نام پژوهشگر: صلاح الدین عبدی
مظاهر شریفی سرابی صلاح الدین عبدی
بشاره الخوری از شاعران مشهور و تاثیر گذار در ادبیات معاصر لبنان است ، که مورد اقبال و توجه معاصران و ادباء زمانش می باشد . دیوان شعر الاخطل الصغیر سرشار از اشعار خوش آهنگ و زیبایی است که حاصل بهره گیری مناسب از بحرهای عروضی ، قافیه های مناسب و محسنات لفظی و معنوی است . یکی از ویژگی های بارز بشاره الخوری ،استفاده از اغلب بحرهای شعری است که هم به تنوع و زیبایی آهنگ قصاید کمک می کند و هم نشانه توانایی شاعر است . موسیقی کناری ( قافیه ) یکی از ویژگی های مثبت موسیقی شعر در این مجموعه است و شاعر از قافیه های مناسب بهره گرفته است . تعداد بسیار کم عیوب قافیه در این دیوان پرحجم ، از امتیاز های بسیار مهم موسیقی شعر در این مجموعه است . در حیطه موسیقی معنوی ، شاعر از آرایه های طباق و مراعات نظیر و... برای زیبایی اشعارش به خوبی استفاده می کند . در زمینه موسیقی داخلی مشخصه بارز این دیوان استفاده بسیار مناسب از آرایه های تکرار و جناس اشتقاق است . به طور کلی زیبایی موسیقی قصاید این دیوان در درجه اول موسیقی داخلی و معنوی است . ضمن این که سایر ابعاد موسیقی ( وزن و قافیه ) هم زیبایی های خاص خود را دارا هستند .
ابراهیم یوسفی مرتضی قایمی
چکیده ندارد.
شهلا زمانی صلاح الدین عبدی
نجیب کیلانی با نوشتن بیش از چهل رمان که رنگ وبوی اسلامی دارند، ازپیشگامان ادبیات اسلامی است. او اولین نویسنده ای است که در داستان های خود به مشکلات مسلمانان فراتر از مرزهای جهان عرب پرداخته است،و رمان های آوانگاردانه ی خود مثل«لیالی ترکستان»، «عذراءجاکرتا» و«عمالقه الشمال»را به این موضوعات اختصاص داده است.که حوادث آن ها -به ترتیب -در ترکستان،اندونزی ونیجریه اتفاق می افتد. رمان های مذکور تاریخی-سیاسی بوده وحوادثی که در آن ها اتفاق می افتد ،واقعی است وکیلانی با بهره گیری از قوه ی تخیل سرشارخود،در لابلای این حوادث واقعی ،حوادث تخیلی را قرار داده است، شخصیت هایی که در بخش حوادث واقعی ایفای نقش می کنند، واقعی هستند ، وقهرمان های حوادث تخیلی ،خیالی هستند.شخصیت های زن حاضر در رمان ها، شخصیت های تخیلی واصلی هستند وهم پای قهرمان داستان دررمان حضور دارندوایفای نقش می کنند؛ودر پیشبرد حوادث رمان موثر اند. در هر رمان،یک شخصیت اصلی زن وجود دارد ،شخصیت هر سه زن، مرکب است.کیلانی،برای شخصیت پردازی ازدو شیوه ی مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است .وی برای شخصیت های اصلی بیشتر از عنصر راوی، گفت وگو، وتوصیف اعمال ورفتار ، وبرای شخصیت های فرعی بیشتر از شیوه ی غیر مستقیم، توصیف رفتار ،چهره وگفت وگو بهره برده است . هم چنین کیلانی توانسته تطابقی ویژه بین عملکرد اشخاص داستانی با اسم آن ها برقرارکند، چنان که اعمال ورفتار شخصیت-های داستان، شاهدی گویا بر نام آن ها می باشد. وی در این داستان ها، زنانی را به تصویر می کشد که باوجود مشکلاتی که بر آن ها تحمیل می شود، بر عقیده ومذهب خود پافشاری می کنندو زندگی آن ها، فقط در چهارچوب خانه منحصر نمی شود، بلکه پا به پای مردان مبارزه می کنند.مبارزه ی آن ها یاشفاهی،یا مسلحانه ویا عقیدتی است.او توجه زیادی به توصیف سیمای ظاهری زنان ندارد، بلکه بیشتر خصوصیات باطنی آن ها را به تصویر کشیده است ،جزئیاتی که او درتوصیف شخصیت های زن ارائه داده،بیانگر اطلاعات وسیع او از جایگاه زن در اسلام است.
مریم مرادی فرامرز میرزایی
دانش روایتگری، به استنباط قواعد درونی انواع ادبی و استخراج نظم حاکم بر آن، پرداختن به ساختار و تعیین ویژگی ها و شاخصه ها، توجه نشان می دهد. بهره گیری از فنونی چون راوی دانای کل در روایت رجال فی الشمس، به همراه توجه به لایه-های درونی شخصیت ها و وا کاوی احساس آن ها و روایت داستان بر مبنای شکست های زمانی پس نگر و استفاده از وقفه های توصیفی، به منظور بر انگیختن هول و ولا، در کنار دیگر شیوه های روایی به کار گرفته شده در داستان، از عمده ترین تمهیداتی است که کنفانی برای روایت داستان خود بر گزیده است. کنفانی در ما تبقّی لکم، صرف نظر از حضور راوی دانای کل در صفحات ابتدایی داستان، غالباً دید هماهنگ را برای روایتگری مورد استفاده قرار داده است. گوناگونی روایتگر، یکی از ویژگی های داستان سرایی این داستان است. حضور داستان سرا به عنوان «اول شخص درگیر» در متن رویداد ها، امکان دریافتن فرآیند های ذهنی و احساسی دیگر شخصیت ها را برای وی دشوار و بر پایه ی حدس و گمان می سازد. استفاده از پس نگری های پشت سرهم و متناوب، نمود یافتن تأملات روحی شخصیت ها به صورت تک گویی درونی و جریان سیال ذهن، تداخل زمان های روایی و استفاده از توصیف، به عنوان عاملی در جهت فضا سازی داستان، در کنار دیگر شیوه های روایی، در این داستان مورد استفاده قرار گرفته است.
شمس حسینی علی سلیمی
چکیده: در آسمان ادبیات داستانی معاصر سوریه و عرب ستارگان درخشانی وجود دارد که با آثار و فعالیت های ارزنده و برجسته ی خود، این حیطه از ادب عربی را به جایگاه ممتازی رسانده اند. بررسی اسلوب داستانی در هر اثر و نوشته ای، خواننده و محقق را با افکار، اندیشه ها، عقاید و نیز اهداف نویسنده آن اثر آشنا می کند. زکریا تامر یکی از مشاهیر داستان نویسی در ادبیات معاصر عرب است که علی رغم تأثیر پذیری از مکاتب مختلف ادبی، خود را به هیچ کدام از این مکاتب مقیّد ندانسته و همواره در نوشته هایش به سمت نوآوری و ابداع روی آورده است. کتاب "دمشق الحرائق" یکی از بهترین مجموعه های داستانی اوست که بررسی اسلوب داستانی آن هدف این پایان نامه می باشد. وی از جمله نویسندگان واقع گرایی می باشد که برخلاف نویسندگان دیگر در نوشته هایش به ویژه در مجموعه داستانی "دمشق الحرائق" به جای حوادث، بیشتر شخصیت داستان را کانون توجه خود قرار می دهد که در اکثر مواقع از محیط محلی شام گرفته شده اند وی در داستان هایش بیشتر از دمشق و ساکنان آن سخن می گوید، به همین دلیل عنوان دمشق الحرائق را برای این مجموعه اش برگزیده است. داستان های این مجموعه داستانی با فضایی واقع گرایانه و حکایت هایی عامیانه به زبان سهل ممتنع نوشته شده اند که عنصر طنز نیز در آن ها بر جسته است. وی آن گونه که در خلق حوداث مهارت دارد، در گفتگو نیز ماهر است به گونه ای که گاهی به نهایت سادگی و بلاهت می رسد اما با این وجود، در نهایتِ محکمی و تأثیر گذاری است. زکریا در این مجموعه با ترکیب عناصر قدرت زبان، زیبایی سبک و اسلوب، تکرار الفاظ، مترادف ها و اطنابی زیبا سبکی منحصر به فرد را به وجود آورده که خواننده را در پای نوشته هایش میخکوب می کند. هم چنین زکریا در مجموعه داستانی"دمشق الحرائق" به مفاهیم و موضوعات برجسته سیاسی و اجتماعی اشاره می کند که شامل موضوعاتی چون فقر، زنان و مصائب آن ها، نقد سنّت های پوسیده، نقد روحانیت و دفاع از وطن و .... می شود. وی از این طریق پیرامونش را نقد می کند و چون آینه ای تمام نما در مقابل جامعه عرب می ایستد. اما راه حلی در قصه هایش برای اصلاح جامعه پیشنهاد نمی کند بلکه فقط دردها و مصیبت ها را همان گونه که هستند نشان می دهد و کار تغییر را به زمان واگذار می کند. کلید واژه ها: داستان کوتاه سوریه، زکریا تامر، اسلوب داستان نویسی، دمشق الحرائق.
نرگس نسیم بهار سید مهدی مسبوق
شعر محل اجتماع اندیشه ها، عقاید و عواطف است که در یک قالب موزون بیان می شود. یک شاعر در پی آن است که تراوشات و حالات درونی، روحی و یا عقاید خویش را به مخاطب منتقل کند تا بدین وسیله احساسات بالقوه ی مخاطب را به فعلیّت برساند. از آنجا که شعر غیر ارادی از دل بر می آید، پس بدیهی است که شعر عالم ناخودآگاهی انسان است و عناصر شعری برخاسته از فضایی است که شاعر در لحظه ی سرودن شعر در آن قرار گرفته است.شعر از ارکان مختلفی تشکیل شده که وجود آن ها لازم است ویکی از مهم ترین عناصر آن، عنصر موسیقی است.از جمله شاعران مشهوری که در اشعارش انواع موسیقی به زیبایی نمایان می باشد خنساء است.وی از بزرگ ترین زنان شاعره ی ادب عربی است و در زمینه ی رثا چنان مشهور است که کمتر شاعر تازی به پای او می رسد.مرثیه های او در سوگ دو برادرش صخر و معاویه حاکی از احساسات زنانه و عاطفه ی سرشار او است.خنساء با انتخاب مجموعه ای از گوش نواز ترین قوافی و مناسب ترین اوزان و به کارگیری صنایع لفظی و معنوی چون جناس، طباق، سجع، ترصیع، تسمیط و سایر افزاینده های موسیقایی و ایجاد پیوند بین مضمون و موسیقی مرثیه های خود توانسته است احساسات زنانه و حزن و اندوه درونی خود را به بهترین وجه به خواننده القا کند؛ بر این اساس این رساله در پی آن است که با روش تحلیل ساختار و محتوا، فضای موسیقایی اشعار خنساء و پیوند آن با مضمون رثا را که وجه غالب اشعار اوست مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
هاشم موجرلو صلاح الدین عبدی
ساختار شعر معاصر-در قیاس با شعر سنتی- در پی تغییر در مضمون، دگرگون شد. مضامین جدید در شعر جایگزین مضامین سنتی شدند و به دنبال آن شیوه تصویرپردازی این موضوعات نیز دگرگون گشت. تصویر یکی از ارکان مهم شعر محسوب میشود که از ابتدا شاعران و ادبا به آن توجه خاصی نشان دادهاند و مکتبهای مختلفی بر اساس چگونگی تصویرپردازی در شعر به وجود آمد و در این راستا گاه آن را بر محتوی برتری میدادند و گاه برعکس. از عناصر بنیادین تشکیلدهنده تصویر، صور خیال میباشد که شاعران سنتی آن را یگانه عنصرآفریننده تصویر در شعر میدانستند؛ اما به مرور زمان با ایجاد ارتباط با ادبیات غرب، دامنه ادبیات چه در محتوی و چه در ساختار دچار تحول بنیادین شد و با ورود رمز و اسطوره در شعر، دیگر صورخیال تنها عامل تشکیل دهنده تصویر محسوب نمیشدند. موضوعهای جدیدی از قبیل عدالت، فقر، آزادی و... وارد شعر شدند و شاعران برای دستیابی به آنها از هیچ کوششی دریغ نکردند. در کنار این موضوعها، مضامین گذشته مانند عشق، مدح و... با تغییرهای اساسی همچنان رایج بود. شعر نوین جهان عرب نیز از این قاعده مستثنی نبود. یکی از شاعران معاصر عرب که دستخوش این تغییر و تحولات گشت، عبدالوهاب بیاتی (?9??-?999) بود که سهم عمدهای در نوآوری و آفرینش تصاویر جدید در شعر داشت. وی از شاعران انقلابی و آزادیخواه بود که به دلیل همین عقایدش سالهای بسیاری را در غربت سپری کرد. عقاید سوسیالیستی، رمانتیکی و سورئالیستی شاعر تأثیر بسزایی در خلق تصاویر جدید داشت و توانست از طریق خلق ترکیبهای لغوی جدید، بکار بردن رمز و اسطوره و سود جستن از دیگر ارکان صورخیال، تصویری نو و زیبا از اندیشههای خود در شعر بیافریند.
محمد جواد عندلیبی صلاح الدین عبدی
مکان به معنی موضع و جایگاه می باشد که از دیرباز شاعران بدان پرداخته و آن را مورد توجه قرار داده اند و از انواع مختلف آن در شعرشان بهره جسته اند. از جمله مکان های پر کاربرد در شعر شاعران، مکان های رمزی و اسطوره ای می باشد که در عصر معاصر نمود بیشتری در شعر دارد، چرا که با گسترش ارتباط میان شرق و غرب، شاعران عرب تحت تأثیر شاعران غربی قرار گرفته و پس از جنگ جهانی دوم، کاربرد اسطوره را از آنان اقتباس کردند و در کنار اسطوره های مختلف انسانی، به اسطوره های مکانی نیز توجه نمودند. از جمله کسانی که بسیار به اسطوره های مکانی توجه کرده ، عبدالوهاب البیاتی (1999-1926) شاعر معاصر عراقی است که به خاطر آشنایی با مکان های مختلف امروزی و قدیمی و اسطوره ای و همچنین به خاطر اعتقاد به جهانی شدن، از مکان های رمزی و اسطوره ای بسیار بهره برده و برای بیان برخی عقاید خود چون؛ سوسیالیستی و اگزیستانسیالیستی و سوررئالیستی، و همچنین برای بیان اعتراض به اوضاع نابسامان جامعه و به خاطر حسرت بر گذشته باشکوه از دست رفته، از مکان های رمزی و اسطوره ای در شعرش استفاده کرده و با خلق اسطوره های جدید سعی در بیان اغراض فکری خود داشته است و در کنار مکان های غیر واقعی که همواره اسطوره نامیده می شوند، از مکان های واقعی نیز به عنوان رمز بهره برده است.
مهدی اکبری قارخونی صلاح الدین عبدی
قرن هفدهم را می توان آغاز تألیف کتاب کودک دانست. از میان انواع ادبی، ادبیات داستانی به دلیل جذابیتی که برای کودک دارد، دارای رسالتی آشکارتر است. از نویسندگان عربی در این زمینه، می توان به محمود شقیر اشاره کرد. اواز نویسندگان بزرگ عربی است که در سال 1941 در قدس متولد شد. با وجود اینکه شقیر از نویسندگان ادبیات مقاومت است، داستان های کوتاه فراوانی برای کودکان نوشته است که بیانگر توجه وی به این طبقه ی مهم اجتماعی است. با بررسی عناصر هنری در سه مجموعه داستان کودک شقیر، یعنی مجموعه های"الحاجز، مهنة الدیک و الملوک الصغار" و میزان تناسب این عناصر داستانی با کودک، تنها ویژگی های برجسته ی آنهابیان شده است و مهم ترین آنها به شرح ذیل میباشد: معرفه بودن عنوان داستان ها و حجم کوتاه داستان ها و هماهنگی آن دو با دوره ی کودکی، استفاده از مضامین اجتماعی برای آموزش کودک، بهره گیری از شخصیت های داستانی متناسب با گفت و گوهایشان؛زمکانی که با توجه به غلبه ی درون مایه های اجتماعی و تربیتی عموماً به شکل کلی آمده است. در زمینه ی ویژگی های سبکی شقیر در این سه مجموعه : استفاده از کلمات و ترکیبات ساده و فصیح و متناسب با فهم کودک، بیان ویژگی های پسندیده ی اخلاقی از طریق داستان، بهره گیری از نماد و تمثیل و عنصر خیال کودکانه، توجه به مدرنیته و مسائل روز در خلال داستان ها، قابل ذکر است.
مجید صمدی ملایوسفی مرتضی قایمی
چکیده ندارد.
سمانه رییسی فرامرز میرزایی
چکیده ندارد.
صلاح الدین عبدی کبری روشنفکر
واقعگرایی از مکاتب مهم فکری و هنری اروپاست که قصد دارد پرده از روابط پدیده ها بردارد و پدیده ای را با درنظر گرفتن روابط علی و معلولی آن تبیین کند. مکتب واقعگرایی بعد از رمانتیسم شکل گرفت. این دو مکتب دارای عناصر مشترک هستند و در حقیقت رمانتیسم مقدمه و زمینه پیدایش واقعگرایی است. مهمترین مسئله در واقعگرایی تحلیل پدیده هاست . در این مکتب ابتدا به مسائل فنی و هنری توجه نمی شد ولی با گذشت زمان این مساله نیز در نظر گرفته شد. گرایش به واقعگرایی در ادبیات داستانی مصر بیشتر انگیزه های سیاسی و روشنفکری داشت و چیزی که در این میان بسیار اهمیت داشت توجه به واقعگرایی انتقادی بود یعنی بیان مثبت از حرکت واقعیت و انتقادی علیه شرایط بد موجود است. نجیب محفوظ از چهره های مطرح در داستان نویسی معاصر عرب می باشد و از طلایه داران، رمان نویسی در مصر محسوب می شود وی مساله داستان نویسی واقعگرایانه را بطور جدی مطرح ساخت و وجود آن را نیاز مردم مصر دانست و بخوبی توانست از پس این امر برآید. وی سرانجام موفق به دریافت جایزه نوبل در سال 1988 گردید.