نام پژوهشگر: سید مهدی قریشی
محمد حسن معتقدی فرد سید مهدی قریشی
در این پژوهش، رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند جداره، آلفا و بتا- سیکلودکسترین و سپس عملکرد آن در اکسایش الکتروکاتالیزوری دوپامین در حضور و عدم حضور اوریک اسید مورد بررسی قرار گرفت. روش ولتامتری چرخه ای برای بررسی خواص الکتروکاتالیزوری اصلاحگر بکار رفته است. این مطالعات نشان می دهد که در حضور اصلاحگر، ضمن اینکه واکنش اکسایش دوپامین به اندازه 18 میلی ولت برگشت پذیر تر می شود، مقدار شدت جریان های اکسایش و کاهش نیز افزایش یافته و در نتیجه حد تشخیص الکترود کاهش می یابد. مقدار ضریب نفوذ دوپامین بر سطح الکترود (d) با استفاده از روش های کرونوآمپرومتری و کرونوکولومتری، مقدار ثابت سرعت اکسایش- کاهش (k) با استفاده از روش ولتامتری هیدرودینامیکی الکترود صفحه ی چرخان، مقدار ضریب انتقال بار (?) بین الکترود و دوپامین و چگالی جریان تبادل یونی (io) برای دوپامین با روش ولتامتری روبش خطی بدست آمد. متغیرهایی چون ks، ثابت سرعت انتقال بار ظاهری و ?، میزان پوشش سطحی اصلاحگر بر سطح الکترود با استفاده از روش ولتامتری چرخه ای، برای دو الکترود و در محلول ردیاب های آهن (???) و (??) محاسبه گردید. با استفاده از دو روش ولتامتری موج مربعی و ضربان تفاضلی، برای اکسایش دوپامین دو محدوده خطی بدست آمد. برای اندازه گیری هم زمان دوپامین و اوریک اسید با روش ولتامتری ضربان تفاضلی، در محلول بافر با 5/4ph= دو پیک مشخص با فاصله 136میلی ولت بدست آمد. در پایان، عملکرد دو الکترود اصلاح شده در نمونه های حقیقی مورد بررسی قرار گرفت و پاسخ های قابل قبولی از الکترود دریافت شد.
مریم رضایی محسن بهپور
در این تحقیق از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانو ذرات طلا به همراه روش ولتامتری چرخه ای وضربانی تفاضلی برای اندازه گیری فنیل افرین و رزورسینول استفاده گردید. مطالعات ولتامتری چرخه ای نشان می دهد، اضافه ولتاژ مربوط به اکسایش فنیل افرین و رزورسینول به میزان قابل توجهی کاهش می یابد، پتانسیل اکسایش فنیل افرین به میزان 46 میلی ولت و پتانسیل اکسایش رزورسینول 85 میلی ولت کمتر می شود. پارامترهای ?، ضریب انتقال الکترون بین بستر الکترود و لایه ی اصلاح گر موجود در سطح آن را می توان با استفاده از ولتامتری چرخه ای به دست آورد. ضریب نفوذ (d)، بین گونه و سطح الکترود با استفاده از روش کرونوآمپرومتری محاسبه گردید و صحت آن توسط روش کرونوکولومتری مورد تایید قرار گرفت در مراحل بعدی با استفاده از روش ولتامتری ضربانی تفاضلی، پس از بهینه کردن phو عوامل دستگاهی منحنی تنظیم برای هر دو گونه فنیل افرین و رزورسینول رسم گردید. در شرایط بهینه دامنه خطی120 – 3/0 میکرومولار و حد تشخیص 8-10 × 5/4 مولار برای فنیل-افرین و دامنه خطی400 -4/0 میکرومولار و حدتشخیص 8-10 × 8/8 مولار برای رزورسینول به دست آمد. در ادامه اثر گونه های مختلف بر روی اندازه گیری فنیل افرین و رزورسینول مورد بررسی قرار گرفت. گونه آسکوربیک اسید و استامینوفن برای اندازه گیری فنیل افرین و گونه استامینوفن برای اندازه گیری رزورسینول بیشترین مزاحمت را ایجاد می کنند .اثر این مزاحمت ها با کاهش ph تا حدودی برطرف می گردد. از روش پیشنهادی برای اندازه گیری فنیل افرین و رزورسینول موجود در نمونه های حقیقی استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون های بازیابی نشان می دهند که روش پیشنهادی در مورد نمونه های حقیقی و طبیعی کاربرد دارد. بررسی انجام شده در مورد پایداری الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا نشان می دهد، که الکترود مورد نظر از پایداری نسبتا خوبی برخوردار است و می توان از آن برای اندازه گیری گونه های دارویی مختلف استفاده نمود. علاوه بر موارد فوق، سادگی و سهولت انجام آزمایش ها، ارزان و در دسترس بودن لوازم و امکانات و زمان کم لازم برای انجام آزمایش ها از مزایای این روش می باشند.
فائزه سعیدی نژاد سید مهدی قریشی
در این پژوهش رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا در اندازه گیری تریپتوفان، اوریک اسید و آسکوربیک اسید و اندازه گیری هم زمان تریپتوفان،اوریک اسید و آسکوربیک اسید مورد بررسی قرار گرفته است. اکسایش الکتروکاتالیزوری تریپتوفان در سطح الکترود اصلاح شده به وسیله ی روش های ولتامتری چرخه ای، کرونوآمپرومتری، کرونوکولومتری و ولتامتری ضربان تفاضلی مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات ولتامتری چرخه ای نشان می دهد که اکسایش تریپتوفان در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده نسبت به الکترود خمیر کربن اصلاح نشده در پتانسیل 0/80میلی ولت منفی تر رخ می دهد. برای تریپتوفان دو محدوده ی خطی 0/6 تا 0/160 میکرومولار و 0/160 تا 0/650 میکرومولار و حد تشخیص 7- 10 × 4/6 مولار در0/3 ph = به دست آمد. یک محدوده ی خطی بین 0/700 – 0/20 میکرومولار با حد تشخیص6- 10 × 0/2 مولار برای آسکوربیک اسید و یک محدوده ی خطی بین 0/180 – 0/2 میکرومولار با حد تشخیص 7- 10 × 3/2 مولار برای اوریک اسید به دست آمد. هم چنین پارامترهایی مانند ضریب انتقال الکترون و ضریب نفوذ تریپتوفان بر سطح الکترود محاسبه گردید. الکترود تهیه شده به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری تریپتوفان، اوریک اسید و آسکوربیک اسید در سیستم های بیولوژیکی و نمونه های دارویی مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت پاسخ ولتامتری با حساسیت و گزینش پذیری بالا برای تریپتوفان، اوریک اسید و آسکوربیک اسید در سطح این الکترود نشان داد که این الکترود برای اندازه گیری هم زمان این ترکیبات مناسب می باشد. محدوده ی خطی منحنی تنظیم برای آسکوربیک اسید در حضور 0/50 میکرومولاراوریک اسید و 0/50 میکرومولار تریپتوفان از 0/20 تا 0/250 میکرومولار با حد تشخیص 6- 10 × 0/2 مولار به دست آمد. یک رابطه ی خطی برای اوریک اسید در محدوده ی 0/6 تا 0/180 میکرومولار حاوی 0/100 میکرومولار آسکوربیک اسید و 0/25 میکرومولار تریپتوفان با حد تشخیص 7- 10 × 1/7 مولار به دست آمد. محدوده ی خطی منحنی تنظیم برای تریپتوفان در حضور 0/100 میکرومولار آسکوربیک اسید و 0/50 میکرومولار اوریک اسید از 0/6 تا 0/200 و با حد تشخیص 7- 10 × 5/6 مولار به دست آمد.
نفیسه جعفری دستجردی سید مهدی قریشی
در این کار یک الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا به عنوان حسگر الکتروشیمیایی حساس برای تعیین هم زمان ال- تیروزین، اوریک اسید و دوپامین در محلول های آبی به کار برده شد. اندازه گیری ها با استفاده از ولتامتری ضربان تفاضلی در محلول بافر فسفات با 5ph = انجام شد. الکترود تهیه شده پاسخ های ولتامتری با حساسیت و گزینش پذیری بالا برای تیروزین، اوریک اسید و دوپامین در شرایط بهینه نشان داد. بنابراین این الکترود برای اندازه گیری هم زمان این ترکیبات بسیار مناسب است. اکسایش الکتروشیمیایی تیروزین در بافر فسفات با 3ph = با استفاده از ولتامتری چرخه ای و ولتامتری ضربان تفاضلی مطالعه شد. ضریب نفوذ آنالیت محاسبه و با ضریب نفوذ حاصل از روش های کرونوکولومتری و کرونوآمپرومتری مقایسه شد. رابطه ی خطی بین پیک جریان اکسایش و غلظت تیروزین در دامنه ی غلظت 7-10× 1 تا4-10 ×1 مولار تیروزین دیده شد و با استفاده از آن حد تشخیص 8-10×3/2 مولار برای تیروزین به دست آمد. پاسخ های ولتامتری چرخه ای الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا در سرعت روبش 80 تا 160 میلی ولت بر ثانیه در حضور 100 میکرو مولار تیروزین بررسی شد. مشاهده شد که جریان پیک آندی مربوط به اکسایش تیروزین به طور خطی با ریشه ی دوم سرعت روبش پتانسیل (v1/2) تغییر می کند. می توان نتیجه گرفت که فرایند اکسایش الکتروکاتالیزوری تیروزین در سطح الکترود اصلاح شده تحت کنترل انتقال جرم است و گونه برای اکسایش به سطح الکترود نفوذ می کند. روش ولتامتری ارائه شده در این کار، برای تعیین غلظت تیروزین در سرم انسانی نیز به کار برده شد. هم چنین در این تحقیق اثر افزایش ماده ی فعال سطحی نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که با افزایش سدیم دو دسیل سولفات به محلول، حد تشخیص کاهش می یابد. در حضور ماده فعال سطحی رابطه ی خطی بین پیک جریان اکسایش و غلظت تیروزین در دامنه ی غلظت 5-10 × 3/1 تا 8-10× 3 مولار تیروزین دیده شد و با استفاده از آن حد تشخیص 9-10× 7/2 مولار برای تیروزین به دست آمد.
وجیهه عطوف محسن بهپور
استفاده از نانو ذرات به علت نسبت بالای سطح به حجم آن ها در تصفیه آب های آلوده و پساب های صنعتی امری سودمند و مقرون به صرفه می باشد. به ویژه زمانی که بتوان از انرژی های طبیعی مانند نور خورشید استفاده نمود. در این پژوهش، فیلم نازک کاملاً شفاف و یکنواخت نانوذرات تیتانیوم دی اکسید (tio2) دوپ شده با ناخالصی نیتروژن و گوگرد بر روی سطح شیشه به روش سل ژل و لایه نشانی غوطه وری تهیه شد. سپس ساختار سطح فیلم نازک با افزودن مقادیر مختلف پلی اتیلن گلیکول (peg) به محلول سل tio2، اصلاح گردید. خاصیت فتوکاتالیزوری بالای نانوذرات tio2 می تواند بسیاری از آلاینده های آلی آب را اکسید نماید. در این پژوهش، متیل اورانژ به عنوان نماینده آلاینده های آلی آب انتخاب گردید و با استفاده از نانولایه نازک تهیه شده، فتوکاتالیز آن در برابر نور مرئی، فرابنفش و نور خورشید بررسی شد. تثبیت کردن نانوذرات بر روی شیشه نیاز به سانتریفوژ و صاف کردن را از بین می برد که این عامل یکی از مشکلات استفاده از نانو ذرات به صورت پودر است. علاوه بر این، دوپ کردن موفقیت آمیز tio2 با نیتروژن و گوگرد، باعث پاسخ فتوکاتالیزوری بالای آن بویژه در برابر خورشید گردید و بازده 96% تجزیه متیل اورانژ در برابر نور خورشید تنها در 3 ساعت به دست آمد. هم چنین برای مقایسه پاسخ فتوکاتالیزوری فیلم نازک و نانو ذرات به صورت پودر، دو نوع پودر نانو ذرات tio2خالص و دوپ شده با نیتروژن و گوگرد و اصلاح شده با peg تهیه و فعالیت فتوکاتالیزوری آن ها نیز بررسی گردید. برای شناسایی نانو لایه و نانو ذرات تهیه شده از روش های پراش اشعه ی xrd) x)، میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem)و دستگاه طیف سنج انعکاسی-نفوذی (uv-vis (drs استفاده شد.
ناصر رنجبر سید مهدی قریشی
جذب سطحی یکی از روش های موثر برای حذف آلاینده های رنگی از پساب است. پدیده-ی جذب سطحی در تصفیه آب و پساب در نتیجه ی مزایایی مانند بازدهی بالا، عملیات ساده، بازیافت مجدد و ساده ی جاذب نقش بسزایی در فناوری محیط زیست دارد. خاک های رس طبیعی مانند مونت موریلونیت که برای حذف رنگ از پساب استفاده می شوند، کم هزینه می باشند. مونت موریلونیت های آلی با تعویض کاتیونی بین مواد فعال سطح کاتیونی و مونت موریلونیت بدست می آیند که به عنوان جاذب رنگ مناسب شناخته شده اند. در این مطالعه برهم کنش مونت موریلونیت و تترا دسیل تری متیل آمونیوم بروماید (ttab) و رنگ های آنیونی مانند 26 do، 80 dr و 22 dbبا تکنیک پتانسیومتری و با استفاده از الکترود یون گزین ماده فعال سطح و روش اسپکتروفتومتری بررسی شده اند. نتایج نشان می دهند که: 1. با افزودن مونت موریلونیت میزان برهم کنش آن با ماده فعال سطح افزایش می یابد. 2. با افزودن ttab به رنگ پیوند میان این دو تا اشباع شدن رنگ ادامه می یابد تا نقطه ای که دو منحنی ttab با رنگ و بدون رنگ بر هم منطبق می شوند. برهم کنش بین رنگ 22 db با ماده فعال سطح از سایر رنگ ها بیشتر است. 3. با افزودن رنگ به مونت موریلونیت – ماده فعال سطح ظرفیت جذب رنگ بیشتر می شود. با افزایش غلظت مونت موریلونیت از 001/0 به 01/0 درصد ظرفیت جذب رنگ 26 do بیشتر می شود ولی تاثیر محسوسی بر ظرفیت جذب 80 dr و 22 db ندارد. 4. داده های اسپکتروفتومتری نتایج فوق را تائید کرده است.
ابراهیم هنرمند محسن بهپور
در قسمت اول این تحقیق ابتدا سطح الکترود اصلاح نشده ی طلا مطالعه شده است. سپس سطح الکترود طلا توسط تک لایه های تهیه شده با بازهای شیف اصلاح گردید و با استفاده از روش های الکتروشیمیایی نظیر امپدانس الکتروشیمیایی و ولتامتری چرخه ای رفتار الکتروشیمیایی تک لایه ها در حضور ردیاب[k3fe(cn)6] مطالعه شد. اثر ph و همچنین اثر کاتالیزوری الکترودهای اصلاح شده مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی، داروهای دوپامین، اپی نفرین و پرومتازین اندازه گیری گردید. بوسیله الکترود طلای پوشیده شده با تک لایه های باز شیف با مخفف dtps، simp و fmab به ترتیب حد تشخیص های 8- 10 × 0/3، 8- 10 × 0/5 و 7- 10 × 0/3 مولار برای دوپامین بدست آمد. هم چنین با استفاده از الکترود طلای پوشیده شده با تک لایه dtps حد تشخیص 8- 10 × 0/5 مولار برای اپی نفرین و 8- 10 × 8/4 مولار برای پرومتازین بدست آمد. پارامترهای ضریب انتقال و جریان تبادل یونی توسط معادله تافل برای داروهای دوپامین، اپی نفرین و پرومتازین محاسبه گردید. هم چنین ضریب نفوذ برای اکسایش دوپامین توسط روش های کرونوکولومتری، کرونوآمپرومتری دو مرحله ای پتانسیل، کرونوآمپرومتری تک مرحله ای پتانسیل و الکترود دیسک چرخان تعیین گردید. الکترودهای تهیه شده به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری دوپامین، اپی نفرین و پرومتازین در سیستم های زیستی و نمونه های دارویی مورد استفاده قرار گرفت. در قسمت دوم این تحقیق رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا در اندازه گیری آتنولول و پاراسیتامول و اندازه گیری هم زمان آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. اکسایش الکتروکاتالیزوری آتنولول در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا به وسیله روش های ولتامتری چرخه ای، کرونوکولومتری و ولتامتری ضربان تفاضلی مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات ولتامتری ضربان تفاضلی نشان می دهد که اکسایش آتنولول در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده نسبت به الکترود خمیر کربن اصلاح نشده در پتانسیل 0/80 میلی ولت منفی تر رخ می دهد. با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده، حد تشخیص های به ترتیب برابر با 8- 10 × 3/7 و 8- 10 × 8/5 مولار برای اندازه گیری مجزای آتنولول و پاراسیتامول بدست آمد. هم چنین پارامترهایی سینتیکی مانند ضریب انتقال بین الکترود و آتنولول، جریان تبادل یونی و ضریب نفوذ آتنولول محاسبه گردید. الکترودهای تهیه شده به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری آتنولول و پاراسیتامول در سیستم های زیستی و نمونه های دارویی مورد استفاده قرار گرفت.
زهرا نصیری نوش ابادی سید مهدی قریشی
چکیده : نانو لوله های کربنی به صورت رشته های بلوری و توده هایی از شبکه های پیچیده هستند که به خاطر وجود نیرو های جاذبه واندر والسی که بین نانو لوله ها وجود دارد تجمع پیدا کرده و به صورت کلوخه در می آیند. این توده ها بعنوان مانعی برای بیشتر کاربردهای نانولوله های کربنی عمل می کنند و بدین ترتیب از خواص نانو لوله ها به طور مجزا کاسته می شود. بنابراین برای بیشتر کاربرد های نانو لوله ها، پراکنده کردن آن ها یک مرحله مهم به شمار می رود. در واقع می توان گفت که خواص نانو لوله های کربنی به طور اساسی وابسته به کیفیت پراکنده کردن رشته های آن می باشد. در این پژوهش برای پراکنده کردن نانو لوله ها در آب از مواد فعال سطحی (کاتیونی، آنیونی و غیر یونی)، خاک رس و صمغ استفاده شد. از بین مواد فعال سطحی کاتیونی، آنیونی و غیر یونی به ترتیب از تترا دسیل تری متیل آمونیوم برومید(ttab)، سدیم دودسیل سولفات(sds) و پلی اکسی اتیلن 20 سوربیتان تری اولیات (tween (85)) استفاده شد. همچنین از بین خاک های رس نوع باردار آن که به صورت نمک سدیم بود استفاده گردید و از بین صمغ ها نوع عربی، فارسی و صمغ درخت زردآلو مورد استفاده قرار گرفت. عواملی که برای پایدار کردن انواع نانولوله های کربنی( تک، دو و چند دیواره) با استفاده از روش اسپکترو فتومتری فرا بنفش- مریی مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از استفاده از عوامل مختلف پراکنده کننده و غلظت های متفاوت آن ها، ph و قدرت یونی محلول. سپس از روی مقادیر جذب بدست آمده درصد رسوب در سوسپانسیون محاسبه شد و با استفاده از درصد رسوب میزان پایداری سوسپانسیون نانو لوله های کربنی هر نمونه بعد از2-3 ماه ارزیابی شد. از بین سه نوع ماده فعال سطحی به کار برده شده در سوسپانسیون نانو لوله ی کربنی چند دیواره tween (85) بعد از یک ماه و ttab بعد از سه ماه سوسپانسیون های پایدار تری تولید کردند. از مقایسه سوسپانسیون کردن نانو لوله ی کربنی چند دیواره توسط خاک رس و مواد فعال سطحی، tween (85) و خاک رس بعد از یک ماه پایدار ترین سوسپانسیون ها را داشتند و بعد از سه ماه سوسپانسیون ttab از همه پایدار تر بود. از مقایسه سوسپانسیون نانو لوله ی کربنی چند دیواره توسط مواد فعال سطحی و صمغ ها، سوسپانسیون شامل مواد فعال سطحی حدود 15% پایدار تر بودند. همچنین از مقایسه سوسپانسیون نانو لوله چند دیواره توسط خاک رس و صمغ سوسپانسیون خاک رس 20% پایدارتر بود.ایجاد سوسپانسیون نانو لوله ی کربنی چند دیواره توسط صمغ ها، صمغ فارسی بعد از یک ماه و صمغ عربی بعد از سه ماه از همه پایدار تر بودند. همچنین در تشکبل سوسپانسیون نانو لوله ی کربنی دو دیواره و تک دیواره توسط صمغ ها در آب، صمغ عربی و درخت زردآلو سوسپانسیون پایدارتری تولید کردند.
یاسر جعفری اریسمانی سید مهدی قریشی
یکی از مشکلات عمده ی صنعت، خوردگی فلزات و هزینه های ناشی از آن است که این هزینه ها، فقط جنبه مالی نداشته و گاهی اوقات خسارات جبران نشدنی نیز به همراه دارد. به دلیل کاربردهای فراوان آلومینیم و آلیاژهای آن، توجه بسیار زیادی به انواع روشهای حفاظت از خوردگی این مواد در محیطهای مختلف خورنده، شده است. استفاده از پوششهای آلی، راه مناسبی برای حفاظت فلز از خوردگی میباشد، به خصوص اگر خواص مکانیکی مناسبی نیز داشته باشد. در این پژوهش پوشش های همگن، یکنواخت و چسبنده پلی آنیلین، پلی ارتوآنیسیدین، پلی ارتوکلروآنیلین بر روی آلیاژهای آلومینیم 3105 و 3004 و پوششهای نانو کامپوزیتی پلی آنیلین و پلی ارتوآنیسیدین- تیتانیم دی اکسید بر روی آلیاژ آلومینیم 3004 به روش الکتروشیمیایی با استفاده از اعمال چگالی جریان ثابت تحت شرایط گالوانواستا تهیه شدند. پوشش های تهیه شده با تکنیکهای طیف سنجی زیر قرمز جذبی- انعکاسی (rair)، طیف سنجی زیر قرمز تبدیل فوریه (ftir)، میکروسکوپ روبشی الکترونی مجهز به پراش اشعه (edx)، طیف سنجی uv-vis، میکروسکوپ روبشی الکترونی (sem) و میکروسکوپ نیروی اتمی (afm) شناسایی و تعیین ساختار شدند. طیف سنجی نشان میدهد که پلیمرهای سنتزشده در حالت امرالدین قرار دارد که این حالت رساناترین حالت پلیمر می باشد که برای مقاصد خوردگی مناسب است. رفتارهای محافظت از خوردگی پوششها در محیط خورنده سدیم کلرید 3/5 درصد با روش پلاریزاسیون پتانسیودینامیکی و طیفسنجی امپدانس الکتروشیمیایی صورت گرفت. ارزیابی خوردگی نشان میدهد جریان خوردگی از µa cm-2 2 برای الکترود شاهد 3105 به 08/0، 05/0 و 09/0 میکروآمپر بر سانتیمتر مربع بهترتیب برای پلیآنیلین، پلیارتو آنیسیدین و پلیارتوکلروآنیلین کاهش پیدا میکند. همچنین پتانسیل خوردگی از 853/0- ولت نسبت به sce برای الکترود شاهد به 785/0- ، 740/0- و 782/0- ولت نسبت به sce به ترتیب برای پلی آنیلین، پلی ارتوآنیسیدین و پلی ارتوکلروآنیلین افزایش نشان داده شده است. این جابه جایی مثبت پتانسیل نشان میدهد که حفاظت پوشش از نوع حفاظت آندی میباشد. مقادیر جریان خوردگی از µa cm-2 2/5 برای آلومینیم بدون پوشش به 17/0، 07/0، 28/0، 09/0 و 05/0 میکروآمپر بر سانتیمترمربع به ترتیب برای آلومینیم پوشش داده شده با پلی آنیلین، پلی ارتوآنیسیدین، پلی ارتوکلروآنیلین و نانوکامپوزیتهای پلی آنیلین و پلی ارتو آنیسیدین- تیتانیم دی اکسید تحت شرایط یکسان کاهش یافت. همچنین سرعت خوردگی این پوششها به ترتیب 4-10×7/9 ، 4-10×7/4 ،3-10×7/1،4-10×2/3 و5-10×3/9 میلیمتر بر سال بهدست آمد که نسبت به آلومینیم بدون پوشش به ترتیب حدود 85، 176، 48، 259 و 892 برابر کمتر میباشد. بر طبق نتایج به دست آمده، پوششهای نانوکامپوزیتی پلی آنیلین و پلی ارتوآنیسیدین- تیتانیم دی اکسید اثر حفاظت خوردگی را نسبت به پوششهای پلی آنیلین و پلی ارتوآنیسیدین خالص بهبود میبخشد.
محسن آران دشتی آرانی محسن بهپور
یکی از مشکلات عمده صنعت، خوردگی و هزینه های ناشی از آن است که این هزینه ها، فقط جنبه مالی نداشته و گاهی خسارات جبران نشدنی به همراه دارد. به علاوه اسید شویی به طور معمول برای پاک کردن زنگ و رسوب ها از سطح فلزات مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده از بازدارنده ها یکی از سودمند ترین روش ها برای محافظت خوردگی مخصوصا در اسید شویی است که از حل شدن نا خواسته فلز وتخریب به-وسیله اسید پیشگیری می کند. آشکار شدن اثرات زیان بار اکثر بازدارنده های آلی و معدنی پژوهشگران را مجبور کرده که روی توسعه استفاده از مواد طبیعی ارزان، غیر سمی و سازگار با محیط زیست به عنوان بازدارنده خوردگی متمرکز شوند. در این پژوهش اثرات بازدارندگی عصاره فلفل قرمز روی استیل نرم و 304 در هیدروکلریک اسید به-وسیله ی روش های کاهش وزن، پلاریزاسیون و طیف بینی امپدانس الکتروشیمیایی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات پلاریزاسیون نشان داد که عصاره فلفل قرمز به عنوان بازدارنده نوع آندی عمل می-کند. نمودار های نایکوییست نشان دادند که با افزایش غلظت بازدارنده مقاومت انتقال بار افزایش و ظرفیت لایه دوگانه کاهش می یابد. اثر دما روی رفتار خوردگی استیل نرم و 304 در محیط هیدروکلریک اسید بدون بازدارنده و در حضور بازدارنده در محدوده دمایی 25 تا c? 65 بررسی شد. فعالیت بازدارندگی عصاره نشان داد که جذب سطحی آن از هم دمای جذب لانگمویر پیروی می کند. تصاویر میکروسکوپ نیروی اتمی، جذب بازدارنده روی سطح استیل نرم و 304 را تایید می کند. در پایان تایید شد که عصاره فلفل قرمز به عنوان یک بازدارنده سبز مفید برای استیل نرم و 304 در محیط هیدروکلریک اسید عمل می کند.
الهه رجایی محسن بهپور
چکیده مشکل اصلی فولاد که به طور گسترده در صنایع مورد استفاده قرار می گیرد، خوردگی در محیط اسیدی است. استفاده از بازدارنده های خوردگی یکی از بهترین روش ها جهت حفاظت فلزات در مقابل خوردگی است. ترکیبات باز شیف بازدارنده های بسیار خوبی در این زمینه هستند. در این تحقیق اثر بازدارندگی سه باز شیف گوگردار هفت دندانه ای جدید، روی فولاد نرم در محیط هیدروکلریک اسیدی به روش های الکتروشیمیایی (پلاریزاسیون و طیف بینی امپدانس الکتروشیمیایی) و روش کلاسیک کاهش وزن مطالعه شد. منحنی های پلاریزاسیون نشان داد که همه ی بازدارنده های مورد بررسی، از نوع بازدارنده های مختلط می باشند. آزمایشات بخش تجربی در دمای آزمایشگاه (0c25) در غلظت های مختلف بازدارنده ها انجام شده است که نشان می دهد این ترکیبات بر روی سطح فولاد نرم جذب می شوند و جذب آن ها از هم دمای لانگمویر تبعیت می کند. اندازه گیری به روش های کاهش وزن، پلاریزاسیون و طیف بینی امپدانس الکتروشیمیایی نشان می دهد که اثر بازداری با افزایش غلظت افزایش می یابد. داده های بدست آمده از روش های الکتروشیمیایی کلاسیک و کوانتومی اثر بازداری مناسبی را برای همه ی بازدارنده ها روی فولاد نرم نشان می دهد. پارامترهای ترمودینامیکی جذب سطحی(?gads و kads) با استفاده از هم دمای جذب سطحی بدست آمد. مقادیر ?gads به kj/mol40- بسیار نزدیک است که نشان دهنده ی جذب فیزیکی–شیمیایی است. پارامترهای فعال سازی فرآیند جذب سطحی از قبیل انرژی فعال سازی، آنتالپی و آنتروپی فعال سازی با بررسی اثر دما بر عملکرد بازدارنده ها بدست آمد. کلمات کلیدی: 1. خوردگی 2. فولاد نرم 3. بازدارنده 4. طیف بینی امپدانس
سمانه مظاهری سید مهدی قریشی
چکیده: در این پژوهش، سه بخش مجزا برای اندازه گیری یون های مولیبدن، لانتان و اورانیل با استفاده از روش های الکتروشیمیایی شرح داده شده است. در بخش اول رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند جداره، برای کالکون با دو روش ولتامتری چرخه ای و ضربان تفاضلی مورد بررسی قرار گرفت و پارامترها بهینه شد. سپس از روش ولتامتری ضربان تفاضلی به منظور بررسی بر هم کنش بین مولیبدن و کالکون استفاده گردید. در بخش بعدی، رفتار الکتروشیمیایی این الکترود اصلاح شده برای اندازه گیری لانتان در حضور کالکون کربوکسیلیک اسید مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعات نشان می دهد که اندازه گیری یون لانتان در حضور کالکون کربوکسیلیک اسید با الکترود اصلاح شده شدت جریان کاهشی بیشتری را نسبت به عدم حضور آن نشان می دهد. متغیرهایی چون ثابت سرعت انتقال بار ظاهری و میزان پوشش سطحی اصلاحگر بر سطح الکترود با استفاده از روش ولتامتری چرخه ای، برای الکترود و در محلول ردیاب های آهن (???) و (??) محاسبه گردید. در بخش دیگر، این الکترود اصلاح شده برای بررسی عملکرد کاهشی یون اورانیل در حضور یک نوع باز شیف مورد بررسی قرار گرفت. روش ولتامتری چرخه ای و ضربان تفاضلی برای بررسی خواص الکتروکاتالیزوری یون اورانیل بر سطح الکترود اصلاح شده با باز شیف به کار رفته است. مقدار ضریب نفوذ (d)، ضریب انتقال بار (?) و چگالی جریان تبادل یونی (i0) برای یون های لانتان و اورانیل به-دست آمد. به منظور تایید عملکرد الکترود اصلاح شده برای اندازه گیری یون اورانیل از روش امپدانس، میزان مقاومت سطح الکترود به دست آمد. با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی، برای یون های مولیبدن، اورانیل و لانتان سه و دو محدوده خطی به-ترتیب در محلول های بافر با phهای 0/2، 5/7 و 5/3 به دست آمد. حد تشخیص (3=s/n) برای یون های مولیبدن، لانتان و اورانیل به ترتیب 0/75، 0/2 و 2/7 نانو مولار به دست آمد. در پایان، عملکرد الکترودهای اصلاح شده در نمونه حقیقی هر سه یون مورد بررسی قرار گرفت و پاسخ قابل قبولی از الکترود دریافت شد.
زهره مقدم سید مهدی قریشی
اپی نفرین یکی از مهم ترین انتقال دهنده های عصبی در سیستم اعصاب مرکزی جانداران بوده و دارای کاربردهای وسیعی در زمینه ی دارویی و زیست شناختی می باشد. بنابراین لازم است تا روش های کمی جدیدی برای اندازه گیری آن گسترش یابد. در میان روش های گوناگون، فرایند خود آرایی به عنوان یک روش ساده و کارآمد برای تشکیل تک لایه های منظم بر سطح اجزای جامد مختلف مطرح می گردد. اصلاح سطح الکترود ها با استفاده از تک لایه های خودآرا باعث بهبود خصوصیات سطح الکترود از قبیل حساسیت وگزینش پذیری می گردد. در این تحقیق، تک لایه ی خود آرای بازشیف تیوفنی بر سطح طلا تثبیت گردید و اپی نفرین با استفاده از الکترود طلای اصلاح شده توسط این ترکیب، اندازه گیری شد. فرایند اصلاح الکترود طلا توسط روش های ولتامتری چرخه ای و طیف سنجی مقاومت ظاهری الکتروشیمیایی مطالعه گردید. از این دو روش برای ارزیابی ثابت اسیدی 2- هیدروکسی-n- ](e)-1- (3-متیل-2-تی انیل) متیلیدن[ بنزوهیدرازید بر سطح طلا در محلول ردیاب هگزاسیانو فرات/ فریت و پوشش سطح طلا استفاده شد. رفتار الکتروشیمیایی اپی نفرین در سطح الکترود طلای اصلاح شده، به وسیله ی روش-های ولتامتری چرخه ای، ولتامتری ضربان تفاضلی، ولتامتری روبش خطی، آمپرومتری ضربان تفاضلی، کرونوآمپرومتری و کرونوکولومتری و الکترود صفحه ی چرخان مورد مطالعه گردیده است. هم چنین اثرات ph و الکتروکاتالیزوری الکترود اصلاح شده بررسی شده است. با استفاده از روش های ولتامتری ضربان تفاضلی، کرونوآمپرومتری و آمپرومتری ضربان تفاضلی در سطح الکترود اصلاح شده، حدود تشخیصی به ترتیب برابر با 29/0، 19/0 و 08/0 میکرومولار به دست آمد. هم چنین با استفاده از الکترود اصلاح شده با تک لایه ی خود آرای باز شیف، فرایند اکسایش اپی نفرین در حضور استامینوفن، اوریک اسید و آسکوربیک اسید بررسی گردید. ثابت های سینتیکی اکسایش اپی نفرین در سطح الکترود اصلاح شده، از قبیل چگالی جریان تبادل (?i)، ضریب نفوذ (d) و ضریب انتقال الکترون (?) تعیین گردید و به طور موفقیت آمیزی از الکترود اصلاح شده برای اندازه گیری اپی نفرین در پلاسمای خون و آمپول اپی نفرین استفاده شد.
مریم چاکری محسن بهپور
امروزه نانو مواد در زمینه های متنوع و فراوان مورد استفاده قرار می گیرد که دلیل آن خواص شیمی-فیزیکی منحصر به فرد آن ها می باشد. در بین این مواد معمولا نانو ذرات تیتانیوم دی اکسید (tio2) به عنوان فتوکاتالیزور نیمه رسانا استفاده می شود. تصفیه ی فتوکاتالیزوی آلاینده های آلی و اثر ضد میکروبی tio2 در دو دهه ی اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. به هر حال، به دلیل شکاف انرژی بزرگ، بیشترین کاربرد آن در نور فرابنفش می باشد که در واقع استفاده از نور خورشید را محدود می کند. علاوه بر این بازترکیب سریع الکترون- حفره در tio2، باعث کاهش خاصیت فتوکاتالیزوی می شود. دوپ کردن فلزات مختلف باعث تغییر پاسخ دهی نانوذرات tio2 به ناحیه ی مریی و به حداقل رساندن باز ترکیب الکترون- حفره می شود. در این پژوهش، فیلم نازک کاملا شفاف نانو ذرات tio2 دوپ شده با نقره بر روی سطح شیشه به روش سل ژل تهیه شد و با افزودن مقادیر متفاوت پلی اتیلن گلیکول در محلول سل tio2، سطح فیلم نازک اصلاح شد. سپس تجزیه ی فتوکاتالیزوری آن بر روی متیل اورانژ و فنول، به عنوان آلاینده های آب و هم چنین تاثیر خاصیت ضد باکتری آن در تاریکی و در برابر نور مریی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از محلول سل باقیمانده پودر تهیه شد و خواص ضد باکتری آن در تاریکی و در برابر نور مریی مورد بررسی قرار گرفت. با دوپ شدن نقره خاصیت فتوکاتالیزوری فیلم نازک در تجزیه ی متیل اورانژ مقابل نور مریی و نور خورشید، بسیار بهبود یافت و بازده 97/38% تجزیه ی متیل اورانژ در برابر نور خورشید تنها در 3 ساعت به دست آمد. همچنین باعث تجزیه ی 94/19% متیل اورانژ در برابر نور مریی در مدت زمان 5 ساعت و تجزیه ی تجزیه 96/12% فنول را در برابر نور فرابنفش در مدت 6 ساعت گردید. مشخص شد لایه های نازک در عدم رشد باکتری escherichia coli بسیار موثر است. پودر های تهیه شده نیز اثر ضد باکتری خوبی بر روی باکتری های escherichia coli، shigella dysenteriae، staphylococcus aureus، salmonella paratyphi و candida albicans از خود نشان دادند. برای شناسایی نانو لایه و نانو ذرات تهیه شده از روش های پراش اشعه ی x (xrd)، میکروسکوپ الکترونی روبشی sem))، طیف سنجی توزیع انرژی اشعه x (edx) و میکروسکوپ نیروی اتمی (afm) استفاده گردید.
مهشید گلستانه سید مهدی قریشی
روش های الکتروشیمیایی مبتنی بر استفاده از الکترودهای اصلاح شده شیمیایی به عنوان روش های تجزیه ای گزینش پذیر و حساس در سنجش های کلینیکی و زیست محیطی بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. اصلاح شیمیایی الکترودها با لایه نازکی از نانو لوله های کربنی چند دیواره و نانوذرات طلا، باعث بهبود قابل ملاحظه کیفیت حسگرهای الکتروشیمیایی می گردد. در بخش اول این پژوهش، رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا و سپس عملکرد آن در اندازه گیری الکتروشیمیایی رنگ های دایرکت رد 80 و 16، تارترازین در حضور و عدم حضور سانست یلو و اسید رد 33 مورد بررسی قرار گرفت. روش ولتامتری چرخه ای برای بررسی خواص الکتروکاتالیزوری اصلاحگر بکار رفته است. این مطالعات نشان می-دهد که در حضور اصلاحگر، مقدار شدت جریان اکسایش/کاهش مربوط به تمام این گونه ها زیاد شده و در نتیجه حد تشخیص اندازه گیری این گونه ها کاهش یافته است. هم چنین به دلیل اثرات الکتروکاتالیزوری نانوذرات طلا، پتانسیل اکسایش تارترازین به میزان 18 میلی ولت به سمت پتانسیل های کمتر مثبت جابجا شد. در بخش دیگر، رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند دیواره و سپس عملکرد آن در اکسایش الکتروکاتالیزوری رنگ های بریلیانت بلو در حضور و عدم حضور تارترازین، رودامین ب، اریتروزین و اسید رد 52 بررسی شد. این مطالعات نشان می-دهد اصلاح الکترود با نانولوله های کربنی در مورد تمام گونه ها باعث افزایش جریان اکسایش/کاهش و در نتیجه بهبود حد تشخیص شده است. بریلیانت بلو در حضور اصلاحگر از خود رفتاری برگشت پذیر نشان می دهد در حالی که در سطح الکترود اصلاح نشده رفتار آن برگشت ناپذیر می باشد. رودامین ب و اسید رد 52 در هر دو الکترود رفتاری غیر برگشت پذیر از خود نشان می دهند اما حضور اصلاحگر باعث می شود که پیک اکسایش مربوط به رودامین و اسید رد 52 به ترتیب به میزان 52 و 11 میلی ولت به سمت پتانسیل های کمتر مثبت جابجا شده و اضافه ولتاژ کاهش یابد. مقدار ضریب نفوذ (d) با استفاده از روش کرونوکولومتری، مقدار ضریب انتقال بار (?) و چگالی جریان تبادل یونی (io) برای بریلیانت بلو با روش ولتامتری روبش خطی و برای رودامین ب، اریتروزین و اسید رد 52 با رسم قسمت تافلی ولتامتری چرخه ای بدست آمد. منحنی تنظیم تمام گونه ها با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی و در مورد بریلیانت بلو با دو روش ولتامتری موج مربعی و ضربان تفاضلی بدست آمد. برای اندازه گیری هم-زمان تارترازین و سانست یلو با روش ولتامتری ضربان تفاضلی در محلول بافر با 4ph= دو پیک مشخص با فاصله 300 میلی ولت و برای اندازه گیری هم زمان تارترازین و اسید رد 33 در بافر با 5/4ph= دو پیک مشخص با فاصله 420 میلی ولت و برای اندازه گیری هم زمان تارترازین و بریلیانت بلو در محلول بافر با 2ph= دو پیک مشخص با فاصله 400 میلی ولت بدست آمد. عملکرد دو الکترود اصلاح شده در نمونه های حقیقی مورد بررسی قرار گرفت و پاسخ های قابل قبولی از الکترود دریافت شد.
سید مهدی قریشی مسعود علیخانی
هدف از این آزمایش بکارگیری پیوگلیتازون – از خانوادهی تیازولیدیندایونها که به عنوان ترکیبات حساس کنندهی انسولین و داروی درمان کنندهی دیابت نوع 2 انسان شناخته میشوند –به صورت خوراکی در جیرهی نشخوارکنندگان و بررسی اثرات آن بر برخی فراسنجههای خونی و مصرف خوراک در گاو شیری میباشد. در آزمایش نخست، تلاشهایی برای جایگزین کردن روش ولتامتری به جای روش hplc، که تنها روش اندازهگیری پیوگلیتازون است، انجام شد ولی دستآوردی نداشت. در آزمایش دوم گوارش پذیری آزمایشگاهی پیوگلیتازون با روش تیلی و تری، و اثر پیوگلیتازون بر گوارش خوراکها با بکارگیری دستگاه همانندساز شکمبه (انکوباتو دیزی2 آنکوم) بررسی شد و نیایج نشان داد که میزان ناپدید شدن 100 و 200 میلیگرم پیوگلیتازون پس از 48 ساعت معنیدار نبود (05/0p>). فزون بر این، پیوگلیتازون اثر منفی بر گوارش پذیری یونجه، کنسانتره، سیلاژ ذرت و tmr، پس از 24 و 48 ساعت، نداشت(05/0p>). نتایج آزمایش گوارشپذیری آزمایشگاهی نشان دادکه نیازی به پروتکت کردن پیوگلیتازون نیست، از این رو آزمایش پروتکت کردن پیوگلیتازون که از پیش، در نظر گرفته شده بود انجام نشد. از آن جا که احتمال تغییر ساختار پیوگلیتازون در شکمبه وجود دارد، برای اطمینان از ورود پیوگلیتازون به خون و نیز تعیین دوز مناسب پیوگلیتازون، آزمایش اندازهگیری زیست فراهمی پیوگلیتازون در گوسفند، به عنوان یک مدل نشخوارکننده، با 5 راس گوسفند نر نژاد نایینی با وزن و سن نزدیک به هم انجام شد. پس از تزریق پیوگلیتازون (10 میلیگرم در هر کیلوگرم وزن زنده)، خونگیری در زمانهای صفر، 5، 15، و 30 دقیقه، 1، 5/1، 2، 4، 6، 8، 12، 18، 24، و 48 ساعت پس از تزریق انجام شد. پس از یک دورهی استراخت 8 هفتهای، به گوسفندها پیوگلیتازون خوراکی (10 میلیگرم در هر کیلوگرم وزن زنده) خوارنده شد و خونگیری در زمانهای صفر، 30، و 45، دقیقه، 1، 5/1، 2، 4، 6، 8، 12، 18، 24، و 48 ساعت پس از دادن پیوگلیتازون، انجام شد. غلظت پیوگلیتازون خون با روش hplc اندازهگیری و دادهها با نرمافزار winnonlin آنالیز شدکه برپایهی آن، بهترین مدل برای دادههای تزریقی و خوراکی به ترتیب مدل دوکمپارتمنتی و نان کمپارتمنتال در نظر گرفته شد. زیستفراهمی پیوگلیتازون در گوسفند نزدیک 62 درصد و نیمه عمر آن، در روش تزریقی و خوراکی به ترتیب، 88/0 ± 04/4 و 21/0 ± 42/4 بود. در روش خوراکی، پیوگلیتازون پس از 4/6 ساعت (tmax)، به بیشترین غلظت (cmax) خود در خون (3/1 ± 2/10 میکروگرم در میلیلیتر) رسید. با توجه به اینکه آزمایشهای پیشین با هدف فراهم آوردن امکان بکارکیری خوراکی پیوگلیتازون در گوسفند و گاو انجام شده بود، در آزمایش پایانی، اثر پیوگلیتازون خوراکی در گاوهای دورهی انتقال بررسی شد ولی برای اطمینان از ورود پیوگلیتازون در خون گاو، پیش از انجام آزمایش پایانی، آزمایش دیگری با سه راس گاو شیری خشک ناآبستن، درست همانند مرحلهی خوراکی آزمایش زیستفراهمی گوسفند، برای شناسایی پیوگلیتازون در خون گاو انجام شد. خونگیری در زمانهای صفر، 1، 2، 4، 6، 12، 24، و 48 ساعت پس از خوراندن پیوگلیتازون (10 میلیگرم در هر کیلوگرم وزن بدن) به گاوها، انجام و پیوگلیتازون، تنها در خون گاوها با روش hplc شناسایی شد. پس از شناسایی پیوگلیتازون در خون گاو، آزمایشی با 16 راس گاو، برای بررسی اثر پیوگلیتازون خوراکی بر مصرف خوراک، برخی از فراسنجههای خونی و تولید وترکیب شیر در دورهی انتقال طرح ریزی شد که با توجه به این که خوارندن پیوگلیتازون از 3 هفته پیش از زایش منجر به زایش زود هنگام در گاوها شد، پیوگلیتازون (4 میلیگرم در هر کیلوگرم وزن زنده) از روز 10 پیش از زایش تا 20 روز پس از زایش، به صورت سرک به گاوها داده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که خوراکدهی پیوگلیتازون، مصرف مادهی خشک را در پیرامون زایش (5 روز پیش از زایش تا 5 روز پس از زایش) افزایش داد (05/0p<) ولی تاثیری بر کاهش وزن، bcs و بالانس منفی انرژی نداشت. تولید شیر تحت تاثیر تیمار قرار نگرفت ولی شیر تصحیح شدهی 4 درصد چربی (05/0p=)، تولید و درصد چربی شیر، و کل مواد جامد (05/0p<) در گروه تیمار بیشتر از شاهد بود. غلظت nefa خون در گاوهایی که پیوگلیتازون دریافت کردند، در پیرامون زایش (5- تا 5+ نسبت به زایش) تمایل به کاهش (05/0p=) داشت ولی پس از زایش کمتر از گروه شاهد بود (05/0p<). نسبت nefa به کلسترول در گروه تیمار کمتر از گروه شاهد بود (05/0p=) و دیگر فراسنجههای خونی (انسولین، گلوکز، تریگلیسیرید، کلسترول و bhba) تحت تاثیر تیمار قرار نگرفتند. خوراک دهی پیوگلیتازون در گاو، تاثیری بر وزن بدن گوسالهها و طول دورهی آبستنی نداشت و تنها، تریگلیسرید خون گوسالههای گروه تیمار در روز زایش، کمتر از گروه شاهد بود (05/0p<). تفاوت معنیداری میان غلظت آنزیمهای جگری alt و ast، که شناساگر سلامتی جگر هستند، در خون گاوها و گوسالهها گروه شاهد و تیمار دیده نشد. نتایج این پژوهش نشان داد که پیوگلیتازن را میتوان به صورت خوراکی در جیرهی نشخوارکنندگان به کار برد و خوراکدهی پیوگلیتازون در اواخر آبستنی و اوایل زایش میتواند بر مصرف خوراک و کاهش nefa تاثیر مثبت بگذارد.
عمار رحیمی گلشانی صفدر محمدی
در این پژوهش و رساله علمی هم چنان که از موضوع آن پیداست سعی شده است پدیده ی نو ظهور تغییر جنسیّت از منظر و دیدگاه فقهی و هم چنین حقوقی آن، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. پرسش اساسی و مهمّی که به ذهن خطور می کند، این است که آیا تغییر جنسیّت و تبدیل به جنس مخالف جایز است یا خیر؟ «تغییر» در لغت عبارت است از دگرگونی و از حالتی به حالت دیگر درآمدن. هم چنین در اصطلاح فقهـی و حقوقـی، عبـارت است از تبدیل مرد به زن یا بر عکس. با توجّه به دیدگـاه روان پزشکان، حقوق دانان و هم چنین نظرات و آراء علماء و مراجع تحقیق، تغییر جنسیّت با وجود شرایطی خاصّ از جمله نبود مفسده و وجود منفعت مُعتنی به، جایز شمرده شده است. این رساله علمی در شش فصل تهیّه وتنظیم شده است که در ذیل این فصول به سوالات زیر پاسخ عقلی و منطقی داده شده است: 1. در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی، تغییر جنسیّت چه جایگاهی دارد؟ 2. احکام و روابط زوجین پس از تغییر جنسیّت چه تغییری می کند؟ 3. احکام فرزندان واقوام نَسَبی و سَببی، پس از تغییر جنسیّت چه تغییری می کند؟ در خاتمه با یک بیمـار اختلال جنسی گفت و گویی انجام داده ایـم و با ارائه پیشنهـادات و راه حل هایی سعی شده است گامی موثّر در درمان جسمی وروحی افراد مبتلا به اختلال جنسی برداشته شود. امید است که مفید واقع شود. إن شاءالله!
مریم خیاط کاشانی محسن بهپور
چکیده در این پژوهش رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی در اندازه گیری الاژیک اسید، گالیک اسید، تانیک اسید، استرگنین و بروسین و اندازه-گیری هم زمان الاژیک اسید، گالیک اسید و الاژیک اسید، تانیک اسید و استرگنین، بروسین مورد بررسی قرار گرفته است. اکسایش الکتروکاتالیزوری الاژیک اسید، گالیک اسید، تانیک اسید، استرگنین و بروسین در سطح الکترود اصلاح شده به وسیله ی روش های ولتامتری چرخه ای، کرونوکولومتری، ولتامتری روبش خطی، ولتاموگرام هیدرودینامیکی الکترود چرخان و ولتامتری ضربان تفاضلی مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات ولتامتری چرخه ای نشان می دهد که اکسایش ترکیبات مورد بررسی در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده نسبت به الکترود خمیر کربن اصلاح نشده در پتانسیل منفی تر رخ می دهد. هم چنین پارامترهایی مانند ضریب انتقال الکترون و ضریب نفوذ ترکیبات بر سطح الکترود محاسبه گردید. الکترود تهیه شده به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری الاژیک اسید، گالیک اسید، تانیک اسید، استرگنین و بروسین در عصاره های گیاهی و دارو ها مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت پاسخ ولتامتری با حساسیت و گزینش پذیری بالا برای الاژیک اسید، گالیک اسید، تانیک اسید، استرگنین و بروسین در سطح این الکترود نشان داد که این الکترود برای اندازه گیری هم زمان این ترکیبات مناسب می باشد. همچنین در این تحقیق، اثر باز دارندگی عصاره انار و ترکیبات موثره اش شامل الاژیک اسید و تانیک اسید، عصاره چای سبز و سه اولئوگم رزین باریجه، آنغوزه و وشا بر روی خوردگی استیل نرم و 304 در محلول هیدروکلریک اسید و سولفوریک اسید به روش های الکتروشیمیایی پلاریزاسیون و طیف بینی الکتروشیمی امپدانس و روش کلاسیک کاهش وزن مطالعه شد. تمام اندازه گیری ها نشان دادند که درصد بازدارندگی با افزایش غلظت بازدارنده تا حد مشخص افزایش می یابد. این بدین معنی است که عملکرد اساسی بازدارنده ها، جذب آن ها روی سطح فلز است. جذب بازدارنده های هر سه گروه از جذب هم دمای لانگمویر تبعیت می کنند. با بررسی سطح فلزات حفاظت شده و خورده شده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی (sem) روبشی جذب بازدارنده ها روی سطح فلز اثبات شد. همچنین سنتز سبز نانو ذرات طلا و نقره با استفاده از عصاره گل محمدی به عنوان عامل کاهنده و پایدار کننده نیز انجام شد. در این فرایند سادگی ساخت، کم هزینه بودن، پایداری طولانی تر، قابل تولید در دمای اتاق و دوستدار محیط زیست بودن برای بدست آوردن نانوذرات طلا و نقره خود آرایی شده است. خصوصیات نانوذرات بدست آمده با استفاده از تکنیک های uv-vis, tem, xrd و ft-ir مورد بررسی قرار گرفت. یک الکترود گلاسی کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا با استفاده از ولتامتری چرخه ای در محلول 1/0 مولار kcl و × 10-3 0/5 مولار [fe (cn)6]3-/4- مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرعت انتقال الکترون بین الکترود اصلاح شده و [fe (cn)6]3-/4- افزایش یافت.
مریم مصلح سید مهدی قریشی
در قسمت اول این پژوهش، رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند جداره به عنوان حسگر بسیار حساس برای اندازه گیری کوئرستین مورد بررسی قرار گرفته است. اندازه گیری ها با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی در محلول بافر بریتون-رابینسون انجام شد. ابتدا شرایط ph، مقدار گرم نانولوله کربنی الکترود، ارتفاع ضربان، سرعت روبش پتانسیل و پله پتانسیل بهینه گردید، سپس منحنی درجه بندی رسم شد. رابطه خطی بین پیک جریان اکسایش و غلظت کوئرستین در دامنه غلظت 0/022 تا 10 میکرو مولار دیده شد و حد تشخیص 2 نانو مولار به دست آمد. مقدار ضریب نفوذ کوئرستین بر سطح الکترود (d) با استفاده از روش کرونوآمپرومتری، مقدار ضریب انتقال بار (?) بین الکترود و کوئرستین و چگالی جریان تبادلی (io) برای کوئرستین با روش ولتامتری روبش خطی محاسبه شد. در قسمت دوم این پژوهش از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی برای اندازه گیری همزمان کوئرستین و تانیک اسید استفاده شد که به علت هم پوشانی زیاد دو پیک، جداسازی و اندازه گیری همزمان دو ماده تنها با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی امکان پذیر نبوده و با کمک روش های کمومتریک انجام پذیرفت. برای این کار ابتدا شرایط برای مخلوط دو ماده بهینه شد، سپس ولتاموگرام ضربان تفاضلی مخلوط دو ماده در غلظت های مختلف رسم شد و بعد از تفکیک پیک ها منحنی درجه بندی برای دو ماده رسم گردید. حد تشخیص 1/96 و 0/3 نانو مولار به ترتیب برای کوئرستین و تانیک اسید به دست آمد. برای اندازه گیری همزمان در پایان، عملکرد الکترود اصلاح شده در نمونه حقیقی مورد بررسی قرار گرفت و پاسخ های قابل قبولی از الکترود دریافت شد.
هاجر جعفری طادی محسن بهپور
چکیده فلز مس به دلیل ویژگی های مفید مکانیکی و هدایت گرمایی و الکتریکی کاربرد های صنعتی زیادی دارد. اگرچه فلز مس و آلیاژ های آن عموما به عنوان مواد مقاوم در برابر خوردگی شناخته شده اند ولی با توجه به محیطی که در آن به کار گرفته می شوند به خصوص در حضور آنیون های خورنده ی کلریدی، هنوز انواع مختلفی از خوردگی را متحمل می شوند که عموما کاربرد عملی آن ها را محدود می کند. یک دیدگاه موثر که می تواند این مشکل را حل کند اصلاح سطح با استفاده از تک لایه های خود آرا است. تک لایه های خود آرا سیستم-های ساده و انعطاف پذیری می باشند که به عنوان یک لایه ی ایزوله عمل کرده و از نفوذ کلرید به سطح جلوگیری می کنند. در این تحقیق، دو باز شیف جدید سنتزی، اریترو-2-((2-مرکاپتوفنیل ایمینو) فنیل-متیل) فنول ((mipmp و تریو-2-(1-(2-مرکاپتو فنیل ایمینو) اتیل) بنزن-1و3دی ال (miebd) به عنوان بازدارنده های خوردگی جدید پیشنهاد شده اند. mipmp و miebd بر سطح مس به طور خود بخودی آرایش می یابند و عملکرد بازدارندگی خوردگی آن ها در محلول 5/3% سدیم کلراید، به وسیله ی نمودار های پلاریزاسیون و طیف بینی امپدانس الکتروشیمیایی، بررسی شده است. اندازه گیری های قطبی شدن نشان می دهد که تک لایه های خود آرا به عنوان بازدارنده-های مختلط عمل می کنند و هر دو فرایند کاتدی و آندی را متوقف می سازند. افزایش قطر منحنی ها در اندازه گیری های امپدانس نشان می دهد که تک لایه ها به صورت بازدارنده های خوبی عمل می کند. نتایج حاصل از روش قطبی شدن و امپدانس از مطابقت خوبی برخوردارند و نشان می دهند که با افزایش زمان خود آرایی و غلظت، درصد بازدارندگی افزایش می یابد. در غلظت 1 میلی مولار و با افزایش زمان خود آرایی بیش از 8 ساعت برای mipmp افزایش قابل توجهی در درصد بازدارندگی مشاهده نمی شود و به 68/98-73/98 درصد می رسد. در صورتی که برای miebd درغلظت 5 میلی مولار، درصد بازدارندگی 39/96-28/98 را نشان می دهد. مطالعه ی اثر دما نشان می دهد که تک لایه های خودآرای مورد بررسی همچنان با افزایش دما خاصیت بازدارندگی دارند. رفتار جذبی تک لایه های خود-آرای mipmp و miebdاز هم دمای لانگمویر تبعیت می کند. انرژی آزاد استاندارد جذب، مخلوطی از جذب شیمیایی و جذب فیزیکی را برای هر دو تک لایه ی خود آرا نشان می دهد. کلید واژه: تک لایه ی خود آرا، خوردگی، قطبی شدن، امپدانس الکتروشیمیایی
فاطمه کیانی قلعه سردی محسن بهپور
در این تحقیق اثر بازدارندگی سه باز شیف فنولی جدید، روی فولاد نرم در محیط هیدروکلریک اسید 6 مولار به روش های الکتروشیمیایی (پلاریزاسیون و طیف بینی امپدانس الکتروشیمیایی) ، روش کلاسیک کاهش وزن و محاسبات کوانتومی مطالعه شد.1- نتایج به دست آمده از روش های تجربی (کاهش وزن، برون یابی تافلی و طیف بینی الکتروشیمیایی امپدانس) و نظریه کوانتومی مطابقت بسیار خوبی را نشان می دهند. بنابراین کاربرد روش های کلاسیک، الکتروشیمیایی، کوانتومی و بررسی سطح به طور هم زمان در یک تحقیق و مطابقت نتایج کلیه روش ها با یکدیگر موجب اطمینان، صحت و دقت بیشتر از نتایج به دست آمده می گردد. استفاده از سیستم الکتروشیمیایی مطرح شده باعث ساده شدن و راحتی انجام مراحل کار، سرعت بیشتر و مصرف کم تر مواد می گردد. روش های الکتروشیمیایی به کار برده شده برای محیط هایی که خورنده هستند و در شرایطی که سرعت خوردگی به حدی است که بتوان تغییرات میزان خوردگی را در اثر افزودن بازدارنده یا تغییر دمـا در زمان کوتاه مشاهده کرد، بسیار مناسب است. 2- کلیه نتایج به دست آمده نشان می دهند که هر سه باز شیف به کار برده شده بازدارندگی بسیار خوبی را برای فولاد نرم در محلول هیدرو کلریک اسید 6 مولار نشان می دهند. با افزایش غلظت بازدارنده، سرعت خوردگی کاهش می یابد و درصد بازدارندگی به طور میانگین 96% می باشد. عملکرد این بازدارنده ها در غلظت های پایین از ارزش بالایی برخوردار است و از این نظر، این ترکیب ها می تواند بازدارنده های مناسبی برای کاربردهای صنعتی باشد. 3- آزمایش های برون یابی تافلی نشان می دهند که هر سه بازدارنده از نوع مختلط هستند و تأثیر چندانی روی جابجایی مقدار عددی پتانسیل خوردگی ندارد. 4- طیف بینی الکتروشیمیایی امپدانس که یکی از قدرتمندترین، سریع ترین و پرکاربردترین روش های بررسی خوردگی به علت عدم تاثیر مقاومت ناخواسته محلول ((rs و خطی بودن قطبی شدن در دامنه 5 میلی ولت عملکرد امپدانس می باشد دارای قابلیت بیشتری در تشخیص میزان بازدارندگی نسبت به سایر روش ها می باشد. 5- بررسی های اثر دما و نتایج حاصل از رسم منحنی آرنیوس، جذب فیزیکی بازدارنده روی سطح فلز را نشان می دهند زیرا با افزایش دما، مقدار انرژی فعال سازی محلول های حاوی بازدارنده از محلول شاهد بیشتر شده است بنابراین جذب بازدارنده ها روی سطح فلز از نوع فیزیکی بوده و با افزایش دما، بازدارنده ها از سطح فلز جدا شده و مقدار خوردگی افزایش یافته است. 6- استفاده از روش هایی هم چون روش afm و محاسبات کوانتومی، گامی در جهت تأیید نتایج حاصل از روش های الکتروشیمیایی و کاهش وزن بوده و توانسته است صحت و اطمینان پژوهش را بهبود بخشد.
نرگس محمدی محسن بهپور
مس و آلیاژ هایش به دلیل رسانایی الکتریکی و گرمایی بالا در صنایع مختلف، کاربرد دارند. جهت از بین بردن اثر نامطلوب رسوب ها و محصولات خوردگی بر روی انتقال گرما از طریق مس از هیدرو کلریک اسید استفاده می شود. یکی از مشکلات مس و آلیاژهای آن، خوردگی در محیط های حاوی یون های کلرید است. برای محافظت فلز ها در مقابل محیط های خورنده، از بازدارنده های خوردگی استفاده می شود. در این تحقیق، اثر بازداری تعدادی باز شیف جدید به سه شیوه ی مختلف به عنوان بازدارنده های خوردگی مس در محیط هیدرو کلریک اسید و سدیم کلرید بررسی شده اند. در روش اول عملکرد پنج باز شیف در محیط اسیدی بررسی شده اند. جذب باز های شیف روی سطح مس در محیط هیدرو کلریک اسید از هم دمای جذب لانگمویر تبعیت می کند. به علاوه، نتایج آزمایش های الکتروشیمیایی، هم دمای جذب لانگمویر و منحنی های آرنیوس با یکدیگر موافقند. در روش دوم، اثر بازداری چهار باز شیف جدید به عنوان بازدارنده های خوردگی مس به صورت تک لایه های خودآرا در محیط سدیم کلرید به روش های قطبی شدن تافلی، طیف سنجی امپدانس، کاهش وزن و کوانتمی بررسی شده اند. هر چهار باز شیف از هم دمای جذب لانگمویر تبعیت می کنند. نتایج آزمایش های هم دمای جذب لانگمویر و منحنی های آرنیوس جذب شیمیایی- فیزیکی را نشان می دهند. در روش سوم حفاظت خوردگی مس اصلاح شده با محلول باز شیف حاوی نانو ذرات تیتانیوم دی اکسید به وسیله ی روش های الکتروشیمیایی بررسی گریده است. نتایج نشان می دهند خواص سدی این پوشش های نانو کامپوزیتی به غلظت نانو ذرات و مدت زمان خودآرایی بستگی دارد. نتایج به دست آمده از هر دو روش الکتروشیمیایی افزایش مقاومت در برابر خوردگی پوشش حاوی نانو ذرات را نسبت به پوشش بدون نانو ذره نشان می دهد.
علیرضا تفویضی ونی سید مهدی قریشی
در قسمت اول این پژوهش، رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند دیواره به عنوان حسگر حساس برای اندازه گیری گالیک اسید مورد بررسی قرار گرفته است. اندازه گیری ها با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی در محلول بافر بریتون - رابینسون انجام شد. ابتدا ارتفاع ضربان، سرعت روبش پتانسیل، پله پتانسیل، ph و مقدار گرم نانولوله کربنی الکترود بهینه گردید، سپس منحنی درجه بندی رسم شد. رابطه خطی بین پیک جریان اکسایش و غلظت گالیک اسید در دامنه غلظت 49/0 تا 75/15 میکرو مولار دیده شد و حد تشخیص 50 نانومولار به دست آمد. هم چنین مقدار ضریب نفوذ گالیک اسید بر سطح الکترود (d) با استفاده از روش کرونوآمپرومتری، بین الکترود و گالیک اسید محاسبه شد. در قسمت دوم این پژوهش از الکترود اصلاح شده بالا برای اندازه گیری همزمان گالیک اسید و کوئرستین استفاده شد که به علت هم پوشانی زیاد دو پیک، جداسازی و اندازه گیری همزمان دو ماده تنها با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی امکان پذیر نبوده و با کمک روش های کمومتریک انجام پذیرفت. برای این کار ابتدا شرایط برای مخلوط دو ماده بهینه شد، سپس ولتاموگرام ضربان تفاضلی مخلوط دو ماده در غلظت های مختلف رسم شد و بعد از تفکیک پیک ها، منحنی درجه بندی برای دو ماده رسم گردید. حد تشخیص 60 و 3 نانو مولار به ترتیب برای گالیک اسید و کوئرستین به دست آمد. در پایان برای اندازه گیری همزمان این دو ماده در نمونه حقیقی، عملکرد الکترود اصلاح شده مورد بررسی قرار گرفت و پاسخ های قابل قبولی به دست آمد.
احسان یوسف پور صفدر محمدی
با پیشرفت علم ، موضوع پیوند اعضای بدن به صورت گسترده ای مطرح شده است . پیوند عضو مستلزم انتقال و تصرف در آن است . برای عمل پیوند سه راه وجود دارد که یکی از آنها خرید و فروش اعضای بدن است . فقها و حقوق دانان فراوانی با مسأله خرید و فروش اعضای بدن مخالفت کرده اند و همین مخالفت باعث شده که آنها انتقال اعضاء بدن را منحصر در دو شیوه «وصیت» و «هبه» اعضای بدن بدانند و یکی از مهمترین اشکالات آنان برای مخالفت با این امر ، موضوع کرامت انسان است .درست است که همه اعضای بدن از نظر انسانی دارای جایگاه والایی هستند اما بیع اعضای بدن نیز با وجود اهداف عقلایی توام با معنوی ، راه حل معقول و موجهی به نظر می رسد . در یک تقسیم بندی کلی اعضای بدن انسان، با توجه به امکان جداسازی و تأثیری که بر سلامت دهنده عضو دارند به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم می شوند. اعضای اصلی به دلیل تأثیری که بر سلامت فرد دارند، در زمان حیات غیر قابل انتقال است لکن اعضای فرعی به دلیل تأثیر جزئی بر سلامت دهنده آن و با توجه به قاعده ضرورت و بحث اهم و مهم در زمان حیات قابل انتقال است. بنابراین با توجه به مقدمه فوق در بحث اصلی ما که خرید و فروش اعضای شخص محکوم به اعدام می باشد می توان گفت که تنها راه حل برای خرید و فروش عضو ، خرید و فروش بعد از انجام اعدام می باشد البته منوط به اینکه شخص محکوم به اعدام قبل از اجرای حکم اجازه داده یا نسبت به آن وصیت کرده باشد .
سمیه رضوی فرد محسن بهپور
آشکارسازهای زیرقرمز "چشم میدان جنگ دیجیتال" نامیده شده اند. کاربرد های نظامی این دستگاه ها در کشور های غربی موجب پیشگام شدن و غلبه ی نیازمندی ها در این زمینه نسبت بهسایر زمینه ها شده است. علاوه بر کاربردهای بسیار این سیستمها در فعالیت های نظامی از جمله کشف هدف، جست و جو و به دام اندازی، رادار تجسس هدف و هدایتگر موشکی، پتانسیل بزرگی برای استفاده از این سیستم ها در بازارهای تجاری وجود دارد. سیستم های زیرقرمز در افزایش ایمنی هواپیماها و اتومبیل ها، تشخیص های پزشکی، کیفت ساخت و کنترل نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. صنعت جهانی بهسمت گسترش بازار تجاری این سیستم ها حرکت می کند.آشکارسازهای زیرقرمز مبدلهای انرژی تابشی هستند که توانایی شناسایی تابش های زیرقرمز منعکس شده از سطح اجسام و تبدیل آن ها به تصویر را دارند. بنابراین این دستگاه ها امکان دید در تاریکی و یا در شرایطی که توان بینایی از طریق نور مرئی ناچیز است، مثل شرایط گرد و غبار و مه را فراهم کردند. انرژی آشکارسازی شده توسط این وسیلهها به تصویری تبدیل میشود که تفاوت های انرژی بین اشیاء را نشان می دهد.سرب سولفید یکی از مهم ترین ترکیبات نیمه رسانای گروه ?-? است که به دلیل شکاف نوار باریک و مستقیم ev 4/0 به طور گسترده بهعنوان حسگرهای زیرقرمز استفاده می شوند. پژوهش های متمرکز و فشرده بر روی استفاده از نمک های سرب جهت آشکارسازی تابش زیر قرمز در یک دوره ی زمانی ده ساله اتفاق افتاد که در حوالی جنگ جهانی اول پایان یافت. تلاش های محققین در این سال ها بیشتر بر روی مطالعات رفتار ماده متمرکز شده بود تا اینکه به حساسیت دستگاه های سازنده توجه شود.این مسئله بهزودی آشکار شد که سرب سولفید نسبت به سایر سل های سولفیدی بررسی شده تاکنون، پتانسیل بالاتری را نشان می دهد. در دسامبر سال 1944، کشمن توانست فیلم های سرب سولفید را بهروش های لایهنشانی شیمیایی گسترش دهد.با توسعه ی سل های سرب سولفید برای موشک داو، اولین کاربرد برای یک موشک هدایت شونده با موفقیت به پایان رسید. فتورساناهای سرب سولفید بهصورت یک فیلم نازک پلی کریستالی به ضخامت تقریباً 1 میکرومتر و قطر کریستالیت های در محدوده ی 1/0 تا 0/1 میکرومتر است. این فیلم ها معمولاً به روش های لایهنشانی شیمیایی که عموماً به یکنواختی بهتری در پاسخ آشکارساز و نتایج پایدارتری نسبت به روش های تبخیری دست می یابند، تهیه می شوند.با تابش فوتون های زیرقرمز به سطح ماده، در صورتی که انرژی فوتون ورودی حداقل بهاندازه ی شکاف نوار نیمه رسانا باشد، الکترون های لایه ی ظرفیت می توانند انرژی لازم برای انتقال الکترون در عرض شکاف نوار بهسمت نوار هدایت را کسب کنند.بدین ترتیب با تأمین انرژی برانگیختگی، حامل های آزاد یعنی الکترون و حفره تولید شده و باعث افزایش رسانایی ماده ی فتورسانا در یک میدان الکتریکی ثابت می شود. بنابراین در بایاس ثابت اعمال شده، جریان حاصل از انتقال حامل های بار (جریان فتورسانایی)، در نیمهرسانا تولید می شود که با غلظت الکترون برانگیخته و درنتیجه با شار فوتون ورودی متناسب است. برای تهیه ی لایه نازک سرب سولفید، لایه نشانی به روش حمام شیمیایی (cbd) بهدلیل سادگی و اقتصادی بودن از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است. بهدلیل اینکه نیاز به دستگاهوری پیچیده مثل سیستم خلأ و تجهیزات گرانقیمت دیگر ندارد. همچنین قابلیت لایه نشانی بر روی سطوح بزرگ و سهولت صنعتی شدن، از دیگر مزایای این روش هستند.مادهی موردنظر بهصورت یکنواخت بر روی آن مینشیند در این روش واکنش بین پیش ماده های فلزی و سولفیدی در یک محلول آبی در دمای پایین (80-30 درجه سانتیگراد) رخ می دهد که با قرار دادن زیرلایه در محلول مادهی موردنظر بهصورت یکنواخت بر روی آن مینشیند. هدف در این پژوهش پیدا کردن یک روش مناسب برای تهیه ی فیلم های نازک سرب سولفید است به طوری که علاوه بر کیفیت ساختاری خوب مانند چسبندگی به سطح و یکنواختی، دارای فتورسانایی بالایی باشند تا بتوان از آنها به عنوان آشکارساز در صنایع اپتوالکتریک استفاده کرد. برای تهیه ی لایه ی pbs، باید غلظت یون های سولفید و یون های فلزی سرب طوری کنترل شده باشد که لایه ای خوب ایجاد شود. از تیواوره به عنوان منبع سولفید و از سرب نیترات و سرب استات به عنوان منبع فلزی استفاده شده است.کاتیون فلزی نیز معمولاً بهوسیلهی یک عامل کمپلکس دهنده پایدار میشود تا کاتیون آزاد در محیط لایه نشانی، کمتر حضور داشته باشد.معمولاً cbd در محیط قلیایی انجام می شود که در این پژوهش از سود و هیدرازین در غلظت های مختلف استفاده شد. چون آزادسازی سولفید از پیش ماده ی آن به آنیون هیدروکسید نیاز دارد. لایه نشانی در دماهای مختلف و در حضور عوامل کمپلکس دهنده ی متفاوت در محیط لایه نشانی انجام شد. در دمای محیط لایه های نازک اثر فتورسانایی نشان ندادند. با اعمال دما به حمام شیمیایی، لایه های نازک نور را تا 36% جذب کردند با این حال جسبندگی بسیار ضعیفی به سطح زیرلایه داشتند. زمانی که دمای حمام سیمیایی به صورت متغیر افزایش دما یافت و از هیدرازین استغاده شد چسبندگی فیلم به زیرلایه خوب و حساسیت نوری 26%-10% به دست آمد. حساسیت نوری 47% زمانی به دست آمد که لایه نشانی در حمام شیمیایی تحت تابش مایکروویو انحام شد که غلظت سرب استات و تیواوره در حمام شیمیایی 0.09 مولار و مقدار هیدرازین 10 میلی لیتر در حجم کل 150 میلی لیتر است. بهوسیلهی عملیات حرارتی بر روی فیلمها در هوا و در دمای 65-130 درجه سلسیوس، اثر پخت بر مقاومت الکتریکی تاریک و حساسیت نوری لایههای نازک مطالعه شد که این پارامترها با عملیات حرارتی افزایش یافت.هم چنین با غوطهوری فیلم لایهنشانی شده در محلول هیدروژن پروکسید برای یک بازهی زمانی معین، افزایشی در پارامترهای الکتریکی رخ داد.
فاطمه فرامرزی رزینی سید مهدی قریشی
چکیده اصل برائت یکی از اصول اساسی و بنیادین حقوق جزا است که دارای مبانی اخلاقی و دینی بوده و منطبق با سرشت انسان ها است و در دین مبین اسلام توجه خاصی به آن شده به همین دلیل در قانون اساسی و عادی ملل متمدن دنیا و از جمله کشور ما گنجانده شده، که خود نشانگر اهمیّت آن می باشد در فقه شیعه پیرامون مسئولیت پزشک با عنوان «ضمان طبیب» دو نظریه عمده مطرح است. اکثریت فقها (مشهور) قائل به مسئولیت پزشک حاذق حتی اگر تقصیری ننموده باشد هستند، و اقلیت فقها (غیرمشهور) قائل به عدم مسئولیت پزشک هستند. قانون مجازات اسلامی به پیروی از نظر مشهور، مسئولیت مطلق (تئوری ریسک) را پذیرفته است در حالی که با گسترش فناوری و ابداع روشهای جدید درمانی، اعمال پزشکی نسبت به گذشته حساس تر شده و حوادث پزشکی افزایش یافته است این پژوهش برآنست تا با دیدگاهی نو نسبت به قواعد و اصول فقهی لزوم به کارگیری آنها را با توجه به مقتضیات زمان در حل مسائل روزمره مورد بررسی قرار داده و از رکود و انجماد آنها ممانعت به عمل آورد لذا بایسته می نماید در مورد پزشکان که مظهر شفابخشی خدا هستند اصل طلایی برائت نمود بارزتری داشته لزوم توجه و رعایت آن بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
اسما خوبی سید مهدی قریشی
اندازه گیری داروها نقش مهمی در کنترل کیفیت دارو ایفا کرده و تاثیر زیادی بر سلامت عمومی ایجاد می کند. بنابراین انتخاب یک روش ساده، حساس و سریع برای اندازه گیری این ترکیبات، از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. مفهوم اصلاح سطح الکترودها از جمله موارد توسعه یافته در زمینه الکترو شیمی تجزیه-ای می باشد. اصلاح سطح می تواند سبب کاهش اضافه پتانسیل و همچنین افزایش سرعت انتقال الکترون در واکنش های اکسایش کاهش مورد نظر در سطح الکترود شود. کمومتریکس علمی است که با استفاده از آمار و ریاضیات به طور موثر جهت حل مشکلات و توصیف نتایج آزمایشگاهی در علوم مختلف به کار می رود. از جمله ی این کاربردها می توان به حل مشکلات مربوط به بهینه سازی روش های تجزیه ای و همچنین به اندازه گیری ترکیباتی با پیک هایی به شدت همپوشانی کننده اشاره نمود. در بخش اول این پژوهش، رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا در مطالعه و اندازه گیری داروی بتاکسولول در غیاب و حضور استامینوفن و در ادامه رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چنددیواره در مطالعه و اندازه گیری داروهای سولفامتی زول و سولفاپیریدین بررسی شده است. در ابتدا مطالعات مربوط به اصلاح سطح الکترودها با استفاده از روش طیف بینی مقاومت ظاهری الکتروشیمیایی و ولتامتری چرخه ای انجام شده است. سپس از طراحی آزمایش به منظور بهینه سازی همزمان عوامل موثر بر پاسخ الکتروشیمیایی داروها استفاده شده است. پس از آن رفتار الکتروشیمیایی داروها در سطح الکترودهای اصلاح شده، به وسیله ی روش های ولتامتری چرخه ای، ولتامتری روبش خطی، کرونوآمپرومتری و کرونوکولومتری مطالعه گردیده است. همچنین با استفاده از ولتامتری ضربان تفاضلی، اندازه گیری کمّی و تعیین حدتشخیص داروها در سطح الکترودهای اصلاح شده انجام و در پایان توانایی روش های پیشنهادی در اندازه گیری داروها در نمونه های حقیقی نشان داده شده است. در بخش دوم این پژوهش، توانایی روش تفکیک منحنی چند متغیره-حداقل مربعات تناوبی، در اندازه گیری همزمان ترکیب هایی با پیک هایی با همپوشانی شدید بررسی شده است. بعد از طراحی آزمایش، داده های درجه دوم الکتروشیمیایی ایجاد و پس از تصحیح جا به جایی پتانسیل، اندازه گیری همزمان بتاکسولول، آتنولول و سولفامتی زول، سولفاپیریدین در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چنددیواره و همچنین دوپامین، اپی نفرین در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا انجام شده است. در بخش سوم این پژوهش، تهیه، شناسایی و کاربرد تشکیل تک لایه ی خودآرای باز شیف بر سطح الکترود کربن شیشه ای مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا با استفاده از روش های ولتامتری چرخه ای و طیف بینی مقاومت ظاهری الکتروشیمیایی مطالعات مربوط به فرآیند اصلاح الکترود کربن شیشه ای و همچنین ارزیابی ثابت اسیدی باز شیف جذب شده بر سطح الکترود کربن شیشه ای صورت گرفت. سپس کاربرد حسگر شیمیایی تهیه شده ی فوق در مطالعه و اندازه گیری داروی هیدروکسی کلروکین با استفاده از طراحی آزمایش و روش های الکتروشیمیایی بررسی گردیده است. مطالعات الکتروشیمیایی هیدروکسی کلروکین با استفاده از روش های ولتامتری چرخه ای، ولتامتری روبش خطی و کرونوکولومتری انجام شده است. به منظور اندازه گیری کمّی و تعیین حدتشخیص هیدروکسی کلروکین از روش ولتامتری ضربان تفاضلی استفاده شده است. همچنین اکسایش هیدروکسی کلروکین در حضور استامینوفن و اوریک اسید نیز مورد بررسی قرار گرفته است. سرانجام الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده، به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری هیدروکسی کلروکین در نمونه های پلاسمای خون انسان استفاده گردیده است.
میترا مرتضوی سید مهدی قریشی
در این پژوهش رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با گرافن اکسید به عنوان حسگر حساس برای اندازه گیری دوپامین مورد بررسی قرار گرفت. اندازه گیری ها با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی در محلول بافر بریتون-رابینسون انجام شد. ابتدا شرایط ph محلول، مقدار گرافن اکسید، ارتفاع ضربان، سرعت روبش پتانسیل و پله پتانسیل با روش طراحی آزمایش بهینه گردید. سپس منحنی درجه بندی رسم و رابطه ی خطی بین جریان اکسایش و غلظت دوپامین در دامنه غلظت 079/0 تا 3/2 میکرو مولار دیده شد و حد تشخیص 59/8 نانو مولار برای دوپامین به دست آمد. در مرحله-ی بعد غلظت های مختلفی از دوپامین در حضور مقدار ثابتی از تیروزین اندازه گیری و منحنی درجه بندی برای دوپامین رسم شد و حد تشخیص مجدداً محاسبه و نتایج آن با حالت قبل مقایسه گردید. مقدار ضریب نفوذ دوپامین بر سطح الکترود (d) با استفاده از روش کرونوآمپرومتری، مقدار ضریب انتقال بار (?) بین الکترود و دوپامین و چگالی جریان تبادلی (io) برای دوپامین با روش ولتامتری روبش خطی محاسبه شد، سپس تکرار پذیری و پایداری الکترود مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان، اثرات مزاحمت برخی گونه ها بر روی اندازه گیری دوپامین مورد بررسی قرار گرفت و عملکرد الکترود اصلاح شده در نمونه حقیقی نیز بررسی گردید که پاسخ های قابل قبولی از الکترود دریافت گردید
هادی اقبالی بیدگلی سید مهدی قریشی
یکی از مشکلات عمدهی صنعت، خوردگی فلزات و هزینه های ناشی از آن است که این هزینه ها، فقط جنبه مالی نداشته و گاهی اوقات خسارات جبران نشدنی نیز به همراه دارد. به دلیل کاربردهای فراوان آلومینیم و آلیاژهای آن، توجه بسیار زیادی به انواع روش های حفاظت از خوردگی این مواد در محیط های مختلف خورنده، شده است. استفاده از پوشش های آلی، راه مناسبی برای حفاظت فلز از خوردگی می باشد، به خصوص اگر خواص مکانیکی مناسبی نیز داشته باشد. در این پژوهش پوشش های همگن، یکنواخت و چسبنده پلی آنیلین و نانوکامپوزیتی پلی آنیلین- آهن (iii) اکسید بر روی آلیاژ آلومینیم 5052 به روش الکتروشیمیایی با استفاده از اعمال چگالی جریان ثابت تحت شرایط گالوانواستا تهیه شدند. پوشش های تهیه شده با روش های طیف سنجی زیر قرمز تبدیل فوریه (ftir)، میکروسکوپ روبشی الکترونی مجهز به پراش اشعه ایکس (edx)، طیفسنجی مریی- فرابنفش (uv-vis) و میکروسکوپ روبشی الکترونی (sem) شناسایی و تعیین ساختار شدند. طیف سنجی نشان می دهد که پلیمرهای سنتزشده در حالت امرالدین قرار دارد که این حالت رساناترین حالت پلیمر می باشد که برای مقاصد خوردگی مناسب است. رفتارهای محافظت از خوردگی پوشش ها در محیط خورنده سدیم کلرید 5/3 درصد با روش پلاریزاسیون و طیف بینی امپدانس الکتروشیمیایی مورد مطالعه قرار گرفت. ارزیابی خوردگی نشان می دهد سرعت خوردگی برای پوشش های پلی آنیلین و نانوکامپوزیت پلی آنیلین- آهن (iii) اکسید در حدود 22 و 145 برابر کاهش پیدا می کند.
هادی منطق محمد حسن جوادی
حکم قاضی در میان تمام ملل و اقوام گذشته و حال از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و است و تا حد امکان هچ کس نمی توانست و نمی تواند آن را نقض نماید ، مگر این که مخالفت آن با آداب و رسوم و یا قانون هر ملت و کشوری هویدا گردد . لذا شرع مقدس اسلام نیز از این اصل عقلائی که اعتبار حکم قاضی باشد عدول نکرده و در نهایت اقتدار و صلابت از آن حمایت نموده و قاضی را در امر قضاوت مستقل دانسته . و به هیچ کس اجازه مداخله و مقابله با حکم صادره از مرجع ذی صلاح را در هیچ مرحله ای از قضاوت نداده است . در این نوشتار با مراجعه به منابع و کتب فقهی و حقوقی و قوانین موضوعه، و نظریات صاحب نظران ، جایگاه و اهمیت حکم قاضی را بررسی نموده و میزان اعتبار آن را بیان می نماییم . لذا در این پایان نامه با الطاف الهی و عنایات امام عصر ( عج ) روشن خواهد شد که با توجه به آیات و احادیث و احکام و قوانین ، حکم صادر شده از قاضی شرعی و قانونی تا چه میزان می تواند معتبر باشد و موارد نقض آن یا تجدید نظر در مورد آن کدام می باشد .
حسین احمدی نژاد رضا نیکخواه سرنقی
در تمام جوامع بشری، جهت اجرا و اقامه ی ایدئولوژی که مبتنی بر جهان بینی آن جوامع است، نیاز به حکومت احساس شده است. دین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ به ویژه که مبنای این دین بر گسترش جهانی آن در قالب اعتقادات و عملیات می باشد. بنیان گذار این دین، ذات ربوبی «الله»است و اوست که حکومت و حاکمیت از آن اوست. ذات مقدس اله مسئولیت اجرایی این دین را به رسولش و سپس به ائمه-علیهم السلام- واگذار کرده است. ائمه نیز با نصب خود و با اذن خداوند متعال به ولی فقیه، مشروعیت، قدرت تصرف و مسئولیت های حکومتی پس از خود را به ولی فقیه ارجاع داده اند. چون ولی فقیه ادامه ی ولایت رسول خدا و ائمه-علیهم السلام- است، محدوده ی جریان ولایت او به همان میزانی است که آن بزرگواران دارا بوده اند.به همین دلیل ولایت او بر همه ی مردمانی که مورّثان آن ها ولایت داشته اند جاری می باشد. لذا نظریه انتخاب با این مبنا سازگار نیست. عملکرد ائمه-علیهم السلام- نیز در تشکیلات مخفی و سری و هدایت این جریان مخفی برای دست یابی به حکومت و در پی آن، حکومت در تمام ممالک اسلامی-چنان که از استدلال یکی از ائمه برداشت شد- در جهت اظهار دین خدا در تمام جوامع بشری بوده است. لذا ولی فقیه نیز به تأسی از ائمه بزرگوار اسلام، می بایست همان طریق را دنبال و در جهت برپایی آن اقدام نماید.
نازیلا یاری سلمان علیپور قوشچی
خانواده نهاد مقدسی است و تمام ادیان در تمام ادوار به آن اهمیت داده اند. در دین مبین اسلام نیز شارع مقدس با تأکید ویژه ای که بر تشکیل خانواده و حفظ آن دارد، به منظور رضایت زوجین از زندگی مشترک حقوقی را در روابط زناشویی برای زن و شوهر در نظر گرفته است. یکی از مباحثی که در دعاوی خانوادگی و به طور کلی در زندگی مشترک مطرح است مسائل مربوط به نشوز است، که در اصطلاح شرع به تخلف زن یا مرد از تکالیف متقابلی است که در راستای تحکیم نظم در خانواده بر هر یک از آنان واجب شده است اطلاق می گردد.طبق نصوص شرعی شاخص ترین تکالیف زن و شوهر در خانواده سرپرستی مرد، تأمین غذا، لباس و سایر هزینه های آن و پذیرش مدیریت مرد از سوی زن و پیروی از دستورات اوست. با توجه به معنای نشوز، فقها عبوسی زن در برابر مرد و تأخیر در اجرای دستورات وی از جمله نشانه های نشوز زن و سرپیچی از استمتاع جنسی همسر و خروج از منزل بدون اجازه او را از مصداق های نشوز زن برشمرده اند. نشوز زن معضلی در نظام خانواده است که خداوند هنگام بروز نشانه های آن با راهکار موعظه زن از سوی مرد از وقوع آن پیش گیری می نماید. در صورت بی اثر بودن موعظه، از طریق ترک بستر و در نهایت تنبیه بدنی غیر مبرّح زن، مرد را در رویارویی درست با نشوز زن راهنمایی می کند تا حتی الامکان از تداوم نزاع در خانواده جلوگیری شود. از پیامدهای حقوقی نشوز، سقوط نفقه و حق قسم، طلاق و انتخاب همسر دوم برای مرد فرض شده است. نشوز اختصاص به زن ندارد، گاهی از مرد نیز سر می زند. نشوز مرد ناسازگاری با زن و سرپیچی در ادای حقوق اوست که اسلام مراجع ذی صلاح قانونی نظیر قاضی را مسوول رویارویی با آن می-داند تا از طریق گفتگوی منطقی و پندآمیز، تنبیه هایی مانند فاصله انداختن بین زن و شوهر و احیاناً تعزیر مرد، وی را اصلاح کند. اگر مرد از زن خود منزجر گردد و به قصد طلاق بر وی نشوز کند، و زن از مطلقه شدن خود ترس داشته باشد در این حالت اسلام توصیه می کند با گذشت از برخی حقوق خود با هم مصالحه نمایند، چون صلح برای آنان از طلاق و نزاع بهتر است.در شرع اسلام با توجه به تفاوت های زن و مرد، حقوق و وظایف عادلانه ای برای هر یک در نظر گرفته شده و تنها تفاوت ها منشأ اختلاف در بعضی از حقوق و تکالیف گردیده است.
اسرا السادات رضویان سید مهدی قریشی
اندازه گیری موادی از قبیل اسیدهای آمینه و داروها در صنایع داروسازی و مطالعات پزشکی و بیولوژیکی با به کارگیری یک روش ساده، حساس و سریع از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. استفاده از روش های الکتروشیمی تجزیه ای با استفاده از ترکیبات اصلاحگر که با افزایش سرعت انتقال الکترون بین گونه ی مورد اندازه گیری و سطح الکترود باعث افزایش قابل توجه در قدرت گزینش پذیری، حساسیت و هم چنین حدتشخیص الکترودها می گردد، در حال توسعه می باشد. کمومتریکس علمی است که از آمار و ریاضیات به طور موثر جهت حل مشکلات و توصیف نتایج آزمایشگاهی از قبیل بهینه سازی روش های تجزیه ای و اندازه گیری ترکیباتی با پیک هایی به شدت هم پوشانی کننده، استفاده می نماید. در این پژوهش ابتدا تهیه و شناسایی نانوذرات سریم اکسید، تیتانیم دی اکسید، زیرکونیم دی اکسید، هافنیم اکسید و نانوکامپوزیت گرافن و تیتانیم دی اکسید بهروشهای رسوبدهی شیمیایی و سل ژل بیان می شود. در ادامه اندازه گیری اسیدهای آمینه و داروها با استفاده از روش های الکتروشیمیایی و طراحی آزمایش جهت بهینه سازی متغیرها، مورد بررسی قرار می گیرد. در این پایان نامه الکترود کربن شیشـه ای اصلاح شده با نانوکامپوزیت نافیون و سریم اکسـید در اندازه گیـری هم زمان تیروزین و اپی نفرین، الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات زیرکونیم دی اکسید و بتاسیکلودکسترین در اندازه گیری هم زمان تیروزین و دوپامین و الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانوکامپوزیت گرافن و تیتانیم دی اکسید در اندازه گیری هم زمان دوپامین و تریپتوفان استفاده شده اند. همچنین مقایسه ای بین سه الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با سه نوع نانوذره تیتانیم دی اکسید، زیرکونیم دی اکسید و هافنیم اکسید برای اندازه گـیری اپی نفرین صورت گرفته است.
سید مهدی قریشی امیر ساجدی
پایان نامه حاضر در صدد بررسی رقابت ایدئولوژیکی ایران و عربستان سعودی و تاثیر آن بر روابط خارجی دو کشور از سال 2003-2015 است. فرضیهتحقیقبرایناستواراستکهرقابتایدئولوژیکیایرانوعربستانسعودیدرمنطقهدرمقاطعیباعثایجادسردیدرروابطدوکشورشدهاست. روشتحقیقدراینپژوهشتوصیفی- تحلیلیمیباشدکهمحققبااستفادهازمنابعواسناد معتبر و تطبیق آنها با استنتاجات نظریه سازه انگاریقصدپاسخگوییبهسوالات تحقیق را دارد. یافته های این پژوهش حاکیست که روابط جمهوریاسلامیایرانوعربستانسعودیاز 36 سالپیشتابحالدارایفرازوفرودهایزیادیبودهولیازشروعبیداریاسلامی (بهارعربی) در بین کشورهای عربی در منطقه خاورمیانه در سراشیبی تندی واقع شده و در بحرانی ترین شرایط قرار گرفته است. ایران و عربستان سعودی دو بازیگر مهم منطقه خاورمیانه و ناحیه خلیج فارس محسوب می گردند و در تحولات و سیاست های منطقه ای بسیار تاثیر گذارند. با توجه به سردی روابط بین دو کشور می توان گفت که عرصه دیپلماسی در طول سه ده و نیم گذشته بسیار دشوار بوده و در مقاطعی مناسبات تهران-ریاض قطع گردیده است. در رقابت ایدئولوژیکی بین دو کشور که گهگاهی به تیره شدن روابط دو کشور می انجامد ، نقش قدرتهای بزرگ فرا منطقه ای و کشور اسرائیل کاملا آشکار و پیدا است. ایران و عربستان بطور طبیعی خواهان دشمنی و رقابت ناسالم در منطقه نیستند چونکه براینمسئلهآگاهندکهاینرقابتایدئولوژیکیدرنهایتباعثتضعیف جهان اسلام خواهد شد. کلید واژه ها: رقابت ، ایدئولوژی ، سیاست خارجی ، ایران ، عربستان سعودی