نام پژوهشگر: علی اکبر کامگار حقیقی
فاطمه اشیری کتایون جاویدنیا
خشکی مهم ترین تنش محیطی است و به تقریب تولید 25% از زمین های جهان را محدود می سازد. کمیت و کیفیت رشد گیاه به تقسیم، افزایش طول و تمایز یاخته ای بستگی دارد و همه این ها به وسیله تنش آبی تحت تأثیر قرار می گیرند. ترکیب های معطر در گیاهان دارویی یکی از پدیده های جالب متابولیزم هستند که به شدت تحت تأثیر شرایط مختلف محیطی واقع می شوند. پژوهش حاضر برای بررسی واکنش های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه دارویی آویشن باغی در شرایط کمبود آب در گلخانه صورت گرفت. پنج تیمار آبیاری (دور آبیاری 2، 4، 6، 8 و 10 روز تا حد ظرفیت مزرعه) به مدت 6 ماه انجام شد. پژوهش به صورت طرح کامل تصادفی انجام شد، به این صورت که هر تیمار دارای 8 تکرار (گلدان) بود. تجزیه آماری داده ها با نرم افزار 12.0 spss انجام شد و میانگین ها با استفاده از آزمون توکی درسطح 5% با یکدیگر مقایسه شدند. طول شاخساره، وزن تر و خشک شاخساره و ریشه و مقدار کلروفیل a، b و کلروفیل کل در شرایط کمبود آب کاهش یافتند. در شرایط کمبود آب، طول ریشه، نسبت طول ریشه به شاخساره و میزان پرولین گیاه نیز به طور معنی داری افزایش یافتند. نتایج نشان دادند گرچه در بعضی گونه ها تنش کمبود آب موجب افزایش مقدار آنتی اکسیدان ها شده است اما در این پژوهش، فعالیت آنتی اکسیدانی آویشن باغی در شرایط خشکی طولانی کاهش یافت. در شرایط این پژوهش تیمار 2 روز آبیاری در تمامی صفات اندازه گیری شده، به جز نسبت طول ریشه به شاخساره، بیشترین تاثیر را داشت.
مریم خزاعی علی اکبر کامگار حقیقی
در این پژوهش به دلیل اهمیت زعفران از لحاظ اقتصادی و با توجه به اینکه این گیاه بومی ایران می باشد، اثر کشت مستمر زعفران بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک تحت کشت، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ph، هدایت الکتریکی، نسبت جذبی سدیم، کربنات و بی کربنات در عصاره اشباع خاک تحت کشت با کاهش آبیاری، افزایش یافت. مقدار آرسنیک،بور،چگالی ظاهری و ماده آلی خاک در تیمار های مختلف آبیاری با افزایش آبیاری افزایش یافت. با افزایش آبیاری، سرعت نفوذ نهایی آب در خاک کاهش یافت. تعداد پداژه ها تا سال های پنجم و ششم کشت افزایش و بعد از آن به دلیل برخی تغییرات نامطلوب در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و کمبود فضای مناسب جهت رشد،کاهش یافت. وزن پداژه ها نیز از همان سال های اولیه کشت کاهش یافت.
توحید فرنود داور خلیلی
خشکسالی مشخصه نرمال و طبیعی از اقلیم است که بطور مجازی در تمام رژیم های اقلیمی اتفاق می- افتد. خشکسالی هواشناسی بصورت یک دوره زمانی مشخص می باشدکه در آن دوره بارندگی کمتر از یک مقدار ویژه است.در این تحقیق با کمک شاخص های خشکسالی (spi, rdi)، خشکسالی هواشناسی برای 10 ایستگاه سینوپتیک منتخب کشور که دارای آماری بیش از 30 سال می باشند (با توجه به تنوع اقلیم) با استفاده از مدل زنجیره های مارکوف مدلسازی گردید. از شاخص های خشکسالی به منظور تعیین دوره های تر و خشک و همچنین طبقه بندی کلاس های مختلف شدت خشکسالی استفاده شد. یکی ازروش های آماری که امروزه جهت مدلسازی و ویژگیهای بارشی، دوره های تر و خشک، زیاد مورد استفاده قرار می گیرد، مدل زنجیره ی مارکوف است. به منظور توصیف احتمالی پدیده خشکسالی و شناخت رفتارهای شاخص های فوق و تعیین پایش خشکسالی در کلاس های متفاوت شدت و مشخص نمودن بهترین شاخص خشکسالی در ایستگاهها، از مدل زنجیره های مارکوف استفاده شد. برای این منظور، از مقادیر شاخص های خشکسالی، به عنوان ورودی های مدل زنجیره ی مارکوف استفاده کرده و خشکسالی ها به کلاس های مختلفی از شدت طبقه بندی گردید. سپس مدلهای مختلفی از زنجیره های مارکوف را برای شاخص های مذکور تشکیل شد و برای هر یک از این مدل ها، ماتریس احتمال انتقال مارکوف محاسبه شد. با کمک این ماتریس ها، احتمال انتقال کلاس های مختلف، احتمال وقوع شدت در هر کلاس، زمان رسیدن کلاس های خشکسالی به ترسالی، میانگین دوره تناوب در هر کلاس شدت و بیشترین دوره تناوب در هر کلاس شدت محاسبه شد. همچنین برای تعیین مناسب ترین مدل و حالت شاخص های خشکسالی، اقدام به انجام آزمون های انتخاب بهترین مدل شد که در این پژوهش از تست های aic و bic و lr استفاده گردید. مناسب ترین حالت و مرتبه ی زنجیره ی مارکوف با در نظر گرفتن شاخص های خشکسالی spi و rdi ارائه شدو مشخص گردید که در هر ایستگاه سینوپتیک کشور با توجه به شرایط موجود در آن باید از چه شاخص، کدام حالت و مرتبه چندم مدل زنجیره های مارکوف استفاده شود. نتایج این تحقیق نشان داد که با توجه به شرایط اقلیمی و نوع کاربرد, ممکن است شاخص spi و یا شاخص rdi مناسب باشد. همچنین با توجه به نتایج، می توان برداشت کرد که در بسیاری از مناطق باید از مدل مارکوف مرتبه اول استفاده شود.
مینا فاتح علی اکبر کامگار حقیقی
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر مقدار آب آبیاری و تراکم بذر بر عملکرد، دمای پوشش سبز و شاخص سطح برگ گیاه گندم در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در طی سال های زراعی 87-1386 و 88-1387 انجام گردید. آزمایش بر روی گندم رقم شیراز در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. تیمار های آزمایشی عبارت بودند از: پنج تراکم بذر 120، 160، 200، 240 و 280 kg/ha که سه تیمار آبیاری شامل 50، 75 و 100 درصد نیاز آبی گیاه (براساس آب سهل الوصول) به روش آبیاری سطحی بر روی آنها اعمال گردید. نتایج نشان دادکه در یک سطح معین از تیمار آبیاری، افزایش تراکم بذر تا سطح kg/ha 240 عملکرد دانه را افزایش داده و افزایش بیشتر در تراکم باعث کاهش عملکرد شده است. از طرفی در سطح معینی از میزان بذر، با افزایش تنش آبی عملکرد دانه کاهش یافت. هم چنین در سطح معینی از مقدار آب آبیاری با افزایش تراکم بذر، اجزا عملکرد شامل وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله کاهش یافت. در شرایطی که با افزایش تراکم تا سطح kg/ha 240 تعداد سنبله در متر مربع و وزن کاه افزایش یافته و افزایش بیشتر میزان بذر این اجزا را کاهش داد. در سطوح تراکم کاشت یکسان نیز با کاهش میزان آب آبیاری تمامی اجزا عملکرد کاهش پیدا کرد. در سطوح تراکم کاشت یکسان به علت بیشتر بودن میزان تبخیر- تعرق تیمار آبیاری کامل نسبت به دو تیمار آبیاری با تنش 50 و 75 درصد، دمای پوشش سبز گیاه در این تیمار نسبت به دو تیمار تحت تنش کمتر بود. هم چنین در سطوح معینی از آب آبیاری، با افزایش پوشش گیاهی که همراه با افزایش تبخیر- تعرق می باشد، دمای پوشش سبز گیاه کاهش یافت. معادلات حد مبنای پایینی برای تراکم های مختلف کاشت در دو سال بدست آمد. هم چنین مقدار حد مبنای بالا در تراکم های 120، 160، 200، 240 و 280 kg/ha، 0/3، 2/5، 2/2، 2/2 و 1/6 oc در سال اول و 2/8، 2/5، 0/2، 1/8 و 1/7 oc در سال دوم بدست آمد. شاخص سطح برگ نیز با افزایش تراکم گیاهی افزایش یافت. حداکثر مقدار شاخص سطح برگ در تیمار آبیاری کامل تراکم kg/ha 280 می باشد و تراکم های بالا 240 و 280 kg/ha زودتر به حداکثر شاخص سطح برگ خود رسیده و مدت زمان بیشتری را نیز در این حالت باقی ماندند. هم چنین معادلات کلی جهت تعیین سطح برگ براساس وزن ماده خشک برای تیمار های مختلف آبیاری ارائه شد.
مایده فرخی علی اکبر کامگار حقیقی
یکی از اساسی ترین راهکارها برای ارتقای بهر وری آب کشاورزی ، تعیین روشهای بهره برداری بهینه در شبکه های انتقال و توزیع آب می باشد. شاخصهای ارزیابی راهنمایی های مهمی در جهت شناسایی عوامل تعیین کننده در عملکرد شبکه های آبیاری را در اختیار همگان قرار می دهند بطوریکه مدیران با استفاده از آنها عملکرد شبکه را تعیین می نمایند. در این تحقیق به بررسی توزیع آب در شبکه آبیاری و زهکشی درودزن برای 14 سال آماری(75تا89) پرداخته شد. این شبکه در شمال غرب استان فارس واقع است که از سد مخزنی درودزن تغذیه می شود. توزیع آب در شبکه درودزن بین کانالهای هامون، اردیبهشت، سمت چپ و اصلی وابرج مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از روش پنمن-مانتیت واسنجی شده برای منطقه، در دوره های مختلف مقادیر تبخیر-تعرق برای الگوی کشت منطقه، مانند گندم، چغندرقند، ذرت، گوجه فرنگی، برنج و آفتابگردان و سایر محاسبه گردید، همچنین با استفاده از اطلاعات سطوح زیر کشت هر محصول برای هر شبکه در سالهای زراعی مختلف، مقدار حجم آب مورد نیاز در هر کدام از شبکه ها با اعمال راندمان های 60 و 80 درصد محاسبه گردید.در ارزیابی توزیع آب، از شاخص های کفایت، راندمان، عدالت، قابلیت اعتماد، سطح تحقق الگوی کشت و هیدرومدول نظری استفاده شد. پس از محاسبه شاخص ها نتایج نشان داد، در شبکه آبیاری سد درودزن، برای زمانهایی که آب کافی در اختیار بوده است، شاخص کفایت در توزیع آب خوب بود و برای بیشتر سالها شاخص راندمان خوب نبود، از طرفی مقادیر قابل قبول برای شاخص های عدالت و قابلیت اعتماد باید کمتر از 10 باشد اما در اینجا مقادیر این شاخص ها بیشتر از 10 بدست آمد، عدالت در توزیع آب در هیچ کدام از کانالها رعایت نشده بود.همچنین در هر سال مقدار بدست آمده شاخص عدالت، برای کانال اصلی وابرج بیشتر از سایر کانالها می باشد. از آن جا که کانال اصلی وابرج در بالادست سایر کانالهای مورد بررسی قرار دارد نسبت به سایر کانالها آب بیشتری دریافت می نماید. نتایج نشان می دهد، سیستم نتوانسته است آب مورد نیاز را حتی با بهره برداری صحیح با راندمان مقبولی، به موقع، به صورت عادلانه در اختیار بهره بردار قرار دهد. در این راستا مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه می تواند تاثیر مثبتی در افزایش کارایی سیستم داشته باشد و باید بهره برداری سیستم را بر اساس یک راندمان قابل قبول تنظیم نمایند.همچنین دیده شد پس از محاسبه شاخص ها با فرض اعمال کم آبیاری مقادیر سالانه شاخص عدالت و قابلیت اعتماد تغییری نیافت ولی مقادیر سالانه شاخص کفایت نسبت به حالت قبل از اعمال کم آبیاری افزایش و مقادیر سالانه شاخص راندمان کاهش یافت. نتایج نشان دهنده اینست که در شبکه درودزن می توان به شکل بهینه تر از منابع آبی استفاده کرد.
علی حصیرچیان شاهرخ زند پارسا
اهمیت اندازه گیری رطوبت خاک در اراضی کشاورزی، بشر را ناگزیر از استفاده از ابزار مختلف در اندازه گیری آن ساخته و ضرورت ارزیابی عملکرد ابزارها نیز انکار ناپذیر می نماید. prism یکی از ابزارهای اندازه گیری رطوبت است که بر اساس اندازه گیری نوسانات موج الکترومغناطیس طراحی شده است. به منظور ارزیابی دستگاه prism جهت اندازه گیری رطوبت خاک، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز، در کرتی به ابعاد 6×5 مترمربع، بیست نقطه منظور شده به فواصل منظم یک متر و در اعماق 15، 30، 45 و 60 سانتی متر میزان رطوبت خاک با روش وزنی اندازه گیری شده و دستگاه prism در اندازه گیری آن ارزیابی گردید. همچنین در یک بشکه حاوی شن مقدار رطوبت حجمی با وزن کردن بشکه و قرائت prism داخل آن در زمان های مختلف بعد از خیس نمودن خاک ثبت گردید. رسم نمودار رطوبت حجمی اندازه گیری شده در اعماقِ مختلف، برای بیست نقطه ی مکانی در نظر گرفته شده مقابل اعداد قرائت شده از دستگاه برای همان نقطه و عمق متناظر آن؛ مجموعه نقاطی را تشکیل داده که برازش خطی این نقاط برای هر نقطه ی مکانی وعمق مشخص معادلاتی خطی را حاصل نموده است. مقایسه ی نتایج حاصل از نمودار های منتج شده از برازش نقاط نمودارهای مستقل برای هر نقطه ی مکانی با نمودارهایی که از برازش تمامی نقاط رطوبتی (به صورت مجموع) برداشت می شود، بیانگر آن است که واسنجی دستگاه مورد نظر در نقاط مکانی مجزا نتایج مقبول تری حاصل می نماید و به کارگیری روابط منتج شده از نمودار هایی با همه داده های نقاط در یک عمق و همه عمق ها نمی توانست مورد قبول باشد. کاربرد این دستگاه برای تعیین رطوبت خاک برای کارهای کشاورزی همچنان نیازمند مطالعات بیشتر می باشد.
سهیل عباس پور اسداله علی اصغر قایمی
امروزه کاربرد سوپر جاذب، یک روش مناسب جهت مقابله با کم آبی و بالا بردن کارآیی مصرف آب می باشد. همچنین روشهای دیگری از جمله آبیاری بخشی ریشه، بدلیل عدم نیاز به هزینه اضافی مورد استقبال قرار گرفته است، اما در این روش با وجود کاهش مصرف آب، بر خلاف روش کاربرد سوپر جذب، ذخیره رطوبتی در خاک ایجاد نمی گردد، تا گیاه در زمان مقابله با تنش خشکی، از آن استفاده کند. در این تحقیق با تلفیق این دو روش، در دو نوع خاک شنی و رسی شنی و سه سطح کاربرد سوپر جاذب (0 و 5 و 10 گرم در کیلوگرم خاک)، با 3 تکرار، تعداد 36 گلدان در نظر گرفته شد. از این تعداد، 18 عدد دارای آبیاری بخشی بوده که جهت انجام این روش، با استفاده از تیغه ای پلاستیکی، گلدان به دو قسمت مساوی تقسیم گردید. بذر گوجه فرنگی رقم درختی، بطور مستقیم در وسط گلدانها کاشته شد. در طول دوره رشد پارامترهای گیاهی از قبیل، ارتفاع گیاه، میزان گلدهی، شاخص سطح برگ، دمای سطح برگ، وزن میوه و ارتفاع آب داده شده، که با وزن کردن گلدانها، در ابتدای هر دوره 4 روزه آبیاری حاصل می شد، برداشت گردید. بطور کلی در این پژوهش مشاهده گردید که، در کنار کاهش 13 تا 61 درصدی مصرف آب، کارآیی مصرف آب با تلفیق توام دو روش، بصورت چشمگیری افزایش داشته و پارامترهای مورفولوژیکی بهبود یافتند، همچنین کاربرد سوپر جاذب، در بافت خاک شنی نسبت به رسی شنی، کارآیی بهتری را نشان داد.
مایده محمودیان شوشتری شاهرخ زندپارسا
اکثر فرآیندهای مربوط به آب و خاک در مزرعه در وضعیت غیر اشباع صورت می گیرند. در این تحقیق عوامل هیدرولیکی خاک با اندازه گیری رطوبت حجمی و بار فشار آب خاک در زمان های مختلف با روش معکوس برآورد شد. چون اندازه گیری توأم رطوبت حجمی و بار فشار آب خاک در مزرعه مشکل، وقت گیر و پرهزینه می باشد، در این پایان نامه، امکان برآورد عوامل هیدرولیکی خاک با اندازه گیری رطوبت حجمی و یا بار فشار آب خاک به تنهایی و یا اندازه گیری توأم آن ها بررسی گردید. برای تعیین این امر، از مدل های کامپیوتری eshpim2 و eshpim4 با روش معکوس استفاده شده است. در این مدل ها عوامل هیدرولیکی خاک با حداقل نمودن تابع هدف (مجموع مربع اختلاف بین مقادیر اندازه گیری شده و برآورد شده رطوبت و یا بار فشار آب خاک) بهینه شدند. در این تحقیق، عوامل هیدرولیکی چهار سری از خاک های اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در شش حالت بررسی گردید. در حالت های اول و دوم به ترتیب از مدل های eshpim2 و eshpim4 با تابع هدف بر اساس اندازه گیری بار فشار آب خاک و در حالت های سوم و چهارم به ترتیب از مدل های eshpim2 و eshpim4 با تابع هدف بر اساس اندازه گیری رطوبت حجمی خاک استفاده شد. همچنین در حالت های پنجم و ششم پارامترهای هیدرولیکی خاک با اندازه گیری توأم رطوبت حجمی و بار فشار آب خاک برآورد گردیدند. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که برای خاک های بررسی شده، با اندازه گیری بار فشار آب خاک جهت تعیین عوامل هیدرولیکی خاک با روش معکوس برای هر دو مدل eshpim2 و eshpim4 نسبت به اندازه گیری رطوبت حجمی خاک، جواب های مناسب تری حاصل می گردد. کلید واژه ها: برآورد عوامل هیدرولیکی خاک، روش معکوس، نمودار مشخصه ی رطوبتی، مدل eshpim2، مدل eshpim4.
عبدالمهدی عابدی سید محمد جعفر ناظم السادات
ذرت پرمحصول ترین غله دنیا به حساب می آید و از لحاظ مقدار تولید، پس از گندم و برنج قرار می گیرد.از بین جنبه های مدیریت کاشت غلات شامل گزینش رقم، میزان بذر، مقدار و زمان کود دادن، ممکن است تاریخ کاشت بیشتر از همه در معرض تغییر باشد. چون بین فصول حتی در محدوده اقلیم های کشاورزی، به هنگام کاشت اختلاف زیادی در آب و هوا وجود دارد. در بسیاری از نقاط، کاشت ذرت به عنوان کشت اول در بهار متداول می باشد. ولی با توجه به اینکه در برخی از نقاط ازجمله در استان فارس (داراب و مرودشت) تناوب زراعی گندم – ذرت اجرا می شود، و با توجه به اینکه برداشت گندم در این مناطق در اواخر اردیبهشت تا اوسط خردادماه انجام می گردد، لذا کاشت ذرت به عنوان کشت دوم، در اواسط تیر تا اوایل مردادماه انجام می شود. با استفاده از مدلهای کامپیوتری می توان برای شرایط آب و هوایی و خاکمختلف مقادیر بهینه آب آبیاری و تاریخ کاشت مناسب را بدون انجام آزمایشهای مزرعه ای تعیین کرد. در این تحقیق ضمن برآورد تاریخ مناسب کاشت ذرت در منطقه داراب، اثر سطوح مختلف آب و تاریخ کاشت بر مقادیر محصول تولیدی ذرت مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام تحقیق ذرت در تاریخ های اول، پانزدهم، 31 تیرماه و 20 مردادماهبه روش آبیاری قطره ای-نواری کشت گردید. در این مطالعه تراکم کاشت گیاه ذرت برابر 98000 بوته در هکتار و سطوح آبیاری برابر 120%، 100% و 80 درصد نیاز آبی در نظر گرفته شد.همچنین مدل کامپیوتری رشد ذرت msm (maize simulation model) در دور آبیاری دو روز و بدون بارش در فصل رشد با استفاده از داده های روزانه برای 14 سال و از سال 1375تا 1388 در منطقه داراب فارس اجرا شد ومدل بر اساس این تراکم، رشد و عملکرد ذرت را شبیه سازی نمود. با توجه به اینکه در آبیاری قطره ای تبخیر از سطح خاک به علت کم شدن سطح خیس شده کاهش چشمگیری می یابد، عاملی تحت عنوان درصد مساحت خیس شده (frw) به مدل اضافه گردید.نتایج نشان داد مدل msm رشد و عملکرد گیاه ذرت را در مقادیر آب، کود و تاریخ های مختلف کاشت گیاه بخوبی پیش بینی و برآورد می کرد. بیشینه عملکرد دانه اندازه گیری شده در تیمار آبیاری 120 درصد نیاز آبی در تاریخ 15 تیرماه برابر 65/17 تن در هکتار و در تاریخ اول تیرماه در تیمار با آبیاری مناسب برابر 84/16 تن در هکتار بدست آمد. کمترین میزان عملکرد در تاریخ 20 مردادماه و در تیمار 80 درصد نیاز آبی برابر با 1/8 تن در هکتار بدست آمد. تجزیه و تحلیل نتایج عملکرد حاصله از مدل با نرم افزار sas نشان داد بین تاریخ های کاشت اول و 15 تیرماه اختلاف معنی داری طبق آزمون دانکن در سطح احتمال پنج درصد وجود ندارد. ولی عملکرد تاریخ های کاشت 31 تیرماه و 20 مردادماه با بقیه دارای اختلاف معنی دار بود. همچنین بین مقادیر متفاوت آبیاری در تمام تاریخ های کاشت طبق آزمون دانکن در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنی دار می باشد. بهترین تاریخ کاشت برای ذرت دانه ای توسط مدل از اول تا 20 تیرماه تعیین شد.
محمد کاظم گلستانی علی اکبر کامگار حقیقی
این پژوهش به بررسی تأثیر زمان و مقدار آب آبیاری تکمیلی بر انگور کف بری شده رقم عسکری در شرایط خشکسالی در موستان دیم دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز طی سال های زراعی 89-1388و 90-1389 پرداخته است. آزمایش در قالب یک طرح کاملاُ تصادفی با فاکتور زمان و مقدار آب آبیاری با 4 تکرار بوده است. تیمارهای زمان آبیاری عبارتند از: آبیاری در اوایل فروردین، آبیاری در اواسط اردیبهشت، آبیاری در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت، آبیاری در اواسط خرداد و آبیاری تکمیلی در اواسط تیر . تیمارهای مقدارآب آبیاری عبارتند از: تیمار شاهد(بدون آبیاری)، آبیاری به مقدار 0/65 میلی متر، 0/130 میلی متر و 0/195 میلی متر . تبخیرتعرق واقعی انجام گرفته با توجه به میزان آب آبیاری در تیمارها متفاوت بوده و بیشترین میزان تبخیر تعرق واقعی در دو تیمار آبیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/130 میلی متر و آبیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/195 میلی متر بوده است. آبیاری تکمیلی مقدار ماده ی خشک را افزایش داده است . بیشترین ماده ی خشک در سال اول در تیمار آبیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/130 میلی متر ، تیمار آبیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/195 میلی متر و در سال دوم در تیمار آبیاری تکمیلی در اواسط خرداد با مقدار 0/195 میلی متر تولید شده است .بررسی سرعت رشد نشان داد که بیشترین متوسط سرعت رشد برگ اول در تیمار آبیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/65 میلی متر و بیشترین متوسط سرعت رشد برگ دوم در تیمارهای آبیاری تکمیلی در اواسط اردیبهشت با مقدار 0/195 میلی متر و آبیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/195 میلی متر و بیشترین متوسط رشد شاخه در تیمار آبیاری تکمیلی در اواسط خرداد با مقدار 0/65 میلی متر مشاهده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که آبیاری تکمیلی دمای پوشش گیاه را کاهش داده است. در این منطقه زمان گل انگیزی از اواخر اردیبهشت آغاز می شود و آبیاری در تیمارهای آبیاری تکمیلی در اواسط خرداد و آبیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/195 میلی متر میزان کافی آب خاک را در این مرحله از فصل رشد تأمین کرده است . در سال اول بدلیل کف بر نمودن بوته های مو امکان اندازه گیری عملکرد وجود نداشت اما بیشترین مقدار عملکرد در سال دوم از تیمارهای ، آبیاری تکمیلی در اواسط خرداد با مقدار 0/195 میلی متر و ابیاری تکمیلی در اوایل فروردین و اواسط اردیبهشت با مقدار 0/195 میلی متر برداشت شده است.
شهرام جوادیان غلامرضا کریمی
پیش بینی وقوع سرمازدگی از اهمیت زیادی در تعیین شروع زمان مقابله با سرمازدگی و جلوگیری از خسارات وارده به محصولات کشاورزی دارد. تعیین حداقل دمای شبانه در شبهای صاف و آرام در اواخر فصل زمستان و اوایل بهار به کمک روشهای آماری و تجربی و یا مدلسازی انجام میگیرد. در این تحقیق با استفاده از یک مدل نسبتا ساده بر اساس تبادل انرژی در سطح زمین، تغییرات شبانه دمای زمین و هوای مجاور آن پیش بینی شده است. اطلاعات لازم برای شروع عملیات مدلسازی از ایستگاه هواشناسی نصب شده در باغهای منطقه کدیان در شمال غربی شیراز اخذ شده است. نتایج مدلسازی نشان دهنده تاثیر زیاد تعیین شرایط اولیه در دقت پیش بینی دارد. همچنین تغییرات دمائی در سطح زمین از میزان رطوبت سطحی خاک بیشترین تاثیر را می گیرد. مدل استفاده شده رفتار دمای هوا در نزدیکی سطح زمین ( ارتفاع کمتر از 50 متر) را با دقت 3 ± درجه سانتیگراد نشان میدهد و از این جهت توانائی برای تعیین تاثیر عوامل محیطی بر حداقل دمای شبانه را دارد.
الناز مصلایی پور علی اکبر کامگار حقیقی
یکی از ابزارهای موثر در زمینه مطالعات محیط زیست و علوم زمین، استفاده از فناوری دور سنجی و بهره گیری از داده های ماهواره ای است. سنجش از دور کاربردهای متنوع و فراوانی دارد که از جمله آنها مطالعه ی پوشش گیاهی است. در سه دهه گذشته نمایه های گیاهی کاربردهای وسیعی در بررسی منابع طبیعی و پایش پوشش گیاهی در مقیاس کوچک تا مقیاس منطقه ای و جهانی پیدا کرده اند. هدف از این تحقیق بررسی به دست آمده nmdi و شاخص خشکی savi ،evi ،ndvi ارتباط و همبستگی چند شاخص پوشش گیاهی در ناحیه شرق استان فارس می باشد. میانگین فصل تابستان شاخص های spi با شاخص modis از سنجنده 1386 در قسمتی از مراتع چهار - نام برده شده حاصل از تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های آماری 90 مقایسه گردید. ارزش رقومی به spi شهرستان فسا، داراب، استهبان و نیریز به کار گرفته شد و با شاخص نشان از پوشش گیاهی پراکنده در مراتع این چهار شهرستان savi و evi ،ndvi دست آمده از شاخص های خشک و نیمه خشک بودن مناطق مورد مطالعه را نشان می دهد. همچنین میانگین ،nmdi و مقادیر شاخص های زمستان سال قبل از خود همبستگی بالایی را spi فصلی تابستان شاخص های نام برده شده در هر سال با نشان دادند. دلیل این امر آن است که عکس العمل پوشش گیاهی نسبت به بارندگی با تأخیر زمانی رو به جهت savi و evi روست و اثرات کمبود آب بر پوشش گیاهی تجمعی است. به نظر می رسد که دو شاخص پایش پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک مناسب تر باشند.با این حال انتخاب مناسب ترین شاخص باید با دقت بالا و با توجه به خصوصیات منطقه صورت پذیرد.
مرتضی پاک جو عبدالمجید ثامنی
چکیده اثر شوری و سدیم آب آبیاری بر ضرائب معادلات نفوذ آب در دو خاک آهکی به کوشش مرتضی پاکجو نفوذ و مدلسازی آن یکی از پارامترهای مهم در طراحی و اجرای پروژههای آبیاری، زهکشی و حفاظت خاک است که تحت تاثیر خصوصیات مختلف خاک و میزان شوری و سدیم آب آبیاری میباشد. هدف از این تحقیق بررسی میزان نفوذپذیری در شرایط متغیر شوری و شوری-سدیمی بودن آب آبیاری است. در این تحقیق میزان نفوذ عمودی آب به خاک از روش صحرایی استوانههای مضاعف جهت انتخاب بهترین مدل از پنج مدل نفوذ کوستیاکف-لوئیز، کوستیاکف، هورتون، سازمان حفاظت خاک آمریکا (scs) و فیلیپ مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. پژوهش با 4 سطح شوری آب (5/0، 3، 6، 12 دسیزیمنس بر متر) و 4 سطح نسبت جذب سدیم (5/0، 10، 20، 30) و در دو کلاس بافت (سری دانشکده با بافت شنی و رسی تا رسی و سری کوی اساتید با بافت شنی و رسی سنگریزهدار) با 5 تکرار انجام شد. ضرایب مدلهای مذکور به روش حداقل مجموع مربعات خطا (sse) تعیین گردید. جهت بررسی صحت عملکرد مدلهای نفوذ، از آمارههای ارزیابی استفاده شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که مدل کوستیاکف-لوئیز بهترین مدل برای بیان کمی فرایند نفوذ آب به خاک در خاکهای آهکی مورد مطالعه است. نتایج نشان داد که بیشترین عامل تاثیرگذار بر ضرایب در معادلات تجربی، بافت خاک میباشد. طبق نتایج، در خاک سری دانشکده sar=30 نسبت به تیمار شاهد (sar=0/5) سبب افزایش ضریب a مدل فیلیپ به مقدار 6/166% شده است و در sar=30 وقتی شوری آب برابر باds/m 6 باشد، از اثرات مخرب سدیم بروی خاک جلوگیری کرده است. کلمات کلیدی: مدلهای نفوذ آب در خاک، ضرایب مدلهای نفوذ، شوری و سدیم آب آبیاری.
علی شعبانی علی اکبر کامگار حقیقی
کمبود و شوری آب آبیاری دو عامل اصلی محدودیت کشت کلزا در مناطق خشک و نیمه خشک مرکزی و جنوبی ایران می باشد. هدف این تحقیق مطالعه اثر تنش آبی، شوری و روش کاشت بر رشد و عملکرد کلزا و مدلسازی رشد آن می باشد. آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال های 89-1388 و 90-1389 انجام گردید. تیمار های آبیاری عبارتند از: تامین نیاز آبی گیاه به اضافه 20 درصد جزء آب شوئی (آبیاری کامل، fi)، 75 و 50 درصد آبیاری کامل در سال اول و 65 و 35 آبیاری کامل در سال دوم. تیمار شوری عبارتند از: آب آبیاری معمولی منطقه با شوری 6/0 دسی زیمنس بر متر و شوری 0/4، 0/7 و 0/10 در سال اول و شوری 6/0، 0/4، 0/8 و 0/12 دسی زیمنس بر متر در سال دوم. تیمار روش کاشت شامل کاشت روی پشته و کاشت داخل جویچه می باشد. کاشت داخل جویچه سبب افزایش عملکرد دانه و وزن ماده خشک در هر دو سال در مقایسه با کاشت روی پشته گردید. کم آبیاری و شوری موجب کاهش عملکرد دانه، وزن ماده خشک، ارتفاع گیاه، روغن دانه، عملکرد روغن و پروتئین، تعداد شاخه، تعداد دانه در هر غلاف، تعداد غلاف در هر گیاه، طول غلاف، وزن هزار دانه، شاخص سطح برگ گردید. نتایج نشان می دهد که اعمال کم آبیاری به میزان 0/11، 1/13 و 8/11% نسبت به آبیاری کامل به ترتیب موجب کاهش عملکرد دانه و عملکرد روغن و پروتئین نمی گردد. جهت تامین علوفه، در شرایط شوری و کم آبی کشت داخل جویچه نسبت به کشت روی پشته ارجحیت دارد. کم آبیاری و کاشت داخل جویچه موجب افزایش کارایی مصرف آب می گردد. کاهش مقدار آب آبیاری منجر به کاهش هدایت روزنه ای و شدت فتوسنتز گردید اما شوری تاثیر معنی داری بر این پارامتر ها نداشته است. نسبت فتوسنتز به تعرق (راندمان تعرق در سطح برگ) با افزایش کمبود فشار بخار برگ کاهش یافت. راندمان تعرق کلزا در شرایط تنش شوری و آبی کاهش یافت. بین راندمان تعرق و کمبود فشار بخار اشباع رابطه خطی با شیب منفی وجود دارد که نشان دهنده کاهش راندمان تعرق در مقادیر بالای کمبود فشار بخار می باشد. کم آبیاری جذب پتاسیم، کلسیم، سدیم و کلر توسط گیاه را کاهش داده و به استثنای پتاسیم جذب این عناصر با افزایش شوری آب آبیاری و شوری خاک افزایش یافته است. حد آستانه تحمل سدیم خاک برای کاهش عملکرد در کلزا با کاهش آب آبیاری کاهش یافت. حد آستانه کاهش عملکرد دانه در روش کاشت داخل جویچه نسبت به روش کاشت روی پشته در مقدار بیشتری از کلر در گیاه رخ داد. کاهش آب آبیاری حد آستانه تحمل کلر در گیاه برای کاهش عملکرد دانه را کاهش داده است. جهت شبیه سازی رشد و عملکرد کلزا دو مدل در این تحقیق بکار برده شد. اولی مدل لجستیکی که با استفاده از تابع لجستیکی و بر اساس درجه روز تجمعی و تعداد روز بعد از کاشت، مقدار ماده خشک و عملکرد را پیش بینی می کند. ضرایب تابع لجستیکی تابعی از مجموع بارندگی و آب آبیاری در فصل بهار و شوری آب آبیاری در سال اول تعیین گردید. نتایج نشان داد که تابع لجستیکی بر اساس درجه روز تجمعی مقدار ماده خشک را نسبت به تعداد روز بعد از کاشت دقیقتر پیش بینی می کند. بنابراین تابع لجستیکی بر اساس درجه روز تجمعی می تواند برای شرایط آب و هوایی و تاریخ کاشت های مختلف بکار رود و نسبت به تعداد روز بعد از کاشت برای پیش بینی عملکرد دانه و ماده خشک ارجحیت دارد. مدل دوم مدلی ساده که بر اساس معادله بیلان آب خاک و دیگر روابط ساده فیزیولوژیکی گیاه مقدار تبخیر-تعرق واقعی، شاخس سطح برگ، تبخیر از سطح خاک، تعرق، ماده خشک و عملکرد دانه را پیش بینی می کند. شاخص سطح برگ تابعی از تبخیر-تعرق واقعی تجمعی بوده و مقدار تبخیر از سطح خاک از تعرق گیاه با استفاده از رابطه بین نسبت تعرق به تبخیر-تعرق واقعی و شاخص سطح برگ جدا گردید. ماده خشک تابعی از تعرق بوده و عملکرد دانه از حاصل ضرب شاخص برداشت در وزن ماده خشک نهایی محاسبه گردید. مقایسه بین داده های اندازه گیری و پیش بینی شده توسط مدل نشان داد که باستثناء ماده خشک پیش بینی شده در مرحله اعتبار سنجی مدل، پیش بینی تبخیر-تعرق، رطوبت خاک، شاخص سطح برگ، تبخیر از سطح خاک، تعرق گیاه، ماده خشک و عملکرد دانه توسط مدل در مرحله واسنجی و اعتبارسنجی مناسب بود.
ابوالفضل عزیزیان علیرضا سپاسخواه
در این پژوهش مدل یکپارچه آب و نیتروژن برای ذرت (msm) برای شرایط کاربرد آب شور اصلاح گردید. برای این منظور آزمایش مزرعه ای دو ساله ای در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزری دانشگاه شیراز انجام شد. سطوح آب آبیاری (i1 معادل 1.0etc باضافه 20 درصد آبشویی، i2 معادل 0.75i1 و i3 معادل 0.50i1) به عنوان کرت های اصلی، شوری آب آبیاری (s1=0.6، s2=2.0 و s3=4.0 ds m-1) به عنوان کرت های فرعی اول و نیتروژن (n1=0، n2=150 و n3=300 kg ha-1) به عنوان کرت های فرعی دوم در یک آزمایش کرت های دوبار خرد شده با سه تکرار بکار برده شد. نتایج نشان داد که ذرت، تحت تنش آبی و شوری دوره رشد سبزینه ای طولانی تری داشت. حساس ترین صفت تحت تنش آبی، شوری و نیتروژن عملکرد دانه بود. براساس شاخص بهره وری آب، کاربرد آب در سطوح کمتر آب آبیاری و نیتروژن کاربردی در تولید دانه ذرت موثرتر بود. بر اساس کارایی مصرف و بازیافت نیتروژن، کاربرد 150 kg n ha-1 در ناحیه مطالعاتی به ویژه در شرایط آب شور بهینه بود. نتایج نشان داد که مقاومت ذرت به شوری با کاربرد نیتروژن بیشتر نشد. همچنین نتایج نشان داد که تبخیر-تعرق و تعرق واقعی گیاه در تیمار i3 نسبت به i1 و در تیمار s3 نسبت به s1کمتر بود. تبخیر از سطح خاک با افزایش شوری افزایش معنی داری یافت. نتایج نشان داد که تیمار بهینه برای بهروری و کارایی مصرف آب در تولید دانه ذرت تیمار i2s1n3 بود. همچنین افزایش مصرف نیتروژن به بیش از 150 kg n ha-1 بهره وری و کارایی مصرف آب در تولید دانه را افزایش نداد. دانه ذرت حساسیت بیشتری به آب نسبت به ماده خشک آن دارد. همچنین نتایج حاکی از این بود که تابع کاهش جذب آب همائی و فدس نتایج قابل قبول تری از ضریب کاهش جذب آب و محصول دانه نسبت به روش های دیگر ارائه داد. نتایج همچنین نشان داد که نرخ رشد گیاه در تیمارهای i1 و i2 بیتشر از تیمار i3 و در تیمارهای s2 و s3 کمتر از تیمار s1 بود. همچنین کاربرد نیتروژن به طور متوسط نرخ رشد را افزود. نرخ خالص جذب در تیمارهای i2، s2 و n2 به بیشنه مقدار خود رسید.. نتایج نشان داد که شدت فتوستنز و هدایت روزنه ای در تیمار کم آبیاری نسبت به تیمار آبیاری کامل کاهش یافت. میزان کاهش فتوسنتز و هدایت روزنه ای در شرایط شوری نسبت به شرایط غیر شور مساوی بود. نتایج همچنین حاکی از تجمع بیشتر نمک در تیمار i2 نسبت به سایر تیمارهای آبیاری بود. کمبود یون پتاسیم ناشی از شوری مشاهده نشد. نتایج حاکی از مضرتر بودن یون سدیم نسبت به کلر برای ذرت آبیاری شده با آب شور بود. سطح بهینه آبیاری و نیتروژن برای ذرت در شرایط آب شور کمتر از شرایط غیر شور بود. بعلاوه، ذرت در شرایط کم آبیاری با آب شور برای عدم کاهش محصول به پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم بیشتری نیاز دارد. نتایج همچنین نشان داد که مدل تجربی لجستیکی، ماده خشک و عملکرد دانه را با دقت قابل قبولی پیش بینی کرد. در اصلاح مدل msm مدل کاهش جذب آب همائی و فدس تخمین بهتری از تمام پارامترها در مراحل واسنجی و اعتبارسنجی مدل ارائه داد. نتایج شبیه سازی شده نیترات توسط مدل اصلاح شده نشان داد که کاربرد آب شور خطر آلوده شدن آب زیرزمینی با نیترات را افزایش می دهد.
شکوفه ماندگار حسن صالحی
شوری یک تنش غیرزیستی مهم است که رشد و نمو گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهد. مقاومت به شوری در گیاهان یک پدیده پیچیده است که فرایندهای فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و مورفولوژیک را شامل می شود. شوری آب و خاک در مناطق خشک و نیمه خشک از عوامل تاثیر گذار در رشد و نمو گیاهان است و به همین علت استفاده از سبزفرش های مقاوم به شوری یکی از راه حل های ایجاد فضای سبز در این مناطق است. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات فیزیومورفولوژیک سبزفرش های گرمسیری چایر، کی کویو و پاسپالوم در شرایط تنش شوری می باشد. این پژوهش در قالب طرح بلوک های خرد شده با 5 تیمار شوری (0، 5، 10، 15 و 20 دسی زیمنس بر متر) و 5 تکرار در گلخانه پژوهشی بخش علوم باغبانی انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری sas واکاوی و میانگین ها با استفاده از آزمون lsd در سطح 5% مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که با افزایش شوری هر سه گونه از شوری 10 دسی زیمنس بر متر کاهش کیفیت ظاهری را نشان دادند. همچنین افزایش در سطوح شوری سبب کاهش شاخص های ارتفاع شاخساره، وزن تر و خشک شاخساره، وزن تر و خشک ریشه، سطح برگ، کلروفیل کل، میزان نشاسته و کیفیت ظاهری شد. اما شاخص های پرولین، میزان قند، آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربیت پراکسیداز با افزایش شوری تا ec10 دسی زیمنس بر متر روند افزایشی را طی کردند. با توجه به نتایج به دست آمده سبزفرش پاسپالوم نسبت به سبزفرش چایر و کی کویو مقاومت بیشتری در برابر شوری نشان می دهد. بنابراین استفاده از سبزفرش پاسپالوم در مناطق دارای آب شور با ec20 دسی زیمنس بر مترتوصیه می شود.
مهدی مهبد علی رضا سپاسخواه
اصلاح مدل شبیه سازی (msm) برای رشد و عملکرد گندم زمستانه در مقادیر مختلف آب و نیتروژن در این پژوهش، گندم زمستانه ( triticum aestivum) رقم شیراز در منطقه باجگاه در سال های 89-1388 و 90-1389 کاشته شد. مقدار نیتروژن اضافه شده به زمین در تیمارهای مختلف برابر با صفر، 46، 92 و 136 کیلوگرم در هکتار بود که به ترتیب تیمارهای n1، n2، n3 و n4 نامگذاری شدند. مقادیر مختلف آب آبیاری در تیمارهای مختلف به ترتیب برابر با 0، 50، 80، 100 و 120 درصد آبیاری کامل مزرعه بودند که به ترتیب تیمارهای rain-fed، 0.5ir، 0.8ir، 1.0ir و 1.2ir نامگذاری شدند. بنابراین برای مقادیر مختلف آب آبیاری و کود نیتروژنه تعداد 20 تیمار و در سه تکرار در مزرعه آزمایشی در قالب طرح آزمایشی بلوک های خرد شده اجرا شد که در آن سطوح آبیاری عامل اصلی و مقادیر نیتروژن بکار رفته عامل فرعی بودند. سطح آب آبیاری 0.8ir برای منطقه مورد مطالعه مناسب بود. توابع درجه دومی برای برآورد ماده خشک قسمتهای هوایی و عملکرد دانه بر اساس مقدار عمق آب آبیاری (w) و بارندگی فصلی (r) و مقدار کود نیتروژن بکار رفته (n) و نیتروژن معدنی اولیه خاک (nr) ارائه گردیدند. تحلیل منحنیهای رسم شده هم مقدار محصول تولیدی در مقادیرمختلف w+r و n+nr نشان داد که افزایش عملکرد دانه تا 4 مگا گرم در هکتار و ماده خشک هوایی تولیدی تا 14 مگا گرم در هکتار تنها تابع مقدار آب فصلی (w+r) بود که دلیل آن مقدار بالای نیتروژن اولیه خاک بود. راندمان کاربرد تابش (rue) برای گندم زمستانه در سطوح مختلف عمق آب آبیاری و نیتروژن بکار رفته محاسبه گردید. مقدار rue با استفاده از تابش ساعتی اصلاح شده (حاصل ضرب تابش ساعتی و فاکتور تابع دمای هوا) نیز محاسبه گردید (ruea). نتایج نشان داد که دمای هوا تاثیر معنی داری بر مقدار راندمان کاربرد تابش داشت. یک تابع ساده لجستیکی بر اساس درجه روزهای تجمعی در طول دوره رشد گیاه برای شبیه سازی ماده خشک تولیدی در قسمت های هوایی گیاه و عملکرد گیاه گندم زمستانه در منطقه باجگاه واسنجی و اعتبار سنجی شد. بر اساس داده های اندازه گیری شده در سال اول زراعی، ضرایب تابع لجستیک و شاخص برداشت (hi) بصورت تابعی از مقادیر r+w و n+nr ارائه گردیدند. با استفاده از توابع بدست آمده مقدار ماده خشک گیاهی در طول فصل رشد، شاخص برداشت و عملکرد دانه در سال دوم زراعی برآورد و با مقادیر اندازه گیری شده مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که مدل واسنجی شده، با دقت خوبی مقادیر gy و dm را پیش بینی نمود و مدل اعتبارسنجی شد .یک مدل شبیه سازی رشد و عملکرد برای گندم (wsm) با اصلاح مدل شبیه سازی ذرت (msm) ارائه گردید. در این مدل حرکت آب، نیتروژن و گرما در خاک بصورت پویا و ناپایدار شبیه سازی می شد. زمان جوانه زنی دانه بر اساس رطوبت خاک، دمای خاک، عمق کاشت بذر و بافت خاک با استفاده از تابع بتا شبیه سازی شد. زمان گلدهی با بر اساس ساعات آفتابی روزانه، ورنالیزاسیون و دمای هوا و زمان رسیدگی گیاه بر اساس دمای هوا شبیه سازی شد. مقادیر تبخیر-تعرق واقعی گیاه با استفاده از معادله پنمن مانتیث و پارامترهای جوی و رطوبت خاک شبیه سازی شد. ماده خشک تولیدی بر اساس تابش ساعتی دریافتی اصلاح شده با دمای هوا و حداکثر و حداقل غلظت نیتروژن گیاهی شبیه سازی می شد. مقدار عملکرد دانه بر اساس نسبت نیتروژن دانه و غلظت نیتروژن دانه شبیه سازی می شد. داده های اندازه گیری شده در سال اول زراعی برای واسنجی مدل استفاده شد. داده های مزرعه ای اندازه گیری شده در سال دوم به خوبی مدل را اعتبار سنجی نمود.
مریم مرادی کدوی شاهرخ زندپارسا
سایه انداز گیاه (cc) و شاخص سطح برگ (lai) نمایه هایی جهت برآورد مقادیر تابش دریافتی توسط گیاه است که بر شبیه سازی بیولوژیک گیاه تأثیر زیادی دارد. اخیراُ در برخی از مدل های گیاهی، برای مشخص کردن وضعیت رشد گیاهی در مزرعه، استفاده از cc جایگزین lai گردیده است. در این تحقیق ماده ی خشک گیاهی، عملکرد دانه و شاخص هایcc و lai طی دو سال زراعی 1389-1390 و 1390- 1391 در مزرعه پژوهشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه اندازه گیری گردید. سایه انداز گیاه با استفاده از پردازش تصویر در نرم افزار matlab، بر روی عکس های تهیه شده به صورت عمودی با دوربین دیجیتال از سطح مزرعه گندم رقم شیراز، به فاصله ی 5/1متری از سطح زمین ، اندازه گیری شد. برای این منظور چهار ویژگی هر پیکسل در عکس rgb (قرمز، سبز و آبی) شامل بیشترین روشنایی (light)، کمترین روشنایی (shadow)، مولفه غالب و مولفه غالب شده منظور گردید. مقادیر shadow و light نشان دهنده ی دو حد آستانه ی روشنایی بودند که هر پیکسل در محدوده ی این دو مقدار آستانه قرار داشت. مقادیر ثابت shadow و light به ترتیب برابر50 و 200 در نظر گرفته شد و با تبدیل تصاویر rgb به صورت تصاویر سیاه و سفید و تعیین بخش سفید مقدار cc اندازه گیری گردید. مقادیر lai نیز با اندازه گیری مساحت برگ های سبز گیاه و تقسیم آن به سطح افقی مزرعه تعیین گردید. با گذشت زمان، با رشد گیاه، مقادیر cc و lai افزایش و بعد از مدتی به دلیل زرد شدن برگ ها، کاهش یافت. حداکثر مقادیر cc با lai به ترتیب برابر 9/0 و7/5 اندازه گیری گردید. بنا بر نتایج به دست آمده، مقادیر اندازه گیری شده cc و lai در تمامی تیمار ها قبل از رسیدن به مرحله گلدهی، رابطه ی معنی داری داشت. واژه های کلیدی: سایه انداز، شاخص سطح برگ، گندم، تابش دریافت شده
معصومه مظاهری تهرانی علی اکبر کامگار حقیقی
این پژوهش با هدف بررسی اثر زمان آبیاری تکمیلی بر رشد و عملکرد انگور رقم یاقوتی قرمز در موستان دیم سه سال بعد از جوان سازی و همچنین تعیین میزان آب تبخیر یافته از سطح خاک با استفاده از میکرولایسیمترها در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی با 4 تکرار و 6 تیمار در دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز طی سال های زراعی 90-89 و 91-90 انجام شد. تیمارهای آزمایشی: آبیاری تکمیلی در فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، شاهد (بدون آبیاری) و آبیاری تکمیلی در فروردین و اردیبهشت ماه بودند. مقدار آب مورد استفاده در هر بار آبیاری تکمیلی در تمام تیمارها یکسان و به مقدار 500 لیتر بود که با تانکر با کنترل حجم خروجی اعمال شد. میزان عملکرد، رشد برگ، زمان خزان، شدت فتوسنتز، دمای پوشش سبز، پتانسیل آب در گیاه، میزان رطوبت خاک و ماده خشک اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد آبیاری تکمیلی بر میزان عملکرد و پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه موثر است و اثر زیادی بر روی میزان ماده خشک و گسترش شاخساره و تاج گیاه دارد و توصیه می شود در مهمترین مراحل رشد (خرداد و اردیبهشت) که به تنش آبی حساس است آبیاری تکمیلی انجام شود. همچنین تبخیر- تعرق واقعی گیاه با استفاده از معادله بیلان رطوبتی خاک تعیین شد و با استفاده از میکرولایسیمترهای نصب شده در کنار بوته ها، تبخیر از سطح خاک اندازه گیری شد و تعرق انگور با کاستن تبخیر از تبخیر- تعرق واقعی بدست آمد. مقدار تبخیر -تعرق واقعی گیاه در سال 90 برای تیمارهای 1 تا 6 به ترتیب 3/396، 8/395، 5/410، 8/387، 8/276 و 6/460 میلی متر محاسبه گردید. مقدار تبخیر در سال 90 در تیمارهای 1 تا 6 به ترتیب 104، 139، 130، 151، 71 و 184 میلی متر محاسبه شد. مقدار تبخیر در طول زمستان 1390 نیز محاسبه شد که برای تیمارهای 1 تا 6 به ترتیب 136، 138، 134، 159، 149، 159 میلی متر و مقدار بارشی که به اعماق پایین تر از 90 سانتی متر نفوذ کرده است برای این تیمارها به ترتیب 64، 58، 67، 51، 52 و 40 میلی متر می باشد. البته به دلیل زیاد بودن عمق ریشه انگور، این مقادیر از دسترس گیاه خارج نشده و به مصرف گیاه رسیده است و نفوذ عمقی محسوب نمی شود که اثر آن در تعیین تبخیر – تعرق لحاظ گردید. نتایج نشان می دهد حدود نصف بارندگی های زمستانی صرف تبخیر از سطح خاک شده که در دیمکاری مقدار قابل توجهی است و باید به کاهش تبخیر از سطح خاک توجه ویژه شود. همچنین روابطی بین ماده خشک، عملکرد و عملکرد بصورت خشک به تعرق و ماده خشک به تبخیر – تعرق واقعی گیاه، برازش داده شد.
محمد حسین فروتن علی اصغر قایمی
کمبود منابع آب، لزوم استفاده از روش های نوین آبیاری(آبیاری تحت فشار و علی الخصوص آبیاری بارانی) به منظور افزایش راندمان آبیاری را مشخص می کند. سابقه کوتاه استفاده از روش های آبیاری بارانی در کشور، گستردگی مطالب، وقت گیربودن و پیچیدگی محاسبات لزوم استفاده از مدل های کامپیوتری را به عنوان راهکار این مسائل محسوب می شود. لذا مدل کامپیوتری ssid جهت طراحی و ارزیابی سیستم های آبیاری بارانی کلاسیک ثابت، نیمه متحرک و آبفشان غلطان به زبان ویژوال بیسیک و تحت سیستم عامل ویندوز و در 12201 خط تهیه شد. مدل ssid علاوه بر قابلیت های ذکر شده توانایی محاسبه تبخیر تعرق گیاه مرجع به 3 روش پنمن مانتیث، پنمن مانتیث فائو و بلانی کریدل و محاسبه ضریب گیاهی در دوره حداکثر را دارد. به منظور واسنجی مدل در بخش طراحی از داده های 3 طرح اجرا شده(طرح اول واقع در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز- طرح دوم واقع در حومه شیراز- طرح سوم واقع در منطقه سیاخ) استفاده گردیدو جهت واسنجی خروجی مدل ssid در بخش محاسبه تبخیر تعرق گیاه مرجع با مقادیر در نظر گرفته شده حین اجرا از داده های طرح اجرا شده در منطقه دشت توابع ارسنجان استفاده شد. مقایسه خروجی های مدل ssid با داده های اجرا شده توسط مجری طرح به صورت زیر بیان شد: - مدل ssid در تعیین تبخیر تعرق گیاه مرجع، ضریب گیاهی، قطر خطوط اصلی، نیمه اصلی و بال آبیاری از دقت کافی برخوردار بوده است. - مدل ssid در صورتی که آب به اندازه تحت پوشش بردن تمام زمین در اختیار باشد مقادیر مناسبی در خصوص طول لوله ها ارائه می کند.
مهدی برزگری علیرضا سپاسخواه
کم آبیاری توام با مدیریت مصرف کود یک راهکار مناسب برای حفظ منابع آب، محیط زیست و دستیابی به عملکرد مناسب می باشد. این پژوهش به منظور بررسی تلفات آب و کود نیتروژن، مقدار محصول و کارآیی مصرف آب در آبیاری جویچه ای یک در میان متغیر و ثابت و مقایسه آن با آبیاری جویچه ای معمولی، بر روی گیاه چغندرقند در لایسیمترهای کشت دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز طی در سال های 1389 و 1390 انجام شد. سه روش آبیاری در چهار سطح نیتروژن صفر، 80، 160 و 240 کیلوگرم در هکتار اعمال گردید. نتایج نشان داد اعمال روش های آبیاری یک در میان متغیر و ثابت به ترتیب سبب کاهش مصرف 22 و 25 درصدی عمق آبیاری نسبت به آبیاری معمولی شد. آبشویی نیترات در روش های یک در میان متغیر و ثابت بطور میانگین به ترتیب 44 و 50 درصد نسبت به روش معمولی کاهش یافت. لذا روش های آبیاری یک در میان می تواند نقش مهمی در حفظ و کنترل نیتروژن در منطقه ریشه داشته و از آلودگی آب های زیرزمینی جلوگیری نماید. اثر روش های آبیاری، کاربرد نیتروژن و برهمکنش این دو بر عملکرد و بازده مصرف آب معنی دار شد. عملکرد ریشه در آبیاری های یک در میان متغیر و ثابت به ترتیب به میزان 10 و 12 درصد نسبت به آبیاری معمولی کاهش یافت. همچنین شکر تولیدی در روش های یک در میان متغیر و ثابت نسبت به آبیاری معمولی به میزان 8 الی 10 درصد کاهش یافت که این مقدار کاهش معنی دار بود. بازده مصرف آب برای عملکرد ریشه و شکر در روش یک در میان متغیر 12 و 17 درصد و در روش یک در میان ثابت 11 و 17 درصد نسبت به آبیاری معمولی افزایش یافت. حداکثر سود و بهره وری اقتصادی آب در روش آبیاری یک در میان متغیر با نیتروژن کاربردی 160 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بنابراین جهت بهینه سازی مصرف کود نیتروژن، بازده مصرف و بهره وری اقتصادی آب، روش آبیاری یک در میان متغیر با نیتروژن کاربردی 160 کیلوگرم در هکتار توصیه می شود. بازده مصرف نیتروژن و بازده محصول برای مصرف نیتروژن در روش های آبیاری یک در میان نسبت به روش آبیاری معمولی به دلیل کمتر شدن نیتروژن جذبی گیاه کاهش یافت.
مرجان شیبانی بنی عبدالهی حسن پاک نیت
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف شوری بر میزان آنزیم های آنتی اکسیدان برگ، ویژگی های مورفولوژیک و عملکرد گیاه کنجد به عنوان شاخصی از مقاومت به تنش شوری، تحقیقی در سال 92-1391 در گلخانه بخش زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل ترکیبی از سه سطح مختلف شوری (شاهد ،4/6 و 4/10دسی زیمنس بر متر) و نه رقم و لاین کنجد (داراب 14، ورامین 2822، یلووایت، داراب2، شیراز، pal، کرج1، داراب1 و دشتستان) بود. با افزایش تنش شوری وزن هزاردانه، ارتفاع گیاه و میزان عملکرد در کلیه ارقام کاهش یافت. تأثیر تنش شوری بر میزان آنزیم های آنتی اکسیدانت برگ به صورت تغییرات معنی دار در مقدار آنزیم پراکسیداز و کاتالاز مشاهده شد. در بین ارقام کنجد، دوره رشد رویشی از 29 تا 54 روز و دوره رشد زایشی از 60 تا 65 روز متفاوت بود. بیشترین میزان عملکرد در شرایط تنش به ارقام کرج1، داراب2 و داراب1 تعلق داشت. ارقام کرج 1، داراب 2 و دشتستان جزئ ارقام مقاوم به تنش شوری و ارقام شیراز، یلووایت و pal جزئ ارقام حساس به تنش محسوب می شوند. میزان تجمع پتاسیم در گیاه با افزایش شوری کاهش معنی داری یافت و میزان تجمع سدیم در گیاه با افزایش شوری افزایش یافت که این افزایش در ارقام متحمل به دلیل مکانیسم دفع سدیم کمتر بود. تجزیه خوشه ای نشان داد که ارقام مورد بررسی بر اساس صفات اجزاء عملکرد در چهار گروه قرار گرفتند که در گروه اول ارقام متحمل جای گرفتند. همبستگی کلیه صفات با عملکرد معنی دار و مثبت بود و بیشترین میزان همبستگی با عملکرد را صفت وزن دانه در بوته (97/0) داشت.
فرشته صفی علی مراد حسن لی
ارزیابی شوری بعنوان یک پدیده بیابان زایی که تحت تاثیر تبخیر و بارندگی است لزوم بهره گیری از روش های ساده، ارزان و صحرائی را ضروری می نماید. استفاده از دستگاه نمونه گیر سرامیکی عصاره خاک نسبت به روش های متداول در صحرا یک روش سریع، ساده و ارزان برای تهیه عصاره واقعی و طبیعی خاک به شمار می رود. در این پژوهش، عملکرد دستگاه نمونه گیر سرامیکی عصاره خاک در سطوح مختلف شوری و در بافت های مختلف خاک بررسی شده است. برای بررسی آزمایشی در سه بافت خاک (سیلتی کلی، لوم و لومی شنی) و در سه سطح شوری (ds.m-1 1، ds.m-1 15و ds.m-130) در قالب طرح کرت های خرد شده با هدف بررسی رابطه رطوبت خاک، شوری و مقدار محلول قابل استخراج و همچنین بین شوری عصاره اشباع و عصاره طبیعی خاک تهیه شده با دستگاه انجام شد. نتایج نشان داد در هر سه خاک رطوبت با حجم محلول رابطه مثبت و معنی داری دارد اما با هدایت الکتریکی رابطه معنی دار منفی دارد. نتایج تجزیه و تحلیل شوری بیانگر آنست که مقادیر همبستگی شوری عصاره اشباع و عصاره طبیعی توسط دستگاه در خاک سیلتی کلی در سه سطح شوری کم، متوسط و خیلی شور به ترتیب برابر 91/0، 95/0 و 98/0 و در خاک لوم به ترتیب برابر 8/0، 99/0 و 99/0 و در خاک لومی شنی به ترتیب برابر 9/0، 88/0 و 99/0 است که نشان از همبستگی بسیار قوی بین این دو متغیر است. بررسی ها نشان داد عملکرد دستگاه ها از نظر مقدار جذب محلول و در طول یکسال آزمایش تغییری نکرد و کارکرد آن رضایت بخش می باشد.
محبوبه شیروانی ایچی داور خلیلی
در این تحقیق وضعیت خشکسالی هواشناسی با استفاده از شاخص های spi وrdi برای 12 ایستگاه سینوپتیک در بخش های اقلیمی متفاوت در ایران مورد بررسی قرار گرفت، که این ایستگاه ها دارای طول دوره آماری مشترک 61 سال می باشند. برای محاسبه شاخص ها از آمار بارندگی ماهانه و تبخیر- تعرق پتانسیل گیاه مرجع ( محاسبه شده از روش هارگریوز سامانی) استفاده گردید. در ابتدا برای هر ایستگاه ماه های خشک تعیین شدند و از ادامه محاسبات حذف شدند. سپس شاخص spi با دو روش گشتاورها و حداکثر درست نمایی و شاخص rdi در 7 دوره آماری (1951- 1951، 1981- 1986، 1951- 1991، 1951- 1996، 1951- 2001، 1951- 2006 و 1951- 2011) محاسبه گردیدند. نتایج نشان داد که همه مناطق اقلیمی خشکسالی را تجربه می کنند، البته شدت و تکرار دوره های خشک در این مناطق متغیر است. همچنین در مقیاس های زمانی کوتاهتر دوره های خشکی نسبت به مقیاس زمانی طولانی تر، نوسانات بیشتری را نشان دادند. به منظور بررسی تفاوت بین دو روش گشتاورها و روش حداکثردرست نمایی و همچنن دو شاخصspi و rdi ، ابتدا ماه های خشک تعیین شدند. سپس پارامترهای آماری شاخص های خشکسالی با روش های یاد شده در هر دوره آماری محاسبه شدند و تغییرات این مقادیر با افزایش طول دوره آماری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در محاسبه شاخص spi در اکثر ایستگاه ها و مقیاس های زمانی، روش گشتاورها شاخص spi را با مقادیر بیشتری برآورد می کند. همچنین با افزایش مقیاس زمانی از سه ماهه به شش ماهه تا سالانه اختلاف بین دو روش کاهش می یابد. با توجه تخمین مناسب تر روش حداکثر درست نمایی، این روش پیشنهاد می شود. مقایسه بین دو شاخص spi و rdi بیانگر رفتار مشابه آنها در خشکسالی ها و ترسالی ها بوده، ولی در اکثر ایستگاه ها و مقیاس های زمانی، شاخصrdi خشکسالی را با مقادیر بیشتری برآورد می کند. بررسی روند تغییرات خشکسالی با افزایش طول دوره آماری نیز نشان داد که بطور کلی حداقل 30 سال داده مناسب می باشد، اما لازم است بررسی موردی صورت گیرد. همچنین بررسی روند تغییرات پارامترهای آماری تفاضل دو شاخص spi و rdi در دوره های آماری مختلف نشان داد که در اکثر ایستگاه ها مقادیر میانه و میانگین اختلاف دو شاخص تا حدود زیادی به همدیگر نزدیکند که بیانگر حالت نرمال شده شاخص ها می باشد که با افزایش طول دوره آماری نیز روند خاصی ندارند.
طاهره معینی حسن پاک نیت
تنش خشکی یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده ی تولید محصولات زراعی در جهان می باشد. کنجد به طور معمول در نواحی خشک و نیمه خشک که اغلب شرایط خشک باعث مشکلات جدی در تولید می شود، رشد می کند. به منظور بررسی مقاومت به خشکی ژنوتیپ های مختلف کنجد، تعداد 9 ژنوتیپ در سال زراعی 91-1390 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد ارزیابی قرار گرفتند. این آزمایش در قالب طرح کرت های خرد شده بر پایه بلوک کامل تصادفی با دو سطح رطوبتی مطلوب (100 درصد ظرفیت مزرعه) و تنش خشکی (50 درصد ظرفیت مزرعه) و با سه تکرار اجرا شد. نتایج حاصل نشان داد که تنش خشکی باعث تغییر معنی داری در بسیاری از صفات مورفولوژیک و بیوشیمیایی شد. در بین شاخص های تنش مورد ارزیابی شاخص های تحمل تنش (sti)، میانگین هارمونیک (hm)، میانگین بهره وری (mp) و میانگین هندسی (gmp) دارای کارایی بیشتری در شناسایی ژنوتیپ های مقاوم بودند. همچنین از شاخص های بیوشیمیایی کاتالاز دارای توانایی بیشتری در نشان دادن ژنوتیپ های مقاوم از حساس بود. رقم محلی شیراز به عنوان رقم متحمل و رقم یلووایت به عنوان رقم حساس شناخته شدند.
فاطمه خوشحال جهرمی شاهرخ زندپارسا
برآورد دمای هوا و سطح خاک در پیش بینی سرمازدگی محصولات کشاورزی اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش مقادیر پیوسته دمای هوا در ارتفاع دو متری، دمای خاک در عمق یک سانتی متری و تابش خورشیدی در محل ایستگاه هواشناسی به صورت پیوسته در فواصل زمانی نیم ساعته در محل ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال 1390-1391اندازه گیری گردید. همچنین از مقادیر اندازه گیری شده سایر عوامل هواشناسی مانند کمینه و بیشینه دمای هوا و رطوبت نسبی در ارتفاع دو متری ، کمینه دمای هوا در سطح زمین، بارش، تابش خورشیدی و سرعت روزانه باد در ایستگاه هواشناسی نیز استفاده گردید. مقادیر لحظه ای دمای خاک در عمق 01/0 متری در فواصل زمانی 5/0 ساعته بر اساس دمای لحظه ای ودیگر عوامل هواشناسی شامل مقادیر بارش، تابش خورشیدی، سرعت باد در ارتفاع 2 متری و رطوبت نسبی در روز قبل دردوره آماری یک ساله ( آبان1390 تا آبان 1391) با شبکه عصبی مصنوعی و رگراسیون برآورد شد. همچنین مقادیر کمینه روزانه دمای هوا درسطح خاک بر اساس کمینه دما و مقادیر روز قبل رطوبت نسبی هوا در ارتفاع دو متری و تابش خورشیدی برآورد شد. جهت مقایسه و تعیین بهترین برآورد از ضریب تبیین (2r)، مقدار ریشه متوسط مربع خطا (rmse) و شاخص توافق (d) استفاده گردید. نتایج نشان دادکه مقدار rmse برآورد دمای خاک در عمق 01/0 متری برای فصول زمستان و تابستان، ماه اکتبر و مجموع ماه های نوامبر و دسامبر از مدل رگرسیونی چند متغیره، به ترتیب 34/2، 96/2، 18/ 3 و 75/2 درجه سانتی گراد و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در این ایام به ترتیب 93/1، 83/1، 8/1 و 61/1 درجه سانتی گراد بود. دمای هوا در سطح خاک در بررسی سرمازدگی گیاهان اهمیت زیادی دارد و مقدار rmse حاصله در برآورد کمینه دمای روزانه هوا در سطح خاک در زمستان با رگراسیون و شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب برابر 93/0 و 82/0 درجه سانتی گراد بود و حذف عوامل بارش و سرعت باد اثری در برآورد آن نداشت.
طاهره قنادی فاطمه رزاقی
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آبیاری تکمیلی بر رشد انگور یاقوتی قرمز در تاکستان دیم دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار طی سال های زراعی 92-91 و 93-92 انجام گرفت. تیمارهای آزمایش: شاهد (بدون آبیاری)، آبیاری تکمیلی در فروردین ماه، اردیبهشت، خرداد، تیر و آبیاری تکمیلی در فروردین و اردیبهشت ماه بودند. مقدار آب مورد استفاده در هر بار آبیاری تکمیلی در تمام تیمارها به مقدار 500 لیتر بود که با تانکر با کنترل حجم خروجی اعمال شد. میزان رطوبت خاک، رشد برگ، عملکرد و ماده خشک اندازه گیری گردید. همچنین تبخیر- تعرق واقعی گیاه با استفاده از معادله بیلان رطوبتی خاک تعیین شد و با استفاده از میکرولایسیمترهای نصب شده در کنار بوته ها، تبخیر از سطح خاک اندازه گیری شد و تعرق انگور از تفاضل تبخیر از تبخیر- تعرق واقعی بدست آمد. مقدار بارشی که به اعماق پایین تر از 90 سانتی متر نفوذ کرده است، برای تیمارها محاسبه گردید. به دلیل زیاد بودن عمق ریشه انگور، این مقادیر از دسترس گیاه خارج نشده و به مصرف گیاه رسیده است و نفوذ عمقی محسوب نمی شود که اثر آن در تعیین تبخیر- تعرق لحاظ گردید. همچنین از داده های این پژوهش، پژوهش دادبین (1389) و پژوهش مظاهری- تهرانی (1391) به منظور ارزیابی رطوبت خاک، عملکرد و ماده خشک انگور توسط مدل cropsyst استفاده گردید. نتایج نشان داد که آبیاری تکمیلی تأثیر معنی داری بر سرعت رشد برگ ندارد. اما تأثیر زیادی بر ماده خشک تولیدی و عملکرد انگور دارد و توصیه می شود آبیاری تکمیلی در مهمترین مراحل رشد گیاه که به تنش آبی حساس می باشد، انجام شود. حدود نیمی از بارندگی های زمستانی صرف تبخیر از سطح خاک شده که در دیمکاری مقدار قابل توجهی است و باید به کاهش تبخیر از سطح خاک توجه ویژه شود. همچنین مدل cropsyst توانایی خوبی در شبیه سازی رطوبت خاک، عملکرد و ماده خشک انگور دارد.
ادیب بنی مهد داور خلیلی
هدف از تحقیق حاضر، مطالعه¬ی مدلسازی تغذیه پتانسیل سالانه (حاصله از بارش) در منطقه نیمه¬خشک کوهپایه¬ای با شرایط خاک بایر می¬باشد. برای این منظور به جهت بررسی پتانسیل تغذیه، چهارچوبهای مفهوم بیلان آب و مدلسازی شبیه¬سازی بکار گرفته شده¬اند. تبخیر واقعی (ea) با بکارگیری روشهای مکمل (cr) از قبیل crae، aa و gg و همچنین هشت روش تبخیر-تعرق پتانسیل همراه با روش گیاه مضاعف، تخمین زده شد. توانایی مدلها با بکارگیری داده¬های لایسیمتری مربوط به سالهای 2012-2011 و 2013-2012 مورد ارزیابی قرار گرفت. پارامترهای اندازه¬گیری شده شامل، رطوبت خاک، ea، بارندگی و سایر داده¬های هواشناسی مربوطه و تغذیه پتانسیل آب زیرزمینی (خروجی لایسمتر) می¬باشند. داده¬های 2012-201 و 2013-2012 به ترتیب برای منظورهای واسنجی و اعتبارسنجی بکار رفتند. واسنجی مدلهای cr بر اساس بهترین تخمین از مقادیر سالانه ea (معیار 1) و یا مقادیر تجمعی ea در خلال رخداد تغذیه پتانسیل (معیار2)، انجام گرفت. مدل واسنجی شده crae نتایج قابل قبولی را برای شبیه¬سازی رطوبت خاک (nrmse<10%) بدست داد (معیار 1 و 2). در حالیکه، مدل واسنجی شده crae (معیار 1) بهترین تخمین از مقدار تغذیه پتانسیل را ارائه داد (?q<6%). بر اساس نتایج، مدلهای cr قادر به تخمین مناسب از تغذیه پتانسیل سالانه می¬باشند اگر در ابتدا با بکارگیری معیار 2 واسنجی شوند. این مسئله بعنوان عاملی محدود کننده می¬باشد. نتایج هشت روش تبخیر-تعرق پتانسیل مشخص کرد که بهترین عملکرد بترتیب مربوط به روشهای فائو56-پنمن-مونتیث (nrmse<9%)، هارگریوز-سامانی (nrmse<13%)، پریستلی-تیلور (nrmse<15%) و ماکینک (nrmse<14%) می¬باشد. بعنوان گام دوم مطالعه، تخمین تغذیه پتانسیل با بکارگیری روشهای تجربی، بیلان رطوبتی خاک معمولی و بهبودیافته مورد ارزیابی قرار گرفت. در ابتدا، شش مدل تجربی برآورد تغذیه پتانسیل با توابع خطی، درجه دوم، نمایی، درجه سوم و توانی و با بکارگیری داده¬های 2012-2011، مقادیر تخمینی قابل قبول از ea و راه¬کار بیلان آب، واسنجی شدند. مدلهای واسنجی شده با بکارگیری داده¬های مستقل 2013-2012، برای شبیه¬سازی همزمان رطوبت خاک و تغذیه پتانسیل اعتبارسنجی شدند. مدلهای با روابط خطی یا درجه دوم ضعیفترین تخمین¬ها از تغذیه پتانسیل را بدست دادند (?q>10%) در حالیکه مابقی مدلها نتایج قابل قبولی را ارائه دادند. رطوبت خاک با بکارگیری شش مدل تغذیه پتانسیل و چهار روش انتخابی تبخیر بطور قابل قبولی شبیه¬سازی شد (nrmse<20%). با این وجود، ترکیب روش فائو56-پنمن-مونتیث و مدل تجربی با تابع نمایی بهترین تخمین¬ها را برای ea، رطوبت خاک و تغذیه پتانسیل بدست دادند. به روش مشابه، مدل بیلان رطوبتی خاک معمولی مقدار تغذیه پتانسیل را کم¬برآورد نمود در حالیکه روش بهبود یافته بیلان رطوبتی خاک با در نظر گرفتن ذخیره سطحی رطوبت خاک، قادر به تولید مقدار مناسبی از تغذیه پتانسیل در سال 2012-2011 شد. اگرچه با بکارگیری این روش بهبودیافته، بدترین شبیه¬سازی روزانه رطوبت خاک در مواقع پس از فصل بارش صورت گرفت. آنالیز حساسیت این روش نشان داد که دقت مقدار اولیه کمبود رطوبتی خاک بطور شدیدی بر روی تخمین مقدار تغذیه پتانسیل موثر است که بعنوان عامل محدود کننده این روش می¬باشد. در گام بعدی مطالعه، مدل ساده و نیمه-فیزیکی با نام (smpr) برای شبیه¬سازی تغذیه پتانسیل تهیه شد. در مدل smpr، نفوذ آب به خاک و توزیع مجدد رطوبت به دو مرحله¬ی متعاقب هم، مجزا شدند. در مرحله اول، بارش به پروفیل خاک با بکارگیری الگوی tipping-bucket نفوذ می¬یابد و در مرحله دوم، رطوبت خاک براساس معادله ریچاردز ساده شده (با نادیده گرفتن پتانسیل ماتریک) توزیع مجدد می¬یابد. با بگارگیری روش گیاه مضاعف، تبخیر مایع و پخشیدگی به ترتیب با ضرایب ke محاسبه شده و kcb بهینه¬شده (17/0) در مدل وارد شد. از آنجاکه مشاهدات نشان داد که مقدار تخلخل تهویه¬ای تا عمق 6/0 متر از سطح خاک بسیار بیشتر از مقادیر مشابه مربوط به لایه¬های عمیق¬تر می¬باشد، لذا تبخیر پخشیدگی تا این عمق، محاسبه شده است. مقادیر هدایت هیدرولیکی غیراشباع مربوط به روشهای بروکس-کوری (b-c)، ونگنوختن (v-g) و معادله نمایی تجربی (e-e) در مدل smpr برای تخمین تغدیه پتانسیل (بعنوان هدف اصلی شبیه¬سازی) با نادیده گرفتن پتانسیل ماتریک، بکارگرفته شدند. عملکرد مدل براساس واسنجی و اعتبارسنجی داده¬های مربوط به سالهای 2014-2011 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از شبیه¬سازی قابل قبول رطوبت خاک در تمامی موارد بود (nrmse<30%)، در حالیکه، تغذیه پتانسیل با بکارگیری هدایت هیدرولیکی غیراشباع b-c و v-g بترتیب بیش¬برآورد و کم¬برآورد شد. بهترین تخمین از تغذیه پتانسیل با بکارگیری معادله واسنجی شده e-e بدست آمد (?q<10%). مقادیر بالای هدایت هیدرولیکی غیراشباع مربوط به v-g (بدلیل نادیده گرفتن پتانسیل ماتریک) منجر به افزایش حرکت عمودی رو به پایین رطوبت و بیش¬برآورده شدن تغذیه پتانسیل شد. نتایج مربوط به مدل hydrus-1d (دارای تابع هدایت هیدرولیکی غیراشباع v-g) با نتایج مدل smpr هماهنگ می¬باشد. بطور خلاصه، چنانچه داده¬های کافی موجود باشد، مدل smpr با تابع هدایت هیدرولیکی غیراشباع e-e میتواند برای تخمین تغذیه پتانسیل در منطقه مورد مطالعه بکار رود. در غیر اینصورت، ترکیبی از روش فائو56-پنمن-مونتیث با مدل تجربی دارای تابع نمایی پیشنهاد میشود.
حمزه باباحاجی علیرضا سپاسخواه
تیمار آبیاری در عملکرد دانه، عملکرد کل، آب آبیاری، کارایی آب آبیاری برای دانه، شاخص برداشت، ارتفاع نهایی گیاه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در خوشه و درصد دانه های پوک در خوشه معنادار شد و به علت پایین بودن سطح ایستابی و عدم کمک آن به تامین رطوبت مورد نیاز گیاه، در تمام پارامترهای ذکر شده بجز درصد دانه های پوک با افزایش دور آبیاری اثر کاهشی دیده شد. در سال 90 نسبت به سال 89 و 91 به علت شرایط نامساعد جوی در هنگام پنجه زنی و گلدهی، کاهش پنجه زنی و شاخص سطح برگ و سایر عملکردهای گیاهی مشاهده گردید. رابطه عملکرد دانه با عمق سطح ایستابی، آب آبیاری و دور آبیاری و همچنین رابطه آب آبیاری با عمق سطح ایستابی ارائه گردید. در تیمارهای آبیاری غرقاب متناوب نسبت به تیمار آبیاری غرقاب دائم و همچنین تیمارهای زئولیت دار نسبت به تیمار بدون زئولیت در عمق های پایین تر از سطح خاک افزایش طول و وزن ریشه مشاهده گردید و نرخ کاهش رشد ریشه با افزایش عمق کاهش یافت و تنش دمایی باعث 65 تا 85% کاهش طول و وزن ریشه گردید. رابطه های عرض ترک، عمق ترک، کل طول ترک در واحد سطح خاک و سطح ترک در واحد سطح خاک با مکش خاک ارائه گردید. وجود زئولیت در لایه سطحی خاک باعث کاهش کل طول ترک در واحد سطح خاک و مخلوط شدن آن با خاک باعث کاهش عرض ترک، عمق ترک و سطح ترک در واحد سطح خاک گردید. توصیه می گردد که کشت برنج در مناطقی با سطح ایستابی نزدیک به سطح زمین انجام شود، تا سطح ایستابی با کمک به رطوبت مورد نیاز گیاه، کاهش نفوذ عمقی و شستشوی املاح و کود، باعث افزایش عملکرد دانه و کارایی مصرف آب آبیاری گردد. ضمنا توجه به شرایط دمایی و عدم تنش جوی برای محصول قابل قبول ضروری می باشد.
سوسن اسفندیاری امین شیروانی
در این پژوهش تغییرات روند نمایه های هواشناسی که بیشتر در بخش کشاورزی کاربرد دارد بررسی شده است.
مجید مجیدیان علی اکبر کامگار حقیقی
چکیده ندارد.
محمدعلی ایروانی علی اکبر کامگار حقیقی
چکیده ندارد.
حسین امیری محمدجعفر ناظم السادات
با توجه به این که مدل های gcm بزرگ مقیاس هستند بین اطلاعات آنها با شرایط منطقه ای و محلی اختلاف وجود دارد. بنابراین در این تحقیق سعی شده است از روش فرومقیاس نمودن برای تطبیق بیشتر خروجی مدل gcm با شرایط مناطق جنوبی استفاده شود. برای ارزیابی امکان فرومقیاس نمودن دما در مناطق جنوب غرب ابتدا لازم بود با استفاده از روش های چند متغیره آماری نظیر تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل خوشه ای به پهنه بندی دمای ایران پرداخته شود. در سراسر ایران 6 پهنه دمایی مشخص گردید که از این بین، تنها یک پهنه در منطقه جنوب و جنوب غرب مشخص گردید. سپس از گره های مدل gcm درون منطقه یا نزدیک به آن جهت فرومقیاس نمودن مشخص گردید. در گام بعد بین خروجی مدل در گره های مختلف با داده های هواشناسی، روابط رگرسیونی خطی ساده برقرار گردید. در این تحقیق برای ارزیابی روابط رگرسیونی حاصل از گره های مختلف از توابع توزیع احتمال و همچنین روش bootstrap استفاده گردید. بر اساس این روابط پیش بینی شد دمای منطقه جنوب غرب ایران تا سال 2039 به طور میانگین 1/4 درجه سانتیگراد افزایش یابد.
زهرا شیرمحمدی علی اکبر خانی علی اکبر کامگار حقیقی
در این پژوهش اثر مقدار آب و روش آبیاری بر عملکرد و واکنش گیاه زعفران در مقابل اعمال تنش آب و تاثیر این تنش بر دمای پوشش سبز و شاخص سطح برگ مورد ارزیابی قرار گرفت . این پژوهش که ادامه تحقیقات عزیزی (1379) می باشد در یک طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور روش و مقدار آب آبیاری در چهار تکرار و کرت های 24 متر مربع انجام شد. نتایج عملکرد آبان ماه 1379 که بر آنها تیمارهای عزیزی ( روش های آبیاری کرتی و جویچه ای با دور آبیاری 12 ، 24 ، 36 روز و تیمار بدون آبیاری ) اعمال گردیده بود نشان داد که روش آبیاری کرتی با تولید 49/5 کیلوگرم بر هکتار زعفران دسته بطور بسیار معنی داری از روش جویچه ای با تولید 302/1 کیلوگرم بر هکتار زعفران دسته بهتر است. دور آبیاری 24 روز در روش کرتی با تولید 45/7 کیلوگرم بر هکتار زعفران دسته و بازده استفاده از آب 3/1 گرم بر متر مکعب زعفران دسته از سایر تیمارها بهتر بود.گیاه زعفران احتمالا دارای خصوصیات متفاوت با گیاهانی است که تاکنون در این زمینه مورد مطالعه قرار گرفته اند . برگهای گیاه زعفران باریک و بلند بوده و تقریبا روی سطح زمین قرار دارند و همچنین به این دلیل که گیاه تعرق کمی انجام می دهد اختلاف دمای پوشش سبز و دمای هوا در تیمار بدون تنش مثبت می باشد و مقدار ثابت آن نیز بیشتر از گیاهانی است که تاکنون مورد مطالعه قرار گرفته اند . رابطه حد مبنای پایینی برای فصل رشد زعفران بصورت tc-ta = 12/46-0/28(vpd)که در آن vpd ( کمبود فشار بخار اشباع حسب میلی بار ) و دما حسب درجه سانتیگراد می باشد و حد مبنا بالایی 2/11 درجه سانتگراد بدست آمد . ضریب رابطه بین شاخص تنش آبی و کمبود نسبی تبخیر - تعرق در گیاه زعفران 17/1 بدست آمد.