نام پژوهشگر: محمد رضا اسد
شیده نارویی اصغر اکبری
زمینه و هدف: درمان های فیزیکی و تمرینات مختلف جهت درمان تریگرپوینت توصیه شده اند ولی مطالعه کارآزمایی بالینی برای مقایسه این روشها وجود ندارد. این مطالعه به منظور مقایسه اثرات درمانی ویبریشن و اولتراسوند توأم با تمرین کششی بر تریگرپوینت عضلات پشت گردن ورزشکاران انجام شد. روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور در کلینیک توانا در زاهدان در سال 1388 انجام شد. 30 ورزشکار با تریگرپوینت عضلات پشت گردن از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و بصورت تصادفی در دو گروه ویبریشن (15نفر) و اولتراسوند توأم با تمرین کششی (15نفر) قرار گرفتند. میزان ناتوانی گردن با (ndi) neck disability index، درد گردن با مقیاس اندازه گیری درد (vas) visuale analogue scale و (npnpq) northwick park neck pain questionnaire، درد و ناتوانی شانه با (spadi) and disability index shoulder pain و میزان درد قبل و بعد از درمان ارزیابی شدند. در گروه ویبریشن فشار متوسط، فرکانس پایین و سرعت 2500 دور در دقیقه انتخاب شد. در گروه اولتراسوند با تمرین، فرکانس 1 مگاهرتز، نوع مداوم، شدت 5/1 وات بر سانتی متر مربع و مدت زمان 5/4 دقیقه انتخاب و ده تمرین کششی توسط هر بیمار انجام شد. برنامه درمان برای هردو گروه شامل 10جلسه تمرین طی 4 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه حدود 30 دقیقه بود. در محیط نرم افزار spss 17 از آزمون های t مستقل، من ویتنی، t زوج، ویلکاکسون و آنالیز واریانس یکطرفه برا ی تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: شاخص ناتوانی گردن در گروه ویبریشن از 35/5±33/25 به 1/4±93/13 و در گروه اولتراسوند از 63/4±20/25 به 36/4±80/13 کاهش یافت (0001/0>p). شاخص درد گردن در گروه ویبریشن از 91/3±15 به 70/3±47/6 و در گروه اولتراسوند از 56/4±47/13 به 19/4±53/5 کاهش یافت (0001/0>p). شاخص درد و ناتوانی شانه در گروه ویبریشن از 53/30±08/69 به 36/22±83/24 و در گروه اولتراسوند از 61/23±69/64 به 42/11±27/17 کاهش یافت (0001/0>p). اختلافی بین دو گروه از نظر بهبود عملکرد و کاهش میانگین درد و ناتوانی گردن و شانه وجود نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: هر دو روش درمانی ویبریشن و اولتراسوند توأم با تمرین کششی سبب کاهش درد و ناتوانی گردن و شانه در ورزشکاران با تریگرپوینت عضلات پشت گردن می شوند. لذا استفاده از ویبریشن و اولتراسوند توأم با تمرین کششی برای درمان تریگرپوینت های عضلات پشت گردن توصیه می شوند.
علیرضا غلامیان باغسیاهی محمد اسماعیل افضل پور
هدف از این پژوهش مقایسه ترکیب بدنی و عملکرد جسمانی- حرکتی دانش آموزان پسر پایه های چهارم و پنجم مدارس ابتدایی در مناطق شمال و جنوب شهر بیرجند می باشد. بدین منظور تعداد 206 دانش آموز که در سال تحصیلی 87- 86 مشغول به تحصیل بودند، به روش تصادفی خوشه ای و به طور مساوی از دو منطقه انتخاب شدند. شاخص های ترکیب بدنی و وضعیت آنتروپومتریک دانش آموزان با استفاده از کالیپر، کولیس، متر نواری و ترازو؛ شاخص چابکی با آزمون دوی 9×4 متر؛ سرعت با آزمون دوی 45 متر؛ استقامت عضلات شکم با آزمون درازونشست؛ انعطاف پذیری عضلات کمر و لگن با آزمون نشستن و رساندن نوک دست به پنجه پا و قدرت پنجه دست برتر با استفاده از آزمون گریپ اندازه گیری شدند. برای تعیین وضعیت اقتصادی- فرهنگی و ورزشی سرپرست خانوارهای دو منطقه، پرسشنامه محقق ساخته ای تهیه گردید که برای پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ معادل 91/0 به دست آمد. برای مقایسه متغیرهای ترکیب بدنی و عملکرد جسمانی- حرکتی دانش آموزان مناطق شمال و جنوب بیرجند، از آزمون t مستقل؛ برای مقایسه شاخص های وضعیت اقتصادی- فرهنگی و ورزشی سرپرست خانواده دو منطقه از آزمون رتبه ای مان- ویتنی، و برای تعیین رابطه ترکیب بدنی و عوامل جسمانی- حرکتی با وضعیت اقتصادی- فرهنگی و ورزشی از آزمون ناپارامتری تایو بی کندال استفاده گردید. فرضیه های آماری در سطح معنی داری کمتر از 05/0 آزمون شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که خانواده های جنوب شهر بیرجند به لحاظ تحصیلات، درآمد و وضعیت فرهنگی- ورزشی بهتر و تعداد افراد تحت تکفل کمتری نسبت به خانواده های شمال شهر دارند. میانگین قد، وزن، طول دست، طول پا، قطر زانو(و نه قطر آرنج)، همین طور شاخص توده بدنی، درصد چربی ، وزن چربی و وزن خالص دانش آموزان جنوب شهر به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان شمال شهر به دست آمد(05/0>p). بین میانگین چابکی، استقامت عضلات شکم، انعطاف پذیری و سرعت دانش- آموزان دو منطقه تفاوت معناداری مشاهده نشد، لیکن قدرت پنجه دست برتر دانش آموزان جنوب شهر بالاتر بود(000/0=p). بین ترکیب بدنی و مشخصات آنتروپومتریک با وضعیت اقتصادی- فرهنگی و ورزشی، رابطه مثبت معناداری به دست آمد(05/0p<)، لیکن بین شاخص های جسمانی- حرکتی (بجز در مورد قدرت پنجه دست) با وضعیت اقتصادی- فرهنگی و ورزشی، رابطه معناداری مشاهده نشد. به طور کلی، هر چند عملکرد جسمانی- حرکتی دانش آموزان پسرپایه های چهارم و پنجم مناطق شمال و جنوب شهر بیرجند تفاوتی با هم ندارد، لیکن دانش آموزان شمال شهر از وضعیت ترکیب بدنی و آنتروپومتریک ضعیف تری برخوردارند و این موضوع دال بر آن است که مسئولان، والدین و برنامه ریزان می بایست به رشد جسمی و حرکتی دانش- آموزان و فراهم کردن زمینه توسعه قابلیت های حرکتی آنان توجه بیشتری مبذول داشته و سعی نمایند وضعیت اقتصادی، فرهنگی و ورزشی خانواده ها ارتقاء پیدا کند. واژه های کلیدی: ترکیب بدنی، عملکرد جسمانی- حرکتی، وضعیت اقتصادی- فرهنگی و ورزشی، دانش-آموزان مدارس ابتدایی
علی ذاکریان ابوالفضل فراهانی
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان به کارگیری اصول tqm در فدارسیون های ورزشی منتخب کشور می باشد که این فدراسیون ها شامل پنج فدراسیون تیمی فوتبال، والیبال، بسکتبال، هندبال و هاکی و پنج فدراسیون انفرادی کشتی، تکواندو، کاراته، دو و میدانی و بدمینتون می باشد و همچنین نقش این اصول در اثربخشی فدراسیون های مذکور، جامعه آماری این پژوهش را روسا، نایب رئیسان و دبیران فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران تشکیل دادند که از این میان روسا، نایب رئیسان و دبیران ده فدراسیون منتخب که مشتمل بر 30 نفر بودند نمونه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود و ابزار مورد استفاده اندازه گیری عبارت از دو پرسشنامه که یکی مربوط به اصول tqm و دیگری مربوط به اثربخشی که اعتبار آنها به روش آلفای کرونباخ تعیین گردید. پرسشنامه tqm، برمبنای 10 اصل tqm طراحی شده و شامل 41 سوال بود که هر سوال دارای 4 گزینه بسیار موافقم، موافقم، مخالفم و بسیار مخالفم بود و قسمت دوم در پرسشنامه اثربخشی 26 سوال داشت که هر سوال شامل پنج گزینه خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم بود. برای توصیف داده ها از روش آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی استفاده شد، آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس برای مقایسه میانگین ها در گروه ها، آزمون تعقیبی (توکی) جهت تعیین معنی داری اختلاف و ضریب همبستگی اسپیرمن جهت تعیین ارتباط tqm و اثربخشی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج ذیل حاصل شد. بین اعمال مدیریت tqm در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود دارد. (023/0p <) . بین اثر بخشی در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (106/0 p >). بین اعمال مدیریت tqm و اثر بخشی در ده فدراسیون منتخب رابطه معنی دار وجود ندارد. (05/0 p >). بین میزان پذیرش اصل مشتری مداری در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (183/0 p >). بین میزان پذیرش اصل حلقه های کیفیت در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (819/0 p >). بین میزان پذیرش اصل استفاده از اطلاعات در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (054/0 p >). بین میزان پذیرش اصل تعهد رهبری در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (228/0 p >). بین میزان پذیرش اصل کار تیمی در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (054/0 p >). بین میزان پذیرش اصل بهبود مستمر در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود دارد. (035/0 p <). بین میزان پذیرش اصل آموزش در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (377/0 p >). بین میزان پذیرش اصل ارزشیابی و بازخورد در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (128/0 p >). بین میزان پذیرش اصل اهداف کیفی در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود ندارد. (292/0 p >). بین میزان پذیرش اصل نظام پیشنهادها در ده فدراسیون منتخب تفاوت معنی دار وجود دارد. (001/0 p <).
فلورا فلاحی رضا رجبی
چکیده بررسی میزان شیوع زانو درد و رابطه آن با سطح فعالیت و تیپ بدنی در پرسنل زن اداری بیمارستان شریعتی اصفهان مقدمه: زانو درد یکی از دردهای شایع است که انسان در سنین مختلف به آن مبتلا می شود. 25? از افرادی که بالای 55 سال سن دارند از زانو درد مزمن شکایت دارند، بر اساس مطالعات، فعالیت فیزیکی درد زانو را کاهش می دهد. داشتن عضلات قوی برای حفظ سلامت مفصل زانو و پیشگیری از آرتروز زانو حیاتی است. مواد و روش: در این مطالعه رابطه بین زانو درد با سطح فعالیت، تیپ بدنی، وزن، سابقه کارمندی و سن به وسیله فرم جمع آوری اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت. در این طرح 90 نفر از کارکنان اداری زن با درد زانو که در بیمارستان کار می کردند،پس از موافقت برای شرکت در تحقیق به صورت هدفمند به سه گروه اکتومورف، مزومورف و آندومورف تقسیم شدند. شدت درد با شاخص vas سنجیده شد و تیپ بدنی از طریق تقسیم بندی شلدون تعیین شد. آنالیز آماری داده ها به وسیله آزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. نتایج: بین زانو درد و سطح فعالیت بدنی رابطه معنی دار معکوس مشاهده شد (001/0 = p) و بین سطح زانو درد با تیپ بدنی تفاوت معنی دار مشاهده شد گروه مزومورف و آندومورف(001/0 = p) ، مزومورف و اکتومورف (001/0 = p)وهمچنین گروه آندومورف و اکتومورف(011/0 = p) بین سطح زانو درد و bmi هم رابطه معنی دار دیده شد (05/0 = p). ولی بین سطح زانو درد با سن(708/0 = p) و سابقه کاری(987/0 = p) رابطه معنی داری مشاهده نشد. شیوع زانو درد در بین پرسنل اداری زن شرکت کننده در تحقیق26? بدست آمد. نتیجه گیری: فعالیت بدنی مناسب و bmi نرمال دو فاکتور موثر در پیشگیری و درمان زانو درد می باشند و بر عکس bmi بالاتر از حد نرمال، زن بودن، سن بالا و مشاغلی که در آن زانوها برای ساعتها خمیده هستند از ریسک فاکتورهای اصلی بروز زانو درد می باشند.بنابراین به پرسنل اداری که برای ساعتهای طولانی به صورت نشسته کار می کنند،پیشنهاد می شود که زمانهایی را در بین ساعات کاری به راه رفتن وانجام فعالیت اختصاص دهند. کلمات کلیدی: زانو درد- فعالیت بدنی- تیپ بدنی- پرسنل اداری زن.
شادناز نوری محمد رضا اسد
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی میوستاتین در زنان غیر ورزشکار بود. بدین منظور 20 نفر زن غیر ورزشکار با دامنه سنی 35-30 سال که سابقه بیماری خاصی نداشتند در دو گروه مقاومتی)10( n = و کنترل )10 (n = تقسیم شدند. اطلاعات اولیه در رابطه با قد، وزن، درصد چربی بدن، حداکثر توان هوازی تمامی نمونه ها با وسایل مخصوص اندازه گیری و ثبت شد. قبل از شروع برنامه تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت 12 ساعت ناشتایی 10 سی سی خون از ساعد دست چپ گرفته و پس از سانتریفوژ و جداسازی پلاسما در آزمایشگاه در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری شد. سپس گروه تجربی تحت تأثیر 8 هفته برنامه تمرینی مقاومتی (به صورت دایره ای با وزنه و درگیری عضلات اصلی) با رعایت اصل اضافه بار قرار گرفتند. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته و شامل 3 دوره 8-10 تکراری با 50-90% rm 1 بود . 48 ساعت پس از آخرین جلسه آزمون از تمامی افراد، نمونه خون دوم گرفته و پس از جداسازی سرم و پلاسما برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه منتقل شد. برای اندازه گیری تغییرات میوستاتین از کیت مخصوص استفاده شد.برای بررسی تغییرات پیش آزمون و پس آزمون در داخل دو گروه، از آزمون t همبسته و به منظور مقایسه اختلاف میانگین پیش آزمون و پس آزمون و تغییرات به وجود آمده در بین دو گروه مورد مطالعه از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطح سرمی میوستاتین تاثیر معنی داری داشت وباعث افزایش سطح میوستاتین گردید.
زینب اسماعیلی فر علی اصغر رواسی
بدون تردید در زنان هورمون استروژن نقش مهمی درایجاد اعمال جنسی ثانویه و چرخه قائدگی دارد و کمبود این هورمون باعث پوکی استخوان، سفت شدن رگها، قطع قائدگی و یائسگی زودرس می شود. ورزش و تمرینات جسمانی بر میزان هورمونهای جنسی زنانه اثر گذار است و باعث کاهش اثرات نامطلوب کمبود این هورمونها می شود. بنابراین در این تحقیق تأثیر 8 هفته تمرینات هوازی و بی هوازی بر میزان تغییرات هورمون استروژن، lh دانشجویان دختر غیرورزشکار دانشگاه پیام نور فسا مطالعه شد.30 نفراز دانشجویان دخترغیرورزشکار با دامنه سنی18-25 سال انتخاب شدند و به طورتصادفی در سه گروه هوازی، بی هوازی و کنترل تقسیم شدند. تأثیر تمرینات هوازی و بی هوازی بر روی تعدادی از متغیرها مثل هورمونهای استروژن، lh محاسبه شد. در گروه بی هوازی تمرینات سرعتی با شدت 60 تا 65 درصد vo2maxدرهفته اول شروع شد و به 75 تا80 درصد vo2maxدر هفته هشتم رسید و هر دو هفته یکبار5 درصد به شدت تمرین افزوده شد و از4 تا 6 دور دوهای اینتروال سرعتی استفاده شد. در گروه هوازی تمرینات استقامتی با شدت50 تا 55 درصد vo2maxدرهفته اول شروع شد و به 65 تا 70 درصد vo2max در هفته هشتم رسید. هر دو هفته یکبار5 درصد به شدت تمرین افزوده شد. نتایج تحقیق افزایش معنی دار استروژن را پس از تمرینات هوازی و بی هوازی نشان داد. این افزایش در گروه هوازی بیشتر بود(000/0p=). در مورد lh پس از تمرینات هوازی و بی هوازی تفاوت معنی داری مشاهده نشد(434/0p=)، (582/0p=). بین گروههای کنترل، هوازی و بی هوازی پس از تمرینات درمیزان هورمون های استروژن و lh تفاوت معنی دار وجودنداشت(220/0p=، 605/1f=)، (939/0p =، 063/0=f).
مهدی عباس مقدم محمد رضا اسد
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی بر سطح بتا اندورفین معتادان (مرد) در حال بهبودی شهرستان خرم آباد بود. بدین منظور 30 نفراز معتادین مرد در حال بهبود با دامنه سنی 25 تا 35 سال که سابقه ورزشی و بیماری خاصی نداشته و معتاد به مواد (افیونی) بودند که بین6 ماه تا 2 سال قطع مصرف داشتند، در دو گروه تمرین هوازی (15= n )و کنترل (15= n ) تقسیم شدند.اطلاعات اولیه در رابطه با مدت پاکی،مدت مصرف، قد، وزن، درصد چربی، حداکثر توان هوازی تمامی نمونه ها با وسایل مخصوص، اندازه گیری و ثبت شد. قبل از شروع برنامه تمرینی از همه آزمودنی ها 10 سی سی خون از ساعد دست چپ گرفته و پس از سانتریفیوژ و جداسازی پلاسما، در دمای 70- درجه سانتی گراددرآزمایشگاه نگه داری شدند. سپس گروه تجربی تحت تأثیر 8 هفته برنامه تمرین هوازی، شامل دویدن3 جلسه در هفته قرار گرفتند.در هفته اول و دوم 25 دقیقه با شدت 65 درصد (hr max). هفته 6-3 به مدت 35 دقیقه با شدت 65 تا 75 درصد (hr max) و هفته 6-8 به مدت 40 دقیقه با شدت 75 تا 85 درصد (hr max) تمرین کردند . 48 ساعت پس از آخرین جلسه آزمون از تمامی افراد، نمونه خون دوم گرفته و پس از جداسازی سرم و پلاسما برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه منتقل شد .برای اندازه گیری بتا اندورفین از کیت تحقیقاتیuscn استفاده شد. برای بررسی تغییرات پیش آزمون و پس آزمون در داخل دو گروه، از آزمون t همبسته و به منظور مقایسه اختلاف میانگین پیش آزمون و پس آزمون و تغییرات به وجود آمده در بین دو گروه مورد مطالعه از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین هوازی بر سطح بتا اندورفین معتادان(مرد) در حال بهبود تاثیر معنی داری داشته و باعث افزایش سطح بتا اندورفین گردید .
محمدحسن خودکاران علی اصغر رواسی
هدف این پژوهش تأثیر تمرینات مقاومتی با مصرف مکمل های کلسیم و فسفر بر تراکم استخوانی نوجوانان غیرورزشکار پسربوده است.بدین منظور 30 نفر از دانش آموزان نوجوان غیرورزشکار داوطلب پسر به صورت تصادفی در سه گروه پروتکل تمرین مقاومتی با میانگین وانحراف استاندارد سن 38 /0±60 /17سال،وزن 21/6± 35/60گیلوگرم،قد 98/ 5 ± 40/ 161 سانتی متر، bmi 16/2 ± 50/23 کیلوگرم بر متر مربع و تمرین مقاومتی ومصرف مکمل با میانگین و انحراف استانداردسن 48/0± 55/17 سال، وزن 97/4± 45/60 کیلوگرم، قد09/ 6 ± 30/0 16 سانتی متر، bmi 75/1 ± 9/23 کیلوگرم بر مترمربع و گروه کنترل با میانگین و انحراف استاندارد سن 0/40 ± 65/17 سال،وزن 47/7± 15/ 63 کیلوگرم،قد 89/5 ± 40/166 سانتی متر، bmi 98/1± 73/22 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب گردیدند. تمام آزمودنی ها طبق پرسشنامه و آزمون آزمایشگاهی ادراری از سلامتی کامل برخوردار بودند. نمونه های خونی هرگروه از آزمودنی ها به طورجداگانه قبل و بعداز اتمام پروتکل تمرین مقاومتب وتمرین مقاومتی مصرف مکمل برای اندازه گیری شاخص های تراکم استخوان، استئوکلسین، پاراتیروئید، آلکالین فسفاتاز، کلسیم و فسفر در آزمایشگاه تخصصی انجام شد. نمونه های خونی قبل و بعد از فعالیت ورزشی مقاومتی و مصرف مکمل مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از روش آماری t و در سطح آلفای 05/0برای مقایسه گروه ها در مراحل مختلف استفاده شد. یافته های آماری نشان داد: انجام هشت هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل تأثیرمعنی داری در میزان شاخص های تراکم استخوانی استئوکلسین.، آلکالین فسفاتاز.، پاراتورمون و فسفر داشته است و بر شاخص کلسیم تأثیرمعنی داری نداشته است .
شیرین شیرزاد ملاباشی ابوالفضل فراهانی
هدف از این تحقیق تعیین عوامل موثر در انتصاب زنان در پست های مدیریتی وزارت ورزش و جوانان بود که با روش تحقیق پیمایشی و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران ورزش بانوان ادارات ورزش و جوانان کشور بود. در این تحقیق نمونه برابر با جامعه تحقیق در نظر گرفته(124n=). به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته (81/0=?) استفاده شد. از آمار توصیفی و آزمون رتبه بندی فریدمن برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل موثر در انتصاب زنان در پست های مدیریتی به ترتیب اعتماد به نفس،اعتقادات مذهبی، سیاست،مسئولیت های خانوادگی و جامعه پذیری جنسیتی است(05/0p<،961/17x2=). به صورت کلی می توان اذعان داشت که زنان می توانند پست های مدیریتی را در ادارات ورزش و جوانان به دست آوردند به شرطی که زمینه این کار فراهم شده باشد.
ابوالحسن یعقوبی نیا محمد رضا اسد
هدف: پژوهش حاضر به منظور مطالعه فراوانی اختلال های خوردن و مقایسه آن در سه گروه از دانشجویان ورزشکار انجام یافت. روش: 191 دانشجوی ورزشکار به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و از آن ها خواسته شد به آزمون نگرش های خوردن 26 سوالی (گارنر و دیگران، 1982) پاسخ دهند. ورزشکاران به سه گروه الف) ورزشهای وابسته به وزن، ب) ورزش هایی که تاکید بر لاغری دارند و ج) ورزش هایی که تاکید بر لاغری نداشته و یا بدون محدودیت وزنی هستند طبقه بندی شدند. نتایج: تحلیل داده ها نشان داد، 4.8 درصد از دختران و 9.3 درصد از پسران ورزشکار، امتیازی برابر و یا بیشتر از 20 داشتند؛ بین میانگین امتیازات ورزشکاران دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد (p=0.05)، شیوع اختلال های خوردن در ورزشکاران دختر، در ورزش هایی که تاکید بر لاغری دارند (11.1 درصد)، بیشتر از دو گروه دیگر یعنی ورزش هایی که تاکید بر لاغری ندارند (3 درصد) و ورزش های وابسته به وزن (0 درصد) می باشد؛ همچنین شیوع اختلال های خوردن در ورزشکاران پسر در ورزش هایی که تاکید بر لاغری دارند ( 12.9 درصد)، بیشتر از دو گروه ورزشی دیگر یعنی ورزش های وابسته به وزن (11.9 درصد) و ورزش هایی که تاکید بر لاغری ندارند (2.9 درصد) می باشد. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تا حدودی در حمایت از پژوهش های پیشین است. با توجه به شیوع نسبتا بالای اختلال فوق در این پژوهش، برنامه های آموزشی و غربال گری برای شناسایی و کاهش عوارض روانی و فیزیکی اختلال های خوردن در ورزشکاران ضروری به نظر می رسد.
حمید صالحی محمد رضا اسد
توانایی گسترش توان انفجاری پایین تنه یکی از عوامل مهم موفقیت در برنامه آماده سازی بازیکنان والیبال می باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر دو شیوه تمرینی پرش عمقی پلایومتریک بر توان انفجاری دانش آموزان پسر والیبالیست بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بوده و به شکل میدانی اجرا شده است. جامعه آماری آن 200 نفر از دانش آموزان والیبالیست فعال پسر در مقطع متوسطه شهرستان ابهر بودند. بدین منظور تعداد 30 نفر از آنها بطور داوطلب انتخاب شدند. آزمودنی ها با میانگین سنی 42/16 سال، قد 177 سانتی متر و وزن83/60 کیلوگرم بودند. آزمودنی ها بطور تصادفی به دو گروه تجربی در پرش عمقی سریع (10n=)، پرش عمقی با مکث (10 n=) و یک گروه کنترل (10 n=) تقسیم شدند. هر دو گروه تجربی به مدت 8 هفته، 3 روز در هفته براساس برنامه تمرینی تنظیم شده به تمرین پرداختند. توان انفجاری با استفاده از آزمون پرش سارجنت، در پیش و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روشهای آماری توصیفی و استنباطی، آزمون کلموگروف-اسمیرنف، آزمون لوین، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t گروه های همبسته و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری(05/0 p?) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که 1: روش تمرینی پرش عمقی سریع بر افزایش توان انفجاری آزمودنی ها تاثیر معنی داری داشته است(05/0 p?). 2: روش تمرینی پرش عمقی با مکث بر افزایش توان انفجاری آزمودنی ها تاثیر معنی داری داشته است(05/0 p?). همچنین بین دو روش تمرینی در پیش آزمون و پس آزمون اختلاف معنی دار وجود نداشت و هر دو شیوه تمرینی به طور یکسان (به نفع گروه پرش عمقی سریع) بر توان انفجاری تاثیر گذاشته اند. به طور کلی با توجه به نتایج تحقیق حاضر، این طور به نظر می رسد، که برای بهبود وضعیت توان انفجاری دانش آموزان والیبالیست، انجام تمرینات پرش عمقی پلایومتریک بسیار مفید است.
مهدیه السادات طاهری محمد رضا اسد
انجام فعالیت بدنی مناسب برای مبتلایان به بیماری دیابت نوع دوم علاوه بر جنبه کنترلی می تواند جنبه درمانی نیز داشته باشد. مطالعات زیادی در این زمینه صورت پذیرفته اما اطلاعات ضد و نقیض زیادی نیز وجود دارد. بنابراین هدف از این تحقیق ، بررسی تاثیر 8 هفته فعالیت بدنی ترکیبی (مقاومتی-استقامتی) بر عوامل خطرزای بیماریهای قلبی-عروقی در بیماران دیابتی زن غیر وابسته به انسولین استان یزد بود بدین منظور تعداد 30 نفر از بیماران دیابتی زن نوع دوم استان یزد،با دامنه سنی40 تا 50 ساله در دو گروه تجربی (n=15) و کنترل (n=15) به صورت تصادفی انتخاب شده در یک برنامه منظم ورزشی 8هفته ای شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل 60-45 دقیقه فعالیت هوازی با شدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه و2بار در هفته و 60-45 دقیقه فعالیت مقاومتی با شدت60-50 درصد یک تکرار بیشینه و 2 بار در هفته بود قبل و بعد از تمرینات از آزمودنی ها نمونه خونی جمع آوری شد.همچنین شاخص های قد ،وزن ،bmi ،vo2max نیز قبل و بعد از تمرینات از هر دو گروه اندازه گیری شد. آزمودنی ها بطور تصادفی از بین بیماران دیابتی زن در مرکز تحقیقات دیابت استان یزد انتخاب شدند. برای توزیع طبیعی داده ها از آزمون کلوموگراف اسمیرنوف (k-s) و برای مقایسه میانگین بین گروه ها وآزمون فرضیه ها در مرحله پیش آزمون از t گروه های مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss صورت گرفت و سطح معنی دار بودن در این پژوهش 0.05p< در نظر گرفته شد. همچنین شاخص حداکثر اکسیژن مصرفی، قند خون ناشتا، وزن بدن،کلسترول ldl ، تری گلیسیرید، کلسترول تام، فشار خون سیستول و دیاستول و ضربان قلب استراحت از طریق روشهای مخصوص تعیین گردید.(0.05< p) یافته ها نشان داد که 8 هفته تمرین استقامتی با شدتهای گفته شده بر عوامل مذکور تاثیر مثبت دارد، اما این فعالیت بر کلسترول hdl و شاخص توده بدن بی تاثیر است که با ادامه این فعالیتهای بدنی ممکن است این تاثیرات بارزتر گردد
صادق ولی ژور محمد رضا اسد
هدف از این پژوهش عبارت است ازمقایسه ی تاثیرهشت هفته تمرین استقامتی ،قدرتی وترکیبی بر تغییرات سطوح استراحتی هورمون ابستاتین دردانش آموزان غیر فعال دارای اضافه وزن. 32 دانش آموز با میانگین سنی 25/15سال وbmi بالای 25داوطلب شرکت در پژوهش به صورت هدفمند و تصادفی در چهار گروه استقامتی 7n= ،قدرتی 8n= ،ترکیبی 10n= و گروه گواه 7n= تقسیم شدند.تمرین قدرتی عبارت بود از اجرای 7حرکت که بر طبق پروتکل تمرینی در 2 ست ده تکراری با 50% rmشروع ودر پایان دوره به 2 ست 6 تکراری با 80% rmمی رسید. تمرین استقامتی شامل دویدن به مدت 16 دقیقه با 65% hr در هفته ی اول بود که در پایان دوره به 30دقیقه با 80% hr رسید. تمرین ترکیبی شامل اجرای هردو پروتکل تمرینی قدرتی و استقامتی به صورت مجموع بود.هرسه گروه سه جلسه در هفته وبه مدت هشت هفته تمرین کردند.وگروه کنترل که تمام طول دوره را بدون انجام تمرین سپری کردند. براساس یافته های پژوهش بیشترین تغییرات در غلظت هورمون ابستاتین ازپیش آزمون تا پس آزمون در گروه ترکیبی با افزایش غلظت 3/0ng/m و کمترین تغییرات در غلظت هورمون ابستاتین در گروه استقامتی با کاهش غلظت 02/0 در گروه مقاومتی این افزایش برابر2/0 ودر گروه کنترل افزایشی برابر 1/0 را داشتیم ونتیجه کلی اینکه تغییرات در غلظت هورمون ابستاتین در بین گروهها از پیش آزمون تا پس آزمون تفاوت معناداری را نداشت
معصومه یاسمی محمد رضا اسد
هدف این پژوهش بررسی وضع موجود شاخص های استعدادیابی در دوهای سرعتی و استقامتی بود. بدین منظور با مطالعه متون گوناگون، شاخصهایی که در ارتباط با ویژگی های آنتروپومتریک، موفقیت دوندگان سرعتی و استقامتی بوده است، شناسایی شدند. در گام دیگر، متغیرهای آنتروپومتریکی اندازه گیری و ارتباط آنها با رکورد دوی سرعتی (100 متر) و استقامتی (1500 متر) آنها تعیین گردید. یافته های پژوهش نشان داد، بین برخی شاخص های آنتروپومتریکی نظیر قد، وزن و سن در این پژوهش با رکورد دوی سرعتی (100 متر) و دوی استقامتی (1500 متر) دوندگان نخبه کشور، ارتباط معنی داری مشاهده نشد. هر چند ارتباط معکوس و معنی داری بین طول کف پا با رکورد دوی سرعتی به دست آمد که با مبانی نظری همخوان است. بر پایه یافته ها؛ اعمال فشار بیشتر به زمین در مقایسه با گام برداری سریع، عامل موفقیت بهتری برای دوندگان سرعتی محسوب می شود. از این رو بدیهی است که کف پای بزرگتر، فشار بیشتری را به زمین اعمال کرده و از این رو شاخص بسیاری مهم جهت استعدادیابی دوندگان سرعتی محسوب می شود.
محمد نیرابادی ابوالفضل فراهانی
هدف کلی این تحقیق بررسی سهم ورزش در سبد خانوار شرکت آب و فاضلاب استان تهران میباشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی میباشد که به صورت پیمایشی انجام شده است.جامه آماری در این تحقیق را کلیه خانوار شاغل در شرکت آب و فاضلاب استان تهران در سال 91 و 92 تشکیل دادند (n=2000 ) نمونه آماری این پژوهش با توجه به فرمول برآورد حجم نمونه و اطلاعات بدست آمده در مطالعات مقدماتی به تعداد 327 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای و ملاحظات طبقه ای انتخاب و به عنوان پژوهش در نظر گرفته و با توجه به عدم برگشت بعضی از پرسش نامه های ارسالی و همچنین وجود نقص و ایراد در برخی از پرسش نامه های برگشتی در نهایت 203 نفر (116 مرد و 87 زن) به عنوان نمونه نهایی پژوهش در نظر گرفته شدند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی به منظور سازمان دادن، خلاصه کردن، طبقه بندی نمرات خام، رتبه بندی نمرات، تنظیم جدول توضیع فراوانی و محاسبه ی شاخص های آمار مرکزی نظیر میانگین، نما و درصد فراوانی استفاده شد.درضمن تجزیه و تحلیل ها با استفاده از برنامه های آماری spss و طراحی نمودار ها به کمک نرم افزار excel انجام شد.به طور کلی میزان نسبت هزینه ی ورزشی ماهانه و سالانه شرکت آب و فاضلاب استان تهران با توجه به میانگین در آمد خانوار ها 22/3 ارزیابی شد.همچنین متوسط نسبت مخارج مربوط به فعالیت ورزشی به کل در آمد کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان تهران 04/0 بر آورد شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که با توجه به میانگین های مخارج ورزشی به تفکیک سطوح استخدامی میتوان گفت: میزان مخارج ورزشی کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان تهران با توجه به میزان فعالیت بدنی آنها در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
افشین داوری لطف آبادی محمد رضا اسد
افزایش غلظت لیپوپروتئین (a) [(lp (a]، یک عامل خطرزای بیماری های عروق کرونر قلب است. از سوی دیگر کاهش غلظت لیپوپروتئین پرچگال (hdl-c) قلب نیز یک عامل خطرزای بیماری های عروق کرونر قلب است. احتمالا لیپوپروتئین (a) تحت تاثیر تمرین ورزشی قرار نگرفته و نسبت به تحریک فعالیت های بدنی و تمرینات ورزشی مقاوم است. هدف پژوهش مقطعی حاضر، تعیین، توصیف و مقایسه غلظت لیپوپروتئین(a) و لیپوپروتئین پرچگال کلسترول سرم خون در گروه های منتخب بود. بنابراین، تاثیر تمرینا ت دو و میدانی بر غلظت لیپوپروتئین(a) و لیپوپروتئین پرچگال کلسترول سرم خون در مردان دونده نخبه ملی و باشگاهی ایران چیست؟ این پژوهش که با روش مقایسه متغیرهای گروههای تحت بررسی با استفاده از طرح پژوهشی گروههای تمرین و بدون گروه کنترل و بدون پیش آزمون اجرا شد. آزمودنیهای این پژوهش شامل سه گروه مردان دونده سرعتی 100 و 200 و 400 متر به تعداد 9 نفر ( سن: 3.43 ± 22.44 سال و شاخص توده بدنی: 1.99± 22.44 kg.m-²) ، نیمه استقامتی 800 و 1500 متر به تعداد 5 نفر ( سن: 2.54 ± 19.00سال و شاخص توده بدنی: 1.49 ± 20.06kg.m-²) واستقامتی 3000 و 5000 متر به تعداد 9 نفر ( سن: 2.66 ± 20.11 سال و شاخص توده بدنی: 1.88 ± 21.34 kg.m-²) بودند که از بین دوندگان مرد نخبه ملی و باشگاهی داوطلب با حداقل دو سال سابقه ورزشی به صورت هدفدار در دسترس گزینش شدند. متغیرهای وابسته نیز شامل غلظت ناشتای لیپوپروتئین (a) (سرعتی: 7.08± 15.66 ، نیمه استقامتی: 7.15 ± 11.20 واستقامتی: 9.98 ± 16.00 mg.dl-1 ) و لیپو پروتئین پرچگال کلسترول (سرعتی: 7.12 ± 42.66 ، نیمه استقامتی: 3.91 ± 42.40 واستقامتی: 9.43 ± 47.44 mg.dl-1) سرم خون بود که با استفاده از کیت های آزمایشگاهی پارس آزمون و با روش الایزا بر حسب میلی گرم در دسی لیتر اندازه گیری شد. نمونهها ی خون در فاصله ساعتهای 7 تا 8 صبح از ورید آنتی کوبیتال چپ ، پس از 12-9 ساعت ناشتایی اخذ شد. طبیعی بودن توزیع و تجانس واریانس های متغیرهای پژوهش به ترتیب با آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف و لوین محاسبه شد. برای مقایسه متغیرها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون پی گیری توکی استفادهشد (p ? 0.05 ) .نتایج نشان داد که بین غلظت لیپوپروتئین (a) سرم خون دوندگان مرد نخبه دوهای سرعت ،نیمه استقامت واستقامت تفاوت معنی دار وجود ندارد (p= 0.813, f (2, 36) = 0.208). نتایج نشان داد که بین غلظت لیپو پروتئین پرچگال کلسترول سرم خون دوندگان مرد نخبه دوهای سرعت ،نیمه استقامت واستقامت تفاوت معنی دار وجود ندارد (p = 0.749, f (2, 36) =0.291). نتایج نشان داد تفاوت غلظت لیپوپروتئین (a) و لیپو پروتئین پرچگال کلسترول سرم خون دوندگان مرد نخبه دوهای سرعت ،نیمه استقامت واستقامت به منظور مقایسه غلظت لیپوپروتئین(a) و لیپوپروتئین پرچگال کلسترول سرم خون و تعیین تاثیر تمرینا ت دو و میدانی بر غلظت لیپوپروتئین(a) و لیپوپروتئین پرچگال کلسترول سرم خون در مردان دونده نخبه ملی و باشگاهی ایران معنی دار نبود. لذا به نظر می رسد که تمرین ورزشی بر تغییرات لیپوپروتئین ( a) و لیپوپروتئین پرچگال کلسترول سرم تاثیر مفید و مطلوبی نداشته و نیاز به تعقیق و مطالعه بیشتری می باشد.
فرزاد تقی پور محمد رضا اسد
در این مطالعه متغیرهای پژوهش شامل:حداکثر اکسیژن مصرفی، شاخص توده بدن ، توده چربی بدن ، ضربان قلب استراحت، فشار خون ، نسبت دور کمر به لگن و برنامه تمرین شامل: تمرینات استقامتی منتخب با شدت 55 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب در طول 8 هفته و تواتر 3 روز در هفته بود.روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و از بین جامعه آماری از بین 195 نفر که در محدوده سنی 18 الی23 سال بودند ، تعداد 75 نفر مرد غیر فعال با شاخص توده بدنی بالاتر از 25 به طور تصادفی 45 نفر انتخاب و بعنوان نمونه آماری این تحقیق،مجدداً به شکل تصادفی به سه گروه ال- کارنیتین و دارونما و کنترل تقسیم شدند.لازم به ذکر است که پس از تشریح مراحل انجام تحقیق برای آزمودنیها ، رضایت نامه شرکت در اجرای آزمون و رعایت تمام توصیه ها از آزمودنیها و معاینات اولیه پزشکی گرفته شد.در مرحله پیش آزمون ویژگی های فیزیولوژیکی وآنتروپومتریکی آزمودنیها اندازه گیری و ثبت شد. سپس گروه های تجربی برنامه تمرین را آغاز کردند.در این مرحله زمانی،گروه کنترل هیچگونه برنامه ورزشی را دنبال نکرد.در مرحله پس آزمون اندازه گیریهای قبلی تکرار گردید و داده ها به دلیل پارامتریک بودن، براساس آزمون t همبسته و anova محاسبه شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس 15 استفاده گردید. مصرف مکمل ال - کارنیتین به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین، نمی تواند باعث کاهش توده چربی وکاهش نسبت دور کمر به لگن وکاهش شاخص توده بدن و کاهش ضربان قلب استراحت وکاهش فشار خون و افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی شود.
زهرا اسمعیل لو محمد رضا اسد
نسفاتین-1 پپتیدی است که در سازوکار اشتها و هموستاز انرژی در سوخت و ساز دخالت دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی و مقاومتی بر پاسخ سطوح نسفاتین-1 و شاخص مقاومت به انسولین به یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز در مردان غیرفعال دارای اضافه وزن می باشد.. آزمودنی ها تست هوازی شاتل ران را تا حد واماندگی در دو مرحله شروع پروتکل تمرینی و 48 ساعت بعد از 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی اجرا کردند. تمرینات استقامتی شامل دویدن با شدت 65 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 16 تا 30 دقیقه سه جلسه در هفته و تمرینات مقاومتی نیز شامل اجرای 7 حرکت با وزنه با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه، سه جلسه در هفته بودند نتایج تحلیل آماری نشان داد که هشت هفته تمرین استقامتی و مقاومتی به افزایش معنی دار سطوح نسفاتین-1 و کاهش معنی دار مقاومت به انسولین به یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز در مردان غیر فعال دارای اضافه وزن منجر شد. همچنین هشت هفته تمرین استقاومتی و مقاومتی تأثیر معنی داری در سطوح استراحتی نسفاتین-1 نشان نداد، در حالیکه به کاهش معنی داری مقادیر مقاومت به انسولین منجر شد. الگوی تغییرات مقادیر نسفاتین-1 و مقاومت به انسولین نیز در دو گروه تمرین مقاومتی و استقامتی و پاسخ ورزشی بعد از این تمرینات مشابه بوده و تفاوتی بین آنها وجود نداشت. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود، انجام تمرینات استقامتی و مقاومتی باعث ایجاد سازگاری های لازم برای انجام فعالیت های یک جلسه و افزایش نسفاتین-1 (پروتئینی ضد اشتها) شد.
محمد یازی رحمان سوری
چکیده اپلین، آدیپوکاین جدیدی است که بالقوه کاهش مقاومت انسولینی را به همراه دارد. داده های اندکی در مورد تاثیر تمرین ورزشی بر غلظت سرمی اپلین وجود دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه آثار شدت تمرین برسطوح اپلین ومقاومت انسولینی مردان میانسال دارای اضافه وزن بود. بدین منظور تعداد 36 نفر (با میانگین سن 35 تا 50 و شاخص توده بدنی 27 تا 30) به صورت تصادفی در سه گروه با شدت متوسط، پر شدت و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل دو بخش شدت متوسط و بالا اجرا شد. برنامه تمرینی شدت متوسط شامل دویدن تقریبا 19 کیلومتر در هفته با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. برنامه تمرینی گروه شدت بالا شامل دویدن با شدت 75 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه در همان فاصله (19 کیلومتر) اجرا شد. جهت ایجاد توانایی لازم و همچنین کاهش خطر آسیب های اسکلتی، در هفته های ابتدایی به منظور تطابق بیشتر برنامه تمرینی با شدت های 10 درصد کمتر و در 2 تا 3 نوبت اجرا شد. به تدریج در هفته های بعد زمان کامل تمرین اجرا شد. در آغاز و پایان برنامه تمرینی 10 دقیقه زمان برای سرد کردن و گرم کردن در نظر گرفته شد. خونگیری به منظور اندازه گیری سطوح سرمی اپلین، نیمرخ لیپیدی خون، انسولین، مقاومت به انسولین و قند خون پس از 12 ساعت ناشتایی، قبل از آغاز و پس از 48 ساعت از پایان پژوهش انجام شد. آزمون تحلیل واریانس یک سویه در سه گروه پرشدت، با شدت متوسط و کنترل حاکی از آن است که اثر تفاوت پیش تا پس آزمون سطوح اپلین بین گروه ها معنادار نمی باشد (05/0 p>)، با این حال بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه پرشدت (4/16 درصد افزایش) تفاوت معناداری وجود داشت، اما این تفاوت در گروه کنترل و شدت متوسط (4/12 درصد افزایش) معنادار نبود (05/0 p>). پیرامون تغییرات انسولین، قند خون و شاخص مقاومت به انسولین در سه گروه پرشدت، با شدت متوسط و کنترل تفاوت معنی داری بین گروه-ها مشاهده نشد (05/0 p>). سطوح مقاومت به انسولین در گروه با شدت متوسط 20 درصد و پرشدت 5/18 درصد کاهش یافت ولی معنی دار نبود(05/0 p>). اما سطح قند خون در گروه با شدت متوسط( 2/5 درصدکاهش)ودر گروه باشدت بالا (3/5کاهش)را نشان داد اما معنا دار نبود (05/0 p>). هموگلوبین گلیکوزیله در گروه های پر شدت و با شدت متوسط کاهش یافت ولی این کاهش در گروه پرشدت معنی دار بود (05/0 p<). تغییرات سطوح سرمی تری گلیسرید، کلسترول، hdl-c، در هر سه گروه تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0 p>). با این حال کاهش کلسترول در گروه پرشدت وافزایش hdl-c در هر دو گروه تجربی معنادار بود (05/0 p<). تغییرات سطوح ldl-c در بین گروه ها معنی دار بود بطوری که در گروه پرشدت 7/13 درصد کاهش معنی داری را نشان داد (05/0 p<).اکسیژن مصرفی بیشینه در هردوگروه تجربی افزایش معناداری را نشان داد(05/0>.( p ،تغییرات وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و نسبت دور کمر به باسن در هر دو گروه تجربی بطور معنی داری کاهش یافت (05/0 p<). واژگان کلیدی : اپلین،مقاومت انسولینی،اضافه وزن،میانسال،شدت تمرین
محبوبه خسروی رحمان سوری
مقایسه آثار شدت تمرین بر سطوح آیریزین و نیمرخ لیپیدی مردان میانسال دارای اضافه وزن
مریم مرسلی محمد رضا اسد
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل سازی hmb بر سطح مایوستاتین سرمی مردان غیرورزشکار بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. به همین منظور 20 مرد غیرورزشکار به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به دو گروه تجربیn=10)) با میانگین سنی1.39± 28.75 سال، قد 4.30± 179.83 سانتی متر، وزن 5.27 ± 81 کیلوگرم و درصد چربی 6.40± 28.65 و گروه کنترلn=10) ) با میانگین سنی2.14± 28 سال، قد 3.71± 180.25 سانتی متر، وزن 3.58 ± 84.23 کیلوگرم و درصد چربی 5.97 ± 29.21 تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل 8 هفته ای تمرین مقاومتی (5 حرکت، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد) را اجرا کردند. گروه تجربی در طول مدت پژوهش روزانه 3 گرم مکمل hmb دریافت کردند. در گروه کنترل از دارونما استفاده شد. قبل از شروع تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه برنامه تمرینی از آزمودنی ها در شرایط ناشتا نمونه گیری خون به عمل آمد. نتایج تحلیل آماری با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد مصرف مکمل hmb تاثیر معناداری بر سطح سرمی مایوستاتین ندارد.
مهدی جوادی رنجبر محمد رضا اسد
هدف از پژوهش حاضر ، بررسی و مقایسه شیوع اختلالات خوردن و عوامل موثر بر آن در بین ورزشکاران تیمی و انفرادی شهرستان آذرشهر بود. یافته های تحقیق نشان داد که بین شیوع ابتلا به اختلالات خوردن در ورزشکاران رشته های تیمی و انفرادی تفاوت معنی داری وجود دارد و اختلالات خوردن در ورزشکاران رشته های تیمی بیشتر از انفرادی است. میان فشار هنجاری از سوی رسانه های بین المللی از قبیل ماهواره و اینترنت از طریق الگو دهی نامناسب و ابتلا به اختلالات خوردن رابطه وجود ندارد . میان گروه بندی رقابت های ورزشی بر اساس وزن و ابتلا به اختلالات خوردن رابطه ضعیفی وجود دارد که نتایج آزمون همبستگی را تایید می کند . میان سایز بندی لباس های کارخانه ای و ابتلا به اختلالات خوردن رابطه وجود دارد. البته میزان این رابطه ضعیف است.
مهدی انگوتی رحمن سوری
هدف از این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین پر شدت تناوبی بر میزان روی آلفا2 گلیکوپروتئین پلاسمایی و بافت چربی رت های نر چاق شده با رژیم غذایی پرچرب بود. بدین منظور 3 گروه تمرین تناوبی، کنترل (رژیم غذای پرچرب) و شاهد (رژیم غذایی طبیعی) در نظر گرفته شد. مداخله ی ورزشی به مدت 8 هفته به صورت برنامه ی تناوبی با شدت زیاد، با تناوب های کوتاه 15 تا 30 ثانیه و تعداد 5 تا 12 تکرار (1 دقیقه استراحت فعال بین هر تناوب) با سرعت 27 تا 34 متر بر دقیقه انجام شد. پس از اتمام دوره ی مداخله ی ورزشی نمونه های خونی و بافت چربی جدا شدند و میزان روی آلفا2 گلیکوپروتئین به روش الایزا صورت گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری (one way anova) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (05/0>p). یافته ها نشان داده اند که رژیم غذایی پر چرب با افزایش وزن حیوان موجب کاهش میزان روی آلفا 2 گلیکوپروتئین بافت چربی (0001/0>p) و پلاسمایی (0001/0>p) گروه کنترل می شود و مقادیر بافت چربی در گروه تمرین افزایش معناداری یافت (007/0?p). به نظر می رسد، مصرف طولانی مدت رژیم غذایی پرچرب به چاقی و کاهش میزان پپتید روی آلفا 2 گلیکوپروتئین منجر می شود و اضافه کردن برنامه ی تمرین پرشدت تناوبی به این رژیم غذایی از ابتلای به این وضعیت جلوگیری می کند.