نام پژوهشگر: غلامرضا حسامی
فاطمه فرهمند فاطمه همتی
این تحقیق جهت بررسی اختلاف بین دو روش تصحیح خطا ( واکنش مستقیم در مقابل غیر مستقیم) در نگارش زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی در دانش آموزان ایرانی انجام گرفته است. دانش آموزان موسسه حکمت واقع در شهر قوچان آزمون دهندگان این تحقیق را تشکیل میدادند. دانش آموزان به طور تصادفی به دو گروه همگن طبقه بندی شدند. هر گروه شامل 15 دانش آموز دختر در دوره ی سنی 15 تا 16 سال بود .همه دانش آموزان یک پیشینه ی زبانی مشابه داشتند و در سطح متوسط آموزش قرار می گرفتند. در ابتدا جهت تعیین این که آیا اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود دارد یا نه؟ از یک آزمون نگارش استفاده شد که مشخص شد هر دو گروه همگن هستند. سپس دانش آموزان شروع به نوشتن مقاله های شان در طول ترم کردند. آنها تقریبا هفته ای یک مقاله می نوشتند. پس از هر بار نوشتن، مقاله های دانش آموزان جمع آو ری شده و طبق روش مورد نظر خطا ها تصحیح می گشت. به منظور تصحیح خطا ها سه نوع مختلف خطا در نظر گرفته شد( لغوی،نحوی و معنا یی). به منظور تجزیه و تحلیل خطا ها، تعداد خطا ها در هر مقاله محاسبه شد. بعد از دومین و آخرین مقاله تست پیش آزمون- پس آزمون از دانش آموزان گرفته شد. بررسی نتایج مقاله ها در طول ترم نشان داد که هر دو گروه در نوشتن مقاله ها پیشرفت داشته اند اما دانش آموزان در گروه واکنش غیر مستقیم بهتر از دانش آموزان در گروه واکنش مستقیم عمل کرده اند. نتایج همچنین نشان دادند که تاثیر دو روش تصحیح خطا بر خطا های نحوی بیش از خطا های لغوی و معنایی است. نتایج تست پیش ازمون- پس آزمون مشخص کرد که در تست پیش آزمون هیچ اختلاف معنا داری بین دو گروه وجود ندارد اما اختلافات معنا داری بین دو گروه در تست پس آزمون مشاهده میشود. همچنین بین اجرای گروه واکنش مستقیم دردو آزمون اختلافی مشاهده نمیشود. این در حالی است که یک اختلاف معنی دار بین اجرای گروه واکنش غیر مستقیم در دو آزمون قابل مشاهده است.
مینا نظامی حسن ایروانی
هدف پایان نامه حاضر، بررسی سبک شناختی وابسته/عدم وابسته به متن در استفاده از استراژیهای شناختی/فراشناختی در مهارت خواندن دانش آموزان ماهر و نیمه ماهر پیش دانشگاهی بود.شرکت کنندگان این مطالعه، دختر و از سطح پیش دانشگاهی بودند. آنها بر اساس آزمون geft و نمرات آزمون نهایی سال سوم، به چهار گروه هشت نفره تقسیم شدند: 8 ماهرو وابسته به متن، 8 ماهر و عدم وابسته به متن، 8 نیمه ماهر و وابسته به متن و 8 نیمه ماهر عدم وابسته به متن. روش کار به این صورت بود که به هر گروه، دو متن داده شد تا به روش aloud think آنها را بخوانند. در ضمن صدای آنها ضبط و ثبت گردید و به شکل protocols درآمد. نتایج تحلیلها نشان داد که تفاوت معناداری بین خوانندگان ماهر و نیمه ماهرعدم وابسته به متن در استفاده از استراژیهای شناختی وچود دارد، اما هیچ رابطه معناداری بین سایر گروهها در استفاده از استراژیهای شناختی/فراشناختی وجود ندارد.
سحر نیک فرجام حسن ایروانی
بکارگیری داستانهای مصور، یکی از راه های کسب تجربه آموزشی جدید و خلاصی از کتابهای درسی کسل کننده میباشد. متاسفانه کتابهای درسی زبان انگلیسی رایج در سیستم آموزش و پرورش ایران، از انواع مطالب آموزشی نوین بی بهره اند. مکالمه، واژگان و دستور زبان انگلیسی به روشی دشوار و ناخوشایند به دانش آموزان ارائه میشود، که خود موجب خستگی و دل زدگی آنان میشود. این تحقیق در نظر دارد که تاثیر استفاده از مطالب آموزشی دیداری در قالب داستانهای کوتاه مصور را بر پیشرفت مهارتهای شفاهی و کتبی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی بررسی نماید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از صد دانش آموزی که در قالب دو گروه آزمایشی و کنترل در این تحقیق شرکت نموده اند، از روش کمی آماری استفاده میشود. مطالب آموزشی ارایه شده در طول پروژه تحقیق عبارتند از کتاب زبان درسی رایج در سیستم آموزش و پرورش و مطالب آموزشی داستانهای مصور که به ترتیب به دانش آموزان گروه کنترل و تجربی ارایه میشود. پس از پایان دوره آموزشی، دو آزمون شفاهی و کتبی جداگانه توسط محقق و دستیارش برگزار میشوند و نتایج به روش تی تست تجزیه و تحلیل میگردند. فرضیه های ارایه شده در این تحقیق بیان میدارند که مطالب آموزشی داستانهای مصور در مقایسه با مطالب سنتی کتب درسی موجود، تفاوت معناداری در دانش زبانی دانش آموزان ایجاد نمی نماید. بر پایه نتایج به دست آمده این تحقیق آشکار شد که مطالب آموزشی داستانهای مصور به دانش آموزان گروه تجربی کمک کرد تا در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل، به سطح بالاتری از مهارتهای شفاهی و کتبی زبان انگلیسی دست پیدا کنند. با این وجود، علی رغم اثرات مفید استفاده از مطالب آموزشی داستانهای مصور، این تکنیک آموزشی نیازمند تخصیص زمان و تجهیزات آموزشی بیشتر میباشد.
گالیا عزیزی نژاد حسن ایروانی
تحقیق حاضر به تجزیه و تحلیل خطاهای رایج در مقاله های دانشجویان رشته مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه پیام نور پرداخته است.از میان دانشجویان رشته مترجمی زبان انگلیسی که در آزمون مقاله نویسی دانشگاه پیام نور مرکز شهریار شرکت کردند یکصد نفر بطور تصادفی انتخاب شدند که محقق مقاله های نوشته شده توسط آن دانشجویان رامورد بررسی قرار داد.ابزار گردآوری اطلاعات برگه های مقاله نویسی دانشجویان بود که در دو حوزه خطاهای معنایی-واژگانی و ساخت واژی-گرامری مورد تحلیل قرار گرفت. داده های تحقیق بر اساس تکنیکهای آماری توصیفی جهت شناسایی و تعریف خطا به کار رفت تا با توجه به درصد خطاهای بدست آمده حوزه های نوشتاری با تعددهای متفاوت خطا یافت شود.نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین تعداد خطا در طبقه واژی-گرامری مربوط به عدم تطابق گروه اسمی در جمله و در طبقه معنایی-واژگانی مربوط به استفاده نابجای یک واژه با دو معنا در زبان مقصد بود که هر دو در گروه خطاهای مربوط به انتقال عناصر زبانی از مبداء به مقصد یا تداخل زبان مبداء در زبان مقصد گزارش شد.
ابوالقاسم عبدی مسعود راعی شزیف
چکیده تحقیق حاضر با هدف تعیین بهترین روش یادگیری و به خاطرسپاری تلفظ دقیق واکه ها و الگوهای تکیه صوت زبان انگلیسی در بین فراگیران دبیرستانی ایرانی انجام گرفت. نود دانش آموز پسر ایرانی پایه سوم مقطع متوسطه براساس یک پیش آزمون تلفظ درسه گروه یکسان قرار گرفتند. یکی ازگروه ها که به عنوان گروه کنترل عمل می کرد هیچ آموزشی در زمینه تلفظ دریافت نکرد. یکی از دو گروه دیگر آموزش نهان و گروه دیگر آموزش آشکار تلفظ دریافت کرد. آموزش آشکار شامل مثال ها و توضیحات اضافه در مورد قوانین تلفظ و تکیه صوت در زبان انگلیسی می شد. بعد از دو ماه آموزش، تمامی شرکت کنندگان یک متن حدودا 200 کلمه ای را خواندند و صدای آن ها ضبط شد. بعد از دو هفته، از شرکت کنندگان خواسته شد همان متن را یک بار دیگر بخوانند. این آزمون به منظور ارزیابی میزان به خاطرسپاری افراد در سه گروه انجام شد. عملکرد افراد دردو آزمون اصلی وبه خاطرسپاری به وسیله روش آماری anova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ومشخص شد که روش های مختلف نتایج یکسانی درپی نداشتند. تست هایt- و tukey انجام شده نشان دادند که آموزش آشکار بهترین روش برای بهبود تلفظ دانش آموزان ایرانی و نیز برای به خاطرسپاری آن چه فراگرفته اند می باشد. فراگیران در گروه آموزش پنهان در طول دوره پیشرفت زیادی نداشتند و دربه خاطر سپاری آن چه فراگرفته بودند نیز کاملا ناموفق بودند. علاوه براین، نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین مطالعه خودمحور (بدون آموزش) و یادگیری یا به خاطرسپاری تلفظ دقیق انگلیسی وجود ندارد.
سمیه صادقی غلامرضا حسامی
چکیده یکی از قسمت های مهم تحقیقات انجام شده بروی ماهیت خواندن بررسی این بوده است که آیا خواندن را می توان به مجموعه ای از اجزای تشکیل دهنده آن تقسیم کرد و اینکه آیا این اجزا را می توان بر حسب معیارهایی مانند اهمیت یا دشواری به صورت سلسله مراتب مرتب کرد. برای دستیابی به این هدف، این تحقیق رابطه بین مهارت های خواندن را بر حسب دشواری و اهمیت مورد بررسی قرار داد. این تحقیق تلاش کرد تا گواهی تجربی بر وجود سلسله مراتبی از دشواری نسبی و اهمیت نسبی برای مهارت های خواندن در زبان دوم فراهم آورد. به علاوه، این تحقیق رابطه احتمالی بین سطح دشواری و اهمیت مهارت ها را نیز بررسی کرد. پنج مهارت خواندن که مکررا ٌ در تحقیقات و نوشته ها به آنها اشاره شده بود انتخاب شدند و به شش داور متخصص ارایه شدند تا آنها را با سوالات خواندن در آزمون ielts تطبیق دهند. نتایج نشان داد که داوران در تطبیق سوالات آزمون با مهارت ها به طور قابل ملاحظه ای توافق داشتند. سپس، تعدادی از سوالاتی که بروی آنها توافق زیادی در خصوص سنجش یک مهارت خاص حاصل شده بود به عنوان ابزار اصلی تحقیق انتخاب شدند. این آزمون در بین 180 دانشجوی سال سوم و چهارم رشته زبان انگلیسی توزیع شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش اندازه گیری تکرار شونده anova تفاوت های معنی داری را در بین میانگین نمرات چهار مهارت، از پنج مهارت خواندن، بر حسب دشواری نشان داد؛ بنابراین، امکان سلسله مراتبی از مهارت های مشخص شده بر حسب دشواری ثابت گردید. به علاوه، با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری، سهم همه مهارت ها در ساختار توانایی خواندن معنی دار نشان داده شد؛ در نتیجه، یک سلسله مراتب از اهمیت نیز در بین مهارت های خواندن مشخص شده شناسایی شد. هر چند ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن رابطه مهمی بین سطح دشواری مهارت های خواندن و اهمیت نسبی آنها نشان نداد. این نتایج مفاهیم ضمنی برای طراحی آزمون و همچنین آموزش و تهیه مطالب درسی دارد. اصطلاحات کلیدی: مهارت های خواندن، اهمیت نسبی مهارت های خواندن، دشواری نسبی مهارت های خواندن، و آزمون خواندن در ielts .
مهناز فخاری جاذب غلامرضا حسامی
مهارت شنیداری برای مدتهای طولانی در آموزش ، تحقیق و ارزیابی مورد غفلت قرار گرفته است. اگرچه در سالهای اخیر به خاطر اهمیت قابل ملاحظه این توانائیها در آموزش و آزمون زبان ، توجه بیشتری به توانائیهای شنیداری شده است. هم چنانکه درک شنیداری در آموزش و ارزیابی زبان دوم اهمیت فزاینده ای می یابد محققین سعی نموده اند تا ماهیت مهارتهای مستتر در مهارت شنیداری را مورد بررسی و مطالعه قرار دهند. هدف این تحقیق دو جنبه را در بر گرفته است. اول اینکه این تحقیق بررسی کرده که آیا توانائی شنیداری می تواند بر اساس داده های کمی و کیفی به مهارتهای مختلف تقسیم بندی شود؟ دوم آنکه تفحص کرده که آیا متخصصین زبان می توانند یر روی مهارتهای تست شده بوسیله آیتمهای هر تست توافق داشته باشند؟ بر اساس آزمونهای بخش شنیداری تافل (2005) و آیلتس (2003) داده های تجربی جمع آوری شده است که از 360 نفر از دانش آموزان فراگیرنده زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه گرفته شده تا ساختار مستتردر این تستها بررسی گردد. بعلاوه از قضاوت متخصصین زبان به منظور بررسی بیشتر مهارتهای مستتر در هر یک از این تستها استفاده شده است. نتایج تجریه و تحلیلهای فاکتوری نمرات این دانش آموزان ، 14 فاکتور برای امتحان آیلتس و 21 فاکتور برای امتحان تافل را تعیین کرد. از طرف دیگر بر اساس قضاوت متخصصین زبان ، 6 مهارت در آیلتس و 5 مهارت در تافل با هر یک از آیتمها تطابق داشتند که در بین این مهارتها، مهارتهائی که بیشتر از همه در تست آیلتس اندازه گیری شده اند مهارت "درک جزئیات" و "مهارتهای ترکیبی" است در حالیکه در تست تافل "استنتاج کردن" و "درک جزئیات" می باشند. سرانجام به منظور یافتن هر گونه توافق احتمالی در بین متخصصین زبان در مورد نوع و تعداد مهارتهای درکی شنیداری اندازه گیری شده بوسیله هر تست ، ضریب همبستگی بین ممتحنین برای هر تست محاسبه شده و نتایج نشان داده که متخصصین توانسته اند بر نوع و تعداد مهارتهای درکی شنیداری در هر تست توافق نظر داشته باشند. تاثیرات و کاربرد این یافته ها در آموزش و آزمونهای زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم / زبان خارجه نیز در نظر گرفته می شود
مهدی مالمیر فاطمه همتی
در این تحقیق تأثیر استفاده از فرهنگ لغت یکزبانه یا دوزبانه بر بازیابی واژگان دانش آموزان ایرانی در سطح میانی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد ?? زبان آموز همسان در آموزشگاه زبانهای خارجی زبانسرا واقع در کرمانشاه بر اساس نمره کسب شده در آزمون تعیین سطح انتخاب شده و به دو گروه ?? نفره تقسیم شدند. در گروه اول زبان آموزان از فرهنگ لغت یکزبانه و در گروه دوم از فرهنگ لغت دوزبانه استفاده نمودند. در ابتدای ترم یک آزمون ارزیابی از زبان آموزان بعمل آمد. در انتهای ترم و پس از اتمام آموزش دروس مربوطه، همان آزمون ارزیابی مجدداً از زبان آموزان اخذ شد و نتایج با آزمون اول مقایسه شد. بر اساس نتایج اگرچه هر دو گروه در آزمون دوم نتایج بهتری بدست آوردند، گروه اول نمرات بالاتری کسب کردند که حاکی از تأثیر بهتر استفاده از فرهنگ لغت یکزبانه بر بازیابی واژگان زبان میباشد.
سهیلا دهقان سولدرق غلامرضا حسامی
گر چه خواندن به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های زبانی از دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است، اما همچنان بحث های بسیاری در مورد ماهیت مهارت های موجود در خواندن وجود دارد. مسئله اساسی مربوط به قابلیت تقسیم مهارت خواندن به مجموعه ای از زیر مهارت ها به منظور تدریس و آزمودن می باشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی اعتبار ساختی مهارت های دقیق خوانی در مقابل سریع خوانی بوده است. بدین منظور، ابتدا این مسئله مورد بررسی قرار گرفت که آیا تفاوت معناداری میان دو مهارت سریع خوانی و دقیق خوانی وجود دارد. سپس، روابط احتمالی میان ماهیت زیر مهارت های موجود در دقیق خوانی، یعنی، فهم اطلاعات صریح و استنباط گردن، و سریع خوانی، یعنی، مرور اجمالی، مطالعه شد. جهت انجام این تحقیق، یک آزمون درک مطلب که شامل دو بخش دقیق خوانی و سریع خوانی می شد، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. این آزمون به 200 دانشجوی سال سوم و چهارم رشته زبان انگلیسی ارائه شد. سپس، اطلاعات حاصل از آزمون از طریق تحلیل های آماری paired- sample t-test و factor analysis مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان دادند که با وجود برخی تفاوت های معنادار ظاهری میان عملکرد دانشجویان در مهارت های دقیق خوانی و سریع خوانی، زیر مهارت های موجود در دقیق خوانی و سریع خوانی دارای ماهیت یکسانی بوده و ابعادی از یک ساختار می باشند که میتوان آن را توانایی درک مطلب در زبان دوم دانست.
سید اسماعیل موسوی فاطمه همتی
اگرچه بسیاری از محققان و اموزگاران آموزش زبان انگلیسی در این حقیقت توافق دارند که اشتباه در زمان یادگیری یک زبان خارجی غیر قابل اجتناب است، دیدگاه های موجود درباره برطرف کردن غلط ها به طور برجسته ای متفاوت می باشند.علی رغم این چنین تضادهایی،بیشتر،اگر چه نه همه آنها،آموزگاران ایرانی زبان انگلیسی هنوز از تصحیح غلط در کلاس مهارت نوشتار به عنوان یک روش اموزشی استفاده می کنند.اگر چه این روش یک روش رایج می باشد،مقدار قابل توجهی از زمان و انرژی دانش اموزان و آموزگاران را می گیرد.بنابرابن نگاهی مجدد بر تاثیرات این روش در مهارت نوشتاری دانش آموران از نظر صحت ممکن است این موضوع را روشن کند که آیا منابع محدود در دسترس اموزگاران زبان انگلیسی و دانش اموزان به طور مناسب تخصیص داده شده است.این تحقیق تلاش دارد یک جنبه از رویه تصحیح غلط در ایران را بررسی نماید که عبارت است از انتخاب غلط برای تصحیح و تاثیر آن بر پیدایش غلط در نوشته های دانش آموزان. مشارکت کنند گان دو کلاس از سطح متوسط یک موسسه آموزش زبان انگلیسی در تهران بودند.هر دانش اموز می بایست یک نوشته به عنوان پیش آزمون می نوشت.سه غلط اول با بیشترین فراوانی برای تصحیح غلط در گروه تجربه انتخاب گردید.تعداد کل غلط های گرامری در نوشته آخر بعد روش تصحیح به عنوان نمره نهایی در نظر گرفته شد.با استفاده از آزمون t-test مشاهده گردید که تصحیح غلط چه به طور جامع چه به صورت انتخابی هیچ تفات اشکاری در بهبود نوشته فراگیران تا مادامی که تعداد آنها مدنظر باشد ایجاد نمیکند.
محمد صادق محسنی مسعود راعی شریف
تحقیق حاضر در نظر داشت تا به بررسی نحوه تلفظ خوشه های همخوان زبان انگلیسی توسط دبیرستانی های فارس زبان بپردازد. نود دانش آموز پسر ایرانی پایه سوم مقطع متوسطه بر اساس نتایج بدست آمده از یک پیش آزمون تلفظ در سه گروه مختلف سی نفره قرار داده شدند. یکی از گروهها تدریس صریح تلفظ را دریافت کرد که این نوع تدریس شامل قرار گیری در معرض تلفظ صحیح خوشه های همخوان به همراه مثال ها و توضیحات اضافی میشد.گروه دوم تدریس ضمنی که فقط شامل قرار گیری در معرض خوشه های همخوان می شد را دریافت کرد.گروه سوم که در حکم گروه کنترل بود هیچ گونه تدریسی را در زمینه تلفظ دریافت نکرد. هدف از تحقیق این بود که مشخص شود کدام گروه از دیگر گروهها بهتر عمل می کند. بعد از دوازده جلسه تدریس ، همه شرکت کنندگان پس آزمون فوری را دریافت کردند که در آن از آنها خواسته شده بود تا یک متن 200 کلمه ای را بلند بخوانند در حالی که صدای آنها ضبط میشد. آزمون مشابهی هم پس از دو هفته از آنها گرفته شد (پس آزمون تاخیری) تا میزان به یاد سپاری انواع مختلف تدریس مورد بررسی قرار گیرد. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که گرچه همه گروهها در پیش آزمون یکسان بودند ولی عملکرد آنها هم در پس آزمون فوری و هم در پس آزمون تاخیری تغییر کرده است ، که این قضیه بیانگر این است که آموزش های گوناگون تاثیرات مختلفی را هم روی یادگیری و هم روی به خاطر سپاری تلفظ دارند. نتایج تست توکی نشان داد که گرچه شرکت کنندکان در گروه ضمنی در طول این دوره پیشرفت کرده اند ، اما آنها در بخاطر سپاری آنچه فرا گرفته بودند کاملا ناموفق عمل کردند. با این وجود این تست نشان داد که تدریس صریح بهترین روش برای بهبود تلفظ شرکت کنندگان و همچنین به خاطرسپاری آنچه در طول دوره فرا گرفته اند می باشد. علاوه بر این ، بررسی عملکرد شرکت کنندگان در پیش آزمون نشان داد که ساختار سیلابهای زبان فارسی قطعا روی یادگیری خوشه های همخوان تاثیر میگذارد (یعنی انتقال از زبان مادری رخ میدهد).
الهام سروندی غلامرضا حسامی
افزایش قدرت شنیداری متون انگلیسی برای زبان آموزان وارزیابی آن برای آموزگاران یک کار سخت و دشوار است. برای ساختن تستهای شنیداری مناسب آموزگاران و سازندگان تست میتوانند از شکلهای گوناگون استفاده کنند تا اعتبار و قابلیت اطمینان تست را افزایش داده ومیزان سختی آن را نیز کنترل کنند. این تحقیق بر ان بوده تا اثر فرمهای مختلف تست شنیداری(یکبار یا دوبار) بر نتیجه تست زبان آموزان را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور از حدود صدوبیست زبان آموز ایرانی در دو سطح متمایز پیشرفته و مقدماتی تست شنیداری گرفته شد که البته این تستها به دو صورت گوش دادن یکبار و دوبار بودند.نتایج تست در هر دو سطوح نشان داد که زبان آموزان همگی با شنیدن تست به صورت دوبار موافق بوده و همگی آنرا هم از نظر فهم تست و هم از نظر کاهش استرس ترجیح می دادند. علاوه بر این مشخص شد که زبان آموزان در سطح پیشرفته شنیدن تست به صورت دوبار را بیشتر ترجیح می دادند. این تمایل در بین دو جنسیت دختر و پسر زیاد تفاوتی نداشت به این معنی که هر دو گروه گوش دادن به صورت دوبار را ترجیح دادند. پرسشنامه ای در رابطه با استراتژیهای به کار رفته در هنگام گوش دادن یکبار یا دوبار نیز در بین زبان آموزان توزیع شد که نتایج آن نشان می داد که زبان آموزان بیشتر به معنی تست و شنیدن آن پرداخته بودند و در مورد استراتژیهای به کار رفته و اینکه چگونه از استراتژیها استفاده کنند ایده ای نداشتند. بر پایه نتایج این تحقیق پیشنهاداتی برای فرم به کارگیری تست شنیداری و اثرات این فرمها در میزان استرس زبان آموزان و همچنین آموزش به کارگیری استراتژیها در بین زبان آموزان ارائه شده است.
سلمی خلیلیان فریدون وحدانی
به طور واضح می توان بیان کرد که تدریس تمام جنبه های زبان غیر ممکن است .در نتیجه انتخاب مطالب تدریس بر اساس فاکتور های تعیین شده به صرفه تر می باشد از میان این فاکتور ها مطن هایی هست که زبان بر آن اساس یاد گرفته می شود، توانایی ،استراتژی و فرم یادگیرندگان می باشد. در هنگام طراحی یا تالیف واحد ها یا امتحانات و تست ها برای دانش آموزان غیر بومی که زبان اصلیشان انگلیسی نمی باشد لازم است که موسسات زبان اطلاعات کافی در مورد استفاده ی زبانی اینگونه دانشجویان در هنگام و بعد از فارق التحصیلیشان داشته باشند در این هنگام آنچه که یاد داده می شود و آنچه که امتحان گرفته می شود بر اساس نیاز هایشان تطبیق داده می شود. بعد از اینکه نیاز های زبانی گروهی از یادگیرندگان مشخص شد مرحله بعد راهنمایی آنها به سمت اهداف و هدفها می باشد بر اساس آن به نوبه خود مطالب جدید تست های جدید فعالیت ها و کارهای تحصیلی می تواند توسعه پیدا کند یا اینکه برنامه های زبانی اجرا شده یا در حال اجرا می تواند مجددا مورد بازیابی و ارزشیابی قرار بگیرد. بررسی نیاز های زبانی اولین قدم برای شروع و ایجاد برنامه ای کاملا جدید توسط برنامه ریزان می باشداگر چه که برای ایجاد بهترین برنامه زبانی خارجی نیاز دوبار ه بازبینی کردن اهداف و هدف ها بر اساس زمانی می باشد تا به دانش جویان و تدریس کنندگان برنامه های جدید و بر اساس نیازشان ارائه دهند زیرا که همانطور که زمان می گذرد نیاز ها نیز تغییر می کنند اطلاعات خواسته شده در این پایان نامه از طریق پرسشنامه از سه گروه لیسانس و فوق لیسانس و مدیران جمع آوری شده است. این پایان نامه هدفش بیان کردن واضح نیاز های زبانی دانشجویان مدیریت از دیدگاه شخصی خودشان است که باعث می شود به مدرسان کمک کند برای بهتر فهمیدن تفاوت های ذاتی در یادگیری های شخصی بین خودشان و دیگر دانشجویان مدیریت از دیدگاه طراحان هیچ شکی وجود ندارد که دریافت دیدگاه های دانش جویان مدیریت در باره ی طرح و ایجاد برنامه از طریق نیاز های زبانی اساسی و مهم است برای طرح ،توسعه ،ارزیابی تالیف و بازنویسی برنامه و ایجاد یک برنامه ای که کمک کند نیاز های شخصی دانش جویان مدیریت برآورده شود که در نتیجه پر انگیزه و موفقیت آمیز خواهد شد
الهام اکبری توچایی فریدون وحدانی
پژوهش حاضر رابطه میان راهبردهای شناختی و فراشناختی و عملکرد در آزمون شنیداری زبان آموزان ایرانی را مورد بررسی قرار داده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی بکارگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی در میان سطوح مختلف زبان آموزان ایرانی و تاثیر آن بر آزمون شنیداری زبان انگلیسی است. تحقیقات انجام شده در مورد استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی و تاثیر آن بر آزمون شنیداری زبان انگلیسی هنوز به نتایج قطعی دست نیافته و اختلاف زیادی در مورد ماهیت و چگونگی بکارگیری این راهبردها و نقش آنها در آزمون های زبان اگلیسی و بین دسته بندی های نظری موجود و یافته های تجربی وجود دارد. در جهت نیل به اهداف فوق بر اساس یک دسته بندی جامع از راهبردهای شناختی و فراشناختی که مستخرج از دسته بندی های موجود بود، پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی در آزمون شنیداری زبان انگلیسی طراحی گردید و پس از آزمون شنیداری از آزمون دهندگان خواسته شد به آنها جواب دهند. اطلاعات جمع آوری شده از عملکرد 96 نفر یادگیرندگان زبان انگلیسی در سطوح پیشرفته، بالای متوسط و متوسط در این آزمون با استفاده از محاسبات آماری متعددی از قبیل تحلیل عاملی، تحلیل واریانس و anovaمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که: 1 زبان آموزان ایرانی از راهبردهای فراشناختی بیشتر از راهبردهای شناختی استفاره می کنند. 2 بین استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی و عملکرد در آزمون شنیداری زبان انگلیسی رابطه معنی داری وجود دارد. 3 بکارگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی در میان سطوح مختلف زبان آموزان متفاوت است بدین ترتیب که زبان آموزان در سطوح پیشرفته از راهبردهای شناختی و فراشناختی بیشتری نسبت به زبان آموزان در سطوح پایین استفاده می کنند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بکارگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی بر عملکرد آزمون شنیداری تاثیر مثبت داشته و می بایست توسط مدرسان زبان انگلیسی مورد توجه قرار گیرد.
زیبا منصوری غلامرضا حسامی
این تحقیق به بررسی ارتباط بین استفاده ی زبان آموزان انگلیسی از راهبردهای شناختی و فراشناختی و نحوه ی عملکرد آنها در تست های چهارگزینه ای واژگان که به دو صورت جمله ای و متنی ارائه شده اند می پردازد. تعامل سطح توانمندی زبانی و میزان ارائه ی متن برای کلمه ی مورد نظر، هم از نقطه نظر استفاده از راهبردها و هم از لحاظ عملکرد در آزمون مورد مطالعه قرار گرفته است. درتحقیق حاضردو نوع سوال چهار گزینه ای واژگان که در یک نوع، کلمه ی مورد نظر دریک جمله و در دیگری در یک متن ارائه شده بود به زبان آموزان در دو سطح مبتدی و پیشرفته ارائه گردید. همچنین جهت دستیابی به راهبردهای شناختی و فراشناختی که زبان آموزان در هنگام پاسخگویی به سوالات واژگان مورد استفاده قرار داده بودند پرسشنامه ی لیکرت مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله دلالت بر این دارند که الف) تفاوت چشمگیری در استفاده ی زبان آموزان خارجی از راهبرد های شناختی و فرا شناختی در پاسخگویی به سوالات واژگان ارائه شده در مقادیر متفاوت متن به چشم می خورد. ب) میزان راهبردهای شناختی و فرا شناختی به کار گرفته شده توسط فراگیران سطح مبتدی بیش از سطح پیشرفته بوده است. ج) میزان متن ارائه شده در تست های واژگان، تاثیر قابل ملاحظه ای بر عملکرد فرا گیران زبان انگلیسی داشته است به صورتی که عملکرد هر دو گروه پیشرفته و مبتدی در پاسخگویی به واژگان ارائه شده در متن بهتر از واژگان ارائه شده در جمله بوده است. د) هیچ تعامل قابل ملاحظه ای بین میزان ارائه ی متن برای کلمه ی مورد نظر و سطح توانمندی زبانی فراگیران در ارتباط با استفاده از راهبردها ملاحظه نگردید در صورتی که هنگامی که این دو متغیر غیروابسته از نقطه نظر عملکرد در آزمون مورد بررسی قرار گرفتند تعامل چشمگیری ملاحظه شد و در آخر ه) ارتباط بین سطح توانمندی زبانی افراد و میزان استفاده از راهبردهای شناختی از یک سو و راهبردهای فراشناختی از سوی دیگر چشمگیر بود. این یافته ها، ارائه ی سوالات واژگان در متن را بویژه در مورد فراگیران سطح پیشرفته که توانایی بیشتری در دریافت معنای کلمات نا آشنا با توجه به علائم موجود در متن دارند، تائید می کند.
زهره عادلی جم مهدی عراقی
یادگیری مشارکتی دارای مزایای فراوانی می باشد. اهداف اصلی این تحقیق عبارتند از: 1- تاثیر یادگیری مشارکتی بر دستاورد واژگان تخصصی دانشجویان، 2- تاثیر یادگیری مشارکتی بر نگرش دانشجویان و 3- تاثیر مدرسین متفاوت بر دستاورد دانشجویان در کلاسهای سنتی و مشارکتی. از بین 78 دانشجوی سال دوم داروسازی 60 نفر بطور تصادفی انتخاب و به دو کلاس مساوی تقسیم شدند. جهت کنترل تاثیر شخصیت مدرسین بر دستاورد دانشجویان در کلاس الف و ب 8 جلسه اول توسط مدرس الف به ترتیب با استفاده از روش سنتی و مشارکتی و 8 جلسه نهایی توسط مدرس ب بااستفاده از روش مشارکتی و سنتی تدریس گردید. در این تحقیق از یک پیش آزمون و دو پس آزمون در انتهای جلسات 8 و 16 استفاده شد. در روش تدریس مشارکتی دانشجویان به 6 گروه 5 نفری تقسیم و از مدل جانسون استفاده شد. داده ها با استفاده ازآزمون independent sample t-test و paired-sample t-test تجریه و تحلیل شد. برای سنجش نگرش دانشجویان از پرسشنامه ای با 30 آیتم 5 گزینه ای در مقیاس لیکرت با اعتبار .8190 استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت مدرسین بر دستاورد دانشجویان تاثیر معنی داری نداشته است p >0.05)). بعلاوه شرکت کنندگان در گروههای مشارکتی نگرشی مثبت و تفاوت معنی داری را از نظر دستاورد واژگان در مقایسه با گروه سنتی نشان دادند (p<0.05). نتیجه اینکه یادگیری مشارکتی روش مفیدی در بهبود یادگیری واژگان تخصصی دانشجویان داروسازی در شرایط یادگیری انگلیسی با اهداف ویژه می باشد.
جزا’ ارجمند غلامرضا حسامی
زبان انگلیسی، به ویزه فن نوشتار آن، عمده ترین ابزار ارتباط بین المللی در نشریات علمی می باشد. این تحقیق در جهت یافتن شباهتها و تفاوتهای به کارگیری فنون گوناگون هجینگ در مقالات تحقیقی نوشته شده به زبان انگلیسی توسط ایرانیان و انگلیسی زبانان، در راستای تقویت آموزش فن نوشتار به ایرانیانی که مقالات خود را به زبان انگلیسی منتشر می کنند، صورت گرفته است. بدین منظور، بخش های معرفی و نتیجه گیری پنجاه مقاله تحقیقی انگلیسی (25 مقاله نوشته ایرانیان و 25 مقاله نوشته انگلیسی زبانان) منتشر شده در 16 مجله برجسته پزشکی از قبیل:« مجله ایرانی سلامت» و« مجله پزشکی انگلیس » مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس طبقه بندی سالاگار مایر (1994)، تفاوت معناداری در استفاده از 3 مقوله هجینگ یعنی approximators, compounds, emotionally-charged expressions وجود نداشت. این در حالیست که تفاوت معناداری در استفاده از تمامی مقوله های هجینگ در بخش نتیجه گیری آنها مشاهده گردید. یافته های این تحقیق نشان دهنده ی وجود تفاوت معناداری بین میزان به کارگیری هجینگ ، بدون در نظرگرفتن درصد مقوله های آن، در این دو گروه مقاله می باشد. نتایج تحقیق می تواند با کمک به مدرسین esp در آموزش فن نوشتار و همچنین تهیه مطالب آموزشی و تمرین مورد استفاده قرار گیرد. در ضمن آموزش ساختارهای بیانی و ویزگیهای متون تخصصی به دانشجویان جهت پیشرفت تواناییهای آنها در بیان کارآمد و موثر یافته های تحقیقشان در زمینه های علمی و تخصصی آنها از اهمیت ویزه ای برخوردار است.
هانیه صدری مجد مسعود راعی شریف
هدف از تحقیق حاضر، آزمون این مسئله است که آیا درفهم دانشجویان زبان خارجی از اصلاحات زبان بیگانه براساس تشابه آن اصطلاحات با معادلهای فارسی در سطوح مختلف ساختاری اصطلاحات عامیانه تفاوت فاحشی وجود دارد یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت است ،آیا علامتی مبنی بر انتقال داده ها از زبان فارسی به زبان بیگانه در هریک از سطوح مختلف مذکور وجود دارد؟ همچنین تعیین نوع و تکرار انواع مختلف کاربردی درک مطلب در هرگونه از گونه های اصطلاحی فوق از اهداف این تحقیق بوده است . اصطلاحات عامیانه زبان انگلیسی ( به عنوان زبان دوم ) بر اساس شباهتشان با معادلهای زبان فارسی به سه بخش " متفاوت " ، " مشابه " و " بدون نظیر " تقسیم بندی میشوند. با استفاده از یک آزمون مناسب که بر اساس یک پرسش نامه طرح ریزی گردیده و بر روی 98 دانش آموز دوره های پیشرفته زبان انگلیسی مورد امتحان قرار گرفته است و مقایسه پاسخ های به دست آمده از این افراد ، نتایج زیر به دست آمده اند : 1- درک دانش آموزان از گونه های مختلف اصطلاحی بسیار متفاوت است. 2-دانش آموزان بیشترین امتیاز را در بخش اصطلاحات "مشابه" و کمترین امتیاز را در بخش اصطلاحات "متفاوت "کسب کردند. به نظر میرسد دانش آموزان دریافته اند که زبان اول نمیتواند همواره به عنوان یک منبع مطمئن مورد استفاده قرار گیرد .انتقال مثبت فقط در زمینه اصطلاحات مشابه و انتقال منفی در زمینه اصطلاحات متفاوت اتفاق افتاده و در زمینه اصطلاحات بدون نظیر هیچ انتقالی صورت نگرفته است. 3-هنگامیکه تشابه کلامی بین اصطلاحات زبان اول و دوم کاهش میابد ،دلگرمی دانش آموز به زبان اول هم به طور محسوسی کم میشود و این بدین معنی است که هنگامی که هیچ تشابه کلامی بین اصطلاحات بدون نظیر که بیشترین فاصله را از زبان اول دارند به چشم نمیخورد، دانش آموزان بیشتر از روش های کلامی زبان دوم نظیر " تخمین از متن " ویا " ساخت تصویر معنا گرا " استفاده نموده اند، درحالیکه در زمینه اصطلاحات مشابه بیشتر به معادلهای فارسی در ذهن خود اتکا نموده اند . همچنین در زمینه اصطلاحات متفاوت تکیه دانش آموزان به زبان اولشان هیچ کمکی به آنها نکرده است. این تحقیق به مدرسان و طراحان سیستم های آموزشی کمک مینماید که روش های بهتری را برای آموزش گونه های مختلف اصطلاحات به دانش آموزان زبان دوم در پیش گیرند.
معصومه خاطری حسن ایروانی
تهیه و تدوین و ارزیابی مطالب آموزش زبان خارجی انگلیسی برای کودکان پیش دبستانی در محیط مجازی تحقیق حاضر تلاشی در جهت تهیه و تدوین و تولید مطالب آموزش زبان انگلیسی در محیط مجازی بوده است. در این راستا یک نرم افزار آموزشی که مخاطبینش کودکان پیش دبستانی پنج تا هفت ساله بودند طرح و تولید شد. این گروه هیچ دانشی درباره ی زبان انگلیسی نداشتند. نرم افزار تولید شده سپس روی ده دانش آموز که در گروه آزمایشی قرار گرفتند مورد آزمایش قرار گرفت. دوره ی آموزشی شامل پنج جلسه ی سی دقیقه ای بود. ده دانش آموز هم در گروه کنترل قرار گرفتند و توسط مطالب درسی به صورت سنتی مورد آموزش قرار گرفتند. مطالب و محتوای درسی در هر دو گروه یکسان بود. بعد از دوره ی آموزشی هر دو گروه مورد آزمایش قرار گرفتند که نتایج آن مبتنی بر تاثیر مثبت آموزش توسط نرم افزار تولید شده بود
ساناز بهروزی فاطمه همتی
در این تحقیق سعی شده تاثیر دو بازخورد دانش آموز نسبت به شیوه ی نوشتاری تدر یس شده توسط مدرس در مقابل بازخورد یافت شده توسط خود دانش اموز درحوزه ی( efl ) را مورد بررسی قرار دهیم. 53 نوجوان سطح متوسطه مشغول به تحصیل در یک مدرسه ی راهنمایی ایرانی بر اساس عملکردشان نسبت به آزمون(nelson ) که برای اطمینان از هماهنگیشان انتخاب شده، و به دو گروه آزمایشی و کنترلی تقسیم شده اند. در هر دو گروه دانش آموزان بر اساس برخی نمونه های استاندارد نوشتاری کار کرده و دیدگاه خودشان را ارائه داددند. در گروه آزمایشی دانش آموزان بر اساس ویژگی های مختلف متن از جمله محتوی، گرامر، نقطه گذاری، ابرد زبان و همچنین ابزار بدون دخالت مدرس فعالیتشان را انجام دادند در حالیکه در گروه کنترلی دانش آموزان بر اساس نمونه های مشابه نوشتاری با وجود سئوالات خاص مطرح شده توسط مدرس وارد مرحله نوشتن شدند در پایان آزمایش در دو گروه آزمون اولیه زبان انگلیسی (pet) برگزار کردند. نتیجه t-test حاکی بر این بود که هیچ تفاوت فاحشی در کیفیت کلی نوشتاری هر دو گروه از دانش آموزان وجود ندارد. نتایج (manova ) نشان داد که عملکرد گروه آزمایشی تنها بر اساس محتوای شیوه نوشتاریشان به طور قابل توجهی بهبود می یابد. اشاره هایی از یافته های مربوط به تدریس و یادگیری شیوه نگارشی نیز مطرح شده است.
فرزانه اسماعیل زاده فسایی غلامرضا حسامی
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین نوع سوالات درک مفاهیم شنوائی و درجه سختی انجام گرفت. به این منظور، سه نوع آزمون انتخاب شدند: آزمون چند گزینه ای، آزمون درست/نادرست/داده نشده و آزمون پاسخ کوتاه. به علاوه دیدگاه های زبان آموزان در خصوص نسبت سختی آن سوالات نیز مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تاثیر جنسیت زبان آموزان بر عملکرد و دیدگاه آنها در نظر گرفت. در راستای این هدف، صد زبان آموز سطح پیشرفته موسسه آموزشی علوم و فنون کیش در شعبه کرمان انتخاب شدند. جهت انجام این تحقیق، سه آزمون شنوائی و یک پرسشنامه بررسی دیدگاه مورد استفاده قرار گرفت. آزمون ها در سه جلسه مختلف برگزار شده و سپس دیدگاه شرکت کنندگان در آزمون بوسیله پرسشنامه جمع آوری گردید. یافته ها بیانگر این موضوع بود که آزمون چندگزینه ای دارای ساده ترین و آزمون پاسخ کوتاه دارای سخت ترین نوع سوالات بودند. علاوه بر این، وجود رابطه بین عملکرد زبان آموزان در هر نوع آزمون و دیدگاه آنها در مورد درجه سختی آن آزمون ها بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که دیدگاه زبان آموزان درباره درجه سختی آزمون هیچ تاثیری بر عملکرد آنها ندارد. با در نظر گرفتن جنسیت شرکت کنندگان در آزمون ها نیز، نتایج نشان دهنده عدم وجود رابطه معناداری بین عملکرد و دیدگاه آنها بود.
شهربانو ثمربخش طهرانی حسن ایروانی
هدف این مطالعه، بررسی تأثیر بازخوردهای اصلاحی استادان زبان در رفع خطاهای شفاهی دانشجویان رشته زبان انگلیسی است. فرضیات تحقیق عبارت است از “رفع خطاهای دانشجویان توسط استادان، در حین تعامل دو طرفه، با استفاده از انواع مختلف بازخوردهای اصلاحی مناسب تا چه اندازه در یاد گیری آنها موثر است، و برای رفع خطاهای گرامری، واژگانی و آوایی خود به چه نوع بازخوردهای اصلاحی ای نیازمندند”. ظاهراً چون فراگیران زبان انگلیسی، خارج از دانشگاه، به منابع شنیداری و گفتاری کافی برای توسعه و تقویت مهارتهای گفتاری خود دسترسی ندارند و از طرف استادان در کلاس های شفاهی نیز بازخورد مناسب دریافت نمی کنند، بنابراین نیازمند توجه بیشتری هستند. براساس هفده سال تجرب? تدریس در این کلاس ها، معلوم شده است که فراگیران حتی با گذراندن دو ترم تحصیلی در درس های گفت و شنود 1و 2 نیز برای مکالمه زبان انگلیسی مهارت کافی و لازم را کسب نمی کنند و در گفتار شفاهی آنها خطاهای مختلف گرامری، واژگانی و آوایی مشاهده می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر بازخوردهای اصلاحی استادان زبان بر نتایج حاصل از یادگیری شفاهی دانشجویان زبان انگلیسی است. به منظور آزمون فرضیه ها از روش آزمایشی استفاده شده است. برای این کار چهار کلاس درس گفت و شنود 2 رشته مترجمی انتخاب شدند و طی یک ترم تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. داده های این مطالعه بر گرفته از مطالب ضبط شد? شنیداری در دوازده جلسه درس گفت و شنود 2، در مجموع 64 ساعت، در این چهار کلاس است. در این مطالعه تعداد 856 مورد خطا در گروه آزمایشی و 1220 مورد در گروه مقایسه مشاهده شد که شامل خطاهای گرامری، واژگانی، و آوایی بودند. سپس داده ها بر اساس مدل بازخوردهای اصلاحی لیسترو رانتا ( 1997) طبقه بندی شدند و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج بررسی های آماری نشان داد که برخی بازخورد های اصلاحی استادان نقش چشمگبری در مهارت گفتاری دانشجویان داشته و در رفع خطاهای گرامری، واژگانی، و آوایی موثر بوده است. به علاوه نتایج تجزیه وتحلیل آماری به وضوح بیانگر آن است که عملکرد دانشجویان در گروه آزمایشی به طور مداوم بهبود یافته و تاثیر بازخورد های اصلاحی استادان بر یادگیری دانشجویان در طول آزمایش از ثبات قابل توجهی برخوردار بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه برای استادان و فراگیران زبان انگلیسی، برنامه های آموزش تربیت معلم، طراحان درس، و مولفان قابل استفاده است.
سعیده طالبی مزرعه شاهی غلامرضا حسامی
دردهه های اخیر آموزش زبان به روش آموزش ارتباطی (clt) توجه معلمان زبان خارجه در ایران را بخود جلب کرده است. در همین راستا دغدغه اصلی کسب آگاهی در مورد این موضوع است که معلمان چگونه تحت تاثیر آمایه های ذهنی هستند که در نتیجه علم آموزش و باورهای آنها در مورد اصول clt شکل گرفته است. ازاینرو هدف این تحقیق بر مبنای بررسی سیستم علم آموزش و باورهای معلمان قرار گرفته و میزان تاثیر پس زمینه های آموزشی و تجربی آموزگاران زبان براین باورها را مورد مطالعه قرارداده است. این مطالعه برروی 84 نفر داوطلب از معلمان ایرانی زبان انگلیسی صورت گرفته که 45 درصد آنها دارای مدرک لیسانس و مابقی دارای فوق لیسانس زبان انگلیسی در گرایشهای آموزش.زبان ترجمه یا ادبیات انگلیسی بودند. با استفاده از طرح facto post ex داده ها از طریق مقیاس نگرش و آزمون سنجش دانش در مورد اصول clt جمع آوری گردیدند. یافته ها بیانگر وجود ارتباط مثبت اما محدودی بین علم آموزش و باورهای معلمان ایرانی زبان انگلیسی بودند بطوریکه این نتایج از نظر آماری نیز معنی دار گشتند. علاوه بر این معلمان دارای مدرک فوق لیسانس نسبت به همکاران لیسانس خود بطرز قابل ملاحظه ای سطح بالاتری از دانش تعلیمی را به نمایش گذاشتند. اگر چه بصورت کلی آموزش تاثیر آنچنانی بر باور آموزگاران نسبت به اصول clt رانشان نمیدهد. برهمین اساس میتوان گفت که افزایش دانش تعلیمی معلمان تاثیر مثبت بیشتری بر نگرش آنها نسبت به اصول clt خواهد داشت. در این میان نگرانی عمده در ایران چگونگی پذیرش کامل این اصول در میان معلمان میباشد. چرا که این اقتباس میتواند منجر به غفلت از مسائلی همچون باورهای قبلی معلمان. سوابق اجتماعی. فرهنگی و تعلیمی آموزش زبان در جامعه ایران شود. در نتیجه همین موضوعات امکان سوء تفسیر آموزگاران زبان از ایده های نوین افزایش می یابد.
ماندانا حضرت غلامرضا حسامی
با در نظر گرفتن تحقیقات گذشته در مورد تأثیر آماده سازی واژگان قبل از درک مطلب شنیداری بر درک مطلب شنیداری فراگیران زبان دوم و یادگیری واژگان, این تحقیق تأثیر دو نوع آماده سازی واژگان شامل تولید شفاهی وا داشته شده و تولید کتبی وا داشته شده را بر درک مطلب شنیداری, یادگیری واژگان فعال و غیرفعال و استفاده از تدابیر لغت آموزی مورد بررسی قرارداد. چهل و یک نفر زبان آموز ایرانی زن که بزرگسال بودند و در سطح میانی آموزش زبان قرار داشتند در این تحقیق شرکت کردند. به عنوان آموزش, آنها دو لیست از واژگان جدید را دریافت کردند تا بطور جداگانه از طریق تولید شفاهی وا داشته شده و تولید کتبی وا داشته شده آموخته شوند. این آموزش با آزمونهای واژگان فعال و غیر فعال و درک مطلب شنیداری دنبال شد. همچنین یک پرسشنامه در مورد لغت آموزی توسط زبان آموزان قبل و بعد از آموزش پاسخ داده شد تا هر گونه تغییر را که بر اثر آموزش به وجود آمده باشد آشکار کند. در آخر برای هر زبان آموز سه جفت نمره بدست آمد که شامل دو نمره واژگان فعال ,دو نمره واژگان غیر فعال و دو نمره درک مطلب شنیداری بودند که مربوط به لغاتی می شدند که بطور جداگانه بوسیله تولید شفاهی وا داشته شده و تولید کتبی وا داشته شده آموخته شده بودند. برای مقایسه میانگین نمرات امتحانات و همچنین میانگین نمرات بار اول و دوم استفاده از پرسشنامه از paired-samples t-test استفاده شد. نتایج نشان دادند که یاد گیری لغت از طریق تولید شفاهی وا داشته شده از تولید کتبی وا داشته شده برای درک مطلب شنیداری و یادگیری لغات فعال موثرتر بوده است. بعلاوه یاد گیری لغت از طریق تولید وا داشته شده بطور کلی بر استفاده از تدابیر لغت آموزی تأثیر مثبت داشته است. با این وجود بین یاد گیری لغت از طریق تولید شفاهی وا داشته شده و یاد گیری لغت از طریق تولید کتبی وا داشته شده در زمینه یادگیری لغات غیرفعال هیچ تفاوت معنا داری وجود نداشته.
علی اکبر تاجیک مسعود راعی شریف
این تحقیق بررسی دو رویکرد در آموزش خواندن بود: همانطور که ما این روش ها را tts و sts نام گذاری کردیم. به زبان ساده این تحقیق بررسی می کند که آیا آموزش خواندن بر اساس انتخاب موضوع دانش آموزان (sts) بهتر و کارآمدتر خواهد بود و یا بر اساس انتخاب موضوع معلم (tts)، و نیز این تحقیق به بررسی اینکه کدام یک از دو جنسیت، مرد یا زن، عملکرد بهتری در درک یک متن خواندنی معمولی زمانی که به آنها اجازه داده می شود تا موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب کنند خواهند داشت. برای پاسخ به این پرسش ها، یک دوره 12 هفته ای خواندن به هر دو گروه tts و sts پیشنهاد گردید، جایی که در گروه اول معلم موضوعات را انتخاب می کرد، در حالی که در گروه دوم دانش آموزان موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب می کردند. برای مقایسه عملکرد دو گروه از آزمون مستقل t استفاده شد. این آزمون مستقلt نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد بطوریکه گروه sts عملکرد بهتر و قابل توجهی نسبت به گروه tts داشتند. علاوه بر این، این مطالعه مشخص کرد که زمانی که به گروه ها اجازه داده می شود تا موضوعات مورد علاقه خود را را انتخاب کنند، هیچ تفاوتی بین زنان و مردان در عملکرد خود در درک یک متن خواندنی معمولی وجود ندارد.
محمد صرفه جو غلامرضا حسامی
در میان گونه های متفاوت بررسی متون، مطالعه گروه های واژگانی طی صده اخیر، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که بصورت مستقیم و یا تلویحی می تواند در حوزه مطالعات آموزش زبان با اهداف ویژه تعریف شود. گروه های واژگانی با وجود نابسامانی های عنوانی، به عنوان دسته ای از واژگان تعریف می شود که بصورت معمول توسط انگلیسی زبانها و غیر انگلیسی زبانها مورد استفاده قرار می گیرد تا به بعد معنایی شکل بندی خاصی بدهد. این گروه های واژگانی در یک متن خاص استفاده می شود و به انسجام متن کمک می کند (هایلند، 2008) تا بتواند بدین وسیله به یک هدف خاص بلاغی نایل آید. در این مطالعه که از رویکرد بسامد- محور استفاده شده است، ما استفاده از گرو های واژگانی را در سه ویژگی فرم، ساختار و نقش در 60 مقاله آکادمیک رشته علوم سیاسی مورد بررسی قرار دادیم که 318886 واژه را در بخش مقدمه و نتیجه گیری مقالات در بر میگیرد. نتایج نشان می دهد که بومیهای انگلیسی زبان و زبان آموزان ایرانی بصورت نسبی از یک طیف گروه های واژگانی بهره برده اند و تفاوت های اجمالی می تواند به دلیل گوناگونی در چارچوب پژوهش و اصل بومی بودن در ساختار باشد. همچنین تفاوتهای نقشی نیز می تواند به دلیل تفاوت در انتخاب نوع چارچوب پژوهشی باشد بدان معنا که بومی زبانان انگلیسی ترجیح می دهند تا از چارچوب پژوهش های میدانی استفاده کنند در حالی که نویسندگان غیر بومی ایرانی در پژوهش های خود به دنبال تفسیر متون بر مبنای تاویل متن یا هرمونتیک هستند.با پیروی از یافته های این مطالعه، طراحان برنامه ریزی آموزشی خواهند توانست تا امکان قرار دادن گرو های واژگانی را در برنامه آموزشی و تالیف کتب درسی مورد بازبینی قرار دهند و همچنین نتایج این مطالعه می تواند برای دانشجویان و دانشورانی که به نوعی به نگارش پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد یا نگارش رساله دوره ی دکتری می پردازند مورد استفاده قرار بگیرد. اگرچه مطالعه فوق اختصاصا تلویحاتی را برای رشته علوم سیاسی مد نظر دارد، لیکن همپوشانی های آکادمیک در حوزهای علوم انسانی می تواند امکان استفاده برای دانشجویان و دانشوران حوزه های دیگر علوم انسانی را نیز فراهم آورد.
الهام پاکزاد غلامرضا حسامی
داشتن دایره واژگانی کامل در استفاده از تمامی مهارتهای زبان مورد نیاز است. متاسفانه، دربیشتر موارد دانش آموزان ازمحدودیت دایره واژگان رنج می برند که در مقابل آنها را با چالش های جدی در زمینه استفاده از زبان به ویژه در سطح پیشرفته مواجه می کند. این موضوع درمیان دانشجویان رشته های زبان انگلیسی که در استفاده مداوم از مهارتها برای اهداف آموزشیشان هستند بیشتر چالش بر انگیز است. معمولا انتظار می رود این دسته منبع بزرگی از واژگان فعال و غیر فعال داشته باشند، اما در بیشتر موارد اینگونه نیست.برای مشخص کردن استراتژیهای مورد استفاده دانشجویان آموزش زبان در سطح پیشرفته ورابطه آن با اندازه دایره واژگانشان، این مطالعه بر56نفر از دانشجویان فوق لیسانس آموزش زبان انگلیسی دانشگاههای ایران صورت گرفته است. ابزارهای مورد نیاز جهت گردآوری داده ها یک پرسشنامه و تستهای فعال و غیرفعال (تستهای nationبرای 5000 واژه) ، و تستهای سطح دانشگاهی برای نشان دادن ماهیت و نیازهای آموزشی آنها می باشد. این داده ها با همبستگی آماری مورد مطالعه قرار گرفت.نتایج، همبستگی چشمگیری میان استراتژیها ودایره واژگان فعال و غیر فعال این دانشجویان را نشان داد، اگر چه همبستگیها در یک جهت نبودند،برای مثال برخی از استراتژیها در جهت مثبت و برخی دیگر در جهت منفی بودند. این نتایج کاربردهای بسیاری برای مدرسان آمزش زبان جهت ارتقا آگاهی دانش آموزان برای توجه به استراتژیهای تولیدی و غیر تولیدی به همراه دارد. این نتایج همچنین برای نویسندگان کتب آموزشی که می توانند جهت تلفیق استراتژیهای آموزشی در آنها استفاده کنند، کاربرد بسیاذی دارد.
نسرین خاکی غلامرضا حسامی
این مطالعه به دو روش کمی و کیفی و با هدف بررسی استراتژی های فراشناختی فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در دو آزمون نوشتن و نوشتن ترکیبی انجام پذیرفت. در بخش کمی برای سنجش میزان استراتژی های فراشناختی از یک پرسشنامه که بر اساس مدل بکمن و پالمر (1996) ساخته شده بود استفاده شد. پایایی و روایی سازه ی پرسشنامه هنگام مطالعه ی پایلوت و روایی محتوای آن با جمع آوری نظرات نُه متخصص در رشته سنجیده شد و نتایج نشان داد که پرسشنامه ی ساخته شده از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. در مطالعه ی کمی،202 شرکت کننده با میانگین سنی 37/?±??/2? شرکت کردند و سه استاد زبان انگلیسی نیز به انشاءها نمره دادند. تحلیل داده ها نشان داد بین استراتژی های فراشناختی که شرکت کننده ها در دو نوع آزمون به کار برده بودند،تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین جنس و سطح توانایی زبانی شرکت کننده ها بر میزاناستراتژی های فراشناختی به کار گرفته شده ونیزعملکرد آن ها در دو آزمون تأثیری نداشت. در بخش کیفی 20نفر در هر دو آزمون شرکت کردند و بعد از هر آزمون از آن ها مصاحبه ای به عمل آمد.یافته ها بیانگر این بود که آن ها در هر دو آزمون استراتژی های فراشناختی مشابهی استفاده می کردند و تفاوت اندکی که مشاهده شد به علت وجود متن در آزمون نوشتن ترکیبی بود. نتایج بخش کیفی نشان داد که فراگیران از چهار استراتژی فراشناختی ارزیابی، برنامه ریزی، پایش و حل مسئله استفاده می کنند. یافته های این پژوهش نشان داد که نوشتن و نوشتن ترکیبی از نظر استفاده از استراتژی های فراشناختی،دو شکل یک سازه هستند. یافته های این پژوهش درآموزش،سنجش و تئوری نوشتن به زبان دوم کاربرد دارد.
سمیرا حامدی غلامرضا حسامی
این تحقیق تلاشی بودجهت مقایسه فراوانی کاربرد ابزار پیوستگی معنایی متن در نوشته های استدلالی مستقل و ترکیبی 95 زبان آموز سطح بالای متوسط به منظور یافتن هر نوع تغییر ممکن در نوع و فراوانی کاربرد ابزار پیوستگی معنایی با توجه به ماهیت متن نوشتاری. شرکت کنندگان در این تحقیق فارسی زبانان بومی 18 الی 30 ساله ای بودندکه در موسسه زبان سفیر (شعبه یزد- ایران) در حال فرا گرفتن انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی بودند. نمونه مورد مطالعه این تحقیق شامل 58 زبان اموز زن و 37 زبان اموز مرد می باشد. از آنها خواسته شده بود تا مطابق با بخش نوشتاری تست toefl ibt پس از خواندن یک متن و گوش دادن به یک سخنرانی در مورد یک موضوع مشابه یک متن استدلالی ترکیبی بنویسند. شرکت کنندگان ابتدا یک متن مستقل بر اساس یک موضوع نوشته و پس از دو هفته وقفه متن ترکیبی را نوشته و تحویل دادند. هر دو متن از بخش نوشتاری تست toefl ibt انتخاب شده بودند. نتایج حاکی از ان بود که تفاوت قابل ملاحظه ای درکاربرد تقریبا تمامی انواع ابزارهای پیوستگی معنایی در هر دو نوع متن وجود داشت و اینکه درمتن مستقل از ابزار پیوستگی معنایی کمتری استفاده شده بود. نتایج همچنین نشان داد که زبان آموزان ایرانی در زمینه ی پیوستگی متنی استفاده ازارجاع به ما قبل را به استفاده از ارجاع به مابعد ترجیح می دهند و تعداد اندک ابزارهای جایگزینی و حذف در هر دو متن مستقل و ترکیبی محقق را بر انگیخت تا ادعا کند که شرکت کنندگان در این تحقیق دانش کافی در این دو زمینه نداشتند. این مساله همچنین روشن شد که زبان آموزان دراستفاده از ارجاع و پیوستگی های واژگانی در متنهای ترکیبی نسبت به متنهای مستقل بهتر عمل کردند. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد که متن ترکیبی تاثیر مثبت بر روی کاربرد زبان آموزان از ابزار پیوستگی معنایی داشت. نتایج این تحقیق گواه بر وجود تاثیر روش تستی بر روی فعالیت های نوشتاری است و ممکن است از استفاده از متنهای ترکیبی جهت فراهم کردن تصویری بهتر از تواناییهای نوشتاری زبان آموزان حمایت و پشتیبانی کند.
میترا سهرابی غلامرضا حسامی
پیچیدگی شناختی یک تکلیف عامل تاثیر گذاری است که در چگونگی اجرای آن تکلیف نقش عمده ای دارد. بادر نظر گرفتن تئوری شناخت رابینسون (2005, 2001) و مدل ظرفیت توجه محدود اسکیهن (1998) تحقیق حاضر بر آن شد که تاثیرات پیچیدگی تکلیف را بر روی 14 معیار پیچیدگی نحوی در روایی نویسی 47 نفر از زبان آموزان سطح متوسطه پیشرفته ایرانی بررسی نماید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها, ما از مجموعه گوناگونی از متغیرهای زبانی به همراه سیستم محاسباتی خاصی که برای اندازه گیری خودکار پیچیدگی نحوی طراحی شده بود استفاده نمودیم. این سیستم در سال 2010توسط لو طراحی و معرفی گردیده است. نتایج آزمونهای t جفت شده حاکی از آن بودند که متغیرهای روایت داستان بر اساس مضمون از پیش تعیین شده و آزادی در برنامه ریزی طرح داستان , تاثیر چشمگیری بر روی 13 معیار از 14 مقیاس پیچیدگی نحوی دارند. نویسندگان تحت شرایط طراحی آزاد با نیاز به ایده پردازی برای طرح داستان روبرو میشوند که تاثیر مثبت این نیاز بر روی پیچیدگی نحوی نوشتارهای تولید شده از نظر آماری معنی دار بود. در حالیکه همین نگارندگان تحت شرایط نگارش بر اساس محتوای از پیش تعیین شده, پیچیدگی نحوی کمتری در روایتهای خود داشتند. یافته های این تحقیق میتواند بینش مفید و کاربردی به معلمین و محققین حوزه آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه ارائه کند. از این میان میتوان به چگونگی کاربرد این شاخصها در تهیه و تکوین مواد آموزشی, تکالیف نگارشی, آزمون سازی و برآورد پیشرفت مهارتهای زبانی زبان آموزان اشاره کرد.
عاطفه آقایی غلامرضا حسامی
این مطالعه کیفی تلاش برای بررسی فرآیندها و استراتژی های درگیر در پاسخ به تکمیل مورد آزمون گوش دادن با استفاده از روش گذشته خود بود. شرکت کنندگان در این مطالعه دانش آموزان در حد متوسط ??بالا و پایین بود. دانشجویان بخش از اتمام مورد از امتحان ielts داده شد و پس از گرفتن آزمون از آنها خواسته شد به گزارش در باره آنچه که در پاسخ به این مورد در مصاحبه یاد می شود. سپس پروتکل های کلامی را به استراتژی های مانند شناختی، فراشناختی، اجتماعی و موثر و فرآیندهای جمله زبانی، غیر زبانی، بالا به پایین و پایین به بالا کد گذاری شدند و بر اساس فراوانی استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از راهبردهای فراشناختی در میان مصرف کنندگان آزمون قرار داشتند. استراتژی های شناختی نیز معمولا توسط مصرف کنندگان آزمون در پاسخ به آزمون گوش دادن تکمیل مورد استفاده قرار گرفت. فرآیندهای غیر زبانی بودند افتخاری به پردازش زبانی، به ویژه در افرادیکه آزمون با بازده طرفدار بالاتر است. نتایج حاصل از این مطالعه به برخی از مفاهیم اصلی برای طراحان آزمون، توسعه دهندگان مواد و معلمان زبان و تست.
معصومه محبی غلامرضا حسامی
کتابها و مطالب آموزشی زبان تخصصی را شاید بتوان مهمترین رکن در برنامه آموزش زبان انگلیسی با اهداف دانشگاهی در ایران درنظرگرفت. بنابراین، ارزیابی آنها می تواند به شناسایی نقاط ضعف وقوت آنها کمک کرده، وباعث ارتقاء کیفیت آنها شود. هدف این مطالعه بررسی نگرشهای دانشجویان پزشکی و اساتید زبان انگلیسی به کتاب زبان تخصصی پزشکی و همچنین بررسی چالشهایی است که در حیطه آموزش و یادگیری زبان وجود دارد. به منظور انجام این مطالعه 175 دانشجوی رشته پزشکی و 25 تن از اساتید زبان انگلیسی از چهاردانشگاه پزشکی کشور(دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران، و دانشگاه علوم پزشکی زنجان) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات ازپرسش نامه و مصاحبه استفاده گردید. نتایج مطالعه آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین نگرش دانشجویان و اساتید زبان به کتاب زبان تخصصی پزشکی وجود ندارد. بطور کلی، بیشتر دانشجویان و اساتید از کیفیت کتاب زبان تخصصی خود راضی بودند. ولی تفاوت معنا داری بین نگرش آنها به شش جنبه از کتاب وجود داشت. علاوه بر این، نتایج مطالعه کیفی هم نشان داد که کلاسهای پرجمعیت، عدم وجود کتب مناسب با نیاز فراگیران، عدم وجود اهداف مشخص درحیطه زبان تخصصی، کمبود زمان، و ناهمگون بودن سطح مهارت زبانی دانشجویان در یک کلاس از چالشهای بزرگی بودند که دانشجویان و اساتید با آنها مواجه هستند. بطور کلی، یافته های این پژوهش نشان داد که اگرچه نگرشهای مثبتی به کتاب وجود دارد ولی بیشتر اساتید، این کتاب را برای آموزش زبان تخصصی کافی نمی دانند. بعلاوه آنها بر این عقیده بودند که، تعداد دانشجویان در کلاسها باید کاهش یابد، اهداف آموزش زبان در حیطه پزشکی مشخص شود، وسپس بر اساس آن اهداف تعیین شده، مطالب درسی مناسب نیاز فراگیران فراهم گردد.
زینب غلامرضاپور فاطمه همتی
این تحقیق جهت بررسی تفاوت بین تاثیر بلندخوانی داستان و داستان گویی بر فهم شنیداری دانش آموزان سطح متوسط که زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم فرا گرفته اند، انجام شده است. طرح مطالعه که نیمه آزمایشی بود با تست های پیش از اجرای طرح رای وپس از پایان طرح اندازه گیری و انجام شد. نود و نه دانش آموز ایرانی که زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم فرا گرفتند، بر اساس عملکردی که در امتحان تعیین سطح ( امتحان تعیین سطح نوع آ) داشتند در این طرح انتخاب شدند و شرکت کردند. شصت و شش شرکت کننده در هر ده گروه آزمایشی به صورت جداگانه به داستانی که در گروه اول معلم از روی کتاب بلند می خواند و در گروه دوم که معلم همان داستان را از حفظ می گفت به مدت شش جلسه گوش دادند. در پایان هر جلسه آنها به سوالات آخر هر فصل داستان پاسخ می دادند. بعد از شش جلسه اجرای طرح، در هر دو گروه تست بعد از شش جلسه جهت تعیین پیشرفت فهم شنیداری دانش آموزان انجام شد. علاوه بر آن، یک گروه کنترل وجود داشت که از دانش آموزان آن انتظار می رفت بدون دریافت مطلب اضافه تر از تدریس معلم در کلاس به قسمت های شنیداری کتاب در طول ترم گوش دهند. بر اساس نتایج تست تحلیل واریانس یک طرفه روش داستان گویی از حفظ بر پیشرفت فهم شنیداری دانش آموزان نسبت به روش بلند خوانی داستان از روی کتاب برتری داشت. در پس آزمون شفه مشخص شد که نتایج مثبت روش اس تی نسبت به روش آر اس ای بیشتر است. این نتایج در نتیجه تاثیر روش داستان گویی با کمک زبان بدن و تماس چشمی مستمر با دانش آموزان به وجود آمد و باعث شد که دانش آموزان با اشتیاق و علاقه داستانها را دنبال کنند. نتایج این تحقیق می تواند فوایدی برای برنامه ریزان ،مولفان، و معلمان زبان به همراه داشته باشد.
صهبا رضاییان غلامرضا حسامی
چکیده ندارد.
معصومه شیرازیان فاطمه همتی
تحقیق حاضر به بررسی کاربرد راهکارهای جبران کننده در صحبت کردن زبان آموزان ایرانی و رابطه آن با سطح مهارت زبانی و جنسیت پرداخته است. به منظور کاوش در این رابطه، با چهار گروه از زبان آموزان – سطح پیشرفته/مذکر، سطح پیشرفته/مونث، سطح متوسطه/مذکر، و سطح متوسطه/مونث- هر گروه شامل 12 عضو، مصاحبه و عملکرد 48 شرکت کننده بر روی نوار صوتی ضبط و سپس بر روی کاغذ پیاده شد. با استفاده از فهرست راهکارهای جبران کننده درنی و اسکات، راهکارهای بکاررفته در گفتار زبان آموزان مشخص و شمارش شد. نتایج تحقیق نشان داد که "تکرار"، "درخواست مستقیم کمک"، و "شباهت لغوی" پراستفاده ترین نوع راهکارها بودند. علاوه بر این رابطه معناداری میان میزان استفاده از راهکارهای جبران کننده و سطح مهارت زبانی وجود داشت: بدان معنی که میزان استفاده با افزایش سطح مهارت زبانی افزایش می یافت.در تحقیق حاضر رابطه معناداری میان میزان استفاده از راهکارهای جبران کننده و جنسیت زبان آموزان مشاهده نشد. نتایج این تحقیق نشانگر آنست که شرکت کنندگان با راهکارهای جبران کننده به صورت نظام مند آشنا نیستند. در صورت تلفیق مناسب این راهکارها با برنامه آموزشی، زبان آموزان از یادگیری آنها بهره خواهند برد. از سوی دیگرافزایش میزان آکاهی مدرسان از راهکارهای جبران کننده و اهمیت آنها در ارتباطات کلامی امری ضروری به نظر میرسد که به گسترش استفاده از راهکارهای موثر در تعاملات گفتاری کمک می کند.
سعید خیری غلامرضا حسامی
رضایت معلمان از شغلشان میتواند مضامین بسیاری برای یادگیری دانش آموزان داشته باشد. علاوه بر این٬رضایت معلم از شغلش ممکن است بر کیفیت و ثبات آموزش تاثیر گذار باشد. هدف از این پژوهش تحلیل رابطه بین رضایت شغلی در بین معلمان انگلیسی دبیرستانهای ایران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. همچنین در این مطالعه رابطه تاثیرمسایل اصلی همچون جنسیت،نوع استخدام،و شرایط کاری بر رضایت شغلی بررسی شده است. هشتاد و چهارمعلم زبان انگلیسی در شهرستان کرج و حومه دراین پژوهش شرکت داشته اند. داده های رضایت شغلی از طریق پرسشنامه جمع آوری وداده های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق نمرات پایان ترم دانش آموزان ارزیابی شده است. دراین مطالعه نشان داده شده است که رضایت شغلیی رابطه مستقیمی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. همچنین در این پژوهش مشخص شد که تفاوت قابل توجهی بین معلمان زبان انگلیسی زن و مرداز نظر رضایت شغلی وجود ندارد.
نسیم عبدوی غلامرضا حسامی
تعهد سازمانی همواره در زمینه پژوهشهای مربوط به آموزش معلمان مورد توجه بوده است. تعهدسازمانی رابطه نزدیکی با کارایی معلمان و توانایی آنها برای عملی کردن روشها و ایده های نوین دارد. میر و آلن (1996) یک مدل سه جزئی برای تعهد سازمانی پیشنهاد کرده اند که در این مدل کارمند در نتیجه میل (تعهد عاطفی)، نیاز (تعهد تداومی)و وظیفه (تعهد هنجاری) به یک سازمان مرتبط می شود. هدف از این پژوهش تحلیل رابطه بین تعهد سازمانی مدرسان و برداشت آنها از کارائی فردی درمیان اساتید زبان دانشگاه پیام نور است. همچنین در این مطالعه رابطه بین سه شکل تعهد سازمانی با کارائی فردی بررسی شده است. نود و شش استاد زبان دانشگاه پیام نور از سراسر ایران دراین پژوهش شرکت داشته اند. داده ها از طریق پرسشنامه های مربوط به تعهد سازمانی و کارائی فردی جمع آوری شده است. دراین مطالعه نشان داده شده است که تعهد سازمانی رابطه مستقیمی باکارائی فردی دارد. همچنین در این پژوهش مشخص شد که از میان سه شکل تعهد سازمانی تنها تعهد سازمانی عاطفی با کارائی فردی رابطه دارد
ژیلا مالکیان فاطمه همتی
تاریخچه ای طولانی از تحقیقات در زمینه نگرانی در کلاسهای آموزش زبان وجود دارد اما مطالعات کمی در مورد بررسی این موضوع خاص در میان دانشجویان زبان آموزش از راه دور صورت گرفته است. تحقیق کنونی تلاشی برای جستجوی ارتباط میان میزان نگرانی و موفقیت تحصیلی و مهارت گفتاری دانشجویان مترجمی زبان آموزش از راه دور( پیام نورایران ) است. در ضمن مقایسه ای ما بین انواع نگرانیهای موجود در زمینه آموزش زبان و همچنین بررسی از متغیر های دانشگاهی و تحصیلی این دانشجویان صورت گرفته است. تعداد 200 دانشجو از دانشگاههای پیام نور استان تهران و خوزستان پرسشنامه فلکا س که وسیله اندازه گیری میزان نگرانی است ( برگرفته از کار دکتر هورویتزو کوپ) و پرسشنامه جمعیتی را پر کردند. روشهای آماری گوناگونی برای تجزیه و تحلیل داد ه ها بکار گرفته شد. نتایج نشان دادند که ارتباطی منفی و معنی دار میان میزان نگرانی و موفقیت تحصیلی و همچنین مهارت گفتاری دانشجویان وجود دارد. اما هیچ رابطه ای بین نگرانی و سنوات تحصیلی یا سن آنها یافت نشد. دانشجویان مونث نگران تر ازهمکلاسی های مذ کرشان بودند ولی هر دو گروه ما بین انواع نگرانیها بیشتر از همه "ترس از ارزشیابی منفی" داشتند. بر این اساس کاربرد نتایج تحقیق حاصل و پیشنهادهایی برای تحقیقات بیشتر در این زمینه آمده است.
جمیله حبیبی غلامرضا حسامی
در دهه های اخیر، آموزش ارتباطی زبان ( clt) یکی از غا لب ترین شیوه ها در آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی efl) ) شده است. معلمان efl ترغیب شده اند که این شیوه را در کلاسهایشان اجرا کنند.هدف اصلی این شیوه ارتقاء قابلیت ارتباطی( communicative competence ) از طریق استفاده وسیعع از زبان مقصد به عنوان ابزار ارتباط می باشد. مسئولان آموزشی و آموزش دهندگان معلمان معمولأ مشتاقند که عقیده و نگرش معلمان نسبت به clt را بدانند و اینکه آیا آنها این شیوه های را در کلاسهایشان اجرا می کنند. یک راه خوب برای جستجوی این سوالات انجام یک مقایسه بین دو گروه از معلمان بود: معلمان دبیرستان های دولتی و معلمان موسسات خصوصی. بنابراین، هدف این تحقیق این بود که اولأ، نگرش معلمان دبیرستان ها و موسسات خصوصی را نسبت به clt بداند و ثانیأ، میزان اجرای عقاید آنها را در هر دو محیط جستجو کند. تحقیق در سه مرحله انجام گرفت. در مرحله ی اول، پرسشنامه ای که از پنج فاکتور اصلی مربوط به اصول clt تشکیل شده بود، در میان 50 معلم مرد و زن دبیرستان و موسسات توزیع شد. در مرحله دوم، 30 مشاهده ی کلاسی توسط سه معلم با تجربه ی انگلیسی انجام شد تا نشان دهد که چگونه شرکت کنندگان آنچه را که در پرسشنامه بیان کردند که به آن معتقد می باشند را عملأ به اجرا در می آوردند. در پایان، برای تحلیل عمیقتر، چهار معلم به سه سوالی که بر پایه ی نتایج مراحل قبلی تنظیم شده بود، در مصاحبه ای پاسخ دادند. دو معلم از هر گروه برای این هدف انتخاب شدند. تحلیل داده ها نشان داد که نگرش معلمان دبیرستان و موسسات خصوصی نسبت به clt مثبت بود. با این وجود، در میان شرکت کنندگان تنها معلمان موسسات شیوه های clt را در کلاسهایشان اجرا می کردند.
رضا ورزشی منوچهر جعفری گهر
هدف از این تحقیق برسی تاثیر حضور کلاسی و جنسیت بر میزان یادگیری دانشجویان دانشگاه پیلم نور در درس زبان عمومی در مقطع کارشناسی می باشد که رشته تحصیلی آنها زبان انگلیسی نیست. علاوه بر این ها جنسیت در این تغییر به عنوان متغیر میانی (moderator) برسی گردید تا معلوم شود که بین میزان موفقیت و جنسیت رابطه مستقیمی وجود دارد یا خیر. امکان اینکه دانشجویانی که در اکثر جلسات حضور می یابند نمرات بهتری می گیرند مورد برسی قرار گرفت و همچنین امکان برتری جنسیتی بر دیگری مورد برسی قرار گرفت. با این هدف دو گروه هر کدام شامل 190 نفر از طریق پخش پرسشنامه هایی در ابتدای ترم میان دانشجویان مراکز مختلف پیام نور تشکیل گردید. سوال پرشسنامه این بود که آیا دانشجویان قرار است تمام یا بیشتر یا هیچکدام از جلسات کلاس را شرکت کنند. در کنار پرشسنامه یک آزمون 35 موردی نیز اجرا گردید. آزمون بر حسب کتابی که دانشجویان قرار بود در طول دوره مطالعه کنند طرح گردید. در پایان ترم همان آزمون در همان کلاس ها و همان مراکزی که دانشجویان موجود بودند مجددا اجرا گردید. پرسشنامه دومی جهت تایید عضویت در گروها در پایان ترم در بین دانشجویان انتخابی پخش گردید. با برسی های انجام شده توسط نرم افزار (spss) و مقایسه نمرات آزمون و معدل ها مشخص گردید هیچ رابطه مستقیمی بین بین مرد و زن بودن بر موفقیت وجود ندارد. بهرحال نشانه مستقیمی بین موفقیت درسی و حضور کلاسی مشاهده گردید. با استفاده از نتایج حاصله نکاتی جهت نتیجه گیری بدست آمد و پیشنهاداتی برای تشویق دانشجویان به حضور کلاسی و جبران غیبت های کلاسی ارائه گردید.