نام پژوهشگر: محسن قاسم پور
مصطفی محبوبی محسن قاسم پور
چکیده: آیت الله معرفت از محققانی است که در حوزه علوم قرآن و حدیث صاحب آثاری مانند التمهید فی علوم القرآن و التفسیر و المفسرون و التفسیر الاثری الجامع می باشد. التفسیر الاثری الجامع، تفسیری است با مقدمه ای نسبتا مبسوط که در آن گزارشی است از مبانی، اصول و روش تفسیر صحیح قرآن.بهره گیری از روایات صحیح، تعریف خاصی از تاویل و نظریه تداعی معانی در نحوه نگرش تفسیری وی در این آثار بازتاب یافته است. در دیدگاه این مفسر، تفسیر اثری دارای آفات و آسیب هایی است مانند: ضعف سلسله سند، جعل و پدیده اسرائیلیات.به نظر وی راههایی برای برون فت از این آسیب ها با استناد به روایات عرض و توجه به معیارهای عقلی وجود دارد. روش مفسر در این تفسیر، روایی و با رویکردی تقریب گرایانه است. با اینکه مفسر در التفسیر الاثری الجامع تلاش کرده با تمییز روایات صحیح از غیر صحیح تبیین استوای از آیات ارائه کند اما در عین حال کمتر توفیق یافته روایات تفسیری را مورد پالایش قرار دهد و در موارد زیادی به صرف نقل اکتفا کرده است این بدان معناست که روایاتی در تفسیر وی وجود دارد که با معیارهای فقه الحدیثی قابل نقد و ارزیابی است. یکی از اهداف مهم این مفسر گردآوری و جمع روایات تفسیری در یک مجموعه و نشر فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) و کوشش بری مباحث تقریبی از رهگذر تفسیر قرآن بوده است.به رغم تفاوتها و گونه گون بودن عبارات برخی از احادیث وجوه اشتراک فراوانی در روایات مورد استفاده این مفسر در این کتاب وجود دارد.نکته در خور توجه دیگر آنکه آراء تفسیری و آنچه به عنوان اصول و مبانی تفسیری از دیدگاه وی یاد می شود در مقایسه با یکدیگر همپوشانی دارد. کلمات کلیدی: التفسیر الاثری الجامع، آیت الله معرفت، تاویل، تفسیر، روایت،
مریم سپهری نیا پرویز رستگار چزی
ازجمله مسائلی که ازدیر بازذهن مسلمانان را به خود مشغول کرده؛ناشی ازتفسیری است که ازبحث توحید ومراتب آن دارند .شکل گیری مذاهب وتفاسیر گوناگونی که بر قرآن نوشته شده همگی در پناه برداشت وذهنیت آنها از توحید بوده است.ازنظر آنها توحید مورد نظرقرآن که در بسیاری از آیات به آن اهتمام شده همان توحید به مفهوم مصطلح کلامی «یعنی توحید ذاتی وصفاتی وافعالی» است ولی این پایان نامه روشن درصدد روشن ساختن این نکته است که ؛ برداشت مشهور ازاین واژه نادرست وتوحید با مفهوم دیگری مورد عنایت واهتمام قرآن بوده است . برای رسیدن به نتیجه مطلوب؛ ابتدا آیاتی ازقرآن راکه حاوی گفتگو بوده استخراج کرده، آنگاه آنها را به دو دسته مستقیم وغیر مستقیم تقسیم کرده ودر مرحله بعد با دسته بندی موضوعات ودر صد گیری آنها اثبات کرده ایم که درصد زیادی از آیات قرآن ،توحیدمحور است. درپایان به این نتیجه رسیده ایم که توحید مورد نظر قرآن که نسبت به آنها اهتمام ویژه ای شده ،توحید کار بردی یعنی توحیدی است که با زندگی انسانها عجین شده وازنوع اخلاقی «توحید فعلی یا عبادی » وزیباترین و صریحترین تعبیر از این نوع توحید،کلمه «اخلاص »و از دشوارترین و ظریفترین نوع تحقق توحید در زندگی انسان ها ست .
مرضیه صالح پور محسن قاسم پور
مجمع البیان و روض الجنان دو تفسیر مهم شیعی، متعلق به قرن ششم هجری قمری می باشند که در ادامه سنت تفسیری سترگ شیعه پس از شیخ طوسی و تحت تأثیر تفسیر تبیان تدوین شده اند. اثر مهمی که از اهم منابع تفسیری این دو بوده است. روش مولفان این دو تفسیر، روش عقلی- اجتهادی است و سعی نموده اند که با تدبر در آیات و استفاده از منابعی چون قرآن، روایات و علوم لغت تفسیری جامع را ارائه نمایند. از ویژگی های مهم و برجسته این دو تفسیر، افزون بر جنبه های کلامی، رویکرد ادبی آن دو به ویژه جایگاه خاص مباحث لغوی است که آن ها را جزء برترین تفاسیر در این زمینه قرار داده است. طبرسی و ابوالفتوح ضمن بهره گیری از منابع اصیل لغوی و تفسیری، نظرات خود را نیز ارائه نموده اند. مباحثی چون «ترادف، اضداد، اشتقاق» از مباحث لغوی مشترک دو تفسیر است. در این پایان نامه این سه جنبه از رویکرد ادبی مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از بررسی های نسبتاً گسترده ای که در مورد موضوع ترادف در این دو تفسیر صورت گرفت این نکته آشکار گردید که هر دو مفسر پدیده ترادف در قرآن را باور ندارند و قائل به فروق لغوی هستند. اهتمام طبرسی به بیان فروق لغوی بیش از ابوالفتوح است. ضمن این که ابوالفتوح در مقایسه با طبرسی، از نظرات دیگران بیشتر بهره برده است. رهاورد این پژوهش در بخش مربوط به اضداد به این نتیجه منتهی شد که این دو مفسر وجود پدیده اضداد را در قرآن پذیرفته اند و از آن در تفسیر آیات بهره برده اند. تعداد کلماتی که در تفسیر روض الجنان به عنوان اضداد مطرح و بررسی شده است، در مقایسه با تفسیر مجمع البیان بیشتر است. البته برخی از کلماتی که ابوالفتوح در شمار اضداد آورده است، در کتب موسوم به اضداد یافت نمی شوند. ریشه یابی کلمات و تشخیص اصل معنایی آن ها، از مولفه های مهم در بررسی های ادبی است. این دو مفسر در این جنبه ادبی، یعنی موضوع اشتقاق، نیز برخوردی فعال وپویا دارند. به عبارتی می توان گفت طرح و بررسی این جنبه ادبی از دیگر مشترکات دو تفسیر است. با این همه در هر دو تفسیر بحث ایتمولوژی کم رنگ است. می توان گفت برتری مجمع البیان بر روض الجنان در مباحث ادبی، ابتکار طبرسی در تنظیم و انسجام مطالب در بخشی جداگانه است که دسترسی به آن را برای مخاطب آسان نموده است.
رقیه حجازی دهاقانی محسن قاسم پور
های مختلف هر کدام بر اساس پیش فرض ها و مبانی تئوریک خویش آراء کلامی خویش را ابراز می-کردند. تفسیر تبیان که وجه غالب آن، جنبه های کلامی آن است با توجه به ویژگی ها و جریانات همین عصر، و در دفاع از عقاید شیعی به رشته تحریر در آمده است و با لحاظ همین جنبه اساسی است که بر تفاسیر بعدی مانند مجمع البیان و تفسیر رو ض الجنان تأثیر گذار بوده است. آنچه در این رساله به آن پرداخته شده بررسی دیدگاه شیخ طوسی در قبال طرح مباحث گسترده کلامی از سوی صاحبنظران غیر امامی است. ارائه نظام دسته بندی شده آراء غیر امامیان در قالب مواجهه شیخ طوسی و نقد و بررسی و دفع شبهات و ایرادات آنها رهاورد این پژوهش است .طرح عالمانه دید گاه های تفسیری مخالفین در تفسیر تبیان بر اساس سنت قرآنی جدال احسن ونقد آراء به جای نقد اشخاص ، جدی گرفته شده است.شیخ طوسی در این رویاروی ها، گاهی با معتزله، مواجهه هایی نقادانه و بلکه مستقلی داشته است. این موضع گیری ها، سیمای کاملاَ مستقل کلام شیعی را در قبال دیگر آراء دانشمندان غیر امامی تشکیل می دهد. هویت اصلی کلام وعقاید شیعی در مبانی وروش، مبتنی بر پشتوانه های قرآنی، حدیثی وعقلی است. آنچه که بر اساس جریانات عصری مربوط به حوزه تفسیری غیر خردگرایان است، موضع تفسیری شیخ طوسی موضعی یکسر نقادانه و به گونه ای است که وی آنها را مردود شمرده است. کلمات کلیدی : شیخ طوسی، کلام، معتزله، تبیان، امامیه، روش تفسیری
علیرضا پوربرات پرویز رستگار
چکیده تفسیر قرآن – در دوره هایی که بر آن گذشته- با گرایش ها و روش های گوناگون رخ نموده است. تفسیر عقلی ( اجتهادی) یکی از دو نوع عمد? تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی توان باز گفت. در این مسیر، در سد? سوم هجری، محمد بن اسماعیل بخاری، روایات تفسیری سلف را در بخشی از جامع حدیثی نامدار خود، به نام « کتاب التفسیر» جای داد و افزون برا ین ، برخی واژگان و جنبه های گوناگون آیات را بدون استناد به سخن پیشینیان، تفسیر کرد که باید آن را « تفسیر عقلی» نامید. بررسی میزان این رویکرد تفسیری و تحلیلی از چگونگی راهیابی آن به « کتاب التفسیر» وجه? همت و کوشش ما در این پژوهش خواهد بود. در این پایان نامه می کوشیم که پس از گفته هایی درباره ی تفسیر اثری و عقلی و مرحله گذار از اثر به عقل، گزارشی از شیوه ی کارکرد بخاری و میزان کاربرد خرد- با آوردن نمونه هایی از آن- را در این کتاب بیان و در پایان، زمینه ها و بستر هایی را ارزیابی کنیم که موجب شد بخاری همراه آوردن روایات، برای شرح و تفسیر آنها، خرد خود را به کار گیرد و تفسیر اثری اش را با آن در آمیزد. در این پژوهش برای دقیق تر شدن کیفیت کار ، افزون بر بهره گیری از روش کتابخانه ای و میدانی، از نقشه های جغرافیایی ، جدول ، اعداد و ارقام نیز سود جسته ایم. در پایان باید گفت که این تفسیر با آن که در سده های نخستین اسلامی نوشته شده، با برکناری از رویکرد اثریِ صرفِ تفسیر های اندک آن دوران ، گوشه ها( چشمه ها)یی از به کارگیری خرد را در تفسیر، به صورت ساده و بیشتر در حد معنی کردن کلمات ، با رویکرد ادبی، نشان داده است که ریشه ی چنین رویکرد نوآمدی را در اندیش? بخاری ، می توان در ایرانی بودن و تاثیر گذاری زمینه ها و بستر های عقل گرایی بر مردم خراسان بزرگ چون گذر جاد? ابریشم ، رواج فقه حنفی ، سر برآوردن فرقه معتزله ، نهضت ترجمه و پیدایش علوم جدید ، جستجو کرد. کلمات کلیدی : تفسیر اثری ، تفسیر عقلی ، امام بخاری ، کتاب التفسیر ، تفسیر ادبی
فاطمه سهرابی حسن رضا زاده
چکیده دعای جوشن کبیر مشتمل بر شماری از اسماء الهی است. سند این دعامتصل نبوده و راویان آن ، بعد از امام سجاد (علیه السلام)تا شیخ ابراهیم کفعمی که دعا را نقل کرده است ، مشخص نیستند. در این تحقیق اسماء مذکور در دعای جوشن کبیر مورد بررسی قرار گرفته است. این اسما به پنج دسته زیر قابل تقسیم است : 1- اسماء مصرّح در قرآن 2- اسما غیر مصرّح در قرآن 3- اسماء مذکور در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه 4- اسماء مطرح در سایر ادعیه و روایات 5-اسماء منحصر در دعای جوشن کبیر بعضی از این اسماء که ثبوتی یا سلبی، ذاتی یا فعلی است ، جزء اسماء و صفات اصلی، یا مشتق از آنها بوده و مطابق با مبانی کلام اسلامی است. بر اساس نظریه توقیفی نبودن اسماء الهی, آن بخش از اسماء دعای جوشن که در قرآن و روایات معتبر ذکر نشده اما شرایط لازم را دارند نیز، قابل اطلاق بر خدا می باشند. در غیر این صورت نمی توان خدا را به آن اسماء نامید.
زهرا خرمی مشکانی پرویز رستگار جزی
خراسان بزرگ که سرزمینی است مهد پرورش اسطوره ها و تاریخ سازان ، سرزمینی که همواره مایه مباهات و افتخار و سند هویت ما بوده و هست، دانشمندان، هنرمندان، شاعران، عارفان و جنگاوران بسیاری را در خود بالانده است . حاکم حسکانی محدث و مفسر حنفی مذهب، یکی از همین افراد است که در قرن پنجم هجری می زیسته است . تألیف مهم او کتاب «شواهد التنزیل» است که محور این پایان نامه را تشکیل می دهد. موضوع این پایان نامه بررسی آیاتی است که اهل بیت (ع) و به ویژه علی (ع)، سبب یا شأن نزول آن ها بوده اند. در این پایان نامه که به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع و مصادر شیعه و سنی و با به کارگیری نمودارها و دیاگرام های مناسب تنظیم شده ، تلاش شده است تا انگیزه های نگارش این کتاب به همراه سند و متن روایاتش مورد بررسی قرار گیرد. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که تألیف کتاب شواهد التنزیل، نتیجه واکنش نویسنده اش به سخنان یکی از بزرگان کرامیه، مبنی بر عدم نزول آیه ای از قرآن درباره علی و اهل بیت (ع) می باشد، در سند و متن برخی از روایات آن ضعف هایی وجود دارد. همچنین بسیاری از این روایات بر شأن نزول یا جری و تطبیق دلالت دارد. به عبارت دیگر اهل بیت (ع) کامل ترین مصداق برای این آیات می باشند، نه سبب نزول آنها.
ذهره منصورابادی محسن قاسم پور
عقل به عنوان نیروی اندیشیدن و قوه ای که انسان را از سایر موجودات ممتاز می سازد، مورد قبول همگان است و در آیات و روایات متعددی بر حجیت و اعتبار آن تأکید شده است. با این وجود، در بازتاب این روایات در کتب روایی فریقین تفاوت فاحشی وجود دارد؛ در حالی که کتب روایی شیعه مملو از روایات ناظر بر عقل است، آمار این روایات در کتب روایی اهل سنت بسیار اندک است. مشاهده این تفاوت ذهن انسان را درگیر چرایی این موضوع می کند. این پژوهش با به کارگیری روش آماری در صحاح شش گانه اهل سنت و مسند احمد بن حنبل از میان کتب روایی اهل سنت و کتاب کافی و 15 جلد اول بحار الانوار از میان منابع روایی شیعی و مطالعه و تحلیل مسائل سیاسی، رجــالی، فرهنگی –اجتماعی و اعتقادی، علل این تفاوت را مورد بــررسی قرار می دهد. بر اساس رهیافت این پژوهش، تعالیم قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) عوامل موثر بر توجه ویژه محدثان شیعی به روایات ناظر بر عقل و فراوانی این روایـــات در کتب روایی شیعی می باشد و از سوی دیگر، شرایط خاص فرهنگی حاکم بر عصر پیامبر(ص)، اجرای قانونِ ممنوعیت تدوین احادیث در میان اهل سنت، ایجاد قواعد خاص رجالی و گرایش اعتقادی محدثان اهل سنت به اصحاب حدیث، همگی علل کم توجهی محدثان اهل سنت به روایات ناظر بر عقل و اندک بودن این روایات در کتب روایی آنان است.
ناهید عبدی پرویز رستگار جزی
چکیده یکی از مسائلی که در بحث نبوّت مطرح می شود، عصمت انبیا (ع) است. «عصمت» در لغت، به معانی«دفع کردن»، «نگاه داشتن»، و «وسیله نگاهداری» به کار رفته است که می توان آن ها را در واژه «بازداشتن» خلاصه نمود. این لفظ با مشتقّاتش، سیزده بار در قرآن کریم به کار رفته است. در اصطلاح نیز، «عصمت» عبارت است از: «مصونیت گروهی از بندگان صالح خدا از گناه و اشتباه». منشأ این مصونیت، لطف، توفیق و تفضّلی از سوی خدای متعال نسبت به معصوم (ع) است که موجب می گردد وی از روی اختیار، و در عینِ قدرت داشتن بر انجام گناه، مرتکب معصیت و خطا نگردد. در این پایان نامه به بررسی عصمت و موارد مربوط به آن در بین متکلمان شیعی و سنّی پرداخته شده است تا تفاوت دیدگاه های آنان مشخص گردد. عصمت انبیا در سوره یوسف نیز به شکل متفاوتی ارائه گردیده که بیشتر آیات این سوره مربوط به حضرت یوسف می باشد. آیات دیگری نیز در این سوره وجود دارد که عصمت حضرت یعقوب را مطرح می نماید. بنابراین از خلال آیات پررمز و راز این سوره می خواهیم به عصمت حضرت یوسف و یعقوب اشاره کنیم و از این زاویه عصمت تمام انبیاء را مورد بررسی و پژوهش قرار دهیم. علاوه بر این عصمت انبیاء، گر چه در کتب کلامی با دلایل مختلف به اثبات رسیده است، امّا ظاهر بعضی از آیات قرآن کریم، در تضادّ و تناقض با آن می باشد. آیاتی که به نحوی در بر دارنده واژه هایی هم چون حسد ورزی، پذیرش پست توسط پیامبران، تهمت، خودستایی، توکّل بر غیر خدا و تبعیض می باشند. با توجه به دلایل قطعی عصمت، این آیات، نیازمند تفسیر و تأویل هستند. برای مثال، در دیدگاه های شیعه و سنّی راجع به این آیات نقل قول های متفاوتی ارائه گردیده است که در این پایان نامه این اقوال مطرح گردیده و به عصمت پیامبران هم از دیدگاه شیعه و هم از دیدگاه اهل تسنّن پرداخته می شود. کلمات کلیدی: عصمت، ابنیاء، یوسف(ع)، اهل سنّت، شیعه.
زهرا فلسفین محسن قاسم پور
چکیده قرآن کتاب هدایت انسان هاست. به جهت دستیابی به معارف عمیق آن، لازم است منظور از معانی و مقاصد آن روشن شود؛ لذا از همان ابتدای نزول قرآن، بحث تفسیر قرآن میان مسلمانان مطرح بوده است.یکی از منابع فهم قرآن، روایات تفسیری معصومین است که علاوه بر آن که تفسیر صحیح را بیان می کند مبانی، روش ها و گرایش های صحیح را به ما می آموزد .در این نوشتار به جهت تمرکز بر موضوع، روایات امام رضا(ع) بررسی شده است . رهاورد این نوشتار به این امر منتهی می شود که امام رضا(ع) در تفسیر قرآن بر مبانی مشخصی چون وحیانی بودن الفاظ قرآن، قابل فهم بودن قرآن، جامعیت و جاودانگی قرآن، نزول قرآن بر قرائت واحد و.... تأکید داشته اند. آموزه های روایی امام رضا (ع) بیانگر روشمند بودن تفسیر قرآن است. در روایات تفسیری ایشان، روش های مختلفی یافت می شود.استفاده از روش تفسیری قرآن به قرآن، روش عقلی – اجتهادی و تنوع مضامین لغوی، فقهی، کلامی، فلسفی، در روایات تفسیری ایشان بیانگر آن است که در نظر ایشان تفسیرصرفاً بر مبنای روایات نیست . استناد امام (ع) به روایات ائمه گذشته، نشانگر آن است که برخلاف تصور برخی، فهم تفسیر منحصر به روایات نبوی (ص) نبوده وفرآیند فهم وتفسیر آیات الهی توسط معصومان ، ادامه سنت تفسیر وتفسیر بر اساس سنت است.. براساس روایات امام، روش تطبیق شیوه ای است که مفسر مصادیق آیات قرآن را در هر زمان مشخص می نماید. این شیوه بدان جهت مورد تأکید است که حقایق قرآن، در تمام زمان ها ساری و جاری است و بر مفسر لازم است تا با تبیین صحیح وروشمند، در هر عصر، قرآن را به نطق آورد. روش تأویلی که دربین روایات تفسیری اما رضا ( ع) یافت می شود، بیان بواطن و حقایق آیات است که در انحصار معصومین و راسخون در علم است، بنابراین فهم بخشی از معارف قرآن جر با تمسک به معارف اهل بیت(ع)، قابل فهم نیست. افزون برتفسیر مفهومی آیات الهی ، تفسیر آیات الاحکام ، بخش قابل توجهی ازروایات تفسیری امام رضا (ع) اختصاص به مباحث کلامی دارد و این به خاطر آن است که در روزگار آن امام، فرقه های کلامی مختلف و منحرف، قعال بودند و هیأت حاکمه نیز از آنان حمایت می نمود. این امر می آموزد که بر مفسر لازم است که مطابق مقتضیات زمان خود قرآن را تفسیرنماید. کلمات کلیدی: روایات تفسیری، امام رضا(ع)، مبانی تفسیر، روش های تفسیر
سید حسین صالحی ماشاالله جشنی
اهل بیت علیهم السلام«ثقل اصغرند» که پیامبر صلی الله علیه و آله در بین امت خویش به جای نهاد تا از ضلالت حفظ شده و از سعادت بهره مند گردند. و قرآن کتابی است صامت و حاوی آیاتی متشابه و مجمل که نیاز به مبینی ناطق و عالم دارد که همان اهل بیت علیهم السلام اند. ازابتدای نزول وحی و بعد ازآن،پیامبرصلی الله علیه وآله و صحابه و تابعین، وتمام مفسران تازمان حاضر، همه در فهم وبیان قرآن شیوه هایی را به کار برده اند. امامان شیعه علیهم السلام نیزکه وارثان وحی اند روش هایی را برای بیان قرآن إعمال کرده اند که از بررسی روایات ایشان می توان به آن دست یافت وروایات تفسیری امام باقر علیه السلام مقدار قابل توجهی از این روایات است که درکتب روایی شیعه ثبت شده است. برخی به ظاهر روایات اکتفاکرده و به إجتهاد و بررسی عقلی آن نمی پردازند. در برابر، بسیاری درإثبات حجیت ظواهر قرآن- که منتهی به جواز اجتهاد عقلی در تفسیر قرآن می شود-دلائل متقنی إرائه کرده اند. بررسی روایات تفسیری امام باقر علیه السلام به هدف تأیید این گروه در إعمال روش عقلی در تفسیر قرآن می باشد. ضمن این که از رویکردهایی که امام علیه السلام در تفسیر قرآن در بخش آیات الأحکام و معانی باطنی آیات داشته ند و همچنین از محتوای ارزشمند سخنان ایشان نیز بهره مند می گردیم.
داور اله یاری بلداجی پرویز رستگار جزی
در لابلای، مطالعه کتب سنّی و شیعه به دو رویکرد متفاوت برخورد می کنیم، از یک سو رجالیان متقدم شیعه در بررسی نقد راویان مذهب مخالف، رویکردی معتدل و نرم خویانه دارند و در مقابل، رویکرد رجالیان اهل سنّت، رویکردی سختگیرانه و تندروانه بوده است. برآیند این برخورد سختگیرانه و بازتاب آن، موجب حذف راویان ثقه و بزرگ شیعه بخاطر گرایش به مذهب تشیع، و به اتّهام انحراف از راه راست، رفض، بدعت و انتقاد از خلفا از صحنه ی نقل و نگارش حدیث شده است. رویا رویی با این پدیده، این پرسش را پررنگ می کند که چه علل و عواملی این دو پدیده ی متفاوت را ایجاد کرده و به آن دامن زده اند، عمده این علل عبارتند از: 1.دانشمندان شیعه در جمع آوری حدیث، متن محور و اهل سنّت سند محور بوده اند. 2. محدّثان شیعه نقل به معنی را در روایت جایز می دانستند و محدّثان اهل سنّت اصرار داشتند روایات نقل به الفاظ جمع آوری کنند. 3. در زمینه سیاسی شیعه با حاکمیت امویان و عباسیان از نظر تفکر اصطکاک داشتند بر خلاف محدثان اهل سنت که از آزادی و نقل فراون حدیث بهره می بردند و بدون مشکل اسم یک راوی را ذکر می کردند به همین جهت، برخی از بزرگان شیعه نسبت به کسانی که راویان حدیث را جرح می کردند حساس شدند. 4. بدعت یکی از محوری ترین و پرکارترین دست آویزهای رجالیان اهل سنّت در نقد راویان دیگر مذاهب بوده است. 5. رجالیان شیعه ملتزم به رهبری ائمه (علیهم السلام) و پایبند به آموزه هایی دینی بوده اند که تأثیر به سزایی در شخصیت این بزرگان داشته به طوری که حتی نسبت به اهل سنّت نیز وفادار بودند. 6. رویکرد تندروانه رجالیان اهل سنّت گاهی ریشه در تند خوئی برخی از آنها داشته در بین اهل سنّت معروف است که مسلم تند خو بوده برخلاف بخاری، برخورد محمّد بن یحیی ذهلی با بخاری در موضوع حدوث قرآن، جرح احمد بن صالح از سوی نسائی، تند خوئی یحیی بن معین (در جرح راویان) و افرادی چون سبکی، ابن حزم اندلسی و یاقوت حموی نمونه هایی از این برخوردهای تند می باشد. در این رساله به بررسی الفاظ جرح و تعدیل و مراتب آن پرداخته ایم و ترجمه و نقد چهل نفر از راویان شیعه و سنّی را از دیدگاه رجالیان مذهب مخالف آورده ایم از منابع مهم اهل سنّت و شیعه چون: میزان الاعتدال، تهذیب الکمال، تهذیب التهذیب، تقریب التهذیب، لسان المیزان، رجال کشی، شیخ طوسی، نجاشی، قاموس الرجال، معجم رجال الحدیث و تنقیح المقال استفاده شده است.
سکینه تقیان پور محسن قاسم پور
چکیده علامه عسکری از حدیث پژوهانی است که در برخی از پژوهش های خود احادیث ساختگی ناظر بر سیر? پیامبر در مکتب خلفا را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و با ارائ? دیدگاه هایی در خصوص مکتب خلفا سعی دارد تا به بیان حقایقی در خصوص روند شکل گیری جریان تحریف تاریخ اسلام بپردازد. از دیدگاه ایشان تشتت علایق سیاسی و قومی- قبیله ای، در زمان پیامبر و پس از وفاتشان موجب شد که بسیاری از فرصت طلبان به جعل حدیث بپردازند. ایشان در فرآیند پژوهش های خود با مراجعه به منابع دست اول و مورد قبول مکتب خلفا به منظور شناسایی احادیث درست و نیز مشخص کردن نوعی روایات که به روایات منتقله موسوم است، کار نقادان? خود را به سامان رسانده است. عمده ترین معیارهای علامه عسکری در نقادی روایات مکتب خلفا، کیفیت سازگاری آنها با قرآن و سنت مقطوعه و هماهنگی با معیارهای عقلی و داده های تاریخی است. یکی از رهیافت های مهم علامه عسکری در بررسی های سندی، ارائه و سخن گفتن از افرادی است که در سلسل? اسناد روایات اهل سنت قرار گرفته و اساساً وجود خارجی نداشته و همچنین شناسایی روایاتی است که به آنها احادیث منتقله گفته می شود. یعنی روایاتی که از منابع اهل سنت به منابع شیعی راه یافته است. کلمات کلیدی: علامه عسکری، مکتب خلفا، فقه الحدیث، تاریخ، رجال، روایات
طیبه آقاجانی اشکهرانی محسن قاسم پور
تفسیر کشف الاسرار میبدی از جمله تفاسیر فارسی است که در قرن ششم هجری نگارش یافته و از دیرباز مورد توجه قرآن پژوهان و عرفان دوستان بوده است؛ مسائل و موضوعات عرفانی در نوبت سوم این تفسیر، به گونه ای نگارش یافته که با مذاق و مشرب صوفیان هماهنگی دارد. این در حالی است که نوبت دوم این تفسیر، به گونه ی متعارف، از احادیث نبوی به طور عام و احادیث برخی از ائمه (علیهم السلام) به طور خاص به عنوان منبع دوم تفسیری بهره گرفته است. این موضوع بویژه با توجه به انتظار از تفاسیر عرفانی که جایگاه حدیث در آن برجسته است اهمیت ویژه ای یافته و بررسی های سندی و متنی آن نیز موجه می نماید. در این پژوهش به بررسی و ارزیابی حدیث از دو منظرِ سند و متن به صورت مجزا پرداخته می شود. بررسی های سندی احادیث کشف الاسرار بیانگر آن است که، احادیث در اکثر موارد فاقد از سند بوده که در این صورت به عنوان احادیث مرسل تلقی می شوند. این نوع مواجهه ریشه در مبانی عرفانی میبدی دارد. بنا به قاعده «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» بوده که میبدی به سند احادیث چندان بها ندهد و اعتباری برای آن قائل نشود. این بی توجهی خود منشأ ورود مشکلات چشمگیری در متن حدیث شده است. این مشکلات زمانی نمود بیشتری پیدا می کند که احادیث از منظر متن نیز مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی و با توجه به عرضه برخی از روایات با معیارهای نقد متن حدیث (قرآن، سنت، شخصیت معصوم و عقل و تاریخ و...) نشان داد که پذیرش برخی از احادیث کشف الاسرار با چالش جدی مواجه می شوند. این احادیث در حوزه های نظر بر مباحث عقیدتی، اخلاقی، قصص و داستان ها نمود بیشتری دارد.
سمیه صفری محسن قاسم پور
جامع البیان عن تاویل آی القران از قدیمی ترین و در عین حال مهم ترین تفاسیر قرآنی است که قرآن پژوهان آن را در شمار تفاسیر ماثور یاد کرده اند.گرچه مواردی از ترجیح اقوال و گزینش نظری بر نظریات دیگر از ورای روایات نقل شدهدر خلال تفسیر او نیز به چشم می خورد.یکی از کاستی های این تفسیر آمیختگی آن با روایات موضوع و موسوم به اسرائیلیات است.طبری با توجه به روایاتی منسوب به پیامبر مبنی بر بی اشکال بودن نقل اسرائیلیات، با دستی گشادهبا این قبیل احادیث مواجه شده و به ویژه در نقل داستان ها و قصص انبیاء روایاتی را بدون نقد و ارزیابی آورده که با معیار های مقبول فقه الحدیثی پذیرفتنی نمی باشد.مخالفت باقران، سنت مقطوعه و ملاک های عقل از عمده ترین محور هایی است که می توان بر اساس آن روایات تفسیر طبری را مورد نقد و چالش جدی قرار داد.شخصیت بزرگ طبری و جامعیت تفسیر او به لحاظ اشتمال بر روایات تفسیری، تفاسیری مانند بحر العلوم سمرقندی،تفسیر ابوالفتوح رازی، کشف الاسرار میبدی،درالمنثور سیوطی و تفسیر سورآبادی را تحت تاثیر قرار داده و آنان بدون هیچ نقد و بررسی گفته های او را تکرار کرده اند.توسعه و تساهل در ملاک های اعتبار احادیث تفسیری، تعمیم حدیث مرفوع نبوی به حدیث موقوف یا مقطوع صحابی یا تابعی،عدم توجه به اسناد احادیث و پرهیز ار تحلیل دلالی احادیث از عمده ترین آسیب های مبنایی و روشی طبری در تفسیر جامع البیان در بخش مربوط به اسرائیلیات محسوب می شود.
افسانه ناظمی اشنی مصطفی عباسی مقدم
در این تحقیق سعی بر این داشته ایم تا روشهای پیام رسانی قرآن را به دو روش تفکیک کنیم: 1- روش های بیان قرآن، 2- روشهای تبلیغی قرآن. سعی ما در این تحقیق بر این بوده است که تلفیقی از روشهای بیان و تبلیغی قرآن را کنار هم بیاوریم تا هم مقایسه ای این بین دو روش باشد و هم روش های ناشناخته را بارزتر نماییم. دید خاصی در این مجموعه پژوهش مورد بررسی است و آن ارتباط این دو روش با هم میباشد. که البته در کتابهای روان شناسی معاصر به این ارتباط اشاره شده است. ما در ابتدا از خود قرآن به عنوان منبع اصلی تحقیق استفاده کرده ایم و با تدبر و پژوهش در آیات قرآنی شاخصهای اصلی پژوهش را یافته ایم و بعد با استفاده از تفاسیر اهل سنت و شیعه کتب علوم قرآنی سعی و کوشش نموده ایم تا موانع فهم کتاب قرآن را کنار بزنیم. متن قرآنی بیش از پیش از هر ویژگی بارزی که دارد یک متن ایمانی میباشد. رسالت این متن آنچنان که خود بیان میدارد بر پایه هدایت در انسانها قرار گرفته است.
محبوبه خوش رنگ محسن قاسم پور
تفسیر به جا مانده از امام سجاد?علیه السلام? که به صورت روایت به ما رسیده است، علاوه بر گونه های تفسیری مانند روش قرآن به قرآن، روش عقلی، تفسیر واژگانی و... مباحثی چون بیان اختلاف قرائت، ترسیم فضای نزول، تأویل و جری وتطبیق را نیز دربردارد. اصحاب مفسّر امام سجاد?علیه السلام?، از روش های قرآن به قرآن، تفسیر واژگانی، تبیین مصداقی، ترسیم فضای نزول، قرائت و روش روایی استفاده کرده اند اما تفسیر بطنی و جری و تطبیق در آثارشان دیده نمی شود؛ زیرا با توجّه به روایاتی که گویای این است که پیامبر?صلی الله علیه و آله? و امامان معصوم?علیهم السلام? منحصراً آگاه به همه ی معانی و معارف قرآن اند مانند «إنّه لَم یَجمَع القُرآن کُلّه إلا الائمه وَ إنّهم یَعلَمون عِلمَه کُلّه » و آیه ی7 آل عمران به ضمیمه ی روایاتی که راسخان درعلم را به خصوص امامان معصوم?علیهم السلام? تفسیر کرده اند ، علم تأویل و لایه برداری از بطون قرآن در انحصار معصومین?علیهم السلام? است و غیرمعصوم نمی تواند به آن دست یابد. بنابراین می توان گفت مفسّران بعد از امام سجاد?علیه السلام? در گونه-های تفسیری که دست یابی به آن عمومیّت دارد و در انحصار معصومین نیست، از ایشان تأثیر گرفته اند. جریانات عصری امام سجاد?علیه السلا م? ، شامل دو بخش می شود؛ یکی تفکرات انحرافی زمان امام?علیه السلام? مانند جبرگرایی، یأس و ناامیدی، تشبیه و تجسیم خداوند، ارجاء، غلوّ و تحریف مفهوم امامت است که گاهی، صاحبان این تفکرات انحرافی، به شکل گروه و فرقه درآمده و در کتاب های فرقه شناسی از آن ها یاد شده است. و دیگری، مسایلی که حکومت وقت به منظور اهداف خاصّی، آن ها را به وجود آورده بود؛ مانند برانگیختن بحث خلافت شیخین و ایجاد انحراف در احکام شریعت. امام سجاد?علیه السلام? در قالب های مختلف، به اصلاح این شبهه ها و انحرافات پرداخت. هم چنین با بهره گیری از دو گونه ی استناد به آیات برای بیان حکم فقهی و بیان فلسفه ی حکم، پاسخی قرآنی ارایه کرد به کسانی که قصد انحراف در احکام شریعت را داشتند. اما با بررسی روایات امام?علیه السلام? مشاهده می کنیم که ایشان بیش ترین اهتمام را در بحث اثبات مقام امامت برای خود و پدران بزرگوارش داشته است که بیش تر در قالب روایات تفسیری ایشان دیده می شود و شاید بتوان گفت دلیل این اهتمام این است که ایشان ریشه ی تمام انحرافات زمان خویش را دوری از امامت امامان معصوم?علیهم السلام? می دانست. ایشان با پرداختن به ریشه ی انحرافات، بهترین راه اصلاح جامعه را در پیش گرفت و با تفسیر بطنی آیات و جری وتطبیق که غالب روایات تفسیری ایشان را دربرمی گیرد، با انحرافات مبارزه کرد.
محمد علی ملایی اردستانی مصطفی عباسی مقدم
چکیده خدای متعال انسان را با فطرتی پاک آفرید، و پیامبران خویش را فرو فرستاد تا انسان را در طی مسیر خویش که رسیدن به قرب الی الله و سعادت و کمال است ، یاری رسانند؛ و بهترین شیوه ها و روش های هدایت و دعوت را به آنان آموخت تا با استمداد از آن ، پیام الهی را به گوش جهانیان برسانند . بنابرانی تبلیغ و پیام رسانی از همان ابتدای ارسال پیامبران وجود داشته است . در این نوشتار برآن شدیم تا شیوه ها و روش های تبلیغ را در کتب سه دین بزرگ ابراهیمی یعنی اسلام ، یهود و مسیحیت ، مورد ارزیابی و کنکاش قرار داده و وجوه اشتراک و افتراق آن ها را بیان کنیم . در بررسی اهداف و روش های تبلیغی این سه کتاب به این حقیقت می رسیم که هرچند در اهداف اصلی ، آن ها واحدند و همگی برای هدایت بشر به خداجویی و تبعیت پیامبران و تحقق فضایل اخلاقی نازل شده اند اما در روش های آن ها تفاوت های آشکاری دیده می شود ؛ مانند اینکه در نحوه دعوت به خدا یکی (مسیحیت) دچار شوک می شود و یکی (یهود) خدا را ویژه قوم خود می شمرد،اما قرآن خدا را حقیقت مافوق همه قدرت ها و دانش ها می داند که همه تلاش ها برای تقرب به اوست . قرآن نمونه ها و اسوه های متنوعی منطبق بر اصول و مبانی خویش به جامعه بشری عرضه می کند ولی تورات و انجیل تنها در برخی زمینه ها و آن هم به طور ناقص و هماهنگ به ارائه الگو پرداخته اند . در قصه پردازی ، داستان های قرآن بر اساس نیاز،موجز و هدف دار است ولی داستان سرایی تورات به شیوه تاریخی ، مفصل و گاه بی هدف و متناقض است و انجیل هم تنها داستان زندگی حضرت عیسی را حکایت می کند؛ و نیز تفاوت هایی در اتخاذ روش انذار و تبشیر و همچنین روش بلاغت و شیوایی بیان، که بی تردید در این زمینه هیچ کتابی با قرآن قابل مقایسه نمی باشد. کلمات کلیدی : روش شناسی ، تبلیغ ، قرآن ، عهدین
طاهره افشاری محسن قاسم پور
چکیده مواهب علیّه یا تفسیر حسینی از تفاسیر مشهور قرن نهم هجری، تألیف کمال الدّین حسین واعظ کاشفی به زبان فارسی است. افزون بر مواهب علیّه، وی تفاسیر دیگری به زبان فارسی دارد همانند جواهر التفسیر لتحفه الامیر، جامع الستّین یا تفسیر سوره یوسف. این تفسیر بر مشرب عارفان نوشته شده و البته در عبارت پردازی های ادبی نیز برجسته بوده و در آن به اقوال عارفان و صوفیان، نظیرِ ابن عربی، قشیری، سنایی، مولوی و عطّار نیشابوری چه در نثر و چه در نظم، فراوان تکیه شده است. در مواهب علیّه تفسیر عرفانی به مثابه یک روش تفسیری دیده می شود و مفسر آن، بر این باور است که الهامات و واردات قلبی عارف می تواند مقصود الهی از آیات قرآن باشد. علی رغم عرفانی بودن تفسیر مواهب علیّه، وجوه کلامی نیز در آن برجسته می نماید گرچه نمی توان به طور قاطع گفت وی از مشرب کلامی خاصّی مانند کلام شیعی یا معتزلی و یا اشعری دفاع کرده، چرا که رگه هایی از هرکدام از این رویکردهای کلامی در آن به چشم می خورد و شاید راز قطعی نبودن مذهب وی هم در همین نکته نهفته باشد. با این وصف، بر اساس گزارش افندی، این نکته که فیض کاشانی به توصیه شاه عباس دوم، این تفسیر را اصلاح کرده و نام تنویر المذاهب بر آن نهاده است حاکی از غلبه یافتن اندیشه های کلامی اهل سنّت در این تفسیر است. این تنوّع و رویکردهای گونه گون کلامی در تفسیر، از یک سو محصولِ پیچیدگی عصر وی و تنوّع نگرش های مخاطبانش و استقبال عامّه از این تفسیر و از سوی دیگر کوشش کاشفی برای جلب رضایت همه مخاطبان بوده است. بهره گیری از دیدگاه های تفسیری کشف الأسرار در فراز و فرودهای تفسیر مواهب، انگاره و فرضیه تأثیرپذیری از این تفسیر کهن و عرفانی را پیش روی محققان قرار داده است. این بهره گیری بر اساس نوبه سوم کشف الأسرار بوده که یکسر، عرفانی است. تأثیر کشف الأسرار بر مواهب به گونه های مختلف صورت گرفته است، از اقتباس عین عبارات یا مضامین آن، همراه با استناد به اقوال بزرگان عارف گرفته، تا تأثیر مبانی عرفانی و مفسران عارف نظیر، تأویل گرایی و توجه به جنبه های باطنی آیات قرآنی و بسنده نکردن به معنای ظاهری . واژگان کلیدی: تفسیر عرفانی، روش های تفسیری، کشف الأسرار، جنبه های کلامی تفسیر، ملّاحسین کاشفی، مواهب علیّه
علی محمدپورلسانی مصطفی عباسی مقدم
مقوله دنیا و دنیا گرایی ومفاهیمی همچون حب دنیا ودلبستگی یا بیزاری از مظاهر حیات دنیوی همواره دغدغه انسان وجامعه اسلامی ونیز مورد توجه آیات و روایات و سیره وسنت معصومین بوده است. بنابراین کشف مرز بندی ها ودیدگاه های دقیق قرآن درباره محدوده گرایش وتوجه به دنیا اهمیت مییابد و از طرفی شناخت ابعاد وآثار مثبت دنیا گرایی اعتدالی و آثار منفی دنیاگرایی میتواند رهنمودهای ارزشمندی در جهت اصلاح امور جامعه اسلامی وقرار گرفتن در مسیر آموزه های کتاب وسنت ارایه نماید. از آنجا که در لسان روایات، از فقر به عنوان یکی از زمینه های کفر یاد شده است ( به عنوان مثال:کاد الفقر أن یکون کفرا / بحارالانوار،ج19،ص113) می توان گفت رفاه بعنوان نقطه مقابل فقر، یکی از عوامل سعادت و رستگاری انسان می باشد. از طرفی دنیا محل تلاش وبستر سازندگی وآماده شدن برای حیات جاودان وسعادت ابدی و کمال انسان است. پس میزان گرایش و پرداختن به این دنیا که در سرنوشت ابدی ما دخیل است اهمیت ویژه پیدا میکند. در این تحقیق ما با روش کتابخانه ای وجمع آوری اطلاعات وفیش برداری موضوعی و با استفاده از شیوه توصیفی به نگارش وتدوین فصول پایان نامه پرداخته و ذیل توصیف هر مورد به تحلیلوبررسی وارزیابی عناوین می پردازیم. تا در سایه این مباحث با توجه به اینکه دنیا می تواند مزرعه آخرت و تجارتگاه اولیاء خدا باشد و در صورت برخورد ناصحیح با آن ، زمینه ساز شقاوت و جاودانگی در دوزخ گردد، آثار و پیامدهای گرایش به دنیا را با تکیه بر آموزه های قرآن و حدیث در بصورت فردی(بنیادی ، اخلاقی) واجتماعی تبیین کنیم. از جمله آثار بنیادی دنیاگرایی افراطی می توان به افترا به خدا، خیانت به خدا ورسولش، حق ستیزی و ارتداد اشاره کرد. همچنین حرص، بخل ،مسخره کردن دیگران وتکبر ، از جمله تبعات اخلاقی ورفتاری دنیاپرستی می باشند ودر نهایت می توان به مواردی مانند گمراهی مردم ، تطمیع وتهدید ، کم فروشی ، رشوه خواری و گسترش فساد به عنوان مهمترین پیامدهای اجتماعی دنیاگرایی اشاره کرد. کلمات کلیدی: دنیاگرایی ، انسان ، قرآن ، حدیث
عصمت جلالی پرویز رستگار جزی
حدیث « عشره مبشره »از جمله احادیث معروف اهل سنت است که از صدر اسلام تا کنون مطرح بوده و هست. این حدیث دستاویز محکمی برای پوشش دادن به اختلافات صحابیان نامدار و نمایش دادن همدلی درونی ، علی رغم اختلافات ظاهری آنان می باشد ؛ حدیث « عشره مبشره » از حیث سند و متن ، دور از نارسایی و آسیب نیست. شرایط سیاسی دوران بنی امیه ، بستری مناسب را برای جعل این دست احادیث بوجود آورد. اهل سنت به متن این حدیث اعتقاد راسخ و به سند و راویان آن اعتماد کامل دارند. سعید بن زید با انگیزه ی دفاع از جان خود حدیث " عشره مبشره "را جعل کرد ؛ این حدیث ، با گذشت زمان گسترش بسیار یافت ؛ و صفحه های بسیاری از کتاب های حدیث ، تاریخ ، تفسیر و کلام عامه را پرکرد ؛ و در کنار حدیث اهتدا و اقتدا ، دلیل و استناد محکمی بر عدالت صحابه گردید.
راضیه صبر حمیدرضا فهیمی تبار
بیش از یک چهارم قرآن داستان است، اغلب این داستانها مربوط به امّتهای گذشته و بیان آنها بر پایه حکمتالهی است یعنی در نقل این داستانها و چگونگی بیان آنها هدفی غیر از سرگرمی نهفته است، گروهی این داستانها را مطابق با واقع نمیانگارند و آنها را سمبلیک میدانند اما در برابر، روایات نشان می دهد که اهل بیت(ع) از داستان های قرآنی احکام فقهی استنباط کرده اند. گروهی از پژوهشگران فقه قرآنی چه اهل سنت و چه امامیه این داستانها را مطابق با واقع میانگارند و معتقدند احکام فقهی را می توان از آیات قصص استنباط کرد. بررسی مبانی نظری دیدگاهی که داستانها را واقعی میدانند و چگونگی کاربست آیات قصص در استنباط احکام با توجه به رهنمودهای اهل بیت (ع) موضوع این تحقیق است. روش انجام تحقیق به-صورت کتابخانه ای، توصیفی وتحلیلی است. کاربست آیات قصص در استنباط احکام بر مبانی زیر استوار است: اولاً پاره ای از احکام ادیان قبل از اسلام با بعثت پیامبراسلام(ص) نسخ نشده است؛ ثانیاً داستان های قرآن واقعی هستند؛ ثالثاً ختم نبوت نافی تداوم احکام ادیان قبل از اسلام نیست؛ رابعاً استصحاب در برخی احکام ادیان قبل از اسلام نافذ است. این که قصص قرآن در کنار آیات الاحکام منبع استنباط احکام قرار می گیرد فقه را در پاره ای از موارد از تنگنای منبع خارج می کند ویا حداقل تأییداتی قرآنی برای اجتهاد در فقه فراهم می آورد.
فاطمه رضازاده محسن قاسم پور
بررسی مبانی، روش و قواعد تفسیر از جمله پژوهش های مهم در حوزه مباحث علوم قرآنی به شمار می آید. در عصر تدوین تفسیر، از دوره تابعین به بعد، برخی مفسران بدون تدوین و شفاف سازی این قبیل مباحث ، به تفسیر قرآن اهتمام ورزیده و برخی دیگر به اجمال به ویژه در مقدمات خود یا در فراز و فرودهای تفاسیرشان به این مقولات پرداخته اند. در دوران معاصر و در پی رو به فزونی نهادن تدوین آثاری که موضوع آن اصول و قواعد و روش تفسیر قرآن است، مطالعه و تحلیل علمی موضوع مذکور، توجه محققان را به خود معطوف داشته است. شیخ مفید را می توان از زمره مفسرانی دانست که در امر تفسیر دارای مبنا و روش است و برای نیل به تفسیر صحیح آیات قرآن به قواعد و اصولی ملتزم بوده است. پایبندی این مفسر و متکلم شیعی به مبانی صدوری و دلالی، نظیر وحیانی بودن کلام خدا، اعجاز کلام الهی و تحریف ناپذیری آن در بخش مبانی صدوری و هم چنین قابل فهم بودن آیات الهی، در بخش مبانی دلالی، انکارناپذیر است. شیخ مفید گرچه اثر مستقل تفسیری ندارد اما براساس همان اندیشه های تفسیری و یا آراء وی که به صورت پراکنده در برخی آثار وی منعکس شده، در تفسیر قرآن دارای روشی عقلانی و برهانی است که با تمسک به قواعد و اصول تفسیر؛ بدان دست یافته و در عین حال در روش خود از آیات و روایات نیز بهره گرفته است. تأثیر جریانات عصری در روش تفسیری او به مثابه حافظ مبانی کلامی شیعی انعکاس تام دارد. این قبیل تأثیرات را در انواع مناظرات و جدلیات و پاسخ به سوالات تفسیری گروه ها و جریانات فکری قابل مشاهده است. در این قبیل مناظرات و مباحثات آنچه به عنوان محوری اساسی تلقّی می شود، دفاع از آراء تفسیری شیعه است؛ به خصوص در بخش هایی که با آموزه های کلام اهل بیت? همراه است.
لیلا برزو عبدالوهاب شاهرودی
چکیده از دیر باز تفسیر قرآن کریم نیازمند اصول و مقدماتی ضروری بوده که بی¬مدد آن مراد واقعی آیات حاصل نمی¬شود. لذا نیاز به تبویب، تنظیم، اتقان و استقصاء گزاره¬ها مربوط به اصول و قواعد تفسیری در مجموعه¬های مستقل، برای سامان دادن به فعالیت¬های تفسیری و به نظم کشیدن دستاوردهای چند رشته¬ای سده¬های گذشته در قالب ساختاری یکپارچه و هماهنگ، احساس شد. تا قبل از استقلال تألیفات در زمینه¬ی اصول و قواعد تفسیرنویسی، گزاره¬های مربوطه در ابتدای کتب اصول فقه، کتب و جوامع حدیثی، مقدمات تفاسیر و ذیل بحث¬های تفسیری مورد بحث قرار می¬گرفتند و یافتن اثری مستقل در این زمینه امری بس دشوار است. همزمان با آغاز قرن 8 هجری سبکی از تألیفات در حوزه مطالعات تفسیری با تلاش ابن تیمیه به ظهور رسید که تلاش برای سامان دادن به امر تفسیر و فعالیت¬های مفسران بود. از این شروع، در طول تاریخ تفسیر، با برآمدن هر موج در هر مذهب تحولی در زمینه تفسیر روی می داد و زمینه¬ساز نوشتن کتابی در زمینه اصول و قواعد تفسیر را ایجاب می¬کرد تا اینکه در قرون متأخر شاهد حضور پررنگ تألیفات این چنینی در حوزه¬ی مطالعات تفسیری هستیم. لذا این پژوهش به کنکاش تاریخی، به¬گونه¬ای گزارشی و توصیفی و تحلیلی در موضوع مورد بحث پرداخته تا تحلیلی از دلایل نشأت، بسط، اوج¬گیری، کارکردها و ضرورت¬های این¬گونه¬ تألیفات در حوزه¬ی مطالعات تفسیر¬ی ارائه دهد. در میسر این تتبع برای رسیدن به جواب مسأله¬ی پژوهش گریز و گزیری از هم¬مرکب شدن با تاریخ تفسیر قرآن کریم نبود. کلیدواژه¬ها: اصول تفسیر، تألیفات مستقل، تفسیر، سیر تحول، قواعد تفسیر.
طاهره طاهری نیا محسن قاسم پور
علوم قرآنی به مثابه ی دانش های مقدماتی قرآن محسوب شده که در خدمت فهم بهتر قرآن است. از دیرباز در خصوص مصادیق علوم قرآنی مباحث و نظریاتی توسط قرآن پژوهان مطرح شده است. ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مطلق و مقید، حقیقت و مجاز، اسباب النزول، مکی و مدنی و ... از زمره این مصادیق اند که در خلال تفاسیر قرآن و یا به صورت تک نگاری، موضوع پژوهش مفسران و عالمان عرصه قرآن شناسی قرار گرفته است. از این میان، دانش مکی و مدنی و دامنه و گستره آن، به عنوان معرفتی تأثیرگذار در تفسیر قرآن، موضوع پژوهش این پایان نامه است. این تحقیق، موضوع مذکور را در دو تفسیر گرانسنگ شیعی یعنی مجمع البیان و تفسیر المیزان مورد بررسی قرار داده است. از نظر طبرسی، مباحث مربوط به مکی و مدنی بودن آیات، ذیل مباحث روایی تفسیر، مورد توجه قرار گرفته و با عنایت به چنین روایاتی، هم خود مکی و مدنی تعریف شد، و هم نقش آن در فهم تفسیر آیات در محورهای ناسخ و منسوخ داشتن آیات، نقش آن در شناخت سیره ی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و به طور کلی تفسیر آیات قرآن مورد تأکید قرار گرفته است. از دیدگاه علامه طباطبایی، دامنه مکی و مدنی هم در تعریف و ملاک آن و هم در بخش های ناسخ و منسوخ، نقش آن در شناخت سیره پیامبر و در حوزه فهم آیات قرآن، با توجه به سیاق و محتوا و مضمون آیات قرآن مورد تصریح و تأکید است. البته این به معنای نادیده گرفتن نقش روایات در بخش مکی و مدنی نیست بلکه اهمیت یافتن نقش مضمون و سیاق آیات قرآنی را در قیاس با روایات در بخش مکی و مدنی خاطر نشان می کند
سمیه مسعودی نیا محسن قاسم پور
بخش قابل توجهی از آیات قرآن، آیاتی است که موضوعات اعتقادی و معارفی را دربرمی گیرد. پرداختن به این مهم در قرآن از آنجا نشئت می گیرد که عقیده، مبنای اخلاق و عمل آدمی است. واکاوی جلوه های مهم آیات قرآنیِ معطوفِ به عقید? انسانی، همواره مورد اهتمام مفسران قرآن بوده است. مجمع البیانِ فضل بن حسن طبرسی که تفسیری است جامع و اجتهادی و دارای اعتبار در میان عالمان و قرآن پژوهان مسلمان، از زمر? این کوشش ها به شمار می رود. بر این اساس می توان گفت: موضوعات عقاید و کلام، در سایه سار وحیِ الهی، جلو? مهم و برجسته ای در این تفسیر دارد. طبرسی در مجمع البیان به مثاب? مفسری جامع نگر مطرح است که پس از شیخ طوسی و تفسیر تبیان او، با آراء و دیدگاه های عالمان و مفسران متکلم مسلمان، ذیل آیات مربوط مواجه شده و فعالانه برخورد کرده است. این مواجهه گونه های متفاوت دارد. از توضیح و تبیین آن آرا گرفته تا موافقت یا تخطئ? این انگاره ها. از جمله دستاوردهای این پژوهش آن است که طبرسی با توجه به مبانی تفسیری خود و با عنایت به دیدگاه های کلامی شیعه تلاش کرده تا مبانی کلام شیعه را تحکیم بخشد. دیگر آنکه در مواجهه با قیاس مفسران برخی فرقه های مسلمان، دیدگاهش با دیدگاه های گروه هایی مانند معتزله، قرابت بیشتری دارد. تخطئ? تفسیر جبرگرایان و حشویه نسبت به سایر فرقه ها، در این تفسیر برجسته تر می نماید
معصومه بهرامی منعم حسین حیدری
عنوان این رساله بررسی آماری و تطبیقی نظارت همگانی در قرآن و متون مزدایی است. امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت همگانی در حقیقت به منزله¬ی یک پوشش امن اجتماعی برای محافظت از انسان است.رساله¬ی حاضر تحقیق جامعی است که موضوع "امر به معروف و نهی از منکر" را به صورت آماری و تطبیقی از دیدگاه آیات قرآن و کتاب مقدس زردشتیان، (اوستا) و گزیده¬ای از متون مزدایی (مینوی خرد، ارداویرافنامه، دینکرد) مورد بررسی قرار داده است. در این رساله پژوهشگر سعی دارد با بررسی آماری و تطبیقی موضوع امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه آیات قرآن و متون مزدایی، به استخراج شباهت¬ها و تفاوت¬های این دو دین در این زمینه بپردازد. روش به کار رفته در این رساله دو روش اسنادی- کتابخانه¬ای و کمی- آماری است. پژوهشگر به صورت مستقیم به آیات قرآن کریم و متون مزدایی مراجعه کرده و داده¬ها را روی نمودار نمایش داده است. پایان نامه¬ی حاضر از هفت فصل تشکیل شده که فصل اول شامل کلیات تحقیق است، فصل دوم به بررسی ابعاد موضوع امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم پرداخته، فصل سوم بررسی ابعاد نظارت همگانی در متون مزدایی را مورد بحث قرار داده است. در فصل چهارم گستره¬ی تبلیغ و حدود آزادی¬های دینی در قرآن و متون مزدایی بررسی شده است، در فصل¬های پنجم و ششم بسامد آماری نظارت همگانی در قرآن و متون مزدایی نمایش داده شده است و در نهایت فصل هفتم، نتایج و یافته¬های پژوهش را در برمی-گیرد. پژهشگر در این فصل، برترین فضایل امر شده و بدترین رذایل نهی شده در قرآن و متون مزدایی و شباهت¬ها و تفاوت¬های مصداقی این متون مقدس را به صورت تطبیقی بیان نموده است و مژده¬ها و هشدارها در متون مزدایی را به ترتیب بسامد (تکرار)، روی نمودار دایره¬ای به تصویر کشیده است. نتایج به دست آمده نشان می¬دهد که در دو دین اسلام و زردشت، موضوع امر به معروف و نهی از منکر از بایدهای دین محسوب می¬شود و برخی از شباهت¬های مصداقی امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و اوستا و متون مزدایی بررسی شده عباتست از : امر به احترام به والدین، امر به سکوت هنگام خوانده شدن کتب مقدس، توبه نمودن از گناهان، امر به سبقت گرفتن در نیکی ها، امر به خوردن از خوراکی های پاک و حلال، نهی از بت پرستی، مطیع بودن زنان نسبت به همسرانشان، امر به پیروی از راه راست و درست و ... . و تفاوت¬های مصداقی عبارتست از : میزان اهمیت کتاب مقدس در هر دین، اهمیت ازدواج و نوع ازدواج و پیوند زناشویی در هر دین، اهمیت دادن به عناصر آب و آتش و خاک و فلز، انواع متفاوت عهد و پیمان در هر دین . اهمیت خوردن می و شراب در هر دین، میزان اهمیت حیوانات و گیاهان و اهمیت دادن به سگ در اوستا و ...
فاطمه کریمی پرویز رستگار جزی
تحقیق حاضر با عنوان بررسی تحلیلی و تطبیقی آیات و سور مکی و مدنی از زاویه مباحث ادبی با محوریت مجمع البیان است. درنگ در این دست مباحث تفسیری این کتاب بیانگر آن است که به رغم شیوایی و رسایی سرتاپای قرآن کریم، رنگ های متنوع ظرایف و دقایق ادبی در آیات و سور مکی، چشمگیرتر و نمایان تر است و از قضا مفسر نامبرده حجم بیشتر مباحث ادبی تفسیر خود (مباحث لغوی و قرایی و اعرابی) را ویژه تفسیر آیات و سور مکی قرار داده است. بررسی چرایی این ویژگی در بخش بزرگی از حجم قرآن کریم، رویکرد محقق در این پایان نامه است.
یعقوب فتح الهی محسن قاسم پور
چکیده ندارد.
عظمت نصیری محسن قاسم پور
علوم قرآن به مثابه ی مجموعه دانش های مقدماتی اند که در فهم بهتر تفسیر قرآن ، قرآن پژوهان را یاری می رسانند . از دیر باز ، مفسران و عالمان علوم قرآن گاهی به صورت مستقل و در قالب تک نگاری و زمانی در مقدمه ی برخی تفسیر هایشان به این مهم پرداخته اند . محققان بر آنند که منطق تفسیری این مفسران تحت تأثیر دیدگاههای علوم قرآنی شان ، به گونه ی متفاوت از مفسر و محققی دیگر در حوزه ی تفسیر مورد ارزیابی قرار گرفته است . شیخ طوسی و طبرسی از مفسرانی به شمار می روند که علاوه برآنکه در مقدمه ی اثرخود ،علوم قرآن را بررسی کرده اند ، در جای جای تفسیر خود نیز به مناسبت دیدگاههای تفسیری خود را ابراز کرده اند . در بسیاری از مواضع علوم قرآنی ، طبرسی تحت تأثیر شیخ طوسی است و شاید بتوان گفت مضمون عبارا.....
محسن قاسم پور محمدباقر حجتی
در این رساله کوشش شده - با تکیه بر احادیث و تواریخ - مواردی از قبیل اشخا، امکنه، اقوام و قبائل که در قرآن به نحوی مبهم و نامشخص یاد شده، روشن گردد و چون نویسنده متن کتاب از کنار آیاتی که طبق تعریف سیوطی از "مبهمات " به شمار است به سادگی گذشته، نویسنده رساله آنها را تبیین نموده و ثابت کرده که آیات یاد شده درباره اهل البیت (علیهم السلام) وارد شده است .و نیز سعی کرده است تعلیقاتی بر موارد مختلف این کتاب بنویسد .