نام پژوهشگر: عبدالله رسول نژاد
سهیلا محمودی محمد رضا عزیزی ÷ور
گروهی از ادبای لبنانی و سوری در اوائل قرن بیستم در پی شرایط سخت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وطن، راه مهاجرت به غرب را در پیش گرفتند. ادبیات دسته ای از این مهاجران که به ایالات متحده ی آمریکا مهاجرت کرده بودند، به ادبیات مهجر شمالی معروف گشت که در سال 1920 میلادی گروهی از آنان جماعتی با نام الرابطه القلمیه را تشکیل دادند. این جماعت با الهام از ادبیات آمریکا و در پی مطالعاتی که بر روی آثار شعرا و ادبای غرب و شرق داشتند، برای بیان و انتقال افکار و اعتقادات خویش شیوه ای رمانتیکی در پیش گرفتند. آنها در واقع به دنبال تغییر و تحول در ادبیات کلاسیکی و سنتی ای بودند که جوابگوی تمامی خواسته هایشان نبود. از مهمترین موضـوعاتی که در اشـعار این شـاعـران به آن توجـهی خـاص شـده اسـت، طبـیعت است که وسیع ترین جایگاه را در میان اشـعار آنـها دارد. توجه بسـیار این دسـته از شاعران به طبیـــعت در درجه ی نخست به دلیل علاقه ی بسیار زیاد آنها به طبیعت بود. اما در کنار این علاقه، گرایش های رمانتیکی و طبیعت زیبای وطن و یادآوری آن در ذهن و جان این شاعران به این توجه می افزود. دلیل مهم دیگری که شاعران الرابطه القلمیه طبیعت را به عنوان کعبه ی آمال خویش برگزیدند، جامعه گریزی آنان بود. زیرا قید و بنـد ها و معایبی را که در جامـعه می دیدند آنها را بیش از پیش به سمت آرامش و سادگی ای می کشاند که فقط در آغوش طبیعت آنرا می یافتند. شاعران الرابطه القلمیه بر خلاف سنت رایج در ادبیات عرب، موضوع طبیعت را به عنوان یکی از اغراض شعری برگزیدند و بیشتر آنها آنرا محلی برای تأمل و ژرف اندیشی و جایگاهی برای تجلی ذات الهی می دانستند و در سایه ی این اعتقاد نظریه ی وحـدت وجود را در تمـامی پدیده های آن متــجلی می ساختند. به دنبال این اعتقاد نظریه ی تناسخ نیز بیش از پیش در آثار آنها نمود می یافت. آنان در این مسـیر به طبــیعت شخصــیت می بخشیدند و همواره از انسان ها می خواستند در اعمال و رفتار خویش از طبیعت بیاموزند. از میان پدیده های گوناگون طبیعت، جنگل در بسیاری از آثار این دسته از شاعران از محبوبیت خاصی بر خوردار است. دیدگاه آنها به جنگل و سایر پدیده های طبیعت با دیدگاه شاعران کلاسیک بسیار متفاوت است و به کنه و عمق این پدیده ها بیشتر از ظاهرشان توجه نشان می دهند. به همین خاطر، هم ظاهر و هم باطن این اشعار با اشعار شاعران قدیم در مورد طبیعت تفاوت های بسیاری دارد که آنها را از دیگران متمایز می گرداند و بیشتر آنها را در جایگاهی قرار می دهد که جزء تأثیر گذارترین شاعران معاصر عرب به شمار آیند.
محمد گنجی جمیل جعفری
آن چه درنیمه نخست سده 2ق/8 م نمودار شد واز آن به جریان به اصطلاح میهن پرستانه "شعوبی" یاد می شود، در حقیقت نتیجه رفتارتعصب آمیزاعراب از یک سو وتمایلات قدرت طلبانه اشرافیت ایرانی و حس استقلال طلبی آنها از دیگر سو و بهره برداری سوء مخالفین اسلام از این دو پدیده می باشد. هواداران شعوبیه علیه فشارهای سیاسی ومعنوی عربها مبارزه می کردند و برای احیای سنتهای ایرانی تلاش می کردند. اگرچه آتش شعوبیت در بین ایرانیان از اواخر قرن چهارم هجری رو به خاموشی گرایید، با این حال از آن زمان همواره شعله هایی از زیر خاکستر آن آگاهانه یا ناآگاهانه از جانب عده ای مغرضانه یا بی غرض برانگیخته شده است و در سده اخیر شاهد برآمدن احساساتی نوپدید هستیم که محققان عرب و ایرانی از میان اسنادی ظاهراً شعوبی در سده های اولیه اسلامی به نسل جدید منتقل کرده اند و حاصل آن رویارویی و جبهه گیری ایرانی و عرب علیه یکدیگر بوده است. براستی چه اتفاقی دراین بین افتاده است که میان دو ملت همسایه و همکیش، خندقی چنین ژرف پدید آمده است که حتی دانشمندان و روشنفکران آنها نیز به صرف نام و نشانشان، مقابل هم قرار می گیرند، سخنان درست همدیگر را می آلایند و از انصاف و عقل دور می شوند. اکثر پیش قضاوتهای این افراد مستند به چند بیت شعر از اشعار شاعران شعوبی ایرانی می باشد. این عامل ما را بر آن داشت تا با بررسی اشعار شعوبی، بیهوده و بی اساس بودن این نزاعات را بنمایانیم. این تحقیق که به بررسی ادبیات شعری شعوبیه پرداخته است از چهار فصل تشکیل شده است. فصل اول آن کلیات تحقیق می باشد شامل؛ مقدمه، طرح مسئله، سوالات تحقیق، پیشینه و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، شیوه انجام تحقیق و بیان جامعه آماری. فصل دوم تاریخچه ای از پیدایش تفکر شعوبی و ذکر فعالیتهای آنها در تقابل با اعراب و سرانجام آن و فصل سوم که به تجزیه و تحلیل ادبیات شعری شعوبیه در دو بخش شاخصه های شعری شعوبیه و تأثیرات برآمده از این تفکر در شعر عربی پرداخته شده است.
معصومه حاتمی جمیل جعفری
نزار قبانی شاعر سوری تبار، به عنوان یکی از سرآمدترین و معروف ترین شاعران نوگرای معاصر عرب مطرح است. شاعری که با صداقت بی نظیر خود مرزها را درنوردید، به طوری که جهانی ترین شاعر عرب نام گرفت. هنگامی که نخستین دیوان شعری اش را در سن 21 سالگی منتشر ساخت، موجب سر و صدای فراوان گردید. در ابتدا شعرهای عاشقانه اش را به شیوه قدما و کلاسیک سرود و سپس در عرصه شعر نو به فعالیت خود ادامه داد. نزار، مبدع شیوه ی زبانی مخصوص به خود است، زبان سومی که مابین زبان فصیح و زبان عامیانه است. اشعار او در دو عرصه ی سیاسی و اجتماعی قابل بررسی است. در قصائد اجتماعی، ضمن دفاع از حقوق فراموش شده زن و تصحیح اندیشه حاکم بر جامعه، با زبانی نیشدار سستی و عقب ماندگی جامعه ی عرب را مورد انتقاد قرار می دهد. شکست حزیران در سال 1967 میلادی نقطه ی عطفی در شعر او به شمار می آید، که موجب می شود از شاعر زن به شاعر سیاست تبدیل گردد. از این پس، وی شاعری نکته بینی است که هیچ یک از وقایع سیاسی جامعه ی عرب، از شکست اعراب و مسأله فلسطین گرفته تا عملکرد حاکمان سیاسی، از دید او پنهان نمی ماند. او شاعری متعهد به قضایای اجتماعی و سیاسی جامعه و کشورش است که می کوشد، با زبانی روان و نزدیک به مردم، مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه اش را مورد بررسی قرار دهد و ضمن بیان ضعف ها و مشکلات، به حل و درمان آن بپردازد.
داود گرگیج زرین پور عبدالله رسول نژاد
چکیده یکی از مباحث مهم فقه اللغه که در طول تاریخ اندیشمندان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده است فروق اللغه می باشد. علما در ذیل این مفهوم در صدد یافتن معانی دقیق و ظریف میان کلماتی هستند که تا حدودی از نظر معنایی به هم نزدیک اند و این تقارب باعث شده بسیاری از سخنوران آن ها را مترادف همدیگر تلقی کنند و از تفاوت های ظریف میان آن ها غافل شوند. اما قرآن کریم که معجزه جاوید الهی می باشد، به این موضوع توجه کرده و مخاطبان خود را به فهم تفاوت موجود بین واژه ها تشویق نموده است و از آن ها خواسته است که با دقت و حساسیت واژگان و عبارات را استفاده کنند. از رهگذر دریافت این تفاوت های ظریف و دقیق، به شیوه نوین تفسیری می رسیم که امروزه مورد توجه و تأئید مفسران و محققان گشته است و آن تفسیر موضوعی می باشد. در این شیوه تفسیری محققان واژگان، موضوعات قرآنی، سوره ها و نهایتاً کل قرآن مورد بررسی قرار می دهند. سه مفهوم فکر، ذکر و شکر نقش اساسی و مهمی در انتقال مفاهیم مورد نظر قرآن کریم دارند. به ویژه اینکه مفهوم فکر، بیست و هفت واژه از واژگان قرآن را به خود اختصاص داده که نشان از اهمیت تدبر و تفکر دارد. اما این تفکر درجات و شرایط و ابعاد گوناگون دارد. به همین منوال ذکر و شکر نیز بازتاب گسترده ای در قرآن کریم دارند. در این پژوهش سعی شده پس از تعریف فروق اللغه، ترادف و تفسیر موضوعی در حد توان به تحلیل و بررسی مفاهیم فکر و ذکر و شکر از منظر لغت شناسی پرداخته شود و سپس جوانبی از بازتاب این مفاهیم در قرآن کریم در قالب تفسیر موضوعی گنجانده شده است. از نتایج این پژوهش این که اعتقاد به ترادف در قرآن کریم با اعجاز این کلام جاویدان در تضاد است. و یکی از راه های کشف معنای دقیق واژگان، بررسی آن ها در قالب عبارت و به صورت تفسیر موضوعی می باشد. الفاظ مورد بحث در گذر زمان از معنای محسوس به سمت معنای مجرد و عقلی تغییر دلالت داده اند. فکر و ذکر و شکر سه مفهومی هستند که با یک تسلسل منطقی در قرآن به کار رفته اند و در جای جای قرآن از اهمیت و بازتاب هر یک از این موارد در زندگی بشر سخن به میان آمده است.
شلیر فتحی هادی رضوان
آوارگی، توسعه طلبی و فکر دست یازیدن به سرزمین های که بتواند مغولان تشنه کام ونیازمند به فرهنگ وتمدنی اصیل را سر وسامان بدهد،از جمله انگیزه های تاخت وتاز این بیگانگان به سرزمین های متمدن اطراف محسوب می شود. دراین زمان ایران زمین و سائر سرزمین های عربی همچون بغداد مهد تمدن وقبله گاه علم وادب به شمار می آمد.لذا مغولان سلسله حملات خود را نخست در سال616 ه .ق متوجه ایران زمین گردانیدندوپس از انجام قتل وغارت و ویرانگری های بسیار به حملات خود در سرزمین همسایه یعنی بغداد در سال 656 ه .ق ادامه دادند و از انجام هر نوع فاجعه ای درآن دریغ ننمودند.این در حالی بود که سرزمین های عرب از مصیبت هاو بلایای طبیعی وغیر طبیعی همچون وقوع زلزله های متوالی وقحطسالی وجنگ های صلیبی رنج می بردند.حال،شعر زبان رسای ادبیات این دوره همچون عنصری از دل فرهنگ وتمدن این دو حوزه ی شعری از مجموعه عواملی تأثیر پذیرفت که شناخت این دسته ازعوامل به نحوی باعث قضاوت درست ادبی در مورد شعر آنها می شود.تا آنجایی که عوامل تأثیرگذار برشعر فارسی به ترتیب1- حرکت پخته ی شعر وشاعران این دوران است که درادامه ی جنبش شعری دوره ی سلجوقی-وحضور شاعران منتقد اجتماعی وباقی ماندن مراکز کوچک ادبی اثرگذار درنواحی داخلی ایران تبلور می یابد -2 - تکامل تدریجی غزل3- اصیل ماندن روح تصوف در دامان شاعران ایرانی4- قرارگرفتن تصوف دربستر غزل5 – عدم غفلت شاعران بزرگ از مطرح نمودن مباحث اجتماعی در شعر شاعرانی همچون مولوی،سعدی وحافظ6- فراغت داشتن اغلب شاعران پارسی زبان در شعر و شاعری است.وعوامل تأثیرگذار برشعرعربی پس از حمله ی مغول1- وحشت وهراس عمومی شعراءکه شامل هجرت گسترده شعراءبه مصر و شام بویژه مصر و نزول مصائب متعدد واثرآن درتغییر تدریجی فرهنگ شاعران و از دست-رفتن بخش وسیعی از میراث علمی وادبی وتلاش فرهیختگان جامعه برای بازسازی آن است2- تمرکز برتقویت نثروبازتاب عناصرحاکم برنثر درشعر3- تقلید ازقصیده ی برده بوصیری واثرآن درظهوربدیعیات4- قرارگرفتن شعر صوفی در بستر شعردینی5- افول الفاظ وتعبیرات شعری6- فراغت نداشتن شاعران عربی و روی آوردنشان به مشاغل وحرفه های گوناگون می باشد.
عثمان نقشبندی سیّدهادی رضوان
چکیده علم نحوِ زبان عربی، یکی از علوم مهمّ اسلامی است به دلیل آن که این علم، بخش بزرگی از دستور زبان قرآن است، و قرآن هم کتاب دینی انسانهای فراوانی بر روی کره خاکی اسف. این علم، از همان سده های آغازین اسلامی، و به واسطه گسترش سریع اسلام و نیاز تازه مسلمانان از ملّتهای دیگر به فهم زبان دین تازه، رشد و توسعه و تکامل یافت و بسیار مورد توجّه علمای مسلمان، اعمّ از عرب و غیر عرب قرارگرفت؛ که یکی از ملّتهای مسلمانی که بیشترین و مهم ترین و موثّرترین خدمتها را به این علم کرد، ایرانیان بودند و این دانش جایگاه ویژه ای در میان عالمان ایرانی یافت؛ چنان که از میان آنان نحویان تأثیرگذار و مبرّزی، همچون "سیبویه" و "خلیل" ظهور کردند. خدمتهای ایرانیان به علم نحو همچنان و تا قرن حاضر هم ادامه پیدا کرد و نحویان، کتابهای زیادی، چه کوچک و چه بزرگ و چه منثور و چه منظوم، در علم نحو پدید آوردند. یکی از این آثار ـ که در واقع، ادامه کوشش صدها ساله علمای ایران در خدمت به زبان و نحو عربی است ـ کتاب "الألفیّه المسعودیّه" از سیّدمسعود هاشمی (1364ـ 1315 ش)، از عالمان و شاعران و ادبای معاصر کردستان ایران است، که از جمله آثار فراوان به جامانده از او و منظومه ای عربی است در هزار و هفتاد بیت در بحر رجز و تاکنون ناشناخته مانده و هنوز رخسار آفتاب به خود ندیده است. در پژوهش حاضر، سعی شده است که: نخست، منظومه مذکور و مولّف آن، به طور جامع معرّفی و سپس بخشی از آن شرح و تفسیر شود؛ و در جهت این هدف، چنین عمل شده است: الف) در آغاز، در مقدّمه ای، مولّف و کتاب او و روش کار وی معرّفی شده و در ادامه، به اختصار، درباره علم نحو در جهان اسلام و ایران، با ذکر مشهورترین نحویان و کتب و منظومه های نحوی و نحو در شعر فارسی سخن رفته اسف. ب) بخشی از منظومه، از روی نسخه منحصر به فرد آن که با اطّلاع ناظم استنساخ شده و به تأیید و تصحیح خود او هم رسیده است، آورده و بعد از اعراب گذاریهای لازم، لغات و مفردات غریب برخی ابیات معنی شده، و سپس، حاصل سخن بیت یا ابیات ـ یا مستقلاً و یا در ضمن بحث از موضوع ـ همراه با ذکر اقوال و منابع و گاهی شواهد موضوع، به نثر به دست داده شده و اگر مورد جدید یا سخن و ترجیحی از ناظم موجود بوده، ذکر شده و در جاهایی، سخن کتاب با کتب همانندش مقایسه شده اسف. ج ) در پایان هم، فهرست منابع شرح ارائه شده اسف. از آنجا که هدف اصلی از این پژوهش، معرّفی و شناساندنِ منظومه مزبور و جلوگیری از نابودی آن بوده، چنان که گفتیم، تنها بخشی از آن نقل و به دلایل زبانی به عربی شرح شده و از این رو، به آن قسمتهایی که از آن حذف شده، با علامت سه نقطه ( … ) اشاره شده است و باید یادآوری کرد که این منظومه، شایسته تحقیقات وسیع تر و کامل تر و درخورِ شرح و انتشار کامل به نظر می رسد.
پرستو اصغری عبدالله رسول نژاد
چکیده استفاده از قصه ها و داستان ها برای بیان مقاصد و اهداف مورد نظر خویش، از جمله کارهایی است که شاعران در زبان ها و فرهنگ های مختلف و در دوران های گوناگون به آن پرداخته اند. شاعران مسلمان و غیر مسلمان نیز، از این قاعده مستثنی نبوده اند. آنها به خوبی از تأثیر عمیق و والای کتاب آسمانی قرآن در ذهن و جان مخاطبان خویش آگاه بوده اند و به همین سبب برای بهره بردن از آن در نوشته ها و سروده های خود، به این منبع درخشان چشم دوخته و از داستان ها، نکته ها و ویژگی های ادبی، هنری و فنی آن بهره ها برده اند. یکی از این داستان ها، داستان یوسف (ع) است که به تعبیر خود قرآن «أحسن القصص» داستان های قرآنی است. این داستان با برخورداری از ویژگی ها و زیبایی های هنری و نیز محتوا و مفهوم عمیق و فراگیری که دارد، برای بسیاری از شاعران الهام بخش سروده ها و اشعار بسیار زیبایی است که هر کدام با توجه به زمینه ی ذهنی شاعر در جای خود قابل بررسی و تأمل است. این پژوهش جنبه های مختلف داستان یوسف (ع) را بیان کرده و بازتاب این داستان زیبا در اشعار شاعران معاصر عرب را مورد برسی و کنکاش قرار داده است، بازتابی که می تواند شامل جنبه های ظاهری یا معنوی داستان باشد و یا در قالبی گسترده تر با نام تناص (بینامتنیت) قرار گیرد. با توجه به اشعار بررسی شده می توان گفت: در سال های نخستین دوران معاصر استفاده ی شاعران از داستان یوسف (ع) بیشتر به جنبه های آن محدود شده است، اما هر چه به دوران معاصر نزدیک تر می شویم بهره مندی شاعران بیشتر در حوزه ی تناص قرار می گیرد و شاعران، جنبه های مختلف داستان را در مقاصدی چون قضیه ی فلسطین، خیانت کشورهای عرب زبان به آرمان مردم فلسطین و ... قرار می دهند. واژگان کلیدی: قرآن، یوسف (ع)، شعر معاصر، تناصّ
ثریا نقشبندی عبدالله رسول نژاد
رئالیسم یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه ی هنر، فلسفه و ادبیات است. رئالیسم یا واقعگرایی که معادل عربی آن «الواقعیه» است به معنای نسبت دادن به واقع یا واقعیت می باشد. این اصطلاح از فلسفه به حوزه ی نقد و ادبیات راه یافته است. ادبیات به مفهوم عام و شعر به مفهوم خاصش مولود شرایط و عوامل متعدّدی است که از میان آن ها می توان به شرایط تاریخی و جریان های اجتماعی اشاره کرد. ادیب موفق کسی است که با فضای اطراف و روز خود هماهنگ باشد. ادبیات و جامعه رابطه ایی دو سویه دارند. گاه مسائل اجتماعی دستمایه ی آفرینش آثار ادبی می گردد و گاه آثار ادبی بوجود آورنده ی تغییر و دگرگونی در جامعه می شود. عمر ابو ریشه یکی از آن شاعرانی است که با توجه به وضعیت موجود در جامعه توانسته است واقعیت های موجود در جامعه اش را با زبان شعر بیان کند. این پژوهش به روش تحلیلی محتوایی به مظاهر واقعگرایی در شعر ابو ریشه می پردازد و ابو ریشه را بعنوان اصلاح گر اجتماعی معرفی می کند. نظر به اینکه شاعر بیشتر به سبک رومانتیسم متمایل بوده، استخراج و تحلیل قصائدی که به سبک واقعگرایی سروده است، از اهداف این پژوهش می باشد؛ از جمله ی این واقعیت ها که شاعر به آن پرداخته است ترسیم چهره ی یتیم، جایگاه زن، بیان فاصله ی طبقاتی، تشریح اوضاع ملت و ... است که بطور مفصل به آن ها پرداخته ایم. *********************** کلید واژه ها: واقعگرایی، عمر ابو ریشه، شعر
نادر مصطفایی راد عبدالله رسول نژاد
امروزه، ادبیات تطبیقی، شاخه ای مهمّ از ادبیات جهان است. این شاخه، به مقایسه ی ادبیات ملل مختلف جهان و تأثیر و تأثّر آن ها بر یکدیگر می پردازد. این تأثیر و تأثّر میان دو ملّت عرب و کُرد، در حوزه های مختلف، به ویژه در حوزه ی ادبیات شفاهی به وضوح به چشم میخورد. این پژوهش، درصدد است با مطالعه در حوزه ی ضرب المثل ها ـ که یکی از شاخه های مهم فولکلور هر ملّتی به شمار می رود و در گستره ی ادبیات از نقش و جایگاه والایی برخوردار است ـ به بررسی تطبیقی این ضرب المثلها بپردازد. پژوهش حاضر، که به روش تحلیلی ـ توصیفی است به مقایسهی امثال عربی و کُردی از نظر محتوا و مضمون پرداخته و روشن نموده است که این امثال، به دلیل اشتراکات فرهنگی، تجربه های مشترک دو ملّت، نزدیکی جغرافیایی و شیوهی زندگی، دارای مضامین بسیار نزدیک به هم بوده است. و شباهت های ساختاری آن ها نیز قابل توجه میباشد. پژوهش در این زمینه، علاوه بر ارزش ادبی، ما را در شناخت شیوههای مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی، اعتقادی دو ملّت یاری مینماید و از سویی دیگر بیانگر تعاملات فرهنگی بین این دو ملّت و روابط نزدیک آنها در طول تاریخ میباشد. این روابط، موجب تأثیرپذیری متقابل آنها بر یکدیگر شده است که البتّه در این میان، تأثیرپذیری زبان و ادبیات کُردی از عربی به سبب ظهور و گسترش اسلام و تلاش برای یادگیری زبان قرآن از سوی ملّت مسلمان کُرد و ترجمه و تألیف کتب اسلامی و نیز بیان اشعار عربی توسط شاعران کُرد، بیشتر بوده است.
سعدی اسعدی عبدالله رسول نژاد
فخر یکی از فنون شعر غنایی است که شاعر در آن به ویژگی های بارز و برجسته ی خود و قومش می بالد و همواره از این غرض برای ارضای تمایلات درونی خود و دفاع از قوم و قبیله اش سود می جوید. این فنّ در ادوار گذشته ی ادبیات عرب بابی وسیع را به خود اختصاص داده است و دلیل اصلی آن منازعات و درگیری های قومی و تعصّبات قبیله ای بود. همچنین با پیشرفت و توسعه ی قلمرو اسلامی مضامین دیگری بر مضامین سابق افزوده شد و فخر به علم وادب و دستاورد های تمدّنی از بن مایه های دیگر آن شد. اما با گذشت زمان به ویژه در دوره ی مملوکی از قوت فن فخر کاسته شد و مانند ادوار گذشته بابی گسترده و وسیع بدان اختصاص نیافت و اگر نمونه هایی از این فن قابل مشاهده است بیشتر به صورت مقطوعات شعری یا ابیات پراکنده در لابه لای سایر اغراض شعری می باشد. در بین انواع مختلف فخر، نوع ادبی آن همچنان در لابه لای اشعار مورد توجه شعرا وادبا قرار گرفت و نوع قبیله ای آن در شکل و مضمون تابع فخرهای دوره ی جاهلی بود. اما اوایل دوره ی مملوکی و اواخر دوره ی ایّوبی از پر رونق ترین ادوار حماسه در ادب عربی بود و علّت اصلی آن نبردهای طولانی بین مسلمانان با صلیبی ها و قوم تاتار بود. نگارنده در این رساله، رابطه ی فخر با مدح و هجا را توضیح می دهد سپس علل و زمینه های اجتماعی و روانشناسی آن را به صورت اجمالی بیان می کند. به دنبال آن سیر تحوّل فخر از جاهلی تا عصر مملوکی با شواعد شعری و با روش تحلیلی توصیفی مورد نقد و بررسی قرار می دهد، و سرانجام اشعار فخری چند تن از نمایندگان برجسته ی فخر در این دوره را شرح وبسط قرار می دهد. تقلید شاعران برجسته ی این دوره از فخریات متنبّی و اخذ مضامین و اقتباس از آن ها، تکراری بودن مضامین شاعران و ضعف فخر قبیله ای و دولت شعر از نتایج این بحث می باشد.
سودابه خسروی زاده حسن سرباز
چکیده هر عمل داستانی را عناصری تشکیل می دهد که دوام و بقای آن اثر به حضور و فعالیت تمامی آن عناصر وابسته است. برخی از این عناصر جزء جدایی ناپذیر و اساسی کار داستانی به شمار می رود و از نقش و اهمیت بیش تری در رمان برخوردارند، مانند: شخصیت، حوادث، پیرنگ، زمان و مکان. زمان را می توان چهارچوب اساسی داستان نامید که حوادث در طول آن پیشرفت می کنند و به وسیله ی آن مراحل مختلف داستان شناخته می شود. هر داستان از لحظه ای مشخص شروع می شود و پس از طی زمانی که ممکن است یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و ... باشد به پایان می رسد. در واقع هیچ داستانی بدون زمان نمی-تواند وجود داشته باشد. مکان نیز، یکی از عناصر تشکیل دهنده ی رمان است که حوادث رمان در آن جریان می یابند و شخصیّت های داستانی در قالب آن به حرکت در می آیند. مکان در رمان، به فضایی تبدیل می شود که تمام عناصر داستان و روابط میان آن ها را در خود جای می دهد و به شکل گیری روند رمان کمک می کند. حنّا مینه، یکی از رمان نویسان معاصر سوریه است که آثار بسیاری در زمینه ی ادبیات داستانی دارد. وی در رمان هایش به خوبی توانسته است بین عناصر اصلی آن، ارتباط و همانگی ایجاد کند. زمان و مکان نیز از جمله این عناصر است که نویسنده در آثار داستانی اش توجه خاصی به آن ها داشته است. رمان «المصابیح الزرق» اولین اثر روایی مینه به شمار می رود که توانسته است تمام عناصر داستان را به خوبی در آن به کار گیرد. نویسنده زمان و مکان را نیز که از عناصر اصلی رمان به شمار می رود، با مهارت کامل در رمان به کار گرفته است. روابط زمانی در این رمان در سه نوع نظم، تداوم و بسامد مشاهده می شود. رویداد های رمان روندی تصاعدی و پیش رونده دارند که گاهی در نظم این روند اختلال به وجود می آید و باعث زمان پریشی می شود که در نوع، فلش بک «flashback» یا بازگشت به گذشته و «flashforward» یا پرش به آینده، در رمان دیده می شود. در بحث تداوم، نویسنده از تکنیک های زمانی مختلفی بهره گرفته است که برخی از آن ها موجب افزایش سرعت روایت می شوند مانند: حذف و خلاصه و برخی دیگر موجب کاهش این سرعت می شوند مانند: گفتگو های درونی و بیرونی و درنگ توصیفی. اما در بحث بسامد مشاهده می کنیم که نویسنده در مواردی نیز از تکنیک بسامد مفرد حوادث بهره گرفته است. مکان نیز در رمان های این نویسنده از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی در انتخاب مکان هایش در رمان «المصابیح الزُرق»، از دقت نظر بالایی برخوردار بوده و آن ها را با توجه به اهدافی که در رمان دنبال می کند به کار گرفته است. نویسنده در این رمان از مکان باز (دریا ، شهر، رود خانه و محله ) و مکان بسته ی (خانه، زندان و قهوه خانه) در فضا سازی رمان استفاده کرده و در بیش تر موارد از طریق توصیف به معرفی برخی از مکان هایش برای مخاطب پرداخته و به آن ها بعد های اجتماعی و سیاسی بخشیده است.
ژیلا سلیمانی محسن پیشوایی علوی
رمز پردازی یکی از فنون شعر معاصر عربی است که شاعر برای تحقق آرمان های مورد نظر خود از آن بهره می برد و دردها و رنج های مردم را در آیینه ی آن به تصویر می کشد. غاده السمان شاعر، رمان نویس و روزنامه نگار سوری تبار از شاعرانی است که با به کارگیری این سبک، از اوضاع سیاسی– اجتماعی کشور خود و کشورهای منطقه سخن گفته و اهداف مورد نظر خود را در این قالب بیان کرده است. با بررسی شعر غاده السمان روشن می¬شود که بن مایه های شعر او را سنت، وطن، عشق، انسان دوستی، تبعیض و تعصب ستیزی تشکیل می دهد و برای بیان این مسائل به اسطوره و رمزپردازی توجه ویژه نموده و در این راستا از رمزهای موجود در ادبیات سوریه فراتر رفته است. او از رمزهای اسطوره-ای یونانی، رمزهای اسطوره ای دینی، رمزهای اسطوره ای مردمی و رمزهای طبیعی از جاندار و بی جان برای بیان معنای مورد نظر خود سود جسته است. غربت ناشی از جنگ و آوارگی و مهاجرت به سرزمین بیگانه از درون مایه های اصلی شعر غاده السمان است و شاعر اصطلاحاتی مانند گذرنامه ها، اوراق اقامت، پروانه کار و همچنین گوسفندان غربت و پرنده سپید نوروزی را در اشعارش نماد غربت قرار داده است. پژوهش حاضر درصدد است با بررسی رمزپردازی اشعار غاده السمان و میزان توانایی شاعردر استفاده از رمزها و اسطوره ها در راستای اهداف شعری خود، به فهم بهتر بن مایه های شعری شاعر کمک نماید.
حمدیه صحرارو محمدرضا عزیزی پور
طنز یکی از انواع شعر غنایی است که ظهور آن در ادبیات فارسی بعد از انقلاب مشروطیّت و در ادبیات عرب بخصوص در دوره ی عبّاسی منشأ تحولات مهم در ادبیات فارسی و عربی گشته است. از شاعران معاصر در ادبیات عربی و فارسی که این شیوه را در سروده های خود برگزیدند، نزار قبانی و عمران صلاحی هستند که با آگاهی و جسارت تمام لبه ی تیز انتقادات خود را متوجه اجتماع بیمار و معایب آن کردند. از آنجا که دو شاعر تحت تأثیر جریانات سیاسی و تحولات اجتماعی قرار دارند، طنزهای آن ها عمدتاً در مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه نمود پیدا می کند که به شکل انتقادات مستقیم همراه با طعن و تمسخر است و با طعن و کنایه جنبه های نامطلوب رفتار بشری را به چالش می کشاند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی مباحث نظری طنز، به بررسی و تحلیل تفاوت ها و تشابه های انواع سروده های طنز در اشعار دو شاعر معاصر سوری و ایرانی، نزار قبانی و عمران صلاحی پرداخته است. در این تحقیق معلوم شد طنز سخنی است انتقادی و خنده آور که به قصد اصلاح و تکامل جامعه بیان می گردد و با هجو و هزل تفاوت دارد. در طنز هدف خنده نیست، بلکه هدف چیزی شبیه هزل و استهزاء است، و به خاطر تأثیر و کارکرد آن، گرایش به طنز موثّرتر از زبان پند و اندرز است. نزار قبانی از مشهورترین شاعران و نویسندگان سوری است که در اوایل زندگی، اشعارش جنبه ی عاشقانه دارد اما بعد از شکست اعراب از اسرائیل محتوا و موضوع سروده هایش را به طور کلی تغییر داد و به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه ی خود و دیگر کشورهای عربی پرداخت. طنز وی عمیق و درون گرا و تلخ و گزنده است، که آن را در بسیاری از آثار جدی خود حفظ کرده است. عمران صلاحی نیز از شاعران و طنزپردازان بعد از انقلاب ایران است وی شاعری اجتماعی ست و گاه مخالفت های خود را با استبداد و بی عدالتی، در قالب طنز سیاسی و اجتماعی نشان داده است. طنز وی شاد است و از طریق آن حجاب از چهره ی مفاسد سیاسی، اجتماعی، مشکلات اداری و شهری، کنار می زند.
پیشوا ابراهیمی عبدالله رسول نژاد
ادبیّات تطبیقی از شاخه های نو ظهور پژوهش های ادبی است که همگونیها و ناهمگونیهای افکار اهل قلم و صاحب نظران ملل مختلف در آن نقد و بررسی می شود. فخر یا خودستایی، این زاده احساسات مشترک انسانی از جمله مواردی است که در ادبیّات تطبیقی قابل بررسی، و در ادبیّات کردی و عربی به لحاظ پیوندهای مشترک تاریخی و فرهنگی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از آنجا که مطالعه تطبیقی ادبیّات به عنوان دیدگاهی ادبی و نقدی، مرزهای زبانی و فرهنگی ملّت ها را درنوردیده و موجب بررسی پیوندها و تأثیر و تأثر زبانها و ادبیّات ملل مختلف گردیده است، این پژوهش تلاش دارد به مقایسه تطبیقی میان دو شاعر فاخر کرد و عرب، نالی و متنبّی بپردازد و انواع فخریّاتشان را مورد بررسی قرار دهد. هم نالی و هم متنبّی در زمینه فخر اشعار زیبا و نغزی دارند، هر چند در ادب عربی بیشترین نوع فخر به اجداد و نیاکان می باشد، اما متنبّی بیشتر به خود فخر نموده تا نیاکانش. فخر ادبی از برجسته ترین نمونه های فخر در دیوان متنبّی است. نالی نیز زیباترین فخریّاتش، فخر به توانایی ادبی و شعریش می باشد. متنبّی و نالی، فخر را به گونه ای هنرمندانه در اشعار خویش به کار برده اند. در این پژوهش ادبیّات تطبیقی، چیستی فخر، انگیزه های سرایش فخریه و موارد اشتراک و اختلاف هر دو شاعر در فخریّاتشان، بر اساس تحلیل محتوا تبیین و تجزیه و تحلیل شده است.
فرشاد مرادی سید احمد پارسا
چکیده: هجو از فروع ادب غنایی به شمار می رود و مانند هرگونه ی ادبی دیگـر، دارای ویژگی های سبکی خاصی است که آن را ازگونه های دیگر متمایز می کند. بررسی این ویژگی ها، گــامی جهت شناخت بیشتر و دقیق تر این گونه ی ادبی محسوب می شود. بررسی سبکی هجو در هر اثر ادبی، ارزش ادبی آن اثر را روشن تر می سازد و به فهم ساختار آن کمک می کند. در این راستا، پژوهش حاضر به مقایسه ی سبک شناسی هجویات در دو دیوان خاقانی و متنبّی پرداخته است. هدف این پژوهش ، بررسی وجوه اشتراک و افتراق سبکی هجویات خاقانی و متنبّی است و انتظار می رود نتیجه ی آن بتواند در فهم بهتر هجو وسبک شناسی آن موثر واقع شود.ایجاد زمینه ی شناخت وتعمیق مطالعات بین رشته ای وتعا مل فرهنگی بیشتر میان فرهنگ ایرانی و عربی، انتظار دیگری است که از نتیجه ی این پژوهش متصور است. جامعه ی آماری این پژوهش، دو دیوان خاقانی و متنبّی می باشد. تحقیق به روش کتابخانه ای و اطلاعات از طریق فیش جمع آوری شده است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که این دو شاعر با وجود تفاوت های زبانی و زمانی از نظر سبک شناسی اشتراکاتی دارند که به طور اجمال به آن ها اشاره می کنیم: بیشترین اشتراک هجویات آنان در سطح زبانی ـ آوایی و در موسیقی بیرونی و درونی است. در سطح لغــوی تفاوت های میان بسامد واژه ها در هجویات این دو دیوان بیشتر از اشتراکات قابل توجه است. درسطح نحوی، اشتراک هجویات آنان در حد صفر است لذا در این سطح اصلاً مقایسه ای صورت نگرفته و تنها به بررسی نحوی هجویات خاقانی بسنده شده است. درسطح فکری به مقایسه ی میزان تأثیر ذهنیت بر زبان هر دو شاعــر و شیوه ی سَلب و ایجاب در هجویات آنان پرداخته ایم. در سطح ادبی میزان به کارگیری آرایه های بیانی و بدیع معنوی در هجویات این دو شاعر بررسی شده است هم چنین برای سهولت مقایسه، هر جا ممکن بوده است نتایج مبحث را در جدول و نمودار نمایش داده ایم.
دلبر مرادی عبدالله رسول نژاد
ادبیات مقاومت، به ویژه شعر پایداری گونه¬ای از ادبیات است که بازگوکننده¬ی مقاومت و ستیز ملت¬ها در برابر تجاوز بیگانگان به خاک و حقوق آن¬ها می¬باشد و آموزه¬های مبارزاتی یک نسل مقاوم و مبارز را که برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت¬های خود از چنگال متجاوزگران به حریم ارزش¬های ملی و انسانی به پا خاسته است، برای نسل¬های آینده با بیان فخیم شعری و ادبی، ترسیم و به تصویر می¬کشد. محمود درویش، از برجسته¬ترین شاعران مقاومت فلسطین است که اشعارش سراسر پایداری و روایت تاریخ سرزمین فلسطین پس از اشغال 1948 توسط اسرائیل است. شیرکو بیکس، نیز از شاعران مقاومت کردستان است که با محمود درویش در یک برهه¬ی زمانی زیسته¬اند و دارای گرایشات فکری و مشارب هنری مشابهی هستند. شرایطی که بر فضای فلسطین و کردستان عراق، حاکم بوده است، دو شاعر را به شاعران نامی در عرصه¬ی ادبیات مقاومت تبدیل ساخته است؛ از این رو سروده¬های دو شاعر در بردارنده¬ی امید به پیروزی و دعوت به مبارزه است؛ در نتیجه از تمام ظرفیت¬های شعری بهره می¬گیرند، تا رسالت هنری خود را در این راستا انجام بدهند. در این پژوهش، به بررسی تطبیقی مضامین ادبیات پایداری در اشعار محمود درویش و شیرکو بیکس، بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی؛ یعنی بررسی«تشابه و تفاوت»، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و ابزار کتابخانه¬ای پرداخته شده است.
حامد سیاقی عبدالله رسول نژاد
شوقی و بهار با دو زبان متفاوت و در دو کشور غیر همسایه زندگی کرده اند ولی مفاهیم و مضامین مربوط به آزادی خواهی در اشعار آنها بسیار مشترک است و این نشان دهنده ی اشتراکات فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و مصر است. این پژوهش بر آن است تا با تحقیق و تفحص دیوان این دو شاعر برجسته به بررسی مفاهیم آزادی از قبیل: آزادی سیاسی، آزادی زنان، آزادی از قید جهل، آزادی بیان و اندیشه، آزادی معنوی و آزادی فراملی بپردازد و اشتراک و تفاوتهای فکری این دو شاعر را بررسی نماید.
صاحبه سجادی عبدالله رسول نژاد
چکیده ندارد.
صمد رضایی عبدالله رسول نژاد
چکیده ندارد.
یدالله خالدیان عبدالله رسول نژاد
چکیده ندارد.