نام پژوهشگر: منصور پهلوان
محمد حسین سهیلی منصور پهلوان
مقایسه ای اجمالی بین فرمایشات حضرت علی? ـ در نهج البلاغه ـ در موضوع تشبیه ناپذیری خداوند با مخلوقات، و گوشه ای از دستاوردهای فکر بشر ـ در فلسفه ـ هدف این نوشتار است. بررسی موضوعات مربوط به شناخت خدا در دیدگاه امام علی علیه السلام و مقایسه ی آن با مسأله شناخت و لوازم آن در فلسفه، در فصل اول این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. در سخنان امام?، وجود خداوند ضرورتاً اثبات می شود و این مهم از راه تذکر به عجایب مخلوقات و نیاز آنها به پدید آورنده صورت گرفته است. اما در دیدگاه برخی از فلاسفه ی غرب وجود خداوند امری است مردد و نمی توان بطور جزمی آنرا اثبات نمود. این موضوع در بخش اول از فصل یکم مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم موضوع معرفت خدا مطرح شده، امکان و نحوه ی معرفت خدا مورد کنکاش قرار گرفته است. قسمت های بعدی این بخش به بررسی نقش عقل و تفکر در شناخت خداوند اختصاص یافته است. یکی از مباحث مهم در موضوع شناخت خداوند، بررسی امکان تصور اوست. بخش سوم از اولین فصل نوشتار به این موضوع اختصاص یافته است. در ابتدا سخنانی از امام? که تصریح در امکان ناپذیر بودن تصور خدا دارند، جمع آوری گشته اند. بررسی اندیشه ی فلسفی در باب تصور خدا در قسمتهای بعدی این بخش انجام شده است. از دیدگاه فلسفی لازمه ی شناخت عقلی خداوند، داشتن تصوری از اوست و نفی تصور خدا به نفی شناخت او خواهد انجامید. بنابراین تصور خدا اثبات شده و راه تصور او نیز به وسیله ی معقولات ثانویه و مفهوم نفی، باز می شود. در فصل دوم نوشتار به بررسی معنای توحید پرداخته ایم. واحد دانستن خدا ارتباطی دوسویه با بی شبیه دانستن او دارد. پس از اشاره ای به معنای توحید در اولین بخش این فصل، در بخش دوم شواهدی از فرمایشات امیرالمومنین? که عدم شباهت بین خالق و مخلوقات را تذکر می داده است، جمع آورده گشته و به طور خاص ویژگی هایی از مخلوقات که در خداوند منتفی دانسته شده، ذکر شده است. در بخش سوم شواهدی از دانش فلسفه آورده شده است که در آنها شباهت بین خالق و مخلوق اثبات می شود. رابطه ی علّی و معلولی بین خلق و خالق، اعطای خالق به مخلوقات و وحدت وجود، مبانی فلسفی ای هستند که لاجرم نوعی سنخیت بین خالق و مخلوق را به همراه می آورند. بنابراین در سخنان امیرالمومنین? اگرچه خداوند به معرفی خودش شناخته می گردد و از پنهانی درآمده آشکار می شود، اما در عین حال از دید فکر و عقل بشر پنهان است و انسان نمی تواند او را به هیچ یک از مخلوقات تشبیه کند تا او را تصور کرده شناخت عقلی از او پیدا کند. این حقیقت در فرمایش امیرالمومنین? با تعبیر “ ظهور در عین بطون” بیان شده است، این جمع بندی در بخش چهارم از این بخش قابل پیگیری است. پس از آنکه راه هرگونه تصور و شناخت عقلی از خداوند را بسته دانستیم، دیگر راهی برای هیچ گونه سخن اثباتی درباره ی خدا گشوده نخواهد شد و وصف خداوند متعال محال خواهد بود. هر وصفی که از جانب مخلوقات باشد به تشبیه می انجامد و تنها خود اوست که می تواند با وصف خویش، زمینه ی تحقق معرفت را برای انسانها ایجاد کند. اما در مکاتب بشری چون شناخت عقلی از خداوند تحقق یافته، صفات او توسط انسان قابل دریافت است و انواع آن به راحتی بررسی می گردد. در نتیجه بررسی صفات و تفکر درباره ی آنها راهی برای شناخت خداوند است. این موضوعات در فصل سوم و انتهایی پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در ترجمه ی قسمتهایی که از کتاب شریف نهج البلاغه استفاده کرده ایم، سه ترجمه بیشتر مورد نظر بوده است. ترجمه های مرحوم محمد دشتی، مرحوم فیض الاسلام و دکتر آیتی. اما ترجمه های دیگر عبارات عربی، شامل احادیث و نقل قولهای عربی توسط نویسنده انجام گرفته است. واژگان کلیدی خداوند . معرفت خدا . توحید . کمال توحید . نفی تشبیه . نفی صفات . معنای احد و واحد . ادراک و تصور خدا . نهج البلاغه . امیر المومنین ?
نوید مهتدی راد مجید معارف
یکی از طرق تحمل حدیث کتابت است . در این روش راوی در محضر امام حضور ندارد ، بلکه از طریق ارسال نامه و دریافت پاسخ مکتوب از سوی امام ، روایت را دریافت می کند . به همین دلیل نیز برخی از کارشناسان علم حدیث اعتبار این نوع روایات را کمتر از روایات مسموعه می دانند و به طور کلی آن ها را فاقد حجیت می دانند . مهمترین دلیل این نظر معلوم نبودن پیک این قبیل از روایات در اغلب موارد است که آن ها را در حد حدیث مرسل تنزل می بخشد. مکتوب در معنای خاص خود ، آن نامه ایست که افراد به صورت استفتاء خدمت امام معصوم ارسال نموده و پاسخ گرفته اند. مکتوبات حدیثی ، گر چه بخش کوچکی از روایات معصومین : را تشکیل می دهند ؛ اما به علت این که عموماً دارای موضوعات فقهی هستند ، از اهمیت ویژه ای برخوردارند، علی الخصوص وقتی که اساس صدور حکمی فقهی قرار می گیرند. مهمترین امتیاز مکتوبات نسبت به سایر روایات ، عدم نقل به معناست . این امتیاز ، به مکتوبات ، جایگاه ویژه ای در میان احادیث شیعه می بخشد.
الهام اسلامی جمال اباد غلامحسین تاجری نسب
وظایف را این گونه معنا کرده اند و در فرهنگ عمید این طور آمده: وظایف (به فتح واو و کسر همزه) جمع وظیفه. وظیفه: (به فتح واو) جیره روزانه، کار و خدمت، (کاری که انسان مکلّف به انجام دادن آن باشد)، جمع وظایف . در لسان العرب آمده: «و وَظَّفَ الشیءَ عَلی نَفْسهِ وَ وَظَّفَهُ توظیفاً: اَلْزَمَها اِیّاه»؛ خودش را مجبور کرد (ملزم کرد، واداشت). «وَ قَد وَظَّفتُ لَهُ توظیفاً علی الصبیِ کُلُّ یَوْمٍ حِفْظَ آیاتِ مِن کتاب اللهِ ـ عَزَّوَجَلَّ » (هر روز کودک را بر حفظ آیات کتاب خدا مجبور می کردم و وامی داشتم). و در تاج العروس آمده: «وَظَّفْتُ عَلی الصبیِ کُلُّ یَومٍ حِفْظ آیاتِ مِن کتاب الله ـ عَزَّوَجَلَّ ـ و یُقالُ وَظَّفَ عَلیهِ العَمَلَ وَ هُوَ مُوَظَّفٌ عَلیهِ » هر روز وظیفه حفظ آیات کتاب خدا را بر کودک محوّل کردم و بر او کار محوّل کرد (واگذار کرد) و بر او محوّل شد (تحمیل شد). و دوباره در تاج العروس ابن عباد گفته: «قالَ ابنُ عبادٍ الوظیفهُ (العَهْدُ وَ الشَرْطُ ج وظایف) » وظیفه به معنای رسیدگی کردن، توجّه کردن و متعهّد کردن، ملزم کردن، مقیّد کردن (کسی را به چیزی)، شرط کردن (بر کسی چیزی را) می باشد و جمع وظیفه وظایف است. در لسان العرب معنای دیگری برای وظیفه آورده: «وَظَّفَ: الوظیفَهُ مِنْ کُلِّ شَیءٍ: ما یُقَدِّرُ لَهُ فی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ رِزْقٍ اَوْ طَعامٍ اَوْ عَلَفٍ اَوْ شَرابٍ، وَ جَمْعُها الوظائف و الوُظُف .» در مختار الصحاح نیز شبیه همین آمده: «(الوَظیفهُ) ما یُقَدِّرُ لِلْاِنسانِ فی کُلِّ یومٍ مِنْ طعامٍ اَوْ رِزْقٍ وَ قَدْ (وَظَّفَهُ توظیفاً) » وظیفه از هر چیزی: آنچه برای او در هر روزی از رزق یا طعام یا علف یا شراب مقدّر می شود (جیره روزانه، مقرّری روزانه). کلمه وظائف در لغت معادل کلمه تکالیف نیز به کار رفته، مناسب دیدم این کلمه را نیز موشکافی کرده تا معنای وظایف آشکارتر شود. تکلیف را این گونه معنا کرده اند، در مجمع فرموده کَلَّفَ به معنی ظهور اثر است و الزام شاقّ را از آن جهت تکلیف گویند که اثرش در انسان ظاهر می شود. تکلّف آن است که انسان کاری را به مُسقّت یا تصنّع انجام دهد. طبرسی فرموده: «التّکلیفُ اَلْاِلزامُ الشّاقِّ» (در اینجا تکلیف به معنی الزام به عمل شاقّ است) . در مختار الصحاح آمده: «(کَلَّفَهُ تکلیفاً) اَیْ اَمَرَهُ بما یَشَقُّ عَلَیْهِ» (او را به چیزی که برای او سخت (سنگین) است امر کرد) . و در فرهنگ عمید نیز چنین آمده: تکالیف: کارهای سخت، مشقّت ها، جمع تَکْلِفَه . در آغاز می خواستم از دوره جنینی و مراقبت های خاص آن شروع کنم ولی به ذهنم خطور کرد که کدام عامل (وراثت یا محیط) در جنین موثرتر است، بعد از این که نگارش این مرحله به پایان رسید، طی مطالعاتی که داشتم متوجه شدم مراقبت های قبل از انعقاد نطفه هم اهمّیت فوق العاده ای در سلامت و سعادت فرزند ایفا می کند، از این رو به توضیح این قسمت پرداختم و بعد مراقبت های دوره جنینی را به رشته تحریر درآوردم. از وظایف والدین، شمول و پیوستگی آن در طول دوره زندگی فرزند است که گستره آن، دوره قبل از تولّد، مقدّمات انعقاد نطفه، مرحله آمیزش، دوره بارداری، شیردهی، دوران کودکی و… (پرورش دینی کودک، نوازش کردن و بوسیدن کودک، وفای به عهد و عدالت در میان کودکان، احترام و محبّت به کودک، هم بازی شدن با کودک و… . مرحله بلوغ (دوران نوجوانی)، احترام و تکریم به شخصیّت نوجوان، بیدار کردن حس مذهبی نوجوان و… . دوره جوانی و مرحله تزویج فرزند، ملاک های انتخاب همسر شایسته، نظارت و هدایت پس از تزویج و… را در بر می گیرد. در میان مراحل و دوره های گفته شده، دوره قبل از تولّد، از حسّاسیت بسیار زیادی برخوردار است و همچون خشت اول ساختمان، تربیتی خواهد بود که اگر کج نهاده شود، ساختمان را دچار آسیب جدّی می کند و اصلاح چنین ساختمانی، بسیار طاقت فرسا و مشقّت بار است، اگر نگوییم ناشدنی و چه بسا غیرقابل جبران خواهد بود؛ مانند این که فرزند، کور یا لال یا… به دنیا بیاید. بنابراین اوّلین و مهم ترین مسئولیت تربیت فرزند، هم از لحاظ زمانی و هم از لحاظ رتبه، بر عهده پدر و مادر است تا از ابتدایی ترین لحظه ممکن، نسبت به تربیت فرزندی سالم، شایسته و مفید اهتمام ورزند. و به فرموده مولای متقیان حضرت علی(ع) به فکر تربیت فرزندانی فرمان بردار و خداترس باشند . در پایان یادآور می شوم که وظایف والدین نسبت به فرزندان فراتر از این هاست، منتها در این پایان نامه سعی شده رئوس و اهمّ وظایف والدین نسبت به فرزندان ذکر شود. امید است چراغی باشد فراسوی والدین فردا برای روشن تر شدن راه پرپیچ و خم تربیت فرزندان و گامی باشد به سوی متعالی کردن تربیت نوگلان باغ زندگی مان. به انتظار آن روز ـ ان شاء الله.
محمد حسین سهیلی منصور پهلوان
مقایسه ای اجمالی بین فرمایشات حضرت علی ـ در نهج البلاغه ـ در موضوع تشبیه ناپذیری خداوند با مخلوقات، و گوشه ای از دستاوردهای فکر بشر ـ در فلسفه ـ هدف این نوشتار است. بررسی موضوعات مربوط به شناخت خدا در دیدگاه امام علی علیه السلام و مقایسه ی آن با مسأله شناخت و لوازم آن در فلسفه، در فصل اول این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. در سخنان امام، وجود خداوند ضرورتاً اثبات می شود و این مهم از راه تذکر به عجایب مخلوقات و نیاز آنها به پدید آورنده صورت گرفته است. اما در دیدگاه برخی از فلاسفه ی غرب وجود خداوند امری است مردد و نمی توان بطور جزمی آنرا اثبات نمود. این موضوع در بخش اول از فصل یکم مورد بررسی قرار گرفته -است. در بخش دوم موضوع معرفت خدا مطرح شده، امکان و نحوه ی معرفت خدا مورد کنکاش قرار گرفته است. قسمت های بعدی این بخش به بررسی نقش عقل و تفکر در شناخت خداوند اختصاص یافته است. یکی از مباحث مهم در موضوع شناخت خداوند، بررسی امکان تصور اوست. بخش سوم از اولین فصل نوشتار به این موضوع اختصاص یافته است. در ابتدا سخنانی از امام که تصریح در امکان ناپذیر بودن تصور خدا دارند، جمع آوری گشته اند. بررسی اندیشه ی فلسفی در باب تصور خدا در قسمتهای بعدی این بخش انجام شده است. از دیدگاه فلسفی لازمه ی شناخت عقلی خداوند، داشتن تصوری از اوست و نفی تصور خدا به نفی شناخت او خواهد انجامید. بنابراین تصور خدا اثبات شده و راه تصور او نیز به وسیله ی معقولات ثانویه و مفهوم نفی، باز می شود. در فصل دوم نوشتار به بررسی معنای توحید پرداخته ایم. واحد دانستن خدا ارتباطی دوسویه با بی شبیه دانستن او دارد. پس از اشاره ای به معنای توحید در اولین بخش این فصل، در بخش دوم شواهدی از فرمایشات امیرالمومنین? که عدم شباهت بین خالق و مخلوقات را تذکر می داده است، جمع آورده گشته و به طور خاص ویژگی هایی از مخلوقات که در خداوند منتفی دانسته شده، ذکر شده است. زمان و مکان داری، فکر، اندیشه، دیدن، شنیدن، گفتن، کمک گرفتن، مشورت کردن و نمونه برداری مواردی هستند که صراحتاً به آنها در سخنان امام الموحدین اشاره شده است. در بخش سوم شواهدی از دانش فلسفه آورده شده است که در آنها شباهت بین خالق و مخلوق اثبات می شود. رابطه ی علّی و معلولی بین خلق و خالق، اعطای خالق به مخلوقات و وحدت وجود، مبانی فلسفی ای هستند که لاجرم نوعی سنخیت بین خالق و مخلوق را به همراه می آورند. بنابراین در سخنان امیرالمومنین اگرچه خداوند به معرفی خودش شناخته می گردد و از پنهانی درآمده آشکار می شود، اما در عین حال از دید فکر و عقل بشر پنهان است و انسان نمی تواند او را به هیچ یک از مخلوقات تشبیه کند تا او را تصور کرده شناخت عقلی از او پیدا کند. این حقیقت در فرمایش امیرالمومنین با تعبیر “ ظهور در عین بطون” بیان شده است، این جمع بندی در بخش چهارم از این بخش قابل پیگیری است. پس از آنکه راه هرگونه تصور و شناخت عقلی از خداوند را بسته دانستیم، دیگر راهی برای هیچ گونه سخن اثباتی درباره ی خدا گشوده نخواهد شد و وصف خداوند متعال محال خواهد بود. هر وصفی که از جانب مخلوقات باشد به تشبیه می انجامد و تنها خود اوست که می تواند با وصف خویش، زمینه ی تحقق معرفت را برای انسانها ایجاد کند. اما در مکاتب بشری چون شناخت عقلی از خداوند تحقق یافته، صفات او توسط انسان قابل دریافت است و انواع آن به راحتی بررسی می گردد. در نتیجه بررسی صفات و تفکر درباره ی آنها راهی برای شناخت خداوند است. این موضوعات در فصل سوم و انتهایی پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در ترجمه ی قسمتهایی که از کتاب شریف نهج البلاغه استفاده کرده ایم، سه ترجمه بیشتر مورد نظر بوده است. ترجمه های مرحوم محمد دشتی، مرحوم فیض الاسلام و دکتر آیتی. اما ترجمه های دیگر عبارات عربی، شامل احادیث و نقل قولهای عربی توسط نویسنده انجام گرفته است.
رحمت الله شیرمحمد لی منصور پهلوان
این پایان نامه تحقیقی است درباره ی تدبّر و تفقّه؛ و به بررسی اهمیّت، ضرورت و تأثیر آن در زندگی فرد و اجتماع می پردازد. این کار در چند بخش به انجام رسیده است: درفصل اوّل کلّیّاتی درباره ی تدبّر و تفقّه بیان شده است. در فصل دوّم معنای لغوی و اصطلاحی تدبّر و تفقّه بررسی شد و چند لفظ که از جهاتی با این دو کلمه وجه مشترک معنایی داشتند، بیان گردید و نتیجه ی بحث درباره ی معنای لفظ تدبّر: «تفکّر و تأمّل فراگیر در آیات قرآن برای فهمیدن، درک معانی و حکمت ها واهداف آن است که سرانجام به عمل کردن بر آنچه که از این تفکّر حاصل شد، منجر گردد». و حاصل کلام درباره ی معنای لفظ تفقّه - در معنای مطلق آن در آیات الهی- یعنی: «تلاش برای یادگیری و فهم تمام آنچه در قرآن بیان شده است.» و این درک و فهم، نزد افراد مختلف در نوسان است؛ و هرکس به ظرفیّت خویش علومی را کسب می کند. در فصل سوّم به چند سوال پاسخ داده شد از جمله: آیا قرآن برای عموم قابل فهم است؟ آیا ظاهر قرآن قابل فهم است؟ و پاسخ های مثبت به این سوال داده شد. همچنین شبهاتی چند ارائه شد و از آیات قرآن و بیانات معصومان برای پاسخ به آن شبهات استفاده گردید و حاصل کلام در این بخش آن شد که قرآن برای تمام مردم نازل گشته، اعمّ از عرب و غیر عرب، دانشمند یا فرد عادّی، که به تناسب، هرکس می تواند از معانی ظواهر قرآن بهره ببرد. در فصل چهارم درباره ی اهمیّت و فوائد تدبّر و تفقّه در قرآن مطالبی ارائه گردید و اینکه قرآن کتابی هادی و مبارک است که هم برای صلاح فرد و هم جامعه بیانات استواری دارد. و راه سعادت دنیوی و اخروی را می توان در سایه ی عمل به احکام قرآن طی کرد. خود قرآن بیاناتی دارد درباره ی ستایش تدبّر کنندگان در قرآن و نکوهش کسانی که در آن تدبّر نمی کنند. در فصل پنجم درباره ی ضرورت تدبّر در قرآن گفته شد، بیاناتی همچون حصول علم نافع، وجوب تمسّک به آن، نقش اختلاف زدایی آن در جامعه ی اسلامی و مواردی دیگر. در فصل ششم و هفتم بیاناتی درباره ی موانع تدبّر و تفقّه و شروط مطالبی آورده شد. موانعی همچون توجّه صِرف به لفظ آیات بدون توجّه به معانی آن و بیاناتی درباره ی اصلاح این موانع، و شروطی همچون آشنایی با زبان عربی و التزام به این شروط برای حصول درک و فهم هرچه بهتر از تدبّر و تفقّه خویش در آیات قرآن.
مهشید اخوان بهابادی حمیدرضا مستفید
از آن جا که علم قرائت یکی از شاخه های مهم علوم قرآنی است و بر خلاف زمان حاضر در گذشته این علم در ایران رواج داشته و نسخ خطی متعددی به زبان فارسی در کتاب خانه ها موجود است؛ و از طرفی در زمان حاضر، کتابی به زبان فارسی - جز برخی کارهایی که توسط بعضی معاصرین انجام شده است- در دسترس علاقه مندان به این علم وجود ندارد. معرفی نسخه ای خطی از یک ایرانی در قرن هشتم هجری در زمینه قرائات می تواند به احیای این علم کمک کند. این رساله به احیای کتاب «المبسوط فی القراءات السبع و المضبوط من اضاءات الطبع» اثر حافظ سمرقندی در قالب مقابله نسخ کتاب مورد نظر و شرح موارد مبهم می پردازد. حافظ سمرقندی در مقدمه این نسخه خطی اشاره می کند که این کتاب را در شرح قصیده شاطبیه در علم قرائات نوشته و در آن سعی شده است که با پرهیز از اضافات و پیچ و تاب های شروح دیگر، مطالب، واضح و به زبان فارسی بیان شود. کتاب حرز الامانی و وجه التهانی، قصیده ای است معروف به شاطبیه؛ که ابوالقاسم شاطبی طی آن قرائات سبع را به رشته نظم در آورده است. در زمان حاضر کتابی به زبان فارسی در شرح شاطبیه وجود ندارد و با احیای این نسخه، در واقع یک اثر فارسی در قرائات سبع و شرح شاطبیه احیا می شود؛ که این ویژگی در کنار ایرانی بودن مولف، به این کتاب ارزش می دهد.
مهری نجفی مجید معارف
تاریخ پر فراز و نشیب تشیع همواره بامحنتها و رنجهای بسیاری همراه بوده است. این آلام پس از رحلت رسول اکرم (ص) و در ماجرای سقیفه و مظلومیت اولین خلیفه و جانشین بر حق رسول اکرم (ص) حضرت علی (ع) آغاز گردید و در دوره ها و قرون بعدی به اشکال مختلفی ادامه پیدا کرد. از ماجرای صلح امام حسن(ع) گرفته تا ماجرای شهادت مظلومانه امام حسین (ع) در کربلا و اسارت امام سجاد(ع) و خاندان رسول گرامی اسلام. از به زندان افتادن امام کاظم(ع) گرفته تا جانشینی امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد مأمون عباسی و ایجاد محدودیت و آزار فراوان برای امام جواد(ع) و امام هادی (ع) و محاصره بیت امام حسن عسگری در سامراء. محنتها و رنجهای شیعیان از جانب خلفای زمان تنها در عصر امامان و خلافت بنی امیه و بنی عباس خلاصه نمی شود ، بلکه این آزارها در طول تاریخ و سده های مختلف تا زمان حاضر ادامه یافته است و همواره حکومتهای فاسد اسلامی دست به آزار و اذیت و اسارت و شکنجه ایشان زده اند. اما باید دانست که مشکل شیعیان ، تنها آزار و اذیت مخالفان و خصوصا خلفای زمان با ایشان نبوده است. بلکه با ایجاد انشعابات گوناگون در درون خود، راه را برای تهدید و تضعیف و تحقیر خویش توسط معاندان ، هموار نمودند. اولین انشعابات پس از حضرت علی (ع) بر سرجانشینی ایشان روی داد که منجر به پیدایش فرقه کیسانیه شد این انشعابات تا زمان امام حسن عسگری (ع) ادامه یافت و به همین ترتیب گروه های مختلفی به دلایل گوناگون از بدنه شیعه اثنی عشریه جدا شده و نام های مختلفی یافتند. یکی از این فرقه ها ، فرقه واقفه می باشد که اگر آن را به معنای عام یعنی به هر گروهی که بر واپسین امام خویش توقف کرده و شهادت او وجانشینی فرد دیگری پس از او را نیز نپذیرفتند ، در نظر بگیریم ، خود شامل بسیاری از فرقه های به وجود آمده از زمان امام علی (ع) تا امام حسن عسگری (ع) را می شود . البته میزان تاثیر گذاری این فرقه ها بر جامعه شیعه متفاوت است، برخی مانند اسماعیلیه و زیدیه جنبش بزرگی را ایجاد کردند که اثرات آنها تا قرون بعدی نیز ادامه پیدا کرد و برخی دیگر مانند باقریه و ناووسیه اثرات و تبعات کمتری در جامعه اسلامی ایجاد کردند. آنچه در این رساله به آن پرداخته می شود ، واقفه به معنای خاص و میزان تأثیرگذاری ایشان بر حدیث شیعه می باشد. این فرقه که پس از شهادت امام کاظم (ع) تشکیل گردید ، برای مدتی تأثیرات بسیار زیادی بر جامعه شیعی گذاشت و افراد بسیاری را با خود همراه نمود. سران این گروه که در ابتدا از وکلاء امام کاظم(ع) بودند ، پس از شهادت ایشان و به دنبال اموالی که از مردم نزد ایشان باقی مانده بود (به دلیل طولانی بودن مدت اسارت امام کاظم(ع) اموال قابل ملاحظه ای از مردم نزد این وکلاء مانده بود.) ادعای توقف بر امام را نموده و اعلام داشتند ایشان همان مهدی موعود می باشد که پیامبر و سایر امامان وعده آمدنش را داده اند و او به زودی ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد می سازد. این گروه عده ای را با پرداخت مبالغ فراوانی در مسلک خویش درآوردند و برای اثبات حقانیت خود دست به جعل حدیث نیز زدند و عده ای را از این طریق گمراه نمودند. واقفه معتقد بودند چون امام کاظم (ع) از نظرها غایب شده و غیبت ایشان مانند غیبت حضرت موسی (ع) از قومش می باشد، بنابر این فرزند وی ، علی بن موسی(ع) ، هرگز به مقام امامت نمی رسد و در جایگاهی پایین تر از ایشان می باشد. لذا سران واقفه از جمله علی بن ابی حمزه با امام رضا (ع) به احتجاج پرداخته و سخن ایشان مبنی بر شهادت پدر بزرگوارش و امامت خویش را نپذیرفتند . با آنکه فرقه واقفه در فاصله قرون 5 و 6 از بین رفت و در عصر حاضر دیگر اثری از ایشان باقی نماند، اما آنچه باعث شد که این رساله به موضوع ایشان اختصاص یابد، میزان اثر گذاری آنها در احادیث شیعه می باشد. چنانکه در سند حدود 22درصد از احادیث کتب اربعه ، نام حداقل یک رجال واقفی دیده می شود. این امر باعث گردیده که دراین رساله به بازشناسی این رجال و میزان اثرگذاری هر یک از این افراد در احادیث کتب اربعه پرداخته شود. البته ذکر چند نکته در این مجال ضروری می باشد: 1- در این رساله احادیث همه رجال واقفه ، اعم از آنها که پس از مدتی رجعت نمودند (مانندیونس بن عبدالرحمن ، ریان بن صلت و . . . ) و آن گروه که بر این عقیده از دنیا رفته اند و آن عده که امروز در مورد توقفشان بر ما مشتبه گردیده را مورد بررسی قرار داده است و آنچه که به عنوان وجود نام حداقل 1 واقفی مذهب در سند 22 درصد از احادیث کتب اربعه ، بیان شده ، شامل این افراد نیز می گردد. 2- میزان تأثیرگذاری این افراد در حدیث شیعه یکسان نبوده است. چنانکه نام برخی چون عبدالله بن مغیره در سند 509 حدیث و یا صفوان بن یحیی در سند 1141 حدیث به عنوان (( کثیرالحدیث)) و برخی چون ابراهیم بن شعیب و حسن بن علی بن زیاد با 3 حدیث به عنوان (( قلیل الحدیث )) بوده اند و از برخی دیگر نیز هیچگونه حدیثی در کتب اربعه نقل نشده است. اهمیت این فرقه و میزان تأثیرگذاری آن بر مکتب تشیع آن زمان آشکارتر می گردد که بیان شود حتی عده ای از اصحاب اجماع حدیث ( مانند یونس بن عبدالرحمن و عبدالله بن مغیره ) نیز برای مدتی در زمره واقفی مذهبان قرار می گیرند . هرچند که پس از مدتی از عقیده انحرافی خویش رجعت کرده و در حلقه یاران با وفای امام رضا (ع) قرار می گیرند
مریم هاشمی بهرمانی سید کاظم عسکری
انسان موجودی است که در بطن اجتماع به دنیا می آید ؛ در متن آن رشد و پرورش می یابد، و ناگزیر با هم نوعان خود معاشرت دارد. در زندگی اجتماعی انسان ها، آن چه بیش از هر چیزی اهمیت دارد وجود روابط حسنه و صفا و صمیمیّت بین افراد است تا روابط انسان ها با یکدیگر بر پایه ایمان و معنویات نباشد، این هدف بدست نخواهد آمد بنابراین معاشرت های آدمی باید تحت اصول، ضوابط و مقرراتی ساماندهی گردد، تا در روابط خود با هم نوعانش دچار مشکل نگردیده و بتواند فضایی سالم و پاک به دور از هر گونه فساد و تباهی، فسق و فجور، خیانت و جنایت ایجاد کند . فضا وجوّی که در آن صفا، صمیمیّت، دوستی، صداقت، امانت داری، عفت و پاک دامنی حاکم باشد. در فرهنگ ها و تمدن های بشری، آن جا که ملاک و معیارهای معاشرت افراد، سنن و آداب و رسوم طایفه ای، قومی و ملّی بوده و بر اساس بینش و دانش بشری برنامه ریزی شده است، نهایتاً یا جنبه افراط را پیموده و مرزهای اخلاق، قداست و شرافت انسانی را در هم شکسته و یا این که جنبه تفریط، انزوا و گوشه گیری ، صومعه و دیر نشینی را برگزیده و از معاشرت با هم نوع خود اجتناب ورزیده است. به همین سبب، ضرورت ایجاب می کند تا در زمینه های مختلف فرهنگ معاشرت، تحقیق صورت گیرد تا بهترین ملاک و معیار برای اصول، انواع و آداب معاشرت شناخته شود. و جامعه بشری بتواند بر اساس آن ها روابط اجتماعی خود را بر مبنای اسلوب صحیح و متعادل و به دور از هر گونه افراط و تفریط سازمان دهی کند.. یکی از مشکلات بزرگ عصر حاضر و بلکه عمده ترین آن مسأله معاشرت و مجالست و مصاحبت و روابط افراد جامعه انسانی با یکدیگر است. کانون خانواده یعنی شالوده اصلی تشکیل جامعه به علت معاشرت های نا سالم و آفت ها و آسیب های گوناگون باخطر اضمحلال روبروست، بشر امروز بیش از هر عصر دیگری زبان یکدیگر را نمی فهمد و در ایجاد ارتباط و نحوه معاشرت و مصاحبت سالم و سازنده با مشکل مواجه است. اسلام که یک آئین الهی و آسمانی است ، برای حل این مشکل به تربیت افراد، توجّه خاص نموده و پایه این تربیت را بر اساس ایمان به خدا و تقویت روح فضیلت و انسانیّت پایه گذاری کرده است . دستورات اسلام در این باره به حدّی دقیق و عمیق است که اگر افراد بشر آن را بکار ببندند، سیمای زندگیشان درخشان و معاشرت ها و برخوردهایشان رنگ انسانی بخود خواهد گرفت. این آیین در راه پرورش اخلاق حمیده و تعیین سلامت بشر درون و برون را به هم پیوند داده و حُسن خلق را مجموعه نیّت پاک و صحت عمل می داند و به موازات رعایت حقوق اجتماعی از تعالی فردی نیز سخن گفته و آن را مورد توجه قرار داده است و از طرفی به منظور تنظیم روابط عمومی و اداره امور جامعه، مردم را به وظیفه شناسی و احترام به حقوق یکدیگر موظف ساخته و کوشیده است آنان را با این واقعیت آشنا کند که همه انسان ها ، فرزندان یک پدر و مادرند و کسی بر کس دیگر امتیازی ندارد. از طرف دیگر برای تکمیل نفس و تعالی روح، هر یک از افراد مسلمین را به مکارم اخلاق و سجایای انسانی تشویق نموده است. قرآن که کتاب این دین الهی می باشد داروی درد، درمان بیماری ها و مشکلات انسان هاست البته به شرطی که به آن ایمان داشته و به قصد شفا به آن مراجعه کنند. قرآن ما را به راه و روشی در زندگی اجتماعی و معاشرت های مان فرا می خواند که اگر به دستورالعمل های آن به منزله تجویز نسخه و داروی شفا بخش عمل کنیم روشنی بخش زندگیمان در تمام ابعاد مختلف معاشرت و مصاحبت با یکدیگر می باشد، به همین دلیل و به انگیزه سامان بخشی به روابط اجتماعی خود اعم از معاشرت با والدین، فرزندان و افراد جامعه و به امید بهره گیری از هدایت و نور قرآن کریم در مصاحبت، مجالست، مراودت و مرافقت، در پیشگاه آن زانوی ادب بر زمین نهاده و اهداف خود را به قصد قربت دنبال کرده تا از چراغ هدایت الهی نور بگیریم و حیات جامعه اسلامی را روشنی بخشیم، در تأئید مطلب فوق، آیه ای از این کتاب آسمانی بیان می شود که در آن هدایت و رستگاری انسان ها در گرو عمل به دستورات و فرامین آن خواهد بود. ?إنَّ هَذَا القُرآن یَهدی لِلَّتی هِیَ أقوَمُ وَیَبَشِّرُ المُومِنینَ الَّذینَ یَعمَلُونَ الصَّلِحَتِ أنَّ لَهُم اَجراً کَبیراً? :«این قرآن، به راهی که استوارترین راه هاست، هدایت می کند، و به مومنانی که اعمال صالح انجام می دهند، بشارت می دهد که برای آن ها پاداش بزرگی است.» این پایان نامه در چهار فصل تنظیم شده که فصل اول آن مشتمل بر کلیّات است و در فصل دوم ، تعریف لغوی و اصطلاحی دو کلمه «آداب» و «معاشرت» و واژگانی که مرتبط با این دو می باشند بیان شده و سپس ضرورت معاشرت از دیدگاه جامعه شناسی و روانشناسی و مبانی و اصول معاشرت در آموزه های دینی که بر پایه ی عقل، فطرت و ایمان استوار شده به رشته تحریر در آمده است. در فصل سوم، مصادیق معاشرت های ممدوح و پسندیده به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته که شامل چگونگی ارتباط رفتاری باوالدین، فرزندان، خویشاوندان،برادران دینی ودوستان، همسایگان، معلّمان و متعلّمان است. و فصل چهارم به معاشرت های مذموم اختصاص می یابد که معیار و ملاک آن: آیات قرآنی و روایات معصومین (ع) می باشد. در پایان امیدوارم، مجموعه حاضر که با سرمایه اُمید به الطاف بی پایان الهی به ثمر رسیده است مورد قبول خداوند تبارک و تعالی واقع گشته و قدمی هر چند کوچک در جهت گسترش فرهنگ قرآنی در جامعه کنونی به حساب آید.
نرگس تسلی بخش حمیدرضا مستفید
سرگذشت حضرت آدم علیه السّلام و رانده شدن ایشان از بهشت آغازین(باغ) و خلافتش بر زمین در هفت سوره ی قرآن یعنی، سوره های بقره، اعراف، حجر، اسراء، کهف، طه و ص آمده است که در سوره های بقره، اعراف، حجر و طه به مراحل قبل از پیدایش حضرت آدم علیه السّلام، آفرینش ایشان، تعلیم اسماء، فرمان سجده، ویژگی منزل ایشان و در نهایت عصیان و هبوط و توبه، اشاره شده است و در سوره های اسراء، کهف و ص بیشتر به راه های نفوذ شیطان در آدم و فرزندان ایشان(تمامی انسان ها) و هشدار خداوند به بنی آدم نسبت به تداوم وسوسه های شیطان و عاقبت تلخ آن پرداخته شده است. مباحث این پژوهش حول محور4 سوره ی نخستین می باشد. ابتدای بحث پیرامون خلقت آدم علیه السّلام می باشد که در آن از ماده ی آفرینش ایشان و تسویه و دمیدن روح و چگونگی آن صحبت می شود، بحث بعدی خلافت آدم علیه السّلام در قرآن و روایات مورد بررسی قرار می گیرد. سجده ی ملائکه بر آدم علیه السّلام و روایات وارد شده از معصوم علیهم السّلام در این باره و تعلیم اسماء صحبت دیگر این پژوهش است. و نیز آراء و اقوالی که پیرامون باغی که حضرت آدم علیه السّلام قبل از هبوط در آن می زیسته، نقل شده، بیان می شود. در فصلی دیگر مسأله عصیان و عصمت حضرت آدم علیه السّلام بر طبق آیات و روایات مورد بررسی قرار می گیرد و سرانجام مسأله ی هبوط و توبه مباحث پایانی می باشد. هر کدام از این مباحث بر اساس آیات و روایات نقل شده از معصوم تحقیق و بررسی شده و آراء مختلف علما و مفسرین بزرگ و معروف در رابطه با هر بحث بیان شده است.
طاهره عالمی غلام حسین تاجری نسب
موضوع این پایان نامه اسراف از دیدگاه قرآن و حدیث می باشد که در فصل اول، کلیات شامل مقدمه، اهمیت موضوع، پیشینه ی تحقیق و... آمده است. در فصل های بعدی پس از بررسی واژه ی اسراف در کتب لغت و تفاوت آن با تبذیر، مواردی که در قرآن به عنوان اسراف محسوب شده با استفاده از تفاسیر مختلف مورد تحقیق قرار گرفته است. همچنین اهمیت اسراف در روایات اهل بیت (ع) و نحوه برخورد ائمه (ع) با این مساله و کمترین حد اسراف و نسبی بودن آن، در این قسمت بیان شده است. دلایل تحریم اسراف شامل قرآن، سنت، اجماع، عقل و نیز ذکر مصادیقی از اسراف در جامعه و شیوع آن در بخش های مختلف، از دیگر مباحث مطرح شده در این پایان نامه می باشد. عوامل موثر در به وجود آمدن اسراف؛ مانند عوامل روحی ضعف ایمان و ناآگاهی و هم چنین آثار و پیامدهای منفی این عات ناپسند در جامعه همچون فشارهای روانی، وابستگی و فقر نیز مورد بحث قرار گرفته است. فصل پایانی به راه های مقابله با اسراف و فرهنگ سازی روحیات عالی انسانی، مانند نگرش درست به دنیا و ترویچ قناعت و زهد اختصاص یافته است.
طاهره شیرازی منصور پهلوان
دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم با تمام شگفتی ها، زیبایی ها و پیشرفت هایش، آکنده از ترس و نگرانی است. آرامش در عصری که بسیاری آن را عصر اضطراب می نامند گمشده ای گرانسنگ است و برای کسانی که تشویش و نگرانی را آزموده اند و با آن دست به گریبان بوده اند گوهری گران بها می باشد. به راستی ساحل آرامش در این دریای توفان زده کجاست؟ گرچه بشر متمدن در سایه علم و دانش و به کارگیری نیروهای مختلف طبیعت توانسته است بر بسیاری از مشکلات خود فایق آید ولی نمی توان منکر این حقیقت شد که به تناسب رشد روزافزون علوم بشری و پیشرفت فن آوری، سیر صعودی بیماری های روحی و ناراحتی های روانی، تشنّج و اضطراب درونی نیز رو به افزایش است. توسعه نگرانی ـ که رهاورد زندگی ماشینی و معلول تمدن مادّی غرب است ـ چنان صاحب نظران را بیمناک ساخته است که آن را بزرگترین بیماری قرن نامیده اند و متأسفانه در سراسر دنیا، تشویش و اضطراب همچون وبا و طاعون به جان بشر افتاده و موجب بروز بسیاری از بیماری های جسمی و روانی گشته است و همه در پی سایبانی هستند تا در پناه آن از اشعه سوزان نگرانی و پریشانی در امان بمانند. نسل نگران و سرگشته که به دنبال گمشده خویش، یعنی آسایش و آرامش هستند و چون آن را با محاسبات مادّی نمی یابد به الکل و افیون و سایر عوامل تخدیرکننده پناه برده تا ساعتی را در بی خبری سپری کنند ولی بدیهی است که این عوامل، علاوه بر مقطعی بودن آن، عوارض زیانباری بر روح و روان آدمی می گذارد. راستی چرا با وجود پیشرفت علوم و فراهم شدن وسایل رفاه برای بشر و کامجویی از همه پدیده ها، به جای آنکه انسان ها را شادکام تر سازد آنها را فرسوده تر و بیمارتر کرده است؟ در پاسخ باید گفت: در باور و اعتقادات خلل ناپذیر دینی، انسان به گونه ای راهنمایی شده است که اولاً شخص، با ایمان به خداوند هرگز دستخوش این عوامل نمی شود؛ و ثانیاً دین اسلام، زمینه بروز این گونه پیامدها را پیشاپیش خشکانده است. با بررسی منابع غنی و اصیل اسلامی به دست می آید که افراد الهی و با ایمان به قدری عاشق حق و تسلیم اویند که در دنیا هیچ چیز را قابل ترسیدن نمی دانند، لذا اضطراب و نگرانی و دلهره و در نتیجه رنج و افسردگی و بیماری های روانی در آنها راه ندارد. حتّی مرگ را چون یک قدم و حرکتی برای وصول به محبوب و تولّدی دیگر برای حیات زندگی بهتر و گسترده تر می دانند عامل ترس و اضطراب نداشته، چون مرگشان هم در مسیر حق است و هرگز برایشان نگران کننده نخواهد بود. و از آنجا که انسان مجموعه ای از جسم و جان است و وجود او از دو بعد مادّی و غیرمادی شکل گرفته که به هم مرتبط بوده و از هم تفکیک ناپذیرند و انسان از جهت وجودی در نظام آفرینش، سنخ وجود خداست و بعد انسانی او الهی است لذا فطرتاً نیاز به معنویت دارد و همواره مایل است نیرویی فوق عالم ماده و طبیعت را بپرستد، و اسلام با معرفی خدای واقعی، مصداق و متعلق این نیاز و گرایش را معرفی کرده است. و با توجّه به این که دین اسلام برترین ادیان و کامل ترین آنهاست، لازمه دین کامل آن است که از هر آنچه نیاز بشر است غافل نباشد. و قرآن کتاب جاودانه ای است که همچون ریسمانی استوار و ناگسستنی، متزلزلان و نااستواران را برای رهایی از تزلزل و دست یافتن به دست آویزی استوار فرا می خواند و چشمه زار زلالی است که آگاهان، با بهره گیری از معارف آن، طراوت جان می گیرند. لذا به امنیت و آرامش، توجّه خاصی مبذول داشته و در آیات مختلفی نسبت به آن تأکید نموده است. امنیت و آرامش ریشه تمامی نعمت های مادّی و معنوی است و می توان گفت آرامش لازمه سعادت و رستگاری انسان هاست و در صورت فقدان آن جامعه روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید و متقابلاً ناامنی و اضطراب، یکی از بزرگ ترین بلاهای زندگی انسان ها بوده که عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملاً محسوس است. بدین جهت اسلام، خواهان برقراری آرامش و امنیت کامل در تمامی شئونات زندگی انسان است و تمامی دستورات اخلاقی و قوانین و احکام خود را بر پایه حفظ آن ارائه نموده است و با انجام فرامین الهی آبرو و حیثیت و آرامش افراد جامعه از هر نظر بیمه خواهد شد. آرامش موضوع بسیار جالب و بااهمّیتی است و در صورتی که عوامل مختلف آن عمیق و گسترده مورد بررسی قرار گیرد در جنبه های فردی برای خود شخص و هم در جنبه های اجتماعی برای جامعه مورد احتیاج و کارساز و رهگشاست؛ زیرا راه های رسیدن به امنیت و آرامش کامل که همان خوشبختی دنیا و آخرت است را بیان می دارد که همان آرمان جمیع جامعه بشری است. بر این اساس در این نوشتار به آیات قرآن و کلام نورانی معصومین و منابع اصیل اسلامی که در همه ابعاد زندگی، نقش هدایت گری و راهبردی دارد استناد شده تا روشن گردد که اسلام در بهداشت روانی و درمان نگرانی راهکارهایی ارائه داده که پس از قرن ها، امروزه علم روان شناسی همان را پیشنهاد می کند، و به عبارتی دیگر، شناخت معانی و حقایق قرآن کریم در زمره نخست علوم و معارف ارزشمند و ضروری انسان قرار دارد و انسان با شناخت کامل حقایق قرآنی و عمل به اوامر آن می توان در راه خیر و صلاح و صراط مستقیم گام بردارد و به حیات طیبه دست یافته و به سعادت و آرامش برسد. و خلاصه سخن آن که، در این عصر که وجود اضطراب و تشویش ها در اثر سستی روزافزون پایه های اعتقادات اصیل دینی و از طرفی سوءاستفاده از تمدن ماشینی از طرف دیگر، جوامع انسانی را به شدّت تهدید می کند. قرآن، یاد خداوند را تنها عامل آرام بخش دل ها معرفی می کند و اطمینان و آرامش قلب را در گرو توجّه به خدا می داند و قابل ذکر است که میزان آرامش قلبی هر کسی متناسب است با میزان توجّه او به خدا. دل هایی که از یاد خداوند غافل اند به سان زورقی که در سطح دریا با کوچک ترین نسیم به حرکت درمی آیند و با اولین موج متلاطم شده و غرق می شوند، اما کشتی های بزرگی که خود را به پایگاه محکمی بسته اند با شدیدترین توفان ها هم به تلاطم نمی افتند و از جای خود تکان نمی خورند. دل هایی که توجّه به خدا دارند در واقع خود را به پایگاه عظیم قدرت روحی و معنوی متصل کرده اند و تندباد حوادث قادر به ایجاد تلاطم در آنها نیست؛ چراکه این دل ها در عمق خود آرامشی عمیق و اطمینانی عظیم دارند و همواره روی دل به سوی حق دارند و درگاه الهی پناهگاه امن بندگان خداست که چون دست التجابه به سوی او دراز کنند به آرامشی که هیچ خوف و اضطرابی به آن آمیخته نیست دست می یابند و از اندوه ها و نگرانی ها رها می گردند. حال سعی بر آن شده که در این رساله به مدد خداوند، نظر اسلام را درباره این موضوع مهم ـ عوامل رسیدن به آرامش قلبی ـ به بحث گذاشته و نیز به حکم «تعرف الاشیاء بأضدادها» علل و عوامل اضطراب و نگرانی را بررسی کرده تا راه های رسیدن به آرامش قلبی دقیق تر شناسایی گردد. این رساله در سه فصل تهیه شده که فصل اول آن شامل کلّیاتی در باب آرامش و اضطراب می باشد. فصل دوم، از سه بخش تشکیل شده است که نخستین بخش آن اختصاص به اعتقادات و ایمان و رابطه آنها با آرامش دارد از آن جهت که ایمان و اعتقاد به خدا و روز آخرت، بینش و درک تازه ای به انسان می بخشد و روشن بینی خاصی به او می دهد و افق دید او را از زندگی محدود و مادی فراتر می برد و یگانه راه رسیدن به قله سعادت و نهایت آرامش، ایمان و عمل صالح است. کسی که ایمان به خدا دارد هیچ گاه مشکلات او را از پای در نمی آورد و دچار اضطراب و اندوه نمی شود و در نتیجه کمتر به آسیب های جسمی ناشی از بیماری های روحی مبتلا خواهد شد. در بخش دوم تأثیر عبادات، از جمله نماز، روزه، زکات، دعا، ذکر و یاد خداوند را در تحصیل آرامش بحث می شود. انسان نیایشگر که ارتباط با خداوند در قلب و دلش ریشه دوانده و با عبادت و بندگی به منبع رحمت متصل شده و از آن سیراب می گردد و هیچ قدرتی را غیر از قدرت خدا نمی شناسد و پیوسته فقط از آن قدرت مطلقه مدد و یاری می جوید بزرگ ترین بلاهای دنیوی نمی توانند آرامش او را سلب کنند. در بخش سوم تأثیر اخلاق، اعم از فضایل اخلاقی و رذایل اخلاقی در ارتباط با آرامش بحث می شود؛ چراکه یکی از مهم ترین مشکلات و معضلات جامعه بشری وضع نابه هنجار اخلاقی جوامع است، با اینکه مسائل اخلاقی از ضروری ترین امور زندگی بشر است اما انسان گاهی از ارزش های اخلاقی دور می شود و این امر او را دچار سرگردانی و آشفتگی و ناراحتی های روحی و روانی می سازد و برای نجات انسان از این تار درهم تنیده باید نگرشی به اخلاق و فضیلت های اخلاقی داشت. در فصل سوم به بررسی عوامل رفع اضطراب و نگرانی و شناخت واقعیت دنیا و معنای سختی و اثرات آن پرداخته شده تا بتوان بهتر با سختی ها مقابله کرد و آنها را مهار نمود. چنانچه فضلا و خوانندگان محترم، قصورات و لغزش هایی در این بحث مشاهده نمودند با سخاوت طبع درگذرند و عذر اینجانب را بپذیرند. امید است این مجموعه مورد توجّه و عنایت عزیزان قرار بگیرد و کمکی باشد در جهت رسیدن به آرامش. «آرامش و موفقیت جاودانه همواره همراهتان باد.»
حورا قضات غلامحسین تاجری نسب
چکیده توقیع یا توقیعات که به طور خاص به بیانات و نامه های صادرشده از جانب حضرت ولی عصر ـ روحی لِتراب مقدمه الفداء ـ اطلاق می شوند، از جمله انوار حیات بخش آن حضرت است که می توان چون اشعه ای از تابش آن خورشید در پس ابر از آنها بهره گرفت؛ چراکه این توقیعات شریف که مشتمل بر علوم و معارف الهی و مفاهیم عالیه هستند از جمله مواریث بسیار پراهمیّت شیعه محسوب می شوند که امروز نیز می توانند راهگشا باشند و از جمله راه های ارتباط و بهره وری ما از آن حضرت بوده که می توان از طریق آنها به بخشی از ارشادها و هدایت های حضرتش دست یافت. از این رو پژوهش حاضر در صدد برآمده تا بهره ای هرچند اندک از این تابش پرفروغ داشته باشد. لذا در راستای تحقق این امر و با هدف بهره مندی از رهنمودهای آن امام، موضوع توقیعات آن حضرت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و مباحث اعتقادی در آنها را مورد نگرش و بررسی قرار داده است. بر این مبنا این پژوهش پس از طرح کلّیات در فصل اوّل، به طرح مباحث پژوهش در دو فصل کلّی پیداخته و در آنهاذیل هر فصل طرح مسائلی در باب موضوع آن فصل را مدنظر قرار داده است. لذا پژوهش حاضر مشتمل بر سه فصل است: فصل اول با عنوان کلّیات پژوهش که در آن به طرح و بیان مسائلی چون اهمیّت، ضرورت، هدف، پیشینه و منابع پژوهش پرداخته شده است. فصل دوم این پژوهش تحت عنوان درآمدی بر توقیعات امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ به طرح مباحثی اساسی و کلیدی در باب توقیعات اختصاص یافته است. این فصل در ده بخش تنظیم شده، که در آن ها به بررسی توقیع در لغت و اصطلاح، زمینه پیدایش و شکل گیری توقیعات و به تبع آن مبحث شبکه ارتباطی وکالت پرداخته شده و سپس چگونگی پیوند امام با شیعیانشان در عصر غیبت صغری و غیبت کبری، بحث های پیشینه توقیعات، ملاک های صحت و صدور، موضوعات و مضامین و انواع توقیعات، مورد طرح و بررسی قرار گرفته اند، پس از آن به بحث توقیعات در غیبت کبری? و سرانجام به بحث تألیف و گردآوری توقیعات پرداخته شده است. فصل سوّم این پژوهش تحت عنوان مباحث اعتقادی در توقیعات امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ به بررسی اصول اعتقادی دین مبین اسلام به عنوان مبنا و شالوده اساسی تفکّر اسلامی، در پرتو توقیعات شریف آن حضرت، اختصاص داده شده است. این فصل نیز در پنج بخش کلّی تنظیم گشته است. در این بخش ها به بررسی مباحث اعتقادی توحید و سپس نبوّت و سپس معاد در پرتو توقیعات، به عنوان اصول دین پرداخته شده است، اصولی که هرگونه خلل و نقصان در هریک از آنها موجب نقصان در اصل دین خواهد شد. و بعد از آنها به طرح و بررسی مبحث امامت که در تفکّر شیعه استمرار و تداوم راه نبوّت است و در دنباله به بحث مهدویّت به عنوان تداوم راه امامت، در پرتو توقیعات آن حضرت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پرداخته شده است. و ذیل هر یک از این مباحث کلّی موضوعات و عناوین فرعی مربوط به آن ها مورد طرح قرار گرفته اند. آنچه در انتها از این پژوهش و بررسی در اصل توقیعات و مباحث اعتقادی آنها حاصل شد اینکه امر امامت آن حضرت در طی دوران غیبت صغری در صدور این توقیعات شریف تجلّی یافت و ایشان رسالت امامت و هدایت خویش را از این طریق که نشانه عمق اتّصال آن حضرت با شیعیانشان بود به انجام می رساندند. پس با یقین و باور داشت این مطلب که آن امام دیروز، همان امام و ولی امروز زمان ما و امام حیّ و حاضر و ناظر بر ما هستند و باورداشت این مطلب که همه آنچه درباره امام و امامت آن حضرت در عصر حضور و در عصر غیبت صغری موضوعیّت دارد امروزه نیز در عصر غیبت کبری موضوعیّت دارد و این اعصار خللی در انجام رسالت امامت و هدایت ایشان وارد نمی کند، پی می بریم که از ارشاد و هدایت و گستره وسیع فعالیّت آن امام عزیز امروز نیز بهره مند می شویم. و سخن آخر اینکه پس از بررسی و دقّت نظر در توقیعات شریف آن حضرت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ این نکته حاصل شد که دریای بی کران و موّاجی از علوم و معارف الهی در توقیعات آن امام همام وجود دارد که از سینه آن خزانه دار علوم الهی جوشیده است و جا دارد که پژوهشگران پرتلاش و ظریف نگری بیش از آنچه در این پژوهش بدان پرداخته شده است در این راه بذل همّت بنمایند.
ماهرخ شعبانزاده منصور پهلوان
شکر واژه ای آشنا وقریب است . زیرا این واژه هم برای خداوند وهم برای مخلوقات بکار رفته وخداوند درقرآن صفت شکور را به خود وبندگان شاکر خود اختصاص داده است. شکر گزاری درمقابل احسان معناومفهوم پیدا می کند. برای شاکر بودن باید معرفت حقیقی نسبت به نعمت ونعمت دهنده داشت .از این رو هم خداوند وهم انسان بعنوان نعمت دهنده تلقی شده اند. زیرا انسان نیز با واسطه گری خود ازطرف خداوند حامل فیو ضات الهی است و وظیفه نعمت رسانی، اعم ازمادی و معنوی را به عهده دارد . بنا براین تشکر از مخلوق درواقع شکرازخداست . شکرگزاری آثار وپیامد های فراوانی دارد. این تحقیق معانی شکر را ازدیدگاه قرآن واحادیث ولغویین ومفسرین ومتکلمین وعرفا مورد بررسی قرارداده است.معنی شکردراین رساله ازمیان متون مختلف مانند قرآن وروایات وکتب اخلاقی شیعه از قدیمی ترین تاعصرحاضر باتحلیل محتوایی کتب صورت گرفته ودر این میان به کتب اهل سنت نیز نیم نگاهی داشته است. دراین پژوهش آثار وپیا مد های شکر گزاری از دو جنب? دنیوی واخروی مورد توجه قرار گرفته است .جنب? دنیوی شکر گزاری شامل آثار مادی وآثار معنوی است .مهم ترین آثار آن که حاصل نتایج این رساله بوده بدین قرار است. وفورو بقای نعمت، هدایت به صراط مستقیم، تقوا مداری، محبت، امیدواری، دوری ازمحرمات، انفاق وافزایش ظرفیت های بشری و...که این رساله به آن پرداخته است .از جهت اخروی نیز شکر گزاری آثاری رابرای فرد به همراه دارد، ازجمله رضای الهی، تخفیف در روز جزا و درنهایت دخول در بهشت که پاداش شاکرین واقعی است، در این رساله تبیین شده است . واژگان کلیدی: قرآن، حدیث، شکر، کفر، نعمت
اکرم کریمی منصور پهلوان
این رساله شامل 3 بخش اصلی است: در بخش نخست به بحث درباره معنای لغوی و اصطلاحی حلال، حرام، طیب و خبیث پرداخته شده و آیات دربردارنده این واژه ها آورده شده است. در فصل دوم تمامی خوردنی ها و نوشیدنی های حلال و حرام که نامشان در قرآن آمده است به ترتیب حروف الفبایی گردآوری شده اند. احادیث ائمه اطهار(علیهم السّلام)درباره آن خوراکی و نیز آخرین تحقیقات و یافته های جدید علم تغذیه و پزشکی درج گردیده است تا این بعد از اعجاز علمی قرآن در خصوص تغذیه بر همگان آشکار گردد. در این روایات، علاوه بر بیان اثرات مفید خوراکی های حلال در سلامت جسمی و ظاهری افراد، تأثیر تغذیه حلال در سلامت روحی و حالات معنوی از دیدگاه معصومین(علیهم السّلام) بیان شده است.در ذیل خوردنی های حرام، لزوم ترک این محرمات و حکمت تحریم آنها و نیزآثار سوءاخلاقی و جسمی حاصل از عدم ترک آنها، از دیدگاه روایات ائمه اطهار(علیهم السّلام) مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش سوم رهنمودهای قرآنی تغذیه بیان گردیده چنانچه قرآن کریم در نوع مواردی که دستور تغذیه داده، بعد از آن یک دستور عملی میدهد؛گاهی به عنوان امر و گاهی به عنوان نهی و هر جا خوردن و آشامیدن مطرح است در کنارش مسئولیتی مثل تقوی، اطعام، شکر، عدم اسراف، طغیان و فساد، پرهیز از خوردن غافلانه و پیروی از شیطان، قربانی کردن و دقت در انتخاب غذای پاکیزه بیان شده است، که در این فصل به طور مفصل بررسی شده است. همچنین در کلیات رساله اهداف، پیشینه تحقیق، ضرورت، سوالات، فرضیه ها و جنبه نوآوری تحقیق ذکر گردیده است.
معصومه زیبایی نژاد منصور پهلوان
موضوع پژوهش ((دوستی و آداب دوست یابی در قرآن و حدیث)) است. موضوع دوستی شامل ضرورت و اهمیت دوستی، واژه های مرتبط با دوستی و سلسله مراتب دوستی است و آداب آن، شامل آداب دوستی و آئین دوست یابی است. در این پژوهش سعی بر این شده تا ضمن پرداخت لغتی و محتوایی بحث، به حقوقی که دوست بر عهده انسان دارد و آدابی که در معاشرت با وی باید رعایت نمود بپردازیم. اما کامل کننده این بحث، آیین دوست یابی است، بدین منظور که از دوستی با چه کسانی اجتناب نموده و یا با چه کسانی دوست شویم و برای تحکیم دوستی خود، چه نکاتی را باید مدّنظر قرار دهیم. با توجه به قرآن و احادیث، موضوع دوستی در اسلام صرفا به "دوست" به معنای "صدیق" نمی پردازد، بلکه شامل تمام ابعاد روابط اجتماعی انسان ها از جمله مصاحبت و هم نشینی هم می گردد که این موضوع در سلسله مراتب دوستی شرح داده شده است
مریم دهقانی فیروزآبادی منصور پهلوان
چکیده : دین مهم ترین و اصلی ترین ابزار رسیدن جامعه انسانی به سعادت و کمال الهی است و این امر زمانی تحقّق می یابد که تمامی حاکمان دنیا از مبانی دین برای اجرای سیاست های خویش استفاده کنند . اسلام نیز به عنوان مهم ترین ادیان الهی برای سعادت انسان و به ویژه رسیدن به صلح دستورهای فراوانی دارد که بخش اعظمی از آن ها به صورت فرموده خداوند در قرآن کریم آمده است . علاوه بر دستورهای دینی ، فطرت و نهاد هر انسان نیز متغیّر دیگری برای گسترش صلح و عدالت در جهان است . امّا امروز دین اسلام آماج تهمت های زیادی است مبنی بر این که اسلام ، دین خشونت است . عدّه ای از دشمنان اسلام واربابان کلیسا ، اشکال بر قانون جهاد مطرح نموده ، می گویند : این قانون بر خلاف روش سایر پیامبران ونهضت های دینی ایشان است ، زیرا ادیان سابق تنها مرهون راهنمایی ها و دعوت های خستگی ناپذیر پیامبران بوده وایشان هیچ گاه برای پیشرفت کارشان متوسّل به زور و تحمیل بر دیگران نمی شدند چه رسد به جنگ های خونین وکشتارهای وحشتناک و امثال آن ، و به همین دلیل اسلام را دین شمشیر و خون و دین زور و اجبار و خشونت می نامند . این رساله با موضوع جنگ و صلح از دیدگاه قرآن و حدیث ، سعی در از بین بردن این تهمت ها دارد ، چرا که اولاً اصل واساس از نظر اسلام صلح است وجهاد نیز ماهیّت دفاعی دارد و اسلام ذلّت و زیر بار ذلّت رفتن را نمی پذیرد. در این رساله پس از بیان کلّیات در بخش اوّل ، به واژه شناسی جنگ و صلح و مترادفات آن ها در بخش دوّم می پردازد و در بخش سوّم این مطلب را بیان می کند که اسلام دین صلح است ، و با بررسی صلح در قرآن و حدیث به این مطلب می رسد که اسلام از آغاز حکومت خود همواره بر این امر مهم تأکید داشته و اصولی را برای صلح بیان کرده و خواهان گسترش صلح جهانی بوده است . در قرآن نیز به مسئله صلح اهمّیّت زیادی داده شده است . خداوند در یک آیه تصریح می کند : " الصلح خیر : صلح خیر است " و همین یک آیه کافی است تا ارجحیّت صلح و اصالت صلح ، در مسائل خانوادگی ، فردی ، روابط شهری ، روابط اجتماعی ، روابط بین المللی و بین ادیان را به وضوح استنباط کرد . طبق قوانین الهی اسلام ، آشتی ، مهرورزی و دوستی از هر چیزی در هر موقعیّتی برتر است . در بخش چهارم با بررسی جنگ در اسلام به این نتیجه می رسد که جنگ در اسلام ماهیّت دفاعی دارد ، واین که قرآن اساساً جهاد را تشریع کرده است نه به عنوان تهاجم وتسلّّط است بلکه به عنوان مبارزه با تهاجم و دفاع مشروع می باشد . و در رابطه با دفاعی بودن جنگ ابتدایی به این مطلب می رسد که معنا و مفاد دفاعی بودن ماهیّت جهاد ابتدایی این است که روح دفاع در پیکر جنگ و جهاد ابتدایی جاری است . به سخن دیگر ، در هر موردی که جهاد ابتدایی توصیه و واجب شده است ، بدون تردید حق مورد تجاوزقرارگرفته ، و چنین جهادی در حقیقت برای دفاع از آن حق است . کلید واژه : جنگ ، جهاد ،دفاع ،صلح ،مهادنه ، قرآن ، حدیث
طاهره انصاری غلامحسین تاجری نسب
یکی از سنن الهی این است که خداوند متعال، در حیات دنیوی، همواره بندگان خویش را مورد ابتلاء و آزمایش قرار می دهد و این سنت، در مورد تمامی افراد عمومیت دارد. بخش وسیعی از آیات قرآن، مستقیم یا غیر مستقیم به بحث ابتلاء اختصاص دارد. در اغلب کتب حدیثی و اخلاقی نیز به این مسئله و آثار و پیامدها و راههای مقابله با آن پرداخته شده است. بنابراین با توجه به آثارفراوان تربیتی و اخلاقی که ابتلائات در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد سزاوار است با شناخت اهداف و فلسفه ابتلائات، به درک بهتر این حقیقت بپردازیم تا بتوانیم ناملایمات زندگی را تحمل نموده و از آن، برای رسیدن به مراتب عالی کمال و انسانیت بهره ببریم. این رساله در شش فصل تنظیم شده است که عبارتند از: فصل اول: کلیات تحقیق. فصل دوم: توضیح کلید واژه های: بلا، امتحان، فتنه، تمحیص. همچنین در این فصل به عمومیت ابتلاء، به ویژه ابتلای انسان مومن و نیز به شناسایی واقعیت دنیا پرداخته شده است. در فصل سوم به مهمترین اسباب ابتلاء اشاره شده است. مانند: مال، اهل و اولاد، بیماری، پست و مقام، فتنه ها و حوادث اجتماعی و غیر آن که می توان آنها را به دو دسته کلی نعمت ها و نقمت ها تقسیم کرد.البته در نگاه عامه مردم، ابتلاء و امتحان در چهره سختی ها بیشتر محسوس و مشهود است. همچنین ابعاد تربیتی ابتلاء به سختی ها که مورد عنایت قرآن است بیشتر از ابتلاء به خوشی هاست. ازاین رو در این رساله به جنبه نقمت بودن ابتلاء، بیشتر پرداخته شده است. فصل چهارم به نحوه روبرو شدن مومن با ابتلائات پرداخته است که از جمله آنها می توان صبر، شکر، رضا و دعا را نام برد. در فصل پنجم آثار و برکات ابتلاء مومن مورد بررسی قرار گرفته است.که تربیت و شکوفایی استعدادها، تذکّر و تنبّه، تطهیر و تمحیص، علوّدرجه، خلوص ایمان، کفاره ذنوب، کیفر و مجازات دنیوی گناهان و استحقاق پاداش و رحمت خاصّ الهی، از آن جمله است. فصل ششم نتیجه گیری است: بلا برای مومن لطفی است در سیمای قهر و نعمتی است در لباس نقمت.پس هر که نزد خدا محبوبتر است به او بیشتر بلا می دهند. مراد خداوند از ابتلاء، آشکار ساختن و تربیت زمینه هایی است که درکانون وجود انسان قرار دارد. پس محنت ها، تربیتی است الهی که از طریق آن وجودآدمی، پرورش یافته و به کمال می رسد. بنابراین بنده مومن با مبتلا شدن به سختی ها و شدائد، خود را لایق درک رحمت خداوندی نموده و ظرف مناسبی برای دریافت فیوضات الهی می شود. کلید واژه: ابتلاء، بلا، فتنه، تمحیص، امتحان، مومن، دنیا.
زهرا فرهید منصور پهلوان
چکیده» اسلام کامل ترین برنامه ی زندگی انسان است که بهترین و مناسب ترین احکام را در همه ی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، برای نیل به سعادت دنیوی و اخروی به بشریت عرضه نموده است و همچنین جهت ضمانت و حسن اجرای احکام و قوانین در جامعه روش های خاصّی را به کار گرفته که فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت عمومی و همگانی مسلمانان یکی از آن هاست. در جامعه ی اسلامی، از صدر اسلام، پیامبر گرامی (ص) و اصحاب ایشان و نیز پیشوایان معصوم (علیهم السلام) از امر به معروف و نهی از منکر، در جهت پاسداری از اصول مکتب، به مثابه ی موثرترین ابزار و نیز یک تکلیف الهی، بهره گرفته اند. مسلمانان آن را وظیفه ی خود دانسته و به اجرای این دو فریضه ی بزرگ پایبند بوده و اهمیت خاصّی برای آن قائل بوده اند. زیرا خداوند این اصل تابنده را صراحتاً در حدود ده آیه از آیات قرآن کریم مورد توجه جدّی قرار داده و انجام آن را از ویژگی های اهل ایمان به شمار آورده است. گستردگی آثار با ارزش این فریضه ی الهی نسبت به آثار دیگر فرایض، به حدّی است که بی گمان باید پذیرفت، امر به معروف و نهی از منکر،از برجسته ترین و عالی ترین واجبات الهی است و برترین دینداری نیز در اجرای آن نهفته است. بنابراین، پژوهش و شناخت درباره ی اجرای این دو وظیفه ی دینی، لازم و مفید و در اولویت می باشد. مجموعه ی حاضر کوششی است در راستای شناخت بیشتر دو فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر و بررسی جایگاه و اهمیت آن در آیات قرآن و روایات به کمک تفاسیر و دیگر منابع معتبر اسلامی که در شش فصل تهیه گردیده است. همچنین در این رساله لزوم عقلی و نیاز اجتماعی این اصل دینی مورد توجّه قرار گرفته و ابعاد اجرایی آن تبیین شده است. کلید واژه ها: امر، نهی، معروف، منکر، اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر، نظارت همگانی و تقوای اجتماعی .
مشکات نظام آبادی غلامحسین تاجری نسب
این تحقیق بر آن است که با مراجعه به آیات نورانی قرآن کریم و دیگر منابع معتبر اسلامی « عدالت صحابه » را مورد تحلیل و بررسی کامل قرار دهد. در ابتدا ضمن بیان روشنی از ابعاد مختلف مسأله با استناد به آیات، ضرورت این تحقیق اثبات گردیده است و برای رسیدن به هدفهای تحقیق اهداف ویژه ای شامل: بررسی معنای صحابه و عدالت از نظر لغوی و اصطلاحی، بررسی عدالت صحابه از دیدگاه آیات قرآن و سپس بررسی عدالت اصحاب از دیدگاه احادیث و روایات و معرفی برخی از اصحاب پیامبر اکرم* که به تصریح آیات و روایات عادل نبوده اند طراحی گردیده است. برای رسیدن به اهداف مذکور سوالاتی به شرح زیر مطرح شده: صحابی به چه کسی می گویند؟ آیا صحابه مورد نکوهش خداوند و پیامبر* قرار گرفته اند؟ دلایل معتقدان به عدالت کل صحابه چیست؟ دلایل معتقدان به عادل نبودن برخی از اصحاب چیست؟ با توجه به ماهیت، اهداف و امکانات موجود روش تحقیق توصیفی - تحلیلی برای انجام تحقیق برگزیده شده است. پس از گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها نتایج ذیل بدست آمد: صحابی کسی است که پیامبر* را ملاقات کرده و به او ایمان آورده و با اعتقاد به اسلام از دنیا رفته است، یعنی همان کسانی که ملازمت و همراهی آن حضرت را اختیار کرده اند و بعد از پیامبر* مبلغ سیره و سنت پیامبر* بودند ولی مطلبی که باید متذکر شویم این است که صحابیان پیامبر* بنا به گزارش تاریخ نویسان و کتب رجالی بالغ بر صد هزار نفر بوده اند که همگی نتوانستند پیوسته و دائم همراه حضرت باشند و برخی فقط برای حفظ جان و موقعیت خود تظاهر به اسلام و همراهی با پیامبر* نموده اند و برخی مرتکب گناهانی از قبیل: فسق، فرار از جنگ و جهاد، نقض عهد با خدا و رسولش، افشا کردن اسرار پیامبر* و بر خورد نادرست با آن حضرت، ارتداد و نفاق و ... شده اند که همگی دال بر این است که نمی توان به همه آنها اعتماد کرد و همه را عادل دانست. ولی اهل سنت بدون توجه به موارد فوق الذکر، به عدالت کل اصحاب عقیده دارند و هر گونه تهمت و ذکر گناهی برای یکی از اصحاب را کفر و خروج از اسلام می دانند. در مقابل شیعه می گوید با این که صحابی بودن یک افتخار است اما نمی توان فضیلت عدالت را برای همه آن ها مطلق و عام در نظر گرفت. هر یک از این دو گروه به آیات و روایاتی استناد کرده تا باور خود را اثبات کنند که در طی این رساله تمامی ادله قرآنی و روایی مطرح و به دور از هر گونه غرضی مورد بررسی قرار گرفته است.
علی بزرگ پور منصور پهلوان
روزی که پیامبر دو ثقل گرانبها(قرآن و اهل بیت)را به مردم معرفی کرد و برای هدایت انسانها تمسک به آن دو را به همگان توصیه فرمود اهل بیت خویش را به عنوان قران شناسان خبیر معرفی کرد تا پس از او امت از ائمه الهام گرفته و شاگردی انان را با افتخار بپذیرد چرا که پیامبر ایشان را قطب و محور قرآن وبلکه همه کتب آسمانی معرفی کرد
عبدالحسین جلالوند سُید محمد حسین میر صادقی
عنوان این رساله پرداختن به یکی از تاثیر گذارترین موضوعات زندگی فردی و اجتماعی جامعه اسلامی با محوریت قرآن کریم می باشد که دارای نقش بسیار ارزنده و اساسی بوده که به جرات می توان از آن به عنوان جزء لاینفک و لایتغییر این جوامع نام برد و این مسئله در طول تاریخ اسلام همواره به بهترین شکل ممکن مطرح بوده و اساس حیات دین مبین اسلام بر پایه آن استوار و باقی مانده است.تجلی آموزه های قرآن در سیره امام حسین (ع) با تاکید بر واقعه عاشورا یکی از موضوعاتی است که اساساً ارتباط قرآن کریم و امام (ع) را به عنوان اصلی ترین محور مورد بحث قرار داده و واقعه ی عاشورا را بعنوان مصداق اتم بسیاری از این آیات می داند.در این تحقیق در حد توان به آیاتی که به نوعی به امام حسین ( ع ) و سیره ایشان و همچنین به حیات طیبه و سیمای مومنین نازل گردیده اشاره نموده و مصداق عینی و عملی آن ها را یاری کنندگان امام ( ع) در کربلا معرفی نماید.مجموعه این رساله با نُه فصل ضمن بررسی موارد مذکور سعی دارد که به زوایای دیگری از واقعه ی عاشورا پرداخته و ضمن بر شمردن سیره امام حسین ( ع ) آنها را منطبق با قرآن کریم ارزیابی نماید.در نخستین فصل به بررسی کلیات و مفاهیم اشاره نموده و در دیگر فصول به ترتیب ضمن تشریح ویژگی های قرآن کریم و اهل بیت ( ع ) اشاره و ضرورت اطاعت از انها به خصوصیات و نشانه های امام و امامت پرداخته و معلمین واقعی قرآن کریم را معرفی می نماید و در فصل های بعدی ضمن اشاره به آیات مرتبط با امام حسین ( ع ) به سیره ایشان پرداخته و همچنین به بررسی علل خروج امام ( ع ) از مدینه و در دیگر فصول ضمن اشاره به آیاتی از سیمای مومنین در قرآن، مصداق این آیات را یاران و اصحاب امام ( ع ) معرفی و در پایان راز جاودانگی و ماندگاری عاشورا را نتیجه گیری می نماید.کلید واژه ها، هدایت ، شفا، رحمت، امام، عاشورا، ایمان، توکل ، اخلاص، تقوی، شهادت و ...
نرجس سادات نژادحسینیان منصور پهلوان
محدودیت مجال ما را بر ان داشت تا به بررسی 30 فقره اغازین این حدیث شریف بسنده کرده و موضوع مورد بررسی را مورد مداقه بیشتر قرار دهیم .ترتیب بیان امیرالمونین در بیان این فقرات ما را از تعیین و ارزش گذاری فقرات و تعیین اهم و مهم جهت انجام پژوهش بازداشت لذا تنها 30فقره اغازین موردبررسی قرار گرفته .این تحقیق مشتمل بر سه فصل است در فصل اول اهمیت این موضوع و اهداف و پیشینه تحقیق و تاریخچه ای از موضوع بیان شده است . در فصل دوم از این پژوهش ضمن بیان بخشی از اهمیت فضائل ان حضرت متن کامل به همراه ترجمه حدیث سبعین را بیان کرده و و جهت تکمیل معرفی مصادر تحقیق کتبی که ذکری از این حدیث شریف را به میان اورده اند را معرفی کرده ایم . بررسی سند این روایت شریف پایان بخش این فصل میباشد . در فصل بعدی که به ترتیب تک تک فقرات مورد بررسی قرار گرفته در هربخش ابتدا بررسی های لغوی ان فقره مورد توجه قرار گرفتهو سپس به بررسی ریشه قرانی فضیلت نظری افکنده ایم . بررسی احادیث عامه و خاصه ذیل ایات شریفه و دلالت انها و بررسی سایر احادیث عامه و خاصه در رابطه با موضوع فقره و نهایتا نام تعدادی از بزرگان عامه که این فضیلت را در اثار مهم خویش ذکر کرده اند از جمله مراحل بعدی تحقیق در هر فقره است. در واقع با این تحقیق به دنبال ان هستیم تا نشان دهیم فضائل مختصه امیرالمومنین نه تنها ریشه قرانی داشته که در احادیث عامه نیز قابل رد یابی است و هیچ یک از این فضائل از نظر اهل سنت قابل خدشه نمیباشد .
ثریا قدمی سگوند منصور پهلوان
چکیده: توبه در لغت به معنای بازگشتن و در اصطلاح عبارتست از: ندامت و پشیمانی بر اعمال گذشته و تصمیم بر عدم بازگشت به گناه. این واژه از جمله الفاظ مشترک بین پروردگار و عبد می باشد. توبه خدا عبارتست از: برگشتن به سوی عبد به رحمت و توبه عبد عبارتست از: برگشتن به سوی خدا به استغفار و دست برداری از معصیت. استعمال واژه های توبه، استغفار و انابه در آیات و روایات گاه به گونه ای است که نشان می دهد بین آنها اتحاد معنایی وجود دارد، اما توجه به معنای لغوی و اصطلاحی آنها و نیز برخی دیگر از شواهد، نشان دهنده ی افتراق و تعدد معنای آنها می باشد. بی گمان توبه از اموری است که هیچ اختلافی در وجوب آن نیست و دلیل آن، دلالت قرآن، سنت، عقل و اجماع بر این امر است همچنان که فوریت این وجوب نیز از طریق همین ادله چهارگانه قابل اثبات است. عمومیت فرمان «و توبوا الی الله جمیعاً» نشان می دهد که وجوب توبه عمومی است و هرکس در هر موقعیت و مرتبه ای از معنویت که باشد ناگریز از آن است. در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) هم از توبه گناهکاران و هم از توبه پیامبران سخن به میان آمده است بنابراین توبه نه تنها بر گناهکاران بلکه بر اولیای خدا نیز واجب می باشد البته نباید چنین تصور شود که توبه آنها العیاذ بالله مثل توبه انسان های گناهکاری است که دامن خود را به معصیت آلوده کرده اند بلکه توبه مراتبی دارد که عبارتند از توبه عوام، توبه خواص و توبه اخص. علمای اخلاق با استناد به حکمت معروفی از امام علی (ع) که در آن استغفار را بر شش پایه معنا فرموده است ارکان و شرایط توبه را استنباط کرده و معتقدند: دو پایه اول یعنی « ندامت» و « عزم بر عدم بازگشت به گناه» ارکان توبه، دو پایه دوم یعنی « جبران حقّ الله » و « جبران حقّ الناس » شرایط قبول توبه و دو پایه سوم یعنی « گداختن گوشتی که از حرام بر بدن روئیده» و « چشاندن درد طاعت به تن به اندازه ی شیرینی معصیت» شرایط کمال توبه هستند، هرچند که برخی دیگر از علمای اخلاق معتقدند که دو پایه دوم نیز جزء شرایط کمال توبه هستند و بنابراین توبه بدون آنها نیز پذیرفته خواهد شد. آیات و روایات اسلامی با صراحت تمام بیان می کنند که خداوند توبه بندگان خود را می پذیرد. در مورد پذیرش توبه از جانب خداوند عده ای همچون معتزله معتقدند که پذیرش توبه بر خداوند واجب است ولی اشاعره همچون اکثر علمای امامیه معتقدند که خداوند تفضلاً توبه را پذیرفته و عقاب را ساقط می کند و در پذیرفتن توبه، تفاوتی میان گناهان نیست اما اگر انسان آنقدر توبه را به تأخیر افکند که امارات و نشانه های مرگ را به چشم مشاهده نماید و یا به همان حالت کفر و آلودگیش رخت از جهان بر بندد، و به سرای ابدی کوچ کند، دیگر توبه او مقبول خداوند واقع نمی گردد. شرط وفاء بر توبه آنست که انسان بعد از توبه، دیگر به گناه معاودت نکند و این امری است که نیاز به امداد الهی دارد و تائبان از این حیث به چند دسته تقسیم می شوند. در نهایت باید گفت که توبه نه تنها در زندگی معنوی انسان بلکه در زندگی مادی او نیز موثر است. محبت پروردگار، آمرزش گناهان، تبدیل سیئات به حسنات، دعای فرشتگان، شفاعت توبه و ....از جمله آثار معنوی توبه و نزول برکات آسمانی، زندگی گوارا، محترم شدن تائب و ...از جمله آثار مادی توبه می باشد.
نازیلا آحادی غلامحسین تاجری نسب
در این پایان نامه که با موضوع «نقش باور به امامت در سامان دهی شیوه زندگی از دیدگاه قرآن و حدیث» می باشد، به چند مطلب و نکته مهم پرداخته شده است. در ابتدای تحقیق، به نکاتی پیرامون تبیین مسئل? امامت پرداخته شده، گرچه برای این پایان نامه، بحث امامت مبحثی ثابت شده است امّا بنابه دلایلی لازم دیده شده که فصلی را در مورد مسئل? امامت قرار داده و نکاتی پیرامون آن بیان شود و از طریق برهان عقلی و نقلی (قرآن وحدیث) به طور مختصر به اثبات امامت و ویژگی های منحصر به فرد مقام امامت پرداخته شود. و در مرحله بعد برخی از آیاتی که در شأن ائمه اطهار(ع) نازل شده و یا در رابطه با ایشان می باشد مطرح شده و از طریق مبانی عقلی و نقلی به نتایج و الگوهایی که از این آیات برای زندگی افراد می توان گرفت، دست یافته و ذیل هر یک از آیات بیان گردیده است. و در مرحله سوم به برخی از مختصات شیعیان که به زندگی آنها رنگ و بوی خاصی داده است و زندگی آنها را از سایر مذاهب بسیار متفاوت ساخته، پرداخته شده است، از جمله این مختصات می توان به این موارد اشاره کرد: اعتقاد به عرض? اعمال به خدمت معصومین، انتظار مهدی غایب، گریه بر مصیبت اهل بیت(ع)، نذر کردن برای اهل بیت، تبرک جستن به آثار اولیاء، و اعتقاد به شفاعت اولیاء، متعه یا همان ازدواج موقت. و بعد از آن در مرحل? چهارم به برخی از احادیث معصومین(ع) که در خصوص معرفی شیعیان واقعی و رفتار و منش آنها می باشد پرداخته شده تا بدین وسیله از لابه لای آن احادیث که مربوط به صفات شیعیان می باشد، صفاتی در ارتباط با نحو? سامان دادن به ابعاد زندگی شیعیان برگزیده ودر مرحل? آخر به شرح آن صفات پرداخته شود. و در آخرین مرحله یعنی مرحل? پنجم، از میان ابعاد مختلف زندگی به سه بعد مهم آن یعنی بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی شیعیان پرداخته و به منظور شرح مطالب، به برخی از فرامین و سفارشات معصومین(ع) و همچنین در برخی موارد به سیر? عملی آن بزرگواران اشاره شده و در انتهای مباحث، برخی از آثار و نتایج این صفات که منجر به سامان دهی به شیو? زندگی می شود را بیان کرده تا شاید جرقه ای برای حرکت به سوی این صفات در دل خواننده گرامی زده شود. لازم به ذکر است که کلید واژه های این تحقیق کلمات و عبارات ذیل می باشد.
حسین سهرابی طرقی مجید معارف
پژوهش حاضر به تبیین «بصیرت دینی در آموزه های علوی» پرداخته است. در این تحقیق، جایگاه و اهمیت بصیرت از دیدگاه امیر المومنین علی (علیه السلام)، عوامل و آثار نیک بصیرت و همچنین مبانی جهل و کوته بینی و پیامد های ناگوار آن مورد بررسی قرار گرفته است. با مراجعه به منابع معتبر و مورد وثوق محققین، تبیین معنای بصیرت، مبیّن آن است که این واژه صرفا به معنای دانش و آگاهی نیست، بلکه معنایی بس عمیق دارد. بصیرت در حقیقت، حاصل بررسی موشکافانه همه ابعاد دور و نزدیک یک مسئله و فراهم آوردن یک معرفت ویژه نسبت به آن به منظور ارزیابی واقعی و ژرف آن مسئله است، به طوری که هیچ گونه تردید و تزلزل در آن راه نیابد. بصیرت با این مفهوم عمیق، در دیدگاه امیرالمومنین (علیه السلام) جایگاهی رفیع دارد. از نظر حضرت، ارزش انسان، وابسته به معرفت و بصیرت او است و ایمان آنگاه برای مومن سودمند است که همراه نور بصیرت باشد. آن که بدون بصیرت گام در راه می نهد، بی گمان به بیراهه خواهد رفت و لذا هر چه پیش رود، از مقصد و منظور دور تر خواهد شد. با توجه به این جایگاه بلند، پژوهش با واکاوی سخنان حضرت به دنبال مبانی و عوامل ایجاد بصیرت می باشد، زیرا کسب این ویژگی که در سرنوشت انسان نقشی حتمی دارد، قطعا مستلزم حصول ملکاتی است که در لایه های عمیق وجود انسان رسوخ کرده باشد. نتیجه این جستجو، پژوهشگر را به مبانی مختلف رهنمون می کند که مهمترین آن ها عبارتند از تقوی، زهد، تفکر و عبرت. تقوی رابطه ای مستقیم در کسب فهم عمیق دارد. پیمودن صراط مستقیم به دلیل خطرات و پرتگاه های بسیاری که در مسیر آن قرار دارد، جز با عنایت و هدایت الهی ممکن نیست و تقوی، این چراغ هدایت را در قلب انسان پرهیزگار فروزان می کند. در حقیقت معارف الهی و معرفت بر حقیقت هستی، میوه شیرینی است که پرهیزگار از درخت تقوی و مجاهدت با نفس می چیند. از زهد به عنوان عامل دیگر بصیرت یاد می شود. دلبستگی به دنیا و برقرار کردن رابطه محبتی با آن، چشم و گوش دل آدمی را نسبت به حقایق آن کور و کر می کند و پرده غفلت را بر عیوب دنیا قرار می دهد. زدودن این غفلت و رفع این حجاب جز با زهد امکان ندارد. تفکر، زمینه ساز بصیرت است و راهگشای هدایت انسان. اندیشیدن حیات قلب بصیر است و تفکر، ذهن را به سمتی که شایسته و سزاوار وجود آدمی است، یعنی وجوب دوری از دنیا طلبی و جهد و کوشش برای آخرت، سوق می دهد. اگر بصیرت به معنای رسیدن انسان به درجه ای از درک و فهم تلقی گردد که بتواند از ظواهر امور بگذرد و به باطن آن بنگرد و از محسوسات عبور کرده و به معقولات برسد و قدرتی فراگیر برای سنجش و اندازه گیری، تجزیه و تحلیل، حل و فصل امور و انتخاب و تصمیم گیری صحیح در ابعاد زندگی به دست آورد، بی تردید «عبرت» یکی از راه هایی است که می تواند انسان را به این مقصد برساند. در مسیر پژوهش، این سوال مهم باید پاسخ داده شود که چه موانعی بر سر راه بصیرت یابی آدمی وجود دارد. در جستجوی کلام مولا امیرالمومنین (علیه السلام)، حضرت سه میل ویران کننده را از موانع بصیرت و حقیقت یابی، شمارش می کنند : آرزوی دراز، دنیا طلبی، هوای نفس. آرزوها، رابطه مستقیم با کور دلی و کم خردی انسان دارد. کسی می تواند چهره زیبای حقیقت را آنگونه که هست مشاهده کند و به سرچشمه زلال معرفت برسد که دیده عقل خود را با حجاب آرزوها نپوشاند، زیرا آرزوهای دراز دیدگان بصیرت را نابینا می کند. دنیا طلبی و نگاه استقلالی به دنیا و چشم داشتن به زرق و برق آن، موجب محبت و دلبستگی به آن می شود. بدیهی است که چنین نگاهی به دنیا، بی خبری و جهل نسبت به باطن آن را به دنبال دارد و در حقیقت حجابی خواهد بود بر دیدگان حقیقت بین انسان. پیروی از هوای نفس نیز به معنای مخالفت با حقایق و فرمان های بدیهی عقلی و شرعی است. اگر آدمی با آنچه عقل و شرع حکم کرده مخالفت کند و مبادرت به عملی خلاف و نادرست ورزد، قوه ادراک و عاقله او دچار نقصان و رکود و ناتوانی می شود و از درک بدیهی ترین حقایق یعنی وجود خالق آدم عاجز می گردد. - اگر انسان به بصیرت دست یابد آثار و نتایج نیک و سرنوشت ساز برای او به ارمغان می آید و عدم دست یابی به بصیرت پیامد های ناگواری را به دنبال دارد. چشم بینا، آگاهی و شناخت، چراغی برای تحلیل و سنجش حوادث و تحولات پیرامونی است. این بینش و بصیرت و بهره گیری از خرد، آدمی را بر راهی که انتخاب کرده استوار می سازد و او را در برابر تندباد شبهه و انحراف مصون می دارد. شجاعت و پایداری بر حق، از دیگر نتایج چنین بینشی است. تمیز حق از باطل، جز با ژرف اندیشی و بصیرت امکان پذیر نمی باشد. این بینش عمیق که شناخت و انتخاب راه حق از پیامد های آن می باشد، انسان را از افتادن در پرتگاه ذلت پیروی از باطل مصون می دارد و راه حق را که راه عزت و سعادت است بر او نمایان می کند. از طرف دیگر بی بصیرتی و سطحی نگری، آدمی را بر سر دو راهی های زندگی، دچار تردید و تشکیک نموده و قدرت انتخاب درست را از او سلب می کند و در بسیاری از مواقع او را به گمراهی و هلاکت می کشاند.
محدثه توحیدی نسب منصور پهلوان
انسان برای زندگی سعادتمندانه نیازمند تشخیص خوب و بد، درست و نادرست، صلاح و فساد و به طور کلی حقّ و باطل است و برای رسیدن به این تشخیص نیاز به معیارهایی دارد، تا بتواند با استفاده از آنها و سنجیدن افکار و عقاید و عملکرد خود، نسبت به آن معیارها، به حقّ یا باطل بودن آنها پی ببرد. قرآن کریم، کلام حقّ و منشوری کامل و جامع برای زندگی سعادتمندانه انسان است، که معیارهای تمییز حقّ و باطل را به روشنی برای انسان معرفی نموده است. در نهج البلاغه نیز، همچون قرآن کریم، موضوع شناخت حقّ و باطل، از جایگاه مهمی برخوردار بوده، معیارهای شناخت حقّ و باطل معرفی، و نقش و جایگاه این معیارها تبیین شده است. معیارهای شناخت حقّ و باطل، هم از نظر قرآن و هم از دیدگاه نهج البلاغه، شامل دو دسته معیارهای درونی و بیرونی است که در روایات هم از آن دو حجّت با عناوین رسول باطنی و رسول ظاهری یاد شده است. عقل، یکی از معیارهای شناخت حقّ و باطل است که انسان را در تشخیص میان حقّ و باطل، یاری می کند. عقل، همواره پیرو حقّ بوده و همچون منبع نور، مسیر زندگی را برای انسان روشن می کند. لذا، انسان با استفاده از قوّه خرد و خردورزی می تواند از افتادن در خطا و اشتباه مصون بماند. دومین معیاری که قرآن کریم و همچنین نهج البلاغه، به عنوان معیار شناخت، معرفی می کنند، وحی به انبیاء است. کتب آسمانی، به ویژه قرآن کریم، چون از سوی حقّ تعالی و سخن خدا هستند، جز حقیقت محض نمی توانند باشند. از این رو، قرآن کریم و کتب آسمانی پیامبران پیشین، معیار شناخت حقّ و تمییز آن از باطل هستند. سومین معیار شناخت حقّ و باطل، که در قرآن و نهج البلاغه، معرفی شده است، سنّت پیامبر اکرم(ص) و سیره ائمه اطهار(ع) است که در عصر حاضر، تنها از طریق احادیث قطعی الصدور، قابل دسترسی است.
بنت الهدی فتحی منصور پهلوان
تمامی ادیان الهی دارای آموزه های دینی خاصی برای پیروان خود می باشند. در این میان اسلام در تمام ابعاد زندگی وارد شده و توصیه هایی برای سعادت و رستگاری انسان ارائه نموده است و طریقتی کامل و همه جانبه را که تمامی استعدادهای کمالی انسان را به منصه ظهور بیاورد را در پیش راه انسانها قرار داده است. با بررسی آگاهانه و حکیمانه توصیه های الهی و عمل به آنها نه تنها نیازهای روحی و جسمی و مادی و معنوی فرد بلکه اجتماع بشریت برآورده گردیده و سعادت جامعه بزرگ انسانی تامین می گردد. از دیدگاه قرآن و سنت تاثیر ذکر در کمال انسان امری انکار ناپذیر می باشد و مانند روح بر پیکره اعمال انسان می باشد. با توجه به اینکه تعاریف قرآنی و روایی که از ذکر گردیده و ذکر و یاد خداوند جزء مهمترین عوامل سعادت دنیوی و اخروی فرد و اجتماع شناخته شده ، لذا این پژوهش بر آن است تا مفاهیم مختلف ذکر و اذکار ماثوره از اهل بیت (علیهم السلام ) را از ابعاد مختلف علمی و کاربردی مورد بررسی قرار داده و شناخت کاملی از نظر قرآن و روایات نسبت به مفهوم ذکر و آثار آن و فواید اذکار ماثوره ارائه نماید . سوالات اصلی این است که نقش ذکر در اصلاح فرد و جامعه چیست ؟ و تأثیر ذکر در تعالی انسان و رستگاری اخروی او چه میزان است ؟ برای پاسخ به این سوالات مباحثی به شرح زیر بیان می گردد : مفهوم ذکر از دیدگاههای گوناگون ، انواع ذکر و اهمیت آن ، فواید و آثار ذکر ، موانع ذکر و معرفی و تأثیر اذکار مأثوره و .... لذا با روش کتابخانه ای و با استفاده از متون مختلف اسلامی موضوع مورد بررسی قرار داده شد و نتایج این بررسی حاکی از آن است که یکی از نیازهای اساسی انسان ، معنویت و ارتباط با خداست که شناخت و تسلط به این نیاز همواره موجب توفیق آدمی در مراحل گوناگون زندگی و در همه زمینه ها بوده است . بررسی آیات و روایات و نیز نظریات دانشمندان اسلامی نشان می دهد که ذکر و دعا اثر مثبتی و مستقیم براصلاح فرد و جامعه و تعالی و رستگاری انسان دارد .
زهرا شفیعی حمیدرضا مستفید
این پژوهش در پی بررسی و شناخت بیشتر اخلاق فردی و اجتماعی و ویژگی های ان حضرت در ارتباط با خالق با استفاده از ایات قرانی و احادیث معصومین(علیهم السلام)میباشد.ایشان در زمینه اخلاق فردی نمونه کاملی از رعایت صفات عالی بشری از جمله رعایت بهداشت شخصی و نظم و انضباط ساده زیستی و بی الا یشی در تمام امور زندگی اعتدال و میانه روی و همچنین صبوری و تحمل در برابر مشکلات هستند و در میان صفات و ویژگی های اجتماعی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله)میتوان گشاده رویی و احترام به دیگران و نیز مدارا کردن با مردم را نام برد و در زمینه ارتباط با خالق پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله)در یک کلمه عبد مطلق خدا بود.
علی ایمانپرست منصور پهلوان
توحید اصل اول همه ی فرق و مذاهب اسلامی است. با این وجود در جزئیات این اصل میان آنها اختلافات اساسی وجود دارد. از جمله ی مهم ترین و بحث برانگیزترین شاخه های توحید، موضوع اسماء و صفات خداوند متعال است. اینکه خداوند اسم یا صفت دارد یا خیر و اگر دارد، چگونگی اتصافش به اسماء و صفات، مهم ترین مسائل این بحث است. یکی از گروه های مهم اسلامی، «مکتب اعتزال» است. عمده شاخصه ی این مکتب، خلاف دیگر فرق اهل سنت، توجه بسیار زیاد آن به عقل و استنباط گزاره های دینی از مجرای عقل و خرد است. آنچه بررسی این گروه را دارای اهمیت خاص می کند، ادعای آنها بر اخذ معارف در توحید و عدل از امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. در این تحقیق، سعی در شناخت عقیده ی معتزله در بحث «اسماء و صفات» خداوند و آن گاه تطبیق آن با سخنان امیرالمومنین (علیه السلام) و ائمه ی معصومین (علیهم السلام) شده است تا نشان دهیم که معتزله در نقاط قوتشان وام دار تشیع هستند و اکثر معضلاتشان به سبب عدم پایبندی کامل ایشان در پیروی از امیرالمومنین (علیه السلام) است. دانشمندان معتزله در موضوع اسماء و صفات هم رأی نیستند. عقاید آنها در این موضوع را می توان طور خلاصه این گونه بیان کرد: 1. نفی صفات و عینیت آنها با ذات، 2. سلب اضداد از ذات خداوند 3. نظریه ی حال، 4. نیابت ذات از صفات. با این حال می توان به طور کل گفت که همه ی آنها هم سعی در نفی صفات و هم حفظ کمالات حق متعال داشته اند و این خود منجر به نظریات مختلف در این باب شده است. با بررسی روایات می یابیم که امیرالمومنین (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام)، به نفی صفات از ذات خداوند متعال قائل هستند. نکته ی مهم دیگر، خروج از دو حدّ تعطیل و تشبیه در مورد خداوند است. ذات خداوند دارای ترکیب و قابل تجزیه نیست و اثبات صفات برای ذات، ناچار به وادی ترکیب ذات و تشبیه آن به مخلوقات وارد می شود که هر دو باطل است. در دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)، ذات خداوند قابل شناخت و تعقل و تفکّر نیست و عقل تنها تا مرتبه ی اثبات و تنزیه ذات می تواند پیش رود. به همین دلیل این ذات نه قابل تصوّر و نه قابل وصف است، چرا که هر وصفی، تشبیهی در دل خود دارد. به طور اجمال، روایات امیرالمومنین و اهل بیت (علیهم السلام) معانی ثبوتی برای ذات قائل نیستند و صفات ثبوتی را به معانی سلبی باز می گردانند. ما دلائل عقلی و نقلی مختلف در این باره را بررسی کرده راه جمع بین قائل شدن به کمالات حق متعال و نفی صفات را نیز از زبان روایات بیان نموده ایم. در پایان نیز، دو دیدگاه معتزله و روایی شیعی را با هم مقایسه کرده به این نتیجه رسیدیم که تنها نظر معتزله که مطابق روایات شیعی است، نظریه ی سلب اضداد از خداوند می باشد. پس از نظریه ی سلب اضداد، نظریه ی نیابت ذات از صفات بیشترین شباهت را با بیان روایات دارد. نظریه ی حال نوعی تشبیه خفی است و مطابق روایات نظر صحیحی نیست. نفی صفات و عینیت صفات با ذات نیز ـ هر چند در بیان بعضی از معتزله از حیث عبارات شباهت هایی با روایات دارد ـ اما در مجموع با آنها تطابق ندارد.
کبری رشوندی منصور پهلوان
چکیده پژوهش حاضر به بررسی بصیرت از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته است. پس از ارائه کلیات و مفاهیم، جایگاه و اهمیت بصیرت مورد بررسی قرار گرفته است. از بسیاری آیات و احادیث بصورت صریح و روشن استفاده میشود که ارزش و عظمت انسانها به بصیرت و معرفت آنها منتهی میشود و هر انسانی که از بصیرت بیشتر و کامل تری برخوردار است به همان میزان از ارزش و عظمت و شخصیت والای انسانی بیشتری بهره مند است و هرکس از بصیرت بهرهای ندارد در واقع فاقد هرگونه ارزش معنوی و کمال آدمی است. قرآن میفرماید:?قَد جَاءَکُم بَصَائِرٌ مِن رَبِّکُم فَمَن أبصَرَ فَلِنَفسهِ وَ مَن عَمِیَ فَعَلَیهَا?. در ادامه به مباحثی هم چون عوامل تحقق بصیرت میپردازد که عبارتند از: ایمان، تقوا، ذکر و یاد الهی، قرآن، تفکّر در آیات خدا، توبه، عبرت از تاریخ احوال گذشتگان. پس از آن موانع بصیرت بیان شده است که عبارتند از: تیرگیهای نفسانی، هوای نفس، دوستی کورکورانه، تکبر و خودبینی، انکار حق، استبداد و خودرأیی، آرزوگرایی. این عوامل براساس آیات و روایات، مبسوط مورد بررسی قرار گرفته است.
نقی سبلانی منصور پهلوان
اثر گذاری قرآن در قلوب، یکی از مهمترین ویژگی های قرآن کریم است که می توان از آن به عنوان وجهی از وجوه اعجاز یاد کرد. قرآن کریم از دیر باز تا کنون، انسانهایی را به خود جلب کرده است ودر درون آنها اثرات عمیقی بر جای گذاشته است واین اثر گذاری، در قلوب انسانها می تواند به عنوان یکی از شگفتیهای این کتاب آسمانی مورد ارزیابی و وارسی قرار گیرد. در آیات و روایات هم، به اثر گذاری قرآن کریم اشاره شده است مثلاً می گوید: مومنین هنگامی که قرآن برآنان خوانده می شود ایمانشان زیاد می شود و این زیاد شدن ایمان؛ به خاطر اثر گذاری قرآن در دلهای مومنین است.کلمات و حروف در قرآن هم، طوری کنار هم قرار گرفته اند که اوج فصاحت وبلاغت قرآن را نشان می دهد و نقش موثری در اثر گذاری قرآن کریم دارد، مخصوصاً برای کسانی که فصاحت وبلاغت قرآن را درک می کنند و نیز الحان موزون و موسیقی قرآن کریم هم طوری است که انسان نه تنها با شنیدن آن ملول و خسته نمی شود، بلکه شوری در درون انسان می آفریند که احساس شادمانی و نشاطی برای او پدید می آورد.
مهتاب یغموری منصور پهلوان
بهره گیری از آیات قرآن کریم و احادیث ائمه و معصومین علیهم السلام پیرامون آن جنبه از حیات بشری است که مایه ی قوام و دوام جنبه زیستی ابناء بشر است.بر این باوریم که هرچند قرآن کریم کتاب هدایت و آموزگار بشر برای اعتلای روحی و رشد معنایی اوست، معهذا دیگر آموزه های آن از منظر دیگر برای حیات مادی انسان نیز متضمن سودمندی های فراوان می باشد. تأکید صریح قرآن کریم، برای دقت نظرانسان به آن چیزی که می خورد ما را بر آن داشت تا با یک نگرش عمیق تر پیرامون آیات و سوری که مستقیم و غیرمستقیم به غذای انسان مرتبط است، بپردازیم. کوشیده ایم از این منظر مفاهیم درخور و راهگشا پیرامون نوع غذا، منبع آن و تنوع گیاهی و حیوانی غذا را که مورد سفارش و تأکید بویژه معصومین علیهم السلام است ، با درج جزئیات مرتبط ارائه دهیم وارزش مواد غذائی در تأمین بهداشت واهمیت سلامت غذا برای رهایی از ابتلائات گوناگون را نشان دهیم،ابتلائاتی که از ناحیه آن، جوامع بشری وبویژه خیل عظیم شهرنشینان را در معرض مخاطرات جدی نظیر ابتلاء به بیماری های غیرعفونی مانند سرطان و دیابت والتهابات سیستم دستگاه گوارش، قرار داده است را آگاه و حساس سازیم.این تحقیق در سال 1391انجام گرفته است ?روش تحقیق:به صورت کتابخانه ای به اعتبار ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد. یافته ها: آیاتی که در ارتباط مواد غذایی با منشاء گیاهی یا حیوانی نازل شده است و در آنها به نحو تلویحی نسبت معنی دار این دو دسته آیات را که بیش از 3/1 می شود به انسان نموده است. نسبتی که می تواند ارزشمندی یا ضرورت توصیه به مصرف غذاهای گیاهی را به میزان سه برابر بیش از غذاهای با منشاء حیوانی مشخص کند و این در حقیقت همان است که امروزه از نظر علمی (هرم غذایی) نیز روشن شده است و مزیت الگوی رژیم های تغذیه با برتری مواد گیاهی نسبت به غذاهای با منشاء حیوانی را از نظر جنبه های مختلف بهداشتی نشان داده است. تفصیل آنکه در قرآن حدود 49 مورد از مواد غذایی با منشاء گیاهی یا ترکیب مواد قندی برتر ، یاد شده است و جمعاً حدود 16 بار هم از فرآورده های حیوانی به عنوان مواد گوشتی مورد استفاده انسان نام برده شده است (10 بار از چهارپایان گیاه خواری که گوشت آنها برای مصرف حلال شده ، 2 بار از گوشت ماهی ، 2 بار از گوشت گوساله ، یک بار از شیر و یک مورد هم از عسل) در حالی که از سومین نوع ماده غذایی یعنی چربیها فقط در آیه ی 20 سوره ی مومنون /23 به عنوان «دهن» یاد شده که آن هم مربوط به روغن زیتون است و چون منشاء غالب چربی های حیوانی شیر حیوانات حلال گوشت یا چربی هایی است که ضمیمه ی گوشت آنها می باشد لذا می توان گفت جمعاً ذکر دو مورد از موارد چربی مستقل (یک بار با منشاء گیاهی و یک بار با منشاء حیوانی) و ده مورد گوشت و چربی در کنار 49 مورد مواد نشاسته ای یا هیدروکربنه و 16 مورد مواد پروتئینی را شاید نسبت مناسبی از یک برنامه غذایی سالم و بهداشت دانست. ?نتیجه گیری: قرآن کریم واائمه اطهاربیشترسفارش به مصرف غذاهای گیاهی و پرهیز از مصرف زیاد ازحد غذاهای حیوانی نمودند (هفته ای سه روز) ? ?واژگان کلیدی تحقیق: غذا،تغذیه،تغذیه سالم،خوراکیهای قرآنی(عسل،خرما،.....)،پرخوری
مرضیه اعتمادی منصور پهلوان
هدف از نگارش این پایان نامه ، شناخت معنا و مفهوم دقیق ارتجاع و تجدد از دیدگاه قرآن و حدیث و مشخص شدن دامنه ی این مفاهیم در جامعه ی اسلامی است . دربحث ارتجاع از دیدگاه قرآن و حدیث با معرفی کردن انواع ارتجاع در قرآن ، و عوامل ارتجاع مشخص گردید که هرگونه عقب گرد از روش توحیدی که تنها راه نجات بشر است بازگشت به جاهلیت محسوب می شود. جاهلیتی که مفهومی تاریخی و تمام شده نیست بلکه زمان شمول و مکان شمول است و در هر جامعه ای در صورت جدایی از توحید ، امکان وجود دارد. چنانچه با رجوع به سخنان ارزشمند امیر المونین در این مورد ، مشخص شده است که ارتجاع به فرهنگ جاهلیت و آداب فرعونیان در همان زمان حضور اهل بیت در میان مردم نیز رخ داد. در میان گرو ه های مرتجع در قرآن و نهج البلاغه ، بنی امیه و بنی اسراییل پر رنگ ترین نقش را دارند که خصوصیاتی مشترک با هم و در عین حال با جاهلیت قبل از اسلام دارند. در فصل سوم این تحقیق ، که با عنوان تجدد از دیدگاه قرآن و حدیث نام گذاری شده است به دنبال دریافت نظر اسلام نسبت به پیشرفت بشر و رشد او و دست یابی به دستور العمل هایی که این دین آسمانی در قالب آیات و روایات برای ترقی و پیشرفت بشر بیان کرده است، بودیم. با دقت در آیات نازله و احادیث وارده در این موضوع به این نتیجه رسیدیم که اسلام شاخصه های تجدد را بیان نموده و محدوده ها و ضوابط آن ها را بیان کرده است . در بحث علم از دیدگاه اسلام به این نتیجه رسیدیم که اسلام علم را تعریف و به آن تاکید می کند. از آن به عنوان یک امر مقدس در جهت رشد و تعالی بشر استفاده می کند و جهت گیری الهی را در آن شرط می داند.در بحث نگاه قرآن به دنیا گفتیم که درک صحیح دنیا این است که انسان با دنیا رابطه ای اخروی برقرار سازد و آن را اصل نداند و ابزاری تلقی کند. نه اینکه آن را رها کرده و در آبادانی آن کوشا نباشد.در بحث پیشرفت گفته شد که جامعه پیشرفته اسلامی ، جامعه ای است که با سرمایه ی ایمان و عمل صالح در ارتباط با خداوند عبادت ، در ارتباط با مردم احسان ، در ارتباط با طبیعت عمران و آبادانی را به کار برد و با حرکت در صراط مستقیم با شاخصه های : علم و عدالت، وفای به عهد ، انفاق ، ذکر ، عفت ، امر به معروف و نهی از منکر خودش را به رشد حقیقی می رساند ، اعضای این جامعه بهترین مردمانند و جامعه ای برتر دارند و در نتیجه رستگارنند.
زهرا خیراللهی احمد احمدی
چکیده در این رساله ، ماهیت عقل و حدود توانایی آن در شناخت مورد بررسی قرار گرفته است به این منظور، دیدگاه دین ودیدگاههای برجستگان فلسفه اسلامی و غربرا درباره عقل مورد مطالعه قرار داده ایم.در عین حال در حین بررسی نظرات متعدد، با اختلافات، تضاد و تشتت آراء فراوانی در مورد ذات و حقیقت عقل، ارائه یک تعریف جامع و محدوده شناخت عقل مواجه شدیم.به همین دلیل همواره عقل را مقابل دین ،علوم تجربی و عرفان قرار داده اند . از آنجاکه عقل نقش بارزی در تقویت دین داشته ودین هم در ترویج تعقل گامهای موثری برداشته است،طبیعی است که بین این دوگزینه رابطه تنگاتنگی برقرار باشد .در قرآن کریم آن مقدار که از عقل ستایش شده از کمتر مقوله ای تمجید گردیده است. عقلی که قرآن وروایات روی آن عنایت دارند،بیشتربرقوه فهم اطلاق می گردد . عقل با این معنا قادر به شناخت حقایق عالم هستی ، تمییز صحیح از ناصحیح و نیز استنباط احکام شرعی خواهد بود ، اما شناخت او رابطه مستقیمی با داده های حسی وفراحسی دارد ، به این صورت که عقل پس از دریافت این داده ها به تجزیه و تحلیل آنها ودر نتیجه بدست آوردن شناخت و معرفت اقدام می کند. ضمناً با بررسی مفهوم عقل ونقش آن در شناخت حقایق در فلسفه ابن سینا ، صدرالمتألهین و کانت مشخص می گردد که مفهوم عقل وتوانایی آن در شناخت ، در تفکر ابن سینا و ملاصدرا ، نزدیک به اسلام بوده در حالی که همین موضوع در فلسفه کانت دورتر از اسلام است زیرا کانت ، عقل را منشأ گمراهی معرفی می کند و معتقد است که این قوه با بلندپروازی، پای از حد فراتر می گذارد و سبب مغالطه و تعارض و توهم می شود . این نوشتار ، ضمن تعریف عقل به معنای فهم، ثابت می کند که فهم از علوم تجربی، فلسفه، عرفان، دین و سایر معارف، ابزار،مواد و مصالح خودش را می گیرد و با وارسی هریک از آنها به تحلیل و داوری می پردازد. بنابراین با هیچیک از آنها تضادی ندارد و می توان به کشاکش ها در این زمینه پایان داد.
حمیرا منزوی تبریزی مریم حاجی عبدالباقی
بررسی تطبیقی جایگاه حقوق انسان و کرامت او در متون اسلامی از جمله نهج البلاغه از سویی، و مسئله حقوق انسان ها در اعلامیه جهانی حقوق بشر از سوی دیگر، از مباحث جدی مورد توجه پژوهشگران دینی دوران معاصر می باشد. یافتن پاسخ مناسب برای اقناع نسل پرسشگر امروز، می تواند چهره واقعی دین اسلام و پیشوایان آن را آشکار سازد. نتیجه ای که در پایان رساله از این پژوهش گرفته شده این است که حقوق بشر در نهج البلاغه به عنوان حقوق بشری الهی، با دیدگاه انسان شناسی و منطبق با مصالح و قوانین تکوین و تشریع بیان شده و از این نظر برتری کاملی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر دارد؛ زیرا مبنای تدوین اعلامیه مذکور، روابط مابین حکومت ها و جلوگیری از تضییع حقوق بشر در تمام کشورهای جهان است و به سایر موارد مرتبط با روش و اخلاق حکومت داری توجهی نشده؛ در صورتی که در کلام مولا? به آن موارد نیز تصریح و تأکید شده است. همچنین این اعلامیه به دلیل تعریف نامحدود از آزادی ها و لحاظ نکردن معنویت و تعالی روح بشر و هدف خلقت او، برخی ابعاد روحی و معنوی بشریت را نادیده گرفته و امکان سوءاستفاده یا انحراف از برخی مواد آن بیشتر است. مزیت دیگر حقوق بشر در نهج البلاغه ، ضمانت اجرای آن است که از یک سو ضمانتی درون فردی، از جهت اعتقاد به خدا و معاد و همچنین آگاهی افراد جامعه نسبت به حقوق خود و دیگران است، و از سوی دیگر، مجازات های عادلانه برای افرادی که حقوق اساسی مردم را زیر پا می گذارند، وضع گردیده است. از جمله حقوق مورد احترام و مصرّح در نهج البلاغه ، حق آزادی بیان، نصیحت حاکمان، حق مخالفان و زندانیان، اقلیت های دینی، یتیمان و همسایگان، حق زنان، حق مردم در دستیابی به اطلاعات، انتخاب شغل، حق رأی، حق مردم در برخورداری از یک حاکم عادل، عدالت در استفاده از بیت المال، حق مردم در اعتراض و انتقاد خیرخواهانه به زمامداران و شکایت از آنان، حق امنیت سیاسی و اجتماعی و… می باشد. روش این پژوهش، استقرایی بوده و با تحقیق کتابخانه ای تکمیل گردیده است. پس از چکیده و دیباچه، فصل اول به کلیات اختصاص یافته، در فصل دوم به تاریخچه کوتاهی از حقوق بشر در جهان پرداخته، ضمن درج متن کامل اعلامیه حقوق بشر، به دلایل تدوین این اعلامیه اشاره شده است. همچنین، حقوق بشر در مکاتب بشری و الهی و تفاوت آن دو نیز بررسی گردیده است. در فصل سوم (فصل اصلی رساله) با استفاده از شروح نهج البلاغه و کتب و مقالاتی که در این موضوع نوشته شده اند، نکات مرتبط با موضوع حقوق بشر، از نهج البلاغه استخراج و بررسی گردیده و آیاتی نیز از قرآن کریم به تناسب موضوعات آورده شده و سپس بررسی تطبیقی مختصری با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر انجام یافته است.
صدیقه داراب درب ساز منصور پهلوان
علامه طباطبایی و علامه عسکری ، هر دو وقوع نسخ در سیر تحولات تکاملی جامعه ی عصر نزول قرآن را پذیرفته اند ، اما ، علامه طباطبایی مانند قاطبهء علمای پیشین خود ، آن را کشف از تمام شدن عمر حکمی از احکام دانسته و معتقد است که زمان عمل به حکم تعدادی از آیات قرآن سر آمده است. در مقابل، علامه عسکری ، در عین پذیرش امکان نسخ معتقد است که وقوع نسخ در دایره وحی بیانی واقع شده است ، و به وسیله ی وحی قرآنی و آیات قرآن گزارشی از سیرِ اِحکام ، برای مسلمانان و آیندگان بیان شده ، و از آیات قرآن کریم آیه ای که حکم آن منسوخ باشد ، نداریم . وجوه اشتراک نظر این دو عالم عبارتند از : • پذیرش اصل وقوع نسخ در دایره احکام . • عدم وقوع نسخ در اصول و کلیات احکام . • پذیرش نسخ به شرط احراز شرایطی مانند : 1- صحت روایت حاکی نسخ . 2 – ترتیب نزول میان ناسخ و منسوخ ( نزول ناسخ پس از منسوخ). 3– عمل شدن به منسوخ قبل از نزول ناسخ . 4-وجود فاصله زمانی بین نزول ناسخ و منسوخ . • مردود دانستن نسخ تلاوت ( چه با حکم و چه با حکم ) . • پذیرفته نبودن نسخ پس از رحلت حضرت رسول (ص) . • پذیرش وقوع نسخ بین شرایع به استناد آیات قرآن . • تفسیر آیه 106 سوره بقره و 101 سوره نحل در حوزه نسخ . • ترجمه کردن دو واژهء "نسخ" و "إنساء" در آیه 106 سوره بقره به معنای زایل کردن و به تأخیر انداختن. وجوه اختلاف عبارتند از : • علامه عسکری نسخ را تنها در حوزه وحی غیر قرآنی پذیرفته ولی علامه طباطبایی معتقد به وجود آیات منسوخه در قرآن است و نزول آیات ناسخ را بر اساس حکمت الهی می داند. • علامه عسکری مبتنی بر نظریه وحی بیانی و وحی قرآنی ، هم عموم روایات باب نسخ را پذیرفته اند و هم آیات را خارج از دایره عمل نمی دانند ، ولی علامه طباطبایی با پذیرش روایات نسخ ، و عرضهء آیات قرآن به آنها و به دیگر روایات ، تعدادی از آیات قرآن را خارج از دایره عمل می دانند. • علامه عسکری با ترجمهء لفظ ? آیه ? به معنای "حکم ادیان سابق" در تفسیر آیات 106 سوره بقره و 101 سوره نحل ، معتقد است که این آیات در حوزه نسخ احکام شرایع پیشین ، در شریعت اسلام است ، اما علامه طباطبایی معنای ? آیه ? را بسیار گسترده تر ، و در معنای هر آنچه نشانِ وجود قادر متعال و دعوت کننده به سوی او باشد ، می داند ، و معتقد است این آیات در مقامِ بیان وقوع نسخ در آیات قرآنند .
زهره اسدی منصور پهلوان
عصر امام محمّدبن علی الجواد(ع) بخشی از دوران شکل گیری فقه و حدیث شیعه است؛ لذا پژوهش حاضر در پی آن بوده است تا نقش و جایگاه امام را در نشر حدیث شیعه تا حد امکان آشکار نماید. بدین منظور مطالعه ای در زندگی، و اقدامات امام در امر پرورش راویان و برگزاری جلسات مناظره و احتجاج و نظام وکلا و... انجام گرفت و نتایج زیر حاصل شد: بشارت ولادت امام جواد(ع) را پدر بزرگوارش به عنوان مولودی پرخیر و برکت به شیعیان داده است. امامت ایشان در خردسالی، از بزرگ ترین اتفاقاتی بود که اسباب تحیّر شیعیان را فراهم نمود. اما ایشان از همان آغاز با شرکت در جلسات مناظره و احتجاجات با علما به دفاع از خویش و تثبیت جایگاه امامت اقدام نمود. نقش امام جواد در حدیث شیعه را باید در کارنامه روایت ایشان جست وجو نمود، تألیفات بسیار راویان ایشان، یکی از اساسی ترین تأثیرات را در نشر فقه و حدیث شیعه و غنی ساختن دین و فرهنگ اسلامی داشته است، به طوری که حجم وسیعی از اهداف امام از طریق این دانشمندان محقّق شده است. امام جواد(ع) با وجود کوتاهی دوران عمر و امامت خویش همواره با سیاستی روشن و صریح به مبارزه با بدعت ها و انحرافات اعتقادی فرق مختلف کلامی پرداخته و با تقویت حوزه های درسی و نظام وکالت با شیعیان اقصی نقاط مملکت اسلامی ارتباط برقرار نمود و به وسیله مکاتبه و پاسخ به سوالات مختلف ایشان به اداره امور شیعه اقدام نمود و در حد توان و امکان دایره فقه و حدیث شیعه را خصوصاً در مسائل اعتقادی و فقهی گسترده گردانید. هرچند که احادیث بجاماانده از این امام بزرگوار از نظر کمیّت از درصد بالایی برخوردار نیست، اما یادآور استحکام و قوت کلام صادقین(ع) می باشد.
مژگان سخی مطلق منصور پهلوان
ام محمد باقر (7) پنجمین امام از ائمه دوازده گانه شیعه امامی، به عنوان خلیفه رسول خدا (6) در عصر خود مسئولیت های امامت را به انجام رسانید. شرح و تفسیر قرآن کریم به همراه تبیین سنت نبوی به عنوان بخشی از اقدامات امام محمد باقر (7) سبب شد تا میراثی گرانبها از ایشان درحوزه حدیث شیعه باقی بماند. بررسی روایات بر جای مانده از ایشان به لحاظ کمّی نشان می دهد که حدود 12-10 درصد از احادیث شیعه امامی در منابع روایی معتبرایشان، از امام محمد باقر (7) صادر شده است و از این جهت ایشان سومین جایگاه را در میان امامان شیعه به خود اختصاص داده است. تحلیل کیفی روایات ایشان نیز نشان می دهد که امام باقر (7) نسبت به مسائل و موضوعات مورد نیاز جامعه بازخورد مناسب نشان داده و به صدور حدیث پرداخته است. عصر امام باقر (7) دوران گسترش دیدگاه های فقهی و کلامی بود. از طرفی سیاست «ممنوعیت نقل و نگارش حدیث نبوی» موجب پیدایش عوارض و آفاتی در حدیث نبوی شد و از سوی دیگر اهل بیت پیامبر (6) از مسئولیت حاکمیت و قضاء کنار گذاشته شدند. در این شرایط برای برخی جریان های فقهی، کلامی و... فضای باز سیاسی - اجتماعی فراهم آمد تا به ارائه دیدگاه های خود پرداخته و به نیازهای فزاینده جامعه در عرصه های مختلف پاسخ دهند. در این زمان امام محمد باقر (7) با استفاده از وضع موجود به احیاء و بسط علمی و عملی مکتب تشیع و تبیین دیدگاه اسلام ناب محمدی (6) پرداخت. مکتبی که امام باقر (7) در عصر خود تأسیس نمود، چیزی جز مکتب نبوی نبود. این مکتب بعدها به وسیله سایر ائمه هدی (:) خصوصاً امام صادق (7) و تربیت یافتگان مکتب باقرین (8) توسعه یافت. تحلیل روایات امام باقر (7) نشان می دهد که بخش عمده روایات ایشان فقهی و در درجه بعد اعتقادی است. این آمار نشان دهنده نیازها ومشکلات موجود در عصر آن امام و بازتاب حضور دیدگاه های مختلف در هر یک از این حوزه ها است. پیدایش فرق و مشرب های فکری متعدد (خصوصاً در عرصه فقه و اعتقادات) سبب شد تا امام با صدور احادیث فقهی (در مقیاس وسیع تر) و نیز احادیث اعتقادی و اخلاقی و... به روشن ساختن مسیر حق از باطل و اصلاح علمی و عملی امت اسلام اقدام نموده و در جهت تبیین سنت نبوی همت خویش را به کار گیرد.
زهره هاشمی گلپایگانی منصور پهلوان
چکیده ندارد.
مهشید هاشمی سید کاظم عسگری
محورهای اصلی تحقیق در این پایان نامه تهجد و سپس شب بوده است و بر همین اساس این پایان نامه در چهار فصل تنظیم شده است:فصل اول به کلیات اختصاص دارد;در فصل دوم شبر از نگاه قران مورد بررسی قرار گرفته و در فصول سوم و چهارم نیز به بحث تهجد از دیدگاه ایات و روایات پرداخته شده است.
مریم سعدی غلامحسین تاجری نسب
اهل بیت(ع)ودراین جایگاه حضرت زهرا(س)ازآشناترینان به کلام وحی وقرآن کریم هستند وهرآنچه ازانان درقالب حدیث،دعا وخطبه به مارسیده درمقام شرح وتبیین وتفسیر قرآن است.
رحمت الله شیرمحمدلی منصور پهلوان
این پایان نامه تحقیقی است درباره ی تدبّر و تفقّه؛ و به بررسی اهمیّت، ضرورت و تأثیر آن در زندگی فرد و اجتماع می پردازد. درفصل اوّل کلّیّاتی درباره ی تدبّر و تفقّه بیان شده است.در فصل دوّم معنای لغوی و اصطلاحی تدبّر و تفقّه بررسی شد.در فصل سوّم به چند سوال پاسخ داده شد از جمله: آیا قرآن برای عموم قابل فهم است؟ آیا ظاهر قرآن قابل فهم است؟ و پاسخ های مثبت به این سوال داده شد. در فصل چهارم درباره ی اهمیّت و فوائد تدبّر و تفقّه در قرآن مطالبی ارائه گردید در فصل پنجم درباره ی ضرورت تدبّر در قرآن گفته شد، بیاناتی همچون حصول علم نافع، وجوب تمسّک به آن، نقش اختلاف زدایی آن در جامعه ی اسلامی و مواردی دیگر.
مریم رفیعی پورعلوی غلام حسین تاجری نسب
چکیده ندارد.
معصومه زین علی مجید معارف
چکیده ندارد.
سلیمه باقرتاش مجید معارف
چکیده ندارد.
زهراسادات مرتضوی شاهرودی منصور پهلوان
چکیده ندارد.
نرجس جبینی حمیدرضا مستفید
چکیده ندارد.
پروین امیرآبادی منصور پهلوان
چکیده ندارد.
مریم حاج حسین جواهری غلامحسین تاجری نسب
چکیده ندارد.
گل سیما امامی العریضی منصور پهلوان
چکیده ندارد.
طاهره فرج خدا منصور پهلوان
چکیده ندارد.
مهشید هاشمی کاظم عسگری
چکیده ندارد.
زهرا شفیعی حمیدرضا مستفید
چکیده ندارد.
حوراء قضات غلامحسین تاجری نسب
چکیده ندارد.
نرگس تسلی بخش حمیدرضا مستفید
چکیده ندارد.
شیما عابدین نسب منصور پهلوان
پایان نامـه ی حاضر، فرهنگ واژگـان دشـوار صحـیفه سجـادیه است، کـه بالـغ بر 1700 واژه را دربردارد. در این مجموعه با استمداد از منابع معتبر لغوی و شروح صحـیفه سجادیه، واژه های غریب و دشوار صحیفه سجادیه تبیین شده است. جهت تسریع و سهولت در دستیابی به این واژگان، روش معجم نگاری برگزیده شده و ذیل هریک از مداخل، پنج موضوع نگاشته شده است، که آن ها عبارتند از: 1) ریشه کلمه. 2) عبارت تقطیع شده دعا همراه با نشانی آن. 3) ترجمه عبارت تقطیع شده. 4) ترجمه فارسی کلمه. 5) معنای واژه به عربی با استناد به کتب لغت وشروح.
مسعود حاتمی منصور پهلوان
ایمان یکی از مباحثی است که ادیان مختلف الهی در باره آن بسیار سخن گفته و می گویند. اسلام نیز در آیات متعدد قرآن کریم و احادیث معصومین (ع) به زیبایی این موضوع را مورد توجه قرار داده و آنرا سرآغاز و مدخل ورود به جرگه دین، شرط مقبولیت اعمال در نزد خداوند و منشا سعادت و دستیابی به فواید و برکات دینداری اعلام کرده است. بدلیل غیرقابل انکار بودن موضوع ایمان با اصل دینداری، ادیان سلف و همچنین فرق مختلف اسلامی در خصوص لزوم آن اختلاف نمی کنند بلکه در باره ماهیت ایمان، متعلقات ایمان که اهم آن توحید ، نبوت و معاد است و همچنین میزان ضرورت حضور ایمان در رفتارهای فردی و اجتماعی بحثهای مختلفی را مطرح کردند شاید بتوان گفت که طرح این مباحث خود باعث ایجاد فرقه های مختلف گردیده است. این بررسی سعی می کند به تاثیر متقابل ایمان و عمل از دیدگاه اسلام پرداخته و حقانیت دیدگاه مذهب حقه تشیع را بیان کند و در ضمن به برخی از شبهات مطرح در اجتماع نیز پاسخ گوید.
ندا حریری منصور پهلوان
انسان موجودی است دارای ابعاد گوناگون که عقل و احساس از مهمترین ابعاد وجودی او محسوب می شوند. عقل حقیقی اندیشه ای است که خاصیت آن بازدارندگی از بدیها و راهنمایی به سوی خوبیهاست و همسوی با فطرت و وجدان انسان کار می کند و عشق (محبت الهی) نماد برترین رابطه عاطفی و احساسی انسان است که بین او و خالقش شکل می گیرد و جایگاه اصلی هر دو این ادراکات ، قلب است. هر چند در طول تاریخ ، نظرات مختلفی در مورد این دو بعد وجودی انسان ابراز شده و گاه انسان به صورت تک بعدی در نظر گرفته شده است، اما از نظر قرآن کریم و روایات بین ابعاد وجودی انسان هماهنگی کامل دارد و توجه به یک بعد وجودی انسان، منافاتی با پرداختن به ابعاد دیگر او ندارد و لازم است برای درک درست حقیقت از تمام ابزارهای شناختی که در انسان به امانت گذاشته شده است، استفاده شود و پس از آن نیز باید برای نیل به مقصود از تمام نیروهای درونی خود، بهره مند شد.
ملیحه السادات سیدرضا مجید معارف
رساله حاضر برآنست که با بررسی آیات قرآنی و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و نیز روایات برادران اهل سنت و برخی کتب تاریخی و همچنین در پاره ای از موارد با استفاده از تورات ، زندگی صحیحی از حضرت ابراهیم (ع)تبیین نماید.تا با تمسک و توسل به ذیل الطاف و عنایات خداوندی این قهرمان توحید را اسوه و الگوی خود قرار داده و به رشد و سعادت واقعی رهنمون گردیم. در این راستا به انبوهی از روایات در کتب شیعه و اهل سنت برخورد گردید، که گاه مخالف با یکدیگر بودند. لذا ابتدا در مورد ارزش روایات تفسیری هر دو مکتب را تحقیق نموده و سپس به بررسی روایات وارده در مورد ابراهیم (ع) در این کتب پرداخته شده است.