها نام برده ولی نه تنها خود به آن ها مبتلا نبوده بلکه بارها به نکوهش این دسته از اندوه های مذموم پرداخته و بشر را از آن منع کرده است و بخشی دیگر را گاه خود نیز بنا بر اقتضای ذات انسان درک کرده که سرآمد همه آن ها اندوه ناشی از تزویر و فریب اهل زمانه و به عبارتی درد دین است که غمی متعالی و از نوع غم اولیا ء الله است. در فصل سوم، مبحث شادی و طرب که حضوری گسترده تر و موثرتر از غم در زندگی و شعر حافظ دارد در دو سطح شادی حسی و گذرا و شادکامی اصیل و پایدار (سعادت) مورد بررسی قرار گرفته و عوامل درونی موثر در زدودن غم ها و رسیدن به نشاط و آرامش با استمداد از متون عرفان و تصوف و عوامل بیرونی با نگاهی به تحقیقات روان شناسی تفکیک و تشریح شده است. در پایان سخن (فصل چهارم) مظاهر و جلوه های غم و شادی و این که حافظ با وجود دم زدن بسیار از اصطلاحات و احکام نجومی، کمترین اعتقادی به تأثیر آن ها در سعادت یا شقاوت انسان ندارد، به اختصار تبیین شده است. هدف از این پژوهش بررسی و طبقه بندی و شرح مختصر جوانب شادی و غم و عوامل ایجاد و تشدید آن ها با تکیه بر غزلیات شاعری وارسته است، به امید رهایی از غم های مذموم دنیوی و روی نهادن به آستان مقدس غم عشق و دستیابی به آرامش و شادی پایدار. واژه های کلیدی: غم، عشق، شادی، آرامش، حافظ.
حکمت الله صفری فروشانی سید مرتضی هاشمی
چکیده: علم معانی ، علم بررسی« اقتضای حال » است . زمانی که متکلم احساسات و عواطف و تفکر خود را بر کلام بنشاند، شرایط و زمینه ها و موقعیت ها ی شکل گیری کلام را در نظر بگیرد و قابلیت های مختلف زبانی را مدنظر داشته باشد ، اقتضای حال کلام رعایت شده است . از آنجا که بخشی از عنوان رساله حاضر «شیوه های ارتباط با مخاطب » است، در این تحقیق به کمک منابع متقدم و متاخر شیوه های ارتباط با مخاطب ، معادلی برای مبحث « اقتضای حال » رایج در کتب بلاغی به حساب آمده است . تحقیق حاضر با هدف تبیین برداشتی تازه از مباحث علم معانی سنتی و تحلیل بوستان سعدی بر اساس الگویی تازه ، تدوین شده است . یکی از یافته ها و نام گذاری های مهم این تحقیق ، حیطه های ساختاری و اقتضایی کلام است . در حیطه ساختاری ، کلام فقط از جنبه ساختمانی و ظاهری بررسی می شود که مباحث ساختاری رایج در کتاب های بلاغت مثل احوال مسند الیه، احوال مسند ، ایجاز، اطناب ، قصر، تقدیم و تاخیر ، جمله های خبری و انشایی، وصل و فصل در این حیطه قرار می گیرد. در حیطه اقتضایی، اغراض ثانوی کل کلام یا اجزای مختلف آن با توجه به مباحثی چون احوال مسند الیه و احوال مسند و عنایت به ویِژگی ها وقابلیت هایی چون قصر ،تقدیم وتاخیر، ایجاز ،اطناب، جمله های خبری وانشایی، وصل وفصل تبیین می شود .به اتکای تقسیم بندی حیطه های ساختاری واقتضایی ، دسته بندی دیگری به نام «اقتضائات چهارگانه» ارائه می شود که چهارعنصر دخیل در شکل گیری اقتضای حال یعنی « متکلم ، مخاطب ، موضوع و زبان » جداگانه بررسی می شود . نتایج به دست آمده ازبوستان گواه این مطلب است که سعدی در آفرینش هر باب وحتی هر بخش وبیت از اثرخود به «ساختارها واقتضائات » کلام توجه داشته است .کلام سعدی به گونه ای به کار می رود که «احساسات وعواطف وتفکر متکلم » با «جایگاه مخاطب مورد نظر »و«محتوا وموضوع کلام» و «زبان یعنی واژه ها وجمله های سخن» تناسب دارد.گرایش به «ایجاز حذف »در«واحد بیت » از ویژگی های ساختاری بوستان است که با توجه به مخاطب مورد نظر شاعر یا موضوع ومحتوای کلام او به «ایجاز قصر » یا « اطناب » تبدیل می شود ، علاوه بر این ، شدت و ضعف احساسات وعواطف شاعر با توجه به «مخاطب یا موضوع » تغییر می کند ودر شکل دهی کلام تاثیر می گذارد ، به طوری که ، جمله های خبری و انشایی متن ، بر اساس احساس و عاطفه ی متکلم و محتوای کلام و مخاطب آفریده می شود . کلید واژه : علم معانی ، بوستان سعدی ، شیوه های ارتباط ، اقتضای حال، ایجاز، اطناب ، جمله های خبری و انشایی ، اغراض ثانوی کلام.
سمیه صادقیان محسن محمدی فشارکی
نظریه آشناییزدایی در ادبیات که از نظریههای مهم مطرحشده در زبانشناسی و نقد ادبی است، سطوح مختلف یک اثر ادبی را در برمیگیرد. آشناییزدایی در سطح زبان، با در هم شکستن مرزهای زبان هنجار و نیز فرارفتن از زبان ادبی مألوف و آشنا، زبان را در مرکز توجه قرار میدهد. زبانشناسان بر مبنای این نظریه، زبان ادبی را تعریف و شگردها و روشهای آن را تبیین نمودهاند؛ اما تعاریف و طبقهبندیهای ارائه شده کامل و جامع نیست و نیاز به بازنگری و تجدید نظر دارد. در این رساله، در صدد هستیم جایگاه آشناییزدایی در سطح زبان را در قلمرو داستان، به عنوان بخشی از ادبیات معاصر، مورد بررسی و تأمل قرار دهیم و از سویی، با از نظر گذراندن مصادیق این مقوله در برخی داستانهای معاصر، اثبات کنیم که زبان ادبی از رهگذر مقوله آشناییزدایی و به تبع آن برجستهسازی، به طور دقیق تعریف نشده و نیز، بسیاری شیوهها و شگردها برای آشناییزدایی وجود دارد که از نظر دور مانده است. بدین منظور، با انتخاب ده تن از نویسندگان، زبان یک یا دو اثر از هر یک را مورد بررسی قرار داده، انواع آشناییزداییهای زبانی را ـ چه آشناییزدایی از زبان ادبی پیش از هر اثر و چه آشناییزدایی از زبان هنجار و در اشکال متعارف و خلاقانه ـ با ارائه نمونه استخراج و طبقهبندی کردیم. با بررسی این آثار، به این امر دست یافتیم که آشناییزدایی و خلاقیت در سطوح مختلف زبان، به عنوان یکی از اهداف نویسندگان، نه تنها کمرنگ نشده، بلکه، روز به روز بر ارزش آن افزوده میشود و به جرأت میتوان ادعا کرد ادبیات امروز با آن تعریف میشود. از بین نویسندگان برگزیده در این رساله، شمار بالایی به این مقوله در زبان داستانی خود توجه زیادی نشان داده و برخی حتی، بدان به منزله هدف اصلی در داستاننویسی نگریستهاند. با تأمل بر مصادیق آشناییزدایی در زبان سخنوران، این مطلب به اثبات میرسد که زبان ادبی، به عنوان زبانی که به جای انتقال پیام نشانههای خود را در معرض نظر میگذارد، نه تنها با آشناییزدایی از زبان هنجار، بلکه از طریق تحول و دگرگونی در زبان آشناییزدوده پیش از خود آفریده میشود و صرفاً به کار بردن تشبیه و استعاره و دیگر انواع برجستهسازی زبان هنجار، بدون تکاپوی ذهنی و ابداع نویسنده در آن، زبان را از ارزش هنری عاری میسازد. همچنین، ارائه مصادیق گوناگون و بسیار در این پژوهش، گواه بر این نکته است که امکانات زبانی بیشماری برای بیان تازه و ادبی، در اختیار سخنوران قرار دارد. بنابراین، شیوههای آشناییزدایی و آفرینش زبان ادبی فراتر از آن چیزی است که تا کنون برشمردهاند و این رساله با توجه به محدودیت در بررسی زبان همه آثار داستانی، اندکی از بسیار را ارائه داده است.
مرضیه زارعی سید مرتضی هاشمی
در این پژوهش به بررسی جنبه های سبک شناختی و روایی فرائد السلوک پرداخته شده است و هدف از آن بررسی ویژگی های سبکی در سه سطح زبانی، فکری و ادبی است که سطح زبانی و ادبی خود از بخش های متعددی تشکیل شده اند و هر یک از این بخش ها و زیر شاخه به طور دقیق بررسی شد. ما حصل اینکه فرائد السلوک از آثار منثور ادبی است که به نثر فنی نوشته شده و تمام ویژگی های نثر فنی در آن وجود دارد؛ از جمله: تمایل زیاد به استفاده از واژه ها و عبارت ها و اشعار عربی در کنار اشعار فارسی، فراوانی توصیف، استفاده زیاد از مترادفات، سجع و جناس برای افزایش موسیقی کلام و طولانی کردن سخن، وفور آرایه های بیانی مانند: تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، سمبل و تمثیل و صنایع بدیعی همچون: اغراق، مراعات النظیر، تلمیح، تنسیق الصفات و تضاد. این پژوهش حاوی بررسی فرائد السلوک در زمینه داستان و عناصر داستانی نیز می شود که طی آن این نتیجه حاصل شد که اجزای اصلی تشکیل دهنده هر داستان مانند: شخصیت، درون مایه، لحن، زمان، مکان، راوی، جدال، گفت و گو و... در فرائد السلوک وجود دارد و می توان برای بخش های ده گانه آن عنوان داستان را به کار برد. شخصیت های حیوانی فراوانی در کنار شخصیت های انسانی در اثر ایفای نقش می کنند. به جز موارد کمی زمان و مکان مبهم است و داستان از زبان خود راوی و با لحن ادبی و رسمی بیان می شود به استثنای جاهایی که زاویه دید اول شخص است.
اقدس فاتحی طاهره خوشحال دستجردی
چکیده پژوهش حاضر، جایگاه هفت شخصیت برجسته اسطوره ای؛ جمشید، ضحاک، فریدون، کیکاووس، گشتاسب، رستم و اسفندیار را در ادبیات ایران باستان ،با تکیه بر شواهد و جملات و عباراتی از اصل متن های کتاب اوستا به خط و زبان اوستایی، و اصل آثار فارسی میانه به خط و زبان پهلوی، جست و جو کرده و آن را با دسته ای از ابیات شاهنامه فردوسی مقایسه و تطبیق نموده و مورد بررسی و تحلیل قرار داده است که با خصوصیات و کردارهای این هفت شخصیت در متن های باستانی، همخوانی و تناسب داشته است. در این بررسی ها مشخص گردید که اکثریت قریب به اتفاق این شخصیت های اساطیری در ادبیات ایران باستان خویشکاری ها و سرشت ایزدینه و ماورایی داشته اند و پیشینه و جایگاه اصلی شمار بسیاری از آنان را در عقاید و باورهای کهن قوم هندو ایرانی می توان یافت. اما از آنجا که رفته رفته در گذر زمان، بطور کلی وقتی که تحولات خاصی در طی هزاره ها در میان جوامع و قبایل کهن آریایی حاصل شد، جهان ذهنی آن اقوام باستانی نیز تحت تأثیر شرایط فرهنگی تازه هر عصر، مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دینی و وام گیری از سرزمین های مجاور قرار گرفت و اسطوره ها و عقاید و باورهای دنیای کهن آریایی را متحول ساخت. علل و عوامل دیگری نیز همچون میل به خرد گرایی نیز تغییراتی را در طرز نگرش به موجودات اسطوره ای ایجاد کرد؛ به نحوی که هر قدر از دنیای باستان به عصر فردوسی نزدیک تر می شویم از ابعاد شگفتی بر انگیز و مافوق طبیعی شخصیت های اساطیری کاسته و در ازای آن ،جنبه خرد باورانه و مردمانگی آنها فربه تر شده و همه وقایع منسوب به شخصیت های اساطیری با معیارهای تجربی سنجیده می شود . از این رو ما، برابر نهاده های بسیاری از خدایان عالم اساطیر کهن هندو ایرانی و از جمله هفت شخصیت اساطیری مورد مطالعه این پژوهش را در شاهنامه فردوسی به صورت شهریاران زمینی می بینیم. این تغییر شکل ثانویه آنها با موازین عقلی و منطقی و همچنین با تعالیم ایدئولوژیکی و مبانی عقیدتی نوین، سازگاری بیشتری دارد و طبعاً خرد پذیر می نماید. روند دگرگونی بنیادین شخصیت های اساطیری مورد بحث و تکوین مجددشان در حماسه ایران عمدتاً بدین صورت بوده است که راویان هنرمند حماسه ها و ناقلان داستان های باستان، بعدها در طی قرون و اعصار در بازگویی مجدد زندگانی این قهرمانان ادبیات اوستایی، برای هر چه بیشتر جذاب نمودن داستانها آنها را با روایاتی درآمیختند که اصل آنها به صورت شفاهی نقل می شده و به ناحیه ماوراء النهر تعلق داشته که خارج از حیطه نفوذ محافل خواص زرتشتی نجد مرکزی بوده است. به نظر می رسد قسمت اعظم روایات منقول در شاهنامه های عهد اسلامی و از جمله شاهنامه منثور ابومنصوری که استاد فرزانه طوس آن را به عنوان مأخذی معتبر، اساس به نظم آوردن داستان های باستان در شاهنامه ارجمند خویش قرار داده است ، سابقه اش بیشتر به سنت زنده، پویا، و مستقل شفاهی و احیاناً مکتوب ناحیه مشرق ایران، خراسان بزرگ و ماوراء النهر باز می گردد تا آنکه وابسته به اوستا و متن های پهلوی زرتشتی باشد. ناقلان روایات اساطیری، اخبار دنیای باستان را با بیانی بسیار تأثیر گذار و رسا، توصیف و نقل می نمودند و در این توصیف و نقل ها، افزودن شاخ و برگ به روایت مربوط به یک اسطوره کهن سبب می گردید که نخست در جزئیات و نکات فرعی و حاشیه ای مربوط به داستان زندگانی یک شخصیت اسطوره ای، تغییراتی ایجاد شود و بعدها با افزودن مطالب تازه تر، ریشه و هویت اصلی آن شخصیت نیز دستخوش تغییر و تحول گردد. بدین ترتیب اسطوره در نهایت انعطاف پذیری خود با شرایط فکری و اجتماعی و خواست های مردمان در اعصار گوناگون ، خود را وفق داده است تا ماندگاری و تداوم حیات آن تضمین گردد و حتی به بهای دگردیسی یافتن کلی خود، در حماسه، حضوری زنده و با طراوت داشته باشد. کلید واژه ها: هفت شخصیت اساطیری ادبیات ایران باستان، متن های اوستا، زبان، خط وآثار ادبیات پهلوی، شاهنامه فردوسی، جمشید ، ضحاک ، فریدون ، کیکاووس ، گشتاسب ، اسفندیار ، رستم .
محبوبه همتیان سید مرتضی هاشمی
مطالعه و بررسی در سیر مباحث بلاغت نشان می دهد در منابعی نظیر صناعتین و البیان و التبیین، توجه به موضوع اقتضای حال از نخستین تعاریف نقل شده برای بلاغت و از اساسی ترین معیارهای بلاغت کلام و متکلم به شمار رفته است. در دوره های بعد نیز در تألیفات مربوط به حوزه بلاغت چه در آثاری که بر مبنای نقد و تحلیل شعر شاعران گوناگون تألیف شده نظیر الموازنه و الوساطه و چه آثاری که در پی اثبات دلایل اعجاز قرآن بوده، این موضوع کم و بیش مطرح شده است. همچنین این بحث در آثار متعددی که توسط بزرگانی چون ابن سنان و سکاکی در شرح و تفصیل آراء و اندیشه های بلاغی جرجانی تألیف شده مورد توجه قرار گرفته و نیز در سلسله آثاری که به صورت مطول و مختصر در تبیین مبانی نظری علوم بلاغی و در تکرار و تأیید کتب بلاغی متقدم تألیف شده بسط و توسعه یافته است. در برخی از تألیفات بلاغی دوران معاصر با الهام گرفتن از مباحث برخی نظریه های زبان شناسی چون کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان نکات سازنده و قابل تأملی در جهت تکمیل و رفع کاستی های موضوع اقتضای حال در علم معانی مطرح شده که زمینه را برای تبدیل این مبحث مهم بلاغی به یک نظریه زبانی فراهم ساخته است. اگرچه به نظر می رسد موضوع «اقتضای حال» و اهمیّت توجه به مقتضیات احوال در دوره های مختلف از محوری ترین مبانی مباحث بلاغی است؛ اما در هیچ یک از منابع متقدم و متأخر مبانی نظری آن به صورت مدون و دقیق تبیین نشده است. در بخش اول این پژوهش دیدگاه های متفکران، در دوره های متقدم و متأخر، درباره این موضوع بررسی و نقد شده است. سپس براساس مبحث اقتضای حال و با توجه به عوامل چهارگانه (متکلم (گوینده)، مخاطب، کلام، بافت موقعیتی) تشکیل دهنده یا موثر در شکل گیری کلام، الگویی برای تحلیل متون تدوین شده است. این الگو یا نظریه تبیین شده بر اساس اقتضای حال، دارای اصول و مبانی است که می توان با کاربست آن به تحلیل چگونگی زبان در یک کلام پرداخت و نحوه شکل گیری آن را بررسی کرد. در نهایت کارایی این طرح در بخش های گوناگون مثنوی راستی آزمایی شده است. در این بخش سعی شده است تأثیر موضوع اقتضای حال (بر مبنای اصول پیشنهادی در این پژوهش) در چگونگی دیباچه ها، پیش گفتارها و داستان های مثنوی بررسی شود و چرایی ویژگی های این بخش های گوناگون مثنوی بر اساس این الگو تببین شود. واژه های کلیدی: اقتضای حال، متکلم (گوینده)، مخاطب، کلام، بافت موقعیتی، مثنوی مولوی، دیباچه ها، پیش گفتارها، داستان ها.
محمد نصر آزادانی سید مهدی نوریان
چکیده: این رساله تصحیح فرهنگ لغت بحر الفضایل فی منافع الافاضل تالیف محمد بن قوام بدر خزانه بلخی معروف به بکری می باشد . مصحح در مقدمه به تاریخچه فرهنگ نویسی در شبه قاره،شرح احوال و آثار مولف می پردازد و در ادامه به معرفی این فرهنگ و معرفی نسخه های موجود ، روش تصحیح و ویژگی های رسم الخطی فرهنگ پرداخته است. همچنین هدف و مقصود مولف از تالیف این اثر و منابع و مآخذی که مولف از آنها سود جسته نام برده شده است. در مقدمه توضیحی اجمالی راجع به تاریخچه فرهنگ شعری نویسی و منتقل شدن فرهنگ نویسی از ایران به هند آمده است که می تواند به جای خود مفید و قابل استفاده باشد. همچنین فرهنگ لغت برهان قاطع به صورت موجز معرفی گردیده ومقایسه ای کوتاه بین این فرهنگ و برهان قاطع صورت پذیرفته است. روش تحقیق: آن چنان که رسم پژوهش های ادبی می باشد ، روش تحقیق بنیادی – کتابخانه ای و از روی سه نسخه صورت گرفته است. کلید واژه ها: بحر الفضایل ، محمد بن قوام، فرهنگ لغت، تصحیح، نسخه
سید مرتضی هاشمی عادل ساریخانی
چکیده یکی از موضوعات تنش زایی که امروزه جامعه ی جهانی با آن مواجه شده، بحث سوء استفاده از رایانه است که تمسّک به قواعد و مقرّرات جرایم سنّتی برای جرم انگاری و رسیدگی قضایی به آن، به علّت خصوصیّات خاصّ اینگونه جرایم، پاسخ گو نمی باشد. بنابراین، دولت ها به ویژه نظام قضایی آن ها، برای برقراری نظم و امنیّت در جامعه و قانون مند کردن استفاده از محیط سایبری، به فکر چاره افتاده اند تا با تأسیس قواعدی کارآمد، از سوء استفاده ی مجرمان رایانه ای جلوگیری کنند؛ زیرا، به استناد اصل «اباحه» و در جهت پیشرفت تکنولوژی و فنّاوری و استفاده از مزایای دولت الکترونیک، نمی توان اصل موضوع را نفی کرد. ازجمله عللی که می تواند باعث رشد فزاینده ی مجرمین سایبری شود، ناتوانی دولت ها در مقابله-ی به موقع و سریع با آنان به لحاظ اختلافات همیشگی ناشی از تعیین مرجع صالح برای شروع به تحقیق و تعقیب و رسیدگی و نهایتاً، ناتوانی در اجرای حکم کیفری علیه این دسته از بزه کاران است که خود، از نامشخص بودن محلّ ارتکاب جرم در فضای لایتناهی «سایبر» ناشی شده و به نظر می رسد اصرار بر تمسّک به اصول سنتی مبحث «صلاحیّت محاکم کیفری» در رسیدگی به جرایم، باعث شده که حتی سازمان ها و کنوانسیون های بین المللی (نظیر کنوانسیون بوداپست) نیز، با توجه به ماهیّت کاملاً مجازی «فضا» (و به عبارتی «مکان») در جرایم سایبری، نتوانند قواعد و قوانینی متناسب با این حوزه و جرایم ارتکابیِ درون آن وضع نمایند. در این راستا، بررسی قواعد و قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران و تلاش مقنّن در زمینه ی وضع قواعد خاصّ «صلاحیّت» در جرایم سایبری رایانه ای و به تبع آن، بررسی نظام قضایی کشور، و البتّه نقد منصفانه ی آن ها و نهایتاً پیشنهادهای فنّی و صحیح، می تواند در رفع این مشکل که امروزه قریب به اتّفاق کشورهای جامعه ی جهانی در سیستم قضایی خود با آن دست و پنجه نرم می کنند، کارگشا باشد. واژگان کلیدی: فضای سایبر، جرایم رایانه ای، صلاحیّت، قلمرو حاکمیّتی، قلمرو سرزمینی.
سید مرتضی هاشمی سهراب عبدی زرین
دپالو (1983) بیان می کند ما 95درصد سوالاتی را که در ذهن داریم را هرگز به زبان نمی آوریم، اگرچه ممکن است پاسخ های بهتری برای آن بیابیم و یکی از آن ها را انتخاب کنیم. پژوهش ها نشان داده است بسیاری از دانش آموزان، زمانی که در امر یادگیری، با ابهام و دشواری رو به رو می شوند، فعالانه به جستجوی کمک نمی پردازند (نلسون ، 1984،نیومن، 1993،ریان، پنتریچ و میدگلی ، 2001). تصمیم دانش آموزان جهت اجتناب از کمک طلبی تحصیلی نشان دهنده یک اقدام هدفمند و هدف محور است. اهمیت این نکته از این منظر است که اگر دانش آموزان کمکی را که به آن نیاز دارند درخواست نکنند، در واقع خود را در موقعیت محرومیت از از یادگیری قرار می دهند (ریان و پنتریچ، 1997، منسفیلد ، 2005). تحقیقات گذشته همچنین نشان داده اند که بین اجتناب از کمک طلبی در کلاس درس و عملکرد تحصیلی رابطه منفی وجود دارد (هاشمی شیخ شبانی و شکرکن، 1388؛ ویلاویسنسیو ، 2011).
فروزان نصوحی اسحاق طغیانی
این رساله تصحیح و تحشی? دیوان میرزا محمد باقر نقّاش باشی است.