نام پژوهشگر: مریم غیاثیان
معصومه ملاییان داود نعمتی انارکی
برنامه به خانه برمی گردیم به عنوان یکی از برنامه های خانوادگی تلویزیون در کنار کارکردهای مثبت همچون سرگرمی آموزش و ... به سبب طراحی صحنه،و استفاده از کالاهای لوکس و مدرن در خلال برنامه هایش می تواند به رواج مصرف گرایی در جامعه بینجامد. هدف از این تحقیق این است که مشخص شود که آیا نشانه های موجود در طراحی برنامه به خانه برمی گردیم موجب ترویج مصرف گرایی در جامعه می شود یا خیر؟ در بخش نظری این تحقیق به نظریه هایی همچون نظرات تورستن وبلن، آدورنو و هورکهایمر،پیربوردیو، مارکس و زیمل درباره مصرف پرداخته شده و نظریاتی نیز درباره سبک زندگی و هویت و ارزش و رسانه آورده شده است. نماهای مختلفی از برنامه به خانه برمی گردیم به روش نشانه شناسی با استفاده از بخش سازه الگوی سلبی و کاودری تحلیل شده است واحد تحلیل نما در نظر گرفته شده است، در اکثر نماها از اندازه متوسط و زاویه هم سطح چشم دوربین استفاده شده است تا تصاویر بدون هیچ فاصله ای از مخاطب به صورت واقعی جلوه کند و به زندگی روزمره نزدیک باشد. تحلیل ها نشان داد که این برنامه ساختاری از معنا را می سازد که در آن استفاده از کالا تبدیل به ارزش های اجتماعی می شود و کسب هویت برتر و جایگاه اجتماعی بالاتر در گرو مصرف بیشتر کالاهای مدرن است ،در این برنامه کالا با مفاهیم مختلفی همچون هویت و سبک زندگی هم پیوند می شود ، تقابل بین کالا و سوژه های انسانی به حدی است که انسان به حاشیه می رود و استفاده از کالا نشانگر تشخص و هویت اجتماعی افراد می شود .
سمیرا خان حسنی علی اصغر کاکوجویباری
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر محیط دوزبانه کردی - فارسی بر پیشرفت سواد خواندن است. بر این اساس دو گروه 60 نفره از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان کرمانشاه، شامل یک گروه یک زبانه از شهرستان کرمانشاه و یک گروه دوزبانه از شهرستان جوانرود با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از نوع خوشه ای انتخاب شدند. از دفترچه های استاندارد شده آزمون بین المللی pirls 2006، برای سنجش میزان پیشرفت سواد خواندن دانش آموزان و از آمار توصیفی جهت محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و از بین روشهای آماری، آزمونt مستقل برای تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که رابطه معنی داری بین محیط دوزبانه و پیشرفت سواد خواندن و همچنین عملکرد دانش آموزان در درک متون ادبی و اطلاعاتی وجود ندارد. برای توجیه این مسئله طول دوره پیش دبستانی، سطح سواد والدین و همچنین میزان مطالعه کتب غیر درسی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج نشان دادند که بین دو گروه آزمودنی از نظر طول دوره پیش دبستانی و سطح سواد والدین اختلاف معناداری وجود ندارد و به نظر می رسد که آموزش قبل از دبستان موثر و سطح سواد والدین موثر در گروه دوزبانه ها تفاوتهای احتمالی دو گروه را برطرف کرده است اما از نظر مطالعه کتب غیر درسی بین دو گروه تفاوت معناداری به نفع گروه دوزبانه به چشم می خورد.
معصومه فتوح آرام رضا صادقی
از اوایل دهه هشتاد ، پژوهشگران به این نکته پی بردند که رشد جنبه های مختلف صلاحیت عملی دانشجویان زبان انگلیسی از طریق آموزش روتینهای کاربردشناسی زبان و راهبردهای مربوطه در کلاس زبان شکل میگیرد. انگیزه انجام این مطالعه ناشی از این مسأله است که دانشجویان ایرانی زبان انگلیسی در کلاسهای درسی در معرض بکارگیری داده های گرامری قرار میگیرند که این به غیر از آموزش گرامری است که آنها کم و بیش در کلاس زبان دریافت میکنند. در نتیجه، آگاهی بیشتری ازویژگیهای گرامری زبان انگلیسی کسانی که زبان مادری آنها انگلیسی است بدست می آید که این در قبال توسعه و رشد کاربردشناسی زبان انجام میگیرد. این امر یک پس رفت برای دانشجویان ایرانی زبان انکلیسی محسوب میشود که میخواهند آیین سخنوری برای خود ترسیم کنند. نوع پاسخ به تعریف و تمجید یک نوعی از آیین های سخنوری محسوب میشود که بطور قابل توجهی متفاوت از فارسی به انگلیسی است. هدف از این مطالعه برسی تاثیر آموزش صریح راهبردهای نوع پاسخ به تعریف و تمجید بر روی توانایی دانشجویان سطح متوسطه زبان انکلیسی در نوع پاسخ مناسب به تعریف و تمجید است. همینطور این مطالعه به برسی رابطه بین آموزش صریح خاص و "ناحیه رشد مجاور vygotsy" میپردازد. بطور واضحتر میتوان گفت که هدف از این مطالعه بررسی راهبردهای عملگرایانه و زبانشناختی است که توسط دانشجویان ایرانی در هنگام پاسخ به تعریف و تمجید قبل و بعد از آموزش صریح خاص راهبردهای نوع پاسخ به تعریف و تمجید استفاده میکنند. بعلاوه، پروژه تحقیق به برسی معیارها و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی میپردازد که میتوانند بر تدوین راهبردهای نوع پاسخ به تعریف و تمجید تاثیر داشته باشند. طرحهای شبه آزمایشی و طرحهای قبل و بعد از آزمایش بر روی دو گروه (گروه آزمایشی و گروه کواه) انجام گرفت که متشکل از 30 دانشجوی مونث زبان انگلیسی در زبانکده شرکت نفت بود. برای هر دو گروه توسعه کاربردشناسی زبان درطول یک ترم بعمل آمد. گروه آزمایشی در معرض اطلاعات فرا عملی قرار گرفتند که در بر گیرنده آموزش صریح مربوط به راهبردهای نوع پاسخ به تعریف و تمجید بر پایه طبقه بندی هربرت (herbert) بود که بدنبال آن تمرین ارتباطی انجام گرفت. این مطالعه بحث خود را برروی داده هایی قرار داد که از مدل انگلیسی آزمون تکمیل گفتمان (dct) استخراج شده بود. داده های جمع آوری شده از dct بر طبق راهبرد های نوع پاسخ به تعریف و تمجید بر حسب دسته بندی هربرت طبقه بندی شدند. داده ها با تمرکز بر دو طبقه بندی عمده: راهبرد توافق و عدم توافق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از طریق مربع خی (chi-square) با مقایسه کردن بسامد ها و درصدها ی استفاده گروههای آزمایشی و گواه از راهبردهای نوع پاسخ به تعریف و تمجید در قبل و بعد از آموزش مورد، بررسی قرار گرفتند. پژوهشگر از spss نسخه 20در تجزیه و تحلیل طرح تحقیق استفاده کرد. نتایج بدست آمده از این تجزیه و تحلیل نشان داد که آموزش خاص و مشخص اثر بسیار مثبتی بر افزایش آگاهی زبان شناسی کار بردی و ممانعت آنها از انتقال از زبان اول به زبان دوم از لحاظ زبان شناسی کار بردی وsociopragmatic داشت. نتایج این مطالعه سهم زیادی در درک و فهم اهمیت و قدرت تخصص معلم در کلاس زبان دارد
الهام نظیری حسین قاسم پور مقدم
چکیده: این تحقیق با هدف بررسی میزان تاثیراستفاده از نرم افزار های آموزشی در تقویت مهارت نوشتاری دانش آموزان پایه سوم شهر کرمانشاه انجام گرفت. متغیر مستقل روش تدریس در دو سطح آموزش به روش سنتی و نرم افزاری بود. متغیر وابسته آن افزایش یادگیری در دانش آموزان بوده است. بر اساس روابط بین متغیر ها چهار فرضیه طرح شدند، از میان جامعه آماری دو دبستان و از هر دبستان دو کلاس 33 نفری به صورت تصادفی به عنوان چهار گروه (دو گروه آزمایشی و دو گروه شاهد) جمعا" 132 نفر نمونه آماری را تشکیل دادند. تحقیق از نوع شبه تجربی و روش آن نیمه آزمایشی بود، به منظور تشخیص همگن بودن گروه ها، پیش آزمون بر اساس آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته انجام شد. میانگین نمرات پیش آزمون کلاس های مورد آزمایش از لحاظ آماری معنی دار نبود. در زمان اجرای تحقیق و آزمایش در حد طبیعی شرایط اجرای آن کنترل شد. پس از مدت تحقیق، پس آزمون به صورت آزمون پیشزفت تحصیلی معلم ساخته برای آزمودن فرضیه ها به عمل آمد. ابتدا بین دو گروه آزمایش با استفاده از آزمون "تی" تفاوت میانگین ها و از آزمون "لون" برای برابری واریانس ها در سه درس املا، انشا، بنویسیم آزمون انجام شد، که در بین گروه های آزمایش در هیچ درسی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. با استفاده از روش تحلیل واریانس و همچنین آزمون "تی" دو نمونه ای تجزیه وتحلیل و مقایسه بین میانگین نمرات دو گروه شاهد و آزمایش انجام گرفت و مشاهده شد نمرات در دو درس املا و بنویسیم فارسی به طور معنی داری افزایش پیدا کرده است اما در درس انشا فارسی تفاوت معنی داری ندارد. برای بررسی فرضیه چهارم مبنی بر بررسی میزان علاقه مندی دانش آموزان به آموزش های الکترونیکی پرسشنامه ای در اختیار گروه آزمایشی قرار گرفت که پس از تجزیه و تحلیل آماری این فرضیه نیز تایید شد. بنابراین با تایید سه فرضیه و رد یک فرضیه در تحقیق فوق این نتیجه به دست آمد که آموزش های الکترونیکی در دروس املا و بنویسیم موثر بوده است و نیز میزان علاقه مندی دانش آموزان را به دروس نوشتاری تا حد قابل ملاحظه ای افزایش داده است اما در درس انشاء تاثیرمعنی داری نداشته است. واژگان کلیدی: نرم افزاهای آموزشی- املا- انشا- فناوری آموزشی
منصور رمضانی محمدرضا احمدخانی
پایان نامه ی حاضر، به بررسی تاثیر زبان ترکی بر خطاهای نحوی و واژگانی دانش آموزان پسر پایه های سه گانه ی دوره ی راهنمایی شهر سراب می پردازد. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان پسر دوره ی راهنمایی شهر سراب بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 30 دانش آموز از هر پایه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، 180 انشای نوشته شده توسط دانش آموزان براساس دو موضوع تعیین شده بوده است. نتایج نشان داد: 1) دوزبانگی بر خطاهای واژگانی دانش آموزان دوزبانه ی ترکی-فارسی تاثیر دارد. 2) دوزبانگی بر خطاهای نحوی دانش آموزان دوزبانه ی ترکی-فارسی تاثیر دارد. 3) بین میزان خطاهای واژگانی و نحوی دانش آموزاندوزبانه ترکی- فارسی پایه های سه گانه مقطع راهنمایی تفاوت وجود دارد. به این معنا که با افزایش پایه، میزان خطاها کاهش می یابد.
زهرا قهری عباسعلی آهنگر
زبان اشاره فارسی مهمترین و اصلی¬ترین ابزار ارتباطی ناشنوایان در ایران به شمار می¬آید. این زبان نیز همانند فارسی کلامی دارای نظام ساختواژی خاص خود می¬باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تجزیه دوگانه و مقوله¬های ساختواژی تصریفی و اشتقاقی در زبان اشاره فارسی است. بدین منظور، مقوله¬های تمایز¬دهنده اشاره¬ها مورد بررسی قرار گرفته است و مقوله¬های تصریفی اسم، فعل، صفت و قید و همچنین ساختار اشتقاقی آنها در این زبان بررسی شده است. روش تحقیق بر اساس روش مشاهده¬ای و کتابخانه¬ای است. در این راستا، داده¬های پژوهش از مجموعه کتابهای آموزش زبان اشاره فارسی و برنامه¬های صدا و سیما گردآوری و تصاویر به شکلی که گویای واژه و مقوله¬های مورد¬نظر باشد در پایان¬نامه درج گردید. همچنین برای بخشی از داده¬ها نیز از آزمون¬های گرفته شده از دانش آموزان ناشنوای دبیرستان باغچه بان تهران استفاده شد. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد با توجه به بررسی جفت¬های کمینه، زبان اشاره فارسی دارای ویژگی تجزیه دوگانه می¬باشد. بررسی ساختواژه تصریفی در مقوله اسم نشان داد که برای شمار، ضمایر و اعداد در زبان اشاره فارسی اشاره¬های جداگانه¬ای وجود دارد. برای جنس دستوری، حالت، ساخت¬اضافه، معرفگی و مالکیت اشاره جداگانه¬ای وجود ندارد. در زمینه فعل مشخص شد که برای زمان، نمود، وجه، جهت، نشانه مصدر، شناسه، پیشوندهای فعلی در زبان اشاره فارسی اشاره جداگانه¬ای وجود ندارد. اما برای عامل سببی فعل اشاره جداگانه موجود می¬باشد. در زمینه صفت و قید امکان ساختن صفت تفضیلی و صفت عالی با استفاده از اشاره¬های جداگانه وجود دارد. نتایج نشان می¬دهد که در حوزه ساختواژه اشتقاقی، برای هر جزء اسم مشتق، صفت مشتق و صفت مرکب در زبان اشاره فارسی اشاره جداگانه وجود دارد اما برای فعل مشتق و فعل مرکب، اشاره برای کل واژه به کار می¬رود. بعلاوه برای برخی از اسم¬های مرکب اشاره برای کل واژه و برای برخی دیگر برای هر جزء آن وجود دارد.