نام پژوهشگر: جلال سلطانی
آزاده صلواتی علی دلجو
چکیده: از بین انواع باکتری هائی که در خاک یافت می شو ند باکتریهای همزیست با ریشه دولپه ای ها بیشتر مورد توجه قراردارند. مطالعه تنوع ژنتیکی باکتری های ریزوبیومی و ارزیابی کارایی همزیستی آن ها در جمعیت های بومی خاک و همچنین نقش مدیریت های متفاوت بر تنوع این باکتری ها از اهمیت زیادی برخوردار است. تعیین تنوع ژنتیکی میان جدایه های باکتری های گره زای ریشه شبدر قرمز در مناطقی از خاک استان کردستان، شناسایی و آنالیز فیلوژنتیکی و همچنین شناسایی فنوتیپی این باکتری هااز اهداف این تحقیق است. برای انجام این تحقیق 21 نمونه باکتری از گره شبدر قرمز جدا شدند.dna آن ها استخراج شد و تنوع آن ها با استفاده از روش های ملکولی rflp ژن srdna16 ، توالی یابی ژن srdna16 ، rflp نواحی جدا کننده بین ژنی igs و rapd غنی از c-g مطالعه شد.جهت rflp مقداری از محصول pcr برای هضم بوسیله سه آنزیم haeiii،hpaii و hinfi بکار رفت. برای رسم دندروگرام، قطعات حاصل از pcr/rflp امتیاز بندی شده و برای محاسبه تنوع آن از نرم افزار ntysis استفاده شد.محصولات pcr با نرم افزارblast از پایگاه ncbi مقایسه شدند.درخت فیلوژنی با روش نیبرجوینینگ با نرم افزار مگا4 ترسیم شد. بر اساس آنالیز توالی یابی، استرین ها همولوژی بالایی با بعضی از استرین های گونه sinorhizobium meliloti و rhizobium leguminosarum داشتند. جدایه ها بر اساس الگوی rflp ژن rdna16 در چهار گروه توزیع شدند. آنالیز- rflp igs باعث تقسیم جدایه ها به پنج گروه وrapd ایزوله ها را به شش گروه متفاوت تقسیم کرد. این تحقیق اطلاعات شناسایی باکتری های گره زای شبدر را در استان کردستان فراهم می کند. نتایج حاضر تنوع ژنتیکی غنی ریزوبیوم ها را پیشنهاد می کند می تواند در سطوح اقتصادی و اکوسیستمی با ارزش باشد.
سعید نجاری جواد حمزه یی
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر میکوریزا (گلوموس اینترارادیسز)، کود زیستی حل کننده فسفات و سطوح مختلف کود شیمیایی فسفره بر رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و برخی خصوصیات کیفی بذر کدوی پوست کاغذی اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شد. تلقیح بذر با قارچ میکوریزا (m)، تلقیح با کود زیستی فسفاته (p)، تلقیح همزمان با میکوریزا و کود زیستی فسفاته (mp) و شاهد عدم تلقیح (c) به همراه 4 سطح کود شیمیایی فسفره (25، 50، 75 و 100 درصد توصیه شده) تیمارهای آزمایشی بودند. اثر کودهای زیستی و شیمیایی فسفره بر صفات رشد و زراعی کدوی پوست کاغذی معنی-دار شد. بیشترین مقدار تعداد گره در ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی در بوته و وزن خشک برگ در بوته در تیمار mp50 (تلقیح همزمان با میکوریزا و کود زیستی فسفاته به همراه مصرف 50% کود توصیه شده) به-دست آمد. همچنین، با افزایش مصرف کود شیمیایی فسفره از 25 به 100 درصد کود توصیه شده، کلیه صفات مورد بررسی افزایش یافتند. در مقایسه تیمارهای تلقیح، بیشترین عملکرد میوه (17/6 کیلوگرم در متر مربع) در تیمار mp بدست آمد. همچنین، تیمار mp50 نیز بیشترین عملکردهای دانه (47/135 گرم در متر مربع) و روغن (97/54 گرم در متر مربع) را تولید کرد. افزون بر این، کاربرد کودهای زیستی میزان اسید چرب لینولئیک و اولئیک را افزایش داد و بیشترین میزان اسید چرب لینولئیک (55/69%) و اولئیک (25/23%) در تیمار تلقیح همزمان با کودهای زیستی به دست آمد. درکل، نتیجه گیری می شود که تیمار mp50، بیشترین عملکردهای کمی و کیفی را تولید کرد و مصرف کود شیمیای فسفره را 50 درصد کاهش داد.
وجیهه قدمگاهی جلال سلطانی
چکیده قارچ ها موجوداتی هتروتروف و فاقد کلروفیل هستند که در کنار سایر موجودات زنده تشکیل یک سلسله را می دهند. بدون تردید اهمیت آن ها از گیاهان و جانوران کمتر نیست و آن ها مهمترین عوامل تجزیه در روی زمین هستند این مطلب مخصوصا در اکوسیستم های جنگلی صادق است، چرا که قارچ ها عوامل عمده ی تجزیه ی سلولز، لیگنین و ترکیبات اولیه ی چوب هستند. قارچ ها با روش های مختلف بیوتکنولوژیکی تحت دستورزی ژنتیکی قرار گرفته اند. انتقال ژن به واسطه ی agrobacterium tumefaciens روش مهمی برای تراریختی تعداد متنوعی از قارچ ها است. در این تحقیق، trichoderma viridescens به کمک psdm2315 a. tumefaciens تراریخته شد همچنین استخراج آنزیم های بتا- 1 و 4 گلوکاناز و کیتیناز چندین جدایه ی قارچ تریکودرما و تیپ تراریخته انجام و فعالیت آنزیم های جدایه های وحشی و تراریخته بررسی و مقایسه گردید. برای داشتن حداکثر تراریختی در جدایه ی t. viridescens بهترین شرایط ترکیب یک روز هم کشتی، غلظت کنیدیومی 107 کنیدیوم بر میلی لیتر و دمای 28 درجه ی سانتی گراد بود. نتایج انتقال ژن و پایداری بیان تراژن ها با استفاده از کشت متوالی در محیط های غربال حاوی هیگرومایسینb و واکنش زنجیره ای پلیمراز به تایید رسید. بررسی فعالیت آنزیم بتا- 1 و 4 گلوکاناز نشان داد که جدایه ی تراریخته ی t. viridescens دارای بیشترین فعالیت ویژه ی آنزیمی (u/mg 96/16) در میان جدایه-های مورد بررسی بود. نتایج بررسی های انجام شده روی فعالیت آنزیم کیتیناز در جدایه های وحشی و تراریخته نشان داد که از نظر میزان فعالیت آنزیم کیتینازی اختلاف معنی داری بین آن ها وجود ندارد و از لحاظ تولید این آنزیم یکسان می باشند. در این پژوهش همچنین اثر دماهای مختلف بر سرعت رشد و میزان کنیدیوم زایی تیپ وحشی و تراریخته ی t. viridescens بررسی گردید، نتایج نشان داد که در هر یک از دماهای مورد بررسی، اختلاف معنی داری بین میانگین میزان رشد در دو جدایه ی قارچ وجود ندارد اما جدایه های وحشی و تراریخته در دماهای مختلف تعداد متفاوتی کنیدیوم تولید می کنند. در مجموع موتان در virdescens t. اثر خود را با تغییر در میزان کنیدیوم زایی و افزایش تولید آنزیم بتا- 1 و 4 گلوکاناز نشان داد.
مقصود سیفی جلال سلطانی
تاکسول یک داروی ضدسرطان با منشاء گیاهی است که بطور گسترده برای درمان انواع مختلف سرطان استفاده می شود. روش های استخراج سنتی تاکسول از گونه های سرخدار بسیار سخت و هزینه بر است. بنابراین بررسی منابع جایگزین مناسب برای این داروی باارزش ضروری بنظر می رسد. تحقیقات نشان داده است که علاوه بر گونه های سرخدار، تاکسول توسط انواعی از قارچ های اندوفیت این گیاه نیز سنتز می شود. مسیر بیوسنتزی این ماده مشتمل بر حداقل بیست آنزیم است. مسیر بیوسنتزی تاکسول در سرخدار مشخص شده است ولی در قارچ های اندوفیت هنوز شناسایی نشده است. در پژوهش حاضر، قارچ های اندوفیت از پوست درخت سرخدار ایران (taxus baccata) جداسازی و به روش نوک هیف خالص سازی شدند. dna ژنومی از قارچ ها و سرخدار استخراج شده و حضور ژن های ts، dbat و bapt (از ژن های کلیدی درگیر در مسیر بیوسنتزی تاکسول) بوسیله pcr بررسی گردید. توالی بدست آمده از این ژن ها با توالی های مشابه، در سطح نوکلئوتیدی و آمینواسیدی، همردیف گردید. ساختارهای دوم، سوم و خصوصیات بیوشیمیایی توالی پروتئینی این ژن ها با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی و نرم افزارهای بیوانفورماتیکی پیش بینی گردید. ایزوله های قارچی در محیط مایع تخمیری کشت شده و حضور تاکسول در عصاره محیط کشت با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک بررسی گردید. ساختار تاکسول از قارچ های اندوفیت با تاکسول استاندارد با استفاده از طیف سنجی مادون قرمز مورد مقایسه و شناسایی قرار گرفت. پس از خالص سازی، 50 ایزوله قارچی از سرخدار جداسازی شد. استخراج dna ژنومی از ایزوله های قارچی و برگ های سرخدار با کمیت و کیفیت بالا صورت گرفت. از تکثیر ژن ts در سرخدار توالی 1047 نوکلئوتیدی بدست آمد که دارای شباهت بسیار بالایی، در سطح نوکلئوتیدی و آمینواسیدی، با گونه های دیگر سرخدار بود. این توالی با شماره دستیابی kc188793 در بانک ژن ثبت گردید. نتایج، حضور این ژن را در 19 ایزوله به اثبات رساند. حاصل تکثیر ژن dbat در سرخدار و ایزوله های اندوفیت یک قطعه 125 نوکلئوتیدی بود که دارای شباهت بسیار بالایی باهم و با توالی مربوط به ژن dbat گونه های دیگر سرخدار و دو قارچ اندوفیت شناخته شده مولد تاکسول بود. حضور این ژن در 47 ایزوله از 50 ایزوله کل مشاهده شد. حاصل تکثیر ژن bapt در سرخدار یک توالی 533 نوکلئوتیدی بود که شباهت بالایی با 4 توالی mrna ثبت شده در بانک ژن داشت. این توالی با شماره دستیابی kc218824 در بانک ژن ثبت گردید. این اولین بار است که توالی ژنومی bapt با حضور یک ناحیه اینترونی معرفی می گردد. حضور این ژن در 16 ایزوله قارچی به اثبات رسید. ساختارهای دوم و سوم و خصوصیات توالی پروتئینی هرسه آنزیم با استفاده از پایگاه ها و نرم افزارهای بیوانفورماتیکی پیش بینی شده و نواحی حفاظت شده و موتیف های مهم آنزیم های کد شده بوسیله این ژن ها مشخص گردید. نتایج کروماتوگرافی لایه نازک، تولید تاکسول در 8 ایزوله قارچ اندوفیت را به اثبات رساند. طیف سنجی مادون قرمز یکسان بودن ساختار تاکسول بدست آمده از کشت قارچ های اندوفیت و تاکسول استاندارد را تائید کرد. نتایج نشان داد که قارچ های اندوفیت جداسازی شده از سرخدار ایرانی قادر به تولید تاکسول در محیط کشت بوده و می توانند منبع جایگزین مناسبی جهت تولید این ترکیب باارزش در شرایط آزمایشگاهی به حساب آیند. حضور ژن های کلیدی مسیر بیوسنتزی تاکسول در تعدادی از قارچ ها به اثبات رسید. این نتایج می توانند راهی به سوی دستورزی های ژنتیکی برای بهبود تولید تاکسول باز نمایند.
نوشین رحیمی سنبل ناظری
تاکسول یک ترکیب دی ترپنوئیدی است که اولین بار از درخت سرخدار (taxus brevifolia) و بعدا از درختان دیگر مانند فندق (corylus avellana) جداسازی شد. تحقیقات نشان داده است که برخی قارچ های اندوفیت جداسازی شده از این گیاهان نیز قادر به تولید تاکسول هستند. ژن dbat یکی از ژن های کلیدی در مسیر بیوسنتزی تاکسول است که تشکیل باکاتینiii ، یکی از پیش سازهای اصلی در مسیر بیوسنتزی تاکسول، را کاتالیز می کند. از آنجا که غلظت تولید تاکسول در کشت سلولی گیاه و همچنین میکروارگانیسم ها پایین است، امروزه، از محرک ها برای غلبه بر این مشکل استفاده می شود، تا تولید متابولیت های ثانویه افزایش یابد. اهداف این تحقیق بررسی تولید تاکسول در قارچ های اندوفیت جداسازی شده از گیاه فندق و عوامل موثر بر تولید آن بودند. قارچ های اندوفیت از درختان فندق در منطقه ی فندق لو واقع در استان اردبیل، جداسازی و به روش نوک هیف خالص سازی شدند. dna ژنومی قارچ های اندوفیت به روش ctab، استخراج شد. حضور ژن dbat توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز بررسی گردید. تولید تاکسول در کشت قارچ های حاوی ژن dbat ، به روش tlc (کروماتوگرافی لایه نازک) بررسی گردید. اثر محرک های عصاره ی قارچ آسپرژیلوس نایجر و اسید بنزوییک در تولید تاکسول مورد بررسی قرار گرفت. 70 ایزوله قارچی از اندام های مختلف درختان فندق جداسازی گردید. با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز و آغازگرهای اختصاصی، حضور ژن dbat در 12 ایزوله به اثبات رسید. بررسی تولید تاکسول در این ایزوله ها، توسط tlc، نشان داد که هفت ایزوله توانایی تولید تاکسول را در شرایط آزمایشگاهی داشتند. گروهی از قارچ های اندوفیت جدا شده از فندق، رویش یافته در شمال غرب ایران، حاوی ژن dbat، ژن مولد آنزیم کلیدی در مسیر بیوسنتزی، بودند و از آن میان تعدادی در شرایط آزمایشگاهی قادر به تولید تاکسول بودند. نتایج نشان داد که محرک های عصاره ی قارچ آسپرژیلوس نایجر و اسید بنزوییک بر تولید تاکسول در ایزوله-ی مورد آزمایش اثر منفی داشتند. به علاوه افزایش دمای بالا نیز اثر منفی در تولید تاکسول داشت.
مهدیه حسینی مقدم جلال سلطانی
اندوفیت ها امروزه به عنوان منبعی برای تولید محصولات زیستی طبیعی معرفی شده اند و دارای پتانسیل های کاربردی فراوان در پزشکی، کشاورزی و صنعت هستند. گیاهان تیره ی سرو از گیاهان بومی ایران و جزو کهنسال ترین درختان ایران می باشند. مهم ترین جنس های موجود در ایران از این خانواده cupressus، juniperus وplatycladus هستند. با توجه به سلامت بالای این گیاهان طی این حضور دیرین در اقلیم های متنوع کشور احتمال همراهی و محافظت شدن آن ها توسط قارچ-ها و باکتری های همزیست وجود دارد. لذا پژوهش حاضر از دیدگاه های بیولوژیک، اکولوژیک و فارماکولوژیک به شناسایی اندوفیت های این گیاهان و بررسی مواد موثره آن ها پرداخته است. به این منظور، جمع آوری نمونه های گیاهی در طی فصل بهار، تابستان و پاییز سال 1390 خورشیدی، از اندام های سالم درختان سروناز (c. sempervirens var. cereiformis)، سروشیراز (c. sempervirens var. fastigiata)، سرونقره ای (cupressus arizonica)، سروخمره ای (platycladus orientalis)، سرو زربین (c. sempervirens var. horizontalis) و سروکوهی (juniperus communis) در رویشگاه های طبیعی استان های فارس، گیلان، مرکزی و همدان انجام شد. نمونه ها پس از انتقال به آزمایشگاه و ضدعفونی، کشت داده شدند و قارچ ها و باکتری های جداسازی شده، خالص گردیدند. در این پژوهش 110 جدایه ی اندوفیت قارچی از کشت 820 قطعه ی گیاهی جداسازی شد و نرخ کلونیزاسیون 7/13 درصد محاسبه شد. شناسایی قارچ های اندوفیت به روش های ملکولی و میکروسکوپی صورت گرفت. جهت بررسی اثرات زیستی قارچ های اندوفیت، استخراج متابولیت های ثانویه داخل سلولی و خارج سلولی آن ها صورت گرفت. نتایج نشان داد که متابولیت های مذکور دارای اثرات ضدتکثیر سلولی و ضدقارچی بر روی قارچ مدل pyricularia oryzae و دارای اثرات ضدباکتریایی بر روی باکتری های گیاهی pseudomonas syringae، erwinia amylovora و bacillus sp. بودند. جهت بررسی قدرت بیوکنترلی اندوفیت ها، از کشت دو طرفه ی جدایه های اندوفیت قارچی با سه قارچ پاتوژن سرو یعنی diplodia seriata ، phaeobotryon cupressi و spencermartinsia viticola استفاده شد. تمامی جدایه های اندوفیت قارچی اثرات بازدارندگی از رشد پاتوژن ها را در سطح آزمایشگاهی نشان دادند. همچنین در این پژوهش 69 جدایه ی اندوفیت باکتریایی جداسازی شدند و پس از بررسی تنوع جدایه ها بر اساس میزبان، بافت گیاهی و منطقه ی جغرافیایی، اثرات ضدقارچی آن ها بر قارچ مدل p. oryzae نشان داده شد. در این پژوهش علاوه بر کشف گونه هایی با اثرات زیستی مفید، تعداد 12 گونه ی جدید برای فلور قارچی ایران معرفی شد. همچنین برای نخستین بار در سطح دنیا، قارچ های اندوفیت سرمادوست جداسازی شدند که دارای توانایی تولید متابولیت های ثانویه در دماهای نزدیک به صفر درجه سانتیگراد بودند.
سیما محمدی جلال سلطانی
متابولیت های ثانویه مولکول های فعال زیستی کوچکی هستند که توسط موجودات زیادی از جمله باکتری ها، گیاهان و قارچ ها تولید می شوند. بسیاری از متابولیت های ثانویه تولید شده در قارچ ها از جمله آنتی بیوتیک ها و مایکوتوکسین ها که فعالیت ضدباکتریایی و ضدقارچی دارند، از لحاظ اقتصادی اهمیت دارند. در این پژوهش اثرات زیستی متابولیت های تولید شده توسط ده ایزوله ی قارچی ،paecilomyces fumosoroseus ،paecilomyces lilacinus و variotti paecilomyces( جدا شده از خاک)، paecilomyces sp.2 ،paecilomcyces sp.1،beauveria sp.1 و beauveria sp.2 (جدا شده از حشرات)، paecilomyces lilacinus، lecanicillium lecanii و fusarium thapsinum ( جدا شده از نماتد سیست سیب زمینی)، بر روی قارچ مدل pyricularia oryzae، مخمر نان ، باکترهای گرم مثبت و گرم منفی و سلول های سرطان مغز بررسی شد. در مرحله اول اثر متابولیت های این قارج ها بر میزان رشد p. oryzae با استفاده از روش کشت دوطرفه و برهم نهی پلیت های کشت بررسی گردید. نتایج نشان دادند که سه گونه قارچ fusarium thapsinum ، lecanicillium lecanii و paecilomyces variotti بیشترین اثر ممانعت کنندگی از رشد را داشتند. همچنین اثر عصاره های متانولی بیرون سلولی و درون سلولی کلیه ی ایزوله های قارچی برمیزان رشد و تکثیر مخمر در چند آزمایش مجزا بررسی شد. نتایج حاکی از آن بود که عصاره های برون سلولی و درون سلولی قارچ f. thapsinum در مقایسه با سایرین اثرات زیستی بیشتری داشتند. همچنین اثرات ضد میکروبی عصاره ها بر روی شش باکتری بیماریزای انسانی مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره های برون سلولی قارچ p. variotti بر علیه باکتری escherichia coli و عصاره های برون سلولی قارچ f. thapsinum بر علیه سه باکتری bacillus subitlis و streptococcus pyogenessو escherichia coli در مقایسه با سایرین اثرات قوی تری را نشان دادند. در نهایت بر اساس نتایج بدست آمده، اثر سایتوتوکسیکی عصاره قارچ f. thapsinum که برترین ایزوله در تمامی تست ها بود بر سلول های سرطان مغز با روش mtt assay بررسی شد. نتایج نشان داد که متابولیت های تولید شده توسط این قارچ دارای اثر ضدسرطان هم می باشند. در مجموع هر ده ایزوله ی قارچی دارای اثرات ضد قارچی، ضد باکتریایی و ضد میتوزی بودند. این نتایج همگی برای فلور میکروبی ایران جدید بوده و اثرات زیستی قوی قارچ f. thapsinum بویژه اثرات ضدسرطانی متابولیت های آن برای اولین بار است که در دنیا گزارش میگردد.
مهسا ظاهری شجاع جلال سلطانی
امروزه میکرو ارگانیسم های اندوفیت¬ به عنوان منابعی بسیار مهم و قابل اعتماد از مواد فعال زیستی و شیمیایی مطرح شده اند که پتانسیل¬های فراوانی برای بهره¬برداری در عرصه¬های گسترده¬ای از کشاورزی، صنعت و پزشکی دارند.یکی از مهمترین ویژگیهای این موجودات همزیست گیاهان, که عمدتا قارچ و باکتری هستند, حفاظت از گیاهان در برابر تنش های زیستی و غیر زیستی ست. گیاهان تیره سرو از گیاهان بومی ایران و حاوی متابولیت¬های بسیار مهمی هستند که دارای ارزش¬های نهفته¬ی فراوانند. مهم¬ترین جنس¬های موجود در ایران از این خانواده cupressus، juniperus و platycladus می¬باشند.پژوهش های پیشین همزیستی قارچ های اندوفیت فعال از نظر زیستی باگیاهان سرو ایران را نشان داده است. پژوهش حاضر از دیدگاه¬های بیولوژیک و اکولوژیک به بررسی اندوفیت¬های باکتریایی این گیاهان و بررسی اثرات زیستی آن¬ها پرداخته است. به این منظور، طی سال 1390 نمونه برداری از اندام¬های هوایی درختان سالم سروناز (c. sempervirens var. cereiformis)، سرو شیراز (c. sempervirens var. fastigiata)، سرو نقرهای(cupressus arizonica)، سرو خمره ای(platycladus orientalis)، سرو زربین (c. sempervirens var. horizontalis) و سرو کوهی(juniperus communis) در رویشگاههای طبیعی استانهای همدان, مرکزی, فارس و گیلان انجام شد و 69 جدایه اندوفیت باکتریایی جداسازی شده از درختان سرو خالص¬سازی شدند. نخست, اثرات ضدقارچی آنها بر روی قارچ مدل pyricularia oryzaeبررسی شد و آنالیز آماری نتایج نشان داد که 11 جدایه اثرات بسیار قویتری نسبت به دیگر جدایه ها از خود نشان میدهند. 11 جدایه اندوفیت باکتریایی برتر انتخاب شده و اثرات بیوکنترلی آن¬ها بر روی سه قارچ پاتوژن سرو یعنیdiplodia seriata، spencermartinsia viticola و phaeobotryon cupressi از طریق کشت متقابل و کشت سه نقطه¬ای آن¬ها با این قارچ¬ها نشان داده شد. همچنین, عصاره¬های این 11 جدایه برتر باکتریایی استخراج گردیده و اثر آنها بر روی هر چهار قارچ پاتوژن گیاهی مذکور بررسی شد. آنالیز آماری داده ها نشان داد که باکتریهای اندوفیت جدا شده از گیاهان سرو اثرات ضدقارچی قوی بر روی پاتوژن های گیاهی از خود نشان میدهند. شناسایی ایزوله های برتر به روشهای فیزیولوژیکی و مولکولی بر اساس توالی¬یابی ژن 16 s rdnaآنها را درجنس های stenotrophomonas, brevundimonas , bacillus وmicrobacterium قرار داد.در مجموع یافته های این پژوهش بیانگر آنند که گیاهان تیره سرو حاوی باکتریهای اندوفیتی هستند که پتانسیل حفاظت از این گیاهان در برابر تنش های زیستی, همچون بیماریهای قارچی, را دارند.
سمیرا پاکوز جلال سلطانی
چکیده: درختان خانواده سرو میزبان طیف وسیعی از قارچ¬های اندوفیت دارای فعالیت زیستی می باشند. اخیرا مشخص شده که در درون هیف برخی قارچ¬های اندوفیت، باکتری¬هایی به صورت همزیست داخلی زندگی می¬کنند. یافته¬های اخیر بیانگر آن هستند که این باکتری¬های درون هیفی(اندوهایفال) در ابتدا رابطه انگلی با قارچ میزبان خود داشته¬اند اما با گذر زمان و در طی تکامل این ارتباط، به یک رابطه¬ی همزیستی تغییر یافته است. این یافته ها از دیدگاه کشاورزی و پزشکی حائز اهمیت فراوانی هستند. لذا پژوهش حاضر به جداسازی و شناسایی باکتری¬های اندوهایفال(درون هیفی) قارچ های اندوفیت درختان سرو بومی ایران (گونهcupressus sempervirens) و بررسی برهمکنش آنها با میزبان قارچی و میکروبیوم اطراف آن¬ها پرداخته است. به این منظور، پس از کشت قارچ های اندوفیت در محیط مایع, میسلیوم¬ به روش فیزیکی شکسته شد و از مایع رویی در محیط نوترینت آگار کشت داده شد. از بین 16 ایزوله قارچ 5 ایزوله cse211(leptoshaeria sp.) ،cse212 (leptosphaeria sp.) ،cse148(ascorhizoctonia sp.)،cse195 (ascorhizoctonia sp.) وcse134(pyrenochaeta sp.)دارای باکتری اندوهایفال بودند که این پدیده به روش ملکولی, ردیابی ژنوم باکتری در dna کل استخراج شده از قارچ, هم تائید شد. شناسایی باکتریهای اندوهایفال cseb211(bacillus pumilus)،cseb212(bacillus subtilis،cseb148(bacillus subtilis) ،cseb195(sphingomonas paucimobilis) وcseb134(bacillus pumilus) به روشهای ملکولی و فیزیولوژیکی صورت گرفت.سپس, اثرات زیستی باکتری های اندوهایفال هم در کشت های درون پلیت و هم با بررسی اثرات زیستی عصاره های خارج سلولی آن ها صورت گرفت. نتایج آزمون های نشت در آگار, مواد فرار و اثر عصاره های باکتریایی بر قارچ ها و باکتریهای اندوفیت و بر قارچ های بیماریزای گیاهی نشان داد که باکتری¬های اندوهایفال دارای اثرات ضدمیکروبی هستند و اثر ضد باکتریایی آنها بیشتر از اثرات ضدقارچی شان می¬باشد. همچنین تاثیرات ضدقارچی آنها بر قارچ میزبانشان کمتر از قارچ های دیگر است که میتواند شاهدی بر همزیستی طولانی مدت این دو موجود باشد.این یافته ها بیانگر برهمکنش پیچیده ی بین گیاه میزبان-قارچ اندوفیت-باکتری اندوهایفال است و نشان از آن دارد که سلامت گیاه متاثر از اینگونه برهمکنش های پیچیده است. واژه¬های کلیدی: باکتری اندوهایفال(اندوفانگال)، خانواده سرو، متابولیت ثانویه
فهیمه گل پریان علی عزیزی
اندوفیت ها میکروارگانیسم هایی هستند که در تمام یا بخشی از چرخه زندگی شان داخل بافت های سالم گیاه میزبان را کلونیزه می کنند بدون اینکه باعث علایم آشکاری از بیماری شوند. اندوفیت ها فواید بسیاری برای گیاهان میزبان از جمله بهبود رشد آن ها از طریق در دسترس قرار دادن مواد غذایی، تولید تنظیم کننده های رشد گیاهی، حفاظت از آن ها در برابر پاتوژن ها دارند. گیاهان دارویی که به عنوان منابع جایگزین جهت مصارف برخی داروهای شیمیایی و مصنوعی مطرح هستند، منابع با ارزشی جهت مطالعه اندوفیت هایشان می باشند. به لیمو (lippia citriodora kunth) از خانواده شاهپسند، درختچه ای بومی آمریکای جنوبی است. به خاطر بوی شبیه لیمو که از برگ هایش متصاعد می شود بسیار مورد توجه است. به لیمو تاریخچه ای طولانی از مصارف سنتی دارویی دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثرات اندوفیت های جدا شده از به لیمو بر پارامترهای رشد و خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره این گیاه بود. در مجموع تعداد 24 قارچ و 24 باکتری اندوفیت از بافت های مختلف به لیمو جدا شد. با استفاده از آزمون های بررسی خاصیت بیوکنترلی اندوفیت ها روی بیمارگر های گیاهی، در میان آن ها جدایه باکتری 10 (b10) و جدایه قارچ 14 (f14) که به ترتیب به عنوان sphingomonas paucimobilis و aspergillus sp. شناسایی شدند برای تلقیح به گیاهان انتخاب شدند. نتایج نشان داد، هر دوی آن ها به طور معنی داری پارامترهای رشد گیاه نظیر ارتفاع گیاه، تعداد برگ، وزن تر و خشک شاخه، ریشه و برگ را نسبت به شاهدهای تلقیح نشده افزایش دادند. دو روش برای تلقیح استفاده شد، اسپری اندام هوایی گیاه و خیساندن خاک با سوسپانسیون اندوفیت. به نظر می رسد قارچ اندوفیت با اسپری اندام هوایی و باکتری اندوفیت با خیساندن خاک نتیجه بهتری در بر داشته اند. علاوه بر این، اندوفیت های بررسی شده در این پژوهش خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره برگ را افزایش دادند اما اثر معنی داری روی محتوای ترکیبات فنلی و فلاونوئیدها نداشتند. نتایج این پژوهش به وضوح امکان استفاده از اندوفیت های قارچی و باکتریایی را در افزایش رشد و خاصیت آنتی اکسیدانی درختچه معطر به لیمو نشان می دهد.
مینا عسگری وصال جلال سلطانی
در پژوهش حاضربه منظور مطالعه هتروتالیسم در جدایه های ایرانی قارچ a. flavus تعداد 20 جدایه مورد بررسی قرار گرفت. این جدایه هاپیش تر توسط روش های دقیق مولکولی بررسی و شناسایی شده بودند. در ابتدا dna ی جدایه های قارچی استخراج گردید. تیپ های آمیزشی از طریق استفاده از آغازگرهای اختصاصی در واکنش زنجیره ای پلیمراز چندگانه تعیین شد. الکتروفورز محصولات واکنش زنجیره ای پلیمراز روی ژل آگارز1% تکثیر قطعاتی به طول369 جفت باز را درجدایه های با تیپ آمیزشیmat1-1 و تکثیر قطعاتی به اندازه270 جفت باز را در جدایه های با تیپ آمیزشیmat1-2 تایید نمود. نتایج بررسی نشان داد که تیپ های آمیزشی از فراوانی مساوی برخوردار هستند و درمجموع از20 جدایه قارچی به دست آمده،10جدایه تیپ آمیزشی mat1-1داشتند و 10 جدایه تیپ آمیزشی mat1-2 . در این بررسی از روش کشت متقابل برای القای مرحله جنسی بین جدایه های با تیپ آمیزشی مخالف استفاده و جدایه ها دو به دو روی محیط کشت های ویژه acm( محیط کامل آسپرژیلوس) وmca (محیط مخلوط غلات) کشت گردیدند. پس از گذشت 6 تا 11 ماه پتری ها بررسی شد. نتایج حاکی از آن بود که16/33 % تلاقی های انجام شده منجربه تولید مثل جنسی گردید و اندام تولید مثلی قارچ در حد فاصل دو کلنی ظاهر شد. آسکوکارپ های ناشکوفا به شکل گرد تا بیضوی و به ابعاد (450-1550) × (450-1250) میکرومتر حاوی آسک های چندتایی و آسکوسپورها، درون ماتریکس سودوپارانشیمی استروما تولید شدند که این قارچ را در جنس petromyces قرار داد (petromyces flavus). علاوه بر این جهت بررسی پدیده آناستوموز ریسه ای در بین جدایه های مذکور، تلاقی هایی بین جهش یافتگان nit انجام گرفت .بررسی نتاج هتروکاریون ،سه گروه سازگاری رویشی را در بین جدایه ها مشخص کرد. به منظور تعیین ویژگی های جدایه های موجود در هر گروه سازگاری رویشی، آزمایش تولید یا عدم تولید آفلاتوکسین در محیطcam (نارگیل آگار) انجام گرفت. در این بررسی 45% جدایه هاتوانایی تولید آفلاتوکسین را داشتند.