نام پژوهشگر: صغری استوار
مینو نام آوری سلطان علی کاظمی
پژوهش به دنبال رابطه باورهای مذهبی با سلامت روان و میزان پرخاشگری در دانش آموزان دختر متوسطه شهر شیراز بود. 210 نفر دانش آموز دختر، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، انتخاب شدند و سپس داده ها به وسیله پرسشنامه های سلامت عمومی (ghq- 28)، مقیاس خودسنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی (نویدی، 1376) و پرسشنامه پرخاشگری (aq) (باس و پری 1992) جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین باورهای مذهبی و سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد (17/0- = r). باورهای مذهبی با نشانگان افسردگی دارای رابطه معکوس معنادار بود. بین باورهای مذهبی و ابعاد پرخاشگری رابطه معنادار معکوس وجود دارد (01/ p< 35/0-= r) ولی باورهای مذهبی با پرخاشگری کلامی رابطه معناداری نداشته است. بین میزان پرخاشگری و ابعاد سلامت روانی کلی در دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان و پیش دانشگاهی تفاوت معنادار دیده نشد. 16% از واریانس متغیر پرخاشگری توسط باورهای مذهبی و سلامت روان قابل پیش بینی است. بین سلامت روان و ابعاد آن در دانش آموزان دختر دبیرستانی با دختران پیش دانشگاهی تفاوت معناداری وجود نداشت. ولی باورهای مذهبی با پرخاشگری در دانش آموزان دختر دبیرستانی (05/ p< 28/0-= r) و دختر پیش دانشگاهی (01/ p< 33/0-= r) همبستگی معناداری نشان داده است. تفاوت معناداری بین میزان همبستگی باورهای مذهبی و پرخاشگری در دو گروه دختران دبیرستانی و پیش دانشگاهی وجود نداشت.
محمد جراغی رابرت فرنام
چکیده : هدف ازپژوهش حاضربررسی ومقایسه ویژگیهای شخصیتی دردوگروه مردان معتادبه مت آمفتامین ومردان معتادبه موادمخدربوده است . و همچنین درگروه دوم، بررسی ومقایسه ویژگیهای شخصیتی دوگروه مردان معتادبه مت آمفتامین وافراد سالم بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی،علی- مقایسه ای بود.جامعه پژوهش حاضر،تمامی معتادان شهرستان مرودشت که جهت درمان به مراکزترک اعتیادمراجعه کرده اندبوده است.برای انتخاب نمونه ازبین جامعه آماری3 مرکزرابه صورت تصادفی خوشه ایی انتخاب وبااستفاده ازجدول مورگان تعداد افراد معتاد به مواد مخدر 125 نفر و افراد معتاد به مت آمفتامین44 نفر، به عنوان حجم نمونه و همچنین 125 نفر از جامعه پژوهش بعنوان افراد سالم انتخاب شدند . ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه چند محوری بالینی میلون ( mcmi-ii ) بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون انحراف استاندارد استفاده شد. پس از تجزیه وتحلیل داده هانتایج نشان دادکه،بین ویژگیهای شخصیتی اختلالات اضطراب،شبه جسمی،مانیا، افسرده خویی،وابستگی به الکل،وابستگی به موادواسترس پس از سانحه افرادمعتاد به مت آمفتامین،معتادان به موادمخدروافرادسالم تفاوت معناداری وجوددارد. لذا،درگروه اول،بین ویژگیهای شخصیتی دوگروه مردان معتادبه مت آمفتامین ومعتادان به موادمخدر،تفاوت معنی داربوده است به این صورت که،اختلالات اضطراب،شبه جسمی،مانیاوافسرده خویی درافرادمعتاد به مت آمفتامین،نسبت به معتادان به موادمخدربیشتربودواختلالات وابستگی به الکل،وابستگی به موادواسترس پس ازسانحه درمعتادان به موادمخدرنسبت به افرادمعتادبه مت آمفتامین بیشتربوده است.درگروه دوم ، بین ویژگیهای شخصیتی دو گروه مردان معتاد به مت آمفتامین و افراد سالم تفاوت معنی دار بوده است . کلید واژه ها : به مت آمفتامین،معتادان به موادمخدر،افراد سالم .
سمیه غلامی صغری استوار
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی اجتماعی و مهارتهای اجتماعی با اضطراب اجتماعی در نوجوانان بود. به همین منظور161 دانش آموز دختر و پسرمقطع راهنمایی و دبیرستان شامل 73 دانش آموز دختر و 88 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه: مقیاس اضطراب اجتماعی، مقیاس خودکارآمدی برای موقعیت های اجتماعی، مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی بود. روش تحقیق توصیفی و در دسته تحقیقات همبستگی بود. فرضیه های این پژوهش با استفاده از تحلیل های همبستگی، آزمون تی و رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج همبستگی معناداری بین خودکارآمدی اجتماعی و مهارتهای اجتماعی با اضطراب اجتماعی نشان داد و خودکارآمدی اجتماعی پیش بینی کننده منفی و معنادار برای اضطراب اجتماعی بود. همچنین تفاوت معناداری بین میانگین نمرات ابعاد اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی اجتماعی و مهارتهای اجتماعی دختران و پسران مشاهده گردید.
فاطمه کمالی لادن معین
بررسی مسائل و مشکلاتی که منجر به فروپاشی خانواده و روابط زناشویی می گردد ، ضروری به نظر می رسد از طرف دیگر با توجه به بالا رفتن میزان طلاق و ناسازگاری های زناشویی ، نیاز به انجام پژوهشهای وسیع در این زمینه احساس می شود که تحقیق حاضر در همین راستا صورت پذیرفت و هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی ( درونگرایی و برونگرایی ) و سازگاری زناشویی بود . این تحقیق را می توان از نوع تحقیقات بنیادی و کاربردی دانست و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش از روش همبستگی استفاده شده است . برای جمع آوری داده ها از روش میدانی استفاده شده و متغیرها توسط پرسشنامه در سال 1389 سنجش شده اند و جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق کلیه زوجین شهر شیراز در سال 1389می باشند . نمونه این پژوهش 50 زوج می باشند که به صورت تصادفی ساده انتخاب گردیدند و از آنجا که تحقیق از نوع همبستگی است حجم نمونه حجم مناسبی برای پژوهش و تحلیل استنباطی داده ها است و تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که دو گروه از نظر درونگرایی تفاوت معنی داری ندارند و با هم برابرند ، ولی از برونگرایی تفاوت معنی داری داشتند . با توجه به اینکه میانگین نمرات برونگرایی در گروه سازگار (58/29) از میانگین درونگرایی گروه ناسازگار (37/28) بیشتر می باشد ، لذا نتیجه می گیریم که میزان درونگرایی در گروه سازگار بیشتر است . از مجموع پژوهشهای مختلف چنین استنباط می گردد که یک رابطه زناشویی با سازگاری خوب رابطه ای است که نگرش ها و اعمال هر یک از شریک ها محیطی را فراهم می کند که جهت عملکرد مناسب ساختارهای شخصیتی خود و شریکش ، خصوصاً در حوزه ارتباطات اولیه ، مطلوب باشد . بنابراین با توجه به اهمیت و نقش سازگاری در روابط بین زوجین و افزایش کیفیت زندگی زناشویی و از سویی با عنایت به نتایج پژوهشهای مختلف در این زمینه ، لزوم توجه و بررسی این متغیر در جهت کاهش تعارضات ، مشکلات ، بهبود و افزایش رضایت در روابط زناشویی احساس می گردد .
افسانه بارانی کورانی لادن معین
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر زوج درمانی معنوی بر کاهش آزار عاطفی زوجین شهر اصفهان انجام گردید.روش این پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بوده است. نمونه ی این پژوهش،30 زوج از والدین مراجعه کننده به مهد کودک و پیش دبستانی شهر اصفهان در سال1389 بود آنها به صورت تصادفی منظم به عنوان نمونه نهایی انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه کنترل). فرضیه اصلی این پژوهش عبارت بود از: آموزش زوج درمانی معنوی آزار عاطفی زوجین را کاهش می دهد. متغیر وابسته در این پژوهش آزار عاطفی بود که با پرسشنامه ی آزار عاطفی ارزیابی شد. متغیر مستقل زوج درمانی معنوی بود که در 7 جلسه تنظیم و در مورد گروه آزمایش اجرا گردید.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و تحلیل کواریانس، تحلیل شد .نتایج نشان داد که آموزش زوج درمانی معنوی آزار عاطفی را کاهش می دهد(01/0p<)، همچنین آموزش زوج درمانی معنوی ابعاد آزار عاطفی (آزارکلامی– انتقاد، غفلت- کناره گیری، سلطه گری ومحدودیت اجتماعی) را کاهش داده است (01/0p<).
محمدعلی سرحدی لادن معین
روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل 170 نفر از مدیران مدارس سه مقطع آموزشی شهرستان بهبهان که در سال تحصیلی 91-90 در وضعیت استخدامی فعال قرار داشتند، می باشد. از بین آنها تصادفی 120 نفر انتخاب گردیدند که(60 نفر زن و60 نفر مرد) به عنوان جامعه ی آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده در نظر گرفته شده و ازپرسشنامه های توزیع شده.تعداد 107 پرسشنامه به پژوهشگرعودت داده شد. ازپرسشنامه های استانداردشده سبک رهبری(باردنز ومتزکاس)وشخصیت(آیزنک)و رضایت شغلی ((jdiِاستفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی انجام شد. نتایج به دست آمده حاکی ازآن است که در بین ویژگی های شخصیتی مدیران شهرستان و سبک رهبری آنان رابطه وجود ندارد. ولی بین ویژگی های شخصیتی و رضایت شغلی آنان رابطه معنا داری وجود داشت. در مورد سبک رهبری و رضایت شغلی ، فقط مدیران با سبک رهبری رابطه مداراز رضایت شغلی بیشتری برخورداربودند و بین ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) مدیران مرد و زن تفاوت معناداری وجود نداشت. وهمچنین بین مدیران زن و مرد در رضایت شغلی تفاوتی وجود نداشت. بنابراین یافته های پژوهش در برخی از موارد همسو با نتایج پژوهش های پیشین و در برخی موارد برخلاف یافته های پیشین مشاهده شد.
آزاده عابدی مهر لادن معین
چکیده: اثر بخشی موسیقی درمانی بر شادکامی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی پیش حرفه ای و حرفه ای متوسطه شهر یاسوج بوسیله ی: آزاده عابدی مهر موسیقی شکلی از هنر است که احساس، عاطفه، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند. موسیقی در نظامهای مختلف آموزش استثنایی به عنوان یک محرک، یک عنصر ساختاری و ابزار کمکی به کار برده شده است. هدف از انجام این پژوهش تبیین میزان اثربخشی موسیقی درمانی بر شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی می باشد. جامعه مورد مطالعه تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان دختر مقطع پیش حرفه ای و متوسطه حرفه ای شهر یاسوج در سال تحصیلی 92-1391 بوده است که تعداد 60 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس از آنها آزمون شادکامی گرفته شد. نهایتاً، 30 نفر که نمرات کمتری در آزمون شادکامی کسب کردند انتخاب شدند. در پایان از این 30 نفر، تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به طور کاملاً تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش از پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. پژوهش حاضر به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود که برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری کوواریانس به کمک نرم افزار آماری spss استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مقدار f به دست آمده برای تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در سطح معنی داری p < 0/01 معنادار می باشد. بنابراین موسیقی درمانی باعث افزایش شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی می گردد. کلید واژه ها: موسیقی درمانی، شادکامی، کم توان ذهنی، دانش آموز، پیش حرفه ای، متوسطه حرفه ای
ابراهیم خالویی صغری استوار
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک¬های دلبستگی و کمال¬گرایی با ملاک¬های همسرگزینی در جوانان شهر یاسوج بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان شهر یاسوج در سال 1392 بود که در آستانه ی ازدواج قرار داشتند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 116 نفر از جوانان به¬صورت روش نمونه گیری در دسترس شدند. برای گردآوری داده¬ها از پرسشنامه¬های ملاک¬های همسرگزینی رفاهی (1387)، سبک دلبستگی هازن و شیور(1987) و کمال گرایی چند بعدی هویت وفلت(1991) استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش¬نامه¬¬ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره¬هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون¬های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با همسرگزینی محتوایی و همسرگزینی فرآیندی رابطه مثبت و معناداری دارد. سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با همسرگزینی فرآیندی رابطه منفی و معنادار ولی با همسرگزینی محتوایی رابطه معناداری ندارد. همچنین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا با ملاک¬های همسرگزینی محتوایی و فرآیندی ارتباط معنی¬داری نشان نداده است. کمال¬گرایی خودمدار با همسرگزینی فرآیندی کمال¬گرایی دیگر مدار با همسرگزینی فرآیندی و کمال¬گرایی جامعه¬مدار با همسرگزینی فرآیندی، رابطه مثبت و معناداری دارند ولی هیچیک از ابعاد کمال¬گرایی با همسرگزینی محتوایی رابطه معناداری نشان نداده¬اند. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد سبک دلبستگی همسرگزینی محتوایی را پیش بینی کرده است ولی سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا سهم اندکی در پیش¬بینی همسرگزینی محتوایی دارند. سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی همسرگزینی فرآیندی را پیش بینی کرده اند. سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا سهم اندکی در پیش¬بینی همسرگزینی محتوایی داشته¬ است. همچنین بعد کمال¬گرایی خودمدار همسرگزینی فرآیندی را پیش بینی کرده است.
علی علی نسب صغری استوار
هدف اساسی تحقیق حاضر بررسی رابطه عملکرد خانواده با اعتماد بین فردی و رابطه ولی فرزندی دانش آموزان بود. روش تحقیق در این پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر یاسوج می¬باشد که حجم نمونه با احتساب طرح نمونه گیری معادل 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای تعیین گردید. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های عملکرد خانواده، رابطه ولی فرزندی و سنجش اعتماد بین فردی بود. که برای پایایی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده توسط پرسشنامه از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها چنین بود. بین عملکرد خانواده و اعتماد بین فردی و مولفه های آن رابطه وجود داشت. بین عملکرد خانواده و رابطه ولی فرزندی و مولفه های آن رابطه وجود داشت. متغیر های رابطه ولی فرزندی، و اعتماد بین فردی پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد خانواده بودند.
فرزانه لطفعلیان مژگان امیریان زاده
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مدیریت رفتار به مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه به نشانگان کمبود توجه – بیش فعالی کودکان و سلامت روان مادران بود. با استفاده از طرح پیس آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، مادران 34 کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه، به صورت در دسترس انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه ازمایش و کنترل تقسیم شدند.گروه ازمایش به مدت 8 جلسه تحت اموزش برنامه گروهی مدیریت رفتار کودکان قرار گرفت. آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه علائم مرضی کودکان در دو مرحله (قبل و بعد از مداخله) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزشی منجر به افزایش معنادار سلامت روان مادران گروه آزمایش در مقایسه با مادران گروه کنترل شده است. همچنین برنامه آموزشی منجر به کاهش نشانگان بیش فعالی – کمبود توجه شده است. در نتیجه برنامه مدیریت رفتاری کودکان در ارتقاء سلامت روان مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه موثر است. لذا پیشنهاد می گردد درمانگران از این روش برای کمک به مادران این گروه کودکان استفاده نمایند.
زهرا نوروزی عباس قلتاش
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین اثربخشی رویکرد وجودی به شیوه گروهی بر فرسودگی شغلی کارمندان بهزیستی شهر شیراز بوده است. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش یک تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه آماری این پژوهش کارمندان بهزیستی شهر شیراز بوده است. در این پژوهش نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است به این ترتیب که ابتدا پرسشنامه فرسودگی شغلی بین کارمندان توزیع و سپس از کسانی که نمره بالایی کسب کرده بودند به تصادف 40 نفر انتخاب شدند و مجددا به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه گواه (20 نفر آزمایش و 20 نفر کنترل) قرار گرفته اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش یا mbi استفاده شده است که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نتایج نشان داد که رویکرد وجودی به شیوه گروهی بر فرسودگی شغلی و ابعاد آن خستگی عاطفی، مسخ شخصیتی و بدبینی و احساس بی فایده بودن و ناکارآمد موثر بوده و آن را کاهش داده است. کلیدواژه: رویکرد وجودی، فرسودگی شغلی، خستگی عاطفی، بدبینی و مسخ شخصیت، احساس بی فایده بودن و ناکارآمدی
مختار هنرمند صغری استوار
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره شغلی به شیوه های یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر افزایش رضایت شغلی کارکنان بانک مهر اقتصاد شیراز بود. نمونه آماری 36 نفر از کارکنان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از میان کلیه کارکنان شاغل در بانک مهر اقتصاد شیراز (156نفر) انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و آزمون پیگیری بود و داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت شغلی(jdi) جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه یادگیری اجتماعی کرومبولتز باعث افزایش رضایت در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است و این افزایش تا مرحله یک ماهه پیگیری ادامه داشت.
مریم عدل لو صغری استوار
یکی از عواملی که سلامت مدیران و معلمان را تهدید می¬کند، استرس است. استرس در اندازه کم می¬تواند اثر مثبت داشته باشد و باعث افزایش انگیزه شود و محرکی برای مقابله با موقعیت¬های مشکل¬زا باشد. اگر استرس زیاد باشد، باعث احساس خشم، ترس و ناکامی می¬شود و سلامت جسمی و روانی معلمان را به خطر می¬اندازد (گیگا ، 2001). عوامل استرس¬زا در حرفه معلمی را می¬توان به دو دسته تقسیم کرد: 1- عوامل استرس¬زای محیطی، شامل عوامل انضباطی دانش¬آموزان، رابطه معلمان با مدیران و همکاران، بخشنامه¬ها و قوانین مستمر، کلاس¬های شلوغ و پرجمعیت، حقوق و درآمد کم و منزلت اجتماعی 2- عوامل استرس¬¬زای فردی، شامل ادراک منفی ازخود و توانایی های شخصی، تجارب منفی زندگی، بد اخلاقی و ضعف روحیه (به نقل از عبدی، کلامی و حرازی، 1379). عوامل متعددی کارایی افراد را در سازمان تحت تاثیر قرار می¬دهد یکی ازعوامل که رفتار سازمانی هر فرد را به شدت تحت تاثیرقرار می¬دهد، استرس شغلی است. استرس شغلی از احساس منفی و نگرش¬های منفی ما نسبت به شغلمان به وجود می آید و به تعداد زیادی از عوامل مربوط به کار وابسته است و دامنه آن از جایی که ما قرار داریم تا جایی که احساسی از تحقق در وظایف خود به دست می آوریم ادامه دارد. مقصود از استرس شغلی، استرس تجربه شده توسط یک فرد خاص در یک موقعیت شغلی است.
صدیقه کریمی لادن معین
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین جو مدرسه با مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر یزد بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم مدارس دولتی شهر یزد در سال تحصیلی 94-1393 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های جو سازمانی دلاویز، مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (2008) و معدل دانش آموزان استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین جو سازمانی و ابعاد آن با مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین ابعاد جو سازمانی قادر به پیش بینی مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به طور مثبت می باشد. کلیدواژه ها: جو مدرسه، مهارت اجتماعی، پیشرفت تحصیلی
قاسم دشت آبادی صغری استوار
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر شیوه درمان شناختی- رفتاری گروهی بر سوگیری تفسیر در دانش آموزان مضطرب اجتماعی دوره اول متوسطه شهر یزد بود. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می باشد که در دوره اول متوسطه شهر یزد در سال 94-93 مشغول به تحصیل می باشند. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری آزمایشی (در دسترس) تعداد 15 نفر در گروه آزمایشی و تعداد 15 نفر در گروه گواه قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از ابزارهای؛ الف) مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان(sas-a ، لاجرکا ، 1999)؛ ب) پرسشنامه پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی (ویلسون و راپی، 2005)؛ ج) مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلال اضطراب اجتماعی بر پایه ملاک های تشخیصی dsm-iv-tr استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح آمار توصیفی از آمارهایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که: درمان شناختی-رفتاری گروهی، بر کاهش نمرات سوگیری های تفسیر شرکت کنندگان در پس آزمون گروه آزمایشی تأثیر داشته است. درمان شناختی-رفتاری گروهی بر ابعاد سوگیری های شناختی (خود ارزیابی منفی و ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران) دانش آموزان مضطرب اجتماعی تأثیر معنی داری دارد. کلمات کلیدی: درمان شناختی- رفتاری گروهی، اضطراب اجتماعی، سوگیری تفسیر
نسرین مظفری نیا صغری استوار
چکیده هدف از این پژوهش بررسی سلامت روان عزت نفس در دختران تحت نظارت پدر، دختران تحت نظارت مادر و دختران خانواده های عادی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آوزان دختر مدارس، شهرستان ممسنی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم تعداد 90 نفر از دانش آموزان دختر (30 نفر دانش آموز که تحت حضانت پدر 30 نفر دانش آموز دختر که بعد از طلاق تحت حضانت مادر و 30 نفر از دانش آموزان دختر با خانواده های عادی که از نظر ویژگی های دموگرافیک هم گن بودند انتخاب گردیدند. و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت روان ghq استفاده شه است. و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکلی استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان داد که بین میانگین عزت نفس دختران تحت حضانت مادر و دختران تحت حضانت پدر با دختران خانواده های عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. (001/0 p ، 61/10= (2 ،89) f). نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که میانگین گروه دختران خانواده های عادی به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بوده اس. همچنین تفاوت بین دختران تحت حضانت مادر با گروه دختران تحت حضانت پدر نیز معنی دار بود. به عبارتی دیگر، گروه تحت حضانت مادر نسبت به گروه تحت حضانت پدر عزت نفس بیشتری داشتند. همچنین بین میانگین سلامت روان دختران تحت حضانت مادر و دختران تحت حضانت پدر با دختران خانواده عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. (001/0 p ، 85/25= (2 ،89)f). نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که میانگین گروه دختران خانواده های عادی به طور معنی داری بیشتر از گروه دیگر بوده است اما تفاوت معنی داری بین دو گروه دختران تحت حضانت مادر و تحت حضانت پدر وجود نداشت. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که حضور هر دو والد در عزت نفس و سلامت روان دختران موثر است. علاوه بر این نقش مادر در سلامت روان و عزت نفس دختران موثرتر از پدر می باشد.
سید علی اصغر حجتی صغری استوار
چکیده : هدف این پژوهش رابطه ی سبک های مقابله با استرس، با اضطراب امتحان و افت تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر زرقان بود. روش پژوهش همبستگی از نوع توصیفی می باشد. از 420 نفردانش آموزان پسر سال اول، نمونه پژوهش شامل 201 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران ، کارنامه دانش آموزان و مقیاس شیوه های مقابله با استرس کارور و همکاران بود. یافته ها نشان داد که : بین بین سبک مقابله مساله مدار و اضطراب امتحان رابطه منفی معنی دار و بین سبک های مقابله هیجان مدار و اجتنابی با اضطراب امتحان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبک مقابله مساله مدار و افت تحصیلی رابطه منفی معنی دار و بین سبک های مقابله هیجان مدار و اجتنابی با افت تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک مقابله هیجان مدار به طور معنیدار قادر به پیشبینی اضطراب امتحان می باشد و سبک مقابله اجتنابی به طور معنیدار قادر به پیشبینی افت تحصیلی می باشد. به طور کلی نتایج نشان داد که هر چه دانش آموزان کمتر از سبک مقابله مساله مدار استفاده کنند و بیشتر از سبک های هیجان مدار و اجتنابی بهره گیرند، اضطراب امتحان و افت تحصیلی در آنها بیشتر است. بنابر این لازم است والدین و معلمان از تاثیر نوع سبک مقابله با استرس بر اضطراب امتحان و افت تحصیلی دانش آموزان آگاهی لازم داشته باشند. کلید واژه ها : شیوه های مقابله با استرس، اضطراب امتحان، افت تحصیلی، دانش آموزان
مریم زحمت کش صغری استوار
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی و هوش هیجانی با تعهد سازمانی دانشجویان شاغل دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی میاستفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شاغل دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت به تعداد 360 نفر بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 185 نفر به عنوان حجم نمونه پژوهش برآورد گردید که این تعداد به شیوه تصادفی ساده انتخاب شداند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه هوش معنوی عبئاله زاده و همکاران (1388)، هوش هیجانی تراویس و گریوز (1990) و تعهد سازمانی آلن و مایر (1984) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه به روش همزمان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین ابعاد هوش معنوی و ابعاد هوش هیجانی با تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین ابعاد هوش معنوی و ابعاد هوش هیجانی به صورت مثبت قادر به پیش بینی تعهد سازمانی کارکنان می باشند. کلید واژه ها: هوش معنوی، هوش هیجانی، تعهد سازمانی
محمود صنعتی صغری استوار
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه سلامت عمومی، سبک های هویت و ویژگی های شخصیت در دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های دخترانه شهر کرمان بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش علی - مقایسه ای استفاده شده است. جامعه آماری این شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه مدارس شهر کرمان در سال تحصیلی 1394-1393 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 228 نفر (91 نفر تیزهوش و 137نفر عادی) به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ(1972)، پرسشنامه سبک هویت برزونسکی (1989) و پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو، استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) استفاده شده است. نتایج نشان داد که سلامت عمومی و ابعاد آن در بین دانش آموزان مدارس تیزهوشان از دانش آموزان مدارس عادی بالاتر است. سبک هویت اطلاعاتی دانش آموزان مدارس عادی بالاتر از دانش آموزان تیزهوش می باشد ولی بین سبک هویت هنجاری و سبک هویت سردرگم دانش آموزان مدارس عادی و تیزهوشان تفاوت معناداری وجود ندارد و ابعاد ویژگی های شخصیت (روان نژدی، برون گرایی، انعطاف پذیری، توافق پذیری و مسئولیت پذیری) دانش آموزان مدارس تیزهوشان از دانش آموزان مدارس عادی بالاتر است.
فاطمه حاتم پور لادن معین
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه شادکامی، عزت نفس و عملکرد تحصیلی معلولان مانوس با قرآن و عادی شهر یزد بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش علی – مقایسه ای استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان معلول شهر یزد در سال تحصیلی 94-1393 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 20 نفر به عنوان حجم نمونه گروه مأنوس با قرآن و تعداد 24 نفر به عنوان گروه عادی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد آرگیل و همکاران (1989)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990) استفاده شد
مژگان حافظی صغری استوار
هدف از تحقیق حاضر نقش پیش بینی کنندگی کاربرد الگوهای فعال تدریس با رضایت شغلی وخودکارآمدی دبیران آموزش و پرورش شهر شیراز بود. روش پژوهش از نظر ماهیت ،کاربردی واز نظر اجرا توصیفی همبستگی است که به صورت میدانی انجام گرفت . جامعه آماری این تحقیق را 800 نفر از دبیران دبیران آموزش و پرورش شهر شیراز تشکیل داد. حجم نمونه براساس جدول مورگان 260 نفر و بطور تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته الگوهای فعال تدریس، پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی هرزبرگ و پرسشنامه خودکارامدی شوارتزر استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفته و نتایج زیرحاصل شد: بین بکارگیری الگوهای تدریس، با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری دارد. بین بکارگیری الگوهای تدریس، با خودکارآمدی دبیران رابطه مثبت و معنی داری دارد. نتایج این تحلیل نشان داد که عاملی که بیشترین واریانس را با رضایت شغلی دبیران دارد خانواده الگوهای سیستم های رفتاری است. همچنین نتایج نشان داد عاملی که بیشترین واریانس را با خودکارآمدی دبیران دارد خانواده پردازش اطلاعات با 25 درصد می باشد.
حسین حسینی صغری استوار
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی با میزان رضایت شغلی و شادکامی مدیران دوره ابتدایی شهر شیراز بود. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر شیراز بود.
صغری استوار محمدرضا تقوی
چکیده ندارد.
صغری استوار اصغر رضویه
نتایج تحقیق فرض اول "استفاده از پیش سازمان دهنده موجب افزایش یادگیری می شود، را مورد تایید قرار نداد. ولی فرض دوم تحقیق "استفاده از پیش سازمان دهنده موجب افزایش انتقال دور یادگیری می شود، را مورد تایید قرار دادو پیش بینی نظریه جذب مه یر در مورد تاثیر پیش سازمان دهنده ها بر انتقال دور یادگیری را مورد تایید قرار داد. بدین ترتیب روشن گردید که پیش سازمان دهنده ها بر انتقال دور یادگیری تاثیر مثبت دارند ولی بر انتقال نزدیک یادگیری تاثیری ندارند. نتایج تحقیق فرضیه سوم "میان استفاده از پیش سازمان دهنده و عملکرد تحصیلی رابطه تعاملی وجود دارد، بدین ترتیب که هر چه سطح توانایی فراگیر پایین تر باشد از پیش سازمان دهنده استفاده بیشتری می برد، را مورد تایید قرار نداد.