نام پژوهشگر: رامین اکبری
پروانه آزادی نوبندگانی رامین اکبری
تحقیق حاضر به بررسی درک دانشجویان از مزایا و معایب آزمون های کامپیوتری تافل و تاثیر جنسیت بر درک آنها پرداخته است. شرکت کنندگان در این تحقیق 100 نفرزبان آموز مرد و زن بودند که در آزمون کامپیوتری تافل در ایران شرکت کرده بودند. پرسشنامه یی که در مورد مزایا و معایب آزمون های کامپیوتری در مقایسه با آزمون های کاغذی توسط محقق تهیه شده بود جهت تکمیل به این افراد ارایه شد. داده های بدست آمده در این مطالعه با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری توصیفی و تجزیه و تحلیل عاملی برای بررسی برداشت دانشجویان از این آزمون ها مورد بررسی قرار گرفتند و نیز از آزمون t برای مقایسه ی تاثیر جنسیت در برداشت های آنها استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که معایب آزمون های کامپیوتری اشاره شده توسط دانشجویان بیش از مزایای آن بود. همچنین مشاهده شد که جنسیت تاثیر قابل ملاحظه یی در برداشت دانشجویان از مزایا و معایب آزمون های کامپیوتری ندارد.
مهرراد محب علی رضا غفارثمر غفارثمر
در این تحقیق سعی بر آن شده است که دنیای تجارت و آموزش زبان به یکدیگر نزدیکتر شود به گونه ای که بتوان از نتایج و یافته های مثبت آن در راستای ارتقای یادگیری زبان انگلیسی بهره گرفت . در این راستا ، ویدئوهای تبلیغاتی به عنوان عامل موثر و یا متغیر مستقل و یادگیری واژگان جدید به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.هدف از این انتخاب بررسی احتمال استفاده از ویژگی های منحصر به فرد تبلیغات به عنوان ابزاری برای آموزش زبان است.در نخستین مراحل انجام تحقیق ویژگی های تبلیغات و ویدئوهای تبلیغاتی به خصوص ویژگی های زبانی آنها مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در این تحقیق متشکل از60 دانش آموز دختر بودند که در مقطع upper-intermediate ودر آموزشگاهی واقع در کرج مشغول به فراگیری زبان انگلیسی بودند.شرکت کنندگان می بایست در 6جلسه آموزشی با محتوای ویدئوهای تبلیغاتی که در آن ها از تکنیک های زبانی مورد نظر این تحقیق به دفعات استفاده شده بود،مورد آموزش قرار می گرفتند.گروه کنترل نیز توسط متونی که از دل همان تبلیغات استخراج شده بودند،مورد آموزش قرار گرفتند.نمرات بدست آمده از این دو گروه توسط نرم افزار spss13 تحلیل شد.نتایج این تحلیل تفاوت معناداری بین این دو گروه نشان داد . اگر چه هر دو گروه در مجموع پیشرفت معناداری نسبت به نتایج پیش از این تحقیق نشان دادند اما گروه آزمایشی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل نشان داد و این یافته ها، این موضوع را که ویدئوهای تبلیغاتی می توانند به عنوان ابزاری مفید و موثر در آموزش زبان انگلیسی مورد استفاده قرار گیرند را اثبات کرد.
فواد بهزادپور رامین اکبری
آموزش متفکرانه امروزه در حیطه "تربیت معلم" به عنوان شیوه ای متداول و متعارف به عرضه درآمده است. با این حال مفهوم این نوع آموزش در ادبیات رشته به صورتی مفهوم و واضح ارایه نشده است. مطالعه حاضر با هدف یافتن راهی برای طراحی یک ابزار اندازه گیری برای آموزش متفکرانه کار خود را آغاز نمود.در نهایت، 9 پرسش از پرسشنامه مذکور حذف گردید. یافته های مطالعه حاضر در مجموع نشان داد که مدل به دست آمده را می توان به عنوان ابزاری معتبر و تایید شده برای اندازه گیری آموزش متفکرانه مورد استفاده قرار داد.
فهیمه بذرافکن رامین اکبری
در این پایان نامه سعی برآن است تا کاربردی و عملی بودن ابعاد مختلف پست متد مورد ارزیابی قرار گیرد. تا انجایی که تا اطلاع داریم هیچ گونه مقاله ای مبنی بر کاربردی نظریات پست متد در جهان واقعی به چاپ نرسیده است . 258 معلم مشغول به کار در سه موسسه زبان انگلیسی در این تحقیق شرکت کرده اند 194 نفر از شرکت کنندگان زن و بقیه مرد بوده اند . میانگین سنی آنها 38 سال (کمترین 19 و بیشترین 57) و سابقه تدریس شرکت کنندگان بین 1 تا 25 سال است. تمام معلمین دورهای آموزشی را در موسسات محل کار خود گذرانده اند . دو مرحله در طراحی این تحقیق وجود دارد :کیفی و کمی .سوالات برسه اصل پست متد یعنی عملی بودن ، توجه به جزییات و کاربردی بودن طراحی شده است. نتایج تحقیق نمایانگر آن است که معلمین گرایش و رویکرد مثبتی به پست متد دارند.
مهرناز میلانی رامین اکبری
یکی از برترین آرمانهای یادگیری یک زبان خارجی به عنوان دومین زبان ایجاد انگیزه برای برقراری ارتباط است. این تحقیق به بررسی عواملی که بر این انگیزه تاثیر مثبت و منفی دارند میپردازد و در تلاش است تا روشن کند چگونه با وجود دانستن زبان دوم آن دسته از زبان آموزانی که نمره آآنها در wtc(انگیزه برای برقراری ارتباط) پایین است از برقراری ارتباط شدیدا خودداری می کنند در حالیکه آن دسته از زبان آموزانی که نمره آآنها در wtc(انگیزه برای برقراری ارتباط) بالا است با وجود دانش کم در زبان دوم با علاقه و انگیزه بیشتری اقدام به ایجاد ارتباط می نمایند. شرکت کنندگان که متشکل از 120 زبان آموز بین 25 و 40 سال می باشند توسط آزمون ielts به دو گروه پیشرفته و متوسطه در قالب چهار کلاس 30 نفری تقسیم شده اند.درهمین راستا با بهره جستن از پرسشنامه ویورتاثیر سه پارامتر جنسیت، سطح زبانی و نوع فعالیت خواسته شده در کلاس بر روی wtc (انگیزه برای برقراری ارتباط) بررسی گردید.
نبی کریمی رامین اکبری
علیرغم تاریخچه غنی و طولاتی تحقیقات تیپولوژیکی (فیشر و رانسم، 1995) و کاربرد وسیع آن در مطالعه گروههای مختلف افراد، منطق تفکر تیپولوژیکی در مطالعات مربوط به معلم نادیده گرفته شده است و در مواقعی که این اصطلاح در مورد معلمین به کار رفته است بیشتر معنای تقسیم بندی ساده به خود گرفته است (جی و جانسون، 2002 و چادبورن، 2003). بنابراین برای جبران کمبود تحقیقاتی در این حیطه مطالعه حاضر به گشترش یک تیپولوژی تجربی در معلمان آموزش زبان انگلیسی می پردا زد . برای این منظور 400 معلم زبان انگلیسی شاغل در مدارس و موسسات آموزش زبان خصوصی در سراسر ایران بعنوان آزمودنیهای تحقیق در این مطالعه شرکت کردند و پرسشنامه های مربوط به متغیرهای مورد مطالعه (ساختار شخصیتی معلم ، قدرت تفکر ، خودکارآمدی ، نگرش وی در مورد رشد شغلی و سبک تدریس ) را پر کردند. تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی وجود سه نوع معلم در میان جامعه معلمان آموزش زبان انگلیسی آشکار ساخت و تکنیک خوشه بندی k-means پرو فایل کنش معلمان را بر اساس متغیرهای مورد مطالعه نشان داد . بر اساس این پرو فایل کنش و با توجه به ادبیات تحقیق مربوطه خصوصیات این معلمان مورد بررسی قرار گرفت و ارائه شد. به علاوه هدف دوم مطالعه حاضر ارزیابی تیپولوژی طراحی شده بود برای اینکه بدانیم کدام یک از انواع معلمها کنش آکادمیک بهتری نسبت به دیگر انواع خواهد داشت. برای این منظور، 90 دانش آموز ثبت نام شده برای سطح یک کتاب new interchange into در چهار موسسه در ایلام به عنوان شرکت کنندگان انتخاب شدند. این دانش آموزان به سه گروه تقسیم شدند. بعد از یک پیش آزمون این دانش آموزان به مدت ده جلسه توسط نه معلم (هر سه معلم نماینده ی یکی از انواع معلمها بودند) آموزش داده شدند. سپس یک پس آزمون به آنها داده شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه تاثیر معنا دار نوع معلم را در موفقیت تحصیلی دانش آموزان نشان داد. برای پاسخ دادن به سوال سوم مطالعه، 6 معلم با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که هر دو نفر آنها نماینده یک نوع از معلمها بودند. این معلمها به لحاظ مدرک تحصیلی، سطح کلاس، کتاب آموزشی، و تجربه در یک سطح بودند. در این مرحله برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه استفاده شد. شناسایی مقوله های فکری این معلم ها از طریق تجزیه و تحلیل مصاحبه ها انجام گرفت. آین تحلیل ها نشان داد که مدیریت درون داد زبانی (35%)، بررسی رویه کلاسی (12.73)، مقوله احساسی (12.16)، تفکر در باره خود (7.22)، و بررسی پیشرفت فراگیران (6.63) مقوله های اصلی معلمان نوع a بودند. مدیریت درون داد زبانی (40.33)، بررسی رویه کلاسی (12.10)، مقوله احساسی (11.46)، و بررسی پیشرفت فراگیران (6.79) مقوله های اصلی معلمان نوع b بودند. تفکر در باره خود که مقوله فکری چهارم معلمان نوع aبود در میان مقوله های اصلی معلمان نوع b یافت نشد. هم چنین مقوله های اصلی معلمان نوع c عبارت بودند از: مدیریت درون داد زبانی (41.60)، بررسی رویه کلاسی (10.70)، و بررسی پیشرفت فراگیران (6.81) و توجه به رفتار فراگیران (6.32). بعد از این مرحله، با استفاده از آزمون مجذور خی معنادار بودن تفاوتها مورد آزمون قرار گرفت که نتایج تاثیر معنادار نوع معلم در فراوانی مقوله های فکری آنان را نشان داد.
محمد مومنیان رامین اکبری
تحقیق حاضر بدنبال بررسی رابطه بین هوش هیجانی و تحلیل رفتگی شغلی بین معلمان زبان انگلیسی و غیر انگلیسی می باشد. افراد شرکت کننده در تحقیق 250 معلم زبان انگلیسی و غیر زبان انگلیسی بودند. برای جمع آوری داده ها از سه ابزار و فرم ارزشیابی استفاده شده است، پرسشنامه هوش هیجانی تجدید نظر شده شات (shutte) ، پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی و فرم اطلاعات فردی. نهایتاً داده های به دست آمده از طریق مدلهای آماری همبستگی، رگراسیون چند گانه، آزمون t، و تحلیل واریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده گویای این واقعیت بودند که هوش هیجانی و تحلیل رفتگی شغلی بین معلمان زبان انگلیسی و غیر انگلیسی به طور معنا داری با هم رابطه داشتند. سه عامل هوش هیجانی همچنین به طور معنا داری تحلیل رفتگی شغلی بین معلمان زبان انگلیسی و غیر انگلیسی را پیش بینی کردند. همچنین نتایج به دست آمده گویای این نکته بودند که معلمان زبان انگلیسی و غیر انگلیسی تفاوت معنا داری را در هوش هیجانی نداشتند؛ اگر چه آنها در دو عامل از سه عامل تحلیل رفتگی تفاوت معنا داری را داشتند. شایان ذکر است که نتایج تحقیق و دلالتهای آموزشی آنها مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای تحقیقات بیشتر ارائه گردیده است.
فرید بردبار غلامرضا کیانی
چکیده در مطالعه ای که در سال 2003 انجام شد، یاماشیتا عملکرد زبان آموزان حرفه ای و غیر حرفه ای را در یک آموزن جای خالی بررسی کرد و ادعا نمود که چون هر دو گروه زبان آموزان از منبع اطلاعاتی در سطح متن بیشتر از دیگر منابع اطلاعاتی استفاده کرده اند بنابراین این نوع آزمون ها معیار معتبری برای سنجش توانایی خواندن و درک مطلب به زبان انگلیسی می باشند. به دلیل اهمیت این ادعا و همچنین به دلیل اینکه مطالعه او نواقصی از جمله تعداد بسیار کم شرکت کنندگان (12 نفر) را داشت که روایی یافته هایش را زیر سوال می برد، این مطالعه انجام شد.همچنین این موضوع که هیچ مطالعه دیگری از این نوع در مورد زبان آموزان ایرانی که دانش پس زمینه ای متفاوتی با زبان آموزان ژاپنی دارند انجام نگرفته است، دلیل دیگری برای انجام این مطالعه شد. برای اینکه ببینیم زبان آموزان ایرانی از کدام یک از منابع اطلاعاتی در هنگام پاسخ دادن به یک آزمون جای خالی استفاده می کنند و اینکه آیا این آزمون می تواند زبان آموزان با توانایی خواندن خوب و زبان آموزان با توانایی خواندن ضعیف را از هم تفکیک بدهد، 60 زبان آموز ایرانی بطور تصادفی انتخاب و به دو گروه ضعیف و قوی بر اساس نمره هایشان در آزمون خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی تقسیم شده اند. سپس آزمون جای خالی یکسانی که در مطالعه یاماشیتا از آن استفاده شد به آنها داده شد. سپس در قسمت کیفی مطالعه، گزارش های گفتاری تفکر با صدای بلند از زبان آموزان جمع آوری و بر طبق مدل انواع آیتم های آزمون کلوز(cloze) که توسط بکمن در سال 1985 تهیه شد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در قسمت کمی مطالعه ، داده ها کد گذاری شده و وارد نرم افزار spss جهت استفاده از آزمون های کای دو،مان ویتنی و ویل کاکسون برای استخراج الگوهای توزیع و نسبت منابع اطلاعاتی استفاده شده توسط هر گروه، شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که منبع اطلاعاتی درون متنی بیشترین منبع مورد استفاده توسط هر دو گروه بوده است. نتایج همچنین نشان داد که این آزمون فرآیندهای ذهنی و شناختی رده بالا را بیشتر از دیگر فرآیندها فعال کرده است. همچنین زبان آموزان قوی از منبع اطلاعاتی در سطح متن و فرآیندهای ذهنی رده بالا بیشتر از زبان آموزان ضعیف استفاده کرده اند. علاوه بر این ،نتایج روشن ساخت که زبان آموزان ایرانی بدلیل دانش پس زمینه ای متفاوت، از منبع اطلاعاتی فرا متنی بطور قابل توجهی بیشتر از زبان آموزان ژاپنی برای پر کردن جاهای خالی استفاده کردند. بطور کلی، نتایج این تحقیق یافته های بکمن (1990)، ساساکی (2000) و یاماشیتا (2003) مبنی بر اینکه آزمون های حذف-منطقی معیار روایی برای سنجش توانایی خواندن و درک مطلب هستند را تایید کرد و بر این نکته صحه گذاشت که این آزمون ها بخوبی زبان آموزان قوی و ضعیف را از هم تشخیص می دهند. در پایان، این تحقیق چند پیشنهاد به معلمان و طراحان آزمون زبان انگلیسی جهت تهیه آزمون های جای خالی برای ارزیابی توانایی های خاص زبان آموزان در حوزه های مختلف زبان انگلیسی ارائه می دهند.
سمانه محمدی راد غلامرضا کیانی
پدیده ای که به وصف چگونگی تاثیر متظاهر از ازمون روی اموزش و یادگیری می پردازد را عموماً "واشبک" می نا مند. هدف این پژوهش پی بردن به ادراک دبیران زبان انگلیسی از تاثیر بخش زبان ازمون انگلیسی کنکور سراسری دانشگاه روی محتوای اموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی در دبیرستانهای ایران بوده است. جمعیت مورد مطالعه ی این پژوهش را دبیران زبان انگلیسی دبیرستان تشکیل می دهند. ترکیبی از روش تحقیق کیفی (مصاحبه) به همراه روش تحقیق کمی (پرسشنامه) به جهت گرد اوری اطلاعات استفاده گردید و بدین ترتیب اطلاعات در دو مرحله جمع اوری و انالیز گردیدند. در گام نخست، محتوای متن مصاحبه ها انالیز گردید و در مرحله ی بعد پاسخهای شرکت کنندگان به پرسشنامه ی طراحی و ارائه شده به منظور بررسی صحت اعتبار زیر ساختی پرسشنامه مذکور مورد انالیز قرار گرفت. جهت حصول این امر از روش فاکتور انالیز محور عامل بهره گرفته شد. همچنین برای انالیز پاسخهای شرکت کنندگان، از امار توصیفی استفاده شد و نیز جهت ارزیابی ضریب اطمینان مقیاسهای بدست امده از کرانباخ الفا استفاده شد. به منظور ارزیابی فرضیه ی تحقیق، ضریب همبستگی حاصلضرب لحظه ای پیرسون به کار برده شد. نتایج حاصله نشان می دهند که از نظر دبیران زبان انگلیسی ازمون ورودی دانشگاه تاثیر اجتناب ناپذیری روی کلاسهای زبان انگلیسی دبیرستان از نظر تدریس دارد که به صورت بازتابی از اهداف از پیش تایین شده توسط برنامه ی درسی سراسری نمود می یابد. برای مثال موارد ذیل در باب تاثیر فوق شایان ذکرند: الف) برنامه ی درسی محدود که تنها متمرکز به تدریس دستور زبان، لغت و درک مطلب می باشد. ب) تدریس ساختار گرای مبتنی بر نوشتار که در ان مهارتهای شفاهی و نیز مهارتهای مولد زبان از قلم افتاده اند. پ) جایگزینی غلط نمره محوری چه در امتحانات مدرسه و چه در کنکور به عنوان هدف یادگیری زبان به جای دستیابی به مراحل پیشرفته در مهارتهای زبانی. بر اساس این دست یافته ها، این تحقیق موارد زیر را پیشنهاد می نماید: 1) تغییرات اساسی در ساختار بخش زبان ازمون استاندارد کنکور در سمت و سوی یک ازمون زبان ارتباطی و جامع. 2) تغییرات عمده در برنامه ی درسی با هدف اصلی بهبود توانایی استفاده ی ارتباطی از زبان. 3) به حساب اوردن صاحبان اصلی ازمون کنکوریعنی دانشجویان، دانش اموزان و دبیران انها در طراحی ازمون، بدین معنا که از باب مثال میتوان تحلیلی از نیازهای زبان اموزان داشت تا به این نتیجه برسیم که چه نیازمندیهایی را در سوالات ازمون کنکور بگنجانیم
مجتبی رستمی رضا غفارثمر
مطالعه حاضر تلاش کرد تا فرآیند های تولید گفتمان مطبوعاتی توسط روزنامه نگاران انگلیسی زبان و غیر انگلیسی زبان را در روزنامه های انگلیسی زبان مورد بررسی قرار دهد. تمرکز محقق بر روی تکنیک ها و استراتژی هایی قرار داشت که دو گروه نامبرده در انتشار روزنامه های تحت مطالعه بکار می بردند. محقق قصد داشت تا مشخص نماید آیا این دو گروه تکنیک ها و استراتژی های متفاوتی را بکار می برند و اینکه آیا می توان برای نحوه کاربرد تکنیک های گفتمان انتقادی توسط هر یک از دو گروه الگو هائی ترسیم نمود. به منظور رسیدن به اهداف ذکر شده این مطالعه تمامی مقالات و سرمقاله های منتشر شده در طول مدت جنگ غزه ( از 27 دسامبر 2008 تا 18 ژانویه 2009) در روزنامه های انگلیسی زبان گاردین، نیویورک تایمز، تهران تایمز و عرب نیوز جمع آوری شدند. همچنین عناوین این اخبار و تصاویر منتشر شده در درون داده های خام قرار گرفتند. ترکیبی از تحلیل های کمی و کیفی بر روی این داده ها انجام گرفت. تحلیل کمی شامل میزان پوشش خبر، تعداد و اندازه مقالات خبری، تعداد و اندازه تصاویر، عناوین، نوع مقالات و غیره می شد. تحلیل کیفی با دو جنبه عمده تحلیل گفتمان سر و کار داشت: استراتژی های خرد و استراتژی های کلان. سپس نتایج تحلیل ها برای یک گروه با نتایج گروه دیگر مقایسه گردید. نتایج تحلیل کمی نشان داد که مقالات خبری منتشر شده در طول مدت مطالعه حاوی شواهدی از اینکه بتوان این چهار روزنامه را به دو گروه ایگلیسی زبان بومی و غیر بومی تقسیم کرد نبودند. این بدان معنی است که این مولفه نقش قابل ملاحظه ای در تفاوت های موجود در رفتار روزنامه های مورد بحث نداشت. در تحلیل کیفی نیز، محقق نتوانست اثبات کند که تفاوت های موجود در عملکرد روزنامه نگاران مربوط به مولفه بومی/غیربومی بودن آنهاست. به عبارت دیگر، این متغییر فرآیند کاربرد استراتژی های گفتمان انتقادی در تولید متون مطبوعاتی را تحت تأثیر قرار نمی دهد. نهایتاً محقق به این نتیجه دست یافت که بومی یا غیر بومی بودن در زبان انگلیسی نقش قابل ملاحظه ای در بکار گیری استراتژی های گفتمان انتقادی در تولید گفتمان مطبوعاتی ندارد. بنا بر این، یافته های این تحقیق هر دو فرضیه ارائه شده توسط محقق را تأیید کرد.
محسن شیرازی زاده رضا غفارثمر
اظطراب در یادگیری زبان خارجی مدتهاست که از مباحث مورد علاقه محققان در حوزه تعلیم و یادگیری زبانهای خارجی است. بسیاری ازین محققان در پی یافتن منشأ های متفاوت این اظطراب بوده درحالیکه عده ای دیگر نیز در راه بررسی آثار ناشی از آن قدم برداشته اند. پیرو تحقیقات فراوانی که در رابطه با اظطراب زبان خارجی صورت گرفته است، تحقیق پیش رو به بررسی کمال گرایی به عنوان مولفه ی پیش بینی کننده اظطراب در خواندن و نوشتن زبان انگلیسی میپردازد. ازین روی 134 زبان آموز سالهای دوم و سوم مقطع کارشناسی در گرایش های زبان انگلیسی پرسشنامه های مورد نظر را پر کردند و نمرات آنان در دو درس مقاله نویسی و خواندن و درک مفاهیم نیز به عنوان شاخص های دستیافت نوشتن و خواندن قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که تنها کمال گرایی جامعه مدار است که می تواند به طور معناداری هم اظطراب خواندن و هم نوشتن را پیش بینی کند.کمال گرایی جامعه مدار همچنین تنها پیش بینی کنده معنادار دستیافت نوشتن و خواندن بود. شایان ذکر است که قدرت پیش بینی این متغیر مستقل در رابطه با هر یک از متغیرهای وابسته متفاوت بود. علل احتمالی این نتایج در فصل آخر به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
زهرا بغدادچی رامین اکبری
کلمه "autonomy"بر گرفته از ریشه یونانی " autonomia" به معنی شرایط یا نحوه جهت دهی شخصی در یک مجموعه گسترده است. برونتی(2001) آن را " آزادی و انعطاف پذیری در محیط کلاس " تعریف می کند. هدف مقاله حاضر بررسی ارتباط بین جنسیت معلمان زبان و طبقه اجتماعی آنها با حس استقلال آنها است. در این راستا 124 معلم زبان انگلیسی از 6 آموزشگاه زبان و 6 مدرسه مورد مطالعه قرار گرفتند. 40 نفر از این تعداد مرد و بقیه زن بودند. پرسشنامه های طبقه اجتماعی و حس استقلال بین جمعیت هدف توزیع شده و اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار spss مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش های آماری مورد استفاده در این بررسی آنالیز واریانس یک سویه و دو سویه به همراه آزمون t بودند. بر اساس نتایج به دست آمده هم جنسیت و هم طبقه اجتماعی با حس استقلال معلمان در ارتباط هستند اما این دو با هم اثر متقابلی بر حس استقلال ندارند.
مصطفی موحدیان غلامرضا کیانی
تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی مبانی نظری، سیاست ها و الگو های آموزش زبان انگلیسی در سه کشور ایران، چین و سنگاپور می پردازد. در این تحقیق ابتدا یک مطالعه همه جانبه از جوانب مختلف مربوط به آموزش زبان انگلیسی در هر سه کشور صورت گرفت. سپس شباهت ها و تفاوت های موجود در نظام آموزش زبان در این سه کشور در پنج زمینه سن شروع آموزش زبان، سیاست های آموزشی، دید گاه های کلان، روش های سنجش توانایی زبانی دانش آموزان و نظام آموزش معلمان مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس شباهت ها و تفاوت های موجود سه مجموعه از سوالات طراحی شدند که مخاطبان آن ها کارشناسان آموزش زبان ، معلمان و دانش آموزان بودند. افراد شرکت کننده در تحقیق 10کارشناس آموزش زبان (اساتید دانشگاه و دانشجویان مقطع دکترا)، 15 معلم زبان و 60 دانش آموز مقطع متوسطه بودند.هدف این گرد آوری اطلاعات مشخص شدن این نکته بود که کدام یک از مسایل مرتبط به نظام آموزش زبان در ایران نیاز به تغییر دارند و آیا الگو های ارایه شده در چین و سنگاپور قابلیت اجرا در نظام آموزش زبان در ایران را دارا می باشند. نتایج حاصل از این تحقیق گویای این نکته می باشند که اگرچه موارد زیادی از مسایل مربوط به آموزش زبان در ایران نیاز به تغییر دارند اما اجرای الگو های ارایه شده در چین و سنگاپور نیازمند دقت فراوان و در برخی موارد تغییرات جزیی و حتی کلی در این الگو ها می باشد تا آنها را مناسب اجرا در نظام آموزش زبان در ایران و پاسخگوی نیاز های دانش آموزان، معلمان و سیاستگزاران نماید. شایان ذکر است که نتایج این تحقیق و دلالت های آموزشی آن به صورت مفصل در متن تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
احمدرضا اقتصادی رودی رامین اکبری
هدف از انجام این پژوهش بررسی علل فرسودگی شغلی (بی رمقی) و شیوع آن در بین معلّمان ایرانی زبان انگیسی و نیز راهکارهایی که آنان برای مقابله با یا پیشگیری از این عارضه به کار می برند است. همچنین این پژوهش در پی بررسی عوامل موثر بر فرسودگی شغلی از جمله: هوش هیجانی، احساس خودکارآمدی، فاکتورهای شخصیّتی نئو، استقلال عمل در تدریس و محیط اجتماعی تدریس برآمده است. بدین منظور، این پژوهش در دو مرحله ی کمّی و کیفی انجام شده است. در نخستین گام، پرسشنامه های فارسیِ اعتبار سنجی شده ی متغیّرهای فوق بین 1200 معلّم زبان در 21 شهر (31 منطقه ی آموزشی) در استان های مختلف کشور توزیع شد. از این تعداد 892 مجموعه پرسشنامه بازگشت داده شد که در نهایت 570 پرسشنامه دارای شرایط لازم برای تجزیه و تحلیل بود. در مرحله ی کیفی نیز 15 معلّم که در آزمون فرسودگی شغلی «مازلاک» نمره ی بالایی کسب کرده و 15 معلّم که نمره ی پایینی گرفته بودند انتخاب شده و با استفاده از روش های مصاحبه، ثبت خاطرات و مشاهده مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند تا بدین ترتیب علل فرسودگی در گروه اوّل و راهکارهای مقابله در گروه دوم به گونه ای علمی مشخّص شود. بر اساس تجزیه و تحلیل یافته های پرسشنامه ها، کاهش احساس موفقیّت شغلی (57%) شایع ترین نوع فرسودگی در بین معلّمان ایرانی زبان انگلیسی است و فرسودگی عاطفی (24%) و تهی شدن از ویژگی های شخصیّتی (7%) در رده های پس از آن قرار دارند. نتیجه ی آزمون «من ویتنی» نیز بیانگر این نکته است که جنسیّت، سطح تحصیلات و بافت (سطح) تدریس به گونه ای معنادار با انواع مختلف فرسودگی شغلی در ارتباط است امّا بین سن و تجربه با فرسودگی شغلی ارتباط معناداری وجود ندارد. برای بررسی عوامل موثر بر فرسودگی شغلی دو مدل مفهومی اساسی و جامع طرّاحی شده است و این مدل ها با استفاده از روش حدّاقل مربعات جزئی - که رویکرد واریانس محور به مدل یابی معادلات ساختاری است - مورد آزمون قرار گرفته اند. بررسی مدل های مفهومی نشان دهنده ی رابطه ای مثبت و معنادار بین هوش هیجانی و فرسودگی عاطفی و نیز بین احساس خودکارآمدی و احساس موفقیّت فردی است. افزون بر این، رابطه ی معنادار مثبتی نیز بین عوامل شخصیّتی نئو و فرسودگی عاطفی و تهی شدن از ویژگی های شخصیّتی به چشم می خورد. امّا رابطه ی بین عوامل نئو و احساس موفقیّت فردی و همچنین رابطه ی بین محیط اجتماعی و فرسودگی عاطفی و تهی شدن از ویژگی های شخصیّتی، معنا دار و منفی است. در مدل اساسی، بررسی نقش میانجی بعضی متغیّرها چنین نشان می دهد که احساس خودکارآمدی به گونه ای معنادار بین هوش هیجانی و احساس موفقیّت فردی میانجی می شود. همچنین احساس خودکارآمدی بین عوامل شخصیّتی نئو و احساس موفقیّت فردی نیز میانجیگری معناداری دارد. محیط اجتماعی نیز نقش میانجیگری معناداری را بین عوامل شخصیتی نئو، فرسودگی شغلی و تهی شدن از ویژگی های شخصیتی ایفا می کند. بررسی مدل مفهومی جامع نیز - که در پی آزمون رابطه ی زیرسازه های متغیّرهای فوق با زیرسازه های فرسودگی عاطفی است - رابطه ی مثبت و معناداری را بین احساس خودکارآمدی در به کارگیری دانش آموزان و احساس موفقیّت فردی نشان می دهد. همچنین رابطه ا ی مثبت و معنادار بین عصبیّت و فرسودگی عاطفی و بین عصبیّت و تهی شدن از ویژگی های شخصیّتی و رابطه ای منفی و معنادار بین برون گرایی و فرسودگی عاطفی مشاهده می شود. افزون بر این، بررسی مدل جامع، رابطه ی مثبت و معناداری را بین وجدانی بودن و احساس موفقیّت فردی نشان می دهد. دیگر رابطه ی معنادار و منفی بین مدیریّت آموزشی از زیرسازه های محیط اجتماعی و فرسودگی عاطفی و تهی شدن از ویژگی های شخصیّتی وجود دارد. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های کیفی دلایل عمده ی فرسودگی شغلی در بین معلّمان ایرانی زبان انگلیسی عبارتند از: ضعف درسی دانش آموزان، رفتار ناشایست دانش آموزان، عدم علاقه ی دانش آموزان به یادگیری زبان، عدم حمایت مدیران و مسوولان، عدم رابطه ی نزدیک با دانش آموزان، احساس برخورد ناعادلانه، نارضایتی از ارزشیابی سالانه، ماهیّت زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، عدم وجود علاقه به معلّمی، احساس رکود علمی، نارضایتی از کتاب درسی، کلاس های پر جمعیّت، کمبود وقت و کلاس های ناهمگن. راهکارهای مقابله ای معلّمان ایرانی زبان انگلیسی برای مقابله با فرسودگی شغلی نیز عبارتند از: یادگیری مداوم، برقراری رابطه ی نزدیک با دانش آموزان، تفکّر، صبر و نادیده گرفتن مشکلات، پایبندی به اصول اخلاقی، پایبندی به اصول مذهبی، مطرح کردن مشکلات با مدیر و همکاران، صحبت با دیگران برای کسب آرامش، مدیریّت کلاسی و علاقه مندی به معلّمی.
مهربان هماوندی رامین اکبری
تحقیق حاضر به دنبال یافتن رابطه ی بین هوش چندگانه، راهبردهای یادگیری زبان و توانش زبان انگلیسی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های مختلف دانشگاهی می باشد. بدین منظور از سه آزمون midas, sill و michigan test of english به ترتیب برای بررسی هوش ، راهبردها ی یادگیری و توانش انگلیسی افراد شرکت کننده استفاده شد. 212 دانشجو که در مقاطع مختلف در حال تحصیل بودند انتخاب و مطالعه بر اساس آن ها نتیجه گیری شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون ، رگرسیون چند خطی و آزمون خی استفاده شد. بر اساس نتایج ، همبستگی معناداری بین هوش و راهبردهای یادگیری وجود دارد، همچنین عواملی که بصورت معنادار در هوش و راهبردهای یادگیری بر توانش زبان انگلیسی تاثیر می گذارند و تغییرات آن را پیش بینی می کنند به دست آمد. در پایان نتایج تحقیق و دلالت های آموزشی آن ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای تحقیق بیشتر ارایه گردیده است.
ستاره حاجی طاهری رامین اکبری
هدف از تحقیق ارائه شده بررسی یک دوره تربیت مدرسی در ایران می باشد تا نقاط قوت و ضعف ان را برشمرد. از ابزار استفاده شده در این تحقیق می توان به مصاحبه ها? مشاهده جلسات و مصاحبه گروهی اشاره کرد. در بخش مشاهدات? محقق به مشاهده جلسات ورودی متقاضیان تدریس پرداخت و در ?? جلسه یک دوره تربیت مدرسی موسسه زبان سفیر شرکت کرد. در بخش مصاحبه ها، محقق با ? متقاضی تدریس زبان? ? مدرس دوره های تربیت مدرسی? ? مدیر شعبه و ? مدرس موسسه مذکور مصاحبه فردی انجام داد. تمامی مصاحبه ها ضبط صوتی و یا تصویری شد و سپس رونویسی شد. در مرحله پایانی تحقیق? از ?? دانشجوی زبان در موسسه مذکور خواسته شد در جلسات گرهی گروهی شرکت کنند. این داشجویان براساس جنسیت و سپس سطح زبانی خود به ? گروه پیشرفته? متوسطه و مقدماتی تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل موضوعی برای انالیز داده ها انجام شد و در انتهای تحقیق نقاط قوت و ضعف و قابل اصلاح دوره تربیت مدرسی برشمرده شد.
لیلا تاجیک رامین اکبری
در حالیکه در سه دهه گذشته جنبه های اخلاقی تدریس به طور روز افزونی مورد توجه قرار گرفته است، مطالعات زیادی در زمینه اخلاقیات نهفته در تدریس زبان انگلیسی انجام نشده است. از این رو نیاز به مطالعه در این زمینه احساس می شود. تحقیق حاضر به بررسی سه جنبه از موارد نادیده گرفته شده در حیطه اخلاق در آموزش زبان انگلیسی پرداخته است. بخش اول زیربنای فکری اخلاقی معلمان را مورد مطالعه قرار داده است. بخش دوم به بررسی تنشهای اخلاقی که معلمان زبان انگلیسی با آنها مواجه می شوند پرداخته است. و بخش آخر به منظور طراحی ابزاری جهت سنجش رویکرد اخلاقی معلمان انجام گرفته است. همانطور که ذکر گردید بخش اول به طور دقیق به مطالعه زیربنای فکری معلمان پرداخته است ودر این راستا میزان توجه آنها را به مسائل آموزشی و اخلاقی مورد مقایسه قرار داده است. همچنین ، این بخش مقایسه ای میان مقوله های اخلاقی موجود در زیربنای فکری معلمان باتجربه و بی تجربه، مرد و زن ارائه نموده است. چهل معلم درمصاحبه ای همراه با بازنگری فعالیتهای کلاسی شرکت کردند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری میان میزان توجه شرکت کنندگان به مسائل آموزشی و اخلاقی وجود دارد. در زمینه مسائل اخلاقی، هفت مقوله اخلاقی استخراج گردید. مقوله " نقش معلمان به عنوان الگوهای اخلاقی" با بیشترین فراوانی توسط مدرسان ذکر گردید. متغیرهای جنسیت و سابقه تدریس تفاوت معنی داری را در میزان توجه شرکت کنندگان به مقوله های اخلاقی مختلف ایجاد کردند. مهمترین مقوله اخلاقی برای معلمان باتجربه، بی تجربه، مرد و زن به ترتیب "توجه به مشکلات شاگردان"، "" نقش معلمان به عنوان الگوهای اخلاقی"، "توجه به مشکلات شاگردان" و "توجه به رفتار شاگردان" مشخص گردید. بخش دوم به منظور مشخص ساختن نوع تنشهای اخلاقی که معلمان زبان انگلیسی با آنها مواجهند انجام گرفت. در این بخش، همچنین، مقایسه ای میان مقوله های تنشهای اخلاقی معلمان با تجربه و بی تجربه، مرد و زن صورت گرفت. چهل معلم (که در بخش اول مطالعه نیز شرکت کردند) مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه همراه با بازنگری فعالیتهای کلاسی و شرکت در مصاحبه گروهی جمع آوری شد. هفت مقوله تنش اخلاقی از داده ها استخراج گردید که در این میان مقوله "قوانین و مقررات کلاس" با بیشترین فراوانی توسط معلمان بیان شد. همچنین دریافتیم که متغیر سابقه تدریس بر نوع و فراوانی مقوله های استخراج شده تاثیرگذار است. از سوی دیگرمتغیر جنسیت تفاوت معنی داری را در الگوی تنشهای اخلاقی مدرسان ایجاد نکرد. بخش سوم این مطالعه به منظور طراحی ابزار سنجش رویکرد اخلاقی معلمان به انجام رسید. چهل معلم (که در بخش اول و دوم مطالعه نیز حضور داشتند) در مصاحبه همراه با بازنگری فعالیتهای کلاسی و مصاحبه گروهی شرکت کردند. تحلیل داده ها در چند مرحله صورت گرفت. در پایان ابزار سنجش رویکرد اخلاقی متشکل از12 سناریو(که مثالهایی از تنشهای اخلاقی ذکر شده توسط معلمان بودند) طراحی گردید. به دنبال هر سناریو 3 پاسخ (که دربرگیرنده رویکردهای اخلاقی مختلف، یعنی عادلانه، رابطه ای و انتقادی بودند) ذکر گردید. کاربرد این ابزار به این صورت است که از مدرسان خواسته می شود پس از مطالعه هر سناریو و پاسخهای مربوطه میزان استفاده خود از هر پاسخ را در طیف لیکرت مشخص سازند. نمره هرفرد در رویکردهای مختلف نشان دهنده رویکرد برتر او خواهد بود. در مرحله بعد ابزار جدید برای مقایسه رویکرد اخلاقی معلمان باتجربه و بی تجربه، مرد و زن مورد استفاده قرار گرفت. به ابن منظور 317 معلم پرسشنامه مربوطه را تکمیل کردند. تحلیل داده ها نشان داد که رویکرد اخلاقی که معلمان باتجربه و بی تجربه، مرد و زن در بیشتر موارد اتخاذ می نمایند، به ترتیب عادلانه، انتقادی، عادلانه و انتقادی می باشد. تفاوت معنی داری میان میزان استفاده از رویکرد رابطه ای میان گروههای مختلف یافت نشد. همچنین تعامل جنسیت و سابقه تدریس نیز تفاوت معنی داری را در جهت گیری اخلاقی معلمان ایجاد نکرد.
هادی عظیمی رضا غفار ثمر
ویژگیهای "درونی" معلمان در سالهای اخیر نظر بسیاری از محققان حوزه تربیت معلم را به خود جلب کرده است. با بررسی ویژگیها و خصوصیات معلمان، محققان به دنبال یافتن روشهایی هستند که از آن طریق بتوانند شرایط حرفه ای معلمان را و در نتیجه وضعیت کلی آموزش را بهبود بخشند .در میان این متغیرهای کیفی میتوان به هویتهای مختلفی اشاره کرد که در حرفه تدریس وجود دارند. به طور کلی هویت عنصری جداناپذیر در حرفه معلمان شناخته میشود. در واقع معلمانی کارآمد دانسته میشوند که توانسته باشند درک درستی از هویت با توجه به حرفه شان درخود ایجاد کرده باشند (تن دام و بولوم، 2006). در میان متغیرهای مختلفی که بر هویت حرفه ای معلمان تاثیر میگذارد میتوان به بافت و یا سازمانی اشاره کرد که معلمان در آن تدریس میکنند. این متغیر معلمان را به سوی شکل دهی نوع خاصی از هویت معلم به نام "هویت سازمانی" سوق میدهد. این نوع هویت یکی از مهمترین انواع هویت در حوزه تربیت معلم به شمار میرود به این دلیل که برانگیزنده پرسشهای کلیدی است، همچون "آیا معلمان در سازمان های مختلف هویت های مختلفی از خود بروز میدهند؟" بحث اصلی رساله پیش رو حول محور همین پرسش میچرخد. در عین حال، باید به خاطر داشت که سازمان ها از جهات مختلفی از جمله موقعیت های اجتماعی با هم متفاوت هستند. سوال این است که آیا موقعیت های اجتماعی سازمان ها، برای مثال موقعیت های اجتماعی بالا و پایین، بر نگرش و شناخت معلمان از هویت حرفه ای شان تاثیر می گذارد و چگونه. به این پرسش متغیر جنسیت را نیز باید افزود، چرا که جنسیت می تواند همیشه یک متغیر موثر در مباحث علوم انسانی باشد. این مطالعه تلاشی برای پاسخ به این پرسش که آیا موقعیت اجتماعی و جنسیت بر هویت سازمانی معلمان در سه سازمان مختلف که درآنها زبان انگلیسی تدریس می شود، یعنی دبیرستان ها، آموزشگاههای زبان، و دانشگاهها، تاثیر میگذارد؟ و چگونه؟ این پرسش در حال حاضر بخشی از خلاء علمی ما در حوزه مورد مطالعه است. به منظور تکمیل این خلاء، قوم نگاری، یکی از رویکردهای مدل تحقیق کیفی رویکردی مناسب می باشد. به همین منظور 12 معلم و استاد مرد و زن زبان انگلیسی که در دبیرستانها، آموزشگاههای زبان، و دانشگاههای مختلف با موقعیت های اجتماعی مختلف تدریس می کنند به منظور جمع آوری داده ها انتخاب شدند. با تکیه بر توصیه های اشاره شده درباره این رویکرد تحقیق (دورنیه، 2007؛ جانسون، 2009) سه ابزار عمده، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، روش بحث گروهی متمرکز، و مشاهده (همراه با درگیر بودن مصاحبه گر و بدون مشارکت مصاحبه گر)، استفاده شدند. سپس داده های ضبط شده رونوشت برداری شده و با یادداشت برداری ها ادغام شدند. آن گاه با استفاده از روش "تحلیل داده ها" الگوهای موجود استخراج شده و از آنها به عنوان ابزار تعریف و توصیف هویت سازمانی معلمان در سه سازمان یاد شده استفاده شد. الگوهای بدست آمده شباهت ها و تفاوت های میان هویت های سازمانی معلمان را در سازمان مربوطه آشکار کردند. توصیف هر کدام از انواع هویت سازمانی ، بیان شباهت ها و تفاوت های موجود، و تشریح علتها و نتایج را در بر داشت. با توجه به نتایج مشخص شد که هویت سازمانی معلمان در دبیرستانها، آموزشگاههای زبان، و دانشگاهها با هم تفاوت دارند. این نتایج تصویری جامع، واضح، و کیفی از معلمان در سازمانهای مختلفی که زبان تدریس میشود به محققان حوزه تربیت و ارزیابی معلم ارائه میدهد. علاوه براین برنامه ریزان آموزشی میتوانند با کسب دانشی انبوه در مورد اینکه معلم در سازمانهای آموزشی مشخص چه احساسی دارد یا باید داشته باشد و چرا، از نتایج این تحقیق استفاده بهینه ببرند.
کبری توسلی رامین اکبری
طی سالهای اخیر، کارایی معلم بدلیل تاثیر زیادی که بر روی یادگیری دانش آموزان دارد مورد توجه خاص محققین تعلیم و تربیت قرار گرفته و پرسشنامه های متعددی برای اندازه گیری آن طراحی شده است. علیرغم اهمیت پرسشنامه های کارایی معلم، پرسشنامه های موجود مشکلاتی دارند که مهمترین آنها کلی گویی عبارات در گزاره های این پرسشنامه ها می باشد. به منظور حل این مشکل اساسی، تحقیق حاضر به تهیه پرسشنامه ای جدید جهت سنجش کارایی معلمان زبان انگلیسی با توجه به ویژگی های خاص شرایط تدریس آنها اختصاص یافت. به علاوه، این تحقیق به بررسی روابط بین چهار متغیر کارایی معلم، تحلیل رفتگی شغلی، سبک تدریس، و هوش هیجانی در بین معلمان زبان انگلیسی و همچنین تفاوت کارایی آنها با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی شان (شامل جنسیت، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات، و سابقه تدریس) پرداخت. اقدامات زیر جهت رسیدن به این اهداف صورت گرفتند. براساس اطلاعات موجود در ادبیات آموزش زبان انگلیسی و کارایی معلم و برداشت محقق از کلاسهای زبان انگلیسی، مدلی از کارایی معلم ویژه زبان انگلیسی طراحی شد. سپس هجده معلم زبان انگلیسی مصاحبه شدند و کلاسهای آنها مشاهده گردید. همچنین سیزده زبان آموز و چهار متخصص تربیت معلم زبان انگلیسی مصاحبه شدند، و براساس اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها و مشاهدات کلاسها مدل طراحی شده تغییراتی کرد. پس از طی این مراحل، پرسشنامه جدید کارایی معلم ویژه زبان انگلیسی و حساس به شرایط تهیه شد که سوالات آن براساس سناریوهای مختلف کلاسهای زبان انگلیسی بودند. دویست و شش معلم زبان انگلیسی به این پرسشنامه و سه پرسشنامه دیگر در مورد تحلیل رفتگی شغلی، سبک تدریس، و هوش هیجانی پاسخ دادند. برای تحلیل دادهای بدست آمده در مصاحبه ها و مشاهدات، محتوای آنها بدقت بررسی شدند. در مراحل بعدی این تحقیق، از تحلیل عاملی، همبستگی، و تحلیل چندگانه واریانس استفاده شد، و مدل کارایی معلم ویژه زبان انگلیسی و حساس به شرایط بر اساس نتایج بدست آمده تغییر کرد. بعلاوه، نتایج تحلیل داده های جمع آوری شده حاکی از وجود همبستگی معنادار پایین در بین برخی از اجزای چهار متغیر کارایی معلم، تحلیل رفتگی شغلی، سبک تدریس، و هوش هیجانی از یکسو و اختلاف معنادار در بین بعضی از اجزای کارایی معلم زبان انگلیسی بر اساس جنسیت، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات، و سابقه تدریس افراد شرکت کننده در این تحقیق بود.
هادی رحیم پورسکه غلامرضا کیانی
خلاصه یکی از ویژگی های اساسی تسک داشتن شباهت به دنیای واقعی است. الیس (2003) تسک را به عنوان فرآیندی می بیند که منجر به استفاده از زبانی می شود که شباهت مستقیم یا غیر مستقیم دارد به اینکه چطور زبان در دنیای واقعی استفاده می شود. و یا اسکیهن (1998) معتقد است که در تسک رابطه ای با فعالیت های دنیای واقعی وجود دارد. با توجه به اهمیت ویژه شباهت به دنیای واقعی در تسک، این تحقیق سعی در مقایسه عملکرد و نگرش زبان آموزان در تسک های واقعی و آموزشی در دو ناحیه شهری و روستایی دارد. شرکت کنندگان 80 زبان آموز در سطح مقدماتی می باشند در بازه سنی 15 تا 25. نیمی از شرکت کنندگان از موسسه زبان سرا (منطقه شهری انتخاب شده اند) و نیمی دیگر از موسسه زبان پارس (منطقه روستایی) به منظور همگن ساختن شرکت کنندگان از نظر سطح، آنها آزمون همگون سازی دادند که همان آزمون پایان ترم ترم قبلی آنها بوده است. ابزار سنجش نگرش شرکت کنندگان به تسک یک پرسشنامه لیکرت بوده که توسط محقق این پژوهش ساخته شده است. اعتبار و پایایی این پرسشنامه از طریق انجام به ترتیب ضریب آلفای که ونباخ و تحلیل مولفه های اصلی سنجیده شده است. برای سنجش موفقیت زبان شرکت کنندگان در هر نوع تسک، دو آزمون متفاوت برای تسک آموزشی و تسک واقعی به زبان آموزان در پایان ترم داده شده که از آزمون های استاندارد کتاب interchange tests اقتباس شده بود. به منظور تحلیل داده ها، سه آزمون تی و دو تناظر pearson انجام شد. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان شهری عملکرد بهتری نسبت به شرکت کنندگان روستایی در انجام تسک واقعی داشتند اما هر دو گروه شرکت کنندگان در تسک آموزشی تفاوتی باهم نداشتند. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین زبان آموزان روستایی و شهری از نظر نگرش به تسک وجود ندارد. همچنین در بین شرکت کنندگان روستایی رابطه معناداری وجود داشت بین نگرش و موفقیت زبانی آنها در تسک و به عنوان آخرین نتیجه، رابطه معناداری بین نگرش و موفقیت زبانی گروه شهری در تسک وجود داشت. از یک طرف نتایج این پژوهش در راستای برخی نظریه ها و مدل ها در آثار گذشته این حوزه می باشد و از طرف دیگر نه تنها مورد استفاده معلم های زبانی که در حوزه های شهری و روستایی تحصیل می کنند قرار می گیرد بلکه نویسندگان کتابهای آموزشی زبان نیز نیز می توانند از آن بهره بگیرند.
حکیمه ایوبیان رضا غفار ثمر
this study investigated the functions, types and frequencies of code switching in the teachers and students discourse in elt classrooms. to this end, the participants of this study including two groups of teachers and students were selected. the first group of participants were two efl teachers teaching general english courses (at two different levels of proficiency) in an institutional program in oil ministry center of isfahan. another group of participants were 20 students in two classes. all sessions of an entire semester was videotaped. a coding scheme was developed for classifying teachers’ and students’ instances of cs into relevant functions. the current study shows that the majority of cs in the classroom is highly purposeful, and related to pedagogical goals. also, the research found that pedagogical functions were more frequently fulfilled through cs compared to social functions both for teachers and students. the present study can help teachers to have a better understanding of teacher and student code switching in elt classrooms and to use cs in the direction of teaching and effective learning.
پروانه آزادی نوبندگانی رامین اکبری
تحقیق حاضر به بررسی درک دانشجویان از مزایا و معایب آزمون های کامپیوتری تافل و تاثیر جنسیت بر درک آنها پرداخته است. شرکت کنندگان در این تحقیق 100 نفرزبان آموز مرد و زن بودند که در آزمون کامپیوتری تافل در ایران شرکت کرده بودند. پرسشنامه یی که در مورد مزایا و معایب آزمون های کامپیوتری در مقایسه با آزمون های کاغذی توسط محقق تهیه شده بود جهت تکمیل به این افراد ارایه شد. داده های بدست آمده در این مطالعه با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری توصیفی و تجزیه و تحلیل عاملی برای بررسی برداشت دانشجویان از این آزمون ها مورد بررسی قرار گرفتند و نیز از آزمون t برای مقایسه ی تاثیر جنسیت در برداشت های آنها استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که معایب آزمون های کامپیوتری اشاره شده توسط دانشجویان بیش از مزایای آن بود. همچنین مشاهده شد که جنسیت تاثیر قابل ملاحظه یی در برداشت دانشجویان از مزایا و معایب آزمون های کامپیوتری ندارد.
صفا عوض زاده رامین اکبری
supervisors play an undeniable role in training teachers, before starting their professional experience by preparing them, at the initial years of their teaching by checking their work within the proper framework, and later on during their teaching by assessing their progress. but surprisingly, exploring their attributes, professional demands, and qualifications has remained a neglected theme in the realm of teacher education in efl context. as a pioneer work in efl context, this study tried to compare language teachers and supervisors in terms of their teaching efficacy and reflection as the two determining factors in teacher’ professional success. in so doing, 102 teachers divided into novice, moderately experienced and highly experienced, along with 40 supervisors were asked to fill out a set of questionnaires dealing with teacher efficacy and teacher reflection. the results indicated that teachers differ significantly from supervisors in terms of their reflection and efficacy; moreover while teachers’ self-efficacy tended to increase with their professional experience, their teacher reflection did not reveal any significant changes over their experience. moreover, teacher efficacy was found out to be in direct relationship with teacher efficacy. the main implications of this study are for the efl discourse community in general and the realm of teacher education in particular.
مینا سجادی رامین اکبری
همزمان با اعلان اخیرنادیده انگاشته شدن احساسات مثبت درروانشناسی، محققان فراخوانده شده اند که تحقیق های بیشتری روی نقاط قوت و مثبت بشرداشته باشند. تدریس به دلیل استرس بالا به همراه درصد بالای فرسودگی آن موردعدم توجه قرارگرفته است و یکی از عوامل اساسی موثر در تصمیم معلمان مبنی برماندن در این شغل امیدواری است (نیتو، 2003). امیدواری به شروع و ادامه فعالیت کمک میکند و باسلامت و شادمانی درارتباط است. برغم اهمیت آن، پاسخ سئوالاتی مانند نقش امیدواری برپیش بینی میزان تفکرانتقادی و کارآمدی تدریس معلم همچنان درتاریخچه این مبحث نامشخص است. بنابراین، تشخیص و تبیین رابطه بین امیدواری، کارآمدی و تفکرانتقادی معلم شایسته توجه بیشتری می باشد. کانون توجه تحقیق اخیربر سنجش امیدواری تفکرانتقادی و کارامدی تدریس معلمان و ارتباط آنها بایکدیگر است. دراین راستا 100 نفرازمعلمان شاغل در مدرسه و آموزشگاه به یک بسته شامل پرسشنامه های امیدواری بزرگسالان اسنیدر، کارآمدی تدریس شنان – موران و هوی (2001) و تدریس متفکرانه اکبری و همکاران (2010) پاسخ دادند. داده ها باکمک روش ها ی آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان دادند که رابطه معناداری بین امیدواری و تدریس متفکرانه، امیدواری و کارآمدی تدریس، و تدریس متفکرانه و کارآمدی تدریس معلمان زبان انگلیسی ایران وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نمایانگر آن بود که مقیاس های زیرمجموعه امیدواری واریانس قابل قبولی رادر تدریس متفکرانه و کارآمدی تدریس معلمان پیش بینی میکنند. همچنین مقیاس های زیرمجموعه تدریس متفکرانه واریانس قابل قبولی رادر کارآمدی تدریس معلمان پیش بینی میکنند و برعکس. کاربرد آموزشی این تحقیق مانندنقش سازنده امیدواری، تدریس متفکرانه و کارآمدی تدریس معلمان، تهیه پرسشنامه امیداری معلمان، و یافتن استراتژی هایی جهت تقویت این مولفه ها در معلمان مورد بحث قرارگرفتند.
صمد هوشمند رضا غفار ثمر
مواد سمعی بصری غیر آموزشی و مشکلات شنیداری/ ادراکی زبان آموزان ایرانی استفاده از مواد سمعی بصری غیر آموزشی در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی همیشه مسئله ای مورد مناقشه بین معلملان و اساتید زبان بوده است. بخش عمده این مخالفت ها به عدم وجود یک بررسی جامع از مولفه های زبانی و غیر زبانی موجود در این مواد بر می گردد. فقدان یک تحقیق کامل در زمینه ویژگی های غالب در این مواد و مشکلاتی که زبان آموزان با آنها مواجه اند عامل اصلی غفلت از این مواد در بکارگیری آنها در کلاس های زبان آموزی شده است. این تحقیق با انتخاب دو ژانر عمده در این زمینه یعنی اخبار و فیلم های مستند (در بخش ژانر اطلاعات) و فیلم و سریال (در ژانر سرگرمی) اقدام به تهیه یک پیکره زبانی متشکل از 100000 واژه برای تحلیل حدود 20 مولفه زبانی و غیر زبانی نموده و وزن هر یک از آنها را در هر ژانر مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان داد که هر ژانر دارای ویژگی های زبانی و غیر زبانی خاص خود می باشد که در تدریس می بایست مورد توجه اساتید و زبان آموزان قرار گیرند. بعلاوه نتایج تست شنیداری انجام شده با کمک 151 دانشجوی سال سوم و چهارم رشته های ادبیات و مترجمی زبان انگلیسی نشان داد که وجود ویژگی های زبانی و غیر زبانی خاصی در audio-input این مواد باعث ایجاد مشکلات شنیداری/ادراکی برای زبان آموزان می گردد. نتایج تحلیل پرسش نامه های مربوط به میزان آشنایی و به کارگیری استراتژی های شناختی و فراشناختی نیز نشان داد که شرکت کنندگان در آزمون شنیداری هیچ گونه شناختی با این راهبرد ها نداشته و در هنگام شنیدن آنها را مورد استفاده قرار نمی دهند. در پایان توصیه های لازم در مورد نحوه تدریس هر یک از ژانرهای مورد نظر و مشکلات احتمالی زبان آموزان در مواجهه با آنها ارائه گردیده است.
سمانه نورمحمدی رامین اکبری
در سال های اخیر گرایش تربیت معلم زبان های خارجی ، به عنوان زیر مجموعه ای از زبانشناسی کاربردی تقریبا مستقل اززیرمجموعه های دیگر مانند ازمون سازی زبان و فراگیری زبان به دلیل محتوای منحصر به فرد خود همانند آموزش و اطلاع رسانی قبل و ضمن خدمت معلمان زبان گسترش بسیاری داشته است (ایشیهاراو لازارتون، 2005). درواقع با ظهور دوران پست- روش هیچ چارچوب نظری برای معلمان وجود نداشته و روشهای تدریس در کلاس های درس تا حد زیادی بستگی به معلم خود و پیشرفت وی دارد (اکبری ، 2007؛ هالیدی، 1998 ؛ ریچاردز و لاکهارت ، 1994). در میان عوامل مختلف موثر بر رشد معلم ، تعمق معلمین جزء ناگسستی رشته تربیت معلم زبان های خارجی در سراسر جهان شده است و برنامه های گسترده ای به منظورتوسعه جنبه های حرفه ای تربیت معلم صورت گرفته است.در حالی که زبان دوم و مطالعات حول این موضوع به طور فزاینده ای سرشار ازتحقیقات بر روی معلمان و متغیرهای مربوط به آنها است ، تعمق معلمان و ارتباط آن با خصوصیات دیگرآنها چندان مورد توجه قرار داده نشده است. علاوه بر ان تا کنون ابزار معینی برای اندازه گیری موضوع تعمق در حوزه تربیت معلم، موجود نبوده و به تازگی غالب جدید ابزاری برای اندازه گیری این ساختار تنظیم شده است (اکبری و همکاران ، 2010). همچنین مطالعات محدودی درحیطه تربیت معلم زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و با موضوع تعمق وارتباط مستقیم آن با اثربخشی معلم ، شخصیت و استقلال وی گزارش شده است. مطالعه حاضر تلاش نموده چند سوال از حوزه تعمق معلم و ارتباط آن با سه ساختارکارامدی ، شخصیت و استقلال معلم را پاسخ دهد. همچنین تاثیر مدرک تحصیلی و میزان تجربه تدریس معلمین بر تعمق آنان را بیابد وامیدوار است راه برای ادامه تحقیقات و مطالعات تحت عنوان تعمق، همراه با یافته های جدید آموزش و پرورش هموار گردیده وزمینه برای کمک به زبانشناسی کاربردی به ویژه حوزه تربیت معلم به وجود اید.شرکت کنندگان در این مطالعه ، معلمین زبان انگلیسی خانم و اقا از موسسات مختلف با تجربیات متفاوت درتمام سطوح در شهرهای تهران و کرج بودند. همکاری کلیه شرکت کنندگان دراین پژوهش داوطلبانه بود. تعداد 172 معلم که در سطوح متفاوت مقدماتی ،متوسطه ، نیمه پیشرفته و پیشرفته موسسات تدریس می نمودند در این پژوهش بررسی شدند.برای اندازه گیری تعمق از پرسشنامه انعکاسی معلم زبان انگلیسی (eltri) اکبری و همکاران (2010)، کارامدی معلم از پرسش نامه شانن - موران ووول فولک های(tses) معلم اثر ساز (2001)، شخصیت معلم از پرسش نامه پنج بزرگ مک کرا و کوستا( چو،2003) و استقلال معلم توسط مقیاس استقلال معلم (tai) پیرسون و موما (2006) استفاده شده است. بررسی نتایج این مطالعه همسو با نتایج مطالعات پیشین نشان می دهد که ارتباط مثبتی میان تعمق معلم و کارآمدی و استقلال معلم وجود دارد. همچنین ارتباط مثبتی میان اجزای تعمق معلم و اجزای کارآمدی و استقلال معلم وجود دارد. بنابراین تعمق به مدرسین زبان کمک می نماید تا اثربخشی و عدم وابستگی خود را تقویت نمایند. به علاوه تیپ شخصیتی روان رنجور خویی و وجدان گرایی می توانند تعمق معلم رابه نحو تاثیر گذاری پیش بینی نمایند اگر چه تیپ روان رنجور خویی ارتباطی منفی و وجدان گرایی ارتباطی مثبت با تعمق معلم دارند. در نتیجه معلمین وجدان گرا می توانند از تعمق برای بهبود روند تدریس و ارتباط با زبان آموزان بهره ببرند در حالیکه تعمق معلمین روان رنجور می تواند اثری کاملا منفی بر نحو برخورد آنها با زبان آموزان و مشکلات کلاس داشته باشد. درنهایت ارتباط خاصی میان تعمق معلمین و مدرک تحصیلی و میزان سالهای تجربه تدریس آنها یافت نشد. به دین معنا که برگزاری کلاس های تئوری و عملی برای تمرین تعمق نیاز اساسی موسسات آموزش زبان کشورمان است.
رامین اکبری احد یامچی
بیش از چندین سال است که مشخص شده باکتریها قادر هستند جهت تنظیم هماهنگ بیان ژنها بر طبق تراکم جمعیتشان باهم ارتباط برقرار کنند که این سیستم معروف به حد نصاب حسگری (qs) میباشد. در واقع qs مکانیسم پیام دهنده سلول به سلول است که طبق آن باکتریها بیان ژنهای مشخصی را در پاسخ به تراکم جمعیتشان بوسیله تولید، آزاد کردن و شناسایی مولکولهای پیام رسان تنظیم میکنند. مولکولهای پیام رسان میتوانند توسط سلولها حس شوند بنابراین، این عمل به کل جمعیت اجازه میدهد هنگامی که تراکم به یک حد بحرانی رسید یک عمل مشترک را شروع کنند. باکتریهای گرم منفی ان-آسیل هوموسرین لاکتون (ahls) را بعنوان مولکول سیگنال بین سلولی تولید میکنند. p. carotovorum یکی از باکتریهایی است که از ahl به عنوان مولکول سیگنال در سیستم حد نصاب حسگری استفاده میکند. در این باکتری ahls بیان ژنهای بیماریزایی را کنترل میکند که شامل ژنهای کد کننده برای آنزیمهای برون سلولی، توکسین و تحرک میباشد. اختلال در qs که تحت عنوان qq یا ضد حدنصاب حسگری شناخته میشود از روشهای نوین و جایگزین در کنترل بیماریهای باکتریایی گیاهان میباشد که به دو طریق قابل انجام است 1) حفاظت گیاهان با استفاده از باکتریهای تجزیه کننده ahls و 2) بیان غیر متجانس آنزیمهای تجزیه کننده ahls در باکتریها یا بافتهای گیاهی. در این پژوهش تاثیر ژن aiia (لاکتوناز تجزیه کننده ahl) جدا شده از دو جدایه bacillus sp. a24 (جدایه خارجی) و dms133 bacillus sp. (جدایه ایرانی) در فعالیت بیماریزایی p. carotovorum به عنوان عامل بیماری پوسیدگی نرم سیبزمینی مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمون کنترل بیولوژیک هر دو باکتری تراریخت مورد استفاده فعالیت آنزیمی empcc را تحت تاثیر قرار دادند و به طور معنیدار از توسعه پوسیدگی نرم روی غدهها جلوگیری کردند. بیان ژن aiia در باکتری empcc باعث کاهش تولید ahl در باکتری و کاهش تجمع مولکولهای سیگنالی در محیط اطراف باکتری شد. به همین دلیل وقتی باکتری اندیکاتور cv026 در مجاورت باکتری تراریخت کشت داده شد هیچگونه رنگ بنفش در کلونی باکتری اندیکاتور مشاهده نشد. در آزمون بیماریزایی وقتی باکتریهای تراریخت و باکتری وحشی به ورقه های سیب زمینی تزریق شدند به دلیل اینکه پکتوباکتریوم از سیستم تنظیمی qs برای تولید فاکتورهای بیماریزایی استفاده میکند بیان ژن باعث سرکوب بیماریزایی پکتوباکتریوم روی غدههای سیب زمینی شده است. نتایج به دست آمده از واکنش real time pcr بیانگر میزان بالای بیان ژنهای nip, hrpc و hrpn در باکتریهای تراریخت در مقایسه با باکتری وحشی بودند. بررسی تفاوت در میزان بیان ژنهای آنزیمهای تجزیهکننده باکتریهای تراریخت نسبت به هم نشان دهنده تفاوت بسیار کم در میزان بیان ژنهای هر دو باکتری بوده و همانند نتایج بدست آمده از آزمایشات مورفولوژیکی نشان دهنده تفاوت بسیار کم ژنهای aiia جدا شده از جدایه داخلی و خارجی در قدرت کاهش بیماریزایی پکتوباکتریوم بودند. این پژوهش در شرایط آزمایشگاهی موفقیتآمیز بوده و در مواردی بطور کامل مانع از وقوع بیماریزایی پاتوژنهای مورد بررسی شد.
محمد حسین آذری رضا غفارثمر
از یک سو، ثابت شده است که رویکرد فرایند به آموزش نگارش در تعلیم زبان دوم موثر است ولی اجرای این روش در کلاس درس با محدودیت های مختلفی مواجه است. از دیگر سو، پیشرفت های اخیر در تکنولوژی ابزار جدیدی را معرفی کرده است که برای مربیان زبان نوید دهنده هستند. این مباحث ایده ادغام وبلاگ و آموزش نگارش را ایجاد میکنند. تحقیق حاضر، تاثیر استفاده از بلاگ در یک دوره نگارش مبتنی بر روش فرایند بر عملکرد نگارشی زبان آموزان و سطح خودگردانی آنها را بررسی کرد. همچنین، این مطالعه هدف بررسی وجود رابطه بین سطح خودگردانی زبان آموزان و عملکرد نگارشی آنها را دنبال میکرد. تعداد 43 زبان آموز که مشغول گذراندن دوره لیسانس در رشته مترجمی زبان انگلیسی در موسسه آموزش عالی ارشاد در تهران بودند در این تحقیق شرکت کردند. تعداد 19 زبان آموز در قالب گروه کنترل یک دوره آموزش نگارش درون کلاسی را گذراندند. گروه تجربی 24 زبان آموز داشت که علاوه بر گذراندن دوره آموزش درون کلاسی، از وبلاگ نیز استفاده کردند. از نوشته های زبان آموزان و تعدادی پرسش نامه برای جمع آوری داده مورد نیاز تحقیق استفاده شد. این مطالعه به مدت 12 هفته به طول انجامید. نتایج نشان داد که استفاده از وبلاگ همزمان با آموزش مبتنی بر روش فرایند به زبان آموزان کمک کرد تا نسبت به آنهایی که تنها آموزش درون کلاسی دریافت کردند عملکرد نگارشی بهتری داشته باشند. استفاده از وبلاگ همچنین یک حس استقلال در میان زبان آموزان پرورش داد و سطح یادگیری خودگردان آنها را افزایش داد. با این وجود، هیچ رابطه معنی دار آماری بین سطح خودگردانی زبان آموزان و عملکرد نگارشی آنها وجود نداشت.
علی حسینی خواه محمود مهر محمدی
اتخاذ رویکرد شهودی به طراحی برنامه درسی به معنای رویکردی که هم بر ظرفیت تفکر شهودی تکیه داشته و هم در صدد تقویت و توسعه آن است، دلالت های بدیع و سازنده برای آموزش و یادگیری در همه ی حوزه های موضوعی به ارمغان خواهد آورد. پژوهش حاضر دو هدف اساسی را دنبال کرده است. هدف نخست، طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر شهود است که در آن، عناصر اصلی برنامه ازجمله منطق، هدف ها، انتخاب و سازماندهی محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری، و ارزیابی لحاظ شده است. هدف دوم، انجام مطالعه تطبیقی برنامه های درسی زبان انگلیسی دو کشور ایران و سوئد بر اساس الگوی طراحی شده است. به این منظور که میزان انطباق آنها با الگوی طراحی شده مورد بررسی قرار بگیرد. در پژوهش حاضر به منظور رسیدن به هدف های مذکور و پاسخ دادن به دو پرسش اصلی رساله، از دو روش پژوهش متفاوت بهره گرفته شده است. برای پاسخ دادن به این پرسش که الگوی طراحی مبتنی بر شهود دارای چه ویژگی هائی خواهد بود؟ از روش سنتزپژوهی با کمک روش تحلیل کیفی محتوا، استفاده شده است. برای یافتن پاسخ پرسش دوم، یعنی تعیین میزان انطباق برنامه های درسی زبان انگلیسی دو کشور ایران و سوئد با الگوی طراحی شده، روش پژوهش تطبیقی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های پژوهش شامل دو دستاورد است: دستاورد نخست، شکل گیری الگوی طراحی مبتنی بر شهود است که از بررسی مجموع نظرات و مطالعات تجربی صاحب نظران و پژوهشگران حوزه های تعلیم و تربیت (بویژه برنامه-درسی) و روانشناسی (بویژه روانشناسی شناختی و تربیتی) بدست آمده است. دستاورد دوم، رسیدن به این نتیجه بوده که برنامه درسی موفق زبان انگلیسی کشور سوئد هماهنگ با رویکرد شهودی است. اما برنامه درسی زبان انگلیسی ایران منطبق بر رویکرد تحلیلی بوده و با رویکرد شهودی سازگاری ندارد. در پایان، پیشنهاد شده که به منظور اصلاح و بهبود برنامه درسی زبان انگلیسی ایران، دلالت های تربیتی رویکرد شهودی به طراحی مورد توجه قرار بگیرد.
مهرراد محب علی رضا غفارثمر
در این تحقیق سعی بر آن شده است که دنیای تجارت و آموزش زبان به یکدیگر نزدیکتر شود به گونه ای که بتوان از نتایج و یافته های مثبت آن در راستای ارتقای یادگیری زبان انگلیسی بهره گرفت . در این راستا ، ویدئوهای تبلیغاتی به عنوان عامل موثر و یا متغیر مستقل و یادگیری واژگان جدید به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.هدف از این انتخاب بررسی احتمال استفاده از ویژگی های منحصر به فرد تبلیغات به عنوان ابزاری برای آموزش زبان است.در نخستین مراحل انجام تحقیق ویژگی های تبلیغات و ویدئوهای تبلیغاتی به خصوص ویژگی های زبانی آنها مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در این تحقیق متشکل از60 دانش آموز دختر بودند که در مقطع upper-intermediate ودر آموزشگاهی واقع در کرج مشغول به فراگیری زبان انگلیسی بودند.شرکت کنندگان می بایست در 6جلسه آموزشی با محتوای ویدئوهای تبلیغاتی که در آن ها از تکنیک های زبانی مورد نظر این تحقیق به دفعات استفاده شده بود،مورد آموزش قرار می گرفتند.گروه کنترل نیز توسط متونی که از دل همان تبلیغات استخراج شده بودند،مورد آموزش قرار گرفتند.نمرات بدست آمده از این دو گروه توسط نرم افزار spss13 تحلیل شد.نتایج این تحلیل تفاوت معناداری بین این دو گروه نشان داد . اگر چه هر دو گروه در مجموع پیشرفت معناداری نسبت به نتایج پیش از این تحقیق نشان دادند اما گروه آزمایشی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل نشان داد و این یافته ها، این موضوع را که ویدئوهای تبلیغاتی می توانند به عنوان ابزاری مفید و موثر در آموزش زبان انگلیسی مورد استفاده قرار گیرند را اثبات کرد. واژگان کلیدی : تبلیغات ،ویدئوهای تبلیغاتی ،مطالب غیرآموزشی
محمد حسین سلمانی غلامرضا کیانی
حجم وسیعی از تحقیقات تاثیر مثبت معلمان دارای گواهینامه صلاحیت حرفه ای را در موفقیت دانش آموزان تایید کرده اند (به عنوان مثال، دارلینگ-هاموند، بری، ثورسون، 2000: اندرو و شوآب، 1995: و مونک، 1994). وجود یک سیستم جامع ارزشیابی معلم مسیر را برای فراهم آوردن این گونه معلمان هموار می کند، سیستمی که از یک سو کیفیت معلمان را تضمین می کند، و از دیگر سو آنها را برای پیشرفت حرفه ای ترغیب می نماید. مفهوم جدیدی که بسیاری از کشورها خود را در برنامه های ارزشیابی معلمان به سمت آن سوق داده اند، مفهوم استاندارد است که نتایج رضایت بخشی نیز به همراه داشته است. استانداردها شاخص هایی هستند که تعریف جامعی از تدریس خوب، نوعی فهم همگانی از این تعریف و مهارت های مورد نیاز برای یک ارزیاب را فراهم می آورند (دنیلسون، 2011). این تحقیق بر آن است که ابتدا وضعیت کنونی معلمان زبان انگلیسی بخش خصوصی را بر اساس استانداردهای موجود در سیستم ارزیابی معلمان مشخص کند، و سپس نقاط ضعف های آنان را نیز بر اساس استانداردها معین نماید. این عمل با استفاده از چهارچوب تعریف شده توسط دنیلسون برای تدریس، که یکی از مشهورترین مدل ها در این زمینه است صورت می گیرد. بر اساس مدل دنیلسون، چک لیستی از مهم ترین مشخصات یک معلم خوب زبان انگلیسی طراحی شد. 40 معلم انگلیسی در مرحله اول مورد بررسی قرار گرفتند تا صحت و اعتبار چک لیست محاسبه شود. محتوای آن نیز توسط نه متخصص در زمینه ارزیابی و آموزش معلمان از دانشگاههای تهران مورد بررسی قرار گرفت. سپس این چک لیست در میان 337 معلم زبان انگلیسی در بخش خصوصی، دانش آموزان آنان (894 نفر) و مشاورین موسسات (28نفر) توزیع شد.???برای پاسخ دادن به سوال اول، معلمان بر اساس معیار لیکرت به چهار گروه دسته بندی شدند. پس از بررسی دقیق آیتم های چک لیست، حوزه هایی که معلمان بیشترین مشکل را در آنها داشتند، مشخص شد. نتایج تحقیق نشان داد که 53.4% معلمان ماهر، 40.9% آنان پایه، 4.9 آنان ضعیف و 1.2% آنان نیز ممتاز بودند. یافته های سوال دوم چک لیست نشان داد که سه موضوع ارتباط با خانواده ها، دانش در مورد دانش آموزان و فعالیت های آموزشی انجام گرفته در کلاس، موضوعات اصلی جهت بهبود و اصلاح بودند. با توجه به نتایج تحقیق نیاز است که معلمان بخش خصوصی در یک برنامه پیشرفت حرفه ای که مشکلات اصلی آنان را مورد توجه قرار می دهد، شرکت کنند.
حسین طالب زاده رضا غفارثمر
توانش ژانری به عنوان یکی از مولفه های توانش گفتمانی و تخصص حرفه ای با مفهوم سوادهای چندگانه در هم تنیده شده است ، که همگی به نوب? خود بر نقش فناوری و چندنمایگی تاکید دارند. چکیده ها و ارایه های پاورپوینت کنفرانسها در زمر? زنجیره های ِ ژانری ِ پژوهش محوری هستند که کمتر مورد بررسی قرار گرفته-اند و در عین حال عمیقاً بر توانش ژانری زبانی و دیداری اعضای جامع? گفتمانی متکی هستند و آشنایی با آنها می تواند مزایای زیادی را در جهت عضویت افراد در جامع? کاری رقم بزند. حال اینکه جهت رسیدن به مرحل? کاربرد ژانر در آموزش پیش از هر چیز ضرورت دارد که شرحی کامل و شناختی همه جانبه از ژانر مورد نظر موجود باشد. با هدف پر کردن برخی خلأهای موجود در ادبیات ژانر محور و به خصوص انگلیسی برای اهداف دانشگاهی و ویژه، رسال? حاضر به بررسی این دو ژانر در قالب دو فاز عمده پرداخت. در فاز اول این پژوهش ژانرمحور، به بهره گیری و ارای? گونه شناسی دیداریها، چهارچوبی جهت توصیف و تبیین ویژگیهای اسلایدها، مدلهای کلان ساختار و ریزساختار و منابع فراگفتمانی پرداخته شد. ازهمگی این مدلها و چهارچوبها، و در سای? تعریف ژانرها، کارکردهای آنها، ساختارشان و تاثیر نرم افزار مایکروسافت، برای تجزیه و تحلیل و مقایس? حدود 170 چکیده و حدود 4000 اسلاید نوع اول و دوم که توسط شرکت کنندگان ایرانی و بین المللی کنفرانسهای رشت? زبانشناسی کاربردی (به عنوان نمایند? علوم نرم) تهیه شده بود، بهره گرفته شد. سوای تأکید بر اهمیت دیداریها و سلط? دیداریهای متنی در علوم نرم، الگوها، شباهتها و تفاوتهای گزارش شده میان چکیده ها و ارایه ها از یک سو و پژوهشهای نوع اول و دوم از سوی دیگر نشان داد که ارایه های پاورپوینت را می توان یک ژانر منحصر بفرد با قابلیتهای ظهور و بروز طیف وسیعی از هویتها به حساب آورد. از این گذشته، در غیاب اجزای گفتمانی و فراگفتمانی، بسیاری از مولفه های اسلایدها همچون انیمشن ها، قلم، رنگ، بولت و شماره گذاری، طرح اسلاید و غیره کارکردهای آنها را بر عهده گرفتند. از دیگر (اهداف و) و دستاوردهای فاز اول تحقیق روشن کردن نقش غیرقابل انکار نرم افزار پاورپوینت و نیز دلالتهای آن برای شیو? بحث و استدلال، تمامیت ژانری و تعریف فراگفتمان و ژانر و نیز ارای? برخی پیشنهادهای کاربردی بود که به تفصیل در متن رساله به آنها پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل های انجام شده نشان داد که برای ارایه ها و چکیده های نوع اول به ترتیب یک مدل چهاربخشی (شامل مقدمه، روش، نتایج و بحث و نتیجه گیری) و یک مدل سه بخشی (شامل مقدمه، روش و یافته ها) و البته حرکتها و گامهای سازند? هر بخش به نحو مطلوب کلان ساختار و ریزساختار آنها را تبیین می-کند. شباهتها و تفاوتهای مشاهده شده با توجه به تفاوتهای فرهنگی-اجتماعی، اولویتهای معنایی و سنتهای زبانی، موقعیت در جامع? گفتمانی و غیره بررسی و تبیین گشتند. همچنین برای توصیف و تبیین تحقیقهای نوع دوم که در ادبیات موجود مورد غفلت واقع شده اند، مدلی هرمی شامل پنج مولف? متعامل پیشنهاد شد که می تواند همپوشانی بخشهای اصلی این نوع تحقیق را به خوبی توجیه کند.از سوی دیگر ویژگیهای منحصربفرد این نوع تحقیق در این مدل به خوبی پوشش داده می شود. فاز دوم رساله دارای ماهیتی تجربی بود و به بررسی تأثیر حساس سازی تلویحی زبانشناسان کاربردی تازه کار از طریق تکمیل فعالیت های تجزیه و تحلیل ژانری بدون آموزش صریح و مستقیم پرداخت. یافته های این فاز از تحقیق امیدوارکننده بود و تفاوتهایی را میان عملکرد گروه کنترل و گروه تجربی نشان داد. نتایج همچنین به اهمیت همراه نمودن فعالیتهای آگاهی بخشی تلویحی با آموزش مستقیم به خصوص در ژانرهای چندنمایه اشاره داشت. انبوه مدلها و یافته های این رساله با نتایج و پیشنهادات نظری و کاربردی همراه شده اند به این امید که برای طیف وسیعی از افراد داخل و خارج حیط? زبانشناسی کاربردی سودمند باشند.
رامین محمدی غلامرضا کیانی
تیسنگ، دورنیه و اشمیت (2006) پرسشنامه ای را طراحی کردند که نقش خودسامانی در یادگیری لغت را بررسی می کرد. با توجه به مدل تیسنگ و دیگران (2006)، گااو(2007) به این بحث می پردازد که توانایی خودسامانی به محرک های ابتدایی توجه دارد در حالی که استراتژی های یادگیری به نتایج این محرک ها توجه می کند، این موضوع به این مهم اشاره دارد که دو مدل مکمل یکدیگر هستند. همراستا با گااو (2007) در این تحقیق رابطه بین استراتژی های یادگیری لغت و توانایی خودسامانی در یادگیری لغت به عنوان دو عامل در موفقیت زبان آموزان (آکسفورد، 1990؛ زیمرمن، 1990) بررسی می شود. شئوری و کوی (2003) در مقاله خود به این نکته اشاره می کنند که در میان تفاوت های فردی که بر روی استفاده از استراتژی های یادگیری تاثیر می گذارد، سبک های یادگیری زبان از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در این تحقیق رابطه بین سبک های یادگیری و استراتژی های یادگیری لغت نیز مورد بررسی قرار گرفت. به عنوان هدف نهایی این پایان نامه، استفاده از استراتژی های یادگیری لغت در دو گروه زبان آموزان با توانایی خودسامانی پایین و بالا در یادگیری لغت که دارای سبک های یادگیری متفاوت هستند نیز بررسی شد. سه پرسشنامه در این تحقیق استفاده شد، پرسشنامه توانایی خودسامانی در یادگیری لغت از تیسنگ و دیگران (2006)، پرسشنامه استراتژی های یادگیری لغت از گو و جانسون (1996) و پرسشنامه سبک های یادگیری زبان از رید (1987). تعداد 220 زبان آموز ایرانی غیرانگلیسی زبان در این تحقیق شرکت کردند. نتایج نشان دادند که سبک های اصلی یادگیری این زبان آموزان گروهی، شنیداری و لامسه ای است. نتایج همچنین نشان داد که در میان استراتژی های یادگیری لغت، استراتژی استفاده از فرهنگ لغت بیشترین استفاده را دارد و استراتژی های حدس زدن معنی، نکته برداری، استراتژی متاکاگنتیو و استراتژی حافظه به ترتیب بعد از آن می آیند. همچنین رابطه معناداری بین سبک های یادگیری و استفاده از استراتژی های یادگیری لغت پیدا شد. بین استراتژی های یادگیری لغت و توانایی خودسامانی در یادگیری لغت رابطه معناداری نیز پیدا شد. همچنین نتایج آزمون تی نشان داد که زبان آموزان با توانایی خودسامانی بالا که دارای سبک های یادگیری اصلی هستند تمامی استراتژی های یادگیری لغت را بیشتر از زبان آموزان با توانایی خودسامانی پایین استفاده کردند. نتایج و پیشنهاداتی که از این تحقیق ناشی می شود مدرسین را تشویق می کند تا از این روابط استفاده کرده و راه هایی برای پرورش توانایی خودسامانی یادگیری لغت و استفاده از استراتژی های یادگیری لغت در زبان آموزان ایجاد کنند.
فاطمه پورمحمدی رامین اکبری
در بررسی های انجام شده نشان داده شده است که مدیریت کلاس بیشترین تأثیر را بر یادگیری دانش آموزان دارد ( ونگ، هارتل، و ولبرگ، 1993) و فاکتور مهمی در کارآمدی معلمان است (گریفین و بارنس، 1986). همچنین دغدغه ی مشترک معلمان تازه کار( اینگرسول و اسمیت، 2003)و منبع اصلی استرس و تحلیل رفتگی شغلی آنان (فریدمن، 2006) می باشد. با این وجود، مدیریت کلاس در زمینه ی آموزش زبان انگلیسی مورد توجه کافی واقع نشده است. در نتیجه از طریق یک طرح چند روشی، مطالعه ی حاضر قصد دارد عملکرد و گرایش مدیریت کلاس معلمان زبان انگلیسی را با بهره گیری از روشهای کمی و کیفی بررسی کند. در بخش کمی، تأثیر موضوع درس ( انگلیسی – غیر انگلیسی)، نوع آموزشگاه ( مدرسه ی دولتی- آموزشگاه خصوصی) و تجربه ی تدریس ( تازه کار- با تجربه) بر گرایش مدیریت کلاس معلمان از طریق داده های پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور 266 معلم پرسشنامه ی فارسی مدیریت رفتاری و آموزشی(bims، مارتین و سس، 2010) را تکمیل کردند و آزمون t بر داده ها اعمال شد. نتایج نشان دادند که تفاوت معناداری میان گرایش مدیریت رفتاری معلمان زبان انگلیسی و غیر انگلیسی وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان روش مدیریت رفتاری و آموزشی معلمان آموزشگاه و مدرسه یافت شد. در بخش کیفی این تحقیق، مشاهده ی ده معلم در کلاسشان با عقاید آنها طبق پرسشنامه مورد مقایسه قرار گرفت تا تطابق میان این دو مورد بررسی قرار گیرد. مشاهده ی عملکرد مدیریتی معلمان زبان انگلیسی در 65% موارد با عقاید آنها هماهنگ بود. علاوه بر این مصاحبه ی عمیق و نیمه ساخت یافته با 15 معلم در شرایط مختلف منجر به تأیید یافته ها از چند منبع شد و دریافتی غنی از دغدغه ها و برداشت های معلمان زبان انگلیسی از مدیریت کلاس فراهم کرد. همچنین تحلیل موضوعی متن مصاحبه ها ، شواهدی در تأیید یافته های پرسشنامه و نتایجی هماهنگ با پیشینه ی تحقیق در حیطه ی مدیریت کلاس فراهم کرد. نتایج این تحقیق کاربرد های مهمی در تربیت معلمان زبان انگلیسی دارد و مربیان تربیت دبیر زبان انگلیسی را به تأکید بیشتر بر مدیریت کلاس در دوره های قبل از خدمت و ضمن خدمت با توجه خاص به تأثیر اهداف آموزشی، نیاز های دانش آموزان، سیاست های آموزشگاه و عقاید معلمان بر روش مدیریتشان، فرا می خواند.
افسانه عباس زاده رامین اکبری
تحقیق درمورد میزان مقاومت معلم، مکمل پژوهش های انجام شده در زمینه ی استرس و تحلیل رفتگی شغلی معلم است. در سالهای اخیر، پژوهش در این زمینه به علت نقش مهم مقاومت در رضایت و پیشرفت شغلی معلمین توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. با وجود اهمیت بسیار زیاد این موضوع به دلیل نبود ابزار اندازه گیری مناسب تا کنون تعریفی کاربردی برای مفهوم مقاومت ارایه نشده است. به همین منظور، در تحقیق حاضر ابزاری برای سنجش میزان مقاومت معلمان زبان انگلیسی با استفاده از روش تحقیقی آمیخته طراحی شد. براساس نتایج حاصل از مصاحبه نیمه ساختار یافته با معلمان زبان انگلیسی در ایران به همراه یافته های پژوهش های پیشین پرسشنامه ای طراحی گردید. به منظور سنجش میزان اطمینان reliability)) و اعتبار (validity) پرسشنامه در بین معلمان زبان انگلیسی که در مدارس و آموزشگاههای خصوصی تدریس می کردند توزیع گردید. پس از انجام تحلیل عاملی، هشت فاکتور به عنوان مولفه های اصلی پرسشنامه تشخیص داده شدند. این هشت مولفه درمدل نهایی طراحی شده توسط پژوهشگر زیر مجموعه سه بعد درون فردی، حرفه ای و اجتماعی قرار گرفتند. پرسشنامه طراحی شده در تحقیق برای یافتن رابطه میان تجربه ی معلمان و سطح مقاومت آنها استفاده گردید. نتایج آزمون anova هیچ رابطه ی معنا داری میان سه گروه معلمان تازه کار، معلمان با تجربه میانه، و معلمان باسابقه درمیزان مقاومت را نشان نداد. با این وجود، رابطه ای معنا دار میان سه گروه در میزان برقراری گروههای حامی نشان داده شد. طراحی ابزاری برای سنجش مفهوم مقاومت در مرحله ی اول به طراحی مدلی کاربردی برای تعریف این مفهوم کمک کرد و در مرحله ی دوم به محققان این توانایی را خواهد داد در پژوهشهای آینده به اندازه گیری این مفهوم و رابطه ی آن با مفاهیم دیگر بپردازند. کلیدواژه ها: مقاومت معلم، معلمان زبان انگلیسی، مدل کاربردی، ابزار سنجش
پروانه شایسته فر غلامرضا کیانی
پیرو سیاستگذاری های اخیر کشور در خصوص اصلاح نظام سنجش و پذیرش دانشجو، "قانون پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور" (مصوب مجلس شورای اسلامی، 1386) حذف تدریجی نظام کنکور-محور و تاثیر سوابق تحصیلی دانش آموزانرا ضروری می داند. بر اساس این قانون، طی فاز اول برنامه جدید (یعنی فاز تدریجی حذف کنکور سراسری در بازه زمانی 1387 تا 1394) نمرات دانش آموزان در کلیه دروسی دبیرستانی که امتحان آنها سالیانه به صورت هماهنگ و سراسری برگزار می گردد، به تدریج جایگزین نمرات کنکور سراسری می گردد.از اینرو، به جای سنجش دانش زبان انگلیسی توسط بخش زبان انگلیسی کنکور سراسری به تدریج آزمون های زبان انگلیسی دبیرستان ملاک سنجش قرار خواهند گرفت.هدف از انجام این پژوهشارزشیابی-محور که همزمان با فاز اول این تغییر صورت گرفته، از سویی، بررسی اهداف،مفروضات، و مبنای نظری سیاستگذاریچنین تحولی بوده (مرحله اول ارزشیابی: ارزشیابی سیاستگذاری تغییر)، و از سویی دیگر، بررسی میزان تحقق این اهداف در نظام آموزش عمومی زبان انگلیسی کشوراست (مرحله دوم ارزشیابی: ارزشیابی روند و مرحله اجرایی تغییر) . به عبارتی،پژوهش حاضر در مرحله دوم ارزشیابیخود به بررسی میزان تحقق آثار و تبعات این طرحدر نظام آموزش زبان انگلیسی و از دیدگاه افراد ذی ربط و ذی نفع این نظام آموزشی پرداخته است. در راستای اهداف فوق، پژوهش حاضر از یک الگوی ارزشیابی ترکیبی بهره گرفته که متشکل است از الگوی های "ارزشیابی مشارکتی"، به منظور مشارکت افراد متفاوت ذی ربط و ذی نفع در امر ارزشیابی و در نظر گرفتن دیدگاه و نقطه نظرات آنها؛ "ارزشیابی برآیند-محور"، به منظور بررسی برآیندها و تبعات این نظام در حیطه زبان انگلیسی و نیز بر تحقق عدالت در سنجش و پذیرش؛ و "ارزشیابی تئوری-محور" که در قالب ارائه الگوی نظری به بررسی آثار و تبعات این طرح در حیطه یادگیری زبان انگلیسی پرداخته است. این الگوی تدوین شده مورد اعتبارسنجی قرار گرفته و سپس به عنوان "الگوی یادگیری زبان انگلیسی در بستر تغییر آزمون" معرفی گریده است. جامعه آماری این پژوهش در کل 14 نفر سیاستگذار رده بالای آموزشی، 423 نفراز رده آموزش زبان انگلیسی(8 استاد دانشگاه، 8 سر گروه و407 دبیر) و 700 نفر از رده متربی (دانشجوی زبان انگلیسی و دانش آموز سال سوم) می باشند.در مرحله اول ارزشیابی، اطلاعات مربوط به سیاست ها ومبنای نظری این تغییر با استفاده از روش دلفی و از طریق انجام مصاحبه و توزیع پرسشنامهجمع آوری گردید. تلفیق این نتایج، مطالعه اسناد بالادستی، وادبیات موجود منجر به ساخت ابزار مورد نیاز پژوهش همچون پرسشنامه مصاحبه و پرسشنامه های ساختار-یافته (پرسشنامه آثار و تبعات نظام جدید سنجش و پذیرش دانشجو) گردید. پس ازاعتبار سنجی کلیه ابزارها، اطلاعات لازم از افراد ذی ربط/ذی نفع آموزشی-یادگیری استانهای تهران، اصفهان و مازندران جمع آوری و سپس مورد تجزیه/تحلیل آماری قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق روشهای آماری میانه و انحراف معیاردر روش دلفی، تحلیل کیفی، تحلیل اسنادی، تحلیل عاملی (اکتشافی و تاییدی)، آزمون خی-دو، و مدل مسیر توسط نرم افزارamos انجام گرفت. نتایج حاصل از مطالعه دلفی در مرحله اولبیانگر توافق سیاستگذاران بر سه محور اصلی است: 1) نظام جدید به عنوان اهرم مولد آثار و پیامدهای مطلوب در نظام یاددهی-یادگیریو برقراری عدالت در آزمون ؛ 2) تغییر پارادایم "روان-سنجی" به "سنجش آموزشی"؛ و 3) چالش های پیش رو.بر اساس یافته های مرحله دوم ارزشیابی، آثار و پیامدهای نظام جدید درزمینه "آموزش و برنامه ریزی دبیران زبان انگلیسی"طبق اهداف سیاستگذاری تحقق نیافته است. افزون بر این،از نظر افراد جامعه آماری پژوهش،اعمال سابقه تحصیلی بر اساس آزمون های پایانینه تنها تضمینی برای ایجاد عدالت در سنجش و پذیرش نخواهد بود، بلکهتاثیر چندانی بر تحقق اهداف یادگیری (شناختی، عاطفی) نمی گذارد. نتایج حاصل از آزمون مدل ساختاری ابتدا بیانگر تایید این مدل بوده و سپسمعناداربودن شاخص های "انگیزه یادگیری" و "نگرش به تغییر"را نشان می هند. در حقیقت بر اساس نتایج، این دو شاخص نشانگر مهمترین تاثیر مستقیم بر یادگیری در بستر تغییر می باشند اگرچهاز دیدگاه متربیان نظام جدید درافزایش این دو عامل و یا کاهش میزان اضطراب چندان کارآمد به نظر نمی رسد وشواهد نشان دهنده میزان قابل توجهی ازاضطراب و استرس می باشد. از سوی دیگر، نتایج مرتبط با عملکرد کلاسی دانش آموزان نشان دهنده فعالیت های مربوط به همه مهارتهای زبان آموزی نیست بلکه حاکی از غلبه همان دسته از فعالیت ها و مهارتهای ادراکی است که در نظام کنکور-محور ساری و جاری است. این نتایج مهر تاییدی است بر دیدگاه اساتید و سرگروه های زبان انگلیسی که با استفاده از روش های مصاحبه به دست آمد. این گروه از ذی ربطان/ذی نفعان آموزشی، آزمون های سراسری فعلی که توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه، اجرا، و تصحیح می گردند را ابزار مناسبی برای سنجش توانایی واقعی زبان آموزان نمی دانند و آنها را فاقد اعتبار لازم برای سنجش کلیه مهارت های دانسته، معتقدند که آثار وتبعات منفی بر یاددهی-یادگیری همچنان به قوه خود باقی خواهد ماند. در راستای اهداف پژوهش، نقاط قوت و ضعف نظام جدید نیز مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که "ایده آل های" سیاستگذاران در نظام آموزش زبان انگلیسی به اندازه ای که آنان امید دارند محقق نمی گردد.بر خلاف تغییر دیدگاه های سنتی سنجش و پذیرش و نیز لحاظ نمودن سابقه تحصیلی که از نقاط مثبت این طرح به شمار می روند، سیاستگذاران در عمل همان سیاست های گزینشی سابق را برای جایگزین کنکور دنبال نموده، که با وجود چالش ها، نقاط ضعف و تهدیدهای موجود نظام جدید را به برنامه ای نا مناسب و خلاف جهت اهداف ایده آل تبدیل می نماید. ارزشیابی زود هنگام یا ارزشیابی "مرحله سیاستگذاری" و "مرحله اجرایی" نظام جدید سنجش و پذیرش دانشجو که محور اصلی این پژوهش بوده نه تنها به بررسی "ایده آل ها در سیاستگذاری" و نیز "تحقق آنها در عمل" تاکید داشته بلکه بیانگرلزوم اعتبار سنجی یک آزمون پر اهمیت کشوری از نظر آثار وتبعات آن ازمنظرافراد ذینفع و ذی ربط این نظام می باشد .
حسین نویدی نیا غلامرضا کیانی
تحقیق حاضر به دنبال دستیابی به 3 هدف عمده می باشد: هدف اول بررسی موثر بودن سیستم کنونی ارزشیابی معلمان است. هدف دوم شناسایی ملزومات طراحی مدلی جایگزین برای ارزشیابی معلمان زبان انگلیسی بوده و هدف سوم تعیین خصوصیات اجزای مدل ارزشیابی پیشنهادی می باشد. بر این اساس این پژوهش به 3 بخش اصلی تقسیم بندی شده است. در بخش اول، پرسشنامه ای که حاوی سوالات لیکرت و باز پاسخ بود بر اساس اهداف ارزشیابی عملکرد معلمان و همچنین اهداف آموزش زبان های خارجی (بر اساس برنامه درسی ملی) طراحی گردید. از 423 معلم زبان انگلیسی خواسته شد تا به سوالات پرسشنامه پاسخ بدهند. نتایج نشانگر این بود که شرکت کنندگان معتقد بودند که سیستم ارزشیابی کنونی معلمان کمکی به توسعه حرفه ای آنها نکرده و همچنین نمی تواند به تضمین کیفیت آموزش کمک کند. بعلاوه اکثریت شرکت کنندگان از وضیت کنونی ارزشیابی معلمان رضایت نداشتند. در قسمت دوم این تحقیق و برای شناسایی ملزومات طراحی مدلی برای ارزشیابی معلمان زبان انگلیسی، اطلاعات حاصله از چند منبع مختلف مورد استفاده قرار گرفت. این منابع عبارتند از: (1) مطالعات صورت گرفته در مورد تدریس و یادگیری (شامل تحقیقات صورت گرفته در مورد ویژگیهای معلم ایده آل، تدریس موثر، دانش معلم، یادگیری و توسعه حرفه ای معلمان و غیره) (2) مطالعات صورت گرفته در مورد ارزشیابی معلمان (شامل مباحثی در مورد اهداف ارزشیابی معلمان، مدل های ارزشیابی معلمان، مطالعات تطبیقی و غیره) (3) نظرات 5 سند ملی (شامل، سند چشم انداز 1404، نقشه جامع علمی کشور، رهنامه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و برنامه درسی ملی) و (4) نظرات متخصصین و خبرگان آموزش زبان انگلیسی. در بررسی منابع فوق تلاش گردید تا ملزومات و نظرات آنها برای طراحی مدلی برای ارزشیابی معلمان زبان انگلیسی شناسایی گردد. پس از حذف موارد تکراری لیستی از این ملزومات تهیه و مشخص شد. در قسمت سوم این تحقیق و برای تعیین خصوصیات اجزای مدل ارزشیابی پیشنهادی از اطلاعات حاصله از چند منبع مختلف استفاده شد: (1) مطالعات صورت گرفته در مورد تدریس کیفی و یادگیری موثر (2) مطالعات صورت گرفته در مورد ارزشیابی معلمان و مدلهای ارزشیابی مورد استفاده در کشورهای دیگر (3) اسناد ملی مربوطه که بیانگر نظرات سیاستگذاران می باشد و (4) نظرات معلمان و خبرگان زبان انگلیسی در مورد هر کدام از اجزای مدل پیشنهادی. پس از بررسی و تلفیق نظرات منابع فوق، برای تعیین استانداردهای نهایی و دیگر اجزای مدل پیشنهادی از تکنیک دلفی استفاده شد. نتایج تحقیق و میزان مطابقت مدل ارائه شده با ملزومات شناسایی شده برای طراحی مدلی جایگزین برای ارزشیابی معلمان زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادات تحقیق برای نظام آموزشی ایران و مطالعات آینده بیان گردیده است.
فاطمه هدایتی سیده سوسن مرندی
چکیده چهار هدف در این مطالعه مد نظر قرارگرفته است: 1- تلاش برای آگاهی از اینکه آیا آموزگاران زبانهای خارجی درایران از فن آوری در آموزش زبان بهره می گیرند یا خیر 2- بررسی دستاوردها و چالشهای برگزاری دوره پیشرفت حرفه ای معلمان زبان در آموزش زبان به کمک فن آوری بصورت روی خط در جامعه ایران 3- بررسی و ارزیابی موانع و مشکلاتی که آموزگاران زبانهای خارجی در ایران برای بهره گیری از فن آوری در کلاسهای خود با آن روبرو هستند و در پایان تمرکز بر روی جایگاه دانش و مهارتهای آموزگاران زبانهای خارجی در ایران به عنوان پایه و اساس بسط حرفه ای یادگیری زبان به کمک فن آوری. به منظور دستیابی به این اهداف برنامه ای در سه فاز تدوین گردیده است. مرحله اول 100 آموزگار که در آموزشگاههای زبان و دانشگاهها مشغول به تدریس می باشند پرسشنامه استفاده از فناوری را تکمیل کردند.در مرحله دوم یک دوره 14 هفته ای در مورد یادگیری زبان به کمک فن آوری برای 10 تن از آموزگاران زبانهای خارجی به صورت تمام روی خط برگزار گردید.تاملاات و بحثها در تالارهای گفتمان آموزگاران و برگزارکنندگان دوره جهت بررسی چالشها و دستاوردهای دوره مورد مطالعه قرار گرفت و در مرحله پایانی با 12 آموزگار زبانهای خارجی که دارای ویژگی خاصی بودند مصاحبه گردید. هدف از این مصاحبه آگاهی از نظرات آنها پیرامون موانع و معضلات اجرای یادگیری زبان به کمک فن آوری و دانش و مهارتهایی را که آموزگاران زبانهای خارجی نیاز دارند تا یادگیری زبان به کمک فن آوری را در تدریس خود بگنجانند، بود. نتایج حاکی از آن بود که آموزگاران زبانهای خارجی به دلایل مختلف نمی توانند از فن آوری دیجیتال در آموزش بهره گیرند. دلایلی از قبیل محدودیت های خود آموزگار، محدودیت های امکانات و تجهیزات و محدودیت های زبان آموزان. دستاوردهای یک دوره تماما روی خط یادگیری زبان به کمک فن آوری دو نوع است:آموزشی و اجتماعی. چالشهای این دوره نیز شامل چالشهای فنی،نحوه انجام تکالیف سلامتی و حریم خصوصی افراد می باشد. در آخر اینکه آموزگاران زبانهای خارجی که مورد مصاحبه قرار گرفته بودند عنوان کردند که نیازمند دانش و مهارتهای ذیل می باشند: دانش و مهارتهای فن آوری ، دانش و مهارتهای محتواو فن آوری،دانش و مهارتهای آموزشی- فن آوری،دانش و محتوای آموزشی – فن آوری و دانش و مهارتهای بسط حرفه ای و زبان گفتمانی قشر آموزگار می باشد. این نتایج دستاوردهایی آموزشی برای برگزارکنندگان دوره های زبانهای خارجی، سیاستگذاران و آموزگاران زبانهای خارجی و محققان آموزش زبان در بر دارد. ? دانشگاه الزهرا (س) دانشکده ادبیات، زبانهای خارجه و تاریخ پایان نامه جهت اخذ درجه دکتری آموزش زبان انگلیسی عنوان: چالشها و دستاوردهای دوره آنلاین تربیت معلم با هدف آموزش زبان به کمک فن آوری استاد راهنما خانم دکتر سیده سوسن مرندی اساتید مشاور خانم دکتر الهه ستوده نما آقای دکتر رامین اکبری دانشجو فاطمه هدایتی شهریور 92
بابک دادوند رامین اکبری
هدف اصلی این رساله طراحی ابزاری جهت سنجش دانش تدریس معلمان آموزش زبان انگلیسی می باشد. به علاوه، ابزار سنجش طراحی شده در این مطالعه برای بررسی ارتباط میان دانش تدریس معلمان آموزش زبان انگلیسی و تدریس متفکرانه و نیز ارتباط این دانش با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گرفت. در راستای این اهداف پژوهش، ابتدا یافته های ادبیات مربوطه در کنار داده های جمع آوری شده از معلمان آموزش زبان انگلیسی و نیز متخصصین آموزش زبان مبنای نظری لازم جهت طراحی الگوی ده عنصری را فراهم آورد. در ادامه، مدل اعتبار سنجی پیشنهادی مولک و میلساپ (2000) جهت اعتبار سنجی 336 پرسشنامه پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع، این آنالیزها مدلی 9 عنصری با 50 مولفه را تایید نمود. 9 عنصر این مدل عبارتند از: دانش زبان انگلیسی، دانش زبان آموزان، دانش یادگیری زبان انگلیسی، دانش آموزش زبان انگلیسی، دانش ارزیابی، دانش اداره کلاس درس، دانش محیط آموزشی، دانش عدالت و برابری، و دانش حرفه ای فردی. به علاوه، بررسی ارتباط دانش تدریس و تدریس متفکرانه معلمان زبان انگلیسی با استفاده از مدل تدریس متفکرانه طراحی شده اکبری و همکاران (2010) نشان داد که این دو مقوله دارای ارتباطی ضعیف می باشند. در انتها نیز، بررسی دانش تدریس 15 معلم زبان انگلیسی در ارتباط با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن ها به تاثیر پذیری مثبت پیشرفت دانش آموزان از دانش تدریس معلم های آن ها اشاره داشت.
مریم خرازانی رامین اکبری
چکیده ندارد.
شهاب مرادخانی رامین اکبری
مطالعه حاضر در چهار مرحله به بررسی مفهوم دانش تدریس مدرسان تربیت معلم زبان انگلیسی پرداخت. در مرحله نخست، مصاحبه هایی با سه گروه از افراد دست اندرکار در آموزش زبان انگلیسی (معلمان، مدرسان تربیت معلم و اساتید دانشگاه) انجام پذیرفت. هدف از این مصاحبه ها، طراحی یک چارچوب مفهومی برای دانش تدریس مدرسان تربیت معلم زبان انگلیسی بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که بر اساس نظر دست اندرکاران، دانش تدریس مدرسان تربیت معلم زبان انگلیسی را می توان در قالب هشت گروه کلان بررسی نمود. همچنین در هیچ یک از این هشت گروه تفاوت معناداری بین نظرات ارائه شده توسط معلمان، مدرسان تربیت معلم و اساتید دانشگاه ملاحظه نشد. در مرحله دوم، پرسشنامه ای طراحی و در بین 436 نفر از افراد دست¬اندرکار آموزش زبان توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دانش تدریس مدرسان تربیت معلم زبان انگلیسی را می توان در قالب یک مدل یازده عاملی بررسی نمود. در این مدل، دانش روابط اجتماعی و دانش پژوهش به ترتیب پراهمیت ترین و کم اهمیت ترین عوامل به حساب می آیند. در مرحله بعد، با استفاده از این مدل و نیز اطلاعات جمع آوری شده از ادبیات موضوع و یک سری مصاحبه ی دیگر، ابزاری طراحی شد که هدف از آن سنجش دانش تدریس مدرسان تربیت معلم زبان انگلیسی بود. این ابزار توسط 109 مدرس تربیت معلم زبان انگلیسی تکمیل شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده اعتبار ساختاری مدل یازده عاملی دانش تدریس مدرسان تربیت معلم زبان انگلیسی بود. به علاوه، نتایج آزمونهای t مستقل، حاکی از این مطلب بود که دانش تدریس مدرسان تربیت معلمی که دارای مدرک مرتبط با آموزش زبان انگلیسی بودند به صورت معناداری غنی تر از دانش تدریس شرکت کنندگانی بود که دارای مدارک غیر مرتبط بودند. اما در مقایسه دانش تدریس مدرسان تربیت معلمی که دارای مدرک کارشناسی در زمینه آموزش زبان انگلیسی بودند با آنهایی که مدارک بالاتر داشتند، تفاوتهای معنادار چندانی یافت نشد. در مرحله پایانی، رابطه بین دانش تدریس مدرسان تربیت معلم زبان انگلیسی و واحدهای اندیشه تدریس/عملکرد کلاسی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که تعداد واحدهای اندیشه تدریس مدرسان تربیت معلم با دانش تدریس غنی تر، حدود دو برابر بیشتر از همکارانشان با دانش تدریس ضعیف تر بود. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری خی دو نشان داد که در برخی از واحدهای اندیشه تدریس تفاوتهای معناداری در بین این دو گروه وجود دارد. از طرف دیگر، مدرسان تربیت معلم با دانش تدریس غنی تر دارای عملکرد کلاسی بهتری بودند. هرچند از لحاظ آماری تفاوت معناداری بین دو گروه از این منظر نبود.
محسن شیرازی زاده رضا غفارثمر
رساله پیش رو به بررسی تاثیر رشته دانشگاهی بر استفاده از همنشین های واژگان دانشگاهی پرداخته است. به این منظور، تعدادی از واژگان دانشگاهی لیست واژگان گاردنر و دیویس (2013) انتخاب شدند و همنشین های هریک در چهار رشته علوم انسانی، پزشکی، علوم پایه و مهندسی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین رشته های دانشگاهی در بکارگیری همنشین برای واژگان دانشگاهی وجود دارد. دیگر هدف این رساله بررسی تاثیر زبان اول نویسندگان بر نوسان در همنشین های واژگان دانشگاهی بود. یافته های ما حاکی از آن بود که تفاوت هایی بین نویسندگان بومی با نویسندگان غیربومی و ایرانی وجود دارد. آنچه حائز اهمیت است این نکته بود که تفاوت های موجود در بین نویسندگان مختلف با زبان های مادری متفاوت بیشتر ریشه در همان تفاوت های بین رشته ای داشت که خود را در قالب تفاوت های متاثر از زبان اول نویسنده نشان داده بودند. در بخش نهایی این رساله ما به بررسی تاثیر آموزش واژگان دانشگاهی بهمراه همنشین های آنها بر عملکرد نگارش دانشجویان ایرانی پرداختیم. یافته های ما نشان داد که هیچ تفاوت معناداری بین گروهی که تنها با واژگان دانشگاهی آشنا شدند و گروهی که با واژگان بهمراه همنشین هایشان آشنا شدند وجود نداشت. به بیان دیگر تدریس واژگان بهمراه همنشین ها تاثیر معناداری بر عملکرد نگارش نداشت.
محمدشریف رحمان پور رضا غفارثمر
مقوله ی فرهنگ همواره به عنوان یک مشکل در تدرس زبان مخصوصا به عنوان زبان بیگانه وجود داشته است. شرایط زبان آموزی در ایران نیز از این مقوله مستثنی نیست. در این پژوهش سعی بر آن شده تا چگونگی برخورد معلمان با مقوله فرهنگ و تدریس فرهنگ در حین ارایه ارزیابی شود و اینکه بیشترین مدها و ابزارهای تعاملی معلمان برای تدریس فرهنگ چه هستند و در آخر در صورت مواجه ی احتمالی دانش آموزان با مطالب غربی راه حل معلمان برای برطرف کردن این خطر احتمالی چیست. برای انجام این کار از 5 معلم فیلم برداری شد و نحوه ی تدریس آنها مشاهده و بررسی شد. تحلیل داده ها در مرحله ی اول تحقیق با کمک چارچوبی به نام sett( چارچوب خود ارزیابی گفتمان معلم) که توسط والش (2006) طراحی شده، انجام شد. با استفاده از این چارچوب پراستفاده ترین مدها و ابزارهای ارتباطی موجود در کلاس ها در حین تدریس فرهنگ بررسی شدند. نتایج نشان دادند که مدهای مدیریتی، محتوایی و زمینه ساز کلاس درس بیشترین مدهای استفاده شده توسط معلم ها بودند و بیشترین سعی معلم ها بر آن بوده تا به دانش آموزان خود فرصت ابراز عقیده، تجربیات و احساسات خود را آزادانه بدهند و برای این کار از ابزارهای تعاملی مانند وارسی های تایید فهم، درخواست توضیح، بازخورد محتوایی، تکیه گاه سازی، سوالات محتوایی، صحبت کوتاه معلم و تک گویی معلم بیشترین استفاده را برای ارایه ی مباحث فرهنگی کردند. همچنین مشخص شد که معلم ها ترجیح می دادند که از 2 راهکار به عنوان ابزارهای کمکی در حین تدریس فرهنگ برای محافظت از هویت فرهنگی دانش آموزان استفاده کنند که اینها عبارت بودند از کدگردانی به زبان اول در حین ارایه ی فرهنگ محلی و بومی و ارزیابی منفی فرهنگ غربی زمانی که این مباحث با شرایط فرهنگی کلاس زیاد بیگانه بودند.
سیما شجاعی رضا غفار ثمر
با جهانی شدن، راه برای زبان آموزان در زمینه های مختلف هموار شده است تا بتوانند زبان انگلیسی را راحت تر بیاموزند. از طرف دیگر، افزایش مقالات چاپ شده به زبان انگلیسی سبب افزایش تقاضا برای یادگیری این زبان در سطح دانشگاهی شده است. در نتیجه، نیاز بیشتری به دوره های انگلیسی با اهداف ویژه احساس می شود. اگرچه اکثر کتب درسی دوره کارشناسی در ایران به زبان فارسی است، دانشجویان برای مطالعه منابع و مقالات به زبان انگلیسی نیاز دارند. بنابراین هدف اصلی دوره های انگلیسی با اهداف ویژه کمک به دانشجویان در بهبود واژگان تخصصی، و مهارت های خواندن و ترجمه می باشد. هدف این تحقیق بررسی نظر دانشجویان مهندسی مواد در رابطه با علایق و نیازهایشان در این دوره هاست. بدین منظور از 112 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد در هفت دانشگاه ایران خواسته شد که به پرسشنامه تحلیل علایق-نیازها پاسخ دهند. به منظور درک بهتر وضعیت زبان در این رشته با دو نفر از اعضای هیات علمی و هفت دانشجو مصاحبه انجام شد. دو دوره انگلیسی با اهداف ویژه یکی براساس علایق و دیگری براساس نیازهای دانشجویان در 10 جلسه برگزار شد. هفده دانشجوی کارشناسی مهندسی مواد در دوره نیاز محور و دوازده دانشجو در دوره علاقه محور شرکت کردند. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت معناداری در نمرات درک مطلب این دو گروه وجود داشته است. همچنان نتایج نشان داد که دانشجویان معتقد بودند کتاب موجود برای دوره انگلیسی با اهداف ویژه بیشتر براساس نیازهایشان طراحی شده است. هم چنین از نظر دانشجویان دوره ای که براساس علایقشان طراحی شده باشد، در یادگیری زبان انگلیسی مفید تر از دوره ای است که براساس نیازهایشان طراحی شده باشد.
حمید رضا پاکرو رضا غفار ثمر
تاثیر بازخورد اصلاحی نوشتاری به عنوان یک ابزار آموزشی مفید با ادعای تراسکات (1996) که نه تنها تاثیری نداشته بلکه مضر است مورد بحث قرار گرفته شده است. از آن زمان، نقش ارائه بازخورد به منظور بهبود نوشته های دانش آموزان از نظر صحت گرامری مورد بررسی قرار گرفته شده است. تا کنون، این بحث ادامه می یابد اما نتیجه گیری قطعی با در نظر گرفتن کمبود تحقیقاتی که شواهدی لیه و علیه بازخورد اصلاحی نوشتاری نشان دهند ممکن نمیباشد که این نتیجه گیری را تایید میکند که انجام دادن تحقیقات بیشتر ضروری میباشد . این مطالعه به بررسی اثر بازخورد اصلاحی نوشتاری در بهبود مهارت نوشتن زبان آموزان ایرانی از لحاظ صحت گرامری با استفاده از بازخورد اصلاحی مستقیم و فرازبانی می پردازد. هدف دوم مطالعه بررسی اثر افتراقی این دو نوع بازخورد اصلاحی نوشتاری بود . 45 شرکت کننده در سه کلاس دست نخورده در شهرستان سلماس واقع در استان آذربایجان غربی در این تحقیق شرکت نمودند. این تحقیق شامل دو روه ازمایشی و یک گروه کنترل بود. یکی از گروه های آزمایشی بازخورد اصلاحی مستقیم دریافت نمود و گروه آزمایشی دیگر بازخورد اصلاحی فرازبانی دریافت نمود. نتایج نشان میدهد که از نظر صحت دستوری هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافت. همچنین ، نتایج نشان داد که تفاوتی میان دو نوع بازخورد اصلاحی نوشتاری وجود ندارد. تحقیق کنونی نشان میدهد که بازخورد اصلاحی نوشتاری موثر میباشد و بنابراین شواهدی برای پشتیبانی از آن فراهم میکند.
حسین حسینی رضا غفارثمر
ذهنیت مدرسان را میتوان بعنوان شیوه تفکر مدرسان در خصوص فرآیندهای تدریس و یادگیری تعریف نمود که انتظار میرود تحت تأثیر عواملی همچون پیش زمینه تحصیلی، دوره های تربیت مدرس و تجربیات تدریس، به آرامی شکل پذیرد. افزون بر این، یافته ها نشان می دهد که ذهنیت مدرس جنبه های مختلفی از رفتار مدرسان و در نتیجه، در برخی موارد، دستارود یادگیرندگان را تحت تأثیر قرار دهد. هرچند، ماهیت چنین تأثیرات و جنبه هایی که به احتمال بیشتر دستخوش تغییر قرار میگیرند، ممکن است تحت تأثیر عواملی همچون بافت، ملاحظات و شرایط اعمال شده ، ملزومات دوره ها و غیره قرار گیرد. از طرفی دیگر، بر اساس تحقیقات انجام شده، مدرسان انگلیسی برای اهداف آکادمیک، که شامل مدرسان رشته زبان و مدرسان رشته های غیر زبانی هستند، دچار ناهمانگی های درون و بین گروهی هستند که این امر نارضایتی یادگیرندگان و ناکارآمدی چنین دوره هایی را پدید آورده است. در نتیجه، مطالعه حال حاضر سعی در پرداختن به شباهت و تفاوتهای درون گروهی و تفاوتهای بین گروهی از طریق انجام مصاحبه با بیست نفر هر دو رشته با استفاده از یک سری سوالات مصاحبه ساختار یافته نمود. در خصوص شباهتها و تفاوتهای درون گروهی، یافته های مطالعه پیش رو نشان می دهد که مدرسان غیر زبانی بصورت معناداری متفاوت در ارزیابی و مشابه در روش تدریس و برنامه درسی بودند. در مقابل، مدرسان زبانی، در هر سه اجزای برنامه تحصیلی از انسجام بیشتری برخوردار بودند. هرچند این انسجام در ارزیابی در مقایسه با روش تدریس و برنامه درسی از معناداری کمتری برخوردار بود. علاوه بر این، این تحقیق نشان داد که دو گروه شرکت کننده این مطالعه رویکرد متفاوتی در خصوص برنامه درسی، خصوصا در سطح عملی، داشتند. همچنین، در ارتباط با روش تدریس، شباهتهای بیشتری در مقایسه با تفاوتها، خصوصا در سطح عملی، گزارش گردید. در همین راستا، در خصوص برنامه درسی نیز شباهتهای میان این دو گروه پر رنگ تر از تفاوتها، خصوصا در سطح نظری، مشاهده گردید.
فریده خوشدل رامین اکبری
در نیمه ی دوم قرن بیستم تغییرات گسترده ای در سیستم آموزشی رخ داده است. از نمونه های بارز این تغییرات می توان به تغییر از نگاه پوزیتیویستی به ساختار گرا که در آن مدل های دموکراتیک آموزش مقدم می باشند، اشاره کرد. در نتیجه ی این تغییرات هم اکنون عدالت اجتماعی در نظام آموزشی، ایدئولوژی محبوب و مرسوم در آموزش به شمار می آید. تحقیق پیش رو سعی دارد تا با فراهم آوردن ابزاری، نگرش مدرسین زبان انگلیسی را به عدالت اجتماعی در تحصیل بسنجد. این تحقیق در دو مرحله ی کم و کیفی انجام گرفت. در مرحله ی کیفی، با 19 مدرس زبان انگلیسی مصاحبه هایی صورت گرفت و ضبط شد. یافته های این مرحله با آنچه تاریخچه ی تحقیق در ارتباط با اجزای عدالت اجتماعی ارائه می دهد هماهنگی دارد. منبع اصلی جمع آوری داده در بخش کمی کار، پرسشنامه ای با 37 سوال است که آیتم های آن از تاریخچه ی تحقیق و مصاحبه ها برگرفته شده است.این پرسشنامه در بین بیش از 380 مدرس زبان انگلیسی پخش شد. در مرحله ی اعتبارسنجی پرسشنامه، تجزیه و تحلیل عامل اکتشافی به منظور شناسایی زیرساخت های عدالت اجتماعی در تحصیل صورت گرفت و در نتیجه ی آن، 9 موضوع به عنوان اجزای عدالت اجتماعی در تحصیل شناسایی شد. در مرحله ی بعدی، داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار spss شد تا رابطه و قدرت ارتباط بین جنسیت، سابقه ی تدریس و مدرک مدرسان زبان انگلیسی با نگرش آن ها به عدالت اجتماعی در تحصیل بررسی شود. براساس نتایج آزمون های t ، کای دو (cross tabulation) تحلیل واریانس یک طرفه (anova) مشخص گردید که بین جنسیت و سابقه ی تدریس مدرسان ارتباط معناداری وجود ندارد. اما براساس این آزمون ها، متغیر مدرک تحصیلی بر نگرش مدرسان زبان انگلیسی به عدالت اجتماعی تاثیرگذار می گذارد. بخش بحت و نتیجه گیری به طور مفصل به توضیح یافته ها می پردازد.
اعظم عبدی غلامرضا کیانی
طی دهه های اخیر محققان اضطراب دانش آموزان را به طور کامل مورد بررسی قرار داده اند. اما اضطراب مرتبط به تدریس معلمان در حوزه آموزش زبان انگلیسی مورد بی توجهی قرار گرفته است و می بایستی تحقیقات بیشتری برای بررسی ریشه ها و میزان اضطراب مرتبط به تدریس معلمان زبان انگلیسی صورت بگیرد زیرا اضطراب می تواند تاثیرات مخربی بر سلامت، عملکرد معلم، یادگیری زبان آموزان و غیره داشته باشد (هارویتز، 1996). بنابر همین موضوع تحقیق اخیر به بررسی میزان و ریشه های اضطراب مرتبط به تدریس معلمان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی که در آموزشگاه های زبان بخش دولتی و خصوصی فعالیت می کنند، پرداخته است. این تحقیق هم چنین به بررسی ارتباط احتمالی میان سابقه تدریس و جنسیت معلمان با میزان اضطراب آن ها پرداخته است. هم چنین این مطالعه به بررسی تاثیر تعاملی جنسیت و سابقه تدریس روی میزان اضطراب معلمان زبان انگلیسی پرداخته است. برای تحقق اهداف مطرح شده، این تحقیق شامل دو مرحله کیفی و کمی بوده است که در مرحله کیفی با 28 نفر (معلمان، سوپروایزران و تربیت کنندگان معلمان) مصاحبه به عمل آمد و اطلاعات به دست آمده با نتایج موجود در ادبیات، راه را برای طراحی پرسشنامه میسر ساختند. در مرحله کمی نیز، پرسش نامه طراحی شده میان 502 معلم زبان توزیع گردید. نتایج هردو مرحله کمی و کیفی حاکی از آن بودند که ریشه های اضطراب مرتبط با تدریس معلمان را می توان به شش گروه اصلی آموزش و فعالیت های آموزشی معلم، ویژگی و نگرانی های معلم، مدیریت کلاس، موقعیت، ویژگی و توانایی های دانش آموزان و ابزار آموزشی طبقه بندی نمود. علاوه بر این، نتایج روش تحلیلی anova دوطرفه هیچ تفاوت بارزی میان سطح اضطراب معلمان مرد و زن نشان نداد. اما در رابطه با میزان اضطراب معلمان تازه کار و با تجربه، نتایج حاکی از آنند که با افزایش سابقه تدریس معلمان از میزان اضطراب آن ها کاسته می شود و هیچ تاثیر به خصوصی در مورد تعامل متغیرهای مستقل بر میزان اضطراب معلمان مشاهده نگردید. نتایج تحقیقات با اشاره به ادبیات موجود در این زمینه به طور مفصل مورد بحث و گفتگو واقع شده اند و کاربرد نتایج به دست آمده در حوزه های مربوطه به شرح و تفصیل آمده است. واژگان کلیدی: معلمان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، جنسیت، میزان، اضطراب مرتبط با تدریس، سابقه تدریس
مسعود علی لو رامین اکبری
امروزه زبان انگلیسی به شکل گسترده در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرد تا جایی که تعداد افرادی که انگلیسی زبان مادری آنها نیست از افرادی که انگلیسی زبان مادری شان است فراتر رفته است (جنکینز،2007).انگلیسی کالایی متعلق به بومیان این زبان تلقی می شود و آنها هستند که تصمیم می گیرند قواعد و روش های صحیح این زبان چگونه باید تعریف شوند.فراگیرندگان این زبان بابد تلاش خود را برای رسیدن به زبان ایده آل بومیان انگلیسی انجام دهند. "انگلیسی بعنوان یک زبان بین المللی" یکی از نگرش هایی بوده است که تلاش کرده روند کنونی تسلط کشورهای انگلیسی زبان را تغییر دهد.این نگرش به غیر انگلیسی زبانان این امکان را می دهد که با مهارت محدودی که در انگلیسی دارند وارد گفتگو با دیگران شوند و انگلیسی را زبانی بین المللی و مایملک همه استفاده کنندگان از آن بدانند. تا امروز اکثر مطالعاتی که در حوزه "انگلیسی بعنوان یک زبان بین المللی" انجام شده است به جنبه های زبان شناختی پرداخته اند و مباحث فرهنگی و هویتی تا حدی مهجور مانده اند. این مطالعه تلاش کرده تا نگرش دانش آموزان و معلمان زبان انگلیسی در ایران را نسبت به مقولات فرهنگ و هویت در در "انگلیسی بعنوان یک زبان بین المللی" بررسی کند.بدین منظور،پرسش نامه ای طراحی شد و بین 250 شزکت کننده توزیع گردید.یافته های این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری بین مردان و زنان در نگرش شان نسبت به مقولات فرهنگ و هویت در "انگلیسی بعنوان یک زبان بین المللی" وجود ندارد.اما اختلاف میان دانش آموزان و معلمان در تبن موارد معنادار است: فرهنگ بومی یا ایرانی،فرهنگ خارجی یا کشورهای انگلیسی زبان و هویت بومی. بعلاوه نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معناداری میان معلمان تازه کار و معلمان باتجربه در نگرش شان نسبت به هویت خارجی (پذیرش هویت خارجی) وجود دارد.
مریم بلوری رامین اکبری
مهارت مدیریت کلاس بعنوان یک فاکتور مهم آموزشی، نقش بسزایی در میزان یادگیری شاگردان کلاس و نیز رضایت شغلی معلم دارد. فریدمن( 2006)، مدیریت ضعیف کلاسی را منشا اصلی فرسایش معلم میداند. گبهارت ( 2006) هدف اصلی مهارت مدیریت کلاس در محیط زبان انگلیسی را اینگونه بیان می دارد: ایجاد فضایی که در آن تعامل و ارتباط متقابل بین معلم و شاگردان معنا دار باشد و باعث پیشرفت در امر یادگیری زبان انگلیسی گردد. با این وجود، مدیریت کلاس در زمینه آموزش زبان انگلیسی مورد توجه کافی واقع نشده است. اهمیت بالای این موضوع و مفهوم گسترده آن، اندازه گیری این کمیت حساس و طراحی پرسشنامه برای آن را دچار مشکل و پیچیدگی کرده است. از این رو از طریق یک طرح چند روشی (کیفی و کمی)، مطالعه حاضر قصد دارد با طراحی و اعتبار سنجی یک پرسشنامه، درک و مفهوم مدیریت کلاس در محیط آموزش زبان انگلیسی را بسط دهد و تمام جنبه های این فاکتور آموزشی را بسنجد. در بخش کیفی، مصاحبه هایی عمیق و نیمه ساخت یافته با شانزده مدرس و کارشناس زبان انگلیسی در شرایط مختلف انجام گردید و تحت آنالیز موضوعی قرار گرفت که دریافتی غنی از نظرات، عقاید و برداشتهای آنها را فراهم کرد. نتایج مرحله کیفی بعد از بررسی توسط محقق و کارشناسان آموزشی در بیست و سه گروه دسته بندی شد وسپس با توجه به ادبیات موجود در هر حوضه بررسی مجدد گردید. در نهایت تمام نتایج در یک پرسشنامه 56 سوالی گنجانده شد تا وسیله ای برای سنجش مهارت مدیریت کلاس مدرسان زبان انگلیسی باشد.در بخش کمی 267 پرسشنامه تکمیل شده که از آموزشگاه های خصوصی در سطح تهران جمع آوری شده بود، تحلیل فاکتور شدند. مدل پیشنهادی این تحقیق در تحلیل فاکتور تاییدی اعتبار سنجی شد که بر این اساس، مدیریت کلاس در آموزش زبان انگلیسی از سه عنصر مدیریت زبان، مدیریت ساختار و مدیریت رفتار تشکیل شده است. در مطالعات انجام شده در این زمینه، متاسفانه هر سه فاکتور را در نظر نمیگیرند که این میتواند باعث درک کاملی از مدیریت کلاس در این محیط نگردد. نتایج این تحقیق کاربردهای مهمی در تربیت مدرسان زبان انگلیسی دارد و مربیان تربیت مدرس زبان انگلیسی را به تامل بیشتر بر روی این مهم فرامی خواند. امید آن است که بر روشهای مدریتی کلاسی مدرسان در محیط آموزش زبان انگلیسی تاکید بیشتر گردد و تمام جنبه های آن بررسی گردد.
شبنم مختارنیا رضا غفار ثمر
هدف اصلی تحقیق کیفی حاضر بررسی هویت حرفه ای و ایدئولوژی زبانی مدیران آموزش زبان انگلیسی در دو محیط دپارتمانهای زبان انگلیسی و آموزشگاههای زبان می باشد. جهت تحقق بخشیدن به این هدف، روش تحقیق داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفت. این روش این امکان را فراهم می سازد که محقق بدون در قید بودن درهیچ نظریه ی از پیش تعریف شده ای به بررسی موضوع تحقیق بپردازد و در نهایت به یک چهارچوب نظری جدید برگرفته از داده های تحقیق برسد. ابزارهای گردآوری داده در پژوهش حاضر مصاحبه های فردی و جمعی بودند. و از آنجایی که هویت مفهومی چند بعدی است که تحت تأثیر مجموعه ای از مخاطبین متعدد قرار میگیرد (schlenker, 1986)، نگرش مخاطبینِ مدیران آموزشی نظیر معلمین، دانشجویان، زبان آموزان و سوپروایزرین نیز در خصوص هویت حرفه ای مدیران آموزش زبان مورد بررسی قرار گرفت. از این رو هشت مدیر دپارتمان، یک مدرس دانشگاه، یک کارشناس گروه، هفت مدیر آموزشگاه، یک کارشناس تربیت معلم، دو سوپروایزر و یک منشی آموزشگاه به صورت فردی مصاحبه شدند. به علاوه، چهار مصاحبه گروهی با جمعی از معلمین، سوپروایزرین، و زبان آموزان و دانشجویان نیز صورت گرفت تا تصویر جامع تری از هویت حرفه ای مدیران آموزش زبان به دست آید. پس از تبدیل داده های صوتی به نوشته و تحلیل آنها طبق دستور العمل مارشال و روزمن (1999)، تم های به دست آمده بر طبق چهار پرسش اصلی پژوهش بررسی و جمع بندی گردیدند. مدل نظری که در نهایت جهت تعریف هویت حرفه ای مدیران آموزش زبان به دست آمد از شش سازه شخصیت سازمانی، شخصیت خود آگاه، شخصیت خود کنترل شده، شخصیت ارتباطی، شخصیت ایدئولوژیک و شخصیت ایدال تشکیل شد. به علاوه، شخصیت سازمانی به شش زیر مجموعه مدیریت امور آموزشی ( و پژوهشی)، مدیریت امور دانشجویان ( یا زبان آموزان)، مدیریت منابع انسانی، مدیریت ارتباطات برون سازمانی، مدیریت منابع فیزیکی و مالی و مدیریت امور اداری تقسیم گردید. در انتها، کاربرد عملی یافته های تحقیق و پیشنهاداتی جهت انجام پژوهش های جامع تر مورد بررسی قرار گرفت.
الهام محمدی غلامرضا کیانی
مطالعه کنونی در پی دستیابی به سه هدف اصلی است: اولین هدف کسب اطلاعات در مورد سیستم فعلی ارزشیابی دانشجو معلمان آموزش زبان انگلیسی و نقاط ضعف آن با تمرکز به روی دو حیطه درسی (روش تدریس و آزمون سازی) است. هدف دوم مقایسه سیستم کنونی ارزشیابی دانشجو معلمان زبان انگلیسی در ایران با تجارب کشورهای موفق (ایالات متحده، چارچوب ارجاعی مشترک اروپا برای آموزش زبان ، انگلستان، و ترکیه) است. هدف سوم ارائه الگوی ارزیابی جایگزین به منظور بهبود ارزشیابی دانشجو معلمان در پرتو منابع موجود است. بر این اساس تحقیق حاضر به سه بخش تقسیم شده است. طرح بخش اول ماهیتا مبتنی بر توصیف و ارزیابی است و به این منظور مرور اسناد بر مبنای تحلیل محتوایی استقرایی انجام گرفت. برای شناخت بهتر نحوه عملکرد مربیان مراکز فرهنگیان در ارزیابی دانشجو معلمان از طبقه بندی اصلاح شده اهداف شناختی بلوم استفاده شد. این مدل متشکل از دو بعد شناختی و دانش است. جدول مشخصات آزمون برای دو درس یاد شده طراحی شد تا بدین ترتیب بتوان میزان پوشش محتوای درسی در سوالات امتحانی را بررسی کرد. نتایج حاکی از پوشش نامتناسب محتوا و مهارتهای شناختی در سطوح بالا در سوالات امتحانی مربیان پنج مرکز تربیت معلم بود. برای بخش دوم مطالعه (تطبیقی) تحلیل محتوایی استقرایی انجام گرفت و مقوله های مرتبط که از اسناد ملی استخراج شده بودند با معیارها و استانداردهای معلمی در کشورهای هدف مورد مقایسه قرار گرفتند. خلأ ها و شکاف ها شناسایی شدند و نتایج در طراحی الگوی جایگزین برای ارزشیابی دانشجو معلمان به کار برده شدند. برای هدف سوم پژوهش حاضر که طراحی الگوی ارزیابی جایگزین درس آزمون سازی برای دانشجو معلمان زبان انگلیسی است، اطلاعات حاصله از منابع ذیل مورد استفاده قرار گرفتند: ملزومات اسناد ملی، یافته های بخش اول درمورد وضع موجود، عملکرد های ارزشیابی مربیان مراکز فرهنگیان، خلأ های مشخص شده در مطالعه تطبیقی و چارچوب شناختی مورد استفاده در این مطالعه. نتایج این تحقیق با فراهم آوردن داده های تجربی در مورد میزان موثر بودن وضعیت کنونی ارزیابی دانشجو معلمان زبان انگلیسی درمراکز فرهنگیان و ارائه الگوی ارزیابی جایگزین در پرتو ملزومات اسناد رسمی بالا دستی و برنامه درسی دانشگاههای فرهنگیان دستاوردهای عملی برای سیستم آموزشی ایران دربردارد. با مشخص شدن ملزومات و اجزای لازم برای طراحی و ایجاد الگوی ارزیابی و برجسته کردن ابعاد شناختی سوالات امتحانی، پژوهش حاضر دارای بینش های نظری برای آموزش معلمان زبان انگلیسی و حیطه ارزیابی است.
ایمان موسوی غلامرضا کیانی
در مقطع تحصیلات تکمیلی مهارت نگارش در موفقیت افراد نقش کلیدی دارد چرا که حضور و قدرت افراد در جوامع گفتمانی از طریق نگارش آنها نشان داده می شود. اما در کشور ایران بسیاری از دانشجویان و اساتید با مشکل نگارش مواجه هستند. این مطالعه کیفی حاصل یک مطالعه موردی بر روی دو نمونه از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس می باشد. در این پژوهش محققین تلاش کردند تا با بررسی فرایندهای فکری این دو نمونه چگونگی توسعه مهارتهای نگارش و نیز آگاهی از ژانر رشته تخصصی را بررسی و گزارش کنند. بدین منظور دو نمونه مطالعاتی به مدت 18 ماه تحت آموزش و بررسی قرار گرفتند. در این مدت یکی از محققین شخصا کلاسهای منظم آموزشی جهت تقویت مهارت های نگارش دانشگاهی با شرکت کنندگان برگزار کرد. آموزش های ارائه شده به چهار فاز تقسیم شد و در این مدت فرایند تکامل مهارتهای نگارشی از طریق تکنیکهای تحقیق کیفی بررسی شده و نیز فرایند توسعه آگاهی از ژانر تخصصی در فاز اول تا سوم این کار به روش قوم نگارانه و تفسیری و در فاز چهارم به روش تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری مدل "تعامل" هایلند (2005) مورد مطالعه قرار گرفت. چندین مصاحبه و جلسات یادآوری فرایند فکری، یادداشت برداری های میدانی و بررسی اسناد جهت جمع آوری داده ها انجام شد. طبق تعریف ارائه شده از سطوح مهارتی توسط سازمان آیلتس، شرکت کنندگان در این مطالعه از سطح نگارشی کاربر محدود (نمره 4) تا سطح کاربر خوب (نمره 7) پیشرفت کردند. نتیجه بررسی فرایند تکامل مهارتهای نگارشی در قالب یه تئوری زمینه ای به نام سایش تدریجی وغیرخطی اشتباهات ارائه شد و نتیجه بررسی مراحل تکامل آگاهی شرکت کنندگان از ژانر تخصصی رشته خود در قالب یک مدل ارائه گردید که این مدل با ارائه شواهد پژوهشی از تحقیقات پیشین تشریح شد. این مطالعه می تواند چشم انداز بسیار روشنی جهت برنامه ریزی برای دوره های آموزشی مهارت های نگارش تخصصی و دانشگاهی باشد.
زهرا مسیب زاده رامین اکبری
موفقیت در یادگیری زبان به ارکان بسیاری بستگی دارد که از جمله آن می توان به کتاب درسی، مشخصه های زبان آموز و انگیزه او، ویژگی و توانایی های معلم، مدت زمان و فشردگی یادگیری، کاربردی بودن روش، و . . اشاره کرد که تا به اکنون تحقیقات بسیاری در مورد آنها و تاثیر شان بر یادگیری شده است. اما تحقیق حاضر با در نظر گرفتن جنبه متفاوتی در تحقیقات زبان دوم، تلاشی به منظور پیشرفت تاریخچه می باشد. هدف اصلی این سند فهم مهم ترین انگیزه های معلمین زبان انگلیسی ایرانی از انتخاب این شغل، ارکان انگیزه معلمین که بهتر تحلیل رفتگی شغلی را پیش بینی می کند، و همچنین دستیابی به جواب این سوال که آیا جنسیت، تخصص، تجربه و محیط درس (مدرسه یا آموزشگاه زبان) تاثیری روی انگیزه معلمین زبان انگلیسی ایرانی از انتخاب این شغل دارد. به این منظور، 299 معلم انگلیسی ایرانی در این تحقیق شرکت کردند و از دو پرسشنامه بهره گرفته شد که شامل "اف- آی- تی- چویس اسکیل" (وات و ریچاردسن، 2007) و پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی (مسلچ و جکسن، 1984) می باشند. به منظور تحلیل داده ها، از توزیع فراوانی، رگرسیون و تی تست استفاده شد. نتایج این تحقیق به مقدار قابل ملاحظه ای بر روی نتایج به دست آمده در تحقیقات گذشته صحه گذاشت به طوری که کار با کودکان / نوجوانان، ارزش های شغلی باطنی، توانایی، و کمک اجتماعی در صدر انگیزه های معلمین قرار داشتند. همچنین انتخاب شغل معلمی به عنوان آخرین گزینه، ارزش های شغلی باطنی، کمک اجتماعی، توانایی، و تجارب تدریس و یادگیری گذشته بر روی دو عنصر تحلیل رفتگی شغلی یعنی احساس خستگی و فرسودگی و دستاورد شخصی تاثیر گذار بودند. نتایج همچنین نشان داد که تجربه تاثیری بر روی انگیزه های معلمین زبان ایرانی ندارد. اما زمانی که نوبت به جنسیت، تخصص و محیط تدریس می شود، طبق نتایج، انگیزه معلمان متفاوت خواهد بود. در بخش نتایج و مباحثه به جزئیات بیشتری اشاره خواهد شد.
میلاد بهشتی پرور رامین اکبری
در این پژوهش که شامل دو مرحله کیفی و کمی است، محقق سعی نموده است تا به بررسی عوامل زیرساختی سازه کیفیت مدرس بپردازد. کیفیت مدرس همان عملکرد کارآمد و با بازده از سوی معلمان است. بر اساس پژوهش انجام شده و نیز پرسشنامه طراحی شده در این تحقیق، سازه کیفیت مدرس شامل هفت عامل است که عبارتند از مهارت های اجتماعی-ارتباطی، پیش شرطهای آموزش، سازماندهی و برنامه ریزی آموزش،مهارتهای عملی کلاسی،رشد حرفه ای، مدیریت کلاس، کنترل یادگیری و رشد فراگیران.
حمید میرزایی سراجی رامین اکبری
نظریه انتقادی و آموزش انتقادی بطور گسترده ای در تعلیم و تربیت مدرس زبان دوم تاثیرگذار بوده اند که بازاندیشی در تدریس از سوی مدرس را مورد تایید قرار میدهند. امروزه مفهوم تدریس بازاندیشانه در حوظه تعلیم و تربیت مدرس از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد. بررسی رابطه میان تدریس بازاندیشانه و سایر متغییرهای مهم در حوزه تعلیم و تربیت از قبیل شخصیت مدرس، میریت کلاس و تجربه تدریس عنوانی است که در حیطه آموزش زبان انگلیسی کمتر بدان پرداخته شده است. تحقیق حاضر در نظر دارد تا رابطه بین تدریس بازاندیشانه بعنوان متغییر اصلی این تحقیق را با سایر متغییرهای مهم یعنی شخصیت مدرس، مدیریت کلاس و تجربه تدریس، در حیطه تعلیم و تربیت مورد مداقه قرار دهد. افراد مورد پژوهش شامل 310 مدرس زبان انگلیسی از موسسات خصوصی آموزش زبان از سرتاسر ایران میباشند. جهت جمع آوری داده های این تحقیق از سه پرسشنامه ی معتبر استفاده شده است که عبارتند از : reflective teaching instrument, neo-ffi , bims جهت تحلیل داده های تحقیق از چندین روش آماری spss استفاده شده است که عبارتند از: stepwise multiple regression, one-way anova, pearson correlation. نتایج بدست آمده حاکی از آن دارد که تدریس بازاندیشانه با سایر متغییرهای مورد بررسی رابطه ی معنادار دارد. نتایج تحقیق و پیامدهای آن نیز در ادامه مورد بحث و تحلیل قرار گرفته و پیشنهاداتی جهت بررسی بیشتر این موضوع ارایه شده است.
علی اخلاقی غلامرضا کیانی
چکیده ندارد.
اکبر رضاقلی بیگی اکبر میرحسنی
چکیده ندارد.
بابک دادوند رامین اکبری
چکیده ندارد.
هادی عظیمی رامین اکبری
چکیده ندارد.
بابک مواجی دربان رامین اکبری
چکیده ندارد.
رامین اکبری اسدالله دیوسالار
چکیده ندارد.
مرتضی زاهدی غلامرضا کیانی
چکیده ندارد.
حسین نویدی نیا رامین اکبری
چکیده ندارد.
معصومه عرفانی رضا غفارثمر
چکیده ندارد.
ندا پیمان رامین اکبری
چکیده ندارد.
مهدی بوژمهرانی رضا غفارثمر
در این تحقیق به بررسی ارتباطات الکترونیکی دو گروه دانشجو در ایران و امریکا می پردازیم. هدف از این تحقیق یافتن تفاوتهای احتمالی بین ویژگیهای متعارف نامه های الکترونیکی ایرانیان و امریکاییان در محیط های دانشگاهی است. همچنین این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که چگونه جایگاه نهادی در انتخاب راهبردهای بیانی در نگارش نامه های الکترونیکی تأثیر می گذارد. به این منظور نامه های الکترونیکی دو گروه از دانشجویان کارشناسی ارشد ایران و امریکا گردآوری و سپس بر اساس ملیت و دریافت کنند? آنها، پیامها به چهار گروه تقسیم شد. بکارگیری راهبردهای رایج در ایمیل شامل مقوله های آغازکننده، پایان دهنده و برخی راهبردهای ادب مانند «پیام بلند» و «بیان غیرمستقیم» مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که دانشجویان ایرانی در انتخاب راهبردهای بیانی تحت تأثیر جایگاه نهادی فردی قرار می گیرند که دریافت کننده ایمیل می باشد. علاوه بر این، یافته های تحقیق نشان داد که در خصوص راهبردهای بیان ادب، دانشجویان ایرانی در مقایسه با دانشجویان امریکایی به مراتب بیشتر از راهبرد «بیان غیرمستقیم» استفاده می کنند، اما راهبرد «پیام بلند» توسط هر دو گروه به یک میزان بکار گرفته می شود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که دانشجویان ایرانی احتمالاً برای بیان منظورشان در نگارش نامه های الکترونیکی انگلیسی از معیارهای رایج در فرهنگ زبان فارسی استفاده می کنند.
رضا سلیمانی فر غلامرضا کیانی
عوامل زیادی بر نحوه عملکرد زبان آموزان در تست های شنیداری تاثیرگذار هستند. در میان این عوامل ایجاد راهبردهای شنیداری مؤثری است که به زبان آموزان در درک بیشتر و بهتر کمک می کنند. از آنجا که مطالعات اندکی در این زمینه صورت گرفته و نتایج قابل بحثی بدست آمده است، انجام این تحقیق در جهت بررسی تاثیر آموزش صریح راهبردهای مهارت شنیدن بر درک شنیداری زبان آموزان ایرانی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور، نخست یک آزمون تافل (برگرفته از longman, 2003) از 74 زبان آموز که در انجمن زبان دانشگاه علامه طباطبایی تحصیل می کردند گرفته شد. در نتیجه، زبان آموزان سطح پیشرفته شناسایی و 41 نفر از آنها برای تحقیق انتخاب شدند. سپس این افراد بر اساس نمرات کسب کرده از یک آزمون درک شنیداری استاندارد (همچنین برگرفته از longman, 2003) که هم به عنوان پیش آزمون و هم به عنوان پس آزمون استفاده شد، به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند. افرادی که در گروه آزمایش بودند به مدت ده جلسه از آموزش صریح راهبردهای مهارت شنیدن بهره مند شدند. با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون داده ها جمع آوری و با نرم افزار spss تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشانگر تفاوت معنی داری بین میانگین های دو گروه در پس آزمون بود. به عبارت دیگر، افراد که در گروه آزمایش بودند بهتر از افراد گروه کنترل عمل کردند. و این بدان معناست که آموزش صریح راهبردهای مهارت شنیدن کارآیی زبان آموزان ایرانی را در درک شنیداری آزمون تافل بهبود می بخشد. این تحقیق رهیافت های زیادی برای آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی و بویژه برای معلمان زبان خواهد داشت. این تحقیق همچنین بینشی در جهت ایجاد برنامه ها و طراحی مواد آموزشی فراهم می آورد.
ناصح قلی پور رضا غفارثمر
چکیده: بررسی ادبیات مربوطه در کشور در زمینه یادگیری زبان انگلیسی نشان میدهد که علیرغم اهمیت املا در فرآیند یادگیری به طور عام و یادگیری زبان انگلیسی به طور خاص، این مولفه از جایگاهی متناسب با اهمیت آن برخوردار نیست و عمدتاً نادیده گرفته شده است. تحقیقات گستردهای در خارج از کشور در مورد ماهیت این مولفه صورت گرفته است، در حالی که به جرأت میتوان گفت در داخل کشور گامی در مورد درک ماهیت آن و فرآیندهای درگیر در یادگیری و کسب این مهارت برداشته نشده است. تحقیق حاضر تلاشی در جهت جلب توجه صاحبنظران، از جمله اساتید دانشگاه، مدرسین زبان انگلیسی و دانشجویان رشته آموزش زبان انگلیسی به این مولفه مهم است. «روشهای خاص» از جمله روشهایی هستند که در ادبیات نظری مربوط به تدریس املا به آنها پرداخته شده است، اما یافتههای کمابیش متناقضی در مورد اثربخشی آنها در تدریس این مهارت به دست آمده است. در این پژوهش، تأثیر استفاده از «روشهای خاص» بر تدریس املای زبان انگلیسی به زبانآموزان سوم راهنمایی مورد بررسی قرار گرفته است. موارد آزمون، متشکل از سه کلاس 31 نفره از دانشآموزان سال سوم راهنمایی ، مذکر و در دامنه سنی 14 تا 16 سال بودند. همگنی کلاسها از طریق یک آزمون زبان عمومی متناسب با سطح کارآمدی دانشآموزان تعیین گردید. همچنین یک آزمون طراحی شده املای زبان انگلیسی که اندازههای روایی و پایایی آن مشخص شده بود، برای ارزیابی دانش املای زبانآموزان در قبل و پس از دوره آموزش به کار برده شد. سپس دوره آموزش آغاز شد که 10 جلسه به طول انجامید. کلاسها به صورت کلاس «الف»، «ب» و «ج» نامگذاری شدند. کلاس «الف» به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و کلاسهای «ب» و «ج» به عنوان گروههای آموزش انتخاب شدند. در کلاس «الف»، تکنیکهای روش سنتی و در کلاسهای «ب» و «ج» به ترتیب تکنیکهای روش «نیمه مستقل» و روش «معلمرهبر» به کار گرفته شدند. دادههای گردآوری شده از پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از نرمافزار spss تحلیل، و نتایج تفسیر گردید. نتایج حاصل نشان داد که هر سه روش، تأثیر معناداری در ارتقای یادگیری املای زبان انگلیسی توسط زبانآموزان داشتند. نتایج تحلیل بینگروهی حاکی از این بود که روشهای «نیمه مستقل» و «معلمرهبر» نسبت به روش سنتی اختلاف معنادارداشتند اما نسبت به یکدیگر تفاوت معناداری ایجاد نکردند. ترکیبی از تکنیکهای هر سه روش برای تدریس املای زبان توصیه میگردد.
فریبا فهیم رضا غفارثمر
چکیده فراکلام بخشی لاینفک از زبانی است که آن را در مکالمات روزمره به کار برده و یا در مطالعات روزمره با آن سرو کار داریم. کریزمور (1983) فراکلام را به عنوان کلیدوازه هایی تعریف کرده که به درک خوانندگان از متن و برقراری ارتباط با نویسنده کمک میکند. هدف از این مطالعه آن است که تاثیر آموزش فراکلام را بر درک مطلب زبان آموزان بررسی کرده و همچنین تاثیر آموزش دو زیرمجموعه فراکلام (متنی و بین شخصی) را بر درک مطلب زبان آموزان مقایسه کند. بدین منظور 78 زبان آموز سطح متوسط بالا از دو شعبه یکی از موسسات تهران به صورت 6 کلاس دست نخورده انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. یک گروه به عنوان کنترل و دو گروه به عنوان آزمایش در نظر گرفته شدند. به یک گروه آزمایش فراکلام متنی و به گروه آزمایش دیگرفراکلام بین شخصی آموزش داده شد. گروه کنترل فقط آموزش معمولی داشت و هیچ آموزشی در مورد فراکلام دریافت نکرد. ابزار استفاده شده در این مطالعه عبارت بود از الف) تست درک مطلب نلسون که به عنوان تست اولیه (pretest) و برای سنجش توانایی درک مطلب زبان آموزان قبل از آموزش استفاده شد ب) تست نلسون اولیه+ تست درک مطلب لانگ من که به عنوان تست ثانویه (postest) جهت سنجش عملکرد زبان آموزان پس از آموزش مورد استفاده قرار گرفت. ابزار بکار گرفته شده در مرحله آموزش عبارت بود ازمتون جمع آوری شده از اینترنت و همچنین نیو اینترچنج، کتاب 3. حین خواندن این متون، عناصر فراکلام از لابلای متون استخراج شده و اهداف و عملکردهای این علایم به زبان آموزان توضیح داده شد.مدت زمان اختصاص داده شده به آموزش 20 دقیقه در انتهای هر جلسه و تعداد جلسات 10 جلسه برای هر گروه بود. نتایج آماری این مطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت آموزش فراکلام بر درک مطلب زبان آموزان بود. زیرا تفاوت معناداری در پیشرفت درک مطلب زبان آموزان بین گروههای کنترل و آزمایش مشاهده شد. از طرف دیگر بر اساس نتایج آماری تفاوت معناداری بین پیشرفت دو گروه آزمایش مشاهده نشد. هرچند پیشرفت زبان آموزان در گروه فراکلام متنی اندکی از گروه فراکلام بین شخصی بهتر بود اما این تفاوت از نظر آماری محسوس و معنادار نبوده است.
رضا فیضی بهنق رضا غفارثمر
احساس همدردی/همدلی بخش مهمی از زندگی انسانها می باشد. دیر یا زود هر فرد با مشکلات و یا افسردگی در زندگی مواجه می شود. در چنین مواقعی, حمایت عاطفی از طرف دیگران به فرد کمک می کند تا درد روحی وی کاهش یافته یا بتواند بر آن فائق آید. البته, راههای ابراز افکار و احساسات توسط افراد مختلف در زبانهای مختلف متفاوت می باشد. عمل گفتارهای مختلفی مثل معذرت خواهی, درخواست و تعارف توسط محققان مختلفی بررسی شده است. به نظر می رسد مردم از یک فرهنگ, نوع بیان متداول و الگوی مشخصی برای بیان یک عمل گفتار خاص دارند. این پایان نامه عمل گفتار همدردی را که توسط دانشجویان رشته زبان انگلیسی و رشته های غیر زبان انگلیسی بیان می شود را مورد بررسی و مقایسه قرار می دهد. تمرکز این مطالعه اولا روی یافتن استراتژی های پرکاربرد توسط پاسخ دهندگان در موقعیت های با شدت مختلف و در همدردی با افراد با موقعیت یکسان (دوست) و با موقعیت بالاتر (استاد دانشگاه) می باشد. هدف دوم, بررسی طول پاسخ ها در هر موقعیت می باشد. در نهایت نحوه تاثیر موقعیت شنونده بر طول پاسخ داده شده توسط شرکت کنندگان در مطالعه بررسی شد. ابزار به کار برده شده برای جمع آوری داده ها یک پرسشنامه بود که مشتمل بر 14 موقعیت بود, که در آنها از پاسخ دهندگان خواسته شده بود در هر موقعیت با طرف مقابل همدردی کند. بخش اول شامل 8 موقعیت بین دو دوست نزدیک بود, و بخش دوم شامل 6 موقعیت بود که همدردی یک دانشجو با استادش بود. دو نسخه از پرسشنامه تهیه و به کار برده شد: یک نسخه انگلیسی برای گروه دانشجویان رشته زبان انگلیسی و یک نسخه فارسی برای دانشجویان رشته های غیر انگلیسی. صد و بیست دانشجوی سطح کارشناسی در این مطالعه شرکت نمودند: 50 دانشجوی رشته زبان انگلیسی, 50 دانشجوی رشته های غیر زبان انگلیسی, 10 دانشجوی رشته زبان انگلیسی و 10 دانشجوی رشته غیر زبان انگلیسی که طبق موقعیت های پرسشنامه مصاحبه شدند و به موقعیت ها به طور شفاهی پاسخ دادند. بازه سنی شرکت کنندگان در مطالعه بین 19 و 24 بود. نتایج مطالعه برای بخش اول, استراتژی های پرکاربرد همدردی را در هر موقعیت نشان داد. یافته های بخش دوم مطالعه, که مقایسه طول پاسخ ها در موقعیت های مختلف همدردی بود نشان داد که هنگامی که طرف مقابل موقعیت یکسانی (دوست) با پاسخ دهنده داشت, پاسخ دهندگان از استراتژی های بیشتری استفاده نمودند و پاسخ هایشان بلندتر بود, ولی وقتیکه طرف مقابل برای همدردی, استاد پاسخ دهنده بود (فردی با موقعیت بالاتر), پاسخ دهندگان تعداد کمتری استراتژی به کار بردند و پاسخ هایشان کوتاه تر بود. همچنین, در این مطالعه نتایج نشان داد که طول پاسخ هایی که توسط افراد مصاحبه شده داده شده در کل بلندتر از طول پاسخ های نوشتاری بود.
شهاب مرادخانی رامین اکبری
حس خودکارآمدی معلمان را می توان بصورت اعتقاد آن ها به تواناییشان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تعریف کرد. این حس جنبه های مختلفی از رفتار معلمان را تحت تاثیر قرار می دهد. از سوی دیگر تحقیقات نشان می دهد که مدرک تحصیلی معلمان بر روی توانایی و روش تدریس آن ها اثر گذاشته و در نهایت منجر به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود. در نتیجه تحقیق حاضر به بررسی سوالات زیر پرداخت:1) آیا تفاوت معناداری بین حس خودکارآمدی معلمان انگلیسی کم تجربه با مدارک تحصیلی گوناگون وجود دارد؟ 2) آیا رابطه ای بین مدرک تحصیلی معلمان زبان و پیشرفت تحصیلی زبان آموزان وجود دارد؟ 3) آبا رابطه ای بین حس خود کارآمدی معلمان زبان کم تجربه و پیشرفت تحصیلی زبان آموزان وجود دارد؟4) آیا تعامل بین مدرک تحصیلی و حس خودکارآمدی معلمان زبان کم تجربه رابطه ای با پیشرفت تحصیلی زبان آموزان دارد؟ 103معلم انگلیسی کم تجربه در این تحقیق مشارکت نمودند. تحلیل داده ها نشان داد که حس خودکارآمدی در بین معلمان با مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معناداری ندارد. در مقابل تعامل بین مدرک تحصیلی و خودکارآمدی معلمان رابطه ی معناداری با پیشرفت تحصیلی زبان آموزان داشت. به نظر می رسد با افزایش حس خودکارآمدی معلمان دارای مدرک کارشناسی ارشد مرتبط، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بهبود چشمگیری دارد. بنابراین می توان گفت خودکارآمدی یک پدیده ی روانشناختی است که در بین معلم هایی که مدرک تحصیلی بالاتر و مرتبط دارند نمود بیشتری دارد.
محمد پوررضایی رامین اکبری
این تحقیق دیدگاههای اساتید دانشگاه و معلمان زبان انگلیسی و همچنین دیدگاههای معلمان زبان انگلیسی مرد و زن که در مناطق بالا شهر و پایین شهر تدریس می کنند را مورد بررسی قرار می دهد تا تفاوتهای بین دیدگاههای آنان را پیدا کند. پرسشنامه ای که بر اساس مصاحبه و پیشینه طراحی شده بود بین اساتید دانشگاه و معلمان زبان انگلیسی توزیع شد. 257 معلم زبان انگلیسی که در مدرسه یا موسسه تدریس می کردند و همچنین 127 استاد دانشگاه که در دانشگاههای سر تا سر کشور تدریس می کردند، در این تحقیق شرکت کردند. بر اساس نتایج بدست آمده تفاوت بین دیدگاههای اساتید دانشگاه و معلمان زبان انگلیسی در مورد دوره های آموزشی، نیاز به مهارت، دانش فرهنگی و اجتماعی و نیاز به دانش معنا دار است اما در مورد دوره های آموزشی با کیفیت و تخصص معنادار نیست. به علاوه تفاوت بین دیدگاههای معلمان زبان انگلیسی زن و مرد در زمینه دوره های آموزشی و تخصص معنادار است و تفاوت بین دیدگاههای معلمان زبان انگلیسی بالاشهر و پایین شهر تنها در مورد نیاز به مهارت معنادار است. نتایج بدست آمده تفاوت دیدگاههای گروههای مختلف را نشان داد. این تفاوتها به نیازهای معلمان زبان انگلیسی که در دوره آموزش معلمان چه در دانشگاه و چه در دوره های ضمن خدمت نادیده انگا شته شده اند اشاره می کنند و به سیاستگذاران در مورد این نیازها هشدار می دهند. این تفاوتها همچنین بینش های با ارزشی برای تجزیه و تحلیل بیشتر نیازها ارائه می کنند.
مهدیه آرام رامین اکبری
نظر به اینکه زبان انگلیسی یک زبان بین المللی می باشد، آموزش و فراگیری این زبان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. یادگیری یک زبان دوم مستلزم مهارتهای گوناگون از جمله مهارت نوشتن است، که در حال حاضر با پیدایش شیوه های جدید ارتباط جهانی نظیر اینترنت به مهارت خاصی در تمام سطوح آموزش تبدیل شده است. مهارت نوشتاری همواره به عنوان یک تکلیف دشوار برای زبان آموزان مطرح بوده و همچنین معلمان را در تصحیح آن با مشکل مواجه کرده است. چندی است که نقش با لقوه بازخوردهای تصحیحی در فراگیری و آموزش مهارت نوشتاری زبان دوم مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تحقیقات انجام شده در رابطه با چگونگی تاثیر بازخوردهای تصحیحی در پیشرفت مهارت نوشتاری، نتایج مشخص و ثابتی به دست نیامده است. پژوهش حاضر به بررسی تفاوتهای احتمالی بین تاثیر بازخوردهای تصحیحی معلم و همدرسان بر پیشرفت دانش دستوری و کیفیت نگارش زبان آموزان در دو سطح ابتدایی و پیشرفته پرداخته است. جهت انجام مراحل مختلف تحقیق از137 زبان آموز مستقر در آموزشگاه زبانهای خارجی در یزد تست نلسون به عمل آمد، که بر طبق نمرات کسب شده، میانگین و احراف معیار، آنها در دو سطح ابتدایی و پیشرفته قرار گرفتند. سپس با توجه به دو نوع بازخورد تصحیحی (معلم در مقایسه با همدرسان) به چهار گروه آزمایش تقسیم شدند. یک موضوع به عنوان پیش امتحان به آنها معرفی شد تا در باره آن بنویسند. در طول دوره آزمایش زبان آموزان در چهار گروه آزمایش بازخورد تصحیحی مناسب را دریافت کردند و همچنین موظف به نوشتن شش انشاء روایتی در طول ترم شدند. در مرحله بعد ( پایان ترم آموزشی ) یک موضوع به عنوان پس امتحان به زبان آموزان در چهار گروه مختلف معرفی شد تا راجع به آن بنویسند. بررسی نهایی یافته ها نشان داد که از نظر دانش دستوری، تفاوتهای معناداری بین پیش آزمون و پس آزمون در گروههای آزمایشی وجود داشت و بازخورد از جانب معلم، خصوصا برای زبان آموزان در سطح ابتدایی موثرتر بود.اما از حیث پیشرفت کیفیت کلی نگارشی تفاوت معناداری بین گروههای آزمایشی وجود نداشت وبازخوردهای اصلاحی از سوی معلم و همدرسان هر دو در بالا بردن کیفیت نگارشی زبان اموزان تاثیر مثبت داشتند. یافته های این تحقیق می تواند مورد استفاده دست اندرکاران آموزش زبان و مدرسین نگارش زبان انگلیسی قرار گیرد.
مهدی لطفیان مقدم اکبر میرحسنی
با توجه به اهمیت راهبردهای یادگیری و نیز نقش تفکر وتعمق در موفقیت زبان آموزان ، این تحقیق سعی بر آن دارد که رابطه بین تفکر زبان آموزان از طریق نگارش ژورنال (در مورد تجربه های یادگیری آنان) ، راهبردهای یادگیری مورد استفاده آنها و سطح مهارتهای زبانی آنها را مورد بررسی قرار دهد.
مهدی مهرجو اکبر میرحسنی
از آنجا که یادگیری لغت یکی از پایه های اساسی فراگیری زبان خارجی است و در سیستم آموزش و پرورش وقت بسیار کمی به آموزش زبان انگلیسی اختصاص داده شده است محقق برآنست به بررسی سه فعالیت که گمان می رود به بسط دانش واژگانی فراگیران کمک می کنند بپردازد.
کبری حسینی رامین اکبری
از دیرباز محققین، برنامه ریزان درسی، و معلمان زبانهای خارجه در پی یافتن یک ارتباط منطقی بین هوش و یادگیری زبان خارجه بوده اند. تحقیقاتی که در این راستا توسط چند محقق ایرانی صورت گرفته است. وجود هر گونه رابطه معنی دار میان هوش و بکارگیری استراتژی های یادگیری زبان را انکار می کند. این محققان همگی هوش را از دیدگاه سنتی آن در نظر گرفته و هوش آزمودنی ها را با استفاده از آزمونهای هوش متداول اندازه گیری کرده اند.هدف این تحقیق بررسی مجدد رابطه میان هوش و بکارگیری استراتژی های یادگیری زبان توسط زبان آموزان ایرانی براساس تئوری هوش و بکارگیری استراتژی های یادگیری زبان توسط زبان آموزان ایرانی براساس تئوری هوش چندمقوله ای گاردنر بوده است. در همین راستا سه آزمون الف)تست هوش چند مقوله ای میداس midas ، ب)تست استراتژی های یادگیری زبان sill و ج)تست مهارت زبان انگلیسی ihlts انجام شد.نتایج نشان داده است که ارتباط معنی داری میان هوش چندمقوله ای زبان آموزان ایرانی و بکارگیری استراتژی های یادگیری زبان توسط آنان وجود دارد. همچنین بین هوش چندمقوله ای این زبان آموزان ومهارت زبانی آنان رابطه معنی دار دیده شد ولی این رابطه خیلی قوی نبود.