نام پژوهشگر: سید محمد مهدیزاده
الهه ایرانی پورنظری مهدخت بروجردی علوی
پژوهش حاضر با هدف «شناخت میزان انطباق دستورالعمل تبلیغاتی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با تبلیغات بازرگانی پخش شده از شبکه اول سیما» انجام شده است. پرسش اساسی در این پژوهش این است که تبلیغات تجاری پخش شده از شبکه اول سیما -به عنوان شبکه سراسری و ملی با انبوه مخاطبان و منعکس کننده سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران- به چه میزان با دستورالعمل تبلیغاتی سازمان صداوسیما (تدوین شده توسط اداره کل بازرگانی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در تابستان 1377) انطباق دارد؟ پس از ارائه مباحثی در رابطه با تبلیغات ، تاریخچه تبلیغات در جهان و ایران و نیز تاریخچه قوانین و مقررات تبلیغاتی در ایران ، در بخش مرور نظری به طرح نظریه های مرتبط با رسانه ها و تبلیغات بازرگانی، در دو بخش نظریه های حوزه ارتباطات و نظریه های روان شناسی پرداخته شد. از میان نظریه های مربوط به حوزه ارتباطات ، دیدگاه های کارکردگرا و انتقادگرا ، نظریه های اقتصادی و انتقادی مطرح شد. نظریه «صنعت فرهنگ» مکتب فرانکفورت و دیدگاه های تئودور و. آدورنو و ماکس هورکهایمر نیز در ذیل نظریه های انتقادی مطرح شدند. سپس از میان نظریه های مربوط به حوزه روان شناسی ، نظریه «نیازهای انسانی» مازلو مورد بحث قرار گرفت. سپس چارچوب نظری تحقیق ارائه شد که شامل چهار دسته اصول اخلاقی ، فرهنگی ، دینی و حقوقی (قانونی) حاکم بر تبلیغات بازرگانی و نیز انعکاس این اصول در دستورالعمل تبلیغاتی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. برای رسیدن به پاسخ اصلی تحقیق از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق، شامل آگهی های تجاری پخش شده از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران طی پاییز و زمستان 1387 و بهار و تابستان 1388 مابین ساعات 18 تا 24 است که از میان آن ها 372 آگهی غیرتکراری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده ، انتخاب و بررسی شدند. به این صورت که یک هفته آماری از هر فصل مورد بررسی ساخته شد. واحد تحلیل نیز ، کل محتوای هر آگهی است که برای اولین بار پخش می شود. نتایج پژوهش ، موید انطباق کامل آگهی ها با دستورالعمل صدا و سیما نیست و در اغلب آگهی های بازرگانی مورد بررسی ، نقض اصول دستورالعمل مشاهده می شود.
محسن نوری حسینعلی افخمی
چکیده پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل مرتبط با اعتماد جوانان شهر قم به اخبار شبکه های داخلی و خارجی(بخش خبری 20:30 شبکه دو سیما، اخبار شبکه بی.بی.سی فارسی و شبکه استانی قم) می باشد. در این تحقیق سعی شد تا با استفاده از نظریه های و دیدگاههای نظری اعتماد، مخاطب شناسی، سرمایه اجتماعی و نظریه های وابستگی مخاطبان و استفاده و رضامندی ارتباط نظری میان متغیرهای تحقیق فراهم شود و فرضیات تحقیق بر همین اساس مطرح گردید. متغیرهای مستقل این تحقیق؛ میزان استفادهاز اخبار شبکه های مورد بررسی، گرایش سیاسی، سرمایه اجتماعی، اعتیاد به تلویزیون، نوع مخاطب و پایگاه اقتصادی اجتماعی و متغیر وابسته، اعتماد به اخبار که در قالب 7 فرضیه اصلی و فرعی مورد بررسی قرار گرفت.بنا به ضرورت و مناسبت موضوع، از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق، جوانان شهر قم(گروه سنی 15-29) سال می باشد. روش نمونه گیری خوشه ای و انتخاب نمونه ها از طریق نمونه گیری تصادفی صورت گرفته است. مهمترین نتایج تحقیق عبارتند از: نتایج تحقیق نشان می دهد، بین گرایش سیاسی جوانان و میزان اعتماد به اخبار رابطه معناداری وجود دارد. افراد با گرایش سیاسی رادیکال به اخبار شبکه بی.بی.سی اعتماد بیشتری دارند و محافظه کارها به اخبار شبکه های داخلی اعتماد بیشتری دارند. بین نوع مخاطب و میزان اعتماد به اخبار شبکه های داخلی و خارجی رابطه معناداری وجود دارد. به این صورت که مخاطبان فعال به اخبار شبکه بی.بی.سی و مخاطبان منفعل به اخبار 20:30 اعتماد بیشتری دارند. افرادی که دارای سرمایه اجتماعی پایین هستند، اعتماد کمتری به اخبار شبکه های داخلی دارند و بالعکس. به طور کلی نتایج تحقیق، بیانگر رشد اعتماد در میان جوانان به اخبار شبکه های برون مرزی است. جوانان سعی می-کنند خلاءهایی که در رسانه ملی احساس می کنند در میان اخبار شبکه هایی چون بی.بی.سی فارسی بیابند.
زهرا کوره پز سید محمد مهدیزاده
یکی از مهم ترین کارکردهای رسانه ، آموزش و آگاهی دهی جهت بالا بردن دانش سلامت مخاطبان است . همه طبقات اجتماعی ، در هرنقطه از جهان ، نیازمند « آموزش سلامت » هستند و این فرآیندی است که با توجه به تغییرات مداوم شرایط زندگی ، پیوسته و پایان ناپذیر است . با توجه به این مهم ، پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی میزان استفاده و رضامندی مادران (که بخش مهم وتاثیر گذار جامعه هستند ) ، تدوین و به اجرا درآمد . این تحقیق پیمایشی که در سال 1387 ، بر روی 380 نفر پاسخگو که با روش های احتمالی طبقه بندی شده از جامعه زنان خانه دار اولیای دانش آموز شهر اصفهان در سه منطقه شمالی ، مرکزی و جنوبی شهر ، نمونه گیری شد ؛ با استفاده از پرسشنامه انجام گردید که بر اساس یافته های این پژوهش و انجام تحلیل ها و آزمون های آماری مشخص شد تلویزیون برای اکثر افراد جامعه مورد تحقیق ، منبع ضروری و درجه اول است و آنها به صورت هدفمند و با انگیزه کسب آگاهی به برنامه های بهداشتی تلویزیون روی می آورند . همچنین با توجه به رویکرد نظری این تحقیق که رویکرد استفاده و رضامندی است ، مشخص شد که میزان تماشا و رضایت مخاطبان از برنامه های بهداشتی متاثر از سن ، تحصیلات و منطقه سکونت افراد است و همچنین مخاطبان در انتخاب برنامه ها و شبکه ها پویا هستند و دست به گزینش می زنند . میزان رضایت مخاطبان از این برنامه ها در حد متوسط و بیشتر ارزیابی شد وعوامل موثر بر میزان رضایت نیز مورد تحلیل قرار گرفت و همچنین در ارزیابی مخاطبان از برنامه های بهداشتی ، نقاط ضعف این برنامه ها و روشهای ایجاد ارتباط موثرتر ازدیدگاه ایشان مشخص گردید و همچنین میزان سودمندی موضوعات مختلف و مورد نیاز مخاطبان بررسی شد . انجام این تحقیق با محدودیت های بسیاری از جمله محدودیت منابع بین رشته ای و همچنین دشواری های نمونه گیری و عدم همکاری مراکز ذیربط ، روبرو بود . امید است که این تحقیقات نقدگونه به عملکرد رسانه ها ارمغانی برای سازندگی و در جهت ارتقای نظام ارتباطی بویژه در زمینه آموزش بهداشت در کشورمان باشد و شاهد ثمره پژوهش های موجود در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های سیمای جمهوری اسلامی ایران باشیم .
سمانه مهرپرور عبدالله گیویان
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا مصرف و دریافت جوانان تحصیل کرده از تماشای سریال ویدئویی قهوه تلخ مورد مطالعه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش شناخت تغییر الگوهای مصرف رسانه ای در استفاده از محصولات فرهنگی ـ رسانه ای غیررسمی است. بررسی گونه های مواجهه و مصرف جوانان تحصیل کرده و تحلیل دریافت های آنان از محتوای سریال قهوه تلخ نیز دغدغه این پایان نامه بوده است. نظریه دریافت، رویکرد مخاطب فعال، مصرف رسانه و سبک زندگی، آیینی کردن جامعه، مفهوم اجتماع و الگوی سفر قهرمان، چارچوب نظری تحقیق را تشکیل داده است. سوال های این پژوهش عبارت بوده اند از 1. دلایل گرایش جوانان به خرید و تماشای سریال قهوه تلخ چیست؟ 2. شیوه توزیع و پخش این سریال چه تاثیری در نوع برخورد و نحوه تماشا آن داشته است؟ 3. بینندگان چه نوع تفسیر و برداشتی از متن این مجموعه ویدئویی داشته اند؟ 4. مخاطبان تا چه حد با محتوا و شخصیت های داستان درگیر شده اند؟ 5. آیا تماشای این سریال برای جوانان تفریح و سرگرمی ایجاد کرده است؟ 6. آیا جنسیت باعث تفاوت در مصرف رسانه ای و همچنین دریافت جوانان از این سریال شده است؟ 7. جنبه های مثبت و منفی تماشای سریال های شبکه نمایش خانگی در مقایسه با محصولات رسانه رسمی از دیدگاه جوانان کدام است؟ به منظور بررسی ژرفانگر رفتار مخاطبان این سریال با استفاده از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق به بررسی آرای 44 نفر از دانشجویان دانشکده صداوسیما و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که مصاحبه شوندگان آگاهانه و فعالانه به تماشای سریال قهوه تلخ گرایش یافتند. مصرف دی وی دی ها الگوهای سنتی تماشای سریال را با چالش مواجه کرده است و حق انتخاب محصولات رسانه ای را به مخاطبان واگذار کرده است. شیوه های زندگی مخاطبان در نحوه مصرف آنان تاثیرگذار است. پیگیری سریال قهوه تلخ تنها به منظور گذران اوقات فراغت نیست و افراد برای مشارکت در اجتماع بینندگان این سریال به تماشای مجموعه روی آورده اند. همچنین سریال قهوه تلخ حکم رسانه ای را دارد که ناگفته ها و دغدغه های ذهنی تماشاگر را با زبان طنز ادا می کند و مخاطب همسو با سایر بینندگان این سریال از حقایق و ناگواری های زندگی اجتماعی خود کنده می شود و به شکل اسطوره ای به دنیای آرمانی داستان سفر می کند. لذت همسفر شدن با آدم های مجموعه قهوه تلخ، منجر به فرایند آیینی شدن مصرف این سریال می شود.
جبار کریمی سید محمد مهدیزاده
در ایران تلویزیون جایگاه خاصی دارد و بسیاری از خانواده ها تنها سرگرمی خود را تلویزیون می دانند. تلویزیون یک الگوی یادگیری اجتماعی است و مردم از راه "یادگیری مشاهده ای" الگوهای بسیاری را از این رسانه می-آموزند و به آن عمل می کنند. این رسانه، وسیله ای برای همسان کردن نگرشها و رفتار مخاطبان است. در این میان سریال های تلویزیونی جزء پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی هستند که تأثیر عمیقی را بر مخاطب خود می گذارند. این پژوهش به دنبال اثبات این ادعاست و می خواهد نقش سریال های تلویزیونی را در یادگیری و آموزش مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میان فردی مورد بررسی قرار دهد و ببیند این ژانر تلویزیونی تا چه حد می تواند در اعتلا و بهبود این مهارت اجتماعی به افراد جامعه کمک و یاری رساند. برای انجام این پژوهش در بخش سنجش و اجرای تحقیق از روش کمی (پیمایش) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهر سنندج بودند. حجم نمونه در این پژوهش 410 نفر و نمونه گیری به صورت خوشه ای (یک مرحله ای) انجام شده است. بعد از انتخاب خوشه ها، به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ها انتخاب شده اند. مهارتهای ارتباطی در دو بعد ذهنی (نگرشی) و عینی (رفتاری) مورد سنجش و بررسی قرار گرفته شده است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که؛ بین تماشایی سریال های تلویزیونی و یادگیری مهارتهای ارتباطی میان فردی رابطه معنادار وجود دارد و جهت این رابطه نیز مثبت است یعنی هر چقدر میزان تماشای سریال های تلویزیونی در افراد بیشتر باشد میزان مهارتهای ارتباطی آنها نیز افزایش می یابد اما این افزایش مهارتهای ارتباطی در بعد عینی (رفتاری) صورت می گیرد. ولی در بعد ذهنی (نگرشی) میزان تماشای سریال-های تلویزیونی تأثیری در افزایش یا کاهش این مهارتهای ارتباطی ندارد. میزان مهارتهای ارتباطی افراد بسته به اینکه چه نوع سریال تلویزیونی را تماشا کنند تفاوت معناداری با هم ندارند. در بعد عینی نیز تفاوت معنی-دار دیده نشد. اما در بعد ذهنی، بین میزان مهارتهای ارتباطی بسته به اینکه چه نوع سریال تلویزیونی را نگاه می کنند رابطه معنی دار وجود دارد. لازم به ذکر است که متغیرهای مستقل؛ سن، جنسیت، تأهل، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و مصرف رسانه ای (داخلی- خارجی) برای کنترل اثرات متغیرها بر متغیر وابسته در این تحقیق مد نظر گرفته شده است. بین متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی و جنسیت با مهارتهای ارتباطی رابطه وجود دارد و این رابطه با هر دو بعد مهارتهای ارتباطی (عینی- ذهنی) معنی دار است. بین متغیرهای مصرف رسانه ای و سن نیز با مهارتهای ارتباطی رابطه معنی دار وجود دارد و این رابطه با بعد عینی (رفتاری) مهارتها وجود دارد، ولی با بعد ذهنی (نگرشی) معنی دار نیست. بین متغیر وضعیت تأهل با مهارتهای ارتباطی رابطه معنادار وجود ندارد. در بعد ذهنی هم رابطه معنی دار نیست اما در بعد عینی رابطه معنی دار بود.
علیرضا عبدالله حسینعلی افخمی
در پرتو فناوری های جدید ارتباطی، ساختار، عملکرد و نقش آفرینی خبرگزاری های ملی و بین المللی به عنوان صلی ترین و مهمترین منابع تولید و انتشار اطلاعات و اخبار با تغییرات فراوانی مواجه شده است. در این فضای جدید، خبرگزاری ها به ناچار باید برای تداوم بقا و حفظ جایگاه رقابتی خود بسیاری از الگوها و سرمشق های سنتی خود را وانهاده و با بازتعریف روش ها و الگوها، منطبق بر شرایط متغیر زمانی و مکانی حاضر تغییر شکل یا ساختار دهند. در وضعیت کنونی، ضروری است، ایرنا به عنوان خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی همگام با خبرگزاری های بزرگ بین المللی و ملی، ساختار، عملکرد و فعالیت های خود را متناسب با تحولات جدید تغییر دهد یا آن را ارتقاء بخشد. هدف اصلی این پژوهش، تدوین و ارائه الگویی مطلوب برای فعالیت حرفه ای خبرگزاری در ایران از منظرِ صاحبنظران و دست اندرکارانِ رسانه ای در ایران است که در بسترِ بررسی تطبیقی ساختار و عملکرد خبرگزاری های بین المللی رویترز، آسوشیتدپرس و فرانس پرس و خبرگزاری ملی هند (پی.تی.آی) انجام می شود. پژوهش حاضر به روش کیفی (ترکیبی از مطالعه تطبیقی و مصاحبه عمقی با صاحبنظران و دست اندرکاران رسانه ای ایران) انجام شده است. روش نمونه گیری هم به صورت کیفی و براساس رسیدن به نقطه اشباع نظری است. حجم نمونه پژوهش 20 نفر و در چهار گروه استادان ارتباطات، حقوقدانان ارتباطات، سیاستگذاران و مدیران ارشد رسانه ای و کارورزان حرفه ای (باتاکید بر فعالیت در خبرگزاری ها) می باشد. در این پژوهش برای نظم دهی به داده های بدست آمده از مصاحبه های عمقی، سهولت در کدگذاری، بازیابی بخش های کدگذاری شده در تعامل با کدها و یادداشت های ضمنی پژوهشگر و آماده ساختن مفاهیم و مقوله های ساخته شده برای تجزیه و تحلیل و سپس تفسیر آنها از نرم افزار رایانه ای مکس کیودا (نسخه 10) استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش، دخالت دولت در فعالیت ها، نبود ثبات مدیریتی، ساختار سازمانی فرسوده و پیر و نگاه کارمندی به خبر، از مهترین چالش ها و آسیب های کنونیِ ایرنا در بخش مالکیت و مدیریت سازمانی است که صاحبنظران و دست اندرکاران ایرانی، زمینه ها و علت های آن را به ساختار مالکیت دولتی ایرنا نسبت می دهند. با این حال، یافته های پژوهش، تغییر الگوی مالکیتی کنونی ایرنا از دولتی به مدل های دیگر (خصوصی یا تعاونی) با توجه به شرایط کشور، "ناممکن" ارزیابی می کند. در ارائه الگوی مطلوب مالکیتی برای ایرنا، تاکید اصلی پاسخگویان تحقیق بر حفظ مالکیت دولتی ایرنا و در عین حال، کاهش تصدی گری و اعمال نظر دولت (قوه مجریه) در ساز و کارهای مربوط به سیاستگذاری خبری و رسانه ای و تشکیل یک مدیریت قوی و کارآمد حرفه ای و نه سیاسی است. یافته های پژوهش، وضعیت سازگاری ایرنا با فناوری های جدید ارتباطی را مثبت نشان نمی دهد. از این رو، ایرنا باید هرچه بیشتر از امکانات و قابلیت های چندرسانه ای و تعاملی صفحه وب استفاده و همچنین خبرگزاری تلویزیونی ایجاد کند. لزوم توجه ایرنا به مشتریان و درآمدزایی مورد تاکید پاسخگویان پژوهش است. ایرنا همچنین باید باتکیه بر مزیت های رقابتی، فعالیت های حرفه ای خود را در حوزه رقابت با رسانه های رقیب داخلی و خارجی ارتقاء بخشد. یافته های پژوهش بر لزوم رعایت اصل تعادل و توازن خبری در ایرنا تاکید دارد. ایجاد تضمین ها و قوانین حمایت کننده از خبرنگاران، رعایت صحت در تولید و انتشار اخبار، استفاده از تحریریه حرفه ای و تقویت نهادهای نظارتی از جمله راهکارهای بهبود این اصل در ایرنا است.
مریم السادات حسینی سید محمد مهدیزاده
این پایان نامه با هدف شناخت و تبیین نقش سریال های تلویزیونی در بازتولید بخش هایی از فرهنگ جنسیتی سنتی و بازخورد متفاوت مردان و زنان در برابر کلیشه سازی های رایج رسانه ای و بازتولید این نقش ها در زندگی روزمره زوج های جوان انجام گرفت و مشخص شد بینندگان سریال های تلویزیونی صدا و سیما نگرش کلیشه ای تری نسبت به حقوق و وظایف زنان دارند.
حمیدرضا مدقق سید محمد مهدیزاده
پرداختن به مناسبات عاشقانه زن و مرد به شکلی خنده آفرین سبب شده که غالب آثار کمدی سینمای ایران در ژانر کمدی رمانتیک قرار گیرند. این پژوهش در چارچوب نظریه ژانر با هدف درک آن که کنش متقابل زن و مرد در این ژانر برای مخاطبانش حامی و تقویت کننده کدام ارزش ها و باورهاست، 62 کمدی رمانتیک ایرانی را که از 1360 تا 1390 در سالن های سینماها نمایش عمومی داشته اند تحلیل ساختاری متن کرده است. رویکرد ساختارگرایانه به ژانر ترکیبی از دو تحلیل همنشینی و جانشینی است. تحلیل همنشینی به روش پراپ با بررسی چگونگی گسترش متوالی روایت، چگونگی ارائه معنا در متن را آشکار می کند و تحلیل جانشینی مبتنی بر روش لوی-استروس در بهره گیری از تقابل های دوجزئی، بیانگر چیستی معنای متن است. نتایج پژوهش گواه آن است که ژانر کمدی رمانتیک ایرانی از چهار پی رفت اولیه با نام های تصاحب، نجات، اجازه و رقیب برای بیان روایت های خود بهره می گیرد و تقابل های مرد/زن، رفاقت مردانه/دوستی زنانه، طبقه پایین/طبقه بالا، خارج از شهر/شهر، سنت/تجدد و طبیعت/فرهنگ، ژرف ساخت این ژانر را پدید می آورند. همچنین در حالی که ساختار روایی در 52 کمدی رمانتیک از الگوهای مشابه ای پیروی می کند، این الگوها در 10 کمدی رمانتیک نامتعارف با تغییر مواجه می شود. روایت 57 فیلم نیز در خدمت بازتولید نظم اجتماعیِ موجود بین زن و مرد و تقویت نقش جنسیتی زن مطیع است و فقط در روایت 5 فیلم (همسر، مصائب شیرین، خواب سفید، دنیا و شاعر زباله ها) درباره باورهای مرسوم از زنانگی و مردانگی ایجاد تردید یا مخالفت می شود.
منا اسدیان سید رضا نقیب السادات
رسانه ها بازتاب زندگی روزمره ما هستند و با زبان نشانه، حوادث و گروه های مختلف را به تصویر می کشند.در این میان، سینما از جمله رسانه های تصویری محسوب می شود که با زبان تصویر و نماد، موضوعات مختلف در سطح جامعه را مطرح می کند. در این پژوهش، موضوع معلولیت در سینمای ایران مدّ نظر قرار گرفته است. معلولین از جمله گروه-هایی هستند که در رسانه ها بازنمایی می شوند اما چگونگی این بازنمایی و تصویری که از آن ها در سینما ارائه می شود حائز اهمیت است بدین منظور، سوال های اصلی که در این رابطه مطرح می شوند این است که آیا نحوه بازنمایی معلولیت به گونه ای مثبت است یا منفی؟ جایگاه معلولین در سینمای ایران چگونه است؟ ابعاد و گونه های روایتگری معلولیت به چه صورت است و موضوعات مرتبط با پدیده معلولیت کدامند؟ به منظور دست یابی به این پرسش ها شش فیلم از سینمای ایران با نام های این جا بدون من، بید مجنون، رنگ خدا، آواز گنجشک ها، بچه های ابدی و میم مثل مادر انتخاب شده که به روش تحلیل روایت و از طریق تکنیک های بارت، استراوس، تودورف و گریماس مورد تحلیل قرار گرفته اند. در انتخاب این فیلم ها از نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی استفاده شده است و واحدهای تحلیل، صحنه و شخصیت است. از طرفی دیگر این فیلم ها به گونه ای انتخاب شده اند که تمام گونه های معلولیت از جمله معلولیت حرکتی، معلولیت ذهنی، معلولیت احشایی (ناراحتی قلبی، کلیوی، تنفسی) و معلولیت حسی (بینایی و شنوایی) را پوشش دهند. سینما با به تصویر کشیدن خشونت نمادین نسبت به معلولین، طرد اجتماعی آن ها توسط خانواده و اطرافیان، کلیشه-سازی و استفاده از تز کم نمایی و به حاشیه راندن آن ها تصویری منفی از این گروه به نمایش می گذارد هرچند سعی بر تصویرسازی مثبت از پدیده معلولیت و معلولین داشته باشد، اما فضای کلی فیلم ها و کنش هایی که در فیلم نسبت به افراد معلول اعمال می شود، جایگاه منفی این افراد در جامعه، طبیعی سازی و وجود افکار قالبی درباره معلولیت و معلولین را پررنگ تر می کند. واژگان کلیدی: سینما، بازنمایی، معلولیت، داغ ننگ، روایت
منا رجبی سید محمد مهدیزاده
پژوهشهای متعد ارتباطی از همبستگی بین ارتباطات و توسعه حکایت می کنند.بدین معنی که با افزایش فعالیت نهادها و سازمانهای ارتباطی برای پشتیبانی از توسعه، روند توسعه نیز فزونی می یابد، یا به عکس.در همین حال گرچه رشد و افزایش رسانه ها لازم است، اما شرط کافی برای پشتیبانی از توسعه نیست، چه بسا در برخی موارد مخرب نیز باشد.از این رو توجه به پیام هایی که توسعه را پشتیبانی می کنند اهمیت می یابد.در همین چارچوب، طی دهه های گذشته شیوه جدیدی در جهان روزنامه نگاری با نام روزنامه نگاری توسعه پدید آمد.این شیوه اصولی را برای تولید مطالب توسعه به روزنامه نگاران پیشنهاد می کند.از سوی دیگر برنامه های توسعه دارای جایگاه مهمی در تمام کشورها می باشند و از آنجا که رسانه ها عامل قدرتمندی می باشند می توانند در تسریع و به جلو انداختن برنامه های توسعه نقش مثبتی ایفا کنند. پژوهش حاضر در پی آن است که روشن نماید سهم روزنامه های کشور در پرداختن به اخبار توسعه چیست و به چه میزان روزنامه ها همسو با سیاست های توسعه ای برنامه های توسعه، که در اینجا تاکید بر برنامه چهارم توسعه است عمل می کنند. بر این اساس هدف اساسی این پژوهش بررسی و شناخت عملکرد مطبوعات در روند توسعه(با تاکید بر توسعه اجتماعی و فرهنگی)بعد از تدوین برنامه چهارم توسعه است تا از این رهگذر مشخص شود رسانه ها به چه میزان از اخبار توسعه استفاده می کنند و در راستای برنامه های توسعه عمل می کنند.روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیل محتوا بود که براین اساس روزنامه های ایران همشهری و اعتماد بر اساس معیارهای اخبار توسعه و مضامین توسعه اجتماعی و فرهنگی در برنامه چهارم توسعه مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش سعی می شود با تحلیل محتوای این روزنامه ها نشان داده شود روزنامه های مورد بررسی به چه میزان از محتوای مطالب توسعه اجتماعی و فرهنگی و سایر ابعاد توسعه استفاده کرده اند؟به بیان دیگر روزنامه های مورد بررسی چقدر از روزنامه نگاری توسعه استفاده کرده اند؟ و به چه میزان سیاست ها و خط مشی های برنامه توسعه چهارم با تاکید بر توسعه اجتماعی و فرهنگی توسط مطبوعات اجرا می شود؟
مریم یارقلی سید محمد مهدیزاده
پژوهش پیش رو به بررسی نشانه شناسی سریال های دو شبکه ماهواره ای «فارسی وان» و «پی ام سی فمیلی» با هدف شناخت «سبک زندگی» نمایش داده شده، می پردازد. علت توجه نگارنده به این شبکه ها به این دلیل است که مخاطبان داخل کشور به دلیل تشابه زبانی با این شبکه ها، ارتباط عمیق تری را با آن ها برقرار می کنند. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که سریال های تلویزیون های ماهواره ای چه الگوهایی از سبک زندگی را به مخاطب ارائه می دهند؟