نام پژوهشگر: نادر رازقی
محمد چمانی جوجاده قربانعلی ابراهیمی
چکیده پژوهش پژوهش حاضر در صدد بررسی رضایت شغلی کارکنان صدا و سیمای مرکز مازندران است و به دنبال پاسخ به سئوالات زیر است: - رضایت شغلی کارکنان صدا و سیمای مرکز مازندران به چه میزان است؟ - عوامل اجتماعی موثر بر رضایت شغلی کارکنان این مرکز کدامند؟ ابزار سنجش اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه و روش مورد استفاده پیمایشی می باشد که دارای رویکرد توصیفی و نگرش سنجی است. پرسشنامه در بین 226 نفر از کارکنان صدا و سیمای مرکز مازندران اجرا شده است. نتایج مطالعه نشان داد میزان رضایت شغلی کارکنان صدا و سیما در حد متوسط و بالاتر است. به علاوه نتایج پژوهش نشان داد بین ویژگیهای فردی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، ارزیابی شغلی مثبت، مشارکت کارکنان در تصمیم گیری در سازمان، اعتماد اجتماعی کارکنان به یکدیگر، مدیران ارشد و مسئولین استانی و کشوری، ویژگیهای سازمانی، برخورداریهای سازمانی، همبستگی اجتماعی بین کارکنان، ماهیت کار و محیط کاری با رضایت شغلی رابطه وجود دارد. متغیرهای ارزیابی شغلی، برخورداریهای سازمانی و ویژگیهای سازمانی بیشترین رابطه را با رضایت شغلی داشتند. میزان ضریب تعیین چندگانه (r2) در این رگرسیون 82 درصد به دست آمده است که نشان می دهد 82 درصد تغییرات رضایت شغلی کارکنان توسط این مدل تبیین شده است. تحلیل مسیر علی برخی مسیرهای غیر مستقیم تبیین رضایت شغلی را نشان داد. نتایج این پژوهش نظریات رضایت شغلی مطرح شده در چارچوب نظری را تایید می کند و در راستای تحقیقات پیشین است. واژگان کلیدی: رضایت شغلی، صدا و سیما، همبستگی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت در تصمیم گیری، ماهیت کار
فاطمه زارع کاریزی نادر رازقی
در جوامع امروزی ، دستیابی به توسعه بدون دارا بودن سرمایه اجتماعی امکان پذیر نیست . سرمایه اجتماعی شبکه ای از روابط اجتماعی است که با هنجارهایی مانند اعتماد ومشارکت اجتماعی سنجیده می شود .در آموزه های دینی ما بر روابط اجتماعی و تعامل افراد وگروه ها باهم و نیز برقراری اعتماد اجتماعی تاکید زیادی شده است . با توجه به اهمیت خاص موضوع توسعه، بررسی رابطه دینداری و سرمایه اجتماعی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر بابلسر ، موضوع وهدف تحقیق را تشکیل می دهد . بررسی های اندیشمندانی نظیر دورکیم وگریلی نشان می دهد که دین می تواند به عنوان سیمان اجتماعی در جهت انسجام و همبستگی اجتماعی مطرح و با ایجاد پیوندها و روابط اجتماعی به سرمایه اجتماعی معنا و جهت بخشد . از سوی دیگر سرمایه اجتماعی می تواند منبع دینداری باشد ، به این معنی که شبکه ارتباطی فرد یا به عبارتی ، کمیت و کیفیت ارتباط اجتماعی به دینداری او جهت می دهد و نوع نگاه او را به دین تعیین می کند . بی شک کم و کیف روابط اجتماعی و آرایش آنها خود می تواند در رفتارهای اجتماعی تاثیر داشته باشد . ( چلبی ، 1373 : 100 ) . در یافته های این تحقیق مشخص شد که رابطه متقابل و دو سویه ای بین میزان سرمایه اجتماعی و دینداری وجود دارد . از یک طرف دین عامل انسجام و همبستگی اجتماعی و افزایش میزان سرمایه اجتماعی است . از سوی دیگر ، سرمایه اجتماعی یک منبع است که عمل و رفتار فرد را مشخص می کند و کم و کیف روابط دینداری را جهت می دهد . روش تحقیق ، پیمایشی است و داده های لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است و واحد تحلیل نیز فرد می باشد. داده های تحقیق از دانش آموزان دبیرستانی شهر بابلسر جمع آوری گردیده و برای تحلیل اطلاعات از نرم افزار کامپیوتری «spss» استفاده شده است .
محمد طاهرنژادلداری نادر رازقی
امروزه آثار باستانی وجاذبه های طبیعی وفرهنگی از عوامل مهم درجذب توریست می باشند پژوهش حاضر درصددتبیین وتحلیل جامعه شناختی میزان جذب توریست به شهرستانهای بابلسر وفریدونکار است مدعای تبیینی مادراین تحقیق این است که صنعت گردشگری در این شهرستانها ؛با توجه به جاذبه های طبیعی وفرهنگی فراوان نتوانسته است توریست های زیادی کسب کند .سوال اصلی این است که چرا صنعت توریسم در ایران مازندران وشهرستانهای موردنظر نتوانسته است درجذب توریست موفق باشد؟دستگاه نظری این پژوهش برالگوی تلفیقی استوار است وفرضیات تحقیق نیز از مدل نظری تحقیق استخراج شده اند .جمعیت آماری شامل کلیه توریست های که وارد شهرستانهای بابلسروفریدونکنار درعید سال 1389شده اند می باشد وحجم نمونه نیز 300نفر است وروش تحقیق روش پیمایشی بوده گردآوری داده ها هم از طریق پرسشنامه انجام شد.تحلیل داده هابه کمک نرم افزار صورت گرفته و از تکنیک رگرسیون ساده ؛ چندگانه وتحلیل مسیر برای داده ها استفاده شده است. متغییرهای مستقل دراین تحقیق شامل تبلیغات؛فرهنگ گردشگری؛آموزش فرهنگ گردشگری؛امنیت وجاذبه های مقصدگردشگری و متغییروابسته میزان جذب توریست به مناطق مورد نظر است یافته ها نشان دهنده آن است که ضریب همبستگی متغییر آموزش فرهنگ گردشگری بامیزان جذب توریست به اندازه62/0است وبالاترین ضریب همبستگی دراین تحقیق است وکمترین همبستگی مربوط به متغییر امنیت به اندازه31/0 است نسبتی از واریانس متغییر جذب توریسم که از طریق متغییر آموزش وفرهنگ گردشگری تبیین شده برابر با 38/0است.نتایج تحلیل مسیر نیز نشان دهنده آن است که متغییر آموزش فرهنگ گردشگری نسبت به سایر متغییرها درتبیین میزان جذب توریسم سهم بیشتری دارد
رقیه مسلمی پطرودی قربانعلی ابراهیمی
چکیده: موضوع اصلی پژوهش حاضر تأثیر سرمایه فرهنگی بر اوقات فراغت می باشد. علاوه بر سرمایه فرهنگی، 8 متغیر زمینه ای نیز مورد توجه محقق قرار گرفته است. این متغیر ها شامل جنس، سن، تاهل، درآمد، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، محل زندگی می باشد. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه بوردیو به بررسی تجربی فرضیه تأثیر سرمایه فرهنگی بر اوقات فراغت پرداخته شده است. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسشنامه به روش توأم با مصاحبه حضوری استفاده شده است. برای پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل افراد 64-15 ساله است که در زمان تحقیق (خرداد1389) در شهرستان جویبار سکونت داشته اند. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه 510 نفر و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای چند مرحله ای بوده است. نسبت پاسخگویان دختر 48/49 درصد و پسر2/50 درصد می باشد. از نظر محل زندگی 8/58 درصد در روستا و 2/41 درصد در شهر زندگی می کنند. از نظر وضعیت تأهل 7/32 درصد را افراد مجرد و 3/67 درصد را افراد متأهل تشکیل می دهند. ضریب همبستگی نشان می دهد که سرمایه فرهنگی با اوقات فراغت رابطه مستقیم و معناداری دارد. به این صورت که با افزایش میزان سرمایه فرهنگی، میزان اوقات فراغت نیز در افراد افزایش می یابد. مقایسه ضریب همبستگی نشان می دهد که قوی ترین و ضعیف ترین رابطه بین فراغت مدرن و فراغت سنتی با سرمایه فرهنگی بر قرار است که میزان آن به ترتیب 7/0 و 19/0 می باشد. لذا در ارتباط با این فرضیه تحقیق که سرمایه فرهنگی با اوقات فراغت رابطه معناداری دارد، می توان گفت که فرضیه پژوهش تأیید می شود. رگرسیون خطی چند متغیره متغیرهای مستقل با متغیر اوقات فراغت کل نشان می دهد که از میان 7 متغیر وارد شده در مدل اولیه، پنج متغیر درآمد، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، سرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی نهادینه شده در مدل نهایی باقی ماندند. مقایسه بتاها نشان می دهد که بیشترین و کم ترین میزان تأثیرگذاری بر متغیر وابسته اوقات فراغت کل از سوی سرمایه عینیت یافته و درآمد اعمال می شود. ضریب استاندارد شده متغیرهای مذکور به ترتیب 455/0 و 092/0- می باشد. جدول تحلیل مسیر اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر اوقات فراغت نشان می دهد که بیشترین میزان تأثیرگذاری به متغیر سرمایه فرهنگی نهادینه شده اختصاص دارد که میزان ضریب آن 593/0 می باشد. وکم ترین میزان اثرگذاری به متغیر درآمد مربوط می شود که میزان ضریب آن 014/0 - می باشد. کلید واژه: جامه شناسی اوقات فراغت، سرمایه فرهنگی، اوقات فراغت.
حسین برزگر ولیک چالی نادر رازقی
گرچه موضوع اعتماد به عنوان یک مسئله اجتماعی چند دهه ای است که به صورت گسترده مورد بحث و بررسی قرارگرفته است، اما باید گفت که این بحث نیز از طرف جامعه شناسان کلاسیک و معاصر با توجه به رویکرد نظری و پارادایمی و سطح تحلیل با دیدگاه های مختلف مطرح شده است . این موضوع دارای ابعاد بسیار پیچیده ای است، از این رو افزایش توجه به این پدیده و دیگر پدیده های اجتماعی مرتبط با آن نظیر سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، اطمینان، احترام، مشارکت، وفاق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، شبکه روابط و جامعه مدنی ممکن است با تشخیص مشکلات اصلی سیاست عمومی و هدایت همبستگی اجتماعی و نهایتا حفظ نظم اجتماعی جامعه ارتباط داشته باشد. اکثر جامعه شناسان کلاسیک بر این نکته تاکید دارند که ساختار واقعی تقسیمات اجتماعی کار باعث ایجاد بی اعتمادی شده است. آنها اجراء ترتیبات سازمانی مختلف را برای تداوم نظم اجتماعی ضروری می دانند و سعی بر این داشتندتا مشکل نظم و اعتماد را با اشاره به موضوع واکنش های متقابل مردم و ارتباط دادن آن با هدایت دیگران و جستجوی روشی برای یافتن فردگرایی اخلاقی در فردگرایی خودخواهانه حل نمایند. در مقابل جامعه شناسان معاصر در حالیکه بر قدرت های اصولی تاکید دارند، اظهار می دارند که فشارهای اجتماعی در جهت یکپارچگی می توانند بر اساس روزمرگی و سنت و یا نتیجه طبیعی فعالیت های افراد فردگرا باشند. تقریبا تمام آنها به جنبه های منفی تمدن امروزی اشاره داشته و سعی بر آن دارند تا با تمرکز بر عواملی که بتوانند تعادلی بین فرایندهای مادی گرایی و فردگرایی تضعیف کننده پیوندهای اجتماعی، راه علاجی بیابند. در این راستا می توان ازاندیشمندانی نظیر فوکویاما، گیدنز، هابرماس، پاتنام، زتومکا، آیزنشتاد و ... نام برد. تردیدی وجود ندارد که پدیده مشارکت اجتماعی یکی از مهم ترین و اساسی ترین ابعاد توسعه اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در هرجامعه ای بخصوص در جامعه روبه رشد و توسعه ایران است و بعضی از مشکلات ساختاری و عملکرد برنامه های توسعه، بی ارتباط با نارسائیهایی که در این حوزه مشهود است ، نیست . فلذا مشارکت در جامعه ما به خوبی تعریف نشده است با این حال بررسی آگاهی ها، نگرش ها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مورد توجه واقع شده تا راه را برای بررسی های تحلیلی دقیق موضوع فراهم سازد. با توجه به اینکه در جامعه ما و همین طور در دنیای کنون بخصوص از نیمه دوم قرن 20 به سازمانها و گروه ها غیردولتی و تشکل های داوطلبانه و مردمی توجه شده است.بنابراین سعی شده است که در این قلمرو نوع همکاری و مشارکت افراد و گروه ها در این انجمن ها، کانون ها و اتحادیه ها مورد توجه قرار بگیرد. مشارکت اجتماعی دانشجویان که در فعالیتهای فرهنگی و فوق برنامه جامعه هدف مطالعاتی این تحقیق است ، گونه ای از سازمان های رسمی اند که در آنها تمام و یا اکثریت اعضا بصورت آزادانه و اراد و نیمه وقت کار می کنند و فقط گاهی اوقات گروهی از اعضا را می توان در داخل این تشکل ها و جمعیت ها پیدا کرد که انجام کارهای جاری و روزمره را برعهده دارند. بسیاری از این انجمن ها و کاانون ها در محیط دانشگاه دارای مسئولین داوطلب ، اساسنامه و مقررات و رویه هائی هستند که معمولاً انعطاف زیادی دارند و گاهی مورد فراموشی یا اغماض قرار می گیرد. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز ساری در نیم سال اول تحصیلی 89-88 تشکیل می دهند. فرضیه های تحقیق عبارت اند از بین ویژگی های شخصیتی و اعتماد اجتماعی دانشجویان و مشارکت آن ها در دانشگاه رابطه وجود دارد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش های آماری به این صورت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که ابتدا برای دسته بندی و تنظیم داده ها و نیز برای مقایسه میانگین و انحراف معیار و واریانس از آمار توصیفی و سپس برای آزمودن فرضیه ها از آمار استنباطی استفاده به عمل آمد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون و آگاهی از اختلاف احتمالی بین میانگین ها از آزمون t و آنالیز واریانس استفاده گردید.. یافته های توصیفی تحقیق نشان می دهد که 71 درصد از پاسخگویان را زن ها و 29 درصد را مردها تشکیل می دهند. هم چنین، 86 درصد از پاسخگویان را مجردها و 13 درصد را متاهل ها تشکیل می دهند . هم چنین 1 درصد از در عین حال 55 درصد پاسخگویان رشته تحصیلی خود را علوم انسانی اعلام کرده اند. هم چنین 10 درصد علوم پایه و 28 درصد فنی و مهندسی اعلام کرده اند. 95 درصد پاسخگویان مقطع تحصیلی خود را کارشناسی و 4 درصد کارشناسی ارشد اعلام کرده اند . همچنین 1 درصد از پاسخگویان نیز به سوالات پاسخی نداده اند. 89 درصد از پاسخگویان در رده سنی 18 تا 23 سال قرار دارند و 11 درصد نیز 24 سال به بالا می باشند. هم چنین میانگین سن پاسخگویان 20 سال می باشد. 85 درصد از پاسخگویان اعلام کرده اند که از نظر اشتغال بیکار می باشند و 13 درصد شاغل هم چنین 2 درصد نیز به این سوال پاسخی نداده اند. 83 درصد از پاسخگویان محل سکونت خود را شهر اعلام کرده اند و 16 درصد نیز در روستا زندگی می کنند . بررسی رابطه متغیرهای ویژگی های شخصیتی و مشارکت اجتماعی نشان می دهد که مقدار p-value از سطح 05/0 بیشتر می باشد که نشان دهنده عدم وجود رابطه بین دو متغیر با اطمینان 95 درصدی می باشد. هم چنین با نگاهی به خط رگرسیون برازش داده شده به داده ها در نمودار 5-1 ( نمودار پراکنش ) در می یابیم که نوع رابطه بین دو متغیر خطی می باشد . هم چنین، در بررسی رابطه متغیرهای ویژگی های شخصیتی و اعتماد اجتماعی اجتماعی مشاهده می شود که مقدار p-value، (11/0 ) از سطح 05/0 بیشتر می باشد که نشان دهنده عدم وجود رابطه بین دو متغیر با اطمینان 95 درصدی می باشد. هم چنین با نگاهی به خط رگرسیون برازش داده شده به داده ها در نمودار 5-2( نمودار پراکنش ) در می یابیم که نوع رابطه بین دو متغیرخطی می باشد . با بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی مشاهده می شود که مقدار p-value ، (0) از سطح 05/0 کمتر می باشد که نشان دهنده وجود رابطه بین دو متغیر با اطمینان 95 درصدی می باشد. همچنین با نگاهی به خط رگرسیون برازش داده شده به داده ها در نمودار 5-3( نمودار پراکنش ) در می یابیم که نوع رابطه بین دو متغیر خطی و مستقیم می باشد یعنی با زیاد شدن یکی از متغیرها دیگری نیز زیاد می شود. هم چنین با توجه به اینکه مقدار ضریب همبستگی پیرسون 32/0 می باشد نتیجه می گیریم که شدت رابطه نیز در حد متوسط می باشد .. با بررسی رابطه بین مشارکت اجتماعی دانشجویان و گویه های اعتماد اجتماعی می توان گفت که با توجه به این که مقدار p-value در هر دو مورد از سطح 05/0 = ? کمتر می باشد بنابراین با 95 درصد اطمینان بین مشارکت اجتماعی و گویه های اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد که با توجه به علامت ضریب پیرسون نتیجه می گیریم که نوع رابطه مستقیم می باشد( یعنی با زیاد شدن مشارکت اجتماعی ، مقوله های اعتماد بین فردی و اعتماد نهادی نیز زیاد می شود ) . در ادامه، برای بررسی این موضوع که کدام یک از مقوله ها تاثیر بیشتری روی مشارکت اجتماعی دارند به ضرایب ? توجه می کنیم. هر چه ضریب بتا بزرگ تر باشد تاثیر آن مقوله روی متغیر وابسته بیشتر می باشد. با نگاهی به ضرایب بتا مشخص می شود که اعتماد بین فردی تاثیر بیشتری نسبت به اعتماد نهادی روی متغیر مشارکت اجتماعی دارد. . هم چنین، متغیر مشارکت اجتماعی با هیچ کدام از گویه های ویژگی های شخصیت رابطه ندارد . ( چون در تمامی موارد p-value > ?=0.05 ) . بنابراین رگرسیون معنادار نمی باشد. رابطه بین مشارکت اجتماعی و میزان مشارکت رابطه معکوس وجود دارد که شدت آن 67/0 می باشد . رابطه بین مشارکت اجتماعی و گویه های فعالیت مشارکتی و روحیه مشارکتی مستقیم می باشد که شدت رابطه به ترتیب 72/0 و 52/0 می باشد . همچنین با توجه به ضرایب بتادر می یابیم که گویه فعالیت مشارکتی بیشترین تاثیر را روی مشارکت اجتماعی دارد و گویه های روحیه مشارکتی و میزان مشارکت در رتبه های بعدی قرار می گیرند. رابطه بین متغیر اعتماد اجتماعی و گویه های اعتماد بین فردی و اعتماد نهادی از نوع مستقیم می باشد و شدت رابطه نیز به ترتیب 55/0 و 81/0 می باشد . همچنین با نگاهی به ضرایب بتا ها در می یابیم که گویه اعتماد نهادی بیشترین تاثیر را روی متغیر اعتماد اجتماعی دارد و گویه اعتماد بین فردی در رتبه بعدی قرار می گیرد . مشاهده می شود که جهت رابطه بین متغیر ویژگی های شخصیتی و گویه های عام گرایی، بیگانگی اجتماعی، آینده گرایی و موقعیت کنترل مستقیم می باشد و شدت رابطه نیز به ترتیب 29/0 ، 53/0 ، 34/0 و 45/0 می باشد. هم چنین با توجه به ضرایب بتا ها در می یابیم که گویه بیگانگی اجتماعی بیشترین تاثیر را بر روی متغیر ویژگی های شخصیتی دارد و گویه های موقعیت کنترل ، آینده گرایی و عام گرایی نیز در رتبه های بعدی قرار می گیرند. متغیر ویژگی های فردی از سوالات جنسیت، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی، سن، وضعیت اشتغال و محل سکونت تشکیل شده است. در ادامه به بررسی ارتباط هر یک از این گویه ها با نتغیر مشارکت اجتماعی می پردازیم. 29 درصد پاسخگویان را مردها و 71 درصد را زن ها تشکیل داده اند. میانگین میزان مشارکت مردها 73/10 و زن ها 47/10 می باشد. با توجه به اینکه مقدار p-value در سطح خطای 05/0 معنادار نمی باشد (p-value=0.40 > ? = 0.05 ) بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیه رد می شود و نتیجه می گیریم که : بین میانگین میزان مشارکت دانشجویان در دانشگاه از لحاظ جنسیت تفاوت وجود ندارد. 85 درصد پاسخگویان را مجردها و 14 درصد را متاهل ها تشکیل داده اند . میانگین میزان مشارکت مجردها 65/10 و متاهل ها 80/9 می باشد . با توجه به اینکه مقدار p-value در سطح خطای 05/0 معنادار می باشد (p-value=0.04 < ? = 0.05 ) بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیه تایید می شود و نتیجه می گیریم که : بین میانگین میزان مشارکت دانشجویان در دانشگاه از لحاظ وضعیت تاهل تفاوت وجود دارد. میزان مشارکت مجردها در داشگاه بیشتراز متاهل ها می باشد . 95 درصد پاسخگویان را کارشناسان و 4 درصد را کارشناسان ارشد تشکیل داده اند . میانگین میزان مشارکت کارشناسان 55/10 و کارشناسان ارشد 31/10 می باشد . با توجه به اینکه مقدار p-value در سطح خطای 05/0 معنادار نمی باشد (p-value=0.57 > ? = 0.05 ) بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیه رد می شود و نتیجه می گیریم که : بین میانگین میزان مشارکت دانشجویان در دانشگاه از لحاظ مقطع تحصیلی تفاوت وجود ندارد. مشاهده می شود که 81 درصد پاسخگویان را سنین بین 18 تا 23 سال و 11 درصد را بیشتر از 23 سال تشکیل داده اند. میانگین میزان مشارکت گروه اول 45/10 و گروه دوم 69/10 می باشد . با توجه به اینکه مقدار p-value در سطح خطای 05/0 معنادار نمی باشد (p-value=0.60 > ? = 0.05 ) بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیه رد می شود و نتیجه می گیریم که : بین میانگین میزان مشارکت دانشجویان در دانشگاه از لحاظ مقطع تحصیلی تفاوت وجود ندارد. 85 درصد پاسخگویان را بیکارها و 13 درصد را شاغلین تشکیل داده اند. میانگین میزان مشارکت گروه اول 43/10 و گروه دوم 07/10 می باشد . با توجه به اینکه مقدار p-value در سطح خطای 05/0 معنادار نمی باشد (p-value=0.14 > ? = 0.05 ) بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیه رد می شود و نتیجه می گیریم که: بین میانگین میزان مشارکت دانشجویان در دانشگاه از لحاظ وضعیت اشتغال تفاوت وجود ندارد. . 83 درصد پاسخگویان را شهرنشینان و 16 درصد را روستاییان تشکیل داده اند . میانگین میزان مشارکت گروه اول 7365/10 و گروه دوم 62/9 می باشد . با توجه به این که مقدار p-value در سطح خطای 05/0 معنادار می باشد (p-value=0.00 < ? = 0.05 ) بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیه تایید می شود و نتیجه می گیریم که : بین میانگین میزان مشارکت دانشجویان در دانشگاه از لحاظ محل سکونت تفاوت وجود دارد. میزان مشارکت شهرنشینان در دانشگاه بیشتر از روستا نشینان می باشد .
شهاب رییسی عیسی ابادی نادر رازقی
این پژوهش با عنوان «بررسی تأثیر دینداری بر فرهنگ سیاسی (مطالعه ی موردی مردم شهر فارسان» به دنبال ارزیابی میزان تأثیر دینداری و ابعاد آن بر فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی به عنوان جزئی از فضای مفهوم توسعه ی سیاسی دربرگیرنده ی انواع باورها، ارزش ها، احساسات و دانش سیاسی مردم است که نسبت به سیاست، حکومت، شخصیت های سیاسی و عمل کردهای آنان سوگیری شده اند. دینداری نیز میزان علاقه، احترام و پای بندی پیروان یک دین بدان است که بر اساس نظریه گلاک و اشتارک مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش با استفاده از نظریه ی فرهنگ سیاسی آلموند و وربا، فرهنگ سیاسی در چهار مفهوم مورد بررسی قرار می گیرد، و بر این اساس، با روش پیمایشی و تکنیک پرسش نامه و روش نمونه گیری خوشه بندی چند مرحله ای، یک نمونه ی 378 نفری انتخاب شد و به منظور افزایش اعتبار تعداد 420 پرسش نامه پخش، که در پایان 405 پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که دینداری و ابعاد آن با متغیر وابسته رابطه ی معنادار قوی داشته اند. از سوی دیگر فرضیه ی تأثیرگذاری دینداری بر فرهنگ سیاسی مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد دینداری، بعد اعتقادی بر فرهنگ سیاسی دینی، بعد عاطفی بر فرهنگ سیاسی مردم ایران، و ابعاد پیآمدی و مناسکی بر همه ی ابعاد فرهنگ سیاسی تأثیر دارند. در میان ابعاد دینداری، بعد مناسکی بیشترین رابطه و تأثیر را بر متغیر وابسته ی پژوهش دارا می باشد. کلیدواژه: فرهنگ سیاسی، آلموند و وربا، دینداری، فرهنگ سیاسی مردم ایران، فرهنگ سیاسی دینی، فارسان
مهناز قزلسفلو نادر رازقی
امروزه در سراسر جهان، یکی از مولفه های مشروعیت سیاسی، میزان مشارکت مردم در امر سیاسی است. مشارکت سیاسی ترکیبی وصفی است که دخالت مردم در امور سیاسی یعنی حکومت داری را معنا می کند و از بسیاری عوامل تاثیر می پذیرد. یکی از این عوامل رسانه های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، به صورت خاص تر اینترنت است. جمعی از نظریه پردازان بیان می کنند که با پیدایش اینترنت این فرصت به افراد داده شده است که با حداقل تلاش و دشواری با دیگران ارتباط برقرار کنند و دانش و دیدگاه های خویش را برای طرف مقابل و یا جمعیت کثیری منتشر سازند. از این لحاظ اینترنت می تواند وسیله ای جهت تقویت گفتگوی عمومی درباره ی طیف وسیعی از مسایل مربوط به خیر مشترک باشد. حوزه ی عمومی شامل فضاهای عمومی و اجتماعی است که به شهروندان این توانایی را می دهد تا از دولت جدا شوند. برخی از نظریه پردازان بیان می کنند که اینترنت می تواند به ایجاد فضای عمومی کمک کند و در مشارکت سیاسی شهروندان نقش بسزایی ایفا کند. تعداد افراد نمونه ی جامعه ی آماری ما 408 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران است که 152 نفر از ایشان را مردان و 256 نفر از پاسخگویان را زنان تشکیل می دادند. فرضیه ی تحقیق بیان می کرد بین میزان استفاده از اینترنت ومیزان مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد. بدین صورت که هر چه میزان استفاده از اینترنت بیشتر باشد مشارکت سیاسی هم بیشتر می شود. با توجه به یافته های تحقیق این فرضیه رد شد. اما فرضیه ی رابطه ی بین اینترنت و مشارکت سیاسی آنلاین، فرضیه ی رابطه ی بین مدت زمان استفاده از اینترنت و مشارکت سیاسی آنلاین، فرضیه ی رابطه ی نوع استفاده از اینترنت و مشارکت سیاسی آنلاین،فرضیه ی نوع استفاده از اینترنت و مشارکت سیاسی آفلاین تایید شدند. و فرضیه های رابطه ی بین اینترنت و مشارکت سیاسی آفلاین ، رابطه ی مدت زمان استفاده از اینترنت و مشارکت سیاسی آفلاین، رابطه ی میزان استفاده از اینترنت و مشارکت سیاسی آفلاین، رابطه ی تحصیلات والدین و مشارکت سیاسی آفلاین، رابطه ی تحصیلات والدین و مشارکت سیاسی آنلاین رد شدند.
سجاد پورامیدعلی باقر یعقوبی
تحقیقات اخیر در حوزه ی آموزش زبان انگلیسی نشان داده است که استفاده از زبان اول در آموزش زبان انگلیسی می تواند نقش مفیدی ایفا کند. این تحقیقات بر استفاده ی زبان آموزان از زبان اول، استفاده ی معلمین از زبان اول، و نظرات زبان آموزان و معلمین درباره ی استفاده از زبان اول تمرکز کرده اند. با این وجود، در بسیاری از آموزش گاه های زبان انگلیسی استفاده از زبان فارسی ممنوع می باشد. از این رو پژوهش حاضر ضمن تاکید بر نظرات والدین زبان آموزان نونهال به بررسی دلایل این امر پرداخته است. در این راستا از دو پرسشنامه ی محقق ساخته برای والدین زبان آموزان (به تعداد 243 نفر) و معلمین (به تعداد 31 نفر) و همچنین ابزار مصاحبه با 6 نفر از مدیران موسسات برای جمع آوری داده استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که والدین زبان آموزان، معلمین و نیز 4 نفر از مدیران موسسات به صورت معنی داری با استفاده از زبان اول مخالف می باشند. نتایج همچنین نشان دادند که والدین تمایل دارند با اعمال فشار مستقیم بر روی معلمین و تهدید به تغییر موسسه در صورت عدم رضایت نظرات خود را در کلاس های آموزش زبان اعمال کنند
محمود ستارزاده نادر رازقی
گروههای مرجع به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در جهت دهی مصرف فرهنگی جوانان محسوب می شود.این پژوهش با هدف بررسی شناسائی گروههای مرجع جوانان و تاثیر این گروههای مرجع اجتماعی بر روی مصرف فرهنگی جوانان شهری بابل انجام گرفته است. در این راستا 400 پرسشنامه در میان نمونه تحقیق پخش شد که 384 از آنها در این پژوهش همکاری کردند. برای دستیابی به یک دیدگاه نظری، دو دیدگاه تئوری گروه مرجع مرتن و تئوری مصرف فرهنگی بوردیو مورد ترکیب قرار گرفت. از ترکیب این دو دیدگاه برای بررسی تاثیر جداگانه گروههای مرجع درونی و بیرونی بر مصرف فرهنگی جوانان استفاده شد. نتایج توصیفی این پژوهش نشانگر این است که همچنان خانواده به عنوان گروه مرجع اصلی جوانان، و دوستان به عنوان دومین گروه مرجع جوانان محسوب می شوند. از میان گروههای مرجع بیرونی گروههای مرجع علمی گروههای اصلی جوانان محسوب می شوند. نتایج تحقیق نشان داد که جوانان شهری بابل همچنان به گروههای درونی بیش از گروههای بیرونی تعلق دارند. اما از طرف دیگر نتایج این تحقیق نشان دادند که این گروههای مرجع بیرونی هستند که بر مصرف فرهنگی بالاتر جوانان اثرگذارند و در این میان گروههای مرجع درونی، دچار گسست در این حوزه شده اند. در میان گروه های مرجع بیرونی تنها تعلق به گروه های مرجع سیاسی، علمی، هنری بر مصرف فرهنگی جوانان تاثیرگذار بودند و گروه های مرجع ورزشی تاثیر منفی بر مصرف فرهنگی جوانان داشتند.
یونس علی کوچک نادر رازقی
شناخت فعالیت پژوهشی دانشجویان میتواند، به مسئولان دانشگاه و همچنین نظام آموزش عالی کشور کمک نماید تا ضمن شناخت عامل های اثرگذار در فعالیت پژوهشی دانشجویان ، نسبت به رفع مشکل های احتمالی موجود در نظام پژوهشی تحصیلات تکمیلی و تقویت نقاط قوت آن پردازند. دانشجویان تحصیلات تکمیلی به دلیل اینکه در زمان تحصیل تا حدودزیادی آموزشی مبتنی بر پژوهش را پشت سر میگذارند و از سوی دیگر نیاز به ارائه پایان نامه برای دریافت مدرک تحصیلی خود دارند، به گونه ای ژرفتر پا به عرصه پژوهش میگذارند و نقش گسترده تری در تولید علم و دانش بر عهده دارند.موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر میزان فعالیت های علمی دانشجویان در مقاطع کارشناسی ارشد دکتری می باشد.متغیر های مستقل مورد نظر در این پژوهش شامل رضایت ازاساتید،تعاملات علمی دانشجویان واساتید ،حیطه های نگرانی دانشجو،نقش دانشگاه ومتغیر های زمینه ای می باشد. متغیرها ی زمینه ای شامل جنس، تاهل، طبقه اجتماعی ، مقطع تحصیلی و محل سکونت می باشد. در این پژوهش با بهره گیری از یک چارچوب نظری ترکیبی (نظریه رابرت مک گین ونظریه ساخناری ونظریه رندال کالینز) ودیگر نظریه های مربوط که می توانند به بررسی عوامل موثر بر میزان فعالیت علمی دانشجویان کارشناسی ارشد ودکتری پرداخته شده است.روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق دانشجویان کارشناسی ارشد ودکترای دانشگاه مازندران می باشد که در زمان تحقیق ( اردیبهشت وخرداد ماه، 1390) مشغول تحصیل در دانشگاه مازندران بوده اند. جهت تعین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه 278 نفر و شیوه نمونه گیری نیز ساده وتصادفی بوده است. نسبت پاسخگویان بدین صورت تقسیم بندی شده است که 48.1 درصد زنان،50.8 درصد مردان و1.1 درصد هم بی پاسخ بوده اند.تفاوت معناداری بین میانگین های پایگاه اقتصادی – اجتماعی دانشجو برای مولفه میزان فعالیت علمی دانشجو وجود ندارد. چون مقدار معناداری آن بزرگتر از 0.05 شده است، بنابراین فرض صفر را برای مولفه مربوطه را می پذیریم. برای تعیین تفاوت معنی داری بین رشته های تحصیلی ، نتایج آزمون توکی بیانگر آن است که بین میانگین میزان نیاز در رشته های تحصیلی بر حسب میزان فعالیت علمی، میانگین رشته تحصیلی «علوم انسانی» با گروه «حقوق و علوم سیاسی » در زمینه فعالیت علمی تفاوت معناداری وجود دارد یعنی میانگین گروه « علوم انسانی » از گروه « حقوق و علوم سیاسی » در این زمینه بیشتر است.رگرسیون خطی چند متغیره متغیرهای مستقل با متغیر میزان فعالیت علمی نشان می دهد که ازمیان 5 متغیر (رضایت ازاساتید،تعاملات علمی دانشجویان واساتید ،حیطه های نگرانی دانشجو،نقش دانشگاه ومتغیر های زمینه ای شامل جنس، تاهل، طبقه اجتماعی ، مقطع تحصیلی و محل سکونت) وارد شده در مدل اولیه 3متغیر (رضایت ازاساتید،تعاملات علمی دانشجویان واساتید ،متغیر های زمینه ای) در مدل باقی ماندند. مقایسه بتا ها نشان می دهد که بیشترین و کمترین تاثیرگذاری بر متغیر وابسته میزان فعالیت علمی از سوی تعاملات علمی دانشجویان واساتید ومتغیر های زمینه ای اعمال می شود .
فضه امری مله نادر رازقی
تکنولوژی های نوین اطلاعاتی ارتباطی تغییرات بسیاری را در جوامع معاصر ایجاد کرده است و بخش های مختلف زندگی اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به آمارهای موجود بیشترین استفاده از اینترنت اختصاص به جوانان دارد که به انگیزه های مختلف علمی، پژوهشی، تفریحی و ... از اینترنت استفاده می کنند. مطالعه تأثیرات استفاده از اینترنت در میان جوانان می تواند برخی از پیامدهای این تکنولوژی را مشخص سازد. به همین دلیل ما در این تحقیق بر آن شدیم تا تأثیر اینترنت را بر سرمایه اجتماعی جوانان مورد بررسی قرار دهیم. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی تأثیر اینترنت(استفاده از اینترنت) بر سرمایه اجتماعی(اعتماد و شبکه اجتماعی) جوانان شهر قائمشهر می باشد. به عبارت دقیق تر این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوال است که آیا اینترنت(استفاده از اینترنت) بر افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی جوانان تأثیر می گذارد؟ برای رسیدن به هدف مذکور از روش پیمایشی استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، از میان جوانان شهر قائمشهر تعداد390 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده نیز پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج تحقیق نشان داد که 1. میانگین سرمایه اجتماعی(اعتماد و شبکه اجتماعی) بر اساس استفاده از اینترنت از تفاوت معنی داری برخوردار است ( کسانی که از اینترنت استفاده می کنند از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردارند) 2. میانگین سرمایه اجتماعی بر حسب متغیر های جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، نوع شغل از تفاوت معنی داری برخوردار است، بدین صورت که سرمایه اجتماعی در میان مردان بالاتر از زنان، متأهلین بیشتر از مجردان، شاغلین بیشتر از سایر گروهها و مشاغل دولتی بیشتر از مشاغل خصوصی بوده است. 3. بین متغیر درآمد و میزان سرمایه اجتماعی رابطه(منفی) معنی داری وجود دارد.4. نتایج حاصل از ضرایب رگرسونی نشان داد که متغیر سن بیشترین تأثیر(منفی) را در تبیین سرمایه اجتماعی دارد. کلید واژه: اینترنت، سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، شبکه اجتماعی
مهدیه رضوانی نادر رازقی
روند روبه رشد مسائل اجتماعی و افزایش جرایم، انحرافات و کجروی ها نشانی از افت سطح سرمایه اجتماعی در کل جامعه و یا دست کم در گروه های خاصی از آن می باشد. لذا بسیاری از صاحب نظران، سرمایه اجتماعی را امری مطلوب و دارایی ارزشمندی تلقی کرده اند که باید تقویت شود اما درحالی که سرمایه اجتماعی در یک گروه آثار مثبت دارد و منافعی برای اعضای آن گروه ایجاد خواهد کرد، در برخی موارد می تواند به ضرر گروه و یا جامعه تمام شود؛ به عبارتی اثرات مخرب و منفی سرمایه اجتماعی، جایگزین اثرات مثبت و سازنده آن خواهد شد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی با جرم ضرب و جرح عمدی می باشد. شیوه اجرای این پژوهش پیمایشی و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه بوده است. نمونه مورد بررسی این پژوهش تمامی مردان محکوم به ضرب و جرح عمدی در زندان های شهرهای ساری، بابل و قائم شهر بوده است که در سال 1392 در زندان بوده اند. داده ها پس از جمع آوری به کمک نرم افزارspss و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رابطه ی سرمایه اجتماعی و جرم یک رابطه ای پیچیده و چند ساحتی است به گونه ای که افزایش سرمایه اجتماعی منفی درون گروهی، باعث افزایش جرم می شود اما افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی و درون گروهی باعث کاهش جرم می شود. رابطه همبستگی متغیرهای مستقل با جرم به شرح زیر است: احساس تعلق(27/0-)، عمل متقابل(24/0-)، تعامل اجتماعی با دوستان(34 /0-)، تعامل اجتماعی با خویشاوندان، همسایگان وخانواده(18/0-)، رابطه مالی(18/0-)، رابطه اطلاعاتی(25/0-)، اعتمادبین فردی(30/0-)، اعتمادتعمیم یافته(21/0-)، سرمایه اجتماعی با جرم(38/0-) اعتمادساختاری(28/0-)، مشارکت مذهبی (22/0-) رابطه معکوس و معناداری با ارتکاب به جرم داشتند، اما مشارکت سیاسی(45/0) و مشارکت اجتماعی(109 /0-) هیچ رابطه معنی داری با ارتکاب با ضرب و جرح عمدی نداشته است. همچنین سرمایه اجتماعی منفی(34/0) رابطه مستقیم، قوی و معناداری با ارتکاب به جرم دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیزنشان داد که سرمایه اجتماعی منفی(30/0)، مشارکت مذهبی(21/0-)، اعتماد ساختاری(17/0-)، احساس تعلق (15/0-)، اعتماد تعمیم یافته یا اجتماعی(12/0-) اعتماد بین فردی(10/0-) به ترتیب بیشترین قدرت تبیین کننده برای میزان ارتکاب به جرم ضرب و جرح عمدی را داشتند.
محمدامین علیزاده علی رحمانی فیروزجاه
چکیده موسیقی همچون رسانه ای برای خلق جهان- نه تنها رسانه ای درباره ی جهان- به جوانان و گروه های اجتماعی دیگر این امکان را می دهد که عاملیت خود را در تغییر و ایجاد تعادل در ساختارهای کلان اجتماعی نمایش دهند. موسیقی مردم پسند با ایجاد و ارسال پیامهای گوناگون کل جامعه ی بشری را به سوی جامعه ای برابرتر و انسانی تر دعوت میکند. این پژوهش در حوزه ی مطالعات جوانان و جامعه شناسی موسیقی انجام شده است. روش تحقیق مورد کاربرد در این پایان نامه از نوع روشهای کیفی، «روش نظریه ی مبنایی» است. با توجه به ماهیت موضوع و استراتژی تحقیق حاضر، پژوهشگر با 18 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور پیرانشهر مصاحبه ی عمیق و باز انجام دادکه پس از انجام این تعداد مصاحبه دریافت که به اشباع نظری رسیده است. یافته های پژوهش نشان از پیوند عمیق موسیقی مردم پسند و زندگی جوانان دارد. مصرف موسیقی مردم پسند در بین جوانان شکل طیفی پیدا کرده و موسیقی محمل پیام های مهم اجتماعی است که در روند برساخت معنا نقش اساسی ایفا می کند. موسیقی از طریق انتقل تجارب، بیان داستان زندگی هنرمندان و خاطره آفرینی یکی از مجراهای جامعه پذیری و آگاهی بخشی است و سبب بازاندیشی جوانان و دیگر گروه های اجتماعی در زندگی روزمره میشود. از دیگر سو موسیقی با بازخوانی وضعیت موجود و انعکاس آن در روند «حقوق خواهی» و «آزادی» زنان و اقوام نیز نقش برجسته ای ایفا کرده است اگرچه وزنه ی پیام های قومیتی سنگین تر است، موسیقی دروازه ای برای آشتی اقوام و توسعه ی روابط آن ها و مبنایی برای گفتگو و آشنایی فرهنگها است. همچنین موسیقی در فرایند هویت یابی و تمایز جوانان جایگاه ویژه ای دارد و از سوی دیگر از طریق ترسیم نقشه ی زندگی و پیشنهاد سبک زندگی به جوانان، کنشگری و عاملیت و آینده نگری را نشان می دهد. موسیقی از طریق ایجاد و حفظ روابط دوستانه، تلطیف نمودن فضای خانوادگی، ایجاد ایستگاه تفکر، بالا بردن سطح صبر و تحمل جوانان، کاهش فاصله های جنسیتی و اعتمادسازی نقش بی بدیلی در توسعه ی سرمایه ی اجتماعی دارد، همچنین موسیقی در زندگی زوج های جوان تاثیرات بسیار اساسی دارد. موسیقی در روابط بین نسلی نیز عنصری اثرگذار است که از طریق ابژه های نسلی موسیقایی و الگوهای شخصیتی و تعامل و تقابل نسل ها به تبیین آن پرداخته شده است، جوانان تمایل به حفظ رابطه با نسل های پیشین و به ویژه پدرانشان را دارند. موسیقی همچنین در بازسازی تاریخ زندگی اشخاص نقش اساسی دارد و ارتباط آن با مکان، زمان، سفر و فضای نامانوس نیز سنجیده شده است. آخرین یافته ی این پژوهش آسیب های موسیقی مردم پسند ایرانی است که مواردی همچون خلا عاطفی و فضای کاذب عاشقانه، محتوای آسیب زا ، غمگینی، مشخص نبودن سیاستگذاری های موسیقایی، تنزل جایگاه اجتماعی هنرمندان، سرگردانی مفهومی وعدم برگزاری کنسرت در شهرستان ها را در بر می گیرد. واژگان کلیدی: موسیقی مردم پسند، معنایابی زندگی، جامعه پذیری موسیقایی، جنسیت و قومیت، عاملیت جوانان.
مصطفی عیزاده حیدر جانعلیزاده چوب بستی
مقالات مندرج در مجلات علمی، بهترین وسیله برای تعامل و ارتباطات علمی میان دانشمندان شناخته می شوند. این مقالات که از غربال داوری عالمان هر رشته گذشته اند ، به خوبی می توانند نمایندگی اجتماعات علمی متبوعشان را عهده دار باشند. بنابراین بررسی این مقالات تنها آگاهی از مطالب علمی آنان نیست، بلکه گویای وضعیت اجتماع علمی آن حوزه از دانش نیز هست. پژوهش حاضر به بررسی تعاملات و روابط علمی میان جامعه شناسان، با استفاده از ابزارهای علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی می پردازد. به جهت بررسی وضعیت اجتماع علمی و ارزیابی رفتار اطلاع یابی فعالان رشته ی جامعه شناسی، مقالات سه نشریه ی «مجله جامعه شناسی ایران»، «مطالعات جامعه شناختی» (نامه علوم اجتماعی سابق) و «فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی»، طی سال های 1381 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج این تحقیق در دو بخش علم سنجی و تحلیل شبکه سامان می یابد. نتایج بخش علم سنجی حاکی از آن است که استفاده از کتاب بیشترین منابع مقالات را به خود اختصاص داده است. همچنین استناد به منابع داخلی به طور متوسط در هر مقاله دو مرتبه بیشتر از منابع خارجی بوده است. میانگین تعداد منابع برای هر مقاله در حدود 31 منبع می باشد. در حالی که 48 درصد مقالات تک نویسنده بودند، تنها 2/0 درصد مقالات دارای چهار یا پنج نویسنده می باشند. به طور کلی 543 نویسنده در این سه نشریه در طی ده سال مشارکت داشته اند ، که پرکار ترین آن ها مرحوم دکتر عبداللهی با 17 مقاله بوده است. در بخش تحلیل شبکه، با ترسیم و تحلیل سه نوع شبکه ی استنادات، هم نویسندگی و همکاری بین دانشگاهی، مشخص شد که در دو شبکه ی اول، شاهد جامعه ای پاره پاره و از هم گسیخته هستیم. الگوی شبکه ی ستاره ای به وفور در این دو شبکه به چشم می خورد، که نشان از فرد محور بودن اجتماع است. هیچ مسیر ادامه داری در شبکه ی استنادات به چشم نمی خورد، که نشان از پیگیری موضوعی در مقالات باشد. تراکم شبکه بسیار اندک است، به طوری که چگالی شبکه ی هم نویسندگی برابر 004/0 می باشد، یعنی از هر هزار رابطه ی ممکن برای همکاری در نگارش مقالات تنها چهار رابطه شکل گرفته است. 104 نفر از نویسندگان به کلی منزوی بوده و در شبکه حضور ندارند. شبکه ی همکاری بین دانشگاهی، دارای شکلی متمرکز حول دو مرکز اصلی دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی است. در نهایت، با توجه به محدودیت های این پژوهش، شاید بتوان گفت که اجتماع علمی در جامعه شناسی ایران هنوز شکل نگرفته است و به نظر می رسد حتی در مسیر تکوین هم نباشد.
اعظم ملک دار اکبر علیوردی نیا
فناوری اطلاعات، توسعه انسانی بی سابقه ای را مطرح کرده است. این توسعه اگر چه افراد را در معرض اطلاعات جدید قرار داده و منجر به رفاه عمومی گشته است، فرصتی مناسب برای جرایم نوظهور و مجموعه ای از رفتارهای انحرافی مرتبط با رایانه فراهم نموده که تهدیدی جدی برای رفاه، آسایش عمومی و اخلاق می باشد و تأثیرات منفی بی شماری را بر زندگی افراد جامعه تحمیل می کند. بدین منظور، تحقیق حاضر در صدد تبیین تخلفات رایانه ای دانشجویان دانشگاه مازندران با تکیه بر نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92-91 می باشد که 403 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. متغیر تخلفات رایانه ای شامل سه بعد «علیه داده و سیستم»، «جعل هویت» و «فرهنگی» می باشد و متغیرهای مستقل عبارتند از: پیوند افتراقی، تقویت افتراقی، تقلید و تعاریف که تأثیر آنها بر تخلفات رایانه ای و ابعاد سه گانه آن بررسی شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار «spss» و «lisrel» انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق، نشان دهنده آن است که از میان 4 متغیر یادگیری اجتماعی، متغیرهای پیوند افتراقی، تقویت افتراقی و تعاریف معنادار بوده و پیوند افتراقی، مهمترین تبیین کننده تخلفات رایانه ای می باشد (41/0= beta).
سمیه اسماعیل زاده قربانعلی ابراهیمی
هدف این پژوهش بررسی مقایسه¬ای نظام ارزشی در سه نسل (انقلاب، جنگ و پس از جنگ) با توجه به تجربیات نسلی متفاوت در سطح مناطق شهری استان مازندران می¬باشد. چارچوب نظری این پژوهش رهیافت نسلی با تمرکز بر آرا مانهایم بوده است. نسل¬ها با توجه به سه تجربه انقلاب، جنگ و پس از جنگ (با تأکید بر تجربه اصلاحات) از هم تفکیک شده¬اند و برای تعیین نظام ارزشی نیز از طبقه¬بندی نظام ارزشی آلپورت استفاده شده¬است. با این استثنا که ابعاد شش¬گانه ارزشی وی با توجه به امکانات پنج بعد (ارزش اقتصادی، اجتماعی، علمی، دینی، سیاسی) در¬نظر گرفته شده است. روش تحقیق در این مطالعه پیمایش و ابزار جمع¬آوری داده¬ها پرسش¬نامه بوده است. حجم¬نمونه با استفاده از فرمول عمومی کوکران 600 نفر (132نفر نسل اول، 198نفر نسل دوم و 270نفر نسل سوم) تعیین شده است. پرسشنامه در سه شهر (ساری، بابل و چالوس) استان مازندران و با روش نمونه¬گیری چند مرحله¬ای اجرا شد. داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (ضریب همبستگی و تفاوت میانگین-ها) بررسی شدند. تحلیل داده¬های این بررسی نشان می¬دهد که تفاوت معناداری در ارزش¬های اجتماعی، دینی و سیاسی در بین نسل¬ها وجود دارد. البته این تفاوت بیشتر بین نسل سوم با دو نسل دیگر وجود دارد. بیشترین میزان ارزش در میان سه نسل، ارزش دینی و کمترین آن ارزش اجتماعی بوده است. میان نظام ارزشی و ابعاد آن (به¬جزء ارزش علمی) با تجربه نسلی رابطه معناداری وجود داشته است. همچنین میان ارزش دینی و اجتماعی با جنسیت، و نیز میان نظام ارزشی و ابعاد آن با هزینه و تحصیلات تفاوت معناداری وجود داشته است. طبق نتایج تحقیق حاضر، همچنان که از رویکرد نسلی مانهایم انتظار می¬رفت، بین میزان تجربه نسلی، نظام ارزشی و نسل¬ها، روابط معناداری وجود دارد. اگر چه میزان تفاوت ارزشی بین نسل¬ها بسیار کم بوده است. در تمام موارد یاد شده، این نسل سوم است که بیشترین تفاوت را با دو نسل پیش از خود داشته است.
میر حمزه محمدی سید کلایی نادر رازقی
چکیده پایان نامه حاضر حاصل تحقیقی است در خصوص تحلیل دریافت عامه مردم شهر قائمشهر از مصرف موسیقی مازندرانی. این تحقیق به نوعی با اتخاذ رویکردی پدیدارشناسانه در پی آن است تا دریابد افراد چه دریافتی از موسیقی محلی مازندرانی دارند و چه معنایی از دریافت آن بر می سازند و در این مسیر چه عواملی بر این دریافت تاثیرگذارند. چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه ی دریافت فرهنگی استوارت هال است. همچنین مفاهیمی از بوردیو در مورد مصرف فرهنگی مورد استفاده قرار گرفته است. این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه پدیدار شناختی، دریافت 11 تن از شهروندان شهر قائمشهر را مورد تحلیل و مطالعه قرار داده است. مهم ترین نتایجی که از این تحقیق حاصل شد، خوانش و دریافت متکثر مخاطبان از متنی واحد (موسقی محلی) است. از دیگر نتایج وجود تفاوت در دریافت بین نسلی از موسیقی مازندرانی بود. همچنین نتایج نشان داد افراد مصرف موسیقی محلی را فرصتی برای دوری از ازخودبیگانگی در عصر حاضر می دانند به طوری که این مصرف هویت بومی و محلی آنان را برایشان زنده می کند. تغییرخواهی در سبک و سیاق و محتوی موسیقی محلی از دیگر نتایج تحقیق بود.همچنین متغیرهایی همچون مذهبی بودن خانواده، جنسیت، سن و تجربه های فردی بر دریافت افراد تاثیری مستقیم داشتند؛ اگرچه تاثیر سن و جنسیت به مراتب بیشتر بود. واژگان کلیدی: موسیقی محلی،مصاحبه های پدیدارشناختی ،مصرف،نظریه دریافت.
جلال چقازردی محمد اسماعیل ریاحی
در جهان کنونی که به طور فزاینده ای در حال رسانه ای شدن است و دامنه کثیری از انتخاب های رسانه ای در اختیار مخاطبان است، کشورها و رسانه های مختلف برای جذب و اقناع مخاطبان بیشتر، حجم عظیمی از سرمایه گذاری ها را به تاسیس شبکه ها و تولید برنامه های مختلف اختصاص می دهند، در چنین شرایطی شناخت نیازها و انگیزه های مخاطبان و رضایتمندی هایی که از رسانه های مختلف به می آورند، امری مهم و قابل اعتناست. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی میزان استفاده و رضایتمندی از شبکه های تلویزیون داخلی و ماهواره ای و عوامل اجتماعی موثر بر آن، پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را مخاطبان کرمانشاهی 15 تا 50 سال، این دو تلویزیون تشکیل داده اند که نمونه ای 384 نفری از بین آن ها بر اساس روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب و تصادفی ساده انتخاب شده و پرسشنامه ها بین آن ها توزیع گردیده است. اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرم افزار های spss و amos و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های توصیفی پژوهش حاکی از آن است که 45 درصد پاسخگویان همیشه و اغلب تلویزیون ماهواره ای و 43.5 درصد آنان همیشه و اغلب تلویزیون داخلی نگاه می کنند. 33.6 درصد از پاسخگویان، اعتماد بالایی به تلویزیون داخلی داشته اند در حالی که 72.8 درصد از آنان اعتماد بالایی به تلویزیون ماهواره ای داشته اند. 96.4 درصد پاسخگویان هویت ملی بالایی داشته اند در حالی که 77.1 درصد از آنان، هویت قومی بالایی داشته اند.. 88 درصد پاسخگویان، میزان انتظار بالایی از تلویزیون داخلی داشته اند در حالی که 92 درصد از آنان میزان انتظار بالایی از تلویزیون ماهواره ای داشته اند و اینکه 59.9 درصد پاسخگویان؛ رضایتمندی کسب شده بالایی از تلویزیون داخلی داشته اند در حالی که 84.3 درصد از آنان، رضایتمندی کسب شده بالایی از تلویزیون ماهواره ای داشته اند. یافته های استنباطی این پژوهش نیز حاکی از آن است که بین میزان استفاده مخاطبان از این تلویزیون ها و رضایتمندی کسب شده آنان از این تلویزیون ها، بین رضایتمندی مورد انتظار مخاطبان از این تلویزیون ها و میزان رضایتمندی که از این تلویزیون ها کسب کرده اند، بین اعتماد مخاطبان به این تلویزیون ها و رضایتمندی کسب شده آنان از این تلویزیون ها، رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بین پایگاه اجتماعی– اقتصادی افراد و رضایتمندی آنان از تلویزیون ماهواره ای رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد و بین میزان هویت قومی مخاطبان و رضایتمندی کسب شده آنان از تلویزیون ماهواره ای نیز رابطه مستقیم و معنی دار دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که در جامعه آماری پژوهش، سه متغیر اعتماد به تلویزیون داخلی، رضایتمندی مورد انتظار از این تلویزیون و میزان استفاده از آن، بیشترین تاثیرگذاری علی را بر رضایتمندی کسب شده از این تلویزیون داشته اند و سه متغیر رضایتمندی مورد انتظار از تلویزیون ماهواره ای، اعتماد به این تلویزیون و پایگاه اجتماعی-اقتصادی مخاطبان، بیشترین تاثیرگذاری علی را بر رضایتمندی کسب شده از تلویزیون ماهواره ای داشته اند.
مهدی رهبر نادر رازقی
نفوذ و گسترش روزافزون اینترنت در زندگی بشر و پیامدهای شناختی و هویتی ناشی از آن، اندیشمندان را بیش از پیش به سمت بررسی اثرات اینترنت بر مسائل مختلف فردی و اجتماعی کشانده است. به خاطر اهمیت فراوان چنین مسائلی، پژوهش حاضر به بررسی رابطه چگونگی (کمیت و کیفیت) استفاده از اینترنت و هویت دینی کاربران در کافی نت های شهر گرگان پرداخته است. در این راستا، از آرای تاجفل و ترکل در چهارچوب نظری استفاده شد. به طور خلاصه تاجفل با نگاهی جامعه شناختی به هویت، معتقد است که هویت هر فرد در ارتباط با گروه یا جامعه ای که در آن عضویت دارد شکل می گیرد و نیز تعلق و تعهد را دو عنصر اساسی هویت افراد می داند. ترکل نیز هویت را در ارتباط با فضای مجازی مطرح می کند و بر این نظر تأکید دارد که بسته به نوع حضور و مشارکت افراد در فضای مجازی (ناشناس، ساختگی و واقعی)، آنها تجربه های متفاوتی کسب می نمایند که اثرات خاص خود را بر روند هویت یابی و هویت پذیری کاربران دارد. بر این اساس پنج فرضیه اصلی استخراج شد که به طور کلی معطوف به معنادار بودن رابطه میزان استفاده کاربران از اینترنت، مدت آشنایی آنان با اینترنت، مکان استفاده از اینترنت، نوع استفاده مثبت یا منفی از اینترنت و هویت مجازی آنان با هویت دینی شان می باشد. از آنجا که مطالعه حاضر به روش پیمایشی صورت گرفته است، بعد از شناسایی جمعیت آماری کاربران کافی نت، با روش نمونه گیری چندمرحله ای و تصادفی ساده تعداد ??? کاربر انتخاب شدند و سرانجام با ابزار پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات به روش همبستگی بیانگر آن بود که تنها بین میزان استفاده از اینترنت و نوع استفاده مثبت و منفی از اینترنت با هویت دینی کاربران رابطه منفی معناداری وجود دارد. به عبارتی کاهش یا افزایش ساعات استفاده از اینترنت و نیز کاهش یا افزایش انواع استفاده مثبت یا منفی از اینترنت، تنها مواردی بودند که توانسته اند تغییرات در هویت دینی کاربران را تبیین نمایند. البته براساس رگرسیون چندگانه، مشخص شد که با در نظر گرفتن اثرات غیرمستقیم متغیرهای مستقل، تنها چند متغیر با هویت دینی کاربران رابطه معنادار نداشته اند، از جمله هویت مجازی واقعی، استفاده اینترنت در کافی نت و محل کار. بنابراین با وجود عدم معناداری این متغیرها در روش همبستگی، لکن درتحلیل نهایی توانسته اند مقداری از هویت دینی را تببین نمایند.
حبیب رضا حسنی حیدر جانعلیزاده چوب بستی
این پژوهش به منظور بررسی رابطه میزان پایبندی اعضای هیات علمی به هنجارهای علم با بهره وری علمی در دانشگاه مازندران انجام شده و چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه مرتن بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران می باشد. که از 244 نفر آنها تعداد 132 پرسشنامه جمع آوری گردید. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت که میزان پایبندی پاسخگویان به هنجارهای علمی در حد زیاد ارزیابی می شود. چرا که 84.8 درصد پاسخگویان تا حد زیادی به هنجارهای علمی پایبندند و تنها میزان پایبندی 0.8 درصد افراد در حد کم می باشد. همچنین؛ میزان پایبندی 14.4 درصد افراد به هنجارهای علمی در حد متوسط قرار دارد. از مقدار میانگین ها می توان استنباط کرد بعد اشتراک گرایی بالاترین شدت پاسخ ها را به خود اختصاص داده است و بعد شکاکیت کمترین اهمیت را در میان پاسخگویان داراست. همچنین؛ 8.3 درصد افراد اصلا بهره وری علمی ندارند و میزان بهره وری 84.1 درصد افراد نیز در حد کم و خیلی کم ارزیابی می شود. در مقابل ، میزان بهره وری علمی تنها 5.3 درصد افراد در حد زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. بهره وری علمی 2.3 درصد پاسخگویان نیز در حد متوسط می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان بهره وری علمی پاسخگویان مرد بیشتر از میزان بهره وری علمی پاسخگویان زن می باشد. و این حاکی از تاثیرگذار بودن متغیر جنسیت بر بهره وری علمی است؛ بهره وری علمی پاسخگویان مرتبه استادی در بالاترین سطح و بهره وری علمی پاسخگویان مرتبه مربی در پائین ترین سطح قرار دارد. همچنین؛ یافته های پژوهش وجود رابطه بین پایبندی به هنجارهای علمی مطرح شده مرتن و بهره وری علمی را مورد تایید قرار می دهند البته این را هم باید مدنظر داشت که این رابطه بسیار ضعیف است. باید اضافه نمود که شدت رابطه ابعاد متفاوت پایبندی به هنجارهای علمی با بهره وری علمی متفاوت می باشد. و رابطه سه بعد عام نگری، شکاکیت و بی طرفی عاطفی با بهره وری علمی تقریبا درحد صفر (فقدان رابطه) می باشد اما رابطه اشتراک گرایی با متغیر وابسته مذکور در حد ضعیف می باشد.
مهدی براری سوچلمایی نادر رازقی
ظهور تکنولوژی های مهم ارتباطی بخصوص اینترنت، تحولاتی سریع و شگرفی در نوع روابط و تعاملات اجتماعی جامعه ایجاد کرده است. پیوندها و مشغولیت اجتماعی در جوامع گذشته که مبتنی بر روابط خانوادگی، روابط همسایگی و اجتماع محلی بود تغییر و تحول اساسی یافته است. اینترنت با ایجاد فضایی بدون محدودیت زمان و مکان، شرایط و زمینه را برای پیدایش نوع جدیدی از ارتباطات اجتماعی (راه دور ) فراهم ساخته است و مشغولیت اجتماعی نوینی را برای افراد فراهم آورده است. برای همین سوال اساسی پژوهش حاضر این است: آیا اینترنت موجب افزایش مشغولیت اجتماعی و روابط اجتماعی می گردد و یا باعث کاهش مشغولیت اجتماعی افراد می شود؟ پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام گرفته و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردیده است. تعداد افراد نمونه جامعه آماری ما 436 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران در سال 92 است که 208 نفر از پاسخگویان را پسران و 228 نفر را دختران تشکیل می دادند. یافته های تحقیق نشان می دهد متغیر ارتباطات اجتماعی بیشترین سهم را در پیش بینی مشغولیت اجتماعی دارا می باشد )383/0=(beta (001/0=sig) و پس از آن، نوع استفاده از اینترنت )136/0=(beta در سطح معنی داری (003/0=sig) و میزان استفاده از اینترنت در طول شبانه روز )094/0=(beta در سطح معنا داری (031/0=sig) به ترتیب مهمترین پیش بینی کننده های مشغولیت اجتماعی می باشند.
حسن ابراهیمی گتابی نادر رازقی
تغییرات گسترده در حوزه شهری باعث تغییر در سبک زندگی و الگوی رفتاری ساکنین مناطق شهرنشین و خصوصاً شبکه روابط همسایگی شده است. به گونه ای که روابط بین همسایگان در زندگی شهری از هم گسسته شده و مردم کمتر درگیر روابط همسایگی و محله ای هستند. لذا این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان روابط همسایگی شهروندان ساکن شهر بابل می پردازد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه خانوارهایی که در سال 93 ساکن شهر بابل بوده اند تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری خوشه ای جمع آوری گردید. روش پژوهش در این تحقیق پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حدود 48 درصد افراد نمونه تا حدی همسایه خود را می شناسند، و 38 درصد مردم خیلی کم با همسایه خود رفت و آمد خانوادگی داشته، همچنین 64 درصد مردم زیاد و خیلی زیاد اگر همسایه وسیله ای از آنها درخواست کنند به آنها قرض می دهند، و 44 درصد مردم تا حدی به همسایه خود پول قرض می دهند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای مستقل تحقیق (اعتماداجتماعی (بین فردی)، حمایت اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و دینداری) به میزان0/32 از واریانس متغیر وابسته (روابط همسایگی) را تبیین می کنند. نتایج تحقیق نشان داده است بیشترین عامل تأثیر گذار مستقیم بر روی روابط همسایگی، متغیر اعتماد اجتماعی بین فردی (beta=0.40) است. پس از آن عامل دینداری (beta=0.27) و احساس امنیت دارای تاثیر مستقیم و غیرمستقیم (beta=0.08) بر میزان روابط همسایگی بوده اند. اما متغیر حمایت اجتماعی تاثیر مستقیمی بر روابط همسایگی نداشته بلکه دارای تاثیر غیر مستقیم به میزان (beta=0.06) بوده است.
معصومه کسائیان حیدر جانعلی زاده چوب بستی
یکی از واقعیت های زندگی اجتماعی در ایران، پنهان سازی هویت ایثارگری توسط بخش قابل ملاحظه ای از جامعه ی ایثارگری است. بطوریکه با وجود نگرش مثبت فرزندان شاهد و ایثارگر نسبت به عملکرد پدرانشان، بسیاری از آن ها تمایلی به آشکارسازی هویت خود ندارند. این درحالی است که دانشجویان شاهد و ایثارگر، به دلیل پرستیژ و موقعیت بالای فکری و اجتماعی که در آن قرار دارند، از پتانسیل بالایی در جهت شناساندن و حفظ ارزش های ایثارگری و آرمان های والای پدرانشان در محیط دانشگاه برخوردار می باشند که در صورت پنهان سازی هویت توسط این قشر، تضعیف روحیه ایثارگری در جامعه رخ خواهد داد. لذا در این پژوهش، وضعیت پنهان سازی هویت ایثارگری دانشجویان شاهد مراکز آموزش عالی شهرستان بابلسر و عوامل اجتماعی موثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته است
زهرا رضایی چراتی علی اصغر فیروزجاییان
در میان آن دسته از آسیب های اجتماعی که با خانواده و زندگی خانوادگی به نوعی در ارتباط می باشند، مسئله خشونت خانگی به جهت پیامدهای شدید فردی و اجتماعی ، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. امروزه خشونت خانگی ابعاد تازه تری به خود دیده است.خشونت علیه مردان یکی از انواع جدی خشونت خانگی است که در سالهای اخیر توجه محققین را به خود جلب کرده است.بر این اساس هدف مقاله ی حاضربررسی جامعه شناختی خشونت خانگی با تاکید بر خشونت علیه مردان در بین مردان متأهل شهر بابلسر و عوامل موثر بر آن می باشد.روش انجام این تحقیق پیمایش، جامعه آماری تحقیق مردان متاهل شهر بابلسر بوده است. نمونه آماری تحقیق 384 نفر بوده و برای نمونه گیری هم از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خود اجرا استفاده گردید. بعد از جمع آوری اطلاعات فرضیه های تحقیق در دو سطح توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار spss و amosمورد بررسی قرار گرفت. بر اساساطلاعات جمع آوری شده میانگین سنی مردان 38سال می باشد. 3.1درصد از مردان میزان خشونت اعمال شده بر آنها از طرف همسرانشان بالا، 17.7درصد میزان خشونت اعمال شده بر آنها متوسط و 68.8درصد میزان خشونت اعمال شده بر آنها پایین بوده است. بیشترین خشونت اعمال شده بر مردان خشونت روانی-کلامی و بعد از آن خشونت اقتصادی گزارش شده است و خشونت فیزیکی ، در مقایسه با ابعاد دیگر خشونت کمرنگ تر بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغییرهای زمینه ای مانند سن، سن همسر، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزند، تعداد ازدواج زن و نحوه گزینش همسر در خشونت زنان علیه مردان تعیین کننده بوده است و تفاوت معناداری دارند. طبق نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون بین بی نظمی اجتماعی در سطح خرد ( عدم همگامی مشترک، عدم همبختی مشترک، عدم همدلی مشترک و عدم همفکری مشترک ) با خشونت زنان علیه مردان رابطه معناداری وجود دارد. در این تحقیق بالاترین ضریب تآثیر مربوط به عدم همدلی مشترک و بعد از آن عدم همبختی می باشد. و در آخر مطابق با آزمون مدل نظری تحقیق که با روش مدل سازی معادله ساختاری انجام شده است؛ مشخص گردید که مولفه های تحقیق به همراه شاخص هایشان توانستند 35/0 از تغییرات متغیر وابسته(خشونت مردان علیه زنان)را مورد تبیین قرار دهند.
خلیل غلامزاده محمود شارع پور
چکیده ندارد.
خلیل غلامزاده محمود شارع پور
روابط انسانی و کیفیت آن دارای اهمیتی اساسی است چنانکه می توان گفت شکل گیری جامعه بر اساس روابط می باشد. مفهوم اعتماد از مهمترین مولفه های نظریه سرمایه اجتماعی، خصوصاً نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام و نشان دهنده توجه به روابط اجتماعی می باشد. در این پژوهش رابطه بین اعتماد اجتماعی و جامعه مدنی با تاکید بر انجمن های داوطلبانه (سرمایه اجتماعی را ماده ی خام جامعه مدنی می دانند) مورد بررسی و آزمون تجربی قرار می گیرد و سعی می شود به این سوال پاسخ داده شود که چه رابطه ای بین عضویت در انجمن های داوطلبانه و میزان اعتماد اجتماعی وجود دارد؟ همانطور رابطه انجمن های داوطلبانه خاص (تیم های ورزشی، انجمن های علمی، کانون های فرهنگی و بسیج) با اعتماد اجتماعی بصورت تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. روش بررسی دراین پژوهش تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی بود؛ در روش میدانی دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 87/86 به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند و تعداد 457 نفر، بعنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه ها بر اساس نمونه گیری طبقه ای متناسب بین آنها توزیع شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرم افزار spss و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها در رابطه با پرسش اصلی این پژوهش یعنی بررسی رابطه ای بین عضویت در انجمن های داوطلبانه و میزان اعتماد اجتماعی، نشان دادند: اعضای انجمن های داوطلبانه نسبت به غیر عضو ها دارای میزان اعتماد اجتماعی بیشتری نبودند ولی اعضای این انجمن ها، میزان بیشتری از متغیر های جامعه مدنی (آگاهی از اخبار جامعه، احساس رضایت از زندگی، هنجار معامله متقابل و نگرش مثبت نسبت به اجرای قانون) و میزان کمتری از متغیر های جامعه غیر مدنی (احساس ناامنی، احساس فرصت طلبی و احساس بیگانگی) را دارا بودند و این متغیر ها با اعتماد اجتماعی رابطه داشتند. همچنین در خصوص پرسش بعدی این پژوهش یعنی بررسی تفاوت انجمن های داوطلبانه ی مختلف در تولید اعتماد اجتماعی، یافته ها نشان دادند از میان چهار نوع انجمن داوطلبانه مورد بررسی در این پژوهش، تنها اعضای تیم های ورزشی بطور معناداری میزان بیشتری از اعتماد اجتماعی را دارا بودند و در دیگر انجمن های داوطلبانه تفاوت معناداری میان عضو ها و غیر عضو ها وجود نداشت. انجمن های داوطلبانه از نظر بیشتر داشتن متغیر های جامعه مدنی (نظیر: هنجار معامله متقابل و نگرش مثبت نسبت به اجرای قانون) که بر اعتماد اجتماعی تاثیر مثبت دارند و کمتر داشتن متغیر های جامعه غیر مدنی (مانند: احساس ناامنی و احساس بیگانگی) که بر اعتماد اجتماعی اثر منفی دارند، بطور معناداری مهم هستند ولی احتمالاً از آنجایی که میزان متغیر های جامعه مدنی در جامعه مورد مطالعه نسبتاًً در سطح کم و میزان متغیر های جامعه غیر مدنی در سطح بالایی وجود داشته، انجمن های داوطلبانه نتوانسته اند بطور مستقیم میزان بیشتری از اعتماد اجتماعی را نشان بدهند. همچنین در خصوص تفاوت انجمن های داوطلبانه مختلف در تولید اعتماد اجتماعی، احتمالاً بدین دلیل که تیم های ورزشی نسبت به بقیه انجمن های مورد بررسی سابقه بیشتر دارند و سامان یابی آنها بیشتر افقی است، توانسته اند میزان بیشتری از اعتماد اجتماعی تولید کنند.