نام پژوهشگر: فرشته ناظرزاده کرمانی
سمیه شکاری فرشته ناظرزاده کرمانی
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض با اثربخشی مدارس دخترانه مقطع متوسطه شهر کاشمر صورت گرفته است . این تحقیق جزء تحقیقات توصیفی - همبستگی است،که در آن علاوه بر مطالعات کتابخانه ای دو نوع پرسشنامه ی محقق ساخته 1- پرسش نامه سبک های مدیریت تعارض 2- پرسش نامه اثر بخشی مدارس استفاده شده است. اولین پرسشنامه دارای 35 سوال است که پنج سبک تعارض مدیران ( همسازی ، اجتناب ، مصالحه ، همکاری و رقابت ) را مورد سنجش قرار می دهد. در پرسشنامه دوم که طراحی آن بر اساس مدل پارسونز است، 32 سوال در قالب چهار مقیاس سازگاری ، انسجام ، تحقق اهداف و تداوم مطرح است. در اینجا 132 دبیر زن به عنوان گروه نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند ودر نهایت برای تحلیل داده ها از آزمون مجذور خی پیرسون، آزمون بی پارامتری بیشینه احتمال مجذور خی دو، استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن ، رگرسیون چند متغییره خطی استپ وایز( گام به گام)، تحلیل واریانس(one way-anova) استفاده شده است . پس از بررسی داده ها اهم نتایج حاصل به شرح زیر می باشد : دوسبک مدیریت تعارض اجتناب وهمکاری به ترتیب اولویت، بیشترین رابطه را بامیزان اثربخشی داشته اند. بیشترین سبک اعمال شده مدیریت تعارض بین مدیران مدارس کاشمر، سبک همکاری است. شاخص کل مدیریت تعارض که توسط مدیران به کارگرفته می شود، با اثربخشی مدارس رابطه معنی داری دارد. استفاده از نتایج آماری همبستگی نشان داد با افزایش سطوح مدیریت تعارض کل اثربخشی نیز بالا رفته است. نوع سبک های مدیریت تعارض بکار گرفته شده مدیران اثر متفاوتی بر چهار خرده نظام اثربخشی( سازگاری، انسجام، تحقق اهداف و تداوم) دارد. آزمودنی های دارای مدرک دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس به ترتیب سبک مدیریت تعارض مدارس را مبتنی بر همسازی، اجتناب و همکاری می دانند .
حبیبه امجدی متنق پروین احمدی
هدف از این پژوهش مقایسه تعهد سازمانی کارکنان نظام های آموزشی و صنعتی شهر تبریز بود. این پژوهش به شیوه توصیفی – پیمایشی انجام شد که جامعه آماری در این پژوهش شامل دو گروه افراد بود. گروه اول : کلیه کارکنان دوره های آموزشی شهر تبریز در دوره های تحصیلی ابتدایی ، راهنمایی ، متوسطه و پیش دانشگاهی به استثنای کادر اداری و خدماتی که برابر با 15132 نفر بوده که این گروه شامل همه دبیران و مدیران و متصدیان آزمایشگاه و به بیان دیگر شامل تمامی کارکنان کادر آموزشی مدارس بود. گروه دوم : کارگران شاغل در سه گروه صنعتی محصولات غذایی، پوشاک و منسوجات و محصولات کاغذی شهر تبریز بوده که اطلاعات آنان در نرم افزار ارایه شده اداره کل صنایع و معادن استان آذربایجان شرقی وجود دارد و تعداد شان برابر با 18463 نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی – طبقه ای حدود یک درصد از حجم جامعه، به عنوان نمونه از هر دو گروه انتخاب گردید که 170 نفر از گروه کارکنان آموزشی و 200 نفر آنها از گروه کارکنان نظام صنعتی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر استفاده شد که روایی آن به تایید اساتید فن رسانده و پایایی آن 84/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها ، از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد ) و آمار استنباطی ( آزمون t مستقل ، تحلیل واریانس و آزمون شفه ) استفاده گردید. سوال اصلی پژوهش این بود که آیا بین تعهد سازمانی کارکنان نظام آموزشی و صنعتی تفاوت معناداری وجود دارد. پژوهش حاضر نشان داد که : تعهد سازمانی ( تعهد عاطفی ، مستمر ، هنجاری ) کارکنان نظام آموزشی بیشتر از کارکنان نظام صنعتی است.
نرگس محمودی فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابط? کیفیت زندگی کاری و خلاقیت دبیران شهرستان رشت بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بوده است و نمونه پژوهش 260 نفر از دبیران زن مقطع متوسطه را در بر می گرفت که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از: بین کیفیت زندگی کاری و خلاقیت دبیران رابطه وجود دارد. در این پژوهش برای سنجش کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه کاسیو(1997) که توسط نجفی(1385) ترجمه و استاندارد شده و برای سنجش خلاقیت از پرسشنامه استاندارد رندسیپ که توسط فصیح(1387) برای سازمان های آموزشی متناسب گردیده استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و مولفه های آن (دموکراسی در سازمان، طراحی شغل، مشارکت در تصمیم گیری، آموزش و فرصت های تحصیلی، حقوق و مزایا، امکانات و خدمات رفاهی، فضای کاری) و خلاقیت دبیران رابطه مثبت وجود دارد. بیشترین همبستگی در متغیر فضای کاری در مدارس7/15%r=با خطای01/0 و کمترین میزان همبستگی در متغیر حقوق و مزایا، امکانات و خدمات رفاهی 4%r= با خطای 01/0 بوده است. همچنین میان ویژگی های فردی دبیران از لحاظ سن، سابقه خدمت و میزان تحصیلات و خلاقیت آنان تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین شایسته است وزارت آموزش و پرورش با ارائه برنامه هایی جهت افزایش کیفیت زندگی کاری دبیران، اقدامات مفیدی صورت دهد.
سیده مریم حسینی فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری تهران می باشد. پرسش اصلی پژوهش آن است که، آیا بین مدیریت دانش و مولفه های رفتار شهروندی سازمانی رابطه وجود دارد؟، سوالات فرعی 1)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی وجدان کاری کارکنان شهرداری تهران، 2)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی جوانمردی کارکنان شهرداری تهران، 3)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی فضیلت مدنی کارکنان شهرداری تهران، 4)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی ادب ونزاکت کارکنان شهرداری تهران، 5)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی نوع دوستی کارکنان شهرداری تهران، 6) آیا جنسیت در رابطه مدیریت دانش با رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل کننده ایفا می کند؟. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان بخش اداری شهرداری تهران به تعداد 11000نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 373نفر به عنوان حجم نمونه معین شدند. روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون و رفتار شهروندی سازمانی ارگان و همکاران بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر همبستگی مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی بود. پرسش های فرعی یک و چهار معنی دار بودند و پرسش های فرعی دو، سه و پنج معنی دار نبودند. همچنین جنسیت در رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل گر ایفا می کند. بنابراین مدیران شهرداری می توانند با شناسایی عملکردهای درست کارکنان و مشارکت آنان در تصمیم گیری های سازمان و بکارگیری سیستم های تشویقی به پیش برد و کسب مزیت رقابتی سازمان دست یابند.
سیده مریم حسینی فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری تهران می باشد. پرسش اصلی پژوهش آن است که، آیا بین مدیریت دانش و مولفه های رفتار شهروندی سازمانی رابطه وجود دارد؟، سوالات فرعی 1)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی وجدان کاری کارکنان شهرداری تهران، 2)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی جوانمردی کارکنان شهرداری تهران، 3)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی فضیلت مدنی کارکنان شهرداری تهران، 4)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی ادب ونزاکت کارکنان شهرداری تهران، 5)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی نوع دوستی کارکنان شهرداری تهران، 6) آیا جنسیت در رابطه مدیریت دانش با رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل کننده ایفا می کند؟. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان بخش اداری شهرداری تهران به تعداد 11000نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 373نفر به عنوان حجم نمونه معین شدند. روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون و رفتار شهروندی سازمانی ارگان و همکاران بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر همبستگی مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی بود. پرسش های فرعی یک و چهار معنی دار بودند و پرسش های فرعی دو، سه و پنج معنی دار نبودند. همچنین جنسیت در رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل گر ایفا می کند. بنابراین مدیران شهرداری می توانند با شناسایی عملکردهای درست کارکنان و مشارکت آنان در تصمیم گیری های سازمان و بکارگیری سیستم های تشویقی به پیش برد و کسب مزیت رقابتی سازمان دست یابند.
انگیزه مصلی نژاد فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر ایجاد نگرش به تغییر سازمانی بود. در این پژوهش از روش پس رویدادی استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران دبیرستان های نظری-دولتی در مقطع متوسطه شهر تهران بود(527=n). نمونه آماری در این پژوهش که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند شامل مدیرانی بود که دوره های آموزش ضمن خدمت را گذرانده اند(60=n) و مدیرانی که این دوره ها را نگذرانده اند(60=n). مدیران آموزش دیده شامل 30 نفرمدیر زن و30 نفر مرد بوده اند. همچنین مدیران آموزش ندیده شامل 30 نفر مدیر زن و30 نفر مرد بوده اند. برای تحلیل داده از آزمونهای تی مستقل و لِون برای سنجش همگونی واریانس آزمون های مجذور کای(2?) ، تحلیل واریانس چندمتغیری ، آزمون باکس ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی استاندارد 18 سوالی دونهام و همکاران بود که از آن برای مقایسه ی میزان نگرش به تغییر در سه بعد شناختی ، رفتاری و عاطفی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میان این دو گروه از نظر نگرش به تغییر در دو بعد شناختی و رفتاری تفاوت معنادار و دربعد عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت.درضمن یافته های پژوهش نشان داد که مدیران آموزش دیده درمقایسه با مدیران آموزش ندیده از نگرش به تغییر بهتری برخوردارند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که مدیران مرد آموزش دیده نسبت به مدیران زن آموزش دیده از وضعیت مطلوب تری برخوردارند.
اکرم مقدم فرشته ناظرزاده کرمانی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بکارگیری مولفه های سازمان یادگیرنده با کیفیت زندگی کاری کارکنان دانشگاه الزهراء انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه الزهراء(س) می باشد که با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه با درنظر گرفتن سطح اطمینان، میزان نمونه 216 نفر محاسبه شده است که این تعداد به صورت تصادفی ساده از میان جامعه انتخاب شده اند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جهت گردآوری داده ها از دو پرسشنامه کیفیت زندگی کاری کاسیو (1997) و پرسشنامه سازمان یادگیرنده ستوده(1387) استفاده شده است که میزان پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی کاری 95/0 و میزان پایایی پرسشنامه سازمان یادگیرنده 95/0 محاسبه شده است. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از جداول، نمودارها، میانه و میانگین و در سطح استنباطی از رگرسیون چند متغیره، آزمون پارامتریک t مربوط به دو گروه مستقل و آزمون تحلیل واریانس استفاده به عمل آمده است. یافته های پژوهش نشان داد، بین مولفه های سازمان یادگیرنده و کیفیت زندگی کارکنان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
آمنه ربیع پور فرشته ناظرزاده کرمانی
چکیده ندارد.
فاطمه محسنی فرشته ناظرزاده کرمانی
چکیده ندارد.
فریده صنایعی کرمانی فرشته ناظرزاده کرمانی
چکیده ندارد.
پریا پاک عمل بوشهری مهناز اخوان تفتی
چکیده ندارد.
آرزو مام احمدی فرشته ناظرزاده کرمانی
چکیده ندارد.
مولود ابهر فرشته ناظرزاده کرمانی
چکیده ندارد.
فریده پاکروان بحری فرشته ناظرزاده کرمانی
چکیده ندارد.
طاهره کریم پور پروین صمدی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین رهبری تحول آفرین و خلاقیت دبیران است. در این راستا با توجه به تاثیر سبک و شیوه های رفتاری رهبران آموزشی در جهت افزایش کارایی، اثربخشی و خلاقیت دبیران، سوال کلی پژوهش حاضر این است که آیا میان رهبری تحول آفرین و خلاقیت دبیران رابطه وجود دارد؟ و سوالات جزئی نیز عبارتند از این که آیا میان هر یک از ویژگی های رهبری تحول آفرین (بصیرت، کاریزما، سمبل گرایی، تفویض اختیار، تحریک معنوی و صداقت) و خلاقیت دبیران رابطه وجود دارد؟ و همچنین آیا میان ویژگی های فردی دبیران(سن، میزان تحصیلات و سابقه خدمت) و خلاقیتشان تفاوت معنی داری وجود دارد؟ تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه دبیران زن مدارس پیش دانشگاهی شهر تهران در سال 88-1387 است که با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان تعداد 265 نفر از دبیران، نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. در این پژوهش از دو ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامه استاندارد خلاقیت و رهبری تحول آفرین استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که میان رهبری تحول آفرین و خلاقیت دبیران به میزان r=0/21 و در سطح خطای0/05، رابطه معنی داری وجود دارد. و از میان هر یک از ویژگی های رهبری تحول آفرین، میان ویژگی های کاریزما، تفویض اختیار و تحریک معنوی رابطه معنی داری با خلاقیت دبیران، در سطح خطای 0/05 به دست آمد. همچنین آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد، میان خلاقیت دبیران با توجه به تحصیلات آنها تفاوت معنی داری وجود دارد و آزمون تعقیبی شفه نشان داد دبیران دارای مدرک فوق لیسانس به میزان معنی داری از خلاقیت بیشتری نسبت به دبیران دیپلمه برخوردارند.
منیژه دریس فرشته ناظرزاده کرمانی
در سازمان عظیم آموزش و پرورش ، مدرسه رکنی در تحقیق اهداف آنست و مدیر مدرسه در راس سازمانی قرار می گیرد که این سازمان علاوه بر داشتن ویژگیهای مشابه سازمانهای رسمی، دارای ویژگیهای مختص به خود نیز است و مدیریت و اداره ، چنین سازمان پیچیده ای شرایط و توانائیهای ویژه ای طلب می کند، از سوی دیگر معلمان که در چهار دیواری کلاس مستقیما در ساختن انسان مطلوب جامعه ایفای نقش می کنند ، در ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگ با مدیر مدرسه می باشند و اظهار نظر مشترک آنان در رابطه با مسائل و مشکلات و نیازمندیهای حوزه، عملکرد خود یعنی مدرسه می تواند در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت بسیار موثر و تعیین کننده باشد، یکی از اهم این مسائل تعیین شرایط لازم برای احراز پست مدیریت دبیرستان است که علاوه بر مبتنی بودن بر نظرات صاحبنظران دانش مدیریت آموزشی و مدیران رده بالای تصمیم گیری در سطح وزارت آموزش و پرورش ، می بایست مورد نظر و توافق دبیران و مدیران دبیرستان نیز باشد، استخراج و تبیین چنین شرایطی موضوع و مساله این پژوهش است.
نغمه شکوهی نژاد فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر شیوه های آموزشی کودک - محور ومربی- محور در رشد خلاقیت کودکان پیش دبستانی (6-5) سال می باشد. در این پژوهش تعداد 60 نفر نمونه کودک (پسر و دختر از میان کودکان پیش دبستانی دو مهد کودک خصوصی در منطقه 3 شهر تهران و از هر مهد کودک 2 کلاس آمادگی و از هر کلاس 15 نفر کودک (پسر و دختر) به روش تصادفی انتخاب شدند. در این تحقیق،از شیوه آموزشی باز (شیوه کودک - محور، همراه با کمک و راهنمایی مربی، بدون آموزش عملی و شیوه آموزش هدایت شده و شیوه مربی - محور همراه با آموزش عملی) استفاده گردید. همچنین ابزار اندازه گیری در این تحقیق آزمون خلاقیت ژان لوئی سلیه و مشاهده هدفمند از روشهای آموزشی دو کلاس توسط محقق بوده است. آزمون خلاقیت ژان لوئی سلیه شامل سه آزمون (خلاقیت کلامی، تکمیل تصاویر و تفسیر تصاویر) می باشد. که ابتدا تعداد 30 کودک از هر مهد کودک بطور تصادفی انتخاب شدند و توسط محقق اجرای پیش آزمون انجام گردید، سپس مشاهده از روشهای آموزشی مربیان بمدت 4 هفته توسط محقق در هر دو مهد کودک بطور جداگانه انجام شد به این ترتیب که یک کلاس در هر دو مهد کودک به شیوه کودک - محور آموزش دیدند، و کلاس دیگر در هر دو مهد کودک به شیوه مربی - محور آموزش دیدند. پس از انجام دو مرحله پیش آزمون و مشاهده توسط محقق، پس آزمون روی همان تعداد از کودکان (30 نفر) از هر مهد کودک اجرا گردید. و در پایان مراحل اجرا، مقایسه بین پیش آزمون و پس آزمون هر چهار آزمون (خلاقیت کلامی، تکمیل تصاویر و تفسیر تصاویر و خلاقیت کل) در گروه کودک - محور و مربی - محور صورت گرفت.
مهناز همتی نوعدوستی گیلانی فرشته ناظرزاده کرمانی
امروزه می توان ادعا کرد که هیچ علمی برای انسان قرن حاضر و آینده، به اهمیت علم مدیریت وجود ندارد و این در حالی است که بسیاری از سازمانها از جمله سازمانهای آموزشی در ایران با کمبود مدیریت اثر بخشی مواجه هستند. از آنجا که علم مدیریت به سرعت پیشرفت می کند، بنابراین لازم است که منابع انسانی را (به روز ) نگه داریم. هدف از پژوهش حاضر عبارت است از شناسایی ویژگیهای تجربی-تحصیلی مدیران ( در انطباق با آئین نامه انتصاب) و اینکه هر یک از شاخصهای مندرج در آئین نامه تا چه حد در میزان رضایت شغلی دبیران موثر است. این پژوهش از نوع توصیفی (غیر آزمایشی) است و روش تحقیق همبستگی و تحلیلی رگرسیون در آن صورت گرفته است. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی و از نوع مرحله ای است که 260 دبیر از همان مدارس از 19 منطقه شهر تهران انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه می باشد. پرسشنامه رضایت شغلی دارای 47 سوال با مقیاس درجه بندی لیکرت است که با روش آلفای کرانباخ، پایایی آن مورد ارزیابی قرار گرفته و پرسشنامه دیگر دارای 9 سئوال درباره شرایط احراز مدیران می باشد که پس از تهیه ادبیات پژوهش و پیشینه مطالعاتی، پرسشنامه ها توسط پژوهشگر تهیه و در اختیار افراد نمونه قرار داده شد. سپس داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل استنباطی داده ها نشان داده اند که: ویژگیهای تجربی-تحصیلی مدیران دبیرستانهای با شرایط مندرج در آئین نامه انتصاب مدیران مطابقت دارد. بین ویژگیهای تجربی-تحصیلی مدیران و رضایت شغلی دبیران آنها همبستگی مثبت وجود دارد. مدیرانی که دوره آموزش مدیریت را گذرانده اند و دارای (سابقه آموزشی-تربیتی) منطبق بر آئین نامه هستند، رضایت شغلی دبیران آنها بیشتر است. اهم توصیه های مطروحه در رابطه با آئین نامه انتصاب مدیران عبارتند از: افزودن ؛دوره آموزش مدیریت؛ به متن آئین نامه. تغییر این شرط به عنوان یکی از شرایط احراز مدیران (چهار سال سابقه آموزشی -تربیتی)، به این صورت: (بالاترین سابقه آموزشی -تربیتی)
سکینه عهدی عتیق فرشته ناظرزاده کرمانی
تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که : 1- شخصیت و جنسیت مدیران در ارزشیابی از عملکرد دبیران تاثیر ندارد . 2- بین ارزشیابی از عملکرد دبیران در مدیران زن و مرد تفاوت وجود دارد . 3- بین ارزشیابی مدیران زن از عملکرد دبیران زن و مرد تفاوت وجود دارد . 4- بین شخصیت ( سلطه گر و سلطه پذیر ) مدیران و ارزشیابی از عملکرد دبیران رابطه وجود ندارد . 5- بین شخصیت ( خودکفا و ناتوان در اخذ تصمیم ) مدیران و ارزشیابی از عملکرد دبیران رابطه وجود ندارد .