نام پژوهشگر: امیر افسر
میثم طهماسب زاده بایی قاسم بولو
هزینه سرمایه یک بنگاه، حداقل نرخ بازده مورد انتظاری است که پروژه باید داشته باشد تا سرمایه گذاران را ترغیب به ارائه وجوه خود به واحد اقتصادی نماید. از طرف دیگر شرکت ها درصدداند تا هزینه سرمایه خود را حداقل نمایند، بنابراین هزینه سرمایه هم از دید سرمایه گذاران و هم از دید شرکت ها با اهمیت تلقی می شود. این تحقیق به بررسی رابطه بین نسبت های مالی و هزینه سهام عادی، طی دوره 1387-1382 می پردازد. نمونه آماری تحقیق شامل 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. جهت محاسبه هزینه سرمایه از مدل گوردون و برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون یک متغیره و چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که در سطح اطمینان 95 درصد بین نسبت حقوق صاحبان سهام (roe)، نسبت های بازار (eps-p/e-p/bv) و هزینه سهام عادی رابطه معنی داری وجود دارد.
سید رضا سید علی خانی قاسم بولو
چکیده: این تحقیق در مرحله اول به بررسی و مقایسه سود گزارش شده شرکت ها و رتبه بندی آنها از لحاظ کیفیت سود با استفاده از روش های madm و سپس به مطالعه ارتباط بین کیفیت سود و نسبت p/e طی سال های 1384 الی 1388 پرداخته است. بنابراین در این تحقیق تلاش بر آن است تا به این سوال پاسخ داده شود که آیا سرمایه گذاران به کیفیت اطلاعات منتشر شده در ارتباط با سود هر سهم توجه می نمایند یا خیر. از آنجا که کیفیت سود یک مفهوم نسبی می باشد در این پژوهش به منظور اندازه گیری کیفیت سود 9 شاخص از معیار های اندازه گیری مختلف انتخاب گردیده است، ما برای انجام پژوهش 75 شرکت را از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به صورت تصادفی انتخاب کرده ایم و برای تجزیه و تحلیل و آزمون از مدل رگرسیون تک متغیره و چند متغیره استفاده نموده ایم. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط معنادار و مثبتی بین نسبت های گردش دارایی ها، سود عملیاتی به فروش و جریان وجه نقد عملیاتی به سود عملیاتی با نسبت p/eوجود دارد. در ضمن ارتباط بین نتایج حاصل از رتبه بندی شرکت ها و نسبت p/e نیز مثبت و معنی دار نشان داده شد، هرچند که این ارتباط ها ضعیف می باشد. اما ارتباط دیگر شاخص ها شامل پایداری، قابلیت پیش بینی، نسبت جاری، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها و نسبت سود خالص به فروش با نسبت p/e معنی دار نمی باشد.
مجید آقاجانی کهکی روح الله رجبی
هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین رابطه بین رویه های نظام راهبری شرکتی موجود در ساختار شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران و سیاست تقسیم سود آنهاست. از جمله مکانیزم های نظام راهبری شرکتی که در این تحقیق تأثیر آنها بر سیاست تقسیم سود مورد بررسی قرار گرفته است عبارتست از مالکیت بزرگ ترین سهامدار، دومین سهامدار عمده، مالکیت اعضای هیأت مدیره ، دولتی بودن، سهام شناور آزاد، وجود مدیران غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره، جدایی مدیرعامل از اعضای هیأت مدیره. برای بررسی سیاست تقسیم سود کلیه شرکت های سودآور در دوره زمانی 15 سال( 1374 الی 1388) انتخاب و مدل تأخیری سیاست تقسیم سود مورد آزمون قرار گرفت. با استفاده از رگرسیون حداقل مربعات( ols) و مدل بهینه سیاست تقسیم سود( ارتباط سود تقسیمی با سود هر سهم همان سال) تعداد 64 شرکت برای بررسی رویه های نظام راهبری حاصل گردید. بدین منظور اطلاعات 64 شرکت طی سال های 1385 الی 1388 به کار گرفته شده و با استفاده از رگرسیون پنلی( panel) رابطه میان رویه های نظام راهبری شرکتی و سیاست تقسیم سود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد ارتباط مثبت معناداری بین متغیرهای بزرگ ترین سهامدار، دومین سهامدار عمده با سیاست تقسیم سود و رابطه منفی معناداری بین متغیر اندازه شرکت و سیاست تقسیم سود وجود دارد. همچنین ارتباط معناداری بین متغیرهای مالکیت اعضای هیأت مدیره ، دولتی بودن، سهام شناور آزاد، نسبت مدیران غیرموظف هیأت مدیره، جدایی مدیرعامل از اعضای هیأت مدیره، رشد شرکت و اهرم مالی با سیاست تقسیم سود مشاهده نگردید.
محمد مهدی بختیاری قاسم بولو
در بررسی ساختار سرمایه مناسب ، ارزیابی توانایی نقدی شرکت در انجام تعهدات ثابت خود از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این تعهدات شامل اصل بدهی، هزینه بهره بدهی ها، اجاره ثابت دارایی ها و سود سهام ممتاز می باشد. عدم توجه به میزان توانایی شرکت در تادیه این تعهدات ممکن است شرکت را با مضیقه مالی و در سطحی گسترده تر با ورشکستگی مواجه سازد. فلذا شرکت ها می بایست تا میزانی استقراض کنند که از منظر جریانهای نقدی مورد انتظار آینده، ضمن تادیه تعهدات ثابت، سطحی از ظرفیت استقراض خود را جهت توسعه آتی حفظ کنند. با عنایت به اینکه یکی از چالش های اساسی در مسیر ایجاد یک ساختار سرمایه بهینه ، تدوین آن بر مبنای ظرفیت استقراضی می باشد و مدیریت می بایست در این راستا ، عوامل تاثیر گذار بر این ظرفیت را مد نظر قرار دهد ، در این پژوهش رابطه عواملی مانند نوع صنعت ، نسبت دارایی های ثابت مشهود ، میزان تغییر پذیری فروش ، میزان فرصت های رشد آتی ، ساختار سرمایه و اندازه با ظرفیت بدهی را مورد بررسی قرار دادیم . بدین منظور تعداد 71 شرکت را به روش غربال گری از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی 87-1383 ، به عنوان نمونه انتخاب و برای سنجش میزان ارتباط متغیر های مستقل و وابسته مورد نظر ، از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده نمودیم . نتایج حاصل نشان داد که در طول قلمرو زمانی تحقیق ، عامل نسبت دارایی های ثابت مشهود به جمع دارایی ها و میزان فرصت های رشد آتی رابطه ای مثبت و معنی دار و عامل ساختار سرمایه رابطه ای منفی و معنی دار با ظرفیت بدهی دارند .
سعید بخصامی قاسم بولو
ریسک و بازده از جمله مفاهیم اساسی در ادبیات مالی به شمار می رود که در نهایت در قالب هزینه سرمایه تجلی می یابد. منظور از هزینه سرمایه، نرخ بازده مورد انتظار است که بازار در ازای تخصیص سرمایه به سرمایه گذاری معین مطالبه می کند. سرمایه گذاران از طریق سرمایه گذاری وجوه خود بطور ضمنی ریسک هایی را می پذیرند. آنها برای ارزیابی اوراق بهادار و تعیین ریسک و بازده این اوراق نیازمند اطلاعات هستند. اطلاعات حسابداری و در رأس آنها سود از جمله مهمترین اطلاعاتی است که در ارزیابی های سرمایه گذاران اهمیت بسزائی دارد. پیش بینی سود و درجه صحت آن یکی از راه های کاهش ناقرینگی اطلاعاتی میان مدیران، سهامداران عمده و سرمایه گذاران بالقوه است. یکی از منابع اطلاعات سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و بازار بورس اوراق بهادار، ارائه پیش بینی های سود توسط شرکت ها است. این پیش بینی بیان کننده انتظارات مدیریت در مورد رویدادهای آتی است که ممکن است به وقوع بپیوندد. لذا دقت این پیش بینی برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است؛ زیرا تصمیم گیری سرمایه گذاران بر مبنای این اطلاعات است. بنابراین خطای پیش بینی سود عامل مهمی در عملکرد بازار ثانویه است. از طرفی تعداد دفعات تجدید نظر در پیش بینی سود هر سهم نیز می تواند بر تصمیم گیری سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان و بازده مورد انتظار آنها تأثیر داشته باشد، زیرا تعدیل پیش بینی سود می تواند نشانگر عدم دقت در پیش بینی سود ارائه شده از جانب مدیران باشد. بنابراین در این تحقیق رابطه خطای پیش بینی سود و تعداد دفعات تجدید نظر در پیش بینی با هزینه سهام عادی طی دوره 1388-1385 بررسی شده است. در این تحقیق 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده و جهت تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. هزینه سرمایه بر اساس مدل گوردون انتخاب شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد خطای پیش بینی سود و تعداد دفعات تجدید نظر در پیش بینی، با هزینه سهام عادی رابطه معنی داری دارند
حسن بیات احمدی حجت سرهنگی
چکیده: یکی از عواملی که در بحث سرمایه گذاری خلل ایجاد کرده و باعث اتخاذ تصمیمات نادرست می گردد، مدیریت سود می باشد. مدیریت سود یکی از پیامدهای منفی جدایی مالکیت از مدیریت می باشد که بدلیل تضاد منافع مدیران و سرمایه-گذاران موجب تحریف صورتهای مالی شده و گمراهی سرمایه گذاران را به دنبال دارد. در مورد عرضه های عمومی اولیه، این امر نمود بیشتری پیدا می کند. از آنجا که ویژگی تحریفات ناشی از مدیریت سود، برگشت دادن آنها در سنوات بعد و خنثی شدن اثر تجمعی آن در مجموع چند سال می باشد، لذا یکی از پیامدهای منطقی که برای آن متصور است، بازدهی منفی در سال های بعد از عرضه عمومی اولیه می باشد. در پژوهش حاضر به بررسی میزان مدیریت سود برای شرکت هایی که بین سال های 1382 تا 1388 برای اولین بار در بورس اوراق بهادار تهران عرضه عمومی شده اند، پرداخته شده است. برای این منظور اقلام تعهدی اختیاری این شرکت ها با میانگین اقلام تعهدی اختیاری گروه کنترل هر شرکت مقایسه شده است. به منظور بررسی عملکرد این شرکت ها نیز، بازده مرکب غیرعادی سه دهک بالا و سه دهک پایین این شرکت ها در هر سال از نظر میزان اقلام تعهدی اختیاری، با هم مقایسه شده است. این مقایسه برای سه دوره 12، 24 و 36 ماهه بعد از عرضه عمومی اولیه هر شرکت، انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از وجود مدیریت سود، برای شرکت های دارای عرضه عمومی اولیه در همان سال می باشد. درادامه تحقیق در فرضیه دوم، شواهدی دال بر کاستی معنی دار بازدهی شرکت های با مدیریت سود بالا نسبت به مدیریت سود پایین در دوره های بعد از عرضه عمومی اولیه بدست نیامد. به عبارت دیگر شواهدی مبنی بر تاثیر مدیریت سود بر بازدهی بلندمدت این شرکت ها بعد از عرضه عمومی اولیه بدست نیامد.
علی محمد کردی امیر افسر
بودجه ریزی عملیاتی، یک برنامه سالانه است که در آن رابطه بین منابع مالی تخصیص یافته و نتایج حاصل از اجرای هر برنامه با شاخص های کمیت پذیر نشان داده می شود.روش متداول بودجه ریزی در آموزش عالی، اطلاعات کافی از نتایج هزینه کرد اعتبارات و میزان اثر بخشی و کارایی برنامه ها، به دست نمی دهد . همچنین دارای افق برنامه ریزی کوتاه مدت بوده و اقتدار مدیریت در کنترل هزینه ها و نظارت براجرای هر واحد را محدود می کند.از آنجا که نظام بودجه ریزی آموزش عالی سنتی بوده ودر بودجه ریزی سنتی عوامل مهمی چون اثربخشی، کارایی، صرفه جویی و بازدهی در قبال مصرف منابع نادیده گرفته می شود، لذا بیم آنمی رود که از منابع به درستی استفاده نشود. از طرفی افزایش و کاهش بودجه دستگاهها تابع عواملی غیر از شاخص های هزینه ای بوده و بر پایه قدرت چانه زنی افزایش می یابد. میزان پاسخگویی و سنجش میزان مسئولیت در این روش کاری کمرنگ می باشد.شیوه کنونی بودجه ریزی برای دانشگاه ها (بررسی موردی دانشگاه قم) براساس بودجه ریزی برنامه ای است . گذار از بودجه ریزی بر پایه برنامه به بودجه ریزی عملیاتی، نیازمند رهیافت نوینی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است تا چارچوبی برای نظام بودجه ریزی عملیاتی برای آموزش عالی طراحی شود.با بکارگیری نظام بودجه ریزی عملیاتی در آموزش عالی انتظارمی رود دوهدف عمده تحقق یابد: افزایش پاسخگویی و بهبود عملکردآموزش عالی برآورده شود.
مهراد مقدم دیزج هریک قاسم بولو
در دهه اخیر موفقیت و پایداری و فراتر از آن زندگی و میرائی بنگاه های اقتصادی به شکل قابل ملاحظه ای به میزان ارزش آفرینی بنگاه ها بستگی یافته است. شرکت ها هم اکنون نیازمند آن هستند که یک چارچوب جدید اقتصادی که بتواند ارزش و سودآوری را بهتر منعکس نماید را پیاده کنند. مولفه های ارزش از منظر حسابداری که تاکنون مورد استفاده قرار می گرفتند، ناکافی بوده و توانایی رویارویی با افزایش کارایی بازارها را نخواهند داشت. افزایش کارایی بازارها مستلزم آن است که تخصیص سرمایه میان شرکت ها از کارایی بیشتری برخوردار باشد. بنابراین تخصیص سرمایه در آینده، آنچنان که امروز انجام می شود امکان پذیر نخواهد بود. دلیل مذکور و ضرورت ارزش آفرینی برای همه ذینفعان و در محور آنها سهامداران، رویکرد اداره بنگاه بر مبنای ارزش آفرینی و یا مدیریت مبتنی بر ارزش (vbm) را در دستور کار همه بنگاه ها قرار داده است. vbm رویکردی مدیریتی است که ایجاد ارزش در بنگاه را به عنوان هدف اختیار نموده و مورد سنجش و اندازه گیری قرار می دهد. دو ابزار از چهار ابزاری که vbm در ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می دهد عبارتست از ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده نقدی که به گفته مبدعین آنها نسبت به معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد که مبتنی بر اطلاعات تاریخی هستند، ابزارهای مناسب تری جهت اندازه گیری ارزش شرکت می باشند. از طرفی شاخص q توبین یکی از شاخص های کلان اقتصادی است که ارزش بازار سهام را مبنای محاسبات خود قرار می دهد و به نوعی سازگار با ساز و کار بازار سرمایه است. وجود رابطه معنادار بین هر یک از دو معیار ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده نقدی با شاخص q می تواند حاکی از آن باشد که دو معیار vbm می توانند جایگزین مناسبی برای شاخص q توبین باشند و بالعکس. نمونه انتخابی مشتمل بر 80 شرکت طی سال های 1384 تا 1388 از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج تحقیق حاضر که از نوع تحقیقات همبستگی و علٌی-مقایسه ای می باشد حاکی از آن است که رابطه معنادار بین هر یک از دو معیار ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده نقدی با شاخص q توبین وجود دارد؛ و ارزش افزوده اقتصادی از قدرت تبیینی بیشتری جهت برآورد q برخوردار است.
فهیمه ماست بند زاده قاسم بولو
شرایط خاص اقتصادی حاکم بر شرکت های فعال باعث گردیده تا مزیت رقابتی این شرکت ها دیگر بر پایه دارایی های مشهود آن ها نباشد. آن چه که امروزه این شرکت ها را در صحنه اقتصاد کنونی رقابت پذیر می نماید، دارایی های نامشهود و به عبارتی سرمایه های فکری آن هاست امّا از آن جا که سرمایه فکری درصورت های مالی منعکس نمی شوند و درعین حال در تصمیم گیری تاثیرگذار می باشد، لازم است که در زمینه شناسایی، اندازه گیری و مدیریت سرمایه فکری توجه بیشتری شود. طبق دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت، سرمایه فکری همانند سرمایه های فیزیکی بر عملکرد شرکت ها تاثیر می گذارد و شرکت ها را قادر به ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد برتر می نمایند. برای سرمایه فکری طبقه بندی های مختلفی ارائه شده است که در یکی از مهمترین آنها، سرمایه فکری به سه جزء سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری تقسیم می شود. در این تحقیق به بررسی رابطه بین ارزش سرمایه فکری و سرمایه فیزیکی با سه عملکرد اقتصادی، مالی و ارزش بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی 6 ساله از 1383 تا 1388پرداخته شده است. همچنین مدل ضریب ارزش افزوده فکری به عنوان مدل برتر برای سنجش سرمایه فکری و سرمایه به کارگرفته شده شرکت ها معرفی شده است و این تحقیق بر 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. نتایج پژوهش ناشی از آزمون رگرسیون و تحلیل همبستگی نشان می دهد که سرمایه فکری و سرمایه به کارگرفته شده با سه عملکرد رابطه مثبت معنی داری دارد. همچنین طبق نتایج، متغیر نسبت بدهی درمورد سه عملکرد تایید شده است امّا اندازه شرکت ها تنها در رابطه بین سرمایه به کارگرفته شده و سه عملکرد تایید شده است.
مهدی عابدینی نایینی عادل آذر
فلسفه زنجیره تامین در چند دهه اخیر به علت افزایش رقابت محیط پرتلاطم صنایع مختلف توجهات زیادی را به خود جلب کرده. صنعتگران مختلف می دانند که برای بقای در این محیط جلب رضایت مشتری مهمترین فاکتور است. جلب رضایت برآورده سازی خواسته های آنهاست که در کیفیت و قیمت مناسب خلاصه می شود. یکی از ابزارهای برآورده سازی خواسته ها منبع یابی مناسب برای تولید با کیفیت است. در این راستا تنها راه بر حرکت، یکپارچه سازی اعضای زنجیره تامین است. با این اوصاف امروزه بسیاری از شرکت ها به این نکته توجه کرده اند که یکپارچگی و مدیریت موثر زنجیره تامین می تواند به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم در افزایش کسب مزیت رقابتی مطرح باشد. بنابراین ایجاد روابط مناسب و پایدار میان تامین کنندگان و خریدار می تواند عامل موفقیت در مدیریت زنجیره باشد. منبع یابی که در چند سوال قابل بررسی است، بدنبال ارزیابی و انتخاب تامین کننده و سفارش دهی مناسب به اوست. خرید مناسب یکی از چالش های مدیران سازمان ها می باشد، چرا که تصمیمات نادرست نه فقط خریدار بلکه کل زنجیره تامین را متاثر می سازد. انتخاب تامین کننده همواره وظیفه ای مشکل برای تصمیم گیرندگان می باشد، چرا که موقعیت های انتخاب تامین کننده در محیط نامطمئن و مبهم با معیارهای چندگانه(گاهی متضاد) صورت می گیرد. لذا در این امر دقت اساسی ترین نکته است. این پژوهش نیز از آنجا برآمده است تا مدلی نسبتا دقیق، عینی و قاعده مند برای انتخاب در این محیط ارائه دهد. پژوهش پیش رو، با هدف اولویت بندی تامین کنندگان و تعیین میزان سفارش در میان آنها در شرکت کابل البرز، رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی مبتنی بر دو روش anp و vikor به منظور رتبه بندی و وزن دهی تامین کنندگان و همچنین برنامه ریزی چند هدفه فازی برای تعیین میزان سفارش از هر یک از اولویت های خرید مورد استفاده قرار داده است. هدفهای پیش رو در دو تایع مطلوبیت خرید و هزینه های لجستیکی قرار گرفته تا بهترین پیشنهاد را برای برنامه ریزی بهتر در عرضه مواد بدست آورد.
ثریا نظری زاده صابر شعری
هدف اصلی این پژوهش ، آزمون تأثیر خصوصی سازی بر وضعیت مالی شرکت های واگذار شده به بخش خصوصی است. بدین منظور تعدادی از سنجه های تبیین کننده وضعیت مالی از جنبه های مختلف مانند نسبت سود عملیاتی ، نسبت بازده سرمایه گذاری ، سود هر سهم ، نسبت سرمایه در گردش به جمع دارایی ها ، نسبت جاری و نسبت آنی انتخاب گردید. بنابراین متغیر مستقل در این پژوهش ، خصوصی سازی و متغیر وابسته ، نسبت های مالی است. براین اساس فرضیه پژوهش با استفاده از اطلاعات مالی مربوط به 26 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که طی سال های 1380 تا 1389 حداقل 40 درصد از سهامشان به بخش خصوصی واگذار شده ، در دوره زمانی دو سال قبل و دو سال بعد از واگذاری ، مورد بررسی قرار گرفت. برای این بررسی از آزمون های کولموگوروف- اسمیرنوف ، t مقایسه زوج ها (t-test) و ویلکاکسون بهره برداری شد. همچنین آزمون دیگری جهت دستیابی به نتایجی دقیق تر بر روی شرکت هایی از نمونه مورد بررسی که حداقل 40 درصد از سهامشان به صورت بلوکی واگذار شده است ، انجام گردید. با توجه به نتایج حاصل در هر دو دسته آزمون صورت گرفته به نظر می رسد که خصوصی سازی اثر مطلوبی بر نسبت های مالی شرکت های واگذار شده به بخش خصوصی نداشته است.
سید احمد عبدالصالحی یعقوب فرجامی
در اثر افزایش رقابت جهانی، بسیاری از موسسه ها از فوائد برنامهریزی منابع موسسه (erp) مطلع شدند. در حالیکه شرایط خارجی و شراکت پیمانی موجود در یک موسسه پیچیده تر میشود، مدیران (عوامل اجرایی) باید به شرکای مناسب برای تقویت بازده و نحوه اجرای مدیریت زنجیره منبع (scm) به خوبی دستیابی به فوائد رقابتی مهم توجه کنند. این تحقیق یک مدل مفهومی را برای ارزیابی نحوه اجرا و فوائد رقابتی مرتبط با erp حاصل از یک جنبه scm بوجود آورد. مدل بدست آمده را می توان برای راه اندازی اتوماسیون و جلوگیری از خطای دستی و استفاده از رادیو شناسه برای ورود اطلاعات در پایگاه داده در جهت هوشمند سازی خانه فروشگاه و شهر و کنترل دارایی ها و اموال و بکارگیری هوش تجاری برای کشف و بهبودفرایندسازمانی و شهری می توان استفاده کرد.
مسعود رحمانی مهر قاسم بولو
هدف این پژوهش بررسی رابطه میان شفافیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام است. در این تحقیق برای محاسبه میزان شفافیت سود از رابطه همزمان سود و بازده استفاده گردیده است. هزینه حقوق صاحبان سهام نیز بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ محاسبه گردیده است. طبق این مدل هزینه حقوق صاحبان سهام به سه عامل بازار ، اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بستگی دارد. در این پژوهش به منظور محاسبه میزان شفافیت سود از داده های مقطعی و برای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام نیز از داده های سری زمانی و در نهایت برای بررسی رابطه میان شفافیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام از داده های پانلی (پانل دیتا) استفاده شده است. بازه زمانی این پژوهش سال های 1384 تا 1388 است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که پس از رعایت معیارهای مربوطه، 121 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که یک رابطه معکوس و معنادار بین شفافیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام وجود دارد. به عبارت دیگر شرکت هایی که از سود شفاف تری برخوردار هستند، هزینه حقوق صاحبان سهام کمتری را تجربه خواهند کرد.
نجمه شکری مقدم امیر افسر
فلسفه زنجیره تأمین در چند دهه اخیر به علت افزایش رقابت محیط پرتلاطم صنایع مختلف توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. صنعتگران مختلف می دانند که برای بقای در این محیط جلب رضایت مشتری مهم ترین فاکتور است. جلب رضایت برآورده سازی خواسته های آن هاست که در کیفیت، دقت و قیمت مناسب خلاصه می شود. یکی از ابزارهای برآورده سازی خواسته ها معرفی و بکارگیری فناوری ها و تکنولوژی های نوین و برتر است. هدف اصلی زنجیره تأمین، تولید، توزیع، لجستیک و تحویل کالا در مکان درست، زمان مناسب و تعداد و مقدار درست جهت برآورده کردن رضایت مشتری با حداقل زمان و هزینه می باشد. بنابراین نیاز به تکنولوژی هایی جهت کاهش زمان و هزینه های پروژه، بهبود تولیدات و عملیات می باشد. ظهور تکنولوژی هایی همانند rfid باعث خودکار سازی زنجیره تأمین می شوند و زنجیره تأمین را در ردیابی و نظارت بر کالا و محصولات و بدست آوردن داده صحیح از کالا و خدمات نسبت به گذشته کاراتر می کنند. این پژوهش نیز از آنجا برآمده است تا چارچوبی نسبتاً دقیق، عینی و قاعده مند برای بکارگیری و توسعه تکنولوژی rfid در لجستیک ارائه دهد. پژوهش پیش رو، با هدف بکارگیری و توسعه تکنولوژی rfid در لجستیک شرکت تعاونی کارکنان صنایع الکترونیک شیراز(تکصا)، به شناسایی معیارها و زیر معیارهای مرتبط و همچنین رویکرد تصمیم گیری فازی مبتنی بر روش anpبه منظور وزن دهی به معیارها و زیر معیارها مورد استفاده قرار داده است.
فاطمه محمدی امیر افسر
در دنیای تجاری امروز، شناسایی صحیح نیازمندی های مشتریان و پاسخ سریع به این نیازمندی-ها، کلید موفقیت تجاری محسوب می شود. عدم پیش بینی مناسب تقاضای مشتریان در تعاملات کسب وکار می تواند باعث اتلاف سرمایه و افزایش هزینه های انبارداری گردد از این رو هماهنگی در زنجیره ی تأمین مسأله ای اجتناب ناپذیر است. هدف مدیریت زنجیره تأمین و خصوصا مدیریت موجودی در زنجیره های تأمین کاهش هزینه کلی زنجیره تأمین بوده و همین مطلب باعث شده است که زنجیره تأمین نیازمند همکاری متقابل اجزای آن باشد. هماهنگی در زنجیره تأمین در صورتی بهبود می یابد که تمامی اجزای زنجیره تأمین اقداماتی هماهنگ انجام دهند. بنابراین، یکی از مسائلی که هماهنگی در زنجیره تأمین را با چالش مواجه ساخته است اثر شلاقی است. در این تحقیق که در راستای کاهش اثر شلاقی انجام شده است یک زنجیره تأمین دو سطحی مربوط به شرکت لوله و ماشین سازی ایران در نظر گرفته شد و از روال های داده کاوی مختلف برای پیش بینی تولید و خرید مواد اولیه استفاده گردید که در این میان شبکه عصبی فازی عملکرد بهتری را داشته است و در نهایت از مقدار پیش بینی شده ی مرحله تولید برای پیش بینی خرید دو ماده اصلی و عمده فرآیند تولید استفاده گردید. به منظور پیش بینی خرید مواد اولیه، از دو روش شبکه عصبی و شبکه عصبی فازی استفاده شد که در این مرحله شبکه عصبی عملکرد بهتری را داشت. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از تکنیک های داده کاوی برای پیش بینی تقاضای سطوح مختلف زنجیره تأمین باعث کاهش اثر شلاقی و افزایش هماهنگی زنجیره تأمین خواهد شد.
رضا بلقان آبادی امیر افسر
امروزه، سازمان ها در رقابت برای بهبود رقابت پذیری سازمانی خود هستند. بازارهای جهانی در قرن 21 بصورت الکترونیکی بهم متصل شده و پویا می باشند. پیچیدگی تکنولوژی های پیشرفته، کوتاه تر شدن چرخه ی عمر محصولات و تقاضا برای محصولات متنوع در بازار، شفافیت بازار را تقلیل داده و بر عدم اطمینان آن افزوده است. بنابراین، سازمان ها در تلاش برای بهبود سطح چابکی خود با هدف انعطاف پذیر و پاسخگو شدن به نیازهای در حال تغییر بازار اند. در تلاش برای رسیدن به این هدف، بسیاری از سازمان ها فعالیت های ارزش افزوده ی خود را از طریق برون سپاری و توسعه ی سازمان مجازی، غیر متمرکز کرده اند. تمام این گفته ها اهمیت فناوری اطلاعات (it)، سیستم های اطلاعاتی و تجارت الکترونیک را در یکپارچه سازی شرکاء و تامین کنندگان زنجیره ی تامین نشان می دهد. هدف این پژوهش ارائه ی مدلی در جهت ارتقاء چابکی زنجیره ی تأمین در بستر تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات و از طریق مولفه های تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات، انعطاف پذیری و حساسیت به بازار، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی و در نهایت یکپارچگی عملیاتی است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل، نشان می دهد که همگی این مولفه ها تاثیر مثبتی بر چابکی زنجیره ی تامین دارند و در نهایت منجر به افزایش پاسخگویی و عملکرد زنجیره ی تامین می شوند. اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که سازمان ها نخست در زمینه ی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی و پیاده سازی آنها در سازمان خود سرمایه گذاری کنند و آنرا به عنوان یک اولویت در جهت چابک شدن سازمانی خود در نظر بگیرند.
فاطمه ابراهیمی امیر افسر
پیشرفت های اخیر در تکنولوژی های جمع آوری و ذخیره سازی داده، موجب شده که سازمان ها، حجم زیادی از داده های مربوط به فعالیت های روزانه ی خود را انباشته کنند. داده هایی که توسط سازمان ها جمع آوری شده است بسیار ارزشمند است و برای اهداف مختلف می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از این اهداف پیش بینی هایی می باشد که جهت بهبود عملکرد و برنامه ریزی هایشان ازآن ها استفاده می نمایند. یکی از مسائل مهم و اساسی در طراحی و بهره برداری سیستم های قدرت، پیش بینی بار برای یک ساعت تا چند روز آینده است که تحت عنوان پیش بینی بارکوتاه مدت شناخته می شود. پیش بینی دقیق بار منجر به صرفه جویی انرژی و انجام برنامه ریزی های دقیق می گردد. هدف از این پروژه نیز پیش بینی کوتاه مدت میزان مصرف انرژی الکتریکی در یکی از استان های ایران(مازندران) بوده است. در این تحقیق از روش ها و ابزارهای داده کاوی جهت پیش بینی مصرف و تقاضای انرژی الکتریکی کوتاه مدت استفاده شده است. در فاز اول این تحقیق، به شناسایی پارامترهای تاثیرگزار در مصرف انرژی الکتریکی پرداخته شده است. سپس از میان آن ها، عواملی که بیشترین تاثیرگزاری را داشته انتخاب گشته اند. در فاز بعدی به تحلیل داده ها و بررسی رفتارهای مختلف مصرف انرژی الکتریکی پرداخته شده است و دسته بندی هایی براساس رفتارهاری مشابه ای که دارند انجام گرفته است. بعد از این که ورودی های مورد نیاز تشخیص داده شد و پیش پردازش های لازم انجام گردید در فاز بعدی از روش هایی چون شبکه های عصبی، ماشین بردارپشتیبان و سیستم های نروفازی جهت پیش بینی استفاده گردید و نتایج حاصل از آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. سپس با استفاده از تحلیل مولفه اصلی به کاهش ابعاد ورودی مسئله پرداخته شده است و مجددا داده های جدید با سیستم های مطرح گشته مورد آزمایش قرار گرفته اند تا اثر تحلیل مولفه اصلی برهریک از روش ها مشاهده گردد ودرنهایت نتایج حاصل از تمام روش ها با یکدیگر مقایسه گشتند.
هانیه هوشمند امیر افسر
هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر موفقیت مدیریت دانش در بانک داری الکترونیک (فرهنگ، استراتژی و رهبری و زیرساخت) می باشد. بانک ملت استان قم به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق پرسشنامه بر اساس ماتریس های مقایسه زوجی فرآیند تحلیل شبکه ای طراحی شده است. به منظور اولویت بندی عوامل موثر مدیریت دانش در بانک داری الکترونیک با توجه به وابستگی بین معیارها از فرآیند تحلیل شبکه فازی استفاده گردیده است. هم چنین، جهت سنجش پایایی پرسش نامه های جمع آوری شده نیز نرخ ناسازگاری محاسبه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به ترتیب معیارهای «فرهنگ، زیرساخت، استراتژی و رهبری» دارای بیشترین اهمیت می باشند. زیر معیارهای در نظر گرفته شده برای هر معیار نیز رتبه بندی شده اند که می توان با توجه به اهمیت های حاصل جهت پیاده سازی هرچه صحیح تر و بهتر مدیریت دانش اقدام نمود.
رحمت هوشدار مهجوب امیر افسر
موسسات اعتباری برای در اختیار قرار دادن انواع تسهیلات اعطایی به مشتریان خود ، نیاز به انجام بررسی های کاملی به منظور شناخت متقاضیان از ابعاد کیفی و کمّی دارند؛ تا از این طریق، ارزیابی کاملی از سنجش توان بازپرداخت و محاسبه احتمال عدم بازپرداخت تسهیلات و خدمات تأمین مالی از سوی آنان، به عمل آید، این بررسی ها را به طور عام اعتبارسنجی گویند. امروزه به منظور اعتبارسنجی مشتریان نظام هایی نظیر «امتیاز دهی اعتباری» و « رتبه بندی مشتریان اعتباری » تدوین و توسعه یافته اند. هدف از انجام این تحقیق رتبه بندی گروه های مشتریان و تعیین بخش های برتر از آنها می باشد تا با استفاده از آن شرکت بتواند عملیات تخصیص اعتبار را به نحوی مکانیزه انجام دهد. در اینجا پس از پیش پردازش اولیه از داده ها ، آنها را به مدل rfm تبدیل می کنیم. سپس با استفاده از دو الگوریتم خوشه بندی، شبکه عصبی som و k-means عملیات خوشه بندی را انجام می دهیم. در هر دو روش، مشتریان در بهترین حالت در 10 خوشه ای قرار می گیرند. در ادامه با استفاده از دو مدل رتبه بندی، ابتدا خوشه ها را رتبه بندی می کنیم. سه خوشه به عنوان خوشه های برتر تعیین شدند که به عنوان مشتریان هدف می باشند. سپس مشتریان خوشه های برتر را برای تعیین ضریب تسهیلات رتبه بندی می کنیم.
سید پوریا میرحسینی دهشالی صابر شعری
این تحقیق به رتبه بندی بانکهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد کارت ارزیابی متوازن و با استفاده از فنون رتبه بندی پیشرفته تصمیم گیری های چند شاخصه (madm) پرداخته است. در واقع این تحقیق به انجام رتبه بندی با چندین شاخص به طور همزمان پرداخته و شاخصها با توجه به رویکرد کارت ارزیابی متوازن (bsc) به چهار گروه تقسیم و پس از استخراج شاخصهای انتخابی این شاخص ها در نرم افزار صفحه گسترده اکسل طبقه بندی و آنالیز گردیده و با استفاده از الگوریتم روشهای saw و topsis که هر دو از روشهای فنون تصمیم گیری چند شاخصه می باشند اقدام به رتبه بندی بانک های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار گردیده است. این روش رتبه بندی به دلیل در نظر گرفتن چند شاخص به طور همزمان نتیجه بهتر و قابل اتکاتری نسبت به رتبه بندی بر اساس یک معیار که همکنون برای رتبه بندی بانکها صورت می پذیرد را ارائه می دهد. دوره زمانی این تحقیق دو سال 1388 و 1389 می باشد که تعداد بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به 10 بانک رسیده است.در این تحقیق از فنون نمونه گیری استفاده نشده و تمامی جامعه مورد آزمون واقع گردیده اند و در آخر به این سوال که رتبه بندی بانکهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران چگونه می باشد پاسخ داده شده است.
زینب نصیری امیر افسر
سرعت گسترش تکنولوژی و اینترنت و تغییر سیاست های رقابت پذیری شرکت ها، توجه بسیاری از آن ها را به این نکته معطوف کرد که چگونه در جهان فناوری و ارتباطات به سود آوری و باقی ماندن در دنیای تجارت الکترونیک بیندیشند. از آنجایی که مشتری اصلی ترین سرمایه ی هر شرکتی به حساب می آید و حفظ و نگهداری او باعث سودآوری بیشتر می گردد، ما را بر آن داشت تا در زمینه ی وفاداری الکترونیک گامی برداریم و با شناخت عوامل تأثیر گذار بر آن مدلی در جهت کارایی در شرکت ها و کارخانجات تولیدی طراحی نماییم. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل وفاداری الکترونیک و با شناخت بیشترین عوامل تأثیرگذار از جمله اعتماد و امنیت الکترونیکی، وب سایت و تکنولوژی، ویژگی های جمعیت شناختی، رضایتمندی الکترونیک، پیشبرد فروش و سطح محصولات و خدمات ارائه شده به مشتری انجام شد. مطالعه موردی این پژوهش در کارخانه سیمان سپاهان اصفهان و با حدود 115 پرسشنامه جمع آوری شده صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها با مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار lisrel انجام پذیرفت. نتایج حاصل از این پژوهش در برگیرنده ی این است که ویژگی های جمعیت شناختی به طور مستقیم بر وب سایت و تکنولوژی و به طور غیر مستقیم بر رضایتمندی الکترونیک و وفاداری الکترونیک تأثیر دارد. سطح محصولات ارائه شده به مشتری بر اعتماد و امنیت الکترونیکی مشتریان و اعتماد نیز بر وفاداری الکترونیک موثر است.
علیرضا بشیری موسوی امیر افسر
این بررسی در ابتدا روش تحلیل سلسله مراتبی فازی را برای وزن دهی به متغیرهای موجود بکار می گیرد و سپس مدل dfmt را به عنوان ورودی به تکنیک k-means جهت خوشه بندی مشتریان براساس معیارهای مورد نظر در مدل dfmt مورد بررسی قرار می دهد و با استفاده از مدل امتیازدهی پیشنهادی، مبادرت به تشکیل هرم ارزش مشتری کرده و مشتریان را در 4 طیف ارزشی دسته بندی می کند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل کلاس های بدست آمده از هرم ارزش مشتری و اجرای فرآیند یادگیری از داده های موجود، از تکنیک های دسته بندی تئوری درخت تصمیم و ماشین های بردار پشتیبان و جنگل تصادفی به همراه مشخصه های شش گانه استفاده می کند و از میان آنها مناسب ترین مدل- مشخصه را براساس معیارهای موجود معرفی می کند.
آرش محجوبی فرد امیر افسر
چارچوب های e-crm، با توجه به خصیصه های مالی و مشتری گرائی، ارزیابی می شوند. در ابتدا چارچوب ها، با توجه به ویژگی های مالی و با استفاده از مدل تحلیل گزینه های انتخاب واقعی (roa) فازی، اولویت بندی می شوند. سپس با توجه به معیارهای مشتری گرایانه و با استفاده از یک سری از جایگشت های فازی ترکیبی و یک مدل چهار فازه گسترش کارکرد کیفی با توجه به سه جنبه ی اصلی چابکی (یعنی چابکی استراتژیک، چابکی عملیاتی و چابکی وظیفه ای)، رتبه بندی می شوند. نهایتاً بهترین چارچوب e-crm، با توجه به مدل ترجیح بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل، انتخاب می شود. همچنین یک مطالعه موردی برای اثبات قابلیت بکارگیری رویکرد پیشنهادی و نمایش تاثیر رویه ها و الگوریتم ها، ارائه می شود.
الناز چهرازی امیر افسر
حرکت سازمان ها به سمت مشتری مداری و لزوم توجه به نیازمندی های رو به تغییر مشتریان و رضایتمندی ایشان که در نهایت منجر به حفظ و بقاء سازمان می گردد، لزوم ارزیابی عملکرد را برای موفقیت هر سازمان به اثبات می رساند. بانک ها نیز جهت کسب مزیت رقابتی از این قاعده مستثنی نیستند. از طرفی، گسترش خدمات بانکی در جهان از طریق شبکه های فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه بانک ها و موسسات مالی مجازی و نیمه مجازی، رقابت بالایی را در صنعت بانکداری به وجود آورده است. بنابراین لازم است وضعیت خدمات الکترونیکی ارائه شده از سوی بانک ها، توسط یک سیستم اندازه گیری عملکرد که دید جامعی از کسب و کار به مدیران ارائه می کند، مورد سنجش قرار گیرد. در این پژوهش با ارائه یک روش تصمیم گیری چند معیاره فازی (fmcdm) مبتنی بر رویکرد کارت امتیازی متوازن (bsc)، خدمات الکترونیکی ارائه شده توسط بانک ها را ارزیابی نمودیم. بانک اقتصاد نوین استان فارس به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق دو پرسشنامه بر اساس ماتریس های مقایسه زوجی فرآیند تحلیل شبکه ای و تاپسیس فازی انجام گردیده است. به منظور اولویت بندی معیارهای ارزیابی عملکرد، با توجه به وابستگی بین آن ها از فرآیند تحلیل شبکه فازی استفاده گردیده است. هم چنین جهت سنجش پایایی پرسش نامه های جمع آوری شده، نرخ ناسازگاری محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که معیارهای «امنیت، خدمات ارائه شده (محتوا)، تعاملات کاربر با سایت، و مالی» به ترتیب دارای بیشترین اهمیت می باشند. زیر معیارهای در نظر گرفته شده برای هر معیار نیز رتبه بندی شده اند. در نهایت، راهکارهایی امنیتی برای بهبود عملکرد بانکداری الکترونیکی ارائه و با استفاده از روش تاپسیس فازی رتبه بندی گردیده اند که طبق نتایج حاصل، راهکارهای "بکارگیری پروتکل ssl" و "افزایش امنیت وب سایت از طریق به روز نگه داشتن نرم افزارها" دارای بیشترین اولویت می باشند.
محسن زمانی امیر افسر
افزایش میزان سود و کاهش ریسک سرمایه گذاری دربورس همیشه مهمترین دغدغه سرمایه گذاران بوده است و آنها همواره به دنبال راهی هستند که بهترین پیشنهاد را برای خرید سهام داشته باشند به گونه ای که دارای بیشترین بازده و کمترین ریسک سرمایه گذاری باشد. تحقیقات زیادی در این رابطه انجام گرفته شده است و مدل ریاضی میانگین واریانس مارکویتز به عنوان یکی از اصلی ترین کارهای این حوزه شناخته می شود. علیرغم اهمیت این مدل چندین پژوهش عنوان کرده اند که با توجه به ماهیت بازارهای مالی کنونی، واریانس ممکن است بهترین گزینه ریسک سرمایه گذاران نباشد و بهتر است معیارهای دیگری چون چولگی نیز درنظر گرفته شود. از سوی دیگر ما معتقدیم که یک برنامه سرمایه گذاری مانند انتخاب سبد سهام نه تنها باید ماحصل گذشته سهام را در نظر داشته باشد بلکه بایستی پتانسیل آتی سهام را نیز مد نظر قرار دهد، که این امر اهمیت پیش بینی قیمت سهام برای سرمایه گذاران را آشکار می سازد. این پژوهش به دنبال ارائه مدلی است که در آن پتانسیل آتی سهام، توسط شبکه عصبی فازی پیش بینی می شود و بر اساس پیش بینی های بدست آمده، مدل ریاضی بهینه سازی بر مبنای فاکتورهایی چون میانگین، واریانس و چولگی سبد سهام ارایه می شود. سپس، این مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک حل می شود. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مدل ارائه شده در این مقاله، در مقایسه با روش های سنتی و شاخص بازار، بازدهی بیشتری را برای سرمایه گذاران فراهم می نماید.
علی تیمورنژاد طرشتی امیر افسر
انتخاب سهام، مهمترین و حیاتیترین مسئلهای است که سرمایهگذاران بازار سهام با آن مواجه هستند. ریسک و بازده، از اصلیترین عوامل موثر در تصمیمات سرمایهگذاری میباشد. بیشتر سرمایهگذاران اطمینان خاطر را به عدم اطمینان خاطر ترجیح میدهند، بنابراین در ازای کاهش ریسک به سطح خاصی از بازدهی رضایت میدهند. هدف از انجام این پژوهش، بکارگیری تکنیکهای خوشهبندی و در ادامه رتبهبندی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد تا بهواسطه آن، سبد سرمایهگذاری کاملاً متنوع به سرمایهگذاران ارائه دهد، تا ریسک ناشی از سرمایهگذاری را تا حد ممکن کاهش دهد. در این پژوهش، پس از بررسی و استخراج تراکنشهای روزانه شرکتهای پذیرفته شده در بورس، شاخصهای بازده، ریسک و چولگی ماهانه بدست آمده است. سپس با استفاده از سه الگوریتم خوشهبندی k-means، som و روشی ترکیبی از som و k-means عملیات خوشهبندی انجام میشود. در هر سه روش، شرکتها در بهترین حالت، در 8 خوشه قرار میگیرند. در ادامه کار با استفاده از مدل وزندهی خطی، در ابتدا خوشهها را رتبهبندی کرده و سه خوشه با بالاترین امتیاز، به عنوان خوشههای برتر تعیین میشوند و در انتها شرکت-های موجود در خوشههای برتر، رتبهبندی شده و سبد مورد نظر تشکیل میشود.
سیامک گودرزی امیر افسر
از مشکلات تصمیم گیری در حوزه مالی مدیریت سبد سرمایه گذاری و انتخاب دارایی هاست. در محیط کسب و کار رقابتی به منظور مقابله ما رقابت های پیچیده در بازار موسسات مالی سعی می کنند که بهترین سیاست را برای انتخاب سبد سرمایه گذاری در نظر بگیرند که این امر افزایش بازده برای سرمایه گذاران را سبب شود. هدف از این مطالفه ساخت پورتفویی با در نظر گرفتن رفتار سرمایه گذاران از لحاظ ریسک پذیری و شاخص هالی به شیوه ای واقع بینانه است. این تحقیق جهت حمایت از سرمایه گذاران، کارشناسان و مدیران میانی در تشکیل پورتفوی بهینه سهام می باشد. مدل پیشنهادی با استفاده از داده های 66 سهام که به صورت عمومی در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده اند با استفاده از پنج شاخص ریسک، بازده، چولگی، نقدشوندگی و نسبت جاری اقدام به خوشه بندی شرکت های مختلف با استفاده از الگوریتم som شبکه های عصبی نموده و در ادامه به رتبه بندی خوشه ها با استفاده از الگوریتم تاپسیس می پردازد و در نهایت با استفاده از الگوریتم ژنتیک اقدام به تشکیل سبد سهام می نماید. نتایج نشان می دهد که عملکرد مدل نسبت به شاخص کل، شاخص صنعت و شاخص پنجاه شرکت فعالتر در بورس اوراق بهادار تهران بهتر است.
حمیدرضا عاطفی امیر افسر
امروزه رشد تکنولوژی¬های مخابراتی و افزایش شمار استفاده کنندگان از خدمات نوین تلفن همراه، رقابتی را در بین اپراتور¬های تلفن همراه در ارائه سریع تر نوآوری¬های موجود و کسب مزیت رقابتی نسبت به دیگر رقبا، ایجاد کرده است. خدمات ارزش افزوده (vas) تلفن همراه یکی از نوآوری¬هایی است که اپراتور¬ها از آن برای تنوع بخشیدن به حوزه کسب و کار خود استفاده می¬کنند. فروش متقاطع برای اپراتورهای مخابراتی تلفن همراه، برای گسترش درآمد و سود بسیار مهم است. زیرا اپراتورها هزینه¬های جانبی کمتری را در مقایسه با جذب مشتریان جدید متحمل خواهند شد. اما شناخت مشتریان بالقوه خرید خدمات ارائه شده توسط اپراتورها، برای آنها ساده نیست. در این پژوهش، با دو راهکار برای تسهیل فروش متقاطع خدمات ارزش افزوده تلفن همراه تلاش شده است. داده¬های استفاده شده در این تحقیق اطلاعات مربوط به خرید های گذشته مشتریان شرکت مخابرات ایران از خدمات ارزش افزوده تلفن همراه است. در راهکار اول، با پنج روش به پیش بینی خرید آتی مشتریان از یک خدمت هدف پرداخته شده است و مشتریان به دو طبقه خریدار و غیر خریدار برای خدمت هدف تقسیم شده¬اند. سپس برای افزایش دقت پیش بینی، نتایج حاصل از این روش¬ها با یکدیگر ترکیب شده است. با مقایسه دقت پیش بینی حاصل از مدل ایجاد شده با مدل مشابه، مشخص شده است که این مدل با دقت بیشتری خرید آتی مشتریان را پیش بینی می¬کند. در راهکار دوم، به زیر ساخت¬های ایجاد پروفایل فروش متقاطع مشتریان پرداخته شده است. در این راهکار، پس از تعیین دسته بهینه¬ای از مشتریان با استفاده از خوشه بندی آنها، برای کشف قوانین میان خدمات استفاده شده توسط مشتریان، تلاش شده است. با ساخت این پروفایل می¬توان جامعه هدفی برای فروش متقاطع هر یک از خدمات بدست آورد و هزینه¬های مربوط به بازاریابی و تبلیغات را کاهش داده و درآمد بیشتری به ازای هر مشتری کسب کرد. همچنین این پروفایل ساختاری را برای اعمال تخفیف برای کاربران بالقوه خرید و ساختاری را برای پیشنهاد فروش متقاطع خدمات ایجاد می¬کند.
فاطمه هلیل امیر افسر
امروزه، سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار، بخش مهمی از اقتصاد کشور را تشکیل می دهد و بی تردید بیشترین مقدار سرمایه از طریق بازارهای سهام در تمام جهان مبادله می شود. بازارهای بورس نه تنها از پارامترهای کلان، بلکه از هزاران عامل دیگر نیز متأثر می شوند. تعداد زیاد و ناشناخته بودن عوامل موثر بر قیمت سهام و همچنین پیچیده بودن رابطه بین این عوامل و قیمت سهام، موجب عدم اطمینان در زمینه سرمایه گذاری شده است. افزایش سود و کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس همیشه مهم ترین دغدغه سرمایه گذاران بوده است و آن ها همواره به دنبال راهی هستند که بهترین پیشنهاد را برای خرید سهام داشته باشند به گونه ای که دارای بیشترین بازده و کمترین ریسک سرمایه گذاری باشد. از سوی دیگر ما معتقدیم که یک برنامه سرمایه گذاری مانند انتخاب سبد سهام نه تنها باید ماحصل گذشته سهام را در نظر داشته باشد بلکه بایستی پتانسیل آتی سهام را نیز مد نظر قرار دهد، که این امر اهمیت پیش بینی قیمت سهام برای سرمایه گذاران را آشکار می سازد. در این تحقیق، تلاش می شود تا با استفاده از توانایی شبکه های عصبی در ایجاد رابطه بین متغیرهای مختلف و با کمک شاخص های تکنیکال، مدلی طراحی کرد تا بتوان براساس آن قیمت آینده سهام را پیش بینی کرد. براساس پیش بینی های به دست آمده، مدل ریاضی بهینه سازی بر مبنای فاکتورهایی چون میانگین، واریانس و چولگی سبد سهام ارائه می شود. سپس، این مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک حل می شود. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مدل ارائه شده در این مقاله، در مقایسه با روش های سنتی و شاخص بازار، بازدهی بیشتری را برای سرمایه گذاران فراهم می نماید.
فاطمه سادات طباطبائی سید حسن هانی طبائی زواره
با پدیدار شدن کاربردهای متنوع شبکه، کاربران کیفیت بهتری از خدمات را انتظار دارند. یکی از موضوعات بسیار مهم، حفظ دسترس پذیری و قابلیت اطمینان شبکه می باشد. بسیاری از شبکه های موجود در مورد برخی اتفاقات استثنایی به حد کافی خوب نیستند. مثلا قطع برق در مراکز شبکه یا قطع کابل به عنوان نتیجه ای از یک شکست فنی. با توجه به پیچیدگی شبکه ها کار با خطاهای شبکه کار آسانی نیست. بنابراین برای کاهش زمان پاسخ به خطا، مدیریت خطا مناسب خواهد بود. تحلیل حالات و تاثیرات شکست (fmea) یک روش قاعده مند جهت شناسایی و جلوگیری از مشکلات در محصول و فرآیند، قبل از اتفاق افتادن آن هاست.