نام پژوهشگر: نصراله تسلیمی

برداشتهای تصویری دوزخ در ایران (از قرن 7 تا اواخر قرن 11 هجری قمری)؛ عنوان بخش عملی: نقاشی از کتاب سندبادنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1388
  نرگس دلاوری   محمدرضا دادگر

در این رساله برداشت های تصویری از دوزخ در هنر ایران، مورد مطالعه قرار می گیرد که عموماً متعلق به دوره های ایلخانی، تیموری و صفویه می باشند. دوره ی ایلخانی با توجه به آزادی نسبی مذهبی حاکمانش، کتاب های مصور مذهبی مانند تاریخ طبری و جامع التواریخ،... را در بر دارد. در این آثار علاوه بر تأثیرات مذهب اسلام، انعکاس مذاهب بودایی و مسیحی نیز به چشم م یخورد، اما تصویر دوزخ در این آثار مشاهده نم یشود.در دوره ی تیموری، زهد نمایی فرمانروایان منجر به تدوین کتابهای مذهبی با نوعی آموز شهای دینی شد که معراج نامه ی مکتب هرات از آن جمله است. در این کتاب، تصاویر دوزخ و بهشت را مورد بررسی قرار داده است.با رسمیت یافتن مذهب تشیع در دوره ی صفویه، نگارگری و نقاشی مذهبی رونق بیشتری یافت ولی در معراج نام ههای پیامبر نیز تصویر کردن دوزخ مشاهده نمی شود،

شناسایی طرح و نقش اُرنک های ایل افشار شمال غرب ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده هنر 1392
  خدیجه داعی زاده اردکانی   نصراله تسلیمی

در گذشته بافت اجتماعی همه ی استان های ایران به غیر از برخی شهرها و روستاها به صورت ایلی و قبایل مختلف بوده و هر کدام سرحداتی برای خود مشخص کرده و در آن منطقه به حیات خود ادامه می دادند. استان زنجان و همسایگان آن نیز مانند دیگر استان ها دارای ایلات و طوایف مختلفی بوده اند اما در برخی مناطق تا به امروز ایل ها ساختار قبیله ای خود را حفظ کرده اند و به راحتی یک محقق و دانشجو می تواند در مورد وضعیت آن اطلاعات موثق و به روز را به دست آورد ولی به دلایل سیاسی و اجتماعی ایل افشار(شمال غرب) زودتر از تمامی ایل های ایرانی یکجا نشین یا به اصطلاح تخته قاپو شده است. ایل افشار بنا به تحرکات سیاسی که در سالهای بعد از فروپاشی صفویان و لشکرکشی به مناطق مختلف آسیا و به خصوص هندوستان داشت، تحولات بسیاری در ساختار ایلی ایجاد کرد (لکهارت، افشار نادری،350-329). به همین دلیل که شناسایی و تحقیق در مورد چنین قومی نسبت به دیگر ایل های کوچ رو ایرانی تفاوت هایی دارد؛ برای مثال پیدا کردن تیره های ایل قشقایی در استان فارس حتی امروزه به سهولت امکان پذیر بوده و قابل شناسایی و تحقیق است اما بررسی قومی که امروزه بین روستاهای متعددی استقرار یافته اند، روستاهایی که تعدادی از آنها درگذشته وجود داشته و تعدادی بر اثر یکجانشین شدن همین ایل، تشکیل شده و نیازی به یک بررسی عمیق و دقیق دارد. امروزه در اکثر کتب و مقالات و یافته های پژوهشگران به صراحت در مورد نحوه ی امرار معاش و یا تولیدات مختلف عشایری ایل های کرد، لر، بلوچ، عرب، قشقایی و شاهسون صحبت می شود و بافته های آنها به نام هر تیره و طایفه تفکیک و بررسی می شود. اما به دلایلی که ذکر شد اطلاعات دقیقی از تولیدات ایل افشار شمال غرب دردست نیست و به دلیل هم جواری این ایل با کرد ها، ترک های شاهسون و مراکز فرش بافی مانند: بیجار، همدان و... گاهاً این تولیدات به اشتباه به نام دیگر ایل ها و یا مناطق بافت شهرهای همجوار شناخته شده است. تحقیق در مورد شناسایی ایل افشار شمال غرب ایران و بافته ها آنها در جهت رفع این مشکل گام برمی دارد. شناخت دستبافته های (اُرنک) کمک شایانی به اصلاح نظر کارشناسان در مورد فرش ها و دستبافته های شمال غرب ایران خواهد کرد. مشخصاً نام فرش هایی که به مناطق دیگر نسبت داده می شود و محل دقیق بافت و نام منطقه بافت آن در شک و شبهه است که با واکاوی و بررسی دقیق در این تحقیق مشخص خواهد شد تا در اختیار محققان و کارشناسان و تولید کنندگان و طراحان قرار گیرد و زمینه ای برای انجام طرح های متعدد و ارائه مقالات از سوی محققان و دانشجویان علاقه مند فراهم گردد. اهمیت این موضوع به شناسایی انواع دستبافته های واگیره ای (اُرنک) افشاری شمال غرب ایران (آذربایجان غربی، کردستان، زنجان، همدان) و مشخص نمودن ویژگی ها و خصوصیات بافته های آنها نسبت به سایر مناطق شمال غرب مدّ نظر است. تشخیص انواع سبک های قالی بافی آن ها و مشخص کردن مراکز تولیدی اصیل هر منطقه از اهداف تحقیق می باشد و نیز معرفی طرح و نقش آن ها از اولویت های پروژه است که باید دقیقاً بررسی گردد. در نهایت دستیابی به یک شناسه با دلایل موجّه و منطقی از بافته های این قوم، هدف تحقیق حاضر می باشد.

مطالعه ی ساختاری و مضمونی نقش و رنگ در نگاره "گذر سیاوش از آتش" از دوره آل اینجو تا قاجار))
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده هنر و معماری 1393
  فاطمه آقایی   نصراله تسلیمی

بیان مساله شاهنامه‏ی فردوسی گنجینه‏یی از اسطوره‏ها، رمزها و نمادهای آیینی و باستانی‏است و شاید ارزشمندترین بعد شاهکار فرزانه‏ی توس در باورهای باستانی ایران، در پیکره‏ی‏ داستان‏ها باشد. داستان«گذرسیاوش از آتش» آمیخته‏یی از فرهنگ ایرانی و آیین‏ ورجاوند مهری‏ست که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.این داستان، گونه ای از داوری است که در محاکمات پیچیده صورت می گرفت و آن جا که دلایل کم بودن قراین ومدارک ، قضاوت ناممکن بوده، از عناصر طبیعت استعانت جسته می شد . در طول تاریخ نگارگری ایران در کارگاهها ی سلطنتی ، شاهنامه بارها به تصویر در آمده است و هنرمندان بسیاری در به تصویر کشیدن صحنه های مختلف داستانهای شاهنامه با موضوع های واحد دست به قلم برده و هنرنمایی کرده اند.. در بررسی این نگاره ها، نگاهی هماهنگ و متقابل میان متون ادبی و نگاره ها شده است ، که از ویژگی های غیر قابل انکار نقاشی سنتی ایرانی بوده است. نگارگرایرانی با آگاهی کامل از جنبه نمادین نقش و رنگ ، آنها را در آثار خود به کار برده است