نام پژوهشگر: سهیلا صادقی
بنت الهدی سجادی شراره مهدی زاده
وقوع جرم در فضای سایبر پدیده ای است که کمترمورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. فضای سایبردارای ویژگی های متفاوتی از فضای واقعی است . از جمله ویژگی های اساسی این فضا، ناشناسی، گمنامی، عدم وجود نیرو های کنترل و قدرت متمرکز و آزادی بی حد و حصر می باشد. فضای سایبر با این ویژگی ها فرصت های جدیدی را برای افراد خلق می کند و احتمال وقوع جرم را افزایش می دهد. بر این مبنا شناخت زمینه ها و علل وقوع جرم در فضای سایبر ضروری می نماید. هدف اصلی در این تحقیق بررسی عوامل موثر بر وقوع جرم در فضای سایبر می باشد.در این پژوهش ویژگی های مرتبط با کاربران (پیوند اجتماعی، عدم احساس گناه) و تعریف افراد از جرم و ویژگی های مرتبط با فضای سایبر (ویژگی های ابزاری- فضایی) در وقوع جرم سایبری موثر فرض شده اند و با روش پیمایش ، فرضیات مورد آزمون قرار گرفتند. جامعه آماری جوانان 29-18 سال ساکن در شهر تهران می باشد. حجم نمونه 230 نفر است که برای انتخاب آنها از نمونه گیری خوشه ای استفاده شده و سپس با ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده و توسط نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .نتایج نشان می دهد هرچه احساس گناه در کاربران کمتر باشد احتمال وقوع جرم توسط آنها بیشترخواهد بود. همچنین امکانات اجتماعات مجازی و نحوه نگرش کاربران به اجتماعات مجازی، احتمال وقوع جرم سایبری را افزایش می دهد. در واقع نگرش کاربران به اجتماعات مجازی به عنوان فضایی جهت انجام فعالیت های دلخواه، احتمال وقوع جرم در این فضا را افزایش می دهد. رابطه جنسیت با وقوع جرم نیز مورد توجه قرار گرفته است.
سهیلا صادقی تیمور مرجانی
انتخاب سبد سهام مطلوب و بهینه یکی از دغدغه های اصلی همه سرمایه گذاران اعم از حقیقی و حقوقی می باشد. مسئله انتخاب سهام شامل ایجاد سبد سهامی می شود که مطلوبیت سرمایه گذار را حداکثر سازد، از طرفی سرمایه گذاران به منظور اتخاذ تصمیم های سرمایه گذاری در شرایط متغیر بورس اوراق بهادار، نیازمند افزایش قابلیت و دقت مدل های مورد استفاده می باشند. مدل های بسیاری در رابطه با مسئله انتخاب سهام بکار گرفته شده اند که هر یک از آنها با محدودیت هایی روبرو بوده اند. این تحقیق با توجه به معیارهای موثر بر انتخاب سهام شرکت ها، با ترکیب روش های تصمیم گیری چندمعیاره ، مدلی را به منظور انتخاب سبد سهام بهینه در شرایط عدم قطعیت ارائه می کند. افزون بر این، مدل ارائه شده در این تحقیق، نیازها و الزامات سرمایه گذاران را از طریق تکنیک های قابل انعطاف برآورده می سازد. این پژوهش به روش کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری در این تحقیق شامل سه سطح بود، در سطح اول 50 شرکت فعال تر بورس اوراق بهادار تهران به منظور انتخاب سبد سهام مورد بررسی قرار گرفتند، سطح دوم جامعه مورد مطالعه، مدیران عامل شرکت های کارگزاری، سرمایه گذاری و خبرگان بودند که نظراتشان برای انتخاب و وزن دهی معیارها مورد استفاده قرار گرفت. سرمایه گذاران غیرحرفه ای حاضر در تالار بورس تهران نیز در سطح سوم جامعه مورد بررسی، جهت تعیین وزن معیارهای اصلی سرمایه گذاری (ریسک و بازده) انتخاب شدند. در این تحقیق ابتدا به منظور ارزیابی و رتبه بندی 50 شرکت برتر و انتخاب سهام برتر، قضاوت کارشناسان و رویکرد ترکیبی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس بازه ای بکارگرفته شد. سپس از طریق امتیازات بدست آمده از تکنیک تاپسیس بازه ای تعداد سهام تحت مطالعه محدود شدند. داده های استخراج شده از صورت های مالی شرکت ها و گزارش های بورس از سالهای 88 تا 90 بصورت بازه ای در تکنیک تاپسیس بازه ای قرار گرفتند تا بطور مناسبی منعکس کننده نوسانات و عدم اطمینان جهان واقعی باشند. در مرحله بعد بهینه سازی بر اساس الگوی میانگین-نیم واریانس مارکویتز برای سه گروه از سرمایه گذاران ریسک گریز، ریسک پذیر و خنثی نسبت به ریسک انجام و سبدهای بهینه برای هر گروه تعیین شدند. سپس نتایج اجرای مدل های بهینه سازی برای هر سه گروه سرمایه گذار ارائه و سبدهای سهام متشکل از 15 سهم برای هر گروه تعیین شد. در انتها با در نظر گرفتن معیار شارپ، به بررسی عملکرد سبدهای سهام تشکیل شده پرداخته شد. نتایج بدست آمده نشان داد که هر سه سبد سرمایه گذاری بهتر از سبد بازار عمل کرده اند؛ همچنین مقایسه سبدهای سهام نشان داد زمانی که سرمایه گذاران ریسک بیشتری را متحمل می شوند بازده بیشتری بدست می آورند.
سهیلا صادقی زهرا سید یزدی
پژوهش حاضر، به تحلیل نگاشت¬های مفهومی در چند شعر از مهدی اخوان ثالث بر مبنای نظریۀ شعر شناسی شناختی و در چارچوب نظریات مارگریت فریمن (2000)، فوکونیه (2005) و ترنر (2002)، می¬پردازد. در رویکرد شعر شناسی شناختی امکان بررسی متون ادبی، به واسطه ی ابزارهای زبان شناسی شناختی امکان¬پذیر است. از جملۀ این ابزارها که بررسی ساختار کلی اثر و چینش واحدهای زبانی را ممکن می سازند، می توان به نگاشت های مفهومیِ ویژگی، رابطه¬ای و نظام اشاره کرد. نگاشت، انتقال ویژگی¬های یک قلمرو مفهومی به قلمرو مفهومی دیگر است. در نظریه شعر شناسی شناختی، بافتِ اثر نقش بنیادینی در ایجاد معنی دارد و تحلیل¬ها بر سه محور متن، مؤلف و خواننده قرار دارند. با توجه به اینکه این نظریه قادر است سبک فردی مؤلف را مشخص کند، ضرورت پژوهش بدیهی به نظر می¬رسد. در این پژوهش با توجه به انسجام ادبی و وجود مفاهیم عمیق انسانی در اشعار مهدی اخوان ثالث به بررسی چند شعر از آثار فاخر او پرداخته¬ایم. پرسش پژوهش این است که آیا با تکیه بر نگاشت-های سه¬گانه، می¬توان به تحلیل یک متن و ارائۀ چارچوبی نظری دربارۀ آن پرداخت؟ و آیا مهارت¬های عمومی نگاشت می¬توانند به عنوان نظریه¬ای مناسب، محدودیتهای تفسیرهای چندگانۀ شعر اخوان ثالث را تعیین کنند؟ در این مجال، تحلیل نگاشت¬های مفهومی و بررسی عملکرد عناصر مختلف برای ساخت یک کل منسجم در شعر، به شناخت جهان فکری اخوان ثالث و الگوهای مورد استفادۀ او برای ارائۀ جهانِ خود، منجر شد.
اشرف گیلانی سید حسین سراج زاده
چکیده ندارد.