نام پژوهشگر: عیسی متقی زاده
رضا جعفری عیسی متقی زاده
برآیند تحلیل منطقی آراء خاور شناسان در زمینه های قرآنی نکات مشروحه ی زیر است: -سطحی نگری و عمیق نشدن درلایه های میانی و تأویل پذیر قرآن و ناآگاهی از روش منحصر به فرد پژوهش در موضوعات قرآنی و مقایسه آن با کتاب های نوشته شده به دست افراد بشر . -نداشتن شناخت کافی از شرایط شبه جزیره عربستان وآداب و سنن آن سرزمین در زمان نزول قرآن ، یا توجه نکردن به این اوضاع و شرایط با وجود شناخت و آگاهی از آن؛ و نیز بی توجهی به نزول تدریجی و اسباب و شأن نزول آیات و سُوَر قرآن - که بسیاری از احکام ، قوانین و معارف قرآنی در پرتو توجه عالمانه به این امور، واقع بینانه تفسیر و تبیین می گردد. - مبنا قرار دادن یک یا چند کتاب معدودتفسیری یا علمیِ نوشته شده توسط برخی دانشمندان اهل سنت در باره ی قرآن و توجه نکردن به آثار و تفاسیر دانشمندان شیعه و معارفی که از اهل بیت پیامبر اکرم (ص) درباره قرآن گردآوری شده است، و قضاوت درباره جنبه های مختلف قرآن بر اساس شناخت و معرفتی که از همان یک یا چند کتاب معدود به دست آورده اند. -عدم آشنایی کامل به زبان قرآن ( زبان و ادبیات عرب) و در نتیجه مراجعه بیشتر مستشرقین به ترجمه های اروپایی به جای مراجعه به خود قرآن و مطالعه آن. اساس و زیر بنای اشکالات مستشرقان در زمینه اعجاز تشریعی و علمی قرآن، غیر علمی و بی بهره از هر گونه استدلال و برهان منطقی ، ریشه گرفته از عدم دقّت کافی درکلیّت قرآن کریم و در موارد بسیاری نیز غیر منصفانه و همراه با غرض ورزی و تعصّب های خشک دینیِ نصرانی- یهودی است. اگر دانشمندان غربی بویژه کسانی که دستی در زمینه قرآن پژوهی دارند به خود قران مراجعه ، محکمات آن را مطالعه، و متشابهات و آیات مجمل و تأویل پذیر آن را به احادیث نبوی (ص)و روایات امامان شیعه (ع)و کتب و تفاسیر صحیح و مورد قبول عامّه ی مسلمانان، ارجاع نمایند و البته اغراض دینی و تعصّب های نژادی را نیز به کناری نهاده آنگاه در زمینه قرآن پژوهش کنند، قطعاً به نتائجی جز آنچه تاکنون رسیده اند ، خواهند رسید- چرا که قرآن کریم ، آخرین کتاب وکامل ترین ذخیره آسمانی خداوند برای بشر است و هر آنچه لازمه ی سعادت انسان بوده را در خود جمع کرده است.
زهرا محسن پور سهی عبدالهادی فقهی زاده
عدم توجه به ارتباط میان اجزای کلام گوینده ما را در بازیابی مقصود سخن او ناکام می سازد. فهم کلام خداوند نیز به مانند سایر محاورات،از نگرش مجموعی به تمامی اجزای تشکیل دهنده سخن حاصل می شود. عده ای از دانشمندان علوم قرآنی،در خصوص تناسب آیات وارتباط میان آنها سخن گفته اند وبخش هایی از کتب خود را به واگویی تناسب موجود میان سور اختصاص داده اند که بیشتر ناظر به تناسب پایان یک سوره با ابتدای سوره بعدی یا تناسب میان موضوعات مطرح در سور ومواردی از این قبیل است.در این میان علامه طباطبایی وتفسیر اواز جایگاه ممتازی برخوردار است.زیرا ایشان با فرض حجیّت الفاظ قرآن وتبادر معنای سخن به ذهن مخاطب از طریق همین الفاظ، به تفسیری ارتباط گونه پرداخته است.علامه با تکیه بر اعتقاد به تشخّص هر سوره وبا استمداد از مسیری که پیوند آیات از ابتدا تا انتهای هر سوره ترسیم می کند،توانسته به هدف هر سوره دسترسی پیدا کند.رسیدن به اغراض در تفسیر او طّی فرایندی چهار مرحله ای انجام می شود؛مرحله اول برقراری ارتباط میان اجزای هر آیه که با کمک از ارتباطات نحوی از قبیل فای تفریع،استثناءو...صورت می گیرد. مرحله دوم برقراری ارتباط میان دو آیه مجاور است.در مرحله سوم بر اساس ساختارهای هماهنگ قسم وجواب قسم یا شرط وجواب شرط وگاه بر اساس موضوع ومحتوای یکسان وگاه با کمک از اصول سخنوری،ارتباط میان گروه های آیات را بازگو می کندودر پایان نیز، برآیند موضوعات میان گروه های آیات،شکل دهنده غرض سوره است. در این بین برخلاف عقیده محکم علامه به برقراری ارتباط میان آیات،شاهد بروز نظریه ای از ایشان مبنی بر انحصار تحقّق سیاق واحد،در میان آیات یکپارچه در نزول هستیم.یعنی ایشان سیاق لازم برای پیوندوارتباط میان آیات را،در آیاتی که دفعتا نازل شده اند میسّر می داندوسعی برای پیوند دادن آیات متفرق در نزول را تلاشی بیهوده قلمداد می کند.زیرا اگر آنها با یکدیگر پیوند داشتند،یکجا نازل می شدند.این نظریه از سوی علامه به این جهت از اهمیّت برخوردار است که آیات متفرق درنزول به دلیل عدم تحقق سیاق نمی توانند غرض واحدی را تحقق بخشند واز این روست که ایشان سوره بقره را به علت طیف نزول 23سال آن،فاقد غرض واحد می داند. کلید واژه: علامه طباطبایی، ارتباط میان آیات، غرض سوره،تناسب
سمیه سادات مظفری عیسی متقی زاده
چکیده استشراق در طول تاریخ به مفاهیم گوناگونی به کار رفته است؛ در معنای عام آن، مطالعه و پژوهش در امور مربوط به شرق و در معنای خاص آن، اسلام شناسی توسط غیر مسلمانان می باشد. تاریخچه ی استشراق با توجه به دو مفهوم عام و خاص آن به شش دوره ی کلی با ویژگی های خاص خود قابل تقسیم می باشد. در دوره های مختلف تاریخی پس از ظهور اسلام مستشرقان و به خصوص غربیان، با اهداف و انگیزه های گوناگونی به اسلام شناسی و شناخت معارف قرآن روی آوردند، که شامل اهداف دینی_تبشیری، سیاسی_استعماری، علمی، اقتصادی، فرهنگی،... می باشند. مستشرقان در عصر حاضر برای نیل به اهدافشان از وسایل و ابزار جدید متناسب این دوره، نظیر وسایل ارتباط جمعی ، برگزاری همایش های بین المللی و محافل علمی و دانشگاهی، تألیف کتب ، مقالات، دایره المعارف ها، ترجمه ی قرآن به زبان های اروپایی و ... استفاده می کنند. در نتیجه برای مقابله و مواجهه ی صحیح با افکار و اعمال سوء مستشرقان لازم است که اهداف و ابزارهای به کار گرفته شده توسط آنان شناسایی گردد تا بتوان در حفظ و بقای وحدت اسلامی و اعتلای آن گام موثری برداشت. کلید واژه ها : مستشرقان، اهداف، وسایل، قرآن
محمدرضا شاکری علی غضنفری
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آموزه های قرآنی کتاب « دین و زندگی 3 » بر تربیت دینی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر« نیشابور » شکل گرفته است . در این پژوهش ضمن تعریف تربیت ، دین ، تربیت دینی و بیان عوامل موثر بر تربیت ، نقش تربیت دینی بر آرامش روانی ، اصول و مبانی تربیت و نیز توجه به اهداف ، ابعاد ، روشها ، مراحل تربیت دینی و اصول حاکم بر برنامه ی دینی و قرآن دوره ی متوسطه ، به بررسی میزان حجم آیات قرآن کریم و احادیث و روایات معصومین (ع) در کتاب دین و زندگی پایه ی سوم متوسطه پرداخته است . نمونه ی مورد نظر در این پژوهش شامل 252 نفر دانش آموز مقطع پیش دانشگاهی شهر نیشابور است . که با روش نمونه گیری تصادفی از مجموعه ی 776 نفر از دانش آموزان تمامی مدارس پسرانه ی دولتی در مقطع پیش دانشگاهی شهر نیشابور انتخاب گردیده است . با توجه به داده ها و تحلیل آنها نتایج زیربه دست آمده است : - تأثیر کتاب دین و زندگی ، در تحقق اهداف تربیت دینی 6/74 % متوسط به بالا و 4/25 % کمتر ذکر شده در آموزش دینی و قرآن 4/69 % متوسط به بالا و در 6/30 % کمبود هایی را داشته است. - عملکرد دبیران در آموزش کتاب دین و زندگی 1/67 % متوسط به بالا و 9/32 % این امر را کم و کمتر بیان کرده اند . - بین کتاب دین و زندگی دوره ی متوسطه و تربیت دینی دانش آموزان رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. کلید واژگان : آموزش و پرورش ، مقطع متوسطه ، کتاب دین و زندگی ، تربیت دینی .
رقیه رکنی کبری روشنفکر
فولکلور که به معنی شناخت عادات، رسوم، حکایت ها، باور ها، سرود ها، امثال و گفتار شفاهی مردم است، امروزه در حوزه علوم مختلف انسانی از جمله جامعه شناسی در شاخه های مختلف آن، تاریخ، روانشناسی، ادبیات، هنر و حتی ادیان مورد بحث قرار می گیرد. با توجه به پدیده جهانی سازی از سوی بلوک غرب، به نظر می رسد کاربرد فولکلور در ادبیات سرزمین های اسلامی از انتشار و وسعت بیشتری برخوردار شده و قوت بخشیدن به عناصر بومی، دغدغه بسیاری از شعرا و نویسندگان عرب زبان گردیده است. شعر معاصر فلسطین به واسطه شرایط سیاسی و اجتماعی خاص امروزین خود، از ویژگی هایی برخوردار است که تا حدودی آن را از دیگر سرزمین های عربی متمایز داشته است. یکی از مهمترین این ویژگی ها کاربرد عناصر فولکلور و فرهنگ عامیانه در شعر شاعران معاصر فلسطینی می باشد. احمد دحبور، توفیق زیّاد و سمیح قاسم با استفاده از حکایت ها، قصه ها و ترانه های عامیانه، ضرب المثل ها و اسطوره ها، در تلاشند مسأله گفتمان مقاومت را به طور جدی در بین مردم فلسطین و مخاطبان غیر عرب خود دنبال کنند. این تحقیق می کوشد به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی در دواوین شعرای نامبرده، تک تک عناصر فرهنگ عامیانه را در اشعار ایشان دنبال کرده و با توجه به تنوع این عناصر در شعر فلسطین، نتیجه بگیرد که احیای میراث فرهنگی، یکی از مهمترین پایبندی های شاعر معاصر برای مبارزه با مسخ هویت و تهاجم فرهنگی اعمال شده از سوی رژیم صهیونیستی می باشد. واژگان کلیدی: شعر مقاومت فلسطین، فولکلور، فرهنگ عامیانه، احمد دحبور، توفیق زیّاد، سمیح قاسم.
نرجس خادمی عظیم عظیم پور
ترجمه های قرآن کریم ابزار مهمی برای فهم صحیح مفاهیم آیات قرآن و هدایت انسان ها بوده و از مهم ترین زمینه ها جهت نقد و بررسی در مطالعات اسلامی به شمار می روند . وجود اختلاف در ترجمه های قرآن در عین وحدت آیات و یگانگی حقیقت ، بیانگر تآثیر غیر قابل انکار خصوصیات مترجم همچون میزان تخصص، علم و افکار او در ترجمه است که گاهی سلایق و اغراض شخصی مترجم نیز در آن دخیل شده و حاصل آن ترجمه ای خواهد بود که با مفاهیم حقیقی آیات قرآن فاصله زیادی دارد. رشاد خلیفه (متولد 1935م) بیوشیمیست و محقق مسلمان مصری ساکن آمریکا که با طرح نظریاتی مانند اعجاز عددی قرآن و کد عدد 19 شهرت جهانی یافت ، در اواخر دهه 1970 شروع به ترجمه قرآن به زبان انگلیسی نمود و سرانجام ترجمه او در شهر توسان ایالت آریزونای آمریکا به چاپ رسید. تحقیق حاضر به نقد و بررسی مبانی فکری رشاد خلیفه و جریانات انحرافی در این ترجمه از قرآن کریم که از ترجمه های مطرح در جهان به شمار می رود ، پرداخته است . برای این منظور پس از بررسی نکات مهمی از ابعاد زندگی رشاد خلیفه و مهم ترین مبانی فکری و جایگاه وی در فصل اول ، به معرفی کامل کتاب ترجمه وی در فصل دوم پرداخته و در فصل سوم به روش شناسی و نقد و بررسی مبانی فکری منعکس شده در این ترجمه به صورت کلی و جزئی در ترجمه آیات پنج جزء اول قرآن کریم پرداخته شده است .
زهرا خلفی علی محمدی آشنانی
لازم? فرایند رشد فکری انسان، وجود معلّمان معنوی منتخب از سوی خالق بشر، متناسب با زمان و مکان پرورش است. برآیند این حقیقت، پدیداری ادیان گوناگون است. گو این که مطابق حکم عقل، دین متأخر باید اکمل از دین متقدّم باشد، ولی معمولاً معتقدان هر دین در برابر ادیان جدید نوعی مقاومت نشان داده و بر بقای دین خود اصرار می ورزند؛ لذا مسأل? گفت وگوی ادیان مطرح می گردد. قرآن کریم گفت وگوی ادیان را بر مبنای برهان های عقلی، مواعظ نیک و مجادله احسن مورد توجّه قرار داده و به هم زیستی مسالمت آمیز ادیان در کنار هم و پرهیز از توهین به معتقدان سایر ادیان، حتّی بت پرستان، تصریح فرموده است. هم چنین قرآن کریم، ضرورت، اهداف، مبانی، محورها، روش ها، شرایط و موانع گفت وگوی ادیان را عنوان و تبیین نموده که در متن حاضر به تفصیل ذکر شده است. گفت وگوی ادیان نیز بسان هر پدیده، موافقان و مخالفانی دارد؛ که سعی شده است، دیدگاه های مختلف آنان تبیین و بررسی گردد و از سوی دیگر رابط? بین ادیان تحت تأثیر پدید? جهانی سازی قرار گرفته است؛ که این نوشتار به بررسی آن پرداخته و از این منظر، تنها راه ارتباط میان ادیان را گفت وگو دانسته است.
یونس اشرفی امین عبدالهادی فقهی زاده
چکیده امروزه مهجوریت آموزه های سیاسی و اجتماعی قرآن یکی از آسیب ها و معضلات جوامع اسلامی به شمار می رود. پژوهش حاضر مهجوریت قرآن را از بعد منفی آن مورد مطالعه قرار داده است و به دنبال بررسی ماهیت، عوامل و پیامدهای آن بوده و راه های برون رفت از این معضل را براساس آیات قرآن کریم و نظرات مصلحان دینی و اجتماعی معاصر - با تکیه بر آراء و اندیشه های امام خمینی (ره)، بیان و معرفی نموده است. برخی از عوامل مهجوریت قرآن مانند ازخودباختگی و از خودبیگانگی، بسنده کردن به ظواهر قرآن، تفاسیر ناصواب و سلیقه ای و وجود حاکمان ظالم، به خود مسلمانان برمی گردد و بعضی دیگر از عوامل مهجوریت مانند ترویج جدایی دین از سیاست و وارونه جلوه دادن آموزه های قرآن، به نقش بیگانگان در راستای حذف قرآن از عرصه ی سیاست و اجتماع اختصاص دارد. مهجوریت آموزه های سیاسی و اجتماعی قرآن پیامدهای ناگواری در میان مسلمانان دارد که از آن جمله می توان به نگاه عوامانه به قرآن و تشریفاتی شدن آن در جامعه، وابستگی به بیگانگان، تسلط دشمنان بر جوامع اسلامی و تضعیف وحدت جامعه اشاره کرد. برخی از راهکارهای مهجوریت زدایی از آموزه های سیاسی و اجتماعی قرآن کریم را می توان چنین برشمرد: خودشناسی و خودباوری مسلمانان، تمسک به اهل بیت (ع) در کنار قرآن، تبیین و ترویج ابعاد سیاسی و اجتماعی قرآن و عمل به تمام آموزه های سیاسی و اجتماعی آن
سید مهدی قادری علی محمدی آشنانی
اما روشهای بسط و گسترش اندیشه ناب اسلامی از دیگر ام تیازات و ویژگی های موجود در این تحقیق است . نویسنده بر آن است تا با ارائه ابتدایی موانع و چالش های موجود در این زمینه از قبیل انحطاط و مرگ تفکر دینی و ارائه تئوری های انحطاط مسلمین ، پس از عنوان ساختن ضرورت احیای فکر دینی به بیان راهکارهای آن مبادرت ورزد . در این میان، پس از بیان ویژگی و تئوری های احیاگران أخیر، راه حل های قرآنی احیای فکر دینی از جمله دوری از تعصبات مذهبی، تبدیل روحیه تعارض به همگرایی، تشکیل کارگروه های یژوهشی مشترک، مبادرت به انجام کارهای گروهی و پیرایش و پالایش التقاط ها را به بحث می نشیند.
حکیمه صالحی علی غضنفری
چکیده جرم و بزهکاری، امری اجتناب ناپذیر است که همه ی جوامع بشری، کم و بیش با آن روبرو هستند. این پدیده دارای مفهوم ثابتی نبوده و در رابطه با جوامع و مکتب های حقوقی، اجتماعی، روان شناختی و ... معانی مختلفی پیدا می کند. در بین تمام این مکاتب، مراد اسلام از جرم، انجام دادن فعل یا گفتن قولی است که از سوی شارع منع شده و در بردارنده ی کیفر و مجازات باشد. به هر حال، نکته ی مهم این است که جرم، موجب ایجاد اختلال در نظم جامعه و جریحه دار نمودن وجدان افراد می شود؛ همچنان که با وقوع جرایمی نظیر قتل و سرقت، بسیاری از مردم، احساس وحشت و نا امنی خواهند کرد و این جاست که اهمیت شناسایی عوامل و انگیزه های جرم و چگونگی پیشگیری از آن ها روشن می شود. بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام، علل پیدایش جرم را می توان به دو دسته ی فردی و محیطی تقسیم نمود؛ علل فردی در چهار حوزه ی وراثتی، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی، قابل بررسی می باشند. بنابراین، ویژگی های رفتاری هر فرد، نظیر جهل و نادانی، بی ایمانی، مفاسد اخلاقی همانند حسد، حبّ دنیا، غرور، انتقام جویی، هوسرانی و ... ، هر یک می تواند، موجب تکوین شخصیت مجرم گردد کـه گاهی نوع عملکرد والدین و بـه خصوص مادر، در دو دوره ی بسیار حساس بارداری و شیردهی، موجب بروز چنین رفتارهای ناشایستی در فرزندان خواهد شد. علاوه بر این، محیط فاسد و آلوده ی اجتماع، همچنین فقر یا ثروت موجود در میان اقشار مردم نیز، نقش بسزایی در بزهکار شدن افراد خواهد داشت. از این رو دین مبین اسلام، با اهتمام در نشر تعالیم اخلاقی، تقویت ایمان و اعتقاد مردم به بحث معاد و حسابرسی روز قیامت، تأکید بر مسأ له ی مهم امر به معروف و نهی از منکر، تأکید بر پرداخت خمس و زکات، نهی از ربا و رشوه خواری و ...، امیدوار است که تا حد امکان، ریشه ها و عوامل جرم آفرین را بخشکاند. بنابراین، بحث اصلی در اسلام، پیشگیری است ولی چنانچه فردی این دستورات را به کار نبسته و دچار لغزش شد، برای جلوگیری از انحراف دیگران است که بحث کیفر و مجازات مجرمین در چهار نوع: قصاص، دیه، حد و تعزیر، با رعایت احکام خاص هر یک مطرح می شود. کلیدواژه ها: جرم، مجرم، قتل، سرقت، پیشگیری، مجازات
فاطمه پورمحمد عیسی متقی زاده
چکیده اهداف و اهمیت قصه های قرآنی را باید در پیامهای نهفته در آنها جستجو کرد. از آنجایی که بیان پیام بصورت غیر مستقیم و در اثنای قصه ها، تاثیرات هدایتی و تربیتی قابل توجهی بر مخاطبان دارد، به همین جهت قرآن نیز از این شیوه به طرز شگفت انگیزی استفاده نموده است. هدف قرآن از نقل سرگذشت واقعی پیشینیان، ارشاد و هدایت انسانهاست تا از سرنوشت اقوام گذشته پند و عبرت گرفته و به آن دچار نشوند. پیام های قصه های قرآن از جمله قصه ی یوسف بدین جهت فراعصری می باشد که این پیام ها از محدوده ی زمان و مکان فراتر رفته و همه ی عصرها و نسلها را شامل می شوند. این پیام ها تمام انسانها را مخاطب قرار می دهند و مختص به مکان خاص یا جامعه ی خاصی نمی باشند. در این تحقیق، پیام های فراعصری اعتقادی و تعدادی از پیام های اخلاقی قصه ی یوسف بررسی شده است. پیام های اعتقادی( توحید، معاد و نبوت) اصول اعتقادی مشترک در میان تمام ادیان آسمانی می باشند. و همه ی انبیاء الهی از جمله حضرت یوسف(ع) مردم را به آن اصول دعوت نموده اند. اعتقاد به این اصول سبب می شود که انسان به قدرت بی کران الهی احساس نیاز نموده و از ضلالت و گمراهی نجات یابد و در مسیر حق گام بنهد. علاوه بر این زندگی انسان را هدفدار واز احساس پوچی می رهانند. پیام های اخلاقی( تقوا، صبر، توکل و...) اعتماد به نفس آدمی را تقویت نموده موجب می شود که او در مواجهه با مشکلات خود را نباخته بلکه همچون حضرت یوسف(ع) به مطمئن ترین پناهگاهها پناه ببرد. همچنین عمل به این پیام ها سبب عزت و سربلندی انسانها و اصلاح جوامع شان می شود. بنابراین در سایه ی آن می توانند به کمال و سعادت حقیقی خویش دست یابند. کلید واژه ها پیام – فراعصری - قصه
معصومه منشور گرکانی محمود واعظی
یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین مسائل علوم قرآنی، مسئله تحریف قرآن می باشد . مستشرقان طی قرنهای اخیر، تلاشهای فراوان و متنوعی برای نشان دادن ناکارآمدی اسلام و غیروحیانی بودن قرآن کریم انجام داده اند که این تحقیق به بخشی از تلاشهای آنان که وجود نسخ و اختلاف قرائات را دلیلی بر محرف بودن قرآن دانسته اند، اشاره می کند. آنان با تکیه بر نسخ ، قرآن را کتابی بشری می دانند هم چنین با استناد به آیات نسخ ، فراموشی پیامبر را امری قطعی بیان می کنند. علاوه بر این، آنان با تمسک به اختلاف در قرائت قرآن ، عدم وجود نص واحد را برای قرآن اثبات می کنند. طرح مهمترین آرای مستشرقان و بررسی و پاسخ به هر یک با تکیه بر دیدگاههای دانشمندان بزرگ و محققان توانمند عالم اسلام و پرده برداری از غرض ورزیها و نسبت های نادرست آنان به ساحت مقدس قرآن کریم از جمله مباحثی است که این رساله بدان پرداخته است.
محمد رضا نیکوبخت عیسی متقی زاده
هدف و غایت آموزش عربی در برنامه رسمی درسی در نظام آموزش و پرورش، بالابردن قدرت متن خوانی و متن فهمی است و البته منظور از متن نیز متون اسلامی و یا هرمتنی است که ما را در فهم متون اسلامی توانا گرداند. براین اساس ، کتاب های درسی عربی در مقطع راهنمایی و متوسطه به رشته تحریر درآمده و متن های زیادی در این کتابها برای بالابردن قدرت درک و فهم دانش آموزان طراحی شده است. از مهمترین معیارهایی که این متون بر اساس آن طراحی شده اند در بر داشتن لغات، اصطلاحات، مفاهیم و موضوعات دینی است. از آنجا که متون در کتابهای درسی عربی نقش کلیدی در آموزش زبان عربی به دانش آموزان را دارند، اجرای پژوهشهایی در دو حوزه تألیف و نگارش این متون و تدریس آنها ضروری به نظر می رسد. این تحقیق می کوشد تا با بررسی و نقد جایگاه متون به کاررفته درکتب عربی دوره دبیرستان و پیش-دانشگاهی و به دست آوردن اطلاعات دقیق از دانش آموزان و دبیران عربی بازخورد این متون را درعلاقه مندی یا عدم علاقه مندی دانش آموزان به درس عربی و میزان موفقیت این متون را درجهت رسیدن به اهداف مورد نظر تبیین نماید. این تحقیق شامل دو قسمت است. در قسمت اول محقق با روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از معیارهای انتخاب متن برای آموزش زبان دوم و معیارهای انتخاب متن درکتابهای درسی عربی به نقد و بررسی متون کتابهای درسی عربی پرداخته است. در قسمت دوم با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، نظرات دبیران عربی و دانش آموزان مقطع پیش-دانشگاهی در شهرستانهای دورود، بروجرد، ازنا و الیگودرز استان لرستان را در مورد میزان موفقیت این متون جویا شده است. از یافته های پژوهش حاضر این است که متون به کاررفته در کتاب های درسی عربی در دوره دبیرستان، مفاهیم اخلاقی و دینی را به صورت غیرمستقیم و در قالب داستان بیان کرده اند. معیار « روال آسان به سخت مطالب» در این متون تقریبا رعایت شده است، ولی معیارهای « جدول تکرار لغات»، « طرح سوالهای مناسب برای بالابردن درک و فهم دانش آموزان» چندان در این متون رعایت نشده است.
فرزانه پاشازاده زهره اخوان مقدم
پس از بیان معنای لغوی و اصطلاحی تناقض و بیان اسباب اختلاف وشرایط آن، آگاه شدیم که خاورشناسانی که قرآن را به تناقض گویی متهم کرده اند، معنای تناقض را درست درک نکرده و آنان به کتاب خدا هم چون کتاب بشری نگریسته، و به آن دید غیر وحیانی داشته اند، در حالی که علمای اسلام به عدم تناقض در قرآن اجماع دارند و حتی برخی از آن ها یکی از وجوه اعجاز قرآن را عدم تناقض در آن می دانند. برخی از ادعاهای خاورشناسان مبنی بر تناقض و تعارض در آیات قرآن در زمینه ی اعتقادات، احکام و خلقت می باشد و با بررسی نمونه های آن ها، روشن است که آن ها به دلایل متعددی دچار این توهم شده اند از جمله این دلایل: سطح کم اطلاعات، آگاه نبودن به قواعد و اسالیب زبان عربی، رجوع به منابع اهل سنت، سوء فهم، آگاه نبودن از شرایط تناقض، تفسیر نادرست آیات، مراجعه به آیات متشابه، ناسخ و منسوخ ، مطلق ومقید و عام و خاص، بدون آگاهی از آن ها و کینه و حقدشان نسبت به اسلام می باشد. با بررسی این نظرات با تکیه به منابع اصیل اسلامی این نتیجه حاصل می شود که آیات قرآن نه تنها با هم متناقض نیستند بلکه موید و مصدق یکدیگر نیز می باشند.
پوران رضایی کبری روشنفکر
چکیده: نظام فکری هر انسانی از کودکی بنا می شود و ادبیات کودک در پی ریزی این شالوده ذهنی و رشد و باروری آن نقش مهمی دارد. این نوع ادبیات اگر چه دارای سابقه ای طولانی است. نگاه علمی به آن پس از قرن ها صورت پذیرفت. ادبیات کودکان از نیمه دوم قرن 19 حرکت روبه رشد خود را در سرزمین های عربی آغاز کرده است. درمیان کشورهای عربی مصر از پیشگامان عرصه ادبیات کودکان می باشدکه هم در حوزه نظری و هم در عمل آثار ارزنده ای عرضه نموده است. نبیل سلیمان سلیمان خلف متولد 1947 نویسنده معاصر مصری با نوشتن بیش از 20 کتاب برای کودکان در موضوع نمایش نامه، رمان و حکایات تلاش دارد تا در عرصه ادبیات کودکان گامی نو و موثر بردارد. وی سهمی انکار ناپذیر در گسترش حوزه ادبیات کودکان مصر دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی برآن است جایگاه و ویژگی های سبکی و محتوایی نبیل خلف را با اتکاء بر داستان ها و نمایش نامه هایی که برای کودکان به نگارش در آورده است، بررسی نماید. نتایج به دست آمده در این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده به طرح کمبودهای عاطفی کودکان در خانواده های مصری و پرورش عقلانیت کودک با طرح یکسری از سوالات وی را برای ورود به جامعه یاری می کند. از آن جایی که داستان ها و نمایش نامه ها برای کودکان نوشته شده است؛ نویسنده از زبان کودکان و با توجه به ظرفیت های زبانی کودکان می نویسد به عبارت دیگر بیانی قابل فهم و ساده دارد. نویسنده از خلال طرح شخصیت های داستان به دنبال تحقق صحیح هدف های تربیتی، اجتماعی و آموزشی در نسل نوپای مصر است. واژگان کلیدی: مصر، ادبیات معاصر، ادبیات کودکان،نبیل سلیمان سلیمان خلف.
آمنه خاکسار بلداجی کبری روشنفکر
هجا یا هجو نوعی از شعر است که در مقابل مدح قرار دارد و هنگامی نوشته می شود که شاعر قصد دارد خشم و نفرت خود را نسبت به شخص دیگری بیان کند. ناقدان سه نوع هجو ذکر کرده اند: هجای شخصی، هجای اخلاقی و هجای سیاسی. ویژگی ای که هجای سیاسی را از دیگر انواع هجو متمایز می کند این است که صاحب آن آرمان خود را در حزبی خاص یا طایفه ای خاص یا مذهبی خاص می بیند به این سبب با هر آنچه که با این آرمان در تعارض باشد خواه نقصی در حزب مقابل باشد یا ویژگی منفی به مخالفت بر می خیزد. قصیده ی سیاسی معاصر سعی دارد واقعیت های منحطی را که از هر سو ما را احاطه کرده اند مورد انتقاد قرار دهد. برخی از مخالفان عقب ماندگی و سقوط و شکست سعی دارند که دیدگان ما را بر این واقعیت ها بگشایند تا بتوانیم صورت واقعی این امور را ببینیم صورتی که از سوی رسانه های ملی و ادبیات ملی نادیده گرفته می شود. شرایط کنونی کشورهای عربی و شکست ها و عقب ماندگی های دول عربی برخی از شاعران را بر آن داشت تا به ابراز خشم خود پرداخته و سوریه نیز در این میان از این امر برکنار نبوده . نزار قبانی شاعر سوری که به نام شاعر زن شناخته شده است بعد از اینکه شکست عرب ها در سال 1967 را اقدامات خود را در زمینه ی هجو و نقد استبداد و نظام های عربی و سیاست های ناکارآمد آنان آغاز کرد و توانست عنوان شاعر ساست را به خود اختصاص دهد. شرایط دشوار زندگی در سوریه و زندان نیز منجر به شکوفایی قریحه ی شعری محمد الماغوط شد و با نوع جدید شعری اش که به شعر حر مشهور گشت هجای نظام دولت و حکومت را از سر گرفت و با به کارگیری سلاح طنز به انتقاد از ناکارآمدی سیاست های حکومتی و...پرداخت. این تحقیق سعی دارد هجای سیاسی معاصر را در سوریه با تکیه بر آثار نزار قبانی(1998-1923) و محمد الماغوط (2006-1934) مورد بررسی قرار داده و با جستجو در مضامین اعمال سیاسی دو ادیب و همچنین اسالیبشان با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلیبه نتایجی برسد از آن جمله تشابه زیاد در موضوعات مورد بررسی دو شاعر با اختلاف کم و تشابه برخی از اسلوب های شاعران با حفظ اختلافات اسلوبیشان. کلمات کلیدی: هجای سیاسی، سوریه، نزار قبانی، محمد الماغوط.
نسیبه بهجت بویینی زهره اخوان مقدم
چکیده: در آغاز گذری کوتاه بر معنای "جمع"، "قرآن" و "استشراق" داشته و دیدگاه برخی از مستشرقان را مغایر با دیدگاه لغویون و علماء اسلام که جمع را در لغت به معنای "ضمیمه شدن" و در اصطلاح به معنای "تدوین و گردآوری آیات و سور قرآن کریم" می دانند، یافته است. خاورشناسان یا به معنای لغوی جمع توجهی نکرده اند و یا مانند: نولدکه و شوالی آن را به معنای مطلق حفظ در حافظه می دانند. سپس با معیار قرار دادن عنصر زمان در جمع قرآن، به بررسی برخی از مهمترین اقوال مطروحه ی خاورشناسان پرداخته؛ برخی مانند: برتون، وات و منزس قائل به جمع قرآن در زمان حیات پیامبر?بوده و از آنجا که دلائل آنها بر این قول کافی و وافی نبود، با ذکر ادلّه ی قرآن، روایی، عقلی و تاریخی به اثبات این دیدگاه که قرآن در زمان حیات رسول اکرم ? به طور کامل جمع شده، پرداخته است. در ادامه نظرات مستشرقان پیرامون جمع قرآن در زمان خلفا مورد بررسی قرار گرفته است. خاورشناسانی مانند: نولدکه، جلکرایست، بلاشر، جفری، دیون پورت، ویلش و موئر، معتقدند قرآن برای اولین بار در زمان ابوبکر جمع شده است و مهمترین دلیل آنها، روایات موجود در منابع اهل سنّت بوده که مورد بررسی قرار گرفته است. در مبحث "مستشرقان قائل به جمع قرآن در زمان عثمان"، با تبیینِ ویژگی های عصر عثمان، انگیزه و اهداف او، به نقد دیدگاه خاورشناسانی مانند: نیوورث و گوستاو لوبون پرداخته شده است، همچنین دیدگاه مستشرقانی مانند: ونزبرو و مینگانا که جمع قرآن را بسیار متأخرتر از دوره ی خلفا می دانند در بخشی مجزا مورد بررسی قرار گرفته است. که در متن اصلی رساله، آراء این خاورشناسان و ادله ی آنها، و همچنین نقد نظرات آنها به طور گسترده آمده است.
قاسم ستوده دیوشلی عیسی متقی زاده
تفسیر ساختاری به آیات و سوره های قرآن که به شکل یک مجموعه نمایان می شود، در فهم اهداف سوره ها کمک قابل توجهی می کند. از اینرو می توان به نظمی منطقی در بین آیات قرآن پی برد؛ نظمی که خداوند حکیم در این سوره ها قرار داده و باید آن را کشف نمود. با دانستن این که آیات بر اساس حکمتی کنار هم چیده شده اند، و هر سوره از قرآن پیامی دارد و دارای محوری اصلی و خاص است که مجموع آیات آن سوره در پیرامون آن انسجام یافته اند؛ در واقع جوابی به برخی محققان داده ایم که قرآن را از هم گسیخته و ناهماهنگ می دانند و قائل به هیچگونه ارتباطی بین آنها نیستند. سوره های انفال و توبه هم از نظم منطقی پیروی می کنند و هر کدام دارای محوریتی واحدی هستند و یک هدف را دنبال می کنند که دیگر آیات این سوره ها بر اساس آن موضوع و هدف واحد حول محور آن قرار دارند. سوره مبارکه انفال، که در واقعه اولین جنگ مسلمانان نازل شده، نبردی میان حق و باطل است که اگر مسلمانان در این جنگ شکست می خوردند ادامه رسالت با مشکل مواجه می شد. بنابراین خداوند به کمک امدادهای غیبی به سراغ آنان می رود و در پیروزی شان شریک می شود و راهکارهایی را برای دستیابی به پیروزی در نبرد های آتی آموزش می دهد. سوره مبارکه برائت، بیان نقض عهدی است که مورد نارضایتی شدید و بیزاری خدا و حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) قرار گرفته است. در این سوره از گروه های مختلفی بحث می شود مثل مشرکان، اهل کتاب یهود و نصاری، منافقان و بادیه نشینان اطراف مدینه که به نحوی عهد و پیمانی را که بسته بودند و می بایست بدان پایبند باشند شکستند، و مورد نکوهش و وعده عذاب قرار گفته اند. خصوصیات و نحوه برخورد با هریک را به مسلمانان بیان می دارد. همچنین از گروهی یاد می کند که به عهد و پیمانی که بسته اند وفادار بوده و به موجب این وفاداریشان، مستحق نعمت ها و یاری الهی اند در دنیا و در آخرت هم، بهشت و رضایتمندی پروردگار را نصیب روزی خود نموده اند. در آخر گوشزد می نماید که اگر هیچ کسی هم برای یاری پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر نخیزد، خداوند همانطورکه او را در صحنه های مختلف زندگی تنهایش نگذاشته؛ تنها نخواهد گذاشت. که وفادارترین وفاداران نسبت به عهد و پیمان ها، خداوند می باشد و پیامبر هم به او توکل دارد.
فاطمه توانا خلیل پروینی
abstract: literature is said beautiful words of poetry or prose that excites reader’s or listener’s feel. certainly, to be effective, such a text should have certain characteristics. the four elements of the literature: thought, imagination, emotion and style make a text to be literary and effective. emotion and imagination are specific elements of literary texts, while thought and style are common elements of both literary and nonliterary texts, though they enjoy differently from these two elements. literature is a godly gift given to humans. the works of prophet’s household are full of literary elements. for instance, imam ali (as) in sermon number 233 of nahjolbalaghe regarding the rhetoric and eloquence of the prophet’s household says: "انّا لأمراءُ الکلامِ، وَ فینا تَنَشَّبَت عُرُوقُهُ، وَ عَلَینا تَهَدَّلت غُصُونُهُ . also imam sadeq (as) - the sixth imam of the shia- states:"أعرِبُوا حَدیثَنا فإنِّا قومٌ فُصَحاءُ" apart from the above hadith, there are many other sayings left from imam sadeq (as) about the importance of rhetoric and its definition. he was born in 83a.h. in medina, grown up under the supervision of his grandfather and father and finally died in 148 a.h. this research tries to determine the literary status of imam sadeq (as) using descriptive-analytical method and study the works left from him including his prose works, like advice, short hadith, prayer, pilgrimage, debate and interpretation. he has used especially in his advice different literary elements in his works depending on the situation demands. accordingly, advice is more literary among his other works. further, one may find a relation between religion and literature through studying the works of imams sadeq (as). keywords: imam sadeq (as), literature, emotion, imagination, thought, style.
محمد امیری فر خلیل پروینی
چکیده پژوهش در باب ساخت زبانی قرآن کریم در دوران معاصر از استقبال زیادی برخوردار است و یکی از کسانی که در عصر کنونی، در این زمینه دارای تألیفات گرانسنگی است، دکتر محمد حسین علی الصغیر نویسنده، ادیب و شاعر معروف شیعی عراقی می باشد. از آن جایی که آثار ایشان در ایران و حتی کشورهای عربی، کمتر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است، لذا در پژوهش حاضر سعی شده است، علاوه بر معرفی این نویسنده قرآنی، مطالعات ادبی وی در حوزه های بلاغت عربی، نقد ادبی، تصویر هنری و موسیقی قرآنی، با مطالعه ی دقیق آثار وی، از لابلای کتاب های ایشان استخراج گردد و مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنابراین روش تحقیق در پژوهش حاضر بر اساس مطالعات کتاب خانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها و به روش توصیفی- تحلیلی خواهد بود. به طور کلی، از ویژگی های بارز مطالعات ادبی ایشان در حوزه قرآن کریم می توان به گرایش وی به تجدید، جامعیت و شمول در ارائه ی مباحث، استناد به سخنان ائمه اطهار(ع)، بررسی های موشکافانه و تطبیقات عملی، تلاش برای اثبات اصالت موضوعات مختلف در ادبیات کلاسیک عرب، بررسی موضوعات بر اساس سیر تاریخی و ... اشاره کرد. اما مطالعات موردی ایشان در حوزه های مذکور، ویژگی های منحصر به فردی دارد که در مورد مطالعات بلاغی ایشان، ارائه دیدگاه جدید در مورد پیدایش این علوم، تجدید در علم معانی و مجاز مهم ترین جنبه این مطالعات است. در حوزه نقد ادبی نیز وی برای نخستین بار نظریات نقد ادبی اروپایی و عربی را به صورت خلاصه حول سه محور تصویر هنری، قضیه لفظ و معنی و دلالت الفاظ گردآوری کرده و به آن صبغه قرآنی داده است. در مورد تصویر هنری، علاوه بر ذکر تعاریف متعدد این اصطلاح، به نقد آن می-پردازد و خود یک تعریف منطقی از آن ارائه می دهد. و در حوزه علم آواشناسی علاوه بر جامعیتی که وی در ارائه مباحث مختلف این علم دارد، تطبیقات عملی و حلاجی شواهد قرآنی متعدد که بیش از نیمی از کتابش را به خود اختصاص می دهد، ویژگی منحصر به فرد این کتاب محسوب می شود. کلید واژه ها: محمد حسین علی الصغیر، بلاغت عربی، نقد ادبی، تصویر هنری، موسیقی قرآن.
یوسف پورحیدری عیسی متقی زاده
تسهیل نحو در عصر جدید حاصل شکوِه از دشواری نحو، کاربردی نبودن قواعد و حرکت های ضد فرهنگی در محو عناصر اصلی زبان یعنی اعراب و خط می باشد. دشواری نحو خود ناشی از پر و بال دادن قواعد نحوی به علّت اجتهاد و استنباط شخصی هر نحوی در این دانش و عدم مدیریت صحیح در جمع آوری اطلاعات نحوی بود. البته وجود قبائل مختلف با لهجه های مخصوص به خود، هم در این زمینه سهیم بود و شاید خودنمایی نحویان جدید در شناساندن خویش در بین دیگر نحویان نیز بیتأثیر نبوده باشد. از دیر باز تا کنون، دانشمندان زیادی با مشاهده این مشکلات، پا به عرصه تسهیل قواعد نحوی نهادند و پیشنهاداتی را برای هر چه آسانتر شدن قواعد، ابراز نمودند تا اینکه کار به فرهنگستان های زبان عربی کشیده شد که در آن، کمیته هایی به طور گروهی به کار آسان سازی نحو مشغول شدند. شوقی ضیف هم به عنوان یکی از اعضای فرهنگستان زبان و ادبیات عرب در کشور مصر، با تألیف آثاری به آسان سازی نحو روی آورد و طرح هایی بدین منظور به این فرهنگستان ارائه کرد. این پژوهش می کوشد به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آراء تسهیلی شوقی ضیف بپردازد. وی بیشتر دیدگاههای تسهیلی خود را در دو کتاب « مدخل الردّ علی النحاه » و « تجدید النحو » بیان داشته است. آنچه که از تسهیل در نزد ضیف برداشت می شود، ادغام، انتقال و حذف برخی از قواعد است. کلید واژگان: پیچیدگی نحو، تسهیل نحو، تجدید نحو، ابن مضاء قرطبی، شوقی ضیف.
رضا عرب بافرانی عیسی متقی زاده
شعر به جهت اهمیتی که در ثبت حوادث و وقایع تاریخی و مهم دارد در ادبیات از جایگاه والایی برخوردار می باشد؛ بدین سبب است که از قدیم گفته اند شعر دیوان عرب است، که شاعران در آن به بیان افتخارات قومی خود می پردازند. بر کسی پوشیده نسیت که خداوند در کتابش به شاعران اشاره کرده و به وصف خوبی ها و نیز ویژگی های بد این طائفه پرداخته است.اهل بیت علیهم السلام نیز شاعران را در مناسبت های گوناگون به سرودن شعر تشویق نموده اند و در این باره روایت های فراوانی از جانب آنان به ما رسیده است؛ به این خاطر بسیاری از مردم به سرودن شعر پیرامون اهل بیت علیهم السلام روی آورده اند از جمله آنان فقیهانی هستند که اهتمام بسیاری به شعر دینی نموده اند تا بدین گونه نام و یاد اهل بیت علیهم السلام را زنده نگه دارند. شیخ کلینی کتاب «ما قیل من الشعر فی أهل البیت» را از خود به یادگار گذاشته اند و شیخ مفید کتاب «مسائل النظم» را نگاشته اند و بسیاری دیگر از فقیهان دانشمند هستند که در کنار کتاب های دینی، در عرصه شعر هم کتابی نوشته اند و یا این که درباره اهل بیت علیهم السلام شعری به رشته نظم درآورده اند. از جمله این بزرگان شیخ حسین نجف تبریزی است که علاقه و عشق خالص او به اهل بیت رسول علیهم السلام او را بر آن داشته که با قلم رسای خود در مدح و ستایش آن بزرگواران شعر بسراید. آن چه در این تحقیق برای ما حائز اهمیت است این که دیوان این شاعر بزرگ و دوست دار رسول و اهل بیتش را که نمونه ای از میراث مکتوب ماست تحقیق و تصحیح نموده و آن چه را که نیاز به شرح و بیان دارد ذکر کنیم و پیش از آن در ضمن مقدمه ای به بررسی زندگی شاعر و توانایی های علمی و ادبی او بر اساس آن چه که از شعرس به دست ما رسیده خواهیم پرداخت؛ شعری که سرتاسر در بیان معانی بلند اسلامی و افکار برخاسته از اندیشه دینی شاعر می باشد. و به گزافه سخن نگفته ایم اگر که تمام اشعار شیخ حسین نجف را برگرفته از روح دین و آمیخته با الفاظ و اصطلاحات دینی بدانیم.
سجاد اسماعیلی عیسی متقی زاده
تلعب النصوص الأدبیه دوراً رئیساً فی تعلیم کل لغه وآدابها حیث تَکون وسیلهً لإکساب الطلاب الثروه اللغویه من المفردات والأسالیب والتراکیب الجدیده وتنمیه الذوق الأدبی لدیهم کما أنها تعینهم علی معرفه ثقافه اللغه الأجنبیه وتکوین شخصیاتهم وإمتاع نفوسهم. فإذا قامت عملیه تعلیم هذه النصوص علی أسس علمیه ومعاییر تربویه صحیحه تزداد رغبه الطلاب لتعلم اللغه وإذا بُنی منهج تعلیمها علی أسس غیر علمیه تودی إلی النتائج المعکوسه. و لهذا قد عُنی فی فرع اللغه العربیه وآدابها فی إیران بتعلیم هذه النصوص حیث وضعت26وحده لها فی مرحله البکالوریوس. و قد مرّ علی منهج تعلیم النصوص الأدبیه فی هذا الفرع سنوات عدیده و قد تمّ إصلاحه مره لکنه لا یزال یفتقر إلی بحث شامل یدرس عناصره التدریسیه. هذه الدراسه محاوله لمعالجه هذا المنهج فی مرحله البکالوریوس. وقد رکّزت الدراسه علی ثلاثه عناصر هامّه من هذا المنهج وهی « المفردات الدراسیه» و« استراتیجیات التدریس» و« الکتاب التعلیمی». انتهجت الدراسه المنهج الوصفی واستعملت أداه الاستبانه للتعرف إلی آراء الأساتذه والطلبه. تکوّنت عینه البحثمن أساتذه و طلبه مرحله البکالوریوس فی أقسام اللغه العربیه وآدابها بالجامعات الحکومیه الإیرانیه. اعتمد البحث فی تحلیل البیانات علی أجهزه الحاسب الآلی باستخدام برنامج الحزمه الإحصائیه للعلوم الاجتماعیه ((spss. انطلقت الدراسه من ثلاثه أسئله رئیسه عن مدی کیفیه المفرده الدراسیه لماده النصوص الأدبیه و مدی کیفیه استراتیجیات تدریس النصوص الأدبیه واستخدامها فی عملیه التعلیمو مدی کیفیه الکتاب المختار لتدریس النصوص الأدبیه. و قد وصلت الدراسه إلی نتائج من أهمها أنّ نسبه کبیره من الأساتذه یرون أنّ المفردات الدراسیه الموجوده للنصوص الأدبیه لا تلبی تحقق جمیع أهداف النصوص الأدبیه کما أنّ نسبه متوسطه من الأساتذه و الطلبه یعتقدون بعدم إجراء استراتیجیات التدریس فی الصف؛ أما بالنسبه إلی الکتب التعلیمیه الموجوده فنسبه عالیه من الفریقین اعتقدوا بفقدان المعاییر العلمیه والمنهجیه والتربویه فی هذه الکتب. الکلمات الأساسیه: تعلیم اللغه العربیه، تعلیم النصوص الأدبیه، استراتیجیات تدریس النصوص الأدبیه، المفرده الدراسیه، الجامعات الإیرانیه.
محمد کبیری خلیل پروینی
امام علی (ع) در نامه های خود از تصاویر هنری گوناگونی برای بیان مفاهیم مختلف دینی، اخلاقی، اجتماعی وغیره استفاده نموده است. ایشان برای تبیین وانتقال مفاهیم نامه های خود از عنصر خیال، واقعیت، عاطفه، وزبان –که از مهمترین عناصر تشکیل دهنده تصویرآفرینی های ادبی در نقد ادبی می باشد- به خوبی بهره برده است. همچنین سیاق نقش مهمی در تبیین تصاویر هنری وبررسی میزان موفقیت آنها در نامه های امام علی(ع) ایفا می کند
زهره شیبانی عیسی متقی زاده
مهارت شنیداری همچون هر مهارت دیگری نوعی توانایی اکتسابی است که ایجاد و تعمیق آن مستلزم یادگیری در فرد است و این مهارت نقش بسیار مهمی در فراگیری سایر مهارت های زبانی ایفا می کند و از آن جایی که عاملی مهم در برقراری یک ارتباط است، در یادگیری زبان خارجی نیز از نقشی محوری برخوردار است. برای تقویت مهارت شنیداری در واحدهای درسی رشته زبان و ادبیات عربی در کشور ایران، 6 واحد درسی به نام آزمایشگاه زبان در نظر گرفته شده است که مدرسان این دروس با استفاده از روش های مختلف آموزش زبان، در پی پیشبرد اهداف آموزشی خود در این درس هستند. این مقاله می کوشد به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی، اهمیت و جایگاه این دروس را در 13 دانشگاه کشور نزد زبان آموزان و مدرسین بررسی کند و به آسیب شناسی دروس ارائه شده و شیوه تدریس آن بپردازد و در پایان به این نتیجه برسد که علیرغم اهمیت ویژه مهارت شنیداری در آموزش زبان، این مهارت در دانشگاه های ایران تا حدود زیادی مورد بی-توجهی قرار گرفته است و مهمترین مشکلات دروس آزمایشگاه زبان عربی مربوط به بخش سخت افزار، نرم-افزار و تخصص اساتید است و همچنین از شیوه های نوین آموزشی برای تدریس این دروس استفاده نمی شود ومتون ادبی در تدریس این مهارت در ایران جایگاهی ندارد.
نورالدین پروین عیسی متقی زاده
للأدب فنونه المتنوعه وألوانه المتعدده فی مناحٍ مختلفه من الحیاه ، فمن فنونه البارزه التی لها حضورها فی الذهن ومکانه فی المجتمع فن الرثاء. وهو فن متداول فی الأدب العربی: شعره ونثره فی کل العهود وعلی امتداد الزمان، وهو مرتبط بالموهبه الأصیله والحس المرهف والوفاء الخالص، وله امتداده عبر مختلف العصور منذ العصر الجاهلی حتی عصرنا الحالی. .یُعدُّ الرثاء من أصدق ما عبّر عنه الشعراء وأبدعه الکتاب. فالرثاء من الفنون الشعریه المرتبطه بالنفس الإنسانیه ومن أصدقها تعبیراً عن الحزن والأسی والألم واللوعه. و قد برعت المرأه العربیه فی شعر الرثاء، وأجادت فیه حتی فاقت الکثیر من الشعراء. تعتبر الشاعره الکویتیه المعاصره سعاد الصباح من الرائدات المتمیزات فی شعر الرثاء فی العصر الحدیث؛ و تظهر رثائیاتها الشعریه من خلال دیوانها الشهیر «إلیک یا ولدی» الذی نظمته فی رثاء ولدها «مبارک» الابن الذی رحل عنها وهو ما یزال طفلاً. فقد کان الحزن هو الحاضر الأکبر فی نصوصها الرثائیه. و برعت الشاعره فی الصراخ نعیاً و بکاءً. ولذلک فقد هدفت هذه الرساله التی بین أیدیکم إلی دراسه دیوان «إلیک یا ولدی» الرثائی و ذلک فی ضوء المنهج الوصفی- التحلیلی، مع الاستعانه بالأسلوبیه «stylistics»التی تسعی إلی دراسه الهیکل البنائی للشعر و تحلیل أنساقه التی تکشف عن تنظیمه وفقاً للمستویات الصوتیه و الصرفیه و الترکیبیه و البلاغیه و تودی الی التمیز و التفّرد بین اعمال الأدباء عامه و الشعراء خاصه. والشاعره فی دیوانها تمتلک إمکانات تعبیریه تبرز الملامح العاطفیه والجمالیه. ومن النتائج التی توصلنا إلیها خلال هذه الرساله ، المهاره التی تتمتع بها الشاعره و قدرتها فی الکشف عن حاله الحزن الطارئ علیها و وصف حالها بصوره شفافه ملیئه بالمشاعر و الأحاسیس الحزینه من خلال أسلوبها الشعری؛ کما تعبّر عن عاطفتها الصادقه التی تجری علی لسانها و عما یختلج فی صدرها من المشاعر والحزن والتحسر الشدید. فهناک توازن مقصود بین عاطفتها و أسلوبها.
علی بشیری عیسی متقی زاده
تصویر مرگ در شر خلیل حاوی و عبدالوهاب البیاتی(از دیدگاهی فردی و اجتماعی) دور از حقیقت نخواهد بود اگر بگوییم مرگ یکی از مهمترین موضوعاتی است که شاعران معاصر عرب و به ویژه خلیل حاوی شاعر لبنانی و عبدالوهاب البیاتی شاعر معاصر عراق به آن پرداخته اند؛ به طوری که می توان گفت مرگ یکی از پربسامدترین قضایایی است که این دو شاعر مورد عنایت خویش قرارداده اند . این پژوهش تلاشی است برای شناخت برخی از ابعاد این قضیه و آن همانا استفاده ی شاعر از تصویرهای اشاری (بینامتنی) و تصویر های فطری یا سرنمون ها و همچنین تصویر های خوشه ای است . تصویرهای ازلی ابدی یا فطری تصویرهایی هستند که یونگ روانشناش مشهور به آن اعتقاد دارد و آن را آرکی تایپ (سرنمون ) نامیده است؛ وی سرنمون را تصویرها و افکار و تخیلاتی می داند که در آنچه وی آن را ناخود آگاه جمعی می داند انباشته شده است و به ریخت های گوناگون در اسطوره ها و دین ها و آثاری که نویسندگان و شاعران آنها را می آفرینند آشکار می گردد . بخشی از این پژوهش ویژه ی آن است که برخی از این سرنمون ها را که با به تصویر کشیدن مرگ در شعر این دو شاعر پیوند دارد را بررسد . در این بررسی خواهیم دید که شاعران چگونه به کمک سرنمون هایی از عناصر طببیعت و حیوانات مثل آتش, باد, و عنکبوت, جغد و سگ که از تشبیه و استعاره ای که فهم آن آسان می نماید دور شده و به تصویر مرگ و فنا می پردازند و این تصویرها مفاهیمی چون شومی و ترس و عذاب را با خود به همراه دارند . تصویرهای اشاری تصویرهایی هستند که شاعر با استفاده از متون دیگر به آفرینش آنها پرداخته است و تجربه های ادبی خویش را برای رساندن معنی مقصود خویش به کار بسته است . در نظامهای مفهومی پژوهشهای نقدی معاصر این مفهوم با نامهایی چون بینامتنیت, فراخوانی شخصیات, به کار گیری میراث و نقاب نمایان گشته و همه ی آنها را شامل می شود . خواننده در پایان این بررسی پی خواهد برد که این شاعران صاحب چه اطلاعات عظیمی در باب ادبیات بوده اند؛ به طوری که این اطلاعات شامل متون و معلومات ادبی بسیاری از میراث عربی (مانند متنبی و معری و جبران خلیل جبران ) و جهانی ( مانند الیوت و لورکا ) و متون دینی (مانند انجیل و قرآن کریم ) بوده و خواهد دید که این شاعران به چه شکلی این متون را در تار و پود شعر خویش جای داده و چگونه به تبدیل آنها به جزئی سازمند از شعر خود پرداخته اند . منظور از تصاویر خوشه ای در واقع تصویر کلی یک شعر است که به وسیله شبکه ای از تصاویر و واژگان شعری طرح کلی یک شعر را به وجود می آورند که می تواند یک وحدت یا انداموارگی را زمینه ساز باشد . این کلمات می تواند هر مفهومی باشد که, به طور مثال در این پژوهش, با مرگ نزدیکی مفهومی دارد و آن را به ذهن متبادر می کند . مانند مرگ, قتل, ویرانی, نابودی, کفن, قبر, پژمردگی و ... واژگان کلیدی: مرگ, تصویر فطری(سرنمون), تصویر اشاری(بینامتنی), تصویر خوشه ای, خلیل حاوی و عبدالوهاب البیاتی .
سمیه ثامنی خلیل پروینی
الأدب کلام فنّی جمیل، یهدف الأدیب من خلاله إلی التأثیر فی المتلقی و إثاره عواطفه و أحاسیسه سواء أکان شعراً أم نثراً. یعتبر النقاد و علماء البلاغه النص أدبیا إن کان شاملاً علی أربعه عناصر هی الفکره و العاطفه و الخیال و الأسلوب. تزّین کلام الإمام الرضا(ع) بالأدب و الفن و حاله کسائر أئمه أهل البیت(ع). فقد إشتمل علی الأنواع الأدبیه کالأحادیث،و الأدعیه، و التوصیات،و التفاسیر، و الخطب، و الزیارات، و الأشعار. و من میزات کلامه (ع) الإهتمام بالأدب کأداه للوصول إلی أغراضه الدینیه و العقائدیه و زیاده تأثیر کلامه علی السامعین و القارئین. و یعتبر کلام الإمام (ع) من أنواع الأدب الإسلامی الذی ظهر مع بدایه الدعوه الإسلامیه النبویه و یتجلّی نموذجه الرفیع فی القرآن الکریم و أقوال الرسول(ص) و أهل بیته (ع). تتناول هذه الدراسه المنهج الوصفی و التحلیلی فی کلام الإمام الرضا (ع) إستناداً علی العناصر الأدبیه الأربعه و هی الفکره و العاطفه و الخیال و الأسلوب. و تدل النتائج علی أن تجلی العناصر الأدبیه یختلف من نوع لأخر. و یختار الإمام(ع) الجمل و العبارات علی أساس إقتضاء الحال و حینا یملأ الجو عاطفه و خیالاً کالدعاء و أحیانا أخری یقلل منهما کالمناظره و مره یقصر الکلام و مره أخری یبسطه و یتمیز أدب الإمام(ع) عن الأدب العام بأسلوبه المحکم من خلال تجسید فکرته الدینیه و عاطفته المشجعه و المحذرّه و خیاله الواقعی.
مهدیه خیری راوری عیسی متقی زاده
مکتب اصالت وجود جزو مکاتب فلسفی است که تاثیر زیادی بر ادبیات گذاشت و بیش از هر مکتب دیگری اندیشه هایش به صورت شعر و داستان در آمد. اگزیستانسیالیسم مکتبی آلمانی است که بعد از جنگ جهانی اول در آلمان گسترش یافت و «کی یر که گارد» از اولین سردمداران آن است. وجه تسمیه این مکتب، این است که بنابر نظر فلاسفه اگزیستانس، وجود و هستی هر چیز، بالاتر و متعالی تر از ماهیت و چیستی آن چیز می باشد. همه ما حقیقتا با وجود اشیا سر و کار داریم و اگر درست توجه کنیم، خود را غوطه ور در وجود جهان و موجودات آن می یابیم. بنابراین اصالت با وجود می باشد. پس فلاسفه وجود گرا به تقدم وجود بر ماهیت در مورد انسان قائل، و هر دو گروه وجود گرایان -الهی و الحادی- به نوعی وانهادگی انسان معتقدند. مبانی و پایه های اصلی این مکتب همان مضامین تکراری هستند که در آثار نویسندگان ادبی پیرو این مکتب یافت می شوند. مضامین تکراری فلسفه وجودی را می توان شامل آزادی، تصمیم و مسئولیت دانست. یک دسته دیگر از مضامین تکراری در فلسفه وجودی شامل مباحثی مانند تناهی، تقصیر،غربت، یأس و مرگ است. ظاهرا مقصود از تناهی آن است که انسان به لحاظ وجودی همواره دارای نقصاناست. واقع بودن در محدوده ای از حدود مذکور، او را از امکان بودن یا کامل تربودن،درآینده محروم می کند. مقصود فیلسوفان وجودی از تناهی، محدودیتی است که برای هستی انسان ـ به نحواجتناب ناپذیری ـ وجود دارد. منظور از تناهی این است که هیچ کس بودنرا انتخاب نکرده است و کسی به اختیار خودش به دنیا نیامده است. ما خودمان رادرمیانه عالمی از اشیا به منزله موجودات آزاد، کشف می کنیم. هرشخصی درمحدوده خاصی از ویژگی های فردی همچون هوش، رنگ، پوست، نژاد، زمان،تاریخ و جامعه تناهی می یابد و بالاخره تناهی چهره نهایی خود را در مرگ نشانمی دهد.مفهوم «تقصیر» نیز نزد فلاسفه وجودی اهمیت دارد. این مفهوم بیانگر گسستیا انقطاعی ریشه ای است… شکافی میان وجود و ماهیت یا میان واقع بودگی وامکان. نجیب محفوظ برنده نوبل ادبی 1990م، یکی از سرشناس ترین نویسندگان معاصر عرب است که در برخی آثار فلسفی اش می توان ردپای این فلسفه را یافت. ما از بین آثار مختلف او رمان «أولاد حارتنا» را برای تحقیق و بررسی انتخاب کرده ایم تا مبانی و نشانه های فلسفه اگزیستانسیالیسم را از آن استخراج کرده و به بررسی آن از دید ادبیات اسلامی بپردازیم. این رساله شامل چهار فصل است که فصل اول شامل کلیات (تعریف مسئله، اهداف تحقیق، سوالات تحقیق، فرضیه ها، مواد و روش انجام تحقیق، مشکلات تحقیق و کمبود منابع، ضرورت انجام تحقیق و تعاریف و مفاهیم) می باشد. در فصل دوم به بررسی مبانی و اصول فلسفه اگزیستانسیالیسم می پردازیم و پس از آن ظهور این مکتب فلسفی را در ادبیات بررسی کرده و پس از آن تقسیم بندی پیروان این مکتب به دو شاخه الهی و الحادی صورت می گیرد. فصل سوم به دو بخش تقسیم می شود: بخش اول «خلاصه ای از شناخت نامه مولف» نام دارد که در آن به ارائه زندگی نامه نویسنده و جنبه های مختلف زندگی او از جمله سیاسی، فلسفی، ادبی، مراحل مختلف ادبی او و معرفی آثارش پرداخته می شود. و در بخش دوم به معرفی و بررسی اثر مورد بحث، أولاد حارتنا پرداخته شده و سپس نظریات مختلف نقاد را پیرامون این رمان اعم از موافق و مخالف بررسی کردیم و در پایان از این آراء نتیجه گیری به عمل آمده است. فصل چهارم «خلاصه رمان و نقد اگزیستانسیالیستی آن، به همراه ارائه نظریه ادبیات اسلامی» نام دارد. در این فصل پس از ارائه خلاصه داستان، شواهد مثال ظهور و بروز اندیشه های اگزیستانسیالیستی نویسنده از آن استخراج گردیده و بیان می گردد و نقد هایی که از جانب نظریه ادبیات اسلامی بر آن وارد است، مطرح می-شود. سپس مسئله جایگزینی علم به جای دین که به نحو بارزی در این رمان مشهود است، بررسی می شود. و در پایان، نتایج و پیشنهادات، خلاصه رساله به زبان عربی، فهرست منابع و چکیده انگلیسی رساله ارائه می گردد. 1-2-1- تعریف مسئله اگزیستانسیالیسم کلمه تازه ای است که در نیمه اول قرن بیستم ساخته شده است. این لفظ از کلمه اگزیستانس به معنای وجود و existential در زبان فرانسوی و existential انگلیسی به معنای وجودی گرفته شده است و به معنای اصالت وجود یا تقدم وجود است. تقدم وجود بر ذات موجودات که اصطلاح فنی آن ماهیت (چیستی) است که پاسخگوی سوال «ما هو» است. اگزیستانسیالیسم مهم ترین مکتب فلسفی - ادبی در ادبیات قرن بیستم اروپا به شمار می آید. این مکتب چنان که از نامش پیداست، متوجه وجود انسانی است. کی یر کگور (1855-1813م) فیلسوف و نویسنده دانمارکی بنیان گذار این مکتب فلسفی محسوب می شود. دو فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر (1889م) و کارل یاسپرس (1883م) به بررسی و تفحص در افکار و آرای کگور پرداختند و این مکتب به محافل ادبی راه یافت و سپس توسط فیلسوفان فرانسه به پیشوایی گابریل مارسی (1889م) پرچم دار اگزیستانسیالیسم مسیحی و سارتر (1980-1905م) رواج یافت و به منتهای قدرت و شهرت رسید و در ادبیات معاصر اروپا تاثیر عمیقی به جای گذاشت. مکتب وجود گرایی به هر نوع تبیین عقلی زندگی می تازد ومعتقد است که هیچ جبر موروثی در حقیقت انسانی نیست. سارتر می گوید: ما آزادیم که انتخاب کنیم و سرنوشت خود را واقعیت و عینیت بخشیم. حال که خدا مرده است، پس لااقل انسانی وجود دارد که وجود او پیش از ماهیت اوست... وی معتقد است که عقل و استدلال طریقه نامطلوب و ناقصی برای زندگی و نیل به معرفت است. بدین ترتیب اگزیستانسیالیسم علیه سنن فلسفی قرن هجدهم که به عقل، مفهومی الهی می دهند به مبارزه برخاسته است. اگزیستانسیالیست ها به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول: اگزیستانسیالیست های مسیحی یا الهی دسته دوم: اگزیستانسیالیست های غیر مذهبی. وجه مشترک این دو گروه تنها این است که همه معتقدند وجود مقدم بر ماهیت است، یا به عبارت دیگر، فلسفه را باید از درونگرایی آغاز کرد. با این تفاوت که در اگزیستانسیالیسم مسیحی یافتن من راستین برابر با این معناست که خداوند در فرد به عنوان یک واقعیت ازلی در تجربه درونی فرد ظاهر می گردد. اما در اگزیستانسیالیسم الحادی و به خصوص در اندیشه های سارتر، مسئله تقدم وجود بر ماهیت مبنای الحاد است، چراکه به نظر او اگر ماهیت انسان مشخص باشد و ما برای انسان فطرت و طبیعت عمومی قائل شویم، در این صورت مفهوم بشر در اندیشه خالق شبیه به مفهوم کارد در ذهن صنعتگر است، به عبارت دیگر منظور او این است که خداوند بشر را بر طبق اسلوب و مفهومی که از او در اندیشه دارد خلق می کند؛درست همچنانکه صنعتگر کارد را بر طبق شکل و اسلوب معینی می سازد. وجود قطعات درخشان ادبی در بطن آثار سنگین فلسفی نشان از در هم تنیدگی فلسفه وجودی و ادبیات دارد. باید مراقب بود که هر ادبیاتی را که اتفاقا نشان دهنده نفوذ به عمق مسائل وجود انسان است «وجودی» نشمریم، و گرنه این خطر وجود خواهد داشت که این لفظ معنای خود را از دست بدهد. اگر می خواهیم مبادرت به سخن گفتن در باب تاثیرات فلسفه وجودی در ادبیات کنیم، پس می بایست به چیزی مشخص تر از همین شباهت های مبهم و احتمالا اتفاقی میان فهم انسان بطوریکه در آثار نویسندگان ادبی یافت می شود و فهم انسان بطوریکه در آثار فیلسوفان وجودی یافت می شود اشاره کنیم. ما باید خود را محدود به آن دسته از آثار ادبی کنیم که در آن جا اهمیت اساسی به «مضامین تکراری» فلسفه وجودی داده شده است. از نظر جان مک کواری این مضامین تکراری عبارت است از: آزادی، تصمیم، مسئولیت، تناهی، غربت و مرگ. از میان انواع مختلف ادبی می بینیم که فلاسفه اگزیستانسیالیست بیشتر به رمان روی آورده اند. با توجه به عقیده اگزیستانسیالیست ها مبنی بر اینکه انسان ماهیتی از پیش تعیین شده ندارد و موجودی است نامتعین و سیال، بدون تعریف معین و از پیش تعیین شده در نتیجه با شخصیت پردازی دررمان سازگاری دارد. فلسفه اگزیستانسیالیسم در غرب شکل گرفت و به کشورهای دیگر از جمله مصر راه یافت و افکار و ایده های نخبگان و روشنفکران جامعه را تحت تاثیر قرار داد. راه یابی چنین اندیشه های الحادی در کشورهای اسلامی آنهم در ادبیات که بسیار زمینه حساسی است، مشکلاتی برای نسل جوان ایجاد کرده است. لذا مسئله اصلی تحقیق، یافتن مبانی فلسفه اگزیستانسیالیسم در آثار نجیب محفوظ – با تکیه بر رمان «أولاد حارتنا»- و بررسی آن از نگرش ادبیات اسلامی است. نجیب محفوظ، یکی از نخستین و سرشناس ترین نویسندگان ادبیات مدرن عرب تلقی می شود. او که در بین هفت فرزند خانواده از همه کوچکتر بود، در 11 دسامبر1911م، در ناحیه الجمالیه قاهره مصر، به دنیا آمد و تا شش سالگی یا 12 سالگی در آنجا زیست. نویسندگی را از 17 سالگی آغاز کرد. نخستین رمان او با عنوان بازی های سرنوشت، در سال 1939م چاپ شد. محفوظ، که در خانواده ای از طبقه متوسط در یکی از قدیمی ترین محله های قاهره زاده شده بود، رسالت داشت تا برای بیش از نیم قرن، شور وحرارتی به امیدها و ناکامی های ملتش بدهد. مخاطبان اغلب با آثار محفوظ همذات پنداری می کنند. از اکثر آثار او در سینما، تئاتر و سریال های تلویزیونی اقتباس شده است و در مصر و دیگر کشورهای جهان عرب، نام شخصیت های داستانش بر سر زبان هاست. از سوی دیگر، به رغم آنکه ادبیات محفوظ غرق در واقعیتمسائلبومی است، باعث برانگیختگی حسی جمعی و ماندگار درطبیعت بشری می شود که استقبال نسبتا خوبی که در فرهنگ های دیگر از آن شده است، خود نشانگر این مسئله است. از سال 1966م، که ترجمه کوچه مدق به عنوان نخستین ترجمه از رمان های محفوظ به انگلیسی در آمد، دیگر آثارش در انگلیس و دیگر کشورها وسیعا خوانده شده اند. مطالعه رمان های محفوظ نشان می دهد که آثارش چهار مرحله مشخص را پشت سر گذاشته اند. نخستین مرحله (1944- 1939) شامل سه رمان می شود که بر مبنای تاریخ مصر باستان نوشته شده اند. این رمان ها بینش مفیدی برای رشد نجیب محفوظ جوان و مستعد فراهم کرد. در اولین مرحله محفوظ قصد داشت سلسله رمان هایی بنویسد که تاریخ مصر دوران فراعنه را از ابتدا تا انتها در برگیرد؛ وی حتی تحقیقات لازم را برای این کار عظیم انجام داد. اما در واقع و ای بسا به خاطر پیشرفت رمان عربی باید گفت خوشبختانه، او به خواست خود از مسیر مورد نظرش منحرف شد و عرصه رمان بعدی او، قاهره جدید (1945)، واقعیت های خام آن زمان بود. این خود نشانگر آغاز مرحله دوم نویسندگی محفوظ است که با انتشار شاهکارش، سه گانه قاهره، در سال های 1957- 1956 به اوج خود رسید. محفوظ در این دوره از نویسندگی خود، نابهنجاری های اجتماعی - سیاسی جامعه خود را با قدرت نقادانه بالا و نیز با بهره-گیری از بهترین تکنیک های رئالیسم و ناتورالیسم، بررسی می کند. آن چه از تمام این رمان ها به دست می-آید، تصویر تیره و دلگیر تمام برشی است از جامعه شهری مصر، در طی بیست و اندی سال میان دو جنگ جهانی. با این سه گانه، که اوج دوره رئالیستی- ناتورالیستی نویسندگی محفوظ در این دوره است، مصری ها برای همیشه مدیون رمان نویس بزرگ خود خواهند ماند چرا که اگر این داستان نامه عظیم، که درآن نویسنده وصف عینی حیات سیاسی، اجتماعی، مذهبی و روشنفکری مصر میان دو جنگ[جهانی] را به دست می دهد نوشته نمی شد، آن دوره آشفتگی و اغتشاش در زندگی ملتشان، ثبت نشده می گذشت. محفوظ، پس از نگارش این سه گانه، که بلافاصله مورد استقبال وسیعی قرارگرفت و موجب جلب توجهی مجدد به آثار قبلی-اش شد، چندین سال، به دلیل نامشخصی، سکوت اختیار کرد؛ پس از آن وقتی محفوظ رمان بعدی خود را به صورت دنباله دار در روزنامه الأهرام قاهره در 1959 نوشت، خوانندگان آثارش را غافلگیر کرد. رمان مردم محله ما (که به انگلیسی نیز ترجمه شده است) همچون رمان کودکان جبلاوی، تمثیل منحصر به فردی از تاریخ بشر، از ابتدا تاکنون است. رمان دزد و سگ ها، که در سال 1982 چاپ شد، او را به سوی مرحله سوم رمان نویسی اش رهنمون کرد. محفوظ، که دیگر از زاویه رئالیستی - ناتورالیستی به دنیا نمی نگریست، این بار نوشتن رمان های کوتاه قوی را با موضوع های اجتماعی و اگزیستانسیالیستی آغاز کرد. او به جای ارائه تصویری پر زرق و برق از جامعه، به کنش و واکنش ذهن فرد با محیط اجتماعی پرداخت. از سوی دیگر، در حالی که موقعیت های داستان ها مبتنی بر واقعیت اند، اغلب با پیش نهادن معنایی متعالی، بدان اهمیتی جهان شمول داده می شود. در حالی که رمان های رئالیستی محفوظ دادخواستی بودند علیه شرایط اجتماعی مصر قبل از 1952، رمان های دهه 60 او بیشتر نقدی آشکار از همان دوره بود. در سال های پس از 1967، او از داستان های کوتاه سوررئالیستی و نیز نمایشنامه های کوتاه خشک، فشرده و غیر قابل اجرا به رمان های آشکارا سیاسی و اجتماعی روی آورد. محفوظ خود از این چرخش در آثارش، آگاه بود. در اواسط دهه 70، باز محفوظ را درحال جست وجوی سبکی جدید می یابیم. به نظر می رسد که وقایع ملی دلخراش، او را از راهی که از اوایل دهه 60 در پیش گرفته بود دور ساخت و دیگر نتوانست بدان باز گردد. در ادامه مطلب جدولی از مراحل مختلف داستان نویسی محفوظ ارائه می گردد: تطور روائی نجیب محفوظ تاریخی این مرحله از اعمال روایی نجیب محفوظ که مرحله تاریخی- رومانتیک هم نامیده می شود، شامل دوره ای است که سه رمان تاریخی: «عبث الأقدار»، «رادوبیس» و «کفاح طیبه» در آن نوشته شد. مضمون این رمان ها بیان آمال ملت مصر برای برقراری عدالت از دست رفته اجتماعی است. نویسنده در این آثار از جامعه گذشته فرعونی رمزهای بسیاری می گیرد زیرا این دوران تنها دوران شکوفایی مصر در طول تاریخ است. واقعگرایی نقادانه-طبیعت گرایی آثار نجیب محفوظ در این دوره از کارش بازتابی از واقعیت اجتماع است و درعین حال انتقادات خود را هم به اوضاع موجود جامعه اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بیان می دارد. آثار پدید آمده توسط مولف در این دوره کاری اش که مضمون نزدیک به هم دارند عبارت است از: «القاهره الجدیده»، «خان الخلیلی»، «زقاق المدق»، «بدایه و نهایه» و «سراب». واقعگرایی محض در این مرحله آثار نویسنده شرح حال خانواده های مصری از طبقات متوسط است که در بین سالهای پایانی جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم زندگی می کنند. نویسنده در این آثار به وصف عینی حیات اجتماعی، سیاسی، مذهبی و روشنفکری مصر میان دو جنگ جهانی می پردازد. ثلاثیه نجیب محفوظ که شامل سه اثر: قصر الشوق، بین القصرین و السکریه است ابداع ادبی این دوره از فعالیت نویسندگی اوست. تأملی-فلسفی این دوره از آفرینش ادبی نویسنده که پس از پنج سال توقف کار او شروع می شود، در بر گیرنده موضوعات فکری- فلسفی و دغدغه های انسانی عام است. اولین اثر نویسنده در این مرحله از کار کتاب جنجالی «أولاد حارتنا» است. این مرحله از نویسندگی نجیب محفوظ با اعمالی همچون: «اللص و الکلاب»، «السمان و الخریف»، «الطریق»، «الشحاذ»، «ثرثره فوق النیل» و «میرامار» ادامه می یابد. ازبین رمان های فلسفی نجیب محفوظ رمان «أولاد حارتنا» برای بحث و بررسی انتخاب شده است که در ادامه مواردی از بروز اندیشه های فلسفه اگزیستانسیالیسم، بخصوص شاخه الحادی آن را در این رمان ذکر می کنیم: 1-2-2- اهداف تحقیق - آشنایی با مکتب فلسفی اصالت وجود و اصول و مبانی شناخته شده آن - استخراج مبانی این فلسفه از آثار نویسنده مصری نجیب محفوظ - نقد و بررسی آرای وجودی محفوظ با نگرش اسلامی این پژوهش در پی بررسی آثار نویسنده مصری نجیب محفوظ و استخراج نشانه های فلسفه وجود گرایی از آن می باشد، که در این راه با تکیه بر رمان «أولاد حارتنا» پیش می رود. 1-2-3 سوالات تحقیق 1) کدام یک از آثار محفوظ ردپای آثار و نشانه های اگزیستانسیالیسم هست و چرا؟ 2) خواستگاههای شکل گیری این نوع اندیشه ها در آثار محفوظ چه بوده است؟ 3) در آثار نجیب محفوظ با کدام نوع از اگزیستانسیالیسم مواجهیم و چرا؟ 4) مهمترین انتقاداتی که بر این اثر وارد است کدامند؟ 5) از دیدگاه نگرش اسلامی چه نقدی بر اگزیستانسیالیسم محفوظ وارد است؟ 1-2-4 فرضیه ها 1) مبانی این فلسفه در اکثر آثاری که نویسنده در مرحله چهارم از نویسندگی خود پدید آورد، مشهود است که در این تحقیق رمان «أولاد حارتنا» مورد بررسی قرار می گیرد. در أولادحارتنا نویسنده سعی دارد به طرح قضیه مرگ خدا که اولین بار توسط نیچه فیلسوف شهیر آلمانی مطرح شد بپردازد و نه تنها فنای پروردگار را توجیه کند بلکه او را به ظلم و کوتاهی در مورد بندگان متهم کند. جبلاوی در این داستان در قصر خود نشسته است و به راحتی تنها به ستم هایی که به فرزندانش روا می شود می نگرد همچون کسی که در سینه دلی ندارد و سنگدل است. 2) مطالبی را که در آثار نجیب محفوظ با آن مواجهیم، نمی توان ابداع ادبی نامید، بلکه یک خط فکری ثابت است که که از همان پیدایش اولین آثار او در اعمالش مشهود است. او سعی در ارائه تصویری جدید از جهانی بدون پروردگار را دارد و همگان را به پذیرش این تصویر دعوت می کند. خدایی که آفرینش این جهان را انجام داده است و سپس همگان را به حال خود واگذارده است. به نظر می رسد عوامل شکل گیری این گونه تفکرات در ذهن این نویسنده بزرگ جهان عرب، آشنایی او با نظریات فیلسوفان غربی و بخصوص تاثیرپذیری او از سردمداران وجود گرایی الحادی همچون سارتر باشد، همچنانکه خود او در مصاحبه ای اعلام می کند درست است که قبل از ارائه این نظریات سفری به مغرب زمین نداشته است و از نزدیک در جهان روشنفکران غربی قرار نگرفته است، اما این دلیل بر عدم تاثیر پذیری او نمی باشد. 3) در آثار نجیب محفوظ با توجه به وجود عناصری همچون آزادی، مسئولیت، دلهره و احساس غربت و وانهادگی - که موارد آن در طول تحقیق ذکر می گردد- با اگزیستانسیالیسم الحادی مواجهیم. 4) این اثر از بدو پیدایش خود مورد انتقادات شدیدی بویژه از جانب الهیون و شیوخ الازهر قرار گرفت و حتی تا مدت مدیدی اجازه چاپ نداشت. از نظر اغلب نقاد و صاحب نظران این رمان سرشار از اندیشه های الحادی و کفر آمیز است و نویسنده در سرتاسر آن سعی دارد حس وانهادگی انسان را به تصویر بکشد و اثبات کند که خداوند پس از خلقت انسان ها دیگر توجهی به آنان ندارد. 5) بسیاری از نویسندگان و ادبایی که دارای دیدگاه و نگرش اسلامی بودند «أولاد حارتنا» را توهین و جسارت به خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) دانسته اند. از دیدگاه آنان تشابهی که نویسنده بین خداوند و پیامبران و شخصیت های داستان قائل شده است، حتی در برگزیدن نام شخصیت ها نیز پیداست. نجیب محفوظ از نگرش اسلامی نویسنده ملحدی است که پا را بسیار فراتر از حد مجاز گذاشته است. 1-2-5- پیشینه تحقیق - پایان نامه کارشناسی ارشد، زبان و ادبیات عرب «انعکاس دین و مظاهر آن در رمان های نجیب محفوظ»، فرامرزمیرزایی، به راهنمایی دکتر صادق آیینه وند، دانشگاه تربیت مدرس 1371: در این رساله چگونگی انعکاس مسایل دینیدر آثار نجیب محفوظ در دو فصل بررسی می گردد. - پایان نامه دکتری تخصصی، زبان و ادبیات عرب «بررسی رئالیسم درادب واقعی انتقادی نجیب محفوظ»، صلاح الدین عبدی، به راهنمایی دکتر کبری روشنفکر، دانشگاه تربیت مدرس 1381: این رساله در سه فصل تنظیم شده است که مکاتب ادبی اروپا و مکاتب ادبی جهان عرب، ویژگی ها و عناصر داستان و بررسی کارهای داستانی قبل از نجیب محفوظ و زندگینامه او و رئالیسم در ادب واقعگرایی انتقادی نجیب محفوظ را مورد بررسی قرار می دهد. - پایان نامه دکتری تخصصی، زبان و ادبیات عرب «رئالیسم اجتماعی در آثار نجیب محفوظ و محمود دولت آبادی»، جواد اصغری به راهنمایی دکتر عدنان طهماسبی، دانشگاه تهران، - «الدین و العصر فی أدب نجیب محفوظ»: د. محمود موعد، رساله دکترا، سوربون، پاریس 1978. - «روای? أولاد حارتنا لنجیب محفوظ، قیمتها من حیث هی أدب و موشّر إلی الحال? الراهن? للعاطف? الدینی? فی مصر»: فیلیپ استوارت، دانشگاه اکسفورد 1963. آثار نجیب محفوظ از جنبه های مختلفی هم چون نقد اجتماعی، فمینیستی، دینی و... مورد بحث و بررسی قرار گرفته است اما تا کنون فلسفه اگزیستانسیالیسم و مسائل وجودی مطرح شده در آثار او کمتر مورد توجه بوده است. البته در کتاب ها و آثار مذکور و هم چنین در بسیاری از آثار دیگر، به صورت پراکنده به نگرش وجودی محفوظ و ظهور مبانی و نشانه های این فلسفه در آثار مختلف او اشاراتی شده است اما با بررسی بیشتر کتاب ها و آثار پژوهشی معلوم شد که تا کنون فعالیت مدون و منسجمی در این زمینه صورت نگرفته است. 1-2-6- ضرورت انجام تحقیق و جنبه جدید بودن و نوآوری با بررسی های صورت گرفته ازجمله مراجعه به کتابخانه های دانشگاه های مختلف وجستجو در سایت های متعدد، تاکنون تحقیقی مجزا که به بررسی آثار نویسنده مصری،نجیب محفوظ در زمینه استخراج اصول و مبانی فلسفه اگزیستانسیالیسم پرداخته باشد، یافت نشده است و پایان نامه ای در این خصوص کار نشده است. در نتیجه با توجه به کارهای تحقیقاتی پیشین انجام یک تحقیق جامع ضروری به نظر می رسد تا خلأهای موجود را بپوشاند و ضمن معرفی شخصیت و آثار نویسنده،رویکردهای اگزیستانسیالیستی یا وجودی او را بیان کند و به نقد اسلامی آن بپردازد و با بهره گیری از داده های سابق تحلیلی جدید ارائه داده و نقاط ضعف و قوت آنها را نشان دهد. نگارنده سعی کرده ابتدا با توجه به اصول و مبانی پذیرفته شده فلسفه اگزیستانسیالیسم این اصول را از کتاب مورد بحث استخراج و تبیین و تشریح کرده و از هر یک نمونه هایی را ذکر کند و با این پژوهش زمینه ای برای تحقیقات گسترده تر در این عرصه فراهم سازد. 1-2-7- مواد و روش انجام تحقیق این تحقیق با مطالعات کتابخانه ای وتجزیه وتحلیل داده ها به روش توصیفی - تحلیلی صورت می گیرد. با مطالعه رمان «أولاد حارتنا» که مرتبط با موضوع مورد بحث است، اصول و مبانی فلسفه اگزیستانسیالیسم در آثار نجیب محفوظ که شامل (آزادی و اختیار، تصمیم و مسئولیت، احساس غربت و بیگانگی، یاس و مرگ) بررسی می گردد و بر طبق ادبیات اسلامی مورد نقد واقع می شود. گرد آوری مطالب از کتب مختلف، مقالات پژوهشی و اینترنتی صورت گرفته است. در ابتدا تعاریف مربوط به فلسفه اگزیستانسیالیسم، نویسنده و کتاب مورد نظر ارائه می گردد و سپس مبانی این فلسفه به شیوه توصیفی تحلیلی از رمان «أولاد حارتنا» استخراج می گردد. آنچه در این پژوهش و در طی هر فصل بدان پرداخته می شود به شرح زیر است: فصل اول همانند دیگر پژوهش های دانشگاهی، شامل مبانی تحقیق شامل طرح مسئله، سوالات و فرضیه-ها، مفاهیم و تعاریف این تحقیق و روش پژوهش و منابع اصلی آن می باشد. بنابراین در این فصل به تعریف فلسفه اگزیستانسیالیسم، نجیب محفوظ و أولاد حارتنا پرداخته شده است. در فصل دوم به بررسی فلسفه وجودی، معرفی مبانی آن، چگونگی راهیابی این تفکرات به آثار نجیب محفوظ می پردازیم و در فصل سوم پس از تحلیل و بررسی رمان أولاد حارتنا، به استخراج مبانی فلسفه وجود-گرایی از آن پرداخته و بیان می داریم که با توجه به نگرش اسلامی چه نقدی بر آنها وارد است. 1-2-8- مشکلات تحقیق کتابخانه های مورد استفاده پژوهشگر در ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، تربیت معلم تهران، علامه طباطبایی و فردوسی مشهد بوده است که با وجود کمک فراوان به جمع آوری مطالب مورد نظر، به هیچ وجه کافی نبود و منابع الکترونیکی، از جمله مقالات موجود در پایگاه های اطلاع رسانی آن لاین پیوسته به کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس تکمیل کننده آن بود. امید است که این تحقیق که گامی است هر چند کوچک در راه علم و دانش مقدمه ای باشد برای تحقیقات گسترده تر و کامل تر و زمینه را برای آشنایی هر چه بیشتر صاحب نظران با فلسفه و مکاتب فلسفی جدید فراهم کند. 1-3- تعاریف و مفاهیم 1-3- 1فلسفه اگزیستانسیالیسم: این مکتب برای اولین بار در فرانسه پیدا شد و ژان پل سارتر اولین پیشگام در این زمینه محسوب می شود. به عقیده پیروان این مکتب انسان در همه امور آزاد است و هیچ چیزی یافت نمی شود که محدود کننده او باشد. آزادی انسان ذاتی است و انسان در همه چیز مختار است. وقتی که این مکتب به ادبیات وارد می شود، تلاش برای به تصویر کشیدن همین آزادی، اختیار و آزادی اندیشه انسان را دارد و اینکه انسان آزاد است هر طور که بخواهد بیاندیشد و عمل کند. اصول و مبانی این مکتب عبارت است از: آزادی و اختیار، تصمیم و مسئولیت، احساس غربت و بیگانگی و یاس و مرگ. مضمون اختیار و آزادی در آثار تمامی نویسندگان وجودی حاضر است. اگزیستانسیالیسم به آزادی انسان توجه ویژه ای دارد و او را در انتخاب آزاد می داند و از همین آزادی در انتخاب است که مسئولیت پیدا می-شود. او خالق فعال و سازنده مسیر خویش است. انسان آزاد است تصمیم بگیرد و انتخاب کند و این دو خاصیت تفکیک ناپذیر از انسان برای او مسئولیت ایجاد می کنند، پس انسان مسئول است، چون آزاد است و آزاد است چون مسئولیت دارد. انسان باشنده ای است در میان امکان های گوناگون و ناگزیر از برگزیدن، برگزیدنی که چه بسا خطر کردن و دل به دریا زدن است؛ چرا که او ساخته همین گزینش هاست. انسان همواره در وضعیتی معین و در شرایطی است که خود، آنها را انتخاب نکرده و پدید نیاورده است؛ ولی با این همه می تواندآنها را بپذیرد، بر عهده گیرد، و در راه ساختن خویش به کار گیرد. انسان از آزادی مطلق برخوردار است. همراه با این آزادی مسئولیت نیز وجود دارد. فرد نمی تواند اوضاع و احوال طبیعی، محیط اجتماعی یا وراثت را مسئول اعمال خویشتن قرار دهد. همچنین نوشته های نویسندگان فلسفه وجودی سرشار است از اشارات به تصمیم و انتخاب. از نظر فیلسوف وجودی موجود انسان خودش را بیشتر با تصمیم هایش به کمال می رساند. تصمیم هایی که ممکن است دردناک باشند، به دلیل آنچه که این تصمیم ها از زندگی او قطع می کنند... هر تصمیم تصمیمی است در برابر یک تصمیم دیگر و همچنین برای یک تصمیم دیگر؛ و هر تصمیم دامنه امکان هایی را که برای تصمیم های آینده باز خواهند بود محدود می کند. تاکید بر تصمیم، فیلسوفان وجودی را بر آن می دارد که عملی را که در آن از عنصر تصمیم آگاهانه و حتی زجرآور اثری نیست عملی بی قدر بدانند. عادت و رسم، شیوه های معهود و معمول انجام دادن امور، از این حیث که در زیر سطح عمل حقیقتا انسانی قرار می گیرند به انتقاد گرفته می شوند. غربت عبارت است از بیگانگی موجود (انسانی) با عمق هستی خود. او خودش نیست بلکه صرفا صفری است در وجود توده ای انبوه، یا دنده ای در نظام هستی یا هر چیز دیگری از این نوع. احساس بیگانگی در این دنیا منشأ در اضطراب دارد. وقتی فرد دلیلی بر هستی خود نمی ببیند، در این دنیا احساس بیگانگی می کند. او خود را از دیگر اشیا و افراد جدا حس می کند. خلاصه فرد به صورت وصله ناجوری است که محلی مناسب برای خود نمی یابد. یکی دیگر از جنبه های اساسی ادبیات اگزیستانسیالیستی این است که همیشه مرگ بر صحنه حیات سایه افکنده است. نویسنده اگزیستانسیالیست که قادر نیست در زندگی مفهوم عمیقی بیابد و کوشش های خلاقه انسانی را موجب فراموشی یا تخفیف وحشت مرگ نمی پندارد، به تجلیل مرگ دست می زند و آن را مقدر کننده حیات می شمرد و بدین وسیله به ترسی که از مرگ دارد جنبه رومانتیک و صوفیانه ای می دهد. 1-3-2 نجیب محفوظ: نجیب محفوظ متولد 1911م در شهر قاهره است. پس از پایان تحصیلات متوسطه به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت. بعد از فارغ التحصیل شدن به کار در اداره دانشگاه مشغول شد. مدت ها کارمند دولت بود، بعد به نوبت رئیس اداره هنرهای زیبا و مدیر سازمان صنعت فیلم در مصر شد. وی همچنین سال ها عضو هیئت تحریریه روزنامه الاهرام بود. نجیب محفوظ برنده مهم ترین جایزه دولتی به خاطر فعالیت های ادبی است. او نویسنده، تریولوژی (رمان-های سه گانه) ایست که هرکدام نام یکی از کوچه پس کوچه های قاهره را بر خود دارند. نجیب محفوظ برجسته ترین چهره ادبی در میان نویسندگان عرب است. در سال 1990م جایزه ادبی نوبل را نصیب خود کرد. 1-3-3 أولاد حارتنا: رمانی از نجیب محفوظ است که در میان داستان های بلند عربی جایگاهی والا را به خود اختصاص داده است و مورد استقبال بسیاری قرار گرفته است. این داستان بلند ابتدا در سال 1959م بصورت داستان های دنباله-داری در روزنامه الأهرام چاپ می شد.نشر این داستان مخالفت بسیاری از شخصیت های مذهبی مصر را برانگیخت؛ تا اینکه سرانجام نشر این کتاب در مصر ممنوع شد. این کتاب نخستین بار در سال 1962م در لبنان چاپ شد. «فلیب استوارت» آن را به انگلیسی برگرداند و این کتاب شهرتی جهانی پیدا کرد. سرانجام در اوایل سال ????م، رمان «أولاد حارتنا» با مقدمه ای از احمد کمال ابوالمجد به چاپ رسید. أولاد حارتنا یا در حقیقت همان مردم دنیا- زیرا محله همان دنیاست- داستان زندگی است، داستان هبوط آدم از بهشت و آغاز خلیفه اللهی اش بر روی زمین. نویسنده داستان خود را از جایی شروع می کند که محله یا همان دنیا خالی از سکنه است و تنها یک خانه که آن هم محل سکونت «جبلاوی» بزرگ محل است در آن قرار دارد. جبلاوی صاحب چند فرزند است که هر یک از آنها نماینده یکی از پیامبران اولوالعزم و یکی از آن-ها نماینده ابلیس است که طی ماجرایی از منزل پدری طرد می شود که اشاره به خروج ابلیس از بهشت دارد و ادامه قصه که طبق قصه آفرینش ادامه پیدا می کند. 1-3-4- رمان و تعهد آن به جامعه «رمان روایت منثور داستانی است که با تکیه بر تخیل توالی حوادث زندگی واقعی را با رشد و گسترش اعمال و افکار شخصیت نشان می دهد» . قالب رمان بخاطر ویژگی هایی که دارد بیش از هر نوع ادبی دیگری مورد توجه بوده و به سبب انعطاف پذیر بودن و ارتباط آن با زندگی انسان در همه ابعاد آن طرفداران و هواخواهان زیادی را به خود جلب کرده است. از جمله نداهایی که ادبیات غربی در کوشش های اخیر خود سر داده بود، به کار گرفتن ادبیات در خدمت مردم بود که این روح به جوامع عربی رخنه کرد. آن ها دریافتند که برای جبران عقب ماندگی فاحش از قافله تمدن، مردمی کردن ادبیات ضرورتی تام دارد، بنابراین به میراث ادبی خود رجعتی دوباره کردند تا درمان دردهای خود را در آن بیابند؛ ولی آن را فاقد خصوصیاتی که انتظارش را داشتند یافتند. میراث ادبی کهن عرب بیشتر ادبیاتی اشرافی بود که پیرامون افتخارات پادشاهان و حکمرانان می گشت و یا اینکه به ادبیاتی تعلیمی اختصاص داشت که گرچه ارزش آن محفوظ بود ولی بیشتر بر جنبه های فردی تکیه شده بود و توانایی متحول ساختن جامعه از آن نمی رفت. در عین حال این میراث کهن در برخی موارد، الگوهای برجسته ای ارائه کرد که نیاز به بازپروری و جلا دادن آن از گرد و غبار گذر ایام احساس می شد. بی گمان هنر رمان یکی از جذاب ترین هنرها به شمار می رود. تفسیر رمان از جامعه در مجموع به حقیقت نزدیک است چرا که ادبیات منثور به طور اعم و رمان به طور اخص برای «تعهد» مناسب است و به دعوتی برای «آزادی» مبدل می شود که با تمام توجه به اینکه از تمامی هنر مایه می گیرد، به نوع ملایم تری از توصیه و راهنمایی اجتماعی تغییر شکل می دهد. در یک نگاه می توان رمان را به سه دسته تاریخی، اجتماعی و فلسفی تقسیم کرد. رمان های تاریخی رمان-هایی هستند که در مورد تاریخ عرب و اسلام نوشته می شود و در مورد اشخاص برجسته و تاریخی و سلسله حوادث و رویدادها بحث می کند. در ادبیات عربی دو نفر در این زمینه معروف ترند: «جرجی زیدان» و«معروف الأرناووط». رمان های اجتماعی به توصیف حوادث تاریخی با توجه به روابط سنتی و خانوادگی که بین افراد و گروه ها است می پردازد و بطور عموم متصف به واقع گرایی است. رمان اجتماعی خود به سه دسته منطقه-ای، عمومی و شخصی تقسیم می شود. در رمان های اقلیمی یا منطقه ای مصدر نویسنده از یک منطقه یا یک کشور معین سرچشمه می گیرد. نجیب محفوظ در زمره این دسته از نویسندگان قرار دارد. رمان های عمومی، رمان هایی است که اختصاص به منطقه یا کشور خاصی ندارند؛ مانند رمان های «یعقوب صروف» . اما رمان های اجتماعی شخصی که بر گرفته از یک تجربه شخصی است و دارای یک صبغه عاطفی است و در زمره رمان-های رومانتیکی قرار دارد و رمان «الأجنحه المتکسره» (بال های شکسته) جبران خلیل جبران در این راستا می باشد. رمان فلسفی هم رمانی است که مرکب از مسائل فکری و اجتماعی است. مانند «حی بن یقظان» ابن طفیل و «قصه الإنسان و الحیوان» در نامه های أخوان الصفا. و در ادبیات معاصر رمان های «فرح أنطوان» ترکیبی از این دو نوع بود؛ مانند «المدن الثلاث» و «أورشلیم الجدیده». این یک بخش اجتناب ناپذیر از تعهد و وظیفه رمان نویسی است که نه تنها به ارائه دادن و عرضه کردن این طرح خلاقه هنری گزارشگرانه و آزادکننده دست می زند، بلکه از جماعتی انسان های آزاد پشتیبانی می کند. اگر او خوب می نویسد در سایه خودآگاهی کم یا بیش چنین خواهد کرد. 1-3-5- رمان مصری جوامع عربی که در اواخر قرن هجدهم با جهان غرب و مظاهر تمدن جدید آن برخورد کرده بودند، تاثیرات عمیقی از فرهنگ غربی دریافت کردند. در این میان مصر به علت شرایط خاصی که پس از ناپلئون در آنجا حاکم گشته بود، بیشتر در معرض این تاثیرات قرار گرفت. در ادبیات معاصر عرب رمان جایگاه ویژه ای برای خود باز کرده است. رمان نویسان عرب بویژه مصریان با تلاش گسترده خود آنرا در میان دیگر ملل عرب زبان گسترش دادند و بالاخره از طریق این هنر ادبی، جایزه نوبل را از آن خود کرده و ادبیات خود را جهانی کردند. نجیب محفوظ رمان نویس بزرگ مصر یکی از نویسندگانی است که توانست در میان نویسندگان بزرگ رمان در سال 1988م به جایزه ادبی نوبل دست یابد. تا قبل از آن، سالیان دراز برخی از روشنفکران افراطی مصر هنر رمان نویسی را پر حرفی ای برای شکم سیرها می دانستند ولی تقریبا همزمان با حضور نجیب محفوظ در عرصه ادبیات، این وضع تا حدودی بهبود یافت و حتی از سال 1943م در مصر جایزه ای برای بهترین رمان سال اختصاص یافت... «در رمان توقف لحظه به لحظه را که از خصوصیات قصه کوتاه است می یابیم. همچنین تحلیل و نقدی را که در مقاله هست می یابیم. گفتگو و اصل دراماتیکی که در نمایشنامه هست را می بینیم و گستردگی و فراخی در رمان وجود دارد که می توان در آن تعبیر شاعرانه داشت و خیال شاعرانه را پرواز داد. در رمان حتی امکانات وسایل تعبیری جدید مثل رادیو و سینما هم هست. در حالیکه در همه اشکال فنی دیگر مجال بیان و تعبیر فنی محدود است و هنرمند نمی تواند از حد خاصی فراتر رود اما رمان یک فن ادبی بی مرز است. رمان یک فن ادبی بی نظیر است». 1-3-6- مسئله تعهد در مکتب ادبی اگزیستانسیالیسم نویسندگان وجود گرا در طول سالیان متمادی مشاهده کردند که رمان تقریبا یکنواخت و منحصر به موضوع خاصی شده است، یعنی جز از عشق و تجلیات ملکوتی و روحانی و احیانا برای تحریک خواننده از تظاهرات جسمانی و شیطانی آن صحبتی در رمان نیست. در نتیجه بر آن شده اند که این بنا را با اتکاء به فلسفه اساسی خود زیر و رو نموده و شالوده جدیدی در هنر نویسندگی بریزند که از تخیلات محض فارغ و حتی-الامکان نمونه ای از کشمکش بشر با پیشامدها و اتفاقات و از همه بالاتر وجود باطنی خودش باشد. ژان پل سارتر در این باره چنین می گوید: اگر ادبیات همه چیز نباشد هیچ خواهد بود. این تعریف من از تعهد است. ادبیات ارزشی نخواهد داشت اگر آن را به امری معصوم در حد ترانه ها کاهش دهید. اگر هر عبارت نوشته شده به تمامی جنبه های انسانی و اجتماعی مرتبط نشود دیگر معنایی نخواهد داشت. ادبیات یک دوران یعنی دورانی که با ادبیاتش رهبری می شود. همانطوریکه از فحوای سخن سارتر پیداست، اگر معنای همه چیز امری فراگیر باشد که بیان تمامی احساس-ها و اندیشه ها باشد و پاسخی برای هر پرسشی، باید گفت که ادبیات همان هیچ چیز است. زیرا چنان امر فراگیری در این دنیا یافتنی نیست. گفتن اینکه هر عبارت نوشتاری یا یک متن یا حتی یک گفتمان، باید به تمامی جنبه های انسانی و اجتماعی مرتبط شود یک خواست ناممکن و نامعقول است. ادبیات متعهد یعنی نوشتن متنی اصیل که نویسنده به آن اعتقاد دارد آن را به حقیقت نزدیک می داند و کارش را چونان آزمون آزادی خویش پیش می برد. البته پر واضح است که معیار سارتر نمی توانست بیان حقیقت چنان که به نظر نویسنده جلوه کرده باشد. بلکه باید حقیقتی عینی در میان باشد که بنا بر آن حق و ناحق تشخیص داده شوند و این همان منظور سارتر از تعهد نویسنده است. «از اوایل قرن بیستم رمان مصری به شکل غربی آن ارتباط یافت و پیشتازان این فن در مصر به تقلید از نوع اروپایی آن پرداختند و بر خلاف آنکه واقعیتی که از آن سخن می گفتند واقعیت عربی بود، اما این ها آن را به همان شکل غربی ارائه کردند و در نتیجه واقعیت زندگی عربی و به خصوص مصری با این شکل ارائه به تعارض رسید. بویژه اینکه طبیعت شرایط اجتماعی- تاریخی جامعه عربی با شرایطی که رمان غربی را پرورش می داد، بسیار متفاوت بود و از اینجا بود که برخی نویسندگان احساس کردند که بین دعوت آنها به ملیت مصری و احیاء علوّ و مجد گذشته و بین تقلید آن ها از داستان نویسی در غرب تناقض وجود دارد». به عقیده دکتر فواد زکریا، اینکه می گوییم مردم ما در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شیفته تمدن غربی شدند درست است چرا که در مقابل فرهنگ جدیدی قرار گرفتند که قدرتمند، متحرک و در حال رشد و پیشرفت سریع بود و هر روز دستاورد تازه ای داشت. اما فرهنگ ما دچار جمود و تحجر بود و در مرحله ای به سر می برد که هیچگونه تغییر و تحولی را نمی پذیرفت. اختلافات بین این دو فرهنگ به منتها درجه خود رسیده بود و در عین حالی که فرهنگ عربی-مصری مسیر انحطاط و عقب نشینی را طی می کرد فرهنگ اروپایی در راه تکامل و پیشرفت بود و از تاثیر پذیری ها هیچ گریزی نبود. می توان گفت که مکتب اگزیستانسیالیسم بیش از هر مکتب بیگانه دیگری بر افکار و آثار نویسندگان معاصر ما تاثیر گذار بوده است. و بی شک رواج این فلسفه در فرانسه و در دیگر کشورهای غربی پس از جنگ جهانی دوم یکی از علل اساسی تاثیرپذیری نویسندگان عربی از این مکتب می باشد. در آن هنگام نویسندگان عرب در گرایش خود به مکاتب مختلف ادبی به سه دسته تقسیم می شدند: دسته اول افرادی بودند که دیدگاه سنتی-دینی داشتند. آنها پایبند به میراث قدیم خود و آداب و سنن گذشته بودند. گروه دوم افرادی بودند که از مکاتبی مثل مارکسیسم و کمونیسم در نوشته های خود الگو می گرفتند و افکار مشاهیری همچون سارتر و آلبر کامو در محافل آنان که اغلب جوانانی تحصیل کرده بودند رواج داشت. دسته سومی هم وجود داشتند که افکارشان آمیخته ای از این دو طرز تفکر بود. اما ایجاد آمیختگی بین این دو موضوع بسیار دشوار بود زیرا ازطرفی قومیت و میراث آنها، آنها را به سوی تعهد، هدفمندی، خوش بینی و امید به آینده دعوت می کرد و از سوی دیگر تفکرات جدید همچون فلسفه اگزیستانیسالیسم از عناصری مثل یاس، اضطراب، دلهره، گوشه نشینی، احساس غربت، تنهایی و تفکر در مورد مرگ فرا می خواند. دکتر حسام الخطیب در این باره می گوید: «نویسندگانی که در این شرایط قرار گرفته بودند، از سویی در پی حفظ ارزش های موروثی خود بودند و از سویی دیگر علاقه به بهره گیری از مسایل فرهنگی جدید داشتند. گویا آنها از یک تعهد داخلی برخوردار بودند که قید و بند فکری خاصی نداشت و بهترین راهی که در مقابل آنان قرار داشت، فلسفه اگزیستانسیالیسم بود که همه فلسفه های موجود آن زمان را رد می کرد و یک فلسفه به تمام معنا انسانی بود». به گفته دکتر مندور: «مکتب اصالت وجود به رهایی از ارزش های کهنه و قدیمی دعوت می کند و طبیعی است که ادبای ما از این دعوت استقبال کنند بخصوص جوانان ما که در عصری قرار دارند که در آن دعوت به کنار گذاشتن اوضاع فاسد قدیمی بسیار است و هموطنان ما باید از قید و بندهای بسیاری رها شوند. البته چیزهایی از قدیم هم هست که باید باقی بماند مثل دین و این حقیقتی است که نه تنها دینمداران و اخلاقیون آن را تایید می کنند، بلکه فلاسفه و متفکران بزرگ هم که در آزادی اندیشه به اقصی حد آن رفته-اند هم همین را می گویند». اگزیستانسیالیسم، پوزیتیویسم و فلسفه تحلیلی سه جریان معاصرند که وسیعا بر بشر امروز تاثیر نهاده اند. ویژگی مشترک این مکاتب این است که به تاریخ فلسفه اعتقادی ندارند، تو گویی که مطالعه تاریخ فلسفه دردی را دوا نمی کند باید مستقیما با دغدغه های بشر معاصر مواجه شد و گذشته گرایی کاری عبث و مهمل است. 1-3-7- ادبیات اسلامی ادبیات اسلامی عنوان عام و فراگیری است که تقریبا همه تلاش های مرتبط با ارائه نظر گاه های اسلامی را در حوزه ادبیات در بر می گیرد و با آنکه این امر تاریخ و سابقه ای طولانی و مستمر دارد، در عصر حاضر و با هجوم توفنده و بی مهار الگو های ادبی مبتنی بر مبانی نظری و ساختار های مکاتب مختلف هنری، ادبی و به ویژه فکری و فلسفی غیر دینی یا غیر معنوی و یا حتی مبتنی بر معنویت های مخرّب و ناکارآمد به جهان اسلام، عده ای از دلسوزان و دردشناسان بر آن شدند، الگو هایی را برای سالم سازی این دستاورد ها ارائه دهند و به این صورت از شدت آفات و پیامد های ناگوار و نا مطلوب آن ها بکاهند. بنابراین «ادبیات اسلامی» به مثابه یک اصطلاح جدید بیانگر الگو یا راهکار نوینی برای ارائه آثار و تولیدات ادبی به شمار می رود که تا کنون نه تنها در سطح جهان اسلام، بلکه در سراسر جهان، آثار مفید و مبارکی ر ا پدید آورده است که از مهم ترین آن ها اظهار نظر های فنی و سنگین ناقدان و ارزیابان ادبی موافق و مخالف درباره آن است. منظور از ادبیات اسلامی، ادبیاتی است که روح اسلام در آن جریان دارد، در خدمت تحقق آرمان های اسلامی است و پیش به سوی اهداف و اغراض آن در حرکت است. اکنون دیگر ادبیات تنها به مثابه یک عامل سرگرم کننده نیست که در قالبی زیبا و با بهره گیری از الفاظی دلنشین، تنها کارکردش زدودن مشغله های فکری و هم و غم مردم باشد. اکنون موضوع اصلی ادبیات و قصد و غایت آن دچار تغییرات اساسی شده است. امروزه رسالت ادبیات اسلامی این است که اسلام را به شکل تجارب انسانی متنوعی که ایده و تفکر اسلامی در آن به زیور تمدن و روح عصر جدید آراسته شده است، به مخاطبین خود ارائه کند. موضوع اصلی ادبیات در روزگار امروز، انسان و مسائلی است که با آن درگیر است. برخی از ادبای اسلامی هم چون نجیب الکیلانی ، ادبیات اسلامی را در زمره مکاتب ادبی – هنری غربی هم-چون کلاسیسم و رومانتیسم و ... قرار داده اند. این مسئله از دو جهت برای ادبیات اسلامی سودمند است: از یک سو نشانگر این امر است که ادبیات اسلامی با هیچ یک از این مکاتب سر و کاری ندارد و از ابزار و وسایل تعبیری آن هیج استفاده ای نمی کند و از سوی دیگر نشان از آن دارد که مفهوم «ادبیات اسلامی» در حدی است که می توان به عنوان یک قالب ادبی - هنری مستقل از آن یاد کرد.
مطهره زهادت عیسی متقی زاده
الملخص إن فکره الیوم الآخر تعتبر فکره أساسیه فی کل الأدیان السماویه، و قد بیّن القرآن منذ نزوله أنّ ساعه الحساب قد اقترب و الإنسان غافل عن حقیقه اقتراب الساعه التی یُحاسب فیها الناس علی أعمالهم و معتقداتهم ولهذا یشدّد القرآن الکریم بحزم بالغ علی حیاه الآخره و یصوّر مشاهد القیامه فی کثیر من آیاته بغیه تنبیه الناس و توعیتهم و إرشادهم إلی أقوم السبل. و مشاهد القیامه هی المناظر المخیفه الهائله التی ستحدث فی یوم القیامه و الناس کلهم یحضرون أمامها، و هی المناظر التی لم یشهدها أی شخص فی هذه الحیاه الدنیویه. نظراً لأهمیه یوم القیامه و مشاهدها قررنا أن ندرس هذه المشاهد من وجهه نظر أسلوبیه و اخترنا خمس سور تتناول فی أغلبیه آیاتها مشاهد القیامه و ما ترتبط بها من ضروره الإعتقاد بالیوم الاخر و هی سور «الواقعه و الحاقه و القیامه و المرسلات و الإنشقاق».درسنا هذه السور من خلال منهج وصفی تحلیلی فی أربعه مستویات الصوتی و الترکیبی و الدلالی و التصویری، و توصلنا إلی نتائج من أبرزها: إن الحروف و الکلمات المختاره فی کل الآیات تناسب و المعانی الموجوده فی الآیه أی صفات الحروف و الجرس المنبعث من الکلمات تلائم المضامین المذکوره فی الآیات. و هناک تناسب فنی رائع بین المستویات الأربعه فی السور الخمس نشیر إلی نماذج منها علی سبیل المثال : إنّ لسوره المرسلات جواً أکثر خوفاً و فزعاً من السور الأخری حیث أنّ عدد الأصوات المجهوره فی سوره المرسلات یکون أکثر بالنسبه إلی السور الأخری کما أن جمیع الفواصل الموجوده فی السوره من الفواصل القصیره و السریعه و نسبه مئویه للآیات الدالّه علی الوعید و التوبیخ و التحذیر أکثر من السور الأخری و الحقل الدلالی الدالّ علی جزاء المکذبین أوسع بکثیر بالنسبه إلی الحقل الدلالی الدالّ علی جزاء المتقین الأمر الذی لم نجده فی السور الأخری، و هذه الأمور تناسب و الجو الملیء بالرعب و الخوف الذی یغلب علی هذه السوره. الکلمات الرئیسه:القرآن الکریم، مشاهد القیامه، دراسه أسلوبیه
حسن یعقوبی عیسی متقی زاده
پژوهش پیش رو با هدف بررسی میزان تأثیر آموزه های دینیِ کتاب دین و زندگی (2) بر رفتار دانش آموزان (دختر و پسر) سال دوم دبیرستان شهرستان سبزوار انجام شده است. در این پژوهش ضمن تعریف لغوی و اصطلاحی تربیت، دین، تربیت دینی و ذکر عوامل موثر بر تربیت دینی، نقش تربیت دینی بر آرامش روانی، اصول و مبانی تربیت دینی و همچنین توجه به اهداف، روشها، مراحل تربیت دینی و اصول حاکم بر برنامه های دینی و قرآن دوره ی متوسطه، به بررسی میزان آیات قرآن کریم و احادیث معصومین: که در کتاب دین و زندگی پایه ی دوم مقطع متوسطه به کار رفته، پرداخته شده است. نمونه ی مورد نظر در این پژوهش شامل200 نفر دانش آموز دختر و پسر سال دوم دبیرستان شهرستان سبزوار است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، از مجموعه ی2150 نفری از بین دانش آموزان تمامی مدارس دخترانه و پسرانه ی دولتی در سال دوم مقطع متوسطه انتخاب گردیده است. با توجه به داده ها و تحلیل آنها نتایج زیر بدست آمد: - تأثیرآموزه های دینیِ کتاب دین و زندگی (2) در تحقق اهداف تربیت دینی، 7/82 % متوسط به بالاو 3/17%کم و بسیارکم ذکرشده است. - تأثیرآموزه های دینیِ کتاب دین و زندگی (2) در حوزه ی آموزش قرآن و مباحث مربوط78% متوسط به بالا و 12% کم و بسیارکم ذکرشده است. - عملکرد دبیران در آموزش کتاب دین و زندگی (2) را 81% متوسط به بالا و 19% این امر را کم و بسیار کم بیان کرده اند. - بین آموزش کتاب دین و زندگی (2) دوره ی متوسطه و تربیت دینی دانش آموزان رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد.
فرشته بهرامیان عیسی متقی زاده
سبک شناسی روشی برای کشف ویژگی های ادبیات است. می توان سبک شناسی را وسیله ای برای شناخت ادبیات قرآن به شمار آورد، که با نگاهی کلی و جامع به قرآن نگاه می کند و سعی بر این دارد که ارزشهای زیباشناختی و ویژگی های سبک شناسی آن را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، پژوهشگر به بررسی سبک شناسی قرآن، که کلام خداوند و معجزه ی آخرین پیامبر از پیامبران بوده و به طور خاص به بررسی سوره توبه و تحلیل آن بر اساس روش سبک شناختی می پردازد. از آنجا که این سوره دارای پدیده های زبان شناسی زیادی می باشد، می توان همه ی جوانب سبک شناسی را در آن مشاهده کرد. پژوهش حاضر بر اساس سبک شناسی - که یکی از دستاوردهای علم زبان شناسی عمومی می باشد - و با روش توصیفی تحلیلی در چهار سطح آوایی، معنایی، ترکیبی و تصویر پردازی به بررسی سوره توبه می پردازد. بنابراین می توان گفت در این بررسی که به صورت تطبیقی صورت گرفته است، سطح های چهارگانه بهترین دلیل برای ادبی بودن سوره توبه است. نتیجه نشان می هد که پدیده های زبانی در این سوره به شکل پی در پی حول اندیشه هایی که همه ی سوره را در برگرفته است و آن عبارت است از مسائل جامعه اسلامی و انسانی، می گردد.
عرفان صدیق بدری کبری روشن فکر
در این پژوهش آیات متشابهی که در وصف خداوند نازل شده اند و وجود خدا را با صفات حسی توصیف می کنند، پرداخته، و آن ها را از لحاظ ادبی مورد بررسی قرار داده و از منظر بررسی های معناشناختی تحلیل می کند، تا وجوه بلاغی و دلالت های آوایی و صرفی و نحوی این آیات را کشف کند. آن چه این تحقیق را با نمونه های مشابه متفاوت می سازد، این است که تحقیق ما از آن جایی که از دیدگاه علم معنا شناختی آیات را تحلیل می کند، از منظر سبک های نقدی جدید به آیات می نگرد. رویکرد این پژوهش نگاه ادبی به آیات و تحلیل و بررسی آنها از منظر یکی از شاخه های علوم زبان شناسی یعنی علم معناشناسی می باشد. یکی از موضوعات مورد بحث در قرآن کریم اوصاف حسی در وصف خداوند می باشد. قرآن در برخی از ایات خداوند را با اوصاف حسی وبا نسبت دادن اعضاو جوارح به وی یا نسبت دادن برخی از افعال غیر الهی وجود مقدس الهی را وصف میکند، که آیات متشابه نامیده میشوند. بررسی و تحلیل این آیات با علم معناشناختی به عنوان شاخه جدید زبانشاسی می تواند در چهار مورد مطالعه شود: 1-معناشناسی آوایی 2- معناشناسیصرفی 3- معناشناسی ترکیبی 4- معناشناسی بلاغی. پایان نامه حاضر با علم معناشناسی بر اساس سطوح چهارگانه چارچوب معناشناسی به مطالعه آیات متشابه می پردازد. آیات مورد پژوهش در این پایان نامه را می توان در 6 دسته جمع بندی کرد: 1-وصف دست(ید الله)2- وصف چشم(أعیینا)3-وصف وجه(وجه ربّک)4- وصف استواء علی العرش 5- وصف نفس (نفسه) 6- نسبت دادن افعال به خداوند از باب مشاکله.
دانش محمدی رکعتی عیسی متقی زاده
تسعی هذه الدراسه إلی تقدیم منهج مقترح لتعلیم المهارات اللغویه فی قسم اللغه العربیه و آدابها بالجامعات الإیرانیه. تنتهج الدراسه المنهج الوصفی و تستخدم أداه الاستبیان و المقابله لجمع البیانات. یتکوّن مجتمع الدراسه من عدد من الأخصائیین المعنیین بتوظیف اللغه العربیه فی أسواق العمل، و أعضاء القسم العربی بمجلس تخطیط البرامج الدراسیه فی وزاره العلوم، و مدرسی المهارات اللغویه العربیه و الدارسین فی الفصل السادس فی قسم اللغه العربیه و آدابها فی الجامعات الحکومیه. تنطلق الدراسه من ثلاثه أسئله رئیسه؛ السوال الأول: ما هی أهمّ میزات المنهج أو المناهج الحالیه لتعلیم المهارات اللغویه فی أقسام اللغه العربیه و آدابها؟ الثانی: ما هی حاجات الدارس و المجتمع الإیرانی فی تعلّم مهارات اللغه العربیه فی ضوء تحلیل الحاجات و المواقف؟ و الثالث: ما هی أهم میزات المنهج المقترح فی ضوء تحلیل الحاجات و المواقف و المبادئ الحدیثه لتعلیم اللغه الأجنبیه؟ للإجابه عن هذه الأسئله تم تحلیل الحاجات و المواقف، فدلّت النتائج علی ضعف المبادئ العلمیه لتخطیط المنهج أو المناهج الحالیه لتعلیم المهارات اللغویه کما أثبتت أنّ الدارس و المجتمع الإیرانی یحتاج إلی جمیع المهارات اللغویه. و جرت مقارنه البرنامج الحالی من حیث النقاط و المستویات مع برامج تعلیم اللغات الأجنبیه فی إیران، و برامج مرکز لتعلیم اللغه العربیه للناطقین بغیرها فی مصر، و برامج تعلیم العربیه فی مرکز لتعلیم اللغات الأجنبیه التابع لجامعه لندن؛ فدلت النتائج علی أنّ النقاط الحالیه لتقدیم المهارات اللغویه غیر کافیه، و من الضروری إدراج 12 نقطه أخری کالنقاط التمهیدیه علی البرنامج. اعتمد المنهج المقترح علی مقرر متکامل و متشکل من عده مقررات، و علی الطریقه و الأنشطه التدریسیه التی تستند إلی تعلیم اللغه التواصلیه و التعلیم القائم علی المهام. یسعی المنهج المقترح إلی إیصال الدارسین فی نهایه البرنامج، إلی أهداف المستوی c2 من الإطار الأروبی المرجعی العام للغات، و المستوی المتمیز من المستویات لتقییم النواتج التعلیمیه لللغه العربیه فی المجلس الوطنی الأمریکی لتعلیم اللغات الأجنبیه. فی ختام الدراسه جاء نموذج تطبیقی لبعض المواد علی أساس المنهج المقترح.
دانش محمدی رکعتی عیسی متقی زاده
در سال های اخیر گرایش رو به افزایشی نسبت به یادگیری زبان عربی در سرتاسر جهان بوجود آمده است. افزایش فراگیران این زبان سبب شده است تا توجه به الگوها و روش های نوین آموزش این زبان در کشورهای مختلف بیشتر شود. در کشورهای عربی متخصصان آموزش زبان عربی، الگوها و روش هایی را بر اساس نظریات آموزش زبان خارجی، برای آموزش زبان عربی به غیر عرب زبانان ارائه داده اند. با وجود این در ایران علی رغم اهمیت دوچندان آموزش زبان عربی به نظر می رسد همچنان آموزش این زبان هم گام با الگوها و روش-های نوین آموزش زبان خارجی در دنیا پیش نمی رود. نیاز به الگو و روش مناسب بویژه در بخش آموزش مهارت های زبانی عربی بیشتر احساس می شود. به جز در برخی از دانشگاه ها، اکثر فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی این رشته در کاربرد این مهارت ها دارای ضعف هستند. با وجود اهمیت بالای آموزش این مهارت ها تاکنون پژوهشی که به صورت جامع به آسیب شناسی آموزش این مهارت ها و ارائه الگو بر اساس نظریات آموزش زبان خارجی پرداخته باشد، صورت نگرفته است. از سوی دیگر پژوهش های صورت گرفته درکشورهای عربی بیشتر برای غیرعرب زبان های اروپایی است که هیچ گونه اشتراک زبانی با عرب ها ندارند و بدون شک جامعه و فراگیران ایرانی نیاز به الگوهای مختص و هماهنگ با ویژگی های تربیتی و اجتماعی خود دارند.پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه به آسیب شناسی وضعیت آموزش مهارت های زبانی در مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی بپردازد و سپس با تکیه بر مبانی آموزش زبان خارجی و با در نظر گرفتن نیازهای جامعه ایرانی الگوی برنامه درسی مناسبی را برای آموزش این مهارت ها ارائه دهد. جامعه آماری پژوهش استادان و دانشجویان زبان و ادبیات عربی 10 دانشگاه کشور و برخی از موسسات، ادارات و نهادهایی است که با کاربرد مهارت های زبانی عربی در ارتباط هستند. الگوی مورد نظر داری چهار عنصر اهداف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی است. این الگو بر سیلابس تلفیقی که در برگیرنده ویژگی های چند سیلابس است و بر رویکرد ارتباطی و تکلیف محور تاکید دارد. هدف این برنامه درسی رساندن دانشجویان به اهداف سطح c2 «چهارچوب مرجع مشترک اروپایی» و سطح« متمیز» آموزش زبان عربی در «انجمن ملی زبان های خارجه در آمریکا» است. تسعی هذه الدراسه إلی تقدیم منهج مقترح لتعلیم المهارات اللغویه فی قسم اللغه العربیه و آدابها بالجامعات الإیرانیه. تنتهج الدراسه المنهج الوصفی و تستخدم أداه الاستبیان و المقابله لجمع البیانات. یتکوّن مجتمع الدراسه من عدد من الأخصائیین المعنیین بتوظیف اللغه العربیه فی أسواق العمل، و أعضاء القسم العربی بمجلس تخطیط البرامج الدراسیه فی وزاره العلوم، و مدرسی المهارات اللغویه العربیه و الدارسین فی الفصل السادس فی قسم اللغه العربیه و آدابها فی الجامعات الحکومیه. تنطلق الدراسه من ثلاثه أسئله رئیسه؛ السوال الأول: ما هی أهمّ میزات المنهج أو المناهج الحالیه لتعلیم المهارات اللغویه فی أقسام اللغه العربیه و آدابها؟ الثانی: ما هی حاجات الدارس و المجتمع الإیرانی فی تعلّم مهارات اللغه العربیه فی ضوء تحلیل الحاجات و المواقف؟ و الثالث: ما هی أهم میزات المنهج المقترح فی ضوء تحلیل الحاجات و المواقف و المبادئ الحدیثه لتعلیم اللغه الأجنبیه؟ للإجابه عن هذه الأسئله تم تحلیل الحاجات و المواقف، فدلّت النتائج علی ضعف المبادئ العلمیه لتخطیط المنهج أو المناهج الحالیه لتعلیم المهارات اللغویه کما أثبتت أنّ الدارس و المجتمع الإیرانی یحتاج إلی جمیع المهارات اللغویه. و جرت مقارنه البرنامج الحالی من حیث النقاط و المستویات مع برامج تعلیم اللغات الأجنبیه فی إیران، و برامج مرکز لتعلیم اللغه العربیه للناطقین بغیرها فی مصر، و برامج تعلیم العربیه فی مرکز لتعلیم اللغات الأجنبیه التابع لجامعه لندن؛ فدلت النتائج علی أنّ النقاط الحالیه لتقدیم المهارات اللغویه غیر کافیه، و من الضروری إدراج 12 نقطه أخری کالنقاط التمهیدیه علی البرنامج. اعتمد المنهج المقترح علی مقرر متکامل و متشکل من عده مقررات، و علی الطریقه و الأنشطه التدریسیه التی تستند إلی تعلیم اللغه التواصلیه و التعلیم القائم علی المهام. یسعی المنهج المقترح إلی إیصال الدارسین فی نهایه البرنامج، إلی أهداف المستوی c2 من الإطار الأروبی المرجعی العام للغات، و المستوی المتمیز من المستویات لتقییم النواتج التعلیمیه لللغه العربیه فی المجلس الوطنی الأمریکی لتعلیم اللغات الأجنبیه. فی ختام الدراسه جاء نموذج تطبیقی لبعض المواد علی أساس المنهج المقترح.
محمد رحیم خالی زاده عیسی متقی زاده
تعتبر القصص الخیالیه والفانتازیه اللون المفضّل عند الأطفال والمهتمه لدیهم من فتره طویله، وهذه القصص ملیئه بالأحلام والأخیله التی یتم تخصیصها فی نفس الفتره الزمنیه التی کنّا أطفالا. والأدب الفانتازی هو تجسید للحلم الإنسانی فی شکل أکثر عمقا وکثافه. مع تزاید أهمیه الفانتازیا فی العصر الراهن، تأثر کثیر من الأدباء فی البلدان العربیه بأدباء الغرب حیث قاموا بکتابه القصص الفانتازیه، والقاص والکاتب المصری للأطفال أحمد نجیب من القصاصین العرب الذین لجأوا إلی الفانتازیا فی قصصهم، مستخدماً وسائل فن الفانتازیا فی مختلف مراحل کتابته القصصیه. تحاول هذه الدراسه من خلال المنهج الوصفی- التحلیلی إضاءه الملامح الفانتازیه بمجموعتین محدّدتین؛ قصه "مغامرات عقله الإصبع فی عمق البحار" وقصه، "الحصان الطیار فی بلاد الأسرار" من المجموعات القصصیه العدیده للقاصّ المصری أحمد محمود نجیب، الذی یعدّ علامهً ممیزهً فی أدب الأطفال فی البلدان العربیه؛ إذ استطاع علی مدار تجربه ممتده تکریسَ صوتٍ قصَصی خاصّ فی مستویَیه الجمالی والمضمونی، وقد تنوّعت تجربته الفنیهُ الکثیفهُ الإنتاج ما بینَ التنظیر فی أدب الأطفال، وکتابه القصص لهم تطبیقیا، فقصصه موجهه إلی الأطفال بشکل عام؛ الفتیات منهم و الفتیان. ویطمح البحث عبر دراسه المجموعتین القصصیتین دراسه تطبیقیه، إلی إلقاء الضوء علی الملامح الفنیه والمضمونیه التی نلحظ من خلالها تمیز احمد نجیب فی انتاجه، مما یوهل الکاتب لیکون فی مستوی رفیع بین کتّاب أدب الأطفال فی مصر بوجهٍ خاص، وکتّاب الأدب العربی بوجهٍ عام. من خلال هذه الدراسه قد وصلنا إلی أنّ هاتین القصتین احتوتا علی العدید من الأحداث والوقائع التی تسمح لمتلقی قصص الأطفال تنمیه دائره الخیال وتخطی العقل إلی ما وراءه؛ وبما کشف لنا أن أحمد نجیب قد تمکن بخلق الفانتازیا عبر التقنیات الخاصه. وعالم الفانتازیا والخیال الذی هو یبتکره فی أکثر قصصه، لا یبعد الأطفال عن الواقع، بل هو أکثر قرابه بعالمهم الحقیقی؛ لکن، رغم هذا التقریب فالاتجاه الفانتازی یشکل الأساس وهیکل أکثر قصصه ویهدف إلی توسیع مخیلات الأطفال وقدره إدراکهم. وما الذی یمیز أحمد نجیب عن سائر کتّاب قصص الأطفال هو تدریس بعض أعماله القصصیه فی المدارس والجامعات.
مسعود سوهانی عیسی متقی زاده
اسلام نظری، زنان را نیمساز پیکره وجودی بشر معرفی نموده و از همین جهت حقوق و تکالیف ویژهای برای ایشان مطرح کرده است. این حقوق و تکالیف، از جانب حضرت حق و از زبان معصومین:بیان میشده و طی قرون متمادی، توسط دانشمندان مسلمان تشریح گشته است. سپس، با رسیدن صدای اسلام به غرب و پدید شدن حس کنجکاوی غربیان در شناخت دین مبین، این تفکر ایجاد میگشته که در راستای شناخت و الگو پذیری و یا تسلط یافتن بر تمدن اسلامی، باید که اسلام نظری را خوب شناخت. از اینرو گروهی از دانشمندان غربی تحت عنوان ((اسلام شناس)) متبحر گشتند و پژوهشهای اسلام شناسانه آنان ادامه یافت تا که امروزه بخش بزرگی از آن پژوهشها صرف دریافتن حقوق زن در اسلام شود. در این پژوهش بررسی میگردد تا روشن شود، آنچه مستشرقان درباره حقوق اجتماعی زن در قرآن و ( به تبع آن) اسلام نظری بیان میدارند چه میباشد و دارای چه رویکردهایی است، سپس نقدی صورت میگیرد تا میزان صحت گفتههای ایشان از دیدگاه اسلام نظری روشن گردد و در نهایت نتیجه گرفته میشود که بخشی از مستشرقان تنها به بیان ساختار مساله زن در قرآن و اسلام میپردازند، بخشی دیگر مستیقیما به بیان انتقاد درباره دیدگاههای قرآنی اسلامی میپردازند و بخشی دیگر، در قالبی به ظاهر دلسوزانه، با زیر سوال بردن تشریح حقوق زن که توسط دانشمندان مسلمان بیان شده، استفاده از هرمنوتیک و برداشت متنی( بدون در نظر داشتن ابزار فهم اسلامی چون ادبیات، رجال درایه و...) و گاهی با استفاده از سخنانی بدون ارجاع علمی، به تحمیل دیدگاههای خویش بر آیات قرآن میپردازند و آنچه را از دیدگاه اسلام تکلیف معرفی شده و یا به هیچ روی مجوزی در انجام آن داده نشده، به عنوان حق زن در اسلام نظری معرفی نمایند.
خدیجه زینی وند نژاد عیسی متقی زاده
چکیده ندارد.
امیر نجارزاده مرقی علی غضنفری
چکیده ندارد.