نام پژوهشگر: غلامرضا کاظمیان
رضا مورعی غلامرضا کاظمیان
بهبود عملکرد پروژه ها و برنامه ها، یکی از دغدغه های بزرگ ذی نفعان آنها است. این دغدغه به ویژه در پروژه های عظیم سرمایه ای که علاوه بر ابعاد اقتصادی و فنی دارای ابعاد اجتماعی نیز هستند، بیشتر است. یکی از مشکلات حاد موجود برای مدیریت موثر دانش در این پروژه ها، عدم اطلاع از الگوی تولید دانش و ویژگی های آن است که برخورد هوشمندانه و منعطف با مدیریت دانش را ناممکن می سازد. لذا مدیریت کشف و تجمیع دانش در این نوع پروژه ها به عنوان مهم ترین راه پند آموزی و بهبود عملکرد مطرح می باشد. در این پژوهش، سعی شده است تا موضوع تجمیع دانش در پروژه های عمران شهری و الگوی آن از زوایای مختلف مورد مداقه قرار گیرد به این منظور پروژه شهرک جم جدید به عنوان موردکاوی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور سه دسته بندی، بر حسب مراحل چرخه حیات پروژه، حوزه های دانش مدیریت پروژه و حوزه های ذی نفعان مدیریت پروژه مد نظر قرار گرفته است. همچنین برای بررسی ویژگی های دانش نیز یک دسته بندی بر اساس احتمال کاربرد دانش، اثرات کاربرد مجدد دانش، امکان توسعه قلمرو کاربرد دانش و سهولت کاربرد به کار رفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل مستندات ومدارک و همچنین ذی نفعان این پروژه است. در مورد اول صد درصد جامعه مورد بررسی بوده و در مورد دوم، بر حسب نمونه تصادفی دسته بندی شده انتخاب و مصاحبه شده است. شیوه تحلیل اطلاعات به صورت بررسی توصیفی، تحلیل روند، تحلیل همبستگی و تحلیل عاملی بوده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مرحله اجراء در میان مراحل مختلف چرخه حیات پروژه حاوی بیشترین تولید دانش است. از میان ذی نفعان نیز بخش طراحی و مهندسی و از حوزه های دانش، حوزه مدیریت پیمان و مدیریت زمان دانش آفرینان عمده اند. این یافته ها می تواند مبنایی برای طراحی سیستم های بهره ورتر مدیریت دانش به ویژه در پروژه های عمران شهری باشد.
لطف اله بهرامی مهر رضا واعظی
یکی از راههای شناخت دقیق سازمانها ، شناسایی ساختار سازمانی و تاثیر آن بر ارتباطات سازمانی و هماهنگی می باشد ، البته این شناسایی به دور از روابط غیر رسمی نخواهد بود . اما شناسایی ساختار سازمانی رهیافتی است که از طریق آن می توان به انحرافات سازمانی پی برد . امروزه ، مشارکت و تعامل ، مفاهیم محوری در مدیریت شهری است . بهره گیری از ارتباط ، مشاوره ، مذاکره برای تصمیمات و اقدامات مشترک در جهت رفع مشکلات و دستیابی به اهداف ، از لازمه های مدیریت شهری ، به ویژه در شهرهای بزرگ است . همچنین سازمان شهرداری ، چنانچه دارای سازماندهی مناسب باشد ، می تواند خدمات خود را به نحو مطلوبتری به شهروندان ارایه دهد و بالعکس ساختار غیر صحیح و ناهمگون موجب عدم توانایی در ارایه خدمات بهینه می گردد . بنابراین ، این سوال مطرح می شود که با توجه به شرایط کنونی ، ساختار سازمانی بر ارتباطات سازمانی ، هماهنگی و کنترل سازمانی تاثیر گذار است یا نه ؟در این تحقیق ، پیامدهای ساختاری معاونت امور مناطق مورد بررسی قرار گرفته و ضرورت ساختاری آن در تنظیم ارتباطات سازمانی شهرداری تهران بیان می شود و همچنین معاونت مذکور باعث چه میزان پیچیدگی و تمرکز می شود و چه تاثیری بر هماهنگی و ارتباطات سازمانی شهرداریهای مناطق با شهرداری مرکز خواهد داشت و سپس نقش کنترلی و نظارتی معاونت امور مناطق را بررسی و ماموریت و کارکردهای اساسی آن را مشخص می نمائیم . با بررسی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات حاصل از اسناد و مدارک موجود در سازمان شهرداری تهران و شهرداریهای مناطق 22 گانه آن و همچنین پرسشنامه ، از طریق ضریب همبستگی پیرسون ، پیامدهای ساختاری معاونت امور مناطق شهرداری تهران عبارتند از : پیچیدگی در حد متوسط ، تمرکز در حد زیاد ، بهبود ارتباطات سازمانی در حد کم ، بهبود هماهنگی در حد زیاد ، کنترل سازمانی در حد زیاد
مهدی آقایی محمود محمدی
مِدیریت شهری در ایران در وضعیت کنونی دچار مسائل و مشکلات جدی فراوانی است که اهم آنها را می توان به صورت نامشخص بودن جایگاه و هویت مدیریت شهری موجود به لحاظ پوشش عملکردی و جغرافیایی، فقدان عناصر و نهادهای منتخب شهروندان، وابستگی شدید و همه جانبه به حکومت مرکزی، تعارض سازمان ها و عناصر با یکدیگر و عدم قابلیت و انعطاف لازم در جهت سازگاری و ساماندهی مجدد مدیریت برای مواجهه با مسائل و مشکلات جدید خلاصه کرد. پیامد مجموعه این مسائل، عدم کارایی مدیریت شهری موجود در اداره و توسعه پایدار شهرهای ایرانی است. به طوری که حریم زیست محیطی شهرها که به عنوان فضاهای توسعه بلند مدت و فضاهای تنفسی شهرها در نظر گرفته می شود، مورد تعرض و تخریب فراوان قرار گرفته است ، چنین وضعیتی موجب شده حریم شهرها و بخصوص کلان شهرها نه تنها از نقش اصلی و حیاتی ( فضای تنفسی و پالاینده پیرامون شهر ) خود فاصله گیرد، بلکه موجبات ناپایداری شهرها را به واسطه ماهیت عملکردی نامطلوب و ناسازگار خود فراهم سازد. اگر چه حریم شهر در ایران با تصویب قانون شهرداری ها دارای جایگاه قانونی شده است و مدیریت و اداره این محدوده به عهده شهرداری های محلی است ؛ اما نهادها و ارگان های متعدد و متفرق زیادی در مدیریت این محدوده دخیل اند . چنین شیوه ای چاره جویانه ، اجباری و فارغ از یک نگرش فکری و عملیاتی جامع و هدایت گر (سیستمی ) است و نمی تواند خصلتهای لازم برای اطلاق مفهوم نظام مدیریت را داشته باشد.چنین شرایطی ضرورت بازنگری در نحوه مدیریت کنونی حریم شهرها و بخصوص کلانشهر ها و طراحی نظام مدیریتی مطلوب و کارآمد برای این محدوده ها ، در راستای نیل به اهداف متعالی سیستم مدیرت شهری را ایجاب می نماید. حریم کلان شهر اصفهان طی چند دهه اخیر در معرض تغییر و تحولات کالبدی و عملکردی فراوانی قرارگرفته و نتایج این تغییر و تحولات ، سبب شده که این محدوده از نقش و جایگاه اصلی خود به عنوان هاله زیستی پیرامون اصفهان فاصله زیادی بگیرد. لذا دراین پژوهش با در نظرگیری فرضیه ها ی چون " مسائل و مشکلات حریم اصفهان ناشی از عدم وجود یک الگوی مدیریتی سیستمی می باشد" و " عناصر و نهادهای موثر در مدیریت حریم دارای ماهیت سازمانی و عملکردی متفاوت و حتی متعارض هستند" کوشش شده است ، تحقق اهداف این پژوهش را که به شرح زیر می باشند را تسهیل نماید : - ارائه الگوی نظام مدیریت توسعه پایدار حریم کلانشهر اصفهان - ارائه حقوق و قوانین پیشنهادی به عنوان پشتوانه و سندیت قانونی و رسمی نظام مدیریتی حریم این تحقیق در چارچوب برنامه ریزی راهبردی و با تکیه بر روش مطالعات توصیفی- تحلیلی انجام شده است .از مهمترین نتایج این تحقیق می توان به ارائه ساختار سازمانی و تعیین وظایف و اختیارات برای مدیریت حریم کلان شهر اصفهان اشاره کرد.
حمیدرضا بیگی غلامحسین دلجو
در سالهای اخیر با رشد سریع شهر تهران، مشکلات حمل و نقلی آن، به سرعت در حال افزایش است و راه حل های ارائه شده اکثرا کوتاه مدت، سلبی و یا فنی بوده اند و کمتر به جنبه های مدیریتی و سیستمی موضوع پرداخته اند. اگر بتوان راه حلی مدیریتی و سیستمی برای این مشکل یافت، شاید بتوان امیدوار بود که این مساله به صورت ریشه ای حل شود. به این منظور می توان مدیریت یکپارچه شهری را راه حلی بلندمدت و واقعی دانست که پایه بسیاری دیگر از راه حل-هاست. پس نتایج این تحقیق می تواند در یافتن راه های تحقق مدیریت یکپارچه شهری به تصمیم گیران و مدیران شهر تهران کمک کند و حتی الگویی برای دیگر شهرها نیز باشد. هدف پژوهش حاضر، موارد زیر است: 1- بررسی موانع تحقق مدیریت یکپارچه سیستم حمل و نقل شهری در کلانشهر تهران 2- راهکارهای ایجاد این شیوه مدیریت و عوامل موثر بر آن 3- ارائه مدلی برای مدیریت یکپارچه سیستم حمل و نقل شهری در کلانشهر تهران سوال اصلی این تحقیق این است: «عوامل موثر بر تحقق مدیریت یکپارچه سیستم حمل و نقل شهری در کلانشهر تهران چیست؟» بر این اساس فرضیات تحقیق عبارتند از: 1- قوانین اجرایی مدونی برای تحقق مدیریت یکپارچه سیستم حمل و نقل شهری تهران وجود ندارد. 2- اعتبارات مالی لازم جهت مدیریت کلیه امور مربوط به حمل و نقل و ترافیک شهر تهران در اختیار شهرداری تهران نیست. 3- درباره موضوع واگذاری مدیریت یکپارچه حمل و نقل شهر تهران به شهرداری، بین تصمیم گیران هماهنگی وجود ندارد. 4- توانمندی بالقوه برای پذیرش مسوولیت مدیریت یکپارچه حمل و نقل تهران در شهرداری تهران وجود دارد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی و پیمایشی استفاده می شود. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از دو روش استفاده شده است: الف- بررسی کتابخانه ای (کتابها، نشریات و اینترنت) ب- پرسشنامه در یافته های تحقیق کلیه فرضیات تحقیق تایید گردید، بنابراین می توان گفت مدلی که از بررسی های نظری استخراج گردیده بود، مدل مناسبی برای توصیف چشم انداز مدیریت یکپارچه حمل و نقل تهران می باشد. اگرچه این روش، مدلی اولیه برای رسیدن به مدیریت یکپارچه حمل و نقل در کلانشهر تهران است اما تا حد زیادی می تواند وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب را توصیف نماید. عوامل موثر بر این مدل و ارتباط عوامل با مدل نیز از نظرات کارشناسان استخراج گردید. نتایج حاصل از نظرات کارشناسان هم تاثیر عوامل مطرح شده در تحقیق (قوانین، اعتبارات مالی، نگرش مدیران) را تایید می نماید، ضمن اینکه از نظر ایشان، شهرداری و شورای شهر تهران هم توانمندی لازم برای پذیرش نقشهایی که در مدل پیشنهادی بر عهده آنها گذاشته شده است را دارند.
مجید حقیقی غلامرضا کاظمیان
مدیریت شهری پارادایم جدیدی در فضای مدیریت و اداره ی شهرهاست که با هدف تقویت شهرها در جهت مدیریت رشد اقتصادی، توسعه انسانی، کاهش فقر و ارتقای حکمروایی محلی ایجاد شده است. با استقبال مدیران و کارشناسان شهری از گرایش مدیریت شهری رشته mpa، اجرای رشته مدیریت شهری در تعدادی از دانشگاه های خارج و به تبع آن در چندین دانشگاه کشور آغاز گردید. اما علی رغم ایجاد رشته مدیریت شهری در کشور، سوالات و ابهامات جدی در زمینه ضرورت نظری و کاربردی این رشته وجود دارد که تاکنون بی پاسخ مانده است. در این تحقیق پاسخ گویی به اهداف چندگانه ای مورد نظر بوده است. از یک طرف ضرورت نظری رشته مدیریت شهری و جایگاه این رشته در طبقه بندی علوم و از طرف دیگر ضرورت کاربردی این رشته در ایران و مواردی نظیر مشکلات شهری قابل حل توسط آموزش این رشته و نیازهای دانشی و مهارتی نهادهای اصلی سیستم مدیریت شهری مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به کاربردی بودن این تحقیق و توجه به هر دو بعد اکتشافی و توصیفی در آن، مدل تحلیلی ضرورت نظری و کاربردی رشته مدیریت شهری توسط نگارنده تدوین گردید و مبنای تهیه پرسش نامه قرار گرفت. سپس با انتخاب هفت گروه پاسخ گو شامل اساتید رشته مدیریت شهری و شهرسازی، دانشجویان رشته مدیریت شهری، مدیران و کارشناسان شهرداری تهران، وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت کشور، شورای شهر تهران و چندین شرکت مهندسین مشاور شهرسازی با استفاده از مصاحبه تخصصی و فرم پرسش نامه، نظرات و دیدگاه های 80 نفر از 150 نفر به صورت تصادفی و نمونه در دسترس اخذ گردید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رشته مدیریت شهری ماهیتی میان رشته ای دارد و متشکل از رشته های اقتصاد، جامعه شناسی، جغرافیا، معماری، علوم سیاسی، محیط زیست و مدیریت می باشد. با تأیید مدل، مشخص گردید که ضرورت نظری رشته مدیریت شهری، ایجاد دانش و مهارت لازم در جنبه های نظری مدیریت شهری و ضرورت کاربردی آن، ایجاد دانش و مهارت کاربردی برای تربیت مدیران و متخصصان شهری است. از میان پنج وظیفه ی مدیر شهری، ترتیب اهمیت به صورت برنامه ریزی، رهبری، سازماندهی، نظارت و کنترل و مدیریت منابع انسانی می باشد. همچنین از میان پنج هدف اصلی مدیریت شهری، اداره و تأمین منابع مالی شهرداری، مدیریت زمین شهری، مدیریت محیط زیست شهری، مدیریت زیرساخت های شهری و کاهش فقر شهری به ترتیب دارای اهمیت بیشترین می باشند. از میان 32 زمینه ی دانشی مطرح شده در مدل، قوانین و مقررات شهری، جلب مشارکت مردمی و بخش خصوصی، برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت بحران و مدیریت زیرساخت های شهری و خدمات عمومی به ترتیب حائز بیشترین اهمیت برای مدیران شهری کشور گردیدند. همچنین مشخص گردید که آموزش رشته مدیریت شهری امکان حل مشکلات سیاسی، برنامه ریزی و توسعه شهری و پژوهشی را بیش از دیگر مشکلات شهریِ کشور فراهم می نماید. از میان روش های آموزشی پیشنهاد شده برای رشته مدیریت شهری، با توجه به ماهیت کاربردی این رشته، به ترتیب اجرای پروژه های موردکاوی، برگزاری دوره کارورزی، انجام مسافرت های پژوهشی و برگزاری نشست های تخصصی حائز اهمیت بیشتری گردیدند.
منا گل شناس غلامرضا کاظمیان
در میان خطرات طبیعی که شهر تهران را تهدید می کند، زلزله اصلی ترین و مهمترین آنهاست . هدف اصلی هر برنامه ریزی تقلیل خسارتهای زلزله و تبدیل آن از بحران به پدیده طبیعی است، اقدامات موثر پیشگیرانه نیازمند نوعی برنامه ریزی راهبردی است که به صورت برنامه پایه و میان بخشی در وظایف جاری سازمانها اثر جدی بر جای گذارده و روشهای کنترل و ارزیابی ویژه ای برای آن تدارک شود. خسارات ناشی از حادثه اغلب جبران ناپذیرند و یا به سختی جبران می شوند، در این راستا نقش مدیریت بحران بوضوح مشخص است و کسانی که مدیریت بحران را به عهده می گیرند علاوه بر نقش ایجاد هماهنگی، تصمیم گیری، سازماندهی و رهبری گروه، می بایست با استفاده از راهبردهای مناسب، بحران ناشی از حوادث را کنترل و مهار نمایند و در کوتاهترین زمان ممکن وضعیت پیش آمده پس از بحران را به وضعیت قبل از بروز حادثه برگردانند. برنامه ریزی راهبردی قبل از وقوع بحران با توجه به قدرت اجرایی و انعطاف پذیری بالا در تبیین قوانین و ساز و کارهای مورد نیاز جامعه، در کاهش اثرات بحران به یاری مدیران می آید. برنامه ریزی راهبردی قبل از وقوع بحران با بهره گیری از عوامل تسهیل کننده و رفع موانع بازدارنده؛ توانمندیها را افزایش و نیازمندیها را کاهش می دهد و در زمان وقوع بحران به مهار سریعتر بحران کمک می نماید. در دیدی کلان نگر می توان با توجه به عامل ایجاد بحران ، با طراحی و ارائه برنامه های بلند مدت و ایجاد ساختارهای زیربنایی و زیرساختهای مورد نیاز در کنار آموزش و مانورهای مربوط به آن ، در کاهش نیازمندیها کوشیده و از طرفی با حفظ توانمندیها موجود ، به کمک ساخت ابنیه های و زیر ساختهای دارای مقاومت در برابر زلزله ، در کنار تجهیز نیروهای متخصص در زمینه مدیریت و فرماندهی عملیات بحران به دانش و ابزار مورد نیاز ، سعی در بالا بردن توانمندیهای جامعه نمود و در کنار این سه فاکتور اصلی به تبیین قوانین خاص زمان بحران ، اقدام نموده و همزمان با تشکیل گروهی از مدیران که نمایندگان تام الاختیار حکومت می باشد در زمان وقوع بحران اقدام به تغییر قوانین جاری جامعه بصورت کوتاه مدت در جهت مهار بحران نمود؛ که در نهایت منجر به کاهش آسیب پذیری در بخشهای محیطی، اجتماعی و اقتصادی، مدیریتی ، بهداشتی و درمانی می شود.
محسن حاجی کریمی ساری غلامرضا کاظمیان
بکارگیری عنصر بازاریابی برای مکان ها، امر جدیدی نیست و پذیرش این نکته در دورانی که رسانه های جمعی مملو از تبلیغات ترویجی برای مکان ها به عنوان مقاصد گردشگری، سرمایه گذاری و سکونت است، چندان سخت نیست. مکان ها در مقیاس های گوناگون ملی، منطقه ای، شهری و محلی برای ترویج خود و جلب مخاطبین جدید برای سکونت، سرمایه گذاری و گردشگری، با یکدیگر رقابت می کنند و شکی نیست که اهمیت استراتژی و تکنیک های بازاریابی در کلیه مراحل آن، مهم و کاربردی است. «برندیابی» نیز همواره به عنوان یکی از مهمترین و موثر ابزارها و روش ها برای ترویج کالا و خدمات در خدمت بازاریابی بوده است و تحقیقات مفصل و دامنه داری در این خصوص انجام گرفته و کتب و مقالات متعددی دراین فقره وجود دارد. اما این که برندیابی در فرآیند بازاریابی مکانی، چه نقش و جایگاهی می تواند داشته باشد و تمایزات اساسی آن با برندیابی در محصولات و خدمات چیست و چه ملاحظاتی در پیاده سازی و فرآیند برندیابی در مکان ها در مقایسه با محصولات و خدمات وجوددارد، بحثی است که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد. این پژوهش از حیث مقیاس، خود را محدود به قلمرو «شهر» -با تاکید بر نقش مدیریت شهری در این فرآیند- کرده و آگاهانه از ورود به مقیاس های بالاتر منطقه ای یا ملی، و مقیاس های کوچکتر نظیر محلی و سایت های گردشگری، پرهیخته است. حوزه ی تحقیق را به «زمینه یابی» محدود نموده است و به عنوان نمونه موردی، «کلانشهر تهران» را در نظر داشته است و ضمن مرور مباحث نظری و تشریح مراحل عملی فرآیند ِبرندیابی، مرحله ی نخست فرآیند برندیابی را نیز با «ارزیابی تصویر شهر تهران» به انجام رسانیده است.
الهام آزادی غلامرضا کاظمیان
پژوهش حاضر در مورد قابلیت توسعه گردشگری شهری در مرکز شهر تهران با رویکرد مدیریت شهری انجام شده است و در آن به یک سوال اصلی در مورد سنجش قابلیت توسعه گردشگری شهری در مرکز شهر تهران و سوال های فرعی در زمینه ویژگی ها و قابلیت های مرکز شهر تهران و الگوی مناسب برای بالفعل کردن پتانسیل های توسعه گردشگری شهری در آن، پرداخته شده است.
سیده زهره میرعابدینی غلامرضا کاظمیان
مدیریت یکپارچه شهری به معنای اتخاذ یک رویکرد کل نگرانه و طراحی سازوکارهایی جهت پیگیری رویکرد مذکور در مدیریت امور شهر است. به منظور تحقق یکپارچگی، شناسایی عوامل موثر بر یکپارچگی و تفرق در مدیریت شهری ضروری است. در پژوهش حاضر، عوامل موثر بر یکپارچگی مدیریت شهری در نمونه موردی شهر تهران از طریق دو روش کمی و کیفی شناسایی شدند. یافته های روش کمی که محصول جمع آوری نظرات مدیران و کارشناسان نهاد مدیریت شهری تهران ( شامل شهرداری و شورای شهر تهران) و برخی نهادهای دولتی/حکومتی ( شامل وزارت کشور، وزارت مسکن و مجلس شورای اسلامی) است، نشان می دهد که چهار عامل شبکه نهادها و سازمانهای متعدد ذیربط مدیریت شهری، نظام و روابط قدرت بازیگران عرصه شهری، بستر قوانین و مقررات موجود شهری و همچنین زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی از جمله عوامل موثر بر عدم یکپارچگی مدیریت شهری هستند که از این میان در صورت اصلاح نظام و روابط قدرت میان بازیگران عرصه شهری، امکان یکپارچگی فرایند مدیریت شهر تهران فراهم می شود. یافته های کیفی نیز که محصول فراتلفیق 10 مطالعه مرتبط با یکپارچگی مدیریت شهری تهران هستند نشان می-دهد که بر اساس عوامل شناسایی شده در بخش مطالعه کمی، در حال حاضر مدیریت شهری تهران یکپارچه نیست، و بیشتر پیشنهادات ارائه شده در مطالعات پیشین تحت غلبه نظام قدرت بر مدیریت شهری، حول محور اصلاح بسترها و امکانات مورد نیاز مدیریت یکپارچه شهری است.
مریم سپاهانی غلامحسین دلجو
در تحقیق حاضر پنج نظام به عنوان عوامل تاثیرگذار بر تحقق طرحهای تفصیلی معرفی گشتند. این پنج نظام شامل نظام مدیریتی، مالی، حقوقی، برنامه ریزی و مشارکتی می شوند. بنابراین چگونگی این پنج نظام و ویژگیهای آنها بر تحقق کاربریها، شبکه معابر و ضوابط شهری تدوین شده و به طور کلی تحقق طرح تفصیلی تأثیرگذار است. در این میان، مناطق شهری از پیشینه تاریخی، سطح اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نحوه استقرار کاربریها، میزان تراکم و زیرساختهای شهری متفاوت و یا متمایزی برخوردارند. بنابراین نیاز بر این است تا طرحهای تدوین شده نیز در تناسب با شرایط کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن منطقه وضع شوند. نمونهی بارز این مسئله در تدوین طرح تفصیلی در خصوص بافتهای تاریخی شهرها مشاهده میگردد. بافتهای تاریخی با ویژگیهای خاص خود مانند بافت فشرده و متراکم، راههای بعضاً قدیمی و باریک و معضلات حرکتی که با آن روبه رو هستند و در عین حال بناها، مجموعه ها و محوطه های با ارزش تاریخی که باید حفاظت گردند، تفاوت بسیاری با بافتهای معمولی یا جدید شهری دارند. بنابراین در تعیین کاربریها، شبکه معابر و ضوابط، تأکید و توجه بر تحقق برخی عوامل تأثیرگذار بر ماهیت و شکل بافت، نسبت به دیگر بافتهای شهری باید بیشتر باشد. بنابراین ویژگیها و مشخصه هایی که در هر یک از نظامهای فوق بر تحقق طرح تفصیلی موثرند، شناسایی گشته و مورد بررسی قرار می گیرند. زمانی که چگونگی و میزان تأثیر هر یک از این شاخصها بر تحقق طرح تفصیلی اصفهان در محدوده بافتهای تاریخی مشخص گردیدند و اندازه گیری شدند، می توان با استفاده از آزمونهای آماری پی برد که آیا طرح قابلیت تحقق دارد یا خیر. یافته های تحقیق حاضر در رابطه با هر یک از نظامهای یاد برده به نتایج زیر دست یافت: 1-مدیریت توسعه شهری: درصد بالایی از پاسخها وجود سازمان واحد جهت نظارت بر تهیه و اجرای طرح تفصیلی را نشان میدهد. بنابراین به طور نسبی میتوان وجود چنین سازمانی که همان شهرداری اصفهان است را تأیید کرد. همچنین تحلیل داده ها نشان داد که شهرداری به عنوان سازمان ناظر بر تهیه و اجرای طرح تفصیلی از اقتدار کافی جهت برقراری هماهنگی میان دیگر سازمانهای متولی امر عمران شهری برخوردار نیست. در حوزه بافتهای تاریخی نیز مشکل نبود مدیریت واحد وجود داشته و سازمانهای دخیل در امر نوسازی و بهسازی از جمله سازمان میراث فرهنگی و سازمان بهسازی و نوسازی اصفهان دارای شرح وظایفی که دقیقاً مسئولیت هر سازمان را از دیگری متمایز کرده، و یک سازمان را به عنوان سازمان راهبر در این زمینه معرفی کرده باشد، نیستند. علاوه بر این، مدیران شهری تا حد زیادی از اشتراک در دیدگاهها و راهبردها برخوردار نیستند و همین امر برقراری ارتباطات و هماهنگی را بین خود سازمانهای مدیریت توسعه شهری با مشکل مواجه میکند. 2- برنامه ریزی شهری: نتایج تحقیق نشان میدهد که در طرح تفصیلی امر ترسیم چشم انداز و تدوین راهبرد صورت گرفته است. اما یافته ها نشان از توجه نسبی و کم طرح نسبت به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق که در حقیقت همان ویژگیهای خاص مناطق هستند دارد. در حقیقت میتوان گفت که چشم انداز و راهبردها تعیین گردیده اند اما نه بر اساس واقعیتها و ویژگیهای مناطق تاریخی اصفهان. 3- حقوق و قوانین شهری: یافته ها دلالت بر ضعف و ناتوانی نظام حقوقی و قانونی شهری دارد. که قوانین شهری متعدد هستند، که این تعدد در جهت تعارض است نه در جهت شفاف سازی و دقیق سازی قوانین شهری. علاوه براین کهنگی و عدم انطباق آنها با شرایط روز جامعه نیز نتیجتاً باعث میشود که این قوانین در عمل نیز از دقت کافی برخوردار نباشند. عامل قانونشکنی و نبود ضمانت اجرایی نیز، بر موارد ذکر شده صحه میگذارد. 4- اعتبارات و بودجه شهرداری ها: بر اساس اطلاعات به دست آمده، شهرداریها نه از اعتبارات مالی کافی جهت اجرای طرحها برخوردار هستند و نه حتی درآمدهایشان به گونه ای است که بتوان اجرای طرحها را با وجود آنها تضمین نمود؛ زیرا درآمدهای شهرداریها غالباً ناپایدار بوده و امکان اینکه در آینده بتوان وجود آنها را تضمین نمود وجود ندارد. از سوی دیگر دولت و دستگاههای دولتی نیز با شهرداری همکاری نکرده و نه آماده به پرداخت سهم خود از اجرای طرح هستند و نه در رابطه با سرمایه های ملی و بافت تاریخی، حاضر به پرداخت اعتبارات ویژه به شهرداریها هستند. بنابراین به طور حتم شهرداری توانایی مالی برای اجرای طرح تدوین شده را به علت ناکارآمدی نظام مالی نداشته است و طرح با امکانات مالی شهرداری همخوانی نخواهد داشت. 5- مشارکت مردمی: مشارکت از لحاظ فرهنگی نهادینه نشده است و تدوین طرح، بر اساس نظرخواهی از مردم و شناخت خواسته های آنها صورت نگرفته و دریافت اطلاعات از آنها در حد بسیار محدود است. از سوی دیگر شهروندان در جریان تدوین طرحها قرار نمی گیرند و اطلاع رسانی به آنها ضعیف بوده و یا اطلاع رسانی همراه با دریافت بازخورد از طرف شهروندان نیست. در صورتی که مردم این مناطق به برقراری همکاری با شهرداری از طریق نمایندگان محلی تمایل و علاقه نشان می دهند.
حمیدرضا محملی ابیانه غلامرضا کاظمیان
توسعه جزیره ای سیستم های اطلاعات، به خصوص در طراحی و پیاده سازی سیستم های چند بخشی دولت و شهر الکترونیک موجب می گردد تا سازمان ها، موسسات و نهادهای گوناگون شهری، بدون در نظر گرفتن دیدی یکپارچه به نیازهای اطلاعاتی یکدیگر، به صورت مجزا به توسعه سیستم های اطلاعات خود بپردازند و با دوری از مزایای یک سیستم یکپارچه اطلاعات برای کل نظام مدیریت شهری، موجبات ناکارآمدی و عدم تحقق اهدافی که برای آن به وجود آورده اند را فراهم آورند. در این پژوهش با نظر به رویکرد معماری سازمانی (enterprise architecture)، انواع راه حل های ارائه شده جهت طراحی و پیاده سازی سیستم های دولت و شهر الکترونیک مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است و با انتخاب مدل «سکوی خدمات شهروند مایکروسافت»(mcsp) به عنوان مدلی با قابلیت عملیاتی شدن (به گونه ای که شهرهای اروپایی و امریکایی به سمت پیاده سازی آن درحال حرکت اند)، مدل مذکور مبنای پژوهشی جهت پیاده سازی سیستم یکپارچه ارائه خدمات مدیریت شهری در شهر تهران قرار گرفته است. در حقیقت این مدل رویکردی است نظام مند، که می تواند کلیه فعالیت های مسیر طراحی و پیاده سازی سیستم یکپارچه اطلاعات مطلوب در شهر تهران را هدایت کند. در همین چارچوب، در این پژوهش، 1-چالش های نظام مدیریت شهری تهران، 2-اولویت توجه به هرکدام از ذی نفعان شهری، 3-نیازهای تفکیکی هرکدام از گروه های شهروندان، کسب و کارها، کارکنان نظام مدیریت شهری و اعضای منتخب شورای شهر(که باید توسط سیستم یکپارچه اطلاعات شهر تهران به آن ها پاسخ داده شود)، 4- قابلیت های کاربردی مدل سکوی خدمات شهروند مایکروسافت، برای شهر تهران مورد بررسی و تحلیل و رتبه بندی قرار گرفت.براین اساس، قابلیت های کاربردی مورد نیاز شهر تهران شناسایی و در همین راستا قابلیت های کاربردی جستجو، سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis)، مدیریت اسناد و مدارک، فرم های تعاملی، مرکز تماس شهروندان و برنامه های کاربردی ارتباطات، به ترتیب به عنوان شش اولویت اصلی شهر تهران استخراج شدند. مقایسه نتایج این پژوهش با پژوهش موسسه idc در شهرهای امریکایی و اروپایی، نمایانگر سه قابلیت کاربردی ضروری مشترک در نتایج دو مطالعه بود. این قابلیت های کاربردی عبارتند از: سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis)، فرم های تعاملی و مرکز تماس شهروندان (البته با اولویت های متفاوت در دو پژوهش). با توجه به اهمیت موضوع و همچنین ظهور رویکردهای نظام مندی مانند مدل mcsp، پیش بینی گردید که در آینده، در طرح های جامع آتی که برای شهر تهران تهیه خواهد شد، تکنولوژی اطلاعات به عنوان یکی از بعدهای مطالعاتی مهم این طرح ها در نظر گرفته خواهد شد و نتایج این مطالعات، یا در طرح های جامع ادغام می گردد و یا آنکه به مانند طرح های جامع مکمل طرح جامع، نمود خواهد یافت. در انتها نیز پیشنهادات حاصل از فرایند و نتایج این پژوهش جمع بندی و ارائه گردید.
لیلا کهنسال محمد شیخی
نظام مدیریت مجموعه شهری به عنوان مسئول اداره و توسعه همه جانبه و پایدار مجموعه شهری تعریف می شودکه شامل نهادها ، فرایندها وسیاست هایی که بر مجموعه شهری اثر می گذارند می باشد ، همچنین شامل ساختار فضایی که توسط این نهادها ، فرایندها وسیاستها ایجاد می شود ، نیز می گردد. با توجه به اینکه پژوهش حاضر ، توصیفی می باشد ، جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها از مطالعات اسنادی مربوط به مدیریت مناطق کلان شهری جهان و تهران استفاده گردیده و برای تکمیل آنها از مصاحبه با اساتید و صاحبنظران آشنا با موضوع استفاده گردیده است. نکته مهمی که از بررسی مدیریت مناطق کلان شهری در جهان می توان بیان کرد حرکت به سمت حکمروایی است . به سمت الگویی انعطاف پذیر و پویا که در آن فرایندهای همکاری در حل مسائل منطقه از نکات مهم می باشد و حرکتی از پایین به بالا می باشد. در ضمن با بررسی مدیریت مجموعه شهری در ایران و جهان می توان به این نتیجه رسید که این مدیریت متاثر از روابط و مولفه های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی می باشد و از آن جا که ایران دارای نظام سیاسی متمرکز می باشد فاقد نهادهای مدیریت مجموعه شهری مستقل و خودگردان می باشد. مدیریت منطقه کلان شهری در ایران دارای مسائل و مشکلات فراوانی می باشد که می توان مهمترین آنها را ، وجود سازمان ها و نهادهای متعدد و ناهماهنگ در مدیریت مجموعه ، فقدان یا ضعف جایگاه ذاتی و ارتباطی نهادهای شهروندی و نهادهای انتفاعی و غیر انتفاعی و بخش های مردمی ، نقش پررنگ روابط عمودی نسبت به روابط افقی میان سازمانها ، خلا و نقص سازمانی در مدیریت فضای خارج از محدوده حریم شهرها ، اختصاص بیشتر احکام قانونی به تنظیم شرایط و ضوابط تحولات خود شهرها ذکر کرد. نظام مدیریتی که با توجه به اصول و مبانی نظری مدیریت مجموعه شهری ، اهداف و راهبردهای تعیین شده برای آن می توان در نظر گرفت مدیریت یکپارچه ای می باشد که تمامی حوزه های جغرافیایی و عملکردی و مدیریتی منطقه را تحت پوشش خود قرار داده و از کلیه نیروهای منطقه جهت مدیریت استفاده نمایدو ضمن اصلاح و تغییر قوانین و مقررات حاکم بر منطقه زمینه حضور بخش های خصوصی وngoها و شهروندان را فراهم نماید.
سالار سیامکی غلامرضا کاظمیان
کیفیت زندگی شهری مفهومی است که از دهه 1960 وارد ادبیات طراحی شهری کشورهای توسعه یافته گردید.جایی که مدیران و مسئولان شهری خود را و شهروندان را از بند کمیت ها تا حدی رها کردند،تا به مفهومی مهمتر یعنی کیفیت زندگی در شهرها بپردازند. کیفیت زندگی شهری همواره با وجود شاخصهایش مورد بررسی، پایش و اندازه گیری قرار گرفته است. شاخصهای کیفیت زندگی شهری به دو دسته شاخصهای عینی (واقعی) و شاخصهای ذهنی (روانی) تقسیم میشوند. شاخصهای عینی بر آمارهای واقعی و داده های ثانویه و شاخصهای ذهنی بر مسایل روانی و درک و تصور انسان متکی هستند.در این تحقیق با بررسی مطالعات و تجربیات جهانی در زمینه کیفیت زندگی شهری و شاخصهای آن، شاخصهای مختلف استخراج شده و با نظر تعداد محدودی از مدیران و متخصصان مدیریت شهری در تهران این شاخصها از لحاظ اهمیت مورد بررسی قرار گرفته اند. در مرحله بعدی با حذف شاخصهای دارای اهمیت پایین مابقی شاخصها اعم از شاخصهای ذهنی و شاخصهای عینی در قالب یک مدل، با استفاده از آمار و ارقام موجود و نیز توزیع پرسشنامه بین نمونه مناسبی از شهروندان منطقه 4 شهرداری تهران مورد سنجش قرار گرفت تا میزان رضایت آنان از شاخصهای کیفیت زندگی شهری و شاخص کلی کیفیت زندگی شهری و نیز میزان رضایت آنها از شهرداری منطقه ، مورد بررسی و اندازه گیری قرار گیرد. سنجش شاخصهای مدل این تحقیق نشان داد که میزان رضایت شهروندان در هیچ یک از 6 بعد اصلی مدل یعنی ، ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، زیست محیطی ، حمل و نقل ، خدمات و زیرساختها و سیاسی و اداری حتی به حد متوسط نیز نرسیده است. بررسی 52 شاخص سنجش کیفیت زندگی شهری نیز نشان داد تنها در 10 شاخص میزان رضایت شهروندان بیشتر از حد متوسط است. میزان رضایت شهروندان از شهرداری منطقه نیز پایین تر از حد متوسط محاسبه گردید. ضمن اینکه در بین نواحی 9 گانه این منطقه تفاوت معنی داری در رضایت از شاخص کلی کیفیت زندگی شهری و شاخصهای اصلی 6 گانه آن وجود دارد و البته در تمامی این نواحی نیز سطح کیفیت زندگی شهری پایینتر از متوسط بوده است.در نهایت با توجه به قوانین و مقررات موجود در مورد شهرداری ها ، شاخصهایی که در حوزه وظایف قانونی شهرداری است استخراج گردید و با دیگر شاخصها از نظر میزان رضایت شهروندان مقایسه گردید .
شادی بیگلری غلامرضا کاظمیان
تا قبل از دوران رشد فزاینده شهرها،محلات شهری رشد تدریجی داشتند،وضمن حفظ ارزشهای زیست محیطی ،کالبدی و اجتماعی خود به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند.اما امروزه به دلیل افزایش جمعیت ورشد سریع شهرها ،محلات شهری فرصتی برای آنکه خود را با مقتضیات زمان وفق دهند نداشتند ،به همین دلیل قادر به پاسخگویی به نیازهای ساکنان خود نشدند واختلا لات زیادی بر آنها حاکم گشت.نگرش توسعه پایدار محله ،حاصل تلفیق دورویکرد توسعه محله ای وتوسعه پایدار است،و می کوشد به نیازهای محله در دوران تغییرات سریع و نیازهای متغیر پاسخ دهد.همچنین یکی از اهداف مهم مدیریت شهری ،توسعه پایدار شهرها ودر مرحله بعد محلات شهری می باشد که این مهم را از طریق مدیریت محله ای و محله محوری که محلات را به عنوان سلول های شهر می داند میسر می شود. تحقیق حاضر به ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در پایداری محله ای ناحیه دوشهرداری منطقه چهار تهران پرداخته است.سوالات اصلی پژوهش این است که آیا ناحیه مذکور یک محله پایدار محسوب می شود؟ نقش مدیریت شهری در وضعیت پایداری ناحیه چیست؟ برای پاسخ به سوالات مطرح شده ،پاسخ های احتمالی تحت عنوان دو فرضیه مطرح شده است. 1-به نظر می رسد ناحیه دو شهرداری منطقه چهارتهران محله پایدار شناخته می شود. 2-مدیریت شهری موجب پایداری ناحیه دو شهرداری منطقه چهار تهران شده است. روش کار در این تحقیق روش توصیفی پیمایشی و تحلیلی می باشد. پس از بررسی ادبیات نظری ،معیارهای وشاخص های متناسب برای سنجش پایداری محله ای انتخاب شد. همچنین وظایف شهرداری بر اساس ابعاد توسعه پایدارمحله ای طبقه بندی شده و وظایف مرتبط با شاخص های پایداری مشخص شدند. با استفاده از روشهای اماری متناسب با سطح سنجش متغییر ها،معیارها و شاخص های مورد نظر مورد سنجش قرار گرفت. برای آزمون فرضیه اول از آزمون t تک نمونه ای وبرای آزمون فرضیه دوم از تحلیل رگرسیونی استفاده شده است.یافته های تحقیق نشان می دهد،ناحیه دو شهرداری منطقه چهار تهران درمرز پایداری قراردارد .مطالعات نشان داد که میزان پایداری ناحیه دو 204.17 است وبه صورت معنا داری از عدد 201 که شاخص پایداری در این مطالعه است بالاتر می باشد. همچنین مدیریت شهری در پایداری ناحیه دو شهرداری منطقه چهار تهران با ضریب تعیین 0.511 به صورت معنا داری تاثیر گذار بوده است.همچنین عملکرد مدیریت شهری از نظر تاثیر گذاری بر پایداری محله ای ناحیه دو در عملکرد کالبدی با 34.4% بیشترین تاثیر ودر عملکرد اقتصادی با 6.3%کمترین تاثیر را در پایداری کلی ناحیه دو داشته است. واژگان کلیدی:مدیریت شهری ،توسعه پایدار محله ای،محله،ناحیه دو شهرداری منطقه چهار تهران
سعید شفیعا غلامرضا کاظمیان
این تحقیق با جمع آوری پژوهش های انجام شده در حیطه ظرفیت اجتماعی و استفاده از نظرات خبرگان به ساخت مدل تحلیلی ظرفیت اجتماعی ساکنان و فعالان اقتصادی و توسعه پایدار محله های پرداخت. داده ها از محله غیررسمی شمیران نو واقع در منطقه 4 شهرداری تهران به صورت پرسشنامه ای جمع آوری شد. ظرفیت اجتماعی به سرمایه اجتماعی, استعداد تسهیم دانش و استعداد مشارکت پذیری و توسعه پایدار محله ای با توسعه پایدار اجتماعی, اقتصادی و محیطی معرفی گردید. اثبات گردید که ظرفیت اجتماعی ساکنان محله به واسطه انگیزه ها و تمایلاتشان به پایداری اجتماعی همبسته تر است و سرمایه اجتماعی عامل اصلی هدایت این ظرفیت می باشد. در طبقه فعالان اقتصادی این همبستگی در حد ضعیف میان مفهوم ظرفیت و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی برقرار بود.نتایج نشان می دهد که ساکنان انگیزه های مشارکتی نسبت به نهادهای شهری تخریب گرایانه و فعالان اقتصادی انگیزه های تقویت کننده نسبتا ضعیفی دارند و اثرگذاری این انگیزه ها برای تبدیل ظرفیت اجتماعی به توسعه پایدار محله ای قابل چشم پوشی است.شاخص ها نشان داد که محله در شرایط ناپایداری قرار دارد و ناپایداری اجتماعی از سایر مولفه ها شرایط بدتری دارد. برای بهبود ظرفیت اجتماعی ساکنان در استراتژی دفاعی بهبود اعتماد نسبت به نهادهای رسمی و در استراتژی تهاجمی بهبود توانایی تسهیم دانش توصیه گردید. برای بهبود ظرفیت اجتماعی فعالان اقتصادی در استراتژی دفاعی بهبود ذهنیت نسبت به ارزش محله و در استراتژی تهاجمی بهبود توان تسهیم دانش توصیه شد. اعتماد به نهادهای رسمی به عنوان قلب اصلی ظرفیت اجتماعی ساکنین و امنیت به عنوان عامل اتصال شاخص های پایداری شناخته شد.
مسعود عراقی حبیب اله رودساز
این تحقیق به منظور ارزیابی امکان استقرار مدیریت الکترونیک در شهرهای کوچک با بررسی زیر ساخت های شهر الکترونیک انجام گرفته که برای نیل به نتایج مستند از روش توزیع پرسشنامه در میان دو جامعه هدف شامل مدیران شهری و شهروندان استفاده گردید. جامعه آماری برگرفته از ساکنین و مسئولین شهر لواسان بود که بعنوان نمونه موردی از شهرهای کوچک ، این تحقیق در آن شهر انجام گرفت. شهر لواسان دارای جمعیتی در حدود 23 هزار نفر و مساحت حدوداَ 20 کیلومتر مربع می باشد که مدیریت شهری آن شامل شورای شهر و شهرداری کاملاَ مستقل از تهران بزرگ بوده و یکی از بخش های شهرستان شمیرانات از توایع استان تهران است. در این تحقیق ، پس از محاسبات آماری این نتایج حاصل گردید که علیرغم آمادگی شهروندان برای استفاده از خدمات الکترونیکی در بستر شبکه جهانی اینترنت ، و همچنین توانائی سازمان های خدمات رسانی از حیث در اختیار داشتن نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده ، متأسفانه به دلیل کمبود زیر ساخت های فنی و مخابراتی و عدم توانائی در ارائه سرویس های قابل قبول اتصال به اینترنت و همچنین به دلیل عدم وجود قوانین و مقررات مکفی به گونه ای که بتواند امنیت لازم را در فضای سایبری ایجاد نماید ، امکان استقرار مدیریت الکترونیک در شرایط فعلی وجود نداشته و به منظور رفع این تنگناها در دو حوزه لازم است چاره اندیشی شود : اول- در حوزه محلی که مشکلات ناشی از امکانات سخت افزاری فنی - مخابراتی مرتفع و با ارتقای سیستم های موجود ، امکان اتصال شهروندان به شبکه جهانی اینترنت با سرعت قابل قبول فراهم گردد. و دوم اینکه در حوزه قانون گذاری نسبت به رفع خلأ های قانونی و وضع دستورالعمل ها و قوانین روشن و موثر در بلند مدت اقدام اساسی بعمل آید. در این صورت امکان جایگزینی تدریجی روش های سنتی با شیوه های الکترونیکی فراهم شده و با فراگیر شدن ارائه خدمات الکترونیکی توسط سازمان ها ، زمینه مشارکت شهروندان در اداره امور شهر مساعد گردیده و می توان نتایج ارزشمند این تحول را که همانا پویائی شهر و دموکراسی شهری است ، به نمایش گذاشت.
امیرحسین بهروز حبیب رودساز
تأثیر عوامل مدیریت، سازمان و تکنولوژی بر شکست و یا موفقیت سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها و نهادهای کشور از جمله مسایل و موضوعاتی است که همواره محققان سیستم های اطلاعاتی و تکنولوژی اطلاعات به آن پرداخته اند. متأسفانه در کشور ما جهت شناخت ماهیت شکست یک سیستم اطلاعاتی هنوز پژوهش علمی و کار آمدی صورت نگرفته است. آگاهی از دلایل شکست یک سیستم اطلاعاتی، باعث هوشیاری و مراقبت مدیران و تیم طراحی و تمرکز بیشتر بر نقاط ضعف احتمالی خواهد شد. حمایت مدیران در تقویت عوامل پیش برنده و تضعیف عوامل بازدارنده در طراحی و پیاده سازی و یا توسعه سیستم های اطلاعاتی و نیز آماده بودن زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری می تواند از جمله نقاط کلیدی جلوگیری از شکست و تضمین موفقیت یک سیستم اطلاعاتی باشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که دلیل اصلی شکست اکثر سیستم های اطلاعاتی مدیریت شهری، مسایل و مشکلاتی است که از سوی عامل مدیریت و مولفه های راهبرد، انتظارات، پیچیدگی - مخاطره حادث می شود.
فاطمه فرزین پور فتاح شریف زاده
در حالی که بیش از یک سال از تشکیل ناحیه محوری و واگذاری برخی وظایف شهرداری مناطق به نواحی می گذرد، هنوز هم لازم است تا با تعامل بیشتر میان مسئولین شهری و شهروندان در کارهای شهری به گونه ای به محلات و معتمدین آنها واگذار شود تا رویش توسعه را از قطعات کوچکتر شهر شاهد باشیم. امروزه مشارکت یکی از مفاهیم عمده واصلی توسعه پایدار به شمار می رود و مسئولین شهری همواره سعی کرده اند تا با جذب مشارکتهای مردمی به اهداف خود در زمینه طرحها و برنامه ها به بهترین نحو ممکن نایل آیند. یکی از مباحث اساسی در مدیریت شهری، مبحث بهروری در خدمات شهری است. موضوعی که عمدتاً در بخش صنعت مورد بحث و بررسی بوده و در بخش خدمات به ویژه خدمات شهری مورد توجه قرار نگرفته است. صاحبنظران کوشیده اند تا عواملی که بر روی مشارکت افراد تاثیر می گذارد را شنایایی نمایند تا بدین وسیله بتوانند با تاکید بر روی آنها از نیروی عظیم مردمی در راستای تحقق اهداف مدیران استفاده کنند. این تحقیق نیز در راستای همین هدف به بررسی وتحلیل پیامدهای مشارکت شهروندان بر اثربخشی سازمان های خدمات شهری پرداخته و سعی نموده است با شناسایی برخی عوامل مهم در جامعه مورد نظر، مسئولین شهری را برای تقویت آنها تشویق وتحریک نماید .عوامل مورد نظر در این تحقیق عبارتند از: عملکرد شورایاری ها، برگزاری جلسات عمومی و ارتقاء پاسخگویی مدیران شهری. همچنین برای رسیدن به پاسخ سوألات تحقیق از پرسشنامه نظرات دو گروه جامعه را برای ما روشن می سازد این پژوهش به بررسی و تحلیل پیامد های مشارکت بر اثربخشی سازمان های خدمات شهری می پردازد. پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بوده و داده های مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از بین تعداد 383 نفر ازشهروندان و تعداد 158 نفر از کارکنان جامعه مورد مطالعه، گردآوری شده است. برای آزمون فرضیات از معادلات ساختاری. نتایج تحقیق بیانگر این است که بین عملکرد شورایاری ها، برگزاری جلسات عمومی ، ارتقاء پاسخگویی و اثربخشی سازمان های خدمات شهری ارتباط معنی داری وجود دارد.
معصومه فرخی غلامرضا کاظمیان
در مجموع نتایج به دست آمده از دو پرسشنامه طرح شده به شرح زیر بود: در خیابان ولیعصر در مقایسه با خیابان سپهسالار مولفه بودجه دارای بالاترین اهمیت و مشارکت دارای کمترین رتبه از دیدگاه ذینغان و استفاده کنندگان پاسخ دهنده به پرسشنامه مربوط بود.در مقابل در خیابان سپهسالار مولفه قابلیت پیاده مداری اهمیت بیشتری داشت . در کل خیابان ولیعصربا توجه به پاسخ های داده شده دارای شرایط بهتری به لحاظ اجرای مفهوم قابلیت پیاده مداری نسبت به خیابان سپهسالار بود.با توجه به اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه طرح شده برای مدیران و کارشناسان شهری، شهرداری تهران برای پیاده کردن مفهوم قابلیت پیاده مداری نیاز به بودجه ریزی هدفمند و منطبق با نیازهای اقشار مختلف مردم داشت. جلب مشارکت ذینفعان و استفاده کنندگان برای اجرای این مفهوم داری الویت بالایی بود. به نظر رسید که شهرداری تهران نیز باید نقش پررنگ تری در برنامه ریزی در سطوح بالا داشته باشد. هماهنگی با سایر نهادها و سازمان های درگیر در اجرای پروژه های مرتبط با قابلیت پیاده مداری دارای اهمیت حیاتی بود.
محمد خسروی غلامرضا کاظمیان
جایگاه کلان شهرهای ایران و به خصوص تهران در سلسله مراتب شهرهای جهانی خالی است و یا در مراتب بسیار پایین قرار دارد. برای بهبود این جایگاه لازم است کل سیستم ملی کشور با سیستم بین المللی در تعامل بیشتری قرار گیرد. اما با توجه به عدم یکپارچگی مدیریت شهری در ایران، سازمان های متعددی می توانند در جهانی شدن شهرهای ایران تاثیر گذار باشند. یکی از سازمان هایی که با ارائه طیف وسیعی از خدمات اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی می تواند تاثیر زیادی در جهانی شدن کلان شهرهای ایران داشته باشد، شهرداری است. وجود شاخص هایی به منظور ارزیابی عملکرد در جهت جهانی شدن شهرها این امکان را فراهم می نماید که با شناسایی نقاط قوت و ضعف، در جهت رفع موانع و افزایش سرعت جهانی شدن کلان شهرها اقدام نمود. لذا در این تحقیق با بررسی شاخص های شهرهای جهانی و وظایف و اختیارات شهرداری ها و با مراجعه به نظرات خبرگان، 72 شاخص برای وضعیت مطلوب، که شهرداری تهران از وظایف و اختیارات ایده آل خود در شرایط فعلی برخوردار باشد، و 62 شاخص برای وضعیت موجود در سه بعد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، به منظور ارزیابی تاثیر شهرداری تهران در عملکرد جهانی شهر تهران تدوین شده و برای هر یک از شاخص ها ضریب اهمیتی تعیین شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد در شرایط فعلی توجه به شاخص های سیاسی و فرهنگی نسبت به شاخص های اقتصادی از اولویت بیشتری برخوردارند. جامعه آماری این تحقیق را اساتید دانشگاهی و صاحب نظران در زمینه جهانی شدن و مدیران و کارشناسان آشنا به مسائل جهانی شدن در شهرداری تهران تشکیل می دهند. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر آزمون های میانگین و نسبت استفاده شده است.
سجاد بیگ میری غلامرضا کاظمیان
شهرداری ها به عنوان نخستین سطح حکومت از یک سو و درارتباط نزدیک و پیچیده و بدون واسطه با مردم از سویی دیگر همواره در طول تاریخ بویژه تاریخ معاصر نقش بسیار مهمی در رتق و فتق مسایل جاری مردم ایفا نموده اند. گستره وظایف و نوع وظایف محوله به شهرداری ها ایجاب می نماید که این سازمان ها از نظام قدرتمند مالی در همه ابعاد برخوردار باشند تا بتوانند وظایف خود را به درستی به انجام برسانند در این بین شهرهای میانی بدلیل ماهیت خود در تکمیل زنجیره شهرها و جلوگیری از مهاجرت بی رویه به کلان شهرها از اهمیت بخصوصی برخوردار می باشند همچنین با توجه به انکه شهرهای میانی امکان برخورداری از منابع عظیم مالی شهرهای بزرگ را ندارند اما وظایفی مشابه با انها دارند لذا برخورداری از یک نظام مالی منسجم و کارآمد در این شهرداری ها یک ضرورت انکار ناپذیر است،دراین پژوهش سعی شده است با مطالعه شهر ایلام به عنوان مرکز سیاسی استان و نمونه مناسب یک شهر میانی وضعیت نظام مالی آن شناسایی شده و با کمک ماتریس تحلیل استراتژیک swot سیاست ها و استراتژی های بهینه جهت ارتقا پایداری و سلامت نظام مالی آن ارائه گردد از طریق مصاحبه باز و عمیق و مطالعات میدانی زمینه های کلی اثر گذار بر نظام مالی شهرداری ایلام بر اساس حوزه های شش گان? مدل تجزیه وتحلیل محیطی پِستل و حوزه های نُه گان? مدل تجزیه وتحلیل سازمانی استخراج گردید سپس با توزیع پرسشنامه نهایی پاسخ ها جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحلیل عاملی استفاده گردید با مطالعات انجام شده مشخص گردید که وزن فرصت ها از تهدیدات بالاتر و همچنین نقاظ ضعف نظام مالی شهرداری ایلام نسبت به نقاط قوت آن برتری دارد لذا استراتژی 0w - تغییر جهت و استفاده از فرصت های محیطی برای غلبه بر نقاط ضعف سازمانی - استراتژی مناسب و بهینه می باشد از طرف دیگر برای مطالعه تطبیقی نتایج پژوهش از تجزیه و تحلیل 5 ساله نظام مالی شهرداری ایلام بین سال های 84-88 استفاده گردید که نتایج بصورت بسیار واضحی از همخوانی برخوردار بود چرا که مطالعه نشان داد که تراز کلی شهرداری بدلیل در حال رشد بودن شهر و امکان درآمد زایی شهرداری مثبت بوده اما محل این درآمد ها بدلیل ضعف ساختاری مدیریت شهری و به تبع آن نظام مالی شهرداری بسیار نامطلوب و از درآمد های بشدت ناپایدار همچون حق ترمیم آسفالت ولکه گیری و عوارض ساختمانی تشکیل گردیده است به نحوی که در سال 88 به عنوان نمونه بیش از 88 درصد منابع درآمدی شهرداری ایلام از منابع ناپایدار تشکیل گردیده است مهمترین توصیه این پژوهش استفاده شهرداری ایلام از درآمد های کلی خود در جهت ایجاد تاسیسات درآمد زا و فرهنگ سازی مشارکت مردم در اداره شهر جهت تغییر ساختار کلی نظام درآمدی خود می باشد.
مرضیه شاه محمدی غلامرضا کاظمیان
این پژوهش به امکان سنجی واگذاری مدیریت محیط زیست شهر به شهرداری (شهر تهران) در5 فصل می پردازد. در فصل اول به بیان مختصری از کلیات پژوهش شامل بیان مسئله و ضرورت پژوهش، اهداف و سوالات مدنظر در پژوهش در قالب 5 وظیفه ی مدیریتی برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل و تأمین منابع پرداخته و در ادامه، به طور خلاصه روش پژوهش توضیح داده می شود. همچنین به سوابق و تجربیات گذشته مرتبط با موضوع پژوهش نیز اشاره می گردد. در فصل دوم ضمن بیان مفاهیم و تعاریف مرتبط با موضوع ، پژوهش ها و تجربیات گذشته به صورت تفصیلی بررسی می شود و مبانی نظری پژوهش در سه عنوان کلی مدیریت شهری، محیط زیست شهری و مدیریت محیط زیست شهری تبیین و در پایان این فصل مدل مفهومی اولیه با بیان عناصر اصلی نمایش داده می شود. در فصل سوم پژوهش حاضر توضیحاتی در مورد روش پژوهش های کیفی و روش نظریه مبنایی که مورد استفاده ی این پژوهش است، ارائه می گردد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه، مشاهده و مطالعه استفاده و مصاحبه شوندگان از سه بخش دولتی، شهری و دانشگاهی انتخاب شده اند . حجم نمونه با در نظر گرفتن اشباع نظری به 19 نفر رسید. این پژوهش طی چهار مرحله ی طراحی، جمع آوری داده ها، تحلیل و مقایسه با ادبیات صورت می گیردو مدل اجرایی پژوهش در انتهای فصل سوم قرارداده می شود. در فصل چهارم به تحلیل داده های گردآوردی شده پرداخته می شود که در ابتدا با معرفی مصاحبه شوندگان و انجام فرایند کدگذاری به صورت باز، محوری و انتخابی آغاز و سپس با تشریح مدل پارادایمی و توضیح اجزای آن در عناوین پدیده، شرایط علّی و میانجی، زمینه ها، راهبردهای کنش و پیامدهای به کارگیری راهبرد ها ، تصویر مدل پارادایمی در یک نمای کلی نمایش داده می شود. در فصل پنجم ضمن نتیجه گیری درحوزه ی واگذاری 5 وظیفه ی اصلی مدیریتی، نظریه ی پژوهش همراه با ارائه ی مدل مفهومی شکل گرفته تبیین و علاوه بر آن پیشنهادات پژوهش در دو دسته ی کاربردی و آتی ارائه می گردد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که مدیریت محیط زیست شهر تهران نمی تواند به صورت کامل به شهرداری واگذار گردد و وظایفی که امکان و الزام واگذاری آن ها به شهرداری طی پژوهش مشخص شد نیاز به ظرفیت سازی های قانونی، ساختاری و فرهنگی در شهرداری دارد. درنهایت نیز تنگناها و تجربیات پیش روی پژوهشگر برای پژوهش های آینده بیان می شود.
قاسم موذنی غلامرضا کاظمیان
شرکت-شهرهای نفتی نقش زیاد در ورود مدرنیته و شهرسازی جدید در ایران داشته اند. آبادان و مسجدسلیمان اولین شرکت-شهرها در این ایران می باشند که توسط شرکت نفت ایران و انگلیس احداث گردیدند. در دهه های گذشته شرکت های مختلف زیر مجموعه وزارت نفت اقدام به احداث شهرکهایی در مناطق مختلف جهت اسکان نیروی مورد نیاز خود نموده اند، که هدف اصلی آنها جذب نیروی پایدار و متخصص در آن مناطق می باشد. جهت ساخت و نگهداری این شهرکها هزینه های زیادی صورت می پذیرد، اما اینکه آیا شرکت به هدف خود دست می یابد جای سوال دارد. در این تحقیق به بررسی میزان رضایت ساکنان و عوامل موثر در رضایت از سکونت در این شهرکها پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است و روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخت می باشد. جامعه آماری تحقیق از ساکنان شرکت-شهرهای توحید، شهید تندگویان، 372واحدی و پردیس واقع در منطقه جم و شهرک شرکت پالایش نفت شازند واقع در شهر جدید مهاجران تشکیل شده است. از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده استفاده شده است. حجم نمونه 250 نفر است که نمونه های هر شهرک متناسب با جمعیتش می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مراکز بهداشتی و درمانی، امنیت، مراکز آموزشی، پاکیزگی و نظافت شهرک، هوای سالم و رضایت کلی از منطقه مهمترین عوامل تاثیر گذار بر رضایت از سکونت در این شرکت-شهرها می باشند .و شاخص هایی نظیر پاکیزگی شهرک، آسایش و آرامش، امنیت از بیشترین رضایت، و وجود مراکز اشتغال برای اعضای خانواده، وجود مکانهای تفریحی در منطقه، فروشگاههای کالاهای ضروری، امتیاز بندی عادلانه در واگذاری مسکن و سطح توسعه یافتگی از کمترین رضایت در نزد ساکنان برخوردار می باشند.
سیدمحمدجواد موسوی غلامرضا کاظمیان
یکی از مهمترین ابزارهای توسعه در ایران توسعه صنعت نفت و گاز است. ایران با دارا بودن منابع سرشار، از ظرفیت بالایی جهت توسعه این دسته از صنایع برخوردار است. در زمان حاضر، منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی که بزرگترین منبع شناخته شده گاز جهان می باشد طلایه دار توسعه ی صنعت نفت و گاز در کشور است. اما پژوهش ها نشان می دهد که با گذشت بیش از یک دهه از شروع توسعه ی صنعت در عسلویه، مسائل و مشکلات بسیاری گریبانگیر ساکنان این منطقه شده است و مساله ی اصلی تحقیق حاضر نیز کنترل وکاهش پیامدهای توسعه صنعت در این منطقه است. در این میان، مدیریت شهری با هدف ارتقای شرایط کار و کیفیت زندگی شهروندان، حفاظت از حقوق آن ها و تشویق به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار می کوشد مسائل و مشکلات را شناخته و زمینه رفع آنها را فراهم نماید. لذا هدف اصلی تحقیق شناخت نقش مدیریت شهری در کاهش پیامدهای ناشی از توسعه صنعت نفت و گاز در شهر عسلویه می باشد. در کنار مسائل و مشکلات فراوان عسلویه، یکی دیگر از دلایل اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر از آنجا ناشی می شود که تاکنون هیچ پژوهشی در مورد نقش مدیریت شهری در کاهش اثرات توسعه صنعت نفت نه تنها در منطقه عسلویه بلکه در کشور نیز انجام نشده است. بر این اساس، سوالات تحقیق بر سه محور اصلی قرار گرفت: شناخت پیامدهای توسعه صنعتی، شناخت عملکرد نهادهای مدیریت شهری و تدوین برنامه های آینده آنها در جهت کنترل پیامدها. تحقیق حاضر از نوع تحقیق کاربردی است و در آن هر دو بعد اکتشافی و توصیفی مورد توجه قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران و مسئولان کلیه نهادهای مدیریت شهری ؛سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس و شرکت های تابعه، سازمان های شهری، نهادهای اجتماعی محلی، هیات های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی؛ امام جمعه، سرمایه گزاران اقتصادی، مطلعین محلی و دیگر عناصر تاثیر گذار در سطح شهر می باشد. روش نمونه گیری از نوع غیرتصادفی و به صورت گلوله برفی است و ابزار جمع آوری داده ها عبارت است از: پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آلودگی هوا، دود و بوی گاز، تصرف دریا و ساحل توسط صنعت، پارتی بازی در امور مربوط به اشتغال، و شیوع بیماری های ناشی از صنعت از بالاترین میزان شدت و اهمیت برخوردار است و تخریب و کم کاری کارگران، قطع برق، تغییر لباس های محلی، از بین رفتن زبان و گویش محلی و وجود کارتن خواب در شهر در ردیف آخرین پیامدها قرار دارد. در حاشیه قرار گرفتن بومیان، افزایش تضادهای فرهنگی و کاهش کنترل های اجتماعی نیز جزء مهمترین پیامدهای فرهنگی توسعه صنعت در عسلویه می باشد. همچنین بر طبق نتایج تحقیق اصلی ترین نهادهای مدیریت شهری شامل سازمان منطقه ویژه، شهرداری، شورای شهر، بخشداری، نماینده مجلس و امام جمعه در خصوص مهمترین پیامدهای توسعه صنعتی؛ آلودگی هوا، دود و بوی گاز، شیوع بیماری های ناشی از صنعت و تصرف دریا و ساحل کمترین فعالیت را داشته اند. همچنین شهرداری نیز عمدتا در حل مسائل سخت افزاری مانند فضای سبز و وضعیت کالبدی شهر فعال بوده و در خصوص مسائل فرهنگی و پیامدهای نرم افزاری عملکرد ضعیفی داشته است. در بخش پایانی نیز برنامه نهادهای مختلف مدیریت شهری به منظور کنترل پیامدهای توسعه صنعتی ارائه شده است.
محمد مهدی لبیبی محمد رضا جوادی یگانه
موضوع نظم اجتماعی یکی از کلیدی ترین مباحث جامعه شناسی است و همانطور که در طرح مسئله به آن اشاره شد، جامعه شناسان را از این دیدگاه می توان به دو گروه نظم گرا و تضاد گرا تقسیم نمود. این باور وجود دارد که بدون برخوردار بودن از حداقل نظم اجتماعی، امکان پیشرفت و توسعه جوامع در زمینه های مختلف وجود ندارد. طبیعی است در جامعه ای که انسجام اجتماعی وجود نداشته باشد همکاری گروهی برای دستیابی به اهداف مشترک با اختلال جدی روبرو خواهد بود. این موضوع در شهرهای بزرگ اهمیت بیشتری پیدا می کند چرا که افزایش جمعیت بخودی خود تبعات عدیده ای در سطوح مختلف خواهد داشت و مسائل و مشکلات جدیدی را ایجاد می کند. بنابراین تنها با شناخت دقیق عوامل موثر بر نظم اجتماعی در شهرهای بزرگ است که می توان در مورد ساماندهی نظم اجتماعی در این شهرها به نتایج علمی و معتبری دست یافت. این تحقیق از آنجا ضرورت پیدا می کند که تاکنون مطالعه ای منسجم و جامع در مورد نظم اجتماعی در شهر تهران از طریق مقایسه وضعیت آن با شهرهای دیگر انجام نشده است و در مطالعاتی که در بخش مرور منابع تجربی به آنها اشاره می شود ابعاد خاصی از ویژگی های زندگی شهری مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین با شناخت این عوامل می توان به پیشنهادات روشنی در زمینه اقدامات اجرایی دست یافت تا مسئولین ذیربط بتوانند برای رفع تنگناهای موجود تلاش نموده و در جهت تقویت عوامل تأثیرگذار بر قوام و دوام نظم اجتماعی اقدام نمایند. همانطور که گفته شد جامعه شناسان از دوره کلاسیک تا دوره مدرن نظریه های مختلفی در مورد نظم اجتماعی داشته اند و در مطالعات خود بر دو بخش ساختارها وعاملان تأکید کرده اند، برخی از آنها (دورکیم، مانهایم) مهمترین عامل ایجاد نظم اجتماعی را در ساختارها و شرایط عینی جامعه جستجو کرده و با تحلیل سطح کلان و مطالعات تطبیقی سعی در شناخت عوامل موثر بر آن داشته اند و برخی دیگر با تحلیل سطح خرد (پارتو، هومنز) سعی در تحلیل کنش ها و رفتار انسانی نموده اند. گروهی نظم را پدیده ای ذاتی (دورکیم) و گروهی آنرا ابزاری (هومنز) برای دستیابی به هدف دانسته اند، عده ای آنرا تابع خودهای افراد و برداشت ها و پنداشت های آنان (مید) دانسته اند و گروهی کنش های پیوسته ناشی از درک مشترک از واقعیت ها (بلومر) را عامل اصلی نظم اجتماعی تصور کرده اند. (عبداللهی، 1386ب) اما تمامی این نظریه ها علی رغم اختلافاتی که با یکدیگر دارند بر این واقعیت تأکید گذارده اند که در شهرهای بزرگ ناهماهنگی بین سطوح مختلف توسعه بر روی رفتار شهروندان اثر گذاشته و موجب پیدایش مشکلات و مسائل جدیدی شده که در آینده نیز باید انتظار شدت یافتن آنها را داشته باشیم، به طوری که این اعتقاد وجود دارد که «شهرهای آینده با تناقضی اساسی روبرو هستند، از یک سو امکانات فزاینده معماری و فن آوری، امکان فضاسازی مدرن را فراهم می آورد، از سوی دیگر ایجاد هماهنگی بین ارزشهای فرهنگی و این تحولات در برخی از جوامع تحمل پذیر نبوده و باعث ایجاد تنش های زیادی در جامعه می شود.» (فتحی؛ 1389: 122) در این تحلیل ها مفهوم شهروندی به عنوان یک واژه کلیدی مورد توجه قرار گرفته و سعی شده تا با توضیح و تبیین رابطه کنش های فردی و شرایط اجتماعی تحلیل های جامع تری ارائه شود. در واقع نظم اجتماعی به زمینه های لازم برای انجام وظایف و مسئولیت های شهروندی پیوند زده شده و این باور مطرح شده که «تحقق شهروندی بازتاب دو اصل مهم است، موقعیتی که افراد بر حسب حقوق و تکالیف خود کسب می کنند و شرایطی که جامعه برای کسب یا اعطای این موقعیت پدید می آورد.» (شیانی؛ 1384: 60) با این حال می توان گفت «اگر چه مفهوم شهروندی قدمتی دیرینه در تاریخ بشری دارد اما به واسطه تغییر در روابط اجتماعی و کارکردهای دولت ها در طول تاریخ و از نظر حق و تکلیف و رابطه جامعه مدنی و سیاسی دچار تحول شده است. این تحول هم در غرب و هم در ایران روی داده است.» (دربیکی؛ 1389: 97) تحولات بعدی در دانش جامعه شناسی نگاه به موضوع نظم اجتماعی را دگرگون ساخت. در حالیکه نخستین تحول بزرگ در جامعه شناسی معاصر تلفیق سطوح خرد و کلان (پارسونز) یا عین و ذهن (آلتوسر) بود، جامعه شناسان بعدی نظم و تضاد را که از ابتدا دوپارادیم در تقابل با یکدیگر تصور می شدند به درون مباحث خود آورده و تلفیقی درون مکتبی را شکل دادند. بنابراین هنگامیکه از هابرماس، بوردیو، گیدنز، دارندورف، مورن، الکساندر و... صحبت می کنیم، نظم را با پذیرش تضاد و تضاد را با پذیرش نظم می فهمیم و در چنین حالتی روش خاصی مطرح نیست زیرا ما در بینش و روش به تکثرگرایی و چند وجهی بودن واقعیت اجتماعی گردن نهاده ایم. نظم اجتماعی از دیدگاه اندیشمندان سیاسی نیز موضوعی کانونی است و این پدیده در رابطه با نوع حکومت ها و رابطه آنها با مردم و نقشی که جامعه مدنی به عنوان واسطه این دو بخش ایفا می کند مورد مطالعه قرار می گیرد. به جرأت می توان گفت ریشه بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی امروزه جوامع را می توان در فقدان نظم انسجامی جستجو کرد، از یک سو فرایند اجتماعی شدن در جوامع با نوعی اختلال روبرو است و از سوی دیگر ارتباطات بیرونی و فرایند جهانی شدن الگوهای رفتاری متفاوتی را ایجاد نموده که در مجموع نوعی گسست را موجب شده است. نظریه های جامعه شناسی سیاسی نیز نظم اجتماعی را در قالب نظم از بالا یا نظم انتظامی مورد بحث و تحلیل قرار داده اند. نظریه های مختلف جامعه شناسی سیاسی در طی تطوری که از نسل های اول تا چهارم خود پیدا کرده اند ابتدا بر موضوعاتی مانند توسعه موزون و ناموزون و ناهماهنگی بین توسعه اقتصادی و فرهنگی تأکید گذارده اند. در این نظریات نظم اجتماعی در قالب عملکرد رژیم های سیاسی حاکم بر جامعه و رابطه آنها با مردم مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. دو متغیر ارزش ها و محیط در این نظریه ها نقش اصلی را دارند، به طوری که چالمرز جانسون معتقد است هنگامی که نهادهای متعدد در جامعه کارکردهای نامناسبی پیدا کنند این «کارکرد نامناسب چندگانه» باعث از بین رفتن حالت تعادل در جامعه و در نهایت وقوع بی نظمی می شود. (کلگ، 1383) هانتینگتون بر «توسعه نهادمندی» تأکید نموده و سعی بر آن دارد تا رابطه بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی را مورد مطالعه قرار دهد، در اندیشه او ناپایداری سیاسی یا بی ثباتی سیاسی معادل بی نظمی تلقی شده به صورتی که توسعه ناموزون باعث عدم نهادمندی سیاسی شده و سرخوردگی اجتماعی را ایجاد می نماید و در نهایت این نوع سرخوردگی، بی نظمی و بی ثباتی سیاسی را به وجود می آ ورد که می تواند تحت شرایط خاصی به شورش یا انقلاب نیز تبدیل شود. (وینسنت، 1385) تد رابرت گر در موضوع نظم اجتماعی بر دلایل روانشناختی تأکید می کند و بی نظمی را ناشی از احساس «محرومیت نسبی» می داند. از نظر او هنگامی که در جامعه بین «توانائی های ارزشی» و «توقعات ارزشی» فاصله زیادی بوجود آید، ثبات و تعادل جامعه بر هم می خورد و بی نظمی در جامعه ایجاد می شود. تدا اسکاکپال بر دلایل تاریخی تأکید می کند و سابقه یک کشور در زمینه برخورداری از حکومت های استبدادی را ملاک اصلی می داند. گرین و فورن در تحلیل نظم اجتماعی بر نقش ایدئولوژی و باورهای دینی و سنتی تأکید می کنند و چارلز تیلی بر نقش گروه های اجتماعی تأکید کرده و اهمیت آنها در نظم اجتماعی نشان داده است، بنا به اعتقاد او آنچه در جامعه می تواند نظم را ایجاد کند افراد نیستند بلکه این گروه ها هستند که در صحنه های گوناگون رقابت سیاسی در جامعه کنش های جمعی را سازماندهی کرده و باعث ثبات یا عدم ثبات جامعه می شوند. (نقیب زاده، 1387) الکسی دو توکویل معتقد است «مشارکت مردم در تصمیم گیری ها، در سطوح و عرصه های گوناگون، به آنها این امکان را می دهد که از توانایی های خود استفاده بهینه کنند. به علاوه بخش مهمی از ارزش مشارکت با توجه به نیکی و بدی که در سرشت انسانها وجود دارد، زندگی با یکدیگر در کمال صفا و صمیمیت است.» (دوتوکویل؛ 1374: 15) بدین ترتیب فرایند مشارکت به عنوان یک نظام کارکردی در سطوح کلان، میانی و خرد با افزایش ثبات اجتماعی، ایجاد همبستگی و کاهش تعارضات گروهی، قبیله ای و قومی، از بین بردن فرهنگ حاشیه نشینی و تبدیل منافع فردی به منافع جمعی، کاهش نابرابریهای اجتماعی و بسط ارزش های دموکراتیک، سهیم شدن در منابع قدرت، تقویت روحیه مسئولیت پذیری و احساس تعلق و تعهد در فرد و ایجاد نظم و انضباط اجتماعی همراه است. در جمع بندی این نظریات می توان وجه مشترکی را یافت و آن کاهش تصدی گری دولت در زمینه های مختلف است. از دیگر وجوه مشترک تمامی این نظریه ها توجه به نظم از بالا است، که در آنها ساختار سیاسی حکومت ها و رابطه آن با جامعه مورد توجه قرار می گیرد، در حالیکه در اندیشه جامعه شناسان عمدتاً به نظم از پائین توجه شده است، این نوع نظم حاصل حضور فعال و پویای کنش گران جامعه در فرایندهای مربوط به تحولات جامعه است. در این نظریات بر فرهنگ، وجدان جمعی، آگاهی عمومی، مشارکت، مسئولیت پذیری، رعایت حقوق دیگران، تفاهم و تعامل و وفاق جمعی اعتماد به دیگران، اخلاق اجتماعی، تکثرگرایی، سرمایه اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی تأکید به میان آ مده است.
مهسا شهسواریان محمد شیخی
پدیده ی توسعه ی پراکنده شهری یکی از نیروهای عمده ی موثر بر تغییرات کاربری زمین در جهان است. پراکنده رویی یکی از اشکال آشفته و ناکارآمد رشد شهر است که آرایش فضایی برنامه ریزی نشده داشته و در کشورهای توسعه یافته بر اتومبیل شخصی متکی است. بیشتر کلان شهرها و مناطق شهری با سرعتی بیش از سرعت افزایش جمعیت محدوده های خود را افزایش می دهند و اراضی پیرامونی را به خود اضافه می کنند و در نتیجه مقادیر بسیاری از زمین های زراعی و منابع طبیعی به منظور رشد شهر مورد استفاده قرار گرفته است، در حالی که به ازای سکونت هر نفر در شهر زمین بیش از اندازه ی لازم مورد استفاده قرار گرفته است. پرسشی که با مشاهده ی این پدیده مطرح می شود آن است که به چه دلیل رشد محدوده ی شهرها با سرعتی بیش از رشد جمعیت آنها اتفاق می افتند؟ ضرورت علمی این پژوهش شناسایی عوامل ایجاد کننده ی پدیده ی پراکنده رویی در قلمرو مورد مطالعه و برداشتن گامی در راستای شناخت هر چه بهتر پدیده ی پراکنده رویی است. همچنین از لحاظ ضرورت کاربردی بسیاری از مطالعات نشان داده است که مسائل به وجود آمده توسط چنین الگوی رشدی که به شهرها تحمیل می شوند هزینه های سنگینی را برای شهر، اعم از ساکنین یا مدیران شهری در پی دارند. این پژوهش کار خود را با پرسشهایی آغاز کرده است که پاسخ اولیه ی آنها با استفاده از مطالعه ی اکتشافی دیدگاهها و نظرات صاحب نظران بدست آمده اند. سپس با بدست آوردن مدل مفهومی از ادبیات نظری به عنوان بنیان نظری پژوهش، متغیرهایی که از دیدگاه این چارچوب باید مورد توجه و برنامه ریزی قرار گیرند در تحلیل اولیه ی جمعیتی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی با روشهای کمی و کیفی قرار گرفته و نتایج حاصل از این تحلیل ها نیز از طریق فراتحلیل swot وارد فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شده اند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بدست آوردن دیدی روشن تر و جامع تر نسبت به شرایط رشد و گسترش فضایی شهر بوده و با توجه به رویکرد و هدف این پژوهش بهترین مسیر برای انجام کار روش توصیفی است. چرا که پژوهش توصیفی هم می تواند کل نگر و هم جزء نگر باشد و می تواند با پرسش های از پیش تعیین شده و دامنه ی محدود پژوهش آغاز شود. رویکرد توصیفی برای تبیین و مطالعه ی پدیده هایی که به صورت طبیعی رخ می دهند و قابل کنترل و آزمایش نیستند مفیدتر است. به منظور استفاده از روش توصیفی در این پژوهش به مطالعه ی موردی پرداخته ایم که روشی سیستماتیک برای پرداختن به یک پدیده، جمع آوری داده درباره ی آن و تحلیل داده ها و گزارش نتایج است.در درون مطالعه ی موردی از روش اسنادی و کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از طرح های پیشین جامع و تفصیلی مصوب کرج و نیز مطالعات مهندسین مشاور پرداراز در راستای طرح ساماندهی حریم شهر کرج جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل اولیه ی جمعیتی، اقتصادی، کالبدی و حقوقی از روشهای عمدتاً کیفی و تحلیل عمقی استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش هم سنجی تصویری نسبت به پراکنش جغرافیایی و وضعیت فضایی اطلاعات و داده ها در سطح شهر و حریم آن به استنتاج و تحلیل دست یافته ایم. نتایج حاصل از این تحلیل عمقی و شناخت از ویژگی های اجتماعی- جمعیتی، اقتصادی- فعالیتی، کالبدی- فضایی و مدیریتی- حقوقی به صورت جداول قوت، ضعف، فرصت و تهدید در هر زمینه استخراج شده و این جداول به عنوان ورودی تحلیل ثانویه با استفاده از مدل خلاصه تحلیل عوامل استراتژیک(sfas) مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور طی مراحل برنامه ریزی استراتژیک و تدوین چشم انداز، از میان مدلهای موجود برای چشم اندازسازی، مدل "ارگون" را برگزیده است و بر مبنای آن چشم انداز حوزه شهری کرج را تدوین کرده است و پس از تدوین چشم انداز، برای دستیابی به راهبردها و فراتحلیل یافته های حاصل از sfas، از مدل تحلیل swot استفاده شده است. در پایان آنچه به دست می آید مهمترین عوامل اثر گذار بر شکل گیری الگوی رشد پراکنده در محدوده و حریم شهر کرج است که به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1. فساد اقتصادی، ولع مالکیت زمین و زمین خواری 2. گرانی مسکن و کمبود مسکن برای اقشار کم درآمد در داخل محدوده شهر 3. تفاوت معنی دار قیمت زمین میان محدوده ی شهر و حریم شهر 4. فقدان مدیریت یکپارچه و تداخل وظایف سازمان ها و نهادهای مسئول و در نتیجه ضعف نظارت موثر بر گسترش شهر کرج
امیر حسین یاوری بافقی سید حسین ابطحی
مقدمه: هم اکنون پلیس در برخی از موارد از تحولات اجتماعی آگاه نبوده و بجای پیش بینی بحران های اجتماعی بمنظور پیشگیری از وقوع آنها، درگیر مقابله با نتایج رفتارهای خشونت آمیز سیاسی تا فرهنگی اقشار مختلف مردم و مسئولان در سطح خیابان ها می گردد. این عدم پیش بینی شرایط به اتخاذ تصمیماتی در پلیس منجر می شود که می تواند علاوه بر افزایش شدید هزینه های سازمانی (منابع انسانی، بودجه و امکانات و ...) به وخامت اوضاع بینجامد. هدف: پژوهش حاضر سعی داشت با تمرکز بر بحران های اجتماعی و به منظور پیش نگری آن ها به ارائه الگویی بپردازد که مبتنی بر آن اصلی ترین سازمان متولی کنترل این بحران ها یعنی پلیس، توانایی پیشگیری از وقوع چنین بحرانهایی را داشته باشند. روش: این پژوهش از حیث زمانی، مقطعی؛ از حیث هدف؛ کاربردی و از حیث روش، توصیفی بوده و از نظر روش های جمع آوری داده ها، ترکیبی می باشد و از حیث اقدام، پژوهشی اکتشافی محسوب می شود. یافته ها: از بین عوامل موثر در پیش نگری بحران های اجتماعی، بیشترین مخاطبان(49.5%) به گزینه همه موارد (زمان، موضوعات، افراد و جغرافیا) توجه کرده بودند. با توجه به نتایج بدستآمده، طرز تلقی بر این است که بیشترین امنیت و آرامش اجتماعی زمانی برقرار می شود که حل مسئله مبتنی بر گفتمان بوده و طیف کلی مفهوم امنیت و آرامش اجتماعی را نیز شامل شود (دیدگاه عام گرا و نرم افزاری). 31 عامل به عنوان عوامل ارتقاء دهنده امنیت اجتماعی لحاظ شده که در آن افزایش سطح رفاه جامعه، گسترش عدالت اجتماعی و وجود یا ایجاد قانونی به منظور تأمین منافع تمام افراد به جای تأمین منافع گروه یا گروههای خاص در مراتب اول تا سوم قرار دارند. در انتها نیز مدل پیش نگری بحران های اجتماعی به منظور پیش گیری از آن ها توسط ناجا با تاکید بر مولفه های، موضوعات، افراد، زمان و جغرافیا ارائه شده است.
مریم خانی غلامرضا کاظمیان
موضوع این پژوهش «ارزیابی میزان موفقیت شهرهای جدید در توسعه منفصل مادر شهر تهران (نمونه موردی شهر جدید پرند)» است. برای انجام ارزیابی این پژوهش تصمیم گرفتیم شهر جدید پرند را به عنوان نمونه انتخاب کرده واین شهر را در دو بخش شهری (درونی) و منطقه ای (بیرونی) مورد ارزیابی قرار دهیم. سپس به مطالعه تاریخی سیر ایجاد شهرهای جدید و بررسی نظریه های مختلف از جمله نظریه شهر خطی "سوریای مانا"، شهرصنعتی "گارنیه "، شهرک های اقماری "پاتریک گدس" باغ شهر های هووارد و... پرداختیم و شرایط لازم برای شکل گیری و موفقیت شهر جدید را مورد بررسی قرار دادیم. تجربه کشورهای انگلستان، فرانسه، آمریکا، کره جنوبی و چند کشور دیگر در زمینه شهرهای جدید نیز مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به بررسی مطالعات انجام شده در داخل و خارج کشور با موضوعات مختلف در زمینه شهرهای جدید پرداختیم و در چارچوب بررسی های انجام شده بیشترین تاکید این تحقیقات بر موضوع ضعف جذب جمعیت و ضعف امکانات زیربنایی شهرهای جدید بود. در بخش روش شناسی برای ارزیابی شهر جدید پرند، یک سوال اصلی و سه سوال فرعی طرح و به مدد روش پژوهش موردی بر اساس تکنیک های جمع آوری داده های اسنادی، آرشیوی و مطالعه میدانی به سوالات این پژوهش پاسخ گفتیم. برای تحلیل یافته های بدست آمده نیز از روش دوره های زمانی استفاده شده است.دربخش ارزیابی شهری( درونی) وضعیت شهرجدید پرند در بخش های جمعیتی، اقتصادی و کالبدی در دو وضعیت پیشنهادی در طرح توسعه و عمران و وضع موجود مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش منطقه ای (بیرونی) وضعیت شهر جدید پرند نسبت به استان تهران و شهر تهران در بخش های جمعیتی، اقتصادی، کالبدی و حمل و نقل درفاصله زمانی سال های 1378 (آغاز فعالیت شهر جدید پرند)تا 1390 بررسی شد. مطالعات انجام شده بر روی نمونه موردی شهر جدید پرند، عدم موفقیت شهرهای جدید اطراف تهران را در بعد شهری (درونی) و همچنین عدم موفقیت در بعد منطقه ای (بیرونی) آنها یعنی ایجاد توسعه منفصل برای مادر شهر تهران را تایید کرد. پرسش اصلی این تحقیق این بود که آیا شهرجدید پرندبه توسعه منفصل کلان شهر تهران کمک کرده است؟ پرسش های فرعی نیز شامل سه پرسش ذیل می شود: 1-چه عواملی برعملکرد شهرجدید پرند برای توسعه منفصل کلان شهر تهران کمک کرده است ؟ 2- عوامل وویژگی های درونی شهرجدیدپرند چه تاثیری برعملکرد آن داشته است؟ 3-عوامل بیرونی یا منطقه ای چه تاثیری برعملکردشهرجدیدپرند می تواند داشته باشد؟
نازنین دلنواز محمد شیخی
نوشتار حاضر درپی بررسی فرایند های تعامل نهادی در ساختار مدیریت مناطق شهری است. براین اساس، با هدف امکان پذیری تشریک مساعی به عنوان یکی از ارکان الگوی حکمروایی نظریات نومنطقه گرایی، به بررسی تعامل نهادی سازمان های دولتی و عمومی (به عنوان سازمان های اصلی دخیل در مدیریت منطقه ی شهری در ایران) بر اساس قواعد رسمی و غیررسمی مورد تاکید نظریات نهادگرایی جدید پرداخته است. شاخص ارزیابی تعاملات نهادی، بر اساس نظریه ی عقلانیت ارتباطی هابرماس، شاخص ترکیبی گفتگوی عقلانی است. این شاخص ترکیبی از متغیر های فقدان توافق به عنوان پیش فرض تشکیل گفتگو، قابل درک بودن گفتار، موثق بودن منابع، اعتماد به گوینده و برابری در بیان گفتار به عنوان شرایط شکل گیری استدلال و عدم وجود فشار های بیرونی و دسترسی برابر به شرایط گفتگو به عنوان شرایط شکل گیری محیط گفتگو تشکیل شده است. قلمرو نمونه در این پژوهش، منطقه ی شهری قزوین، موضوع مورد مناقشه ی آن، فرایند تعیین حریم و سازمان های دخیل در موضوع نمونه، استانداری و سازمان مسکن وشهرسازی به عنوان سازمان های دولتی و شهرداری به عناون سازمان عمومی است. روش مورد استفاده، پژوهش موردی بر اساس تکنیک های جمع آوری داده های اسنادی، آرشیوی، مصاحبه و پرسش نامه است. برای تحلیل یافته های بدست آمده نیز از روش ارکان تشریح و زیر سیستم های تحلیلی مانند پیمایش و آزمون های همبستگی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر، براساس موضوع تعیین حریم شهر قزوین، در دو سطح سازمانی (میانی)، برگرفته از قواعد رسمی حاکم و سطح فردی (خرد)، برگرفته از قواعد غیررسمی، بر اساس متغیر های ذکر شده ارزیابی شده است. سطح ساختاری (کلان) نیز ثابت درنظر گرفته شده است. براین اساس، در سطح سازمانی، احکام قانونی مانند قانون تعریف محدوده و حریم شهر ها مصوب 1384 و طرح ها و برنامه هایی مانند طرح جامع به عنوان مرجع تصویب حریم مورد ارزیابی قرار گرفته و به علت خلاهای قانونی موجود، فرایندی برای تشکیل گفتگوی عقلانی را بدست نمی دهد؛ اگرچه مانعی برای تشکیل آن نیز نیست. در سطح فردی نیز ارزش ها و هنجار های سازمان های نمونه مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد که ارزش ها در جهت مناسب برای شکل گیری گفتگوی عقلانی است؛ اما هنجار هایی مانند گفتگوی برابر، دسترسی برابر به شرایط گفتگو و اعتماد به گوینده، در این جهت شکل نگرفته است. همچنین آزمون های همبستگی نشان داده است که بین تعدادی از این ارزش ها و هنجار های مطرح شده رابطه ی معنی دار وجود ندارد که نشان می دهد کنش های سازمانی بر اساس ارزش های آن شکل نگرفته است. به طور کلی به نظر می رسد که فرایند گفتگوی عقلانی در چارچوب تعاملات نهادی مربوط به تعیین حریم شهر قزوین صورت نگرفته است. بر اساس مدل مفهومی و یافته های ذکر شده می توان مدل امکان پذیر برای شکل گیری تعاملات نهادی سازمان ها را نیز طراحی کرد. براین اساس، با ایجاد عرصه ای عمومی برای حضور داوطلبانه ی سازمان هایی که بر سر موضوعی دچار عدم توافق هستند، می توان در سطح سازمانی، شرایط شکل گیری گفتگوی عقلانی را فراهم کرد. همچنین درونی کردن ارزش های سازمانی به منظور شکل گیری این فرایند در سطح فردی نیز لازم به نظر می رسد. درونی سازی را می توان از طریق ایجاد انسجام سازمانی و آموزش های درون سازمانی امکان پذیر کرد.
علی دبیری محمود جمعه پور
. در این پژوهش با استفاده از روش مصاحبه، مشاهده و با بررسی اسنادی و به کمک مدل برنامه ریزی راهبردی ارزیابی و تحلیل نظام مدیریت زیست محیطی و توسعه پایدار در منطقه عسلویه بصورت مطالعه موردی بررسی گردید. ابتدا به صورت توصیفی وضعیت محیط زیست طبیعی و اقتصادی و اجتماعی بیان و تحلیل گردید تا سیمای کلی توسعه و محیط زیست در منطقه شناسانده شود
محمد جعفر رنجبر غلامرضا کاظمیان
این مطالعه توصیفی، در دو مرحله انجام شد. ابتدا به منظور نقش یابی مدیریت شهری، تجارب ایران و جهان در حوزه امنیت غذایی شهری مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت نقش های پیشنهادی فائو مشخص شد. سپس با استفاده از اطلاعات حاصل از نقش یابی، مدل تحلیلی تحقیق برای ظرفیت سنجی طراحی شد و شاخص های آن به دو گروه ذهنی و عینی تقسیم شد. اسناد سازمان و مصاحبه های مسئولان سازمان برای تعیین وضعیت شاخص های عینی مورد استفاده قرار گرفت و پرسشنامه نیز برای سنجش شاخص های ذهنی تنظیم گردید. جامعه آماری شامل مدیران و روسای میادین و بازارهای میوه و تره بار تحت پوشش سازمان میادین میوه و تره بار و فرآورده های کشاورزی شهرداری تهران است. به دلیل تعداد اعضای جامعه آماری (158 نفر) نمونه گیری انجام نشد و پرسشنامه برای کلیه افراد مذکور ارسال و پس از تکمیل جمع آوری شد. در تحلیل نتایج پرسشنامه از نرم افزار spss 15.0 استفاده شد. 8 نقش (ابعاد ایفای نقش مدیریت شهری در امنیت غذایی شهر) حاصل شد که پس از سنجش ظرفیت مدیریت شهری تهران در ابعاد مذکور، بیشترین ظرفیت ها به ترتیب در "ایجاد زیرساخت، تجهیزات و خدمات"، "هماهنگ کننده بخش خصوصی و دولتی"، "برنامه ریزی در حوزه تامین و توزیع مواد غذایی"، "تنظیم و ماجرای مقررات حوزه تامین و توزیع مواد غذایی"، "پل ارتباطی (میانجی) بین دولت و بخش خصوصی"، "تهیه اطلاعات حوزه تامین و توزیع مواد غذایی" و "کمترین ظرفیت شهرداری تهران در "حمایت از بخش خصوصی" مشاهده شد.
فائزه رضایی غلامرضا لطیفی
در سال های پایانی قرن بیستم با پدیده ی جدیدی درباره ی کلان شهرها مواجه ایم، که عبارت است از ظهور شهرهای جهانی و جهانی شدن کلان شهرها. شهرهای جهانی برخلاف کلان شهرها بیش از آنکه با سطح ملی در ارتباط باشند به سطوح جهانی مرتبط هستند و به عنوان مراکز تصمیم گیری، اداره و کنترل اقتصاد جهانی و گلوگاه اقتصاد سرمایه داری سازمان یافته و فراملیتی عمل می کنند.با توجه به اهمیت این شهرها و مناطق در جهان کنونی بر آن شدیم از طریق شناسایی ویژگی ها و شاخص های موجود در کلان شهرهای جهانی به تبیینی از جایگاه تهران به لحاظ این شاخص ها دست یابیم. جهت انجام این بررسی، نظریات مطرح شده پیرامون شهرها و شهر – منطقه های جهانی را مورد بررسی قرار داده و از طریق این نظریات مهم ترین شاخص هایی که این مناطق دارا هستند را شناسایی نمودیم. در ادامه با توجه به مدل تحلیلی استخراج شده از مبانی نظری دو پرسشنامه طراحی شد که سوالات پرسشنامه ها از طریق خبرگان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی منطقه ای، جغرافیا و شهرسازی پاسخ داده شد. در نهایت پاسخ های پرسشنامه اول با استفاده از آمار توصیفی و از طریق نرم افزار spss و پرسشنامه ی دوم با استفاده از روش ahp و از طریق نرم افزارexport choice مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج بررسی های به عمل آمده منطقه شهری تهران به لحاظ شاخص های جهانی شدن در وضعیت خوبی قرار ندارد و شاخص هایی را نیز که در آنها تهران رتبه ی خوبی را کسب کرده است، متأسفانه در گروه شاخص های منفی است که شهرهای جهانی با آنها روبرو هستند، از جمله ی این شاخص ها می توان به دو قطبی شدن و افزایش نابرابری ها در نظام اسکان، ظهور اشکال جدید نظام سکونتگاهی به شکل مرکز- حاشیه اشاره کرد. در واقع کلان شهر تهران بدون دستیابی به سازوکارهای یک کلان شهر جهانی، شاخص های منفی موجود در شهرهای جهانی را دارا می باشد. لازم به ذکر است با توجه به برخی ویژگی ها و نقاط قوتی که در منطقه شهری تهران وجود دارد علی رغم آنکه این منطقه در حال حاضر با جایگاه یک شهر – منطقه ی جهانی فاصله ی زیادی دارد، اما می توان با برنامه ریزی های منسجم و انجام یکسری اقدامات از قبیل: سطح بندی مراحل جهانی شدن تهران، تقویت همکاری های بین المللی و پیوستن به مجامع جهانی و بهره گیری از تجارب کلان شهرهای جهانی موفق، تقویت سیاست های بازاریابی شهری، استقبال از برگزاری رویدادها ی بین المللی (نمایشگاه ها، همایش ها و مسابقات جهانی) و... در راستای کاهش فاصله ی عینی و ذهنی جهانیان نسبت به تهران قدم برداشته و در جهت جهانی شدن تهران اقدامات موثری انجام داد. کلمات کلیدی: جهانی شدن، شهر جهانی، شهر- منطقه های جهانی، منطقه شهری تهران
علی اسماعیلی بهروز رضایی منش
با پیش بینی استقرار بیش از شصت و شش درصد جمعیت جهان در شهرها تا سال 2020 میلادی، جهان در حال تبدیل شدن به جهانی شهری است. از این رو مدیریت شهری در آینده به طور اعم و در قرن بیست و یکم به طور اخص، درگیر نوعی چالش خواهد بود؛ مراکز علمی و تحقیقاتی و سازمان های بین المللی توسعه در زمان حاضر رویکرد «حکمروایی خوب شهری» را به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت و مقابله با این چالش ها معرفی نموده اند. هدف از تحقیق حاضر بررسی و تحلیل مفاهیم و اصول مرتبط با حکمروایی خوب شهری، و بررسی منابع و محدودیت های تحقق حکمروایی خوب شهری در کلان شهر تبریز با بررسی شاخص ها و معیارهای حکمروایی شهری در این شهر می یاشد. نتایج حاصل از مشاهدات میدانی و سنجش شاخص های متعدد نشان می دهد به طور کلی میزان حکمروایی خوب شهری در کلان شهر تبریز پایین بوده و بجز شاخص قانونمندی که با کسب امتیاز 571 از 1000 امتیاز ممکن دارای بیشترین امتیاز بین شاخص ها بوده بقیه شاخص ها امتیازهایی پایین تر از حد متوسط کسب کردند. امتیازهای سایر شاخص ها به ترتیب بدین صورت است: شفافیت:472 اثربخشی:449 مشارکت:402 مسئولیت و پاسخگویی:356 پذیرا و پاسخ ده بودن:246. در تحلیل این امتیازات می توان گفت که عدم تمایل مسئولان به پاسخگو بودن در برابر نیازهای شهروندان و شانه خالی کردن از مسئولیت کارهای که انجام می دهند و عدم تمایل آنها به مشارکت فعال شهروندان در امور شهری به خاطر نبودن برنامه ای جامع برای ایجاد این تعاملات و عدم استقلال مدیریت شهری در اداره شهر و وابستگی مالی و سیاسی به دولت دلایل ومحدودیت های اصلی تحقق حکمروایی شهری در کلانشهر تبریز می باشد. از طرفی می-توان گفت بالا بودن میزان شرکت مردم در انتخابات نشان از بالا بودن تمایل آن ها برای مشارکت در اداره شهر بالا بودن پوشش فضایی خدمات شهری و همچنین اطلاع رسانی طرح ها، پروژه ها و قوانین شهری و بالا بودن تلقی شهروندان از مفهوم قانونمندی جزء منابع تحقق حکمروایی شهری محسوب می شود. نتیجه اینکه تقویت عرصه عمومی، افزایش روحیه مسئولیت پذیری و پاسخگویی مسئولان شهری، وضوح رویه ها و ایجاد تعامل بین نهادهای ذی نفع شهری راهکار اصلی تحقق حکمروایی خوب شهری در کلانشهر تبریز می باشد.
اسماعیل دویران ابولفضل مشکینی
نگاه پاردایمی به تئوریهای مدیریت شهری نشان می دهد که سیر فرایند مدیریت شهری از رویکردهای سنتی تمرکز گرا به رویکردهای نوین اجتماع گرا در قالب حکمروایی شهری،مشارکت شهروندی،سرمایه اجتماعی،هم افزایی نهادی،مدیریت یکپارچه و... گام نهاده است.این نگاه از آنجا ناشی می شود که رویکردهای سنتی در حل مسائل متعدد شهرنشینی چون فقر و حاشیه نشینی،ناهنجاریهای اجتماعی،ناامنی شهری،توسعه نامتوازن شهرو... عاجز مانده و پاسخگوی مسائل مطرح شده نبوده است.بنابراین نیاز به تغییر رویکرد مدیریت شهری بویژه از دهه 1950 بیشتر احساس شد که سرآغازآن مطرح شدن نظریه سیستمی در نظام مدیریت(شهری)می باشد.در سالهای بعد با گسترش افکار اجتماع گرایی در مدیریت شهری مفهوم حکمروایی شهری توسعه داده می شود که مفاهیمی مانند برنامه ریزی مشارکتی،جامعه مدنی،نظام شهروندی،اجتماعات محلی،پاسخگویی،شفافیت،عدالت و... عناصر کلیدی آن را شکل می دهند.مدیریت یکپارچه شهری بعنوان یکی از رویکردهای متاثر از حکمروایی شهری است که با اهرم های هم افزایی،حضور نهادی،نهادسازی محلی سعی در حل مسائل شهری می نماید.مطالعه نظام شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه ای چون ایران نشان می دهد که بین رشد شهرنشینی،توسعه شهری و منطقه ای تناسب ضعیف وجود دارد بطوریکه رشد شهرنشینی متناسب با توسعه منطقه ای و شهری نبوده و همین عدم توازن عامل بوجود آمدن مسائل مختلف شهری از جمله اسکان غیررسمی است.از طرف دیگر عملکرد سنتی نظام مدیریت شهری ایران ابعاد مسائل شهری را گسترش داده و پاسخگوی چالش های فراروی شهرنشینی کشور نیست.مسئله اسکان غیررسمی بعنوان نمود بارز فقر یکی از چالش های شهرنشینی ایران است که درشهرهای مختلف آن ازجمله شهرهای میانی عینیت یافته است.مطالعات نشان می دهد که مسئله اسکان غیررسمی در شهرهای کشورهای درحال توسعه مانند ایران صرفا نه درماهیت رشد شهرنشینی بلکه ناشی از ضعف برنامه ریزی و مدیریت شهری در اقدام یکپارچه در جهت کنترل وبهبود این نوع ازسکونت گزینی است.لذاعلیرغم مداخلات صورت گرفته در قالب طرح های مختلف ساماندهی و توانمندسازی در شهرهای مختلف،نه تنها منجر به حل مساله نشده است بلکه روز به روز ابعاد مساله گسترده تر و مشکلات شهری افزونتر شده است.از اینرو نگرش مداخله در این سکونتگاهها لزوما مستلزم حرکت به سمت الگوههای نوین از مدیریت شهری است که بتواند بصورت هم افزا ودر داخل چارچوبی یکپارچه با هم افزایی نهادهای مختلف مدیریت شهری(عمومی،خصوصی،دولتی ،مردمی)نسبت به بهبود وضعیت زیستی بافتهای نامتعارف(اسکان غیر رسمی)اقدام نماید. این رساله با استفاده از روش پیمایشی- کمی و نیز مطالعه تطبیقی شهرهای میانی ایران(زنجان وهمدان)به مطالعه نظام مدیریت شهری این شهرها در مواجه با سکونتگاه های غیررسمی پرداخته است.روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی،کتابخانه ای و میدانی(پرسش نامه) بوده است.درمطالعات اسنادی و کتابخانه ای اقدام به مطالعه کتب،مقالات،پژوهش های صورت گرفته داخلی و خارجی برای تدوین مبانی نظری شد.در مطالعه اسنادی به بررسی اسناد موجود در مدیریت شهری ایران،مداخلات صورت گرفته در بافتهای اسکان غیررسمی و... شد.درمطالعه میدانی باتدوین سه نوع پرسش نامه:1-مردمی(بخش مردمی)،اعضای ستاد توانمندسازی(بعنوان بخش عمومی و دولتی مدیریت شهری) فعالان اقتصادی محلات( بخش خصوصی)داده های مورد نیاز حاصل شد. با توجه به چارچوب نظری رساله و مدل مفهومی حاصل ازآن برای سنجش یکپارچگی مدیریت شهری در مواجه با اسکان غیررسمی شهرهای میانی زنجان و همدان از 3مولفه ظرفیت و توان نهادی،هم افزایی نهادی و ظرفیت نهادسازی محلی استفاده شد که در برگیرنده 10شاخص و 36 نماگر بوده است.داده های حاصل در نرم افزار spssپیاده شد و با استفاده از آزمون آماری t،پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت .نتایج مطالعات نشان داد که اولا مولفه ها وشاخص های مورد بررسی در هر دو شهر پایین تر از حد متوسط بوده و از مدیریت یکپارچه فاصله دارد.دوم اینکه بین متغیرها ارتباط معناداری وجود داشته و متغیرها به روی هم اثرگذار می باشند.براساس این مطالعات مدیریت شهری در مواجه با اسکان غیررسمی شهرهای میانی زنجان و همدان یکپارچه نمی باشد.از طرف دیگر مطالعه چرخه حیات مدیریت یکپارچه نشان داد که مدیریت یکپارچه شهری در شهرهای میانی(زنجان وهمدان)در مرحله نوزایی و در بخش هم افزایی میان نهادی است.مطالعه مزبور همچنین این نکته را حاصل کرد که مدیریت شهری شهرهای میانی زنجان وهمدان در مواجه با اسکان غیررسمی هم افزا نبوده و ضعف تعامل میان نهادها بعنوان گره گور فعلی مدیریت شهری است از این رو پیش شرط مدیریت یکپارچه هم افزایی و تشریک مساعی نهادی است.در سوی دیگر ترسیم شبکه تعامل مدیریت شهری نشان داد که شبکه ارتباطات میان نهادی عمدتا منتهی به چهاردستگاه شهرداری،شورای شهر،استانداری و راه وشهرسازی است که در این بین نقش شهرداری و شورای شهر بیشتر می باشد.ارزیابی اثرات درونی و بیرونی مدیریت شهری شهرهای ایران نشان داد که راهبرد مداخله در سکونتگاه های غیررسمی شهرهای میانی ایران(زنجان و همدان)با محوریت مدیریت یکپارچه شهری راهبرد تدافعی است که در آن سعی بر این است آثار ناشی از تهدیدها و ضعف ها به حداقل رسیده بقا سیستم ادامه یابد. راهبردهای مورد ارائه در مواردی تسهیلگری نهادی و ایجاد هم افزایی نهادی،بستر سازی حضور نهادی و تصمیم سازی و تصمیم گیری چند جانبه،توسعه نظام آموزش و اصلاع رسانی،شفاف سازی و پاسخگویی،توسعه نهادهای محلی و توسعه قوانین ساماندهی و خوانا نمودن آن مطرح است.الگوی تجربی حاصل از رساله نشان می دهد که مولفه ها و شاخص ها پایین تر از حد متوسط بوده و گام نهادن به مدیریت یکپارچه شهری جهت ساماندهی بافتهای اسکان غیررسمی الگوی مناسب و قابل اجرا است.
پریسا طاهری تفرشی غلامرضا کاظمیان
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر پیاده سازی الگوی توسعه حمل و نقل محور در توسعه پایدار شهر تهران با تأکید بر نقش مدیریت شهری انجام شده است. با توجه به ویژگی های شهر تهران، تعداد سفرهای آونگی متعدد و ضرورت اختلاط مطلوب کاربری زمین بمنظور به حداقل رساندن سفرها و بهینه سازی سیستم حمل و نقل عمومی این الگو می تواند پاسخگوی نیازهای سیستم و مبلغ حمل و نقل عمومی در شهر تهران با ویژگی های منحصر به فرد خود و تحقق توسعه پایدار گردد. مدیریت بهینه شهری با نقش خود می تواند این رابطه را تقویت و یا تضعیف نماید. در این راستا هر یک از مفاهیم به ابعاد و شاخص هایی دسته بندی شده و میزان تاثیرگذاری هر یک از شاخص ها در تحقق اهداف توسعه پایدار با استفاده از پرسشنامه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار spss مورد سنجش قرار گرفته است. پس از بررسی رتبه تاثیرگذاری شاخص ها در وضعیت تهران، می توان نتیجه گرفت که ویژگی های، حفظ تعادل نظام زیست محیطی در بی نظمی ها، توازن در ترکیب اجتماعی- دموگرافی، جایگزینی منابع تجدید پذیر با منابع تجدید ناپذیر و تأثیر دسترس پذیری در سکونت، سرمایه گذاری و قابلیت توسعه در شاخص های توسعه پایدار به ترتیب بیش از سایر شاخص های تعریف شده، می تواند از طریق پیاده سازی سیستم توسعه حمل و نقل محور و با در نظر گرفتن نقش مدیران شهری محقق گردد. شاخص های به ترتیب، کاهش تراکم ترافیکی، ارزان بودن سفر در استطاعت مالی همه اقشار جامعه، کاهش اتلاف انرژی و افزایش قابلیت سرمایه گذاری در حمل و نقل عمومی و رونق پایداری اقتصادی سیستم حمل و نقل عمومی در توسعه حمل و نقل محور از لحاظ کاربرد آن در وضعیت تهران، مهم ترین شاخص ها شناخته شده اند. در این میان، نقش های یکپارچه سازی سیستم حمل و نقل با کاربری زمین، ایجاد عدالت اجتماعی درون نسلی و بین نسلی و رفع نیازهای جامعه، سیاستگذاری تأمین دسترسی به جای تأمین بیشترین امکانات حرکت، دسترسی به منابع و ایجاد سرمایه گذاری مشارکتی به ترتیب موثر ترین وظایف مدیران شهری تهران در پیاده سازی سیستم توسعه حمل و نقل محور و رسیدن به توسعه پایدار شناخته شده اند که بایستی تقویت گردند.
ندا فتوحی غلامرضا کاظمیان
این تحقیق به منظور تحلیل چالش های مدیریتی توسعه حمل و نقل پایدار تهران با یکپارچه سازی برنامه ریزی، سازماندهی، تامین منابع، اجرا، هدایت و کنترل انجام شده است. در وضعیت کنونی تهران، بسیاری از سفرهای شهری با خودورهای شخصی انجام می شود و سیستم حمل و نقل عمومی موجود با ظرفیت کنونی خود، پاسخگوی نیاز مسافران و تسهیل جابه جایی در شهر نمی باشد. ترافیک سنگین در بزرگراه ها و معابر، حجم بالای مسافر در ناوگان اتوبوسرانی و مترو به گونه ای که موجب نارضایتی مسافرین در طول سفرهای شهری می گردد، نشانگر ضعف های فراوان سیستم حمل و نقل کنونی شهر تهران است. پیاده سازی یک سیستم حمل ونقل پایدار موجب تسهیل جا به جایی شهروندان، رفع معضلات ترافیکی و نارسائی های موجود در بخش حمل و نقل یعنی آلودگی زیست محیطی، نزول کیفیت زندگی، نابرابری اجتماعی و عدم وجود فرصت های آموزشی و اشتغال برابر ناشی از مشکلات حمل و نقلی در تهران می گردد. در این راستا هر یک از مفاهیم چالش های مدیریت حمل و نقل و حمل و نقل پایدار به ابعاد و شاخص هایی دسته بندی شده و میزان تاثیرگذاری هر یک از شاخص ها در تحقق اهداف حمل و نقل پایدار با استفاده از پرسشنامه توزیع شده میان متخصصان حمل و نقل و مدیریت شهری و تحلیل های آماری از طریق نرم افزار spss مورد سنجش قرار گرفته است. پس از بررسی رتبه تاثیرگذاری شاخص ها، می توان نتیجه گرفت که فراهم نمودن سیستم حمل و نقل یکپارچه به منظور دسترسی برابر اقشار مختلف به سیستم حمل و نقل عمومی، برنامه ریزی توسعه حمل و نقل عمومی، رفع چالش های موجود در تداخل وظایف اجرایی و صدور احکام کلی، تامین منابع مالی و هدف اصلی تحقیق یعنی دستیابی به سیستم حمل و نقل پایدار منوط به رفع چالش های مدیریتی حمل و نقل تهران به ترتیب بیش از سایر شاخص های تعریف شده، می تواند پیاده سازی یک سیستم حمل و نقل پایدار در تهران را تسهیل نماید. از سویی دیگر ابعاد چالش های مدیریت حمل و نقل از طریق تحلیل سوالات کلی پرسشنامه و آزمون فریدمن رتبه بندی گردید و نتایج نشان می دهد که به ترتیب ابعاد تامین منابع، سیاستگذاری و برنامه ریزی، اجرا، سازماندهی، هدایت و کنترل در توسعه حمل و نقل پایدار تهران تاثیرگذارند. با توجه به رتبه بندی ابعاد و شاخص ها می توان نتیجه گرفت که رفع چالش های کدام بعد و شاخص به منظور دستیابی به توسعه سیستم حمل و نقل از اهیمت بیشتری برخوردار است. در این راستا کارشناسان و مدیران حمل و نقل و شهری رفع چالش های موجود در تامین منابع را تاثیرگذارترین بعد و فراهم نمودن سیستم حمل و نقل یکپارچه را مهم ترین شاخص در دستیابی به سیستم حمل و نقل پایدار می دانند.
افشین طبایی احمدی رضا حسنوی
در دهه های اخیر تغییرات فراوان و مهمی در نظام اجرایی پروژه های شهرداریها به تناسب وسعت یافتن شهرها،افزایش انتظارات شهروندان از متولیان اداره شهرها،تغییرات سریع در دانش وتکنولوژیهای ساخت و ساز رخ داده است. این تغییرات به حدی زیاد بوده اند که در اغلب شهرهای بزرگ، ارکان اجرایی شهرداریها از مواجهه با آن ناتوان بوده و یا بعضا پرداختن به صورت مستقیم در تصدی پروژه ها را از لحاظ صرفه اقتصادی و بازگشت سرمایه قابل توجیه ندانسته و راهکار اجرای تعهدات شهرداری را برونسپاری فعالیتها دانسته اند.بدین ترتیب فعالیتهای پروژه ای سازمان شهرداری و سازمانهای تابعه بر اساس نوع و ماهیت به پیمانکاران،تامین کنندگان کالا و تجهیزات و اقلام مصرفی ،مشاوران فنی و مهندسی و اخیرا به مشاوران مدیریت طرح واگذار گردیده و از این طریق شهرداریها به چابک سازی سازمانی و افزایش ظرفیت کارفرمایی خویش روی آورده اند. در تحقیق حاضر با مبنا قراردادن توصیه های استاندارد مدیریت پروژه pmbok به عنوان یکی از معتبرترین و شناخته شده ترین استانداردهای مدیریت پروژه که توسط انستیتوی مدیریت پروژه آمریکا و با استفاده از تجربیات ارزشمند مدیران پروژه سراسر دنیا گرد آوری و ارائه شده است ،تلاش گردید نقاط ضعف و قوت نظام تدارکات پروژه های شهری شهرداری تهران مورد بررسی و آسیب شناسی قرار گرفته و پس از یافتن نقاط ضعف عمده با استفاده از نظرات خبرگان ومسئولین متخصص ،راهکارهایی جهت بهبود و حل مسائل این حوزه ارائه گردد.دو رویکرد عمده مورد استفاده قرار گرفته در این تحقیق عبارت بودند از مطالعات و کنکاش در قوانین و مصوبات نظام اجرایی پروژه های شهری در قیاس با خواسته های استاندارد pmbok در این خصوص ، و همچنین مطالعات میدانی در جامعه هدف این قوانین به منظور سنجش میزان حسن اجرای آنها. نتیجه هر یک ازرویکردهای دوگانه مذکور به صورت مجزا با بیان و تحلیل نقاط ضعف از منظر خلاء قانونی و حسن اجرای قوانین به همراه راهکارهای پیشنهادی ذکر شده است.
امیرحسین عرب غلامرضا کاظمیان
در قرن بیستم بیش از 220 جنگ به وقوع پیوسته و بیش از 200 میلیون تلفات انسانی داشته است. (نشریه پدافند غیرعامل، شماره یک) ایران نیز طی سالیان گذشته شاهد جنگ های مهمی بوده است و آنچه که بین تمامی آنها مشابه می باشد هزینه بسیار بالای جنگ برای تهاجم و برای دفاع است. اما امروزه شکل جنگ ها عوض شده و جز جنگ سخت، انواع دیگر جنگ ها نیز در دستور کار قرار گرفته است؛ که هزینه و تلفات پایین تری را به خصوص برای طرف مهاجم ایجاد نموده است (مانند جنگ نرم، تعرض های سایبری، جنگ های موشکی با استفاده از موشک های دور برد و ... )؛ لذا لازم است که در مقابل این تهاجم ها رویکردهای دفاعی مستحکمی اتخاذ گردد، طبیعتاً در این زمینه دو مسئله قابل تأمل میباشد اول اثربخشی شیوه دفاع مورد استفاده؛ و دوم هزینه استقرار چنین سیستم هایی؛ ترکیب این دو عامل است که منجر به انتخاب راهکار دفاعی مورد نظر میشود. میان راه های متخذه، پدافند غیرعامل پیشنهادی است که دارای هر دو ویژگی بالا می باشد، پدافند غیرعامل به مجموعه اقداماتی اطلاق میگردد که مستلزم به کارگیری جنگ افزار و تسلیحات نبوده و با اجرای آن میتوان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تأسیسات حیاتی، حساس و مهم نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری نموده و یا میزان خسارات و تلفات ناشی از حملات و بمبارانهای موشکی دشمن را به حداقل ممکن کاهش داد. به بیان دیگر در پدافند غیرعامل به جای استفاده از تجهیزات نظامی از اصول، راهکارها و روشهایی بهره برده میشود که متناسب با محیط و بهره گیری از پتانسیلهای آن میباشد لذا از نظر هزینه بسیار مقرون به صرفه بوده و از نظر کارایی به دلیل هماهنگی با محیط طبیعی از کیفیت بالایی برخوردار خواهد بود. از طرف دیگر بهره مندی از اصول پدافند غیرعامل یک ضرورت عقلی، عرفی و دینی است و اگر آموزههای تاریخی خود را مرور کنیم، شاهد خواهیم بود که در تاریخ معاصر، موضوع آمادگی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. اینکه انسان در مقابل حوادث غافلگیر نشود و در مقابل مسائل و مشکلات موجود به صورت فعال اقدام نماید یک ضرورت عقلی است و انسان فطرتاً به دنبال ایجاد محیطی امن و مقاوم میباشد. پدافند غیرعامل پاسخی است به این نیاز فطری و بر این اساس شکل گرفته که ما بتوانیم طبق آموزه های دینی و عقلی، خود را در برابر مشکلات تجهیز نماییم. بعلاوه جوامع امروزی با سرعت بسیار بالایی به سمت شهرنشینی پیش میرود - ( تعداد شهرهای ایران در سال 1335، 199 شهر، در سال 1355، 373 شهر و در سال 1385، 1016شهر بوده است، همچنین تعداد کل شهرنشینان در جهان در سال 1900، حدود 5/16% ، در حال حاضر حدود 50% و در سال 2030 به حدود 60% جمعیت کل جهان خواهد رسید. ) - از طرف دیگر بسیاری از مکان های حساس و مهم کشور نیز در شهرها قرار گرفته است، لذا طبیعتاً احتمال هجوم دشمن به شهرها از سایر نقاط بسیار بیشتر خواهد بود، از طرف دیگر شهر به دلیل آنکه محل زندگی بخش عمدهای از جمعیت میباشد و همچنین از گستردگی بالایی نیز برخوردار است (بخصوص کلان شهرها) امکان استفاده از حفاظتهای نظامی در آن چندان مقدور نخواهد بود، لذا بهترین روش در شهرها – و حتی در مواردی تنها روش مناسب – استفاده از اصول پدافند غیرعامل که با محیط طبیعی و محیط شهری سازگار بوده و کارایی بالایی نیز دارد، میباشد. لذا مدیریت شهری که متولی اصلی در اداره شهر است و وظیفه دارد تا راهبری اصلی شهر را به عهده بگیرد لازم است تا به این اصل توجه نماید، چرا که یکی از رخدادهایی که در آن نیاز است تا مدیریت شهری وارد شده و شهر را سامان دهد بحث سوانح و بحرانهای شهری است، در این چنین شرایطی، مدیریت شهری زمانی میتواند به نحو احسن عمل کند که از قبل پیشبینی آن را کرده باشد، یکی از روشهای بسیار مهم در این باب ایجاد آمادگی توجه به اصول و اجرای اصول پدافند غیرعامل است. این پایان نامه به دنبال تعیین اولویتهایی از اصول پدافندغیرعامل است که بیشترین تأثیر را بر مدیریت شهر دارد، همچنین تلاش میکند تا راهکارهای اجرای این اصول را بیان دارد.
سمانه نیازخانی غلامرضا کاظمیان
در جهان امروز شهرهای بزرگ یا کلانشهرها، اهمیت و جایگاه ویژه ای در شکل گیری جریان های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تکنولوژیکی دارند و عملاً به کانون های پویایی، تولید و توسعه اقتصادی، اجتماعی جهان معاصر تبدیل شده اند.تهران با وجود اینکه کلانشهر است و از جهاتی جهانی نیز هست،اما هنوز نمیتوان آن را از نظر شبکه فشرده اقتصاد سرمایهداری(تجمع فعالیتهای عظیم سرمایهگذاری و بازرگانی،شرکتهای بزرگ خدمات تخصصی پرارج، بانکهای جهانی، بازارهای سهام جهانی و بالاخره مراکز متمرکز فرماندهی شرکتهای جهانی و عرضه محصولات و نوآوریهای جهانی) ، و نیز از نظر شبکههای جهانپیما،جزو جهان شهرها به شمار آورد و در آن،تراکم زمان و مکان را-مثل سنگاپور،کوالالامپور،دوبی و .... لمس کرد. امروزه بهبود محیط کسب و کار به عنوان یک راهبرد شناخته شده اقتصادی مد نظر قرار می گیرد . از دید برخی صاحب نظران، این راهبرد، مکمل و حتی پیش نیاز راهبرد خصوصی سازی است؛ اینان بر این باورند رفع موانع بخش خصوصی یا همان بهبود محیط کسب و کار باید جایگزین خصوصی سازی شود؛ اساساً روح این استراتژی غیرمداخله گرانه دولت، بر مبنای شرایط مطلوب محیط کسب و کار است و بر نوآوری و کارآفرینی برای پیشبرد اقتصاد استواراست . این پژوهش در پی یافتن راهبردهایی است که متکی بر «نوآوری» که یک منبع بومی و با مستعد سرمایه گذاری و گسترش است، بتوانند در بهبود فضای کسب و کار تهران موثر باشند. پژوهش حاضر در راستای پاسخگویی به سه سوال در حوزه های نظری و کاربردی صورت گرفته است: سوال اول) نقش مدیریت استراتژیک نوآوری در حوزه کسب و کار بر ارتقای جایگاه اقتصادی کلانشهر تهران چیست؟ سوال دوم) نظام مدیریت شهری برای ارتقای جایگاه اقتصادی کلانشهر تهران در حوزه کسب و کار از چه ابزارهایی می تواند استفاده کند؟و سوال سوم)راهبردهای ارتقای جایگاه اقتصادی کلانشهر تهران از طریق نوآوری در حوزه کسب و کار کدامند؟به منظور پاسخ به سوالات مذکور، از روش های اسنادی دربخش تئوری و روش کمی- کیفی(استفاده از پرسشنامه و مصاحبه و بکارگیری تکنیک متداول مدیریت استراتژیک-swot- و مدل canvas برای تحلیل و جمع بندی داده های بدست آمده از آنها) در بخش عملی استفاده شده است. نتایج تحقیق، راهبردهای محافظه کارانه را با توجه به وضع موجود تهران پیرامون مسائل شناسایی شده استراتژیک حوزه کسب و کار پیشنهاد می دهد. همچنین بر راه حل های رویه ای و محتوایی بطور برابر تاکید می کند و در راهبردهای ارائه شده استفاده بهینه از امکاناتی که تا کنون ایجاد شده اند با کمک ارتقای ابزارهای نرم(مطالبه عمومی، اصلاح قوانین، نظارتهای درونی، ایجاد نفع اقتصادی و بازار خرید محصولات نوآورانه) را جایگزین تأکید بر رشد روز افزون مراکز رشد و نوآوری، افزایش مفاد قانونی و ... کرده است.
زینب فرهنگی نجفی غلامرضا کاظمیان
طی دهه های اخیر سکونتگاه های غیررسمی به تدریج و عمدتاً در حاشیه کلان شهرها شکل گرفته و گسترش یافته اند و مسائل عدیده ای را برای ساکنان شهرها و مدیریت شهری ایجاد کرده اند. این گونه سکونتگاه ها با مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مواجه هستند و کیفیت زندگی شهری در آنها پایین می باشد. کیفیت زندگی شهری معمولاً از طریق شاخص های ذهنی که حاصل پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و شاخص های عینی حاصل از داده های ثانویه اندازه گیری می شود. مطالعات زیادی در زمینه ی سنجش کیفیت زندگی در مناطق مختلف شهری صورت گرفته است و همچنین تا کنون سیاست هایی در قبال سکونتگاه های غیررسمی اتخاذ شده است و آخرین آنها توانمندسازی می باشد. هدف مطالعه حاضر، سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری در قشلاق عمرآباد- یکی از سکونتگاه های غیررسمی ورامین- و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن و ارائه ی راهکارهای توانمندسازی مناسب برای ساکنان این محله می باشد. برای این منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جهت گردآوری داده ها از روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در مطالعات میدانی حجم نمونه مورد استفاده 140 مورد، و روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق کیفیت زندگی شهری در این محله در حد ضعیف بوده و نیازمند بهبود می باشد. در بین ابعاد کیفیت زندگی، بعد اقتصادی کمترین و بعد حمل و نقل بیشترین میانگین ها را داشته اند. بنابراین راهکارهای مناسب جهت ارتقای سطح کیفی زندگی شهری در این محله توانمندسازی است که اولویت ساکنان به ترتیب راهکارهای اقتصادی، کالبدی و اجتماعی می باشد، اما از نظر نگارنده و مسئولان شهری در محله مورد نظر با ارائه ی راهکارهای اجتماعی می توان زمینه را برای بهبود ابعاد اقتصادی و اجتماعی فراهم کرد.
محمود حسن زاده فتاح شریف زاده
تحقیق پیش رو نیز با هدف شناساییِ مسائل اجرایی برنامه های حوزه خدمات شهری شهرداری تهران انجام شده است. سوال اصلی این تحقیق "چه عواملی و با چه اولویتی اثربخشی اجرای برنامه های شهرداری تهران در حوزه خدمات شهری را کاهش می دهند؟" بوده، جامعه آماری تحقیق معاونت خدمات شهری و نتایج 221 پرسش نامه و 46 مصاحبه برنامه ریزی شده با استفاده از مدل فرایند سلسله مراتبی(ahp) به صورت زیر بوده است: نارسایی های قانونی مهم ترین نارسایی در اجرای برنامه های حوزه خدمات شهری محسوب می شوند، پس از آن سیاست های منابع انسانی بیشترین اثر را بر کاهش اثربخشی خدمات در حوزه خدمات شهری داشته است. مدیریت بنگاهها به عنوان سومین کاهنده اثربخشی ارائه خدمات شهری شناسایی شده است، مسائل مالی، نارسایی های حاصل از مشارکت همگانی، عدم توجه کافی به واقعیت ها در تدوین برنامه ها و اخذ تصمیمات در جایگاه چهارم تا ششم مختل کننده های ارائه خدمات شهری محسوب می شوند، نقش ساختار سازمانی شهرداری در کاهش اثربخشی ارائه خدمات شهری رد می شود.
سحر اسفندیاری غلامرضا کاظمیان
گسترش مهاجرت و مشکلات اقتصادی منجر به ایجاد معضل سکونتگاه های غیررسمی در بسیاری از کلان شهرها شده است. این تحقیق سعی دارد تا با بررسی کارکرد کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی و بهسازی سکونتگاه های غیررسمی به راه حلی بر پایه مشارکت ساکنین و استفاده از ظرفیت های محلی دست یابد. قلمرو مکانی این تحقیق سه محله دارای سکونتگاه غیررسمی (ده ونک، انبار نفت و بریانک) در شهر تهران است که به روش خوشه ای انتخاب شده-اند. جامعه آماری شامل ساکنین این سکونتگاه ها که در 6 ماه آخر سال 1391 در کلاس های کارآفرینی سرای محلات و یا دفاتر توانمندسازی شرکت کرده و همچنین کارشناسان امور کارآفرینی و توانمندسازی این محلات می باشند. جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن سنجیده شد، صورت گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار spss و lisrel به تحلیل داده ها پرداخته و با روش های تجزیه و تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر، سوالات تحقیق و رابطه میان متغیرها بررسی و در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن رتبه تاثیر هریک از متغیرها به تفکیک محلات تبیین شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شهروندان و ساکنان سکونتگاه های غیررسمی معتقد هستند توانمندسازی فردی بیشترین تاثیر را بر بهسازی اجتماعی و توانمندسازی نهادی بیشترین تاثیر را بر بهسازی کالبدی دارد. در صورتیکه کارشناسان بر این باور هستند که ثروت اقتصادی بیشترین تاثیر را بر بهسازی کالبدی و ثروت اجتماعی بیشترین تاثیر را در بهسازی اجتماعی دارد. در این تحقیق با بررسی تفکیکی محلات مورد نظر، این نتیجه به دست آمد که در محله ده ونک متغیرهای توانمندسازی فردی و بهسازی اجتماعی دارای بالاترین رتبه تاثیرگذاری هستند، در محله انبار نفت بهسازی اجتماعی و توانمندسازی فردی دارای بالاترین رتبه و در محله بریانک توانمندسازی فردی و بهسازی اجتماعی دارای بالاترین رتبه هستند. همچنین توانمندسازی نهادی در تمامی محلات دارای پایین ترین رتبه تاثیرگذاری می باشد.
محمدرضا اسدی علی خاکساری
تردد خودروهای تک سرنشین در منطقه ی کلان شهری تهران، سال هاست که به عنوان یکی از عوامل اصلی در بروز مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، سنگینی ترافیک و افزایش مصرف سوخت شناخته شده است. هم پیمایی یکی از شیوه های مدیریت تقاضای سفر است که سابقه ای طولانی در کشورهای توسعه یافته دارد. هم پیمایی به معنای استفاده ی اشتراکی از خودروی شخصی و پرکردن صندلی های خالی وسیله نقلیه ی شخصی است. از آن جا که هم پیمایی به صورت رسمی تا کنون در ایران سابقه نداشته است و به جهت تفاوت های فرهنگی و مدیریتی ایران با کشورهای غربی، روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه مبنایی برای این پژوهش در نظر گرفته شد. در این پژوهش با 30 نفر از کسانی که قبلاً تجربه هم پیمایی را به اشکال مختلف داشته اند یا اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص هم پیمایی دارند، انجام شد. سپس مشاهدات و تجارب زیسته محقق نیز در خصوص هم پیمایی به رشته تحریر درآمد. از مجموع مصاحبه های انجام شده و مشاهدات و تجربیات محقق، 351 مفهوم استخراج شد. مفاهیم استخراج شده در 14 دسته، مقوله بندی شدند که از بین آن ها، «تحقق هم پیمایی» به عنوان پدیده اصلی پژوهش انتخاب گردید. بر اساس نتایج به دست آمده هم پیمایی نه تنها در منطقه کلان شهری تهران امکان پذیر است، بل که همین که در ده ها سازمان و موسسه ی خصوصی و دولتی در جریان است. هم پیمایی مبتنی بر چهار عامل انگیزه، سرمایه اجتماعی، خودروی شخصی و اطلاع رسانی است. افراد با انگیزه های مختلف صرفه جویی اقتصادی، کسب درآمد، مسئولیت پذیری اجتماعی، یافتن دوستان جدید، ارتقای امنیت سفر و ... در هم پیمایی مشارکت می کنند و سطح سرمایه اجتماعی نیز در همه جا یکسان نیست. لذا بهترین حالت برای تحقق هم پیمایی، شروع آن از مکان هایی نظیر سازمان ها و ادارات دولتی و دانشگاه هاست که سرمایه اجتماعی قابل توجهی در آن جا وجود دارد. همچنین آموزش، فرهنگ سازی و اطلاع رسانی در تحقق هم پیمایی نقش اساسی ایفا می کند زیرا شهروندان بدون اطلاع از وجود افراد هم مسیر خود، امکان انجام هم پیمایی را نخواهند داشت. اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و واقعی شدن قیمت سوخت و سایر هزینه های جانبی خودرو رابطه ی مستقیم با تحقق هم پیمایی دارد. نگاه مهندسی به پدیده ترافیک، ارزان بودن استفاده از خودروی شخصی، از دست دادن حریم خصوصی، تشابه هم پیمایی با مسافرکشی، هم پیمایی با جنس مخالف، عدم پوشش بیمه شخص ثالث، ضعف اخلاق شهروندی و برخی موارد دیگر به عنوان مهم ترین موانع تحقق هم پیمایی شناخته شده است. در پایان راهکارها و پیشنهادهایی نظیر اجرای پایلوت هم پیمایی از برخی سازمان ها و محلات پایدار، تدوین آیین نامه و آداب هم پیمایی، ارائه تسهیلات به افراد هم پیما، احراز هویت و بررسی عدم سوء پیشینه مشارکت کنندگان در هم پیمایی، افزایش پوشش بیمه افراد هم پیما، راه اندازی سامانه محلی هم پیمایی و ... ارائه شده است.
آیدا حکیم الهی محمود ضیایی
مکان یابی مناسب هتل از مهم ترین مراحل برنامه ریزی برای ساخت هتل محسوب می شود و اهمیت به سزایی در موفقیت هتل دارد. از آن جا که مکان یابی مجدد هتل به دلیل هزینه های سنگین که به سرمایه گذار تحمیل می نماید عملاً غیر ممکن است ، لذا باید دقت لازم را در مکان یابی اولیه هتل رعایت نمود. به همین دلیل در این پژوهش، شناسایی معیارهای تأثیرگذار در انتخاب مکان مناسب برای هتل و مشخص نمودن اولویت آن ها به عنوان هدف تحقیق برگزیده شد.همچنین در این پژوهش وضعیت مکان یابی هتل های 5 ستاره موجود شهر تهران ارزیابی گردید تا بتوان از نتایج به دست آمده برای مکان یابی هتل هایی که در آینده ساخته میشوند، استفاده کرد. به منظور شناسایی معیارهای تأثیرگذار بر مکان هتل های 4 و 5 ستاره شهر تهران، معیارهای برگرفته از ادبیات در اختیار خبرگان قرار گرفت و با بهره گیری از نظرات خبرگان این معیارها اصلاح و در نهایت 23 معیار مشخص شدند. سپس برای تأیید نهایی پرسشنامه ی دیگری بین گروه خبرگان توزیع شد و تمامی معیارها توسط خبرگان تأیید شدند. برای ارزیابی وضعیت مکان گزینی هتل های 5 ستاره شهر تهران، براساس معیارهای شناسایی شده توسط خبرگان و ادبیات تحقیق، پرسشنامه ای طراحی گردید و 137 پرسشنامه از مهمانان هتل های 5 ستاره به روش نمونهگیری در دسترس جمع آوری گردید.همچنین برای اولویت بندی معیارهای تأثیرگذار بر مکان هتل های 4 و 5 ستاره شهر تهران، 12 پرسشنامه بین خبرگان توزیع گردید و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی معیارها اولویت بندی شدند . یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مکان گزینی هتل های 5 ستاره شهر تهراناز لحاظ معیارهای دسترسی به ناوگان حمل و نقل شهری،دسترسی هتل به بزرگراه ها و خیابان های شریانی،عدم وجود کاربریهای نامتناسب و واگرا پیرامون هتل و نزدیکی به فضای سبز وضعیت مناسبی دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که از نظر خبرگان معیار دسترسی بالاترین اولویت را در بین معیارهای تأثیرگذار بر مکان هتل های 4 و 5 ستاره شهر تهران دارد. در انتها براساس نتایج تحقیق مدلی برای مکان یابی هتل های 4 و 5 ستاره شهر تهران ارائه شده است.
مجید مجیری علی خاکساری
در این رساله به دنبال بررسی و مطالعه رابطه بین مناطق فناوری با توسعه منطقه ای هستیم. در ابتدا با مروری بر ادبیات موضوعی مناطق فناوری با کارکردهای آنها بیشتر آشنا خواهیم شد و در ادامه به تبیین موضوع توسعه منطقه ای و بیان دیدگاه های مرتبط با این موضوع می پردازیم. برای بررسی دقیق این رابطه معیارهای قابل اندازه-گیری در مبحث توسعه منطقه ای را استخراج نموده و از میان آنها دومعیار اصلی "شاخص توسعه انسانی" و "حفظ محیط زیست" را در 5 منطقه سانفرانسیسکو، سیدنی، سرپونگ، سائوپائولو و شانگهای مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم. روش تحقیق به گرفته شده در این تحقیق از نوع کیفی و بروش مطالع چند موردی بوده و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مطاله تطبیقی استفاده شده است. نتایج بدست آمده از این تحقیق بیان گر این حقیقت است که در شاخص های اصلی مرتبط با موضوع توسعه انسانی، مناطق فناوری عملکرد قابل قبولی را از خود به نمایش گذاشته اند؛ بطوری که تمامی شهرهای مورد مطالعه در این شاخص جزو برترین مناطق همجوار خود بوده اند. اما در معیار حفظ محیط زیست، عملکرد این مناطق متفاوت بوده، بگونه ای که دو منطقه سانفرانسیسکو و سیدنی بالاتر از میانگین، سائوپائولو در حد میانگین و سرپئنگ و شانگهای پائین تر از حد میانگین مناطق اطراف خود قرار دارند.
یاسر حمزه لوی داود حسین پور
گسترش روز به روز استفاده از خدمات دولت الکترونیک و افزایش احساس نیاز به این خدمات در میان شهروندان به دلیل مسائل مختلف مثل ازدحام جمعیت، افزایش تعداد وظایف و کم شدن فرصت ها و... باعث شده است که کاربرد اینترنت و حضور در فضای مجازی از حالت یک سرگرمی و وسیله لوکس، تبدیل به نیاز جدی برای رفع امور روزانه شهروندان شود. به طوری که در گذشته ای نه چندان دور اینترنت و ارتباطات این بستر تنها برای استفاده های نظامی و علمی مورده بهره برداری قرار می گرفت؛ که با توسعه وب به معنای امروزی و گسترش تکنولوژی این استفاده وارد محیط های کوچک، سازمان ها و شرکت های خصوصی، خانه ها و در نهایت حریم شخصی افراد شد. به اعتقاد پژوهشگر استفاده شهروندان از خدمات دولت الکترونیک (هرچند بسیار کم و در سطوح ابتدایی) و آشنایی و توانایی آن ها در استفاده از این سرویس ها و به طور کلی فضای مجازی می تواند باعث افزایش سطح کیفیت زندگی شهری شود. از این رو این پژوهش نگاهی دارد به تاثیر استفاده از خدمات دولت الکترونیک بر کیفیت زندگی شهری شهروندان منطقه ده شهرداری شهر تهران. این پژوهش در ادامه با انتخاب دو مدل برای دریافت شاخص های استفاده از خدمات الکترونیکی و نیز کیفیت زندگی شهری، دست به تولید یک پرسشنامه محقق ساخته نمود و با توزیع آن در جامعه آماری به بررسی رابطه بین این دو متغیر پرداخت. همچنین رابطه این دو متغیر با توجه به متغیر میانجی تحصیلات نیز سنجیده شد و در نهایت آنچه از نتایج آزمون های آماری بدست آمد بیان گر ارتباط قوی بین استفاده از خدمات دولت الکترونیک و افزایش کیفیت زندگی شهری بود. که به تفصیل در فصل چهار و پنج آمده است.
میلاد امینی غلامرضا کاظمیان
لزوم رویارویی با چالش های جدید برآمده از رشد شهرنشینی، موجب دگرگونی اساسی در دیدگاه های مدیریت شهری شده است. دراین راستا، توجه و تأکید برنامه ریزی و مدیریت شهرها، بیش از هر زمان دیگر، بر سطوح پایین تر و ابعاد ملموس زندگی شهری معطوف شده و می توان رویکردی فراگیر را شناسایی نمود که به دنبال بهره گیری از منابع انسانی و مالی بر اساس روش هایی است که اداره فرایند توسعه را به محله ها واگذار می کند؛ مدلی که از آن به مدیریت محله ای یاد می شود. هدف پژوهش حاضر انتخاب الگوی مناسب مدیریت محله ای براساس رویکرد حکمروایی مطلوب شهری، تطبیق آن با شرایط کلانشهر تهران، ارائه الگویی برای تحقق محله محوری در این شهر و سنجش امکان تحقق این الگو است. با مطالعه مبانی نظری رویکرد محله محور، به نظر میرسد که مفهوم اجتماع محلی و دیدگاه های مشارکتی، دارایی مبنا و سرمایه اجتماعی در تبیین و تحقق آن نقش اساسی دارند. بررسی یافته های پژوهش در دو محله منتخب از شهر تهران نشان می دهد، دو عامل عمده اجتماع محلی و مدیریت شهری در تحقق الگوی مدیریت محله نقش اصلی دارند که در این میان مدیریت شهری به عنوان آغازگر این فرایند از اهمیت خاصی برخوردار است. بر این اساس، تقویت سامانه ارتباطی و اطلاع رسانی مدیریت شهری، آموزش شیوه های مشارکت، برگزاری گردهمایی های محله ای با حضور مسئولان مدیریت شهری، ایجاد شورای محله، ایجاد نهاد مدیریت شهری در مقیاس محله و حرکت به سوی برنامه ریزی محله ای را می توان مهم ترین گام ها برای تحقق مدیریت محله محور در شهر تهران دانست. از آنجایی که بسیاری از معیارهای مهم و تعیین کننده در این الگو در حوزه تصمیم ها و اقدامات مدیریت شهری قرار می گیرد، می توان انتظار داشت که با شناخت و درک عمیق مدیریت شهری از ابعاد و الزامات محله محوری و عزم و اراده جدی برای دستیابی به آن، مشکلات فراراه تحقق آن به نحو چشم گیری کاسته شده و زمینه برای تحقق این رویکرد فراهم شود.
فاطمه بیگدلی غلامرضا کاظمیان
برای دستیابی به فرایند مطلوب نوسازی بافت های فرسوده شهری ، مهمترین عامل ، جلب مشارکت فعال ساکنان و مالکان این بافتهاست.زیرا با ورود این افراد از ابتدایی ترین مراحل شروع ، امکان سنجی ، برنامه ریزی و اجرای طرح می توان از اتلاف وقت و هزینه ناشی غیر واقعی بودن برآوردها جلوگیری نمود و از ابتدا اهداف منطقی تری را تعیین نمود.ولی متاسفانه ساز و کار منسجمی برای جلب مشارکت ساکنان و اعتماد سازی وجود ندارد.پیشنهاداتی برای بهبود فرایند نوسازی به شرح زیر وجود دارد: - جلب سرمایه گذاری بخش خصوصی از طریق جلب اعتماد و ارائه پیشنهاد های همسو با اهداف آنها - در نظر گرفتن ساز و کاری جهت اعطای وام به کلیه پلاک های فرسوده - اجتناب از برخوردهای سلیقه ای از سوی مسئولین ذیربط و تاکید بر عدالت محوری - ارائه آموزشهای مناسب برای بالا بردن سطح دانش و آگاهی مسئولان و شهروندان - حمایت از کسب و کارهای خانگی به منظور ایجاد رونق اقتصادی در بافتهای فرسوده - جلب مشارکت فعال شهروندان از طریق در نظر گرفتن ساز و کارهایی به منظور بهره گیری واقعی از نظرات و پیشنهادات آنها در کلیه مراحل طرح های نوسازی
مبین اعرابی غلامرضا کاظمیان
چکیده امروزه اهمیت رسانه ها و تصاویری که ارائه می دهند، اگر بیشتر از واقعیت بیرونی نباشد، قطعا کمتر از آن نیست. دولت ها و نظام های مدیریت عمومی نیز برای تعامل با مردم به گونه های مختلفی از رسانه ها استفاده می کنند و از سویی تاثیرگذاری رسانه ها بر سیاست ها و عملکرد آنها نیز قابل توجه است. در این میان فیلم مستند به دلیل پیش فرض "نزدیک شدن به واقعیت" همزمان با تعهد به نوعی زیبایی شناسی که می تواند تضمین کننده ماندگاری تصاویر واقعی باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ارتباط و استفاده از رسانه ای مانند فیلم مستند می تواند به جهات مختلف برای مدیریت شهری مفید واقع شود. این پژوهش به بررسی تاثیر و تاثر فیلم مستند بر مدیریت شهری می پردازد و به دنبال شناسایی کارکردهای این رسانه در مدیریت شهری است. این مهم به دلیل پیش زمینه تحقیقاتی محدود، با مصاحبه عمیق با سه گروه مستندسازان، مدیران شهری و کارشناسان این حوزه انجام گردیده است و با استفاده از روش نظریه مبنایی به تحلیل پرداخته شده است. نتایج این پژوهش منجر به شناسایی کارکردهای مورد نظر و دسته بندی آنها در حوزه هایی چون فرهنگی اجتماعی، تاریخی، اقتصادی و... گردیده است. همچنین پژوهش منجر به الگویی پارادایمی در باب موضوع شده که بیانگر پدیده اصلی تحقیق یعنی " کم توجهی مدیریت شهری به فیلم مستند " ، شرایط علی و زمینه ای، راهبردها و... می باشد. واژه های کلیدی: مدیریت شهری، فیلم مستند، رسانه، کارکرد
رویا مختاری غلامرضا کاظمیان
این تحقیق با هدف اصلی بررسی تاثیر ویژگی های کالبدی فضای شهری بر کیفیت زندگی انجام شد. منظور از فضای شهری آن دسته از فضاهای عمومی موجود در شهر می باشند که بستر تعاملات اجتماعی هستند و سه شاخص اصلی تعیین این فضاها عمومی بودن فضا، باز بودن آن و برقراری تعاملات اجتماعی در فضا می باشد و ارتقا کیفی این فضاها بیش از سایر انواع فضاها موجب ایجاد شهری سالم، پویا و سرزنده خواهد شد. مولفه های محیط و فضای شهری مشتمل بر فرم، عملکرد و معنی هستند و در این تحقیق تمرکز بر جنبه کالبدی مولفه های محیط است که اجزا آن مشتمل بر راه، لبه، گره، سقف، عناصر مستقر در فضا و ... می باشد. این اجزا دارای ویژگی های کیفی بوده که ادراک این ویژگی ها می توانند تاثیری روانی عاطفی بر فرد داشته باشد. این کیفیات در خود عنصر یا رابطه بین عناصر وجود دارد. از سویی کیفیت زندگی شهری به ارتباط عاطفی احساسی فرد با محیط ساخته شده اطرافش می پردازد و پدیده ای است ذهنی و عینی. در بعد ذهنی شاخص هایی همچون احساس رضایت، شادمانی و امنیت روانی، احساس تعلق مکانی و هویت اجتماعی را در بر می گیرد و در بعد عینی شاخص هایی همچون زیبایی بصری و بهداشت محیط، مسکن، حمل و نقل عمومی و دسترسی پذیری، امنیت و ایمنی محیطی و مشارکت و روابط اجتماعی را شامل میشود. شناسایی ویژگی های کالبدی فضا که سبب موفقیت فضا و رضایتمندی شهروندان از آن فضا می شود مورد بحث قرار گرفت. با توجه به رویکردهای متفاوت درباره کیفیت زندگی، سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به عنوان ابعاد اصلی کیفیت زندگی شهری همراه با مولفه و شاخص های گوناگون از جانب نگارنده معرفی گردید و تاثیر فضای شهری بر هر یک این ابعاد مطالعه شد. در بعد کالبدی کیفیت زندگی شهری به معماری بناها و زیبایی و نظم و خوانایی و ایمنی آن و همچنین مولفه دسترسی ارتباطی و اطلاعاتی و نحوه کاربری زمین و تخصیص آن به فعالیت های مختلف اشاره شد. در بعد اجتماعی کیفیت زندگی به دو مولفه مهم تعاملات اجتماعی افراد و تعلق مکانی آنها به محله سکونت و موضوع امنیت و آسایش در فضای شهری پرداخته شد. در بعد اقتصادی کیفیت زندگی شهری، آنچه که از نظر نگارنده با فضای کالبدی مرتبط تر می بود شامل فرصت های اشتغال در فضای عمومی و نوسان ارزش ملک در اثر تغییرات فضا مورد پرسش قرار گرفت. تعداد 245 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید و با توجه به شاخص های فضای شهری و کیفیت زندگی شهری، مطالعه میدانی و تحلیل های آماری انجام گرفت و بر اساس مدل تحلیلی تحقیق، دیدگاه مردم درباره کیفیت زندگی در شهرک اکباتان با توجه به پدیده ساخت و سازهای پنج سال اخیر مورد سنجش و بررسی قرار گرفت. تحلیل های استنباطی و توصیفی نشان می دهد: تغییرات بعد اجتماعی زندگی شهری به میزان 8/26% تغییرات بعد کالبدی کیفیت زندگی شهری به میزان 4/24% و تغییرات بعد اقتصادی کیفیت زندگی شهری به میزان 3/22% در بهبود کیفیت زندگی شهری آنها موثر بوده است.عوامل دیگری غیر از بعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی وجود دارند که می توانند بر کیفیت زندگی شهری ساکنین شهرک اکباتان تاثیرگذار باشند. همچنین بین این ابعاد و نظر پاسخ دهندگان درباره کیفیت زندگی شهری نیز ارتباط مثبت و معنی دار می باشد احداث برخی پروژه های عمرانی مدرن لازمه فضای کلانشهری مدرن می باشد. علیرغم اینکه تبعات منفی خود رادارد و هنر مدیریت شهری و برنامه ریزی شهری در کاستن این تبعات منفی می باشد
ستاره کریمیان نعمت اله فاضلی
چکیده این پژوهش در راستای شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر درایجاد شهر دوستدارکودک در شهر تهران انجام شده است. فرضیه های این تحقیق بر اساس وجود ارتباط مستقیم بین سه مورد از مولفه های مدیریت شهری یعنی شهرسازی ( فضا و فرم شهر) ، حقوق و قوانین و بعد اجتماعی و فرهنگی آن با ایجاد و توسعه شهر دوستدارکودک تنظیم گردیده و بعد از شناسایی و مقایسه شاخصها، اولویت بندی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دو گروه کارشناسان شهرداری و مردم عادی در شهر تهران است که به صورت تصادفی انتخاب شدند و حجم نمونه برای کارشناسان شهرداری 50 و برای مردم عادی 100 نفر محاسبه شد. روش تحقیق پیمایشی بوده و داده ها به کمک پرسشنامه جمع آوری شده اند. دراین پژوهش از تحلیل عاملی تأییدی( نرم افزارلیزرل) و مدل های تحلیل مسیر (مردم عادی و کارشناسان) برای بررسی فرضیات تحقیق استفاده شده و به نتایج ذیل منتج شده است: نتیجه تحلیل حاکی از این بود که از نظر مردم عادی بعد اجتماعی مدیریت شهری بیشترین اثر را بر ایجاد شهر دوستدار کودک دارد و پس از آن عامل برنامه ریزی فرهنگی قرار گرفته و از نظر کارشناسان نیز بعد اجتماعی مدیریت شهری بیشترین اثر را بر ایجاد شهر دوستدار کودک داشته و پس از آن عامل قوانین و مقررات جای گرفته است. در نهایت مهمترین اولویت در ایجاد یک شهر دوستدار کودک از نظر مردم عادی تأمین فضای سبزبوده و از نظر کارشناسان پاکیزگی و نظافت عمومی شهر تعیین شده است. واژه های کلیدی : شهر ، مدیریت شهری ، کودک ، حقوق کودک ، شهر دوستدارکودک
الهام فرومدی غلامرضا کاظمیان
وندالیسم شهری که تخریب ارادی اموال عمومی تعریف شده ، برگرفته از نام قوم ویرانگر وندال در قرن پنجم میلادی می باشد. رفتارهای وندالیستی حوادث و اتفاقات روزمره ای هستند که در مناطق شهری خصوصاً در شهرهای بزرگ و پرجمعیت بسیاری از جوامع به وقوع می پیوندند و هزینه های زیادی را جهت تعمیر و یا تعویض تأسیسات ، وسایل و ابزار و متعلقات تخریب شده و یا منهدم شده به جامعه، مالیات دهندگان و مدیریت شهری و شهرداری ها تحمیل می کنند. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش عوامل و موانع وندالیسم در پارکها و فضای سبز شهری مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مکان آن پارک هاو فضاهای سبز شهر تهران، جامعه آماری آن کلیه کاربران و استفاده کنندگان از پارک های شهری تهران (n=384) می باشد. نتایج به دست آمده از کاربرد مدل تبیینی و تحلیلی از طریق رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان می دهد که گروه متغیرهای شخصیت که شامل افسردگی ، پرخاشگری، انتقامجویی ، ضدیت با جامعه، ناکامی و عدم موفقیت و احساس تبعیض و اجحاف می باشد، بیشترین تأثیر را در ظهور و بروز رفتارهای وندالیستی دارد و بعد از آن به ترتیب گروه وضعیت اجتماعی شامل متغیرهای دوستان بزهکار، نارضایتی اجتماعی و توجیه پذیربودن عمل از نظر افراد جامعه ، گروه ویژگی های جمعیت شناختی شامل متغیرهای جوان بودن، مجرد بودن ، سطح تحصیلات و مرد بودن ، گروه شرایط و وضعیت مکانها و موضوعات مورد تخریب که شامل متغیرهای اماکن و مبلمان تخریب شده قبلی ، فضاهای بی دفاع و پارک ها و فضاهای خلوت و فاقد نظارت نگهبان و پلیس و نارسایی محیطی و در نهایت گروه جریانات شناختی، ادراکی و انگیزشی شامل متغیرهای ریسک دستگیری کم ، بی هنجاری و توجیه پذیری عمل از نظر فرد ، تصور کیفر پایین می باشند از مهمترین عوامل موثر در پیدایی رفتارهای وندالیستی به شمار می روند. همچنین موانع و راهکارهای کاهش وندالیسم نیز در قالب گروه ها و راهکارهای نظارتی، اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و ورزشی، راهکارهای آموزشی و راهکارهای طراحی و معماری ارائه شدند.
نسرین مشرقی کاشان غلامرضا کاظمیان
در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی استفاده شده و جهت گرد آوری داده ها از روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در مطالعات میدانی حجم نمونه مورد استفاده 114 مورد و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی بود است. بر اساس نتایج تحقیق میانگین کلی امتیازات مربوط به هر سه بعد تقریبا یکسان و در حد متوسط بوده است که از منظر پاسخ دهندگان با توجه به بسترهای موجود در کشور، عملکرد شهرداری تهران جهت ارتقای سلامت شهری چندان مطلوب نبوده و نیازمند بهبود و ظرفیت سازی لازم می باشد. از عمده چالش ها و موانع ارتقای سلامت شهری به ترتیب می توان به عدم وجود مدیریت یکپارچه سلامت شهری، ضعف در قوانین و مقررات حمایت گر سلامت شهری در سطح ملی و محلی، نبود برنامه جامع سلامت شهری در شهرداری تهران و عدم وضوح و صراحت لازم در وظایف شهرداری تهران در حوزه سلامت شهری اشاره نمود. از میان اقدامات لازم برای ظرفیت سازی دخالت شهرداری تهران در حوزه های سلامت شهری، می توان به مدیریت یکپارچه سلامت شهری و همکاری سایر شرکا، دگرگونی چارچوب های حقوقی و قانونی حمایت گر سلامت شهری، توسعه فرهنگ مشارکت های اجتماعی و تدوین" برنامه جامع سلامت شهری" با ضمانت قانونی و اجرایی لازم اشاره نمود.
مهین السادات رضویان غلامرضا کاظمیان
مدیریت منطقه ای و فقدان دید یکپارچه نگر در سطح مناطق شهری بعنوان یکی از رویکردهای مهم در نظام برنامه ریزی ایران مورد غفلت واقع شده است. از طرفی مطالعات و پژوهش های اندکی هم که در این زمینه انجام شده، بیشتر در خصوص کلان شهر ها و مجموعه های شهری صورت گرفته است در حالی که شهرهای میانی و نواحی پیرامونی وابسته به آن به عنوان حلقه واسط میان کلان شهرها و شهرهای کوچک در صورت اعمال مدیریت منطقه ای می توانند نقش عمده ای را در روند توسعه مناطق و در نهایت توسعه پایدار ایفا کند. از آنجا که تفرق سیاسی یکی از مهمترین چالشهای مدیریت این نواحی قلمداد می شود برای مقابله با آن مدل های مدیریتی متعددی تحت عنوان منطقه گرایی یا حکمروایی منطقه ای ارائه شده است. این پژوهش در پی تحلیل و ارائه الگوی مدیریت منطقه ای برای نواحی شهری با مرکزیت شهر های میانی است. یافته های بدست آمده از مطالعه، سه نوع مدل منطقه گرایی را ارائه داده است. مدل ایده آل، مدل مطلوب و مدل ممکن. مدل ایده آل بدست آمده در این تحقیق، مدل ساختاری است که مدلی است آرمانی. در این الگو تقسیمات کشوری و منطقه بندی ها بر اساس واقعیت های علمی، عملکردی صورت خواهد گرفت نه بصورت انتزاعی؛ به همین دلیل لازم است تغییرات کلی در ساختار سیاسی و اداری کشور صورت گیرد. مدل بدست آمده مطلوب ایجاد نهاد فرادست منطقه ای با حضور تمامی ذی نفعان ناحیه ای است. ؛ این مدل بیشتر در صدد بالابردن سطح مشارکت، همکاری و تعامل نهادهای موجود در منطقه از طریق دخالت دادن بیشتر عناصر ناحیه ای و مشارکت نهادهای محلی و به نوعی تمرکز زدایی از سطح استان به سطح ناحیه است از طریق ایجاد نهاد جدیدی در سطح ناحیه . تشکیل شورا منطقه ای در استانداری مدل ممکن استخراج شده از نتایج تحقیق است. شورایی متشکل از نماینده شهرداری های ناحیه، شوراهای شهرستان فرمانداران، سازمانها و دستگاهی اداری و بخش خصوصی. هدف شوراهای منطقه ای افزایش ارتباطات، همکاری و هماهنگی میان حکومت های محلی در حوزه برنامه ریزی و برنامه های اجرایی در سطح موضوعات منطقه ای است.این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و کیفی است؛ و از دو روش اسنادی،کتابخانه ای و ایزار مصاحبه عمقی در آن استفاده شده است. نتایج تحقیق، امکان کاربرد این نظریه ها و مدل های منطقه گرایی را از لحاظ تئوری در ایران تایید می کنند. ولی در بعد عملی مدلهایی که در نتیجه تحقیق بدست آمد جهت اجرایی شدن نیازمند به حرکتی تدریجی و گام به گام دارند
امیرمسعود کاوند محمد شیخی
این تحقیق به منظور ارزیابی از میزان تاثیر مشارکت شهروندی بر بهبود وضعیت عدالت فضایی در شهرداری منطقه 8 تهران انجام گردیده است. روش تحقیق به صورت اکتشافی و کتابخانه ای است که با بررسی اطلاعات کالبدی منطقه 8 و همچنین با مصاحبه و پرسشنامه از شورایاران محلات منطقه 8 انجام گردید. امروز در شهر تهران راههایی برای ارتباط مستقیم مدیران شهری با شهروندان وجود دارد مانند سامانه تلفنی 137، سامانه تلفنی 1888 و همچنین تماس با شورایاران. این راههای ارتباطی به همراه میزان مشارکت در انتخابات شورایاری محلات به عنوان شاخصهای مشارکت شهروندی در نظر گرفته شد. میزان افزایش سرانه فضاهای فرهنگی، ورزشی و فضای سبز از سال 1380 (سال شروع به کار شورایاران) نیز به عنوان شاخص بهبود عدالت فضایی قرار داده شد. فرضیه اصلی تحقیق این بود که بین میزان مشارکت شهروندی و افزایش عدالت فضایی در محلات منطقه 8 ارتباط مستقیم وجود دارد. برقراری ارتباط آماری بین این شاخصها به روش تحلیل بار عاملی و رگرسیون، ارتباط معنا داری بین این دو مقوله را در منطقه 8 شهرداری تهران نشان نداد.
رقیه عباسی غلامرضا کاظمیان
شهرها دیگر به تمایز خود با دیگران احساس نیاز کرده و به دنبال اثبات فردیت خود به منظور دنبال کردن اهداف مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی می باشند. بنابراین به دلیل رشد اهمیت مراکز شهری، روندهای سیاست گذاران شهری را تغییر داده است و استفاده از الگوهای بازاریابی شهری در برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گنجانده شده است. بازاریابی ارزش خود را در محیط های کسب و کار ثابت کرده اند و شکی نیست که اهمیت الگوهای بازاریابی و برندینگ در کلیه مراحل، مهم و کاربردی است. اما اینکه عواقب ناشی از عدم رعایت اصول و الگوهای بازاریابی در عرصه رقابت جهانی، عدم آگاهی سیاست گذاران شهری با مفاهیم بازاریابی شهری، عدم درج استراتژی های بازاریابی در چشم اندازهای شهری، عدم شناخت از تغییر دیدگاه ها و نیازهای مشتریان شهرها از شهرهای منتخب محل سکونت، بازدید، سرمایه گذاری، تحصیل و غیره چیست و شناسایی عوامل کلیدی مورد استفاده در اجرای پروژه های کلان در شهرهای موفق جهان و شناسایی عوامل کلیدی مورد استفاده بازاریابی شهری در برندهای برتر شهرهای جهان، بحثی است که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از اسناد و مدارک کتابخانه ای به شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در الگوهای بازاریابی و پروژه های بزرگ شهری بپردازد. معیارهای کلیدی با نظرخواهی از خبرگان شهری و ورود امتیازات معیارها در مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (روش ریاضیاتی برای تعیین اهمیت و تقدم معیارها در فرایند ارزیابی و تصمیم گیری) و با کمک نرم افزار expert choice، رتبه بندی و اولویت بندی شوند. این پژوهش از حیث مقیاس، خود را محدود به قلمرو شهری نموده است و به عنوان نمونه موردی " پروژه بزرگ دریاچه خلیج فارس" را در نظر گرفته است. نتایج پژوهش پس از بررسی ادبیات و سوابق موضوع در شهرهای مختلف دنیا عوامل کلیدی بازاریابی شهری جهت رسیدن به توسعه پایدار شهری را در: وجود گروه برنامه ریزی بازاریابی شهری، چشم انداز و تحلیل استراتژیک، ایجاد وجهه و هویت شهری، توسعه محلی، توسعه ظرفیت های درآمدی، جذب گردشگر، ایجاد محلی برای میزبانی رویدادهای مهم ورزشی، فرهنگی و تفریحی و غیره می داند که متاسفانه در پروژه مورد بررسی هیچکدام از عوامل در دستور کار دیده نشد.
سمیه موسی پور سوران غلامرضا کاظمیان
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل گسترش و توسعه شهری در دوران اخیر، محله های مسکونی جایگاه ویژه ای در شکل گیری شهرها داشته اند. دیدگاه توسعه محله ای پایدار مبتنی بر این اصل است که محلات شهری دارای درونمایه عظیم اجتماعی و فرهنگی هستند که تنها بازآفرینی فرهنگ شهروندی و توجه به محلات به عنوان بستر زندگی اجتماعی ساکنان، به توسعه پایدار محله ای می انجامد. بنابراین مدیریت محله ای با شناخت صحیح محله و ساکنان آن در راستای به پایداری رساندن محله نقش به سزایی را ایفا کند. سکونت گاه های غیررسمی نیز به عنوان محلات شهری از معضلات بسیاری مانند مشکلات اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی رنج می برند و فاصله زیادی تا رسیدن به پایداری باید طی کنند که مدیریت محله دراین سکونتگاه ها با برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و تامین و تخصیص منابع مناسب این محلات میتواند آنها را برای رسیدن به پایداری هدایت کند. این تحقیق سعی دارد تا با بررسی تاثیر وظایف مدیریت محله ای برابعاد توسعه پایدار در محله غیررسمی ده ونک به الگوی مدیریتی مناسب این گونه محلات دست یابد. قلمرو مکانی این تحقیق محله غیررسمی ده ونک است.جامعه آماری شامل ساکنین و فعالین محله می باشد. جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن سنجیده شد، صورت گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار spss و lisrel به تحلیل داده ها پرداخته، رابطه میان متغیرها و سوالات تحقیق از روش تجزیه و تحلیل عاملی تاییدی سنجیده شده و برای پاسخگویی به سوالات تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون فریدمن و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که متغیر وظایف مدیریت محله ای در ده ونک بیشترین تأثیر را بر بعد زیست محیطی توسعه پایدار دارد. وظیفه سازماندهی از وظایف مدیریت محله ای بیشترین اولویت و وظیفه تأمین و تخصیص منابع کمترین اولویت را دارا می باشد و متغیر توسعه پایدار به طور معناداری در ده ونک پایین تر از حد میانگین است و بنابراین محله ده ونک محله ای ناپایدار تلقی می گردد.
رضا تورانی غلامرضا کاظمیان
انقلاب اسلامی، اهداف و قانون اساسی آن از یک طرف و گسترش زندگی شهر نشینی از طرفی دیگر همگان را به بهره مندی از الگویی جدید سوق داده است. با نظارت کارشناسان و تتبع در نهج البلاغه امام علی (ع)، بررسی می کنیم که ویژگی حکومت محلی در سیره امام علی (ع) چه بوده است؟ سیاست های مهم برای مدیران، نظارت در سطوح مختلف مدیریتی، و نیز اجرایی شدن سیاست ها، برنامه ریزی و سازماندهی، روابط شهروندان اعم از مسئولین و مردم، سطح ارتباط با سایر شهرها و مناطق و سرانجام، رابطه با حکومت مرکزی چگونه بوده؟ در این تحقیق از روش کیفی کیفی استفاده شده که در کیفی اوّل (اسنادی) از کتاب شریف نهج البلاغه و در کیفی دوم (متمرکز) از خبرگان پژوهشگر بهره برده ایم . نمونه آماری در مطالعه اسنادی و نیز گروه متمرکز کاملاً هدفمند بوده و با توجه به تجربه و معلومات با این رشته، انتخاب شده است، که از روش کدگذاری باز جهت تحلیل داده ها استفاده شده و بروش توصیفی نگاشته شده است که در پایان یافته های تحقیق 4 مقوله اصلی ذیل می باشد: الف)وظایف و تکالیف حکومت با مردم ب)وظایف و تکالیف مردم نسبت به حکومت ج) وظایف و تکالیف حکومت با کارگزاران (حکومت مرکزی با حکومت محلی) د)تکالیف و وظایف مردم و حاکمان بطور متقابل با توجه به تعریف و معیارهای حکومت محلی( بوسیله سازمان ملل ) ، تطابق کاملی میان یافته های تحقیق و آن معیارها وجود ندارد؛ درحالیکه اشتراکات وسیعی نیز وجود دارد؛ اصرار فراوان تدوین کنندگان تعریف حکومت محلی سازمان ملل به زندگی مناسب برای انسان بدون تاکید مناسب بر ملاحظات قومی و مذهبی شهروندان می باشد در حالیکه در راهنمایی های علی(ع) ، شهر و شهروندی در راستای هدف از خلقت دیده شده است. پیشنهاد ما در حوزه کاربردی ، دقت در انتخاب افراد و نظارت آشکار و پنهان و عقل گرایی و در حوزه پژوهش، توجه به سیره عملی آن حضرت علاوه بر سخنان و نیز بررسی تأثیر اوامر مدیریتی ایشان قبل و بعد از حکومت و نحوه اولویت بندی راهنمائی های مدیریتی آن حضرت است.
سپهر صفادار غلامرضا کاظمیان
همه ما تصویر ذهنی بسیار مشخصی از برخی مکان ها داریم که تا کنون آن ها را از نزدیک ندیده ایم. این ذهنیت محصول تصویرسازی رسانه ای است. رسانه ها به واسطه همین قابلیت یعنی خلق و تغییر درک ما از جهان پیرامون، در عصر اطلاعات به عنوان ابزاری استراتژیک و قدرتمند شناخته می شوند کاربردهای فراوانی دارند. امروزه، شهرهای بسیاری برای معرفی خود به عنوان مکانی مطلوب برای زندگی، سفر و سرمایه گذاری به برندسازی شهری روی آورده اند. نقش تصویرسازی رسانه ای به عنوان عنصری حیاتی در فرایند برندسازی شهری موضوع بحث پایان نامه حاضر است. چارچوب نظری این تحقیق پس از مرور ادبیات و با تکیه بر مطالعات آوراهام شکل گرفته است و با رویکرد کیفی، پس از مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان و مدیران در دو حوزه مدیریت شهری و رسانه، از تکنیک swot برای تحلیل استراتژیک نقش تصویرسازی رسانه ای در برندسازی کلان شهر تهران و ارائه راهبردهای پیشنهادی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از اهمیت تأثیر تصویرسازی رسانه ای در هر 3 مرحله فرایند برندسازی شهر تهران است که در مرحله اول با ایجاد عزم عمومی میان مسئولین و مردم برای حل مشکلات شهری، در مرحله دوم از طریق مانورهای تبلیغاتی و در مرحله سوم با نظارت بر نتایج برندسازی نقشی کلیدی ایفا می کند.
فربد سلامتی کوهستانی غلامرضا کاظمیان
امروزه شهر کرج به عنوان یکی از پرجمعیت ترین کلانشهرهای ایران که توسعه چشمگیر شهر و شهرنشینی را تجربه می کند با بحران ساخت وساز غیرمجاز مواجه است . بحرانی که آثار دراز مدت آن به نفع هیچ یک از کنشگران شهر نیست و مستقیما پیامدهای سوء اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،زیست محیطی و حقوقی را موجب می شود. در بررسی عوامل گرایش به ساخت وساز غیرمجاز نباید تنها نگاه را به سازندگان معطوف کرد. در فرایند ساخت و ساز در شهر دو گروه دیگر نیز نقش آفرین هستند که شامل شهرداری به عنوان نهاد نظارتی و شهروندان به عنوان مصرف کننده کالای ساختمانی ایفا نقش می کنند. در این پژوهش به بررسی عوامل گرایش به ساخت و ساز غیر مجاز در کرج پرداخته شد . بدین منظور با بررسی و پیشینیه این موضوع و جمع بندی از مطالعات صورت گرفته علل ساخت و ساز غیرمجاز در چهار بٌعد شامل شهری شدن ، عوامل اجتماعی اقتصادی ، اقدامات مدیریتی و عدم قاطعیت ضوابط دسته بندی شدند و تاثیر هریک از این عوامل با نقش آفرینی هریک از کنشگران ساخت و ساز شامل شهرداری ، سازنده و شهروند بررسی گردید.بدین منظور پرسشنامه ای تهیه شد که بین دو گروه شامل سازندگان ساختمان و کارشناسان شهرسازی و کمیسیون ماده 100 شهرداری کرج توزیع گردید. این تحقیق کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی می باشد و به منظور آزمون فرضیه ها و سوالات تحقیق از آزمون کولموگروف- اسمیرنف، آزمون تی-تست برای یک نمونه مستقل و آزمون مقایسه میانگین ها استفاده شد. نتایج تحقیق اثرگذاری هر سه کنشگر شهری و هر چهار عامل را تایید نمود،بدین صورت که اثر گذارترین عوامل به ترتیب : اقدامات مدیریتی،عدم قاطعیت ضوابط،عوامل اجتماعی اقتصادی و شهری شدن شناخته شدند و در هریک از این عوامل شاخص هایی همچون؛وابستگی درامدی،سودآوری تخلف،ضعف نظام کنترل و عدم سازگاری ضوابط تاثیر داشتند و شدت اثر گذاری کنشگران شهری در این عوامل به ترتیب شامل:شهرداری،سازندگان و شهروندان بدست آمده است.
بهادر جعفری میر علی سید نقوی
پایان نامه موضوع پیاده روی را به عنوان یک شیوه حمل و نقل دیده است و در مناطق شش، هفت، ده، یازده و دوازده از طریق توزیع پرسشنامه به مطالعه وضعیت پیاده روی پرداخته و در پایان راه حل هایی برای مشکلات برآمده از طریق تحلیل پرسشنامه ها، ارائه میدهد.
معصومه دهقانی محمود جمعه پور
ظهور و ورود تکنولوژی¬های صنعتی و صنایع سنگین از جمله نفت و گاز در جوامع دگرگونی¬هایی را در وضعیت آن منطقه پدید می¬آورد. تا چند دهه¬ی پیش عملکرد این صنایع فقط از طریق شاخص¬های اقتصادی و ثروت و با تاکید بر اشتغال و درآمدزایی بررسی می¬شد اما اخیرا آثار و پیامدهای اجتماعی احداث این صنایع توجه پژوهشگران و محققان را به خود جلب کرده است. از آنجایی که توسعه¬ فرآیندی پویا و پایدار برای افزایش ظرفیت¬ها و توانمندسازی جوامع و تغییرات بهینه در جهت بهبود زندگی افراد است، پژوهش حاضر با ارزیابی تاثیرات اجتماعی پالایشگاه شازند قصد بررسی تاثیر این صنعت بر توانمندی جامعه¬ی محلی را دارد. بنابراین توانمندی با دو بعد عاملیت و ساختار فرصت¬ها و با شاخص¬های ظرفیت اجتماعی، ظرفیت اقتصادی، ظرفیت انسانی، ظرفیت اکولوژیکی، ظرفیت کالبدی و ساختار فرصت¬ها با ترکیبی از روش¬های کمی و کیفی و با ابزار پرسش¬نامه و مصاحبه¬ی نیمه¬سازمان¬یافته مورد سنجش قرار گرفت. جامعه¬ی آماری این پژوهش شامل تمام ساکنین روستاهای کزاز، قدمگاه، جمال¬آباد، اکبرآباد (جامعه روستایی) و شهر شازند (جامعه شهری) بوده است که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 367 نفر برآورد شده و روش نمونه¬گیری خوشه¬ای چندمرحله می¬باشد. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که ظرفیت اجتماعی با میانگین 51/2، اقتصادی با 73/2، انسانی با 49/2 بعد از احداث پالایشگاه در حد متوسط و ظرفیت کالبدی با میانگین 06/2، اکولوژیکی با 54/1 و ساختارفرصت¬ها با 98/1 در سطح بسیار ضعیف و نامطلوبی قرار دارد. در مجموع میزان توانمندی جوامع تحت تاثیر پالایشگاه در حد متوسط و رو به پایین می¬باشد و تا سطح مطلوب فاصله¬ی بسیار زیادی دارد؛ به عبارت دیگر فقدان ارتباط ارگانیک بین صنعت نفت و جامعه¬ی محلی سبب بی¬تاثیر بودن آن بر توانمندی جامعه¬ی محلی گردیده است.
آرش محمودی غلامرضا کاظمیان
تحقیق حاضر به بررسی ظرفیت سنجی شهرداری ها در رعایت و اجرای ضوابط ساخت و ساز شهری ( مطالعه موردی : شهرداری کرج ) پرداخته است . این تحقیق تلاش می کند تا با شناسایی وضع موجود و وضع مطلوب ( پتانسیل ) شهرداری کرج در رعایت و اجرای ضوابط ساخت و ساز شهری، شکاف بین این دو وضعیت را تعیین نموده و راهکارهایی برای کاهش این شکاف ارائه دهد .
افرا افرندنژاد غلامرضا کاظمیان
این پژوهش با عنوان "تحلیل رابطه فضا و جرم در سکونتگاه های غیررسمی، نمونه موردی: ده ونک تهران" با هدف بررسی رابطه ویژگی های کالبدی سکونتگاه غیررسمی ده ونک با میزان جرم (جرایم شهری)، همچنین بررسی نقش مراقبت و کنترل رسمی و غیررسمی محیط به عنوان تعدیل کننده این رابطه، می باشد. ابزار استفاده شده پرسشنامه ، جامعه آماری: ساکنان و کسبه محله ده ونک، و نمونه آماری 377 نفر می باشد . همچنین از روش تجزیه و تحلیلی رگرسیون چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین ویژگی های کالبدی و میزان وقوع جرم رابطه منفی وجود دارد و مراقبت و کنترل این رابطه را تعدیل می کند و می تواند اثر آن را افزایش یا کاهش دهد.
سیدمحمد میرکاظمیان غلامرضا کاظمیان
ارزیابی طرح ها و برنامه های استراتژیک برای دستیابی به نقاط ضعف و قوت جهت تلاش برای رفع یا تقویت قوت و ضعف های احتمالی، همواره یکی از مهمترین فعالیت های اصلی فرایند برنامه ریزی استراتژیک محسوب می گردد. از طرف دیگر ارزیابی برنامه های استراتژیک نشان دهنده ی کارایی و اثربخشی فرایند برنامه ریزی است.
سوده حمزه لو غلامرضا کاظمیان
مسئول در امر مدیریت مسکن و همچنین ظرفیت و پتانسیل شهرداری ها جهت ارتقای نقش آنها با توجه به وضعیت موجود کشور و عدم انجام فعالیت های پژوهشی مناسب و فاصله علمی ایران با سایر کشورها در این زمینه، محقق را بر آن داشت تا با انجام این پژوهش به ظرفیت سنجی ارتقای نقش شهرداری تهران در مدیریت مسکن شهری پرداخته و راهکارهایی جهت انسجام و یکپارچگی مدیریت مسکن شهر تهران ارائه دهد. برا این اساس از طریق مطالعه تجربیات سایر کشورها و مصاحبه با مسئولان و صاحبنظران این امر، ابعاد مدیریت مسکن شهری در قالب 6 بعد شامل: برنامه ریزی، تامین زمین، تامین مالی، هدایت و کنترل ساخت و ساز، سیاست گذاری و سازماندهی و هدایت نقش آفرینان مسکن مورد کنکاش قرار گرفته و ظرفیت موجود و ممکن شهرداری تهران در این ابعاد از نظر جامعه آماری مورد پژوهش یعنی شهرداری تهران، وزارت راه و شهرسازی و همچنین صاحبنظران غیر وابسته به این دو سازمان سنجیده شده است. نتایج حاصل از جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که ظرفیت موجود شهرداری تهران در تمامی ابعاد مدیریت مسکن زیر حد متوسط بوده، این در حالی است که ظرفیت ممکن برای ارتقای نقش شهرداری تهران در مدیریت مسکن بالای حد متوسط بوده که این امر شان می دهد امکان افزایش مسئولیت های شهرداری تهران در امر مدیریت مسکن وجود دارد.
مونا افشار غلامرضا کاظمیان
کیفیت و امنیت ساختمانهای شهری؛ بعنوان مهمترین عناصر در ابر شهر تهران، توجه به مدیریت موثر در بحث نظارت بر ساخت و ساز را ایجاب مینماید. لذا با کمک منابع کتابخانه ای، وظایف و مسئولیتهای عاملین نظارت تبیین گردید و سپس با ارائه مدلی به بررسی آسیب شناسانه عملکرد مدیریت شهری، درخصوص اجزای نظارت شامل عاملین، فنون و ابزار، پرداخته شد. این تحقیق بر پایه پرسشنامه با سوالات بسته پایه گذاری و داده ها با نرم افزار spss تحلیل شده اند. در نهایت آسیبهای شناسایی شده و علل و پیامد آنها بطور جداگانه معرفی، و سرانجام پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت حاضر ارائه گردید که در رأس آنها ایجاد یک مدیریت واحد شهری می باشد.
رضا ریاحی غلامرضا کاظمیان
چکیده ندارد.
مسعوده رجب دوست غلامرضا کاظمیان
چکیده ندارد.
امیر قایم مقامی شمس السادات زاهدی
چکیده ندارد.
منیژه لاله پور سیمین نولایی
چکیده ندارد.
هرمز شایان فر احمد مجتهد
چکیده ندارد.
هوشنگ سرور غلامرضا کاظمیان
چکیده ندارد.
میثم نوروزیان غلامرضا کاظمیان
این تحقیق به منظور تعیین و بررسی وضعیت شهر الکترونیک در همدان و یافتن راهکارهای اجرایی شدن آن و تعیین اثرات پیاده سازی شهر الکترونیک بر مدیریت شهر انجام گرفته است. به همین منظور، وضعیت شعر الکترونیک همدان از چهار منظر زیرساخت تکنولوژیک، زیرساخت فرهنگی و اجتماعی، بودجه و منابع مالی و نهایتاً زیرساخت نیروی انسانی متخصص مورد بررسی قرار گرفته است. در حوزه زیرساخت فرهنگی و اجتماعی اقدام به طراحی پرسشنامه و توزیع آن بین شهروندان همدانی شده و در سه حوزه دیگر از آمارهای موجود استفاده گردیده است. در این تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده و حجم نمونه آماری 250 نفر بوده است. پس از شناخت وضع موجود، راهکارهای تحقق شهر الکترونیک بررسی شده و اثرات پیاده سازی هر الکترونیک بر مدیریت شهری بیان شده است. نهایتاً پس از بررسی های انجام گرفته مشخص گردید، در حوزه زیرساخت فرهنگی و نیروی انسانی، وضعیت نسبتاً خوبی در مقایسه با کشورهای پیشرو در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات، فاحشی با کشورهای پیشرو وجود دارد.
سید حامد رستگار غلامرضا کاظمیان
تفکر جهانی- اقدام محلی یا جهانی - محلی سازی مفهومی است که در دوران پست مدرن کنونی جای خود را باز کرده و توانسته است مدلهای توسعه را در قالبهای محلی و منطقه ای بگنجاند. حکمرانی خوب شهری و مولفه هایش از جمله مواردی هستند که با این مفهوم عجین شده و از دغدغه های اصلی شهرهای امروزی به شمار می روند. حکمرانی خوب و شفافیت به عنوان یکی از اصول آن، راهکار اصلی توسعه شهری به شمار آمده و ابزاری در جهت افزایش سطح کیفی زندگی شهروندان تلقی می شود. دسترسی به اطلاعات از ارکان مهم در ایجاد شفافیت است و تسهیل ارائه اطلاعات به شهروندان سبب بهبود حکمرانی خوب می شود. مشهد نیز به عنوان دومین کلانشهر ایران از این قاعده مستثنی نیست و حضور سالانه میلیونها زائر و پیچیدگی تعاملات درون شهری لزوم دسترسی شهروندان و زائران به اطلاعات را مشخص می نماید. پژوهش حاضر به مقوله حق دسترسی به اطلاعات از دید شهروندان و مسئولین پرداخته است و تلاش نموده از زاویه دید آنها به این مسئله بنگرد و عوامل مهم دخیل و تأثیرگذار بر آن را مشخص کند. با توجه به اینکه کنشگرهای اصلی در این موضوع افراد بوده اند، روشهای کیفی در جمع آوری و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت که مشخصاً می توان از تحلیل محتوا در قسمت تحلیل و مصاحبه در گردآوری داده ها در بخش مسئولین نام برد. درباره شهروندان نیز پرسشنامه ای طراحی گردید و در عین حال از آنها خواسته شد تا به رتبه بندی عوامل بپردازند و در نهایت مجموع داده ها پردازش شده و با دیدی تطبیقی و تحلیلی اقدام به تدوین نتایج نهایی گردید.