نام پژوهشگر: حسین مولوی
نظام الدین قاسمی مهرداد کلانتری
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی برکیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی وسلامت روانی افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره انجام شده است. پژوهش ازنوع تجربی همراه با گروه آزمایش وگواه با پیگیری است. روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد، که بدین منظور در مرحله اوّل با آگهی های تبلیغاتی افراد در جریان برگزاری دوره قرار گرفتند. سپس از همه افراد مایل به شرکت دردوره، با ابزار های پژوهش، پرسشنامه های ghq-28 مقیاس عاطفه مثبت و منفی (pans) و مقیاس رضایت از زندگی (swls) پیش آزمون به عمل آمد و از بین آنان 24 نفر که از لحاظ سلامت روان وبهزیستی ذهنی(عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی) پایین بودند به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش وگواه جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش مداخلات 10 جلسه ای را به صورت گروهی و مطابق با بسته درمان مبتنی برکیفیت زندگی qolt)) دریافت کرد وگروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. در پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد ودر نهایت پیگیری دو و نیم ماهه انجام شد. به دلیل کنترل متغیرهای مزاحم و مداخله گر از روش های آمار توصیفی و کوواریانس یک متغیره استفاده شد.این بررسی نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی(qolt) میزان سلامت روان آزمودنی ها را در هر دو مرحله افزایش داده است(p>0/05) و در زیر مقیاس افسردگی و بد کارکردی اجتماعی این درمان در هر دو مرحله از ثبات برخوردار بوده اما در مورد نشانه های جسمانی - سازی و نشانه های اضطراب تنها در مرحله پیش آزمون اثر گذار بوده است. در مورد بهزیستی ذهنی یافته ها مشخص کردند که این مداخله بر افزایش بهزیستی ذهنی کلی آزمودنی ها در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری تاثیر گذار بوده وبر کاهش عاطفه منفی و افزایش رضایت از زندگی آزمودنی ها تنها در مرحله پیش آزمون موثر بوده است. همچنین برعاطفه مثبت آزمودنی ها در هر دو مرحله اثر گذار بوده است. می توان نتیجه گرفت که با استفاده از این بسته درمانی که با هدف ارتقا بهزیستی ذهنی، سلامت روانی و درمان اختلالات روانی نظیر افسردگی و... در افراد بیمار و غیر بیمار طراحی شده است ، سلامت روانی و بهزیستی ذهنی را ارتقا داده و ازبسیاری از اختلالات روانی را پیشگیری کرد.
سمانه اسعدی حسین مولوی
چکیده هدف این پژوهش، تعیین تحول تفکر فرا انتزاعی و خردمندی از دوره نوجوانی تا سالمندی در شهر اصفهان بود. حجم نمونه از 345 شرکت کننده در 4 گروه سنی 15 تا 18 سال (108 نفر)، 19 تا 29 سال (104 نفر)، 30 تا 45 سال (44 نفر) و 46 سال به بالا (51 نفر) تشکیل شده بود که به روش نمونه گیری خوشه ای، در گروه 15 تا 18 سال از مدارس و در گروه های دیگر با توجه به تقسیم بندی های نواحی شهرداری شهر اصفهان، به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور رسیدن به اهداف مورد نظر از دو طرح همبستگی و علّی- مقایسه ای بهره گرفته شد. ابزار های مورد استفاده در قالب یک دفترچه ی آزمون شامل یک آزمون برای سنجش طراز تحول شناختی عملیات انتزاعی(آزمون استدلال منطقی برنی (1974) lrt)، دو مقیاس برای سنجش تفکر فرا انتزاعی (مقیاس تفکر پیچیده فرا انتزاعی سینات و جانسون (1997) pft و مقیاس باورهای پارادایم اجتماعی کرامر، کالباف و گلدستون (1992) spbi) و دو مقیاس برای سنجش خردمندی (مقیاس سه بعدی خردمندی آردلت (2003) 3d-ws و مقیاس شکل گیری خردمندی براون و گرین (2006) wds) به شرکت کنندگان ارائه شد. پیش از انجام پژوهش کلیه مقیاس ها مورد بررسی و تحلیل معادلات ساختاری قرار گرفت و روایی و پایایی آنها تأیید شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل واریانس به منظور بررسی تحول سازه های یاد شده در گروه های سنی بدین قرار بودند: در ارتباط با عملیات انتزاعی؛ با کنترل اثر متغیر های جنسیت، رشته دوره دبیرستان و تحصیلات، به طور کلی اثر گروه های سنی بر نمرات عملیات انتزاعی معنی دار نبود؛ تفاوت میانگین های زوج گروهی فقط بین گروه 15 تا 18سال با گروه 19 تا 29 سال معنی دار بود (p=0/01). در ارتباط با تفکر فرا انتزاعی؛ با کنترل اثر تحصیلات اثر گروهای سنی بر نمرات تفکر فرا انتزاعی در مقیاس pft معنی دار به دست آمد (p=0/01). مقایسه های زوجی اثر گروه بر نمرات تفکر فرا انتزاعی در مقیاس pft، بین گرو های سنی 19 تا 29 سال و 46 سال به بالا با گروه 30 تا 45 سال تفاوت معنی داری نشان داد (به ترتیب p=0/04 و p=0/02). همچنین با کنترل اثر متغیر های رشته دوره دبیرستان، تحصیلات و جنسیت به طور کلی اثر گروه بر نمرات مراحل مطلق گرا، نسبی گرا و دیالکتیک در مقیاس spbi معنی دار به دست نیامد. مقایسه های زوجی فقط بین گرو های سنی 15 تا 18 سال و 19 تا 29 سال در مرحله تفکر مطلق گرا تفاوت معنی داری نشان داد (p=0/02). در ارتباط با خردمندی؛ با کنترل اثر تحصیلات، شغل، درآمد و عزیز از دست رفته به طور کلی گروه های سنی اثر معناداری بر نمره کل و نیز نمرات سه بعد شناختی، تأملی، عاطفی و مقیاس 3d-ws نداشتند. نتایج مقایسه های زوجی در نمره کل و نمرات سه بعد مقیاس 3d-ws بین گروه های سنی در بعد عاطفی بین گروه 46 سال به بالا با سه گروه دیگر یعنی 15 تا 18 سال، 19 تا 29 سال و 30 تا 45 سال تفاوت معنی داری نشان داد (به ترتیب p=0/02، p=0/005، p=0/002). همچنین در نمره کل نیز گروه 46 سال به بالا با گروه سنی 30 تا 45 سال متفاوت بود (p=0/02). با کنترل اثر جنسیت، تحصیلات و درآمد به طور کلی گروه اثر معناداری بر نمره کل و نمرات هشت بعد مقیاس wds نداشت. مقایسه های زوجی گروه های سنی در نمره کل و نمرات هشت بعد مقیاس wds در بعد دانش زندگی بین گروه 46 سال به بالا و گروه 30 تا 45 سال تفاوت معنی داری نشان داد (p=0/02). در بعد مهارت های زندگی بین گروه 30 تا 45 سال با دو گروه 19 تا 29 سال (p=0/01) و 46 سال به بالا (p=0/001) تفاوت وجود داشت. همچنین تفاوت معنی داری بین گروه 15 تا 18 سال و 30 تا 45 سال در بعد تمایل به یادگیری مشاهده شد (p=0/04). در نمره کل نیز گروه 46 سال به بالا با گروه قبل از خود یعنی گروه سنی30 تا 45 سال متفاوت بود (p=0/01). نتیجه گیری کلی این که تغییری در عملیات انتزاعی با افزایش سن مشاهده نشد و روندی یکنواخت وجود داشت. در تفکر فرا انتزاعی با مقیاس pft هیچ روند منظم کاهشی یا افزایشی مشاهده نشد. در مرحله مطلق گرای مقیاس spbi روند کاهشی، و در دو مرحله ی نسبی گرا و دیالکتیک روند یکنواخت حاکم بود. در مورد خردمندی نیز ابزارهای یاد شده روند افزایشی یا کاهشی منظمی را نشان ندادند؛ اگرچه در هر دو مقیاس یافته هایی مبنی بر کاهش در گروه آخر مشاهده شد. نتایج این پژوهش بر پایه نظریه های تحول شناختی در دوره بزرگسالی و همچنین نظریه های خردمندی مورد بحث قرار گرفته است. واژه های کلیدی: عملیات انتزاعی، تفکر فرا انتزاعی، خردمندی، تحول