نام پژوهشگر: سید علی میرلوحی
داوود عسکری نیسیانی سید رضا سلیمان زاده نجفی
نحو کلاسیک عربی در شهر بصره شکل نهایی خود را پیدا نمود؛ در نتیجه علمای مکتب کوفه شاگردان این مکتب به شمار می روند، و اخفش همان کسی است که سنگ بنای اختلاف میان دو مکتب را گذاشت، زیرا که او دیدگاههای ویژه ای دارد که با دیدگاهها استادان خود متفاوت است. سیبویه با نگارش «الکتاب» در زمینه نحو باعث گردیده است که این کتاب سالها سرمشق و الگوی ماندگار همه علماء بشود، و پایه ریزی نحو به دست او صورت گرفته است؛ واین کار او بدون هیچگونه دگرگونی بر جای خود باقی مانده است؛ به عبارت دیگر علماء پس از او هیچ دگرگونی در اساس کار او وارد نیاورده اند، واگر تغییری یافت شود در برخی از جزئیات است؛ واینان هیچ توجهی به دیدگاههای علمای کوفه ننموده اند. مکتب کوفه گونه گفتاری زبان را ملاک قرار می دهد؛ در مقابل بصره به قیاس وبرهانهای عقلی عمل می نماید؛ بصریها در نگارش نحو به اعراب بیابانگرد روی می آورند چرا که آنها با بیگانگان در ارتباط نبودند وگفتارشان بدون هیچ خللی بر جای باقی مانده است، به دیگر سخن زبانشان از واژهای غیر عربی بری است، ولی کوفیها در کارشان به شنیدن گفتار عربهای ساکن شهرها روی می آورند؛ عربهایی که با بیگانگان در تماسند، واین کار باعث ورود واژهایی به گفتار روزمره شان می شود. ما بر آنیم تا در این پایان نامه به بررسی دیدگاههای فراء در کتابش «معانی القرآن» از آغاز سوره یوسف تا پایان سوره مومنون بپردازیم وآنها را با نظریات بصریهای هم عصر وی مقایسه کنیم؛ کسانی چون خلیل بن احمد وسیبویه، وهمچنین استادش کسائی از مکتب کوفه که از قاریان هفت گانه قرآن به شمار می رود؛ وهمچنین علمای نحو دیگری که در این زمینه تلاش نموده اند.
سید رضا میراحمدی عبد الغنی ایروانی زاده
نزاهت یا عفت بیان در ادای الفاظ و تعبیرات قرآن، در بین مباحث ادبی_بلاغی قرآن، کمتر مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است. گفتار حاضر می کوشد به تبیین این مهم بپردازد که عفّت بیان سراسر قرآن را فراگرفته و این اعجاز بزرگ فراتر از سایر آثار ادبی در این زمینه است، و نیز خداوند متعال، که در جای جای کتاب خویش بر ادب و عفت کلام تأکید دارد، در مصحف مجید این امور را عملاً به کار بسته و ضمن رعایت حرمت افراد، از بیان هجوی و ناشایست دوری نموده است، و در ادامه بر آن است تا کیفیت بیان خداوند و شیوه های هنری وادبیِ به کاررفته در بیان ناهنجاری ها و زشتی ها و صحنه های تحریک آمیز را نشان دهد. ما در این پژوهش ضمن بررسی و پرداختی جدید از این موضوع در قرآن کریم، جنبه های مختلف بحث را تحت عناوین کلّی نزاهت و فنون مرتبط با آن از جمله: تهذیب، کنایه، و مجاز و سخریه که نزاهت در آن ها از بسامد بالایی برخوردار است، مورد بحث و نقد قرار داده و با ذکر نمونه ها و شواهد مناسب سعی در تبیین و تشریح آن ها داشته ایم؛ و بر این باوریم آن چنان که باید و شاید به این مسأله مهم پرداخته نشده است و پیش از این تنها شعر هجوی کانون توجه علمای بلاغت بوده و نه قرآن کریم که سهم اندکی از مثال های این فنّ را نزد آنان داشته است. و در ضمنِ یک تحقیق فراگیر بر روی همه آیات قرآن سعی نموده ایم تا چکیده ای از این بحث گسترده را با روش توصیفی و تحلیل محتوا ارائه نمائیم. از نتایج تحقیق آن است که حضرت حق در بیان زشتیها و ناشایست ها، با استفاده از بیان غیرمستقیم و بهره گیری از فنون مختلف ادبی، به ویژه کنایه و مجاز با انواع مختلف آن، هم جانب ادب و اخلاق را رعایت فرموده و هم بیان خویش را زیبا و هنری و تأثیرگذار کرده است، افزون بر آن به این امر دست یافته ایم که حجم عظیمی از نزاهت قرآنی، که در خصوص زنان و مسائل مربوط به آنان است، را با فنون مختلف بلاغی به شکل بسیار زیبا تصویرگری نموده است.
محمد نبی احمدی سید علی میرلوحی
الملخّص تکوّنت فی مصر مدرسه تعرف بالمدرسه المصریّه کان شیوخها من الصحابه الّذین رحلوا إلیها أیّام الفتح ونزلوا فی موضع الفسطاط والأسکندریّه، ثمّ جاءت طبقه التابعین، وکان منهم أئمه ودعاه، ومن هولاء: أبو رجاء الأزدی کان من جلّه العلماء العاملین، ارتفع بالتقوی. وعلماء هذه المدرسه فی النحو لم یکونوا إلاّ تابعین لعلماء البصره أو الکوفه، ولم یتجاوزوا الاجتهاد فی الفروع. لایزال الباحثون یبحثون عن موضوعات النحو وفی هذا المجال اجتهد الکتّاب والمولّفون من العرب وغیرهم فی تصنیف کتب النحو وتدوینها. فمن الکتب الهامّه الّتی أصبحت مادّه دراسیّه منذ قرون ماضیه، کتاب مغنی اللّبیب لابن هشام الأنصاری المصری، أعظم نحاه المدرسه المصریّه فی عصر الممالیک الّذی فاق أقرانه بل شیوخه وأصبح من کبار علماء العربیّه، طارت شهرته واقبل علیه الطلاب یستفیدون من مباحثه الدقیقه واستنباطاته الرائعه وتخرّج علیه خلق کثیرون من أهل مصر وغیرهم. لهذا الکتاب شأن عظیم فی الکتب النحویّه ومزایا فخمه لأنّه استوفی فیه أحکام الإعراب، ونحی فیه منحی ما رأیناه قبله مثل الإشاره إلی آراء النحاه من جمیع المذاهب النحویّه والشواهد الشعریّه. وممّا یجدر التنویه به أنّه لم یقف فیه عند المسائل النحویّه فحسب، بل تناول فیه بعض المسائل البلاغیّه أیضاً وضبط الکتاب فی ثمانیّه أبواب. وبما أنّه یوازن بین آراء جمیع أکابر النحاه من مدارس البصره والکوفه والبغداد وأکابر النحو فی الأندلس ومعاصریه، وبعد دراستها الدقیقه یبدی رأیه النافذه الصائبه فی الأخیر بقدرته الفائقه فی التوجیه والتعلیل والتخریج؛ بإمکاننا أن نسمّیه نقد النحو. وقد تباری العلماء فی شرح "المغنی" منذ ظهر وعنوا بالتعلیق علیه وإعراب شواهده. واهمّ من جمیع ذلک إنّه أفاض فی الاحتجاج بالقرآن الکریم وأشار إلی نکت إعراب القرآن. فمن البدیهیّ أنّ السبب الرئیس الّذی أدّی إلی الاشتهار الخالد لهذا الکتاب هو الاستشهاد الکثیر بالآیات القرآنیّه وهذا المهم یضاعف أهمیّه عمله مضاعفه. ومن المباحث الأساسیه فی هذا المجال إعراب القرآن، ألفاظا و جملا. ولا یخفی ما لهذا المبحث من أهمیه کبری فی الکشف عن معانی القرآن للارتباط الوثیق القائم بین المعنی والمبنی فی اللّغه العربیّه، أو بالأحری بین اللفظ وإعرابه بحیث یتلوّن المعنی بتلوّن الإعراب. وإنّ العلاقه بین «إعراب القرآن» وعلم النحو لا تحتاج إلی إیضاح. وقد نشأ إعراب القرآن مع نشوء علم النحو وتطوّره، ثم أخذ یستقلّ شیئا فشیئا حتّی صار غرضا قائما بذاته. ولکن بما أنّ هذه الملاحظات الإعرابیّه الهامّه الّتی جاء بها ابن هشام فی کتابه، رتِّبت علی أساس المواضیع النحویّه ولایکون علی أساس ترتیب السور والآیات القرآنیَّه؛ فمن الضروریّ أن تدارس وتکتب هذه النکت الإعرابیّه علی أساس ترتیب السور والآی القرآنیّه علی أساس أسلوب تحلیلیّ فی کتاب خاصّ باسم "إعراب القرآن المستخرج من مغنی اللّبیب" حتّی تکون الإستفاده منها میسّره لجمیع الباحثین ودارسی العلوم القرآنیّه وخاصّه محبّی إعراب القرآن. یقوم هذا البحث علی: 1. استخراج النصوص المتعلّقه بالآیات المستشهد بها فی المغنی من سوره فاتحه الکتاب إلی سوره النحل وتنظیمها حسب ترتیب السور القرآنیّه. 2. مراجعه شروح المغنی لتبیین ما خفی من عباراته وفتح غوامضه. 3. الإتیان بالنصّ مفصّلاً، فی موضع حقّه أن یفصّل البحث فیه والإتیان به ملخّصاً فی ما عدا ذلک وإرجاع القارئ الی موضع فُصِّلَ البحث فیه، اجتناباً عن التکرار. 4. مراجعه الکتب التفسیریّه والنحویّه والإعرابیّه واللغویّه للعلماء الآخرین حول الآیات المستشهد بها لتحلیل موادّ البحث ومقارنتها ونقدها عند اللزوم. 5. تحدید کثیر من مواضع النقل عن النحاه والقرّاء إذ کثیراً ما یشیر المصنّف إلی أقوالهم من دون أن یحدّد مواضع نقلها. 6. ترجمه الأعلام المذکورین فی الکتاب بقدر المستطاع. الکلمات الدلیلیّه: مغنی اللّبیب، ابن هشام الأنصاری، إعراب القرآن.
عبدالحسین افشار سید علی میرلوحی
این پایان نامه به استخراج صورت های قرآنی ومضامین آنها در نهج البلاغه اهتمام می ورزد وآنها را بر اساس موضوعات بلاغی اقتباس، تضمین، تلمیح، استشهاد و احیانا صنایع لفظی و معنوی دیگر بررسی می کند. . به علت پرورش یافتن امام علی (ع) در خانه وحی ونبوت ومشاهده نزول آیات قرآنی وگردآوری وتنظیم قرآن (توسط ایشان)، وبعد از این پیوند و همراهی بین امام علی (ع) وقرآن طبیعی است که مفاهیم واصول قرآن در افکار ومفاهیم وعقائد امام علی (ع) منعکس گردد وامیر المومنین علی علیه السلام ترجمان وپژواک قرآن برای امت اسلامی گردد. فرستاده (خدا) (ص) آیات الهی را در قلب پیامبر ریخت به صورتیکه گفته می شود علی علی السلام قرآن ناطقی است که کلمات الهی در قرآن صامت را شرح وتفسیر می دهد از اینجاست که در حقیقت نهج البلاغه تفسیر وتوضیح قرآن کریم است. همانا پژوهش در قرآن کریم و نهج البلاغه از جنبه های مختلفشان پژوهشی مفید ودر عین حال ضرورتی اسلامی وشدید است و ایندو قرآن و نهج البلاغه مهم ترین منبع فرهنگ اسلامی نزد همه مسلمانان ودر طول قرن هاست. از طریق بررسی این پژوهش محتوی و مضمون خطبه های نهج البلاغه را می فهمیم و این پژوهش اندازه وچگونگی تأثیرپذیری امام علی (ع) از قرآن را برایمان مشخص می کند، با کمک تفسیر های قرآنی وشرح های مشهوری که در زمینه نهج البلاغه تألیف شده است و همچنین از اهدافی که امام را برآن داشته است تا از آیات قرآنی در خطبه هایش به صورت اقتباس وتضمین واستشهاد وتلمیح استفاده نماید، پرده برمی دارد.
حبیب اله عسکری سید علی میرلوحی
زمخشری، از دانشمندان بزرگ علم تفسیر، نحو، بلاغت و ادبیات است و تفسیر کشاف او بی نظیر و لبریز از گوهرهای ادب و بلاغت و به ویژه إعراب است، به طوری که مفسرین و اهل اعراب و خدمتگزاران قرآن را به خود می خواند و جذب می کند تا در دریای عمیقش فرو رفته، گوهرها شکار کنند. تفسیر کشاف زمخشری نقش مهمی در روشن نمودن معانی و مفاهیـم قرآن کریـم دارد و این روشنگری، به کمک آرای نحوی او است که در این تفسیر وجود دارد و زمخشری آن را در لابلای تفسیر معنوی و بلاغی آیات آورده است و برای این آرا عنوان و جایگاه خاصی قرار نداده است. بنا بر این استخراج این وجوه از تفسیر کشاف ـ به شرط استمرار تا پایان قرآن ـ مجموعه کاملی از اعراب قرآن کریـم که آرای زمخشری و دیگر نحویان را در بردارد، فراهم می آورد و باعث می شود محققان در امر اعراب قران کریم به راحتی از آرای نحـوی زمخشری در مورد اعـراب قرآن بـدون نـیاز بـه مراجعه بـه این تفسیر و صرف وقـت طـولانـی بـرای یافتن ایـن وجـوه مطلع می گردند و نیز استخراج این وجوه گاهی باعث کشف آرای جدید نحوی زمخشری است، آرایی که در کتابهای نحوی او موجود نیست. در این پایان نامه آرای زمخشری و دیگر نحویان از آیه 93 سوره توبه تا آیه 84 سوره هود مورد بررسی قرار گرفته است.
زهرا جوادی اصطهباناتی سید رضا سلیمان زاده نجفی
العمده فی محاسن الشعر وآدابه ونقده لابن رشیق القیروانی من الکتب التی کثیرًا ما یراجعها الباحثون فی الأدب العربی وفیه أبواب مختلفه فی موضوعات شتّی مفیده وفیه کثیر من الأبیات والآیات التی استشهد بها ابن رشیق لبیان الموضوع الذی یتحدث عنه. وهذا البحث الذی بین أیدیکم قدم بدراسه الشواهد البلاغیه فی هذا الکتاب وأختار خمسه فصول. یشیر البحث إلی البحر العروضی للأبیات وقائلیها. إن ابن رشیق وإن أشار إلی قائلی الأبیات فی کثیر من المواضع ولکنه فی بعضها القلیل أخطأ والبحث یتکفل مهمه الإصلاح ویحاول العثور علی أسماء قائلی الأبیات کما ضبط فی المصادر المعتبره. وهذا البحث یهتم بشرح الکلمات الصعبه معتمدًا علی المعجم الوسیط ، وهناک شرحٌ للبیت وترجمته بالفارسیه وکل هذا توطئه لذکر الشاهد وفی قسم الشاهد تشیر الباحثه إلی موضع استشهاد المولف بالآیه الکریمه أو البیت وتشرحه شرحًا کاملًا؛ فمثلًا فی باب المطابقه تتوجه إلی نوع المطابقه ویشرحه، ثم تأتی بسائر الفنون البلاغیه التی توجد فی البیت، وفی الأخیر تأتی بالمصادر التی استفادت منها. رأت الباحثه من الضروری أن تخصص قسمًا فی بدایه کل باب للتوضیح الأکثر حول موضوع ذلک الباب ولم تقصر فی هذا الأمر. فهذا البحث تمهید لتعرّف القارئ الکریم علی شرح الشواهد فی هذه الفصول الخمسه والاطلاع علی آراء ابن رشیق النقدیه، رجاء أن یوفی الموضوع حقّه من الشرح.
پروین محمدی سید علی میرلوحی
إن الزمخشری عالم کبیر برع فی العلوم المختلفه من الحدیث والتفسیر وأصول الفقه والنحو والبلاغه والأدب. وصنّف التصانیف البدیعه، منها: الکشاف فی تفسیر القرآن، المفصل فی النحو، الأنموذج فی النحو وأساس البلاغه فی اللغه. وتفسیره الکشاف تفسیر قلّ نظیره بما برع فیه مولفه الزمخشری من المعرفه بعلوم کثیره لاسیما علوم البلاغه والبیان والإعراب والأدب. یمتاز هذا التفسیر بإحاطه مولّفه بالعلوم الکثیره ومعرفه لغه العرب وذکر فی کتابه الوجوه الإعرابیه خلال المعانی و المفردات والبلاغه، دون اختصاصها بمکان خاص. واستخراج هذه الآراء النحویه من تفسیر الکشاف وتدوینها –إذا استمر بعون الله تعالی حتی نهایه القرآن- یعدّ للباحثین مجموعه کامله من إعراب القرآن الکریم المستخرج من هذا التفسیر مع مقارنتها بآرائه النحویه فی کتبه النحویه الأخری وآراء المعربین والنحویین الآخرین دون الحاجه إلی مراجعه تفسیره، وإضافه إلی ذلک یمکن أن یودّی إلی الکشف عن آراء الزمخشری الجدیده فی علم النحو والإعراب. وهذا هو الذی قمت بدراسته و فی الختام حصلت علی نتائج أشیر إلی بعضها:فی الآیه ?فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ? (القصص 8:28). ذهب الزمخشریإلی أنّ «اللام» فی «لیکون» هی لام التعلیل ویبین سبب العمل، لکن«اللام» هنا لیست اللام التی معناها التعلیل ولا یبین سبب العمل بل المشهور أنها «لام» العاقبه ویبین عاقبه الأمر، لأن آل فرعون لم یلتقطوه لأن یصیر لهم عدوا بل التقطوه لینفعهم لکنه فی عاقبه الأمر یصیر عدوا لهم.ونری خلال هذا البحث أنّ أباحیان فی کثیر من الأحیان یخالف الزمخشری فی آرائه النحویه ویجئ بدلائل قاطعه فی أکثر الموارد لردّ آراء الزمخشری، مثلا فی الآیه:?الَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَیُوْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ بالآخِرَهِ هُمْ یوقنون? (النمل 3:27).ذکر الزمخشری أن جمله «وَهُمْ بالآخِرَهِ هُمْ یوقنون» یمکن أن تکون جمله اعتراضیه وإنه یجیز وقوع الجمله الاعتراضیه آخر الکلام، وأبوحیان یخالف الزمخشری فی هذا الرای ویعتقد بوجوب وقوع الجمله الاعتراضیه بین شیئین متعلق بعضهما ببعض، کوقوعها بین الصله والموصول وبین جزأی إسناد وبین الشرط وجزائه وبین النعت والمنعوت وبین القسم والمقسم علیه وهنا لیست واقعه بین شیئین مما ذکر.
علی چلونگر سید علی اصغر میرباقری فرد
چکیده کتاب « الکنوز الودیعه من رموز الذریعه » از کتابهای ارزشمند قرن هشتم هجری است .این اثر، ترجمه « الذّریعه الی مکارم الشّریعه » از تألیفات معروف راغب اصفهانی درعلم اخلاق است که همواره مورد توجّه دانشمندان این علم بوده است . این کتاب توسط یکی از علمای قرن هشتم به نام ابن شمس الدّین حسن ظافر وبه فرمان شاه شجاع به زبان فارسی ترجمه شده است . از این دانشمند درکتب مرجع وتراجم احوال هیچ گونه نام ونشانی بدست نیامد ، جز این که درخاتمه ای که به نام خلخال بر این کتاب افزوده، پدر خودرا شمس الدّین حسن ظافر نامیده است . کتاب « الکنوز الودیعه » علاوه بر جنبه علمی دارای نثری فصیح وبلیغ واز بهترین نمونه های نثر فنی قرن هشتم است که علاوه بر استفاده فراوان از آیات قرآن ، احادیث ، روایات واقوال بزرگان ، در حد زیادی نیز از اشعارعربی وفارسی در آن به کار رفته است . بررسی سبک این رساله نشان می دهد که آشنایی نگارنده با علوم وآثار برجسته ادبیّات فارسی وعربی ونیز طبع شاعرانه وادیب وی ، درتدوین چنین اثری موثر بوده است . دراین رساله ، متن کتاب با مقابله پنج نسخه - ودرپاره ای از موارد نسخه دیگری - از قدیم ترین ومعتبرترین نسخه های خطی این اثر تصحیح شده است . قدیم ترین نسخه ، متعلق به قرن هشتم وکامل ترین وصحیح ترین آن ، که نسخه اساس هم هست ، متعلق به قرن نهم است . درقسمت مقدمه ، علم اخلاق ، زندگی وآثار راغب اصفهانی واطلاعات موجود راجع به مترجم ، کتاب « الکنوز الودیعه » وویژگی های سبکی آن وهمچنین ویژگی های رسم الخطّی نسخه اساس بررسی شده است . درتعلیقات هم کلمات دشوار ، اعلام ، احادیث ، اقوال ، اشعار عربی وفارسی وگویندگان وسرایندگان ومآخذ آنها ودیگر مواردلازم ، توضیح داده شده ودرپایان فهرست های متعدّد از آیات ،احادیث ، اقوال ، دعاها وجمله های دعایی ، اشعارعربی وفارسی ، اشخاص ، جانوران ، جایها وکتابها ارائه شده است . کلید واژه ها : راغب اصفهانی ، الذّریعه الی مکارم الشّریعه ، ابن شمس الدّین حسن ظافر ، الکنوز الودیعه من رموز الذّریعه ، علم اخلاق