نام پژوهشگر: کامیار صداقت

بررسی سبک بیان قصه اصحاب کهف در قرآن و کتب مقدس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی تهران 1388
  مریم تیموری   علی غضنفری

چکیده اصرار قرآن بر قصه گویی و قصه خوانی ، هر خواننده را به وجد و شگفتی و تأمل وا می دارد . داستان های قرآن به مخاطبان خود ، زندگی و جنبش و ایمان و اعتقاد و اراده و تکلیف می بخشد و او را به تماشای انسانهای ملکوتی فرا می خواند و زیبایی های وجودی آنان را می نمایاند . آنچه در بررسی قصه های قرآنی سخت توجه انسان را به خود جلب می نماید ، انسان شناسی ویژه ای است که در لا به لای محاورات قهرمانان این قصه ها و رفتارشان در مقابل حوادث به دست می آید و مشهود است و قصه اصحاب کهف یکی از این موارد می باشد . این پایان نامه مرکب از کلیات و پنج فصل و نتیجه است. در فصل اول به بحث لغوی پیرامون لغات کهف و رقیم پرداخته، موضع یهودیان و مسیحیان و مسلمانان را نسبت به داستان اصحاب کهف آورده و موضع مفسران مسلمان را نسبت به این داستان بیان کردیم و این که در تورات و انجیل اصلا چنین واقعه ای نیامده و فقط در روایات مسیحی این داستان آمده است. در فصل دوم اهداف قصه در قرآن و ویژگی های قصه اصحاب کهف در قرآن آمده است. در این فصل اشاره شده است که روش کلام خدای تعالی در بیان قصه ها این است که به نکات برجسته و مهمی که در ایفای غرض موثر است اکتفا می کند، و به جزئیات داستان نمی پردازد. چون قرآن کریم کتاب تاریخ و داستان سرایی نیست بلکه کتاب هدایت است و در قصه اصحاب کهف هم به نکاتی که در راستای هدایت انسان مفید بوده و درس عبرتی برای همه روزگاران باشد اشاره شده است. در فصل سوم به شرایط و زمینه های تاریخی وقوع این رخداد پرداخته شده است. این که وطن اصلی اصحاب کهف کجا بوده و به کدام غار پناه برده بودند. در این قسمت ارتباط اصحاب کهف با یهود را بررسی کرده و معلوم می کنیم که آن ها از چه طایفه ای بوده اند و چرا به کهف پناه بردند. در فصل چهارم به تحلیل داستان اصحاب کهف بر اساس قرآن اشاره کرده و وجوه اختلاف و اشتراک ادیان را در مورد جزئیات این داستان بیان می کنیم. در بین اهل کتاب آنچه برایشان مهم است این است که نام پادشاه وقت چه بوده، تعداد آن ها چند نفر بوده است و شغل آن ها چه بوده، اسم سگ آن ها چه بوده و ... در صورتی که قرآن کریم به این مسائل نپرداخته، چون کتاب تاریخ نیست تا همچون تاریخ نگاران از رویدادهای تاریخی سخن بگوید، بلکه کتاب ارشاد و هدایت است. در فصل پنجم حکمت بر انگیختن اصحاب کهف بررسی شده و به عکس العمل مشرکان و موحدان بعد از وقوع حادثه اشاره شده است و در یک جمع بندی می توان گفت که وقوع حادثه اصحاب کهف قطعی بوده و ادیان در مورد کلیت حادثه متفق هستند و باید دانست که خوابیدن آن جوانان در غار حکمت و مصلحتی در بر داشته و برانگیخته شدن آن ها نیز با مصلحت دیگری همراه بوده است. هدف نهایی از برانگیختن آن جوانان از خواب، اثبات حقیقت رستاخیز و نشان دادن قدرت خداوند در زنده کردن مردگان بود.