نام پژوهشگر: ضرغام قپانچی
مژگان عنبرستانی ضرغام قپانچی
برنامه های یادگیری زبان به کمک کامپیوتر(call) برای یادگیری واژگان در ابتدا تنها به آموزش فهرست واژگان می پرداخت و قادر به ارائه اطلاعات در یک متن حقیقی نبود. پیشرفت در فناوری کامپیوتر موجب گسترش برنامه های callشد که می توانست اطلاعات را به شکل های متفاوت با استفاده از ارتباط گرافیک، صدا و متن با قسمتهای دیگر اطلاعات نمایش دهد ( سیریبادی، 1995). این تحقیق استفاده از کامپیوتر برای یادگیری واژگان را مطرح می کند که call را به یادگیری ویادسپاری طولانی مدت مرتبط می کند و به دنبال راههای موثر برای استفاده ازکامپیوتر در آموزش واژگان است. هدف این تحقیق بررسی تاثیرات برنامه های call روی یادگیری واژگان است. شرکت کنندگان 60 نفر فراگیر زبان خارجه در سطح متوسط بودند که بطورتصادفی به دوگروه aو bتقسیم شدند.دانش آموزان درگروه aاز فناوری کامپیوتری برای پیداکردن معنی و تعریف لغات جدید تدریس شده وبکارگیری آنها استفاده کردند، در حالیکه گروه bاز روش معمول یادگیری واژگان به کمک فرهنگ لغت دوزبانه برای پیدا کردن معنی لغات جدید پیروی کردند. هر دو گروه در یک پیش آزمون و دو پس آزمون شرکت کردند. نتایج تفاوت آشکاری را در نمرات واژگان در آزمون ها (پس آزمون فوری و پس آزمون تاخیری) بین دو گروه نشان داد. نمرات دانش آموزانی که واژگان را با برنامه های callیاد گرفته بودند بهتر از گروهی بود که با روش معمول کار کرده بودند. این بدان معنی است که برنامه های callمحیط بهتری را برای یادگیری لغت فراهم می آورند و به دانش آموزان سطح متوسط کمک می کنند که واژگان را به مدت طولانی تری به یاد بسپارند. پرسشنامه همچنین نشان داد که در مقایسه با روشهای معمول یادگیری واژگان، برنامه های callبه دانش آموزان انگیزه بیشتری می دهد.
مریم بیهقی محمود الیاسی
در این پایان نامه سعی شده تا مهارت های زبانی انگلیسی تعدادی از دو زبانه ها (فارسی-ترکی) با یک زبانه های فارسی زبان مقایسه شود. در این مطالعه جمعا 64 دانش آموز دختر شرکت کردند که شامل 24 دانش اموز دوزبانه و 40 دانش اموز یک زبانه می شود. همه دانش اموزان در کلاس سوم دبیرستان درس می خواندند. آنها در یک دوره چهار هفته ای که شامل دو جلسه در هفته بود شرکت کردند. در تمام کلاس ها معلم یکی بود. قبل از شروع دوره هیچ آزمونی از دانش آموزان گرفته نشد. بنابر این دانش آموزان شرکت کننده انتخابی نبودند. در این دوره کتاب انگلیسی دانش آموزان (انگلیسی3) تدریس می شد. در پایان برای بررسی مهارت های زبانی دانش آموزان یک آزمون نهائی گرفته شد که توسط دکتر فرهادی طراحی شده بود این آزمون شامل بخش های مختلف مانند واژگان، دستور زبان، کاربرد زبان، تلفظ، تست کلوز، درک مطلب کوتاه ودرک مطلب طولانی بود.
هاشم ملکی ضرغام قپانچی
در این تحقیق تلاش شده است رابطه ی میان سطح توانش زبانی دانشجویان زبان انگلیسی و ساختارهای آغازه ای و پایانه ای و نیز پیوستگی واژگانی در نگارش آنها بررسی شود. آزمایش شوندگان در این تحقیق، 60 دانشجو ی سال دوم در رشته ی آموزش زبان انگلیسی بودند. برای این منظور، متون نگارشی آنها بررسی و ویژگی های آن از دیدگاه ساختارهای آغازه ای و پایانه ای و نیز پیوستگی واژگانی نمایان و به گونه ی عددی ارزیابی گردید. سپس اعداد بدست آمده با نمرات آنهاو به کمک راهکارهای آماری بررسی و نتایج زیر بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان داد که میان توانش زبانی این زبان آموزان که به کمک آزمون میشیگان اندازه گیری شد و پیوستگی واژگانی در نگارش آنها رابطه ی معناداری به چشم می خورد. همچنین، میان سطح توانش زبانی آنها و کاربرد گونه ای از ساختار آغازه ای پایانه ای به نام خطی (linear) که در متون نگارشی علمی و دانشگاهی بیشتر دیده می شود نیز رابطه ی معناداری به چشم می خورد. از دیگر یافته های این تحقیق می توان بیش کاربرد گونه ای دیگر از ساختارهای آغازه ای پایانه ای به نام (constant) را یاد کرد که بیشتر در متون داستانی و غیر دانشگاهی یافت می شود. همه ی دانشجویان در این تحقیق، گذشته از سطح توانش زبان شان، این گونه را در نگارش خود، که نگارش دانشگاهی به شمار می رود، بیش از دیگر گونه ها به کار برده اند. در این گونه، آغازه ی جمله و یا جمله واره ی پیشین در آغازه ی جمله و یا جمله واره ی پس از آن تکرار می شود.
مهدی طاهرخانی ضرغام قپانچی
این تحقیق تاثیر انواع واحدهای کار((prabhu, 1987 را بر روی استراتژی های ارتباطی(poulisse, 1990) در محیط ارتباط رایانه ای هم زمانی در میان زبان آموزان متوسط ایرانی بررسی کرده و همچنین به این موضوع می پردازد که دو سطح توانش زبانی بالا و پایین در میان زبان آموزان متوسط چگونه بر میزان تولید استراتژی های ارتباطی تاثیر می گزارد. برای بررسی اهداف بالا، محقق گروهی هفتاد نفری از زبان آموزان را انتخاب می کند. از آن ها شصت و دو نفر معیار های آشنایی با کامپیوتر و داشتن ابزار لازم و همچنین قرار گرفتن در بازه ی دو انحراف از میانگین بالا و پایین میانگین آزمون (pet) را داشتند. آن ها موظف شدند که سه نوع واحد کار را در گروه های دو نفره از طریق نرم افزار gtalk انجام بدهند. تمام نمونه های ارتباطی برای بررسی میزان استراتژی های ارتباطی تجزیه و تحلیل شدند. در ادامه، محقق نمونه های ارتباطی شرکت کنندگان را براساس نمره- ی آزمون (pet) به دوگروه توانش بالا و پایین تقسیم کرد تا رابطه ی بین سطح توانش زبانی و استراتژی های ارتباطی آن ها را بررسی کند. نتایج نشان داد که ارتبط معناداری بین نوع واحد کار و استراتژی های ارتباطی شرکت کنندگان وجود داردو همچنین رابطه ی معناداری بین سطح توانش زبانی (بالا و پایین) و میزان استفاده استراتژی های ارتباطی در محیط ارتباط رایانه ای هم زمان وجود دارد. واژگان کلیدی: واحد کار، استراتژی ارتباطی، توانش زبانی، محیط ارتباط رایانه ای هم زمان
محمد حسین ابراهیمی محمود الیاسی
تحقیق حاضر متون خبری روزنامه های نیویورک تایمز و تهران تایمز را به صورت تحلیل انتقادی کلامی مورد بررسی قرارمی دهدکه درمورد جنگ به رهبری آ مریکا در افغانستان است. هدف از این تحقیق نشان دادن تاثیر ایدیولوژی و نگرشهای نویسندگان متون خبری است که ممکن است پنهان باشد. برای انجام این تحقیق 20 متن خبری) از هر روزنامه 10 متن خبری) به صورت تصادفی از سایت اینترنتی روزنامه های نیویورک تایمز و تهران تایمز استخراج شده اند. جهت تحلیل انتقادی این متون قالب تحلیلی هالیدی انتخاب گردید. این تحلیل بر روی انتخابهای زبانی در قالب سه نوع معنی در مدل هالیدی تاکید دارد. انتخابهای زبانی که برای این تحقیق انتخاب شده اند عبارتند از: افعال معلوم و مجهول، اسمی شدگی، مبتدا سازی، میزان قطعیت و همچنین انتخاب واژگان. پس از تحلیل و مقایسه متون خبری، این نتیجه به دست آمد که روزنامه های نیویورک تایمز و تهران تایمز از انتخابهای زبانی استفاده کرده اند تا نگرش و طرز فکر خود را به خواننده منتقل کنند. نویسندگان متون خبری، با استفاده از روشهای یاد شده کوشیده اند نقطه نظر های شخصی خویش را بصورت عرف نشان دهند. واژگان کلیدی:گفتمان, تحلیل انتقادی گفتمان,دستورنقشی سازگانی هالیدی, جنگ به رهبری آمریکا در افغانستان, قدرت, ایدیولوژی, هژمونی
مرضیه خدادادنژاد ضرغام قپانچی
ارزشیابی قسمتی جدانشدنی از هر سیستم آموزشی سالم میباشد که یکی از کارکردهای آن بهبود برنامه و شیوه های تدریس است. بدین منظور، تلاشی در جهت ارزشیابی گرامر کتابهای درسی دوره دبیرستان انجام شده است. درابتدا، متدی که برای بیان و تدریس گرامر کتابهای درسی استفاده شده، مورد بررسی قرار می گیرد. سپس این متد با دیگر متدهای تدریس زبان انگلیسی مورد مقایسه قرار میگیرد تا مشخص شود با کدام یک از آنها مشابهت بیشتری دارد. در انتها، مدل ویلیس که یکی از جدیدترین و رایج ترین متدهای آموزش زبان انگلیسی است، برای تدریس گرامر پیشنهاد میشود.نتایج این تحقیق نشان میدهد که متد استفاده شده در کتابهای درسی مطابقت بیشتری با متدهای دهه 70 میلادی دارد. این بدین معنیست که متد استفاده شده در کتب درسی جهت تدریس گرامر زبان انگلیسی، قدیمی بوده و نیازمند یک بازنگری کلی میباشد. مدل ویلیس میتواند جایگزین مناسبی برای ارائه گرامر کتابهای درسی دوره دبیرستان باشد.
محمد علی سعیدی راد ضرغام قپانچی
تعداد 60 نفر از دانش آموزان پایه سوم رانمایی تحصیلی انتخاب شده و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند که پس از انجام دوره مطالعه دو امتحان پس آزمون و آزمون تاخیری به عمل آمد و نتایج نشان داد که گروه آزمایش در اثر استفاده از کامپیوتر نمرات بهتری کسب کردند.
رابعه رستگار ضرغام قپانچی
پژوهش حاظر به دنبال مقایسه نقش هوش هیجانی و هوش شناختی در مهارت خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی دانشجویان رشته ی زبان انگلیسی است. بدین منظور تعداد 45 دانشجوی زبان انگلیسی از دانشگاه های پیامنور گنبد و آزاد اسلامی گرگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از پرسشنامه ی بهر هیجانی بار-آن، آزمون هوش ریون وبخش خواندن و درک مطلب تافل استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات داده های پژوهش از روش های همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده است که هوش منطقی همبستگی بیشتری با مهارت خواندن و درک مطلب داشته است(r=.36) نسبت به هوش هیجانی که همبستگی ضعیفی در حدود(r=.36) را دارا می باشد.اما برخی مولفه های هوش هیجانی همبستگی قوی تری داشتند مانند رابط بین فردی(r=.17)، کنترل فشار روانی(r=.16) و روابط درون فردی(r=.16).
الهام سادات ایوبی ضرغام قپانچی
عوامل مختلفی می توانند بر روند یادگیری ضمنی لغات در هنگام خواندن تأثیر بگذارند. از جمله این عوامل در دسترس داشتن فهرست معانی فارسی یا انگلیسی در حاشیه متن، استفاده از فرهنگ لغت و یا خلاصه نویسی است. این پایان نامه به بررسی و مقایسه ی اثر این چهار عامل افزایش میزان یادگیری ضمنی و یادآوری واژگان می پردازد. بدین منظور 120 زبان آموز سطح متوسط دختر از سه موسسه آموزش زبان در تهران، مشهد و طرقبه (در شمال خراسان) به چهار گروه مختلف تقسیم شدند. گروه اول فهرست ترجمه فارسی لغات را در دست داشتند. گروه دوم معانی انگلیسی لغات را در حاشیه متن در اختیار داشتند. گروه سوم مختار به استفاده از فرهنگ لغت بودند و گروه چهارم علاوه بر داشتن فهرست معانی در حاشیه باید با استفاده از لغات مورد نظر خلاصه ای از متن ها می نوشتند. زبان آموزان با پیش زمینه پاسخگویی به سوالات درک مطلب در یک جلسه خواندن شرکت کردند که شامل دو متن دربردارنده ی واژگان موردنظر بود. لازم به ذکر است که واژگان آزمون در متن با حروف درشت چاپ شده بودند. سپس از هر چهار گروه امتحانی گرفته شد که در آن معانی لغات به زبان فارسی یا انگلیسی خواسته شده بود. زمان پاسخگویی به 30 واژه ی موردنظر 15 دقیقه بود. به منظور تعیین میزان یادآوری واژگان در بلندمدت، پس از 2هفته همان آزمون مجدداً برگزار شد و تعداد جواب های درست ثبت گردید. نتایج حاصل از جدول تحلیل واریانس نشان داد که بین شرایط مختلف یادگیری ضمنی و یادآوری لغات و نمرات زبان آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. با این حال پس از بررسی داده ها بوسیله روش چند دامنه ای دانکن تفاوت چشم گیری بین چهار گروه مشاهده نشد. این بررسی نتایج حاصل از تحقیق کارتر و مک کارتی (1988) که در آن ترکیب روش ها برای یادگیری لغت پیشنهاد شده است را مورد تأیید قرار داد. نتایج این تحقیق می تواند راه گشای مدرسین زبان در گسترش دامنه واژگان زبان آموزان باشد. علاوه براین به محققین کمک می کند تا در تهیه و تدوین مطالب درسی و آزمون سازی زبان خارجی همواره بکارگیری ترکیب راهکارهای مختلف را مورد توجه قرار دهند.
اکرم قارداش پور محمد داوودی
این تحقیق تاثیر برنامه ی خواندن گسترده را بردرک مطلب زبان اموزان دوره ی دبیرستان بررسی کرده و همچنین به این موضوع می پردازد که خواندن گسترده چه تاثیری بر درک و تولید واًژگان دارد. شرکت کنندگان در این تحقیق 62 دانش اموز سال سوم دبیرستان بودند.انها به دو گروه کنترل و ازمایش تقسیم شدند.گروه ازمایش به مدت پنج ماه در برنامه ی خواندن گسترده شرکت کردند.پیشرفت گروه ازمایش در درک مطلب و درک و تولید واژگان نسبت به گروه کنترل از طریق ازمون سنجیده شد. نتایج نشان داد که گروه ازمایش پیشرفت چشمگیری در درک مطلب وتولید و درک واژگان نسبت به گروه کنترل داشته است.این نتایج نشان می دهد که خواندن گسترده ممکن است مکمل ارزشمندی برای روشهای تدریس باشد تا از طریق ان درون داد خواندن زبان اموزان را افزایش داد.
اکرم برابادی محمد داوودی
این تحقیق در پی آنست تا استراتژی های فرا شناخت مورد استفاده توسط دانشجویان رشته ریاضی و روانشناسی در حین خواندن متون تخصصی شان را شناسایی کند. این مطالعه تا حدی همانند تحقیق هانیا (2006) است که در آن خواندن متون مختلف مستلزم استفاده از استراتژی های متفاوت است. هدف اصلی این تحقیق اینست که هرگونه تفاوت احتمالی در کاربرد استراتژی ها توسط دانشجویان روانشناسی و ریاضیات در مقطع کارشناسی ارشد در حین خواندن متون مختلف را بررسی کند. به همین منظور، 10دانشجوی کارشناسی ارشد (5 نفر ریاضیات، 5 نفر روانشناسی) دو متن مختلف تخصصی را با روش "بلند فکر کردن" خوانده اند. صدای آنها ضبط شده و سپس از روی نوار متن صحبت های آنها بر روی کاغذ نوشته شده و در انتها مورد تحلیل قرار گرفته است که بر اساس آن 16 استراتژی فراشناخت در فرایند خواندن آنها بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد که این دو گروه در حین خواندن متون در بعضی استراتژی ها (استراتژی 5،8، 9، 15) با یکدیگر متفاوت بوده اند. دانشجویان ریاضی از استراتژی 8، 19، 15 دو برابر بیشتر از دانشجویان روانشناسی استفاده کرده اند. بنابر این، می توان اینگونه نتیجه گرفت که دانشجویان ریاضی و روانشناسی از استراتژی های مشابهی در حین خواندن استفاده کرده اند اما فراوانی آنها با یکدیگر متفاوت است. این تحقیق می تواند دیدگاه مدرسان زبان را پیرامون تدریس استراتژی های فراشناخت خواندن در مورد درس های زبان برای مقاصد خاص (esp) ارتقا بخشد
زهره دشتی ضرغام قپانچی
چکیده مهارت خواندن به معنی کسب اطلاعات مورد نیاز از متن به طور موثر یکی از مهمترین مهارتها هم در زبان اول و هم زبان دوم و خارجه شناخته شده است. "شتابزدگی" (زود انگیختگی) یکی از رایجترین سبکهای شناختی در رابطه با فرایند یادگیری زبان و مهارتهای زبانی است. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سبک شناختی زود انگیختگی و عملکرد جامعه تحقیق در سوالات نمایشی، ارجاعی و استنباطی درک مفاهیم خواندن می پردازد. برای انجام این تحقیق، 100 نفر از دانشجویان ترم چهار در رشته های زبان انگلیسی مقطع کارشناسی انتخاب شدند. این افراد نخست به یک آزمون درک مطلب شامل 54 سوال و سپس به پرسشنامه فارسی زودانگیختگی آیزنک (1985) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که رابطه معنا داری بین سبک شناسی زودانگیختگی و عملکرد در سه نوع سوال مورد نظر وجود ندارد، هر چند در سوالات درک مطلب کلی نتایج نشان دهنده رابطه معنا داری بین مجموع این سوالات و سبک شناختی زودانگیختگی بود. واژگان کلیدی: سبک شناختی، زود انگیختگی، دانشجویان زبان انگلیسی، سوالات درک مطلب خواندن.
فریما طالبی ضرغام قپانچی
در هر برنامه آموزشی، تاثیر گزارترین عاملی که سطح موفقیت دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد استاد است(راما, 2011). درواقع، استادان چنان نقش مهمی دارند که هرگونه نقصی در نقش آن ها یادگیری دانشجویان را شدیدا تحت تاثیر منفی قرار می دهد (فاره و سعید، 2011). هدف این تحقیق بررسی نقش اساتید زبان بر اساس نظریه گافمن می باشد. بر اساس نظریه گافمن(1981) نقش یک گوینده به سه دسته انیماتور-اوسر-پرینسیپال تقسیم می شود. انیماتور کسی است که از روی متن می خواند؛ اوسر کسی است که مفاهیم را با عبارات متفاوت بیان می کند و پرینسیپال کسی است که عقاید خودش را بیان می کند. برای دستیابی به اهداف این تحقیق، به 328 دانشجوی رشته زبان انگلیسی چک لیست استعاره شماره 1 داده شد و از آنها خواسته شد که از بین 21 استعاره ای که نقش اساتید زبان را به عنوان انیماتور-اوسر-پرینسیپال نشان می دهند آنهایی را که به بهترین شکل نقش اساتید زبان را در وضعیت فعلی و ایده آل به تصویر می کشند انتخاب کنند. تحلیل نتایج نشان داد درحالی که اساتید در وضعیت فعلی نقش انیماتور دارند، دانشجویان استادی را ترجیح می دهند که نقش پرینسیپال داشته باشد.برای دستیابی به هدف بعدی تحقیق، یک گروه 30 نفری از اساتید زبان انتخاب گردید و این بار به دانشجویان چک لیست استعاره شماره 2 داده شد و از آنها خواسته شد که از بین استعاره ها آنهایی را که نقش هر یک از اساتید را توصیف می کنند انتخاب نمایند. همچنین مهارت تفکر انتقادی این اساتید توسط آزمون واتسن ارزیابی گردید. هدف این آزمون بررسی تأثیر نقش اساتید بر مهارت تفکر انتقادی انها بوده است. نتایج آزمون آنوا نشان داد که نمره آزمون مهارت تفکر انتقادی اساتیدی که نقش غالب انها پرینسیپال است نسبت به اساتیدی که نقش غالب انها انیماتور و یا اوسر است بیشتر می باشد.بر اساس نتایج، پیشنهاداتی در زمینه آموزش در محیط های دانشگاهی ارائه شده است.
محمد رضا ولایتی هوشنگ ضرغام قپانچی
خواندن به معنای استخراج اطلاعات مورد نیاز از متن به موثرترین شکل ممکن می باشدوبه عنوان یکی از مهارتهای اصلی هم در یادگیری زبان اول بطور کلی و هم در یادگیری زبان دوم یا زبان خارجی بطور خاص مورد توجه قرار می گیرد. از طرفی دیگرانگیزه به عنوان یک عامل نیرو بخش و فعال کننده رفتار، نقش مهمی را در یادگیری زبان بازی میکند . رابطه بین انگیزه و خواندن و درک مطلب یکی از رایج ترین حوزه های شناختی است که از طریق درگیر کردن ذهن در ارتباط با فرایند یادگیری زبان و عملکرد در مهارتهای زبانی مورد توجه قرار می گیرد. تحقیق حاضر به منظور نگاه دقیق تر به رابطه بین انگیزه فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در میان دانش آموزان پیش دانشگاهی و توانایی خواندن و درک مطلب آنان طراحی شد تا با در نظر گرفتن رابطه بین انگیزه دانش آموزان پیش دانشگاهی ایرانی و موفقیت آنها در درک مطلب ، به بیان و توسعه تحقیقات قبلی در این رابطه بپردازد. شرکت کنندگان در این تحقیق 60 دانش آموز پیش دانشگاهی بودندکه پس از پرکردن پرسشنامه انگیزه موفقیت تحصیلی هرمنس ، چندین متن خواندن و درک مطلب به آنها داده شد که بر اساس نتایج حاصله ، به سه گروه مختلف کم ، متوسط و بالا از نظر میزان انگیزه تقسیم شدند. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجه و معنی داری بین دانش آموزان سه گروه مذکور از نظرعملکرد در توانایی خواندن و درک مطلب وجود دارد.
شیوا زینلی ابراهیم خدادادی
این رساله به بررسی ارتباط میان شیوه شناختی وابسته/ غیر وابسته به محیط و توانش زبانی و مهارت درک مطلب شنیداری در آزمون ielts میپردازد. تعداد 200 نفر (152 زن و 28 مرد) از دانشجویان زبان انگلیسی در دانشگاه یا زبان آموزان سطوح پیشرفته در آموزشگاههای زبان شهر مشهد در آزمون geft (تعیین نوع شیوه ی شناختی) و آزمون درک مطلب شنیداری ielts شرکت کردند. شرکت کنندگان بر اساس نمره ی کسب شده در آزمون geft به دو گروه وابسته به محیط و غیر وابسته به محیط تقسیم شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، ، رابطه ی معناداری میان شیوه ی شناختی افراد و مهارت آنها در آزمون شنیداری ielts وانواع مختلف سوالات این آزمون وجود داشت. افراد غیر وابسته به محیط در آزمون شنیداری ielts و انواع سوالات آن نسبت به افراد وابسته به محیط موفق تر عمل کردند. غیر وابستگی به محیط ارتباط مثبت و معناداری با مهارت در سوالات "پر کردن جای خالی" fill-in-the-gap داشت. از سویی دیگر،ارتباط مثبت و معناداری میان وابستگی به محیط و سوالات چند گزینه ای multiple choice و matching برقرار بود. نتایج حاصله از این تحقیق میتواند به افراد متقاضی شرکت در آزمون های بین امللی زبان کمک کند تا با توجه به شیوه ی شناختی خود و نوع گوناگون سوالات به کار رفته در آزمون های مختلف، مناسب ترین آزمون را انتخاب کنند. همچنین طراحان آزمون ها می توانند از نتایج این تحقیق استفاده کرده، سوالات را به نحوی طراحی کنند که برای افراد دارای هر دو نوع شیوه ی شناختی مناسب و عادلانه باشد.
محمد هادی رجبی ضرغام قپانچی
this study investigated the effects of planning on second-language written production with regard to task type. the participants were 75 iranian learners of english as a foreign language attending a private foreign language institution. they were asked to complete two different types of writing tasks (expository writing task and argumentative writing task) in different planned conditions (individual planned condition and collaborative planned condition) over a two-week period. in the individual planned condition, learners were given 10 minutes for individual planning in the prestructured task sheet and then asked to write an essay for 30 minutes. in the collaborative planned condition, learners were allowed to interact with a peer during planning and they required to independently complete an essay. participants’ written products were evaluated on five analytic measures covering the areas of content, organization, language in use, grammar, and mechanics. the results of manova tests indicated that the planned condition had an impact on learners’ written performance in both tasks. individually considered, learners in the collaborative planned condition were able to achieve significantly higher scores in all the analytic features in task1 (expository writing task). in contrast, there were no significant mean differences between two conditions in task 2 (argumentative writing task). the results of repeated measures for the effect of task type revealed that significant mean differences were only found in the mechanics section. it is concluded that iranian efl learners’ written performance was affected by planned condition, but to only a small degree by the nature of task type with regard to the five analytic features. the findings of this study help broaden the understanding of second language learners’ cognitive writing process involving planning. in addition, the results have pedagogical implications as well as theoretical implications in second language writing and relevance to second language writing assessment.
افسانه غنی زاده بهزاد قنسولی
همطالعه حاضر به ارائه مدلی برای آموزش موثر زبان انگلیسی می پردازد. مدل حاضر از سه عامل تاثیر گذار در کارایی تدریس معلمان زبان انگلیسی بهره می برد. این سه عامل شامل سبکهای اسنادی، خود تنطیمی و فرسودگی شغلی معلمان ایرانی زبان انگلیسی می باشد. رساله مورد نظر درچهار فاز طراحی شده است: فاز اول شامل طراحی و رواسازی پرسشنامه سبکهای اسنادی معلمان زبان انگلیسی و فاز دوم شامل استفاده از این پرسشنامه برای بررسی سبکهای اسنادی معلمان زبان و مطالعه نقش متغیرهای جمعیت شناسی در این اسناد است. در فاز سوم ارتباط اسناد معلمان با فرسودگی شغلی و خود تنظیمی معلمان و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری انجام می گیرد. در فاز چهارم رابطه بین اسناد معلمان و اهداف پیشرفت دانش آموزان مورد بررسی قرار می گیرد. فاز اول این رساله در سه مرحله انجام شد. بخش اول شامل 4 مرحله بود که روی 170 معلم زبان انگلیسی انجام شد و مرحله دوم روی 200 معلم انجام شد. فاز دوم از شرکت کنندگان و داده های بخش اول فاز اول به علاوه داده های مربوط به متغیرهای جمعیت شناسی این معلمان بهره گرفت. فاز سوم با شرکت 204 معلم و فاز چهارم با شرکت 1860 زبان آموز اجرا شد. مدل پیشنهادی نوسط نرم افزار لیزرل و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل قابل قبول است. بررسیهای تکمیلی آماری بیانگر نقش مثبت و معنادار اسناد درونی، قابل کنترل و ناپایدار در خودتنطیمی و نقش منفی اسناد بیرونی و غیر قابل کنترل در فرسودگی شغلی است. هم چنین تاثیر منفی فرسودگی شغلی بر روی خودتنطیمی به اثبات رسید. ارتباط معناداری بین اسناد معلمان و اهداف پیشرفت زبان آموزان مشاهده نشد.
حمید محقق زشکی ضرغام قپانچی
یادگیری مشارکتی یکی ازحوزه های موثر و وسیع در حیطه های تئوری، تحقیق، و تمرین درآموزش است. بسیاری ازمتدهای آموزش خواندن در کلاسها استفاده شده است. روشهای معلم محوری که در سیستم آموزش سنتی رایج است، فراگیر فعال و تولید کننده ایجاد نمی کند زیرا دانش آموزصرفاً نقش پاسخ دهنده دارد و این منجر به زوال یادگیری زبان در فراگیران می شود.علاوه بر این؛ بیشتر زمان تدریس صرف صحبت کردن معلم می شود( جاکوبس،1998). معمولا در کلاسهای آموزشی دانش اموزان قوی وضعیف با هم هستند. دانش آموزان ضعیف بدلیل اینکه اعتمادبه نفس کمتری هنگام فراگیری زبان ازخود نشان می دهند، منزوی می شوند. درحالیکه؛ کارگروهی وهمکاری بین اعضای تیم این نقاط ضعف را دریادگیری زبان به قّّوت تبدیل میکند. فراگیران ضعیف ازهمکاری با فراگیران قوی سود میبرندوفراگیران قوی بخاطرنقشی که در کمک به هم تیمی خویش دارند،عزت نفس بالاتری کسب میکنند. این مطالعه تصمیم داردکه اثرات دوتکنیک یادگیری مشارکتی را برروی مهارت خواندن زبان انگلیسی بین تعداد 45دانش آموز درمقطع پیش دانشگاهی را بررسی کند. برای نیل به این هدف، در یک کلاس روش تدریس اعضای تیم و در کلاس دیگرروش کارایی تیم اجرا شد. دوره آموزشی هشت جلسه و هر جلسه نود دقیقه لحاظ شده است. ابزار استفاده شده کتاب زبان دوره پیش دانشگاهی بوده است. برای اینکه ارتباط بین میانگین نمرات ازمون پیش امتحان و پس امتحان مشخص شود از آزمون تی-تست استفاده گردید. نتایج آزمون آنوا نشان داده است که دانش اموزانی که با روش تدریس اعضای تیم، متون درسی انها تدریس شده است نسبت به روش کارایی تیم از پیشرفت بیشتری در مهارت خواندن و درک مطلب برخورداربوده اند. بر اساس نتایج، پیشنهاداتی در زمینه آموزش ریدینگ یا خواندن در محیط دبیرستان و پیش دانشگاهی ارائه شده است.
سپیده اسفندیاری ضرغام قپانچی
چکیده ندارد.
غلامحسین راه چمندی ضرغام قپانچی
برای آموزندگان زبان انگلیسی , به عنوان زبان دوم و یا زبان خارجه, مهارت خواندن انگلیسی یکی از مهارت های ضروری است. علاوه بر این توانایی خواندن انگلیسی یکی از مهمترین ابزارها برای اهداف آکادمیک است. بنا براین لازم است که دانش آموزان به وسیله ی ابزارهای ارزیابی که به آن ها کمک می کند تا ضعف های خود را در درک مطلب پیدا کنند برای این امر آماده شوند، تابتوانند این ضعف ها را بهبود بخشند. این ارزیابی باید به درستی توانایی خواندن آموزندگان را اندازه گیری کند. نمره های ارزشیابی مربوط به مهارت خواندن متون ممکن است نه به دلیل سختی متن که به دلیل سختی سوالات پایین وبالا شوند. زبان استفاده شده در سوال یکی از فاکتورهای اصلی است که می تواند موجب سختی آن شود. هدف این تحقیق آن بوده است که تأثیرزبان فارسی ( زبان اول ) به عنوان زبان سوالات و پاسخ در آزمون درک مطلب در زبان انگلیسی ( زبان خارجی ) مورد بررسی واقع شود؛ و به نظر دانش آموزان و معلم پی برده شود. در این مطالعه روشی کمّی مورد استفاده قرار گرفته است. برای جمع آوری آمار کمّی، هشتاد دانش آموزمقطع پیش دانشگاهی که دارای ویژگی های علمی و فردی تقریبا یکسانی داشتند به دو گروه تقسیم شده اند. به گروه اول تست درک مطلبی داده شده است که زبان آن انگلیسی بوده است. گروه دوم نیزدر آزمونی مشابه شرکت داده شده اند. تنها تفاوت این آزمون، زبان آزمون و پاسخ های آن بوده است. در مورد دوم زبان اول دانش آموزان ( فارسی ) به کاررفته بود. هر دو تست شامل هر دو نوع سوالات چهار گزینه ای و درست و غلط بود. نتایج این مطالعه نشان داد که نوشتن سوالات و پاسخ ها به زبان اول آموزندگان تست را تسهل میکند. به عبارت دیگر استفاده از زبان فارسی در آزمون درک مطلب انگلیسی عملکرد دانش آموزان را بهبود می بخشد.
سحر خادمیان کلات ضرغام قپانچی
این مطالعه سعی دارد تا رابطه تفکر انتقادی و مهارت های شناختی را به عنوان دو عنصر مهم روانشناسی شناختی با کیفیت ترجمه متون ادبی و اقتصادی بررسی کند. صد دانشجوی سال آخر ترجمه که در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل هستند برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند و آزمون های تافل تفکر انتقادی و مهارت های شناختی از آنها گرفته شد. آزمون ترجمه ادبی و اقتصادی نیز برای تعیین سطح کیفیت ترجمه گرفته شد. یافته های حاصل از بررسی های آماری نشان داد که رابطه معنا داری بین تفکر انتقادی مهارت های شناختی و کیفیت ترجمه متون ادبی و اقتصادی وجود دارد به علاوه تفاوت های معنا داری بین میانگین های ترجمه ادبی نمرات مختلف تفکر انتقادی وجود دارد.
علی اصغر رضایی ضرغام قپانچی
the purpose of this quantitative study was to investigate the relation between efl teachers’ self-efficacy beliefs and their success. moreover, the study was an analysis of the teacher age, gender and years of teaching experience, to examine the manner in which these factors relate to teacher self-efficacy as defined by bandura (1997) and teaching effectiveness as evaluated by their own students. participants in this study were 34 efl teachers and 408 students from different public high schools in shirvan, iran. all the teachers completed the survey, teachers’ sense of efficacy scale (tses) (tschannen-moran & woolfolk hoy, 2001). students, on the other hand, completed the survey, characteristics of effective english language teachers (ceelt) (moafian & pishghadam, 2009) to provide a measure of their teachers’ teaching effectiveness. research revealed that teacher age and gender did not play a significant role in teacher self-efficacy level. findings also indicated that teacher age, gender, and years of teaching experience did not play a significant role in teacher’s success. however, the research indicated that the self-efficacy of teachers is significantly positively related to their teaching experience and success. among the subscales of self-efficacy, efficacy in student engagement (ese) was the best predictor of high school teachers’ pedagogical effectiveness.
بهشته شخصی دستگاهیان ابراهیم خدادادی
هدف از این مطالعه اعتبار سنجی پرسشنامه eltas توسط دانش آموزان پایه چهارم دبیرستان به منظور بررسی ارزشیابی های متفاوتی که دانش آموزان در رابطه با معلمین زبان انگلیسی خود دارند می باشد و به دنبال آن، این مطالعه سعی در آشکار کردن رابطه فاکتورهای به دست آمده از این پرسشنامه با موفقیت زبان انگلیسی دانش آموزان از طریق برگزاری آزمون استاندارد اسکیمایی دارد. از طریق انتخاب تصادفی دانش آموزان دختر و پسر ازمیان 6 ناحیه مختلف مشهد و دبیرستانهای مختلف، تعداد 1483 دانش آموز دختر و پسر(932 دختر و 551 پسر) در پایه چهلرم دبیرستان بین سنین 16 تا 21 سال انتخاب شدند. این انتخاب از میان 21 مدرسه دولتی، نمونه دولتی و غیر انتفاعی (شامل 11 دبیرستان دخترانه و 10 دبیرستان پسرانه) صورت گرفت. این دانش آموزان در رشته های علوم انسانی، ریاضی و تجربی مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه طراحی شده توسط خدادادی، فخرآبادی و آذر (2012) برای تمام 1438 دانش آموز اجرا شده و یک تست اسکیمایی زبان انگلیسی مربوط به کتاب سال چهارم دبیرستان برای 440 دانش آموز دختر و پسر (143پسر و 297 دختر) اجرا شد. همچنین رابطه نمره گزارش شده نهایی زبان سال سوم توسط دانش آموزان با کارایی معلمین زبان بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که 1) یازده فاکتور از این پرسشنامه خصوصیات معلمین زبان انگلیسی پایه چهارم دبیرستان را معرفی می کند که به ترتیب عبارتند از: صلاحیت داشتن، اجتماعی بودن، خبره، انسان دوست، برانگیزنده، سازمان یافته، واقع بین، منظم، دقیق و سر وقت، آشنا یی و تسلط به آزمونها، و آسان گیر. تمام این فاکتورها هم با پرسشنامه eltas رابطه معناداری را نشان دادند و هم با یکدیگر. در میان فاکتورهای به دست آمده، "صلاحیت داشتن و اجتماعی بودن" بیشترین رابطه را با یکدیگر نشان دادند. فاکتور" آسان گیری" کمترین رابطه را با "منظم بودن" نشان داد. 2) آزمون نهایی سال سوم دبیرستان دانش آموزان رابطه خاصی را هم با پرسشنامه eltas و هم با یازده فاکتور به دست آمده از ارزیابی 1483 دانش آموز نشان داد. 3) در میان یازده فاکتور به دست آمده، "صلاحیت داشتن، واقع بین بودن و آشنا یی و تسلط به آزمونها " بیشترین رابطه را با آزمون نهایی سال سوم دبیرستان نشان داد. بر طبق نتایج به دست آمده، پرسشنامه eltas ارتباط معناداری را با تست اسکیمایی (شامل 90 سوال) نشان نداد. این پرسشنامه رابطه معنادار و منفی را با نسخه مناسب و کوتاه شده تست اسکیمایی (شامل 39 سوال) نشان داد.
فاطمه حسینی ضرغام قپانچی
این مطالعه تلاشی است در جهت بررسی پاسخ های هیجانی به هشت رنگ (سیاه، سفید، زرد، آبی، قرمز، سبز، نارنجی، و بنفش) در رابطه با سیستم های پاسخ هیجانی (فیزیولوژی، رفتار، و روانشناسی) بر روی پانزده جوان زن و مرد در قم –ایران. تست های عصب شناسی؛ پرسشنامه های ارتباط رنگ و واژگان، و رنگ و احساس؛ و تست های واژگان زبان انگلیسی به منظور ارزیابی واکنش شرکت کنندگان به رنگ –خصوصا در بخش زبانی –انجام شد. نتایج کلی، حاکی از نقش موثر رنگ ها و به خصوص رنگ های آبی، نارنجی و قرمز بر حفظ واژگان بود. به طور کلی، نقش پیش زمینه ها و پس زمینه ها هم سان گزارش شد. با این وجود، شرکت کنندگان واژگان با پیش زمینه ی آبی را بهتر به خاطر سپردند. از طرفی، بهتر است از استفاده از رنگ های زرد و بنفش در حفظ واژگان اجتناب شود. یافته های تحقیق در درجه ی اول برای استفاده ی دانشجویان و مربیان در محیط های آموزشی مفید می باشد. همچنین این بررسی، بر پیشینه ی پژوهشی در حوزه های روان شناسی و عصب شناسی و به طور خاص تأثیر رنگ بر برانگیختگی و حافظه می افزاید. علاوه بر آن، نتایج حاصل از این پژوهش مورد استفاده ی طراحان و فعالان در عرصه ی تبلیغات و همچنین روانشناسان و عصب شناسان قرار خواهد گرفت.
محمد ناظمیان کاظم یوسفی
کتاب "ترجمه شفاهی، فنون و تمرین ها، نوشته ی جیمز نولان، از مترجمین حاذق است. وی که خود نیز سابقه ی حضور در همایش های مختلف را برای امر ترجمه داشته است، به گفته ی خودش، بر آن شد تا با نگارش این کتاب، به مترجمین شفاهی کمک کند تا در موقعیت ها و کنفرانس های مختلف، بتوانند از عهده ی ترجمه ی گفتار و سخنرانی های متفاوت بربیایند. این کتاب 18 فصل دارد. هر فصل، شامل یک مبحث در امر ترجمه است و در آخر هر فصل، تمرین هایی در خصوص حوزه ی مطرح شده در همان فصل ارائه شده است. تا با انجام آن ها دیگر تا حد زیادی دد آن حوزه ی به خصوص، به مهارت رسیده باشد.
زینب زاهدی کسرینه ضرغام قپانچی
1.0 overview it seems that grammar plays a crucial role in the area of second and foreign language learning and widely has been acknowledged in grammar research. in other words, teaching grammar is an issue which has attracted much attention to itself, and a lot of teachers argue about the existence of grammar in language teaching and learning. this issue will remind us a famous sentence from an english poet, shakespeare, “to be or not to be, this is the problem”. for many years language teaching was equated with grammar teaching ( nassaji & fotos, 2011). it was believed that language was basically composed of grammar rules and knowing those rules would be sufficient for learners to acquire the language. ( nassaji & fotos, 2011). in addition, many scholars (lewis, 1986 & hannan, 1989) have also given support to grammar instruction in esl and efl teaching and learning. according to hannan (1989), grammar is highly valuable as an important part of the study of language, of ideas, and of writing. moreover, he points out that grammar reflects the power and order of the human mind and it also helps us to understand the diversity of human culture. no one seriously asks the need for language students to develop a good control of learning grammar. according to ashley hastings and brenda murphy (2004), those who study english as a second or foreign language in order to use it in work or study, will find themselves at a serious disadvantage if their grammar is so weak that they cannot express themselves clearly and effectively. apparently, the weaker grammar is, the more introverted person will be. in addition, doughty & williams, and thornbury, (1998) claim that grammar is being rehabilitated and recognized for an essential, inescapable component of language use and language learning. 3 however, the necessity of teaching grammar is obvious for everyone these days, the question of how grammar is to be taught in order to be long-term , efficient, related to real life, and suitable for all learners with different learning style is at the heart of many researchers. the place and type of grammatical instruction within language learning has been the subject of language acquisition research and discussion for at least 40 years (ellis, 2001). as anning(1991)suggests, children are unique in what they bring to the learning experience but tend to draw on the same kinds of learning strategy. it means that we must think of learners as having individual differences and teacher must consider their learning style (dunn, 2000) and different intelligences (gardner, 1993). bas (2009) asserts, teachers must use modern teaching methods in their classroom in order to create an atmosphere in which pay attention to learners with different learning style. it is essential that the learning atmosphere must be “student-centered” so that the students can do the activities on their own or in other words, adopt the responsibilities of their own learning (abbott & ryan, 1999; bas, 2008; brooks & brooks, 1999; yurdaku, 2004). in this regard, it seems that among all kinds of teaching methods, direct instruction (engelmann, 1931) and multiple intelligences (gardner, 1983) are the two opposite pole based on their features. therefore, in this study, the researcher makes use of multiple intelligences and direct instruction as a means of teaching grammar; and hopefully, each of these instructions would be expected to help the learners’ learning grammar. 1.1statement of the problem zahedi (2014) believes that based on the her experiences in different foreign language institutes, the main problem of students in speaking is grammar. 4 as zahedi and ghapanchi (2014) assert, grammar has always been taught in a way that students show no interest to learn. some teachers focus on language forms presentation and explain the grammar rules and practice through drilling hold a traditional view of language teaching, while others prefer to teach grammar in the same way children learn their mother tongue. thus, learning grammar has always been the most important obsession for students and learning it efficiently has been an unreachable dream as well. thus, this study is likely to remove this obsession and make learning grammar easy for different learners with different learning styles. there have been many studies (e.g., pishghadam& moafian, 2008; hosseini, 2003; iranmanesh, 2005; motallebzade and manoochehri, 2008; zarei and mohseni, 2012) concerning multiple intelligences in iran, nevertheless, none of them has observed the effect of multiple intelligences and direct instruction on learning grammar. thus what the current study intends to do is to observe the effects of the two mentioned methods (multiple intelligences and direct instruction) on efl students’ learning grammar at elementary level. 1.2 significance of the study in recent years, teaching grammar traditionally and directly or regarding the multiple intelligences and indirectly has received so much attention to it (nazari, 2012). according to ellis (2009), indirect instruction provides learners with conditions under which they can infer the rules without awareness. thus, the result will be internalizing the pattern without having their attention focused on. on the other hand, direct instruction involves teaching a certain rule during the learning process and provides learners with the direct awareness of that rule (dekeyser, 1995). 5 as rothstein (2009) states, language teachers need to think how they can make grammar fun to learn really, really fun, and memorable and meaningful. thus, based on what was said, and due to the fact that english language plays an important role in educational system of iran and much of attention is given by people and society, the findings of the present may hopefully provide some opportunities to look differently at instruction. actually, it may show a clear way to the teachers for choosing the best method for teaching grammar. 1.3 purpose of the study this study aims to implement the two methods: multiple intelligences (focus on musical, visual, and linguistic) and direct instruction on iranian efl elementary students to identify the effects of each of the mentioned methods on learning grammar and to test which of the mentioned intelligences benefit grammar more. 1.4 research questions in this study five questions are to be answered. 1. is there any significant differences among the students’ learning grammar in three experimental groups (multiple intelligences) and a control group (direct instruction)? 2. does visual intelligence have any effect on the students’ learning grammar? 3. does musical intelligence have any effect on the students’ learning grammar? 4. does linguistic intelligence have any effect on the students’ learning grammar? 5. which of the three intelligences group has benefited the most from grammar instruction? 1.5 research hypotheses 6 the following research hypotheses were formulated based on the research questions: h0.1 there is no significant difference among the experimental groups and the control group with respect learning grammar. h0.2 visual intelligence has no significant impact on the students’ learning grammar. h0.3 musical intelligence has no significant impact on the students’ learning grammar. h0.4 linguistic intelligence has no significant impact on the students’ learning grammar.
مرتضی حیدرزاده ضرغام قپانچی
سوالات چند گزینه ای امروزه یکی از رایج ترین انواع آزمون ها است. رایج بودن این آزمون باعث آسیب پذیری آن در قسمت های زیادی شده است. بیشتر مطالعات انجام شده بر روی اشتباهاتی که ممکن است در طراحی این سوالات پدید آید صورت گرفته و بررسی ها بر روی ویژگی های معلمان که ممکن است بر روی این نوع تست ها اثر بگذارد چندان رایج نیست. هدف اصلی از این تحقیق بررسی رابطه بین خلاقیت معلمان زبان انگلیسی خراسا ن رضوی و آگاهی آنها از اشتباهات موجود در سوالات چند گزینه ای است. برای این منظور، محقق دو نوع پرسشنامه استفاده کرده است: اولی پرسشنامه خلاقیت عابدی (1363) و دومی یک تست چند گزینه ای برای بررسی آگاهی معلمان در مورد اشتباهات سوالات چند گزینه ای. سپس، از بین 750 معلم زبان انگلیسی در خراسان رضوی و در سال تحصیلی 1392-93، 150 نفر از آنان به طور اتفاقی انتخاب شدند. تمامی معلمان دارای مدرک لیسانس بودند. بررسی ها نشان داد که رابطه معناداری بین خلاقیت معلمان و آگاهی آنان از اشتباهات رایج در سوالات چندگزینه ای وجود ندارد. نتایج همچنین عدم وجود تفاوت معنا دار بین جنسیت معلمان و عملکرد آنها در دو تست خلاقیت و سوالات چند گزینه ای را تایید می کند. اگرچه تفاوت معنا داری بین رشته تحصیلی معلمان و عملکرد آنها در آزمون آگاهی از اشتباهات سوالات چند گزینه ای وجود داشت
امیر ابراهیمی قوژدی امید اکبری
این تحقیق به دنبال کشف ارتباط بین دو فاکتور روانشناسی (هوش هیجانی و خلاقیت) با ترجمه شفاهی هم زمان است. تعداد 80 دانشجو از دانشگاه امام رضا و موسسه آموزش عالی تابران در این تحقیق شرکت نمودند. دو آزمون روانشناسی برای سنجش متغیر روانی مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا پرسشنامه بار- ان به منظور سنجش هوش هیجانی و سپس پرسشنامه تورنس به منظور سنجش سطح خلاقیت شرکت کنندگان مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت نیز یک فایل تصویری بی بی سی برای دانشجویان پخش شد و از آنها خواسته شد تا به هر بخش گوش کرده و آن را به فارسی برگردانده و یادداشت نمایند. پاسخ های شرکت کنندگان به دو آزمون مذکور مورد ارزیابی و سطح هوش هیجانی و خلاقیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین عملکرد ترجمه شفاهی هم زمان آنها با استفاده از مدل ارزیابی ترجمه شفاهی امام (2013) مورد سنجش قرار گرفت. در نهایت به منظور کشف ارتباط بین متغیرهای مورد تحقیق؛ آزمون اسپیرمن انتخاب و داده ها در نرم افزار spss ارزیابی گردید. نتایج بررسی حاکی از ارتباط مثبت بین هوش هیجانی و ترجمه شفاهی و همچنین ارتباط مثبت بین خلاقیت و ترجمه شفاهی است. این نتایج می تواند کمکی برای سیستم آموزش به مترجمان شفاهی باشد. نتایج مذکور نشان می دهد که دانشجویان با میزان هوش هیجانی و خلاقیت بیشتر، مترجمان موفق تری خواهند بود و عملکرد بهتری در ترجمه شفاهی هم زمان خواهند داشت. از این رو برخی از آموزش های آنان می تواند به آموزش های روانشناسی اختصاص یابد. همچنبن نتایج این مطالعه می تواند در استخدام مترجمان شفاهی در سازمان ها و کنفرانس ها مورد بهره برداری قرار گیرد.
شیرین صالحیان امید اکبری
کتاب در باب ترجمه، اثر استر آلن و سوزان برنوفسکی منتشر شده در ماه می 2013 توسط نشریه کلمبیا است. نویسندگان در این کتاب به بررسی 18 مترجم با در نظر گرفتن نقش آثاری که این مترجمان ترجمه کرده اند میپردازند. کتاب به دو بخش تقسیم میشود: " مترجم در جهان" و " کار مترجم" این دو بخش مقالات همیشگی ترجمه و موقعیت خاص ادبیات بیگانه در جهان وسیع امروزی را مورد خطاب قرار میدهد. در این کتاب مقالات متعددی از نویسندگان مشهور آمده است. سبک نگارش این کتاب بسیار شباهت به مقاله ای پژوهشی دارد و در عین حال از جملات طولانی و زبان های گوناگون استفاده شده که فهم آن را با دشواری مواجه می کند. نویسندگان این کتاب در تدوین آن از منابع بسیاری بهره گرفته اند که این مقالات شامل زبانهای گوناگونی می شوند. این اثر به دو بخش تئوری و عملی تقسیم می شود که هر دو بخش بر روی تجربیات مترجمان تمرکز دارند. شیوه های مورد بحث در این کتاب تا حدی با یکدیگر متفاوتند که این تفاوت خود تاکیدی است بر وجود تواناییهای متنوع در میان مترجمان. بنابر این یکی از اهداف اصلی این کتاب بررسی ترجمه و مترجم از دیدگاه های مختلف است. اگرچه عواملی چون چند زبانگی، بدیع بودن موضوعات مطرح شده و گوناگونی مقالات بر پیچیدگی خواندن و درک آن افزوده است، ولی مطالعه آن برای دانش پژوهان ترجمه سودمند است. کتاب حاضر منبع تحقیقاتی مهمی برای دانشجویان ، پژوهشگران مطالعات ترجمه، ادبیات میان فرهنگی، و مطالعات فرهنگی است و اطلاعات ارزشمندی را در مورد مقوله ترجمه در اختیار خواننده قرار می دهد.
بهناز ذاکرالحسینی ضرغام قپانچی
this thesis attempts to measure learning styles, self efficacy and intrinsic motivation as predictors of iranian ielts reading comprehension. in order to address this issue, a quantitative study was conducted on some randomly selected intact students at ferdowsi university. these two groups were assigned as they were undergraduate (ba=91) and graduate (ma =74) students; they were all aged between 22 and 30. it was particularly hypothesized that the students taught according to the ielts would score higher in the post-test than in the pre-test and that there would be statistically significant differences at the level of .05 between the post-test mean scores of the experimental group and the control group. examining the variables of research- learning styles, self efficacy and intrinsic motivation as predictors of iranian ielts reading comprehension were used with the experimental group while the control group was exposed to traditional, non-communicative, instruction using structurally based methods, such as the audio-lingual method. a pre-test was administered to both groups at the beginning of the experiment to ensure that they had the same language background. at the end of the experiment, a post-test was assigned to both groups to determine whether the indicators had positively affected the students reading comprehension. the experiment lasted approximately seven weeks of the first semester of 2014.
فاطمه اسحاقیان ضرغام قپانچی
تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین نوع شخصیت و نحوه تدریس معلمهای زبان انگلیسی آموزشگاههای زبان درایران می پردازد. این تحقیق همچنین رابطه بین این مولفه ها و مولفه های دموگرافیک از قبیل جنسیت و سابقه تدریس معلم ها را در برمی گیرد. جامعه آماری این تحقیق 80 معلم آموزش زبان انگلیسی ( رده سنی بین 22 تا 45 سال) در آموزشگاههای زبان انگلیسی است
فتانه امیرپور بهزاد قنسولی
پیدایش روان شناسی شناختی در حوزه مطالعات ترجمه موجب تعییرات چشمگیری در موضوعات مورد تحقیق در حیطه ترجمه شده است. روان شناسی شناختی به مطالعه فرآیندهای رخ داده در ذهن انسان می پردازد و توجه مطالعات مربوط در زمینه ترجمه را از متن ترجمه شده به فرآیندهایی جلب می نماید که در ذهن بشر صورت می گیرد. مفهوم تمایل به ترجمه یکی از جنبه های روان شناسی است که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. رابطه این تمایل به ترجمه، به عنوان یک مفهوم نو در زمینه مطالعات ترجمه، با تیپ های شخصیتی افراد و استراتژی های کاربردی توسط آن ها هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است و این تحقیق به مطالعه این دو موضوع پرداخته است. بنابراین این پژوهش در صدد برآمده است تا به بررسی رابطه بین سطح تمایل به ترجمه و تیپ های شخصیتی دانشجویان فوق مترجمی بپردازد و همچنین تاثیرات سطح تمایل به ترجمه دانشجویان را بر روی استراتژی های به کاربرده توسط آن ها مورد مطالعه قرار دهد. این تحقیق به عنوان یک پژوهش چند روشی در وهله اول به تجزیه و تحلیل داده هایی کمی می پردازد که از تکمیل دو پرسش نامه تمایل به ترجمه و سنخ نمای فارسی مایرز بریگز به دست آمده است. در این مرحله از تحقیق، با استفاده از تست آنالیز یک طرفه رابطه بین سطح تمایل به ترجمه دانشجویان فوق مترجمی و تیپ های شخصیتی آن ها، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این بررسی به عدم وجود رابطه بین این دو متغییر اشاره می کند. با این وجود، تعدادی از تیپ های شخصیتی از نمره میانگین و نمره تمایل به ترجمه بالایی برخوردار بودند و دلیل آن وجود ویژگی های شخصیتی خاص در افرادی با این تیپ های شخصیتی است که موجب می شوند برای انجام کار ترجمه تمایل بیشتری از خود نشان دهند. علاوه بر این، در مرحله کیفی این پژوهش استراتژی های ترجمه دو دانشجو با سطح پایینی و دو دانشجو با سطح بالایی از تمایل به ترجمه با استفاده از روش برون فکنی اندیشه، استخراج گردیده است. تعداد این استراتژی ها مشخص گردیده و در ابتدا طبق هفت زیر مجموعه و سپس این هفت زیر مجموعه طبق دو زیر مجموعه دسته بندی شدند. نتیجه بررسی استراتژی ها این واقعیت را نمایان می سازد که این مفهوم تمایل به ترجمه بر روی کاربرد استراتژی ها توسط هر دو گروه از دانشجویان و همچنین تعداد آن ها تاثیر گذار می باشد.
بهناز طالبی زاده ضرغام قپانچی
abstract previous studies on willingness to communicate (wtc) have shown the influence of many individual or situational factors on students’ tendency to engage in classroom communication, in which wtc has been viewed either at the trait-level or situational level. however, due to the complexity of the notion of willingness to communicate, the present study suggests that these two strands are inseparable and should be investigated holistically in order to get more meaningful and comprehensive influential factors on wtc. to this aim, learners’ big five personality traits and their trait-like wtc was investigated through administering questionnaires, then pearson-product moment formula and structrual equation modeling (sem) were employed respectively to see whether there is any correlation between their personality traits and their willingness to communicate in the second language (l2 wtc) and to check which personality trait among students could predict their wtc the most. furthermore, observations and semi-structured interviews were done to probe students’ perceptions and opinions about the favorable personality traits of professors which could influence their wtc as a situational factor. the results revealed that, students’ personality was significantly related to their l2 wtc and openness to experience was the best predictor of students’ willingness to communicate. then, the transcribed interviews were imported to nvivo 8 program for encoding the documents and uncovering subtle trends and patterns through sophisticated query tools, and then a comprehensive model was designed to illustrate the situational influential factors on students wtc. professors’ personality along with some other factors were found to be quite influential on students’ wtc, and the factors underlying the professors’ openness to experience were most frequently stated by the students as influential factors on their willingness to communicate in the second language.
شیما مقصودی مود رجبعلی عسکرزاده طرقبه
رساله ی حاضر تلاشی است برای بررسی مبحث ایدئولوژی در ترجمه ادبی و تاثیرات آن بر کار مترجم، اعم از گزینش واژگان و ساختارهای دستوری؛ با تمرکز بر تحلیل انتقادی گفتمان در متن مبدأ و متن مقصد، که در این رساله متن مبدأ رمان داغ ننگ اثر ناتانیل هاوثورن و ترجمه فارسی سیمین دانشور به عنوان متن مقصد مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل رمان های مورد نظر به طور عمده بر اساس مدل پیشنهادی فرحزاد(2007) برای سنجش و تحلیل ایدئولوژی در متون ترجمه شده در سطح واژگانی و ساختار های دستوری صورت گرفته است.
سعید آژند ضرغام قپانچی
this study aimed at examining the effects of iranian efl learners’ anxiety, ambiguity tolerance, and gender on their preferences for corrective feedback (cf, henceforth). the effects were sought with regard to the necessity, frequency, and timing of cf, types of errors that need to be treated, types of cf, and choice of correctors. seventy-five iranian efl students, twenty-eight males and forty-seven females, at kish language institute in mashhad, participated in the study. the participants’ proficiency levels varied from the intermediate to advanced. they were assigned to either a low anxiety group (n=32) or a high anxiety group (n=43) based on their language anxiety scores. according to the learners’ scores on the ambiguity tolerance questionnaire, they were assigned to either a low ambiguity tolerance group (n=32) or a high ambiguity tolerance group (n=43).the data from anxiety scale and cf questionnaire showed that the observed differences between high, and low-anxiety groups, regarding necessity and timing of cf were significant. with regard to the frequency of cf, types of errors, methods of cf, and the delivering agents of cf, the students shared almost similar ideas regardless of their anxiety levels. the data from ambiguity tolerance scale and cf questionnaire revealed that students in both groups agreed that errors should be treated and they had relatively similar ideas about the timing of cf, methods of cf, and the choice of correctors; however, compared with students in high-ambiguity tolerance group, low-ambiguity tolerance students needed more corrections, regarding their frequent and individual errors. with regard to gender, male and female learners had different ideas considering the timing of cf. male learners had a higher tendency toward delayed error correction. on the other hand, considering immediate error correction, female learners had a significantly higher mean than male learners.
بهروز مرزبان ضرغام قپانچی
تئوری بی نظمی حدود دو دهه است که حوزه آموزش زبان انگلیسی را تحت تاثیر قرار داده است. پویایی کلاس موضوع اصلی این تحقیق است و رابطه ی آن با دو ساخت روانشناختی انگیزش شغلی معلم و ریسک پذیری، از طریق روش های کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. شرکت کنندگان این تحقیق مدرسین زبان انگلیسی بودند که از میان موسسات خصوصی انتخاب شده بودند. 175 مدرس زبان نمونه هدف این تحقیق بودند که از این میان 98 نفر آنها برای مرحله اصلی انتخاب شدند. در این فرایند عواملی مانند سن، جنسیت، تجربه کاری و وضعیت تاهل نیز مورد بررسی قرار گرفتند و رابطه آنها با انگیزه و ریسک پذیری مدرسین زبان انگلیسی روشن شد.
فاطمه حاجی میرزا ضرغام قپانچی
این تحقیق تلاشی است برای بررسی تاثیر خلاصه نویسی بعنوان یک راهکار یادگیری زایشی روی عملکرد زبان آموزان در درک مطلب به طور کلی و همچنین به طور خاص روی سوالات مختلف آن از جمله سوالات صوری، ارجاعی و استنباطی. آزمایش شوندگان در این تحقیق، 60 دانش آموز پیش دانشگاهی بودند که به دو گروه شاهد و تجربه گروهبندی شدند. به هر دو گروه متون یکسانی در طی 10 جلسه توسط خود محقق آموزش داده شد. در گروه شاهد، زبان آموزان به طور اتوماتیک راهکار ترجیحی خودشان را استفاده کردند. اما گروه تجربه، راهکار خلاصه نویسی پاراگراف ها را آموزش دیدند. سپس از همه آزمایش شوندگان پس آزمونی بعمل آمد تا فراگیری متون آموزش داده شده بررسی شود. نتایج حاصله نشان داد که استفاده از خلاصه نویسی هیچگونه تاثیر معنی داری روی عملکرد زبان آموزان در سوالات صوری و استنباطی نداشته است. اما در مورد سوالات ارجاعی، نتایج تاثیر معنی داری را برای استفاده از خلاصه نویسی نشان دادند. از طرفی گرچه تفاوت حاصله در سوالات صوری و استنباطی از لحاظ آماری معنی دار نبود اما نتایج، تاثیر معنی داری برای استفاده از خلاصه نویسی روی مجموع سه نوع سوال را اثبات کرد. تحقیق حاضر در حقیقت توانست راجع به ماهیت سوالات و سطح لازم پردازش اطلاعات برای این سوالات، نیز سخن بگوید. این مطالعه به طور کاملاً غیر مستقیم، نشان داد که سطح پردازش خواندن با حرکت از سوالات صوری به ارجاعی و استنباطی افزایش می یابد. واژگان کلیدی: خلاصه نویسی- درک مطلب- زبان آموز- سوالات صوری- سوالات ارجاعی- سوالات استنباطی