نام پژوهشگر: حمید ضرغام بروجنی
زهره کیانی فیض آبادی حمید ضرغام بروجنی
برندسازی مقصدگردشگری، یکی از ابعاد مهم بازاریابی مقصد است که تاثیر قابل ملاحظه ای در بهبود تصویر ادراکی گردشگران و ایجاد تمایز رقابتی در بازارهای هدف دارد. با توجه به پیچیدگیهای مدیریتی و موقعیتی مکانها، شناسایی عوامل موثر بر موفقیت برندسازی مقصد گردشگری بسیار حائز اهمیت است.پژوهش حاضر، با هدف شناسایی عوامل موثر بر برندسازی مقصدگردشگری، رتبه بندی آنها بر اساس سهمی که در موفقیت برندسازی مقصد دارند، همچنین بررسی سطح جاری این عوامل در ایران صورت پذیرفته است. بر اساس مطالعات اولیه، 11 عامل شناسایی و با اتکا به خردکارشناسانه 40 تن از متخصصین فعال در دانشگاه و بخش های خصوصی و دولتی، که در عرصه های گردشگری فعال بوده، ضمن برخورداری از دانش کافی در مورد برندسازی مقصد، با شرایط ایران به عنوان یک مقصد گردشگری آشنایی داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. برای انتخاب اساتید از روش نمونه گیری هدفمند و برای نمونه گیری از فعالین بخش خصوصی و دولتی از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری دوجمله ای، فریدمن و آزمون h مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج، حاکی از تائید تاثیر هر11عامل بر برندسازی مقصد بود.11عامل به ترتیب اهمیت عبارتند از:1- گروه برندسازی مقصد2- دانش متخصصین و فعالین در مورد برندسازی مقصد3- مشارکت ذی نفعان4- انسجام 5 – اینترنت 6- تجزیه و تحلیل استراتژیک در مورد برند مقصد 7- مدیریت مقصد در راستای تحقق برند 8- بازار 9- عوامل موثر برطراحی برند10- جامعه میزبان11- رویدادهای خارج از برنامه. در خصوص سطح جاری عاملها در ایران، همه عاملها به جز "رویدادهای خارج از برنامه"، کمتر از حد متوسط ارزیابی شدند و "رویدادهای خارج از برنامه" و "انسجام" به ترتیب اولین و آخرین رتبه را به لحاظ سطح جاری در ایران کسب کردند.
ولی نعمتی محمد حسین ایمانی خوشخو
با توجه به اینکه خصوصی سازی موجب شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی، ارتقای کارایی اقتصادی و بهره وری منابع مادی و انسانی، افزایش رقابت پذیری و مشارکت بخش خصوصی در فعالیت های اقتصادی و منطقی کردن اندازه دولت و کاستن از بار مالی و مدیریتی آن در تصدی فعالیت های اقتصادی می شود، مساله اصلی این پژوهش روش های ارتقاء بهره برداری از چشمه های آب گرم و معدنی سرعین با مشارکت بخش خصوصی و موانع و مشکلاتی است که بر سر راه بخش خصوصی در این زمینه وجود دارد. پس از واکاوی ادبیات موجود، مشاهده وضعیت منطقه و مصاحبه با متخصصین و صاحب نظران درگیر در این زمینه، نبود متولی واحد(مستقل) در گردشگری، عدم تشویق و حمایت مالی دولت از بخش خصوصی، عدم همکاری ارگان های مرتبط در اجرای سیاست ها و مصوبات و انگیزه بخش خصوصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در تحقیق حاضر که بوسیله نظرخواهی از صاحب نظران خصوصی سازی و گردشگری و همچنین سرمایه گذاران انجام شده، یافته ها نشان می دهد علیرغم نبود متولی واحد، عدم تشویق و حمایت مالی دولت از بخش خصوصی و همکاری نکردن ارگان های مرتبط با گردشگری (بویژه چشمه های آب گرم) در اجرای سیاست ها و مصوبات دولت و با وجود فصلی بودن فعالیت ها، نیاز به سرمایه گذاری زیاد و . . . باز هم بخش خصوصی انگیزه لازم جهت سرمایه گذاری در این چشمه ها را دارد.
ابتهال زندی محمد رضا فرزین
گردشگری از دهه ی 1970 به عنوان ابزاری برای توسعه مطرح بوده و نقش آن در کاهش فقر به ویژه، فقر قابلیتی ، از اواخر دهه ی 1990 مورد توجه قرار گرفته است و از آن زمان گردشگری حامی فقرا، به سرعت به روشی شناخته شده و ارزشمند جهت کاهش فقر تبدیل شد. از جمله روش های مطرح شده توسط سازمان جهانی جهانگردی، اشتغال و به کارگیری افراد فقیر در موسسات گردشگری است و یکی از روش های مناسب برای بررسی تأثیر اشتغال در گردشگری بر کاهش فقر قابلیتی، مقایسه ی شاخص های توسعه ی انسانی بین شاغلان بخش گردشگری و غیرگردشگری است که موضوع این پژوهش است. هدف مطالعه ی حاضر مقایسه ی ابعاد مختلف توسعه ی انسانی بین شاغلان بخش گردشگری و غیر گردشگری در شهر تهران به منظور بررسی تأثیر اشتغال در گردشگری بر کاهش فقر قابلیتی و ارائه پیشنهادهایی جهت بهبود ابعاد مختلف توسعه ی انسانی و در نتیجه، کاهش فقر قابلیتی است. در بعد نظری به منظور رسیدن به اهداف پژوهش، از دیدگاه اینگلهارت و همکارانش در خصوص ابعاد و شاخص های توسعه-ی انسانی استفاده شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بین شاغلان بخش های خدماتی مشابه، هتل و بیمارستان، در سال 1388 انجام شده است. روش نمونه گیری چند مرحله ای بوده و حجم نمونه 200 نفر است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شاغلان بخش های خدماتی هتل در ابعاد توسعه ی انسانی مورد بررسی، که نشان دهنده ی وضعیت فقر قابلیتی است، نسبت به شاغلان بخش های خدماتی مشابه در بیمارستان از امتیاز بیشتری برخوردار هستند و در نتیجه از نظر وضعیت فقر قابلیتی در وضعیت بهتری به سر می برند به عبارت دیگر می توان چنین ادعا کرد که اشتغال در بخش گردشگری موجب بهبود شاخص های توسعه ی انسانی و در نتیجه کاهش فقر قابلیتی می گردد.
سارا شراوند ابوافضل تاج زاده نمین
پژوهشی را که مطالعه خواهید کرد، به عوامل موثر بر کیفیت ارتباطات در صنعت حمل و نقل هوایی ایران با رویکرد (بازاریابی رابطهمند) خواهد پرداخت.که هدف اصلی آن شناخت عوامل تاثیرگذار برکیفیت ارتباطات در صنعت حمل و نقل هوایی می باشد. در راستای روشن نمودن این ارتباط، پنج فرضیه اصلی تدوین گردیده است. تحقیق از نظرهدف، کاربردی وازنظر روش گردآوری دادهها، توصیفی واز شاخه پیمایشی می باشد. جامعه آماری آن، مسافرانی می باشندکه بطور مداوم با یکی از شرکتهای هواپیمایی داخلی از تهران به مقصد مورد نظر خود در ایران سفر می نمایند. روش نمونه گیری تحقیق، نمونه گیری در دسترس ـ اتفاقی بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای مشتمل بر 25 سوال، که براساس مقیاس درجه بندی لیکرت طراحی شده-است، می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. از آنجایی که دادهها نرمال نبودند، آزمون فرضیات با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن انجام گرفته و هر پنج فرضیه تائید شدند. برای آزمون قابلیت اعتماد (پایایی) پرسش نامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده گردیده و پایایی تائید شد. ازجمله نتایج دیگری که پس از پایان تجزیه و تحلیلهای آماری بر روی دادهها بدست آمد می توان اشاره کرد که، آزمون ویل کاکسون تک نمونه ای برای 5 فرضیه اعمال گردیدو مشخص شد: رویکرد مشتری مداری، مهارت و تخصص کارکنان و کیفیت ارتباطات دروضعیت نسبتاً مطلوب، ارتباط میان فردی، فرآیند بهبود و اصلاح نقص و فناوری اطلاعات در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار داشتند. با استفاده از آزمون ناپارامتری فریدمن به بررسی تساوی پنج شاخص پرداخته شدو مشخص گردید که این مولفهها به ازای حداقل یک i,j با یکدیگر برابر نیستند.سپس با استفاده از آزمون ناپارامتری ویل کاکسون دو نمونه ای به بررسی تساوی زوجی این پنج متغییر پرداختیم. با توجه به 10 آزمون ویل کاکسون متوجه شدیم که تنها دوشاخص(فرآیند بهبود و اصلاح نقص - فناوری اطلاعات) با هم همرتبهاند. سپس با استفاده از نتایج حاصله و مقدارهای میانگین رتبهها در آزمون فریدمن به رتبه بندی نهائی پرداختیم. پس با توجه به آزمونهای ناپارامتری فریدمن، ویل کاکسون و میانگین رتبهها در آزمون فریدمن، رتبه بندی 5 شاخص به صورت زیر انجام شد: رتبه اول: مهارت و تخصص کارکنان (با میانگین 3.94)، رتبه دوم: رویکرد مشتری مداری (با میانگین 3.24)، رتبه سوم مشترکاً: فرآیند بهبود و اصلاح نقص - فناوری اطلاعات (با میانگین2.83)، رتبه چهارم: ارتباط میان فردی (با میانگین2.29).
زهرا نادعلی پور محمد رضا فرزین
موضوع رقابت از زمانی آغاز شد که آدام اسمیت کتاب معروف خود را تحت عنوان ثروت ملل منتشر نمود. تعریف رقابت کار دشواری است، زیرا رقابت مفهومی نسبی و چند بعدی است و این دشواری زمانی بیشتر نمایان می شود که در صدد اندازه گیری رقابت بر می آییم . تا اواخر سال 1980 چارچوب نظری برای تحلیل، حفظ و بهبود رقابت یک کشور یا صنعت وجود نداشت و بنابراین با استفاده از معیارهای مختلف، از رقابت تحلیل هایی اقتصادی می شد. تعریفی که wef از رقابت گردشگری ارائه داده است عبارت است از: « عوامل و خط مشی هایی که یک کشور را در جهت توسعه بخش سفر و گردشگری، جذاب می نماید(wef, 2008). پورتر(1980)، گیلبرت(1984) و پون (1993) هر یک استراتژی هایی را در ارتباط با رقابت مقصد گردشگری ارائه داده اند اما مدل کراچ و ریچی بر خلاف سایر مدل ها که بیشتر بر محصول گردشگری و تصویر مقصد تاکید می کنند، با افزودن عناصری همچون مدیریت مقصد، عوامل پشتیبان و مشخصه های تعدیل کننده به سایر عوامل ( جاذبه ها و منابع اصلی)، جامع تر از سایر مدل هاست. هدف مقاله حاضر بررسی و الویت بندی عوامل موثر بر مزیت رقابتی منطقه چابهار با استفاده از مدل کراچ و ریچی می باشد این پژوهش به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بین خبرگان و متخصصین حوزه گردشگری در در بازه زمانی1388 – 1389 انجام گرفته است. روش نمونه گیری تلفیقی از روشهای گلوله برفی و قضاوتی بوده و حجم نمونه برای پرسشنامه مربوط به ضرایب اهمیت 38 و برای پرسشنامه های مربوط به وضعیت شاخصها در منطقه 34 بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان 5شاخص مذکور درمدل کراچ و ریچی به ترتیب برنامه ریزی، خط مشی و توسعه مقصد، مدیریت مقصد، منابع و جاذبه های محوری، عوامل و منابع پشتیبان و عوامل تقویت کننده از الویت برخوردارند. همچنین منطقه چابهار در زمینه عواملی همچون آب و هوا، سواحل و چشم اندازهای زیبا، فرهنگ و تاریخ، امنیت، مهمانپذیری، ظرفیت تحمل و غیره از نقاط قوت و در زمینه عواملی نظیر مدیریت بازدیدکنندگان، مدیریت بحران، مراکز تفریحی، همکاری میان بخش عمومی و خصوصی، بازاریابی، وجود برنامه های مدون توسعه مقصد و غیره از نقاط ضعف برخوردار می باشد.
حمید ایوبی یزدی محمد حسین ایمانی خوشخو
ارزش ویژه برند هر ساله توسط موسسات معتبر جهانی در مورد برندهای مختلف بین المللی اندازه گیری می شود. در بسیاری از موارد، ارزش ویژه برند از ارزش دارئی های فیزیکی به مراتب بیشتر بوده و این نشان از اهمیت بالای مقوله برند و برندسازی دارد. در سال های اخیر تعیین عواملی که باعث افزایش ارزش ویژه برند می شود، مورد علاقه بسیاری از محققان و مدیران بازاریابی بوده است. آکر، یکی از برجسته ترین دانشمندان بازاریابی که کتاب های متعددی در خصوص برند تالیف کرده است، عوامل موثر در تعیین ارزش ویژه برند را در قالب یک مدل ارائه نموده است و این مدل توسط محققانی دیگر نظیر بوو، کونکنیک در ایالات متحده و اسلوانی در مورد مقصدهای گردشگری مورد آزمون تجربی قرار گرفته است. با توجه به تفاوت های فرهنگی، اجتماعی، و خصوصیات مقصد های گردشگری ایران، در مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری یزد، به ارزیابی گردشگران داخلی از ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهر یزد با استفاده از مدل کونکنیک (2007) پرداخته شده است. در این پایان نامه 4 فرضیه زیر مورد آزمون قرار گرفتند که عبارتند از: 1- آگاهی از برند مقصد گردشگری یزد بر ارزش ویژه برند آن تاثیر دارد. 2- تصویر برند مقصد گردشگری یزد بر ارزش ویژه برند آن تاثیر دارد. 3- کیفیت ادراک شده از مقصد گردشگری یزد بر ارزش ویژه برند آن تاثیر دارد. 4- وفاداری به برند مقصد گردشگری یزد بر ارزش ویژه برند آن مقصد گردشگری تاثیر دارد. این تحقیق از حیث هدف از نوع کاربردی است و بر اساس نحوه گردآوری داده ها در دسته تحقیقات توصیفی قرار دارد. در تقسیم بندی جزئی تری از تحقیقات توصیفی، این تحقیق در دسته پیمایشی قرار دارد.جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگران بالقوه ای است که در دوره زمانی 15 فروردین تا 15 اردیبهشت سال 1389 در ورودی های شهر تهران در دسترس بوده اند و از روش های آماری رگرسیون و تحلیل عاملی تاییدی برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که علاوه بر تصویر برند که در مطالعات 30 سال اخیر به عنوان مهمترین عامل ارزیابی گردشگران از برند مقصد گردشگری تلقی شده است، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده و آگاهی به برند مقصد گردشگری نیز به صورت مستقیم بر ارزش ویژه برند تأثیر دارند و از نظر اهمیت وفاداری به برند مهمترین عامل تاثیر گذار شناخته شده است. همچنین از بین عوامل جمعیت شناختی، در استان ها مختلف، ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از سوی گردشگران آن استان ها به صورتی متفاوت تلقی می شود اما از نظر سن، جنسیت، تعداد دفعات بازدید مقصد گردشگری، تفاوتی در ارزش ویژه برند دیده نشد.
نسترن رسولی حمید ضرغام بروجنی
این پژوهش در دفاتر خدمات مسافرتی استان همدان با هدف شناسایی مشکلات مدیریت منابع انسانی و جایگاه آن در چرخه حیات سازمان انجام شده است. مدل های موجود بررسی و مدل سه مرحله ای چرخه حیات سازمان به جهت سهولت کاربست آن و جامعیت مفاهیم مربوطه برای طبقه بندی شرکت ها انتخاب شد. سه دسته از فعالیت های منابع انسانی شامل استخدام، توسعه، نگهداری و مشکلات مربوط به آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه از متغیر آموزش و برای مفهوم حفظ و نگهداری کارکنان از متغیر حقوق و دستمزد استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران عامل و مدیران فنی دفاتر بوده و اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شدند. در طراحی پرسشنامه به منظور تعیین دامنه پاسخ ها در مورد مدیریت منابع انسانی از طیف لیکرت 5 گزینه-ای استفاده شد. پس از تعیین نرمال بودن توزیع جامعه آماری (با آزمون کلموگروف- اسمیرنوف)، از آن جایی که سوال های پرسشنامه دارای مقیاس رتبه ای (ترتیبی) بود، از آزمون های ناپارامتری استفاده شد. آزمون کروسکال- والیس و آزمون خی- دو برای بررسی صحت و سقم فرضیه ها و از تحلیل اکتشافی داده ها (با نمایش گرافیکی متغیرها) برای تحلیل کارآمدتر استفاده شد. یافته های پژوهش وجود رابطه بین مشکلات مدیریت منابع انسانی و چرخه حیات شرکت ها را تأیید کرده، نشان داد مشکلات استخدام در مرحله تولد، مشکلات توسعه در مرحله رشد و مشکلات حفظ و نگهداری کارکنان در مرحله بلوغ متداول تر است.
مهنا نیک بین حمید ضرغام بروجنی
گردشگری در مفهوم پایداری، دربرگیرنده پردازش معنایی خاص خود است. توسعه پایدار از نظر زیستمحیطی، غیر مخرب؛ ازنظر فنی، متناسب؛ از نظر اقتصادی، پویا و از نظر اجتماعی، قابل پذیرش مردم است. حال اگر توسعه پایدار یکی از اهداف عینی این عصر از صنعت گردشگری است، پس اندازهگیری عملکرد و اثراتش در مقصدهای گردشگری یک ضرورت است. این پرسشی است که از سال 1990 در علم گردشگری ایجاد شده است: چگونه میتوان ترقی و پیشرفت مقصدهای گردشگری را به سمت توسعه پایدار گردشگری اندازه گرفت؟ هدف این مقاله انتخاب واجرای مدلی مناسب برای سنجش توسعه پایدار گردشگری در جزیره کیش است. برای این منظور، مدل مفهومی سنجش توسعه پایدار گردشگری"کو" انتخاب گردید. این مدل با فرایندی هدفند بر اساس رویکردهای کلنگرانه و جزئنگرانه مدلسازی شده است. برای سنجش توسعه پایدار گردشگری در جزیره کیش براساس این مدل، مراحل زیر طی یک فرایند هدفمندی بکار گرفته شدهاند: شناسایی و مشخص کردن سیستمهای توسعه گردشگری جزیره کیش، تعیین ابعاد و شاخص های توسعه پایدار گردشگری جزیره کیش، انتخاب مقیاس پایداری، تعیین درجه بندی پایداری و نهایتا، بسط نقشه های سنجش(bts,atsi) گردشگری پایدار جزیره کیش. برای انجام این فرایند ابتدا پیمایش پرسشنامهای جهت گردآوری دادهها از سه عنصر اصلی توسعه پایدار گردشگری(گردشگران، جامعه میزبان و کارشناسان محیط زیست) انجام پذیرفت سپس نتیجه تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس مقیاس پنج قسمتی پایداری بر روی نقشه بارومتر گردشگری پایدار (bts) نشان داده شد، نتایج بهدست آمده حاکی از درجه پایداری بینابین برای شرایط جاری توسعه گردشگری در جزیره کیش است. ملاجظه شد درجه پایداری سیستم انسانی بالاتر از سیستم طبیعی است. همچنین مدل atsi نیز بهعنوان مکملی برای تجزیه و تحلیل bts بکار برده شد تا سطوح منفرد پایداری شاخصهای گردشگری پایدار جزیره کیش مشخص شوند بدین ترتیب شاخص سروصدا حاکی از آرامش محیط، بالاترین درجه پایداری و شاخص انجام بازرسیهای زیستمحیطی از کمترین درجه پایداری نسبت به سایر شاخصهای توسعه پایدار گردشگری جزیره کیش برخوردار است.
معصومه توحیدلو حمید ضرغام بروجنی
الف) موضوع و طرح مساله (اهمیت موضوع و هدف): بیان مساله: مقصدهای عمده گردشگری مذهبی ایران هرساله بخصوص در ایام اعیاد و سوگواری ها شاهد حضور گسترده زوار و گردشگران مذهبی هستند. با وجود تعداد زیاد گردشگران ورودی به این شهرها، نابسامانی و عدم مدیریت گردشگری موجب زیان های بسیار به گردشگری این گونه مقصدها و سایر سیستم های شهری می شود. ازجمله چالش های پیش روی دولت ها، مدیریت درست مقصدهای گردشگری جهت نظم بخشیدن به امور گردشگران است. در این تحقیق سعی بر آن است تا این فرایند مورد بررسی قرار گیرد تا با شناسایی همه عوامل موفقیت و تعریف الگوهای مدیریت موثر مقصد، به این عوامل نظم داده شود. انتخاب کلان شهر مشهد، به جهت دارا بودن ویژگی های خاص آن صورت گرفته است. اهمیت اجرای تحقیق: مدتی نه چندان قبل، مقصدها (کشورها، ایالت ها، شهرها یا مناطق) پذیرای گردشگران بودند ولی در فرایند بازدید کمتر مداخله می کردند و برای جذب و پذیرایی از بازدیدکنندگان، به بنگاه های سفر تکیه داشتند. مقصدها دیگر چنین رویکرد منفعلی ندارند. هدف کلی تحقیق حاضر، دستیابی به راهکارهایی برای تنظیم اثربخش عوامل کلیدی مدیریت مقصدهای مذهبی به منظور ارتقاء سطح گردشگری پایدار آن مقصدها است. در این راستا: الف) شناسایی عوامل تاثیرگذار بر مدیریت مقصدهای مذهبی ب) ارزیابی الگوهای مطرح مدیریت مقصدهای مذهبی ج) تعیین خطوط راهنمای مدیریت مقصد مشهد، از هدف های مورد انتظار از انجام این تحقیق به شمار می روند. ب) مبانی نظری: شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری، پرسش ها و فرضیه ها: چارچوب نظری: مدل کراچ و ریچی (2003)، به جهت تناسب بیشتر با اهاداف تحقیق، به عنوان مدل اولیه انتخاب شده و بخش مدیریت مقصد، محیط جهانی و محیط خرد به طور دقیق مورد بررسی قرار گرفته است. فرضیه ها: 1) توفیق مقصد گردشگری با عوامل تعیین کننده مدیریت مقصد رابطه دارد. 2) توفیق مقصد گردشگری با محیط جهانی (کلان) رابطه دارد. 3) توفیق مقصد گردشگری با محیط خرد (رقابتی) رابطه دارد. پ) روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها: روش تحقیق: از نظر هدف، کاربردی، ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی، از نظر روش تحقیق، پیمایشی، ازنظر نوع داده ها، کمی. جامعه آماری: کارشناسان و مدیران گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی نمونه گیری: با توجه به محدودیت تعداد عناصر جامعه مورد بررسی، که شامل 50 نفر کارشناس گردشگری در این سازمان است، برای جمع آوری داده ها به جای نمونه گیری از روش سرشماری استفاده شده است. ابزار اندازه گیری: پرسشنامه تجزیه و تحلیل داده ها: پس از جمع آوری داده های مورد نیاز، به منظور تحلیل داده ها و آسان سازی فرآیند انجام کار، آماده سازی، طبقه بندی و تحلیل داده ها از تکنیک های مناسب آمار توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است. ت) یافته های تحقیق: یافته ها حاکی از آن بود که در تمامی عوامل مورد بررسی، وضعیت موجود با وضعیت مطلوب فاصله داشت. عوامل شامل: مدیریت مقصد (سازمان های دخیل در توسعه گردشگری، بازاریابی، کیفیت خدمت/تجربه، اطلاعات/تحقیقات گردشگری، توسعه منابع انسانی، سرمایه گذاری، مدیریت بازدیدکنندگان، اداره منابع گردشگری، مدیریت بحران) محیط جهانی (اقتصاد، تکنولوژی، محیط اکولوژیکی، محیط سیاسی و قانونی، محیط اجتماعی-فرهنگی، محیط دموگرافیک) محیط خرد (تامین کنندگان، مشتریان، رقبا، محیط داخلی، محیط عمومی) ث) نتیجه گیری و پیشنهادات: برای تمامی عوامل مورد بررسی، پیشنهادات مقتضی ارائه شد. کیفیت خدمت/تجربه: توجه به تمامی عناصر موجود در زنجیره خدمات از لحظه شروع تا اتمام سفر بازاریابی و سرمایه گذاری: استفاده از نیروهای مجرب و با تحصیلات بالاتر اقتصاد: توجه به بازارها و گردشگران خارجی محیط اجتماعی و فرهنگی: توجه به ویژگیهای اجتماعی- فرهنگی شهر مشهد و گردشگران برای جذب گردشگران بین المللی و بهره گیری از فرصتها برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان تکنولوژی: افزایش فرهنگ عمومی استفاده از تکنولوژیها محیط داخلی: ارتباطات هم جهت بین اجزای سیستم گردشگری شهر مشهد مورد نیاز است. محیط عمومی: افزایش آگاهی عمومی نسبت به پدیده گردشگری و افزایش اطلاع رسانی در این زمینه از دیگر ملزومات گردشگری مذهبی در مشهد: ایجاد سیستمی خوب طراحی شده و منسجم و هماهنگی در دستگاهها و سازمان های مختلف گردشگری به ویژه در حوزه نظارت جهت افزایش کیفیت خدمات و تجربه، بهبود ادراک مالی جامعه از ماهیت گردشگری و فرصتهای پیش رو، افزایش بودجه های دولتی برای توسعه گردشگری مذهبی، ایجاد جاذبه برای سرمایه گذاران بخش خصوصی، حمایت از سوددهی سرمایه های خارجی توسط دولت، توجه به شاخصهای بومی و مذهبی در معماری شهر و ایجاد جاذبه های گردشگری، توسعه فناوریهای جدید و ایجاد امکان دریافت خدمات پیش و درحین سفر برای گردشگران، ایجاد نظام گردشگری مذهبی
حامد هاجرپور شاندیز حمید ضرغام بروجنی
گردشگری به عنوان یک فعالیت جامع و کلی میتواند به وسیله برنامهریزی مدون که به سوی اهداف اصلی و مشخصی نشانه گرفته شده است، موجبات بهبود شرایط را در منطقه مقصد فراهم آورد. دست اندرکاران برنامهریزی و توسعهی گردشگری، بایستی با توجه به شرایط هر مقصد، نسبت به توسعهی گونه ای از گردشگری که بیشترین تناسب را با ویژگیهای آن مقصد داراست تلاش نمایند. شهر شاندیز که در فاصلهی 20 کیلومتری کلان شهر مذهبی مشهد قرار دارد، به خاطر نزدیکی به این شهر و برخورداری از جاذبههای طبیعی و آبوهوای مناسب همواره برای زائران و مجاوران حضرت امام رضا(ع) جایگاه ویژه ای داشته است. اما نشانههای توسعه گردشگری بدون برنامهریزی و سیاست مشخص در حال حاضر در این منطقه مشاهده میشود. در این تحقیق سعی شده است تا رویکرد مناسب برنامهریزی توسعه گردشگری در این منطقه مشخص شود. بدین منظور و با توجه به عوامل تبیین کنندهی سه رویکرد از رویکردهای برنامهریزی توسعه گردشگری شامل رویکرد برنامهریزی زیست محیطی، برنامهریزی جامعه محور و برنامهریزی استراتژیک، پرسشنامه ای متشکل از 27 عامل بر اساس نظر استادان و ادبیات تحقیق تنظیم شد. سپس پرسشنامه مذکور در اختیار 65 نفر از صاحبنظران دو حوزهی دانشگاهی و مدیریت دولتی که نسبت به منطقه مورد مطالعه شناخت داشتند قرار گرفت و از آنان خواسته شد که شدت تاثیرگذاری هر یک از این عوامل در زمینه برنامهریزی توسعه گردشگری مقصد گردشگری شاندیز را با دادن عددی بین 1 تا 5 مشخص نمایند. در نهایت میانگین پاسخهای داده شده به مجموع سوالات هر رویکرد مشخص گردید و نتیجهگیری انجام شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در جهت توسعه گردشگری در این منطقه به ترتیب رویکردهای برنامهریزی زیستمحیطی، رویکرد برنامهریزی استراتژیک و رویکرد برنامهریزی جامعه محور در نظر صاحبنظران و تصمیمگیران از اولویت بالاتری برخوردارند.
هستی قاسمی حمید ضرغام بروجنی
با وجود تغییرات پویا و مستمر در صنعت گردشگری و هتلداری عصر معاصر، کیفیتارائه خدمات برای رقابت پذیر بودن هتل ها به مسئله ای حیاتی تبدیل شده است و محققان معتقدند آنچه در صنایع خدماتی بیشترین تاثیر را در موفقیت این مورد دارد نیروی انسانی و شایستگی های آنان است. لذا در هتل ها به منظور انطباق با محیط، نیازهای پویای مهمانان و به روز رسانی دانش کارکنان، پیاده سازی یک فرایند آموزش نظام مند و هدف دار امری است بسیار ضروری. استاندارد iso10015 یکی از الگوهای فرایند آموزش مبتنی بر نگرش سیستمی و مدیریت فرایند ها است که آموزش را شامل چهار فرایند: نیاز سنجی، برنامه ریزی، اجرا و تعیین اثربخشی می داند و در این تحقیق برای طراحی فرایند آموزش- نظام مند برای کارکنان واحد پذیرایی هتل های پنج ستاره انتخاب شده است. در این تحقیق ابتدا با توجه به جایگاه های سازمانی در طرحطبقه بندی مشاغل گروه هتل های هما، شایستگی های مورد انتظار 4 شغل این واحد و روش ارزیابی آن ها در طی کارتعیین گردیده، سپس موانع و محدودیت های آموزش در هر یک از مراحل فرایند آموزش مشخص شده است. در ادامه بهترین روش های بالقوه آموزش و شاخص های انتخاب ارائه دهنده آموزش برای آموزش کارکنانواحد پذیرایی تعیین شده است و نهایتاً با توجه به نتایج به دست آمده فرایند آموزش نظام مند برای کارکنان واحد پذیرایی گروه هتل های هما تدوین شده است.
جلایر خلیل زاده حمید ضرغام بروجنی
اهمیت روز افزون قیمت نهایی اقامت در بستههای سفر و سفرهای انفرادی و تاثیر آن در قیمت تمام شده مقاصد، ضرورت کارآیی تولید و اثربخشی مصرف خدمات در واحدهای اقامتی را تبیین میکند. امروزه هتلها در تلاشند تا در ضمن حفظ کیفیت، با حداقل دادهها، به حداکثر ستاندهها دست یافته و در بازار شدیدا رقابتی جهانی به بقای خود ادامه دهند، در این بین ضرورت بهرهوری نیروی انسانی در فعالیتهای بهرهور هتلی ما را بر آن داشت تا رابطه متغییر نگرشی رضایت شغلی و متغییرهای رفتاری غیبت و چرخش شغلی را با میزان بهرهوری فردی کارکنان بسنجیم. در این راستا و بر مبنای مدل نظری پژوهش، 4 سازه اصلی و مفاهیم زیرمجموعه، بهمراه متغییرهایی برای سنجش تعریف شده و از طریق پرسشنامههای دو گانه کارکنان/ مشتریان دادههای مورد نیاز جمعآوری شدند. جامعه آماری این پژوهش بخش اقامتی مجموعه زنجیرهای هتلهای پارسیان تهران بود که بصورت نمونهگیری تصادفی مطبق تخصیص بهینه مورد نمونه گیری قرار گرفت و 126 نمونه برای پژوهش انتخاب شد. روایی صوری پرسشنامه به تأئید استادان راهنما و مشاور رسید. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه نیز 0.783 محاسبه شد که نشانگر پایایی مورد قبول پرسشنامه ها است. در خصوص بهرهوری کل از روش تحلیل پوششی دادهها، مدل شبکه مرحلهای استفاده شد و در نهایت تمام مقادیر جمعآوری شده و در قالب 8 فرضیه مورد بررسی قرار گرفتند که 5 فرضیه مورد تأیید قرار گرفت. مدل نظری پیشبینی شده برای پژوهش مورد بررسی معادلات ساختاری قرار گرفت و درنهایت با واریانس جامعه همسویی پیدا نکرد. با توجه به یافتههای پژوهش و اعداد بهرهوری ناشی از روش تحلیل پوششی دادهها راهکارهایی برای بهبود بهرهوری، افزایش کارآیی و اثربخشی و تصحیح فرآیندهای تولید ومصرف خدمات هتلهای مورد مطالعه ارائه شد.
ساره پورجهان حمید ضرغام بروجنی
از جمله کارکردهای اصلی بازاریابی مقصد به عنوان یکی از اساسی ترین مولفههای سیستم صنعت گردشگری، ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا است. کاهش سطح تقاضا و در پی آن، عدم استفاده از تأسیسات و تسهیلات گردشگری در فصل هایی از سال، یکی از عمدهترین چالشهای مدیران مقصدها است که با عنوان فصلی بودن از آن یاد میشود. شهر همدان به عنوان یک مقصد گردشگری به دلیل عواملی از جمله شرایط اقلیمی، در فصلهای پاییز و زمستان (فصل غیر اوج گردشگری) با این پدیده مواجه است. تحقیق حاضر به دنبال ارائه راهکارهایی برای کاهش پدیده فصلی بودن در شهر همدان با استفاده از شاخصهای بازاریابی است. بدین منظور، محقق بر پایه مدل بازاریابی مقصد کراچ و ریچی و ترکیب آن با آمیخته بازاریابی خدمات، به تدوین مدلی مفهومی پرداخت و برای هر یک از اجزای مدل، شاخصهای پیشنهادی از تحقیقات مشابه داخلی و خارجی استخراج گردید. به منظور تعیین میزان تأثیرگذاری شاخصها بر افزایش تقاضا در فصلهای غیر اوج، پرسشنامهای حاوی شاخصهای مذکور میان 110 نفر از خبرگان و کارشناسان گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توزیع گردید. برای انتخاب اعضای نمونه از روش نمونهگیری در دسترس و برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی پارامتریک و ناپارامتریک و آمار توصیفی با بهرهگیری از نرمافزار spss استفاده شد. بر اساس یافتههای تحقیق، تمامی اجزای مدل پیشنهادی در تعدیل فصلی بودن تقاضا تأثیر گذار تشخیص داده شده و بر پایه اولویتبندی آنها، آمیخته قیمت و پس از آن به ترتیب عنصر محصول، توزیع، ترفیع و ترویج، فرایند، افراد، شواهد فیزیکی در تعدیل فصلی بودن موثرند. مدیریت بازاریابی شهر همدان در تمامی متغیرهای مدل، بیانگر شکاف عملکردی است و این شکاف در بعد محصول و قیمت نمود بارزتری دارد.
افروز خسروانی دهکردی حمید ضرغام بروجنی
چکیده گردشگری پدیدهای جهانی، چند بعدی، با اثراتی عمیق است که کشورهای جهان با بازگشایی مرزهای خود با آن روبرو میشوند. به عقیده بسیاری از محققان، گردشگری دارای پتانسیل اثر گذاری بر روابط بینالملل و ابزاری برای ترویج صلح در جهان است. گردشگری ابزاری برای دیپلماسی عمومی و توسعه بینالملل و پاسخی است قدرتمند برای چالشهای جهانی و تروریسم. بررسی مطالعههای پیشین نشان میدهد: گردشگری نه تنها از صلح بهره میبرد، بلکه خود نیرویی حیاتی برای گسترش صلح در بین ملت هاست. هدف اصلی این پژوهش، بررسی شدت اثرات توسعه گردشگری بر شاخصهای صلح جهانی، اولویت بندی این اثرات و مقایسه شدت این اثرات در سطح جهانی و در ایران است. برای پاسخ به پرسشهای تحقیق، از جامعه خبرگان و مدیران بخشهای گوناگون صنعت گردشگری شهر تهران 44 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و از طریق مصاحبه و پرسشنامه، مورد پرسش قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده بهکمک روشهای استنتاجی آمار تحلیل شدند. نتایج، نشاندهنده اثرات متنوع گردشگری در جهان و افزون بر این، پتانسیل اثر گذاری با شدت زیاد (3/3) گردشگری بر شاخصهای جهانی صلح و با شدت کم (3/1) در ایران ارزیابی میشود. اولویت بندی اثرات توسعه گردشگری بر شاخصهای صلح در جهان نشان میدهد که دو شاخص احترام به حقوق بشر و ارتباط با کشورهای همسایه در اولویت قرار دارند. نتایج نشان میدهد که از نظر کارشناسان اختلاف معناداری بین شدت اثرات توسعه گردشگری بر شاخصهای صلح در ایران و جهان وجود دارد.
آسیه سخی حمید ضرغام بروجنی
صنعت گردشگری از ماهیتی پیچیده و چند بخشی برخوردار است و بخشهای متعددی در این صنعت دخیل هستند که هر کدام به گونهای متفاوت بر روی آن تاثیرگذارند. بنابراین به منظور توسعه موفق آن، شناسایی اجزا و بخشهای مختلف موثر در سیستم گردشگری و میزان روابط و اثرات آنها بر یکدیگر الزامی است. هر چه اجزای این سیستم، دقیقتر شناسایی شده و روابط آنها عمیقتر تحلیل شوند معضلات توسعه مطلوب، بهتر شناسایی شده و سیاستگذاری برای رفع تنگناها موفقتر خواهد بود. علیرغم اینکه کشور جمهوری اسلامی ایران از پتانسیلهای زیادی برای توسعه صنعت گردشگری برخوردار است ولی شاهد هستیم سالانه سهم بسیار اندکی از منافع گسترده گردشگری جهان نصیب ایران میگردد. به نظر میرسد اساسیترین مانعی که بر سر راه توسعه گردشگری ایران وجود دارد نبود سیاستهایی کارآمد میباشد. که این امر از نبود شناخت و آگاهی مسئولان در مورد اجزا و بخشهای تشکیل دهنده این صنعت و چگونگی تعاملات آنها با هم نشات میگیرد. به عبارت دیگر نبود چارچوبی مشخص و تعریف شده از سیستم گردشگری ایران و اجزای تشکیل دهنده آن باعث شده است که سیاستگذاران، مبنای مشخصی برای تدوین سیاستهای مورد نیاز این صنعت نداشته و بیشتر مبتنی بر نظرات غیر کارشناسی، تصمیمگیری نمایند. در این تحقیق تلاش شد تا لزوم داشتن نگرش سیستمی در مسائل برنامهریزی و سیاستگذاری توسعه گردشگری کشور نشان داده شود. تفکر سیستمی، ابزاری قدرتمند برای شناسایی پیچیدگیهای صنعت گردشگری و تعاملات آن با اقتصاد، محیطزیست و ساختارهای بومی است. فعالیتهای انجام شده در این تحقیق را میتوان به دو مرحله اصلی تقسیم کرد: • در مرحله اول با بهرهگیری از ادبیات موجود و نظر خبرگان گردشگری کشور، بخشها و اجزای تشکیل دهنده سیستم گردشگری کشور شناسایی شدند. • در مرحله دوم به وسیله روش پویایی شناسی سیستم، روابط مطلوب بین اجزای شناسایی شده در گام اول، در جهت توسعه گردشگری ایران شناسایی شده و پس از اعمال نظرات خبرگان، به وسیله نرمافزار ونسیم چارچوب نهایی مورد نظر ترسیم گردید. تا نقشهراهی را برای توسعه گردشگری کشور در اختیار مدیران و سیاستگذاران این عرصه قرار دهد.
الهام منتظری هدشی محمدرضا تقوا
موضوع مورد توجه در تحقیق حاضر، پیش بینی جریان مسافرت از تهران به مازندران با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی می باشد. لایه ورودی شبکه عصبی را 7 متغیر مستقل آلودگی هوای تهران، تعداد روزهای تعطیل، متوسط دمای هوای تهران، متوسط میزان بارش مازندران، متوسط دمای هوای مازندران، جمعیت تهران و شماره ماه مورد نظر تشکیل می دهد که سعی در پیش بینی تعداد مسافران ورودی به مازندران دارد. در نهایت شبکه ای با یک لایه ورودی شامل 7 نورون، یک لایه پنهان با 13 نورون و یک لایه خروجی شامل 1 نورون انتخاب گردید. اطلاعات مربوط به متغیرهای 7گانه از سال 1384 تا 1389 برای آموزش شبکه مورد استفاده قرار گرفت. متوسط خطای شبکه 53.3745 واحد می باشد. نتایج حاکی از آن است که متغیرها در ماه های مختلف سال، اثرات مختلفی روی روند سفر داشته است. با پیش بینی جریان مسافرت توسط شبکه های عصبی مصنوعی و دانستن ظرفیت مسافرت در استان مازندران، می توان به رفع نیازمندی های مسافران پرداخته و لذت سفر را با کاهش تراکم و فراهم آوردن امکانات رفاهی به صورت کافی، دوچندان نمود.
مجتبی شاهولی حمید ضرغام بروجنی
برای باقی ماندن در صحنه پر رقابت گردشگری فرهنگی، توجه به رضایتمندی گردشگر یک اصل انکارناپذیر است. برای این منظور مطالعه رضایتمندی گردشگر عمدتاً با روشهای کمی انجام می شود که بنابر ادبیات موجود، انتقادهای فراوانی بر پایایی و روایی آن وارد است. از طرف دیگر، بنابر نظریه چشم انداز، نارضایتی گردشگر تأثیرمعنادارتری بر رفتار پس از بازدید وی برجای می گذارد. بنابراین، در یک پژوهش کیفی و با تکنیک رویدادهای تعیین کننده (cit) منشأ نارضایتی گردشگران بررسی گردید. این تکنیک با مصاحبه های نیمه ساختاریافته، رویدادهای ناراضی کننده در جریان بازدید گردشگران بین المللی از سایت تخت جمشید را شناسائی نمود. از مصاحبه با 69 گردشگر بین المللی و 31 راهنمای گردشگری، 277 رویداد ناراضی کننده ثبت گردید که در 26 زیردسته و4 دسته "امکانات و تسهیلات رفاهی"، "حفاظت"، "تفسیر" و "مدیریت" دسته بندی گردید. این دسته ها اطلاعات کاربردی با ارزشی را برای مدیریت این سایت فراهم می آورند.
سمیه امیری محمود ضیایی
توسعه گردشگری زمانی موفق و پایدار است که جامعه محلی به طور مساوی در سود حاصله از آن بهره مند شود و در تصمیمگیری و برنامهریزی مشارکت داشته باشد. طبق اصل برابری در توسعه پایدار، مشارکت همه اقشار جامعه به ویژه گروههایی که قدرت تاثیرگذاری کمتری دارند، در فرآیند توسعه ضروری است و زنان از جمله این گروه ها هستند. زنان روستایی که نیمی از جمعیت روستاها را تشکیل میدهند، نیروی عمده ای در پیشبرد اقتصاد روستا محسوب میشوند. گردشگری روستایی به عنوان یکی از راهبردهای توسعه روستایی، میتواند گسترهای از فرصتها را برای مشارکت زنان فراهم کند و منجر به توانمندسازی آنها شود. چارچوب توانمندسازی سازوکار مناسبی برای تحلیل اثرات اقتصادی، اجتماعی، روانی و سیاسی گردشگری است. این مطالعه با استفاده از چارچوب مفهومی توانمندسازی و با بهره گیری از روش پژوهش میدانی، به بررسی نقش گردشگری در توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و روانی زنان روستایی پرداخته است. روستای امامزاده بزم در استان فارس و روستای جواهرده در استان مازندران برای مطالعه، انتخاب شدند و دادههای مورد نیاز در تیرماه و شهریورماه 1390 جمعآوری شد. جامعهی آماری این تحقیق را زنان بالای 15 سال در دو روستای مذکور تشکیل می دهند. در روستای اول، سرشماری و در روستای دوم، نمونهگیری انجام شد. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و ناپارامتری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 90پرسشنامه (30 پرسشنامه از روستای امامزاده بزم و 60 پرسشنامه از روستای جواهرده)، نشان داد به طور کلی گردشگری باعث توانمندسازی عمومی زنان در هیچ یک از دو روستا نشده است. اما در بعد اقتصادی، منجر به توانمندشدن زنان روستای جواهرده و در بعد روانی منجر به توانمندشدن زنان هر دو روستا شده است. توانمندی زنان در بعد اجتماعی برای زنان هیچ یک از دو روستا محقق نشده است.
فایزه السادات میرفخرالدینی حمید ضرغام بروجنی
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی عملکرد خدمات ارائه شده در هتل ها با رویکرد bsc فازی می باشد. شناسایی نقاط ضعف و قوت عملکرد هتل ها در ارائه خدمات از دیدگاه منظرهای مالی، مشتری، فرایند داخلی و رشد و یادگیری از اهداف کلیدی پژوهش می باشد. از دیگر اهداف آن، استفاده از یافته های پژوهش به منظور تدوین و فرموله کردن استراتژی هایی جهت بقای هتل ها در آینده است. طرح/رویکرد/روش: پژوهش حاضر به منظور ارزیابی عملکرد خدمات ارائه شده در هتل ها از رویکرد ترکیبی fanp/ftopsis/bsc استفاده شده و پس از تشریح جنبه های مختلف سیستم های ارزیابی عملکرد، کارت امتیازی متوازن، کیفیت خدمات در صنعت هتلداری و تئوری منطق فازی، پرسشنامه های تحقیق طراحی شدند. برای تعیین اوزان مناظر کارتامتیازیمتوازن از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای فازی و به منظور تعیین درجه اهمیت شاخص ها از تکنیک topsis فازی استفاده شد. شاخص های بحرانی عملکرد هتل ها از طریق نسبت اهمیت-عملکرد و سپس از طریق قانون پارتو مشخص گردید. یافته ها: در این پژوهش این نتایج حاصل شدند که وضعیت عملکرد خدمات ارائه شده در هتل های منتخب استان یزد در مناظر مشتری و فرایند داخلی مطلوب می باشد، در حالی که هتل ها در منظر مالی و هم چنین منظر رشد و یادگیری عملکرد ضعیفی دارند. همچنین هشت مولفه ارزیابی عملکرد خدمات هتل( شامل: منحصربه فرد بودن خدمات هتل، برگشت سرمایه، نرخ اشغال اتاق ها، بهره وری کارکنان، استفاده موثر کارکنان از اطلاعات بازاریابی، فرایند ارتباط دو طرفه با مشتریان، نسبت سود خالص به درآمد کل و فرایند ارائه خدمات جدید)به عنوان شاخص های بحرانی شناسایی شدند. از طرفی در هتل های منتخب استان یزد منظر مشتری در الویت نخست اهمیت و منظر فرایند داخلی در الویت چهارم قرار دارد.
محمد رضا صالحی پور اکبر پورفرج
امروزه پایگاه های میراث جهانی در دنیا اهمیت خاصی پیدا کرده اند و هر روز بیشتر از جانب دیدار کنندگان داخلی و خارجی مورد توجه و دیدار قرار می گیرند. تحقیق حاضر سعی در شناسایی و اولویت بندی برخی از عواملی دارد که ممکن است دیدار کنندگان (گردشگران) خارجی در دیدار خود از این یادمان های تاریخی جهانی، مورد توجه قرار دهند. با بررسی ها و مطالعات انجام شده 4 عامل "تجربه خدمات"،" کیفیت خدمات"، "هزینه مالی دیدار از پایگاه" و "هزینه های غیر مالی دیدار از پایگاه"، عواملی تشخیص داده شدند که می توانستند بر روی شاخص کلی ارزشیابی گردشگر از دیدار خود تاثیر داشته باشند. به منظور تصدیق تأثیرات این عوامل، تعداد 207 پرسشنامه بر مبنای نمونه گیری در دسترس در میان گردشگران اروپایی دیدار کننده از پایگاه میراث جهانی نقش جهان اصفهان توزیع شد. نتایج حاکی از این بود که هر 4 عامل تاثیر مستقیم و معنا داری بر ارزشیابی دیدارکنندگان اروپایی از دیدارشان داشته است. همچنین عامل "تجربه خدمات"، مولفه ای بود که بالاترین اولویت را از جانب اروپائیان دیدار کننده از این پایگاه میراث جهانی به دست آورده است.
لادن قهرمانی اردشیر تاج زاده نمین
امروزه بازار گردشگری پذیرای رقابت شدید است وتمام کشورها در تلاشند از طریق تکنیکهای مختلف بازاریابی، محصولات گردشگریشان را ترویج دهند. تجرب? بینالمللی نشان میدهد که تجارب ابزار بازاریابی با اهمیتی هستند که به استراتژی ترویج مقاصد گردشگری کمک موثر مینمایند. بر همین اساس از ده? 1998 شکل جدیدی از گردشگری به نام گردشگری تجربی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی روابط متقابل تجارب گردشگر(رهایی، آموزشی، زیبایی شناختی، سرگرمی) با توجه به مدل پاین و گیلمر در جزیرهی کیش میباشد. برای این منظور با استفاده از ادبیات پژوهش قلمروهای تجارب گردشگر شناسایی گردیده است. در این پژوهش که از نوع تحقیقات توصیفی ـ پیمایشی است جامع? آماری بازیدکنندگان جزیرهی کیش میباشد و ابزار سنجش، پرسشنامه است که به روش نمونهگیری در دسترس 100 پرسشنامه بین بازدیدکنندگان بالای 18 سال از جزیرهی کیش توزیع و تکمیل شده است. دادهها با نرم افزار spss و lisrel تحلیل شده و یافتههای تحقیق بدین قرار است: طبق نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین تجارب زیبایی شناختی با آموزشی و سرگرمی و رهایی رابطه معناداری وجود دارد و نتایج رگرسیون لوجستیک به منظور پیش بینی تمایل شرکت در تجارب مختلف به طور کلی نشان میدهد که در تمام روابط پیشبینی شده حداقل یک فعالیت پیشبینی کنندهی فعالیت گروه دیگر است به جز رابطهی بین گروه فعالیتهای زیبایی شناختی و سرگرمی که هیچ کدام از فعالیتهای گروه زیبایی شناختی فعالیتهای گروه سرگرمی را پیش بینی نمیکنند. در نهایت شدت روابط بین قلمروهای تجربهی گردشگر مشخص شده و بر اساس یافتهها جهت استفاده از تجارب گردشگر در استراتژیهای بازاریابی و بستهبندی سفر پیشنهادات لازم ارائه گردیده است. امروزه بازار گردشگری پذیرای رقابت شدید است وتمام کشورها در تلاشند از طریق تکنیکهای مختلف بازاریابی، محصولات گردشگریشان را ترویج دهند. تجرب? بینالمللی نشان میدهد که تجارب ابزار بازاریابی با اهمیتی هستند که به استراتژی ترویج مقاصد گردشگری کمک موثر مینمایند. بر همین اساس از ده? 1998 شکل جدیدی از گردشگری به نام گردشگری تجربی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی روابط متقابل تجارب گردشگر(رهایی، آموزشی، زیبایی شناختی، سرگرمی) با توجه به مدل پاین و گیلمر در جزیرهی کیش میباشد. برای این منظور با استفاده از ادبیات پژوهش قلمروهای تجارب گردشگر شناسایی گردیده است. در این پژوهش که از نوع تحقیقات توصیفی ـ پیمایشی است جامع? آماری بازیدکنندگان جزیرهی کیش میباشد و ابزار سنجش، پرسشنامه است که به روش نمونهگیری در دسترس 100 پرسشنامه بین بازدیدکنندگان بالای 18 سال از جزیرهی کیش توزیع و تکمیل شده است. دادهها با نرم افزار spss و lisrel تحلیل شده و یافتههای تحقیق بدین قرار است: طبق نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین تجارب زیبایی شناختی با آموزشی و سرگرمی و رهایی رابطه معناداری وجود دارد و نتایج رگرسیون لوجستیک به منظور پیش بینی تمایل شرکت در تجارب مختلف به طور کلی نشان میدهد که در تمام روابط پیشبینی شده حداقل یک فعالیت پیشبینی کنندهی فعالیت گروه دیگر است به جز رابطهی بین گروه فعالیتهای زیبایی شناختی و سرگرمی که هیچ کدام از فعالیتهای گروه زیبایی شناختی فعالیتهای گروه سرگرمی را پیش بینی نمیکنند. در نهایت شدت روابط بین قلمروهای تجربهی گردشگر مشخص شده و بر اساس یافتهها جهت استفاده از تجارب گردشگر در استراتژیهای بازاریابی و بستهبندی سفر پیشنهادات لازم ارائه گردیده است.
جعفر باپیری اکبر پورفرج
در تحقیق حاضر ارتباط بین ویژگیهای بازدیدکنندگان مجموعه سعدآباد، حس آنها نسبت به آن مکان و تفسیر مورد مطالعه قرار گرفت. برای نیل به هدف تحقیق از ترکیب دو روش کیفی و کمی استفاده شد. هدف از انجام بخش کیفی مطالعه، استخراج مهم ترین و ژرف ترین معناهایی بود که بازدیدکنندگان به مجموعه سعدآباد نسبت میدادند. در این بخش، ابتدا با استفاده از تکنیک عکاسی بازدیدکننده، تعداد 234 عکس از مجموعه سعدآباد گردآوری و بعد از تحلیل آنها، 9 عکس به عنوان معرف کل عکس ها دست چین شدند. سپس، با استفاده از این عکس ها با 50 نفر به صورت رو در رو مصاحبه شد. برای تحلیل محتوای مصاحبه ها از مدل "زنجیره ی وسیله- هدف" استفاده و در نهایت، 5 ویژگی، 7 منفعت و 7 ارزش به عنوان معناهای منتسب به مجموعه سعدآباد استخراج گردیدند. از بین ارزش های استخراج شده، 5 معنای هویت، نوستالژی، زیبایی، شکوه و تجمل، و استبداد، به بهترین شکل، ژرف ترین نگاه و احساس بازدیدکنندگان را نسبت به مجموعه سعدآباد منعکس می کردند. در مرحله ی بعد، برای بررسی ارتباط بین این معناها با سایر متغیرهای مطالعه، پرسشنامه ای تنظیم و بین 260 بازدیدکننده به صورت در دسترس توزیع گردید. داده های حاصل از پرسشنامه ها با اتکا به نرم افزارهای lisrel و spss و با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و رگرسیون خطی ساده و چندمتغیره مورد تجریه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که انگیزه بازدیدکنندگان از دیدن سعدآباد، علاوه بر تفریح و آموزش، عمدتا ایجاد پیوند عاطفی با سایت است. بیشتر بازدیدکنندگان، سعدآباد را بخشی از میراث خود می دانند و از لحاظ کارکردی و، به ویژه، عاطفی به آن دلبستگی دارند. آنها تمایل فراوانی به عرضه تفسیر داشته و معتقدند که تفسیر باید آموزنده بوده و آنها را از نظر عاطفی ارضا نماید. به علاوه، عرضه تفسیر می تواند خود به یک انگیزه بازدید تبدیل شود و در آفرینش یا بازآفرینی معناهای مکان تاثیرگذار باشد. سایر یافته ها حاکی از آن است که معنای هویت به بهترین شکل انگیزه بازدید، تمایل به تفسیر، دلبستگی به مکان و میراث پنداری را توضیح می دهد.
مریم صداقت سیدمجتبی محمودزاده
هدف پژوهش حاضر بررسی و تبین مدیریت دانش و رابطه آن با عملکرد سازمانی درصنعت هتلداری می باشد. دانش با ارزش ترین و استراتژیک ترین منبع برای هتل ها و عملکرد سازمانی نیز از اجزای کلیدی دست یابی به موفقیت و برتری آنها می باشد. بنابراین شناخت رابطه آنها حائز اهمیت می باشد. اما قبل از بررسی این رابطه باید به سنجش آمادگی سازمان برای پیاده سازی مدیریت دانش در هتل ها پرداخت. براین اساس در این پژوهش علاوه بر سنجش رابطه مدیریت دانش و عملکردسازمانی، به بررسی توانمندسازهای مدیریت دانش برای سنجش آمادگی و پیش نیازی برای مدیریت دانش درهتل ها پرداخته شده است.در این پژوهش برای ارزیابی عملکرد از مدل efqm استفاده شد. روش تحقیق، توصیفی و ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری 140 مدیر و سرپرست ارشد بخش های مختلف هتل های 4و 5 بوده اند که ازبین آنها 103 نفر به عنوان نمونه دردسترس انتخاب گردید. ابزار به کار رفته دراین پژوهش سه پرسش نامه می باشد که بر اساس طیف لیکرت می با شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین همبستگی میان رابطه های مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش و نتایج کارکنان و هم چنین بکارگیری دانش و عملکرد سازمانی می با شد.درمجموع از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش می توان نتیجه گرفت توانمندسازهای مدیریت دانش بر مدیریت دانش تاثیر گذاشته و مدیریت دانش با تاثیر خود برروی هتل ها منجر به بهبود عملکرد سازمانی آنها می شود.
هلیا بارزانی حمید ضرغام بروجنی
امروزه برندسازی مقصد به یکی از جذابترین و جنجال برانگیزترین مباحث در حوزه بازاریابی مکان و بازاریابی گردشگری تبدیل شده است. نظر به منافع زیاد برندسازی برای کشورها و پتانسیل بالای جمهوری اسلامی ایران به عنوان مقصد گردشگری، در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا میزان اهتمام به مفاهیم برندسازی و وضعیت فعلی برند گردشگری در ایران بر مبنای مدلهانکینسن(2004) مورد ارزیابی قرار گیرد. به این منظور 102 نفر از کارشناسان، مدیران و مسئولین سازمان مدیریت و بازاریابی مقصد (dmo) در ایران (معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) مورد پرسش قرار گرفتند تا در رابطه با وضعیت فعلی برند گردشگری و فعالیتهای برندسازی ایران اظهار نظر کنند. دادههای به دست آمده از نظریات این خبرگان با استفاده از آزمون مقایسه متوسطها تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که هسته برند ایران (متشکل از شخصیت، موقعیت یابی و تعهد برند) دارای ضعف اساسی است و میزان اهتمام به فعالیتهای برندسازی در کشور بسیار ضعیف بوده است. بر مبنای یافتههای تحقیق الزامات و توصیههای مدیریتی و بازاریابی مورد بحث قرار گرفتند.
نکیسا جزایریان حمید ضرغام بروجنی
مصرف خوراک محلی، بخش مهمی از تجربیات سفر گردشگران است. این کار برای گردشگران هم یک فعالیت فرهنگی و هم یک تفریح به شمار میرود. مطالعات بسیاری نشان داده است که نزدیک به 40 درصد هزینه ی گردشگران را خوراک تشکیل می دهد، با این حال پژوهشهای اندکی در مورد گردشگری خوراک و نوشیدنی انجام شده است. گردشگری خوراک و نوشیدنی به چهار سطح تقسیم می شود: علاقه ی زیاد به گردشگری خوراک و نوشیدنی به عنوان انگیزه اولیه سفر؛ علاقه ی متوسط به صورت مشارکت در فعالیتهای مرتبط با خوراک و نوشیدنی؛ علاقه ی کم و مشارکت در فعالیتهای مرتبط با خوراک و نوشیدنی صرفاً به جهت کنجکاوی؛ و گردشگرانی که علاقه ای به فعالیت های مرتبط با خوراک و نوشیدنی نشان نمی دهد. عوامل موثر بر مصرف خوراکی ها و نوشیدنی ها در مقصد گردشگری نیز به سه گروه عمده تقسیم می شوند: عوامل انگیزشی، عوامل فیزیولوژیکی و عوامل جمعیت شناختی. خوراکی ها و نوشیدنی های محلی فراوان در شهر تاریخی و گردشگر پذیر شیراز و تنوع و قدمت آن ها این قابلیت را برای شیراز ایجاد می کند که به یکی از مقصد های اصلی گردشگران خوراکی و نوشیدنی تبدیل گردد. پژوهش حاضر به منظور شناسایی مهم ترین عوامل موثر بر تقاضای انتخاب خوراکی ها و نوشیدنی های محلی شیراز از دیدگاه گردشگران اروپایی بازدید کننده از شهر شیراز و اولویت بندی این عوامل و بررسی تأثیر عوامل موثر بر تقاضای انتخاب خوراکی ها و نوشیدنی های محلی شیراز از دیدگاه گردشگران اروپایی بازدید کننده از شهر شیراز بر عوامل جمعیت شناختی انجام شده است. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده و پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و پرسشنامه انجام شده است. پس از تحلیل و بررسی یافته های پژوهش، 8 عامل به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر مصرف خوراکی ها و نوشیدنی های محلی شیراز از دیدگاه گردشگران اروپایی بازدید کننده از شهر شیراز شناسایی شدند پس از آن عوامل موثر اولویت بندی شدند. در بررسی تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر عوامل موثر نیز دیدیم که عوامل جنسیت، وضعیت شغلی و ملیت برروی بعضی از عوامل موثر هستند.
مرتضی بذرافشان حمید ضرغام بروجنی
خط مشی گذاری گردشگری در یک فرایند ساده شامل سه مرحله اصلی تدوین، اجرا و ارزیابی می باشد. اجرا به عنوان یکی از مراحل اصلی خط مشی گذاری از سال 1970 به بعد مورد توجه خاص محققین و دانشمندان قرار گرفت. در این تحقیق، با توجه به پژوهش های انجام شده و نظرات دانشمندان مختلف و با نظرخواهی از خبرگان صنعت گردشگری کشور، عوامل موثر بر اجرای خط مشی های گردشگری مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس شاخص های اقتباس شده از ادبیات، پرسشنامه تحقیق تدوین گردید. از بین 61 شاخص اولیه، طی دو مرحله نظرخواهی از پنج نفر از خبرگان، این تعداد شاخص ها به 28 شاخص تقلیل و تعدیل یافت. تعداد 106 نفر از خبرگان دانشگاهی و کارشناسان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، به سوالات این پرسشنامه پاسخ دادند. با توجه به تحلیل های آماری صورت گرفته با نرم افزارهای spss و lisrel، فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت مدل نهایی این تحقیق متشکل از 1. عوامل مربوط به هدف گذاری و تدوین خط مشی، 2. عوامل مربوط به حمایت از سوی مراجع قانونی – حقوقی ، 3. عوامل مربوط به ویژگی های رفتاری و شخصیتی مجریان ، 4. عوامل مربوط به تخصص و مهارت مجریان، 5. عوامل مربوط به گروه های هدف و استفاده کنندگان، 6. عوامل مربوط به نظام اداری و بوروکراسی و 7. عوامل مربوط به انتخاب ابزار مناسب و منابع لازم برای اجرای خط مشی به عنوان عوامل موثر بر اجرای خط مشی های گردشگری و مولفه های اجرای 1. خط مشی های اقتصادی – حمایتی، 2. اجرای خط مشی های سیاسی – امنیتی، 3. اجرای خط مشی های توسعه – بازاریابی و 4. اجرای خط مشی های فرهنگی به عنوان مولفه های اجرای اثربخش خط مشی های گردشگری شناخته شدند.
فرزین شواخ حمید ضرغام بروجنی
در دوران کنونی، تجربه مصرف کنندگان به شکلی فزاینده، نقش مهمی را در زندگی اقتصادی و اجتماعی ایفا می کنند و صنعت گردشگری بدون شک یکی از نمونه های پیشگام اقتصاد مبتنی بر تجربه است و باید در نظر داشت تجربه گردشگری هم بخش قابل توجهی از این صنعت را تشکیل می دهد که در این میان نقش غذا را نمی توان نادیده گرفت. نقش برجسته ای که حتی در تصمیم گیری گزینش مقصد و رضایت گردشگر نیز موثر است. این اهمیت تا آنجاست که بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که غذا خوردن، اولین یا دومین فعالیت گردشگر در یک مقصد گردشگری است و چیزی در حدود یک سوم از هزینه های سفر گردشگران صرف خوراک می گردد. همچنین باید در نظر داشت که یکی از اهداف اصلی در هر کسب و کار، ایجاد رضایت از محصول ارائه شده به مشتریانی است که بیشترین سهم را در فروش سازمان دارند. بنابراین، از آنجا که عمد? گردشگران تجاریِ خارجی ای که به ایران سفر می کنند، در شهر تهران اقامت می گزینند و هتل های چهار و پنج ستاره را برای اقامت خود انتخاب می کنند، شناسایی عوامل موثر بر تجربه غذایی این دسته از گردشگران، اهمیت بیشتری می یابد. پژوهش های گوناگونی در زمینه بررسی تجربه غذایی در صنعت رستوران داری یا بررسی عوامل سازنده این تجربه در گذشته انجام شده اما کمتر پژوهشی به گردشگران و بویژه نقش رستوران هتل های مقصد گردشگری پرداخته است. در این پژوهش، در خصوص چهار عامل خوراک، سرویس، جوّ و قیمت رستوران هتل های چهار و پنج ستاره شهر تهران از طریق ابزار پرسشنامه از گردشگران تجاری خارجی میزان رضایتمندی ایشان از تجربه غذایی در رستوران هتل های تهران، بررسی لازم بعمل آمده است. داده های حاصله نیز از طریق نرم افزارهای spss و lisrel مورد واکاوی و بررسی قرارداد و از مدل معادلات ساختاری برای تفسیر عوامل موثر بر شکل گیری تجربه غذایی و ایجاد رضایت از این تجربه بهره گیری شده است. یافته های این پژوهش، ضمن تصدیق اهمیت عوامل بررسی شده، نشان می دهد که تجربه صرف غذا، رابطه معناداری با میزان رضایتمندی گردشگران دارد که در این میان تأثیر عوامل قیمت و سرویس، بیش از عواملی چون خوراک و جوّ رستوران بوده است.
مهسا مختاری حمید ضرغام بروجنی
هدف این پژوهش توسعه ادبیات مربوط به گردشگری جامعه محور در ایران و بررسی و شناسایی چالشها و موانع در پیادهسازی گردشگری جامعهمحور در ایران و اولویتبندی این چالشها است. همچنین ارائه پیشنهاداتی برای عملیاتی کردن و رفع این چالشها در پیادهسازی موفق توسعه این نوع گردشگری در ایران بوده است.در این تحقیق برای شناسایی چالشهای پیادهسازی گردشگری جامعهمحور و رتبهبندی آنها از تکنیک یا روش دلفی استفاده شدهاست. جامعه تحقیق خبرگان گردشگری شامل اساتید دانشگاه کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و دانش آموختگان کارشناسی ارشد مدیریت جهانگردی بوده است. در خاتمه و پس از برسی های صورت گرفته در چندین مرحله چالشهای پیاده سازی گردشگری جامعه محور در ایران بدین ترتیب استخراج گردید. کمبود آموزشهای رسمی و غیر رسمی گردشگری در جوامع محلی، فقدان هماهنگی و همکاری میان نهادهای مرتبط با مدیریت گردشگری در ایران ، عدم اعتماد میان جامعه و دولت، پایین بودن سطح دانش مردم محلی در زمینه گردشگری ، فقدان منابع مالی در جوامع محلی برای توسعه طرحهای گردشگری ، کمبود مهارتهای تخصصی در جوامع محلی برای اداره فعالیتهای گردشگری ، محدودیت تصمیم گیری جوامع محلی به سبب مالکیت اکثر منابع گردشگری ، سیستمهای قانونی ناکارآمد جهت مشارکت جوامع محلی و ..
پریسا بهمنش حمید ضرغام بروجنی
نتایج بررسی ها نشان داد: از میان منابع و جاذبه های محوری، عنصر تاریخ و فرهنگ، از میان مشخصه های تعدیل و تقویت کننده، عنصر هزینه/ ارزش و از میان عوامل و منابع پشتیبان، عنصر مهمان نوازی به ترتیب نقش موثر تری در ایجاد تجربه ای به یادماندنی برای گردشگران فرهنگی خارجی بازدیدکننده از ایران دارا هستند. علاوه بر این، نتایج اولویت بندی هر یک از ابعاد تجربه به یادماندنی گردشگری حاکی از آن است که ابعاد احساس، انتظارات، نتیجه و یادآوری به ترتیب نقش پر رنگ تری در خلق تجربه به یادماندنی گردشگری برای گردشگران فرهنگی بازدیدکننده از ایران داشته اند.نهایتاً اینکه، تجربه به یادماندنی گردشگری اثر بیشتری بر تمایل به توصیه های دهان به دهان نسبت به تمایل به بازدید مجدد و تمایل به اجرای برنامه سفر قبلی دارد.
محمد رضا رشیدی حمید ضرغام بروجنی
توجه به نقش گردشگری در توسعه همه جانبه کشورها، آنها را بر آن داشته تا با استفاده از ظرفیتهای خود شرایط توسعه آنرا فراهم سازند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ظرفیتهای توسعه گردشگری نجوم در ایران و راهکارهای توسعه آن صورت گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ میزان و درجه کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی می باشد که اطلاعات مورد نیاز این روش با استفاده از پرسشنامه و مشاهده جمع آوری و تجزیه تحلیل شده است. جامعه آماری تحقیق منجمان آماتور، فعالان و متخصصان گردشگری خصوصا در تورهای رصدی می باشند که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تحلیل داد ه ها و دستیابی به اهداف تحقیق از روش های توصیف، تحلیل و آمار استنباطی شامل تحلیل عاملی استفاده شده است. به منظور یافتن ظرفیتهای موجود با استفاده از نقشه های رقومی مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. گردشگری نجوم به عنوان یکی از گونه های گردشگری نیازمند توسعه شرایطی است که در آن با استفاده از متغییرهای عمومی گردشگری و متغییرهای خاص نجوم میتوان زمینه را برای توسعه آن فراهم نمود. در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه ای که در کل شامل 35 متغیر بود، ضمن بررسی این متغییرها و رتبه بندی آنها با استفاده از تحلیل عاملی تعداد 7 عامل مشخص گردیدند. این عوامل شامل زیرساختهای توسعه با مقدار ویژه 00/5، زیرساختهای حرفه ای رصد با مقدار ویژه 18/4، زمینه های اقلیمی و جغرافیایی با مقدار ویژه 88/3، زیر ساخت های فیزیکی گردشگری با مقدار ویژه 61/2، زمینه های امنیتی و حفاظتی با مقدار ویژه 43/2، زمینه های ویژه رصدی با مقدار ویژه 00/2 و زیرساخت های رفاهی گردشگری با مقدار ویژه 97/1، هستند و در نهایت با بررسی برخی از متغیرهای مهم نظیر میزان آلودگی نوری، امنیت، زیرساخت، ابرناکی و با تاکید بر ظرفیتهای اکوتوریستی شامل مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی، در کشور 11 استان دارای ظرفیت مناسب در توسعه گردشگری نجوم انتخاب شدند که همه آنها مورد نیز مورد امتیاز دهی قرار گرفتند و 9 استان کشور مستعد توسعه بهتری در گردشگری نجوم بودند و با توجه به شرایط مهم توسعه گردشگری نجوم مورد برنامه ریزی و پیشنهادات قرار گرفتند.
سار سادات مکیان حمید ضرغام بروجنی
شهرها به عنوان اصلی ترین مقصد های گردشگری به منظور جذب بازدید کننده و رونق گردشگری شهری نیازمند معرفی خود می باشند. مقصد های گردشگری به طور فزاینده ای در رقابت های جهانی جای گرفته اند، این در حالی است که وجود ویژگی های متمایز از سوی مقصد ها برای جلب توجه گردشگران مورد نیاز است. برند سازی مقصد نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی در بازارهای گردشگری ایفا می کند و تمایزی را که مقصد ها به دنبال آن هستند، به وجود می آورد. افزایش آگاهی و شناخت در میان گردشگران بالقوه و خلق تصویری مثبت برای مقصد از کوچکترین مزایا برند سازی برای مقصد های گردشگری است. یکی از راه های برند سازی مقصد ها از طریق نشانه های شهری است. نشانه های شهری می توانند طیف گسترده ای از اشیاء ، بناها و.. را در بر بگیرند، برای مثال از یک مجسمه کوچک در یک میدان گرفته تا یک برج بزرگ. نشانه های شهری متمایز ترین عناصر در فضاهای شهری هستند و به دلیل ویژگی های خاص خود قابلیت تبدیل شدن به برند گردشگری شهر ها را دارند. در این تحقیق سعی محقق بر آن بوده است تا علاوه بر بررسی سه حوزه ی نشانه شناسی، برند سازی مقصد و شهر و گردشگری شهری، جایگاه نشانه های شهری را در برند سازی برای مقصد ها و به دنبال آن در گردشگری شهری روشن نموده و ویژگی های یک نشانه ی شهری را برای تبدیل شدن به برند گردشگری ارائه دهد
مهرناز سلیمی هیزجی حمید ضرغام بروجنی
مفهوم تندرستی اصطلاحی است که در معرض تفسیر های متفاوتی قرار دارد (کوهن و بودکر، 2008؛ فاستر و کلر، 2008؛ اسمیت و کلی، 2006) ، ولی تقریبا به صورتی ثابت، دیدگاهی طبیعی و جامع به سلامت دارد که شامل استفاده از آب و معدنی ها در آن (به دست آمده از منابع با دمای متفاوت) به منظور درمان بیماری های مزمن انسانی است. در سال های اخیر افزایشی بی سابقه در زمینه ی تندرستی در تاریخ گردشگری وجود داشته است. افزایش مراکز تندرستی، خلوت گاه های جامع، چشمه های معدنی و گرم، زیارت های معنوی، درمان های متناوب و مکمل، همگی بی سابقه هستند. تئوری های فراوانی مبنی بر دلایل این رشد نمایی وجود دارد. بسیاری از آنها، ناهنجاری در غرب، جوامع سرمایه داری، فروپاشی مذهب های سنتی و متلاشی شدن جوامع را بیان می کنند (اسمیت و کلی، 2006) . شناسایی سرمایه های در دسترس برای گردشگری تندرستی بسیار مهم است چرا که طیف وسیعی از سرمایه های در دسترس می توانند به عنوان بنیاد توسعه های آینده باشند. آنها همچنین برای ایجاد تنوع در محصولات حیاتی هستند. مفهوم تندرستی که در اصل بر مبنای استفاده از چشمه های آب گرم و معدنی (حرارت درمانی، علم استحمام درمانی) است، پایه ی بحث در مورد توسعه و رشد گردشگری چشمه های آب گرم سلامت و تندرستی در این تحقیق است. یافته های اصلی این تحقیق به توسعه دهندگان، مدیران، خط مشی گذاران و سایر افرادی که در این نوع گردشگری مشغول به فعالیت هستند کمک می کند که مزیت های رقابتی مشخص به خود را توسعه داده و از همه مهمتر اشتباهات پر هزینه را تکرار نکنند. این تحقیق تجربه 5 کشور موفق (توسعه یافته و در حال توسعه) را که به صورت هدفمند انتخاب شدند بررسی کرده و تاثیرات این گردشگری را در کشورها و همچنین نوع برخورد کشورها با این گردشگری را از طریق بررسی تطبیقی از نوع کشف مغایرت، مقایسه کرده و در نهایت عوامل موثری که در تمامی کشورها بالاخص کشورهای در حال توسعه، موجب رشد و توسعه گردشگری تندرستی و در پی آن رشد خود آن کشور شده اند را شناسایی و بررسی می کند. از جمله کشورهای مورد مطالعه می توان از تایلند، هند، مجارستان، استرالیا و اتریش نام برد. استرالیا و اتریش دو نمونه از کشورهای توسعه یافته و تایلند، هند و مجارستان کشورهای موفق ولی در حال توسعه می باشند. جمع آوری داده ها با اتکا به بررسی اسنادی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است.
محمد امین جعفری حمید ضرغام بروجنی
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فیلم های سینمایی بر تصویر مقصد گردشگری انجام شده است. به همین منظور با بهره گیری از ادبیات پژوهش، ماهیت و ابعاد تصویر مقصد، نقش رسانه های جمعی و به ویژه سینما در گردشگری و پیشینه پژوهش در خصوص تاثیر فیلم ها بر تصویر مقصد گردشگری مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش که از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی است، جامعه آماری کلیه تماشاگران فیلم سینمایی «خسته نباشید» می باشد و ابزار سنجش تحقیق، پرسشنامه بود که به روش نمونه گیری در دسترس توزیع شد. از حدود 400 پرسشنامه توزیع شده تعداد 360 عدد قابل استفاده بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت و یافته ها بدین صورت بود: فیلم خسته نباشید بر تصویر مقصد کرمان به شکل موثری تاثیر دارد و تصویر از مقصد کرمان را به شکل مثبتی بهبود بخشیده است. همچنین این فیلم بر تمایل به بازدید نیز موثر بوده و تمایل به بازدید مقصد به نمایش درآمده را افزایش داده است. یافته های این پژوهش همچنین نشان داد که بین تصویر از مقصد و احتمال سفر به آن ارتباط معناداری وجود ندارد و اگرچه تمایل به بازدید افزایش یافته ولی احتمال سفر که به عوامل مختلفی بستگی دارد افزایش معناداری را نشان نمی دهد.
محمد صافدل دهمیانی سید مجتبی محمودزاده
نگرش میزبان بر رضایت بازدیدکننده و تکرار بازدید اثر می گذارد، بنابراین، اندازه گیری ادراک جامعه میزبان از توسعه صنعت گردشگری نقش حیاتی در موفقیت آینده یک مقصد گردشگری بازی می کند. از طرفی در برخی از کشورهای اسلامی، صنعت گردشگری به عنوان پتانسیلی برای نقض ارزش ها و سنت های فرهنگی اسلامی نگریسته می شود، و به این ترتیب یکی از اولویت های اصلی توسعه محسوب نمی گردد. با این حال، ملل اسلامی نباید به صورت همگن دیده شوند. با وجود این که آن ها عقاید مذهبی مشابه دارند، تفسیر از اسلام، فرهنگ خود و نقش جامعه محلی و همچنین سطح دخالت دولت در آن ها متفاوت است. در نتیجه این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال بوده است که آیا رابطه معناداری بین دینداری اسلامی افراد و ادراک آنان از اثرات اجتماعی و فرهنگی توسعه گردشگری وجود دارد
الناز سخندان مهدی ابراهیمی
کشور ما دارای ظرفیت های بالقوه بسیاری در صنعت گردشگری است و امروزه نیز شاهد توجه بیشتر مقامات دولتی و شرکت ها و سازمان های گردشگری به توسعه این صنعت هستیم، اما لازم است تا در سایه توسعه زیرساخت ها و فراهم کردن بستر لازم برای توسعه صنعت گردشگری در کشورمان هم زمان به بحث مدیریت بحران توجه شود. گردشگری قادر نیست تا خود را از فشارها، پیامدها و تحولات محیط بیرونی مصون نگه دارد. این محیط و مجموعه بیرونی ظرفیت آن را دارد تا بحران را به بخش گردشگری تزریق کند یا به بحران های موجود در آن دامن بزند. مدیریت بحران، به منظور گذر از مشکلات و رفع آسیب های ایجاد شده در محیط با شرایط خاص و جدید، ویژگی های خاصی را می طلبد که در کل، مدیران سازمان های مقصدهای گردشگری برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. یکی از مهمترین عواملی که می تواند به مدیران و رهبران کمک کند، مدیریت دانش است. در راستای تحقق این هدف، پژوهش حاضر به ارزیابی فرآیند مدیریت بحران و مدیریت دانش در حوزه گردشگری شهر اردبیل پرداخته و رابطه مدیریت دانش با فرآیند مدیریت بحران های طبیعی در مقصدگردشگری را بررسی می کند.
نازنین مولایی مقدم سید مجتبی محمودزاده
هدف از انجام این پژوهش تبیین مولفه های گردشگری حلال در بخش های مختلف عرضه ی صنعت گردشگری جمهوری اسلامی ایران، ارائه ی مدل گردشگری حلال در بخش عرضه ی گردشگری و تبیین نقش گردشگری حلال در جذب گردشگران مسلمان به ایران است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی با راهبرد پیمایش است. برای تبیین بخش های مختلف عرضه از مدل بازیگران اصلی صنعت گردشگری هادسون استفاده شده است. فرضیه اصلی پژوهش این است که گردشگری حلال در جذب گردشگران مسلمان به ایران نقش دارد. در نهایت محقق ضمن تبیین مدل اجزای گردشگری حلال در بخش عرضه و نظرخواهی از گردشگران ورودی مسلمان به این نتیجه رسید که گردشگری حلال نقش زیادی در جذب گردشگران مسلمان به ایران دارد.
مرضیه همتی حمید ضرغام بروجنی
توسعه گردشگری در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه توانسته است اثرات اقتصادی مثبتی را به ارمغان آورد. این بخش نه تنها قادر به ایجاد اثرات مثبت اقتصادی مستقیم است بلکه میتواند برای سایر بخشها نیز به عنوان محرکی عمل کرده و موجب شکوفایی آنها شود. از جمله این بخشها صنایع دستی است. هدف این تحقیق آگاهی از اثرات اقتصادی توسعه گردشگری در شکوفایی صنایع دستی ایران است.
علی دلشاد حمید ضرغام بروجنی
چکیده ندارد.