نام پژوهشگر: احمد معین زاده
زهرا اسماعیلی زهره کساییان
تحقیق حاضر به بررسی عناصر فرهنگ محور در ادبیات کودکان و شیوه های ترجمه آنها از انگلیسی به فارسی می پردازد. هدف این تحقیق عبارت از بررسی راهکارهایی است که مترجمان در ادوار مختلف برای ترجمه عناصر فرهنگ محور در ادبیات کودکان اتخاذ کرده اند و نیز بررسی دلیل انتخاب این راهکارها توسط آنها می باشد. کتاب "آلیس در سرزمین عجایب" که از مشهورترین کتابهای نوشته شده برای کودکان است برای این بررسی انتخاب و سپس پنج ترجمه از این کتاب بررسی شد. بعضی از عناصر فرهنگ محور این کتاب شناسایی و با ترجمه های فارسی آنها مقایسه شد. راهکارهای استفاده شده توسط مترجمان در مورد هر یک از عناصر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که هر مترجم نسبت به مترجم دیگر راهکارهای متفاوتی را اتخاذ کرده و نیز یک مترجم در ترجمه خود برای عناصر فرهنگ محور حتی آنهایی که از یک گروه بودند به راهکارهای متفاوتی متوسل شده است.معادل فرهنگی،انتقال و معادل کاربردی بیشتر مورد استفاده مترجمان قرار گرفته اند. دیگر اینکه در اولین و تنها ترجمه انجام شده در دهه 60 مترجم بیشتر از" معادل فرهنگی" استفاده کرده تا داستان برای کودکان سرگرم کننده و عاری از هر صبغه خارجی باشد. اما مترجمان دهه 70 راهکار "انتقال" را برگزیده اند تا بدین وسیله کودکان را با عناصر فرهنگی بیگانه آشنا و آنها را به یادگیری این عناصر ترغیب کنند. بدین ترتیب به نظر میرسد روند ترجمه در جهت لزوم آشنایی بیشتر با فرهنگ زبان مبدا گام بر می دارد.
ادنا یگانی منصور توکلی
مطالعه حاضر تلاشی است برای بررسی تأثیرات به کارگیری فرهنگ لغات ، یکی از مهمترین ابزارهای یادگیری واژگان درفراگیری زبان خارجی، بر روی دانش لغوی. دراین تحقیق فرهنگ های الکترونیکی در قیاس با فرهنگ های چاپی مورد بررسی قرارگرفته اند که آیا این فرهنگ ها تاثیرقابل توجهی بر روی دوبعد کمی و کیفی دانش لغوی یعنی عمق و گستره لغات می گذارند. همچنین مشخص گردیده است که آیا تفاوت قابل ملاحظه ای میان عمق و گستره لغات درگروه کاربرها و همچنین غیرکاربرها وجود دارد. و نهایتاً این تحقیق برآن بوده است که نظرات زبان آموزان پیرامون ویژگی های مختلف فرهنگ های الکترونیکی و دلیل انتخاب و استفاده از آنها را جویا شود. شرکت کنندگان این تحقیق ابتدا 150 نفر از دانشجویان کارشناسی سال سوم و چهارم رشته مترجمی و ادبیات انگلیسی در دانشگاه اصفهان بودند که پرسشنامه ای به آنان داده شد تا مشخص شود چه تعدادی به عنوان کاربران فرهنگ های الکترونیکی و چه تعدادی به عنوان غیرکارها شناسایی می شوند. این پرسشنامه سوالات دیگری را نیز شامل می شد که شرکت کنندگان در این مرحله به آن ها پاسخ دادند. سپس ، به صورت تصادفی، 30 نفر به عنوان کاربر و 30 نفر به عنوان غیرکاربر انتخاب شدند. درمرحله بعدی ، برای جمع آوری داده های لازم، دو آزمون به منظور اندازه گیری دامنه و عمق لغوی برای دو گروه کاربر و غیرکاربر برگزارشد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که استفاده از فرهنگ های الکترونیکی تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی گسترش دامنه لغات در زبان آموزان داردو آن را افزایش میدهد درحالی که این فرهنگ ها تاثیری بر روی عمق دانش لغوی ندارند. بعلاوه مشاهده شد که درهر دو گروه کاربرها و غیرکاربرها عمق و دامنه مقدارهای متفاوتی را نشان می دهند و در هر دو گروه دامنه دانش لغوی بیشترو گسترده تر ازعمق می باشد ولی این تفاوت درگروه کاربرها مشهودتر بود. براساس بررسی پاسخ های شرکت کنندگان به سوالات گوناگون پرسشنامه همچنین مشخص شد که تعداد زیادی از زبان آموزان فرهنگ های الکترونیکی را به دلیل سرعت بالای پیدا کردن کلمه، سهولت حمل و به همراه داشتن و در دسترس بودن به فرهنگ های چاپی ترجیح می دهند ولی بسیاری از آن معتقدند که فرهنگهای الکترونیکی اطلاعات کافی و لازم درمورد لغات را ارائه نمی دهند و زبان آموزان ناچاراً برای دریافت اطلاعات عمیق تر راجع به کلمه به فرهنگ های چاپی مراجعه می کنند.
سمیه کرمی بتول علی نژاد
زایایی ساختوای همواره یکی از موضوعات مورد مطالعه زبانشناسی بوده است. پژوهش حاضر در راستای بررسی زایایی گروهی از وندهای فارسی و مجدودیت های ناظر بر آنها صورت گرفته است.وندهای مورد مطالعه شامل "گر، بی، نا، مند، دار، وار، گون، صفت، ناک و غیر" است. بدین منظور ابتدا داده ها از متون روزنامه ای تهیه شده و پس از طبقه بندی و شمارش، زایایی وندها مورد محسبه قرار گرفته است.
مسعود شکراللهی زهره کساییان
ترجمه حقوقی مستلزم دستیابی به حداکثر دقت و بی طرفی در انتخاب معادل های مندرج در فرهنگ های حقوقی دو زبانه می باشد اما ارزیابی دقت به صورتی بی طرفانه امری چالش برانگیز است. در این تحقیق توصیفی-تحلیلی محقق به صورت تصادفی تعداد 120 واژه حقوقی قانون مدنی ایران را استخراج کرده و به همراه معادلهای ارائه شده در سه فرهنگ حقوقی فارسی-انگلیسی دارای بیشترین کاربرد نزد مترجمان رسمی ایران وابسته به دادگستری جمهوری اسلامی ایران مورد تحلیل اجزا قرار داده تا میزان درستی معادلها به صورت موردی و کلی بدست آمده و فرهنگ های مورد تحقیق از نظر درستی کلی و دیگر مولفه های مهم بدست آمده در خلال تجزیه و تحلیل (درج توضیحات و مترادفات و نبود اشتباهات دستوری و مفهومی) رتبه بندی شوند. در نهایت مدل ارزیابی مبتنی بر تحلیل اجزا بر اساس روشها و مفاهیم مندرج در تحقیق موردی تدوین گردید. بر اساس نتایج حاصل از ابزار ارزیابی مبتنی بر تحلیل اجزاء، حداکثر درصد درستی بهترین فرهنگ حقوقی فارسی به انگلیسی 76 % می باشد که در گستره ای از معادل های زبان مقصد بدست آمده است. بنابراین، دستیابی به حداکثر درستی معادل ها در ترجمه تنها زمانی امکان پذیر است که مترجم به فرهنگ حقوقی به زبان مبدا و مقصد دسترسی داشته و بتواند با توجه به آنها بهترین معادل ها را انتخاب کرده و نسبت به جبران کاستی اجزاء یا قید توضیحات اقدام نماید. مدل پیشنهادی این تحقیق می بایست با تمام مدخل های فرهنگ های حقوقی مورد مطالعه و نیز دیگر فرهنگ های حقوقی مورد آزمون قرار گیرد.
زهرا اسماعیلیان دهاقانی عباس اسلامی راسخ
جامعه شناسان زبان اغلب محققین کنش بیانی را مورد نقد قرار می دهند بدلیل استفاده از جملات ابتکاری و موقعیتهای ساختگی تا بتوانند نکاتشان را شرح و توضیح دهند نوعی تمرین که قادر نیست ترتیب و پیچیدگی روابط انسانی را بطور کامل در برگیرد. با توجه به پیچیدگی کلام اطلاعات و داده هایی که محاورات طبیعی و واقعی می باشند بهتر نمایانگر هنجارهای فرهنگی زبانهای گوناگون می باشد. این مطالعه تلاشی است بدین منظور که کنشهای بیانی را در متون محاوره ای خود منعکس کند بدین منظورکه راهبردهای رد کردن و امتناع را از منظر تجزیه و تحلیل محاوره ای مورد بحث و بررسی قرار دهد و ابزارکاهش دهنده ای که در موقعیت خرید بکار گرفته می شوند را بطور بین فرهنگی (انگلیسی و فارسی زبانان) توضیح و تشریح نماید. تجزیه و تحلیل داده های طبیعی و واقعی از مذاکراتی که مابین فروشنده و خریدار مبادله می شود مورد بررسی واقع می شود. از دو روش کمیتی و کیفیتی در تجزیه داده ها استفاده شد تا الگو های کلامی بین دو فرهنگ مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج نشان دادند که فارسی زبانان بر خلاف انگلیسی زبانان امریکایی بیشتر ابزار کاهش هنده بکار بردند و بیشتر از موقعیت نامطلوب خود اگاهی نشان می دادند. بمنظور موجه کردن عمل امتناع خود فارسی زبانان بیشتر از دلایل برونی استفاده می کردند بر خلاف انگلیسی زبانان که دلایل و علایق شخصی خود را بیان می کردند. در موقعیتهای مختلف خریدمیزان ادب متغیر می نمود به گونه ای که فارسی زبانان میزان ادب بیشتری نشان می دادند زمانیکه در یک موقعیت خرید بالا و بهتری قرار می گرفتند تا زمانیکه با دست فروشان خیابانی روبرو می شدند.
محمد دادخواه تهرانی حسین وحید دستجردی
تلفظ غلط همچنان از نقاط ضعف فراگیران زبان انگلیسی در دنیا به شمار می آید. تحقیق حاضر گزارشی جامع از فراگیری زبان انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان در مقطع متوسط مهارت زبانی ارائه می دهد. به بیان دقیق تر، در این مطالعه سعی بر آن شده: الف) دلایل نهفته ی تلفظ غلط لغات بر پایه ی ویژگی های زنجیری آواشناسی زبان انگلیسی آشکار شوند، ب) اهمیت تجزیه و تحلیل اشتباهات فراگیران فارسی زبان در رابطه با ویژگی های زبرزنجیری آواشناسی زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گیرند و پ) کارایی مطالب تهیه شده بر اساس یافته های دو بخش ابتدایی تحقیق مورد ارزیابی قرار گیرد. زبان آموزان بی شماری به طور خودآگاه و یا ناخودآگاه در این تحقیق مشارکت داشتند. نمونه ی آماری منتخب برای این تحقیق شصت و چهار فراگیر زبان انگلیسی با پیشینه ی زبان فارسی در مقطع متوسط مهارت زبانی بودند که در بخش های دوم و سوم این مطالعه شرکت نمودند. از آنجایی که یافته های تئوری بدست آمده از دو بخش ابتدایی این تحقیق زیربنای تهیه ی مطلب در بخش پایانی بود، محقق با طراحی دو نمونه تست اولیه و ثانویه و همچنین بابهره گیری از عملیات آماری متعدد، کارایی مطالب تهیه شده را مورد ارزیابی قرار داد. بدین منظور، دو کلاس مقطع متوسط در یکی از مدارس زبان انگلیسی در اصفهان انتخاب و به طور تصادفی گروه شاهد و آزمایش تحقیق نامیده شدند. آموزش مطالب نوین این تحقیق در بیست و شش جلسه انجام شد. نتایج بدست آمده ازاین تحقیق حاکی از آن بود که زبان فارسی به عنوان زبان مادری فراگیران 51.82 درصد بر روی تلفظ لغات زبان انگلیسی تأثیر گذار می باشد. همچنین، برخی از ویژگی های زبرزنجیری آواشناسی زبان انگلیسی همچون صداهای متصل برای فارسی زبانان دشوارترند. نتایج بخش پایانی بیانگر بازده خوب آموزش خوب مطالب تهیه شده بود اگرچه این کارایی چشمگیر نبود.
ابوالفضل مصفا جهرمی احمد معین زاده
ضمیرِ انتزاعی pro درفارسی بر اساس رهیافت حاکمیت و مرجع گزینی 1ـ طبقه بندی گروه های اسمی و ضمیرِ انتزاعی بر اساس ویژگی [مرجع دار ±] و [ضمیرواره ±] می توان گروه های اسمی را طبقه بندی نمود. هگمن (1994:378) طبقه بندی زیر را ارائه می دهد. هگمن ماهیت ضمیرِ ناملفوظ را تعیین نمی کند، لذا این مقوله توسط نگارنده در جدول وارد شده است. non-overt overt type np-trace pro wh-trace pro anaphors pronouns r-expressions ------------- [+ anaphor, - pronominal] [- anaphor, + pronominal] [- anaphor, - pronominal] [+ anaphor,+ pronominal] ضمیرِ انتزاعی مقوله ی تهی بدون آواست و هم ویژگی مرجع دارها را داراست هم ویژگی ضمایر را. از آنجا که این پایان نامه به بررسی وجود این مقوله در فارسی می پردازد و تنها جایگاهی که می تواند این مقوله در آن ظاهر شود جایگاهِ بند بدون زمان است 2ـ نظریه کنترل نظریه کنترل به توزیع و تعبیر ضمیر انتزاعی می پردازد . چامسکی (1981) نظر به ویژگی های خاص ضمیر انتزاعی این مقوله را از نظریه مرجع گزینی جدا می کند. ضمیر انتزاعی هم مرجع دار است هم ضمیر، لذا هم شرط a هم شرط b در مورد آن صدق می کند و نتیجه این است که ضمیر انتزاعی در مقوله حاکم بخش خود هم آزاد است هم مقید. چامسکی اشاره می کند که این تناقض تنها در جایگاهی که ضمیر انتزاعی مقوله حاکم بخش نداشته باشد از بین می رود. انتظار بر این است که ضمیر انتزاعی تنها در جایگاه به دور از حاکمیت وجود داشته باشد. تنها جایگاهِ به دور از حاکمیت، جایگاهِ فاعل در بندهای بدون زمان (بند مصدری) می باشد. 3ـ دلایل انتخاب موضوع و رهیافت حاکمیت و مرجع گزینی نظریه کنترل و موضوع مورد بررسی آن یعنی ضمیرِ انتزاعی در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی شکل گرفته است. هر چند مقولات تهی که ضمیرِ انتزاعی هم قسمتی از آن است در برنامه ی کمینه گرا هنوز مطرح هستند، رهیافت بررسی در برنامه ی کمینه گرا متفاوت از حاکمیت و مرجع گزینی است. در برنامه ی کمینه گرا مفهوم حاکمیت که اساسی ترین مفهوم در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است کنار گذاشته شده است و این در حالی است که مفهوم حاکمیت نقش اساسی در جایگاهِ نحوی ضمیر انتزاعی، شکل گیری آن، و ویژگی های منتسب به آن بازی می کند. لذا رهیافت حاکمیت و مرجع گزینی هم از نظر زمانی بر برنامه ی کمینه گرا مقدم است هم امکان بررسی در قالب نظریه های بعد مانند کمینه گرا را بهتر فراهم می کند. مقوله ی تهی ضمیرِ انتزاعی در فارسی تاکنون مطالعه ای عمیق بر آن صورت نگرفته است. 4ـ برخی مشکلات بررسی ضمیر انتزاعی در فارسی ضمیرِ انتزاعی تنها در جایگاهِ فاعل بند بدون زمان امکان وجود دارد و این درحالی است که هنوز اجماعی در مورد بند بدون زمان و وجود آن در فارسی حاصل نشده است. موضوع دیگری که نقش اساسی در بررسی ضمیر انتزاعی الزامی است جایگاهِ به دور ازحاکمیت در فارسی می باشد. یافتن جایگاهِ به دور از حاکمیت در فارسی که ضمیرِ انتزاعی تنها در آن جایگاه می تواند از حاکمیت به دور باشد تا کنون در فارسی توجیه نظری نشده است. اگر نتوان جایگاهِ به دور از حاکمیت در فارسی یافت، ضمیرِ انتزاعی ازجمله مقولاتی خواهد بود که در فارسی یا وجود ندارد یا اینکه لازم می شود ساخت هایی در این زبان معرفی نمود که ضمیرِ انتزاعی را در جایگاهی قرار می دهندکه حاکمیت بخشیده می شود. مقوله دستوری مصدر نیز یکی از موضوعات قابل بررسی می باشد. اینکه مصدرهای فارسی اسم هستند یا فعل لازم است با توجه به شواهد زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد. هرچند مقولات تهی دیگر مانند رد گروه اسمی، رد پرسشواره و ضمیرِ ناملفوظ در فارسی مورد توجه بوده اند و شواهد زبانی فارسی با قطعیت می تواند وجود آن ها را نشان دهد، یافتن مقوله ای با ویژگی های [مرجع واره ±]، [ضمیرواره ±] در فارسی بحث انگیز بوده است. علت اصلی این موضوع را می توان در یافتن جایگاهِ به دور از حاکمیت دانست که بدون آن ضمیرِ انتزاعی امکان حضور نمی یابد. ضمیرِ انتزاعی تنها در جایگاه هایی نمود پیدا می کند که از حاکمیت به دور باشند. لذا ضمیرِ انتزاعی درجایگاه هایی که حاکمیت دریافت می کنند یعنی جایگاهِ متمم فعل، جایگاهِ متمم حرف اضافه وجایگاهِ مشخص گر infl نمی تواند نمود پیدا کند(کوپر، 1992:161). ویژگی های ذکرشده برای ضمیرانتزاعی دومسئله اساسی را درفارسی مطرح می کند که به تبع آن می توان ضمیرِ انتزاعی را در فارسی به اثبات رسانید و وجود آن را درنظریه های مربوط به زبان بررسی نمود. مسئله اول وجود بند مصدری درفارسی است و مسئله دوم وجود جایگاهِ به دور از حاکمیت. جهت اثبات وجود ضمیر انتزاعی مصدر نه به عنوان n یا np بلکه به عنوان vp معرفی می شود و نشان داده می شود که فرافکنِ بیشینه ی مصدر باید ip را هم داشته باشد. در ادامه از ip به عنوان فرافکنِ بیشینه ی ی مصدر هم یک قدم جلوتر رفته و مصدرها به عنوان بند بدون زمان با فرافکنِ cp معرفی می شوند. این موضوع زمینه را برای طرح ضمیرِ انتزاعی آماده می کند. 5ـ مصدر اسم یا فعل در این تحقیق بر فعل بودن مصدرهای فارسی تاکید می شود. برخی شواهد فعل بودن مصدرها را در ملاک های ساختواژی و نحوی می توان یافت. اسکالیس (1988) تفاوت میان ساختواژه نحو-حاکم و ساختواژه واژگان-مبنا را ویژگی های زیرمی داند: 1) زایا بودن 2) قابل پیش بینی بودن برون داد 3) گرفتن سازه های نحوی به عنوان درون داد 4) اجزا کلمه ساخته شده ارتباط های نحوی را نشان می دهند و از اصول خوش ساختی نحوی پیروی می کنند (ذکرشده در اسپنسر (1997)). مصدرهای فارسی ویژگی های بالا را به وضوح نشان می دهند. بدون استثنا می توان از فعل های فارسی مصدرساخت و برون داد ومعنای آن قابل پیش بینی است بدون اینکه منجر به ویژگی منحصربه فرد شود. ملاک دیگری که می توان درجهت رفتارفعل گونه مصدرهای فارسی و معرفی آنها به عنوان بند بدون زمان ارائه داد توانایی مصدرهای فارسی برای مجهول شدن است. مصدرهای فارسی به شرط اینکه از فعل متعدی گرفته شده باشند که دارای مفعول هستند قابل مجهول شدن هستند، چنانچه مثالهای زیرنشان می دهد: شهید کردن (شهید شدن) شکستن (شکسته شدن) دعوت کردن (دعوت شدن) ولی مصدرهایی که از فعل لازم گرفته می شوند قابل مجهول شدن نیستند به دلیل اینکه فاقد مفعول هستند، چنانچه مثالهای زیرنشان می دهد: بازی کردن (* بازی شدن) دعا کردن (*دعا شدن) محدودیت حاکم بر واژه سازی بالا قابل توجیه نیست اگر مصدرفارسی محصول فرایند ساخت واژی باشد به دلیل اینکه محدودیت سیستمی و ناشی ازنحو برآن حاکم است. لذا قابلیت مجهول شدن می تواند شاهد بند بدون زمان ونحوی بودن این سازه درفارسی باشد. لذا مصدرهای فارسی نمودار درختی زیر را دارند: بر اساس فرضیه فاعل فعل ـ درونه فاعل به عنوان موضوع خارجی فعل و در محدود? فرافکنِ آن قرار می گیرد (رک: اسپرتیش ، 1988؛ کوپمن و اسپرتیش ، 1991). این فرضیه نتایجی برای ضمیرِ انتزاعی دارد. این مقوله می تواند در جایگاهِ مشخص گر گروه فعلی تولید شود. در این صورت فرافکن شدن ضمیرِ انتزاعی در ژـ ساخت مطابق با پایین خواهد بود: هر چند این نتیجه مطلوب است، مشکلی اساسی پیش روی می گذارد که وجود ضمیرِ انتزاعی را نقض می کند. جایگاهِ مشخص گر گروه فعلی حاکمیت دریافت می کند و ضمیرِ انتزاعی نمی تواند در رـ ساخت در این جایگاه بماند. فرافکنِ مصدر به عنوان vp مشکلاتی پیش روی می گذارد. از جمله این مشکلات می توان به این موضوع اشاره کرد که جایگاهِ مشخص گر گروه فعلی جایگاهی است که حاکمیت بخشیده می شود و ضمیرِ انتزاعی نمی تواند در رـ ساخت در این جایگاه قرار گیرد. لذا طرح فرافکنِ ip بودن مصدرها را می توان به عنوان راه حلی جهت فرافکن کردن جایگاهی که ضمیرِ انتزاعی بتواند در ر ـ ساخت به آنجا حرکت کند مطرح نمود. مصدر به عنوان فرافکنِ ip نتایجی در بر دارد و آن جایگاهِ مشخص گر این فرافکن می باشد. فرافکنِ vp مصدر را به عنوان گروه مطرح می کند. گروه ها در دستور زایشی بر اساس نظریه ایکس تیره فرافکن می شوند و دارای موضوع داخلی و خارجی می توانند باشند. ولی مصدر به عنوان ip فرافکن این سازه در سطح جمله را مطرح می کند. 6ـ مصدر vp یا ip در صورتی که مصدر ip باشد آیا می توان شاهدی که بیانگر فرافکنِ مصدر فراتر از جمله باشد در فارسی ارائه داد؟ جواب به این سوال می تواند مثبت باشد. افزوده ها نمی توانند فرافکنِ فعل باشند. فعل موضوع داخلی و خارجی را می تواند فرافکن کند که سازه های اجباری محسوب می شوند. حذف این سازه ها اصول حاکم بر نمودهای نحوی مانند نظریه حالت یا تتا را نقض می کند و منجر به غیر دستوری شدن می شود. افزوده ها سازه هایی هستند اختیاری که فرافکنِ فعل نیستند. در صورتی که بتوان افزوده در ساخت مصدری داشت به دلیل اینکه فعل آن را فرافکن نمی کند می توان پذیرفت که فرافکنِ مصدر ip می باشد. جملاتی مانند زیر که افزوده می تواند در ارتباط با مصدر تعبیر شود شاهد لازم را در اختیار می گذارند: (32) شنا کردن سینا [در استخر] بود که همه را متعجب کره است. (33) طبیعت را [با مداد] نقاشی کردن به مسابقه گذاشته اند. وجود این سازه ها نمی تواند محصول فرافکنی vp باشد، بنابراین ساخت مصدر درفارسی مطابق نمودار زیر است: فرافکنِ مصدر به عنوان ip نتیجه بخش است. جایگاهِ مشخص گر ip می تواند جایگاهی باشد که ضمیرِ انتزاعی بدون اینکه از vp حاکمیت دریافت کند در آنجا قرار گیرد. موضوع درخورتوجه دیگری که از فرافکنِ ip برای مصدرهای فارسی داشت این است که این سازه ها گروه نیستند بلکه بند هستند. بند بودن این سازه ها امکان طرح بند بدون زمان را در فارسی امکان پذیر می کند. این نگاه در تقابل با نگاه هایی است که مصدر را v یا vp معرفی می کنند. 7ـ مصدر به عنوان بند بدون زمان بند بودن مصدرهای فارسی و ip بودن راه را برای ادامه تحلیل ها و معرفی بند بدون زمان در فارسی باز می کند. فرفکن ip گرهی به نام infl را تولید می کند که می تواند [زمان دار +] یا [زمان دار-] باشد. شواهد زبان فارسی بدون زمان بودن این ساخت را می تواند نشان دهد. گذشته از صورت فعلی مصدرهای فارسی که از نظر ساختواژی متفاوت از افعال زمان داراست، نداشتن صورت های تصریفی نیز خود شاهد قوی تر است بر بدون زمان بودن. در ضمن مثال های زیر نشان می دهد که فاعل آوا دار نمی تواند در جایگاهِ قبل از مصدر بنشیند. (34) *علی بازی کردن بی نظیر بود. (35) *سینا دستگیر کردن خلاف قانون بود. در حالیکه در جملات زمان دار فاعل قبل از فعل قرار می گیرند و جملاتی خوش ساخت را تولید می کنند، مانند: (36) علی بازی می کند. (37) سینا دشمن را دستگیر کرد. این تفاوت می تواند بدون زمان بودن بندهای مصدری فارسی را نشان دهد. اگر تحلیل ها درست باشد ساخت مصدری فارسی مطابق با نمودار پایین خواهد بود که در آن بدون زمان بودن infl هم مشخص شده است: بند بودن مصدرهای فارسی و ارائه شواهد آن بسیار مطلوب است به دلیل اینکه پیشترفتی در مقایسه با تحلیل های قبل محسوب می شود. ضمیرِ انتزاعی فاعل بند بدون زمان است و امکان ظهور آن در جاهای دیگر وجود ندارد. 8ـ اصل فرافکنی گسترده و جایگاهِ فاعل بند بدون زمان طبق اصل فرافکنی گسترده که یکی از اصول اساسی نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است همه بندها الزماً دارای جایگاهِ فاعل هستند ردفورد، 2005 ؛ هگمن، 1994). نتیجه اصل فرافکنی برای بند بدون زمان این است که در بندهای بدون زمان نیز جایگاهِ فاعل فرافکن می شود ولی به دلیل اینکه ضمیرِ انتزاعی این جایگاه را پر می کند نمود آوایی پیدا نمی کند. لذا در جمله ی «دویدن برای سلامتی خوب است» بند بی زمان یعنی «دویدن» دارای جایگاهِ فاعل است. این فاعل همان ضمیرِ انتزاعی است که در جملات زیر نشان داده شده است: [ pro دویدن ] برای سلامتی خوب است. [ pro شنا کردن ] را همه باید بیاموزند. دبیرستانی ها تصمیم دارند برای [ pro درس خواندن ] به صحرا بروند. در صورتی که جایگاهِ فاعل در بندهای بدون زمان (مصدرها) فرافکن می شود لازم است شواهد نحوی مبتنی بر فعال بودن آن را نشان داد. اصل a از نظریه مرجع گزینی می تواند شواهد مبنی بر وجود مقوله ی تهی ضمیرِ انتزاعی در جایگاهِ مشخص گر ip مصدرهای فارسی را ارائه دهد. واژه «همدیگر» از جمله دو سویه ها است که طبق اصل a از مرجع گزینی الزاماً باید دارای مرجع جمع باشند و الا نداشتن مرجع منجر به غیر دستوری شدن جمله می شود (هگمن 1994)، چنانچه مثال زیر نشان می دهد: * تحقیق با همدیگر ترک شد. علت غیر دستوری بودن جمله بالا مرتبط با فرافکنِ بیشینه ی «تحقیق» می تواند باشد. «تحقیق» گروه اسمی (np) است. در صورتی که این تحلیل درست باشد گروه بودن این سازه به این معناست که جایگاهِ فاعل در آن فرافکن نمی شود. بدین ترتیب «همدیگر» نمی تواند مرجعی در محدود? حاکم بخش خود داشته باشد. ولی دستوری بودن جمله ی زیر سوال انگیز است: (42) ترک کردن تحقیق با همدیگر کاری پسندیده نبود. اصل a از نظریه مرجع گزینی وجود مرجع را برای دو سویه ها الزامی می داند لذا یا باید در نظریه مرجع گزینی تجدید نظر نمود یا اینکه پذیرفت که واژه «همدیگر» دارای مرجع در جایگاهی است که نقش تتا می پذیرد. غیر دستوری بودن جمله ی زیر نیز نشان می دهد که مرجع همدیگر باید جمع باشد: (43) * علی با همدیگر دعوا کرد / کردند. (44) علی و سینا با همدیگر دعوا کردند. مجموعه شواهد بالا ما را به این نتیجه می رساند که هر چند جایگاهِ فاعل بند بی زمان نمود آوایی ندارد ولی از نظر نحوی فعال است. لذا بهتر است فعال بودن این جایگاه را هم با وارد کردن فاعل بند بی زمان یعنی ضمیرِ انتزاعی نشان دهیم و به فرافکنِ بیشینه ی این بندها اشاره کرد، مانند پایین: (45) pro ip] ترک کردن تحقیق با همدیگر[ کاری پسندیده نبود. نداشتن حاکم بخش و عدم دریافت حالت برای ضمیرِ انتزاعی شرط اساسی است. تا اینجا تحلیل شد که شواهد زبان فارسی دلایلی در تایید ip بودن فرافکن های مصدری در اختیار می گذارد. این موضوع هر چند درست است ولی باعث بروز مشکلاتی در نظریه مرتبط با کنترل و ضمیرِ انتزاعی می شود که لازم است بازنگری در آن صورت گیرد و اصلاح شود. در قسمت بعد به مشکلی که ip بودن بندهای مصدری ایجاد می کند اشاره می شود. 9ـ ضمیرِ انتزاعی و جایگاهِ بدون حاکمیت شرط اساسی برای وجود ضمیرِ انتزاعی عدم دریافت حاکمیت است و این در حالی است که جایگاه هایی که این مقوله در آن قرار می گیرد در فارسی نمی توانند این شرایط را برآورده کند. درنظریه حاکمیت و مرجع گزینی اسم ها برای اینکه محتوای آوایی داشته باشند الزاماً باید حالت دریافت کنند. لذا اسم تنها در جایگاه هایی قرار می گیرد و نمودآوایی پیدا می کند که حالت بخش داشته باشد .حالت بخش ها عبارتند از infl دربند زماندار، فعل و حرف اضافه، لذا جایگاه هایی که اسم می تواند در جمله در آن ها قرار بگیرد و محتوای آوایی داشته باشد عبارتند از 1) فاعل بند زمان دار 2) مفعول افعال دو موضوعی و سه موضوعی 3) بعد از حرف اضافه (لا سنیک، 1988)، چنانچه مثالهای زیر نشان می دهد: . سینا می دود. حسن را دیدم. به کوهستان رفتم در تقابل با گروه های اسمی آوا دار گروه های اسمی بی آوا قرار دارند. ضمیرِ انتزاعی جزو این دسته محسوب می شود و شرایط وجودی آن تابع شرایط خاص است. قسمتی از این شرایط خاص مرتبط با حالت است. در قسمت های قبل بحث شد که مصدرهای فارسی ip هستند. در صورتی که ضمیرِ انتزاعی فاعل بندهای مصدری به عنوان ip باشد، چنانچه در مثال زیر نشان داده شده است، نمودار درختی جمله ی بالا با قبول ip بودن مصدر مطابق نمودار پایین خواهد بود: [ip pro دویدن ] برای سلامتی خوب است. در این نمودار می توان مشاهده کرد که جایگاهِ [spec ip] در بند اصلی توسط infl بند اصلی حاکمیت بخشیده می شود. بند اصلی [+ tense] است و حاکم بخش. از طرف دیگر فرافکنِ بیشینه ی مصدر یعنی ip که دور آن دایره کشیده شده است نمی تواند مانع از حاکمیت شود، لذا با دریافت حاکمیت ضمیرِ انتزاعی حالت دریافت می کند و لازم می شود نمود آوایی پیدا کند. در فرض مصدر به عنوان ip در جایگاهِ فاعل نمی توان ضمیرِ انتزاعی را از حاکمیت به دور داشت. نتیجه اینکه با دریافت حاکمیت ضمیرِ انتزاعی باید نمود آوایی پیدا کند. مشکلی که جایگاهِ فاعل در خصوص حاکمیت و حالت به وجود می آورد در مورد جایگاهِ مفعول نیز قابل طرح است. در مثال زیر مصدر در جایگاهِ مفعول قرار دارد و باید بررسی نمود که آیا جایگاهِ فاعل آن حاکمیت بخشیده می شود یا نه. پزشکان [ip pro دویدن را ] برای سلامتی تجویز می کنند. چنانچه مشخص است جایگاهِ مفعول (obj) به عنوان موضوع درونی فعل حاکمیت بخشیده می شود و درصورت ip بودن فرافکنِ بیشینه ی بندهای مصدری فارسی نمی توان تحلیل نمود که ضمیرِ انتزاعی می تواند امکان ظهور در فارسی داشته باشد. مشکلی که در رابطه با جایگاهِ فاعل و مفعول مطرح شد در خصوص جایگاهِ بعد از حرف اضافه هم صدق می کند. در صورتی که مصدر بعد از حرف اضافه قرار گیرد و فرافکنِ آن ip باشد، حرف اضافه آن را حاکمیت می بخشد و با دریافت حالت ضمیرِ انتزاعی باید نمود آوایی پیدا کند. مثال زیر نمونه ای از کارکرد بند مصدری در جایگاهِ حرف اضافه را نشان می دهد: [pp برای [ip pro جنگیدن ]] آمده اند. در نمودار درختی جمله ی بالا می توان مشاهده نمود که ضمیرِ انتزاعی در جایگاهِ حاکم بخش قرار دارد. لازم به توضیح است که سازه «برای جنگیدن» افزوده می باشد و خارج از گروه فعلی افزوده شده است. اینکه این سازه باید داخل گروه فعلی افزوده شود یا خارج از آن، موضوعی نیست که حداقل در این تحلیل مورد توجه باشد. نمودارهای درختی جایگاه هایی که که بندهای مصدری فارسی در آن فرافکن می شوند نشان می دهد که این جایگاه های از حاکمیت به دور نیستند. این نتیجه بسیار نامطلوب است به دلیل اینکه نتیجه قطعی آن عدم وجود ضمیرِ انتزاعی در جایگاهِ مشخص گر ip بند مصدری است. 10ـ ضمیرِ انتزاعی و جایگاهِ به دور از حاکمیت راه حل اساسی چگونگی عدم دریافت حاکمیت را باید در فرافکنِ بیشینه ی بندهای مصدری جستجو کرد. در صورتی که بندهای مصدری فارسی ip باشند از آنجا که ip راه بند محسوب نمی شود و نمی تواند مانع از حاکمیت شود لازم است فرافکنِ بیشینه ی بندهای مصدری را cp در نظر بگیریم. cp راه بند می باشد و می تواند ضمیرِ انتزاعی را در جایگاهی قرار دهد که از خارج حاکمیت دریافت نکند. با توجه به راه حل ارائه شده مثال های قبلی دو باره در قالب فرافکنِ cp بازبینی می شوند. در کاربرد مصدر در جایگاهِ فاعل در مثال زیر می توان ضمیرِ انتزاعی را از حاکمیت به دور نگه داشت. علت این موضوع این است که مصدر cp فرض شده است. [cp ip pro دویدن ] برای سلامتی لازم است. نمودار درختی نیز این موضوع را بهتر نشان می دهد. وجود گره cp بالای گره ip مانع از دریافت حاکمیت توسط ip جمله ی زمان دار می شود. ضمیرِ انتزاعی حاکمیت دریافت نکرده و بدون آوا امکان وجود می یابد. در کاربرد مصدر در جایگاهِ مفعول نیز فرافکن شدن cp راه گشا می باشد. مثال زیر نمونه ای از کاربرد مصدر در جایگاهِ مفعول است. پزشکان [cp ip pro دویدن را ] برای سلامتی تجویز می کنند. نمودار درختی جمله ی بالا مطابق نمودار پایین است و می توان چگونگی عدم دریافت حاکمیت را مشاهده نمود. جایگاهِ متمم گروه حرف اضافه ای نیز حاکمیت دریافت می کند و فرض cp بودن بندهای مصدری فارسی می تواند ضمیرِ انتزاعی را در جایگاهِ به دور از حاکمیت قرار دهد. [pp برای [cp ip pro جنگیدن ]] آمده اند. نمودار درختی جمله ی بالا مطابق با نمودار پایین خواهد بود. فرافکنِ cp مانع محسوب شده و مانع از دریافت حاکمیت توسط ضمیرِ انتزاعی می شود. نتیجه کلی که می توان از ساخت های بالا به دست آورد این است که وجود گروه متمم نما (cp) در بالای ip مانع از این می شود که infl زماندار به جایگاهِ ضمیرِ انتزاعی حاکمیت ببخشد، بدلیل اینکه cp از جمله گره هایی است که مانع از حاکمیت و حالت بخشی است (هگمن، 1994) نتیجه تحلیل cp از مصدرهای فارسی این است که ضمیرِ انتزاعی در جایگاهِ به دور از حاکمیت قرار گرفته و نداشتن نمود آوایی آن توجیه نظری پیدا می کند. با توجه به مطالب بالا بندهای مصدری فارسی cp محسوب شده و دارای فرافکنی مشابه جمله های زماندار هستند. مثال های زیر cp بودن مصدرهای فارسی که مهمترین نتیجه در راستای اثبات ضمیرِ انتزاعی محسوب می شود را در ساخت نحوی خود نشان می دهند: ] cp زدن سینا [ را کار درستی ندیدم. به مدرسه ] cp رفتن [ لذت دارد. برای [cp شنا کردن] استخر لازم است 11ـ نتیجه گیری بر اساس مجموعه بحث ها و شواهد ارائه شده در این فصل می توان نتیجه گرفت که مقوله ای که در فارسی به عنوان مصدر شناخته می شود مقوله ای است با فرافکنِ فعلی. ولی فرافکنِ مصدرها در سطح گروه و فعل بودن نمی تواند ضمیرِ انتزاعی را در جایگاهِ به دور از حاکمیت قرار دهد و این در حالی است که شواهد زبانی مبنی بر ip بودن مصدرهای فارسی وجود دارد. لذا مصدرهای فارسی نه به عنوان گروه بلکه به عنوان بند معرفی شده که جایگاهِ مشخص گر آن ها می تواند جایگاهی باشد که ضمیرِ انتزاعی در آن قرار گیرد. سیر تحول از نگاه سنتی تا اثبات ضمیرِ انتزاعی که در این تحقیق دنبال شده است چنین بوده است: 1) در نگاه سنتی مقوله دستوری مصدر n می باشد؛ 2) در این تحقیق مقوله دستوری مصدر v معرفی می شود و شواهد نظری و تجربی آن ارائه می گردد؛ 3) مصدر به عنوان v در نظریه ایکس تیره فرافکن می شود و vp محسوب می شود؛ 4) جایگاهِ مشخص گر vp بر اساس نظریات جدید زبانشناسی محل تولید ضمیرِ انتزاعی می تواند باشد؛ 5) مصدر فرافکنِ ip محسوب می شود؛ 6) ضمیرِ انتزاعی از مشخص گر vp به مشخص گر ip حرکت می کند؛ 7) در صورت ip بودن مصدر به دلیل دریافت حاکمیت، مصدرهای فارسی cp محسوب می شوند و امکان عدم دریافت حاکمیت ممکن می شود. این سیر تحول در نمودارهای درختی زیر نشان داده شده است:
افشین قاری احمد معین زاده
کاربردتوجهی برون داد توسط شماری از محققان درزمینه یادگیری یک زبان دوم مورد بررسی قرار گرفته است(برای مثال اس.ایزومی ,2002,اس. ایزومی , ام بیگلو,2000,اس ایزومی, ام.بیگلو, ام.فوجیوارا,ام.فیرناو,1999,سانگ وسو,2007).با این حال ماهیت چنین توجهی و تاثیرآن بریادگیری دستوزبان انگلیسی به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است. مطالعه کنونی تاثیر برون داد و کارایی نسبی دو نوع فعالیت برون داد(فعالیت ایجاد متن و فعالیت نوستن با کمک تصویر) را بر توجه و یادگیری افعال کمکی گذشته انگلیسی مورد بررسی قرار داد. در نهایت 94 نفر درتحقیق ما شرکت کردند. نتایج این مطالعه بیانگر این مطلب است که فعالیت های برون داد توجه و یادگیری ساختار مورد نظر راارتقا میبخشند. تاثیرمثبت برون داد که در این مطالعه نشان داده شده است با کاربرد فرضی برون اد در یادگیری زبان دوم هماهنگ است.
محمد علی حیدری شهرضا احمد معین زاده
هدف اصلی این پژوهش مقدمتاً بررسی تاثیر به کارگیری موسیقی بر زبان و به خصوص ویژگی های زبر زنجیری زبان انگلیسی است. همچنین این پژوهش به طور خاص به بررسی تاثیر الگوهای شبیه سازی شده موسیقایی بر یادگیری و آموزش تکیه واژگان انگلیسی می پردازد. در این مطالعه و بررسی، منظور از الگوهای شبیه سازی شده موسیقایی، الگوهایی هستند که به وسیله یک نرم افزار موسیقی به منظور شبیه سازی الگوهای مختلف تکیه واژگان زبان انگلیسی از نظر ویژگی های صوتی به خصوص میزان برجستگی صوتی ساخته شده اند. به بیان دیگر، این الگوها همانند گونه های مختلف الگوی تکیه دار یا بی تکیه در واژگان چندهجایی هستند و تاثیر یکسانی نسبت به الگوهای حقیقی واژگانی بر ذهن شنونده می گذارند. از این رو، امید است بتوان از این الگوها به عنوان ابزاری سودمند برای آموزش و تقویت الگوهای مختلف تکیه واژگان انگلیسی استفاده کرد. نتایج مستخرج از اجرای تی-تست بر روی نمونه ، 30 نفر فراگیر ایرانی مذکر زبان انگلیسی در سطح مبتدی در یک موسسه زبان انگلیسی، فرضیه تاثیر الگوهای شبیه سازی شده موسیقایی بر یادگیری تکیه واژگان انگلیسی را به صورت قابل ملاحظه ای تقویت کرد. همچنین مشخص گردید که این الگوهای موسیقایی بر واژگان دو هجایی تاثیر بیشتری نسبت به واژگان سه هجایی دارند. نهایتاً، پژوهشگر به تشریح کاربرد ها و فواید حاصل از این پژوهش می پردازد.
نادیا زرشکی نوبر احمد معین زاده
تحقیق حاضر به منظور یافتن رایجترین ساختارهای نهادی شده نشاندار درادبیات روایی زبان مبدا به بررسی ساختارهای نهادی شده در دو رمان انگلیسی، بر اساس مدل گرامر کارکردی سیستمی هالیدی پرداخته و سپس به منظور پاسخ دادن به این سوال که آیا ساختارهای نشاندار یافت شده در زبان مبدا در فرایند ترجمه به زبان مقصد حفظ شده اند یا نه، ساختارهای یافت شده را با معادلهایشان در زبان فارسی مقایسه مینماید. سپس در مرحله بعدی، الگوهای گسترش نهادی چند پاراگراف زبان مبدا بر اساس سه الگوی گسترش نهادی دنیش ترسیم گردید وبا معادلهای فارسی آنها در زبان مقصد مقایسه گردید. در مرحله بعد تاثیر ساختارهای نهادی شده نشاندار بر روی این الگوهای گسترش نهادی ترسیم شده، هم در زبان مبدا و هم در زبان مقصد بررسی شد. در این تحقیق نشان داده شد که گروه های قیدی و حرف اضافه ای نهادی شده، رایجترین ساختار نهادی شده نشاندار در این رمانها میباشد و ثابت شد که این ساختار نشاندار در اغلب موارد، در فرایند ترجمه به زبان فارسی حفظ میشود. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که الگوی گسترش نهادی غالب در این رمانها، الگوی گسترش نهادی با نهاد ثابت میباشد و در آخر تاثیر ساختارهای نشاندار بر روی این الگوهای گسترش نهادی ثابت گردید.
آمنه عادل گمنام احمد معین زاده
هدف از انجام این رساله توصیف گونه ی بشرویه به عنوان زیر بخشی از گویش خراسانی است. در این توصیف همان گونه که از عنوان پایان نامه برمی آید، ساختار آوایی، واژگانی و نحوی گونه ی بشرویه در چارچوب دستور زایشی بررسی شده است. برای انجام این کار نخست همخوان ها و واکه های این گونه به طور مختصر معرفی و نکات متمایز آن با گونه ی معیار برشمرده می شوند و سپس به بررسی مهم ترین فرایندهای واجی آن پرداخته می شود. در سطح ساختواژی برخی تمایزات در زمینه ی تشکیل واژگان در این گونه را نشان می دهیم. در بخش پایانی به بررسی و تحلیل ساختار گروه ها، بندها و جملات در قالب برنامه ی کمینه گرا می پردازیم و نکات متفاوت دستوری گونه ی بشرویه را شرح می دهیم. همچنین در این تحقیق موقعیت زبانی گونه ی بشرویه به لحاظ لهجه یا گویش بودن، مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق برای بررسی و پاسخگویی به سوالات بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای پی ریزی شده است. داده های تحقیق از روی شم زبانی نگارنده به عنوان گویشور بومی بشرویه و همچنین گفتار سایر گویشوران این گونه جمع آوری شده است. بدین منظور از 20 گویشور بومی بی سواد یا با تحصیلات ابتدایی مصاحبه به عمل آمد؛ این گویشوران در محدوده ی سنی 50 تا 70 سال قرار داشتند. جمع آوری داده ها از طریق ضبط صدا، شنیدن و یادداشت برداری و مصاحبه در موقعیت های گوناگون صورت پذیرفت.
ملیحه رحیمی بتول علی نژاد
هنگامی که وام واژه ها از زبان مبدأ وارد زبان مقصد می شوند، معمولاً با نظام واجی زبان مقصد منطبق می شوند، به این پدیده، تطبیقِ وام واژی می گویند. به عبارت دیگر، وقتی زبانی واژه هایی را از زبان دیگر وام بگیرد، آواهای آن را دگرگون می سازد و آن ها را مطابق با آواهای زبان خودش در می آورد. پژوهش حاضر به بررسی "بومی سازی تغییرات واکه ای و ساختارهای هجاییِ وام واژه های انگلیسی در زبان فارسی بر مبنای نظری? بهینگی" می پردازد. داده های پژوهش از سه فرهنگ معتبر(انوری(1386)، مشیری(1371) و زمردیان(1384)) جمع آوری شده است. نحو? انتخاب واژه ها از سه فرهنگ مذکور بدین ترتیب بوده است که چنان چه هر سه فرهنگ نویس یا حداقل دو نفر از آن ها بر انگلیسی بودن واژ? مبدأ توافق داشته اند، آن واژه جهت مطالعه انتخاب شده است. چهارچوب نظری به کار رفته در این پژوهش، نظری? بهینگی است که یکی از رویکرد های محدودیت بنیاد است. در این پژوهش در پی پاسخ به دو سوال هستیم: 1- زبان فارسی بر اساس چه محدودیت هایی در نظری? بهینگی تغییرات واکه ها را در وام واژه های انگلیسی اعمال می کند؟ و 2- نظری? بهینگی چگونه می تواند تغییر و تحولات ساخت هجاییِ وام واژه ها را در زبان فارسی تجزیه وتحلیل کند؟ پاسخی که پژوهش حاضر به سوالات مذکور می-دهد به ترتیب عبارت است از: 1- زبان فارسی برای دستیابی به برون داد های بهینه به تعارض محدودیت های نشان-داری و پایایی می پردازد و برای فرآیند های اعمال شده بر واکه های ساده و مرکب رتبه بندی منحصر به فردی ارائه می دهد: 2- زبان فارسی برای بازسازی ساخت هجایی وام واژه ها، از یک سری محدودیت نشان داری و پایایی تبعیت می کند و رتبه بندی منحصر به فردی ارائه می دهد که در این رتبه بندی، محدودیت های نشان داری جزو محدودیت-های قوی تر و محدودیت های پایایی که بعد از آن ها می آید، به عنوان محدودیتِ قوی، متوسط و ضعیف در کنار محدودیت های نشان داری، ظاهر می شوند. زبان فارسی از بین دو محدودیت پایایی ِحذف و درج در خوشه های همخوانی وام واژه ها فرآیند درج (درج واک? میانجی و واک? آغازی) را ترجیح می دهد.
ژاله عبداللهی lمنصور توکلی
در این تحقیق تلاش شده است تاثیر ترجمه جوانب اسلوبی آزمون (داده و پاسخ) بر عملکرد زبان آموزان ایرانی سطح متوسط با مهارت کم و زیاد در تست خواندن و درک مفهوم مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور صد و بیست زبان آموز سطح متوسط زبان انگلیسی بخش بزرگسالان کانون زبان ایران، شعبه اصفهان، واحد خواهران برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند. سپس این زبان آموزان به صورت راندوم به شش گروه مساوی تقسیم شدند. داده های این تحقیق طی بک جلسه جمع آوری شده است. پس از طبقه بندی زبان آموزان در دو گروه با مهارت کم و زیاد توسط آزمون درک مفهوم "اف سی ای" یک تست درک مفهوم به همراه سوالات چند گزینه ای به گروه های یک و دو زبان آموزان داده شد. سپس تستی شامل متن مشابه اما با داده های ترجمه شده به گروه های سه و چهار و متن مشابه با پاسخ های ترجمه شده به گروه های پنج و شش داده میشود. در آخر یک پرسشنامه تهیه شده توسط محقق در مورد برداشت زبان آموزان به چهار گروه آخر داده شد. نتایج حاصله نشان داد که ترجمه داده و پاسخ تاثیر زیادی بر عملکرد زبان آموزان سطح متوسط با مهارت کم دارد در حالی که ترجمه داده و پاسخ تاثیری بر عملکرد زبان آموزان سطح متوسط با مهارت زیاد ندارد. بررسی نظرات زبان آموزان نسبت به ترجمه داده و پاسخ نشان داد که زبان آموزان هر دو سطح بالا و پایین برداشت مثبتی نسبت به ترجمه های ارایه شده داشتند.
فاطمه مسلمی خوزانی احمد معین زاده
نیاز سنجی دانشجویان کارشناسی ارشد ایرانی در رابطه با زبان تخصصی: مطالعه ای در دانشگاه اصفهان هدف از این مطالعه بررسی نیازهای یادگیری زبان خارجی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشجویان دانشگاه اصفهان در رشته های زیست شناسی، روانشناسی، تربیت بدنی، حسابداری و فلسفه ی غرب میباشد. در مجموع 80 دانشجودر پنج رشته ی متفاوت از دانشگاه اصفهان در این پژوهش شرکت داشتند.علاوه بر این هشتاد دانشجو،25 استاد دروس تخصصی و 7 استاد زبان انگلیسی در این مطالعه شرکت نمودند. این تحقیق بر اساس بررسی کمی-کیفی با استفاده از مصاحبه، پرسشنامه و متون خواندن طراحی گردیده است. به منظور بررسی دیدگاه های شرکت کنندگان، روش آماری مناسبی جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده ی عدم رضایت عمده ی شرکت کنندگان از واحدهای انگلیسی تخصصی برای دانشجویان کارشناسی ارشد میباشد.بیش از نیمی از دانشجویان از روش تدریس استاد مربوطه ناراضی بوده و بیان داشتند که هیچ نوع استراتژی مرتبط با چگونگی بررسی و خواندن و فهم متون انگلیسی تدریس نمی گردد. بخش اعظمی از مشکلات دانشجویان در انگلیسی عمومی قرار گرفته است تا انگلیسی تخصصی. دانشجویان در درک ساختار متون دچار مشکل می باشند.علاوه بر آن تقریبا بیشتر اساتید دروس تخصصی، اساتید زبان انگلیسی و دانشجویان بر این باورند که دلیل عمده ی ضعف مهارت زبانی در دانشجویان کارشناسی ارشد آموزش ضعیف و نادرستی است که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان فراگرفته اند. بدین ترتیب شرکت کنندگان نیاز به تغییر و بازنگری آموزش زبان انگلیسی در سیستم آموزشی ایران را ضروری میدانند. آنها معتقدند از آنجائیکه فراگیران ایرانی زبان انگلیسی در حد لازم در معرض زبان انگلیسی قرار ندارند، قادر به ارتقای مهارتهای لازم جهت رفع نیازهای عینی و نیازهای ذهنی در ارتباط با زبان انگلیسی نمی باشند. وجود این نوع نیازبرای ایجاد تغییر در سیستم آموزشی ایران مبین عدم کارایی برنامه های آموزش زبان در سیستم آموزشی ایران به منظور آماده سازی دانش جویان جهت انجام فعالیت های علمی میباشد. پرداختن بهایی بیشتر به زبان انگلیسی در آزمون ورودی کارشناسی ارشد یکی از راه حلهای موجود میباشد. به نظر میرسد این امر بتواند انگیزه ی افراد جهت ارتقای مهارت زبانی را بیشترسازد،علاوه بر آن ، از دیگر راه حلهای موجود به منظور رفع نیازهای زبان انگلیسی در سطح کارشناسی ارشد میتوان تدریس گروهی اساتید انگلیسی و تخصصی را نام برد. کلید واژگان: انگلیسی تخصصی، نیازسنجی، نیازهای عینی، نیازهای ذهنی، تدریس گروهی
هادی انصاری احمد معین زاده
هدف پژوهش حاضر بررسی زمان دستوری در گونه پاپونی گویش کوهمره ای است. در این راستا ما به بررسی انواع زمان دستوری در این گونه می پردازیم و تفاوت های میان زمان دستوری و زمان واقعی را در این گونه بررسی می کنیم و کاربردها و معانی مختلف انواع زمان دستوری را بررسی و شباهت ها و تفاوت های آن را با فارسی معیار مطالعه می کنیم. برای انجام این پوهش داده های زبانی از روستای پاپون و با مصاحبه با افراد بیسواد جمعآوری شدندو سپس این داده های زبانی مورد تجزیه و تحلیل قار گرفتند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که همواره میان زمان دستوری و زمان واقعی انطباق کامل وجود ندارد.
سید حمزه موسوی والی رضایی
نام و نام خانوادگی : سید حمزه موسوی مقطع تحصیلی : کارشناسی ارشد رشته و گرایش : زبانشناسی همگانی دانشکده : زبان های خارجی استاد راهنما : دکتر والی رضایی استاد مشاور : دکتر احمد معین زاده بررسی ساختار افعال متوالی در زبان فارسی تاریخ دفاع : 3/11/89 این پایان نامه به بررسی ساختار افعال متوالی در زبان فارسی اختصاص دارد، این افعال را از دو رویکرد مورد بررسی قرار داده است. اول، رویکرد رده شناسی است که برای اثبات وجود ساختار افعال متوالی در فارسی به کار رفته است. برای این کار ابتدا در فصل دوم این پایان نامه به تعریفی رده شناختی از ساختار افعال متوالی دست زده ایم و در فصل چهارم جایگاه این افعال را در زبان فارسی تعیین می کنیم. دوم، رویکرد کمینه گرا است که به بررسی مسائل مهمی که در این رابطه اظهار شده است، می-پردازیم و هر آنچه در این چارچوب بیان شده را در این فصل مورد بررسی قرار می دهیم و در فصل پنجم تفاوت ها و شباهت های ساختار افعال متوالی در زبان فارسی و دیگر زبان ها را خواهیم دید و برای تکمیل نظرات در مورد فارسی با بیان استدلال هایی به اثبات نظرات ارائه شده ی خود می پردازیم. هدف اصلی این پایان نامه بررسی وجود یا عدم وجود ساختار افعال متوالی در زبان فارسی است و در این راستا پس از ارائه ی تعریفی کامل از این افعال وجود آن ها را در زبان فارسی بررسی خواهیم کرد، هدف دیگر بررسی این ساختارهای محمولی پیچیده در زبان فارسی است. داده های این پایان نامه به دو دسته تقسیم می شوند که دسته ی اول از طریق پیکره های موجود در کتاب های زبانشناسی و مقالات قابل دسترسی است که در مورد سایر زبان های دنیا است و در مواری که برای تحلیل ها به شم زبانی گوینده نیازمند بوده ایم از زبانمند بومی پرسش هایی شده است. دسته ی دیگر داده ها در مورد زبان فارسی است که از طریق روزنامه ها، مجلات، رمان ها، فیلم ها، دوستان و .... انجام گرفته است. در این پایان نامه به این نتیجه رسیدیم که زبان فارسی از جمله زبان های متوالی نیست، امادر آن ساختار های فعل متوالی یافت می شود؛ همچنین نشان داده ایم که عدم دریافت عنصر منفی ساز در افعال نمودی به تک رویدادی بودن، روابط فعلی و واژگانی شدگی مشخصه ها در زبان فارسی مرتبط است. همچنین نشان دادیم که ساختار افعال متوالی می توانند ساختار ارتقایی و کنترلی درون بندی داشته باشند؛ همچنین برای حل مشکل تطابق در ساختار افعال متوالی راهکارهایی را با الگو گرفتن از بورز (2002) ارائه دادیم. کلید واژه ها: ساختار افعال متوالی، نحو کمینه گرا، ساختارهای فعلی قیدگون، فعل های نمودی، ساختار فعل متوالی اصطلاحی، فعل سبک، بی نظمی مویسکن، پیشنهاد کین
مهدی عیار احمد معین زاده
چکیده ظهور زبانشناسی پیکره ای دریچه ای بود برای جمع آوری میلیون ها مثال واقعی که صاحبان زبان به صورت روزمره آن ها را در مقالات، گفته ها، روزنامه ها و سایر عملکرد های مختلف زبانی به کار می برند. ولی چگونه این پیکره ی خام میتواند به زبان آموزان و مترجمین در استفاده صحیح از آن ها کمک کند؟ سال هاست که کاربرد زبان شناسی پیکره ای به عنوان یکی از ابزار های ترجمه مورد مطالعه قرار گرفته است و هم اکنون نیز زبان شناسان و واژه نویسان از آن به عنوان روشی مهم در زبان آموزی و فرآیند ترجمه یاد می کنند. هدف این تحقیق به کارگیری پیکره ای از زبان انگلیسی در ارزشیابی دو ترجمه از اولین رمان مدرن ایرانی، بوف کور می باشد. امید است که تحقیق حاضر بر اهمیت به کارگیری هم آیی ها و پیکره زبانی در ترجمه به صورت نظری و عملی تاکید ورزد. علم به کارگیری هم آیی های درست با توجه به تعداد فراوانی آن ها می تواند کیفیت متن ترجمه شده را افزایش دهد. برای آگاهی از برتری به کارگیری پیکره زبانی بر روش های قدیمی و مقایسه ی آن ها می بایست اقدام به جمع آوری پیکره ی موازی انگلیسی- فارسی کرد. از آن جایی که پیکره زبان فارسی به اندازه ای قوی نیست تا بتوان یک پیکره ی موازی خودساز تشکیل داد، محقق اقدام به ساختن یک پیکره ی خودساز با 215 رمان انگلیسی کرده است تا عملکرد دو مترجم از ترجمه رمان بوف کور را مورد ارزشیابی قرار دهد. میزان فراوانی و پراکندگی هم آیی هایی که به صورت تصادفی انتخاب شده اند از طریق دو نرم افزار واژگانی مورد مطالعه قرار گرفته اند تا میزان توانایی دو مترجم در کاربرد هم آیی هایی که کاربرد زیادی در زبان انگلیسی دارند را مورد بررسی قرار دهند. در پایان نتایج به دست آمده از این نرم افزارها در برنامه ی آماری spss تحلیل می شوند. کلید واژه ها: زبانشناسی پیکره ای، هم آیی، گروه واژگانی، فراوانی، پراکندگی، بوف کور
امینه عادل نیا احمد معین زاده
ترجمه انتقال افکاری است که در یک زبان توسط گروهی از مردم بیان می شود و به زبان دیگر منتقل می گردد و در بر گیرنده ی فرایند تجزیه و تحلیل فرهنگی است. طبق گفته ی پیتر نیومارک، ترجمه هنری است که از طریق آن سعی می شود تا پیام نوشتاری یک زبان جایگزین پیام نوشتاری یکسانی در زبان دیگر شود. البته این نکته در مورد ترجمه ی واژگان فرهنگ محور صدق نمی کند. این ها واژگانی هستند که عمیقا وابسته به فرهنگی خاص هستند و معادل دقیقی در سایر فرهنگ ها ندارند. نه تنها در ترجمه ی متن بلکه حتی در ترجمه ی زیرنویس فیلم هم مترجم با مشکلات زیادی رو به روست. در مورد لغات و عباراتی که نمی توان آن ها را با معادل مناسبی ترجمه کرد، نظرات متفاوتی وجود دارد و مترجمان در پی این هستند که راه حل یا معادل مناسبی پیدا کنند. این موضوع در مورد ترجمه ی لغات فرهنگ محور در زیرنویس فیلم ها نیز صحت دارد. مترجمان پیوسته با این مشکل مواجه هستند که چگونه جنبه های فرهنگی را که مخاطبان زبان مبدا در ذهن خود دارند ترجمه کنند و راهبردی مناسب برای ترجمه ی آنها انتخاب کنند تا این جوانب را به مخاطبان زبان مقصد انتقال دهند. این مطالعه تلاش در بررسی موانعی دارد که مترجم در ترجمه ی واژگان فرهنگ محور زیرنویس فیلم "بوی خوش زندگی" با آن رو به روست. همچنین تلاش می کند تا راهکارهایی را که مترجم برای ترجمه ی چنین واژگانی بکار برده است، مشخص کند. داده های این تحقیق واژگان فرهنگ محور فیلم انگلیسی "بوی خوش زندگی" و ترجمه ی فارسی زیرنویس آن است. لغات فرهنگ محور براساس الگوی نیومارک دسته بندی شده اند و راهکارهای به کارگرفته شده برای هر دسته بررسی شده است تا مشخص شود کدام راهکار بیشتر و کدام یک کمتر به کار رفته اند. شیوه های ترجمه و راهکارهایی که مترجم به کار می برد، بر اساس الگوی پیتر نیومارک (1988)، مشخص می شوند.
محمد حامد نوری احمد معین زاده
ارتقاء چند زبانگی و پیاده سازی زبان انگلیسی در سیستم آموزشی ایران دو محور اصلی پیشنهادات و اعلامیه های سیاست گذاری زبانی در ایران می باشند. این سیاست را می توان به وضوخ در تصمیم گیری های مربوط به اینکه در برنامه ی درسی مدارس بر روی کدامین زبان بیشتر کار شود. این تحقیق با حائز اهمیت فرار دادن نقش نسبی و اعتبار دو زبان عربی و انگلیسی از دیدگاه دانش آموزان دبیرستان و دانشگاه، مسائل فوق را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق بایستی نشان دهند که دانش آموزان کدام زبان را به عنوان زبان مفید در زندگی و موقعیت کدام یک از دو زبان را به عنوان درس نامشخص می دانند. کاربرد های این تخقیق برای دبیران و سیاست گذاران حائز اهمیت می باشد و تحقیقات کیفی بیشتری بایستی انجام گردد. به هر حال شاید نتایج این تحقیق برای برخی از دبیران و سیاست گذاران خوشایند نباشد. دانش آموزان زبان را هنگامی معنی دار می دانند که آن را به عنوان ابزاری برای دریافت اطلاعات یا به کارگیری در موقعیت های ارتباطی حقیقی می یابند( کرتن و مارتینز، 1990، صفحه 202). سیاست های مبتنی بر قانون بر این پایه اند که هر دو زبان بایستی به عنوان موضوع درسی در دبیرستان ها آموزش داده شوند، و برای آزمون ورودی دانشگاه( کنکور) مطالعه شوند. عکس العمل های بسیاری در مقابل این پیشنهادات بیشتر در ضمینه ی کاربردی نبودن شان دیده می شود. تصمیمات مربوط به عملی کردن آن ها اصولاً توسط برنامه ریزان آموزش زبان، سیاست گذاران، معلمین و محققین آموزش زبان گرفته می شود. ولی آن دسته که به مدرسه می روند و تحصیل می کنند و خواهان کسب موفقیت در زندگی شان( چه از نظر اقتصادی، اجتماعی و یا از نظر اعتبار) می باشند، قالباً از شرکت در این تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها محروم اند. همانند همه ی جوامع معمول، افراد خواهان زندگی در جامعه ای می باشند که بتوانند در آن قدرت تصمیم گیری در رابطه با شیوه ی زندگی و دستیابی به موفقیت شان داشته باشند. در ایران، همچون بسیاری کشورهای دیگر، زبان انگلیسی ( که به عنوان زبان پیشترفت، توسعه و موفقیت اقتصادی تلقی می شود) با بسیاری از این اهداف در پیوند است( دایرز، 1999. کاموانگامالو، 2000). زبان عربی، علی رغم تعداد بسیار استفاده کنندگانش، نمی تواند در زمینه ی اعتبار زبان انگلیسی رقابت کند، از این رو هدف چند زبانه سازی کشور توسط سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش زبان قابل دستیابی نمی باشد. این تحقیق این گونه مسائل را از زاویه متفاوتی مورد بررسی قرار می دهد، و دیدگاه دانش آموزان را نسبت به اعتبار و نقش دو زبان انگلیسی و عربی در بافت تحصیلی ایران ارزیابی می کند. به بیان دقیق تر این تحقیق تعداد 216 دانش آموز از 12 دبیرستان در 3 شهر متفاوت ایران مورد بررسی قرار می دهد. پرسش نامه ی 40 سوالی برای ارزیابی دیدگاه دانش آموزان نسبت به دو زبان مذکور طراحی گشته است که شامل سوالاتی در رابطه با سیاست گذاری های زبان آموزی، بویژه مرتبط با اعتبار و نقش دو زبان عربی و انگلیسی می باشد. پاسخ به این سوالات است که مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
لیلاالسادات میرصفیان داریوش نژادانصاری
این تحقیق در پیِ یافتنِ مراحل فرایند ترجمه در انتشارات دولتیِ ایران است. هدفِ دیگر آن است که سلسله مراتب عوامل و کارگزاران اثرگذار در فرایند را شناسایی کند. چارچوب نظری بر پایه ی آثار بوردیو، هیلبرون و سپیرو، ونوتی و لفویر است. بر پایه ی نظریه ی حد مرکزی سی واحد از انتشارات دولتی نمونه ی اصلی را تشکیل دادند که انتخاب آن ها به صورت تصادفیِ نظام مند انجام گرفت. برای تحلیل داده ها و تعیین هرگونه رابطه میان متغیرها – که به کل جمعیت تعمیم پذیر باشد – نرم افزار اس. پی. اس .اس 16.0 به کار رفته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که فرایند ترجمه در انتشارات دولتی، اگر آن را مقرراتی و دیوان سالارانه نخوانیم، مستلزم پشت سر گذاردن مراحل فراوانی است. نتایج نشان دادند که فرایند ترجمه در انتشارات دولتی از شانزده مرحله تشکیل شده است: 1) تعیین موضوع توسط سازمان و بر پایه ی ضرورت ها یا اهداف آن؛ 2) انتخاب کتاب و سپس مترجم توسط سازمان یا انتشارات، و یا انتخاب کتاب توسط مترجم و ارائه ی آن به هم راه ترجمه ی همه یا بخشی از آن به سازمان و/یا انتشارات؛ 3) امضای قرارداد؛ 4) گوشزد کردن برخی ملاحظات به مترجم؛ 5) پایان یافتن ترجمه و تحویلِ آن به انتشارات؛ 6) ویرایش (توسط ویراستار)؛ 7) نمونه خوانی؛ 8) اِعمال تغییرات ارشادی (هم سو با اداره ی ارشاد)؛ 9) طراحی جلد و صفحه آرایی؛ 10) تعیین شمارگان؛ 11) دریافت فیپا؛ 12) دریافت مجوز از اداره ی ارشاد؛ 13) چاپ و صحافی؛ 14) فروش (تعدادی) به اداره ی ارشاد و برخی سازمان های دولتی دیگر؛ 15) فرستادن به انبار؛ 16) توزیع. نتایج هم چنین عوامل و کارگزاران اثرگذار در فرایند ترجمه را به ترتیب میزان اثرگذاری شان مشخص کردند: دولت؛ وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی؛ هیأت مدیره ی سازمان؛ ریاست نشر؛ شورای نشر؛ ممیز؛ مترجم؛ ویراستار؛ و عوامل فنی مانند طراح، ناظر چاپ و موزع.
مهدیه امیراسماعیلی احمد معین زاده
تحقیق حاضر به منظور شناخت مشکلات نوشتاری محققین ایرانی به منظور چاپ مقالاتشان در مجلات انگلیسی زبان و استراتژیهای یادگیری و نوشتاری که آنها برای غلبه بر این مشکلات به کار می گیرند انجام گرفته است. بدین منظور مصاحبه هایی با 16 نفر از محققین رشته های مهندسی و علوم از دانشگاه باهنر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که مشکلات آنها بدین شرح می باشد: دایره لغاتشان محدود بود، دانش کافی در مورد گرامر پیشرفته نداشتند،آنها نمی توانستند متونی واضح و منسجم بنویسند و زبان مادریشان در ساختار نوشتارشان تاثیرمی گذاشت. استراتژیهای یادگیری و نوشتاری که مورد استفاده قرار می دادند بدین شرح می باشد: خواندن مقالات انگلیسی، نوشتن به زبان مادری و ترجمه آن به زبان انگلیسی، نوشتن مقالات انگلیسی و یادداشت برداری از کلمات و عبارات موجود در مقالات.
بهاره کوشا سعید کتابی
این پژوهش در رابطه با تاثیر احتمالی اعتماد به نفس به مهارت گفتاری دانشجویان زبان انگلیسی سه فرضیه مرتبط را مرد بررسی قرار می دهد : الف-رابطه معنا داری بین اعتماد به نفس و مهارت گفتاری دانشجویان زبان انگلیسی در سطح متوسط وجود ندارد. ب- رابطه معنا داری بین اعتماد به نفس و جنسیت دانشجویان زبان انگلیسی در سطح متوسط وجود ندارد. پ- رابطه معنا داری بین اعتماد به نفس و سن دانشجویان زبان انگلیسی در سطح متوسط وجود ندارد. برای تایید یا رد این فرضیه ها در آغاز بر پایه آزمون optشصد و دو دانشجو با توانش زبانی متوسط در مقطع کارشناسی که در سه کلاس درس بیان شفاهی داستانهای کوتاه شرکت داشتند انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از معیار پیشنهادی فرهادی ، بیرجندی و جعفرپور که تسلط فراگیران را از نظر 1- روانی گفتار 2- استفاده از واژه های متناسب 3- به کار بردن جملات دستوری 4- تلفظ و 5- قابل درک بودن گفتار می سنجد، مهارت این شرکت کنندگان بوسیله استاد درس و محقق به طور جداگانه مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان اعتماد به نفس شرکت کنندگان نیز از طریق پاسخ به پرسشنامهsorensen تعیین گردید.همچنین اطلاعات مربوط به سن و جنسیت آنان با استفاده از داده های موجود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج محاسبات آماری نشان داد که هیچ رابطه معناداری بین اعتماد به نفس و مهارت صحبت کردن و همچنین اعتماد به نفس و سن در میان شرکت کنندگان وجود ندارد. درحال که بین دو متغیر اعتماد به نفس و جنسیت شرکت کنندگان رابطه معناداری دیده شد. نتایج این تحقیق می تواند توسط دانشجویان، مدرسان و تهیه کنندگان مطالب درسی به زبان انگلیسی مورد بهره برداری قرار گیرد. واژگان کلیدی: اعتماد به نفس، مهارت صحبت کردن ?
لادن حسینی منش حسین وحید دستجردی
تحقیق حاضر مطالعه ای است در مورد ترجمه فنی جهت بررسی تأثیرات منفی واژگان و نحو متن زبان مبدأ بر متن زبان مقصد. به این منظور یک کتاب دانشگاهی در رشته مهندسی کامپیوتر و سه ترجمه فارسی آن مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه یکی از موضوعاتی که در مطالعات ترجمه کمتر به آن پرداخته شده یعنی پدیده تداخل در ترجمه با هدف مشخص کردن روشهای تأثیرگذاری تداخل بر درک پذیری متن مورد توجه قرار گرفت. در اینجا، برای درک پذیری شش بعد در نظر گرفته شده که تنها یکی از آنها یعنی "سادگی" مورد توجه بوده است. تعداد صد جمله به طور تصادفی انتخاب شده و سپس تداخل واژگانی و نحوی مشخص گردیده و در نهایت تأثیر آنها بر سادگی واژگانی و سادگی نحوی متن مشخص گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که بیشتر موارد تداخل واژگانی به دلیل انتخاب معادل های غلط یا بی معنا بوده است. همچنین مشخص گردید که میزان تداخل واژگانی بیش از تداخل نحوی بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده، تداخل واژگانی با پدید آوردن واژه های ناآشنا که به میزان کافی توضیح داده نشده اند و همچنین واژه های مبهم که خواننده را دچار سردرگمی می سازند بر سادگی متن تأثیر می گذارد. تداخل نحوی نیز به شکل زیر سادگی نحوی را تحت تأثیر قرار می دهد: الف) ایجاد ساختارهای پیچیده، ب) ساختارهای اسمی که بهتر است به شکل ساختارهای فعلی درآیند و گاهی ساختارهای فعلی که برای خواننده فارسی زبان بهتر است به شکل ساختارهای اسمی باشند، پ) ایجاد ساختارهای مبهم، و ت) پدید آمدن ساختارهای مجهول که بهتر است به شکل ساختارهای معلوم نوشته شوند.
مهدی فلاحی احمد معین زاده
این تحقیق تلاشی است بر بررسی تاثیرات فعالیتهای تشخیصی (خواندن و درک مطلب) و تولیدی (کامل کردن جملات) بر یادگیری هماییهای فعل-اسم انگلیسی. بدین منظور یکصد و ده دانشجوی زبان انگلیسی دعوت به همکاری در این مطالعه شدند. شرکتکنندگان در این مطالعه به دو گروه آزمایشی (گروهی که فعالیت تشخیصی را انجام داد و گروهی که جملات ناقص را کامل کردند) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. به منظور تعیین دانش دانشجویان در مورد هماییها قبل از انجام فعالیتها آزمونهای اولیه در مورد دانش تشخیص و تولیدی هماییها از آنها گرفته شد و بعد از انجام فعالیتها آزمونهای ثانوی به منظور تعیین دانش آنها بعد از فعالیتها از آنها گرفته شد. نتایج آزمونها حکایت از پیشرفت قابل ملاحظه نمرات گروههای آزمایشی بعد از انجام فعالیتها بود که نشانگر موثر بودن فعالیتها در یادگیری هماییهای فعل-اسم انگلیسی بود هدف دوم این مطالعه بررسی تاثیرات فعالیت بر یادگیری زبانآموزان با دانش زبانی متفاوت بود. در راستای این هدف شرکتکنندگان به دو گروه با دانش بالا و پایین زبانی تقسیم شدند و نتایج آشکار ساخت که فعالبتهای تشخیصی و تولیدی در مورد هر دو گروه شرکتکنندگان کاملا موثر واقع شدند. هدف نهایی این مطالعه بررسی تاثیرات فعالیتها بر توانایی شرکتکنندگان در بازیافت دانش هماییها بود. یافتههای این مطالعه نشان داد که فعالیتهای مورد استفاده در این تشخیص نهتنها به طور قابل ملاحظه بر یادگیری هماییها موثر میباشند بلکه تقریبا به همان اندازه منجر به بازیافت دانش هماییهای انگلیسی فعل-اسم میباشند.
زهرا رحیمی پور احمد معین زاده
تحقیق حاضر نمایهای از نیازهای زبان تخصصی دانشجویام زبان عربی را در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکترا و نیز عقاید اساتید رشته مذکور را در این زمینه بدست میدهد. 77 دانشجوی کارشناسی، 35 دانشجوی کارشناسی ارشد، 8 دانشجوی دکتری و 7 استاد زبان عربی در این تحقیق شرکت نمودند. پرسشنامه هایی به این افراد داده شد و با بعضی از آنها در رابظه با میزان و شکل نیازهای آنها از نظر 4 مهارت اصلی شنیدن، خواندن، گوش کردن و نوشتن مصاحبه بعمل آمد. همانگونه که انتظار میرفت نیازهای این گروه از دانشجویان در سطح لیسانس و سپس تحصیلات تکمیلی و بویژه سطح دکترا تفاوت فاحشی داشت. به نظر میرسد که برخلاف دانشجویان دکتری، دانشجویان کارشناسی دیدگاه واقع بینانه ای نسبت به نیازهای زبان تخصصی خود ندارند. مشخص شد که دانشجویان کارشناسی به تلفیقی از چهار مهارت و ارایه آن در کلاسهای زبان تخصصی خود معتقد بودند. علیرغم توضیحات واضح در مورد پر نمودن پرسشنامه ، از یک سو و تحلیل مصاحبه ها از سوی دیگر نشان داد که دانشجویان کارشناسی در بیان نظراتشان بیشتر تاکید بر زبان عمومی داشتند تا تخصصی. این مساله بخوبی در مصاحبه ها عیان بود زمانی که آنها از روند اصلی مصاحبه از زبان تخصصی به سوی زبان عمومی متمایل می شدند و بنابراین محقق مکررا به آنها مساله مورد نظر را خاطر نشان می کرد. اکثر دانشجویان ارشد هیچیک از چهار مهارت را بعنوان مهارت اصلی مورد نیاز خود معرفی نکردند. دانشجویان دکتری دو مهارت " شنیدن" ، و "خواندن" را بعنوان مهمترین مهارتهای مورد نیاز رشته خود عنوان کردند. نتایج پرسشنامه ها و مصاحبه ها نشان دادند که تنها مهارتی که اساتید زبان عربی بعنوان مهمترین مهارت عنوان کردند مهارت "خواندن" بودچرا که دانشجویان در تمام سطوح کم و بیش با موقعیتهایی روبرو می شوند که به این مهارت نیاز پیدا می کنند.
مریم پاکزادیان حسین براتی
در طول دهه های اخیر نقش زبان مادری در آموزش زبان های خارجی موضوع مطالعات بسیاری بوده است.هرچند محققان اندکی موضوعاتی کلیدی همچون مقایسه ی تاثیر به کارگیری زبان مادری و کارایی اش در تدریس زبان با متدهای دیگر آموزش زبان مانند استفاده از تاویل متن یا پارافریز را در تدریس متون خاص مورد بحث قرار داده اند. این تحقیق بر آن است تا تاثیر دو متد ترجمه به زبان مادری و تاویل متن (پارافریز) را بر درک مطلب فراگیران از اشعار انگلیسی با یکدیگر مقایسه کند و همچنین تفاوت را در سطح مطلب فراگیران زن و مرد مورد بررسی قرار دهد.داده های این تحقیق از طریق دو تست درک مطلب و یک پرسشنامه ی فردی که در میان 40 دانشجوی زبان انگلیسی اعم از مرد و زن در دانشگاه اصفهان توزیع شده است گرد آوری شد ه و سپس این داده ها به صورت توصیفی و استنتاجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته های کلی این تحقیق بر آن اذعان دارند که هیچ تفاوت شایان ذکری بین سطح درک مطلب آن دسته از فراگیران که ترجمه ی فارسی اشعار را دریافت کرده اند و آن دسته که متن تاویل شده ی اشعار را دریافت کرده اند وجود نداشته است.سطح درک مطلب فراگیران زن هنگامی که متن تاویل شده ی اشعار را دریافت کرده اند بالاتر از سطح درک مطلب مردان گزارش شده است و سطح درک مطلب مردان هنگامی که متن ترجمه شده ی فارسی اشعار انگلیسی را دریافت کرده اند بالاتر گزارش شده است. در ادامه سعی بر ارائه ی مفاهیمی کاربردی و پیشنهاداتی برای انجام مطالعات تحقیقاتی در آینده داشته شده که امید است به مدرسان در استفاده ای کاربردی تر از روش های به کار گیری ترجمه به زبان مادری و پارافریز در کلاس های آموزش ادبیات انگلیسی کمک کند.
زهره قرایی احمد معین زاده
پیشرفت های انجام گرفته در حوزه ی زبانشناسی و فرهنگ نگاری، نگرش ها را نسبت به فرهنگ های دوزبانه تغییر داده است. امروزه، فرهنگ های دوزبانه به عنوان ابزارهایی مهم در ارتباطات بین زبانی و بین فرهنگی، صرفاً کتاب های مرجعی قلمداد نمی شوند که در برگیرنده ی فهرستی از واژگان و معادل های نظیرشان باشد؛ بلکه، نقش کاربر در ارتباطات فرهنگ نگاری برجسته شده است و هر تصمیمی که در فرایند فرهنگ نگاری اتخاذ شود بر مبنای هدف فرهنگ و نیازها و انتظارات کاربران آن است. از آن جا که مهمترین کار فرهنگ نگار دوزبانه فراهم کردن معادل برای کاربران و کمک به آن ها در تشخیص معنای موردنظرشان است، این پژوهش برآن است که به ارزیابی توضیحات معناشناختی، که شامل معادل های پیشنهادی و راهکارهای اتخاذی فرهنگ برای تمایز معنایی واژگان می شود، در فرهنگ انگلیسی-فارسی هزاره بپردازد. برای تحقق این امر، نمونه ای واژگانی مشتمل بر 500 واژه از بین واژگان رده ی اول انتخاب شد. این واژگان از مقولات مختلف اسم، صفت، فعل و قید انتخاب شدند. سپس، گستره ی معنایی پیشنهاد شده برای این واژگان با آن چه در فرهنگ های یک زبانه انگلیسی-انگلیسی ارائه می شود مقایسه شد تا معیاری برای سنجش فراهم شود. این مقایسه نشان داد که هزاره گستره ی معنایی قابل قبولی را برای واژگان مورد بررسی ارائه می دهد. سپس، برای این که مشخص شود آیا میزان مورد خطاب قرار گرفتن معانی واژگان به طور سازمان یافته ای برنامه ریزی شده است یا نه، محقق رابطه ی میان میزان خطاب هر واژه را با روابط معادل بررسی کرد. به علاوه، محقق در صدد برآمد که دریابد آیا مقوله های اسم، صفت، فعل و قید میزان های خطاب مختلفی دارند. دلیل این بررسی این است که رابطه ی معادل و مقولات مختلف واژگان (اسم، صفت، ...) دو پارامتری هستند که، بسته به نوع و هدف فرهنگ، باید در میزان خطاب مورد توجه قرار گیرند. نتایج نشان داد که در فرهنگ هزاره هیچ رابطه ی سازمان یافته ای بین میزان خطاب و روابط معادل وجود ندارد. نتایج همچنین نشان داد که مقولات مختلف اسم، صفت، فعل و قید هم به نحو سازمان یافته ای مورد خطاب قرار نگرفته اند.
احسان رسایی احمد معین زاده
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر دو نوع بازخورد تصحیح کننده بر فراگیری دانش تلویحی و صریح جملات پرسشی در زبان انگلیسی می پردازد.دو نوع بازخورد تصحیح کننده دراین تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند:بازخوردهای یکسویه که بوسیله آنها جمله غیر صحیح فراگیر در قالبی صحیح توسط معلم بیان میشود و بازخوردهای دوسویه که بوسیله آنها جمله غیر صحیح فراگیر از طریق تعامل و همکاری میان معلم و فراگیر تصحیح میشوند. در بازخوردهای یکسویه معلم جمله غیر صحیح فراگیر رابدون هیچ اشاره ای نسبت به غلط بودن آن تنها بصورت صحیح بیان میکند.در بازخورد دوسویه معلم فراگیر را دعوت میکند تا با همکاری او و بصورت دوجانبه فرم صحیح جمله خود را باز یابد. در این نوع بازخورد معلم میزان و صراحت کمک و راهنمایی خود به فراگیر را به صورت تدریجی افزایش میدهد. در تحقیق حاضر همچنین رابطه میان پاسخ فراگیران به تصحیح یکسویه و برداشت آنان از این نوع تصحیح خطا و همچنین رابطه میان برداشت و آگاهی افراد از تصحیح خطاهای یکسویه و دوسویه و میزان تاثیر انها بر یادگیری موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تصحیح خطای دوجانبه موثر از تصحیح یکجانبه در کمک به یادگیری جملات پرسشی میباشد. همچنین رابطه معناداری میان واکنش و پاسخ افراد به تصحیح خطای یکسویه و میزان اگاهی و برداشت انان ازاین نوع تصحیح خطابدست آمد. نتایج همچنین حکایت از وجود رابطه معنادار میان تاثیر تصحیح خطا بر یادگیری و برداشت و آگاهی افراد از تصحیح خطا داشت. نتایج بدست آمده حاکی از آنست که هرچقدر تصحیح خطا برای فراگیر واضح تر باشد اثر آن نیز بر فرایند یادگیری بیشتر خواهد بود.
امین مرزبان حسین براتی جوی آبادی
پژوهش حاضر تلاشی بر مطالعه تحمل ابهام و تاثیر جنسیت در آن در دانشجویان ایرانی رشته زبان بوده است. با نیل به این هدف، تعداد 194 دانشجوی سال آخر رشته دبیری و مترجمی زبان پس از تکمیل نمودن مقیاس تحمل ابهام sltas الی (1995) به سه گروه تحمل ابهام بالا، متوسط و پایین تقسیم شدند. تحلیل خوشه ای نتایج حاصل از مقیاس بیانگر این مطلب بود که شرکت کنندگان از لحاظ تحمل ابهام عمدتا در سطح متوسط قرار گرفته بودند. بررسی تفاوتهای جنسیتی در این خصوص با استفاده از آزمون من ویتنیونشان داد که دانشجویان پسر دارای سطح تحمل ابهام پایین تری نسبت به جنس مخالف هستند. نگاهی به تعداد مورد انتظار و مشاهده شده شرکت کنندگان دختر و پسر در سه گروه تحمل ابهام نیز نشان دهنده تفاوتهای غیرمعنادار بود که به نوبه خود نقش جنسیت در تقسیم بندی شرکت کنندگان در گروههای مختلف تحمل ابهام را کمرنگ جلوه داده و به اعتبار بیشتر مقیاس استفاده شده می افزاید. دربخش آخر مطالعه نیز سه گروه مشخص شده تحمل ابهام به گروههای مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شده و قبل و بعد از انجام راهبردهای یادگیری ویژه تحمل ابهام در پیش آزمون و پس آزمونهای درک مطلب آیلتس شرکت نمودند. تحلیل آماری ازطریق آزمونهای تی و آنووا نشان دهنده تفاوتهای معنادار میان عملکرد شرکت کنندگان در گروه های آزمایش سطوح پایین و متوسط تحمل ابهام بود. شایان ذکر است که آموزشهای ارائه شده توانسته بود گروههای آزمایش در تمامی سطوح تحمل ابهام رابه یکدیگر نزدیک نماید. نتایج پژوهش حاضر در روش تدریس و مسائل روانشناختی مربوط به آن مفید خواهد بود. واژگان کلیدی: تحمل ابهام، تفاوتهای جنسیتی، تفاوتهای فردی، درک مطلب.
محمدرضا مرادی گوهره احمد معین زاده
چکیده تحقیق حاضر به بررسی یکی از زیر شاخه های ترجمه ی سمعی بصری، یعنی دوبله، و ارتباط آن با ژانر (گونه) فیلم می پردازد. یافتن ژانر فیلم یکی از اولین قدم هایی است که مترجم دوبله می بایست پیش از آغاز ترجمه متن به آن بپردازد چرا که ژانر در ارتباط مستقیم با درون مایه و موقعیت داستان می باشد و فیلم های متعلق به ژانرهای مختلف نیازمند راهبردها و روش های مختلفی برای ترجمه هستند. بنابراین، تحقیق حاضر تلاش می نماید تا چهرچوب های مناسب را برای مترجمان دوبله فراهم نماید تا انتقال صحیح و موثر ژانر در دوبله فیلم میسر گردد. بدین منظور محقق در ابتدا تلاش نمود تا با بهره گیری از نمونه گفتمان های استخراج شده از 24 فیلم آمریکایی، که از ژانرهای مختلف انتخاب شده اند، به همراه نسخه های دوبله شده ی آن ها به روابط معناداری بین ژانر فیلم و عناصر زبانی گفتمان فیلم برسد. در ادامه، با بررسی مقایسه ای گفتمان های فیلم و نسخه های دوبله شده ی آن ها محقق راهبردها و روش های مناسب برای انتقال صحیح ژانر در ترجمه دوبله را مشخص نمود. با استفاده از این نتایج محقق مدلی را برای ژانر فیلم پیشنهاد نمود که می تواند پیش زمینه های لازم برای ترجمه دوبله را در اختیار مترجمان قرار دهد. کلیدواژه ها: ترجمه ی سمعی بصری، دوبله، ژانر، گونه، راهبردهای ترجمه
راضیه محمدی رنانی حسین پیرنجم الدین
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی ترجمه ی واژه های تخصصی حوزه ی ادبیات به منظور کاوش در زمینه ی ترجمه پذیری آنها و نیز راهکار های به کار رفته توسط سه مترجم فارسی زبان :سیامک بابایی(1386)، سیما داد(1378)،و سعید سبزیان(1384) است. هدف دیگر این مطالعه تحقیق در مورد روش های واژه سازی به کار رفته در ارائه معادل های فارسی واژه های ادبی می باشد. در راستای این اهداف،چارچوب نظری این پژوهش راهکارهای ترجمه ارائه شده توسط وینی و داربلنه (1958)و شیوه های واژه سازی مطرح شده توسط پیچت و دراسکو (1985) می باشد. به علاوه، 210 واژه ی ادبی انگلیسی از فرهنگ اصطلاحات ادبی ابرامز استخراج و برابر های پیشنهادی سه مترجم فوق الذکر مشخص شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که استفاده از راهکار معادل سازی متداول ترین روش در ترجمه واژه های ادبی انگلیسی به فارسی می باشد و ترکیب سازی، به منزله ی یکی از شیوه های واژه سازی، دارای بیشترین فراوانی دروضع واژه های حیطه ی زبان تخصصی ادبیات در فارسی است
حسین محمدی فارسانی احمد معین زاده
یادگیری معنای دقیق و چگونگی کاربرد افعال چند قسمتی انگلیسی می تواند برای زبان آموز خارجی مشکل آفرین باشد. این بخصوص به این دلیل است که این دسته افعال می توانند معانی استعاری و غیر لغوی بخود بگیرند و یا با کاربرد حروف اضافه مختلف معانی متفاوتی از خود نشان دهند. این برای فرد بومی زبان منبع مشکل نیست از ان جهت که وی این معانی را در محیطی همبسته با فرهنگ بومی و آمیخته با معانی اجتماعی و کاربردی در ذهن تداعی و به گستره مفاهیم ذهنی دیگر می افزاید. این درحالی است که زبان آموز خارجی در محیطی جدا و متفاوت از فرهنگ و اجتماع بومی این مفاهیم را دریافت می کند و یا حتی بسته به مفاهیم فرهنگی خود آن مفاهیم را متفاوت یا اشتباه درک می کند. تحقیق حاضر کوششی است در جهت استفاده از تصویرسازی, مبحث روز مورد توجه در زمینه نظریه زبانشناسی شناختی, برای تداعی تصاویر ذهنی که به فرد بومی یک زبان کمک می کند تا بین معانی ظاهری و معانی استعاری یک فعل چند قسمتی ارتباط معنایی ایجاد نموده و به درک آن نایل گردد. بدین جهت, 36 زبان آموز کودک و 56 زبان آموز نوجوان از طریق گذراندن یک آزمون تعیین سطح انتخاب شده و هرکدام در دو گروه آزمایشی و کنترل 42 فعل چند قسمتی انگلیسی را از نظر معانی تحت اللفظی و استعاری از طریق روشهای آموزشی خاص درنظر گرفته برای هرگروه یادگرفتند. مقایسه نتایج بدست آمده از تمامی گروههای مورد مطالعه برتری آموزش از طریق تصاویر مرتبط و مشترک برای هر دسته از این افعال مورد مطالعه را بخصوص در ارتباط با درک بهتر معانی استعاری با مراجعه به تصاویر مرتبط نشان می دهد. این نتایج مثبت بخصوص از گروه نوجوانان همچنین بیانگر توانایی بهتر آنان در ایجاد ارتباط میان تصاویر نشان دهنده معانی سطحی و تصاویر نمایانگر معانی استعاری است. این مطالعه می تواند راهگشای برخورد و رویکردی نوین و کارآمد در آموزش و یادگیری افعال چند قسمتی دارای ابعاد معنایی استعاری باشد و وظایف تصویری مورد استفاده در آن می توانند گام اول جهت طراحی وظایف مشابه در روش بروز وظیفه محور زبان باشند.
مژگان فرقانی حسین پیرنجم الدین
چکیده رابطه ای منسجم میان سبک شناسی و مطالعات ترجمه مسئله ای ست که در مطالعات متعدد بدان اذعان شده است. در اینجا سعی بر این بوده تاجایگاه انسجام متن در ترجمه با توجه به سبک بررسی گردد. خشم و هیاهو اثر ماندگار ویلیام فاکنراز چهارروایت مجزا تشکیل شده که روایت اول آن از لحاظ انسجام متن ضعیف است که با توجه به این موضوع می توان ادعا کرد که نویسنده انسجام متن را برای انطباق با ویژگی های خاص شخصیت های اصلی، به عبارتی راویان داستان، به کار گرفته است. چنان که تعاریف معمول از سبک به عنوان روشی منحصر به فرد در به کارگیری زبان با هدفی ویژه به منظور ایجاد تأثیری ویژه، تأییدی بر این ادعاست. بنابراین در راستای بررسی انسجام متن به عنوان یک ویژگی سبکی، دو ترجمه فارسی از رمان خشم و هیاهواز صالح حسینی (1369) و بهمن شعله ور (1383) انتخاب شده است. این تحقیق بر یافتن الگوها یا راهکارهای خاصی برای ترجمه ابزارهای انسجام صوری در ترجمه های فارسی خشم و هیاهو و بررسی ومقایسه موفقیت یا احیانا عدم موفقیت نسبی مترجمان در انتقال چنین ویژگی سبکی متمرکز است. بدین منظور مدل هلیدی و حسن (1976) برای تحلیل انسجام متن در پاراگراف های نمونه از چهار روایت رمان به کار رفته است که متعاقبا نتایج حاصل از این تحلیل ها در مدل تحلیلی ملون (1988) برای متون ترجمه شده مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نتایج حاصل را می توان در مورد ترجمه ضمایر فاعلی خاص تعمیم داد که از الگوی ویژه ای در ترجمه پیروی می کنند. درباره کیفیت ترجمه ها نیز می توان چنین گفت که صالح حسینی هم از لحاظ پیروی از سبک و هم از لحاظ راهکار های ترجمه، به طور کلی ترجمه بهتری ارائه داده است. علاوه بر نتایج فوق، این تحقیق نشانگر آنست که با وجود اینکه بررسی انسجام متن عموما راه مناسبی برای تحلیل کلام از لحاظ سبک نمی باشد، یافته های حاصل از آن چگونه می تواند درآشکارسازی الگوهای مضمونی یا ساختاری مفید واقع شود. کلید واژه ها: انسجام صوری، (تحلیل) کلام، سبک، سبک شناسی، ترجمه.
راضیه غلامی نژاد احمد معین زاده
صرف نظر از این که به چه زبانی سخن می گوییم، هنگام مکالمه تنها به تبادل اطلاعات نمی پردازیم؛ بلکه در عین حال مشغول بازآفرینی هویت خویش هستیم. در حال حاضر تحقیقات وسیعی صورت پذیرفته که حاکی از آن است که یادگیری انگلیسی به عنوان زبان دوم تاثیر شگرفی بر هویت افراد می گذارد، حال آن که همچنان بررسی یادگیری و نگارش به انگلیسی به عنوان زبان خارجی مورد توجه شایانی قرار نگرفته است. در این تحقیق به بررسی اینکه اولا آیا زبان آموزان ایرانی احساس دو هویتی می کنند یا نه، دوما، آیا جهان بینی آنها از یادگیری زبان انگلیسی تاثیر پذیرفته یا نه، و سوما اینکه زبان منتخب زبان آموزان ایرانی هنگامی که برای نگارش افکار و احساسات خود دست به قلم می برند چیست می پردازیم. نتایج حاصل پرسشنامه آزاد به 65 دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان و مصاحبه با 45 زبان آموز موسسات زبان در اصفهان به شرح ذیل می باشد: اولا، نگارش یک مهارت زبانی چند بعدی است که هر کس با اهداف متفاوت بدان می پردازد. دوما، اکثر شرکت کنندگان معتقدند که بیان افکار به زبان فارسی با انگلیسی متفاوت است. سوما اکثر شرکت کنندگان به صورتی فعال دست به قلم داشته و البته بیشتر به فارسی می نویسند. چهارم این که اکثر ایشان فکر میکنند که در نتیجه ی یادگیری زبان، از لحاظ فلسفی تاثیر پذیرفته اند، اگر چه هیچ گونه احساس تعلق خاطری به جامعه ی انگلیسی زبان نمی کنند، و همان تعداد انگشت شماری هم که ادعای داشتن تعلق خاطر نمودند، اکثرا تجربه ی زندگی در خارج را داشته اند. پنجم، اگرچه ایده ی دو هویتی بودن در نتیجه ی زبان آموزی برای اکثر شرکت کنندگان منطقی می نمود، اما فقط تعداد ناچیزی از آنها ادعای داشتن دو هویت را کردند، و البته هویت انگلیسی خود را مثبت تر قلمداد می کردند. ششم اینکه اکثر شرکت کنندگان اعلام نمودند که در نتیجه ی زبان آموزی، آرا و عقاید جدیدی را آموخته اند که البته بیشتر مرتبط با ابعاد منفی فرهنگ غرب بوده است. به عبارت دیگر، به جای جذب شدن به فرهنگ غرب، اکثرا در نتیجه ی زبان آموزی، با عمق و اطمینان بیشتری به سوی فرهنگ بومی خود منعطف گشته اند.
بتول قنبری حسین براتی
چکیده تحقیق حاضر، فرایند ایجاد و اعتبار یابی یک معیار ارزشیابی را در محیط ارزشیابی نگارش انگلیسی بعنوان زبان بیگانه ایران گزارش می کند. به منظور دستیابی به این هدف، تحقیق در سه فاز مستقل انجام گرفت. در فاز نخستین تحقیق، پرسشنامه ای در میان سی مصحح با تجربه از ده دانشگاه دولتی مطرح در کشور توزیع گردید. اندکی بعد در همین فاز، پنج تن از مصححین در یک جلسه بازگویی افکار که به منظورراست آزمایی نتایج پرسشنامه فراهم آمده بود شرکت کردند. فقدان معیار ارزشیابی واضح و مشترک در میان مصححین نگارش انگلیسی بعنوان زبان بیگانه موجبات ایجاد معیار ارزشیابی در فاز دوم تحقیق را فراهم آورد. بدین منظور در فاز دوم تحقیق، ازپانزده تن از مصححین خواسته شد تا هر کدام ضمن تصحیح پنج متن افکار خود را بازگو کنند. در انتهای این مرحله از تحقیق یک معیار ارزشیابی تجربی بر اساس تحلیلی جامع از پرتکلهای بازگویی افکار ایجاد شد. سر انجام در فاز پایانی تحقیق، از ده تن از مصححین خواسته شد تا هر کدام بیست متن نگارش را بر اساس معیار ارزشیابی جدید تصحیح کنند. بدنبال آن هشت تن از مصححین در جلسات مصاحبه هایی که به منظور دستیابی به فرایند تصحیح آنها و نیز برداشت آنها از عملکرد معیار ارزشیابی تدارک دیده شده بود شرکت کردند. تحلیل کمی عملکرد مصححین با استفاده از نرم افزار facets میزان قابل ملاحظه ای از روایی و پایایی را برای معیار جدید نشان داد. با این وجود، یافته های کیفی مصاحبه ها نقاط سوال بر انگیزی را در ساختار کل معیار و نیز دسته های مجزای موجود در معیار نشان داد. تحقیق حاظر بحث می کند که اگر چه تازگی نمرده هی با معیار جدید موجبات نوعی تصحیح محافظه کارانه ودر نتیجه عملکرد نزدیک بهم مصححان را موجب گردید، با اینحال تحلیل داده های کیفی نشان داد که که معرفی معیار مشترک و تجربی بطور قابل توجهی در محیط ارزشیابی نگارش انگلیسی بعنوان زبان بیگانه ایران مورد توجه قرار گرفت. در این تحقیق فواید آموزشی نتایج بدست آمده مورد بحث قرار می گیرد. تحقیق حاضر همچنین اذعان می دارد که مطالعات اعتبار یابی بیشتری در محیط ایران برای معیار ایجاد شده در تحقیق حاظر ضروری می باشد.
زینب مرادی احمد معین زاده
تمایل به برقراری ارتباط (wtc) یکی از فاکتور های مهم در آموزش زبان مدرن می باشد که بر ارتباط معنا دار تاکید دارد. بنابراین، مفهوم تمایل به برقراری ارتباط و آنچه که بر تمایل به برقراری ارتباط دانش آموزان تاثیر می گذارد مهم است.مطالعه حاضر تاثیر جمعیت کلاس را بر تمایل به برقراری ارتباط زبان آموزان ایرانی در سه کلاس با جمعیت های مختلف بررسی می کند. ابتدا، سه کلاس با جمعیت های مختلف از نظر تعداد دفعات صحبت کردن دانش آموزان و مقدار زمان صحبت کردنشان مورد مشاهده قرار گرفتند.برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف از معیار و نیز از one way anova استفاده شد.نتایج نشان داد که جمعیت کلاس تاثیر اساسی بر تمایل به برقراری ارتباط دانش آموزان دارد.دانش آموزان نشان دادند که در کلاسهای کوچکتر تمایل به برقراری ارتباطشان بیشتر است و در این کلاسها شانس بیشتری برای تمرین مهارت های شفاهی و برقراری ارتباط دارند.سپس انجام فعالیت های مختلف در سه کلاس مورد بررسی قرار گرفت.نتایج این تحقیق نشان داد که زبان آموزان در کلاسهای کوچک تمایل بیشتری به برقراری ارتباط دارند و نیز فعالیت های واقعی و ارتباطی که آنها را تشویق به آغاز مکالمه و فعالیت های ارتباطی می کنند را بیشتر می پسندند. در نهایت مطالعه حاضر بر فاکتور های محتمل دیگر که منجر به تمایل به برقراری ارتباط با دیگران در سه کلاس مختلف می شود تمرکز دارد.برای بررسی این امر تحلیل بیشتر از جنبه فردی بررسی شد تا از جنبه کلاسی؛ که از داده های کیفی بین افراد برای برجسته کردن تفاوت های فردی در هر کلاس استفاده شد.برای تمرکز بیشتر بر تفاوت های فردی افراد در رابطه wtc مصاحبه های گرفته شده از دانش آموزان با wtc بالا و پایین با هم مقایسه شد و نتایج نشان داد که برخی فاکتورهایی که به طور متناوب توسط افراد ذکر شدند و بر wtc تاثیر دارند شامل انسجام گروه، مرتبط بودن موضوع بحث و پیش آمادگی داشتن برای انجام فعالیت است.
حبیب سلیمانی زهره کساییان
هدف مطالعه حاضرتحلیل محتوای سه مجموعه کتاب آموزش زبان انگلیسی بر اساس تئوری هوش های چندگانه مطرح شده در سال 1983 توسط هووارد گاردنر بود. این مجموعه ها که شامل کتب آموزش زبان انگلیسی دبیرستان های ایران، ویرایش سوم سری اینترچینج و دوره امریکن اینگلیش فایل بودندبه طور متداول در مدارس دولتی و آموزشگاههای خصوصی ایران تدریس میشوند. مکالمه ها ، نکات و تمرینات گرامری و فعالیت های درک مطلب کتاب های مذکور بر اساس فهرست گردآوری شده توسط کریستیسان و دیگران (1996) موردبررسی قرار گرفتند تا مشخص شود که فعالیتهای مذکور در چه بخش هایی هوش های چند گانه را درگیر میکنند.مجموعه هوش های درگیر شده در این فعالیت ها در هر کدام از کتاب های درسی و در پایان کل مجموعه ها تعیین و ارائه شدند.رایج ترین هوش های در گیر شده در کتب درسی دبیرستان های ایران،هوش کلامی-زبانی ، هوش منطقی- ریاضی و هوش درون فردی بودند.پروفایل هوش برای سری اینترچینج ،هوش کلامی-زبانی ،هوش منطقی ریاضی ،هوش تصویری-فضایی ، هوش درون فردی و میان فردی بودند که به معنی درگیر کردن پنج نوع از انواع هوش ها میباشد.هوشهای کلامی-زبانی، منطقی ریاضی ، تصویری-فضایی ، درون فردی و میان فردی بیشترین فراوانی در گیر شدن را در کتاب امریکن اینگلیش فایل داشتندکه همانند سری اینترچینج پنج نوع هوش را درگیر نمودند . توزیع فراوانی هوش های چند گانه دربین این مجموعه کتابها با استفاده از تست خیدو ،مقایسه شد و نتایج تفاوتی معنادار را در توزیع هوش ها در میان سه کتاب نام برده نشان دادند.. توزیع منطقی هر نوع از هوش ها در هر یک از این مجموعه کتاب ها از یک سطح به سطح دیگر وسپس در مقایسه با مجموعه های دیگر مورد بررسی قرار گرفت.نتایج عمدتا نشان دهنده یک نظم منطقی در توزیع اکثر هوش ها در دو کتاب اینترچیج و امریکن اینگلیش فایل بودند اما کتاب های آموزش زبان انگلیسی دبیرستان های ایران ازاین ترتیب منطقی پیروی نمی کردند. نتایج این تحقیق می تواند در آموزش کتابهای مذکور بر اساس تئوری هوشهای چندگانه بکار رود. کلیدواژه ها : تحلیل محتوا، کتاب های زبان انگلیسی دبیرستان های ایران ، ویرایش سوم سری اینترچینج. آمریکن انیگلیش فایل، هوش های چندگانه.
رضا جلوه احمد معین زاده
فیلم ها و سریال های تلویزیونی بعنوان ابزار سرگرمی همواره مورد توجه همگان بوده اند. درحالیکه اهداف پنهان این فیلم ها به سادگی قابل درک نیستند، ترجمه ی دقیق این فیلم ها کاری بس دشوار است. در دهه های اخیر فیلم ها و سریال های جاسوسی ظهور قابل ملاحظه ای داشته اند. در این پژوهش تلاش شده تا اولین واژه نامه ی تخصصی و سینمایی سرویس های اطلاعاتی گرداوری شود. این واژه نامه بر اساس خطاهای مترجمان فیلم در ترجمه ی اصطلاحات و عبارات فیلم ها و سریال های جاسوسی تهیه شده است. واژگان این واژه نامه پس از بررسی فیلمنامه ی سه سریال آمریکایی و 30 فیلم در ژانر جاسوسی بدست آمده است. در مرحله ی بعدی پژوهش، واژگان این واژه نامه از لحاظ معادل های یک به یک بررسی شدند. ترجمه های مترجمان برای بررسی راهکارهای ترجمه ای در زمان نبود معادل های یک به یک نیز بررسی شدند. در مرحله ی پایانی این پژوهش از 30 مترجم خواسته شد تا متنی مستخرج از این ژانر فیلم ها را به فارسی ترجمه کنند. در ابتدا مترجمان می بایست متن را بدون داشتن واژه نامه ی مذکور ترجمه کنند. پس از یک ماه از مترجمان خواسته شد تا همان متن را دوباره با داشتن واژه نامه ترجمه کنند. نتایج نشان داد که بیش از 92 درصد واژگان این واژه نامه معادل یک به یک داشته اند و مترجمان فیلم نیز در شرایطی که معادل یک به یک نمی یافتند از راهکارهایی چون توضیح، حذف و تعمیم استفاده می کردند. نتایج همچنین نشان داد که تفاوت نمرات مترجمان در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون معنادار بوده است و سرعت مترجمان در مرحله ی پس آزمون بیشتر شده است که می توان آن را از نتایج واژه نامه ی پیشنهادی دانست. در پایان یافته های پژوهش حکایت از آن داشت که واژه نامه پیشنهادی در پیشبینی خطاهای مترجمان فیلم تا حد مطلوبی موفق عمل کرده است که می نواند افق های جدیدی در خلق نسل های جدید واژه نامه ها باز کند.
مصطفی شبانی پور حسین وحید دستجردی
ترجمه ی واژگان تخصصی حوزه های مختلف علمی همواره چالشی عظیم پیش روی مترجمان بوده است. امروزه با رشد روزافزون علم، اصطلاحات و مفاهیم جدیدی در زبان های مختلف در حال ساخته شدن است. به منظور اشاعه ی دستاوردهای علمی درجهان لازم است این اصطلاحات به زبان های مختلف راه یابند. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و به مطالعه ی ترجمه ی اصطلاحات تخصصصی حوزه ی علم روانشناسی پرداخته و دو هدف را دنبال می کند. در گام نخست تلاش خواهد شد راهبردهای گوناگون ترجمه ای را که لغتنامه های انگلیسی-فارسی به منظور ارائه ی معادل های فارسی لازم برای اصطلاحات تخصصی روانشناسی مورد استفاده قرار داده اند شناسایی و مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور مدل پیشنهادی وینای و داربلنت (1958) در سطح واژگان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. سپس، در گام دوم، با استفاده از مدل پیشنهادی پیچت و دراسکاو (1985) تلاش خواهد شد شیوه های واژه سازی مورد استفاده در ساخت معادل های ارائه شده برای واژگان انگلیسی روانشناسی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل 200 واژه ی تخصصی انگلیسی روانشناسی مستخرج از یک فرهنگ انگلیسی اصطلاحات روانشناسی به همراه 694 معادل فارسی ارائه شده برای این اصطلاحات توسط سه فرهنگ انگلیسی- فارسی روانشناسی است. یافته های پژوهش بیانگر مشکلاتی است که مترجمان ممکن است در ترجمه ی اصطلاحات تخصصی روانشناسی از زبان انگلیسی به فارسی به آنها روبرو شوند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که کدامیک از راهبردهای ترجمه دارای بیشترین بسامد استفاده در فرایند معاد یابی برای واژگان تخصصی روانشناسی بوده و کدامیک از شیوه های واژه سازی دارای بیشترین استفاده در فرایند ساخت معادل های لازم برای این واژگان تخصصی بوده است.
علی محمودی چالبطان احمد معین زاده
چکیده: هدف از مطالعه حاضر توضیح رابطه بین کمالگرایی و خودتنظیمی تحصیلی و ارتباط این دو با یادگیری زبان انگلیسی در میان دانش آموزان آموزان ایرانی سال سوم دبیرستان بود. بدین منظور تعداد 240 دانش آموز (130 پسر و 110 دختر) پایه سوم متوسطه شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شده و میزان کمالگرایی و خود تنظیمی تحصیلی آنها با استفاده از نسخه فارسی مقیاس کمالگرایی (apsr) و مقیاس خودتنظیمی تحصیلی (as-rl) مورد سنجش قرار گرفت. از نمره ی امتحان زبان انگلیسی پایان سال دانش آموزان به عنوان مشخصه ی موفقیت زبان انگلیسی آنان استفاده گردید. نتایج پژوهش رابطه ی معناداری بین کمالگرایی و میزان موفقیت زبان انگلیسی دانش آموزان نشان نداد(r = .082, p > .05)، هر چند دانش آموزانی که دارای کمالگرایی منفی بودند، میانگین نمره ی زبان انگلیسی کمتری داشتند. همچنین، طبق یافته های تحقیق، خود تنظیمی تحصیلی دانش آموزان در همه ی مولفه ها دارای زابطه ی معنادار و مثبتی با میزان موفقیت زبانی آنها بود. به علاوه، نتایج حاکی از آن بود که دو مولفه ی برنامه ریزی و نظارت و خودارزیابی به خوبی پیش بینی کننده موفقیت زبانی دانش آموزان است. دانش آموزان دارای کمالگرایی مثبت، در مقایسه با دانش آموزان دارای کمالگرایی منفی و غیر کمالگرا، از میزان خودتنظیی بیشتری برخوردار بودند. نتایج همچنین نشان داد که تفاوت معناداری از نظر کمالگرایی بین دانش آموزان دختر و پسر وجود داشته و میزان کمالگرایی پسران بیشتر از دختران است. تفاوت های جنسیتی دانش آموزان با توجه به میزان خودتنظیمی و موفقیت زبانی آنها معنادار و دختران نسبت به پسران خودتنظیم تر و موفق تر بودند. در ادامه مفاهیم کاربردی برای معلم و دانش آموز به همراه پیشنهاداتی برای مطالعات آینده ارائه شده است.
نیما فرزانه داریوش نژاد انصاری
این مطالعه در راستای مطالعات انجام شده به منظور بررسی کارآیی مدل های مختلف آموزش خواندن انجام شد. هدف از این تحقیق، بررسی اثرات دو برنامه آموزشی، یعنی روش های تدریس معلم محور و استراتژی های یادگیری مشارکتی بر درک مطلب زبان آموزان سطح متوسط ایرانی بود. علاوه بر این، مطالعه حاضر قصد داشت نگرش دانش آموزان نسبت به یادگیری مشارکتی را نیز بررسی کند. اگر چه روش یادگیری مشارکتی در حال رواج یافتن در مدارس است، مطالعات اندکی در موردتأثیر یادگیری مشارکتی بر عملکرد درک مطلب خواندن در کلاس های زبان انگیلسی در ایران وجود دارد. بدین منظور، طرح تحقیق پیش آزمون-پس آزمون شبه تجربی مورد استفاده قرار گرفت. دو گروه (به تعداد 52 نفر) انتخاب شدند و به مدت 5 هفته آموزش داده شدند. 28 زبان آموزدر گروه تجربی و 24 زبان آموز در گروه شاهد حاضر بودند. به زبان آموزان حاضر در گروه آزمون، خواندن و درک مفاهیم با استفاده از روش یادگیری مشارکتی آموزش داده شد، در حالی که به دانش آموزان حاضر در گروه شاهد درک مطلب با استفاده از روش های سنتی معلم محور آموزش داده شد. بررسی نگرش زبان آموزان نسبت به یادگیری مشارکتی نیز با استفاده از پرسشنامه انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که هر دو روش تدریس می توانند درک مطلب زبان آموزان ایرانی را بالا ببرند. با این حال، هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر بهبود سطح درک مطلب مشاهده نشد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل نتایج کمی بدست آمده از پرسشنامه نشان داد که گرایش عمومی شرکت کنندگان در جهت حمایت از اجرای استراتژی های یادگیری مشارکتی در زمینه تدریس و یادگیری بود.
مهدی واعظ دلیلی احمد معین زاده
پایان نامه حاضر به بررسی تسلّط نحوی و موارد مجاز نقض آن در یادگیری پرسشهای چند گانه ی زبان انگلیسی توسط زبان آموزان بزرگسال ایرانی می پردازد. بر اساس تسلّط نحوی، در زبان انگلیسی، یک پرسشواژه مجاز به عبور از یک پرسشواژه دیگر و حرکت به ابتدای جمله نیست (*what did who buy? ). اگر چه این قاعده در دو مورد نقض می شود: (1) در پرسشهای چندگانه گفتمان وابسته (مثل which book did which student buy?) و (2) و در پرسشهای سه گانه (مثل what did who buy for whom?). به منظور بررسی امکان یادگیری تسلّط نحوی و موارد مجاز نقض آن توسط گویشوران غیر انگلیسی زبان، یک گروه زبان آموزان فارسی زبان مبتدی، یک گروه زبان آموزان فارسی زبان پیشرفته و یک گروه از گویشوران انگلیسی زبان در یک آزمون قضاوت دستوری شرکت کردند. این آزمون شامل 30 جمله دو پرسشواژه ای، 15 جمله پرسشی گفتمان وابسته، و 15 جمله سه پرسشواژه ای به اضافه سوالات گذشته نگرانه بود. زبان آموزان فارسی زبان در یک آزمون قضاوت دستوری فارسی که ترجمه آزمون دستوری انگلیسی بود نیز شرکت کردند. نتایج حاصل از هفت پرسش مطرح شده در این مطالعه به شرح زیر است: (1) شمّ زبانی گویشوران انگلیسی زبان درباره کاربرد شش نوع پرسشواژه "who" ، "what"، "where"، "when"، "how"، و "why" در جایگاه پرسشواژه دوّم در پرسشهای دوگانه زبان انگلیسی مشخّص کرد که در زبان انگلیسی who فقط می تواند به عنوان پرسشواژه اول در پرسشهای دوگانه به کار رود، پرسشواژه های what و where به لحاظ قواعد دستوری مطرح در مورد جایگاه آنها در پرسشهای دوگانه محدودیتهای کمتری دارند، قرار گرفتن پرسشواژه یwhen در جایگاه پرسشواژه دوّم در پرسشهای دوگانه زبان انگلیسی از نظر دستوری متوسط است، و مهمتر از همه پرسشواژه های how و why را نه می توان در جایگاه پرسشواژه اوّل ونه در جایگاه پرسشواژه دوّم قرار داد. در مورد زبان فارسی، به دلیل وجود خاصیّت جابه جایی آزاد پرسشواژه ها در جمله نمی توان قواعد دستوری مشخصّی را برای کاربرد شش پرسشواژه "که" ، "چه"، "کجا"، "کی"، "چطور"، و "چرا" در پرسشهای دوگانه این زبان ارائه نمود. هرچند که "چه" و "چرا" را نمی توان براحتی در جایگاه پرسشواژه دوّم به کار برد.(2) اگر چه شّم زبان آموزان فارسی زبان مبتدی درباره دستوری بودن/نبودن شش نوع پرسشواژه "who" ، "what"، "where"، "when"، "how"، و "why" در جایگاه پرسشواژه دوّم در پرسشهای دوگانه زبان انگلیسی با نتایج گویشوران انگلیسی زبان متفاوت بود ولی نتایج زبان آموزان فارسی زبان پیشرفته تفاوت معناداری با نتایج گویشوران انگلیسی زبان نشان نداد، به خصوص در مورد پرسشهای دو گانه ای که who، what، where، وwhen را در جایگاه دوّم خود داشتند. اگرچه به دلیل دخالت روابط دستوری-معنایی در پرسشواژه های "how" و "why" در جایگاه پرسشواژه دوّم در پرسشهای دوگانه زبان انگلیسی، حتی نتایج زبان آموزان فارسی زبان پیشرفته از نتایج گویشوران انگلیسی زبان متفاوت بود. (3) هر سه گروه شرکت کننده در این مطالعه به لحاظ دانش (کلّی) خود درباره پرسشهای دوگانه، گفتمان وابسته و سه گانه خود در آزمون قضاوت دستوری انگلیسی ظاهراً تفاوت معناداری داشتند. (4) قضاوت گویشوران انگلیسی درباره پرسشهای دوگانه غیردستوری زبان انگلیسی با قضاوت آنها درباره پرسشهای گفتمان وابسته و پرسشهای سه گانه متفاوت بود. بنابراین گفتمان وابستگی و اضافه کردن پرسشواژه سوّم به پرسشهای دو گانه قاعده ی تسلّط نحوی را حقیقتاً نقض می کنند. (5) هر دو گروه زبان آموزان مبتدی و پیشرفته تفاوت بین پرسشهای گفتمان وابسته و پرسشهای دوگانه غیر دستوری زبان انگلیسی را به خوبی تشخیص دادند، ولی تفاوت دستوری بین پرسشهای دوگانه غیر دستوری زبان انگلیسی و پرسشهای سه گانه متناظر آنها را نتوانستند دریابند. (6) پرسشهای گفتمان وابسته در زبان فارسی و انگلیسی تفاوت معناداری نشان ندادند، ولی پرسشهای دوگانه و سه گانه در این دو زبان به صورت معناداری متفاوت بودند. (7) بسامد پرسشهای چندگانه انگلیسی در نظر گویشوران انگلیسی زبان، آسانترین و مشکل ترین پرسشهای چندگانه انگلیسی در نظر زبان آموزان فارسی زبان، و همچنین دلیل آسانی/سختی پرسشهای چند گانه در آزمون قضاوت دستوری انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نهایی مطالعه ی حاضر درباره ی تسلّط نحوی و موارد مجاز نقض آن در یادگیری پرسشهای چند گانه ی زبان انگلیسی توسط زبان آموزان فارسی زبان "فرضیه تفاوت اساسی"(fdh) را رد نموده، و "فرضیّه ی انتقال کامل/دسترسی کامل"(ft/fa) و استدلاهای پردازشی نظیر "فرضیه تسهیل حافظه"(mfh) را تایید می نماید.
محمدعلی حیدری شهرضا احمد معین زاده
تحقیق حاضر در قالب یک مطالعه شبه تجربی و به کمک 90 فراگیر ایرانیِ زبان انگلیسی، به بررسی و کاوش در تاثیرات احتمالی سه عامل مهم در فراگیری ضمنی و به یاد سپاری واژگان انگلیسی می پردازد. اولین عامل، تاثیر تکرار یا میزان در معرض قرار دهی واژگان است. دومین عامل تاثیرات احتمالی مفهوم رسانی واژگانی زبان فارسی در مقایسه با زبان انگلیسی است. در این باره، پژوهشگر به طور خاص در پی این سوال است که آیا واژگان مفهوم گریز برای فراگیران مشکل ساز خواهند بود. سومین عامل نیز بررسی فراگیری واژگان پربار فرهنگی در مقایسه با واژگان خنثی زبان انگلیسی است.
بهاره استکی منصور توکلی
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه ی دانش خودآگاه و دانش ناخودآگاه گرامر دانشجویان سال اول و آخر دانشگاه و تفاوتهای فردی آنها مثل: دانش زبانی، انگیزه و اضطراب بود. به علاوه تفاوت دانشجویان سال اول و آخر از نظر دانش خودآگاه و ناخودآگاه، دانش زبانی، انگیزه و اضطراب بررسی شد. به این منظور نتایج نشان داد که رابطه ا ی مثبت بین دانش زبانی و دانش خود آگاه و ناخود آگاه و رابطه ا ی منفی بین دانش ناخود آگاه واضطراب وجود دارد. . بعلاوه دانشجویان سال اول در مقایسه با دانشجویان سال آخر از انگیزه ی انسجامی بیشتری برخوردار بودند و این در حالی است که تفاوتی بین بقیه ی متغیر ها پیدا نشد. نتایج همچنان نشان داد که هر دو گروه دانش خود آگاه بیشتری داشتند ولی دانش ناخود آگاه آنها از دانش فرا زبانی بیشتر بود این تحقیق نتایجی با کاربرد های آموزشی برای معلمان و تدوین گران برنامه های آموزشی دارد.
مریم پیشدادی احمد معین زاده
آشکارسازی و نهان سازی دو پدیده کاملاً متفاوت در زمینه مطالعات ترجمه محسوب می شوند. آشکار سازی به معنای روند آشکار ساختن اطلاعات نهان در سطوح زبانشناسی زبان مبدأ، در زبان مقصد بکار برده می شود. در حالی که نهان سازی به عنوان نهان ساختن اطلاعات آشکار در سطوح زبانشناسی زبان مبدأ، در زبان مقصد بکار برده می شود. در این مطالعه این دو پدیده مورد مطالعه قرار گرفته تا به این نتایج دست یابیم که آیا این دو پدیده زبانشناسی در ترجمه از فارسی به انگلیسی بیشتر کاربرد دارند یا برعکس و همچنین اینکه در چه سطوحی و با چه کثرتی هم در ابتدای متن و هم در انتهای متن بکار برده می شوند.
پریسا صنعتی کوپایی احمد معین زاده
چکیده ندارد.
الهام گرامی منصور توکلی
چکیده ندارد.
رقیه مصلح پور احمد معین زاده
چکیده ندارد.
آرش به آذین احمد معین زاده
چکیده ندارد.
امیرحسین حاتم احمد معین زاده
چکیده ندارد.
علی جهانگرد احمد معین زاده
چکیده ندارد.
خدیجه سلیمیان احمد معین زاده
چکیده ندارد.
عباس حداد احمد معین زاده
چکیده ندارد.
مریم شیرزاد حسین وحید دستجردی
چکیده ندارد.
نگار افتخاری حسین وحید دستجردی
چکیده ندارد.
الهام رجب دری احمد معین زاده
چکیده ندارد.
رضا زارعی عین القاضی احمد معین زاده
چکیده ندارد.
احمد معین زاده مهدی مشکوه الدینی
رساله حاضر پژوهشی است در باره جمله های درونه ای در زبان فارسی . این پژوهش برپایه نظریه زایا - گشتاری استوار است . در این بررسی جمله های وابسته ای که یکی از اجزاء تشکیل دهنده جمله های مرکب ناهمپایه هستند بررسی شده اند. در جمله های مرکب ناهمپایه، جمله وابسته در درون گروه فعلی و یا گروه اسمی در یکی از نقشهای نحوی ظاهر می شود. ظاهرشدن جمله در درون یکی از سازه های نحوی جمله از طریق قاعده های بازگشتی توجیه می شود. به جمله هایی که در درون سازه های نحوی جمله دیگر بکار می رود "جمله درونه ای" و از لحاظ ارتباط دستوری آنها با جمله دربرگیرنده یا اصلی "جمله وابسته" گفته می شود. جمله های مرکب ناهمپایه در زبان فارسی دارای انواع متعدد می باشند که یکی از آنها جمله های وابسته قیدی نامیده می شود. این جمله ها که با یکی از حروف ربط قیدی به جمله پایه مربوط می شوند بیانگر یکی از مفاهیم قیدی هستند، مانند مفهوم زبان، مفهوم شرط و مفهوم استثناء.