نام پژوهشگر: جهانگیر صفری
فاطمه حسین زاده خوزانی سید جمال الدین مرتضوی
چکیده ادبیات کودکان و نوجوانان یکی از مهمترین روش های آموزش و پرورش غیر مستقیم آنهاست . ادبیات از طریق تصویر موقعیت ها و شخصیت های مختلف ، کودک ونوجوان را در شناخت بهتر از خود و دیگران یاری می دهد . از طریق ادبیات ، آنهاجهان ، اجزاء ، موجودات و روابط آن را بهتر می شناسند و سیر تکامل فکری و معنوی را سریع تر می پیمایند . اما باید گفت تمامی آثاری که با عنوان ادبیات ، برای کودکان و نوجوانان خلق می شود مناسب آنها نیست و چه بسا می تواند تأثیرات فکری و روحی جبران ناپذیری برای آنها به دنبال داشته باشد . در این میان آنچه می تواند مانع از خلق و رشد آثار بی ارزش شود نقد آثار است . نقد ادبیات اگر به شکل علمی و روشمند انجام شود با ارائه دلایل مستدل ، معیارهایی در اختیار نویسندگان و دست اندرکاران ادبیات کودک و نوجوان قرار می دهد تا درست را از نادرست تشخیص دهند و به بیراهه نروند . نقد ساختاری با بررسی طرح ، شخصیت پردازی ، نشانه ها و روایت داستان، شیوه ای از نقد روشمند را در اختیار منتقد قرار می دهد .این پژوهش مجالی است تا علاوه بر معرفی تعدادی از نویسندگان مشهور ادبیات کودک و نوجوان و آثار آنها به نقد ساختاری یکی از داستان های آنها بپردازد . بررسی چهار عنصر طرح ، شخصیت ، نشانه و روایت که عناصر اصلی یک داستان هستند قادر است ابعاد زیادی از یک داستان را کشف و تبیین کند. کلید واژها :ادبیات کودک و نوجوان ، نقد ساختاری ، طرح شناسی ، شخصیت پردازی ، نشانه شناسی ، روایت شناسی
نوش آفرین حسینی سید کاظم موسوی
چکیده: قیصر امین پور یکی از مطرح ترین شاعران دهه ی شصت تا هشتاد خورشیدی است و بیشترین و مهمترین اشعار خود را در قالب شعر نو نیمایی سروده است. در سطح «زبانی» او شاعری آگاه و مسلط بر زبان فارسی است، و زبان او اگر چه در کاربرد کلمه و ساختار نحوی جملات نگاهی به سبک خراسانی دارد که به آن فخامت خاصی می دهد اما چندان ثقیل و پیچیده نیست و حتی علاقه شدید شاعر به قافیه و اوزان نرم و سهل، خوانش شعر او را روان و سهل می کند. در سطح «ادبی» شاعر با ادبیات سنتی آگاه و آشناست و دل بستگی هایش در این زمینه دست او را در استفاده از آرایه های ادبی بازنهاده است اما در بیان و بدیع او نگاهی متکلفانه دارد و اگر چه از جناس تا ایهام را به کار گرفته است اما شعر او شعری مصنوع به شمار نمی آید. امین پور به «طبیعت» و «تشبیه» علاقه فراوانی دارد و ما می توانیم در تمام اشعارش طبیعت را در صورتهای مختلف ببینیم و انواع تشبیه را می توان در شعر او یافت و این امر باعث شده است که خواننده به راحتی موضوع اشعار او را بفهمد و به سادگی با شعر او هماهنگ شود. «موسیقی» در شعر امین پور حضوری چشمگیر دارد و بیشتر شعرهای او قافیه های زیبا و وزن های ساده و روان دارد و به این خاطر اشعار او ریتمیک است. در سطح «فکری» امین پور شاعر انقلاب و جنگ است و به خصوص در دو مجموعه ی اول خود یعنی «تنفس صبح» و «در کوچه ی آفتاب» موضوع دیگری جز انقلاب و جنگ اختیار نکرده است اما در مجموعه های اخیر خود یعنی «آینه های ناگهان»، «گلها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» شاعر تغییر رویه داده است و این تغییر رویه به این دلیل نیست که شاعر از آرمان های انقلابی خود دور افتاده است بلکه تحول در اجتماع موضوع شعر او را نیز متحول کرده است تا جایی که این تحول شعر او را به تکامل رسانده است.