نام پژوهشگر: علی محمد شاه سنی
فاطمه شیوایی علی محمد شاه سنی
آداب و رسوم و آیین های کهن هر ملّت و سرزمینی هویّت آن ملّت و سرزمین را می سازند. شناخت این آداب و رسوم و آیین های کهن ایرانی و دریافت پیوند آن با آداب و رسوم امروزی ما را در شناسایی بهتر و بیشتر آیین ، فرهنگ و آداب و رسوم گذشته های دور یاری می رساند. غزلیّات سعدی یکی از ارزشمندترین آثار به جای مانده نزد ایرانیان است که بسیاری از آداب و رسوم و آیین های کهن ایرانی را باز می نماید. آداب و رسومی که سینه به سینه و نسل به نسل حفظ شده و سرانجام با تغییراتی به دست ما رسیده است. بنیان این پژوهش، یافتن آداب و رسوم و آیین کهن ایرانی در غزلیات سعدی است. این پایان نامه با هدف رویکرد به آداب و رسوم و آیین های کهن ایرانی و باز شناساندن این آداب و رسوم به دیگر فرهنگ ها براساس روش کتابخانه ای و توصیفی در چهار فصل تدوین شده است. فصل اول به کلیاتی چون بیان مسأله، اهداف، پرسش ها ، پیشینه ی تحقیق می پردازد.در فصل دوم جنبه های مختلف زندگی و غزل سعدی مورد بررسی قرار گرفته و در فصل سوم به بررسی آداب و رسوم در غزلیّات پرداخته و در انتها نتیجه گیری شده است. واژگان کلیدی: آداب و فرهنگ، ایران باستان، سعدی، غزلیّات سعدی، اسطوره.
فرزاد سعیدی پور علی محمد شاه سنی
دیوان سعدی اوج غزل عاشقانه است.باید توجه داشت که در قرن هفتم،عرفان رواج کامل یافته و کمتر شاعری بود که به عرفان گوشه ی چشمی نداشته باشد،این امر در مورد سعدی هم صادق است.اما به طور کلی ،غزل سعدی بر خلاف نظر بزرگانی چون سعید حمیدیان ،که غزل سعدی را دیوان سعدی اوج غزل عاشقانه است.باید توجه داشت که در قرن هفتم،عرفان رواج کامل یافته و کمتر شاعری بود که به عرفان گوشه ی چشمی نداشته باشد،این امر در مورد سعدی هم صادق است.اما به طور کلی ،غزل سعدی بر خلاف نظر بزرگانی چون سعید حمیدیان ،که غزل سعدی عارفانه می پندارند،عاشقانه است نه عارفانه.و همچنین به قول سیروس شمیسا،می توان گفت که عمدتا نه عاشقانه ی صرف است ونه عارفانه ی محض.(سبک شناسی نظم،216) معشوق او مقام والایی دارد که گاهی به معبود عرفانی نزدیک می شود اما در مجموع ،معشوق زمینی است.معشوقش هم مونث است و هم مذکر که در ادامه ی سنت شعری قرون پیشین است.اما با معشوق رودکی و فرخی و... بسیار متفاوت است.سعدی تربیت شده ی دوره ی قبل از استیلای مغول است ،در شعر او همان نشاط و سر زندگی شعر کهن وجود دارد و از وصال هم سخن می گوید که البته بعد از او به انحطاط می رود و شاید یکی از تفاوت های او با حافظ این است که غزل سعدی ،ادامه ی منطقی سنت تغزل و غزل در معنای حقیقی و اصلی خود و غزل پیش ازاو است ،یعنی اساسا مشتمل بر مطالب لطیف عاشقانه است که احیانا قابل حمل به مضامین عارفانه هم هست یا در خلال آن گاهی از مطالب دیگر سخن گفته است. مختصر آن که باید غزل سعدی را نمونه ی کامل عیار غزل فارسی محسوب داشت.معمولا وقتی از غزل سخن می گوییم،غزل سعدی را هم به ذهن می آوریم و در حقیقت غزل او معیار غزل فارسی است و غزل های پس و پیش از او،همه را می توان با غزل او(ویا حافظ) سنجید. غزل سعدی از نظر فکری ،شعری است کاملا غنایی و عاشقانه.بسیاری از سنن شعری در سعدی تثبیت می شود :شب فراق ،طولانی و یار مهر گسل است،او پیمان شکسته است اما عاشق هنوز به او وفادار است.او در جایگاهی است که نمی توان به جان او قسم خورد.بساط چهره ی عاشق برسر کوی اوست. عاشق در دو حال متضاد امید(به سبب خیال وصل) و بی صبری(به سبب بلای عشق)به سر می برد.خم موی معشوق جایگاه دل هاست.شاعر از ضعف ،طاقت آه ندارد اما ممکن است خلایق گمان کنند که او به سبب خرسندی آه نمی کشد.معشوق هم که،در دوره های قبل –سامانیان- با عاشق و یا همان شاعر،رابطه ی مالک و مملوکی داشت و نافرمانی از مالک جرم بود و شاعران این دوره به علت رفاه و آسایش ،از وصال و کام یابی سخن می گفتند که این البته از ویژگی های سبک خراسانی محسوب می شود. تغزلات هم با وصف زیبایی ها آغاز و عشقی که بیان می شد،عشقی ساده و بی پیرایه و مادی بود.معشوق دست یافتنی بود و در مرتبه ای پایین تر از عاشق قرار می گرفت.در این دوره ،از هجران و فراق خبری نیست و سوزو گداز عاشقی را نمی بینیم.اما ناگفته نماند که در غزل همین دوره هم که البته اندک است، نمونه هایی داریم و جالب است که مانند دوره های بعدی ،معشوق بی وفاست. اما در غزل سعدی ما شاهد آن هستیم که عاشق همیشه در مرتبه ای پایین تر از معشوق قرار دارد و تسلیم محض اوست.هرچه وی می خواهد و فرمان می دهد و حکم می کند ،همان می شود.عاشق از خود هیچ اختیاری ندارد.معشوق این دوره با معشوقکان گذشته فرقی دارد و آن این است که او دیگر کنیز نیست و دست یابی به او اگرچه ممکن ولی صعب است.معشوق سعدی نه چندان دور از دسترس است و نه خیلی زمینی و آسان یاب که راحت در دسترس قرار گیرد. سعدی اگرچه درد آشنا راه عشق و جهان دیده است اما روحیه ی او جوان و سرزنده باقی مانده است. وی نه تنها به رموز عاشقی واقف بلکه خود نیز تجربه ی عشق ورزی را پشت سر گذاشته بود و به همین سبب در شعر او سرزندگی و حال ویژه ای را شاهدیم. آتشکده است باطن سعدی زشور عشق سوزی که در دل است در اشعار بنگرید
لیلا عباسی یدالله شکری
پژوهش حاضر، به بررسی آیین های شادمانی در شاهنامه فردوسی می پردازد. هدف ما در این پایان نامه، آشنایی خواننده با آیین های شادمانی در شاهنامه و نحوه بکارگیری فردوسی از این عناصر (شادمانی) در اشعارش می باشد. بدین منظور پس از طرح مباحث نظری در زمینه تعریف جشن، اهمیّت آن در ایران باستان و تقسیم بندی آن، آیین های شادمانی در شاهنامه فردوسی را به سه دسته آیین ها و جشن های ملّی(جشن های دوازده گانه، نوروز،یلدا،سده و چهارشنبه سوری)، آیین ها و جشن های اجتماعی ، خانوادگی(ازدواج و تولّد) و آیین ها و جشن های حکومتی(بر تخت نشینی و بزم های شاهانه و پهلوانی) تقسیم کرده ، میزان کاربرد هر یک از این عناصر را در اشعار فردوسی بررسی کرده ایم. در این تحلیل ها آنچه بیشتر از هر چیز در شاهنامه فردوسی نمود داشته است، به کارگیری عنصر شادمانی است. این پایان نامه در پنج فصل تدوین شده است؛فصل اوّل به کلّیاتی چون بیان مسأله،اهداف پژوهش، پرسش های تحقیق، پیشینه تحقیق و روش تحقیق می پردازد، در فصل دوّم مبانی نظری تحقیق چون تعریف جشن، اهمیت آن در ایران باستان، تقسیم بندی آن و معرّفی جشن ها و آیین ها می باشد،در فصل سوّم به زندگی شاعرو سبک وی در شاهنامه پرداخته شده است، در فصل چهارم آیین های شادمانی در شاهنامه بررسی شده است و در نهایت در فصل پنجم حاصل سخن آمده است. در این پژوهش خواننده با بخشی اشاره های موجود در شاهنامه و نحوه کاربرد فردوسی از این عناصر در شاهنامه اش آشنا می گردد.
روجا هدایتی تلوکی حسن اکبری بیرق
سابقه ی پیدایش علم بلاغت به اواخر قرن اول هجری، و تلاش های متکلمان عرب برای اثبات اعجاز قرآن، باز می گردد. سال ها بعد، دانشمندان ایرانی با ترجمه ی آثار آنان، این علم و در نتیجه معانی را که جزئی از بلاغت می باشد، به زبان فارسی وارد نمودند و قواعد آن را تا حدود زیادی با زبان فارسی تطبیق دادند. آن ها با وجود اقرار به جدایی کامل معانی از علوم دیگری همچون نحو، منطق، فلسفه، اصول و... نتوانستند به هدف خود نزدیک شوند و در نتیجه معانی فارسی وام دار اصول زبان عربی و علومی شد که طبیعتاً به اندازه ی کافی قادر به نشان دادن ویژگی های زیبایی شناختی متن فارسی نیستند. در این پایان نامه، سعی بر آن شده است تا علوم بلاغی را در جهان عرب، یونان و روم و ایران در سال های آغازین شکل گیری، مورد بررسی قرار دهیم. این کار از آن جهت است که به احتمال بسیار زیاد به دلیل وجود ارتباطات فراوان میان آن ملت ها، اشتراکاتی در مبانی ابتدایی داشته باشند و یا از یکدیگر تأثیر پذیرفته باشند. بررسی این مسأله از آن جهت اهمیت دارد که بتوانیم از این طریق معایب و کاستی های علم معانی سنتی را که در اکثر کتاب ها تکرار شده و منطبق با اصول زیبایی شناختی زبان فارسی نیستند، بهتر بررسی کنیم. پس از آن تلاش کرده ایم با نگاهی به نظریه های ادبی مختلف در جهان غرب، راهکارهایی که بتوان آن ها را در زبان فارسی نیز استفاده کرد، برای کارآمدتر کردن این علم پیشنهاد کنیم.
زهرا صابری جوبنی ناصر رحیمی
این پایان نامه به بررسی بدیع در شعر سعدی یعنی بوستان و غزل ها و قصاید او می پردازد.بدیع در لغت به معنی امر تازه و نو است و در اصطلاح آرایش سخن فصیح و بلیغ را گویند.قدما آن را علم آرایش بیرونی کلام می دانستند. بهره گیری سعدی از این صنایع مانند دیگر جنبه های شاعریش به شیوه ی سبک کلی او یعنی سهل و ممتنع است. این صنایع در شعر او نه تنها متکلفانه نیستند و خود را بر شعر سعدی تحمیل ننموده و آن را گرانبار نکرده اند بلکه چنان ماهرانه در بافت کلام او حل شده اند که تشخیص دادن آنها گاهی واقعاً دشوار است و برای استخراج صنایع از اشعار او گاه باید دقت و تأمل بیشتری کرد و اشعار را بارها و بارها مطالعه نمود.از جمله پرکاربردترین صنایع در اشعار سعدی در حیطه ی بدیع لفظی می توان از جناس، موازنه، تکرار و در حیطه ی بدیع معنوی از تمثیل، مراعات نظیر، تضاد، تجاهل العارف و ایهام نام برد.
علی ششتمدی عبدالله حسن زاده میرعلی
روایت داستان دارای ساختاری است که در واقع اساسی ترین رکن و اسکلت آن را تشکیل می دهد. در واقع روایت داستان عصاره آن است که به آن زیبایی هنری می بخشد. «ساخت شناسی روایی» روشی خاص از تحلیل و نقد داستان با این زاویه دید است. ادبیات مقاومت که بخش عظیمی از آن را «داستان» تشکیل می دهد، به دلیل ظرفیت جهانی شدن لازم است با این چنین نگاهی تحلیل شود. این تحلیل می تواند باعث شود داستان های مقاومت تأثیرات مقاومت و پایداری منطقه ای و ارزش های حاصل آن را به در سرتاسر دنیا گسترش دهد. داستان های مقاومت ایران تقریباً از کلیشه ای مشابه در ساختمان روایت خود پیروی می کنند. در داستان «باغ بلور» شرح زندگی خانواده های آسیب دیده از جنگ روایت می شود و ارزش های دفاع مقدس با معجزات داستان تثبیت می شود، در «طوفانی دیگر در راه است» روایت تکامل انسانی با پست ترین بیماری های روانی در محیط دینی و اوج یافتن آنها با قرار گرفتن در جبهه مقدس جنگ هشت ساله، نقل می شود، داستان «من قاتل پسرتان هستم» حماسه های پنهان اما عظیم را در دفاع مقدس تصویر می کند که در آن جهاد اصغر و جهاد اکبر با هم تلفیق می شوند و عذاب وجدانی دائمی برای قهرمان حماسه ای تلخ به وجود می آید. بیوتن روایتی پست مدرن اما دارای نتیجه و ارزش از آسیب های بعد از جنگ و تقابل با دنیای مدرن ارائه می دهد و سیری دیگر برای تکامل انسان تعریف می کند. کتاب «دا» هم که در واقع رمان نیست اما ظرفیت تبدیل شدن به داستان های بسیاری را دارد.اما روایت جنگ نیازمند کشف ساختاری مناسب تر برای گسترش تأثیر خود دارد.
زهرا عرب عامری علی محمد شاه سنی
در این پژوهش، سعی بر آن است تا به بررسی توصیفی شخصیت هایی که داستان های هفت پیکر را تشکیل داده است، بپردازیم. پرداختن به این امر، مطالعه این کتاب را بسی سهل تر می سازد و این امکان را به وجود می آورد که شخصیت های این کتاب را با سایر شخصیت های شاعرانه و داستانی ادبیات فارسی مقایسه کنیم. بدین منظور به معرفی فرهنگ و شیوه های فرهنگ نویسی پرداخته و با شناخت نظامی و احوال و آثار او به نحوه ی به کارگیری این اسامی از جانب نظامی روی آورده ایم. شخصیت محوری در این کتاب، بهرام گور است و سایر شخصیت ها حول این فرد درحرکتند. همچنین شخصیت های هفت پیکر یا تاریخی و واقعی اند یا افسانه ای و زاده ی تخیل نظامی است. واژگان کلیدی: هفت پیکر، نظامی، بهرام گور، شخصیت
فهیمه حسنیان مجتبی دماوندی
روییدنی ها همواره سهم بزرگی در ابعاد گوناگون حیات بشری داشته اند؛که از جمله ی آن ها تجلّی تصاویر نباتی در ادبیات ملل بوده است. از آن جا که ادبیات فارسی نیز از این تأثیر به دور نمانده است در این پژوهش به بررسی جایگاه روییدنی ها در یکی از بزرگ ترین آثار ادب فارسی،شاهنامه ی فردوسی،پرداخته ایم. این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اوّل به کلّیاتی درباره ی پژوهش اختصاص یافته است. فصل دوم؛ مقدمات نظری تحقیق را در بر گرفته،پیشینه ی رستنی ها را در اقوام و ادیان از جهات گوناگون بررسی می کندوبه طورخاص آن را درروایات ایرانی مو-4- منابع و مراجع رد توجه قرار می دهد.در فصل سوم؛روش به کار گرفته شده در این پژوهش وبرخی یافته های آن شرح داده می شود.فصل چهارم که تنه ی اصلی تحقیق است،شامل بررسی جایگاه روییدنی ها در شاهنامه ی فردوسی از جهات گوناگون است.در فصل آخر نیز نتیجه گیری بحث و ضمایم مربوط به موضوع پژوهش ارایه شده است. بر اساس یافته های این تحقیق،مصادیق نباتی به میزان قابل توجهی درشعرفردوسی به کاررفته است.کاربرداین مصادیق دورویه دارد؛رویه ی اول به کارگیری واژگان نباتی درحدّ سخن معمول است؛امّادر رویه ی دوم،باوجوداین که فردوسی قصد پیرایه پردازی نداشته،ازروییدنی هادرساختن تصاویرزیبای شاعرانه بهره گرفته است.
سحر بهلولی حسن اکبری بیرق
یکی از شاخه های نقد در ادبیات، ادبیات تطبیقی است که به بررسی و مقایسه ی آثار نویسندگان از کشورهای مختلف و با زبان های مختلف می پردازد. پژوهش مذکور در حوزه ی ادبیات تطبیقی و بین ادبیات فارسی، انگلیسی و عربی جای دارد. در این بررسی تطبیقی تلاش بر این است که افق های مشترک اندیشه و زبان سه شاعر زن از سه فرهنگ و زبان متفاوت - فروغ فرخزاد از ایران، غاده السّمان از حوزه ی ادبیات عرب و امیلی دیکنسون از ادبیات انگلیسی - کشف، تبیین و تحلیل شود و وجوه اشتراک و افتراق هنر و تفکر ایشان بررسی گردد؛ چراکه همسانی های فراوانی در حوزه ی تفکر و اندیشه، هستی-شناسی، انسان شناسی، سیاست و اجتماع میان این سه شاعر وجود دارد. این سه شاعر زن در اشعار خود مشترکات و مفترقات بسیاری با یکدیگر دارند. زندگی آنها، شرایط جامعه و علایق و استعدادهای هر یک، در این وجوه اشتراک و افتراق تأثیر بسزایی داشته است. این وجوه و نیز جرأت و جسارت آنها در آوردن مضامین نو که سبب ایجاد سبکی مختصّ هر یک بود، سبب شد بررسی دقیق تری درباره ی این سه شاعر صورت پذیرد. برای این منظور، پس از کلیاتی درباره ی ادبیات و نقد تطبیقی و بررسی زندگی، آثار و نیز درونمایه ها و مضامین شعری فروغ فرخزاد، امیلی دیکنسون و غاده السّمان، به بررسی تطبیقی اندیشه و شعر این سه شاعر پرداخته ایم و مضامینی همچون عشق، مرگ، گناه، خدا، ایمان و مذهب، امید و ناامیدی، پوچ گرایی، تنهایی، زوال ارزش ها، اسطوره ها، فمنیسم و زنانگی و همچنین ویژگی های شعری همچون سمبولیسم و واژگان شعری این سه شاعر زن مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار گرفت.
اسمعیل لطفی علی محمد شاه سنی
یکی از کسانی که در مطالعه ی قصّه ها روشی جدای از بقیه در پیش گرفت ولادیمیر پراب (1970- 1895) فولکلور شناس روسی بود. او معتقد بود که در طبقه بندی قصّه ها باید آن ها را دقیقاً مطالعه کرد، سپس با توجه به عناصری که از خود موضوع مورد مطالعه استخراج می کنیم، به بررسی آن بپردازیم، نه این که از بیرون بر موضوع تحمیل کنیم. دیدگاه دیگر او این بود که در مطالعه ی قصّه ها باید از روش های سایر علوم تجربی- که کاربردی، دقیق و قابلیت تکرار دارند- استفاده کنیم. بر اساس همین دیدگاه وی پس از مطالعه ی صد مورد از قصّه های پریان روسی و مقایسه ی آن ها با یکدیگر به این نتیجه رسید که قصّه ها با همه ی تنوّع و دگرکونی که در شخصیت ها ،مضمون و انگیزش ها دارند، کار قهرمانان آن ها ثابت است، وی کار بازیگران را کارکرد نامید و کارکرد را اعمال شخصیت ها از جهت نقشی که در سیر تکامل قصّه دارند، تعریف کرد و در بررسی های خود به این نتیجه رسید که: الف: اجزای ثابت همه ی قصّه ها کارکردهای قصّه ها هستند. ب: توالی کارکردها در قصّه ها همیشه ثابت است. ج: تعداد کارکردها در همه ی قصّه ها محدود هستند و تعداد آن ها تنها سی و یک کارکرد می باشد. هر چند که شیوه ی پراب در بررسی قصّه ها روشی تک بعدی و مکانیکی است، و وی تحت تأثیر سوسور زبان - شناس سوئیسی بیشتر به فرم و قالب اثر توجّه نمود، و مضمون و محتوا و جنبه های اجتماعی – تاریخی در خلق اثر را در درجه ی دوم اهمیّت، قرارداد. در روسیه ی آن زمان کار او چندان مورد توجّه قرار نگرفت. امّا روش او _ که پایه گذاران واقعی آن کسانی چون نیکفوروف و بدیه بودند- با ترجمه ی اثرش به نام ریخت شناسی قصّه های پریان روسی، به زبان انگلیسی سی سال بعد از انتشار در روسیه تحوّلی بزرگ در بررسی قصّه ها بوجود آورد. بسیاری از منتقدان و مردم شناسان در بررسی آثار ادب عامیانه و کلاسیک از روش وی پیروی کردند و در نقد تحلیل و تکامل شیوه ی او کارهای با ارزشی انجام دادند. در ادب فارسی هم بسیاری از محقّقان ادبیات عامه و کلاسیک از روش وی در بررسی قصّه ها و حکایت ها بهره برده اند. کسانی که شیوه ی پراب را دنبال کردند، شامل لوی استراوس است، که با نقد و بررسی شیوه ی وی و استفاده از آن در تجزیه و تحلیل اسطوره ها آن را تکامل بخشید و همچنین آلن دانداس، برمون و تودوروف هر کدام در تکامل این روش کارهای با ارزشی انجام داد ه اند. در این نوشته هم کوشش شده است که پنجاه قصّه ی متنوع از هزار و یک شب شامل قصّه های پریان، حیوانات، دینی، تاریخی و سایر گونه ها به شیوه ی پراب مورد بررسی ریخت شناسی قرار گیرد.
مرتضی قاسمی علی محمد شاه سنی
ساخت گرایی تکوینی شاخه ای از جامعه شناسی ادبیات است که لوسین گلدمن بر اساس نظریات گئورگ لوکاچ، مارکس، هگل و ژان پیاژه بنا نهاد. این نظریه در ایران با کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان اثر جمشید مصباحی پور معرفی شد و سپس با ترجمه های محمدجعفر پوینده رواج و گسترش یافت. این رساله می کوشد از همین منظر، رمان های احمد محمود را بررسی نماید. بدین منظور نوشته ی حاضر به پنج فصل تقسیم شده است: فصل نخست به مقدمه و کلیاتی چون مسئله، پیشینه، هدف و ضرورت تحقیق اختصاص یافته است. فصل دوم مبانی نظری تحقیق را در بر می گیرد. در این فصل پس از بررسی جامعه شناسی ادبیات در غرب و جامعه شناسی ادبیات در ایران به ساخت گرایی تکوینی و مفاهیم بنیادین آن از قبیل جهان بینی، کلیت، تحلیل درونی و تحلیل بیرونی متن پرداخته شده است. فصل سوم به شرح زندگی احمد محمود و مرور آثار وی می پردازد. هدف از این فصل آشنایی با زندگی نویسنده و ارتباط آن با متنِ رمان ها و همچنین بینامتنیت در رمان ها و داستان های کوتاهِ وی و روند تغییر سبک و نگرش او در طی زمان بوده است. در فصل چهارم رمان های احمد محمود به ترتیب توالی تاریخی نقد و تحلیل شده است. در این قسمت خواننده با تحلیل درونی رمان و ارتباط آن با وقایع بیرونیِ جامعه آشنا می شود و شاهد تأثیر کودتای بیست و هشت مرداد در همسایه ها، اعدام افسران حزب توده در داستان یک شهر، هجوم عراق به ایران و آغاز جنگ تحمیلی در زمین سوخته، حکومت دیکتاتوری در آدم زنده، پیروزی انقلاب اسلامی در مدار صفر درجه و ترکیب خرافات با مذهب و تأثیر آن در ساختار اجتماعی ایران در درخت انجیر معابد خواهد بود. فصل پنجم حاوی جمع بندیِ مباحث و نتیجه گیری است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد دو رمان زمین سوخته و داستان یک شهر به دلیل نقص های آشکاری مانند ضعف فضاسازی، عدم پرداخت درست شخصیت ها و نبود یکدستی و انسجام در زمره آثار ضعیف و رمان های همسایه-ها، مدار صفر درجه و درخت انجیر معابد به دلیل غنای محتوایی، انسجام متن و رعایت عناصر داستان یادگارهای درخشان این نویسنده ی بزرگ هستند.
مریم ملا محمدی علی محمد شاه سنی
روایت پردازی (narration/ (narrative، امروزه یکی ازعناصر اصلی وبنیادین داستان نویسی به شمارمی آید،به طوری که بدون توجه به این عنصرحیاتی، اصولا داستانی شکل نمی گیرد.درباره ی روایت به طور کلی کتاب ها ومقاله های فراوانی نگاشته شده ومی شود؛ امابا این وجود درزمینه ی روایت پردازی دررمان های جنگ (دفاع مقدس)، متأسفانه تاکنون کارچندان قابل توجهی صورت نگرفته وهمین مسأله باعث شد تا روایت در رمان جنگ را به عنوان موضوع پژوهش خود برگزیده وآن را مورد بررسی قراردهیم.بدین منظور رمان های زمین سوخته ی احمد محمود،هلال پنهان اثر علی اصغرشیرزادی وگنجشک هابهشت رامی فهمند نوشته ی حسن بنی عامری را به عنوان سه اثرشاخص در حوزه ی ادبیات جنگ (دفاع مقدس) انتخاب کرده ونوع روایت وجریان های ادبی موجود درآنها وهمچنین تأثیر این جریان ها برشیوه ی روایت پردازی این سه رمان را مورد بررسی وتحلیل قراردادیم.شیوه ی کارما نیز بدین صورت بود که ابتدا در فصل دوم به تعریف روایت و ویژگی های کلی آن پرداخته وسپس با استفاده از نظرات نظریه پردازان بزرگی چون ولادیمیر پراپ،ژرارد ژنت،کلود برمون، ای.جی.گریماس، مایکل.جی.تولان،رولان بارت و...روایت را ازنظر شکل وساختار تحلیل کرده ودر مرحله ی بعد با توجه به این نظریات، الگو های روایی موجود در رمان های یادشده را مورد نقد وبررسی قراردادیم. دراین رساله،علاوه برموارد یادشده،سعی کردیم تانوع جریان های ادبی موجود در این سه اثر ونیز تأثیر آن برشیوه ی روایت پردازی آنها را تحلیل وبررسی کرده وهمچنین چگونگی ومیزان این تأثیرگذاری وتأثیر پذیری را مورد نقد وارزیابی قرار دهیم. درپایان به این نتیجه رسیدیم که نوع جریان ادبی موجود در هریک از این سه رمان با شیوه ی روایت پردازی در آن ارتباط مستقیم وتنگاتنگی دارد؛به عنوان نمونه جریان ادبی رئالیسم در رمان زمین سوخته باعث ایجاد روایتی کاملا رئالیستی و واقع گرایانه در این اثرشده ویا جریان پست مدرنیسم بر نوع الگوی روایی موجود در رمان گنجشک ها بهشت را می فهمند، تأثیرآشکار وقابل توجهی برجای گذاشته وروایتی نسبتا پسامدرنیستی را در این اثرخلق کرده که این موضوع نشان دهنده ی تأثیرپذیری نویسندگان حوزه ی ادبیات جنگ از جریان های نوین ادبی می باشد.
سمانه یوسفی علی محمد شاه سنی
چکیده شناخت اساطیر و دریافت پیوند تنگاتنگ آن با حماسه، بازجست هویت و درنتیجه آشنایی هر چه بهتر و بیشتر با فرهنگ و اعتقادات گذشتگان، برای هر ملتی که دوستدار خویش است مهم و گاه ضروری می نماید. هویت ما ایرانیان نیز که به اقوامی به نام هند و آریایی باز می گردد، اشتراکاتی را در زبان این دو قوم (ودا و اوستا) و در دین و اسطوره های هر یک (ایزدان و پهلوانان) به یادگار گذاشته است که نه تنها خاستگاه یگانه و در نتیجه هویت این افراد را آشکار می سازد بلکه روابط دیرین و پر سابقه ی این دو مرز و بوم آشنا با یکدیگر را نشان می دهد، روابطی که در طول تاریخ میراث با ارزش و گرانقدری را رقم زده است که ما را بر آن می دارد که آن چه در بردارنده ی این روابط و در پی آن این میراث است را ارج نهیم و به آن بپردازیم. «رساله ی پهلوی گزارش شترنج و نهش نیواردشیر» یکی از ارزشمندترین آثاری است که به زبان فارسی میانه از دوران امپراتوری ساسانی باقی مانده است و نه تنها روابط دیرین این دو سرزمین را آن هم به صورت مکتوب بیان می دارد بلکه آگاهی مناسبی درباره ی آداب و رسوم، آیین و فرهنگ کهن ایرانی از اواخر دوره ی باستان در اختیار ما قرار می گذارد. رساله-ای که از جهات گوناگون زبانی، ادبی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی و نظامی شایان توجه است. تلاش این پژوهش نامه، معرفی و تحلیل رساله ی پهلوی از دیدگاه های مختلف نام برده و سنجش آن با سروده ی دانای توس به عنوان گنجینه ای از اساطیر کهن ایرانی است. گنجینه-ای که به گونه ی رمزی و نمادین و گاه آشکار جلوه ای از روایات شفاهی و مکتوب ایران پیش از اسلام است. و اکنون در مقام سنجش با این اثر پهلوی درآمده است. هدف از تدوین این پژوهش، احیای میراث کهن ایران، بیان رابطه این دو مرز و بوم خویشاوند (ایران و هند) و بازشناساندن فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه ی این سرزمین است که بر اساس روش کتابخانه ای – توصیفی گردآوری شده است. فصل اول به کلیاتی چون؛ اهداف، پرسش ها و پیشینه ی تحقیق می پردازد و فصل دوم نگاهی به برخی از اسطوره های مشترک و روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و هند می شود. فصل سوم شامل متن پهلوی رساله، آوانویسی (به شیوه ی مکنزی) و ترجمه ی آن است. فصل چهارم، تحلیل رساله از زوایای مختلف و سنجش آن با شاهنامه ی فردوسی و بررسی نکات دیگری است که از رساله برمی آید و فصل پنجم به نتیجه گیری این پژوهش مختص می شود. واژگان کلیدی: رساله ی گزارش شترنج، ایران، هند، شاهنامه، زبان پهلوی
مرضیه دشت بش علی محمد شاه سنی
چکیده با ورق زدن دواوین شاعران و نویسندگان برجسته و بزرگ ایرانی به کمتر کسی برمی خوریم که درآثارشاناز به کار بردن اصطلاحات علمی دوران خود همچون نجوم، طب، اخلاق، کلام، موسیقیو...بی نصیب مانده باشند. از آن جایی که ادبیات آینه ی باورها و اندیشه های یک قوم یا یک ملّتاست، شاعران و نویسندگان اندیشمند اغلب دانش های زمان و آزمودگی های علمی روزگار خود را درآثارشان منعکس می-کنند و آثار آن ها بستری آماده و مستعد و مدخلی مطمئن برای طرح نظر گاه هایگوناگون می باشد.طبیعی ست که بخشی از مفاهیم، باورها وحتی واژه های مرتبط با طب و بهداشت به آثار ادبی بزرگانادب راه یافته است.در آثار گران قدر سعدی از جمله بوستانو گلستان دو اثر برجسته ی شیخ، کهآینه ی تمام نمای آن روزگاران است، برخی از اشارات و مفاهیم طب وپزشکی بازتاب یافته است کهشناخت آن ها نه تنها بخشی از ظرافت های ادبی و سخنورانه این ادیب را نشان می دهد،بلکه به درکبیشتر ما درباره ی باورهای رایج در طب سنتی ونگرش او در این مورد کمک می کند.هر چند ذکر بیماری ها، داروها و شیوهای درمانی و حتّی توصیه های پزشکی وبهداشتی در بوستانوگلستاناساس و بنیان تألیفات سعدی و هدف اصلی او نبوده و بسیاری از آن ها دست مایه ای برایمضمون سازی و غنی تر ساختن بار معنایی زبان «در لباسی که متکلمان را به کار آید و مترسلان رابلاغت افزاید» و یا به علّت داستان پردازی های شایسته وگیراست و نمی توان از آن-ها یکسرهبرداشت پزشکی داشت، امّا مضامین و مقولات پزشکی در این دو اثر اغلب با آن چه در کتب طبسنتی آمده است انطباق تام داشتهو کوشش برای استخراج این مصطلحات با نظرات و آرای اطبایپیشین نه تنها کمک شایانی به فهم ودرک هر چه بیشتر آثار او می کند بلکه راه کاری مناسب برایپی بردن به ریشهومنشأ بسیاری از کلمات و اصطلاحات طبی می باشد. پژوهش حاضر به پنج فصل تقسیم شده است که فصل اوّل آن شامل مقدمه و کلیات، فصل دوم به بررسی سیر تکامل و روند تاریخچه ی پزشکی در ایران اختصاص داده شدهو در فصل سوم زندگی، احوال و آثار وعقاید سعدی شرح داده شده است. در فصل چهارم به تشریح کامل موارد پزشکی ابیات و عبارات بوستان و گستان پرداخته شده و نتیجه گیری این پژوهش در فصل پنجم بیان شده است. کلید واژه : بوستان، گلستان، طب و پزشکی، سعدی
مریم خرسند علی محمد شاه سنی
چکیده: روایت شناسی یا مطالعه ی روایت یکی از زمینه های ساختارگرایی است که به مطالعه ی نظری روایت یا (دستور زبان روایت) می پردازد، این علم تجزیه و تحلیل رابطه ی میان داستان و همه ی عناصر وابسته به آن است. ساختارگرایانی نظیر پراپ، گرماس، تودوروف، ژنت، برمون، بارت و... در مطالعه ی روایت بیش تر به کشف الگوها و بن مایه های زنجیره ای داستان ها توجه کرده اند. زویا پیرزاد از نویسندگان معاصر ماست که در دهه ی اخیر آثار او مورد توجه مخاطبین بسیاری قرار گرفته است که در این پایان نامه سعی شده است با استفاده از نظریه-های روایت شناسان برجسته به بررسی و تحلیل تکنیک های روایی در آثار این نویسنده پرداخته شود. در فصل اول کلیات موضوع ازجمله: بیان مسأله، هدف تحقیق، پیشینه ی تحقیق، سوالات و فرضیه های تحقیق و... مورد بررسی واقع شده است و در فصل دوم به تعاریف روایت، اهمیت و ضرورت روایت، علم روایت شناسی، ویژگی های روایت، نظریه پردازان روایت، ساختارگرایی و فرمالیسم روسی پرداخته شده است و هم چنین ساختار روایت و عناصر آن از جمله: پیرنگ، کارکرد، شخصیت و... بررسی شده و به الگوهای روایی کلاسیک، مدرن و پسامدرن نیز پرداخته ایم. در فصل سوم زنان نویسنده معاصر ایران و هم چنین زندگی و آثار زویا پیرزاد را مورد بررسی قرار داده ایم و در فصل چهارم با استفاده از ساختار روایت و الگوهای روایی که در بحث مبانی نظری به آن پرداخته ایم، ساختار روایی آثار زویا پیرزاد، بررسی و تحلیل شده-است که برای تحلیل، آثار این نویسنده را به دو بخش رمان ها و مجموعه داستان ها تقسیم کرده ایم و در تحلیل هر داستان ابتدا خلاصه ای از داستان را ارائه دادیم و بعد عناصر روایی آن را استخراج کرده و ساختار روایی آن ها را با استفاده از نظریه های روایت شناسان و الگوهای روایی تحلیل کرده ایم و در فصل پنج نتایجی را که از این پژوهش به دست آمده-است، ارائه داده ایم.
اکرم آلبویه یدالله شکری
با آنکه شاهنامه به عنوان مهم ترین اثر حماسی ادب فارسی همواره مورد توجه بوده ، اما به کاربرد طنز در آن پرداخته نشده است . طنز یکی از مهم ترین محورهای کلامی است که ادبا از آن در بیانی آمیخته با ریشخند و تلخند برای انتقاد و اصلاح نا به سامانی ها و ایجاد آگاهی و بیداری در فرد و جامعه بهره می گیرند . در این پژوهش اهمیت طنز و انواع آن در شاهنامه و شیوه ها و شگردهای طنزپردازی فردوسی بیان شده است. در بخش اول طنز از نظر مضمون و محتوا بررسی شده که در یکی از جنبه های آن در قالب طنز سیاسی ، شاعر با تعریض و تهکم به مبارزه به ظلم و بی عدالتی پرداخته است و در طنزهای اجتماعی قصد اصلاح ناهنجاری های فردی و اجتماعی را دارد و با طنزهای فلسفی بر دنیا و دلبستگان آن با ریشخند نگریسته و سرنوشت محتوم بشر را یادآور شده است. در بخش دوم طنز از جهت بافت کلامی مورد توجه قرار گرفته است. فردوسی با هنر توصیف و در کنار گفتارپردازی های خویش طنزهای نمایشی ، موقعیت و تراژیک را آفریده است که حاصل گفتار و کردار قهرمانان و توصیفات اوست. در بخش سوم به شیوه های بیان طنز در این اثر توجه شده است . شاعر با کنارهم نهادن امور متضاد و حتی گاه امور متناسب و با تکیه بر باورهای عامیانه و بهره گیری از صنایع بدیعی در روایت خویش و گفتار قهرمانان و رجزخوانی های آنان طنزهایی مودبانه همراه با تعریض ، طعنه و گواژه ساخته است. گرچه کلام او گاهی به هجو نزدیک می شود اما هرگز از جاده اخلاق خارج نمی گردد و هدف او تحقیر وخوارداشت نیست گرچه کلامش با سرزنش و نکوهش درآمیخته است.
زهرا محبی حسن اکبری بیرق
ادبیات کلاسیک ایران در تاریخ خود، سیمایی تقریباَ مردانه و تا حدودی خالی از نگرش زنانه داشته است. جامعه ی مرد سالار و ذهنیت مرد محور، همواره سبب شده است تا چهره ی مخدوشی از زنان در صحنه ی ادبیات به نمایش گذاشته شود. حضور کمرنگ زنان نیز به عنوان پدیدآورندگان آثار ادبی، به خلق تصویری نه چندان درخوراز آنان، دامن زده است؛ اما از مشروطه به بعد، یعنی دوران بیداری، تحول و نوگرایی، و ارتباط و آشنایی با فرهنگ و تمدن اروپایی، همراه با تغییر و تحولات اجتماعی، در زاویه ی دید جامعه نسبت به زن تغییراتی به وجود آورده است. زنان به میدان فعالیت های اجتماعی وارد شدند و به گونه ای رو به رشد موضوع بسیاری از آثار داستانی قرار گرفته و همچنین به آفرینش بسیاری از آثار ادبی دست یافتند. باید اذعان کرد ورود زنان به صحنه ی رمان، سبب گشت که ایشان فرصتی برای بیان خواسته ها و امیال خود بیابند. ارتباط متقابل ادبیات و جامعه امری تردید ناپذیر است و با مطالعه ی آثار ادبی هر جامعه، می توان به تصاویری فرضی از واقعیت جامعه دست یافت. از این رو در این پژوهش، به منظور تبارشناسی مفهوم زن در دو دهه ی اول قرن چهاردهم به بررسی داستان های شاخص این دو دهه پرداخته شده است و با توجه به تحلیل های انجام شده، مفهوم زن در دوره ی مورد مطالعه با توجه به گفتمان های عصر خود، در ادبیات داستانی در حال تغییر است. رساله ی پیش رو در پنج فصل گردآوری شده است. در فصل اول به کلیات تحقیق که شامل مواردی نظیر پرسش ها و فرضیه ها و اهداف تحقیق است، پرداخته ایم. در فصل دوم به شرح مبانی فکری فوکو در دو رویکرد دیرینه شناسی و تبارشناسی پرداخته ایم. فصل سوم، شامل خلاصه ای درباره ی به پیشینه ی تفکر درباره ی زن در ادیان، اسطوره ها و به طور مشخص فرهنگ ایران اشاره کرده ایم. در فصل چهارم به تحلیل آثار داستانی ابتدای قرن چهارم بر مبنای رویکرد تبارشناسی فوکو پرداخته ایم و در نهایت نتایج حاصل از این چهار فصل را در فصل پنجم جمع بندی کرده ایم.
مریم دهرویه حسن اکبری بیرق
ادبیات کلاسیک ایران، سیمایی تقریباَ مردانه و تا حدودی خالی از نگرش زنانه داشته است. جامعه ی مرد سالار و ذهن مردانه همواره سبب شده است تا چهره ی مخدوشی از زن در ادبیات به نمایش گذاشته شود. حضور کمرنگ زنان در عرصه ی پدیدآورندگان نیز در خلق تصویری نه چندان درخور، از آنان دامن زده است؛ اما از مشروطه به بعد، یعنی دوران بیداری، تحول و نوگرایی و ارتباط و آشنایی با فرهنگ و تمدن اروپایی و نیز با تغییر و تحولی که در زاویه ی دید جامعه نسبت به زن به وجود آمد، زنان نیز به میدان فعالیت های اجتماعی وارد شدند و به گونه ای رو به رشد در رأس آفرینش بسیاری از آثار ادبی قرار گرفتند. ادبیات و بخصوص ادبیات داستانی یکی از اندک سخن هایی است که زنان در آن مجال یافته اند تا از خود صحبت کنند، بنابراین آنان که همواره موضوع رمان ها بودند، خود دست به خلقِ آن زدند. یکی از عواملی که سبب ورود زنان به این عرصه شده است، جست و جوی هویت فردی است. زنان در رمان فرصت بیان خواسته ها و امیال خود را یافته اند. ارتباط متقابل ادبیات و جامعه امری تردید ناپذیر است و با مطالعه ی آثار ادبی هر جامعه، می توان به تصاویری فرضی از واقعیت جامعه دست یافت. ادبیات داستانی و رمان نیز می توانند به درک ما از جهان و دنیای پیرامون ما کمک کنند. از این رو در این پژوهش، به منظور بررسی سیمای زن در دهه ی هشتاد، رمان های شاخص این دهه مورد مطالعه قرار گرفته است. این پایان نامه در پنج فصل گردآوری شده است: در فصل یک، کلیات تحقیق را که شامل مواردی همچون پرسش ها و فرضیات و اهداف تحقیق است، آورده ایم. در فصل دوم به ذکر گزارش کوتاهی از تئوری باختین پرداخته ایم. در فصل سوم، به پیشینه ی تفکر درباره ی زن در فرهنگ ایران اشاره کرده ایم و در فصل چهارم به بررسی سیمای زن در رمان های شاخص دهه ی هشتاد در پرتو آراءِ باختین پرداخته ایم و در نهایت نتایج حاصل از این چهار فصل را در فصل پنجم جمع آوری کرده ایم.
محمد معصومی بوگر ناصر رحیمی
چکیده شعر در هر جامعه و در هر زمانی، ابزاری مناسب و تأثیرگذار برای بازتاب و نقل زندگی بوده است. یکی از مسائلی که در بسیاری از ادوار شعر فارسی، مضمون ساز بوده و مای? الهام شاعران قرار گرفته است، مسائل اجتماعی می باشد. پرداختن به این مسائل، شعر را به بطن اصلی جامعه می کشاند و به شاعر فرصت می دهد تا به نمایندگی از مردم جامع? خویش، دردها و آمالشان را در شعر خود بازگو کند. از نمونه های درخشان شعر اجتماعی، اشعار دوران مشروطه را می توان نام برد. شعر مشروطه، در اساس و بنیان خود، مجسّم کنند? جامع? آن روز ایران و ستایش نام? بلندبالایی است از «ملّت» و «آزادی». وطن، انتقادهای اجتماعی، نقد سیاست و بازتاب اقتصاد ایران، آزادی، زن، غرب و صنعت غربی و... پیکر? اصلی شعر این دوره را رقم می زنند. فریادهای میهن دوستی و انتقادات اجتماعی بر شعر این دوره طنین انداز شده است و بیش از همه، محمّدتقی بهار کوس وطن پرستی می نوازد و ایرج میرزا، بر طبل انتقادهای اجتماعی می کوبد و دیگر شاعران مشروطه با این دو هم نوا شده اند. بنابر اهمّیّت فراوان مسئل? وطن و میهن پرستی و نیز با توجّه به شأن عظیم ملک الشعراء بهار در سرایش اشعار میهنی و وطنی، بر آن شدیم تا تحقیقی علمی در این باره ارائه دهیم. مجموع? پیش رو در جهت شناساندن بهار و تجلّی مفهوم ایران و وطن در شعر وی، نگاشته شده است.
حسین ضیاء یدالله شکری
مرثیه های مذهبی یکی از مهمترین شاخه های رثا در ادبیات غنایی فارسی به شمار می آیندکه در طول تاریخ شعر و ادب فارسی دچار دگرگونی های مفهومی فراوان شده اند. از آغاز شعر فارسی تا کنون تحولاتی که در ادبیات فارسی صورت پذیرفته است؛در ادبیات عاشورایی هم نمود پیدا کرده است. این تحقیق نشان میدهد در دوره ی اولشعرهای عاشورایی یعنی پیش از سلسله ی صفوی نگاه به مفاهیم و موتیفها کلی بوده و به جزئیات اشاره ی کمتری می شود. در دوره های صفوی و قاجارنگاه به وقایع شخصیت ها و موتیف های عاشورایی جزیی تر بوده و همراه با اغراق بیشتری به مسایل نگریسته می شده است و این اتفاق موجب داستان پردازی ها و رواج منظومه های عاشورایی فراوان در این عصر شده است.اما در دوره ی سوم مورد بررسی در این جتسار یعنی دورهی معاصر به نمادها و درسهای عاشورا توجه شده است و این امر خصوصاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران شتاب و توجه بیشتری یافته است.
زهرا مهرنیا یداله شکری
در حال حاضر روایت تنها به قصه و داستان محدود نمی شود؛ بلکه تمامی جنبه ی زندگی ما را شامل می شود. روایت در محدوده ی یک بیت یا حتی یک مصرع نیز وجود دارد؛ بنابراین اشعار حافظ با وجود استقلال ابیات از این منظر نیز قابل بررسی است. با وجود اینکه ارتباط عمودی غزلیات حافظ نسبت به دیگر شاعران کمتر است و این شاعر بزرگ به استقلال ابیات شهرت دارد؛ اما غزلیاتی هستند که برخی از جنبه های روایت در آن ها مشهود است. پس از بررسی های به عمل آمده می توان گفت حافظ در اشعار خود از دو عنصر برجسته ی روایت یعنی گفت وگو و توصیف بهره برده است و برای روایتگری و با اهمیت جلوه دادن آن ها از هر سه زاویه ی دید استفاده کرده است. راوی از مکان ها (خرابات و میخانه و ...) و شخصیت هایی (رند، مطرب و پیر میکده و ...) در دیوان نام می برد و مورد ستایش قرار می دهد که بر خلاف عرف طراحی شده اند و در مقابل به زبان طنز از شخصیت هایی نکوهش می-کند که در عصر شاعر به طرز برجسته ای مطرح و مورد توجه همگان بوده اند. همچنین راوی از دو نوع زمان مبهم و مشخص برای روایت غزلیاتش کمک می گیرد.
سیده زهرا سادات علی محمد شاه سنی
هر کشوری درمسیر تاریخی خویش دستخوش هجوم و تعرض متجاوزان و ستمگران بسیاری قرار گرفته است و از این رهگذر انسان های بسیاری نیز آگاه ونا آگاه قربانی اهداف شوم متجاوزان می شوند و این اندیشه با زندگی آنها آمیخته شده است پس با این رویکرد، شاعران ونویسندگان بسیاری نیز در این راه با آثار خویش به مبارزه با خائنین و همچنین دفاع از مرزهای میهن خویش پرداخته اند و لباسی با نام ادبیات مقاومت را بر آثار خویش پوشانده اند. ادبیات هر ملتی در روند تکامل و شکوفایی خود نوعی دادو ستد فرهنگی و ادبی با ملل دیگر دارد.رسالت ادبیات تطبیقی بازنمایی سیر پیوند های ادبی ملت های گوناگون و بخشیدن روح تازه به آنهاست و ادبیات ،هر ملتی را از مرزهای خود فراتر می برد و آن را در مقام جزئی از کل بنای میراث ادبی جهانی فرا روی اندیشه های گوناگون قرار می دهد. در این پایان نامه سعی شده است ضمن تعریف ادبیات تطبیقی و ادبیات مقاومت در فصل دوم و معرفی زندگی و آثار شاعران در فصل سوم و همچنین جنبه ها و عناصر سیاسی شعر دو شاعر برجسته از دو فرهنگ مختلف فدریکو گارسیا لورکا ، شاعر و نمایشنامه نویس اسپانیایی و احمد شاملو، شاعر و مترجم ایرانی که لازم به ذکر است بعضی اشعار فدریکو گارسیا لورکا نیز در زمره ی ترجمه های وی قرار گرفته است ،به کاوش بپردازیم و ضمن آشوب هایی که در زمان این دو شاعر در این دو کشور بر پا بود و مسلما در اشعار دو شاعر نیز نمود پیدا کرده است میزان و عیار سیاسی بودن دو شاعر را مورد تطبیق و بررسی قرار دهیم .
مرضیه ظلی علی محمد شاه سنی
«وطن و وطن پرستی» یکی از مهمترین موضوعات سیاسی و اجتماعی در ادبیات دوره ی مشروطه است که در جریان نهضت مشروطه خواهی و آشنایی با مظاهر فرهنگ و مدنیت غرب، برای نخستین بار همراه با رشد ناسیونالیسم ایرانی با کاربردی خاص به فرهنگ ایران راه یافته و در ذهن و شعر برخی از اندیشمندان و شاعران آن روزگار برجستگی زیادی می یابد. مفهوم جدید وطن که در تاریخ ادبیات فارسی کمتر سابقه داشته است با تحول اندیشه ی اجتماعی مردم ایران، به مثابه ی ابزاری برای مبارزات ضد استعماری و استبدادی مورد استفاده قرار می گیرد و در این میان شاعران با سرودن اشعار انقلابی و سیاسی و اجتماعی و بیان اوضاع نابسامان کشور ایران، مردم را به عمران و آبادانیِ وطن تحریک و تهییج می کنند. میرزاده عشقی یکی از نامدارترین شاعران عصر مشروطیت در ایران است که با وجود سن کوتاه سی و یک ساله ی خود به مقوله ی وطن توجه ی ویژه ای داشته و از زوایای مختلف و متنوعی به این مسئله نگریسته است. این رساله با توجه به تحول مفهوم وطن در اندیشه ی شاعران این عهد به دنبال بررسی وطن در شعر میرزاده عشقی است تا نشان دهد که این شاعر انقلابی و سیاسی در اشعار خود چگونه و به چه صورت به این مقوله نگریسته و تا چه حدی در روشنگری افکار مردم نقش داشته است. واژه های کلیدی: وطن، وطن پرستی، ناسیونالیسم، انقلاب مشروطه، شعر مشروطه، عشقی.
آزاده بابایی درزی علی محمد شاه سنی
پژوهش حاضر به بررسی «زن و زیبایی در بخش پهلوانی شاهنامه» می پردازد، هدف اصلی در پرداختن به این پایان نامه، آشنایی خواننده با زن، کارکردها و توانایی های او در تمامی دوران از باستان تا دوره ی مورد بحث ما در شاهنامه فردوسی است. زنان بنابر بر شرایط در زمان های گوناگون، فعالیت ها و مسئولیت های مختلفی برعهده داشتند که این امر، کمک بزرگی برای مردان به شمار می آمده است.براساس بررسی شواهد مختلف درشاهنامه، زنان زیبا، تنها از نظر جسمانی زیبا نیستند؛ بلکه علاوه بر زیبایی به زیور خرد و دوراندیشی نیزآراسته اند،که این ویژگی به آنان این امکان را می دهد تا در مواقع سخت روزگار به کمک مردان و هم فکری باایشان بپردازند.فردوسی در ادب فارسی، به گونه ای بسیارچشمگیر به توصیف زیبایی زنان و توانایی های برجسته ی ایشان پرداخته است، او زنان تاًثیرگذارو خردمند را مایه ی آرامش مردان دانسته و به بهترین نحو ستوده است، از دید نگارنده ی این اثر جاویدان، زن هیچ گاه موجودی ضعیف پنداشته نشده؛ بلکه بر عکس فردوسی، زنان را همپای مردان وارد اجتماع نموده ست و در توصیفشان نهایت احترام وعزت را به کارگرفته است.
معصومه خدامی ناصر رحیمی
چکیده موضوع وطن و وطن دوستی در ادبیات سرزمین ما به ویژه شعر، با پشتوانه ی کهن تاریخ و تمدن آمیخته شده و آثاری که در این زمینه به ثبت رسیده گنجینه های ارزشمندی از تقارن احساس، هنر، تفکر و تعقل است. این آثار هم نماینده ی روح ملی و حماسه ی جمعی است و هم سرگذشت دفاع از کیان و عزت ایران. در ادبیات مشروطه و به ویژه شعر آن دوره با توجه به اهمیت مفهوم وطن در انقلاب مشروطه، نگاه شاعران به موضوع وطن و بازتاب این موضوع در شعر آنان درخور تأمل است.عارف قزوینی نیز به عنوان یکی از چهره های سرشناس دوره ی مشروطه از جمله مواردی که در اشعارش تبلور یافته است، رویکرد خاص او نسبت به مقوله ی (( وطن )) است. او با حوادث و رخدادهای عصر خویش پیش می رود و با سلاح شعر خویش علیه بیدادگری ها و ظلم و ستم های دوران خود به ستیز بر می خیزد.در واقع شعر او وظیفه ی خطیر بیداری توده ی مردم را به دوش می کشد. جهان بینی شاعر بر اساس حوادث و مقتضیات زمان شکل می گیرد، در حقیقت فرزند زمان خویش است و به لقب شاعر ملی مزین است که این لقب به راستی زیبنده ی او و شعرش می باشد. در این رساله می کوشیم با کنکاش در اشعار شاعر، ابعاد تلقی میهنی این شاعر ملی ایران را ترسیم کنیم وچشم انداز های متنوع وی را نسبت به مسائل وطن و سزمین خویش، تبیین نماییم و از این طریق ابعاد برجسته و نادر وی را به نمایش بگذاریم. اما پیش تر لازم است در باب مفهوم وطن و شعر دوره ی مشروطه به اجمال سخن بگوییم.و نگاهی گذرا نیز به چگونگی آغاز نهضت مشروطه داشته باشیم .از آنجا که شاعر فرزند زمان خویش است، بدون شک اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر او نیز ضرورت دارد بدون در نظر گرفتن آنها، تجزیه و تحلیل شعر عارف ناقص و بدون نتیجه خواهد بود. واژگان کلیدی: عارف قزوینی، وطن، شعر، انقلاب مشروطه
علی محمد شاه سنی فریده پور گیو
این پایان نامه در معرفی دو نظریه ادبی جهانی، یعنی ساختگرایی و پساساختگرایی است، و به بررسی این دو نظریه می پردازد. همچنین چامه حافظ از دید این نظریه ها، مورد پژوهش و داوری قرار می گیرد. ساختگرایی شیوه ای میان رشته ای است و آمیزه ای از ایده های فراهم آمده از رشته های گوناگون زبانشناسی ، مردم شناسی ، جامعه شناسی ، تاریخ، فلسفه، مارکسیسم و ادبیات می باشد. پساساختگرایی ، واژه ای است کلی که به چندین شیوه و جریان در نقد و تحلیل ادبی اطلاق می شود.