نام پژوهشگر: جواد حمزه یی

اثر تنش کمبود آب و نیتروژن در دوران رویشی و زایشی بر رشد و عملکرد دو رقم ذرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  روح الله سرورزاده   علی سپهری

به منظور ارزیابی اثر نیتروژن و تنش کم آبی در دوران رشد رویشی و زایشی بر رشد و عملکرد دو رقم ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا در سال زراعی 1387 انجام گرفت. سطوح نیتروژن (100 و 200 کیلوگرم در هکتار) و سطوح آبیاری (تنش کم آبی در مرحله 10-8 برگی، تنش کم آبی در مرحله شیری تا خمیری دانه و آبیاری کامل) بصورت فاکتوریل در کرت های اصلی و ارقام ذرت (سینگل کراس 500 و 647) در کرت های فرعی قرار گرفتند. بیشینه شاخص سطح برگ، دوام شاخص سطح برگ از کاکل دهی تا رسیدگی، دوام شاخص سطح برگ، سرعت خطی رشد محصول، سرعت رشد گیاه در گلدهی و در گلدهی به ازای دانه، سرعت رشد گیاه در دوره پرشدن دانه، سرعت جذب خالص، عملکرد بیولوژیک، عملکرد اقتصادی و شاخص برداشت، عدد اسپاد پس از 10 برگی و خمیری دانه، کارایی مصرف آب و نور اندازه گیری شد. همچنین، اجزاء عملکرد شامل تعداد ردیف بلال، تعداد دانه در ردیف بلال، تعداد دانه در بلال و وزن دانه اندازه گیری شد. کمترین مقادیر شاخص های رشد در دور? رشد رویشی با مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تنش کم آبی در مرحله رویشی بدست آمد. ضمن اینکه منجر به افزایش فاصله زمانی کاشت تا کاکل دهی و کاهش سرعت رشد گیاه در گلدهی گردید و بصورت کاهش دوره پرشدن دانه ادامه یافت. بیشترین مقادیر سرعت رشد گیاه در گلدهی و سرعت رشد گیاه در گلدهی به ازای دانه با مصرف 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و هر دو آبیاری کامل و تنش درمرحله زایشی بدست آمد. ضمن اینکه بیشترین مقدار سرعت رشد گیاه در دوره پرشدن دانه به ازای دانه درهر دو رقم مورد مطالعه با مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تنش کم آبی در مرحله رویشی بدست آمد. تعداد دانه بیشتری با مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و هر دو آبیاری کامل و تنش کم آبی درمرحله زایشی بدست آمد و سینگل کراس 647 در این صفت بر سینگل کراس 500 برتری داشت. مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و همچنین آبیاری کامل وزن دانه بیشتری نسبت به سایر سطوح مصرف نیتروژن و آبیاری نشان دادند. بیشترین مقدار کارایی مصرف نور به مقدار 87/3 گرم بر مگاژول در سینگل کراس 647 با مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و آبیاری کامل بدست آمد. بیشترین کارایی مصرف آب با مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تنش کم آبی در مرحله زایشی بدست آمد. بیشترین عملکرد دانه به تیمار مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار با آبیاری کامل تعلق داشت. در مقابل، مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تنش کم آبی در مرحله رویشی کمترین عملکرد دانه را نشان داد. مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تنش کم آبی در مرحله زایشی متحمل کمترین کاهش عملکرد در اثر تنش کم آبی شد. رقم سینگل کراس 500 در کلیه تیمارها عملکرد بیشتری نسبت به رقم سینگل کراس 647 داشت که به خاطر برتری در عملکرد بیولوژیک، وزن دانه و شاخص برداشت بیشتر نسبت به سینگل کراس 647 بود.

پیامدهای تراکم بوته خردل وحشی و کود ازته بر توان رقابتی کلزای پاییزه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  فاطمه سلیمانی   گودرز احمدوند

?????چکیده: به منظور ارزیابی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن بر توان رقابتی کلزا در شرایط تداخل با علف هرز خردل وحشی، آزمایشی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار به صورت کرت های خرد شده در سال زراعی 88-1387 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا، همدان انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل مقدار کود نیتروژن از منبع کود اوره (46% ازت) در چهار سطح (100، 150، 200 و 250 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) به عنوان عامل اصلی و سطوح تراکم خردل وحشی در پنج سطح (صفر، 4، 8، 16 و 32 بوته در متر مربع) به عنوان عامل فرعی بود. نتایج آزمایش نشان داد که شاخص سطح برگ، ماده خشک تجمعی و سرعت رشد محصول با افزایش مصرف نیتروژن در هر دو شرایط عدم تداخل و تداخل با علف هرز، افزایش یافت و در سطح 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار کاهش صفات رشدی با افزایش تداخل علف هرز نسبت به تیمار شاهد کمتر بود. ارتفاع بوته کلزا با افزایش سطح کود نیتروژن تا سطح 200 کیلوگرم در هکتار به طور معنی داری افزایش یافت، اثر تداخل علف هرز بر این صفت منفی بود و از تراکم 16 بوته علف هرز در متر مربع کاهش معنی داری در این صفت مشاهده شد. طول غلاف و تعداد شاخه فرعی بوته کلزا در همه سطوح تیمار کود نیتروژن با افزایش تراکم علف هرز کاهش نشان داد و کمترین شیب کاهش طول غلاف کلزا در تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به دست آمد. کمترین شیب کاهشی اولیه و حداکثر افت صفات دوام سطح برگ و ماده خشک کلزا نیز در تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد. افزایش مصرف نیتروژن تا 200 کیلوگرم در هکتار سبب تخصیص بیشتر شاخص سطح برگ و ماده خشک کلزا به لایه های بالایی کانوپی در هر دو شرایط کشت خالص و تداخل با خردل وحشی شد. کاهش عملکرد بیولوژیک، دانه و تعداد غلاف در بوته کلزا در تراکم های علف هرز از رگرسیون غیرخطی پیروی کرد، و بررسی هر سه صفت نشان دهنده برتری تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در شرایط تداخل با علف هرز بود. تعداد دانه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت کلزا تحت تاثیر تراکم خردل وحشی و سطوح نیتروژن قرار گرفت. کمترین شیب کاهش تعداد دانه در غلاف در تیمارهای 100 و 200 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. وزن هزار دانه و شاخص برداشت کلزا با مصرف نیتروژن تا سطح 200 کیلوگرم در هکتار افزایش معنی داری نشان داد. درصد روغن دانه تنها در تیمار 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار کاهش معنی دار نشان داد. رابطه درصد روغن دانه با تراکم علف هرز منفی بود. همچنین، عملکرد روغن در واحد سطح با افزایش تراکم علف هرز به طور معنی داری کاهش یافت که ناشی از افت عملکرد دانه بود. مصرف نیتروژن تا 200 کیلوگرم در هکتار عملکرد روغن کلزا در واحد سطح را افزایش داد. کاربرد بیشتر نیتروژن افزایش معنی دار درصد پروتئین دانه کلزا را به همراه داشت. آستانه خسارت اقتصادی خردل وحشی در تیمار 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار کمتر از یک بوته در متر مربع بود. کمترین شیب افزایش درصد آلودگی محصول کلزا در تراکم های مورد بررسی خردل وحشی مربوط به تیمار 200 کیلوگرم در هکتار بود. کارآیی مدل سطح برگ نسبی دو پارامتری در پیش بینی کاهش عملکرد کلزا، بیشتر از مدل های دو پارامتری کاهش عملکرد و سطح برگ نسبی یک پارامتری بود. مصرف بیشتر نیتروژن باعث افزایش تولید بذر خردل وحشی در تراکم های پایین آن شد، اما حداکثر پتانسیل تولید بذر علف هرز کاهش یافت. سرعت افزایش جمعیت علف هرز خردل وحشی با افزایش مصرف نیتروژن تا سطح 200 کیلوگرم در هکتار بیشتر شد. همچنین، با افزایش میزان بذر کاشته شده در واحد سطح سرعت افزایش جمعیت علف هرز منفی شد. به طور کلی نتایج بررسی حاکی از اثرات مثبت کاربرد کود نیتروژن تا سطح 200 کیلوگرم در هکتار در شرایط رقابت با خردل وحشی است.

بررسی رقابت بین دو رقم گندم با خردل وحشی و چاودار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  بیژن سعادتیان   گودرز احمدوند

به منظور بررسی رقابت دو رقم گندم با دو گونه علف هرز چاودار و خردل وحشی، دو آزمایش فاکتوریل مجزا، در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شد. در هر دو آزمایش، ارقام گندم الوند و سایسون با تراکم ثابت450 بوته در متر مربع کشت شدند. در آزمایش اول، علف هرز چاودار وحشی با تراکم های 0، 20، 40، 60 و 80 بوته در مترمربع کاشته شد و در آزمایش دوم، تراکم علف هرز خردل وحشی 0، 8، 16، 24 و 32 بوته در مترمربع بود. نتایج نشان داد که شاخص سطح برگ، ماده خشک تجمعی، سرعت رشد محصول، دوام شاخص سطح برگ، دوام ماده خشک، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، تعداد سنبله و پنجه بارور در واحد سطح، وزن هزار دانه و شاخص برداشت هر دو رقم گندم در تداخل با هر دو گونه علف هرز کاهش یافت و افت ناشی از رقابت در رقم الوند در کلیه صفات ذکر شده کمتر از سایسون بود. رقم الوند به دلیل حفظ ارتفاع خود در شرایط رقابت با هر دو گونه علف هرز خردل وحشی و چاودار و توزیع بهتر شاخص سطح برگ و ماده خشک خود به خصوص در مراحل حساس رشد زایشی، نسبت به رقم سایسون رقابتی تر بود و در رقابت با این رقم، تولید بذر هر دو گونه علف هرز نسبت به رقم سایسون کمتر بود. علف هرز خردل وحشی به علت تولید بیوماس بیشتر به ازاء تک بوته و توزیع بهتر شاخص سطح برگ خود در عمق کانوپی، در تراکم های مورد بررسی نسبت به چاودار از قدرت رقابتی بالاتری برخوردار بود. آستانه خسارت اقتصادی چاودار و خردل وحشی برای رقم الوند به ترتیب 2/1 و 2/0 و برای رقم سایسون به ترتیب 7/0 و 1/0 بوته در مترمربع بود. تخمین تعداد دانه تولیدی دو گونه علف هرز براساس عملکرد بیولوژیک آن ها معیار مناسب تری نسبت به تراکم آن دو بود. تولید بذر و افزایش جمعیت علف هرز خردل وحشی نسبت به چاودار در رقابت با هر دو رقم گندم بیشتر بود. بررسی مدل های تراکم-کاهش عملکرد، سطح برگ نسبی یک و دو پارامتری و وزن خشک نسبی یک و دو پارامتری نشان داد که مدل های دو پارامتره سطح برگ و وزن خشک نسبی به دلیل دارا بودن کمترین مجذور میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین بالا، بهترین توابع برای پیش بینی کاهش عملکرد گندم بودند.

بررسی اثر اسید سالیسیلیک بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک و عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپ های لوبیا قرمز(phaseolus.vulgaris l.) تحت تنش کمبود آب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  رویا عباسی   علی سپهری

به منظور بررسی اثر ماده ضد تعرق اسیدسالیسیلیک بر عملکرد، اجزای عملکرد و برخی خصوصیات فیزیوژیکی ژنوتیپ های لوبیا قرمز تحت تنش کمبود آب آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال زراعی 1388 انجام گرفت. در کرت اصلی سطوح آبیاری (بدون تنش، تنش در مرحله رویشی و تنش در مرحله زایشی) و ژنوتیپ (رقم اختر، لاین d81083 و لاین ks31169) به صورت فاکتوریل قرار گرفت و محلول پاشی با اسیدسالیسیلیک (غلظت های 0 ، 5/0 و 1میلی مولار) در کرت های فرعی قرار گرفت. پارامترهای مورد بررسی شاخص های رشد از جمله شاخص سطح برگ، بیشینه سطح برگ، دوام سطح برگ، حداکثر ماده خشک، تجمع ماده خشک، سرعت رشد محصول، بیشینه سرعت رشدمحصول، سرعت جذب و تحلیل خالص و سرعت رشد نسبی بود. همچنین تعداد ساقه فرعی ، ارتفاع، عملکرد بیولوژیکی ، عملکرد دانه ، شاخص برداشت، اجزای عملکرد شامل تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن صددانه گیاه مورد بررسی قرار گرفت. کمترین شاخص های رشد در شرایط تنش رویشی مشاهده شد. در شرایط تنش رویشی محلول پاشی با اسیدسالیسیلیک سبب افزایش کلیه شاخص های مورد بررسی گردید. تنش در مرحله زایشی کاهش را در شاخص های رشد موجب شد، خصوصا در رقم اختر و لاین d81083 کاهش به مراتب کمتر از تنش در مرحله رویشی بود. اما لاین ks31169 کاهش بیشتری را تحت تاثیر تنش زایشی نشان داد. تنش رویشی و زایشی تعداد غلاف در بوته را در هر سه ژنوتیپ کاهش داد که محلول پاشی با اسیدسالیسیلیک سبب افزایش این صفت در هر دو شرایط تنش شد. این افزایش برای سه ژنوتیپ اختر، d81083 و ks31169 به ترتیب 28/32، 7/24و 19 درصد در تنش رویشی و 2/29، 29 و 28درصد در تنش زایشی بود.تنش در مرحله رویشی و زایشی سبب کاهش معنی دار عملکرد دانه در هر سه ژنوتیپ شد . در هر دو شرایط تنش محلول پاشی افزایش معنی دار عملکرد دانه در ژنوتیپ ks31169 نداشت. اما برای ژنوتیپ های اختر وd81083 به ترتیب 49/19 ، 64/17 درصد در تنش رویشی و 86/22 و 8/22 درصد در تنش زایشی افزایش مشاهده شد. همچنین هر دو تیمار تنش سبب کاهش تعداد دانه در غلاف، وزن صدانه و شاخص برداشت شد که محلول پاشی با اسیدسالیسیلیک افزایش معنی دار وزن صددانه را موجب شد.

تأثیر پرایمینگ بذر در مزرعه، بر کنترل علف های هرز و خصوصیات رشد ذرت (zea mays l.) در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  اکرم مهدی زاده   جواد حمزه یی

چکیده: آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه آموزشی - پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال 1389، برای بررسی اثر پرایم کردن مزرعه ای بذر و تأثیر روی کنترل علف های هرز بر برخی صفات در ذرت سینگل کراس 301، انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل پرایم کردن بذر در مزرعه در چهار سطح (شاهد، پرایم با محلول اوره، پرایم با محلول سولفات روی و پرایم با آب معمولی) و کنترل علف های هرز در سه سطح (بدون وجین، وجین در 20 روز بعد از کاشت و وجین در 20 و 40 روز بعد از کاشت) بودند. همچنین برای بررسی بیشتر اثر پرایمینگ بر خصوصیات جوانه زنی ذرت، پژوهشی آزمایشگاهی نیز انجام شد. که این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. عامل اول پرایم در چهار سطح (شاهد، آب، محلولهای روی و اوره) و عامل دوم تنش خشکی در هفت سطح (0، 2-، 4-، 6-، 8-، 10- و 12- بار) بود. تنش خشکی با استفاده از محلول پلی اتیلن گلایکول 6000 اعمال گردید. نتایج مزرعه ای نشان داد، بذرهای پرایم شده با محلول های روی و اوره بالاترین سرعت سبز شدن (به ترتیب 16/0 و 15/0) را داشتند. بیشترین عدد اسپاد مربوط به تیمار پرایم با آب و یک بار کنترل علف های هرز بود که نسبت به شاهد یک بار کنترل علف هرز 5/10% افزایش نشان داد. بالاترین شاخص سطح برگ در تیمار پرایم با آب (5/3lai=) بود. با دوبار کنترل علف های هرز، دوام شاخص سطح برگ ذرت 9/23 درصد افزایش یافت. تیمار پرایم با محلول سولفات روی افزایش 31 درصدی سرعت رشد را نسبت به شاهد نشان داد. همچنین یک بار کنترل علف هرز، سرعت رشد ذرت را 38 و دوبار کنترل علف هرز 7/28 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. تیمار پرایم با محلول اوره افزایش 18 درصدی وزن خشک کل را نسبت به شاهد نشان داد، همچنین با دوبار کنترل علف-هرز بیشترین میزان وزن خشک کل (22/1681 گرم در متر مربع) بدست آمد. تیمارهای اوره و سولفات روی در حالت یک بار کنترل علف های هرز به ترتیب افزایش 14 و 12 درصدی عملکرد دانه را نسبت به شاهد یک بار کنترل علف های هرز نشان دادند. سنگین ترین دانه ها (41/28 گرم) مربوط به تیمار پرایم با محلول اوره – یک بار کنترل علف هرز بود. تیمار اوره با یک بار کنترل علف هرز بالاترین میزان پروتئین دانه (45/11 درصد) را داشت. در سطح عدم کنترل علف های هرز، پرایم با آب بیشترین تأثیر را بر تراکم علف های هرز داشته و تراکم کل علف های هرز غالب را در حالت عدم کنترل علف های هرز 32% کاهش داد، همچنین پرایم بذور با محلول های اوره، روی و آب، بیوماس کل علف های هرز را در حالت عدم کنترل علف های هرز به میزان 22، 32 و 38 درصد کاهش دادند. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که در کل در همه تیمارها با کاهش پتانسیل آب و افزایش تنش (از 0 تا 12- بار)، سرعت و درصد جوانه زنی ، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن خشک ریشه چه وساقه چه کاهش یافت اما در همه سطوح تنش، پرایم اثر تنش را کم کرد و اعمال پرایمینگ باعث بهبود خصوصیات جوانه زنی شد.

اثر کشت مخلوط جو بهاره و نخود بر عملکرد دانه و کنترل علف های هرز در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  محسن سیدی   جواد حمزه یی

کشت مخلوط عبارت ازرویاندن بیش ازیک گیاه دریکسال زراعی و در یک قطعه زمین است. به منظور بررسی کشت مخلوط نخود و جو و تاثیر آن بر عملکرد و اجزای عملکرد این دو گیاه و همچنین کنترل علف های هرز، آزمایشی در سال زراعی 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام گرفت. این آزمایش با استفاده از طرح کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. در طراحی کشت مخلوط از سری های افزایشی و جایگزینی استفاده شد. بطوریکه، نخود به عنوان محصول اصلی در نظر گرفته شده و تراکم های مختلف جو به عنوان محصول دوم به آن اضافه گردید. کنترل علف هرز به عنوان عامل اصلی در دو سطح عدم وجین علف هرز (nw) و وجین علف هرز (w) و الگو های مختلف کاشت در 9 سطح کشت خالص نخود (c100)، کشت خالص جو (b100)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 100% جو (c100b100)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 75% جو (c100b75)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 50% جو (c100b50)، کشت مخلوط افزایشی 100% نخود+ 25% جو (c100b25)، کشت مخلوط جایگزینی 25% نخود + 75% جو (‍c25b75)، کشت مخلوط جایگزینی 50% نخود + 50% جو (‍c50b50)، کشت مخلوط جایگزینی 75% نخود + 25% جو (‍c75b25) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه نخود ( به ترتیب 87/659 و 88/249 گرم در متر مربع ) به تیمار wc100 تعلق گرفت. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک و دانه جو (به ترتیب 17/729 و 38/301 گرم در متر مربع) هم در تیمار کشت خالص آن بدست آمد.در تیمار های کشت مخلوط، بیشترین عملکرد دانه نخود (83/127 گرم در متر مربع ) و عملکرد دانه جو (22/253 گرم در متر مربع ) به ترتیب در تیمارهای wc100b25 و wc100b100 بدست آمد. همچنین، تیمار های کشت مخلوط بدون کنترل علف هرز تعداد و وزن خشک کل علف های هرز را به طور معنی داری کاهش دادند. بطوریکه، کلیه تیمارهای کشت مخلوط دارای تعداد و بیوماس کل علف هرز کمتری نسبت به تک کشتی نخود بودند. کمترین میزان تعداد و بیوماس کل علف های هرز (به ترتیب 33/20 بوته در متر مربع و 5/15 گرم در متر مربع)به تیمار nwc100b100 تعلق گرفت. علاوه بر این، در کلیه تیمار های مخلوط ler بالاتر از 1 بود که نشان از سودمندی کشت مخلوط دارد. بنحویکه، تیمار nwc100b100بیشترین میزان ler (40/2) را به خود اختصاص داد. بطور کلی، می توان اظهار داشت که کشت مخلوط جو و نخود، ضمن مهار بهتر علف های هرز مزرعه نخود، دارای عملکرد کل بیشتری نسبت به کشت خالص هر دو گونه نخود و جو بوده و کارایی استفاده از زمین را افزایش می دهد.

اثرپرایمینگ بذر با نیترات پتاسیم و اسیدجیبرلیک بررشد و عملکرد دو رقم چغندرقند(beta vulgaris l.) تحت شرایط شوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  رضا شایان فرد   جواد حمزه یی

جهت بررسی اثرات پیش تیمار بذر بر رشد و عملکرد دو رقم چغندرقند تحت شرایط شوری،آزمایشی به صورت فاکتوریل درقالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1388 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب انجام گرفت. رقم در 2 سطح (جلگه و 7233) و پرایمینگ در 5 سطح (p1 : بدون پرایمینگ (شاهد)، p2 : پرایمینگ با نیترات پتاسیم، p3 : پرایمینگ با اسید جیبرلیک، p4 : پرایمینگ با نیترات پتاسیم + اسید جیبرلیک، p5 : هیدروپرایمینگ) تیمارهای آزمایشی بودند. صفات عملکرد ریشه، عملکرد قند ناخالص، عملکرد قند خالص، وزن اندام های هوایی، تعداد ریشه، درصد غده های منشعب، قطر طوقه، طول ریشه، یکنواختی ریشه، فرم ریشه، درصد قند ناخالص، درصد قند خالص،ضریب استحصال شکر،آلکالیته ومیزان قند ملاس ارزیابی شدند. نتایج نشان دادکه درهردو محیط شور و نرمال رقم 7233 نسبت به رقم جلگه برتری دارد. از نظر وزن اندام هوایی نیز رقم 7233 نسبت به رقم جلگه، 34% برتری نشان داد. درمحیط غیرشور(نرمال)، بالاترین عملکرد ریشه، عملکرد قند ناخالص و عملکرد قند خالص از پرایم شستشو(p5) و در شرایط تنش شوری، ازپرایم نیترات پتاسیم(p2) حاصل گردید. مقایسه دو محیط(شور و نرمال) نشان داد که در محیط شور، عملکرد ریشه به میزان 70 درصد، عملکرد قند ناخالص62%، عملکرد قند خالص56% و وزن اندام های هوایی61% کاهش ودرصد قند ناخالص22%، درصد قند خالص33% و ضریب استحصال شکر 15% افزایش یافت.

اثر کشت مخلوط افزایشی چند لگوم دانه ای بر کنترل علف های هرز ذرت و عملکرد کل محصول در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  نسرین قمری رحیم   جواد حمزه یی

به منظور بررسی اثر کشت مخلوط افزایشی چند لگوم دانه ای بر کنترل علف های هرز ذرت و عملکرد کل محصول، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی - پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال 1389 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل کشت های خالص ذرت در حالت با و (بدون وجین علف هرز) و کشت های مخلوط افزایشی (ذرت + 15% لوبیا، ذرت + 30% لوبیا، ذرت + 45% لوبیا، ذرت + 15% باقلا، ذرت + 30% باقلا، ذرت + 45% باقلا، ذرت + 15% سویا، ذرت + 30% سویا و ذرت + 45% سویا) بودند. تراکم 100% ذرت، لوبیا و باقلا به ترتیب معادل 8، 40 و 40 بوته در متر مربع منظور شد. نتایج نشان داد که همه تیمارها در مقایسه با تیمار خالص ذرت بدون وجین و کشت مخلوط ذرت+ 15% سویا از شاخص سطح برگ کانوپی (مجموع دو گیاه) بالاتری برخوردار بودند. بالاترین سرعت رشد کانوپی (مجموع دو گیاه) در تیمار کشت مخلوط ذرت +45% لوبیا و ذرت+45% سویا به دست آمد همچنین بیشترین ماده خشک کانوپی (مجموع دو گیاه) به تیمار کشت مخلوط ذرت+45% لوبیا تعلق داشت. در همه تیمارها، کشت خالص ذرت با وجین کامل بیشترین شاخص سطح برگ، ماده خشک کل و سرعت رشد محصول را دارا بود. تیمارهای کشت مخلوط نسبت به کشت خالص ذرت بدون وجین، شاخص سطح برگ، وزن خشک کل و سرعت رشد بالاتری داشتند. بیشترین تعداد دانه در بلال (896 دانه در بلال) در تیمار کشت خالص ذرت با وجین کامل به دست آمد که تفاوت معنی داری با تیمارهای کشت مخلوط ذرت+45% لوبیا، کشت مخلوط ذرت+45% باقلا و ذرت+45% سویا نداشت. تیمار کشت خالص ذرت بدون وجین کمترین وزن صد دانه را داشت که با تیمار کشت مخلوط ذرت+15% سویا در یک سطح آماری قرار گرفت. بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار کشت خالص ذرت با وجین کامل بود که با تیمار کشت مخلوط ذرت+45% سویا تفاوت معنی داری نداشت. کمترین عملکرد دانه را تیمارهای کشت خالص ذرت بدون وجین داشت که با تیمارهای کشت مخلوط ذرت +15% سویا و کشت مخلوط ذرت+15% لوبیا تفاوت معنی داری نداشت. تیمار کشت خالص ذرت با وجین کامل، دارای بیشترین عملکرد بیولوژیک بود که با تیمارهای کشت مخلوط ذرت +45% سویا و کشت مخلوط ذرت +45% لوبیا تفاوت معنی داری نداشت. بالاترین نسبت برابری زمین و مجموع مزیت نسبی در تیمار کشت مخلوط ذرت+45% سویا به دست آمد. در تیمارهای کشت مخلوط تراکم و بیوماس علف های هرز به طور معنی داری نسبت به تیمار کشت خالص ذرت بدون وجین، کاهش یافت به طوری که، تیمار کشت مخلوط ذرت+45% سویا کمترین تراکم علف هرز و تیمارهای کشت مخلوط ذرت+30% سویا و ذرت+45% سویا کمترین بیوماس علف-های هرز را داشتند.

اثر میکوریزا، کود زیستی حل کننده فسفات و کود شیمیایی فسفره بر رشد، عملکرد و برخی خصوصیات کیفی بذر کدوی پوست کاغذی (cucurbita pepo l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  سعید نجاری   جواد حمزه یی

تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر میکوریزا (گلوموس اینترارادیسز)، کود زیستی حل کننده فسفات و سطوح مختلف کود شیمیایی فسفره بر رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و برخی خصوصیات کیفی بذر کدوی پوست کاغذی اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شد. تلقیح بذر با قارچ میکوریزا (m)، تلقیح با کود زیستی فسفاته (p)، تلقیح همزمان با میکوریزا و کود زیستی فسفاته (mp) و شاهد عدم تلقیح (c) به همراه 4 سطح کود شیمیایی فسفره (25، 50، 75 و 100 درصد توصیه شده) تیمارهای آزمایشی بودند. اثر کودهای زیستی و شیمیایی فسفره بر صفات رشد و زراعی کدوی پوست کاغذی معنی-دار شد. بیشترین مقدار تعداد گره در ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی در بوته و وزن خشک برگ در بوته در تیمار mp50 (تلقیح همزمان با میکوریزا و کود زیستی فسفاته به همراه مصرف 50% کود توصیه شده) به-دست آمد. همچنین، با افزایش مصرف کود شیمیایی فسفره از 25 به 100 درصد کود توصیه شده، کلیه صفات مورد بررسی افزایش یافتند. در مقایسه تیمارهای تلقیح، بیشترین عملکرد میوه (17/6 کیلوگرم در متر مربع) در تیمار mp بدست آمد. همچنین، تیمار mp50 نیز بیشترین عملکردهای دانه (47/135 گرم در متر مربع) و روغن (97/54 گرم در متر مربع) را تولید کرد. افزون بر این، کاربرد کودهای زیستی میزان اسید چرب لینولئیک و اولئیک را افزایش داد و بیشترین میزان اسید چرب لینولئیک (55/69%) و اولئیک (25/23%) در تیمار تلقیح همزمان با کودهای زیستی به دست آمد. درکل، نتیجه گیری می شود که تیمار mp50، بیشترین عملکردهای کمی و کیفی را تولید کرد و مصرف کود شیمیای فسفره را 50 درصد کاهش داد.

اثرات همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار و دور آبیاری بر رشد و عملکرد ارقام سورگوم دانه ای در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  فرشید صادقی می آبادی   محمدعلی ابوطالبیان

در این تحقیق اثرات همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار و دور آبیاری بر رشد و عملکرد ارقام سورگوم دانه ای، بصورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا مطالعه شد. بطوری که، دور آبیاری در سه سطح (i1: 7 ، i2: 14 وi3: 21 روز) در پلات اصلی و ارقام سورگوم ( c1: پیام، c2: کیمیا و c3: سپیده) به همراه تلقیح بذر در سه سطح (f1: شاهد بدون تلقیح،f2: تلقیح با intraradices glomusو f3: تلقیح با گونه g. mossea) در پلات فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. مقایسه میانگین دور آبیاری نشان داد با افزایش فواصل آبیاری درصد همزیستی ریشه افزایش یافت. به طوری که در بین دو گونه قارچ میکوریزا بیشترین میزان درصد همزیستی ریشه از ترکیب تیماری(i3f3) حاصل شد و کمترین این مقدار از ترکیب تیماری (i1f2) به دست آمد. ترکیب تیماری (i3f3)میزان درصد همزیستی ریشه را نسبت به ترکیب تیماری (i1f2)، 9/30 درصد افزایش داد. با افزایش فواصل آبیاری عملکرد دانه کاهش یافت. بیشترین میزان عملکرد دانه (5/769 گرم بر متر مربع) از ترکیب تیماری (i1f3) به دست آمد و کمترین این صفت که معادل 6/308گرم بر متر مربع بود به ترکیب تیماری (i3f1) تعلق گرفت. ترکیب تیماری (i1f3) نسبت به ترکیب تیماری (i3f1)، عملکرد دانه سورگوم را 8/59 درصد افزایش داد. همچنین ترکیب تیماری (i1c2) توانست عملکرد دانه را نسبت به ترکیب تیماری (i3c1)، 6/63 درصد افزایش دهد. قابل ذکر است که عملکرد دانه بین ترکیب تیماری دورآبیاری 7 و14 روز در تلقیح با گونه موسه از لحاظ آماری تفاوتی وجود نداشت.

اثرات پرایمینگ بذر در مزرعه و زمان کاربرد کود نیتروژن بر کارائی زراعی مصرف نیتروژن، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانه ای سینگل کراس 704 در اسدآباد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  علی سرخوش   محمدعلی ابوطالبیان

به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ مزرعه ای بذر و تقسیط کود نیتروژن در زمان های مختلف رشد ذرت دانه ای سینگل کراس 704 بر کارائی مصرف نیتروژن، عملکرد و برخی خصوصیات زراعی آن پژوهشی در سال زراعی 1390 به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در شهرستان اسدآباد اجرا شد. البته برای به دست آوردن بهترین سطوح تیمار پرایمینگ بذر، پژوهشی آزمایشگاهی با 16 تیمار در سه تکرار شامل تیمار شاهد، تیمار پرایم با آب و پرایم با محلول روی به غلظت های 01/0، 02/0، 03/0 و 05/0 درصد در سه زمان 14، 16 و 18 ساعت در قالب طرح کاملاً تصادفی صورت گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش به عنوان ترکیب تیماری انتخابی به لحاظ غلظت روی و مدت زمان خیساندن بذر در محلول روی و آب، برای پرایم مزرعه ای انتخاب شدند. تیمارها شامل پرایم مزرعه ای بذر در 3 سطح(پرایم با آب معمولی به مدت 18 ساعت، پرایم با محلول روی 05/0 درصد به مدت 14 ساعت و بدون پرایم) و زمان مصرف کود نیتروژنه با پنج سطح شامل بدون کاربرد، کاربرد یک مرحله ای(زمان کاشت)، کاربرد دو مرحله ای(زمان کاشت و قبل از گلدهی)، کاربرد سه مرحله ای(زمان کاشت، 6-4 برگی و قبل از گلدهی) و کاربرد چهار مرحله ای نیتروژن(زمان کاشت، 6-4 برگی، قبل از گلدهی و مرحله شیری دانه) بود. نتایج نشان داد که بیشترین سرعت سبز شدن در تیمار ترکیبی پرایم با محلول روی و مصرف4/1 و 3/1 کود نیتروژن مصرفی (معادل با 40 تا 54 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان کاشت) با 2/81% افزایش در سرعت سبز شدن نسبت به تیمار بدون پرایم و عدم کاربرد نیتروژن و بیشترین درصد سبز شدن مربوط به تیمار پرایم آب و مصرف3/1 کود نیتروژن مصرفی(54 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار در زمان کاشت) بود که نسبت به تیمار بدون پرایم و مصرف تمامی کود نیتروژن در زمان کاشت( 160کیلو گرم نیتروژن در هکتار) با کمترین درصد سبز شدن 3/9 درصد افزایش داشت. در این تحقیق پرایم کردن بذر روی شاخص های رشد از قبیل شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و سرعت جذب خالص تاثیر مثبت داشته که در تلفیق با زمان کاربرد سه مرحله ای نیتروژن بیشترین شاخص های رشد را تولید نمود. پرایم کردن بذر به خصوص با محلول روی و کاربرد کود نیتروژن مصرفی در سه مرحله بیشترین تاثیر را روی عملکرد و اجزای عملکرد داشته به طوری که بیشترین تعداد دانه در ردیف(87/41)، تعداد دانه در بلال(37/633)و عملکرد دانه(10796 کیلو گرم در هکتار) در این ترکیب تیماری به دست آمد که این نتیجه به دلیل تاثیر مثبت پرایمینگ بذر و کاربرد نیتروژن در زمان حداکثر نیاز گیاه به دست آمده است. میزان نیتروژن دانه نیز تحت تاثیر پرایمینگ بذر و زمان کاربرد نیتروژن قرار گرفته و بیشترین میزان آن در ترکیب تیماری پرایم محلول روی و کاربرد چهار مرحله ای نیتروژن به دست آمد(6/1 درصد). کارائی زراعی نیتروژن و کارائی بازیافت نیتروژن دانه با پرایم کردن به ویژه با آب افزایش معنی داری نشان داد. همچنین کاربرد سه و چهار مرحله ای کود نیتروژن این کارائی ها را نسبت به کاربرد یک و دو مرحله ای کود نیتروژن افزایش داد. شاخص فاکتور جزئی تولید در پرایم با محلول روی 27/61 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن مصرفی تولید کرد و در کاربرد سه مرحله ای کود نیتروژن نیز 81/61 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن مصرفی تولید کرد که در مقایسه با سایر تیمارها بالاترین بود.

اثر کودهای زیستی فسفر و نیتروژن بر رشد، عملکرد و محتوای اسانس گیاه گاوزبان تحت تنش کمبود آب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  افشین کرمی   علی سپهری

به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی فسفر و نیتروژن بر رشد، عملکرد و محتوی اسانس گیاه دارویی گاوزبان در شرایط تنش کمبود آب، آزمایشی در سال 1390 به صورت کرتهای خرد شده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط آب و هوایی کرمانشاه اجرا گردید. تنش کمآبی شامل تنش در مراحل رشدی رویشی، زایشی، رویشی+ زایشی و بدون تنش بودند. تیمارهای کودی شامل 3 سطح مصرف 100% کودهای شیمیایی، 50% کودهای شیمیایی + زیستی و 25% کودهای شیمیایی+ زیستی بود. کودهای زیستی مورد بررسی شامل نیتروکسین و بیوفسفات بود. براساس نتایج بدست آمده تیمارهای مورد بررسی اثر معنی داری بر شاخص های رشدی گیاه، ارتفاع ، تعداد ساقه فرعی، تعداد و عملکرد گل آذین، تعداد غنچه در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، درصد و عملکرد اسانس، موسیلاژ، روغن دانه و شاخص برداشت گاوزبان داشتند. بالاترین ارتفاع گیاه، ساقه فرعی، عملکرد سرشاخه گلدار، تعداد غنچه، وزن هزار دانه، عملکرد موسیلاژ، عملکرد اسانس، عملکرد روغن و شاخص برداشت در شرایط بدون تنش و با مصرف 50% کودهای شیمیایی+ زیستی و کمترین مقادیر صفات مذکور نیز در شرایط تنش رویشی+ زایشی و با مصرف 25% کودهای شیمیایی+ زیستی حاصل شد. برهمکنش تیمارهای کودی و تنش کم آبی در اکثر صفات معنی دار بود. شایان ذکر است که تیمار 50% کودهای شیمیایی+ زیستی در شرایط تنش رویشی و شرایط بدون تنش در اکثر صفات مورد بررسی از عملکرد بالاتری نسبت به تیمار 100% کودهای شیمیایی برخوردار بود. به طوری که استفاده از 50% کودهای شیمیایی+ زیستی در شرایط تنش رویشی 5/16 درصد عملکرد دانه را نسبت به مصرف 100 درصد کودهای شیمیایی افزایش داد. به نظر می رسد که کودهای زیستی می توانند در کشاورزی پایدار به عنوان یک جایگزین مناسب برای کودهای شیمیایی در گیاه دارویی گاوزبان تحت شرایط تنش کم آبی مطرح باشند.

تاثیر پرایمینگ بذر و نیتروژن بر برخی صفات گیاه انیسون تحت شرایط کم آبیاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده کشاورزی زنجان 1392
  عادل فرهمندمهر   خلیل جمشیدی

به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بذر و نیتروژن بر برخی صفات گیاه انیسون تحت شرایط کم آبیاری، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال 1391 انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و با سه تکرار اجرا شد .فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری (i) در سه سطح (i1: آبیاری در تمام مراحل رشد، i2: یکبار قطع آبیاری در مرحله ساقه روی و i3: یکبار قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه ها) و پرایمینگ بذر (p) در دو سطح (p1: عدم پرایمینگ بذر و p2: پرایمینگ بذر با آب مقطر) به صورت فاکتوریل در کرت های اصلی و فاکتور نیتروژن (n) در چهار سطح شامل (0، 40، 80 و 120 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کم آبیاری اثر معنی داری بر تمامی صفات مورد بررسی شامل تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چترک چتر شاخه اصلی، تعداد دانه در چترک چتر شاخه فرعی، تعداد دانه در چتر شاخه اصلی، تعداد دانه در چتر شاخه فرعی، وزن هزار دانه، تعداد شاخه فرعی در بوته، تعداد چتر در شاخه اصلی، تعداد چتر در شاخه های فرعی، تعداد چترک در چتر شاخه اصلی، تعداد چترک در چتر شاخه فرعی، ارتفاع بوته، عملکرد دانه، عملکرد ماده خشک، شاخص برداشت، درصد اسانس و عملکرد اسانس داشت. به استثنای درصد اسانس، تمامی صفات مذکور به طور معنی داری کاهش یافتند، اما درصد اسانس افزایش یافت. پرایمینگ بذر نیز تاثیر معنی داری بر برخی صفات داشت. همچنین، سطوح مختلف نیتروژن نیز تاثیر معنی داری بر تمامی صفات داشت و باعث افزایش در صفات مذکور شد. بیشترین عملکرد دانه (8/935 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد ماده خشک کل (1966کیلوگرم در هکتار) از تیمار i1p2n4 (کاربرد 120 کیلوگرم در هکتار و آبیاری در تمام مراحل و پرایمینگ بذر با آب مقطر) و کمترین میزان صفات از تیمار i2p1n1 (عدم مصرف نیتروژن و یکبار قطع آبیاری در مرحله ساقه روی و عدم پرایمینگ بذر) بدست آمد. همچنین، بیشترین عملکرد اسانس (4/29 کیلوگرم در هکتار) از تیمار i3p1n4 (کاربرد 120 کیلوگرم در هکتار و یکبار قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه ها و عدم پرایمینگ بذر) و درصد اسانس (7/4 درصد) از تیمار i3p2n4 (کاربرد 120 کیلوگرم در هکتار و آبیاری در تمام مراحل و پرایمینگ بذر با آب مقطر) حاصل شد و کمترین عملکرد اسانس از تیمار i2p1n1 (عدم مصرف نیتروژن و یکبار قطع آبیاری در مرحله ساقه روی و عدم پرایمینگ بذر) بدست آمد. بنابراین در کشت انیسون قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه همراه با پرایمینگ بذر و مصرف 120 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن خالص توصیه می شود. واژه های کلیدی: آماده سازی بذر، اسانس، انیسون، عملکرد، نیتروژن.

بررسی اثرات اکوفیزیولوژیک تداخل علف های هرز بر روی عملکرد کمی و کیفی ارقام پاییزه کلزا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1386
  جواد حمزه یی   عادل دباغ محمدی نسب

چکیده ندارد.