نام پژوهشگر: منصور انصاری
مرتضی شیری نورالله قیصری
در این تحقیق سعی شده است مفهوم هویت در جامعه ایران بر اساس نظریه تحلیل گفتمان در اندیشه سیاسی امام خمینی بررسی شود. ابتدا در یک نگرش تاریخی، گفتمان های هویتی در جامعه ایران تا پایان دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار می گیرد و دو عنصر هویت ساز جامعه ایران، یعنی عنصر ایرانیت و عنصر دین، مورد بررسی می شود. اما این عناصر در مواجه با غرب و تجدد دچار چالش می-شوند، چالشی که نخبگان جامعه ایران را درگیر خود کرد و بحرانی را فرا روی آنها قرار داد که در پی حل آن راهکارهای مختلفی ارائه دادند. با وجود گفتمانهای شکل گرفته که بعد از شهریور 1320 به وجود آمده بودند و در چهار گروه گفتمان ملی گرایی، گفتمان چپ و گفتمان پهلوی و گفتمان مذهبی تقسیم می شدند، هر یک در پی ارائه مفاهیم خود بودند، اما این چالش که جامعه ایرانی رادرگیر خود کرده بود همچنان ادامه داشت. ولی در ادامه، این گفتمان مذهبی بود که با عناصر هویتی خود، در پی بازسازی و احیاء سنت به حاشیه رفته خود بود، و امام خمینی به عنوان رهبر این گفتمان به سیاستهای گفتمان پهلوی که بر پایه سکولاریزم و باستانگرایی شکل گرفته بود واگنش نشان می دهند. امام خمینی با توجه به آموزه های اسلام (به عنوان دال مرکزی گفتمان مذهبی) به ارائه راهبردهای مطلوب هویتی خویش می پردازد و با حاشیه راندن گفتمانهای رقیب، گفتمان مطلوب خویش را ارائه می دهند. ما در این تحقیق به بررسی این راهبردها می پردازیم و رویکرد امام خمینی را به دیگر گفتمانهای رقیب مورد بررسی قرار می گیرد. واژهای کلیدی: گفتمان، هویت، راهبرد، امام خمینی
علی مرادی یحیی فوزی
چکیده پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی مقطع تحصیلی:کارشناسی ارشدچکیده پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی مقطع تحصیلی:کارشناسی ارشد رشته تحصیلی:اندیشه سیاسی در اسلام عنوان پایان نامه:تبیین نظریه حکومت اسلامی امام خمینی بر مبنای الگوی فهم نظریات سیاسی اسپریگنز نام و نام خانوادگی دانشجو:علی مرادی استاد راهنما:دکتر یحیی فوزی استاد مشاور:دکتر منصور انصاری تاریخ شروع پایان نامه:1/10/1387 تاریخ اتمام پایان نامه: چکیده شامل هدف تحقیق، روش تحقیق، طرح تحقیق و یافته ها و نتایج تحقیق می باشد). چکیده:همانطور که از عنوان پایان نامه هم پیداست ما دراین نوشتار سعی کرده ایم تا نظریه حکومت اسلامی امام خمینی را بر اساس چارچوب نظری اسپریگنز موردبررسی قراردهیم .در واقع ما بدنبال این مساله بوده ایم که هر چند چارچوب نظری اسپریگنز به فهم ودرک بهتر نظریه سیاسی امام خمینی کمک می کند ،اما می توان گفت از این نظر که اسپریگنز در مدل تحلیلی خود ،که چارچوبی برای فهم نظریات سیاسی است توجهی به مبانی نظری افراد نکرده است ومرحله شروع اندیشه ورزی اندیشمندان را از مشاهده وضع موجود ووجود بحران وبی نظمی می بیند دارای یک نقطه ضعف اساسی می باشد . از طرف دیگربه نظر می رسد که نه تنها اندیشه سیاسی امام خمینی بلکه تمام اندیشمندان در درجه اول متاثر از مبانی نظری آنها می باشد ودر واقع اندیشمند تحت تاثیر مبانی نظری خود است که به مشاهده وضع مو جود می پردازد و شرایط جامعه را دچار بحران ویا عدم بحران می بیند، همچنین در سایر مراحل اندیشه ورزی هم از قبیل ریشه یابی بحران وارائه راه درمان مبانی نظری اندیشمند نقش اساسی ومهمی را ایفا می کنند ، لذا ما در این نوشتار پس از ذکر خلاصه ای از چار چوب نظری اسپریگنز به نقاط قوت وضعف آن اشاره کردیم ودر ادامه ابتدا به مبانی نظری اندیشمند (امام خمینی) اشاره کردیم و سپس در در فصول بعد با توجه به این مبانی به مشاهده وضع موجود وریشه یابی بحران وهمچنین ارائه راه حل از دیدگاه امام خمینی پرداخته ایم ،بنابراین در انتها ما به این نتیجه رسیده ایم که هر چند این چارچوب نظری به فهم دقیق ترو بهتر نظریه سیاسی امام وسایر اندیشمندان کمک می کند اما دارای نواقصی هم می باشد که بدون توجه به آنها نمی توان یک فهم ودرک کامل از اندیشه اندیشمندان بدست آورد. رشته تحصیلی:اندیشه سیاسی در اسلام عنوان پایان نامه:تبیین نظریه حکومت اسلامی امام خمینی بر مبنای الگوی فهم نظریات سیاسی اسپریگنز نام و نام خانوادگی دانشجو:علی مرادی استاد راهنما:دکتر یحیی فوزی استاد مشاور:دکتر منصور انصاری تاریخ شروع پایان نامه:1/10/1387 تاریخ اتمام پایان نامه: چکیده شامل هدف تحقیق، روش تحقیق، طرح تحقیق و یافته ها و نتایج تحقیق می باشد). چکیده:همانطور که از عنوان پایان نامه هم پیداست ما دراین نوشتار سعی کرده ایم تا نظریه حکومت اسلامی امام خمینی را بر اساس چارچوب نظری اسپریگنز موردبررسی قراردهیم .در واقع ما بدنبال این مساله بوده ایم که هر چند چارچوب نظری اسپریگنز به فهم ودرک بهتر نظریه سیاسی امام خمینی کمک می کند ،اما می توان گفت از این نظر که اسپریگنز در مدل تحلیلی خود ،که چارچوبی برای فهم نظریات سیاسی است توجهی به مبانی نظری افراد نکرده است ومرحله شروع اندیشه ورزی اندیشمندان را از مشاهده وضع موجود ووجود بحران وبی نظمی می بیند دارای یک نقطه ضعف اساسی می باشد . از طرف دیگربه نظر می رسد که نه تنها اندیشه سیاسی امام خمینی بلکه تمام اندیشمندان در درجه اول متاثر از مبانی نظری آنها می باشد ودر واقع اندیشمند تحت تاثیر مبانی نظری خود است که به مشاهده وضع مو جود می پردازد و شرایط جامعه را دچار بحران ویا عدم بحران می بیند، همچنین در سایر مراحل اندیشه ورزی هم از قبیل ریشه یابی بحران وارائه راه درمان مبانی نظری اندیشمند نقش اساسی ومهمی را ایفا می کنند ، لذا ما در این نوشتار پس از ذکر خلاصه ای از چار چوب نظری اسپریگنز به نقاط قوت وضعف آن اشاره کردیم ودر ادامه ابتدا به مبانی نظری اندیشمند (امام خمینی) اشاره کردیم و سپس در در فصول بعد با توجه به این مبانی به مشاهده وضع موجود وریشه یابی بحران وهمچنین ارائه راه حل از دیدگاه امام خمینی پرداخته ایم ،بنابراین در انتها ما به این نتیجه رسیده ایم که هر چند این چارچوب نظری به فهم دقیق ترو بهتر نظریه سیاسی امام وسایر اندیشمندان کمک می کند اما دارای نواقصی هم می باشد که بدون توجه به آنها نمی توان یک فهم ودرک کامل از اندیشه اندیشمندان بدست آورد. abstract imam khomeini research centre and islamic revolution graduate: master of degree course: political thought in islam title of thesis: determining islamic government imam khomeini based on pattern understanding spinger views name: ali surname: moradi guidance totur: dr.yahya fuzi advisory totur: dr.mansour ansari date of commence: dec, 22, 2008 abstract including aim of research, methodology, plan of research and findings and results abstract: as the title revealed we tried to discuss islamic government of imam khomeini based on springer theoric framework. in fact we said although theoric springer framework help better understanding imam khomeini political views, but we say since springer in analyzing step that is a framework for political views, don’t attention in theoric bases and analyze thoughting steps of elites from observing existing situation and crisis and distort have a basic weak. in other words, it seems not only imam khomeini political thought but also all elites effected from theoric thought and indeed elites with their theoric bases consider existing situation and condition of society in crisis and non crisis .also, play a key role for another aspects like rooting crisis and offering treatment elites. thus we pointed to weak and strength of it next of summary of springer theoric thought, at first pointed to imam khomeini theoric thought and in next chapter as for bases of this existing situation , consider rooting crisis and also offer a solution from imam khomeini point of view ,thus as at last said although this thoughts help to better understand political thought imam khomeini and the others , but have some weakness that without consideration of it cannot obtain a perfect and careful intuition.
علی تدین راد مصطفی یونسی
هانا آرنت به عنوان اندیشمند برجسته سیاسی قرن بیستم، در آثار و اندیشه های پرشمار خود به تحلیل «خشونت»، «توتالیتاریسم»، «انقلاب»، «وضعیت بشری» و «انسان های اعصار ظلمانی» پرداخته و بر آن است که به فهمی اصیل و راستین از وضع بشری رسد تا بر بستر تعمق در این وضع، در رسیدن به حیاتی انسانی اندیشه پردازی کند. در این آثار و در متن اندیشه های متنوع هانا آرنت، عمل مفهومی کلیدی است که پژوهش حاضر درپی بررسی رویکرد وی به این مفهوم می باشد. در واقع سوال تحقیق این است که رویکرد هانا آرنت به مفهوم عمل چیست؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که هانا آرنت رویکردی اگزیستانسیالیستی به مفهوم عمل دارد. در راستای بررسی این فرضیه، ابتدا کلیاتی از اندیشه ها و آثار آرنت ارائه می شود و سپس به چیستی اگزیستانسیالیسم پرداخته و مهمترین اصول اندیشه های اگزیستانسیالیستی استخراج می گردد تا در نهایت با بررسی مفهوم عمل در اندیشه آرنت و تطبیق رویکرد وی به این مفهوم با مهمترین محورهایی که از اندیشه های اگزیستانسیالیستی حاصل شده است، نسبت رویکرد آرنت به عمل با اندیشه های اگزیستانسیالیستی نمایان گردد. آرنت در گرایشی غالب بر اندیشه و آثارش، دلیل عمده اغلب مشکلات و مصائب انسان را فراموشیِ «عمل» در عرصه عمومی می داند. وی در مشاهده جایگاه عمل در متن مباحث مختلفی از جمله جامعه سیاسی، انقلاب و توتالیتاریسم، رویکردی اگزیستانسیالیستی دارد و سراسر عرصه سیاست و حیات انسان را از منظری اگزیستانسیالیستی می بیند. «عمل» رشته و عامل پیوند اندیشه های آرنت درباب مسائل گوناگون در رویکرد اگزیستانسیالیستیِ او به «وضع بشری» است.
ناصر خسروبگی یحیی فوزی
این پژوهش ، با هدف بازشناسی توصیفی گفتمان های پس از انقلاب اسلامی ایران در باب حکومت دینی و نسبت سنجی آنها با اندیشه ی سیاسی امام خمینی (ره) است .بعد از انقلاب در باب حکومت دینی دو گفتمان مهم تحت عنوان گفتمان حکومت اسلامی و گفتمان حکومت عرفی مسلمانان شکل گرفت که گفتمان حکومت اسلامی را نیز می توان به دو خرده گفتمان تحت عناوین خرده گفتمان حکومت اسلامی با حاکمیت فقیه منتخب مردم و خرده گفتمان حکومت اسلامی با حاکمیت فقیه منصوب ،طبقه بندی کرد که هریک درمورد نحوه ارتباط میان دین و حکومت و ماهیت حکومت در اسلام و هم چنین مبانی نظری در این باب دارای اختلاف نظرهای مهمی بایکدیگر می باشند. سوال اصلی این تحقیق عبارتند از : وجوه تشابه و افتراق گفتمان های سیاسی بعد از انقلاب در باب حکومت دینی چیست؟ و نسبت آنها با گفتمان سیاسی امام خمینی چگونه می باشد؟ و پرسش های فرعی این تحقیق عبارت است از: 1- ویژگیهای گفتمان های بعد از انقلاب در باب حکومت دینی چیست؟ 2- ویژگیهای گفتمان امام خمینی در باب حکومت دینی چیست؟ 3 - نسبت این گفتمانها با یکدیگر و با گفتمان امام خمینی چگونه می باشد ؟ روش انجام این پژوهش ، روشی توصیفی و مقایسه ای است و برای بررسی توصیفی این گفتمانها از ، نظریه گفتمان ون دایک استفاده شده است . این پژوهش در نهایت این فرضیه را اثبات کرده است که گفتمان امام خمینی با گفتمان حکومت اسلامی مبتنی بر حاکمیت فقیه منتخب مردم دارای قرابت بیشتری می باشد کلید واژه : گفتمان های پس از انقلاب اسلامی ایران، حکومت دینی، امام خمینی
انسیه اسلانی کتولی منصور انصاری
هدف از این پایان نامه بازیابی محدودیت ها و امکاناتی است که ایده ی دموکراسی در رابطه با حکومت اسلامی در خود دارد. در بخش نظری دو رهیافت روش شناسانه و هستی شناسانه و دو مدل دموکراسی پلورالیستی رابرت دال و دموکراسی گفت و گویی هابرماس را به کار بستیم. در پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی بهره گیری شده است؛ در بخش توصیفی آن به توصیف ایده ی دموکراسی می پردازیم و در بخش تحلیلی آن به قابلیت های انطباق و انشقاق ایده ی دموکراسی با حکومت اسلامی پرداخته می شود. یافته های تحقیق: دموکراسی پلورالیستی از امکاناتی همچون آزادی های عمومی، برابری های سیاسی، آزادی احزاب و گروه ها، انتخابات و اصالت قانون در رابطه با حکومت اسلامی برخوردار است. و در مقابل محدودیت هایی نظیر حاکمیت قوانین بشری و مشروعیت مردمی حکومت و نیز نقش برجسته ی چندین اقلیت را به دنبال دارد. دموکراسی گفت و گویی نظریه ی حکومت اسلامی را با محدودیت هایی در خصوص مبنای مشروعیت مردمی، انسان محوری، برابری ذاتی انسان ها، عرفی شدن سیاست، محدود شدن دین به حوزه ی اخلاق و امور فردی و امکاناتی نظیر تعیین راه های دفاع از حق حاکمیت مردم در برابر حاکمان ، مشورت و مشارکت آنان در انتخاب حاکمان و تحدید اختیارات حکومتی «بر مبنای اصل تفکیک قوا» از سوی مردم مواجه می نماید.
الهام محمدنژاد منصور انصاری
چکیده:در شکل گیری جوامع بشری مدرن همواره نقش حزب و گروههای سیاسی نقشی غیر قابل انکار بوده است. در ایران نیز این نقش از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در طی روند تغییراتی که از ابتدای انقلاب به بعد شکل گرفته ، نقشی در خور تعمق است. یکی از اصلی ترین برهه های تاریخ انقلاب اسلامی ، برهه ای بود که احزاب اصلاح طلب با مرکزیت حجت السلام والمسلمین سید محمد خاتمی و ذیل گفتمانی با محوریت شخص ایشان به روی کار آمدند. این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی که هشت سال به طول انجامید، یکی از چالش برانگیزترین و پرحادثه ترین سال های پس از پیروزی انقلاب بوده است. از سویی گفتمانی در ایران به هژمونی رسیده بود که شعارهای اصلی انقلاب همچون مردم سالاری، آزادی و... را در خود جای داده بود و از سوی دیگر با توجه به روند تغییراتی که در سراسر جهان شکل گرفته بود و فاصله گرفتن از شرایط انقلابی ، با این تفکر که نیاز جامعه ایرانی داشتن روابط عادلانه و آزاد با همه ی جهان است، مسائل و رویکردهای فکری و نظری دیگری را در خود پذیرا شد. گفتمان اصلاح طلبی در ایران در طول هشت سال حضور در راس قدرت اجرایی کشور با بحران های بسیار بیرونی و درونی مواجه بود. در این پژوهش همانطور که از عنوان آن پیداست ما به علل بیرونی نمی پردازیم، اما علل درونی: از آن رو که تئوریسین های گفتمان اصلاحات هرگز بر سر ارائه تعریفی مشخص از عناصر بنیادین این گفتمان با هم همدل نشدند و همواره در درون این گفتمان اختلاف نظرهای بسیار و اساسی بر سر مفاهیم وجود داشت که در نهایت همانطور که در این رساله نشان خواهیم داد علت اصلی از دست رفتن هژمونی گفتمان اصلاح طلبی را فراهم آورد. پژوهش حاضر می کوشد در چارچوب "نظریه لاکلائو و موفه" و با بکار گیری روش گفتمانی، ریشه های اصلی از دست رفتن هژمونی این گفتمان را به عنوان یک "متن" در بستر شرایط درون گفتمانی تحلیل کند. کلید واژه: آسیب شناسی، جمهوری اسلامی، اندیشه سیاسی، تحلیل گفتمان، منطق درونی
فاطمه شهابی منصور انصاری
با رشد اندیشه پست مدرنیته در اقصی نقاط جهان نمی توان منکر حضور و تأثیر آن در محافل علمی، آکادمی و حتی زندگی روزمره ایرانیان شد. با ورود اندیشه پست مدرنیته به ایران، چالش ها و فرصت هایی برای ایده حکومت اسلامی امام خمینی(س) به وجود آمد. در نتیجه پرداختن به این بحث از لحاظ عملی و نظری لازم و دارای اهمیت بود. در بخش نظری این پژوهش با بررسی مبانی هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی امام خمینی و اندیشه پست مدرنیته در جهت شناسایی این چالش ها و فرصت ها برآمدیم. در پژوهش حاضر از روش توصیفی – تحلیلی بهره گیری شده است. که در بخش توصیفی آن اندیشه پست مدرنیته و مولفه های آن از یک سو، و ایده حکومت امام خمینی از سوی دیگر بررسی شده است. و در بخش تحلیلی آن چالش ها و فرصت های اندیشه ای پست مدرنیته برای حکومت امام خمینی(س) مورد تبیین قرار گرفته است. یافته های پژوهش: اندیشه پست مدرنیته چالش هایی چون رد اسلام به عنوان یک روایت کلان، بحران مشروعیت، نفی واقعیت، آزادی بی حدو حصر را برای ایده حکومت امام خمینی به همراه داشته است. و از طرف دیگر با داشتن مولفه هایی چون بازگشت به سنت و دین برخلاف دوران مدرن، حمایت از خرده روایت ها، نفی عقلانیت محض فرصت هایی را برای ایده حکومت امام خمینی فراهم کرده است. که با استفاده از این فرصت ها و امکاناتی که اندیشه پست مدرنیته در اختیارمان می گذارد، می توان به بازسازی ایده حکومت امام خمینی در دوران حاضر با توجه به شرایط زمان پرداخت.
الهام نظری محمدجواد غلامرضا کاشی
این پژوهش در پیِ مطالعه ی فرهنگ گفتگو در حیات مدنی ایران است. از این رو، به مطالعه ی سابقه ی مشارکت در حیات مدنی پرداخته و آن را در شوراهای شهر و سپس شورایاری ها جستجو کرده است، تا بتواند ایده ی اولیه ی تشکیل شوراها را، به عنوان نهادی مدنی در جامعه مدنی ایران، بررسد. در این راستا، بر پایه ی رویکردهای نظری مرتبط با شکل گیری گفتگوی عقلانی در پیوند با جامعه ی دموکراتیک، به صورت بندی «الگوی گفتگوی عقلانی در جامعه ی دموکراتیک» پرداخته ایم. براساس این الگو که برگرفته از نظرات هابرماس، باختین و آرنت است، تحقق جامعه ی مدنیِ باز و دموکراتیک، نیازمند شکل گیری زبان دموکراتیک در قالب گفتگوی عقلانی، به دور از سلطه، و خارج از مناسبات حکومتی و سلسله مراتب عمودی در شهر است. روش شناسی این اثر پژوهش موردیِ ابزاری است، که بر پایه ی الگوی گفتگوی عقلانی در جامعه ی دموکراتیک پیش می رود، و از تکنیک های مشاهده، مصاحبه و گزارش های آرشیوی، برای جمع آوری داده ها بهره می گیرد. از تحلیل گفتمان های مسلط در هر دوره از انتخابات شورایاری ها نیز، برای تحلیل داده ها استفاده کردیم. نتیجه ی نهاییِ تبیین نظری یافته های این پژوهش، گویای تسلط کامل گفتمان های سیاسی در تعریف جایگاه نهادهای مدنی در تاریخ حیات مدنی ایران است. شورایاری ها در آغاز در فضای فکری اصلاح طلبانه، که بر گفتگو و مشارکت مردمی به عنوان مهم ترین معیار تحقق جامعه ی مدنی تاکید داشت، تاسیس شد. اما هم اکنون به علت جدال گفتمان های سیاسی اصول گراـ اصلاح طلب، و به تبع آن، حاملان این گفتمان ها، برای دردست گرفتن بزرگ ترین سازمان شهری ایران ـ یعنی شهرداری، فضای فکری رایج در شورایاری های شهر تهران نیز متاثر از فضای سیاست/قدرت، و نه جامعه ی مدنی/گفتگو است. گرچه در این فضا نیز بر مشارکت مردمی تاکید بسیار می شود، اما این مشارکت در تحقق مدیریت شهری و رابطه با شهرداری خلاصه است، نه در افق دید کلان تر و در سطح جامعه ی مدنی ایران. بنابراین، در جایی هم که شاهد گفتگویی در حیات مدنی ایران- در اینجا شورایاری ها- هستیم، جنس این گفتگو اغلب استراتژیک است تا عقلانی.
لعیا شکوهی ستا محمدرضا طالبان
پاسخگویی مناسب به مسائل و مشکلات اجتماعی جوامع اسلامی، تنها از مسیر شناخت هرچه بیشتر مفهوم جامعه از منظر اسلام ممکن و میسر خواهدبود. چرا که، مناظر مختلف به پرسش از چیستی و هستی جامعه نه تنها به شناخت های متفاوتی می انجامد بلکه در نهایت به نظریات مختلفی برای حل مسائل جامعه خواهد رسید. لذا در این پایان نامه سعی شده است تا تلقی امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی ایران، از جامعه را یافته و همچنین در راستای تلاش برای دست یابی به تمامی جوانب نظر اسلام در این موضوع، دیدگاه امام خمینی(ره) با دیدگاه ها و اندیشه های اجتماعی دیگر متفکرین اسلامی ایرانی هم عصرشان از جمله علامه طباطبایی، مرتضی مطهری، محمدتقی مصباح یزدی و عبداله جوادی آملی مقایسه شود. در این بررسی از سنخ شناسی »دیوید فریزبی» و «درک سه یر» پیرامون مفهوم جامعه استفاده شده است. در این سنخ شناسی مفهوم جامعه بر اساس نظریات جامعه شناسی بر چهار قسم «جامعه به عنوان واقعیتی خودبنیاد»، «جامعه به عنوان یک مفهوم غایب»، «جامعه به عنوان یک فکرت و یک آرمان» و «جامعه به مثابه دیالکتیک فرد و جامعه» است. روش مورد استفاده محقق در این تحقیق روش «تحلیل متن» می باشد. براساس بررسی های محقق می توان گفت که نظرات امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و مرتضی مطهری از بیشترین شباهت برخوردار بوده و با سنخ اول تعریف شده در این تحقیق همانندی بیشتری دارد. نظرات محمدتقی مصباح یزدی و عبداله جوادی آملی با سنخ دوم این تحقیق شباهت داشته و از همانندی کمتری با نظرات امام خمینی(ره) برخوردار است.
روح اله مرادی محمد حسین جمشیدی
این تحقیق با هدف نسبت سنجی میان مفاهیم فرد و جامعه صورت یافته است و سایر مفاهیم مرتبط با آن از قیبل اصالت فرد و اصالت جامعه در قالب فردگرایی و جمع گرایی و نیز اصالت مختلط، در بستری تاریخی و تئوریک، مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی علاوه بر اینکه ما را با انواع رویکردهای موجود در رابطه با نسبت فرد و جامعه آشنا می سازد، می تواند ما را در یافتن رویکرد مناسب و منطقی در این زمینه کمک کرده و به تبع آن بسیاری از مشکلات تئوریک و عملیاتی را که از رهگذر مناقشات موجود در حوزه نسبت سنجی میان مفاهیم فرد و جامعه پدیدار می شود، مرتفع سازد. این مهم، با مرور نظریات و دیدگاه های اندیشمندان مختلف ممکن خواهد بود. در این راستا، استخراج نظرات امام خمینی(س) در رابطه با نسبت فرد و جامعه، به عنوان رهبر انقلاب و نیز اندیشمندی که دارای آراء مبتنی بر مبانی اسلامی در حوزه های مختلف سیاسی، فقهی و عرفانی است، از اهداف مهم این تحقیق است. همچنین تحقیق حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و مقلات علمی و به روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته است. یعنی ابتدا دیدگاههای گوناگون راجع به فرد و جامعه تشریح می گردد، سپس نسبتهای میان این دو بیان شده و امید آن می رود تا از رهگذر این پژوهش، تحلیل مناسبی در مورد رابطه و نسبت فرد و جامعه خصوصاً از دیدگاه امام خمینی(س) به دست آید. اهمیت طرح موضوع نیز از آن جهت است که بن مایه و سنگ زیرین دیدگاه ها و نظریات سیاسی اندیشمندان از نوع نگرش آنان به مفاهیم فرد و جامعه و نیز نسبت این دو با یکدیگر نشأت می گیرد. بنابراین نسبت سنجی درباره فرد و جامعه و الزامات و نتایجی که از آن برخواهد آمد، ارتباط تنگاتنگی با مکاتب فکری و مرام های سیاسی و اجتماعی دارد. در واقع هر نگرشی به نسبت فرد و جامعه، نوعی تفکر و به تبع آن عملکرد منتج از آن نسبت را دارد. نتایج تحقیق حاضر در دو محور خلاصه می شود: در دیدگاه های غربی راجع به نسبت فرد و جامعه، به دلیل افراط و تفریط در فرد گرایی و جمع گرایی، برخی اندیشه های متعادل همچون کامیونیتاریانیسم در حوزه اندیشه سیاسی و نظریه نقش در جامعه شناسی مطرح شده که البته این اندیشه ها نیز هنوز نتوانسته اند رقبای خود را کاملاً نسبت به ارتباط مفهومی فرد و جامعه از منظر خود متقاعد سازند. اما در نظریات مربوط به اندیشه های اسلامی، با وجود برخی اختلاف نظرها، نقاط مشترک مهمی وجود دارد؛ همچون توجه توأمان به فرد(یعنی انسان بالقوه) و نیز جمع(یعنی امت اسلامی). البته با بررسی در آراء اندیشمندان مسلمان، خصوصاً امام خمینی(س) می توان به این واقعیت پی برد که در نظرات آنان فرد اصالت دارد و جمع ضرورت. یعنی جامعه و تمام ملزومات آن از قبیل دین و سیاست برای سعادت انسان در سایه توحید است.
آرش عابدینی منصور انصاری
این پژوهش با هدف بررسی عوامل شکل گیری و پیدایش گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی در جمهوری اسلامی ایران به تجزیه و تحلیل برخی از متون خبری مطبوعات ایران با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان رویکرد نورمن فرکلاف پرداخته است. به همین دلیل در ابتدا به طور اجمالی به پیشینه پژوهش و رویکردهای مختلف علمی و پژوهشی حوزهی مسائل ایران معاصر که از زوایای متفاوتی به این مسئله نگریستهاند میپردازیم. سپس با توضیح مشخصههای مختلف گفتمان و قلمروهای متناظر با آن در رویکردهای مختلف تحلیل گفتمان به شرح و بسط چارچوب نظری فرکلاف خواهیم پرداخت. لازم به ذکر است تحلیل گفتمان انتقادی سیر تکوینی از تحلیل گفتمان در مطالعات زبانشناختی است. این سیر تکاملی از سطح توصیف صرف دادههای زبانی فراتر رفته و فرآیندهای ایدئولوژیک و بافتهای موقعیتی و بینامتنی موثر بر شکلگیری گفتمان را در کانون توجه خود قرار میدهد. بر همین اساس در فصلی مجزا به عوامل تاریخی موثر بر پیدایش گفتمانهای دوگانه اصلاح طلبی و اصول گرای توجه شده و روند پیدایش جریان های راست و چپ پیش از انتخابات دوم خرداد بررسی میگردد. رقابتهای انتخاباتی و پیدایش و تطوّر گفتمانهای اصلاح طلبی و اصولگرایی در دوم خرداد موضوع فصلی دیگر از این تحقیق است که به توضیح تحولات ماههای پیش از انتخابات و متون تولید شده در این دوران میپردازد. همانطور که میدانیم رویکرد فرکلاف رابطهای سه جانبه بین عناصر تشکیل دهنده متن وتعاملِ آن با دو فرآیند تولید و تفسیر از یک سو و شرایطِ اجتماعی تولید و شرایطِ اجتماعی تفسیر از سوی دیگر بر قرار میکند. این مسئله باعث میگردد که تحلیل به سطح بنیادی تری حرکت کرده و علاوه بر توصیف و تفسیر، سطح تبیین را نیز شامل شود. مبتنی بر همین رویکرد در فصل چهارم به توصیف زبانشناختی سه حادثهی (قتلهای زنجیرهای، مسئله هستهای و حوادث پس از کوی دانشگاه) به عنوان گرهگاههای تعاملی پرداخته شده است. در فصل آخر نیز دو مرحلهی تفسیر و تبیین متون انجام خواهد شد، تا هرچه بیشتر آشکار گردد که متون تولید شده توسط دو گفتمانِ اصلاحطلبی و اصولگرایی، که در بخش توصیف مورد بررسی قرار گرفتند، از کدامین گفتمانها و جریانات فکریِ موجود در جامعه تأثیر پذیرفته و چگونه بر آنها تأثیر گذاشتهاند. که بخش تبیین را میتوان به عنوان نتیجهگیری بحث در نظر گرفت.
واحد اصغری اوجاکی صدرالدین موسوی
پژهش حاضر به بررسی تاثیر مبانی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران بر روابط با جمهوری اسلامی پاکستان می پردازد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش تبین علی است و مسئله اصلی که پژوهش به مقام پاسخگویی آن بر آمده است این است که آیا مبانی ایدئولوژیک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر روابط با جمهوری اسلامی پاکستان تاثیری گذاشته است؟ بعبارتی دیگر آیا پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگون شدن گفتمان سیاست خارجی نظام سیاسی ایران و تأکید بر رویکردهای ایدئولوژیک، تاثیری بر روابط با کشور همسایه پاکستان بوجود آمده است؟ در این فرآیند به لحاظ ویژگی های ج. ا.ایران و تأکید بر رویکردهای ایدئولوژیک، روشن است که دستگاه سیاست خارجی ودیپلماسی، توسعه روابط با کشوری چون پاکستان را در اولویت قرار می دهد و نیز براساس نگرش واقع گرایانه در سیاست خارجی در عین حفظ مطلوبیت ها با درک شرایط محیط بین المللی و نیز شناخت دقیق ظرفیتهای متنوع در سیستم ها و زیرسیستم های قدرت منطقه ای و بین المللی گسترش همکاری با این کشور جزء اصلی ترین حرکت سیاسی دستگاه دیپلماسی کشور قرار می گیرد. بر این اساس ابتدا به جایگاه مبانی ایدلوژیک در جهان بینی اسلام با دو بخش خاص و عام اشاره گردید و سپس به تاثیر ایدئولوژی بر سیاست خارجی نظام بر محور توسعه روابط با کشور همسایه ومسلمان پاکستان بعنوان یکی از مهمترین متغیرهای سیاسی و عقیدتی مورد توجه قرار گرفت. در این راستا محقق با بررسی مبانی ایدئولوژیک و کارکردهای آن و نیز سیاست خارجی ج.ا.ایران پژوهش حاضر را با محوریت 5 مولفه؛ 1-تمامیت ارضی، 2- تامین استقلال، 3-ایدئولوژیک، 4- توسعه روابط با پاکستان، 5- راهکارهای پیشنهادی به پایان رسانده است. کلید واژه ها: مبانی ایدئولوژیک، سیاست خارجی، رویکردهای ایدئولوژیک، امنیت ملی، تهدید و فرصت.
هادی حنیف نیا منصور انصاری
بعد از رحلت امام خمینی (ره )و خروج کشور از جنگ تحمیلی، گروه ها و گفتمان های سیاسی انقلابی بر مبنای دو گرایش اصلاح طلب و اصول گرا به منازعه سیاسی با یکدیگر پرداختند و هر کدام از آنها تلاش می کردند تا بر اساس اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) کنش سیاسی خویش را موجه و مشروع جلوه داده و بر تعبیر و تفسیر خویش از جمهوریت و اسلامیت تاکید کنند . اکنون باافزایش چالش ها و منازعات سیاسی به نظر می رسد که مطالعه چنین گفتمان هایی بر اساس اندیشه امام خمینی (ره) به ضرورتی حیاتی تبدیل شده است. از این رو در این پایان نامه تلاش ما این است تا با حفظ نظرات امام خمینی به عنوان معمار و مبدع گفتمان مسلط جمهوری اسلامی، به بررسی مولفه های جریان اصلاح طلبی در ایران(در عصر سید محمد خاتمی) پس از انقلاب اسلامی و به خصوص دهه هفتاد به بعد بپردازیم و با تجزیه و تحلیل شاخص ها و خواست های این جریان، به نسبت سنجی این مقوله ها با اندیشه ها و سیره عملی امام خمینی (ره) بپردازیم و نشان دهیم که تا چه حد گفتمان اصلاحات در جمهوری اسلامی، برگرفته از اندیشه های امام خمینی(ره) می باشد؟اهمیت این امر زمانی بیشتر می شود که بدانیم ظهور و حضور امام خمینی در تاریخ این سرزمین به عنوان سرمایه ای ماندگار است که نسل بعدی باید از آن به عنوان تجربه بهره مند گردند.لذا تحقیق حاضربه لحاظ نظری ما را با مولفه ها و شاخص های اصلاح طلبی و جریان اصلاحات در ایران دهه 70 و 80 و نیز مولفه های اصلاح طلبی در اندیشه های سیاسی امام خمینی (ره) آشنا می سازد و به لحاظ عملی نیز ما را در بازشناسی مولفه های جریان اصلاحات واقعی مد نظر امام خمینی (ره) یاری می نماید.
محمد محبی کلوانق سید صدرالدین موسوی
هر نظام سیاسی که تاسیس میشود بدون شک از یک سری اندیشه های سیاسی نشات میگیرد .علی الخصوص نظامی که به دنبال یک انقلاب فراگیر و شکوهمند پا به عرصه وجود گذاشته باشد. میدانیم که نظام قبل از انقلاب اسلامی 22بهمن 1357 در ایران ، شاهنشاهی بود . این نظام قدمتی چندهزارساله داشت ، با فلسفه سیاسی قوی و بسیار قدیمی که دریای عظیمی از اسطوره ها و افسانه های ایرانی پشت ان بود. میدانیم که بزرگترین اثر حماسی ایران یعنی شاهنامه فردوسی ، مهمترین حامی فکری نظام شاهنشاهی در ایران بود و فرهنگ و عادات ایرانیان با این نظام خو گرفته بود .. لذا براندازی چنین نظامی با این قدمت که نامهای بزرگی چون کوروش و داریوش و ... را با خود یدک می کشید و جایگزینی نظامی دیگر به جای ان بسیار سخت به نظر می رسد . این براندازی و جایگزینی قطعا ، یک اندیشه سیاسی منظم ، جامع الاطراف و پاسخگو به همه شبهات را می طلبد .پرواضح است که چنین اندیشه ای دفعتا ، ابتدای به ساکن و با نبوغ شخصی یک یا چند نفر به وجود نیامده است . بلکه سیری طولانی داشته است . این پژوهش بر ان است که اندیشه سیاسی تشیع بعد از سیری طولانی از اغاز تا یک قرن پیش و با اوج گرفتن مکتب اصولی در حوزه نجف به رهبری مرحوم آخوند خراسانی و ادامه راه اخوند توسط شاگردانش به اوج پویایی خود رسید. شاگردان مکتب اصولی آخوند توانستند نظامی سیاسی تاسیس کنند . پژوهش حاضر قصد دارد بررسی کند که اندیشه های آخوند خراسانی و امام خمینی به چه میزان در شکل گیری ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران نقش داشته است .در این پژوهش به گفتمان های سیاسی شیعه که قبل از مشروطه بوده اند پرداخته خواهد شد چون این اندیشه ها به مثابه دانه های یک تسبیح هستند. طبیعی است که نقش اندیشه سیاسی امام خمینی به عنوان بنیانگزار نظام در شکل گیری ساختار نظام بیشتر و نمایان تر باشد . ولی باید بررسی کرد که اندیشه سیاسی اخوند خراسانی به چه میزان در این ساختار بازتاب داشته است؟ نظامی که پایه گزاران ان از محصولات مکتب اصولی اخوند خراسانی میباشد ، طبیعی ان است که اندیشه سیاسی اخوند را هم باید در ساختار خود ببیند ، اگر این بازتاب بیشتر میشد ایا هندسه سیاسی و حقوقی نظام طور دیگری نمیشد ؟ از انجا که نظام جمهوری اسلامی هم مثل هر نظام دیگری نیاز به اصلاح و به روز شدن دارد . برای اصلاح چه امکاناتی در اندیشه های سیاسی اخوند خراسانی و امام خمینی وجود دارد؟ برای پاسخگویی به نیازهای جدید زمانه و مباحث مطروحه در سالهای اخیر در مورد نظام ریاستی و پارلمانی و بازنگری مجدد در قانون اساسی ، چه استفاده ای می توان از اندیشه های این دو بزرگوار کرد.
احمد یوسفی مقدم رهنی نورالله قیصری
در این تحقیق سعی شده ارتباط مفهوم قدرت سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی بر اساس نظریه موریس باربیه مورد ارزیابی قرار گیرد.فهم معنای قدرت سیاسی در اندیشه امام خمینی کمک می کند تا بسیاری از روابط قدرت و سازوکارهای حکومت در جمهوری اسلامی قابل درک باشد. تجربه تاریخی نشان می دهد که دین و سیاست رابطه ای چندجانبه در اندیشه سیاسی داشته اند. از برتری دین بر سیاست تا تبعیت دین از سیاست و همچنین تفکیک دین از سیاست مورد نظر بوده است. بر اساس نظریه موریس باربیه قدرت سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی به رویکرد تفوق دین بر سیاست نزدیک تر می باشد . در این تحقیق نشان داده شده امام خمینی بر اساس مفاهیم ، جایگاه خیر و شر در کلام شیعی ، ارتباط دنیا با اخرت. رابطه ایمان و عمل و تفسیر جایگاه پیامبر منابع قدرت سیاسی خود را تولید کرده است و برای ایجاد و بقای قدرت سیاسی سازو کارهایی مانند امت اسلامی ، تفاسیر پویا از عاشورا، انتظار و نهادسازی دیتی را طراحی کرده است. در پایان مشخص می شود امام خمینی با توجه به نگاه حداکثری به دین الهیات سیاسی خود را تنظیم نموده و توجه به همه امور دنیا را جزو اندیشه سیاسی خود قرار داده است. این رویکرد به این نتیجه می رسد که رسیدن به قدرت سیاسی به عنوان یک فرضیه دینی قابل تحقق است که به تکامل دین فردی و جمعی بسیار کمک می کند.
سمیه محمدی منصور انصاری
پژوهش حاضر بر آن است تا در چارچوب نظریه گفتمان لاکلا و موفه که نظریه ای نشانه شناختی برای تحلیل گفتمان های سیاسی است، تأثیرات گفتمان انقلاب اسلامی ایران را بر دو گفتمان مارکسیسم و لیبرالیسم در دوره ی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بررسی کند. فرضیه پایان نامه این است که انقلاب اسلامی ایران موجب توجه رابطه دین و سیاست و در آمیختگی تفکر دینی با اصول فکری مارکسیسم گردید و تفکر مارکسیستی و لیبرالیستی را دچار نوعی بن بست در اصول و اندیشه هایشان کرد. و در چنین وضعیت مشروط شدگی آنها ناگزیر به تجدیدنظرهای مهمی در اندیشه های خود مخصوصاً در رابطه ی دین و سیاست شدند. در جهت اثبات این فرضیه، پایان نامه پیش رو در چهار فصل تدوین گردیده است که پس از پیشینه پژوهی در خصوص گفتمان مارکسیسم و لیبرالیسم و بررسی سیر تحولات آنها در اثر مواجه با گفتمان انقلاب اسلامی، به این مهم دست خواهیم یافت که: گفتمان لیبرالیسم و گفتمان مارکسیسم از سال 1357 تا1362، در اثر غیریت سازیهای گفتمان انقلاب اسلامی به حاشیه رانده شدند و بیشترین نمود گفتمان لیبرالیسم در این دوره، در دولت موقت مشاهده شد اما پس از شروع جنگ و فوت امام خمینی به عنوان کاریزمای گفتمان، چالش در درون گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد شد که منجر به غیریت سازی در درون گفتمان انقلاب اسلامی گردید که اثبات فرضیه پایان نامه با تحلیل این دوره صورت گرفته است.
مریم صفری منصور انصاری
حکومت به عنوان عالیترین نهاد جوامع بشری متناسب با اهدافی که می پذیرد، نقشی موثر در تمامی ابعاد زندگی انسان ها ایفا می کند. حکومت ها در جامعه نقش های گوناگونی چون نقش های رفاهی، تربیتی، میانجیگری و...را می پذیرد که مهم ترین آنها نقشی است که در تربیت، رشد و اعتلای انسان ها ایفا می کند. لذا ما در این پژوهش به بررسی و تحلیل نقش حکومت در رشد و اعتلای انسان ها از منظر اسلام می پردازیم تا دریابیم که حکومت اسلامی تا چه میزان در رشد و تعالی شخصیت انسان موثر واقع می شود؛ برای انجام این کار با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و باروش توصیفی-تحلیلی منابع اصلی اسلام و دیدگاه اندیشمندان اسلامی و همچنین امام خمینی(س) را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهیم.به استناد پژوهش انجام شده درمی یابیم که دین مبین اسلام هدف اصلی خود را رستگاری وسعادت انسان عنوان می کند و حکومت را کارآمدترین ابزار تحقق این امر می داند. در حقیقت فلسفه وجودی حکومت در اسلام ساختن انسان کامل و تربیت وی به عنوان خلیفه خداوند است و این هدف جز از طریق تعلیم، تربیت و تزکیه انسان ها ممکن نخواهد بود. در نتیجه اصلی-ترین کارکرد و نقش حکومت اسلامی تعلیم و تربیت انسان ها در جهت رشد و تعالی آنها به سوی کمال است.امام خمینی(س) با طرح نظریه ولایت فقیه و تحقق آن در قالب جمهوری اسلامی تلاش می نماید تا هدف عالیه اسلام یعنی رساندن انسان به مقام خلیفه اللهی را محقق نماید.
اسمعیل ادهم منصور انصاری
با پیروزی انقلاب اسلامی و تاکید حضرت امام خمینی(س) بر نقش مردم در اداره حکومت ، تقریبا تمامی نهاد ها و ساختارهای حقوقی موثر نظام جمهوری اسلامی از مقام رهبری گرفته تا ریاست جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی واعضای شوراهای اسلامی شهر وروستا بی واسطه یا با واسطه از طریق آرای عمومی انتخاب میشوند لذا بحث انتخابات در کشور به عنوان یکی از موضوعات مهم مورد توجه قرار گرفت . با توجه به اهمیت موضوع انتخابات حضرت امام همواره خطاب به مردم ، مجریان و ناظرین انتخابات ، داوطلبان و طرفداران آنها رهنمودهایی را ارائه دادند که در صورت عمل به توصیه های آن بزرگوار شاهد انتخاباتی مطلوب و شایسته نظام اسلامی خواهیم بود . آنچه امروز شاهد آنیم فاصله گرفتن ارکان انتخابات از رهنمودهای آن بزرگوار می باشد . با بررسی عملکرد دست اندرکاران انتخابات و همچنین قانون اننتخابات و تطبیق آن با توصیه های امام راحل به این نتیجه می رسیم که انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان باید با نگاه تکلیف گرایانه به بحث انتخابات و رعایت اخلاق اسلامی از هر گونه اقدام اختلاف برانگیز اجتناب نمایند . همچنین مجریان و ناظرین باید با فراهم نمودن زمینه انتخاباتی آزاد ، ضمن بی طرفی کامل حافظ رای مردم بوده و با تضمین سلامت انتخابات زمینه مشارکت بالای مردم را فراهم نمایند. در بحث تجدید نظر در قوانین انتخابات ، باید برای تحقق انتخابات مطلوب برای ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری و میزان هزینه های تبلیغاتی چاربوب قانونی در نظر گرفته ، فاصله زمانی استعفای نظامیان تا زمان کاندیداتوری آنها حداقل به دوسال افزایش یافته ، بخش های مربوط به نحوه تبلیغات انتخاباتی اصلاح و تغییراتی دراختیارات و نحوه انتخاب معتمدین هیات های اجرایی انجام گیرد.
روزبه عسکری زاده منصور انصاری
چکیده شامل هدف تحقیق، روش تحقیق، طرح تحقیق و یافته ها و نتایج تحقیق می باشد. موضوع این پژوهش بررسی نحوه تاثیرگذاری امام خمینی(ره) بر جنبش های ضدصهیونیستی اسلام گرا به ویژه حزب الله لبنان و جنبش جهاد اسلامی فلسطین می باشد. و بدین سبب برای تبیین این مسئله از رویکرد نظری جورج هومنز استفاده شده است. تا فهم نسبتا روشنی از رابطه تبادلی حزب الله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین با امام خمینی(ره) و اندیشه سیاسی وی حاصل گردد. و از آنجایی که جورج هومنز نظریه پردازی است، که از دریچه جامعه شناسی رفتاری به مطالعه تبادل پرداخته است. این امر در جهت فهم بهتر مولفه های رفتاری این جنبش ها به کار گرفته شده است. تاثیر مولفه های اندیشه ای امام خمینی(ره) ،آرمان رهایی قدس،آزاد سازی اراضی اشغالی لبنان و فلسطین، نابودی صهیونیسم و همچنین اسلام سیاسی و باور انقلابی امام(ره) به تحول سیاسی با بهره گیری از قضایای نظری جورج هومنز که عبارتند از: ارزشمندی، محرک و موفقیت مورد بررسی قرار گرفته اند و تاثیرات رفتاری هریک از مولفه های برآمده از اندیشه امام خمینی(ره) بر رفتار ضد صهیونیستی حزب الله لبنان و جنبش جهاد اسلامی فلسطین در راستای شناخت دلیل رفتار ضدصهیونیستی، انگیزه ایدئولوژیک رفتار ضدصهیونیستی ،عامل اعتماد به نفس و مقوم رفتار ضدصهیونیستی جنبش های اسلام گرا (حزب الله و جهاد اسلامی) مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است. و در نهایت نتیجه کلی که مختصرا و در قالب چکیده می توان ابراز داشت، این است که رابطه تبادلی جنبش های ضد صهیونیستی اسلام گرا بالاخص حزب الله لبنان و جنبش جهاد اسلامی فلسطین با رژیم صهیونیستی تابعی از رابطه این جنبش ها با امام و اندیشه سیاسی وی می باشد. چرا که این رابطه تبادلی برآمده از نوع رابطه ای است که مابین امام و رژیم صهیونیستی برقرار بوده است.
سعید نریمان یحیی فوزی
هدف اصلی این پژوهش توصیف گفتمان سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه و نسبت سنجی آن با گفتمان سیاسی امام خمینی بر اساس نظریه تحلیل گفتمان می باشد. بدین منظور سئوال اصلی این رساله چیستی گفتمان سیاسی جامعه مدرسین در دهه شصت و چگونگی نسبت آن با گفتمان سیاسی امام خمینی است. برای پاسخ به سئوال فوق ابتدا به گونه شناسی گفتمانهای موجود در سپهر سیاسی دهه شصت ایران و تعیین جایگاه گفتمان جامعه مدرسین در میان آنها پرداخته شده است.پس از آن بر اساس چارچوب نظری بحث شده، مولفه های گفتمان سیاسی امام خمینی، دال مرکزی این گفتمان و دالهای شناور آن تبیین گردید. بر اساس یافته های این پژوهش حکومت ولایی دال مرکزی گفتمان امام خمینی می باشد که نظریه ولایت فقیه با مشروعیت الهی و پیوند وثیق دین با سیاست از مولفه هایی هستند که دال مرکزی این گفتمان را تقویت می کند. در فصل نهایی با استفاده از بیانیه های جامعه مدرسین دال مرکزی این گفتمان تبیین شده و یک نسبت سنجی میان دال مرکزی و دالهای شناور گفتمان جامعه مدرسین با دالهای گفتمان سیاسی امام خمینی صورت گرفته است. در نهایت خروجی این رساله منتج به این نظر شد که بین این دو گفتمان شباهتهای زیادی وجود دارد و در واقع گفتمان سیاسی جامعه مدرسین همواره مروج و موید گفتمان سیاسی امام خمینی است، با این وجود در حوزه اختیارات ولی فقیه و میزان اختیارات دولت اسلامی و همچنین مالکیت خصوصی و ... دارای اختلاف نظر می باشند که این اختلاف ناشی از اختلاف در مبانی فقهی است و این مساله خود نشانگر باز بودن باب اجتهاد در فقه سیاسی شیعه است.
مسعود درودی منصور انصاری
هدف این پژوهش بررسی مفهوم استعمار و مفاهیم هم ارز آن در گفتمان سیاسی امام خمینی(س) براساس رویکرد پسااستعماری است. اینکه استعمار از چه موقعیتی در گفتمان سیاسی امام خمینی برخوردار است و این مفهوم و دیگر مفاهیم مترادف با آن در این گفتمان چگونه بازتولید و بازنمایی می شوند؟ چه عواملی باعث دورگه شدن و جایگشتی شدن قلمرو گفتمانی امام خمینی شده-اند؟ محقق پس از طرح یک مدل نظری ترکیبی، با پاسخ به سئوالات بالا به بررسی گفتمان سیاسی امام خمینی از منظر رویکرد پسااستعماری پرداخته و به طور مشخص از نظریه ی «دانیل برامبرگ» به عنوان یکی از شاخص ترین اندیشمندان پسااستعماری و نیز نظریه «فرایند دلالت زبانی» ژولیا کریستوا سود می جوید. لذا براساس نظریه ی ترکیبی بالا به این نتیجه رسیدیم که بازنمایی مفهوم استعمار و مفاهیم هم ارز آن در گفتمان سیاسی امام خمینی به گونه ای دوگانه و جایگشتی صورت می گیرد. به عبارت دیگر امام خمینی در بازنمایی استعمار در گفتمان سیاسی خویش از یک طرف از گفتمانهای سنتی و مدرن زمانه ی خویش تأثیر گرفته است و از طرفی دیگر در این بازنمایی بین دو نیروی فرآیند دلالتی زبان یعنی امر نشانه ای و امر نمادین در نوسان بوده است.
مسعود سراجی کرمانی منصور انصاری
چکیده: دراواخر قرن بیستم که گمان می رفت دین و مذهب برای همیشه راه خود را از سیاست جدا کرده وبه یک امرکاملا شخصی تبدیل شده ناگهان در ایران انقلابی صورت گرفت که کاملا ریشه در دین و مذهب داشت به گونه ای که متفکران وفیلسوفان غربی ازجمله میشل فوکوراچنان دربهت وحیرت فرو برد که برای باوراین واقعیت خود شخصا به ایران سفر کرد تا از نزدیک شاهد این حقیقت باشد.با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران کشورهای استعمارگر غربی از ترس سرایت این انقلاب به دیگر ممالک تحت سلطه شان با تمام وجود به مقابله با انقلاب برخاستند نوشتار پیش رو به سیر تحول شکل گیری جنبش فکری جامعه ایرانی قبل از انقلاب و دیدگاه امام خمینی (ره)به ماهیت و ارزشهای جوامع غربی می پردازد نگاه ایشان به غرب باعث مقایسه ارزشهای اسلامی وارزشهای غربی میشود از همین رهگذر سیره سیاسی ایشان در مقابله با غرب شاخص های خاص خود رامی یابدحکومت های کشورهای غربی در پی یکسان سازی جوامع وحاکم کردن ارزشهای خود بر این جوامع بودند و این در حالی صورت می گرفت که امام خمینی (ره) به دنبال حاکم کردن ارزشهای اسلامی بر جامعه ایران بودند بدین جهت واضح است که در بسیاری ازموارد تنشهایی بوجود می آمد که با درایت ایشان این موارد و مسائل به گونه ای مسالمت آمیز رفع شد در این پژوهش سعی برآن شده تا برای بررسی این موضوع از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری داده های کتابخانه ای استفاده شود . امام خمینی (ره) در نگاه به غرب و جوامع غربی با دیدی باز و روشنگرانه ارزشهای این جوامع را رصد می نمایند و این ارزشها را نه کاملا می پذیرند و نه کاملا مردود می دانند بلکه با نگاهی نقادانه و اعتدال را رعایت کرده و این ارزشها را چه در بعد سیاست داخلی و چه در بعد سیاست خارجی و روابط بین الملل به گونه ای اعمال می کنند که نه کاملا غربی باشد و نه در مقابل غرب قرار گیرد و همین موضوع باعث پیچیدگی سیره سیاسی ایشان می شود و بسیاری از روزنامه نگاران و اندیشمندان به کرات از امام سئوال می نمودند که حکومت مد نظر شما چیست؟ بعد از پیروزی انقلاب امام خمینی (ره) بوسیله گفتمان بازگشت به خویشتن اسلامی دموکراسی ای را در ایران حاکم کردند که این دموکراسی نه از ارزشهای غربی پیروی می کند و نه باعث استبداد رای می شود در عین حال اسلامی هم هست حکومتی که قبل از آن جهان سیاست تجربه نکرده بود دموکراسی که از متن اسلام گرفته شده و نه منطبق با ارزشهای غربی است و نه در ضدیت با آن بلکه یک نظان سیاسی جدید است که در بسیاری مواقع با ارزشهای غربی همخوانی دارد و در مواردی هم مخالف است و این مخالفت هیچگاه باعث استبداد رای و دیکتاتوری نمی شود بلکه در این مواقع از ارزشها و روشهای خاص خودش بهره می گیرد و اعتنایی به جوامع غربی ندارد واژگان کلیدی: امام خمینی(ره) , سیره سیاسی امام خمینی ,غرب , ارزشهای غربی . پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی
یاسر حاجی زین العابدینی منصور انصاری
ارائه الگو و شیوه های حکومت کردن،مسئله ای است که همواره در دوره های گوناگون، و در میان متفکران و اندیشه ورزان سیاسی مطرح بوده است. در این میان گروهی از آن ها حکومت را از آن خواص و نخبگان می دانند و گروه دیگر از آن مردم و توده ها، که با توجه به همین موضوع، نسبت و رابطه میان نخبگان و توده ها و نحوه تعامل و ارتباط میان آن ها در شکل و ساختار و محتوای سیاست و حکومت بسیار اثرگذار است. تا آنجا که به میزان اهمیت دادن ما به هر کدام از این دو، شاهد شکل گیری ساختارهای متفاوتی خواهیم بود. پژوهش حاضر در پی تبیین دیدگاه امام خمینی (س) نسبت به توده ها و نخبگان و جایگاه هر یک در نظریه جمهوری اسلامی بوده و در تلاش است تا با بهره گیری از روش روش تحلیلی و تبیینی به این سئوال که: «در اندیشه سیاسی امام خمینی (س) چه رابطه ای بین جایگاه نخبگان و توده ها وجود دارد و در نهایت از حیث سیاسی اولویت با کدام گروه می باشد؟» پاسخ دهد، که در همین راستا فرضیه ای بدین شکل سامان دهی شده است که « بر اساس دیدگاه امام خمینی که بر گرفته از مبانی اسلامی می باشد، هرچند امر حکومت کردن، انتخاب و تعیین حاکم همگی بر اساس نقش و جایگاه اکثریت مردم تعریف می شود اما نخبگان نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای را در راهنمایی و هدایت عوام جامعه دارند.» از یافته ای پژوهش می توان اشاره داشت که، حضرت امام خمینی(س) میان گروه نخبگان و توده ها رابطه ای دو سویه و تعاملی را در نظر دارد. رابطه ای با ویژگی هایی چون: تعامل، هم بستگی و ارتباط دائمی و پویا که میان این دو گروه برقرار است. بر اساس دیدگاه امام خمینی که بر گرفته از مبانی اسلامی می باشد، هرچند امر حکومت کردن، انتخاب و تعیین حاکم همگی بر اساس نقش و جایگاه اکثریت مردم تعریف می شود اما نخبگان نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای را در راهنمایی و هدایت عوام جامعه دارند. ویژگی خاص آراء امام (س) توجه ویژه به جایگاه توده ها است. امام (س) در عین تاکید به نقش و اهمیت نخبگان جایگاه محوری را از آن توده ها می داند و نقش و کارکرد نخبگان را با توجه به توده ها و امر خدمت رسانی به مردم تعریف می کند.
مجتبی ابوالحسنی صدرالدین موسوی جشنی
شناخت اندیشه متفکرانی که خارج از چهارچوب های رایج در علوم اجتماعی می اندیشیده اند، بدون علم و احاطه به تعریفی که آنها از هستی، انسان و جامعه ارائه داده اند، گاه می تواند زمینه پیدایش استنتاج های گمراه کننده و انحرافی باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با مطالعه مبانی سه گانه تقکرات امام به تدوین اصول و مبانی اندیشه ایشان در زمینه امنیت پرداخته؛ امنیت در اندیشه امام ابزار است نه هدف. کما اینکه کل سیاست نیز ابزار است. ابزاری در خدمت سیر الی الله در دنیای فانی طبیعت. اگر حکومت را ظرفی بدانیم که ارزش های یک ملت در آن حفظ می شود و از قوه به فعلیت در می آید، امنیت کارکردش از لحاظ امام ایمن ساختن و هموار کردن این شرایط است. ضمن اینکه نگاه هستی شناسانه و انسان شناسانه امام منجر به این می شود که ایشان نگرشی همه جانبه به امنیت داشته باشد، امام امنیت را دالی پرمایه می پندارد که دامنه موضوعیت آن از نفس انسان و تضاد جنود شیطانی با رحمانی آغاز و مصادیق دیگر آن تا عینیات اجتماعی و به ویژه، روابط میان بازیگران نظام بین الملل بسط پیدا می کند، این گستردگی موضوعیت است که تمامی جنبه های مادی و معنوی را در بر می گیرد و مبارزه ای همه جانبه و بی وقفه را ترسیم می کند که پیروز حقیقی آن به آرامش می رسد و مغلوب آن همواره در نا امنی است. بنابراین، امنیت در گفتمان امام خمینی(ره) مترادف با آرامش است.
پیمان زنگنه نوراله قیصری
چکیده ندارد.
مجتبی غفوری منصور انصاری
چکیده ندارد.
عبدالحسین ضمیری منصور انصاری
چکیده ندارد.
الهام ربیعی زاده منصور انصاری
چکیده ندارد.
فاطمه طاهرخانی منصور انصاری
پایان نامه حاضرتبیین چرایی شکل گیری تفاسیر متفاوت از سرمایه نمادین رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی ( ره) توسط گقتمان های موجود در میدان سیاسی جمهوری اسلامی است . در این میدان دو گفتمان چپ و راست وجود دارند . هر گفتمان متشکل از مجموعه حاملان ، نیروها و جریان هایی است که دارای سرمایه فرهنگی و اجتماعی متفاوت از هم می باشند و تفسیر متفاوتی از سرمایه نمادین امام خمینی ( ره ) ارائه می نمایند . با توجه به بررسی های به عمل آمده در طول تحقیق این فرضیه اثبات می شود که ارائه تفاسیر متفاوت از سرمایه نمادین امام خمینی ( ره ) از سوی گفتمان های موجود تابعی است از تفاوت در مجموع سرمایه فرهنگی و اجتماعی نیروهای سازنده گفتمان ها به نظر می رسد این تفاسیر متفاوت در چارچوب الزامات میدان قدرت تعریف می شوند و به ثبات و تعادل قدرت نیروهای موجود در میدان یاری می رسانند . عموما هر گفتمان تفسیری موافق با مفصل بندی خود از سرمایه نمادین ارایه مینماید و برای بالا بردن موقعیت خود سعی در تصاحب آن می نماید.
نیکو رضایی جوزانی منصور انصاری
چکیده: برای بررسی مفهوم عدالت وتأثیر آن بر حکومت مطلوب باتوجه به دو دیدگاهی که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته اند ، یعنی افلاطون و امام خمینی ، ابتدا باید به تحلیل ارزشها پرداخت. چراکه هم مفهوم عدالت و هم ایده حکومت مطلوب ازنوع پدیده های ارزشی هستند که این امر هم باروش هنجار گرایانه قابل بررسی می باشد.این مسأله که بهترین نوع حکومت ، حکومتی است که باید بر مبنای عدالت رفتار کند، از دیرباز مورد توجه بسیاری از اندیشمندان سیاسی بوده است. حکومت مطلوب امام خمینی (ره) که تجسم خود را درشکل ولایت فقیه می یابد عمدتاً متأثر از درک ویژه ایشان از مفهوم عدالت است. افلاطون نیز عدالت را ویژگی حکومت مطلوب می داند که باید حکومت را بر اساس آن بنیان نهاد. آرمانشهر افلاطون غایتی جز تحقق عدالت ندارد. از نظر افلاطون تنها کسی که شایستگی حکومت بر جامعه را دارد فیلسوف است ، چون دارای صفت عدالت است. آرمانشهر افلاطون که درکتاب جمهور به تصویر کشانده شده دارای نظم آرمانی مبتنی بر عدالت و حکومت نخبگان است. امام خمینی (ره) هم مفهوم عدالت را یک مفهوم معنوی و الهی می داند وبه همین جهت عدالت را از خداوند حکیم آغاز می کند که به انسان کامل یعنی حضرت رسول (ص) سرایت می کند . بنابراین مفهوم عدالت در اندیشه امام خمینی (ره) بیشتر رنگ وبوی عرفانی دارد. اما از نظر افلاطون آنچه محوریت دارد انسان است . از نظر وی اگر چه جهان آفرینش طی یک نظم خاص توسط خالق آفریده شده و جهان براساس نظم طبیعی استوار گردیده است ، اما انسان باید عدالت را ایجاد گرداند تا بتواند به رفاه برسد . در مجموع هم اندیشه ی امام خمینی (ره) و هم اندیشه ی افلاطون اساساً عدالت محور هستند ، ولی با وجود قرابت های درک آنها از عناصر گفتمانی عدالت متفاوت بوده ودر نتیجه حکومت مطلوب امام خمینی (ره) اساساً رنگ اخلاقی – دینی می یابد و مبتنی بر معرفت است ،اما حکومت مطلوب افلاطون مبتنی بر معرفت اکتسابی است.