نام پژوهشگر: غلامرضا لطفی
ناصر رستم زاده فرشته شهیدی
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان آمادگی جسمانی ، درصد چربی بدن و چربیهای سرم خون و تفاوت آن در دانش آموزان پسر 15-13 ساله دوره راهنمایی شهری و روستایی بود.به همین منظور 60 دانش آموز پسر از مدارس راهنمایی شهرستان جوانرود با دامنه سنی 13 الی 15 سال از دو گروه شهری (30 نفر) و روستایی (30 نفر) انتخاب شدند. میانگین سنی ، قد و وزن گروه شهری به ترتیب 778/0±97/13 سال ،579/9 ±20/157 سانتی متر و 159/8±70/44 کیلوگرم و میانگین سنی ، قد و وزن گروه روستایی به ترتیب830/0± 14 سال ، 803/7±73/153 سانتی متر و 225/9±17/40 کیلو گرم بود.به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها واز آزمون لوین برای همگنی واریانس ها استفاده شد . از آزمون برتر ایفرد که شامل آزمونهای درازونشست ، بارفیکس اصلاح شده ، انعطاف پذیری و دو 540 متر می باشد ، جهت سنجش میزان آمادگی جسمانی دو گروه استفاده شد و همچنین جهت بدست آوردن درصد چربی بدن از دستگاه کالیپر وبا استفاده از فرمول دو نقطه ای ( سه سر بازو –ساق پا ) لومان و اسلاتر استفاده گردید و میزان چربیهای سرم خون نمونه ها بر اساس نمونه خونی که در آزمایشگاه پزشکی از آنها گرفته شد، بدست آمد.ابزار اندازه گیری شامل آزمون برتر ایفرد ، دستگاه کا لیپر ونمونه خونی آزمودنیها بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری ، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه و از آزمون همبستگی پیرسون برای ارتباط بین گروهی متغیرها استفاده گردید ونتایج زیر حاصل شد. ( ) . بین میانگین نمرات آمادگی جسمانی در دو گروه شهری و روستایی ، اختلاف معناداری به نفع گروه روستایی مشاهده شد . بین میانگین درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی اختلاف معناداری به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی درصد چربی بدن کمتری داشتند) . بین متغیرهای چربی سرم خون (tc, tg , ldl, hdl ) دو گروه شهری و روستایی ، فقط در دو فاکتور hdl و tc اختلاف معناداری به نفع گروه روستایی مشاهده شد ( گروه روستایی مقادیر بیشتری hdl و tc نسبت به گروه شهری داشتند ). بین سطح آمادگی جسمانی و درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی ارتباط معناداری در هر دو گروه شهری(069/0-=r) و روستایی(211/0-=r ) مشاهده نشد . بین سطح آمادگی جسمانی و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی فقط بین میانگین آمادگی جسمانی با hdl درگروه شهری(410/0=r ) ارتباط مستقیم معناداری مشاهده شد و در گروه روستایی هیچ ارتباط معناداری مشاهده نشد. بین درصد چربی بدن و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی ، فقط بین درصد چربی بدن با tg در گروه شهری(367/0=r ) ارتباط مستقیم معناداری مشاهده شد. واژه های کلیدی : آمادگی جسمانی – درصد چربی بدن – دانش آموزان – شهری – روستایی
مصطفی صفیان بلداجی مجید کاشف
آزمون ها در یک ساعت مشخص و با شرایط نسبتأ یکسان و همزمان برگزار گردید.برای اجرای آزمونها هر سه گروه صبحانه یکسان و استاندارد صرف کردند و پس از دو ساعت گروه کنترل بدون مصرف شیر،گروه شیر یک درست قبل از شروع آزمونها و گروه شیر دو، دو ساعت قبل از اجرای آزمونها ،به میزان5 ±200سی سی شیر نوشیدند.برای تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای توزیع طبیعی و آزمون لوین برای همگنی واریانسها و آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای تفاوت بین گروه ها استفاده شد.نتایج نشان دادکه:در متغیر استقامت قلبی تنفسی ،بین گروه ها تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0?p). که تفاوت بین دو گروه شیر یک و شیر دو می باشد(05/0?p).در متغیر استقامت عضلات شکم و استقامت عضلات کمربند شانه ای و انعطاف پذیری ،تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد.
سیروس نظری پیردوستی علیرضا رمضانی
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی وبی هوازی بر قابلیتهای جسمانی پسران 12 تا 14 سال غیر ورزشکار می باشد.این تحقیق به صورت نیمه تجربی بوده و جامعه آماری این پژوهش راکلیه دانش آموزان 12 تا 14 سال شهرستان دلفان به تعداد 3005نفر تشکیل دادند. نمونه های آماری این تحقیق 54 نفربودندکه از بین دانش آموزان مدرسه راهنمایی شهید حسینی(2)به صورت داوطلبانه انتخاب شدند.آزمودنیها به صورت تصادفی به سه گروه هوازی (سن 8/. ±1/13ًٌَُْسال، قد 5/7±8/154سانتی متر وزن 8±3/43کیلوگرم وbmi 3/2±18 کیلوگرم بر متر مربع) بی هوازی (سن8/. ±13سال، قد1/9±5/154سانتی متر ، وزن3 /8±8/42کیلوگرم وbmi 8/1±8/ 17کیلوگرم بر متر مربع) وکنترل (سن8/. ±06/13سال، قد9/8±6/154سانتی متر، وزن9/8±1/42 کیلوگرم و bmi2/2±6/17 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. هر گروه شامل 18 نفر بود.متغیر های مستقل این تحقیق تمرینات هوازی و بی هوازی ومتغیر های وابسته شامل استقامت قلبی – عروقی، قدرت واستقامت عضلات کمربند شانه و شکم ، انعطاف پذیری عضلات کمر وپشت ران بود.در ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد وسپس دو گروه تمرینی در یک دوره برنامه هشت هفته ای(3 جلسه در هفته ،هر جلسه 30 تا 60 دقیقه و با شدت 80-60 درصدضربان قلب ذخیره در گروه هوازی و90-70درصد ضربان قلب ذخیره در گروه بی هوازی ) شرکت نمودند و در انتها از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. شدت تمرینات از طریق اتصال ضربان سنج به بدن وثبت ضربان قلب حین تمرین انجام گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روشهای آماری توصیفی(میانگین،جداول و نمودارها) و استنباطی شامل آزمون تی همبسته ، تحلیل واریانس یک راهه(anova) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.نتایج مقایسه پیش و پس آزمون رکوردها نشان دادکه استقامت قلبی – عروقی ؛ قدرت واستقامت عضلات کمربند شانه و انعطاف پذیری در هر دو گروه تمرینی پیشرفت معنی داری داشته اند (05/0p?) .اما در قدرت واستقامت عضلات شکم در هر دو گروه تمرینی پیشرفتی مشاهده نشد.همچنین با مقایسه میانگین پس آزمون رکوردهای سه گروه مشاهده شد،در استقامت قلبی – عروقی و انعطاف پذیری هر دو گروه تمرینی پیشرفت داشته و با گروه کنترل تفاوت آماری معنی داری دارند(05/0p?) اما درقدرت و استقامت عضلات شکم و کمربند شانه فقط تمرینات بی هوازی توانسته است بهبود معنی داری ایجاد کندو با گروه کنترل تفاوت آماری معنی داری داشته باشد(05/0p?).همچنین در هیچ کدام از قابلیتها بین اثر تمرین هوازی و بی هوازی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بنابراین، این تحقیق بر استفاده همزمان از هر دو روش تمرین هوازی و بی هوازی جهت بهبود قابلیتهای استقامت قلبی – عروقی وانعطاف پذیری عضلات کمر وپشت ران و همچنین ترجیحاً استفاده ازتمرینات هوازی جهت افزایش قدرت واستقامت عضلات شکم و کمربند شانه دراین جامعه آماری تاکید دارد. واژه های کلیدی:قدرت عضلانی، استقامت عضلانی ،استقامت قلبی – عروقی، تمرین هوازی ، تمرین بی هوازی ، انعطاف پذیری
اصغر عربلو فرزانه حاتمی
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی رابط? آمادگی جسمانی و سلامت روانی مردان کشاورز مناطق سردسیر و مقایس? آن در تابستان و زمستان می باشد. به همین منظور تعداد 30 نفر از مردان کشاورز شهر هیدج که میانگین سن آنها 80/38 سال و قد آنها 83/174 سانتیمتر بود، از بین داوطلبین انتخاب شدند. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی می باشد.که به منظور جمع آوری اطلاعات لازم در دو نوبت تابستان و زمستان، در خصوص ویژه گیهای روانی آزمودنیها از پرسشنام? سلامت عمومی 28 سوالی و برای اندازه گیری مقدار آمادگی جسمانی، از میانگین نمرات آزمون های پله کویین، دراز و نشست، آزمون نشستن و رساندن دستها به پاها، دوی 9×4 متر، کشش بارفیکس خوابیده و برای اندازه گیری چربی زیر پوست از کالیپر استفاده شد. برای آزمون فرضیه های تحقیق و تعیین رابطه بین آمادگی جسمانی و سلامت روانی از ضریب همبستگی پیرسون و برای مقایسه عوامل تشکیل دهند? آنها در فصل تابستان وزمستان از آزمون تی همبسته استفاده گردید. داده های بدست آمده توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. و برای ترسیم جداول و نمودارها از نرم افزار اکسل استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد بین سلامت روانی و آمادگی جسمانی مردان مناطق سردسیر در تابستان و زمستان رابط? معنی داری وجود ندارد. بین سلامت روانی مردان مناطق سردسیر در تابستان و زمستان اختلاف معنی داری وجود ندارد اما بین آمادگی جسمانی مردان مناطق سردسیر در تابستان و زمستان اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0p?). واژه های کلیدی: سلامت روانی، آمادگی جسمانی، مردان مناطق سرد سیر، کشاورز، تابستان و زمستان.
حوریه جم فرشید طهماسبی
یکی از مشکلاتی که کودکان کم توان ذهنی با آن روبه رو هستند، اختلال حافظه است که در یادگیری نقش مهمی دارد. هدف از تحقیق حاضر تعیین تأثیر یک برنامه ی حرکتی ریتمیک بر حافظه ی عددی دانش آموزان کم توان ذهنی می باشد. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی است، و از طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامه آماری پژوهش حاضر را دختران کم توان ذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان بندرعباس تشکیل دادند. جامعه در دسترس شامل دانش آموزان دختر کم توان ذهنی خفیف مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی آموزشگاه استثنایی امید بود(80= n). که به علت تعداد اندک جامعه در دسترس، نمونه گیری از نوع در دسترس بود و از این میان، 30 نفر به صورت تصادفی از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار این پژوهش آزمون هوش وکسلر برای کودکان بود که ضریب پایایی وروایی آن به ترتیب 82/0 و 85/0 می باشد. تجزیه و تحلیل آماری یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان داد که برنامه حرکتی ریتمیک بر حافظه عددی مستقیم دانش آموزان کم توان ذهنی تأثیر مثبت دارد(047/0(p=، برنامه حرکتی ریتمیک بر حافظه عددی معکوس دانش آموزان کم توان ذهنی تأثیر مثبت دارد(001/0(p=، برنامه حرکتی ریتمیک بر حافظه عددی کل دانش آموزان کم توان ذهنی تأثیر مثبت دارد(046/0(p=. بر این اساس به مربیان و والدین کودکان کم توان ذهنی توصیه می شود به منظور بهبود حافظه جامعه مذکور از برنامه های حرکتی ریتمیک استفاده کنند.
مهدی حسن زاده فرشید طهماسبی
تحقیق حاضر با هدف تأثیر یادگیری مشاهده ای، تصویرسازی و ترکیبی بر اکتساب و یادداری مهارت شوت فوتبال انجام شد. جامعه آماری این پژوهش 800 دانش آموز پسر 13 تا 15 سال دوره راهنمایی(در اجرای مهارت شوت فوتبال مبتدی بودند) با توانایی تصویرسازی متوسط بودکه از این بین 45 نفر به عنوان نمونه تحقیق بصورت تصادفی در سه گروه 15 نفری یادگیری مشاهده ای، تصویرسازی و ترکیبی قرار گرفتند. ابزار و وسایل مورد استفاده در این تحقیق شامل پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه ارزیابی توانایی تصویرسازی حرکتی، آزمون شوت فوتبال ایفرد بود. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش های توصیفی و روش های استنباطی از جمله آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی و آزمون تی همبسته استفاده شد. هر سه گروه یادگیری مشاهده ای، تصویرسازی و ترکیبی، پیش آزمون، 6 جلسه اکتساب طی 2 هفته، آزمون یادداری فوری 48 ساعت بی تمرینی بعد از آخرین جلسه اکتساب و آزمون یادداری تأخیری یک هفته بی تمرینی بعد از آخرین جلسه اکتساب را گذراندند. نتایج نشان داد برای هر سه گروه یادگیری مشاهده ای، تصویرسازی و ترکیبی در مرحله اکتساب و یادداری مهارت شوت فوتبال یادگیری حاصل شد (p?.001)، همچنین گروه ترکیبی در مرحله اکتساب و آزمون یادداری فوری نسبت به سایر گروه ها (p?.003) و یادگیری مشاهده ای نسبت به تصویرسازی عملکرد بهتری داشتند (p?.001)، ولی در آزمون یادداری تأخیری تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده نگردید. این یافته ها پیشنهاد می کند که در مراحل اولیه یادگیری یک مهارت حرکتی نسبتاَ ساده، بسته و مجرد، راهبرد ترکیبی موثرتر از یادگیری مشاهده ای و تصویر سازی است.
بهنام مسعودیان خوزانی فرشته شهیدی شهیدی
رابطه بین فعالیت ورزشی و برخی از بیماریها نتیجه مستقیم تغییراتی است که در برخی شاخص های دستگاه ایمنی هنگام فعالیت و پس از آن اتفاق می افتد و ترکیب این تغییرات هر چند کوچک، از مقاومت ورزشکاران در مقابل ابتلا به بیماری می کاهد. هدف از انجام این تحقیق تاثیر فعالیت هوازی بیشینه صبح و عصر بر تغییرات cd4 و cd8 سرم در مردان جوان ورزشکار بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بود. به همین منظور از بین دانشجویان در دسترس 24 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه 12 نفره صبح و عصر تقسیم شدند. میانگین سن، وزن و قد آزمودنی ها به ترتیب گروه صبح (سن 99/0 ± 9/20سال، وزن 27/6 ± 35/67 کیلوگرم و قد 28/4 ± 4/180سانتی متر) و گروه عصر (سن63/0 ± 21، وزن 13/9 ± 13/67 و قد 18/5 ± 6/179) بود. زمان اجرای آزمون گروه صبح، ساعت 8-10 و زمان اجرای آزمون گروه عصر نیز ساعت 15-17 تعیین شد. در این تحقیق فعالیت هوازی بیشینه به وسیله آزمون بروس انجام شد. نمونه-گیری خونی بلافاصله قبل، بعد و دو ساعت پس از پروتکل بروس از آزمودنی ها بعمل آمد. در این تحقیق عوامل و متغیر های تأثیر گذار همچون دما، مکان، سن، جنسیت، وضعیت و تاریخچه سلامتی، زمان بندی خواب و میزان فعالیت 48 ساعت قبل از آزمون کنترل شد. به منظور تحلیل آماری از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها و از آزمون لوین برای بررسی همگنی واریانس ها استفاده شد. برای توصیف آماری داده ها از میانگین و انحراف معیار و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری و تحلیل کواریانس چند عاملی استفاده گردید. یافته های حاصل نشان داد که یک جلسه فعالیت هوازی بیشینه بدون در نظر گرفتن میزان تغییرات ers بر میزان cd4، cd8 و cd8/cd4 در مراحل قبل، بعد و 2 ساعت بعد از فعالیت در دو نوبت صبح و عصر در مردان جوان ورزشکار تاثیر گذار بوده است(001/0p?)، اما اختلاف معناداری بین دو نوبت صبح و عصر وجود نداشت. از طرفی یک جلسه فعالیت هوازی بیشینه با در نظر گرفتن میزان تغییرات ers بر میزان cd4، cd8 و cd8/cd4 در مراحل قبل، بعد و 2 ساعت بعد از فعالیت در دو نوبت صبح و عصر در مردان جوان ورزشکار تاثیر گذار نبوده است و همچنین اختلاف معناداری بین دو نوبت صبح و عصر وجود مشاهده نشد. نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معناداری در زمان اجرای یک فعالیت هوازی بیشینه صبح و عصر بر عملکرد سیستم ایمنی وجود ندارد.
مصطفی قاسمی فرد غلامرضا لطفی
تداخل زمینه ای، به تداخل کارکردی ناشی از تمرین کردن چند مهارت متفاوت در یک جلسه اطلاق می شود. اغلب تحقیقاتی که در زمینه تداخل زمینه ای انجام شده است، در محدوده های بالا یا پایین تداخل زمینه ای (تمرین قالبی و تصادفی)، بوده است، لذا هدف از این مطالعه، بررسی اثر افزایش تدریجی سطح تداخل زمینه ای بر اکتساب، یادداری و انتقال سه نوع سرویس والیبال بوده است. بدین منظور 48 دانش آموز پسر غیر مبتدی (سن، 04/1 ± 06/16 سال و قد، 5 ± 171 سانتی متر) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی دسته کوشش های زنجیره ای، تصادفی، افزایش تدریجی تداخل زمینه ای در طول جلسه (ترکیبی نوع اول) و افزایش تدریجی تداخل زمینه ای در طول برنامه (ترکیبی نوع دوم) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مرحله اکتساب، طی شش جلسه و در شش روز متوالی، 45 کوشش ( 15 کوشش برای هر تکلیف) را در هر جلسه بر طبق روش تمرینی خود در سه نوبت تمرینی انجام دادند. در انتهای جلسه ششم آزمون انتقال و 48 ساعت بعد آزمون یادداری به صورت قالبی و تصادفی به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس مرکب در یک طرح (جلسات تمرین)6 × (گروه)4 نشان داد که در مرحله اکتساب، چهار گروه تحقیق پیشرفت معنی داری داشته اند اما تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت معنی داری بین چهار گروه تمرینی در آزمون های یادداری و انتقال وجود نداشت. یافته های این تحقیق پیشنهاد می کند که آرایش های تمرینی دسته کوشش های زنجیره ای، تصادفی، ترکیبی نوع اول و ترکیبی نوع دوم می توانند برای یادگیری سه نوع سرویس والیبال مورد استفاده قرار گیرند.
محمد عباسی فرشید طهماسبی
چکیده هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی با سلامت روانی و مقایسه آن در پسران 15تا 17ساله ورزشکار و غیر ورزشکار می باشد. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار دبیرستانهای شهرستان امیدیه در سال تحصیلی 90-89 تشکیل دادند. بدین منظور 150 دانش آموز از ورزشکاران دوره متوسطه که در باشگاه های شهرستان امیدیه مشغول به فعالیت بودند به همراه 150 نفر دانش آموز غیر ورزشکار از نظر مدرسه محل تحصیل همتاسازی شده و به صورت تصادفی انتخاب و نمونه گروه غیر ورزشکار را تشکیل دادند. سلامت روانی شرکت کنندگان با استفاده ازپرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ و هیلر (1981) و وضعیت اقتصادی- اجتماعی نیز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل در سطح معناداری 05/0?p تحلیل شدند و نتایج به شرح زیر می باشد. بین درآمد ماهیانه خانواده وسلامت روانی پسران ورزشکارو غیر ورزشکار رابطه معنی داری وجود دارد (05/0? p). بین درآمد ماهیانه خانواده پسران ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0? p). بین سطح تحصیلات والدین وسلامت روانی پسران ورزشکار و غیرورزشکار رابطه معنی داری مشاهده نشد. بین تحصیلات والدین پسران ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0? p). بین سلامت روانی پسران ورزشکار وغیرورزشکار تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0? p). پژوهش حاضر با تایید رابطه بین درآمد ماهیانه خانواده و سلامت روانی در ورزشکاران و غیر ورزشکاران و همچنین تفاوت معنی داری که بین سلامت روانی ورزشکاران و غیر ورزشکاران وجود دارد می تواند راهگشای سیاستگزاریهای مناسب در زمینه ارائه برنامه های پیشگیرانه و برنامه های مرتبط با ارتقای سطح سلامت جامعه باشد.
مرضیه سلیمانی درچه غلامرضا لطفی
هدف اصلی از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک برنامه ادراکی-حرکتی منتخب بر اختلال یادگیری ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی دوره ابتدایی می باشد.تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جهت اجرای این پژوهش،30 کودک مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی در دوره ابتدایی و رده سنی 8 تا 11 سال (میانگین سنی6/9 سال)، از مراکز اختلال یادگیری شهر اصفهان به صورت داوطلبانه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و در دو گروه آزمایش(15n=) وکنترل(15n=) بصورت تصادفی گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش آزمون هوش تجدید نظر شده کودکان وکسلر، آزمون استاندارد شده ریاضی ایران کی مت و مقیاس حافظه عددی وکسلر بودند. پس از ارزیابی سلامت و سطح هوش و اجرای پیش آزمون، یکی از گروه ها که به طور تصادفی گروه آزمایش در نظر گرفته شد در جلسات برنامه ادراکی-حرکتی منتخب شرکت داده شدند. تمرینات در 24 جلسه یک ساعته (هفته ای سه جلسه) انجام شد. همچنین تمرینات بصورت گروهی و توسط محقق انجام شد. پس از آخرین روز تمرین، فرآیند ارزیابی های پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. تجزیه و تحلیل آماری یافته ها نشان داد که برنامه ادراکی_حرکتی منتخب بر حوزه مفاهیم اساسی یادگیری ریاضی(001/0p?)، حوزه کاربردی یادگیری ریاضی (001/0p?)، عملکرد کل یادگیری ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی (006/0p?) و کارکرد حافظه عددی (004/0p?) آنها، تاثیر مثبت معناداری دارد.
علی احمدی غلامرضا لطفی
پژوهش حاضر با هدف، تعیین اثر خودگفتاری انگیزشی آشکار و نهان بر اکتساب و یادگیری دقت سرویس تنیس روی میز و مقایسه آن در افراد مبتدی و ماهر انجام شد. از 240 نمونه در دسترس و داوطلبانه (دانش آموزان پسر سال های اول تا سوم دبیرستان، از دبیرستان های شهرستان ایجرود ]استان زنجان[) بر اساس نتایج پیش آزمون 60 نفر به عنوان آزمودنی (میانگین سنی 0/91±15/82 سال، میانگین قد 0/09±1/66 متر، میانگین وزن 9/03±56/8 کیلو گرم و میانگین شاخص توده بدنی 1/88±20/50) انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه مبتدی تجربی، ماهرتجربی، مبتدی گواه و ماهر گواه تقسیم بندی شدند. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه می باشد. مراحل میدانی پژوهش در دو مرحله (پس از آشنایی با تکلیف، گذراندن 3 جلسه تمرینی و تکمیل پرسشنامه در انتهای هر جلسه، آزمون انتقال بلافاصله پس از اتمام جلسه تمرین سوم، آزمون یادداری با فاصله 72 ساعت) به انجام رسید. در هر مرحله نیمی از آزمودنی های گروه های تجربی از خودگفتاری انگیزشی نهان و نیمی دیگر از خودگفتاری انگیزشی آشکار استفاده کردند. آزمودنی ها در هر دو گروه گواه نیز تنها به اجرای تکلیف مورد نظر در هر دو مرحله پرداختند. نتایج جلسه سوم به عنوان پس آزمون و نتایج آزمون های انتقال و یادداری منبع داده های آماری را تشکیل دادند. برای تعیین اثر متغیر های مستقل بر اکتساب و یادگیری و همچنین مقایسه افراد مبتدی و ماهر و مقایسه انواع خودگفتاری انگیزشی آشکار و نهان به ترتیب از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری، t نمونه های مستقل، t نمونه های وابسته و t نمونه های مستقل استفاده شد. درسطح معنی داری 0/05 نتایج نشان داد که، استفاده از خودگفتاری انگیزشی نهان بر خلاف خودگفتاری انگیزشی آشکار در هر دو گروه مبتدی و ماهر منجر به بهبود اکتساب و استفاده از هر دو خودگفتاری انگیزشی آشکار ونهان در هر دو گروه مبتدی و ماهر منجر به یادگیری (آزمون انتقال و یادداری) دقت سرویس تنیس روی میز شده است.0/05≥p یافته ها حاکی از این بود که، بین استفاده از خودگفتاری انگیزشی آشکار و نهان بر یادگیری دقت سرویس تنیس روی میز افراد مبتدی و اکتساب دقت سرویس تنیس روی میز ( مقایسه جلسات تمرین متناظر با هم) افراد ماهر هیچ تفاوتی وجود ندارد. اما خودگفتاری انگیزشی نهان نسبت به خودگفتاری انگیزشی آشکار در یادگیری دقت سرویس تنیس روی میز در افراد ماهر اندکی موثرتر واقع شد و خودگفتاری انگیزشی آشکار نیز تنها در جلسه تمرین دوم بر اکتساب افراد مبتدی نسبت به خودگفتاری انگیزشی نهان اندکی موثرتر واقع شد. همچنین در اثر استفاده از هر دو خودگفتاری انگیزشی آشکار و نهان در اکتساب و یادگیری دقت سرویس تنیس روی میز، افراد مبتدی نسبت به افراد ماهر پیشرفت سریعتر و بیشتری داشته اند.0/05≥p
علی اصغر رستگار علیرضا رمضانی
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر سه روش تمرینی پلایومتریک بر قدرت انفجاری دست و پای والیبالیستهای پسر نوجوان بود. این تحقیق به صورت نیمه تجربی با سه گروه تجربی و به روش میدانی انجام شد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی والیبالیستهای نوجوان و نمونه آماری شامل 36 نفر از والیبالیستهای نوجوان دو شهر خرمدره و هیدج (با میانگین سن 02/1±14/16 سال، قد 92/5±36/177 سانتی متر، وزن 148/8±91/67 کیلوگرم، bmi 08/2±55/21 کیلوگرم بر مترمربع و vo2max 92/4±36/54 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بود. آزمودنیها به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری (گروه تمرینی پایین تنه، بالاتنه و ترکیبی) تقسیم شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق سه روش تمرینی پلایومتریک پایین تنه، بالاتنه و ترکیبی و متغیرهای وابسته شامل پرش دفاع، پرش اسپک و پرتاب توپ مدیسن بال بودند. در ابتدا پیش آزمون متغیرهای وابسته از هر سه گروه به عمل آمد. سپس هر سه گروه تمرینات مربوط به خود را در 8 هفته ی 2 جلسه ای انجام دادند و در انتها پس آزمونها گرفته شد. داده های به دست آمده با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد: در هر سه متغیر اثر اصلی مرحله و تعامل گروه با مرحله معنی دار بود(05/0p?). در پرش دفاع و پرش اسپک بین عامل گروه اختلاف معنی دار مشاهده نشد. در پرتاب توپ مدیسن بال عامل گروه معنی دار بود(036/0p=) و نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از اختلاف معنی دار بین دو گروه بالاتنه و پایین تنه به نفع بالاتنه بود(043/0p=). بنابراین با توجه به پیشرفت خوب گروه ترکیبی در هر سه متغیر و نیاز همزمان والیبال بر قدرت انفجاری پایین تنه و بالاتنه روش تمرینی ترکیبی توصیه می شود.
سجاد پیرهادی فرشته شهیدی
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر یک دوره تمرین هوازی و مقاومتی زیر بیشینه بر لپتین سرم و ترکیب بدن پسران چاق 10 تا 12 سال شهرستان بروجرد انجام شد. در این پژوهش تعداد 30 نفر دانش¬آموز دارای اضافه وزن(25>شاخص توده بدن30>) از دبستان¬های¬ نور ودانش و آوای علم با میانگین سنی11/5±0/443سال، وزن64/10±9/8 کیلوگرم و قد152/4 ±6/70سانتیمتربه صورت داوطلبانه انتخاب شدند. در ابتدا نمونه¬گیری خون و اندازه¬گیری¬های لازم جهت تعیین سطوح اولیه لپتین سرم و میزان ترکیب بدن به عمل آمد. سپس آزمودنی¬ها به صورت تصادفی به 3 گروه 10 نفری تقسیم شدند و به مدت 12 جلسه به تمرینات هوازی و مقاومتی در گروه های جداگانه پرداختند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین نمونه خون و اندازه¬گیری برای بار دوم جهت تعیین سطوح لپتین و میزان ترکیب بدن انجام گرفت. نتایج با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمونt استودنت، تحلیل واریانس، آزمون توکی و ولش برای آزمون فرضیه¬ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.با توجه به یافته¬ها در گروه تمرین هوازی و گروه تمرین مقاومتی سطوح لپتین سرم و ترکیب بدن(whr,bmi و درصد چربی) تحت تاثیر تمرین کاهش معنادار داشت (p<0/05). از طرفی یافته¬ها نشان دهنده تاثیر تمرینات مقاومتی بر سطوح لپتین و whr به شکل معناداری بیش از تمرینات هوازی بود((p<0/05. با توجه به نتایج به نظر می¬رسد 12 جلسه تمرین هوازی و مقاومتی منجر به کاهش لپتین سرم و بهبود ترکیب بدن می¬گردد.از طرفی در این پژوهش نتایج نشان دهنده تاثیر بیشتر تمرین مقاومتی بر لپتین خون و فاکتورwhr می¬باشد.
مصطفی محمدپور غلامرضا لطفی
هدف از اجرای تحقیق حاضر مقایسه تمرین بدنی و ترکیب آن با سه نوع الگوی یادگیری مشاهدهای؛ مشاهده زنده اجرای الگویماهر، مشاهده ویدئویی اجرای الگویماهر و خودالگودهی بر اکتساب و یادگیری مهارت تیراندازیباکمان میباشد. به منظور دست یابی به اهداف تحقیق،40 دانشآموز پسر دوره راهنمایی شهر پیرانشهر(62/0±24/13 سال) به صورت داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت کردند. پس از آموزش مقدماتی شرکت کننده ها وارد مرحله پیش آزمون و سپس به مدت 3 هفته به صورت یک روز در میان 9 جلسه، به تمرین مهارت تیراندازی¬با¬کمان پرداختند. سه گروه مشاهده¬ای پس از مشاهده اجرا، و گروه تمرین بدنی بدون هیچ گونه مشاهده¬ای، تمرین تیراندازی انجام ¬دادند. جلسات تمرینی و آزمون¬ به ترتیب شامل 30 و 15 کوشش پرتاب تیر به سمت صفحه هدف تیراندازی¬باکمان بود. پس از اتمام جلسات اکتساب، آزمون انتقال و پس از 72 ساعت آزمون یادداری از آنها بعمل آمد. سپس نتایج بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور تعیین تفاوت معنی دار بین امتیازات گروه¬های تحقیق در مرحله اکتساب از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و جهت تعیین تفاوت امتیازات آزمون یاداری و انتقال در گروه های مختلف از آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج حاصل نشان دادند که بین این چهار گروه در مراحل اکتساب، یادداری و انتقال تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص شد که همه گروه ها پیشرفت یکسانی داشتند. در نتیجه استفاده از هر کدام از شیوه های الگودهی در آموزش مهارت حرکتی- ورزشی اثرگذار خواهد بود.
زهرا روزبهانی غلامرضا لطفی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر نوع تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یادگیری پرتاب دارت و مقایسه بین دانشجویان دختر و پسر جوان مبتدی بود. بدین منظور از بین دانشجویان دختر راست دست و مبتدی دانشگاه الزهرا و دانشجویان پسر راست دست و مبتدی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران با دامنه سنی 20 تا 24 سال و توانایی تصویرسازی متوسط بر اساس پرسشنامه تجدید نظر شده هال و مارتین (1997) و نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه تصویرسازی حرکتی ، 66 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس نمرات پیش آزمون (10 پرتاب دارت) در 6 گروه 11 نفری همگن (تصویرسازی فعال دختران، تصویرسازی فعال پسران، تصویرسازی غیر فعال دختران، تصویرسازی غیرفعال پسران، کنترل دختران و کنترل پسران) قرار گرفتند. شرکت کننده ها در گروه های تصویر سازی طی 6 جلسه و هر جلسه 20 پرتاب بدون تصویرسازی و 20 پرتاب همراه با تصویرسازی انجام دادند. گروه های تصویرسازی فعال، با لباس و کفش ورزشی در پشت خط پرتاب دارت و گروه های تصویرسازی غیر فعال، به صورت نشسته در یک اتاق، مهارت پرتاب دارت را تصویرسازی کردند. گروه بدون تصویرسازی کنترل فقط به اجرای20 پرتاب دارت پرداختند. دو روز پس از آخرین جلسه تمرین، آزمون یادداری بدون تصویرسازی (10 پرتاب دارت) و آزمون انتقال بدون تصویرسازی و با افزایش فاصله پرتاب (10 پرتاب دارت) انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده های مرحله اکتساب با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر یک طرفه و همچنین آزمون یادداری و انتقال با استفاده از تحلیل واریانس دو طرفه در سطح معنی داری 05/0p ? انجام شد. مطابق نتایج، اثر جلسات تمرین در مرحله اکتساب معنی دار می باشد. اما اثر تعامل جلسات تمرین درمرحله اکتساب با جنسیت، جلسات تمرین در مرحله اکتساب با نوع تصویرسازی و جلسات تمرین درمرحله اکتساب با جنسیت و نوع تصویرسازی معنی دار نمی باشد. همچنین در آزمون یادداری و انتقال اثر اصلی جنسیت معنی دار می باشد (001/0p ?). اما اثر اصلی نوع تصویرسازی و اثر تعامل جنسیت، با نوع تصویرسازی معنی دار نبوده است. با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از تصویرسازی ذهنی بدون توجه به نوع آن توصیه می شود.
اصغر محمودی امیرحسین براتی
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبک و تمرینات ثبات ناحیه مرکزی بر تعادل دانشجویان پسر تربیت بدنی بود. 40 دانشجوی پسر تربیت بدنی با میانگین سنی 32/1±95/20 سال و میانگین وزن 58/6±37/74 کیلوگرم و میانگین قد 49/6±69/174 سانتیمتر از نمونههای در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در چهار گروه نوروفیدبک واقعی (آموزش نوروفیدبک بر اساس امواج مغزی خود فرد)، گروه نوروفیدبک ساختگی (عدم ارایه فیدبکها بر اساس امواج مغزی خود فرد)، گروه ثبات ناحیه مرکزی (انجام تمرینات ثبات ناحیه مرکزی) و گروه کنترل (بدون انجام تمرین) تقسیم شدند (یکسوکور). 30 دقیقه آموزش نوروفیدبک شامل تقویت موج بتا و بازداری موج تتا در ناحیه o1 و o2 بود. همچنین گروه ثبات ناحیه مرکزی به مدت چهار هفته (هفتهای 3 جلسه) به انجام تمرینات ثبات ناحیه مرکزی پرداختند. از تمامی شرکت کنندگان پیش آزمون و پس آزمون اندازهگیری تعادل (ایستا، نیمه پویا و پویا) به عمل آمد. برای استخراج نتایج از آزمون تحلیل واریانس در اندازهگیریهای تکراری و تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05/0?p). نتایج تحلیل واریانس اندازهگیری تکراری نشان داد که آموزش نوروفیدبک و ثبات ناحیه مرکزی بر تعادل ایستا، نیمه پویا و پویا (بجز در جهت خلفی خارجی) تاثیر معناداری داشت (05/0?p). همچنین تحلیل کوواریانس نشان داد تاثیرگذاری تمرینات ثبات ناحیه مرکزی بر تعادل بیشتر از نوروفیدبک بود (05/0?p). نتایج پیشنهاد می کند که تمرینات ثبات ناحیه مرکزی و تمرین بازخورد عصبی می توانند تعادل دانشجویان پسر فعال را افزایش داده و اجرا را بهبود بخشند.
محسن شوشتری فرشته شهیدی
هدف این تحقیق مقایسه تاثیر تمرینات منتخب بر تعادل ایستا در دانش آموزان پسر پایه های اول تا سوم ابتدایی بود . به همین منظور 60 پسر از دبستان شاهد کوثر واقع در منطقه 19 تهران با دامنه ی سنی 7 الی 10 سال انتخاب و در چهار گروه : کنترل، دویدن رو به جلو، دویدن رو به عقب و دویدن به پهلو قرار گرفتند. لازم به ذکر است میانگین سنی، قد و وزن آزمودنیها به ترتیب 8/48 سال، 127/64 سانتی متر و 28/14 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق ابتدا یک پیش آزمون جهت اندازه گیری تعادل ایستا از آزمودنیها به عمل آمد. سپس آزمودنیها در سه گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه ( یک روز در میان ) و در هر جلسه مسافت 800 متر را در چهار مرحله 200 متری با زمانهای استراحتی 2 دقیقه ای طبق برنامه تدوینی گروه مربوطه دویدند و در نهایت مجدداً در یک پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری شامل آزمون ایستادن روی یک پا بوده است. جهت تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی استیودنت در گروههای وابسته به منظور مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون افراد هر گروه و آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای توزیع طبیعی و آزمون لوین برای همگنی واریانس ها و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی جهت مقایسه میانگین نمرات چهار گروه استفاده شد و نتایج زیر حاصل گردید (5 %= ∝) : بین گروه تمرین دویدن رو به جلو و گروه کنترل، گروه تمرین دویدن رو به عقب و گروه کنترل، گروه تمرین دویدن به پهلو و گروه کنترل از لحاظ تاثیر بر تعادل ایستا تفاوت معنی داری وجود ندارد و همچنین بین سه گروه تمرینی نیز از لحاظ تاثیر بر تعادل ایستا تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج کسب شده می توان عنوان کرد که تمرینات منتخب یا از لحاظ مدت زمان و نحوه اجرا و یا اساساً از لحاظ نوع تمرین، به گونه ای نبوده اند که بتوانند تعادل ایستای دانش آموزان 7 الی 10 ساله را تحت تاثیر قرار دهند.