نام پژوهشگر: بهنوش اخوان
سعیده عرفان راد پروانه کارکیا
بسیاری از تحقیقات انجام شده در حوزه ی "بلاغت مقابله ای" بر این نکته صحه گذاشته اند که افرادی که از نظر فرهنگی دارای نقاط اشتراک هستند، در نوشته های خود نیزالگوهای مشابهی را دنبال می کنند. بر این اساس، تحقیق حاضر کوشیده است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا زبان آموزان ایرانی نیز الگوهای مشابهی در نگارش مباحثه ای از خود نشان میدهند و آیا این الگوها در زبانهای اول و دوم آنها متفاوتند. الگوهای مشاهده شده در این تحقیق با توجه به پیشینه ی آموزشی شرکت کنندگان در نگارش که از آن با عنوان "فرهنگ کوچک" یاد میشود مورد بررسی قرار گرفته اند. علاوه بر این، تشابهات و تفاوتهای الگویی موجود در بین نگارشهای فارسی و انگلیسی و احتمال انتقال دو جانبه ای در بین آنها مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور نیل به این اهداف، تحقیقی کیفی و با استفاده از روش مثلث سازی انجام گردید. بیست فارسی زبان بزرگسال در این مطالعه شرکت جستند. ابتدا شرکت کنندگان به سوالات پرسشنامه ای در مورد پیشینه ی آموزش نگارش خود پاسخ دادند. سپس از هر یک از شرکت کنندگان خواسته شد که نگارشی را به زبان فارسی و نگارش دیگر را به زبان انگلیسی به رشته تحریر درآورند. متنها مورد بررسی قرار گرفتند و سپس مصاحبه های انگیزشی با هدف یادآوری برگزار شدند تا عوامل موجود در پس استفاده از الگوهای خاص نگارشی و همچنین انتقال دو جانبه آنها مشخص گردد. نتایج بدست آمده از این داده ها وجود الگوهای خاص نوشتاری و همچنین انتقال دو جانبه ی آنها را درمیان هردو زبان تأیید نمود. علاوه بر این، با وجود اینکه رابطه بسیاری از این الگوها با پیشینه آموزشی مشخص شد، تأثیرعوامل دیگر از جمله سطح مهارت زبانی و موضوع نگارش هم در شکل گیری ساختارهای نوشتاری مسجل گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق میتواند دانش آموزان و آموزگاران نگارش را در دستیابی به درک بهتری از اصول و تفاوتهای نگارشی کمک نماید.
آزاده جوهری رضا دیداری
الف. وضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف): از آنجا که مکتب اگزیستنتیالیسم یکی از مهم ترین و تاثیرگزارترین مکاتب در قرن بیستم میباشد، تاثیری که فلاسفه این مکتب بر نویسندگان عصر مذکور داشتند، بسیار چشمگیر بوده و همواره موضوع بحث منتقدین ادبی میباشد. سموئل بکت، به عنوان یکی از بارزترین نویسندگان قرن بیستم، به دلیل آشنایی با الکسندر کویف تحت تاثیر نظریات هگل بوده است و نمونه های بسیار آشکار این تاثیر در نمایشنامه "در انتظار گودو" این نویسنده مشهود میباشد. این تحقیق به بررسی تاثیرات فلسفه هگل بر اگزیستنتیالیسم محوری در نمایشنامه "در انتظار گودو" میپردازد تا تاثیر این اندیشه را بر سبک و محتوای اثر این نویسنده نمایش دهد. ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها: مهمترین منبع مورد استفاده در این تحقیق مجموعه سخنرانی ها و مقالات الکسندر کویف، هگل شناس معروف میباشد. همچنین نقدهای موجود بر آثار هگل و مقالات منتقدین ادبی در راستای بررسی اگزیستنتیالیسم موجود در آثار وی منبع نگارش این پایان نامه بوده است. منتقدین آثار بکت معتقدند که وی تحت تاثیر اندیشه و فلسفه هگل بوده و نمونه های بارز این تاثیر در اگزیستنتیالیسم موجود در نمایشنامه "در انتظار گودو" قابل رویت میباشد. بر این مبنا، فرضیه اصلی در این تحقیق تاثیر فلسفه هگل بر بکت و اگزیستنتیالیسم غالب بر این نمایشنامه بر اساس نظریه "ارباب و برده" هگل میباشد که با استفاده از بررسی ساختاری و زبانی نمایشنامه، آثار این اندیشه مشهود است. پ. روش تحقیق شامل مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها: در این تحقیق از روش استدلال و استنتاج بر اساس شواهد موجود در متن نمایشنامه "در انتظار گودو" و همچنین زندگینامه و آثار نویسنده استفاده شده است. با بررسی دیالوگ های موجود در نمایشنامه رابطه ارباب و برده ای بین شخصیت های اصلی نمایشنامه نشان داده شده است. بررسی این دیالوگ ها تاثیر فلسفه دیالکتیک هگل در کتاب پدیدارشناسی را بر روی اندیشه و متن نمایشنامه "در انتظار گودو" به خوبی نشان میدهد. ت. یافته های تحقیق: بر اساس تحقیق حاضر، اندیشه دیالکتیک هگل در زمینه رابطه قدرت، اندیشه غالب و محوری در نمایشنامه "در انتظار گودو" میباشد. سموئل بکت با تاثیرپذیری از این اندیشه و رابطه همیشگی ارباب و برده ای مسلط بر روابط انسانها، رابطه شخصیت های اصلی نمایشنامه را در نیل به آگاهی و خودآگاهی نشان میدهد و اگزیستنتیالیسم خود را بر دیالکتیک هگل پایه گذاری میکند. نتیجه گیری و پیشنهادات: در مراحل بعدی این تحقیق میتوان به بررسی حصول و یا عدم حصول خودآگاهی واقعی در شخصیت های اصلی نمایشنامه که رابطه ارباب و برده ای دارند، پرداخته و نتیجه آن را با اندیشه دیالکتیکی هگل تشریح کرد.
مریم رزاقی پروانه کارکیا
چکیده ندارد.
مانا سادات قندی پروانه کارکیا
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شباهت/ تفاوت محتوی درسی، بر اساس درک و قضاوت دانشجویان، برروی انتقال آموخته ها از کلاس درس به خارج از آن می پردازد. انتقال آموخته ها فرآیندی است که طی آن آموخته ها در یک شرایط خاص بر روی عملکرد در شرایط دیگری تاثیر می گذارد و این امر در محیط آموزش از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. جمعیت آماری متشکل از 23 دانش آموز دختر ، پس از اتمام دوره موظف به نوشتن متنی بوده اند که برای نیمی از کلاس موضوع نوشتار به موضوعات کلاس درس شباهت داشته و برای نیمی دیگر موضوع نوشتار متفاوت با موضوعات کلاس درس بوده است. سپس با کمک مصاحبه نظر دانشجویان نسبت به انتقال آموخته ها از کلاس درس به این نوشتار مشخص شد و ارتباط آن با نمرات نوشتار دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی حاکی از آن بود که شباهت/ تفاوت موضوع نوشتار تاثیری بر انتقال آموخته های دانشجویان از کلاس درس به نوشتار مذکور نداشته است. با این وجود، درک و قضاوت دانشجویان در رابطه با شباهت/تفاوت موضوع نوشتار، در موارد خاصی، بر روی انتقال آموخته ها موثر بوده است.
معصومه السادات محمدیان ماسوله پروانه کارکیا
هدف از این پژوهش مقایسهprocessing instruction باdictogloss و بررسی تاثیر این دو آموزش بر یادگیری افعال مجهول ساده انگلیسی دربین زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. بدین منظور30خانم فارسی زبان درسطح pre-intermediate موسسه کیش در تهران انتخاب شده و در دوگروه processing instruction و dictogloss به تعداد مساوی قرارگرفتند. برای بررسی تاثیر این دو آموزش از سه آزمون مشابه استفاده شد که یکی از آنها پیش از آموزش و دو آزمون بعدی یکی بلافاصله و دیگری یک ماه پس از آموزش میزان یادگیری زبان آموزان را در درک و تولید افعال مجهول سنجید. در این پژوهش داده ها به طور کمی تحلیل و بررسی شد و نتایج بدست آمده تفاوت بارزی بین این دو آموزش نشان نداد. با این وجود هر دو گروه نسبت به پیش از آموزش تفاوت چشمگیری از نظر توانایی در درک و تولید افعال مجهول داشتند. براین اساس این طور نتیجه گیری می شود که processing instruction و dictogloss روشهای موثری برای کمک به یادگیری گرامر به زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران می باشند.