یکی از با ارزشترین منابع هر سازمان، شرکت و یا فعالیت کسب و کار، مدیریت منابع انسانی می باشد. بدون داشتن منابع انسانی هیچگونه فعالیتی انجام نمی شود و در ماشینی ترین صتعن نیز ایجاد و کنترل تکنولوژی به عهده نیروی انسانی میباشد. بنابراین هر سازمانی می بایست نیروی انسانی را جزء با اهمیت ترین منابع خود قرار دهد و مدیریت و کنترل آن را در اولویت اول وظایف سازمانی در نظر بگیرد. فعالیتی که امروزه در سازمانها برای این امر در نظر گرفته شده مدیریت منابع انسانی نامگذاری شده است که وظیفه مدیریت تمامی امور مربوط به پرسنل مانند: پاداش، حقوق و دستمزد، استخدام، آموزش، ارزیابی، عملکرد و ... را به عهده دارد. این فعالیت می تواند به صورت یک بخش یا گروه مجزا در سازمانها و یا شرکتها در نظر گرفته شود. یکی از مقوله هایی که امروزه گرایش قابل توجهی به آن وجود دارد، موضوع پروژه و پروژه گرا بوده می باشد. پروژه نیازمندیهای متفاوت و دیگری را برای مدیریت منابع انسانی ایجاد می کند. زمانیکه در یک سازمان پروژه ای آغاز شده و خاتمه می یابد، روالها و موضوعاتی که برای مدیریت منابع انسانی در آن پروژه در نظر گرفته شده بود نیز خاتمه می یابد و پروژه دیگری شروع شده که موضوع، تعداد نفرات، فعالیتها، روش انجام آنها، مکان پروژه، زمان پروژه و ... با قبلی متفاوت است. در واقع مدیریت منابع انسانی در سازمانهای پروژه گرا از پروژه ای به پروژه دیگر متفاوت می باشد. از سوی دیگر پروژه ها روالهایی در مدیریت منابع انسانی نیاز دارند که سازمانهای کلاسیک و بزرگ به آن روالها نیازی ندارند که یکی از آنها می تواند تخصیص نیرو به پروژه ها باشد. در این تحقیق پنج روال اصلی از مدیریت منابع انسانی در نظر گرفته شده و آنها مورد بررسی قرار گرفته اند. یکی دیگر از موضوعاتی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، رضایتمندی شغلی می باشد که یک فاکتور با اهمیت مربوط به نیروی انسانی می باشد. عوامل موثر بر رضایتمندی شغلی بر اساس مرور ادبیات بررسی شده و با مشخصه های پروژه و پروژه گرا بودن تطبیق داده شده اند. در این بررسی میتوان گفت پروژه گرا بودن بر رضایتمندی شغلی تاثیر گذار است. از اهداف کلی این پایان نامه ارائه یک مدل مدیریت منابع انسانی بوده که رضایتمندی شغلی نیز در آن در نظر گرفته شده است. مدل از تلفیق یک مدل مدیریت منابع انسانی در سازمانهای پروژه گرا (تنها مدل موجود)، مدل مدیریت منابع انسانی میشیگان و مدل دوبعدی هرزبرگ به دست آمده که با روش دلفی این مدل اعتبار سنجی شده است. نهایتا بر روی یکی از فعالیت های مدل که رضایتمندی شغلی می باشد در یک سازمان پروژه گرا مطالعه موردی صورت پذیرفته و نتایج آن بر اساس تحلیل های آماری ارائه شده است.

امروزه اینترنت بر تمام ابعاد زندگی انسان تاثیر داشته است. روند شتابان حجم تجارت الکترونیکی در جهان نشان دهنده تمایل و علاقه روز افزون بنگاه های اقتصادی و مصرف کنندگان به استفاده از تجارت الکترونیکی است. با فراهم آوردن شدن بستر های الکترونیکی، به همان میزان تحولات و پیامدهای اقتصادی استفاده از این فناوری بیش از پیش در جامعه افزون می شود. با توجه به تفاوت میزان بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای مختلف جهان، به گونه ای که برخی از آنها به عنوان پیشتاز و برخی دیگر در ابتدای راه می باشند. فاصله موجود بین کشورهای جهان را در این حوزه اصطلاحاً شکاف دیجیتالی می گویند. لذا با توجه به روند رو به گسترش این شکاف استفاده از تجارت الکترونیک امری غیر قابل اجتناب می باشد. با عنایت به این موضوع پژوهش حاضر پس از پرداختن به مفهوم پذیرش الکترونیکی و نیز نظریه راجرز در این زمینه تلاش شده که به بررسی میزان پذیرش تجارت الکترونیک در صنعت بیمه پرداخته شود، تا با استفاده از عوامل موثر در پذیرش (مزیت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، آزمون پذیری، قابلیت مشاهده) فرضیات مربوط آزمون گردد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد که به این منظور پرسشنامه مربوط به نظریه راجرز مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش شامل مدیران دو شرکت بیمه خصوصی و دو شرکت بیمه دولتی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آماری از نرم افزار spss و excel استفاده شده است، با توجه به نتایج حاصل به این نکته رسیدیم که شرکت های بیمه دولتی و خصوصی تفاوت چندانی در میزان پذیرش نداشته و تنهادر مورد مولفه مربوط به تدارک مورد نیاز عملیات فروش از طریق اینترنت شرکت های دولتی و در مورد مولفه انجام تمام فعل و انفعالات شرکتها ی خصوصی آمادگی بیشتری را ازخود نشان داده اند. همچنین نتایج حاکی از آن است که مهمترین متغیر موثر بر میزان پذیرش تجارت الکترونیک از میان پنج عامل مورد بررسی متغیر مربوط به پیچیدگی می باشد. کلید واژه ها: بیمه، بیمه الکترونیکی، تجارت الکترونیک، پذیرش الکترونیکی

با توجه به رشد سریع اینترنت و تجارت الکترونیک، بانک ها به سمت تشویق مشتریان جهت استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک گام برداشته اند. این پژوهش پذیرش بانکداری اینترنتی در بین مشتریان بانک ملت را بررسی می کند. تلاش شده است از دو جهت به موضوع پرداخته شود: اولاً، شناخت عوامل تاثیرگذار و دوماً بررسی میزان رابطه هریک از عوامل تعیین شده با رضایت مشتری در پذیرش بانکداری اینترنتی. بدین منظور، پس از مطالعه تحقیقات گذشته، عوامل تاثیرگذار استخراج گردید و با استفاده از نظر خبرگان، از بین آن ها 11 عامل انتخاب شـد. در ادامـه، با استفـاده از پرسشنامه داده های مشتریان جمع آوری گردید و به روش آزمون دو جمله ای و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، مشخص شد چهار عامل امنیت، سهولت استفاده، مفید بودن و کیفیت وب سایت به ترتیب دارای بیشترین تاثیر می باشند. در نهایت، بر پایه مدل پذیرش تکنولوژی (tam) و عوامل تاثیرگذار بدست آمده مدلی جهت بررسی عوامل موثر بر رضایت مشتری در پذیرش بانکداری اینترنتی تدوین گردید که می توان در پژوهش های آتی از آن استفاده نمود. کلید واژه ها: بانکداری الکترونیک، بانکداری اینترنتی، رضایت مشتری، مدل پذیرش تکنولوژی (tam)

شناسایی دانش و ابزارهای تبادل دانش و ارتباط بین آن ها در پروژه های تحقیقاتی-صنعتی با مطالعه مرور ادبیات موضوع و مطالعات میدانی، اولویت بندی و گروه بندی آنها با بهره گیری از توزیع پرسشنامه، تکنیک های آماری، تحلیل عاملی و روش های اعتبار سنجی مورد توجه قرار گرفته است. که این مهم در کنار مدل های دیگر مدیریت دانش بررسی شده به عنوان ابزارهای طراحی مدل مدیریت دانش مدیریت پروژه های تحقیقاتی-صنعتی مورد بهره برداری قرار گرفته است. بر اساس روند تحقیق صورت گرفته 27 دانش مدیریت پروژه شناسایی و براساس تکنیک تحلیل عاملی در 7 گروه اصلی(1.مدیریت مالی پروژه2.مدیریت تدارکات و لجستیک3.آماده سازی4.مدیریت فعالیت ها5.مدیریت تغییرات 6.مدیریت یکپارچگی 7. مدیریت کیفیت)بر اساس میزان اهمیت دسته بندی شده اند. از 27 دانش فوق 17 دانش پر اهمیت تر(نحوه تشکیل تیم پروژه چگونگی تهیه ساختار شکست کار،نحوه مدیریت ارتباطات با ذینفعان، زمان و نوع اتفاقات کاری که منجر به تاخیر افتادن در پروژه می شود، نتایج مثبت و منفی ناشی از اثر تغییرات پیش آمده، چگونگی برآورد زمان فعالیت ها، نحوه مدیریت تاخیرات پروژه ها، دانش فاز امکان سنجی پروژه، دانش فاز طراحی مقدماتی پروژه، دانش فاز طراحی تفصیلی پروژه، دانش فاز ساخت نمونه آزمایشی پروژه، نحوه کاهش هزینه های پروژه، نحوه مدیریت منابع انسانی،چگونگی تامین قطعات و مواد مورد نیاز پروژه ها،سوابق اعضای تیم های پروژه های گذشته و نحوه جذب نیرو، چگونگی انتخاب منبع برای تامین منابع پروژه، چگونگی تعیین ترتیب و توالی فعالیت ها) اولویت بندی شده و تعامل آن با برترین ابزارهای تبادل دانش(6 ابزار؛ جلسات هم اندیشی و کاری بین 3 الی 10 نفر، سیستم های نرم افزاری اطلاعاتی تحت شبکه، بانک های اطلاعاتی خارج از سازمان، دوره های آموزشی، تبادل مقاله های کوچک، ppa) که از بین 10 ابزار تبادل دانش انتخاب شده اند، مورد توجه قرار می گیرد. بر اساس شناسایی دانش و ابزارهای تبادل دانش و روابط فی ما بین آنها و مطالعات ادبیات موضوع، مدل مدیریت دانش مدیریت پروژه های تحقیقاتی-صنعتی بر اساس داده های معتبر بر اساس چهار فاز اصلی (1.جمع آوری و شناسایی دانش 2.ذخیره سازی و نگهداری دانش 3. ارائه و بکارگیری داشن 4. بروز رسانی دانش) بنا نهاده شده است و در نهایت تحقیق نیز اعتبار مدل طراحی و پیشنهاد شده بر اساس روش دلفی با بهره گیری از 7 تن از خبرگان دانشگاهی و صنعتی طی 3 مرحله اجرای چرخه دلفی و اجرای اصلاحات و بهبودهای لازمه بار دیگر توجیه گردیده است.

امروزه، مدیریت زنجیره تامین جنبه بسیاری مهمی از کسب و کارهای مختلف محسوب شده و به عنوان یکی از ضروریات موفقیت در محیط های کسب و کارها شناخته می شود. پاسخ به توقعات روزافزون مشتریان و باقی ماندن در حلقه رقابت مساله ای نیست که در درون مرزهای تنها یک سازمان قابل حل باشد. کلیه اعضای دست اندرکار در تامین، تولید، توزیع و تحویل محصول به مشتری هریک سهم مشخصی در پاسخ به مشتریان و بهبود عملکرد زنجیره در قیاس با رقبا دارند. مدیریت زنجیره تامین فراتر از یک تسهیل کننده جریان کالا و اطلاعات بین تامین کنندگان و تولید کنندگان است. علاوه بر جریان روان اطلاعات بین اعضای زنجیره -که بی شک برای مدیریت موثر زنجیره الزامی است- فعالیت ها، تصمیم گیری ها، اهداف، و نیز استراتژی های اعضای زنجیره تامین می بایست با یکدیگر همسو و در راستای هدف غایی رضایت مندی مشتریان باشد. از آنجاکه تصمیمات و سیاست گذاری های هریک از اعضای زنجیره تامین دارای تاثیرات عمیقی بر سایر اعضای زنجیره تامین است در نتیجه هماهنگی بین اعضای زنجیره تامین در اتخاذ تصمیمات و سیاست گذاری ها یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر با تمرکز بر مفهوم تناسب استراتژیک در حوزه مدیریت موجودی ها در زنجیره های تامین غیرمتمرکز، یک رویکرد قابل اجرا به منظور ایجاد تناسب بین استراتژی رقابتی و استراتژی عملکردی زنجیره تامین ارایه می نماید. در عمل، استراتژی رقابتی زنجیره تامین با توجه به نیروهای رقابتی موجود در محیط فعالیت زنجیره تعیین شده و بر اساس آن درجاتی از نامعینی ها به زنجیره تامین تحمیل می گردد. بنابر سطح نامعینی های وارده، استراتژی زنجیره تامین باید درجاتی از پاسخگویی و کارایی را در خود داشته باشد. در حالیکه ارتقاء سطح پاسخگویی به مشتریان هزینه بر است، افزایش کارایی تنها بواسطه کاهش هزینه ها ممکن است. بنابراین لازم است که سطح مشخصی از توازن پاسخگویی-کارایی توسط استراتژی عملکردی زنجیره تامین فراهم گردد. هدف از این رساله، یافتن سطح بهینه پاسخگویی-کارایی در یک زنجیره تامین دوسطحی و ارایه راهکارهای عملی به منظور دستیابی به آن با وجود یک استراتژی رقابتی مفروض و نامعینی هایی است که در تقاضای مشتریان و زمان تحویل وجود دارند. در عمل، دستیابی به یک سطح مشخص از پاسخگویی-کارایی به شیوه های مختلفی ممکن است که نقش هریک از اعضا در هر شیوه متفاوت خواهد بود. هریک از اعضا که مسئولیت ارتقاء سطح پاسخگویی را بپذیرد با هزینه های مازاد مواجه می شود، ولی با جذب نامعینی ها به دیگر عضو اجازه می دهد که با کارایی بیشتری فعالیت نماید. در مدل پیشنهادی، عضو پایین دست زنجیره تامین (خرده فروش) مسوولیت ارتقاء سطح پاسخگویی زنجیره را بر عهده دارد. با اینحال از آنجاکه خرده فروش یک موجودیت اقتصادی مستقل است، در صورتیکه پذیرش چنین مسوولیتی منجر به افزایش هزینه های وی شود آنگاه از پذیرش آن سر باز خواهد زد. بالادست زنجیره تامین با ارایه طرح های انگیزشی سعی در ترغیب خرده فروش به جذب نامعینی ها دارد. در این رساله با مدل سازی نحوه تصمیم گیری دو عضو زنجیره تامین، سیاست های بهینه سرتاسری مدیریت موجودی ها مشتمل بر «اندازه سفارش خرده فروش» و «سطح توازن پاسخگویی-کارایی» به صورت مشترک تعیین شده و طرح های انگیزشی بر پایه «تخفیف مقداری» و «تاخیر در پرداخت» به منظور ترغیب خرده فروش به مشارکت در تصمیم گیری اشتراکی تدوین شده است. مدل سازی های ریاضی در بازار رقابتی و غیررقابتی انجام شده اند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که حصول تناسب استراتژیک در حوزه سیاست گذاری موجودی ها موجب سودآوری بیشتر زنجیره تامین شده و مکانیزم های انگیزشی پیشنهادی می توانند به نحو موثری سود حاصله را بین اعضای زنجیره تامین تسهیم کرده و مشارکت اعضا در تصمیم گیری هماهنگ را تضمین نمایند. همچنین نتایج نشان می دهند که در یک بازار رقابتی، تصمیم گیری اشتراکی نسبت به تصمیم گیری انفرادی، سطح توازن پاسخگویی-کارایی را به سمت پاسخگویی متمایل می نماید، درحالیکه در بازار غیررقابتی سطح توازن پاسخگویی-کارایی به سمت کارایی متمایل می شود.

the poor orientation of the restaurants toward the information technology has yet many unsolved issues in regards to the customers. one of these problems which lead the appeal list of later, and have a negative impact on the prestige of the restaurant is the case when the later does not respond on time to the customers’ needs, and which causes their dissatisfaction. this issue is really sensitive especially during the days when the influx of the customers is really heavy. the traditional supply methods which are currently being used do not cover the restaurant in different time periods while dealing with the unpredicted requests of the customers. the lack of the principal products in a restaurant which derives from the inefficient supply is the main reason that causes this negative phenomenon. for the solution of this problem, it has been adopted a suitable qualitative research regarding (the case study: restaurant), and also being based on an accurate literature review, which has been finalized with the projection, simulation and the construction of a sophisticated electronic system, capable of perfecting the restaurant supply system. as a result, due to this electronic system, it is carried out the supply of 8 parametric products which are consumed, in an intelligent way without needing the presence of anybody and hence guaranteeing a stabilized state of these main products at any time in two restaurants, through the supply centre. thus, this intelligent electronic supply system based on the computer simulation, and on a successful testing of the constructed circuit proved that except for the solution of this problem, it creates a series of “competitive advantage” in this type of business when it is applied, and among other advantages we can mention here the decrease of the general cost, the improvement of the restaurant image, the maintaining of the old customers and at the same time the entry of new customers. in addition, the use of this new system is simple, clear, and does not require any special knowledge. based on the projection and simulation process, it needs to be mentioned that in regards of the output of this qualitative research, it has been produced only one incorporated copy of this intelligent electronic supply system for the restaurants, which after being successfully tested it proved to function as it has been predicted to do.

امروزه با توجه به رشد و توسعه روزافزون فن آوری اطلاعات وارتباطات و تشدید رقابت بین سازمان ها در حفظ و نگهداری مشتری به عنوان مزیت رقابتی برتر، سازمان ها را برآن داشته تانگاه ویژه ای به مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری داشته باشند. یکی از مسائل در پیاده سازی crm شکست پروژه های crm می باشد و شاید یکی از دلایل اصلی آن عدم بررسی مناسب زیر ساخت های سازمان و تمرکز بر لایه های مختلف سازمان باشد. در این پایان نامه تلاش شده تا پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری با رویکرد چند لایگی مورد بررسی قرار گیرد، به این منظور پس از تبیین و تشریح مفاهیم مربوط به crm به بررسی علل شکست پروژه هایcrm در سازمان ها پرداخته و سپس به تشریح لایه های مختلف درپیاده سازیcrm پرداخته شده وسپس مفهوم یکپارچه سازی را بیان خواهیم کرد و درادامه با استخراج معیارهای مهم درهریک از لایه ها وزن هرلایه والمان های آن لایه را محاسبه کرده تاازاین طریق بتوانیم توانایی سازمان را کشف نماییم. درنتیجه در این پایان نامه مدلی برای پیاده سازی crmبا این رویکرد ارائه می گردد بدین ترتیب با این مدل سازمان با شناخت توانایی خودبه بهترین شکل ممکن می توانددرپیاده سازی crm سرمایه گزاری نماید. کلید واژه: مدیریت ارتباط با مشتری، چند لایگی، توانایی ، مشتری

در عصر شدیدا رقابتی حاضر ، سازمانهای امروزی بیشتر از آنکه نیازمند حفظ و نگهداری سرمایه های ملموس و مادی خود باشند ،میبایست به سرمایه های ناملموس و معنوی خود بیندیشند و همواره در صدد حفظ و نگهداری آنها باشند تا بتوانند در عرصه رقابت با رقبا و محیط، شکست نخورند.لذا یکی از مهمترین راهکارهای حفظ و نگهداری و همچنین استفاده از سرمایه های معنوی در سازمانها پیاده سازی و اجرای نظام مدیریت دانش میباشد.در این راستا هدف این تحقیق طراحی مدلی کاربردی جهت پیاده سازی نظام مدیریت دانش در شرکت فولاد مبارکه اصفهان میباشد . روش انجام این تحقیق نیز در ابتدا مبتنی بر مرور ادبیات و جمع آوری اطلاعات مفید در این زمینه؛سپس مطالعه موردی سازمان فولاد مبارکه و در ادامه استفاده از پرسشنامه ها و مصاحبه ها و برگزاری جلسات جهت تکمیل فرآیند جمع آوری داده ها میباشد.رویکرد تحقیق کیفی-کمی-کیفی بوده و استراتژی تحقیق نیز پیمایش و مطالعه موردی میباشد. نتایج تحقیق نیز شامل شناخت سرمایه های دانشی سازمان مذکور،نقاط ضعف و قوت سازمان مذکور از منظر مدیریت دانش،ارائه راهکارهای انگیزشی در سازمان جهت افزایش به اشتراک گذاری دانش و از همه مهمتر طراحی مدلی خاص جهت پیاده سازی نظام مدیریت دانش در سازمان مورد تحقیق میباشد. واژه های کلیدی: دانش،مدیریت دانش،مهندسی دانش،نقشه دانش،سرمایه های دانشی،ارزیابی دانش،مدل مدیریت دانش

چکیده یکی از کاربرد های تئوری محدودیت ها (toc) در مدیریت پروژه ، زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه است که اخیرا ً به یکی از مطرح ترین روش ها در مدیریت پروژه تبدیل شده است. یکی از مراحل مهم در روش مدیریت زنجیره بحرانی پروژه، اندازه گیری سایز بافر می باشد، که بهبود و توسعه این روش ها همچنان یک ضرورت به حساب می آید. رویارویی با ریسک پروژه(عدم قطعیت ها) برای مدیران پروژه امری غیر قابل اجتناب می باشد. زمان بندی غیرواکنشی- واکنشی پروژه سعی می کند با ایجاد یک زمان بندی اولیه محافظت شده، مشکلات آتی را پیش بینی و در صورت مواجهه با موانع غیر منتظره با فراخوانی روشهای واکنشی زمان بندی اولیه را بازنگری و اصلاح کند. در این تحقیق، روشی کارا و واکنشی ارائه می شود که در طول اجرای پروژه به بهبود روند اجرای پروژه کمک کرده و با اعلام هشدارهایی از انحراف پروژه از برنامه جلوگیری می کند. در حقیقت این روش شامل یک استراتژی تصمیم و زمان بندی واکنشی می باشد. همچنین در این تحقیق روشی جدید برای تعیین زنجیره بحرانی نیز ارائه شده است. نهایتاً روش های پیشنهادی با استفاده از شبیه سازی در مجموعه داده های پترسون آزمایش شده و مقایسه ای بین این روش ها و سایر روش ها صورت گرفته است. نتایج آزمایشات نشان می دهد که روش پیشنهادی ، بافری با سایز کوچکتر در مقایسه با سایر روش ها تولید کرده و در عین حال پروژه را در مقابل تأخیر ها در زمان اتمام پروژه محافظت می نماید.

حاکمیت فناوری اطلاعات از آن جهت که از معنای کلمه حاکمیت برمی آید (تصمیم گیری، هدایت، نظارت) امروزه در سازمان های فناوری اطلاعات اهمیت پیدا کرده است. توجه به تعریف حاکمیت فناوری اطلاعات، محدوده آن، نتایج و اثراتی که برای سازمان فناوری اطلاعات به ارمغان می آورد حائز اهمیت است. از طرفی سیر فزاینده پارادایم سرویس گرایی در سازمانها از سه جنبه فناوری، کسب و کار و معماری کاربردها، نگرش جدیدی بر سازمانهای امروزی تعریف می کنند و ورود آن به مباحث کسب و کار و مدیریت سازمان، نحوه تطابق و سازگاری سازمان با این مقوله جدید موضوع قابل توجهی خواهد بود. مدیران سازمان ضمن اینکه باید این پارادایم جدید و نحوه تاثیر آن بر مولفه های مختلف سازمان را بشناسند، بایستی در مورد پذیرش و نحوه حرکت به سمت آن تصمیم گیری نمایند. حاکمیت فناوری اطلاعات، یک راه حل قابل بررسی برای نحوه تطابق و سازگاری سازمان با سرویس گرایی می باشد. در واقع سازمانها برای اطمینان از نحوه سازگاری و نهایتا تصمیم گیری در زمینه سرویس گرایی نیازمند شناسایی مزایا و چالشهای سرویس گرایی هستند و اینکه چگونه می توانند بیشترین استفاده را از قابلیتهای سرویس گرایی داشته باشند درحالیکه ریسک ناشی از این پارادایم جدید را به کمترین مقدار کاهش دهند. در این گزارش به طور واضح به دنبال کشف ارتباط بین حاکمیت فناوری اطلاعات و سرویس گرایی و قابلیتهای حاکمیت فناوری اطلاعات جهت کاهش چالشهای پذیرش سرویس گرایی هستیم. این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و استراتژی مطالعه اسنادی و پیمایش انجام شده است. 2 متغیر قابلیت حاکمیت فناوری اطلاعات و ویژگی ها و چالشهای سرویس گرایی را تعریف نمودیم و از بخش مرور ادبیات عوامل مرتبط با این دو متغیر را استخراج کردیم. سپس با استفاده از روش پیمایش و جمع آوری نظر خبرگان پرسشنامه ای که این عوامل و اثر آن بر یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهد طراحی و اجرا شد. در نتیجه انجام این پژوهش این نتیجه بدست آمد که سطح پذیرش سرویس گرایی در سازمانها با پذیرش و اجرای ساختار ها، فرایندها و مکانیزمهای حاکمیت فناوری اطلاعات مرتبط است. از نظر خبرگان و صاحبنظران حاکمیت فناوری اطلاعات موجب کاهش چالشهای سرویس گرایی می شود و میزان ریسک حاصل از پذیرش پارادایم جدید سرویس گرایی کاهش یافته، میزان موفقیت اجرای پروژه های مرتبط افزایش می یابد. حاکمیت فناوری اطلاعات باعث تسهیل ارزیابی نتایج پذیرش سرویس گرایی می شود، همچنین میزان پشتیبانی فناوری سرویس گرایی از استراتژی سازمان با بکار گیری مناسب مکانیزمهای حاکمیت فناوری افزایش خواهد یافت.

فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهان روز به روز در حال پیشرفت و توسعه می باشد. نفوذ فناوری اطلاعات به ساختار بسیاری از سازمان ها و بخش های خدماتی هر کشور، باعث افزایش و توسعه ی کاربرد فناوری اطلاعات در حوزه های مختلف می گردد. بهره گیری از فناوری اطلاعات در سازمان پلیس نیز در همین راستا می باشد. آثار و نتایج حاصل از بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان پلیس و ارائه ی خدمات بوسیله ی آن در قالب سیستم پلیس الکترونیکی، باعث افزایش سرعت عمل و دقت در ارائه ی این خدمات به مردم می شود. پلیس الکترونیکی یک تعبیر الهام گرفته از دولت الکترونیک و نمود رهیافتی می باشد که در آن حداکثر ماموریت های خدمات انتظامی پلیس با استفاده از تکنولوژی های نوین ارتباطی به مردم ارائه می شود. آمادگی سازمان برای پذیرش پلیس الکترونیکی، پیش نیاز پیاده سازی پلیس الکترونیک می باشد. در سال های اخیر، مدل های مختلفی برای ارزیابی آمادگی پذیرش الکترونیکی در سطح ملی و سازمانی، ارائه شده است. در این تحقیق به ارائه ی یک مدل بمنظور ارزیابی آمادگی سازمان پلیس برای پذیرش پلیس الکترونیکی پرداخته شده است. این مدل شامل شاخص های اصلی "امنیت و زیرساخت"، "وب سایت"، "زیرساخت فرهنگی و منابع انسانی"، "زیرساخت مدیریتی"، "زیرساخت حقوقی و قانونی" و "پذیرش پلیس الکترونیک توسط افراد" می باشد. هر یک از این شاخص ها شامل چند زیرشاخص فرعی می باشند. برای ساخت مدل پیشنهادی، از مدل ها و شاخص های معتبر جهانی ارائه شده در سطح ملی و سازمانی، کمک گرفته شده است. برای تکمیل مدل بمنظور تطبیق با وضع سازمان و برآورد بهتر اهداف، از نظر کارشناسان و خبرگان سازمان، استفاده شده است. برای اعمال این نظرات از روش های آماری مانند آزمون "تی" و روش وزن دهی "ساعتی" استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات در سطح سازمان از روش میدانی و ساخت پرسش نامه بر اساس شاخص های مدل ارائه شده، استفاده شده است. با توجه به اطلاعات حاصل از جمع آوری پرسش نامه ها، میزان آمادگی سازمان در قالب یک مقدار کمی، با توجه به وزن شاخص ها، محاسبه شده است. همچنین در این تحقیق به تعیین میزان وابستگی شاخص های اصلی با شاخص پذیرش پلیس الکترونیک، با استفاده از آزمون های آماری مانند "کای اسکور"، پرداخته شده است. در نهایت با توجه به مدل استخراجی ، میزان آمادگی الکترونیکی سازمان پلیس ایران در سطح متوسط رو به بالا برآورد شده است.

در این رساله مساله یکپارچه سازی قیمت گذاری، تعیین موعد تحویل و برنامه ریزی تولید به صورت پویا در محیط ساخت و تولید سفارشی با افق زمانی محدود، ظرفیت محدود تولید و کلاسهای مختلف مشتری بررسی می شود. در مدلهای ارایه شده تقاضا احتمالی و تابعی از قیمت، لیدتایم و زمان می باشد. با توجه به تصادفی بودن تقاضا در مدل از برنامه ریزی احتمالی دو مرحله ای و چند مرحله ای استفاده شده است. در ابتدا از رویکرد کاهش سناریو که در ادبیات مطرح شده برای تخمین متغیر تصادفی پیوسته با متغیر تصادفی گسسته به صورت درخت سناریو، کاهش ابعاد مدل و حل آن استفاده می کنیم و با استفاده از مثالهای گوناگون و با در نظر گرفتن شاخصهای ارزش حل احتمالی و حد پایین مساله اصلی به بررسی صحت روش استفاده شده برای کاهش سناریو می پردازیم. سپس با ایده گرفتن از حل مسایل احتمالی با روش تجزیه سناریو و با استفاده از روش فرا ابتکاری پرندگان برای بر قرار کردن محدودیت nonanticipativity در مدل برنامه ریزی احتمالی الگوریتم ابتکاری پی درپی برای حل مساله احتمالی در ابعاد بزرگ ارایه می شود. بخش دوم تحقیق مربوط به استراتژی رقابتی قیمت گذاری و تعیین لیدتایم در زنجیره تامین دو کاناله در دو حالت متمرکز و غیر متمرکز است به طوری که تولید کننده محصولات را تولید و از طریق دو کانال سنتی و کانال اینترنتی به فروش می رساند. مسایل به صورت مدل دو سطحی غیر خطی و صفر و یک فرموله می شوند. برای حل مدل از الگوریتم فرا ابتکاری پرندگان استفاده می شود و با استفاده از مثالهای عددی، اثر میزان درصد پذیرش مشتریان بر قیمت تولید کننده و خرده فروش بررسی می شود. دستاوردهای این پژوهش را از سه دیدگاه تعریف مساله، مدلسازی و حل مدل می توان بیان نمود. از دیدگاه تعریف مساله، مدل یکپارچه قیمت و تعیین موعد تحویل با در نظر گرفتن محدودیتهای تولید و زمان بندی تولید در حالت احتمالی برای سطح تولید کننده و توسعه آن در زنجیره تامین دو سطحی و دو کاناله ارائه شده است. از دیدگاه مدلسازی برای اولین بار از رویکرد برنامه ریزی احتمالی برای مدلسازی مساله قیمت گذاری و تعیین موعد تحویل استفاده شده است. از دیدگاه روش حل مدل، مدل ابتکاری ارایه شده است که با استفاده از آن می توان مسایل بزرگ و پیچیده احتمالی را تبدیل به مسایل کوچکتر نمود و به حل آنها پرداخت.

پروژه های ساخت در بر گیرنده سطوح پیچیده ای از کار هستند. تصمیمات نادرست در انتخاب روش های ساخت و یا منابع مورد نیاز و نحوه تخصیص آنها منجمله نیروی انسانی و تجهیزات، ممکن است منجر به نتایجی از قبیل فرا رفتن از هزینه و زمان پیش بینی شده و اختصاص داده شده بیانجامد. روش مسیر بحرانی بطور گسترده ای برای زمانبندی و کنترل پروژه ها بکار برده میشود ولی در این روش به محدودیت های منابع موجود که در عمل همیشه وجود دارد توجه نمیشود. مدیریت و زمانبندی پروژه ها تحت محدودیت منابع یکی از پیچیده ترین مسائل در حوزه مدیریت پروژه میباشد. مسئله برنامه ریزی پروژه تحت محدودیت منابع بطور کلی اینگونه تعریف میشود: یک پروژه در بر گیرنده مجموعه ای از فعالیت های مرتبط با هم است که هر کدام میتوانند بصورت گسسته و یا با همپوشانی زمانی اجرا شوند. منابع از نظر حجم محدودند در این شرایط راه حلی که تخصیص منابع را با در نظر گرفتن محدودیت های موجود و هزینه ها بهینه کند میبایست تعریف گردد. یکی از حالت های خاص این مسئله mrcpsp یا زمانبندی مسائل تحت محدودیت منابع و فعالیت های چند حالته است که به سادگی قابل معادل سازی به حالت پروژه های چند گانه است که کاربرد زیادی در دنیای واقعی دارد. در این تحقیق قصد داریم با مرور اقدامات صورت گرفته در این زمینه، روشی را تبیین نماییم که ضمن استفاده از الگوریتم های متا هیوریستیک موجود، موجب بهبود در فاکتور های اصلی ارزیابی موفقیت پروژه ها گردد.

در اواخر دهه ی 1980، مدیران دریافتند که صرفاً تولید یک محصول کیفی، کافی نیست. در واقع تامین محصولاتی با معیارها، کیفیت و هزینهی مورد نظر مشتری، چالش های جدیدی را به وجود آورد. امروزه با جهانی شدن بازارها و افزایش رقابت ها، تلاش سازمان ها برای بقا در این بازارها افزایش یافته است. این موضوع، منجر به پیدایش فلسفه ی مدیریت زنجیره ی تامین شده است. مدیریت موجودی زنجیره ی تامین، یکی از چالش های مدیریت است. مدیریت از یک سو با تصمیمات استراتژیک سازمان در رابطه با اعضای زنجیره ی تامین و از سوی دیگر با مفاهیم و مقادیر موجودی ها در کل زنجیره ی تامین، ارتباط تنگاتنگی دارد. استراتژی های کل زنجیره ی تامین و یا هر یک از اعضای آن، بر اساس نحوه ی پاسخگویی به مشتریان (زمان تحویل کوتاه، محصولات نوین، در دسترس بودن محصولات در سطحی بالا و ...) و کارایی زنجیره (قیمت پایین محصولات، کاهش هزینه ها و استفاده ی موثر از سرمایه ها و ....) می باشند. تعیین سطح موجودی ها در طول زنجیره ی تامین، به نحوی که زنجیره بتواند به اهداف متنوع خود مانند رسیدن به رضایت مشتری در زمینه ی پاسخگویی و یا کارایی دست یابد، کاری دشوار می نماید. در این تحقیق متغیرهای کنترل موجودی در زنجیره ی تامین مورد بررسی قرار گرفته و با بررسی مدل سازی زنجیره ی تامین و هدف گذاری چندگانه در آن، به چالش های محاسبه ی بهینه ی موجودی در زنجیره ی تامین پرداخته شده است. در ابتدا، مدل ریاضی زنجیره ی تامین چند سطحی با تولید یک محصول، ارایه شده است. این مدل، با تکمیل مدل های موجود در ادبیات، می تواند در بسیاری از زنجیره های تامین، به منظور رسیدن به سطح هزینه ی بهینه، به کار رود. در مرحله ی بعد، با بررسی مدل شبیه سازی بر پایه ی مدل ریاضی و ترکیب آن با الگوریتم های بهینه یابی، مدل سازی برای یکی از زنجیره های تامین کشور، با چند محصول، انجام شد. نتایج بهینه برای زنجیره ی تامین مذکور، تحلیل شده و در جهت بهبود هزینه و کاهش زمان تحویل سفارشات مورد استفاده قرار گرفت. بهبود شاخص های عملکردی بررسی موردی تا میزان 40 درصد، مهمترین نتیجه ی بهینه سازی در این مرحله از تحقیق است. در ادامه ی تحقیق، مدل بهینه سازی برپایه ی شبیه سازی برای تعداد بیشتری از اعضای زنجیره ی تامین توسعه یافته و نتایج با بررسی سناریوهای مختلف تولید، مقایسه و تحلیل شدند. برای هر سطح از زنجیره، با توجه به اهداف چندگانه، سناریوی تولیدی مناسب انتخاب شده و نتایج بهینه گی مقایسه شدند. در پایان نیز با تحلیل سناریوهای مختلف، شاخص های هزینه ی کل زنجیره ی تامین و دیرکرد در تحویل سفارشات، در سطوح مختلف زنجیره، مورد بررسی قرار گرفتند. نحوه ی پخش کانبان ها در سطح زنجیره ی تامین، نحوه ی تخصیص اندازه ی دسته ی محصولات تولیدی و نیز چگونگی استفاده از سناریوهای متفاوت تولیدی در راستای نیل به اهداف متنوع زنجیره، همچنین نسبت پخش هزینه های زنجیره ی تامین در حالت بهینه، از دیگر نتایج به دست آمده در این تحقیق است.

مدیریت زنجیره تامین یکی از بزرگترین پیشرفتهای اخیر در زمینه کسب و کار و تجارت بوده است. زنجیره تامین با تمرکز بر بهبود کارایی عملیاتی و همچنین بهبود ارتباطات و هماهنگی در درون و در طول سیلوهای عملیاتی ، باعث بهبود روشهای کسب و کار گشته است. در سالهای اخیر سیرتکامل مفهوم یکپارچگی به سمتی حرکت کرده است که زنجیره تامین به عنوان یک موجودیت یکی شده ، شامل بنگاههای مجازی ای بوده که بدون توجه به مرزهای شرکتهای سنتی می تواند با دسترسی مشتری به فروشگاههای الکترونیک و با ثبت درخواست مشتری، فعال (راه اندازی) شود. اما با این وجود هنوز هم فرآیند یکپارچه سازی کاری دشوار، هزینه بر و با ریسک بالا است که در بسیاری از موارد پرو ژه های یکپارچه سازی به دلایل مشکلات فنی با شکست مواجه شده است. از طرفی دیگر در سالهای اخیر و با توجه مشکلات یکپارچه سازی، معماری سرویس گرا بعنوان راهکاری برای حل مسئله یکپارچگی و هماهنگی فرآیندهای بین سازمانی، مورد استقبال محققان قرار گرفته است. بنابراین بکارگیری این معماری نوین در زمینه یکپارچه سازی زنجیره تامین می تواند راه کار موثری برای کاهش مشکلات و معضلات در این زمینه گردد. هدف ما در این تحقیق ارائه مدلی مفهومی و کامل در زمینه یکپارچه سازی سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطات زنجیره تامین، برمبنای معماری سرویسگرا است که منجر به هماهنگی، کاهش هزینه های پیاده سازی، انعطاف پذیری در مواجه با تغییرات و افزایش دیدپذیری و شفافیت در زنجیره تامین گردد. در این تحقیق، نگاه به یکپارچگی و هماهنگی از جنبه بسترها و سیستمهای اطلاعاتی مد نظر بوده و ابعاد فنی یک معماری سیستم را برای بهبود بخشیدن به روند ایجاد یکپارچگی و هماهنگی، در نظر گرفته ایم.

شرکت های کوچک و متوسط که بیش از 2/99 درصد شرکت های نرم افزاری را تشکیل می دهند به منظور بالاتر بردن کیفیت محصولات، پایین آوردن هزینه ها و افزایش رضایت مشتریانشان به سمت بهبود فرآیندهای نرم افزار روی آورده اند. با توجه به نبودن متدولوژی مشخص برای شرکت های کوچک و متوسط در مسیر بهبود فرآیند نرم افزار، ایشان با موانع مختلفی روبرو هستند و باید با شناسایی این موارد و عوامل موثر بهبود فرآیند نرم افزار به صورت دقیق تری اقدام به برنامه ریزی و حرکت نمایند. در این پژوهش موانع و عوامل موثر بر بهبود فرآیند نرم افزار در شرکت های کوچک و متوسط ایرانی از طریق پرسشنامه های طراحی شده توسط مدیران فناوری اطلاعات و توسعه دهندگان نرم افزار شناسایی گردید. مدیران فناوری اطلاعات به ترتیب رهبری داخلی، حمایت مدیران ارشد و پرسنل باتجربه را مهم ترین عوامل موثر و نیروهای بی تجربه/فقدان دانش کافی، فقدان سازمان های متولی بهبود فرایند نرم افزار در ایران و فقدان متدولوژی تعریف شده برای بهبود فرآیند نرم افزار را مهم ترین موانع بهبود فرآیند نرم افزار در شرکت های نرم افزاری کوچک و متوسط ایرانی می دانند. توسعه دهندگان نرم افزار نیز حمایت مدیران ارشد، رهبری داخلی و آموزش و مشاوره را مهم ترین عوامل موثر و فقدان مدیریت پروژه کافی، نیروهای بی تجربه/فقدان دانش کافی و فقدان متدولوژی تعریف شده برای بهبود فرآیند نرم افزار را مهم ترین موانع بهبود فرآیند نرم افزار در شرکت های نرم افزاری کوچک و متوسط ایرانی می دانند. همچنین مدیران و توسعه دهندگان ابزارهای برآورد، طرح های پاداش و ثبات سازمانی را از عوامل موثر و کمبود ابزارها، ایده بهبود فرآیند در جریان کار واقعی اتفاق می افتد و فقدان منابع را از موانع بهبود فرآیند نرم افزار در شرکت های نرم افزاری کوچک و متوسط ایرانی نمی دانند. همچنین با تحلیل صورت گرفته بر روی ابعاد و سطوح تأثیر عوامل، موانع دارای بعد منابع انسانی و همچنین موانع سطح تکنیکال سازمان بیشترین تأثیر را بر عوامل موثر بهبود فرآیند نرم افزار دارند.

انرژی برق به عنوان یکی از مهمترین انرژی ها در زندگی مدرن امروزی به حساب می آید و در سطح رفاه اجتماعی و همچنین کیفیت و راندمان کار و تولید بسیار موثر می باشد. با توجه به اهمیت انرژی برق دولت ها و سازمان های وابسته به آن ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، بر روی پیش بینی مصرف برق توجه بسیار زیادی می کنند. اشتباه در پیش بینی مصرف برق می تواند موجب ایجاد ظرفیت های اضافی و یا کمبود در تامین برق می گردد و این امر هزینه های بسیار زیادی را بوجود خواهد آورد. بنابراین طراحی مدل پیش بینی مصرف برق با دقت بالا یک امر ضروری می باشد. در این پایان نامه، از عوامل زمان، جمعیت، تولید ناخالص ملی، واردات و صادرات به عنوان متغیرهای موثر بر مصرف برق استفاده می شود. از آنجا که رابط? بین متغیرهای بیان شده و مصرف برق، نامشخص و غیرخطی است، تعریف یک رابطه یا ساختار ریاضی بین این متغیرها کار آسانی نیست. بنابراین از شبکه های عصبی مصنوعی که می توانند چنین روابط غیرخطی را با هر میزان دلخواه از دقت تعیین نمایند، بهره برده شده است. از این رو، شبک? عصبی نارکس که متغیرهای جمعیت، تولید ناخالص ملی، واردات و صادرات را به عنوان ورودی دریافت کرده و خروجی آن مصرف برق در ایران است، طراحی شده است. برای آزمودن و آموزش شبک? طراحی شده، داده های سال های 1362 تا 1389 جمع آوری شده است که داده های چهار سال آخر برای آزمودن عملکرد شبکه مورد استفاده قرار گرفته است. برای بررسی میزان دقت پیش بینی شبک? طراحی شده، دو مدل شبک? عصبی پرسپترون و مدل سری زمانی آریما نیز طراحی گردیده است که مقایس? نتایج نشان می دهد که شبک? عصبی نارکس توانایی بالاتری در پیش بینی مصرف برق ایران دارد. هدف دیگر در این پایان نامه، بررسی تأثیر اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها در مصرف انرژی برق ایران در سال 1390 است. بنابراین، با استفاده از مدل حاصله، میزان مصرف برق ایران در سال 1390 در صورت عدم اجرای این طرح پیش بینی شده است و نشان داده شده است که اجرای طرح هدفمند سازی یارانه-ها باعث کاهش مصرف انرژی برق ایران شده است.

بلوغ سازمان، توانایی حفظ یا توسعه عملکرد در بلندمدّت و نتیجه تداوم رضایت ذی نفعان سازمان در طول زمان است. بلوغ سازمانی میسر نخواهد شد، مگر آنکه سازمان بتواند تغییرات محیطی خود را شناسایی نماید و از آن تغییرات در جهت به روزآوری برنامه های راهبردی و چشم انداز خود استفاده کند. برای دستیابی به بلوغ، سازمان باید به طور مداوم تغییرات عوامل محیطی را مورد پایش قرار دهد. این پژوهش به ارزیابی درجه بلوغ اجرای مدیریت استراتژیک در شرکت پایانه های نفتی ایران بر اساس اصول سازمان های استراتژی محور (sfo) می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی/پیمایشی است. جامعه مورد پژوهش شامل مدیران و کارشناسان شرکت پایانه های نفتی ایران می باشد که بر اساس اطلاعات پرسنلی برابر با 200 نفر می باشد که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 152 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در تحقیق حاضر پرسش نامه موسسه پالادیوم (صاحب دانش تئوری کارت امتیازی متوازن) می باشد. روایی پرسش نامه ها با مطالعه منابع و اخذ نظرات چند تن از اساتید و خبرگان با تجربه به دست آمد و برای محاسبه پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ ضریب 971/0 برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، جداول، نمودار و ...) و آمار استنباطی(آزمون کولموگروف- اسمیرنوف(k-s)، آزمون علامت، آزمون ویلکاکسون و آزمون فریدمن) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد درجه بلوغ اجرای مدیریت استراتژیک در شرکت پایانه های نفتی ایران بر اساس الگوی سازمان استراتژی محور از سازمان های جهان تراز پایین تر می باشد. همچنین درجه بلوغ اجرای مدیریت استراتژیک در شرکت پایانه های نفتی ایران در اصل اوّل(بسیج سازمان توسط رهبری ارشد ) و اصل دوّم (استراتژی را به اصطلاحات عملیاتی ترجمه کنید ) بهتر از سایر اصول و در اصل چهارم(استراتژی را کار هر روز هرکس سازید ) کمتر از سایر اصول می باشد.

خدمات بهداشتی و درمانی به واسطه ی بیمارستان ها برخی از پسماند های پزشکی را تولید می کنند. این پسماند ها باعث انواع بیماری های واگیردار، تنفسی، عصبی، ژنتیکی، ویروس hiv، هپاتیت b و c، انواع سرطان ها و تولد نوزادان ناقص الخلقه می شود و این امر بسیار نگران کننده است. به منظور جلوگیری از انتشار عوامل باکتریایی ، ویروسی و انگلی و سایر عوامل بیماریزا در محیط زیست پسماندهای پزشکی باید بی خطر شوند، برای بی خطرسازی پسماند های پزشکی در بیمارستان های ایران از فناوری های مختلفی استفاده می کنند که عبارتند از سیستم های اتوکلاو، مایکروویو، اتوکلاو و مایکروویو، هیدروکلاو، گندزدایی شیمیایی، حرارت خشک و مرطوب. این تحقیق از نوع تحقیق های میدانی می باشد، جمع آوری داده ها از طریق منابع اینترنتی، شرکت های تجهیزات پزشکی و پاسخگویی به پرسشنامه توسط صاحبنظران و کارشناسان بهداشت محیط انجام شده است. پرسشنامه ها از دید گاه کارشناسان بهداشت محیط طراحی شده است. در این پژوهش تعداد پرسشنامه های جمع شده 103 عدد است. مدیریت بیمارستان های ایران باید از بین 29 دستگاه دارای مجوز وزارت بهداشت ایران، دستگاهی را برگزینند که از لحاظ 6 معیار اقتصادی، 7 معیار زیست محیطی، 18 معیار فنی و 3 معیار اجتماعی بهترین گزینه برای آن ها باشد. این تصمیم گیری پیچیده با استفاده از روش تاپسیس فازی گروهی که یکی از رویکردهای تصمیم گیری چند شاخصه است، انجام می شود. سپس این دستگاه ها که گزینه های تصمیم هستند، توسط نرم افزار fdm اولویت بندی می شوند. در نهایت دستگاه awos 500 به عنوان گزینه ی برتر و دستگاه ecodas t300 به عنوان بدترین گزینه انتخاب شدند. پس نتایج نشان می دهد که اگر بیمارستان ها از دستگاه awos 500 استفاده کنند از لحاظ اقتصادی، زیست محیطی، فنی و اجتماعی به نفع بیمارستان و سلامت محیط زیست و مردم خواهد بود.

از هاب می توان به عنوان تسهیلات ویژه ای نام برد که نقش ایستگاه های واسطه ای را در سیستم های توزیع ایفا می کنند، بطوریکه با تعیین مسیر و سازماندهی ترافیک بین ایستگاه های مبدأ-مقصد (بسته به نوع مسأله) سبب کاهش زمان، هزینه و یا بهبود عوامل دیگر می گردند. این نوع سیستمها تحت عنوان مسائل مکان یابی هاب واسطه مورد بررسی قرار می گیرندپایان نامه پیش رو سعی در مدل سازی و حل مسأله مکان یابی بر مبنای صرفه جویی اقتصادی بجای استفاده از پارامتر تخفیف بین هابها و پارامترهای جریمه بین غیرهاب با هاب دارد تعداد و مکان هاب ها می تواند بطور جدی تحت تاثیر مقدار انتخاب شده برای پارامتر تخفیف?، پارامترهای جریمه? و ?که در تابع هدف قرار به عنوان ضریب قرار دارند قرار گیرد. بیشتر مدل های مکان یابی هاب فرض کرده اند که ضریب? بین هاب ها وابسته به مقدار جریان عبوری از یال ها نیست، همچنین بدون توجه به میزان جریان رد و بدل شده بین غیرهاب و هاب برای پارامترهای ? و ? مقادیر بزرگتر از 1 اختیار می کنند. در واقع مدلهای هاب میانه و مدلهای مربوطه موجود در ادبیات هزینه نقل و انتقال جریان را به طور صحیح مدلسازی نمی کنند. بنابراین نه تنها هزینه شبکه درست محاسبه نمی شود، بلکه انتخاب هابها و تخصیص غیر هاب ها نیز به طرز صحیحی انجام نمی گیرد. جهت رفع این مشکل برای وسایل حمل و نقل ظرفیت مشخصی در تابع هدف و محودیتها در نظر گفته شده است و هزینه انتقال جریان از هر گره (هاب یا غیرهاب) به گره دیگر (هاب یا غیرهاب) را متناسب با تعداد وسایل نقلیه مورد نیاز محاسبه می شود، کهدر این حالت شبکه متناسب با واقعیت طراحی خواهد شد.همچنین برای حل مسئله الگوریتم شبیه سازی تبرید ارائه می شده است. در پایان نیز با مقایسه نتایج محاسبات عددی دقیق برای مسئله مکان یابی هاب قبل و بعد از تجدید نظر در تابع هدف به بررسی تاثیر آن پرداخته شده است.

امروزه، مدیریت کارای فعالیت های لجستیکی به عنوان یک منبع مهم خلق مزیت رقابتی برای سازمان ها محسوب می گردد. چرا که می تواند موجب رضایت مشتریان و پاسخگویی به نیاز خاص آنان در کوتاهترین زمان، با کمترین هزینه و کیفیتی بالا گردد. از این رو، یکپارچه سازی طراحی شبکه لجستیک مستقیم و معکوس می تواند باعث جلوگیری از زیربهینگی ناشی از طراحی جدای شبکه ها گردد. همچنین یکپارچه سازی تصمیمات استراتژیک و تاکتیکی در کنار موارد ذکر شده می تواند کیفیت تصمیمات را تا حد بسیار بالایی افزایش دهد. از سوی دیگر، در دنیای امروزی وقوع اختلالات می تواند به واسطه وابستگی اعضای زنجیره های تامین، سازمان ها را با ضررهای بزرگی مواجه سازد و بسیاری از مشتریان خود را از دست دهند. از این رو، ضرورت توجه به اثرات نامطلوب اقتصادی و تکنولوژیک ناشی از وقوع اختلالات که نوعی از عدم قطعیت موجود در طراحی زنجیره های تامین محسوب می گردد، بسیاری از محققین را به طراحی پایای شبکه های زنجیره تامین سوق داده است. علت این موضوع این است که توجه به این امر می تواند سبب قابلیت اطمینان بالاتر شبکه گردد و به عنوان یک مزیت رقابتی بلند مدت برای سازمان در مقابل رقبایش محسوب می شود. بنابراین با توجه به موارد مطروحه، در این تحقیق، یک شبکه پایای چند هدفه زنجیره تامین حلقه بسته فرموله شده است که در آن یک متد جدید پایایی معرفی گردیده است. مدل پیشنهادی به طور موثر طراحی شبکه ای مقاوم در مقابل اختلالات را در کنار کمینه سازی هزینه ها امکان پذیر می سازد. همچنین، مساله عدم قطعیت ذاتی پارامترهای ورودی، باید با دقت بالایی در طراحی شبکه های زنجیره تامین مد نظر قرار داده شود. علت این امر این است که این عامل می تواند تاثیرات منفی بر کیفیت تصمیمات اتخاذ شده در دوره بلند مدت برنامه ریزی اعمال نماید. از این رو، یک مدل کارای جدید برنامه ریزی امکانی استوار برای مقابله با عدم قطعیت پارامترهای ورودی مساله توسعه داده شده است. در نهایت به منظور بررسی کاربردی بودن و اثربخشی مدل پیشنهادی و همچنین نمایش کارایی مدل برنامه ریزی امکانی توسعه داده شده، مطالعه موردی واقعی زنجیره تامین یک تولید کننده باتری های اسیدی به کار گرفته شده است.

با توجه به مرور ادبیات تجارت الکترونیک در ایران و اخبار منتشر شده در رسانه های مختلف، مشکل اصلی عدم موفقیت سایت های تجاری در ایران، عدم وجود زیر ساخت های لازم برای گسترش تجارت الکترونیک و فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات در مناطق مختلف جغرافیایی ایران می باشد و مشخصات ظاهری و امکانات و تسهیلات ارائه شده در وب سایت ها در درجه دوم اهمیت قرار دارند. با توجه به یافته های این پژوهش، در ارزیابی وب سایت های تجاری به روش ارزیابی عملکرد متوازن، شاخص های مربوط به منظر رشد و یادگیری به عنوان اثر گذارترین شاخص ها بر سایر مناظر شناسایی شدند. این منظر در رابطه با بهبود اهداف و شاخص هایی است که در یادگیری و رشد سازمانی موثر است. اهدافی که در منظرهای مالی، مشتری و فرآیند داخلی کسب و کار مطرح هستند، راهنمای مسیری است که سازمان برای نیل به یک عملکرد شاخص و برتر باید در آن گام بردارد. اما اهدافی که در منظر رشد و یادگیری عنوان می شود، فراهم کننده زیر ساختار لازم برای دست یابی به اهداف نهایی در سه منظر دیگر است و در واقع نیروی محرکه نیل به نتایج عالی است. با توجه به این مساله نتایج حاصل از این پژوهش، مشکلات و محدودیت های مطرح شده در پژوهش های پیشین را که عمدتا بر عدم وجود زیر ساخت های لازم در ایران تاکید نموده اند، تایید می نماید. در این پژوهش از طریق قضاوت کمی و یک ارزیابی جامع، شاخص های اساسی در مکانیسم تجارت الکترونیکی بنا نهاده شد.نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها، وجود روابط علی و معلولی بین شاخص های اساسی عملکرد در فروشگاه های اینترنتی را تایید می کند. 14 شاخص در منظر مالی، 28 شاخص در منظر مشتری، 18 شاخص در منظر فرآیندهای داخلی و 15 شاخص در منظر رشد و یادگیری قرار گرفته اند. از لحاظ درجه اهمیت، منظر مالی در بالاترین رتبه قرار گرفته است و پس از آن به ترتیب مناظر رشد ویادگیری، فرآیندهای داخلی و مشتری می باشند. منظر رشد و یادگیری هم بیشترین درجه اثرگذاری را بر سایر مناظر دارد. همچنین منظر مالی هم بیشترین درجه تاثیر پذیری از سایر مناظر را دارد. این یافته ها نشان می دهد که برای موفقیت یک فروشگاه مجازی یا وب سایت تجاری، مدیران آن ها باید به روش ها و دستورالعمل های عملیاتی استاندارد داخلی خود اهمیت بدهند و از رضایت مشتریان از روند عملیاتی خود، شامل مدیریت سفارشات، انتخاب محصولات برای نمایش، نوآوری سازمانی و فرآیندها و خدمات پس از فروش اطمینان حاصل نمایند. شاخص های متعلق به منظر مشتری، نشان می دهند که مدیران وب سایت ها و فروشگاه های مجازی باید تمایل مشتریان برای خرید و سطح رضایت آن ها را مورد توجه قرار دهند و سطح اطمینان مشتری را بالا ببرند. بسترهای نرم افزاری آنلاین برای خرید و پرداخت وجه، باید کاربرپسند باشند. همچنین عملیات تحویل سریع بعد از دریافت سفارش مشتری انجام گیرد و خدمات پس از فروش نیز در حد مطلوب باشد. شدت ارتباط میان مناظر مختلف شاخص های کلیدی عملکرد را می توان با استفاده از نمودار علت و معلولی مشخص نمود.

پیشرفت سریع فناوری سبب منسجم شدن صنعت و سرمایه شده است. از این رو استفاده سازمان ها از منابع تخصصی در نقاط مختلف جهان، آسان شده است. بسیاری از صنایع و سازمان ها برای هم گامی با صنعت جهانی به استفاده از راهبرد برون سپاری روی آورده اند، بدون در نظر گرفتن این نکته که عدم موفقیت در برون سپاری خطر بزرگی است که آنها را تهدید می کند. محققان سعی نموده اند با مشخص نمودن معیار های مهم در امر برون سپاری مدیران را در اتخاذ تصمیمات هوشمندانه تر مربوط به برون سپاری یاری نمایند. هدف این پایان نامه مشخص نمودن عوامل موثر بر کارآمدی چیدمان طولانی مدت برون سپاری، خصوصاً در زمینه صنعت نرم افزار است. این تحقیق شامل سوالات و نتایج تحقیقات میدانی از خبرگان می باشد. جهت اعتبار سنجی این مدل در آغاز مقایسه ی معیارهای این مدل با معیارهای دیگر مدل های برون سپاری صورت گرفته که نتایج مقایسه حاکی از عملکرد مطلوب مدل در مدیریت برون سپاری می باشد و در پایان کاربردی بودن و مطلوبیت مدل، طی مصاحبه ای که با مدیران ارشد یک شرکت نرم-افزاری تأیید شده است. نتیجه حاصل شامل تأثیر معنی دار معیار های مولفه های برون سپارنده، پیمان کار، قرارداد، عوامل محیطی و انطباق و روابط فی مابین آنها، بر موفقیت برون سپاری در تولید نرم افزار بوده است.

هر سازمانی صرف نظر از نوع فعالیت، اندازه، ساختار، بلوغ و یا میزان کامیابی در تامین اهداف سازمانی خود، نیاز دارد تا میزان موفقیت خود را در نیل به آرمان ها و راهبردهای کسب وکار خویش مورد سنجش و اندازه گیری قرار دهد. از این رو شرکت پایانه های نفتی ایران نیز در این راستا همگام با دیگر نهادها و سازمان های ایران اسلامی و با توجّه به وظایف خطیر خود اقداماتی را در دستور کار خود دارد که از جمله آ نها توجّه این سازمان به امر تعالی سازمانی می باشد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد و ارائه شاخص های کلیدی عملکرد برمبنای مدلefqm ویرایش2010 بر اساس فرصت های بهبود برگرفته از گزارشات سه دوره ارزیابی سازمان ملی بهره وری و تعالی سازمانی، از شرکت پایانه های نفتی ایران می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش شامل مدیران و کارشناسان شرکت پایانه¬های نفتی ایران می¬باشد که با مفاهیم تعالی سازمانی آشنا بوده بر اساس اطلاعات پرسنلی برابر با 120 نفر می¬باشد که از بین آن¬ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 91 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. ابزار اندازه¬گیری مورد استفاده پرسش¬نامه 47سوالی، متناسب با شرایط شرکت(برگرفته از پرسش نامه50 و 90 سوالی و همچنین گزارش سه دور بازخورد) می¬باشد. روایی پرسش¬نامه¬ها با مطالعه منابع و اخذ نظرات چند تن از اساتید و خبرگان با تجربه به دست آمد و برای محاسبه پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ ضریب 9752/0 برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع¬آوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، جداول، نمودار و ...) و آمار استنباطی(آزمون کولموگروف- اسمیرنوف(k-s)، آزمون t و آزمون فریدمن) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که شرکت پایانه های نفتی ایران در این ارزیابی 23/459 امتیاز( از 1000 امتیاز) به خود اختصاص داد که در حوزه توانمندسازها 23/253 و حوزه نتایج 01/206 امتیاز کسب نمودند. همچنین امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به قرار زیر می باشد : رهبری 85/51 امتیاز، استراتژی 83/50 امتیاز، کارکنان 12/51 امتیاز، شراکت ها و منابع 21/49 امتیاز، فرآیندها، محصولات و خدمات 21/50 امتیاز، نتایج مشتری 04/66 امتیاز، نتایج کارکنان 27/41 امتیاز، نتایج جامعه 53/42 امتیاز و نتایج کلیدی 17/56 امتیاز.

برنامه ریزی منابع برای تولید در صنعت برق بسیار حائز اهمیت است؛ آمارهای مصرف نشان دهنده ی افزایش برداشت از منابع طبیعی نفت و گاز در کشور است که به آرامی موجب تخلیه شدن ذخایر منابع فسیلی شده و استفاده از آن ها به عنوان سوخت در نیروگاه ها علاوه بر خطر به اتمام رسیدن زودهنگام، عوارض جانبی انتشار گازهای گلخانه ای را نیز در پی دارد. بنابراین استفاده بیشتر از منابع انرژی پایدار و تجدید پذیر به منظور تولید برق، بهره وری در مصرف و تعیین ترکیب بهینه انرژی برای برآورده نمودن تقاضا اجتناب ناپذیر است.سهم انرژی های تجدید شونده در تولید برق کشور با وجود سیاست های دولت مبنی بر برنامه ریزی برای گسترش استفاده از آنها، تنها حدود 1% است. برنامه ریزی استرات‍ژیک یکپارچه منابع یکی از رویکردهای مناسب برای یکپارچه سازی منابع سمت عرضه و تقاضا و کاهش استفاده از منابع نفت و گاز می باشد. از اهداف متصور در سطح کلان در این رویکرد برآورده نمودن تقاضای برق با استفاده بهینه از همه ی منابع ملی و رعایت مسائل زیست محیطی است. نیروگاه های بهره ور مفهومی است مجازی که به صرفه جویی انرژی، به عنوان منبع تولید نگاه می کند و در این رویکرد نقش کلیدی دارد. با پیاده سازی این رویکرد میتوان به راه حل های جدید برای افزایش بهره وری در مصرف، صرفه جویی در ظرفیت جدید نصب شده و به حداقل رساندن هزینه های بهره برداری و سرمایه‎گذاری در صنایع نیروگاهی رسید. در این پایان نامه، یک مدل بهینه سازی دو هدفه با تاثیر از دو رویکرد برنامه ریزی استراتژیک یکپارچه منابع و برنامه ریزی توسعه تولید ساخته شده و با استفاده از الگوریتم ژنتیک بهترین جواب بدست آمده است. مقایسه نتایج مدل نشان می دهد که برنامه ریزی برای یکپارچه سازی منابع سمت عرضه و تقاضا در صنعت نیروگاهی ایران، در یک دوره ی20 ساله، میتواند منجر به صرفه جویی 33 گیگاواتی در افزایش ظرفیت نصب شده جدید نیروگاه های با منابع سوخت فسیلی (نفت و گاز) ؛ و%15 در افزایش ظرفیت نیروگاه های متعارف شده و در عین برآورده نمودن تقاضای روبه رشد کشور،45% درصد در هزینه های احداث نیروگاه جدید و 9/27% در مجموع هزینه ها صرفه جویی میشود. پیاده سازی این رویکرد می تواند به کاهش انتشار393 میلیون تن دی اکسید کربن نیز منجر گردد. به نظر میرسد با پیاده سازی این مدل، دولت بتواند با ساماندهی منابع سمت عرضه و تقاضا در مقیاس بالا و با صرفه جویی در مصرف برق در سمت تقاضا، حجم انرژی ذخیره شده را افزایش داده و درعین حال، ظرفیت جدید نصب شده و به دنبال آن هزینه ها را در هر سال کاهش دهد.

امروزه فضای پیچیده و پر ابهام صنعت ساخت، عوامل فعال را ناگزیر به بهره گیری از ابزار های نوین مدیریت پروژه و دانش روز دنیا می نماید، و به دلیل گستره پهناور این دانش، تمرکز بیشتر بر حوزه های کلیدی گریز ناپذیر بوده و ضامن موفقیت های افزون تر خواهد بود. از مهمترین حوزه های مورد تمرکز در بستر دانش مدیریت پروژه، موضوع مدیریت عملکرد برای بهینه سازی عملکرد عملیاتی در راستای حمایت از مدیریت ریسک و پیشبرد استراتژی های سازمان می باشد. با رشد علم امکان پذیر بودن پروژه ها جای خود را به بهینه بودن آن ها داده است، بنابراین موضوع بهینه سازی فرآیند اجرایی پروژه یک مرحله حیاتی در روند انجام پروژه ها می باشد. با هدف پاسخگویی به نیاز های مذکور، در این تحقیق موضوع ارزیابی عملکرد پروژه و مدیریت ریسک به طور یکپارچه بررسی می گردد. بنابراین مدل جامعی در دو بخش، مدل زمانبندی بهینه اهداف عملکردی، و مدل ارزیابی عملکرد و آنالیز ریسک، در قالب یک سیستم پشتیبانی تصمیم مدل محور، با هدف افزایش دقت، سهولت، کارایی و اثربخشی در هر دو مرحله برنامه ریزی و اجرای پروژه توسعه داده شده است. مدل زمانبندی پیشنهادی برای اهداف عملکردی پروژه، شامل زمان، هزینه و مالی(درآمد، سود و...)، برای حداکثر کردن ارزش خالص فعلی پروژه، از منظر کارفرما می باشد، و با توجه بهnp-hard بودن مسأله، از ترکیب الگوریتم فراابتکاری ژنتیک و یک الگوریتم ابتکاری پیشنهادی برای دستیابی به زمانبندی بهینه استفاده می شود. در بخش دوم از مدل جامع، مدلی متناسب با پروژه های مورد بررسی برای یکپارچه سازی ارزیابی عملکرد و مدیریت ریسک، با توسعه شاخص های مالی و تلفیق روش مدیریت ارزش کسب شده و روش پیش بینی فیلتر کالمن ارائه شده، و این مدل در مرحله اجرایی پروژه، برای پیگیری روند پیشرفت، آنالیز ریسک و پیش بینی های آتی برای اهداف عملکردی، مورد استفاده قرار می گیرد.

ارزیابی وضعیت اعتباری شرکت های بورسی همواره یکی از موضوعات مهم سرمایه گذاری بوده است.نتایج حاکی از آن بود که استفاده از الگوریتم ژنتیک و فرض نوسان پذیری غیر همسان در بازار بورس ایران دقت مدل را بالاتر برده و مدل ga-kmv نسبت به مدل پایه kmv تا 20% دقت بیشتری در پیش بینی صحیح شرکت های نکول کرده دارد.

در روزهای آغازین ورود موبایل به ایران، هیچ کس تصور نمی کرد ظرف مدت حدود سال شمار استفاده کنندگان از این وسیله به حدود میلیون مشترک برسد. اما با گذشت زمان این امر تحقق یافت و تعداد مشترکین سه اپراتور در حال حاضر به حدود میلیون رسیده است. امروزه موبایل به جز تماس های تلفنی برای مردم ایران استفاده های دیگری نیز دارد که از جمله میتوان به پرداخت قبوض، اطلاع رسانی ارگانها و نهادها، گرفتن گزارش از حساب های بانکی، فرستادن sms های تبلیغاتی و ... اشاره کرد. اما اخیرا در ایران بر روی موبایل میتوان از اینترنت هم استفاده نمود. بدین معنا که با انجام یک سری از تنظیمات بر روی گوشیهای تلفن همراه میتوان از اینترنت بر روی صفحات کوچک تلفن همراه نیز بهره جست.اگرچه اینترنت بر روی موبایل سرویسی مشابه با اینترنت بر روی ریانه را ارایه میدهد اما از نرخ پذیرش کمتری برخوردار است. علت احتمالی ان هزینه استفاده از آن میباشد. به طور معمول اتخاذ کنندگان اینترنت بر روی موبایل این تکنولوژی را به منظور استفاده شخصی و با تقبل پرداخت هزینه آن به صورت فردی انتخاب مینمایند. بنابرین انتخاب مدل پذیرش tam(technology acceptance model) که بیشتر در مورد تکنولوژی های پیشین مناسب میباشدرا به علت ذکر شده در ذیل مناسب نمیدانیم. در تکنولوژیهای پیشین بطور معمول استفاده کنندگان در مراحل نخست پیدایش آن تکنولوژی آن را به منظور کاربرد آن در حرفه خود میپذیرفتند و هزینه آن را سازمان مربوطه تقبل میکرد. به عنوان نمونه میتوان از دستگاه فکس و کپی و غیره نام برد، که در مراحل اولیه پیدایش آنها پذیرش در سازمانها و ارگانها صورت میگرفت.برای فائق آمدن بر تفاوت میان تکنولوژیهای قدیم و جدید لازم است مفهوم ارزش به دست آمده از دیدگاه مشتری در نظر گرفته شود. در این تحقیق ما بر انیم تا با استفاده از vam(value-based model) به بررسی پذیرش اینترنت بر روی موبایل در ایران به پر دازیم. برای اینکار از روش تحقیق بر پایه پرسشنامه و تحلیل دادها با استفاده از نرم افزارهای spss, pls,amoانجام میگیرد.

خریداران عموماً در مورد کالاها براساس ویژگیهای بیرونی (extrinsic cues) آنها قضاوت می کنند ، به ویژه هنگامیکه سنجش ویژگیهای ذاتی کالا مشکل باشد. به همین علت است که کشـور سـازنده کـالـا، (country of origin or coo) ، یکی از این ویژگیهای بیرونی محصول ، عموماً برای ارزیابی کالاهای خارجی مورد استفاده قرار میگیرد. اثرات کشور سازنده کالا در حوزه رفتار خرید مصرف کننده (consumer buying behavior)بطور گسترده مطالعه شده، ولی در حوزه بازاریابی صنعتی(industrial marketing) چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است. یک ویژگی یگانه تحقیق پیش رو این است که دو حوزه ادبیات رفتار خریداران صنعتی (industrial buying behavior) وکشور سازنده محصول را ترکیب کرده است، ودیگر اینکه این تحقیق به جهت استفاده از روش conjoi.....