نام پژوهشگر: عباس مرادان
زهرا نوربخش عباس مرادان
abstract recent studies suggest that prelistening activities play an important role in the development of listening comprehension (e.g. long 1990;chiang and dunkel 1992; schmidt-rinehart 1994; jensen and hansen 1995; robinson et al., 1995; buck, 1995; foster and skehan,1996; teng 1996; robinson, 2001; chang and read 2006). in line with previous studies and to shed light on a new aspect of schemata-building, this study tried to investigate the effect of vocabulary preparation on efl learners listening comprehension development and their confidence level. the sample consisted of a total of 36 freshman english language and literature majors at semnan university divided into experimental and control groups. both groups took listening comprehension pretest and posttest. the participants in the experimental group were given the vocabulary list at each session as a prelistening activity, and after the treatment, they filled in a questionnaire concerning their confidence. subjects’ scores in experimental group were compared to those in control group. the results of the t-test (observed-t) revealed that the experimental group outperformed the control group. the students’ overall responses also indicated a positive view towards vocabulary preparation. it is concluded that the preparation of vocabulary like many other prelistening activities contributes to the development of listening comprehension ability. it also influences the learners’ confidence for further cognitive and affective involvement. key words: efl learners, listening comprehension, vocabulary preparation, confidence
یعقوب نجفی نژاد عباس مرادان
چکیده: تکلیف درسی ، قسمت عمده ای از زندگی آکادمیک و آموزشی دانش آموزان و معلمان را به خود اختصاص داده است اما در مورد آن کمتر بحث شده است. نورث و پیلاری (2005) در تحقیق خود بیان می کنند که تکلیف درسی قسمت عمده ای از کار مدرسان زبان را تشکیل می دهد اما پیرامون آن بحث شایانی نشده است.در کتابهای آموزش زبان کم به آن پرداخته شده است، در مجلات مرتبط کمتر مورد کنکاش قرار گرفته ، و در آموزش معلمان نیز توجه ویژه ای به ان نشده است. آنها همچنین در مقاله خود بیان می کنند که در مورد تاثیرات مثبت تکیف درسی بر روند یادگیری در میان صاحب نظران ، اتفاق نظر وجود دارد. آکسفورد چند تعریف برای مفهوم "تکلیف" ارائه می دهد که از میان آنها دو تعریف - تکلیف به عنوان یک فعالیت یا تمرین کلی برای زبان آموزان، تکلیف به عنوان یک بخش آموزشی نتیجه محور- با آنچه ما "تکلیف درسی" یا " تکلیف خانه" می نامیم، یکسان هستند. سوای نامی که ما به اینگونه فعالیتها اطلاق می کنیم، آنها بر روند یادگیری بسیار موثرند. اگر طبق آنچه گفته شد، ما تعاریفی از «تکلیفِ خانه» یا «تکلیفِ درسی» (homework) داریم که با تعریف «تکلیف» ( task) یکی باشد، در نتیجه باید با موارد مرتبط با تکلیف درسی سروکار پیدا کنیم که با تکلیف یکی هستند. یکی از این موارد موقعیتی است که در آن چنین تکالیفی به یادگیرندگان داده می شود. تکالیفی که با شرایط پیرامونی تطابق دارند مزایای بسیار دارند. همانگونه که نونان(2005) بیان می کند، تکالیفی که به خوبی انتخاب شده اند و بر روی اصول مرتبط با یادگیری متمرکز شده اند و به شرایط موقعیتی نیز حساسیت لازم را دارند، باعث کاهش نیاز به مطالعه ی بیش از حد در زمان امتحان و نیز کاهش تکیه بیش از حد بر برنامه ی نتیجه محور می شوند. در ایران، به عنوان کشوری که زبان انگلیسی در آن یک زبان خارجی به شمار می رود نیاز به در نظر گرفتن تکلیف درسی و موارد مرتبط با آن احساس می شود ولی با این وجود توجه شایسته و درخوری نسبت به این امر نشده است. بنابراین هدف در این تحقیق، این است که تعیین شود به تکلیف درسی در مدارس ایران چگونه نگریسته می شود و چه تغییراتی در نگرش نسبت به تکلیف و تعیین آن ها برای دانش آموزان، با توجه به آنچه که در امر آموزش زبان در جهان در حال رخ دادن است، ضروری است. در پژوهش حاضر، پژوهشگر به بررسی نگرش دبیران زبان انگلیسی نسبت به تکالیف درسی، و نقش انطباق بین این تکالیف و اهداف آموزشی بر عملکرد یادگیرندگان پرداخته است.
منصوره الهی عباس مرادان
این تحقیق مشخصاً به بررسی تفاوتهای استفاده از واژه ها و ترکیب های ارتباطی در دو گروه مقاله های تحقیقی مربوط به رشته ی آموزش زبان انگلیسی نوشته شده (به زبان انگلیسی) توسط نویسندگان آکادمیک انگلیسی زبان و فارسی زبان می پردازد. این بررسی روی سی مقاله ی تحقیقی مربوط به رشته ی آموزش زبان انگلیسی انجام شد که در میان آنها پانزده مقاله توسط نویسندگان آکادمیک انگلیسی زبان و پانزده مقاله ی دیگر توسط نویسندگان فارسی زبان که انگلیسی برای آنها زبان خارجی محسوب می شود، نوشته شده اند. یافته های حاصل از تحلیل داده های این تحقیق با استفاده از آزمون مستقل t نشان دادند که قدر مطلق tی مشاهده شده (6.85) بزرگتر است از tی جدول brown (1.96) (با 0.05 خطا و درجه ی آزادی 208 و سطح معناداری زیر 0.05)؛ بنابراین فرضیهی مورد نظر تأیید و اینطور نتیجه گرفته شد که بین استفادهی واژگان و عبارتهای ارتباطی در مقاله های نوشته شده توسط نویسندگان انگلیسی زبان و فارسی زبان تفاوت وجود دارد. بعلاوه مقایسه ی میانگین های فراوانی های استفاده از واژگان و عبارتهای ارتباطی هر دو گروه نشان می دهد که عدد میانگین مزبور برای نویسندگان انگلیسی زبان (10.88) بیشتر از نویسندگان فارسی زبان (4.52) است. بنابراین نتیجه گرفته شد که میزان استفاده ی واژگان و عبارات مورد نظر توسط نویسندگان انگلیسی زبان بیشتر از نویسندگان فارسی زبان می باشد. ضمناً، مشاهده شد که بین مقاله های مزبور، از لحاظ مکان استفاده از واژه ها و عبارتهای ارتباطی نیز تفاوتهایی وجود دارد. این تحقیق می تواند ره آوردها و کاربردهای آموزشی برای آموزش نوشتار به زبان آموزان و نویسندگان یا مقاله نویس های کم تجربه و نوکار آکادمیک ایرانی داشته باشد و اهمیت داشتن درک جامعی از قوانین و آداب ژانر نوشتار آکادمیک را برایشان یادآوری کند.
نگار رحمانی آرام رضا صادقی
کتاب درسی عضو جدا نشدنی هر کلاس درسی است. اهمیت کتاب درسی در تدریس و یادگیری زبان انگلیسی انکار نشدنی است. در واقع بیشتر زبان آموزان ایرانی انگلیسی را از طریق کتاب های آموزشی یاد می گیرند. این اهمیت نشان دهنده ی لزوم وجود داشتن یک سیستم تحلیلی دقیق برای بررسی کیفیت کتب درسی است. به عبارتی دیگر، انواع مختلف فرایندهای تحلیل کتب درسی باید اعمال شود تا تاییدی بر صحت کیفیت کتب درسی باشند. در طول این سال ها انواع مختلف تحلیل و بررسی کتب درسی صورت گرفته. مطالعه و مرور تحلیل ها و بررسی های قبلی کتب درسی انگلیسی نشان می دهند که بیشتر این مطالعات تحلیلی فاکتور های محدودی را برای بررسی مد نظر قرار می دادند. تاریخ بررسی و تحلیل کتب درسی انگلیسی در ایران هنوز جوان است. دلیل این نقص در واقع ریشه ی عمیقی در سیستم آموزشی ما دارد. بیشتر مطلعات تحلیلی که انجام شده همچنین تنها بر اساس معیار های بین المللی است که توسط افراد ماهر در زمینه ی آموزش زبان انگلیسی ارائه شده بودند. مطالعه و تحلیل حاضر پیوندی ایجاد می کند بین نظرات و معیار های متخصصین بین المللی آموزش زبان، با نظرات متخصصین ایرانی آموزش زبان. همچنین مطالعه ی حاضر محدود است به بررسی کتب درسی انگلیسی پر طرفداری که در آموزشگاههای زبان انگلیسی در استان مازندران تدریس می شوند. به این منظور، محقق چهار کتاب پر استفاده ی آموزش زبان عمومی را که در آموزشگاههای زبان استان مازندران تدریس می شوند انتخاب کرد. سپس این کتاب ها تحلیل شدند بر اساس یک سری معیارهای تحلیل بین المللی و ایرانی. معیارهای ایرانی توسط متخصصین آموزش زبان انگلیسی و دانش آموزانی که در آموزشگاههای استان مازندران زبان انگلیسی یاد می گرفتند توسط پرسشنامه هایی تعیین شدند. در واقع مطالعه ی حاضر قصد دارد تعیین کند آیا این کتاب های پر کاربرد انگلیسی با معیار های تعیین شده توسط متخصصین و دانش آموزان ایرانی زبان انگلیسی همخوانی دارد یا نه. نتایج تحقیق و بررسی نشان دادند اگرچه این کتاب های پرکاربرد از بسیاری نقاط با کیفیت هستند اما یک سری ایرادهایی هم دارند. اگرچه، نحلیل کلی این کتاب ها نشان داد که کیفیت این کتاب ها در کل با معیارهای از پیش تعیین شده تا حد زیادی همخوانی دارد.
امینه دانایی آرام رضا صادقی بنیس
از آنجایی که ایران، یک کشور در حال تو سعه و درمسیر گام برداشتن به سوی پیشرفت علمی است وبا عنایت به اینکه مقالات علمی، یکی از اساسی ترین معیارها در جهت ترفیع رتبه ی استادان و امری اجتناب ناپذیر برای دانشجویان سطوح بالا به شمار می آید ، پس شناسایی مشکلات نویسندگان ایرانی در زمینه ی نگارش مقالات علمی امری ضروری به نظر می-رسد. یکی از این مشکلات، عدم تجانس متنی در نوشتار است که در این مطالعه به بررسی این مشکل با مقایسه ی ده مقاله ی زبانشناسی از نویسندگان ایرانی و ده مقاله ی زبانشناسی از انگلیسی زبانان پرداخته تا از دیدگاه تجانس متنی هلیدی و حسن (1976) بررسی شوند. این دیدگاه، پنج طبقه ی اصلی را شامل می شود که عبارتند از: مرجع، حذف، جانشینی، تجانس لغوی و حرف ربط. بر طبق محاسبه آمار توصیفی و استنباطی بر اساس این مقیاس،باید گفت که نویسندگان ایرانی و انگلیسی زبانان در مورد مرجع خارج از متن، جانشینی اسمی، تضاد، تکرار، تلفیق یا ترکیب کلمات و حرف ربط زمانی یکسان عمل کردند. با این وجود، نتایج نشانگر این بود که به غیر از حذف جمله ای که هر دو گروه از نویسندگان آن را به کار نبردند و حذف اسمی و فعلی که تفاوتی یافت نشد،در دیگر موارد باقیمانده یعنی مرجع داخل متن ، جانشینی فعلی و اسمی ، ترادف ،ارتباط جزء – کل/خاص-عام از طبقه بندی انسجام لغوی ، حرف ربط اضافی ،تضاد و سببی نویسندگان انگلیسی، بطورقابل ملاحظه ای، کاربرد بیشتری را نشان دادند. سپس از طریق پرسشنامه مشکلاتی که نویسندگان ایرانی در نوشتار خود با آن رو برو هستند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پرسشنامه نشانگر این است که در مورد اهداف سازمان دهی ، پیوستگی معانی ، لغات ، نحوه ترکیب کلمات و نحو اهمیت بیشتری را به خود اختصاص دادند. در ارتباط با صلاحیت عملی ، اهمیت بیشتر به صلاحیت انتقال اهداف و حسا سیت بر روی طبیعی بودن کلام اختصاص یافت. دیکته و علامت گذاری از مهارات سطح پایین نوشتار اهمیت این موارد را نشان می دهد. در مورد مشکلات معمول چاپ علمی نتایج پرسشنامه به اهمیت همه موارد با تا کیید بر روی کیفیت نوشتار اشاره دارد. بنابراین با دلالت بر این مطلب در انتهای مطالعه راه کارهایی جهت بهبود نگارش انگلیسی مقالات علمی به نویسندگان ایرانی پیشنهاد شده است
مصطفی یونسی عباس مرادان
هدف از این مطالعه یافتن تاثیر فعالیت کامپیوتر محور مستقل بر روی مهارت صحبت فراگیران ایرانی در سطح میانی زبان انگلیسی است. بعلاوه این مطالعه در پی یافتن تاثیر این فعالیت بر روی انگیزه فراگیران برای افزایش مهارت صحبت آنها است. ابزار تحقیق شامل دو امتحان مقدماتی, مرحله یادگیری میانی, یک امتحان پس دوره و یک پرسشنامه بود. ابتدا یک تست نلسون برای بررسی مهارت عمومی زبان انگلیسی فراگیران در سطح میانی زبان انگلیسی فراگیران استفاده شد. این تست شامل پنجاه سئوال چند گزینه ای بود. در مرحله بعد دو تست آیلتس به عنوان امتحان پیش دوره و پس دوره برای سنجش مهارت مکالمه فراگیران قبل و بعد از دوره انتخاب شد. در مرحله سوم پرسشنامه ای برای سنجش تاثیر فعالیت کامپیوتر محور مستقل بر روی انگیزه فراگیران طراحی شد.پاسخها بر مبنای معیار لیکرت با دامنه ای از پنج انتخاب بود. این مطالعه بر روی شانزده دانشجوی سال اول دانشگاه سمنان به عنوان گروه آزمایش و شانزده دانشجوی سال اول دانشگاه نیشابور به عنوان گروه کنترل انجام شد. دانشجویان در گروه آزمایش از فعالیت کامپیوتر محور مستقل برای افزایش مهارت مکالمه خود استفاده می کردند در حالیکه دانشجویان در گروه کنترل درباره موضوع هایی خاص به بحث می پرداختند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای افزایش قدرت صحبت کردن فراگیران فعالیت کامپیوتر محور مستقل بسیار موثر است. همچنین پاسخهای گروه آزمایش به پرسشنامه نشان می دهد که این فعالیت در افزایش انگیزه فراگیران برای بهبود مهارت صحبت کردن به زبان انگلیسی موثر است
امیر حسین قبالی هادی فرجامی
موضوع کلی این پایان نامه حول سنجش رابطه بین نمایه هیجانی (دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه سراسری سمنان) و توفیق ایشان در ایجاد متون منسجم و پیوسته می باشد. جهت نیل به این مقصود، یک آزمون 40 سوالی توانایی عمومی زبان (برگرفته از کتب آموزش تافل متشکل از 4 زیر مجموعه ساختار، اصطلاحات، لغات، و درک مطلب)، یک پرسشنامه 33 سوالی هوش هیجانی شات (شامل چهار زیر مجموعه "درک احساسات"، "مدیریت احساسات خویشتن"، "مدیریت احساسات دیگران"، و "کاربردی کردن احساسات") به همراه یک آزمون نوشتار بین 110 نفر از دانشجویان سال دومی، سومی، و چهارمی برگزار شد. از بین 110 دانشجو، 79 نفر توانستند تمامی پرسشنامه ها و آزمونها (اعم از آزمون سنجش توانایی عمومی زبان، پرسشنامه هوش هیجانی، آزمون نوشتار) پاسخ داده و به محقق بازگردانند. با این وجود، تنها 45 نفر از این تعداد توانستند حائز صلاحیت شده و آزمون سنجش عمومی زبان را با موفقیت پشت سر بگذارند. بدین ترتیب پرسشنامه هوش هیجانی (عاطفی) و آزمون نوشتار ایشان جهت تحلیل بیشتر انتخاب شد. جهت سنجش پیوستگی متون ایشان از فهرست وارسی (هالیدی و حسن 1976) سود جسته شد. این فهرست وارسی شامل 5 زیر مجموعه "ارجاع"، "جانشینی"، "انداختگی لغت"، "ترکیب عطفی"، "پیوستگی لغوی" بوده، بنابراین تحت ظل این فهرست، تعداد کلی گره ها چوب خط شده و همچنین نحوه استفاده از آنان نیز توصیف گردید. علاوه بر این، جهت سنجش تجانس معنایی متون از معیار "سنجش انسجام بامبرگ (1984)" استفاده شد. این معیار، تجانس معنایی متون دانشجویان را بر مبنای 4 درجه "کاملا منسجم"، "نسبتا منسجم"، "نا منسجم"، "نامفهوم" و ("غیر قابل نمره دهی") سنجید. در این راستا، جهت افزایش صحت نمره دهی بی طرفانه و کاهش غرض ورزی سهوی، این عمل سنجش 2 مرتبه با فاصله زمانی 7 روز تکرار شد. در نهایت یک سری آزمونهای همبستگی اسپیرمن و پیرسون در مورد داده ها گرفته شد. آزمون همبستگی اسپیرمن که بین هوش هیجانی و تجانس معنایی صورت گرفت به رابطه منفی (229/-) اشاره کرد. آزمون همبستگی پیرسون نیز که بین هوش هیجانی و پیوستگی متون صورت گرفت به رابطه مثبت (280/+) اشاره کرد. در توجیه این یافته، پیلوس (1996) ادعا می کند که تجانس معنایی متون تنها متکی به دانش نویسنده نبوده ،بلکه مبحثی است که به صورت تعاملی بین نویسنده و خواننده ساخته می شود. به عبارت دیگر می توان بیان نمود که انسجام در نوشتار مبحثی است اجتماعی (ویگاتسکی تمام آموزه های انسانی را تعاملی و اجتماعی می داند). از سوی دیگر، هوش هیجانی مولفه ایست که به صورت منطقی در تعاملات افراد تاثیر گذار است. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت: از آنجایی که • انسجام مسئله ایست تعاملی و اجتماعی. (پیلوس) • تمام آموزه های انسانی جنبه اجتماعی دارد.(ویگاتسکی) • هوش هیجانی در تعاملات اجتماعی افراد موثر است. (گلمن) پس می توان بیان نمود که هوش هیجانی در مبحث تجانس معنایی (انسجام) متون موثر خواهد افتاد. ولی از آنجایی که دانشجویان از درک بعد اجتماعی متون تا حدودی عاجز بوده و هم چنین در تعاملات فردی –علی الخصوص درک احساسات متقابل- غافل بوده، در نتیجه در ایجاد متون منسجم به صورتی تعاملی و دو سویه ناتوان می باشند. از طرف دیگر مبحث پیوستگی متون که زیر مجموعه صرف و نحو محسوب میشود، اخیرا توسط زبانشناسان کاربردی به عنوان منبعی جهت آگاهی زبانی معرفی میشود. دگر روی، مبحث هوش هیجانی عامل اصلی افزایش خودآگاهی و خود شناسی به حساب می آید و از آنجایی که خودآگاهی احساسی هم افزای خود آگاهی زبانی است، می توان چنین قلمداد نمود که هوش هیجانی توانست به عنوان عاملی در جهت توسعه خودآگاهی زبانی معرفی شود.
سیده نسیبه هدایتی عباس مرادان
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر پوشه کار و جلسات مشاوره بر مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی است. در این تحقیق دانش آموزان سطح متوسطی که به طور تصادفی به دو گروه آزمون و یک گروه کنترل اختصاص داده شدند شرکت کردند. در طول یک ترم درس زبان عمومی دانشگاه پاراگراف نویسی به دانش اموزان اموزش داده شد، به این منظور پنج موضوع از میان موضاعات استدلالی تافل انتخاب شد. یک موضوع به عنوان پیش ازمون و پس ازمون، چهار موضوع دیگر هم در طول ترم کار شدند. از دانش آموزان گروه آزمون اول درخواست شد تا پوشه کاری از چهار پاراگرافی که در طول ترم می نویسند بعلاوه فرم های خود ارزیابی که در طول ترم جواب می دهند تهیه کنند. دانش آموزان گروه آزمون دوم در چهار جلسه مشاوره کلاسی یعنی یک جلسه بعد از نوشتن هر پاراگراف و دو جلسه مشاوره انفرادی در طول ترم شرکت کردند. در این جلسات مشاوره معلم سوالاتی بر اساس چک لیست جلسات مشاوره از دانش اموزان میپرسد. دانش آموزان گروه کنترل بر اساس روش سنتی تنها پاراگراف های نمره داده شده بدون هیچ بازخورد شفاهی یا کتبی از سوی معلم دریافت کردند. نتیجه مطالعه نشان داد که تفاوت چشم گیری بین عملکرد دو گروه آزمون و گروه کنترل وجود اشت. دانش اموزان دو گروه ازمون نسبت به گروه کنترل در پایان ترم خیلی بهتر عمل کردند. هیچ تفاوت چشمگیری بین عملکرد دو گروه آزمون بعد از به کارگیری پوشه کار و جلسات مشاوره مشاهدا نشد.
محمد عامریان هادی فرجامی
در حیطه آموزش و یادگیری زبان خارجی، متغیرهای روانی-اجتماعی از اهمیت فراوانی برخوردار هستند. این متغیرها می توانند به طور قابل توجهی عملکرد و میزان موفقیت فراگیرندگان را -خصوصا زمانی که آن ها در میان گروهی از فراگیرندگان آموزش می بینند- تحت تاثیر قرار دهند. یکی از موثرترین زمینه های روانی-اجتماعی در امر آموزش زبان، خودکارآمدی اجتماعی ادراکی است؛ "اعتماد به نفس یک شخص نسبت به توانایی خود برای شرکت در فعالیت های اجتماعی تعاملی که برای آغاز و تداوم روابط بین فردی ضروری است" (اسمیت و بتز، 2000). این تحقیق برای مطالعه رابطه میان خودکارآمدی اجتماعی ادراکی دانشجویان زبان انگلیسی و اضطراب کلاس زبان خارجی آن ها انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از نسخه اصلی دو پرسشنامه استاندارد گردآوری شده است: مقیاس 25 سوالی خودکارآمدی اجتماعی ادراکی (اسمیت و بتز، 2000( با پایایی 95. و زیرشاخه های "دوست یابی"، "تداوم روابط عاشقانه"، "مصمم بودن اجتماعی"، "عملکرد در شرایط اجتماعی"، "گروه ها یا دسته ها"، و "دادن کمک یا درخواست کمک"، و مقیاس 33 سوالی اضطراب کلاس زبان خارجی (هرویتز و دیگران، 1986) با پایایی 83. و زیرشاخه های "هراس از ارتباط"، "اضطراب امتحان" و "ترس از ارزیابی منفی شدن (توسط دیگران)". شرکت کنندگان در این تحقیق از گروه های مختلف و شامل "ورودی های جدید"، "سال اولی ها/سال دومی ها"، "سال سومی ها" و "سال آخری ها" در دانشگاه سمنان در ایران بودند. از مجموع 178 نفر شرکت کننده در تحقیق، 151 جفت پرسشنامه تطبیق داده شده (از 127 دانشجوی کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی و 24 دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی) بر اساس تکمیل اطلاعات شناسایی درخواستی و پاسخ به سوالات پرسشنامه ها جمع آوری شد. پس از دریافت اطلاعات خام، برای تبدیل اطلاعات به حالت عددی قابل تفسیر از نرم افزار spss (نسخه 16) استفاده شد. برای تعیین رابطه میان خودکارآمدی اجتماعی ادراکی و اضطراب کلاس زبان خارجی، آنالیز همبستگی مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون همبستگی پیرسون (pearson product-moment correlation) استفاده شد و ضریب همبستگی -0.164 (p < .05) r =به دست آمد. این نتیجه نشان داد خودکارآمدی اجتماعی ادراکی شرکت کنندگان، رابطه معکوسی با اضطراب کلاس زبان خارجی آن ها دارد. علاوه بر آن، محاسبات دیگری در مورد نوع و میزان تاثیر متغیرهای آماری (demographic) پژوهش (سن، جنس، مقطع تحصیلی، و سال ورود به دانشگاه) بر خود کارآمدی اجتماعی ادراکی و اضطراب کلاس زبان خارجی دانشجویان انجام شد. در مجموع، در میان شرکت کنندگان مذکر رابطه معکوسی میان دو متغیر اصلی مشاهده گردید. همچنین این رابطه منفی در مورد دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد قوی تر بود که البته از لحاظ آماری معنی دار شناخته نشد. به علاوه، دانشجویان سال آخر کارشناسی بالاترین میزان رابطه منفی (r = -.367) را در میان دانشجویان سال های مختلف نشان دادند. طبق نتایج تحلیل واریانس یک طرفه (one-way anova) انجام شده، رابطه معناداری میان سن، جنس، مقطع تحصیلی، و سال ورود به دانشگاه شرکت کنندگان با خودکارآمدی اجتماعی ادراکی یا اضطراب کلاس زبان خارجی آن ها مشاهد نشد. بر اساس نتایج این تحقیق، به نظر می رسد میزان خودکارآمدی اجتماعی ادراکی (باور به عملکرد مطلوب خود در شرایط اجتماعی) نقش مهمی در شدت اضطراب کلاس زبان خارجی فراگیرندگان و نقش محوری ای در یادگیری باکیفیت و کارآمد آنان داشته باشد.
علی کشاورزیان آرام رضا صادقی بنیس
چکیده برای دو دهه مطالعات بر روی فرصت تمهید و نقش آن در عملکرد گفتاری زبان آموزان نشان داده است که فرصت برای تمهید جهت انجام کار ((task عموما گفتار فراگیران را بهبود می بخشد (ellis, 2005). فرض بر این است که فرصت تمهید بار ذهنی را در خلال پردازش زبانی کاهش داده و به فراگیران اجازه میدهد تا به جنبه های مختلف زبان توجه کنند و این توجه تسهیل شده در عوض منتج به عملکرد کار موفق تر میشود. پژوهشگران تاثیر انواع مختلف فرصت تمهید بر جنبه های مختلف عملکرد گفتاری فراگیران را مورد کاوش قرار داده اند. (e.g. bygate, 2001; crookes, 1989; elder & iwashita, 2005; ellis, 1987, 2005; ellis & yuan, 2005; foster & skehan, 1996; gilabert, 2007; kawauchi, 2005a, 2005b; mehnert, 1998; mochizuki & ortega, 1995a, 1995b, 1999, 2005; sangarun, 2005; skehan & foster, 1997, 2005; tajima, 2003; tavakoli & skehan, 2005; wendel, 1997; wgglesworth, 1997; wigglesworth & elder, 2010; yuan & ellis, 2003). در راستای مطالعات قبلی و برای روشن تر کردن این جنبه از آموزش کار- محور، این تحقیق تاثیر تمهید استراتژیک بر روی روانی، دقت و پیچیدگی تولید گفتاری زبان آموزان مرد و زن را مورد تحقیق قرار داده است. نمونه آماری متشکل از 44 نفر فراگیر زبان انگلیسی سطح بالاتر از متوسط، 22 مرد و 22 زن با دامنه سنی 18 تا 25 در حال مطالعه در موسسه غیر دولتی در شهر سمنان بوده است. شرکت کنندگان یک سری تصاویری که داستانی را نشان میدادند دریافت نموده و از آنها درخواست شد تا داستان را بازگو کنند. برای جلسه اول فراگیران تقریبا زمانی برای تمهید نداشتند (تقریبا 40 ثانیه)، اما دو هفته بعد به فراگیران 6 دقیقه زمان برای آماده شدن برای شرح داستان دوم داده شد. برای آزمودن تاثیر تمهید بر روی عملکرد کار، روانی، پیچیدگی، دقت در گفتار شرکت کنندگان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اگرچه تفاوت ها در تولید گفتاری در تمام موقعیت های با تمهید در برابر بدون تمهید از نظر آماری معنا دار نبود، اما بهبود کلی در عملکرد فراگیران با در اختیار قرار دادن فرصت تمهید وجود دارد. همچنین جنسیت تفاوتی در میزان بهره مندی فراگیران ایجاد نکرد. بعلاوه در میان چهار پارامتر عملکرد گفتاری یعنی روانی، دقت، پیچیدگی واژگانی و پیچیدگی نحوی، دقت کمترین و پیچیدگی نحوی بیشترین پیشرفت را داشتند. این نتایج دلالت های آموزشی مهم را فراهم میکند و همچنین جهت های مفید تحقیقاتی آتی را پیشنهاد میکند. واژگان کلیدی: فراگیران زبان انگلیسی (به عنوان زبان خارجی)، فرصت تمهید، جنسیت، روانی گفتار، دقت گفتار، پیچیدگی گفتار
محسن حقیقت پسند عباس مرادان
مطابق با چیزی که سایر محققین یافته اند و برای ترکیب بشتر بازی های رایانه ای در برنامه آموزشی یادگیری زبان، این تحقیق سعی در طراحی و آزمایش یک استراتژی مبتنی بر بازی است که بتواند هم به دانش آموزان و هم به معلمان کمک کند تا از از زمانی که دانش آموزان در مقابل رایانه به سر می برند بهتر سود ببرند.از آنجایی که فرایند یادگیری زبان بسیار وسیع و پیچیده است، این تحقیق تصمیم به محدود کردن آن به پیشرفت دانش لغوی گرفت.30 دانش آموز هم سطح متوسط به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره قرار داده شدند. یکی از گروه ها گروه آزمایش و گروه دیگر گروه بدون آزمایش. به گروه آزمایش یک بازی رایانه ای به نام " راز سرزمین میمون ها – ویرایش دوم" که یک بازی ماجراجویی است داده شد. به هر دو گروه یک جزوه شامل 35 لغت با معنی و مثال داده شد. گروه آزمایش می بایست 50% بازی را بعد از خواندن لغات انجام دهد و برای امتحان آماده شود. گروه کنترل فقط جزوه را برای آماده شدن برای امتحان داشتند. امتحان اول دانش دریافتی لغات شرکت کننده ها را مورد آزمایش قرار داد و امتحان دوم دانش تولیدی لغات شرکت کننده ها را آزمایش کرد. یک پرسشنامه بین شرکت کننده های گروه آزمایش توزیع شد تا نظر شرکت کننده های گروه آزمایش را نسبت به بازی بسنجد. نتایج نشان داد که تفاوت معنا داری بین نتایج گروه آزمایش و گروه بدون آزمایش در هردو امتحان وجود دارد. پرسشنامه تایید کرد که دانش آموزان گروه کنترل نظر مثبتی نسبت به بازی داشتند و علاقه داشتند که این شیوه در جلسات بعدی ترم هم روی آنها پیاده شود.
هدی ارکانی عباس مرادان
اهمیت ارزشیابی توسط پژوهشگران و متخصصین رشته آموزش زبان انگلیسی همواره مورد تأیید قرار گرفته است. به طوری که آنها اعتقاد دارند توجه کافی از سوی معلمان به ارزشیابی، مخصوصا ارزشیابی مهارت های مولد از جمله نگارش داده نمی شود. یکی از حوزه های مبهم ارزشیابی مهارت های مولد به دوگانگی عینیت و ذهنیت مربوط می شود که همواره مورد بحث در نمره گذاری انشای دانش آموزان بوده است. یافته های مطالعات پیشین که به فقدان استانداردسازی در فرآیند ارزشیابی و نمره دهی معلمان اشاره می کند و نارضایتی زبان آموزان در مورد فرآیند ارزشیابی کلاسی آن ها منجر به انجام پژوهش حاضر شده است. در این پژوهش رابطه بین ارزشیابی معلم که پژوهشگر به عنوان ارزشیابی ذهنی در نظر گرفته است با ارزشیابی عینی (ارزشیابی که توسط پژوهشگر با یک مقیاس استاندارد نمره گذاری انجام شده است) بررسی می شود. برای این منظور دو کلاس نگارش پیشرفته با تعداد 50 دانشجو در دو دانشگاه فردوسی و سمنان برای مطالعه انتخاب شدند. از معلمان این کلاس ها خواسته شد تا نمراتی که آنها در پایان ترم به مهارت نگارش زبان آموزان می دهند را گزارش کنند. چهار انشای هر زبان آموز که در طول ترم نوشته بودند به صورت اتفاقی توسط پژوهشگر جمع آوری شدند. این انشاءها توسط یک مقیاس استاندارد نمره گذاری توسط دو معلم باتجربه مورد ارزشیابی قرار گرفت. نتایج فرمول های آماری نشان دادند رابطه مستقیم معنا داری بین این دو نوع ارزشیابی وجود دارد.
منیر جعفری عباس مرادان
هدف از انجام این پایان نامه، بررسی و مقایسه کاربرد استراتژی های مکالمه توسط زبان آموزان در کلاس های خودگردان و غیر خودگردان می باشد.گروه خودگردان بر اساس تعریف autonomy تعریف شده است که زبان آموزان با نظارت مدرس، مستقل عمل می کنند. برای این منظور، زبان آموزان سطح advance در آزمون pre-test و post-test شرکت داده شدند تا عملکرد آن ها در دو گروه قابل مقایسه باشد.زبان آموزان در دو گروه خودگردان و غیر خودگردان مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد که گروه خودگردان به طور قابل ملاحظه ای نسبت به گروه غیرخودگردان،بیشتر از استراتژی ها استفاده می کند
سمیرا ریحانی شرق هادی فرجامی
این مطالعه به بررسی ارتباط بین کمال گرایی و تمایل به برقراری ارتباط به زبان انگلیسی در کلاس درس می پردازد. دراین راستا، 111 دانشجوی کارشناسی رشته آموزش زبان انگلیسی دانشگاه آزاد مشهد و همچنین دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره های کوتاه مدت زبان انگلیسی جهاد دانشگاهی مشهد، پرسشنامه های مرتبط با کمال گرایی و تمایل به برقراری ارتباط درکلاس درس را تکمیل کردند. سپس برای بدست آوردن نتایج دقیق تر، با 15 دانشجویی که بطور تصادفی از بین 111 نفر انتخاب شده بودند و پرسشنامه ها را پرکرده بودند، مصاحبه هایی انجام شد. پس از اتخاذ اطلاعات خام، برای تبدیل اطلاعات به حالت عددی قابل تفسیر از نرم افزار spss )نسخه 2 ( و نرم افزار اکسل 202 استفاده شد. برای بررسی اهداف تحقیق از روشهای آماری توصیفی )نمودارهای آماری و معیارهای توصیفی مانند معیارهای تمرکز و پراکندگی و برسی نرمال بودن داده ها( و روشهای آماری استنباطی ) تحلیل شهودی با هیستوگرام مقایسه ای و تحلیل آزمون t- استیودنت و آزمون معنی داری ضریب همبستگی خطی پیرسون( استفاده شد. برای تعیین رابطه میان کمال گرایی و تمایل به برقراری ارتباط در کلاس درس، از آزمون معنی داری ضریب همبستگی خطی پیرسون ) pearson product-moment correlation ( استفاده شد .برای کشف تفاوت بین کمال گرایی و تمایل به برقراری ارتباط در خانمها و آقایان از آزمون - t استیودنت استفاده شد.ضریب همبستگی –0.403 (p < .05) r = به دست آمد. این نتیجه نشان داد که بین کمال گرایی و تمایل به برقراری ارتباط به زبان انگلیسی در کلاس درس همبستگی منفی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت چشمگیری بین کمال گرایی و تمایل به برقراری ارتباط بین فراگیران خانم و آقا وجود ندارد.
فهیمه قلی زاده عباس مرادان
learning-oriented assessment seeks to emphasise that a fundamental purpose of assessment should be to promote learning. it mirrors formative assessment and assessment for learning processes. it can be defined as actions undertaken by teachers and / or students, which provide feedback for the improvement of teaching and learning. it also contrasts with equally important measurement-focused approaches to assessment, but tries to emphasise the learning rather than the measurement. a key element in learning-oriented assessment is feedback, where students are now, where they are trying to go, and how they can get there. therefore this study was conducted to investigate the effect of learner- oriented task- based assessment on the reading comprehension of iranian efl learners. to this end, 70 english major students studying at payam- e- noor university of behshahr were participated in the study. they were randomly assigned into two equal groups of control and experimental. during the course of the study, the control group was taught in the traditional way of teaching reading comprehension and the experimental group was given two sessions of teaching which was in traditional way and then one session of task- based assessment. at the end of each session, the teacher gave them individual and group feedback. these two sessions of teaching, one task- based assessment, and feedback were repeated 4 times (total 12 sessions). to find out whether there was any significant difference in reading comprehension of two groups, a pretest prior to the treatment and a posttest after that were used. also the results of the pretest and posttest were compared to investigate the difference rate between two groups. results of the data analysis indicated that the experimental group outperformed the control group, showing the positive effect of learner- oriented task- based assessment. and then the questionnaire of attitude toward test was administered again to see if there were any changes in the view of experimental group toward tests and test situations or not. later, a questionnaire about students’ attitude toward feedback and rubrics was employed to know their views toward the feedback they took and also their ideas and attitudes about that specific kind of assessment. the results show the positive attitude of students toward the learner- oriented task- based assessment and also toward the feedback they got and the rubrics used.
اکرم احمدوند عباس مرادان
با توجه به نقش مهم مهارت زبانی زبان آموزان در عملکرد آنها در تحقیقات مربوط به آموزش و یادگیری زبان دوم یا خارجی، این متغیر (مهارت زبانی) باید به طور هر چه دقیقتر مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد. این در حالیست که هماهنگی و اجماع اندکی میان محققان در مورد روشهای سنجش مهارت زبانی وجود دارد. در سالهای اخیر تعداد سالهای گذرانده شده برای یادگیری یک زبان و یا تعداد ترمهای گذرانده شده در آموزشگاههای زبان یا دانشگاهها ملاک برآورد و سنجش مهارت زبانی زبان آموزان در بسیاری از تحقیقات مربوط به یادگیری و آموزش زبان دوم یا خارجی شده است در حالیکه همگونی و همانندی اندکی میان زبان آموزان در این گروههای به اصطلاح همگن دانشگاهی یا آموزشگاهی وجود دارد. با توجه به اهمیت سنجش دقیق مهارت زبانی در تحقیقات مربوط به یادگیری و آموزش زبان دوم یا خارجی، تحقیق حاضر آزمون کلوز را به عنوان یک ابزار کارآمد، برای گروه بندی زبان آموزانی که در سطحهای مختلف مهارت زبانی قرار دارند پیشنهاد می کند. در این تحقیق اعتبار (روایی)، قابلیت اعتماد و میزان تمایزگذاری میان 171 دانشجوی زبان انگلیسی در دانسگاه الزهرا بر حسب مهارت زبانی آنان مورد برسی قرارمی گیرد. آزمون کلوز مورد استفاده در این تحقیق آزمونی است که در سال 2010 برای متمایز کردن دانشجویان زبان فرانسه در دانشگاه illinois بر حسب مهارت آنها در زبان فرانسه توسط tremblay و garrison تهیه و مورد استفاده قرارگرفته است. تحقیق حاضر مزایای گروه بندی زبان آموزان بر حسب سطوح (خوشه های) ایجاد شده توسط آزمون کلوز را نشان می دهد که بر گروه بندی زبان آموزان بر حسب ترم دانشگاهی یا آموزشگاهی آنان ارجحیت دارد و در این تحقیق رابطه میان سطوح (خوشه های) ایجاد شده توسط آزمون کلوز ومتغیرهای پیشینه زبان آموزان در یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. دانشجویان شرکت کننده در این تحقیق پرسشنامه ای شامل متغیرهای مربوط به پیشینه یادگیری زبان انگلیسی خود را تکمیل نمودند و هم چنین آنان در آزمون کلوز و آزمون نلسون این تحقیق شرکت کردند. تحلیل عاملی اکتشافی توسط محقق برای سنجش اعتبار سازه پرسشنامه به کاررفته، مورد استفاده قرار گرفت و هم چنین محقق برای بررسی اعتبار ملاکی (اعتبار وابسته به معیار) آزمون کلوز، از تحلیل رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده نمود. ضریب همبستگی پیرسون بین آزمون کلوز و برآورد مهارت زبانی عمومی دانشجویان (به دست آمده از پیشینه آنها در یادگیری زبان انگلیسی) در سطح خطای کوچک تر از 0.01 برابر است با 0.862 و ضریب همبستگی پیرسون بین آزمون کلوز و آزمون نلسون در سطح خطای کوچک تر از 0.01 برابر است با 0.957. با بررسی و تحلیل آیتم های آزمون کلوز ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.95 بدست آمد و هم چنین میزان تمایزگذاری بالا میان دانشجویان زبان انگلیسی توسط آزمون کلوز به اثبات رسید. در نهایت، محقق با انجام تحلیل کلاستر چند میانگینی به اثبات برتری گروه بندی مهارت زبانی دانشجویان بر اساس سطوح (خوشه های) ایجاد شده توسط آزمون کلوز نسبت به گروه بندی آنان بر حسب ترم دانشگاهی شان پرداخت. کلمات کلیدی: آزمون کلوز- سنجش مهارت زبانی- اعتبار (روایی)- همسازی درونی- قابلیت تمایزگذاری- تحلیل کلاستر چند میانگینی- تحلیل رگرسیون- تحلیل عاملی اکتشافی
ابوالفضل علی یاری عباس مرادان
the present study was conducted to investigate the role of summary in teaching grammar process on pre-university students. to this end, 48 male pre-university students in semnan were participants. they were math class that we called experimental group and science class as control group. in order to make sure there was no significant difference in proficiency level of two groups. a pre-test was conducted after 20 sessions and then on experimental group the strategy of teaching grammar with summary way were used to find out whether there was any significant difference on learning grammar of two groups.after the end of experiment the post-test were used, to findout whether there was any significant difference on learning grammar of two groups. then the result of two groups was compared to investigate the difference between them. result of the data analysis indicated that there was meaningful and positive relationship between control group and experimental group. in fact the scores in experimental group who taught with summary waywere higher than the control group whotaught with common way. furthermore, for validity and reliability of tests pilot study were used.
سحرناز رودی رشت آبادی عباس مرادان
آشنایی با طرز فکر، عقاید، نگرش، و به طور کلی با دانش تئوری معلمان راجع به ارزیابی، اقدامات علمی ارزیابی آنها، و اینکه تا چه حد این دانش تئوری را وارد زمینه عملی کلاسهایشان می کنند از جمله عوامل بسیار مهم و حیاتی در زمینه ابزار های تدریس، فرآیند یادگیری، برنامه ریزی آموزشی، و بهبود سطوح آموزشی می باشند. بر اساس ادبیات تحقیق در دسترس، تا کنون مطالعات اندکی در رابطه با این مسائل و به خصوص در محیط آموزش ایرانی صورت گرفته است. بنابراین، به نظر می رسد که تاثیر ذهنیت و دانش تئوری معلم از ارزیابی در رابطه با بهبود فرآیند عملی ارزیابی تا حدودی نادیده گرفته شده باشد. با در نظر گرفتن این فضاهای خالی، این تحقیق تلاش می کند تا از طریق دستیابی به ذهنیت و تفکرات معلم به این مطلب ببرد که آنها در مورد ارزیابی دانش آموزانشان چگونه فکر می کنند و نیز میزان رابطه میان دانش تئوری آنان از ارزیابی و اقدامات عملی مربوطه در کلاس چقدر است؟ برای انجام این تحقیق پرسشنامه ای با پایایی بالایی به میزان 874/0 مورد استفاده قرار گرفت [که از پرسشنامه ی ttka (دانش تئوری معلمان از ارزیابی) برگرفته شده است و در محیط یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی – efl – استفاده می شد و پس از آن برای محیط آموزشی یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران مورد استفاده واقع شد] و تهران، مشهد، سمنان، و ورامین به اجرا درآمد. 100 معلم ایرانی efl، بین 20 تا 40 سال با مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در این تحقیق شرکت کردند و به پرسشنامه ای که شامل 5 بخش و در کل 70 پرسش را در برداشت پاسخ دادند. این پرسش ها نشان دهنده دانش تئوری معلمان از ارزیابی در حوزه های مختلفی از اهداف، رویه ها، و روشها بود. به شرکت کنندگان زمان کافی برای جواب دادن به سوالات داده شد تا در اوقات فراغت خود به پرسشنامه پاسخ دهند. 20 نفر از معلمان نیز ه طور تصادفی انتخاب شدند تا کلاس هایشان مشاهده گردد. در این فرآیند، اقدامات عملی ارزیابی آنان که نشان دهنده رویه آنان در ارزیابی از دانش آموزانشان است نیز ثبت گردید تا تفسیری برای طرز تفکر آنها و درک رابطه میان تئوری و عملکرد باشد. نتایج از طریق استفاده از جداول، نمایش میزان تکرار و همبستگی میان دانش تئوری معلمان از ارزیابی و اقدامات ارزیابی آنان در کلاس نشان داده می شوند. مشخص گشت که با وجود برخی از تفاوت ها میان افکار معلمان به عنوان دانش ارزیابی و آنچه که آنها به این نام در کلاس هایشان انجام می دادند، همبستگی قابل ملاحظه ای میان دانش تئوری معلمان از ارزیابی و اقدامات عملی ارزیابی انان در کلاس ها وجود داشت. می توان نتایج را برای هموار کردن مسیر به منظور برگرفتن اهداف، رویه ها، و روشهای موثر ارزیابی دانش آموزان در بخش های مختلفی از فرآیند های تدریس و یادگیری، تصمیم گیری، برنامه ریزی، بهبود اقدامات معلمان، و در نهایت ارتقای نظام آموزشی به کار برد.
مریم کلیدری هادی فرجامی
این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین به تعویق انداختن خواسته ها و درک شنیداری در بین زبان آموزان ایرانی طراحی شده است و قصد دارد که تاثیر متمایز کننده به تعویق انداختن خواسته ها بر روی درک شنیداری را مورد تحقیق قرار دهد و به بررسی این موضوع بپردازد که آیا بین آن دسته از زبان آموزان که در به تعویق انداختن خواسته ها موفق ترند نسبت به آنها که در به تعویق انداختن خواسته ها ضعیف تر عمل میکنند از لحاظ درک شنیداری تفاوتی وجود دارد. به این منظور هر یک از 108 شرکت کننده یک مقیاس به تعویق انداختن خواسته ها که دارای 22 آیتم میباشد و توسط دکتر david bredhoft و mary slinger طراحی شده است دریافت میکنند. پایایی این مقیاس 0.718 تعیین شده است. شرکت کنندگان در این تحقیق 108 زبان آموز ایرانی در سطح متوسط هستند که در موسسات مختلف تحصیل میکنند. زبان آموزان به سوالات پرسشنامه به تعویق انداختن خواسته ها در مدت 10 دقیقه پاسخ دادند و سپس به یک فایل صوتی 8 دقیقه ای که از کتاب longman preparation course for the toefl test نوشته debora philip انتخاب شده است گوش دادند و به 32 سوال مربوط به درک شنیداری در مدت 15 دقیقه پاسخ دادند. از دیگر اهداف این تحقیق بررسی ارتباط بین به تعویق انداختن خواسته ها و توانایی تمرکز زبان آموزان در حال انجام آزمون درک شنیداری میباشد. به این منظور یک پرسشنامه تمرکز بین شرکت کنندگان توزیع شد. این پرسشنامه دارای 38 آیتم میباشد و توسط schepers طراحی شده است. پایایی این پرسشنامه 0.721 تعیین شده. زبان آموزان در مدت 15 دقیقه به این پرسشنامه پاسخ دادند. بعد از جمع آوری دو پرسشنامه و آزمون درک شنیداری نرم افزار 16spss داده ها را به شکل آماری در آورد. آزمون spearman بین به تعویق انداختن خواسته ها و درک شنیداری مشخص کرد که: r=.341 p<.05 .این گونه دریافت میشود که درک شنیداری زبان آموزان به صورت مستقیم و مثبت با به تعویق انداختن خواسته ها ارتباط دارد. آزمون spearman بین به تعویق انداختن خواسته ها و توانایی تمرکز مشخص کرد: r=0.237 p<0.05 که نشان میدهد به تعویق انداختن خواسته ها و توانایی تمرکزبه شکل مستقیم و مثبت با هم ارتباط دارند. به بیان دیگر هر چه زبان آموزان عملکرد بهتری در به تعویق انداختن خواسته ها داشته باشند توانایی بیشتری نیز در تمرکز نشان خواهند داد. همچنین تفاوت بین زبان آموزان ایرانی از لحاظ توانایی تمرکز و به تعویق انداختن خواسته ها با در نظر گرفتن جنسیت مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از آزمون t مشخص شد که زبان آموزان دختر عملکرد بهتری در به تعویق انداختن خواسته ها نسبت به زبان آموزان پسر داشته اند. این نتیجه نتایج قبلی را نیز تایید میکند. برای مثال bjorklund (1996) و kipp به مطالعه توانایی به تعویق انداختن خواسته ها در زنان و مردان پرداختند و عنوان کردند که زنان عملکرد بهتری نسبت به مردان در به تعویق انداختن خواسته ها دارند. در رابطه با توانایی تمرکز نتایج نشان داد که بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد. زنان توانایی بیشتری در تمرکز در حال انجام آزمون شنیداری دارند. این تحقیق همچنین به بررسی تفاوت بین زنان و مردان از لحاظ ارتباط موجود بین به تعویق انداختن خواسته ها و آزمون درک شنیداری پرداخته است. نتایج نشان داد که رابطه مستقیم و مثبتی بین به تعویق انداختن خواسته ها و درک شنیداری در زنان وجود دارد و در واقع زنان توانایی بیشتری در تمرکز حین انجام آزمون درک شنیداری دارند. از دیگر اهداف این تحقیق بررسی تفاوت بین زنان و مردان از لحاظ رابطه موجود بین به تعویق انداختن خواسته ها و درک شنیداری میباشد. نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه مستقیم و مثبتی بین به تعویق انداختن خواسته ها و درک شنیداری زنان وجود دارد: (r=.47, p<.05) . به بیان دیگر هر چه زنان در به تعویق انداختن خواسته ها موفق تر باشند عملکرد بهتری نیز در آزمون درک شنیداری خواهند داشت. اما در مورد مردان رابطه قابل توجهی بین به تعویق انداختن خواسته ها و درک شنیداری وجود ندارد (r=.113, p>.05).
امید صلواتی عباس مرادان
تمایل برای برقراری ارتباط یکی از عوامل مهم است که در یادگیری و تدریس زبان مورد توجه قرار گرفته است. برخی معتقد هستند که این هدف نهایی اموزش می باشد. عامل مهم دیگر در این بحث انگیزش است که در محیط اموزش و یاد گیری نقش بسیار مهمی دارد. تمایل برای برقراری ارتباط و انگیزش از زمان ظهورشان در رشته اموزش زبان توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. مدل جدید انگیزش با عنوان سیستم خود انگیزش زبان دوم نامیده شده که شامل ایدال?خود زبان دوم، انچه باید?خود زبان دوم و تجربه یادگیری زبان دوم می باشد. این تحقیق تلاش دارد تا رابطه بین تمایل برای برقراری ارتباط زبان و سیستم خود انگیزش در میان زبان اموزان ایرانی را برسی کند. برای این منظور ??? زبان اموز انتخاب شده و پرشنامه مکینتایر (????) و دیگران برای تمایل برای برقراری ارتباط استفاده شده. این پرسشنامه که توسط زرین ابادی و عبدی (????) تغییر و مورد استفاده قرار گرفته شامل سوالات تمایل برای برقراری ارتباط در داخل و بیرون کلاس می باشد. پرسشنامه سیستم خود انگیزش زبان دوم نیز که توسط دورنی (????) ساخته شده استفاده شد. نتایج رابطه معناداری بین تمایل برای برقراری ارتباط زبان دوم و سیستم خود انگیزش زبان دوم در میان زبان اموزان نشان داد. همچنین در برسی زیر مقیاسهای هر متغیر رابطه معنا داری بین تمایل برای برقراری ارتباط در کلاس با ایدال-خود زبان دوم و انچه باید-خود زبان دوم وجود داشت اما با تجربه یادگیری زبان دوم وجود نداشت. به علاوه رابطه معنا داری بین تمایل برای برقراری ارتباط در بیرون کلاس با ایدال-خود زبان دوم و انچه باید-خود زبان دوم وجود داشت اما با تجربه یادگیری زبان دوم وجود نداشت.??
زهرا سلیمانی آرام رضا صادقی
در عصر حاضر، همه افراد به توانایی خواندن نیازی همیشگی دارند چرا که توانایی خواندن از همان سالهای ابتدای دبستان به عنوان مهم ترین شیوه ارتقاء سواد عمل می نماید. با این حال، مدت هاست اهمیت این مهارت به دست فراموشی سپرده شده است و همچون مهارت های دیگر مهم قلمداد نشده است که خود منجر به سردرگمی عده زیادی از زبان آموزانی شده است که نمی دانند چه طور سطح درک مطلب و عملکرد خود را بهبود بخشند. در جهت تأکید بر اهمیت آموزش استراتژی های درک مطلب در محیط آموزشی "انگلیسی به عنوان زبان خارجی" ایران، تحقیق پیش رو تأثیر آموزش استراتژی های درک مطلب بر عملکرد زبان آموزان ایرانی را با روش تحقیق عملی و با استفاده از طرح پیش تست/پس تست بررسی می نماید که بر پنج استراتژی درک مطلب به نامهای خواندن اجمالی، خواندن با دقت، رجوع، استنباط، و حدس زدن معنی لغات نا آشنا از متن تمرکز مستقیم دارد. برای انجام این تحقیق، 40 زبان آموز ایرانی (16 مرد و 24 زن) بین سنین 18 تا 27 سال از آموزشگاه زبان انگلیسی زبان سرای ورامین به طور تصادفی انتخاب شدند تا در این تحقیق شرکت کنند. آنها در یک آزمون تعیین سطح شرکت کردند که از این طریق 24 نفر از آنها (12 مرد و 12 زن) به عنوان یک گروه هم سطح انتخاب شدند. سپس، اعضای این گروه هم سطح به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند (هر گروه 6 مرد و 6 زن). در مرحله پیش تست تحقیق، هر دو گروه آزمایش و کنترل در 5 آزمون درک مطلب شرکت کردند تا دانش آنها در مورد هر یک از استراتژی های درک مطلب به طور جداگانه سنجیده شود. سپس، طی 5 جلسه یک ساعته، به گروه آزمایش آموزش هایی در مورد استراتژی های درک مطلب ارائه داده شد. اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد و با روش سنتی به کار خود ادامه داد. در نهایت، هر دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس تست تحقیق حاضر شدند تا با شرکت در 5 آزمون درک مطلب دیگر تأثیر آموزش استراتژی های درک مطلب را بر عملکرد آنها بسنجیم. نتایج اولیه این تحقیق نشان می دهد که به جز استراتژی حدس زدن، آموزش سایر استراتژی ها تأثیر معناداری بر عملکرد زبان آموزان ایرانی دارد، اما تفاوت معناداری بین عملکرد مردها و زن ها در آزمون های درک مطلب مشاهده نشد. همچنین، این نتایج نشان می دهند که استراتژی های رجوع و حدس زدن به ترتیب بیشترین و کمترین آموزش پذیری را به خود اختصاص می دهند. از نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که عملکرد زبان آموزان ایرانی را می توان با اموزش استراتژی های درک مطلب به آنها به سادگی ارتقاء بخشید. البته، استراتژی حدس زدن به آموزش دقیق تری نیاز دارد. همچنین، این نتایج کاربردهای مهمی در سیاست گزاری و اداره کلاس با خود به همراه دارند.
فهیمه سلیم زاده هادی فرجامی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تمایل به برقراری ارتباط و راهبردهای یادگیری زبان صورت گرفته است. به منظور گرداوری داده ها از پرسشنامه استانداردتمایل به برقراری ارتباط بقایی(fls- wtc) و پرسشنامه استاندارد و راهبردهای یادگیری زبان اکسفورد (sill) استفاده گردید.شرکت کنندگان این پژوهش را 120 دانشجوی سال آخر رشته زبان و ادبیات انگلیسی، مترجمی زبان انگلیسی و اموزش زبان انگلیسی ازدانشگاه سراسری سمنان، دانشگاه آزاده پیشوا و زبان آموزان سه آموزشگاه زبان انگلیسی تشکیل دادند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع اوری شده و تولید امار توصیفی و استنباطی نرم افزا(spss) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تعیین رابطه بین تمایل به برقراری ارتباط و راهبردهای یادگیری زبان از ازمون همبستگی پیرسون استقاده شد.نتایج حاکی از ان بود کهبین تمایل به برقراری ارتباط و راهبردهای یادگیری زبان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(r=0.356). از میان همبستگی های بین تمایل به برقراری ارتباط ومولفه های راهبردهای یادگیری زبان به ترتیب راهبرد شناختی(0.378=r)، راهبرد فرا شناختی(r=0.318)، راهبرد حافظه ای(r=0.291) و راهبرد اجتماعی(r=0.282) بالاترین همبستگی را نشان دادند. در خصوص رابطه بین تمایل به برقراری ارتباط و راهبرد جبرانیهمبستگی معنی داری دیدی نشد(r=0.099). علاوه بر این رابطه بین تمایل به برقراری ارتباط و راهبرد عاطفی نیزمعنی دار نبود(r=0.098).به منظور یافتن تعامل بین جنسیت با رابطه بین تمایل به برقراری ارتباط و راهبردهای یادگیری زبان دوآزمون همبستگی پیرسون اجرا شد. نتایج نشان دهنده این بود که ضریب همبستگی رابطه بین تمایل به برقراری ارتباط و راهبردهای یادگیری زبان برای دختران (r=0.432) تقریبا دو برابر ضریب همبستگی رابطه بین تمایل به برقراری ارتباط و راهبردهای یادگیری زبان برای پسران بود(r=0.287). بر اساس یافته های این تحقیق با ایجاد تمایل به برقراری ارتباط در زبان اموزان استقلال در یادگیری زبان از طریق به کارگیری راهبردهای یادگیری زبانبه وجود می اید.
اسماعیل نوروزی هادی فرجامی
هدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه دلبستگی میان معلم- دانش آموز و فعالیت کلاسی زبان آموزان (زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی) می باشد. پیش از این، بسیاری از محققان فرضیه هایی را ارائه کرده اند که دلبستگی میان معلم و دانش آموز، این امکان را به دانش آموز می دهد تا در کلاس فعال تر باشد، چه از نظر رفتاری و چه از نظر عاطفی. این محققان همچنین فرضیه هایی را ارائه کرده اند که بر اساس آنها، دلبستگی مطمئن(مثبت) میان معلم و دانش آموز تاثیر مثبتی بر فعالیت کلاسی دانش آموز دارد و اگر این دلبستگی، نا مطمئن(منفی) باشد، تاثیر آن نیز بر فعالیت کلاسی دانش آموز منفی خواهد بود. در تحقیق حاضر، نظر معلمان و دانش آموزان در مورد دلبستگی و رابطه میان شان و فعالیت کلاسی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است. دلبستگی میان معلم و دانش آموز، به عنوان یک رابطه آکادمیک و عاطفی تعریف شده است که هر روز یا حداقل چند روز در هفته میان معلم و دانش آموز برقرار است. در این مطالعه، اطلاعات بدست آمده از 313 دانش آموز و 70 معلم که در حال آموختن و آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در محیط های آموزشی مختلف اعم از آموزشگاه زبان، مدرسه و دانشگاه بوده اند، مورد بررسی قرار گرفته تا پاسخی برای سوالات ذیل بدست آید: (الف) آیا رابطه ای میان دلبستگی معلم-دانش آموز و فعالیت کلاسی زبان آموزان وجود دارد؟ (ب) آیا رابطه ای میان دلبستگی مطمئن معلم و دانش آموز و فعالیت کلاسی زبان آموزان وجود دارد؟ (پ) آیا رابطه ای میان دلبستگی نا مطمئن میان معلم و دانش آموز و فعالیت کلاسی زبان آموزان وجود دارد؟ (ت) آیا رابطه ای میان دلبستگی مطمئن معلم-دانش آموز و فعالیت رفتاری زبان آموزان در کلاس وجود دارد؟ (ث) آیا رابطه ای میان دلبستگی نا مطمئن معلم-دانش آموز و فعالیت رفتاری زبان آموزان در کلاس وجود دارد؟ (ج) آیا رابطه ای میان دلبستگی مطمئن معلم-دانش آموز و فعالیت عاطفی زبان آموزان در کلاس وجود دارد؟ (چ) آیا رابطه ای میان دلبستگی نا مطمئن معلم-دانش آموز و فعالیت عاطفی زبان آموزان وجود دارد؟ (ح) آیا تفاوتی میان "رابطه دلبستگی معلم-دانش آموز و فعالیت کلاسی زبان آموزان" در محیط های آموزشی مختلف اعم از آموزشگاه زبان، مدرسه و دانشگاه وجود دارد؟ اطلاعاتی که از پرسشنامه های تکمیل شده توسط شرکت کنندگان در این تحقیق بدست آمد، نشان دهنده این است که میان دلبستگی معلم-دانش آموز و فعالیت کلاسی زبان آموزان رابطه وجود دارد. زبان آموزان شرکت کننده در این تحقیق در راستای نتایج بدست آمده از تحقیقات پیشین انجام شده در این رابطه، گزارش کرده اند که دلبستگی مطمئن میان آنها و معلم هایشان رابطه مثبتی با فعالیت شان در کلاس(چه از نظر رفتاری و چه از نظر عاطفی) دارد و دلبستگی نا مطمئن آنها با معلم هایشان، تاثیر منفی بر فعالیت آنها در کلاس آموزش زبان انگلیسی دارد. معلمان شرکت کننده در این تحقیق گزارش داده اند که دلبستگی شان با زبان آموزان رابطه ای ضعیف و بی معنی با فعالیت کلاسی دانش آموزان چه از نظر رفتاری و چه از نظر عاطفی دارد. نتایج بدست آمده از این مطالعه همچنین نشان می دهد که شرکت کنندگان در این تحقیق هیچ تفاوتی میان "رابطه بین دلبستگی معلم-دانش آموز و فعالیت کلاسی زبان آموزان" در محیط های مختلف آموزشی گزارش نکرده اند. نتایج بدست آمده از این تحقیق در بردارنده نکات آموزشی مهم بوده و نکات مهمی را برای تحقیقات آینده بر روی این موضوع پیشنهاد می دهند.
روجا پوراسداله احمدی عباس مرادان
آگاهی در خصوص تفکر ، باورها، نگرش ها و به طور کلی ، دانش نظری معلمان در خصوص مسئله ی آموزش ، نحوه ی پرداختن به امر آموزش توسط آنها ، و میزان به کاربستن دانش نظری پیرامون آموزش در کلاس درس، از جمله اوامر ضروری و مهم در طراحی مواد درسی ، برنامه ریزی آموزشی ، و بهبود سطوح آموزش است. بر اساس پیشینه ی تحقیق موجود ، متاسفانه مطالعات اندکی در بافت ایران در خصوص این مسائل صورت پذیرفته است. از اینرو به نظر می رسد که تأثیر نگرش معلمان در بهبود فرآیند آموزش تا حدودی مورد غفلت واقع شده است. با در نظر گرفتن این شکاف موجود در برنامه ریزی سازمان های آموزشی مربوطه ، در این تحقیق ، هدف، رخنه به ذهن معلمان و کشف نحوه ی تفکر آن ها ، و میزان ارتباط بین این دانش نظری آموزشی و کاربر د آنها در کلاس درس بوده است. به منظور اجرای این مطالعه، پرسشنامه ای با میزان پایایی بالای معادل 89.9 طراحی و در 18 شهر مختلف ایران پیاده سازی شد.در این مطالعه ، 267 معلم زبان انگلیسی (به عنوان زبان خارجی) جهت پر کردن پرسشنامه ؛شامل دو بخش (100 سوال 6 گزینه ای و 3 سوال تشریحی )، شرکت کردند.به شرکت کنندگان زمان کافی برای پر کردن پرسشنامه در وقت آزادشان داده شد.به منظور جلوگیری از خستگی و کسالت شرکت کنندگان پرسشنامه ابتدا به دو قسمت مساوی تقسیم ودر دو جلسه ی متفاوت، اجرا و جمع آوری شد . از این میان ، تعداد 60 معلم به صورت تصادفی برای بخش مصاحبه ، جهت توضیح پیرامون تفکرشان انتخاب شدند.از این تعداد ، 30 معلم به صورت تصادفی انتخاب و در دو جلسه ی متفاوت مشاهده و بررسی شدند.هر جلسه ی مشاهده با دو جلسه ی مصاحبه - یکی قبل و دیگری بعد از مشاهده - همراه بود. نتایج تحقیق توسط سری جداول و نمودارها، که فراوانی و ارتباط بین باورها و تفکر معلمان در جامعه ی خود براساس متغیر تجربه ، و نیز مهم تر از آن ، رابطه ی بین دانش نظری آن ها و کاربرد عملی آن ها را در کلاس نشان می دهد ، ارائه شد.یافته های این تحقیق نشان می دهند که اگر چه اصولی که معلمان بعنوان پایه و اساس عملکرد تدریس خود بیان می کنند با هم شباهت دارند و رابطه ی بین دانش نظری و باور معلمان در دو گروه معلمان باتجربه وتازه کار با وجود میزان کم، مثبت است (0.41 r = )؛ رابطه ی بین دانش نظری معلمان و کاربرد عملی آن ها در کلاس آنقدرها معنادار نیست که نشان می دهد که اگرچه باور معلمان در کاربرد کلاسی آن ها بی تأثیر نیست اما به دلیل محدودیت ها و عوامل بافتی موجود در محیط کارشان، آن ها معمولا تفکرات شخصی خود را در کلاس درس به کار نمی گیرند .نتایج به دست آمده در این پایان نامه می تواند برای هموارسازی راه جهت اتخاذ تصمیمات موثر ، و متعاقبا رشد سیستم آموزش تربیت معلم و ارتقای سطح تدریس معلمان به کارگرفته شود.
بهمن مهرعلی تبار ارام رضا صادقی بنیس
این مطالعه به بررسی تاثیر یادگیری ادغامی با بکارگیری وب کوئست بر روی نوشتار توصیفی یادگیرندگان زبان انگلیسی می پردازد. دراین راستا محقق روش تجربی با دو گروه آزمایشی و کنترلی را بکار گرفت که تعداد 30 نفر از یادگیرندگان موسسه زبان انگلیسی شکوه قایمشهر توسط آزمون نلسون برگزیده شدند. قابل ذکر است که گروه آزمایشی تحت تاثیر یادگیری ادغامی قرار گرفتند. بس از طی جلسات آموزشی ، آزمون نوشتار توصیفی از هر دو گروه بعمل آمد. نمره اعضای گروه آزمایشی نشان داد که آنهاعملکرد بهتری نسبت به گروه دیگر داشتند. تحلیل اطلاعات توسط آزمون man-whitney u انجام شد. سپس مصاحبه ای به منظور آگاهی از نگرش یادگیرندگان از یادگیری ادغامی زبان انگلیسی صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد که یادگیری ادغامی محیط یادگیری بهتری را از طریق منابع تحت وب و آنلاین فراهم می آورد و موجب لذت و رغبت آنها در یادگیری زبان انگلیسی می شود.
الهه وفایی آرام رضا صادقی
آموزش و فراگیری زبان مستلزم حضور چند ساعته دانش آموزان در کلاس های مربوطه، تمرکز و انجام تمرین های بسیار زیاد می باشد که این جزء لاینفک و طبیعی فرآیند آموزش است. بنابراین به منظور تسهیل در فراگیری و نیز تشویق دانش آموزان جهت یادگیری مستمر، ضروری است فعالیت هایی طراحی و برنامه ریزی شوند که نه تنها باعث تعلیم و آموزش می گردد، بلکه تا حد امکان برای دانش آموزان جذاب باشند. این مطالعه سعی می نماید که لذت و جذابیت کلاس را به صورت مو شکافانه و دقیق مورد بررسی قرار دهد.
عباس مرادان محمد خطیب
چکیده ندارد.
عباس مرادان م ضیاحسینی
the research questions were as follows: 1. is there any relationship between the students concious awareness of the form and implications of the conjuncations and their improvement in using appropriate conjunctions? 2. does students knowledge of the from and the implications of the conjunctions help them to produce more coherent writings. 3. does a comparison between english conjunctions and their persian equivalents help students to learn conjunctions more easily? the following null hypothesis was postulated. ho: explanation, exercises and awareness of the form and implications of conjunctions in the source and the target language have no significant effect on the improvement of iranian students in using appropriate conjunctions in their writing. in fact this experimental study was a comparison between traditional approach and more modern approaches proposed by recent methodologists. the subjects (n60) students from damghan university were divided into two equal groups. the experimental group recieved the treatment and the control group was taught by traditional method. the result of the statistical ptocedure proved that explanation, exercises and awareness of the form and implications of conjunctions in the source and the target language have a significant role on the improvement of students in using appropriate conjunctions in their writings. it proved that this approach will lead to more coherent writings. the null hypothesis was rejected at the level of 0.05, t2.64.