نام پژوهشگر: محمد کاظم رحمان ستایش
حجت الله لطفی محمد کاظم رحمان ستایش
چکیده: پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از همان زمان آغاز نزول قرآن، به عنوان اوّلین معلم قرآن به تبیین و تفصیل آیات قرآن پرداخت و در همین راستا نیز به تبیین و ارائه راه حل هایی برای مسلمانان پرداخت تا مردم را به حق و حقیقت رهنمون سازد. حال با توجه به اهمیت زیاد اسلام به بررسی مسائل اجتماعی و تبیین و تحلیل آنها به گونه ای که در سایر ادیان برای آن نظیری نتوان یافت در این پژوهش کوشیده ایم با استناد به آیات قرآن و تفاسیر مشکلات و معضلات اجتماعی را شناسایی و راهکارهای مقابله با آن را باز یابیم. پیامبر گرامی اسلام با هجرت خود از مکه به مدینه از یک محیط محدود و خفقان آور به یک محیط آزاد و پویا قدم گذارد و همین «هجرت» تاریخ ساز بود که زمینه را برای تشکیل حکومت اسلامی و در نتیجه رساندن پیام اسلام به گوش مردم جهان آماده ساخت. لذا هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که سرآغاز فصل نوینی در تاریخ اسلام و سرچشمه برکات فراوانی در طول تاریخ گشت و جامع? اسلامی پس از هجرت پیامبر سازمان یافت و تبدیل به امت شد اختلاف نژادی و طبقاتی و مزایای اشراف و قبایل و مزیت وابستگی به قبایل مختلف از بین رفت و تمام مسلمانان از حیث تفوق مساوی شدند. با هجرت پیامبر به مدینه مسأل? ایجاد وحدت میان مسلمانان که از قبایل مختلف بودند از جایگاه ویژه ای برخوردار بود که مسئله مواخات با انسجام بخشیدن به اجتماع مسلمانان موجب ثبات سیاسی در مدینه شد و تأثیر زیادی در همبستگی سیاسی مسلمانان داشت به گونه ای که بتوانند در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی مقاومت کنند و با نگاهی به سریه ها و غزوه های پیامبر در سالهای نخستین هجرت اهمیت این عقد به خوبی روشن می شود. بحث نفاق و منافقان که دارای بعد اجتماعی، سیاسی بوده و تأثیر به سزایی در حاکمیت سیاسی صدر اسلام در قرآن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است تا جایی که در بیش از سیزده سوره قرآن به این بحث پرداخته است. لذا قرآن به عنوان مهم ترین منبع در زمینه شناخت منافق به حساب می آید. با مطالعه قرآن و تحلیل آیات نفاق یک پدیده اجتماعی است که به صورت هدفمند و مخفیانه در میان مسلمانان رسوخ کرده و سعی داشته با ایجاد تفرقه و فتنه انگیزی، تشتت و دودستگی را در میان مسلمانان ایجاد کند و حکومت اسلامی را منهدم گرداند. راهکار پیامبر (ص) در این باره ابتدا معرفی و شناخت این افراد برای مسلمانان بوده است که متناسب با سختی هایی که برای آنان ایجاد می شده چهره شان بیش از پیش آشکار شده است و اعراض و بی اعتنایی به آنان، دومین مرحله برخورد پیامبر با آنان بوده که شاید بتوان گفت که سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در برخورد با اینان کاملاً فرهنگی بوده است و در طول عمر شریف پیامبر گزارشی مبنی بر برخورد فیزیکی با منافقان نشده است. و اما نبرد سرنوشت ساز بدر که مسلمانها با این پیروزی خارق العاده، که با تحقق خواست و مشیت الهی و نصرتهای الهی همراه بود، اعتماد به نفس و روحی? والایی پیدا کردند و محقق شدن خواسته و فرمود? پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ، یعنی آزاد کردن قبله را محتمل و امکان پذیر دانستند. از سوی دیگر آنان با به دست آوردن غنائم و اموال فراوانی که از مشرکین گرفته بودند، به یک تحول قابل توجه اقتصادی دست یافتند. کلید واژه های این پژوهش عبارتند از: قرآن، مسأله اجتماعی، هجرت، اخوت، منافقان، غزوه بدر.
محمد مجید شیخ بهایی نصرت نیل ساز
هر آنچه که در فهم متن حدیث اثر گذار باشد, میتواند از موضوعات علم فقه الحدیث قلمداد شود. یکی از این موضوعات, شناخت مخاطب سخن و احوال او است. سوال اصلی در این باره آن است که شناخت مخاطب حدیث معصوم (علیه السّلام)، چرا و چگونه به فهم بهتر حدیث کمک می کند. در پاسخ به این سوال باید گفت از قواعد مهم فقه الحدیثی, توجه به مقام ایراد سخن از سوی معصوم (علیه السّلام) است. چرا که حدیث با بستر صدور آن, ارتباطی ناگسستنی دارد و شناخت فضای صدور, قرینهای مهم در فهم حدیث است. مخاطب معصوم (علیه السّلام) مهمترین عنصر تشکیل دهند? فضای صدور حدیث است؛ زیرا معصومان (علیهم السّلام) بلیغترین انسانها بودند که جز به اقتضای حال سخن نمیراندند. ایشان به علم الهی از ویژگیهای مخاطب خود آگاه بودند و سخنی را روا میداشتند که در محدود? عقل و درک مخاطب بگنجد, مطابق نیاز او باشد و زمین? رشد و تعالی ایمانی او را فراهم آورد. بنا بر این خطاب معصوم (علیه السّلام) ناظر به صفات مخاطب سخن است. شناخت برخی از ویژگی های مخاطب در فهم صحیح روایت، اهمّیّت بیشتری دارد که مهم ترین آن ها را می توان عمدتاً در ویژگی های اعتقادی (دین, مذهب, درج? ایمان و ...)، علمی (میزان دانش, قدرت فهم و ...) و طبعی جستجو کرد. از نظر موضوعی، شناخت مخاطب در موضوعات کلامی، تفسیری، فقهی و طبّی اهمّیّت بیشتری را داراست، اما در برخی ابواب روایی همچون روایات اخلاقی نیاز کمتری به آن وجود دارد. نکت? دیگر در پاسخ به این پرسش، شناخت عمومیت خطاب معصوم (علیه السّلام) است؛ بدین معنا که خطاب حدیث در اصل اوّلی عام (حقیقی) و مشتمل بر هم? مخاطبان مستقیم و غیر مستقیم است مگر اینکه به دلیلی، خاص (شخصی) بودن آن ثابت شود. از این رو خطابهای شخصی، به رغم وجود, حجم بسیار اندکی از میراث روایی ما را تشکیل میدهند؛ اما در اکثر قریب به اتفاق روایات, خطاب, به شکل قضی? حقیقیه و متوجّه سایر مخاطبان است. برای تشخیص خطابهای حقیقی و شخصی, ملاک قطعی و مسلّمی وجود ندارد؛ اما وجود قرائنی میتواند احتمال عام یا خاص بودن خطاب را افزایش دهد. نظر برگزیده در این زمینه آن است که خطاب معصوم (علیه السّلام) میتواند خاص باشد, اما نه به معنای خاص مکانی و زمانی؛ بلکه با نظر به ویژگیها و صفات مخاطب؛ یعنی خطاب معصوم (علیه السّلام) در طول زمان جاری است و هر مخاطبی را که هم وصف با مخاطب نخستین باشد, در بر میگیرد.
نرگس قاسمی فیروزآبادی محمد کاظم رحمان ستایش
دین مبین اسلام، به عنوان آخرین شریعت، نقشه کامل و برنامه جامع حیات انسانی است. ابلاغ آموزه های این دین توسط قرآن، پیامبر و امامان، به گونه ای بوده است که برخلاف شیوه متعارف قانون گزاران، معارف دین را مجموعه ای از متون و گزاره های پراکنده تشکیل داده است. این در حالی است که ائمه علیهم السلام بدان سبب که خود نوری واحدند و علمشان از یک منبع سرچشمه گرفته و کلامشان تبیین گر یک شریعت است، تمام احادیثشان روی به یک سوی ونگاه به یک هدف دارد. انسجام و هماهنگی درونی گزاره های حدیثی از یک سو و پراکندگی و گسیختگی ظاهری متون روایی از سویی دیگر سبب می شود که برای دست یابی به یک نظریه در فرهنگ دینی، گردآوری تمام احادیث وآموزه های پیرامون آن موضوع ضروری گردد. نباید تنها با تمرکز برگروهی از روایات، نظریه ای را به شارع مقدس نسبت داد و حجیت آن را قطعی دانست. بسیاری از خطاها و کاستی های معرفتی بدین سبب پدید آمده اند که از فحص تام در متون نقلی بی بهره بوده اند. خانواده حدیث به عنوان مجموعه احادیث هم محور مهم ترین نقش را در جلوگیری از این آفات معرفتی بر عهده دارد. این پژوهش با تکیه بر مبانی روایی تشکیل خانواده حدیث، به تبیین جایگاه خانواده حدیث در فهم احادیث می پردازد. در این راستا تلاش شده است تا در گام اول، شیوه ای کاربردی برای تشکیل خانواده حدیث ارائه گردد. اساس سیر این شیوه مبتنی برگردآوری تمام احادیث پیرامون یک موضوع و چینش دقیق و منطقی این روایات به همراه کشف روابط میان احادیث و در نهایت سنجش آن هاست. در گام دوم به فواید خانواده حدیث در قالب دست یابی به قرائن و کشف مراد واقعی حدیث پرداخته می شود و روشن می گردد که تشکیل خانواده حدیث این امکان را به وجود می آورد تا احادیث که در اصل ارائه گر یک تصویر بوده اند و به تناسب شرایط ازهم پراکنده شده اند، باردیگر کنارهم قرار گیرند و گویای سیمای واقعی نظر دین در هر حوزه گردند. در آخرین گام کوشش شده است که با ذکر نمونه هایی عینی، کارکردها و ثمرات این روش، در دو سطح کشف مراد واقعی حدیث و دست یابی به لایه های عمیق ترمعنایی در احادیث، به صورتی ملموس نمایش داده شود.
زهراسادات قهاری محمد کاظم رحمان ستایش
اهل بیت: به عنوان جامع علوم انبیاء، در پاره ای از روایات خویش به بیان بخش هایی از کتب انبیاء سلف پرداخته و در احتجاجاتشان با اهل کتاب، به کتب آنان استناداتی داشته اند. پژوهش پیش رو به دنبال تشکیل مجموعه ای از منقولات ائمه: از تورات و انجیل و تطبیق آن با عهدین کنونی است. این پژوهش در گام نخست روشن می کند که تورات و انجیل اصیل، نزد ائمه: موجود بوده و با آنچه نزد اهل کتاب بوده تفاوت داشته است؛ اگر چه در برخی از احتجاجات خویش درباره کتب آنان نیز اظهار نظر کرده اند که از نتایج این استنادات، روشن شدن ابهاماتی از تاریخ انجیل کنونی است. در بخش بعد، میزان قابل توجهی از منقولات ائمه: از تورات، در مجموعه ای گردآمده و براساس روایات، تورات به عنوان کتابی مشتمل بر احکام، اوامر ، نواهی، پندها و عبرت ها معرفی می شود . مصادیق تعالیم تورات در موضوعات اعتقادی، فقهی، اخلاقی، قصص و تعالیم مرتبط با سور قرآن قرارگرفته که آموزه های اعتقادی، بیشترین سهم را در این مجموعه داراست. در گام بعدی مجموعه ی تعالیم انجیل در روایات فراهم آمده وبر مبنای احادیث، انجیل به عنوان کتابی مشتمل بر مواعظ معرفی می شود. این روایات در دو بخش مواعظ و بشارات جای گرفته است و بیشترین سهم از آنِ مواعظ می باشد. از تطبیق کلیه این منقولات با عهدین کنونی روشن می گردد که اناجیل اربعه و تورات کنونی در زمان ائمه: با همین ساختار اما با جزئیاتی بیشتر، کتب اهل کتاب بوده است وبرخی از مطالب آن توسط ائمه: تأیید شده است و اثری از انجیل برنابا – یکی از اناجیل مورد توجه مسلمانان- در روایات نیست.
مونا امانی پور محمد کاظم رحمان ستایش
عدم شناخت دقیق و درست انصاف به خودمحوری می انجامد. رفتار خودمحورانه نیز ـ به ویژه از جانب متصدیان امور مهم ـ آستان? خروج از حق و ورود به ستم و بی عدالتی است و سبب دوری جامعه از امنیت، آسایش و آرامش است. انصاف در لغت و اصطلاح به معنای دادن حقِ برابر از جانب خویش و مخالف ظلم و حمیت است. در نگاه ماهوی یک فضیلت اخلاقی نفسانی برخاسته از عقل و در نگاه کارکردی، خصلتی حق محور و ضامن ادای حقوق به صورت کامل و برابر است. از این رو در اسلام دینِ حقِ حق مدار و نیکوی فضیلت محور از بالاترین جایگاه ها برخوردار است. عقل (خاستگاه انصاف) برای تطبیق بر امور جزئی نیازمند معیار وجدان است. وجدانِ اخلاقی سبب می شود انسان در برخورد با دیگران خود را جایگزین آن ها کرده، بر اساس سه عنصر تخیل، معرفت و آگاهی، هر چه برای خود می پسندد برای آنان نیز بپسندد. این جایگزینی انسان را از خودبرتربینی رها کرده، او را به رعایت انصاف وا می دارد. انصاف تحث تاثیر برخی عوامل مانند: ایمان, جوانمردی؛ حیا؛ جهل؛ شهوت؛ خشم؛ حسد و ... شدت و ضعف می یابد که این عوامل خود نیز تحت تاثیر دو عامل انگیزشی عقل و شرعند. انصاف بر اساس کاربرد در حوزه های مختلف به دو دست? انصاف در گفتار و انصاف در رفتار قابل تقسیم است و بر اساس صاحبان حقوق به سه دست? انصاف با خویش؛ با خدا و با خلق تقسیم می شود. مراتب انصاف به ترتیب از سخت ترین به آسان ترین، بر اساس عظمت حقوق و صاحبان آن ها عبارتند از: انصاف با خدا؛ انصاف با خلق و انصاف با خویش. بر اساس علاقه به گیرند? حق عبارتند از: انصاف با خلق؛ انصاف با خدا و انصاف با خود. بر اساس علاقه به دهند? حق عبارتند از: انصاف از خویش؛ انصاف از نزدیکان؛ انصاف از دشمنان. مهمترین نتایج انصاف بر اساس روایات عبارتند از: حقیقت ایمان و کمال آن؛ استواری دین؛ بهشت؛ الفت و دوستی؛ آسایش و آرامش؛ رحمت و خشنودی الهی و ... . گزینش حاکم؛ قاضی؛ شریک و دوست؛ پذیرش گواهی و نقد و ... از اموری است که نیاز به شناسایی منصفین دارد که این مهم با شناخت ویژگی های منصفین حاصل می شود. مهمترین ویژگی های منصفین حقیقی و برتر، کمال عقل و کمال ایمان است.مهمترین نمود درونی انصاف، پذیرش حق و مهمترین نمودهای بیرونی آن عبارتند از: اعتراف به حق؛ راستگویی؛ سازگاری میان گفتار و کردار و محکوم کردن خود است.عدالت و انصاف رابط? عموم و خصوص مطلق دارند و هر دو فضیلتی حق مدار و در پی ادای حق و حقوق هستند. با این تفاوت که عدالت، کیفی و کَمّی ولی انصاف تنها کمی است. همچنین انصاف با وجود نمودهای بیرونی، خصلتی درونی ولی عدالت برونی است. انصاف ادای حقوق برابر است بنابراین هر جا حقی باشد، انصاف نیز کاربرد دارد. هر چه این حق بزرگتر، صاحب حق عظیم تر و شرایط ادای این حق سخت تر باشد، انصاف کاربرد بیشتری خواهد داشت. بر این اساس مهمترین قلمروی انصاف بر اساس متون دینی، قلمروی سیاست است چرا که حق والی بر مردم و حق مردم بر والی از بزرگترین حقوق است. افزون بر این که قدرت، مهمترین زمین? ستم و بی انصافی است. بنابراین ادای این حقوق سخت، در شرایطی که انسان را به سوی ستم می کشاند، بسیار حائز اهمیت و مورد توجه است.
ناصر حیدرزاده شادی نفیسی
حدیث به عنوان یکی از منابع و مآخذ اصلی تعالیم دین مبین اسلام در طول تاریخ دستخوش تغییر و تصحیف، سوء فهم، دستبرد و جعل شده است. از آنجا که برای نیل به سعادت، افزون بر بهره گیری از قرآن کریم به سنت هم نیازمندیم، ناگزیریم که به پیرایش و بازشناسی حدیث اقدام کنیم. این اقدام در عصر خود معصومان (علیهم السلام) تدبیر شده و ایشان در تحقق هم? این امور، شاگردان و پیروانشان را راهنمایی کرده اند که این امر علاوه بر اثبات مشروعیت نقد حدیث، لزوم به کارگیری این شیوه و روش را نشان می دهد. افزون بر نقدهای بسیاری که از سوی معصومان (علیهم السلام) در زمینه ها و موضوعات مختلف همچون مباحث توحیدی، امامت، فقهی، اخلاقی، قرآنی، فضایل، تاریخ و سیره نقل شده است؛ اصول و معیارهایی نیز مانند عرضه به قرآن، سنت و اجماع در سخنان ایشان به عنوان معیار سنجش روایات بیان شده است. با این حال در مقام نقد علاوه بر استفاده از این اصول و معیارها، به ویژه قرآن و سنت، از معیارهای دیگری نیز به تناسب موضوع استفاده کرده اند. استدلالهای عقلی و منطقی که معمولاً در کنار دیگر معیارها مورد استفاده قرار می گیرد در سیره و منش نقّادان? معصومان (علیهم السلام) فراوان مشاهده می شود. همچنان که در مواردی با استناد به مطالب مورد قبول مخاطب به نقد روایات پرداخته اند که اینها همگی نشان از موقعیت شناسی و جامع نگری ایشان در برخورد با مسائل و موضوعات مطرح شده در جامعه دارد. از نکات مهم و قابل توجه در نقدهای معصومان (علیهم السلام) بر یک مسئله، توجه به شرایط و موقعیت آن است. به دیگر سخن، ایشان با درک صحیح شرایط جامعه با بینش و آگاهی کافی و با توجه به موقعیت خود و پیروانشان و در نظر گرفتن میزان فهم و درک آنها به بررسی و سنجش روایات اقدام کرده اند. بخشی از نقدهای معصومان (علیهم السلام) مربوط به سند روایات و بخشی دیگر به نقد متون و محتوای روایات مرتبط است. این نقدها معمولاً متناظر به اشتباهاتی است که گاه به دلیل سوء فهم راویان، گاه به دلیل خطاهای بشری و در مواردی نیز به خاطر جعل و وضع عمدی پدید آمده است. از نظر کمّی تعداد روایاتی که در این زمینه از امام صادق و امام رضا (علیهما السلام) نقل شده است بیش از دیگر معصومان است و به طور کلی فراز و نشیبهایی نیز در نقدهای ایشان وجود دارد که معمولاً متأثر از فرصتهایی است که در هر زمان وجود داشته و نیز موضوعاتی که در هر دوره ای مطرح شده است. بر این اساس با توجه به اوضاع و شرایط زمان امام صادق (ع) روایات نقد ایشان در هم? موضوعات اعم از اعتقادی، فقهی، اخلاقی و ... است در حالی که روایات امام رضا (ع) با توجه به گسترش بحثهای کلامی آن دوره، بیشتر در زمین? مباحث اعتقادی و فضایل است.
محمد رضا کاوه محمد کاظم رحمان ستایش
در برررسی اعتبار و گونه شناسی روایات تفسیری ، به تبیین چگونگی استفاده ائمه اطهار (ع) از آیات قرآنی پرداخته شده است . بخشی از روایات هستند که در ارتباط با آیات قرآنی می باشند . و این بدان معنا می باشد که ائمه (ع) در مواردی برای بیان و تشریح یک موضوع از آیات استفاده کرده اند . که بر حسب چگونگی استفاده آن حضرات از آیات قرآنی ؛ این روایات دارای گونه های مختلفی می باشند . روایات تفسیری همانند دیگر روایاتی که از معصومین(ع) نقل شده اند ؛ دارای موقعیت های بیانی گوناگونی هستند . و برحسب این موقعیت بیانی روایات تفسیری به گونه های مختلف قابل تقسیم می باشند . اهل بیت (ع) گاه در پاسخ پرسش از مفاد و مراد آیه ای، حدیثی بیان فرموده اند و گاه خود در مقام استدلال و احتجاج، آیه ای از قرآن را ذکر کرده اند و زمانی دیگر برای بیان معنای واژه ای از قرآن سخن گفته اند و گاه معنای باطنی آن را بیان کرده اند از این رو باید اقسام گوناگون روایتهای تفسیری را به دقت شناخت، تا به هنگام بهره گیری از آنها در تفسیر و فهم آیه، لغزشی رخ ندهد .البته هیچ گونه تمییزی بین روایات توسط مولفان کتب روایی صورت نگرفته است . لذا این تقسیم بندی و ملاک قرار دادن آنها کمک شایانی در فهم درست روایات خواهد داشت . برخی از این گونه ها به شرح ذیل می باشند : " بیان مصداق – استناد به آیه – ایضاح مفهوم – بیان بطن آیه – بیان علت – فضای نزول – ردشبهه – و... ". اکثر روایات تفسیری در دو بخش مورد مطالعه ، دارای اسنادی ضعیف بوده اند . ئلی می توان توجیهات نقلی وعقلی برای دلالت این روایات آورد . بنابراین ، اگرچه برخی روایات به لحاظ سندی ضعیف بوده اند ولکن به لحاظ دلالی ، از روایت های مقبول به حساب می آیند . کلید واژه : روایات تفسیری – گونه شناسی – کتاب کافی - بیان مصداق – استناد – بطن آیات – و..... .
سمیرا سادات روحانیان محمد کاظم رحمان ستایش
تحقیقی که به انجام رسید پژوهشی بود پیرامون بررسی محتواِیی روایاتی که در باره ی شخصیت حضرت مهدی علیه السلام صادر شده است. در فصل اول به بیان کلیات پرداختیم و واژگان کلیدی روایات، شخصیت و مباحث مرتبط با مهدویت را از نظر گذراندیم. در این فصل جایگاه امام نسبت به جهان هستی را مانند نسبت قلب به جسم انسان برشمردیم که اگر لحظه ای از حرکت باز بایستد وجود مادی انسان از حرکت باز ایستاده است. ارتباط «ولی» و «قطب جهان» با ممکنات دارای چنین تناسبی است که به اذن و اراده ی خدای تعالی صورت گرفته است و خلقت به سوی ممکن اشرف در حرکت است تا به موجود کامل تر بپیوندد. وجود چهارده معصوم علیهم السلام مقصد اصلی خلقت هستند و تقدیر پرودگار در این است که فیوض عام و خاص توسط این وجودها به سایرین برسد و آنان مجرای فیض باشند و توسط حضرات علیهم السلام ایصال برکات صورت بگیرد. در این فصل به مقام شامخ مهدویت اشاره شده است و«خاتم الاوصیاء»، یکی از القاب آن بزرگوار است و به معنای پایان بخش جانشینان پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله که خود ختم نبوت بودند، می باشد. یعنی اتمام حجت بر بندگان که دیگر کسی از جانب خدا به ولایت بر جان ها، مال ها و تمام هستی مردم برگزیده نیست. حضرت مهدی علیه السلام فرمودند: «اَنَا خَاتَمُ الاَوْصیاءِ وَبی یَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ البَلاءَ عَنْ اَهلی وَشیعَتی» ؛ «من خاتم الاوصیاء هستم که خداوند به وسیله من بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد». در فصل دوم به ویژگی های شخصی حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه ـ اشاراتی رفته است. نسب آن بزرگوار به عنوان میراث دار فضایل اهل بیت علیهم السلام و اینکه ایشان امتداد شخصیت های توانمند و کمال یافته ی نبوت و امامت هستند به بررسی گذاشته شده است. دیگر موضوع مطرح شده در این فصل، خصوصیات ظاهری آن بزرگوار است که در روایت بر این نکته تأکید شده که قائم همان کسی است که هنگام خروجش دارای سن پیران اما چهره ای جوان است. همچنین در روایات بر قامت میانه ی ایشان، پیشانی بلندشان و زیبایی مو و چهره ی نورانی و گندم گون آن حضرت تأکید شده است و اینکه آن حضرت دارای ران های ستبر و شانه هایی قوی است، موردگوشزد قرار گرفته است و همچنین وجود دو خال در پشت آن حضرت که یکی به رنگ پوست و دیگری مانند مهر نبوت می باشد، ذکر شده است. مسأله ی مهم مطرح شده در این فصل، نور معصومان علیهم السلام است که آنان دارای نور خلقت و ولایت هستند یعنی به اراده ی خدا هم واسطه ی فیض قرار می گیرند (نور خلقت) و هم به اذن او ولایت بر کائنات پیدا می کنند (نور ولایت). نکته اینجاست که گرچه حضرت مهدی ـأرواحنا فداه ـ قرن های متمادی در پس پرده ی غیبت به سر برده است اما نور ولایت ایشان چه در زمان غیبت کبری و چه در زمان غیبت صغری تابیده است. نکته ی دیگر اشراق ائمه علیهم السلام در آخرت بود که در راستای نور آنان مطرح شد و روایات به این مهم اشاره کردند که در قیامت هر کسی را با نام کتاب پروردگارش، سنت پیامبرش و امام زمانش فرا می خوانند وشیعیان به امامانشان پناهنده می شوند. همچنین در روایت دیگری در رابطه با آیه ی 12 سوره ی حدید که می فرماید: «یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بأَیْمانِهِمْ » آمده که نور، امامان مومنان در قیامت هستند و پیشاپیش و سمت راستشان در حرکتند تا آنان را در منازلشان سکنی دهند. در فصل سوم به قطعیت دارا بودن برترین علم در وجود امام اشاره شده است چرا که بر اساس روایات، مقام امامت مقام بسیار والایی است که خداوند آن را به بندگان خاص خود عطا می کند و آنان را با نیروی الهی خود تأیید فرموده و آنچه را که لازمه ی رهبری است به آنان می بخشد و دین خود را به وسیله ی ایشان تکمیل می نماید. این خلیفه ی خدا در زمین باید دارای شرایط ویژه ای باشد از آن جمله علم امام است که احاطه ی کاملش می تواند در پیشبرد اهداف اداره ی امور، گاه در حیطه ی امور شخصی افراد (یعنی حضرت با دارا بودن آگاهی و ولایتی تکوینی بر هستی انسان ها) و گاه در گستره ی حکومت واحد جهانی تأثیری بیش از حد تصور ایفا نماید. رابطه ی امامت و علم، رابطه ای مستحکم و انکار ناپذیر است چرا که ولی و امام جانشین خدا در زمین است و می بایست که بشریت را با هدایت خود در قالب ولایت تکوینی و تشریعی به سعادت ابدی رهنمون باشد و این مستلزم علمی است که نبودش در دیگران خدشه ای وارد نمی سازد. در روایتی تفسیری علم به آب تشبیه شده است شاید منظور این باشد که همان طور که آب سبب ادامه ی حیات موجودات است، علمِ نزد امام هم سبب حیاتِ معنوی می باشد و فقدان این علم با فقدان زندگی معنوی انسان ها برابری می کند. علم به کتاب خدای ـ عزّوجلّ ـ و سنّت رسول او، در قلب حضرت مهدی علیه السلام به کمال خود رسیده است و کشف علوم در زمان حکومت الهی اش به اوج خود می رسد چرا که به تأیید الهی قوای عقلانی را قدرت می بخشد و دریافت های خلق را به کمال می رساند. در زمان حکومت حضرت مهدی علیه السلام علم در دلهای مومنین واقع میشود، پس هیچ مومنی به علمی که نزد برادرش هست احتیاج نخواهد داشت. پس از دو جهت رابطه ی علم و امامت را می شود تبیین کرد؛ یکی اینکه امام راهنما و دستگیر انسان است پس باید در مسیر تکامل، او هم از حقیقت انسان آگاه باشد و هم شناخت کاملی نسبت به انسان ها داشته باشد و دیگر اینکه امام برای تکمیل دین خدا برگزیده شده است پس باید واجد علمی کامل باشد تا این هدف محقق شود. برای رسیدن به این آرمان ها علم الهی لازم است تا خطا، نفی و تغییر در آن راه نیابد و امام در استوار نگه داشتن دین حق برای مردم و روشنای هدایت بودن و دستگیری از مردم نمودن، بتواند از عهده ی مسئولیت خطیر خود برآید. در همین فصل از قدرت موعود علیه السلام نیز سخن به میان آمده است چرا که انتقام از دشمنان خدا توسط ذخیره ی الهی از زمان نخستین پیامبران به اولیای خدا داده شده است، بدیهی می نماید کسی که قرن ها در پس پرده ی غیبت به سر می برد و خواهد آمد تا منتقم دین خدا باشد و روشنای این دین را تا کورسو ترین نقطه ی جهان برساند، باید دارای قدرتی والا باشد که بتواند بر تمام جهان مسلط شود. به ایمان بی بدیل حضرت اشاره شده است چرا که بی شک وجود پاک معصومین علیهم-السلام در ایمان درجات والایی را پشت سر گزارده اند و امام مومنان گشته اند، و طبق روایات روشن ترین مصداق «الذین امنوا» به شمار می روند. برای اوج ایمان حضرت مهدی علیه السلام نیز این بیان کفایت می کند که قرن هاست قلب او هرسال در شب قدر به اذن پروردگارِ شب قدر، میزبان فرشتگانِ الهی می گردد که به زمین هبوط کرده اند و این خود به تنهایی به والایی ایمان او و بندگی اش شهادت می دهد. در روایات خشوع و ترس حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه ـ در برابر خداوند، به خشوع عقاب در برابر دو بالش مانند شده است و او در امتداد خضوع بی نهایت امامت، خاضع-ترین و خاشع ترین بنده در درگاه ذات باری تعالی است. در این فصل با استناد به روایات، زهدی علی گونه را در حیات پربرکت آن حضرت مشاهده می کنیم. لباسی نظیر لباس حضرت علی علیه السلام می پوشد، به غذای ساده رضایت می دهد و از سیاست و خط مشی آن حضرت پیروی میکند. از روایات پیداست مهدی یاوران و اقامه کنندگانِ شایسته ی عدل الهی در زمین که دلی به این دنیا نبسته اند دارای حضوری دائمی در محضر حق هستند آن هم قرین با معیشت درویشان . از خصوصیات برشمرده در این فصل به بارزترین صفت آن حضرت یعنی عدل اشاره شده است.در میان انبوهی روایاتی که راجع به حضرت مهدی علیه السلام رسیده است کمتر روایتی دیده می شود که به این خصوصیت شخصیتی آن بزرگوار اشاره نشده باشد. آن حضرت عدلش را نه تنها در میان امت های ستمدیده و دربند برپا می دارد، بلکه عدالت فردی بر قلب مومنان نازل می شود، خردها ژرف می گردند وبه تبع آن عدالت اقتصادی، سیاسی و توزیع عادلانه ی آگاهی ها و مواهب مادی و معنوی جوامع را سرشار می گرداند. از سخاوت آن حضرت هم سخن گفته شده است که جانشینی در آخر الزمان خروج می کند که مال را بدون حساب می بخشد. در فصل چهارم برای درک بیشتر شخصیت حضرت به روایاتی مراجعه کرده ایم که بیان کننده ی شباهت های حضرت به پیامبران صلوات الله علیهم اجمعین هستند.گاهی در روایات مطرح شده که معجزه ای که توسط پیامبران رخ داده، به دست حضرت مهدی علیه السلام نیز صورت می پذیرد. مجموع کرامات و معجزات حضرت اتمام حجتی تلقی می شود بر آنانی که به امامت و موعود بودن او یقین ندارند. گذشته از آن سبب پایداری و ثبوت بیشتر دوستان است که گاه در هرج و مرجِ ظهور ضرورت پیدا می کند. آنچه از صفات برجسته و مزایای ظاهری و مکارم اخلاق و کمالات روحی، برای هر یک از انبیاء الهی بوده، همه یکجا ، در این بزرگواران بالاخص حضرت صاحب الامرـ ارواحنا فداه ـ جمع است چرا که روز موعود و پایان ستمگری ها و ظلم ها، وعده ای است که پروردگار خود ضمانت فرموده و به اولیای مکرمش آن روز را نوید داده است، پس بدیهی است که سردمدار انقلابی شبیه قیامت، فردی باشد که خداوند تمام کمالات را به نحو اتم و افضل در او خلاصه کرده باشد. همچنین با بررسی شباهت آن حضرت به معصومین علیهم السلام به این نتجه می توان دست یافت که آن حضرت در امتداد امامت، دارای روش و منشی همانند امامان پیشین است و اینگونه می توان به فضای بازتری از شناخت آن حضرت رسید. در همین فصل در ادامه ی بیان شباهت های حضرت به اولیاء، غربت را وجه اشتراکی دیگر یافتیم و از غربت حضرت صاحب الزمان ـ ارواحنا فداه ـ هم سخن گفتیم و واژگان«الطرید» ، «الشرید» ، «الفرید»، «الوحید»، «الغریب» و«الغائب عن اهله» که از ساحت معصومین علیهم السلام راجع به آن حضرت صادر شده است را بیان کردیم و تصریح واژه ی »غربت» در روایت را بر معانی ذیل منطبق کردیم: امامِ دور از خاندان و وطن، امامِ بی یاور، امام-از یاد رفته، امامِ قدر ناشناخته و امامِ فرو نهاده.
مرتضی حیدری محمد کاظم رحمان ستایش
تحقیق پیش رو، کوششی در راستای بررسی دیدگاه های تفسیری زمخشری در کتاب تفسیرشان، الکشاف، از دیدگاه علامه طباطبایی و شیوه و سبک علامه طباطبایی در نقل از تفسیر کشاف می باشد. نگارنده سعی و تلاش خود را بر این قرار داده تا مواردی را که علامه طباطبایی در تفسیر گران سنگشان ـ المیزان ـ از زمخشری نقل کرده اند، یافته و با تتبع دقیق و موشکافانه، دیدگاه علامه طباطبایی راجع به نظرات تفسیری زمخشری را بررسی نماید. در بررسی یک کتاب تفسیر، علاوه بر دقت در روش ها و گرایش های مفسر آن کتاب و چگونگی استدلال و شیوایی بیان و سلیس بودن کلمات و مستند بودن مطالب، کیفیت بهره گیری از منابع و مآخذ، مسأله ای مهم است. تفسیر کشاف زمخشری یکی از منابع کیفی و کمی مهم مرحوم علامه طباطبایی است. ایشان در تفسیر المیزان که بدون اغراق مهم ترین و بهترین تفسیر دوره معاصر و از جمله کامل ترین تفاسیر شیعه است، مطالب فراوانی در زمینه های تفسیری، علوم قرآنی، ادبی، فقهی و کلامی از کشاف نقل کرده اند. ایشان در بحث علوم قرآنی، به ذکر آرای زمخشری در زمینه قرائت و شأن نزول، در بحث علوم ادبی به علومی از جمله لغت، صرف، نحو و بلاغت و در بحث کلامی هم به موضوعاتی از جمله توحید، عصمت پیامبران و معاد و جز آن پرداخته اند. در زمینه فقهی، تنها یک مورد یافت شد که چون در یک عنوان و فصل نمی گنجید آن را مطرح نکردیم. این موضوع هم به روش دو مفسر که تمایلی به بحث در جنبه فقهی قرآن نداشته اند برمی گردد. در اکثر قریب به اتفاق موضوعات ذکر شده، از یک سو به تأیید نظرات زمخشری و از سوی دیگر به نقد آنها پرداخته است. در این نوشتار، با تطبیق و مقایسه دو تفسیر، به چگونگی نقل المیزان از کشاف و بررسی آرای زمخشری از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته شده است.
ابراهیم دهدار محمد کاظم رحمان ستایش
تصمیم زیربنای اعمال و رفتار آدمی و نمود قدرت اراده و اختیار اوست و به طورحتم رشد و تعالی انسان در گرو تصمیم گیری های درست و اجرای بهینه آنهاست. ازهمین رو شناخت فرآیند تصمیم سازی وعوامل تاثیرگذاربرآن از نظر دین مبین اسلام در پرتو هدایت قرآن و روایات معصومین(ع) در رشد و بالندگی انسان و رسیدن او به سعادت اخروی و دنیوی نقش بسزایی خواهد داشت. در این تحقیق با روش کتابخانه ای-تحلیلی وبا استفاده از آیات و روایات معصومین(ع)عوامل ومولفه های تاثیرگذاربرفرآیند تصمیم سازی وآفات وآسیب های آن را شناسایی نمودیم. برهمین اساس می توان گفت از نظر دین مبین اسلام تصمیم گیری درست و موثر با رعایت موارد ذیل به دست می آید. بسترسازی مناسب با پرورش عادتهای خوب، جهت دهی الهی با خالص سازی نیت وانگیزه، به کارگیری تعقل وتفکر، بهره گیری از دوراندیشی، احتیاط، عبرت گیری، بهره گیری ازعلم و آگاهی، مشورت و...و پرهیز از غفلت، شتاب و تأخیر و با تقویت نیروی عزم و قاطعیت با فرصت شناسی وکوتاه کردن آرزوها وسرانجام با توکل بر خداوند متعال. همه این موارد درپایان این تحقیق در اصولی بیست گانه آورده شده است. کلید واژه ها: تصمیم سازی، اصول تصمیم سازی، تصمیم گیری عاقلانه
آمنه حسنی محمد کاظم رحمان ستایش
موضوع این پژوهش عبارت است از: «ضرورت وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و شیوه های اثبات وجود ایشان در روایات». در این نوشتار این موضوع از دیدگاه ادله نقلی و تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است. ادله ای که در اثبات وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به کار رفته اند دو دسته می باشد: ادله عام (کلی) و ادله خاص. در ادله عام، احادیث «اثنا عشر، امان، ثقلین، لوح، معرفت و زمین از حجت خدا خالی نخواهد ماند» مورد بررسی قرار گرفته اند که از لحاظ سند و دلالت موثق و قطعی می باشند. در ادله خاص، احادیث «بشارت ائمه درباره مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف» و احادیث «ولادت آن حضرت» بیان شده است که این دسته از احادیث نیز از اعتبار قطعی سند و دلالت برخوردار هستند. در آخر نیز شبهات وارد شده به برخی از احادیث (ثقلین و اثنا عشر) و وجود و ولادت حضرت ذکر و به آنها پاسخ داده شده است. واژگان کلیدی: امام عصر، احادیث «اثنا عشر، امان، ثقلین، لوح، معرفت، خالی نبودن زمین از حجت»
فاطمه ونکی فتحیه فتاحی زاده
چکیده : جامع ترین و روشمند ترین کتاب رجالی که در عصر حاضر نگاشته شده ، معجم رجال الحدیث است که به سبب مزایای بسیار در تحقیقات رجالی مأخذی معتبر به شمار می آید. این کتاب ، علاوه بر مزایای چینش الفبایی ، از مزایای کتب طبقات نیز بهره مند است. آیت الله خویی با بهره گیری از دانش طبقات و نیز توجه به روش سند-گذاران در چینش اسناد، آغاز و پایان اسناد را شناسایی و آسیب های آن را بازسازی کرده و با کشف تحریفات ، تمییز مشترکات و توحید مختلفات از صحت عناوین موجود در سند ، اطمینان حاصل نموده است. مرحله ی نهایی کار شناسایی سند، شناخت میزان اعتماد به نقل راوی است. اعتبار آرای رجالیان در اندیشه ی آیت الله-خویی، برپایه ی حجیت خبر واحد استوار است؛ بر این اساس، برخی توثیق های خاص و گونه هایی از توثیق عام که مستند به خبرواحد است؛ اعتبار می یابد. معتبر ترین آرای رجالی که از رجالیان متقدم به ویژه صاحبان اصول اولیه رجالی صادر شده است؛ در غالب موارد ، با لحاظ شرایطی مورد پذیرش ایشان واقع شده است ؛ اما در صورت عدم احراز شرایط، به نقد و بررسی و یا شرح و توضیح آراء مبادرت نموده و بر فرض وجود تعارض میان آرای رجالیان به حل تعارض آن ها پرداخته و در صورت تعارض جرح و تعدیل ، به تساقط آراء و مجهول الحال گشتن راوی حکم نموده است.
سمیه اهوارکی نصرت نیل ساز
دین اسلام که اساس دعوت خود را بر برهان و دلیل و منطق نهاده است، اهمیت ویژه ای برای احتجاج قائل بوده و شیوه و روش های کاربردی آن را از طریق پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت او (ع) به ما آموخته است. معصومین (ع) در احتجاج و رویارویی های خود با منکران و معاندان دین، به امور گوناگونی استشهاد می نمودند. سنت و حدیث پیامبر اکرم (ص)، عقل، اجماع مسلمانان، تاریخ، سیره انبیای پیشین و ... از جمله این امور می باشند. در این میان استشهاد به قرآن از مهم ترین و پرکاربردترین شیوه احتجاج و مناظره معصومین (ع) به شمار می رود. حقانیت و جامعیت قرآن، علم و انس اهل بیت (ع) با قرآن و مقبولیت قرآن در برابر عدم مقبولیت ائمه(ع) در اذهان اکثر مسلمانان در آن زمان، کثرت احتجاج معصومین (ع) به قرآن را سبب می شد. اهمیت و جایگاه ویژه قرآن از سویی و ذو وجوه بودن قرآن از سوی دیگر سبب رواج استشهاد به قرآن در احتجاجات مسلمانان شده بود به گونه ای که حتی مخالفان و معاندان اهل بیت (ع) و پیروان فرقه های انحرافی نیز با سوء استفاده از آیات قرآن در پی به حق نشان دادن افکار و اعمال باطل خود بودند. در چنین شرایطی معصومین (ع) با استشهاد به قرآن که با فنون و شگردهای خاصی انجام می شد علاوه بر آن که راه صحیح بهره بردن از آیات قرآن را نشان می دادند، اتصال خود را به علوم و معارف غیبی و احاطه خود بر ظاهر و باطن قرآن و در نتیجه ضرورت تمسک و مراجعه به اهل بیت (ع) برای فهم قرآن کریم را برای همگان روشن می ساختند. مخاطبان احتجاجات معصومین (ع) به قرآن در دو گروه غیر مسلمانان (شامل مشرکان، اهل کتاب، زنادقه و ...) و مسلمانان (شامل خلفا و حکام جور، گروه ها و فرق مسلمانان و عامه مردم) جای می گیرند. موضوعات این استشهادات نیز بسیار متنوع و گوناگون است و انواع موضوعات کلامی، فقهی، اخلاقی و علمی در میان آن هال دیده می شود. معصومین (ع) همچنین در احتجاجات خویش به سطوح معنایی گوناگونی از آیات همچون ظاهر، تاویل، مصداق، سبب نزول و ... استشهاد می نمودند و کارکرد آیات در احتجاجات آنان متنوع است. در احتجاجات آنان نه تنها ظاهر آیات بلکه مفهوم ، سبب نزول، مصداق، تأویل و جری و تطبیق آیات نیز مورد توجه و استشهاد قرار می گرفت. این استشهادات، از نظر ظاهری، به دو شیوه استشهاد صریح و استشهاد پنهان به قرآن صورت گرفته است؛ استشهاد صریح و آشکار بدین معناست که شنونده هر چند نا آشنا با قرآن باشد به سبب وجود قرینه ای در کلام امام متوجه این استشهاد می شود. این استشهادات از جهت مقدار آیاتی که مورد استشهاد قرار گرفته اند، تبیین یا عدم تبیین ارتباط آیه با موضوع مورد احتجاج و همچنین چگونگی اتصال آیه به کلام قابل تفکیک هستند. استشهاد پنهان معصومین (ع) به قرآن یا اثرپذیری از قرآن نیز همان استفاده پنهان از قرآن است که در آن به پیوند کلام با قرآن تصریح نمی شود و گونه های مختلف آن در چهار گروه اثرپذیری واژگانی، گزاره ای، الهامی و تلمیحی جای می گیرند.
ابوالحسن فدوی بنده قرایی محمد کاظم رحمان ستایش
اعمال و تصمیات انسان، در صورت ایجاد مناسب ترین شرایط در یک بازه از زمان، به نتیجه مطلوب خواهند رسید. به این بازه ی زمانی فرصت اطلاق می شود. دین مبین اسلام در پرتو تعالیم قرآن و حدیث به مفهوم فرصت و نحوه استفاده از آن توجه خاصی نموده است. از منظر این تعالیم، فرصت، مهلتی کوتاه، محدود، در حال گذر، پایان پذیر و غیر قابل برگشت تعریف شده که بسته به نحوه برخورد با آن، نتیجه ی اعمال و تصمیمات انسان به فرصت سازی و یا فرصت سوزی ختم می شود. از تحلیل و بررسی آیات و روایات مرتبط، برداشت می شود بهره-مندی و بکارگیری یکسری عوامل مثل؛ دوراندیشی، تعقل، تفکر، تأنی، عبرت از گذشته، تعجیل در استفاده از فرصت، زمان شناسی و توفیق الهی موجب می شود انسان بتواند فرصت های ایجاد شده در طول زندگی خود را شناخته و از آنها برای پیشرفت خود استفاده نماید و در نتیجه ، به سعادت، خوشبختی و شادکامی ناشی از فرصت سازی دست یابد. و در مقابل آن، افتادن در دام از برخی آفات و عوامل همچون؛ تسویف، غفلت، تنبلی، تعصب، وسوسه شیطان، عجله قبل از زمان مناسب، باعث می شود انسان قادر به تشخیص فرصت های فراروی خود نباشد و نتواند از آنها جهت رشد و تعالی خود بهره ببرد. و آنها را از دست بدهد و در پایان، دچار خسران و ضرر، حزن و غصه، حسرت و پشیمانی ناشی از فرصت سوزی شود. این تحقیق از دیدگاه قرآن و احادیث به بررسی فرآیند فرصت شناسی پرداخته است. در ابتدا مفهوم فرصت مورد تحلیل قرار گرفته است و در ادامه با واکاوی و بررسی آیات و روایات عوامل و نتایج فرصت سازی استنباط شده و پس از آن نیز به بیان عوامل و نتایج جریان فرصت سوزی پرداخته شده است.
فاطمه شاکر اردکانی غلامحسین اعرابی
چکیده در منابع اسلامی(قرآن و روایات) بیش از هر امری، مسئله تربیت و سازندگی انسان به چشم می خوردو رشد معنوی انسان و رسیدن او به کمالات، از مهمترین برنامه های انبیاء و کتاب های آسمانی بوده است و در این بین اصل امل و تمنی از اهمیت بسزایی بر خوردار است طوری که تنها با شناخت و ارزیابی هوشمندانه می توان آینده ای روشن را ترسیم کرد و به زندگی جهت داد چرا که آرزوی هر انسان،ارتباط مستقیمی با روح و روان او دارد و به خوبی نشانگر عالم درون اوست. جایگاه این موضوع تا آنجاست که یکی از بهترین راه های شناخت هر فرد، شناخت آمال اوست. این پدیده علاوه برتاثیر شگرف آن در شخصیت و سرنوشت انسان، اصلی ترین عامل برا ی ایجاد پیشرفت و تکامل در جوامع بشری است و با حذف آن از وجود انسان، شاهد رکود گسترده در همه ابعاد اجتماع خواهیم بود. از همین رو در روایات، آرزو و به تعبیر عرب امل،به عنوان نعمت و رحمتی ازجانب خداوند در نهاد بشر قرار داده شده است.به همین منظور در این تحقیق سعی شده است با مراجعه به آیات قرآن و روایات معصومین و منابع تفسیری و حدیثی و کتب اخلاقی و تربیتی به تبیین و تشریح موضوع بپردازیم. بنابراین آرزو را باید همان خواسته های درونی و تمایلات قلبی انسان دانست که با عشق و انگیزه قوی همراه است. در صورتی که خواسته های قلبی انسان اموری متعالی باشد، چنین آرزوهایی سازنده و شایسته است که سعی و تلاش و توکل و صبرو اخلاص از جمله عوامل دستیابی به آرزوهای مثبت و سازنده می باشند. از برترین مراتب و مصادیق این نوع آرزوها،آرزوی لقاء الله و عمل صالح می باشد که از دید قرآن به عنوان خیر امل معرفی می شود و تلاش وتحرک و آبادانی، آرامش، بهره مندی از نعمات،تقویت روحیه، پیشرفت و موفقیت از آثار مترتب بر آرزوهای سازنده می باشد. در مقابل و از دیدگاه قرآن آرزویی که انسان را مشغول و عمر انسان را بیهوده تلف کند مذموم ونکوهش شده، به مثابه الهاء امل دانسته شده است. جهالت و حب دنیا نیز، از مهمترین اسباب آرزوهای مخرب وطولانی به شمار می آیند که با کوتاهی آرزو، یاد مرگ، کسب معرفت و شناخت،تقوا ،بی توجهی به دنیا و بی اعتباری آن باید به مقابله پرداخت. از جمله پیامدهای این آرزوها می توان به قساوت قلب، غفلت ، فریب، زوال عقل، منشا گناه وفساد عمل،تسویف در عمل، اضلال دین خدا اشاره کرد. کلید واژه: آرزو، آرزوهای سازنده، آرزوهای مخرب، قرآن، روایات.
محسن صالح فر محمد هادی مفتح
دین اسلام به مدیریت و هدایت جامعه نگاهی ویژه دارد و اسلام به جامعه انسانی و به صورت خاص به جامعه ایمانی که بر پایه تعالیم و آموزه های توحیدی بنا گردیده اهتمام خاص دارد. بالطبع این اهتمام نیازمند مدیریت و هدایت نیز است. جامعه نیز متشکل از افراد و گروه هایی است که یک کل منسجم و یکپارچه را تشکیل می دهد و عامل مهم و کلیدی که یک هماهنگی و انسجام را در جامعه ایجاد می کند عامل فکر و اندیشه است که افراد و گروه های جامعه نسبت به مسائل گوناگون دارند. جریان های متفاوتی در مدیریت و هدایت جامعه نقش ایفا می کنند . این جریان ها گاه تاثیرات مثبت و گاه تأثیرات منفی از خود در اندیشه افراد جامعه به صورت غالب ایجاد می کند. افکار عمومی به عنوان اندیشه غالب افراد جامعه به عنوان قدر مشترک بین آنها شناخته می شود که گاه نهاد مدیریت جامعه باید از آن زنگارهای شبهه را بزداید و گاه باید مفاهیم و اندیشه هایی را القا کند و در یک کلام به هدایت و مدیریت افکار عمومی اهتمام ورزد
مریم کربلایی عباس محمد کاظم رحمان ستایش
یکی از شیوه های کهن تفسیر قرآن کریم، تفسیر روایی است که همزمان با نزول وحی پا به عرصه نهاده و بر پای? روایات صادره از ناحی? معصومان ^ شکل گرفته است. اندیشمندان و مفسران این روایات را یکجا گرد آورده و تفاسیر روایی را سامان داده اند. هرچند روایات این منابع تفسیری نزد مشهور عالمان و مفسران مقبول و پذیرفته است، اما نکت? مهم مقبول بودن تفسیر بر پای? روایات است. در بین اندیشمندان و مفسران در بار? شیو? کاربرد این روایات در تفسیر روش واحدی وجود ندارد، اما بسیاری از این تفاسیر، صرفاً گرد آورند? روایات بودند و بعضاً به دسته بندی و موضوع بندی همین احادیث گردآوری شده اکتفا کرده اند و خود هیچ عقیده ای جز تشخیص روایات مناسب با آیات نداشته و به دسته بندی، روشن داشت و ارزیابی روایات و رفع تعارض میان آنها نپرداخته اند و بر آن نبوده اند که تفسیری روان، منسجم و روشمند بر پای? روایات ارائه دهند. افزون بر اینکه در بار? پاره ای از آیات هیچ روایت تفسیری نیاورده اند. از این رو باز نگری میراث روایات تفسیری بایسته و ضروری است. این پژوهش سر آن دارد که با گونه شناسی، شرح و ارزیابی سندی و متنی روایات تفسیری ذیل سور? حجر را انسجام بخشیده، کفایتها و کمبودهای آن را برنماید و آنگاه با محور قرار دادن برآیند روند پیش گفته، بهره جویی از واژه شناسی و مراجعه به نظرات و آرای مفسران برای تکمیل و پر کردن خلأها، تفسیری روان، منقّح و منسجم ارائه دهد. به طور کلی 286 روایت در تفسیر سور? حجر از دامن? منابع مورد استفاده گرد آمده است که از این تعداد، 206 روایت از منابع شیعی و 80 روایت نبوی از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، فراوانی روایات را به شرح زیر برشمرد: 26 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 12 روایت در ایضاح لفظی؛ 129 روایت در ایضاح مفهومی؛ 38 روایت در بیان مصداق؛ 23 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 9 روایت در استناد به قرآن؛ 2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخگویی با قرآن. در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 25 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 13 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. اگر بخواهیم فراوانی این گونه های روایی را به تفکیک روایات شیعه و اهل سنت و نسبت بین آنها را به دست آوریم، در روایات شیعه این آمار به شرح زیر است: 17 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 8 روایت در ایضاح لفظی؛ 88 روایت در ایضاح مفهومی؛ 25 روایت در بیان مصداق؛ 22 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 5 روایت در استناد به قرآن؛ 2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخگویی با قرآن است. در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 23 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 7 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. در روایات اهل سنت نیز این آمار به شرح زیر است: 9 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 4 روایت در ایضاح لفظی؛ 41 روایت در ایضاح مفهومی؛ 13 روایت در بیان مصداق؛ 1 روایت در بیان لایه های معنایی و 4 روایت در استناد به قرآن. در این شمارش، 2 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 6 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. با توجه به آمار استخراج شده می توان گفت روایات نبوی اهل سنت در تفسیر این سور? مبارک، کمتر از یک سوم است و بیش از دو سوم روایات تفسیری این سوره متعلق به شیعه است. اما در مورد نسبت فراوانی گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: تقریباً میان هر یک از این گونه ها نسبت یک دوم برقرار است و روایات شیعه در هر یک از گونه ها دو برابر روایات اهل سنت است. در این نسبت، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 21 روایت صحیح؛ 3 روایت موثق؛ 1 روایت حسن و 254 روایت ضعیف هستند. 7 عبارت نیز از تفسیر قمی وجود دارد که قابلیت سند شناسی ندارند، چرا که روایت نبوده و عبارات تفسیری مفسر هستند. در مجموع روایات تفسیری این سوره نیز 24 روایت قابل نقد هستند. آنچه از رهگذر این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، نقدهای جدی وارد به برخی از آنها و فقدان روایات تفسیری ذیل برخی آیات است. همین موارد نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آنها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است.
لیلی منصوری جعفر نکونام
این تحقیق به بررسی واژه ی آیه در قرآن با شیوه معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی پرداخته است. در معناشناسی تاریخی به دو عنصر «معنا و مدلول اصلی آیه » و «تطوّرات معنایی آن در دوره های مختلف» توجه شده است. با بررسی استعمال آیه در معنا شناسی تاریخی در می یابیم که این واژه دارای منشأ غیر عربی است و معنای بقایای منزلگه یار غالب وجه معنایی در دوره ی جاهلی تشکیل می دهد و معانی دیگری از جمله قصه و رساله، خشم و هیبت، علم و رأیت، نشانه امر غیر مادی، جماعت نیز کاربرد داشته است. در دوره ی قرآنی این واژه تطور چشم گیری داشته اما در دوره های بعد شاهد کم رنگ شدن و عدم استعمال بعضی معانی دوره ی جاهلیت از جمله بقایای منزلگه یار و خشم و هیبت و علم و رایت می باشیم. در معناشناسی توصیفی، معنای این واژه ها با در نظر گرفتن کلمات مترادف، مجاورها و مفاهیم نسبت داده شده به آنها بررسی شده و نسبت معنای این واژه ها با کلمات دیگر قرآن بیان شده است.در این روش ما وجوهی از جمله نشانه قدرت خدا، فراز هایی از قرآن، نشانه قدرت انسان در طبیعت، معجزه و عبرت مشاهده می کنیم و طبق قائده ی جانشینی به مترادف هایی از جمله ذکر، کتاب الله، حکمت، هدی، ما انزل الی الرسول، قرآن، سلطان، بینه و ... دست می یابیم. با بررسی معنا و مفهوم آیه در آیه ی نسخ به معنایی متفاوت از بقیه وجوه پی می بریم ، طبق سیاق در این آیه به نسخ قبله در شریعت یهود اشاره شده است. واژگان کلیدی: آیه، معنا شناسی، معنا شناسی تاریخی، معنا شناسی توصیفی، فراز هایی از قرآن، نشانه قدرت خدا، معجزه، نسخ
خدیجه اسفندیاری احمد علی ناصح
علم جنین شناسی قدمتی دیرینه دارد به طوری که از زمان ارسطو تاکنون مورد مطالعه واقع شده است. دانشمندان با مطالعه در مورد جنین شناسی این علم را به شاخه های متعدد تقسیم کرده اند یکی از این شاخه ها مربوط به مراحل رشد جنین و خصوصیاتش در رحم مادر می باشد .در قرآن کریم نیز در آیاتی مسئله خلقت انسان و سپس تولید مثل نوع انسانی و جنین اشاره رفته است. موضوع پژوهش حاضر بررسی میزان همخوانی و سازگاری این آیات قرآنی با علوم و یافته های روز است. پژوهش حاضر بر پایه مطالعات کتابخانه ای این موضوع را واکاویده است. بنابراین آیات قرآنی موضوع مراحل مختلف مربوط به جنینِ انسان (مرحله ی منی، نطفه، علقه، مضغه و...) پس از بررسی های لغوی، تفسیری و علمی مورد تأمل قرار گرفته است. در مجموع از 45 آیه این موضوع، 35 آیه مورد پژوهش قرار گرفته است. سپس خصوصیات جنین (مستقر شدن در پرده های سه گانه، تغذیه، جنسیت، علم جنین و...) از طریق آیات الهی و علم روز استخراج و توضیح داده شده است. مفسران نیز مطالبی را ذیل آیات جنین مطرح نموده اند امّا این که تا چه حدّی از علم زمان خود در تفسیر این آیات بهره جسته اند جای سوال است. هدف از این تحقیق بررسی مقدار تأثیر ِتحولاتِ علمی در حوزه ی جنین شناسی و به مراتب تأثیر آن بر مفسران متأخر و نظرات آنان می باشد. در مجموع هدف قرآن کریم از ذکر مسائل جنین شناسی این بوده است که بررسی مراحل خلقت ما را به احوال قیامت و این که خداوند قادر است بار دیگر بشر را زنده کند، رهنمون می کند. همچنین به عجایب قرآن در زمینه ی جنین شناسی و این که تقریباً با هم منطبق هستند و مفسران نیز تا حدودی از نظریات علمی در قرآن بهره برده اند، می توان اشاره کرد.
فاطمه نیک بخش محمد کاظم رحمان ستایش
در طول تاریخ همواره به ساحت قرآن کریم و آیات ارزشمندش شبهاتی وارد شده است. رویکرد این نوشتار بر شبهاتی است که به ذات قرآن وارد شده و به شبهات درون قرآنی نظری نداشته است؛ بنابرین با توجه به ارتباط وثیق قرآن و حدیث، سعی بر این شده که با رویکرد روایی به شبهات پاسخ داده شود. این شبهات در سه محور تحریف قرآن، عدم جاودانگی و مخلوق یا قدیم بودن قرآن عرضه گردیده و هر کدام در فصلی مجزا پس از بازیابی متون احادیث مرتبط، از منابع روایی، پاسخ امامان(ع) به شبهه ی مطرح شده به ساحت قرآن کریم پاسخ داده می شود و در نهایت ضمن بررسی روایات رسیده در هر موضوع، دیدگاه جامع معصومان(ع) عرضه می گردد. در مبحث اوّل، ضمن بررسی روایات به این نتیجه دست یافتیم که احادیث معصومان به جد مدافع حریم قدسی قرآن است و در مقابلِ دیدگاه کسانی که قائل به تحریف(زیاده یا نقصان) قرآن کریم بوده اند، ضمن بیان دلایل قرآنی و عقلی، به قرآن رایج در دسترس مردم ارجاع داده و دیدگاه غالیانی که قائل به حذف نام ائمه(ع) و در نتیجه تحریف قرآن بوده اند را تخطئه کرده اند. در مبحث دوم، ائمه(ع) با تأکید بر فطری بودن آموزه های قرآنی، پایداری و ماندگاری قرآن را تضمین نموده و بدین ترتیب سیمای قرآن کریم را از شبهه ی محدود بودن به عصر نزول، پاک نموده اند. ایشان همچنین در مبحث سوم، در جریان کلامی خلق و قدم کلام الله که یک بحث کلامی بی حاصل بوده، ضمن دامن نزدن به این بحث و بر حذر داشتن یاران خود از ورود به این جریان، اعلام کرده اند که برای نام گذاری و وصف این کتاب عزیز، باید از الفاظ درون قرآنی کمک گرفت که آن ها نیز بر حدوث کلام الهی دلالت دارد
روح الله شهیدی محمد علی مهدوی راد
مکتب نصّ گرای قم و مکتب عقل گرای بغداد با توجه به اختلاف روش و منبع تحقیق، در نظام امامت پژوهی، زیر شاخه ها و ملازمات آن به ویژه علم و عصمت و غلو اختلافات و تمایزهایی دارند. این اختلافها در تبیین و ارزیابی روایات نیز ثاثیر داشته است. قمیان بر پای? احادیث و نصوص معتقد بودند که امام محور تعادل عالم تکوین و تشریع است و در راستای ایفای این نقش از منابع علم متعدّدی چون توارث، تحدیث، توسّم و فراست بهره می برد و علوم مختلفی را چون علم به دین، رخ دادهای آینده، باطن افراد و غیره در اختیار دارد. امّا بغدادیان از منظر عقلی، امام را لطفی در راستای تقرّب بندگان به طاعت خداوند می دیدند و بر این اساس منابع علم امام را نوعاً به توارث فرو کاسته و علم او را به حوز? احکام و سیاست ویژه می ساختند. پذیرش روایات منابع و گستره های علم امام و فهمِ ظاهر گرایان? آنها از سوی قمیان و عدم پذیرش برخی از روایات منابع علم، تخصیص روایات عامّ علم امام به حوز? احکام، حمل روایات دالّ بر آگاهی امام از آینده، بواطن و ... بر معجز? امام و نه یک صفت ضرور و همیشگی برای امام از سوی بغدادیان، بازخورد مبانی کلامی پیش گفته در مطالعات حدیثی دو مکتب است. در مسأل? عصمت نیز هر چند قمیان امام را از عیوب ظاهری و گناه معصوم می شمردند ولی سهو در اعمال عبادی را بر او جایز می دانستند. بغدادیان هم در عین باور به عصمت امام از گناه و برخی از عیوب ظاهری، او را مطلقاً از سهو در عبادات مبرّا می دانستند. هر دو مکتب روایات منافی با عصمت امام از گناه را باطل انگاشته یا آن را به گونه ای توجیه و تأویل می نمایند ولی در موضوع عصمت امام از سهو، قمیان افزون بر پذیرش صدور روایات سهو النبی، در موجّه ساختن آن نیز سعی بلیغ دارند ولی بغدادیان این روایات را نقد و ردّ می کنند. هر دو مکتب باور به الوهیّت و ربوبیّت ائمه را از شاخصه های غلو در ذات می دانند و در نقد یا توجیه روایاتی که به صراحت بر این امور دلالت دارند، می کوشند. امّا در تعیین مصداق روایاتی که لازم? معنایی آنها به چنین غلوی می انجامد، همداستان نیستند. پذیرش روایاتِ عوالم پیشا خلقتی و توجیه مسائل مختلف با بهره گیری از آن و قبولِ روایات سهو النبیّ از سوی قمیان و ردّ پاره ای از روایات مربوط عالمهای پیش از آفرینش، متّهم کردن راویان ناقلِ آنها، تأویل پاره ای دیگر از این روایات و ردّ احادیث سهو النبی از سوی بغدادیان نمونه ای از این اختلاف است. افزون بر این بغدادیان ثابت ماندن تعداد روزهای ماه رمضان را از شاخصه های غلات می دانند، حال آنکه قمیان این روایات را نقل کرده و در صدور آن شکّی به خود راه نمی دهند. تعیین مصداق راویان غالی بر اساس معیارهای پیش گفته نیز از موارد اختلاف میان قمیان و بغدادیان است. بغدادیان بحث غلو در صفات را نیز به غلو در ذات افزوده اند و معتقدند ضروری و همیشگی دانستن علم امام به رخ دادهای آینده، باطن افراد، زبانها و... معتقد باشد، غلو است و منابع حدیثی در بردارند? این مطالب را نقد می کنند، حال آنکه قمیان روایات دالّ بر این علوم را به راحتی پذیرقته، منابع در بردارند? آن را مورد استناد قرار می دهند و جزء باورهای بنیادین ایشان است. قمیان و بغدادیان اباحی گری را شاخص? عملی غلات می دانند ولی در برابر مستند آن، یعنی احادیثی که اصل دین را معرفت اهل بیت و دشمنان آنها می دانند، عملکردی متفاوت دارند. قمیان با اعتقاد به اصالت باطن در دین و ملازم? جدایی ناپذیر ظاهر با آن، این روایات را می پذیرند، امّا بغدادیان این روایات و مآخذ آن را ردّ می کنند.
جواد حسینی قره چماق رونجی محمد کاظم رحمان ستایش
قرآن کریم کتاب هدایت مردم است ازاین رودر جای جای آیات وسوره هایش ازاسمای حسنای الهی آمده ،کاربرد این اسماء ونیزصفات الهی در ضمن آیات و در خاتمه آیات به چه مناسبت آمده اند؟شناخت نظام و حکمت ذکر این اسامی و صفات در آیات در تبیین مراد از آیه نقش مهمی دارد. در بررسی خواتیم سوره نساء شاهد هستیم که خداوند درموضوعات مختلف، به تناسب ازاسم یاصفت خودش یاد کرده است و از آنجا که قرآن کریم دارای تناسب معنایی بوده ، تناسب این اسماء درخواتیم آیات با محتوای آن، جهت دهی به موضوع خاصی است که شناخت تناسب بین آنها ما را به معانی وفهم دقیق تر آیه نزدیک می کند .تناسب این اسماء که بیست وشش تا هستند با محتوای آیات در چهار دسته تناسب تمکین(نوعی مقدمه چینی وراز گویی) که بیست وشش آیه وتناسب تصدیر (اشتراک لفظی)،ده آیه وتناسب توشیح(تناسب معنوی) ، پنج آیه و تناسب ایغال(تأکیدی) ، پانزده آیه هستند را آورده ایم که هر یک از این اسماء با معنا ومفهوم خود با موضوع مورد نظردر محتوای آیه ، یک یاچند نوع تناسب ایجاد کرده است وهمچنین با اهداف سوره و آیات هم موضوع نیزارتباط دارند. این تناسب یابی به عنوان نمونه در این سوره بود و در تمامی قرآن این نسبت قابل بررسی است و احتمالا همین نتیجه را هم دارد ، که این شاید بتواند نشان از اعجاز بیانی و هماهنگی خاص قرآن باشد.
ابراهیم اثباتی محمد کاظم رحمان ستایش
این پایان نامه با عنوان «بازشناخت سیره معصومان (علیهم السلام) در ابراز شادی»، در صدد تعیین موقعیت های شادی، و بررسی سیره معصومان (علیهم السلام) و تبیین چگونگی ابراز شادی توسط ایشان در این موقعیت ها می باشد. بدست آوردن معیارهای شادی و شیوه های ابراز، و بیان حد و حدود آن از دیگر مسائل مورد مطالعه است. شالوده تعالیم اسلام در زمینه میل به شادی، تاکید بر محور توحیدی آن است. بر این اساس خداوند منشا شادی هاست. هر چیزی که موجب تقرب است مانند ایمان، تقوی، طاعت، رضا و... از مهمترین عوامل شادی است. هر چیزی هم که باعث دوری از خدا شود مانند؛ غفلت، نافرمانی، رذائل اخلاقی، لهو و لعب، و...، از عمده موانع شادی است. موقعیت های شادی نیز اوقاتی هستند که برای ارتباط با خداوند موثرترند. برخورداری از فضائل و برکات این موقعیت ها بیانگر اهمیت هماهنگ شدن با این اوقات است. در سیره معصومان (علیهم السلام) چگونه شادی کردن بسیار مورد توجه است. آموزه های اسلامی درعین حال که بر طبیعت و فطرت بشری انسان، عنایت ویژه دارند، دوام بر یاد خدا و استمرار در طاعت الهی و همچنین اجتناب از لهو و لعب در شادی ها را مورد تاکید قرار می دهند. از این رو شادی و لذت موافق با تعالیم دینی ممدوح بوده و موارد مخالف آن مذموم است. دراین نوشتار، پس از تبیین مفهوم شادی و لذت خقیقی و ذکر برخی عوامل و موانع آن، موقعیت های شادی مورد بررسی قرار گرفته، و اهم مصادیق آن تشریح شده است.سپس کم وکیف اظهار شادی، در قالب اصولی چند مانند؛ اصل تشکر، تذکر، تقسیم شادی و ادخال سرور، حسن خلق، تزیین و آراستگی، تلذذ، تقرب، و... بعنوان راهبردهای ابراز شادی، ارائه شده است. رعایت اصول ابراز شادی در موقعیت های سرور، برای تعمیق لذایذ، استمرار و دوام بیشتر شادی، و در امان ماندن از عوارض جانبی آن ضروری به نظر می رسد. تفریع مناسب این اصول، گامی اساسی برای ترویج فرهنگ شادی، در راستای عمل به آموزه های اسلامی است که برخی از آن فروع مانند نماز، روزه، دعا، غسل، ولیمه، هنر نمایی، و... بعنوان راهکارهای ابراز شادی بررسی شده است.
محمدحسین شریفی جعفر الهادی
خداوند سبحان برای هدایت و سعادت بشر نمایندگانی را فرستاد که از لحاظ جسم و روح کاملترین افراد بودند. آنان در پرتو وحی و الهام که به تمام معنی واقع نما است و از هر گونه خطا و اشتباه مصون می باشد، جامعه را به خیر و رستگاری در هر دو جهان رهبری می نمایند. اینها نه تنها از صفات زشت و غیراخلاقی دور و پاک بودند، بلکه جامعه بشری را به تهذیب نفس و پاکیزگی روح و نوع دوستی و ضعیف پروری دعوت نموده و خود به آنها به شدت عامل بودند. مصطفی، عالم، حکیم، مخلص، صدیق، امین، نفی شخصیت پرستی، عصمت و ... از جمله صفاتی است که خداوند برای پیامبران تصریح فرموده است.از پیامبران الهی پنج نفر پیامبران اولواالعزم می باشد که دارای شریعت بودند و ویژگیهای خاصی برای آنان ذکر گردیده است. از میان پیامبران اولواالعزم، حضرت محمد برتر و افضل و اکمل می باشد، اما پیامبرانی که خداوند اینچنین آنها را توصیف نمودند و الگو برای بشر قرار دادند، در کتاب "صحیح بخاری" و "صحیح مسلم" که در نزد اهل سنت معصوم من الجلد الی الجلد و بعد از قرآن صحیح ترین کتاب می باشد، چهره های تابناک آنها را خدشه دار نموده و روایتهایی در مورد آنان نقل نموده که نه با قرآن و روایات معتبر دیگر این دو کتاب سازگاری دارد و نه با عقل سلیم انسان. در این مورد حتی پیامبر مکرم اسلام هم مستثنی نیست بلکه شخصیت و رفتار آن الگوی بشری و خلق عظیم را مورد سوال قرار داده اند. اما با بررسی و تتبع بر اهل دانش و پژوهش روشن می شود که این روایات و داستانها ساخته و پرداخته دشمنان دانا یا دوستان نادان یا دین فروشان می باشند. و از این طرف حکام و خلفاء اموی و عباسی برای حفظ جایگاه و مقام و مشروع جلوه دادن و سرپوش گذاشتن اعمال خلاف عفت و ظلمهای خود توسط بندگان دنیا، روایات جعل کردند و از این کار زشت خود شخصیت پیامبر اسلام را از حد یک انسان معمولی پایین آوردند و از این طریق ضربه جبران ناپذیری به اسلام وارد کردند و به دشمنان اسلام میدان دادند، که علیه قرآن و اسلام و پیامبر حمله کنند و با استناد به معتبرترین کتب مسلمانان و مقدسات حمله می کنند.
هادی رضایی نجفی محمد کاظم رحمان ستایش
تفسیر کلام الهی از زمان نزول تا عصر حاضر از بزرگترین دغدغه ها و مسائل پیشوایان و فرهیختگان دین مبین اسلام بوده، تا بتوانند در پرتوی آن به معارف اعتقادی و عملی و دستورات هدایت بخش و انسان ساز و همچنین به پاسخی برای مشکلات فرا روی جامعه بشری در عصرهای مختلف، دست یابند. و با توجه به اهمیت فراوان تفسیر قرآن و ضرورت استفاده از بهترین منبع برای آن، تفسیر روایی از موثق ترین و والاترین جایگاه در میان گونه های تفسیری برخوردار است. زیرا شالوده آن برگرفته از روایات تفسیری برجای مانده از معصومین (علیهم السلام) که مخاطبان حقیقی قرآن هستند و هیچ جنبه ای از قرآن بر آنان پوشیده نیست می باشد. اما متاسفانه از یک طرف صاحبان تفاسیر روایی فقط به جمع آوری و ذکر روایات تفسیری و بعضاً دسته بندی احادیث گردآوری شده بسنده کرده اند و از طرف دیگر این روایات همچون بسیاری از منابع منقول دیگر از آسیب های متعدد در سند و متن به واسطه گذر زمان و سود جوئی سودجویان مصون نمانده اند. لذا در این پژوهش برآنیم که با گردآوری هر چه کاملتر احادیث تفسیری فریقین ذیل آیات 100 تا 105 سوره بقره و نقد و بررسی سندی و متنی آنها با کمک دانش های حدیثی، تفسیری صحیح و روان با محوریت روایات تفسیری ذیل آیات مربوطه ارائه دهیم. به طور کلی 48 روایت در تفسیر این آیات از منابع مورد نظر گرد آمده است که از این تعداد، 17 روایت از منابع شیعی و 31 روایت از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به این روایات، می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، تعداد آنها را به شرح زیر برشمرد: 6 روایت در ترسیم فضای نزول، 10 روایت در ایضاح لفظی، 14 روایت در ایضاح مفهومی، 5 روایت در بیان مصداق، 1 روایت در بیان لایه های معنایی، 1 روایت در استناد به قرآن، و نیز 11 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. اگر بخواهیم تعداد این گونه های روایی را با تفکیک روایات شیعه و اهل سنت و نسبت بین آنها را به دست آوریم، در روایات شیعه این آمار به این شرح است: 1 روایت در ترسیم فضای نزول، 7 روایت در ایضاح مفهومی، 2 روایت در بیان مصداق، 1 روایت در بیان لایه های معنایی، 1 روایت در استناد به قرآن و نیز 5 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. و نیز این آمار در روایات اهل سنت به شرح زیر است: 5 روایت در ترسیم فضای نزول، 10 روایت در ایضاح لفظی، 7 روایت در ایضاح مفهومی، 3 روایت در بیان مصداق و نیز 6 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. با توجه به آمار بدست آمده می توان گفت روایات اهل سنت در تفسیر آیات انتخابی، تقریبا دو سوم مجموع روایاتی است که در تفسیر این آیات به کار رفته است و حدود یک سوم روایات تفسیری باقی مانده ذیل این آیات به شیعه تعلق دارند. اما در مورد نسبت تعداد گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: تقریباً نسبت یک دوم بین هر یک از این گونه ها برقرار است و روایات اهل سنت در هر یک از گونه ها دو برابر روایات شیعه است. در این نسبت، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. و تعداد این روایات بر اساس ارزیابی سندی چهارگانه: 2 روایت صحیح، 1 روایت موثق و 45 روایت ضعیف هستند. گفتنی است روایتی که از لحاظ سندی حسن شمرده شود ذیل این آیات وجود ندارد.
قربانعلی باقری محمد کاظم رحمان ستایش
چکیده آگاهی از روش و معیارهای عالمان امامی در نقد راویان احادیث برای ارزیابی اعتبار آنها از اهمیت بسیاری برخوردار است. از جمله فقیهان دوره ی متأخر علامه حلّی است که توجه ویژه ای به ارزیابی های رجالی در اعتبارسنجی احادیث داشته است. او در این باره 3 کتاب رجالی تألیف کرد که دو کتاب خلاصه الأقوال و إیضاح الإشتباه وی امروزه در دسترس است. باز شناسی روش و ملاک های علامه حلّی به دلایل مختلفی همچون موقعیت زمانی، تألیفات متعدّد فقهی ـ رجالی و اثرگذاری فراوان در دوره های پسین مسئله مورد پژوهش است. با تحلیل محتوای دو کتاب رجالی برجای مانده از علامه حلّی می توان تصویری دقیق از اندیشه، روش و معیارهای این عالم بزرگ شیعی در دانش رجال ارائه داد. علامه حلّی در شرح حال راویان اطلاعات فراوانی را که در اختیار داشته فراهم آورده است. اطلاعاتی که در شناخت راوی، نشانه هایی برای تمایز او از راویان مشابه و نیز جرح و تعدیل کارآمد است. او در ارائه ی این آگاهی ها به میراث رجالی پیش از خود توجه بسیار نشان داده و از منابعی که در اختیار داشته به دو شکل مستقیم و باواسطه بهره برده است. معیارهایی که علامه حلّی بر پایه ی آنها به توثیق و تضعیف راویان پرداخته متعدد است. توجه علامه به وجود نص معصومان، توثیق رجالیان متقدم، اصحاب اجماع و وکالت از ائمه در تعدیل راویان درخور توجه است. وی همچنین برخی معیارهای کلی مانند ذمّ راوی از سوی ائمه (علیه السلام)، تضعیف رجالیان متقدم، فساد مذهب و مجهول بودن راوی در جرح راویان بکار بسته است. تعارض داوری های رجالیان درباره ی راویان امری غیرقابل انکار است. علامه حلّی که به نقل دیدگاههای رجالیان پیش از خود اهتمام ویژه داشت در مواردی با این اختلاف نظرها مواجه شده که بر اساس شواهد متعدد می توانیم بگوییم که وی از اجتهاد شخصی خود برای حل این اختلافات بهره برده است. عرضه ی داوری های رجالی درباره ی راویان در قالب الفاظ جرح و تعدیل ممکن است. علامه حلّی توثیق و مدح راویان را با استفاده از 28 اصطلاح و جرح آنها را با بکارگیری 11 لفظ که بر جرح راویان دلالت دارند نشان داده است. گفتنی است که مفهوم و دلالت هر یک از الفاظ بر جرح و تعدیل راویان متفاوت است.
فاطمه قدرت بیگلو محمد کاظم رحمان ستایش
استوارترین تفسیر از قرآن کریم تفسیری است که در کلام و بیان داناترین مفسران و عالمان به قرآن یعنی پیامبر اکرم | و اهل بیت طاهرش ^ جاری شده و تجلی یافته است. آموزه های تفسیری این، آگاه ترین مفسران، در قالب روایات و احادیث تفسیری به دست ما رسیده، که مشتمل بر روایاتی که شأنی از شئون آیه (قرائت، شأن نزول، تبیین و تفسیر آیه، بیان مصداق و ...) را تبیین کرده و مربوط به کل آیه یا جمله و واژه ای از آن بوده و مستقیما ناظر و متناظر به آیه هستند، و یا در ذیل آیه ای خاص نیامده، اما مرتبط و هم موضوع با آیه هستند. تفاسیر اثری موجود، عمدتاً در قالب گزارش روایات سامان یافته اند و نقد و بررسی و شرح روایات کمتر به چشم می خورد، از طرفی این تفاسیر، متنی روان و تفسیری مبتنی بر روایات، ارائه نداده اند. افزون بر اینکه در بار? پاره ای از آیات هیچ روایت تفسیری نیاورده اند. در پژوهش حاضر،که به عنوان بخشی از طرح کلان پروژ? تفسیر روایی قرآن کریم است، در تفسیر سور? مبارک فاطر، کوشیده ایم تا با استناد به روایات تفسیری ولوی و نبوی (از منابع شیعی و اهل سنّت) و از رهگذر شرح روایات و ارزیابی سندی و محتوایی آن ها، تفسیری با صبغه? روایی و اثری از آیات قرآنی ارائه دهیم. در مواردی که با مشکل فقر و عدم وجود روایت تفسیری مواجه هستیم، از دیگر مبادی تفسیری، نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آراء مفسران، تحلیل عقلی و ... بهره گرفته ایم. به طور کلی 126 روایت در تفسیر سور? فاطر از دامن? منابع مورد استفاده گرد آمده است که از این تعداد، 118 روایت از منابع شیعی و 8 روایت نبوی از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، فراوانی روایات را به شرح زیر برشمرد: 1 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 3 روایت در ایضاح لفظی؛ 66 روایت در ایضاح مفهومی؛ 32 روایت در بیان مصداق؛ 12 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 4 روایت در استناد به قرآن؛ 1 روایت در پاسخگویی با قرآن، 3 روایت در جری و تطبیق و 7 روایت بیانگر فضایل سوره. از کل روایاتی که در بالا بیان شد؛ 8 روایت نبوی در روایات اهل سنت است که شامل: 1 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 2 روایت در ایضاح مفهومی؛ 4 روایت در بیان مصداق و 1روایت در استناد به قرآن. با توجه به آمار استخراج شده می توان گفت روایات نبوی اهل سنت در تفسیر این سور? مبارک، 6.34 درصد روایات است و 93.6 درصد روایات تفسیری این سوره، متعلق به شیعه است. اما در مورد نسبت فراوانی گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: در گون? بیان مصادیق روایات شیعه 6 برابر اهل سنت و در گون? ایضاح مفهومی روایات شیعه 32 برابر اهل سنت است و در گونه استناد به قرآن روایات شیعه 4 برابر اهل سنت است. تنها یک روایت در ترسیم فضای نزول است که از روایات اهل سنت است. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 10 روایت صحیح؛ 4 روایت موثق؛ 1 روایت حسن و 100 روایت ضعیف هستند. آنچه از رهگذر این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، فقدان روایات تفسیری ذیل 21 آیه از آیات این سوره مبارک است . همین موارد نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آن ها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است. کلید واژه ها: سور? فاطر، تفسیر، تفسیر روایی، روایات
ریحانه عباسی محمد کاظم رحمان ستایش
چکیده نوشتاری که پیش رو دارید تفسیر روایی تطبیقی آیات 142 الی 158 سور? مبارک بقره است که به عنوان بخشی از طرح کلان تفسیر روایی قرآن کریم دردانشگاه علوم حدیث در صدد ارائ? تفسیری روایی، صحیح و روان از آیات مذکور می باشد. آنچه این کار را از تفاسیر روایی موجود متمایز ساخته، انجام بررسی های سندی بر روی روایات و بیان صحت و سقم آن ها از سویی و از سوی دیگر انجام عملیات فقه الحدیثی بر محتوای روایات می باشد. از نقاط امتیاز دیگر این کار،بررسی تطبیقی میان برآورد روایات شیعی مورد بررسی با روایات اهل سنت می باشد. تفسیر البرهان به عنوان تفسیر شیعی و تفسیر درّ المنثور به عنوان تفسیر اهل سنت، دو منبع اصلی تفسیری این تحقیق می باشند. البته شایان ذکر است که روایات شیعی موجود در این پایان نامه که از تفسیر البرهان اخذ شده است، از مصادر روایی اصلی و قابل اطمینان شیعی مصدریابی شده و سپس مورد بررسی های دقیق سندی قرار گرفته اند. از تفسیر درّ المنثور نیز تنها روایات نبوی اخذ شده است. در گام های بعدی در مسیر شرح و نقد روایات و در جهت ارائ? تفسیری صحیح و سلیس از آیات، در حدّ توان و لزوم، به کتب لغوی، تاریخی، تفسیری و شروح کتب روایی مراجعه شده است. آیاتی که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته اند از جهت موضوعی در دو دسته قابل تقسیم بندی می باشند: دست? اول، آیاتی که به موضوع تغییر قبله پرداخته اند (آیات 142 الی 152) و دست? دوم که به موضوع آزمایشات الهی و ثمرات صبر پرداخته اند، تنها آی? آخر به بیان لزوم انجام سعی بین دو کوه صفا و مروه پرداخته است (آیات 158 ـ 152). ذیل این آیات در مجموع 215 روایت نقل شده است که از این تعداد، 71 روایت شیعی و 144 روایت سنی می باشند. گونه های محتوایی این روایات بدین قرار است: 33 روایت از نوع ترسیم فضای نزول، 30 عدد لایه های معنایی، 28 عدد ایضاح مفهومی، 12 عدد استناد به قرآن، 11 عدد بیان مصداق، 2 عدد بیان حکمت و علت حکم. 4 روایت شامل دو گون? تفسیری بودند و 101 روایت که همگی منقول از اهل تسنن بود، تفسیری نبودند. 6 روایت شیعی و 20 روایت سنّی مورد نقد محتوایی قرار گرفتند. در بررسی سندی روایات شیعی، 17 روایت صحیح، 6 روایت موثق و 43 روایت ضعیف ارزیابی شد. فراوانی موضوعات در روایات بررسی شده در این تحقیق به شرح زیر می باشد: ذکر (51 مورد)، صبر (36 مورد)، قبله (29 مورد)، امت وسط و شاهدان بر خلق (24 مورد)، شکر (19 مورد)، جمع شدن یاران قائم (عجل تعالی فرجه) در زمان ظهور و نشانه های ظهور (18 مورد)، سعی صفا و مروه (18 مورد)، کلمه استرجاع (12 مورد)، مقام شهید (3 مورد)، مصداق آی? ?یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا? (3 مورد)، شناخت اهل کتاب نسبت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) (2 مورد)
سمیه رضوی خواه فتحیّه فتّاحی زاده
علامه شوشتری در قاموس الرجال روش نسبتاً نو و متفاوت برای رفع ابهام های رجالی بکار گرفته است. وی درکشف و تصحیح تحریفات و تصحیفات، توحید مختلفات و تمییز مشترکات از روش مقابله و مقایسه نسخه ها وکتاب های متعدد رجالی و غیر رجالی، بهره برده است. وی همچنین پیوندی متقابل بین این سه مبحث برقرار کرده، به گونه ای که گاه توحید عناوین مختلف را عاملی جهت کشف تحریف قرار می دهد، گاه پس از اصلاح تحریفات و تصحیفات، حکم به توحید یا تعدد عناوین میدهد وگاهی نیز بوسیله اثبات وحدت عناوین و یا رفع و اصلاح تحریفات و تصحیفات، اشتراک راویان را منتفی اعلام می کند. او درکشف و تصحیح تحریفات و تصحیفات ،که البته در مواردی هم ضرورت رجالی نداشته اند،از شیوه های متنوعی همچون بهره گیری از دانش طبقات، علم نسب شناسی و توجه به قرائن کلامی استفاده کرده است.اما در توحید مختلفات و تمییز مشترکات، با وجود اینکه علامه شوشتری در مقدمه قاموس الرجال تأکید بر این مسئله می کند که تمییز مشترکات و نیز حکم به وحدت عناوین مشابه تنها با شناسایی راوی و مروی عنه امکان پذیر نیست، این قانون خود را تنها در مبحث توحید مختلفات به طور کامل اجرایی کرده است، اما در تمییز مشترکات روش دوگانه ای بکار بسته است. از سویی خود با روشهایی غیر از شناسایی راوی و مروی عنه به تمییز مشترکات پرداخته و از سوی دیگر نسبت به بکارگیری روش شناسایی راوی و مروی عنه توسط علامه مامقانی، ساکت مانده است.
عید علی عابدی محمد کاظم رحمان ستایش
بررسی نگاه قرآن و روایات به موضوع بیعت، مسأله اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد که با روش کتابخانه ای انجام شده است. بیعت عبارت است از پیمانی که با حاکم منعقد می شود تا در موضوعی خاص، و یا به طور عام از او اطاعت شود. بر خلاف برخی از نظریه های موجود که میان رسالت و حکومت پیامبر قائل به تفکیک هستند، بیعت به معنای انتخاب حاکم و تفویض ولایت یا اعطای وکالت نیست. آیات قرآن کریم و روایات نیز حق ولایت و سرپرستی پیامبر را مشروط به بیعت نکرده است. مثلا در قرآن کریم، به بیعت رضوان و بیعت در فتح مکه اشاره شده است که هر دو مورد ناظر به فرمان برداری از رسول خدا می باشد. در بیعت های مورد اشاره روایات نیز که در زمان رسول اکرم (ص) واقع شده، مانند بیعت حضرت خدیجه( و حضرت علی(، بیعت عشیره، عقبه اول، عقبه دوم، بیعت قبل از جنگ بدر، بیعت رضوان و بیعت غدیر خم، فقط تعهدی از قبیل التزام به اسلام، نصرت پیامبر و اطاعت از دستورات او و ذریه اش وجود داشته است. البته بیعت با حاکمی که از سوی خدا معین شده است واجب و لازم الوفا می باشد. پس از رحلت پیامبر اسلام(، بیعت با ابوبکر در سقیفه، موجب بروز اختلاف در جامعه اسلامی گردید. اساس چنین بیعتی مبتنی بر آن بود که پیامبر کسی را برای جانشینی خود انتخاب نکرده و امر خلافت را به امت وانهاده است. بدین ترتیب این اعتقاد شکل گرفت که تعیین خلیفه از اختیارات مردم بوده و بیعت تنها راه تحقق خلافت است. اما شیعه معتقد است که خلافت رسول خدا منوط به امر الهی و نص و وصایت است. در زمان غیبت امام معصوم نیز ولایت و حاکمیت از آنِ فقیهی است که عدالت، اعلمیت، تدبیر و کاردانی در او جمع شده باشد. و بیعت با او زمینه ساز اِعمال ولایت خواهد بود.
علم الرضا الحسینی علی نصیری
پژوهش حاضر، مبحث خداشناسی را به صورت مقایسه ای بین روایات اصول کافی و صحیح بخاری، و بر اساس مبانی کلامی شیعه و اهل سنت، بررسی کرده است. در اصول کافی، این بحث پس از تبیین ارزش و جایگاه آن، در آغاز کتاب و در قالب یک فصل مستقل با نام "کتاب التوحید" انعکاس یافته، و عناوین ابواب آن با ابواب کلام مطابق بوده، و مسایل کلامی در خلال روایات به صورت آشکاری ظهور دارد. بخاری نیز اگرچه فصل پایانی کتاب خود را کتاب التوحید نامیده، اما بحث خداشناسی را به صورت پراکنده در لابلای کتاب گنجانده، و در چینش ابواب و طرح بحث آن، ارتباط چندانی با مباحث مطرح در علم کلام اهل سنت مشاهده نمی شود. بخاری از حیث محتوایی نیز تنها بر ارزش توحید، اجر و پاداش موحدان، و مسایل تشبیه و تجسیم خدا متمرکز شده است. اما اصول کافی ابتدا وجود خدا و سپس توحید را ثابت نموده، و بعد به صفات ذات و فعل، و ثبوتی و سلبی می پردازد. اقسام توحید، فرق صفات و اسما، عدل الهی، خیر و شر، هدایت و ضلالت، قضا و قدر، و بداء از مسایل دیگری است که به تفصیل در اصول کافی مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر، در باب جبر و اختیار و تفویض، اصول کافی به شدت جبر و تفویض را رد کرده و نظریه اختیار و "امر بین الامرین" را تأیید کرده است؛ در حالی که صحیح بخاری، مدعای نظریه تکسب را به صورت صریح اما بدون دلیل بیان کرده است. در مجموع می توان گفت که ساختار مباحث توحیدی در اصول کافی بر پایه تنزیه خدا، و در صحیح بخاری بر دیدگاه تشبیه و تجسیم استوار است. یکی از تفاوت های اصلی دو کتاب تفاوت بنیادین دیدگاه کلینی و بخاری در خضوع و عدم خضوع در برابر مرجعیت علمی اهل بیت(ع) می باشد.
شبیر فصیحی محمد کاظم رحمان ستایش
در این تحقیق روایات فضائل علی (ع) از نگاه صحاح سته مورد مطالعه و بررسی قرار داده می شود و با توجه به روایات وارده در صحاح سعی و تلاش بر این است که روایات را دسته بندی نموده به آن نظم منطقی داده شود سپس با تفکیک و تنظیم آن بصورت عناوین کلی از قبیل فضایل شخصی علی (ع) فضایل علی از نگاه خداوند فضایل علی از نگاه رسول خدا ص علی و معیار حق و حقیقت قرار گرفتن همچنین نگاهی به فضایل علی ع در آیینه احادیث ثقلین و احادیث ولایت مباحث و روایات مربوط را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. و فضایلی که از طرف ابن جوزی مورد شبهه و نقد قرار گرفته است با توضیح شبهه جواب مناسبی از خود منابع اهل سنت و دانشمندانش ارایه و نتیجه گیری خواهد شد لذا کلا تمام مباحث این تحقیق را در شش بخش و هر بخشی دارای چند فصل و هر فصل دارای چند گفتار بصورت جدا با روایات و منابع مربوط ارایه داده خواهد شد و می توان گفت که با تمام تلاش و سعی برای از بین بردن و کم رنگ کردن فضایل علی ع انچنان صحاح سته از روایات فصایل علی ع آورده شده است که دریایی از فضایل علی ع در آن نهفته است و احتیاج به غواص ماهری دارد که از این دریا استفاده لازم را ببرد. ما با تمام تر بی بضاعتی در چند عناوین روایات فضایل علی ع را تقسیم نموده ایم که هر کدام به تنهایی برای شناساندن جایگاه و شخصیت صاحبش کافی و وافی می باشد.
هاجر باختری ابراهیم سرایی محمد کاظم رحمان ستایش
در میان روایات تفسیری که از اهل بیت پیامبر: به دست ما رسیده است، حجم زیادی اختصاص به گونه روایات تأویلی دارد. مراد از تأویل حقایق خارجی هستند که این روایات از آنها حکایت دارند و به آنها راهنمایی می کنند.این گونه روایات کمتر مورد توجّه و تحلیل مفسّران قرار گرفته است. مسئله ای که روایات تأویلی را مورد بی مهری قرار داده است، عدم شناخت مبانی و منطق این تأویلات است که از اهل بیت صادر شده است. خلط معانی تنزیلی و تأویلی و منطق نقد و ارزیابی و فهم آنها مشکل اصلی در برخورد با این روایات است. اهمیّت این موضوع آنگاه روشن تر می شود که محور اساسی تفاوت مکتب تفسیری اهل بیت را با سایر مکاتب در پذیرش تأویل می یابیم. تأکید اهل بیت: بر این ویژگی از آن روست که از دیدگاه ایشان، مبنای تأویل یعنی آن حقیقت خارجی که در بطن آیات به آن توجّه شده، معرّفی و دلالت به امام است. این امر به جهت آن است که طریق عبودیّت و شناخت و طاعت خداوند، اطاعت و پیروی از امام است زیرا امام مظهر اسماء حسنای الهی است و راه شناخت و عبودیّت خداوند تبعیّت از اوست. بر این پایه، فهم تفسیر تأویلی نیز نیاز به مبانی دارد تا کنه تأویل و دلالت های فرا زمانی و مکانی آن را سازمان بخشد. مبانی فهم تأویلات استنباط شده از روایات عبارتند از: اول: الفاظ عام در قرآن عمدتاً دارای مصادیق خاص هم هستندکه آن مصادیق، ائمه هستند. دوم: امام مجرای اراده الهی در تبیین و اجرای هدایت است.سوم: احکام الهی، احکام جزیی و فرعی و زمانی نیستند بلکه بر حقایق نوعی و کلّی قابل تسرّی هستند.چهارم: حلال و حرام الهی در قرآن بر امام و شیعیانش و دشمنان او بر پایه همان طریقیّت دلالت دارد. پنجم: راه دین شناسی ،شناخت امام است. ششم: ظاهر آیات که به صورت ماضی آمده بر حقایقی قابل تطبیق است که در آینده تحقّق خواهد یافت. اما در این میان ،تفسیر تأویلی آسیب هایی هم دارد که باید با بررسی های سندی و محتوایی بازشناسی شوند.عمده آسیب روایات تأویلی در سه حوزه مرحله صدور حدیث، به جهت عدم درک صحیح معارف بلند توسط برخی راویان، و مرحله نقل، به جهت تصرف های غالیان در برخی نقل ها و مصادره آنها به نفع خود با دست اندازی به آنها، و مرحله فهم احادیث تأویلی ، به جهت خلط حوزه های زبانی، خلط تفسیر و تطبیق، و امثال این ها رخ می نماید.
فاطمه موسوی محمد جواد نجفی
این پژوهش در نظر دارد با شیوه های مبتنی بر مبانی و قواعد تفسیری و تأویلی، به تحلیل آیات و گزاره های هدایت گر قران کریم، برای استنباط گزاره های مشاوره ای بپردازد. پیچیدگی و گوناگونی مشکلات و اختلالات در جوامع کنونی از یک سو و امکان و جواز استنباط گزاره های مشاوره ای از آموزه های هدایت گر و شفا بخش قران کریم از سوی دیگر، ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر را آشکار می کند. استنباط گزاره های مشاوره ای در این پژوهش، با بهره مندی از نصوص، ظواهر، دلالت های التزامی و اشاری، مفهوم موافق و مخالف کلام، واژه شناسی، سیاق، جری و تطبیق، تنقیح مناط، شأن و فضای نزول، الگوگیری از روش خداوند در برخورد با مخاطبان و روشنگری روایات صورت گرفته است. این گزاره ها در سه حیطه شناختی، رفتاری و عاطفی و در محورهای اختلالات شخصیتی، مشکلات زناشویی،خانوادگی، اقتصادی، تربیتی و داغدیدگی ها تدوین شده اند. رهاورد این پژوهش، رویکرد مشاوره ای در تفسیر و تأویل آیات و رویکرد قرآنی در پژوهش های مشاوره ای است که در هر دو حوزه، گام هایی جدید به شمار می رود. بنابراین بسیار مناسب است که از یک سو در پژوهش های قرانی دیگری، به نقد شیوه های استنباطی این گزاره ها از آیات کریمه و استنباط دیگر آموزه های مشاوره ای آیات کریمه پرداخته شود. از سوی دیگر در حوزه ی پژوهش های مشاوره ای، برای تعیین اعتبار این گزاره ها، پژوهش های میدانی، تطبیقی و مورد پژوهی های گسترده ای را انجام داد تا بتوان از رهگذر آن، آموزه های مشاوره ای قران را در قالب یک نظریه ی علمی مشاوره ای به کل جهان ارائه داد.
احمد محمودی علایی محمد کاظم رحمان ستایش
مبحث اعجاز یکی از مهم ترین مباحث علوم قرآنی می باشد که از همان ابتدای تاریخ صدر اسلام مورد اهتمام پژهشگران و قرآن پژوهان بوده است در کنار این اهتمام و فعالیت های قرآن پژوهان، پرسش ها وشبهات گوناگونی نیز نسبت به آن از طرف افراد متفاوتی ارائه شده است. که در بسیاری موارد آن شبهات بی پاسخ نمانده است یکی از کتاب های که تعداد قابل توجهی از شبهات مربوط به اعجاز را گردآوری و پاسخ داده است کتاب شبهات حول القرآن وتفنیدها تألیف استاد دکتر غازی عنایه می باشد که در باب دهم این کتاب ده مورد از شبهات پیرامون اعجاز قرآن را طرح بررسی و پاسخ می دهد نگارنده پس از ترجمه این مبحث به تحلیل وبررسی پاسخ های مولف پرداخته ودر صورت لزوم آنها رد یا اثبات یا تکمیل می کند.
زینب درویشی محمد کاظم رحمان ستایش
ادراک، یکی از مقوله¬های مهم جهت شناخت پیداکردن انسان نسبت به خود و عالم هستی است. ترسیم نظام ادراکات بشر از منظر قرآن کریم، موجب به دست آمدن ویژگی¬های انسان معیار می¬شود.سمع و بصر، مهم¬ترین نمایندگان ادراکات حسی هستند. فواد نیز مرکز دریافت ادراکات شهودی است. تصاویر تمام ادراکات، در فواد نقش می بندد. قلب به عنوان مرکز ادراکات انسان، متشکل از دو بخش فواد و عقل است. تفکر به معنای پردازش اولیه ادراکات، در فواد صورت می¬گیرد و تعقل به معنای سنجش صحت و سقم تفکر، به واسطه عقل صورت می¬گیرد. سیر دریافت ادراکات و پردازش آنها، علم، اعتقاد و ایمان را در قلب به وجود می¬آورد. ادراکات به دست آمده و چگونگی کنار هم قرار دادن و نتیجه¬گیری از آنها، بر روح، نفس و فطرت انسان¬ تأثیر می¬گذارد.روح به عنوان بخش غیر مادی وجود انسان، که زمینه ساز حیات و شعور اوست، بستر دریافت و پردازش ادراکات و ظرف قلب است. تفکر، علم و اعتقادی که حاصل عملیات ادراک است، شکل متناسب با خود را به روح می¬دهد. این شکل به دست آمده نفس نام دارد که معرف شخصیت انسان و اعتقادات و باورهای اوست. انسانی که بتواند در مسیر دریافت تا پردازش ادراکات، با رویکرد حق مدار حرکت کند، کمترین خطا را در علم و اعتقاد به دست آمده، خواهد داشت و تصمیم¬گیری¬هایش بر اساس شناخت صحیح و قواعد فطری صورت خواهد گرفت. حرکت چنین انسانی در صراط مستقیم و بر اساس رضای الهی خواهد بود.
ناصر بهادری نیا محمد کاظم رحمان ستایش
شناخت فضای صدور روایات معصومان آنچنان اهمیت دارد که گاه بدون در نظر گرفتن آن، به فهمی نادرست و چه بسا گمراه کننده خواهیم رسید به عبارت دیگر در بسیاری از موارد باید بدانیم که معصوم، در هنگام بیان سخن یا انجام عمل خود در چه شرایطی هست یا مخاطب در چه وضعیتی قرار دارد و از این دست مجهولات که باید به آنها پاسخ روشنی داده شود. احادیث امام رضا(علیه السلام) هم از این قاعده مستثنی نیستند و برای شناخت بهتر و صحیح آنها باید به قرائن مقامی (فضای صدور) عصر حضرت دقت بیشتری مبذول داشت. به کمک روایات حضرت رضا(علیه السلام) و دیگر معصومان، کتب تاریخی و ملل و نحل می توان به فضای صدور احادیث امام دست پیدا کرد. اهل حدیث، معتزله، واقفیه، غلات، خوارج، مرجئه، خلفای بنی العباس (مأمون) و سادات حسنی و حسینی از فرق و جریان هایی هستند که در جای جای روایات حضرت حضور دارند بنابراین با دقت در عقاید و فعالیت های آنها می توان شناخت نسبتا کاملی از احادیث امام به دست آورد به طوری که با حضور آنها بود که امام به رد عقایدی چون؛ تشبیه و تجسیم، اختیار محض، جبر مطلق، قائم بودن امام هفتم پرداختند و با جریان ها و اقداماتی مثل؛ غصب خلافت، ادعای دروغین امامت و اسرائیلیات مقابله کردند و همچنین به اثبات و تبیین مباحثی مانند؛ بداء، عصمت انبیاء، نبوت پیامبر اکرم، جایگاه الهی و فضیلت اهل بیت، اهمیت ایمان و عمل و احکام فقه شیعه مبادرت ورزیدند.
مرضیه فرجیان شوشتری محمد کاظم رحمان ستایش
چکیده قرآن کریم، کتابی است که از سوی پروردگار خالق تمام موجودات از جمله انسان، نازل گردیده، و بیان کننده نیازهای زندگی بشری برای رشد و تعالی و تکامل است، چنان که فرمود: «تبیانا لکل شیء»؛ و پیامبر اعظم (ص)، با کمک از این آیات، اقدام به تشکیل حکومت به مدت ده سال نمود و در تمام لحظات و مشکلات، راهنمایی های وحیانی راه گشای وی بوده است. در این پژوهش، در صدد برآمدیم تا بر اساس آموزه های ناب وحیانی، «اصول و قواعد مدیریت راهبردی»، «مبانی»، و «ارکان مدیریت اسلامی»، برای راهنمایی حکومت شایسته سالار دینی و کارگزاران آن بدست آوریم و نکات مدیریت استراتژی استخراج کنیم. نتیجه آن شد که خداوند متعال، به عنوان مدیر و مدبر جهانیان، با برنامه ریزی و تدوین اهداف خلقت، سازماندهی، پیش بینی مسائل و تدوین برنامه های پشتیبانی امور بشری، اصول و قواعد مدیریت را به انجام رسانید و با بوجود آوردن هماهنگی بین اجزاء عالم، و تامین منابع انسانی، و ایجاد قوانین انگیزشی اسلامی، مبانی مدیریت راهبردی را اجراء نمود. و در ارکان مدیریت و عوامل اجرایی، با آموزش و تذکرات مستمر و نظارت دقیق، با توجه به محیط متغیر پیرامون انسان، او را به سمت تعالی و جاودانگی، هدایت فرمود و کلید اصلی موفقیت مدیران و رهبران اسلام را ایجاد ارتباطات اجتماعی و اخلاق، بین افراد جامعه، قرار داد. حال هنر مدیران و رهبران جوامع، این است که با استفاده از این یافته ها و بکار گیری فرامین ناب الهی، به پیشرفت اجتماعی و جامعه مطلوب شارع مقدس، دست یابند و قوانین قرآنی را برای اداره جامعه آرمانی و حکومت مطلوب دینی بصورت یک برنامه مدیریتی، به کار گیرند. واژگان کلیدی: مدیریت راهبردی، قرآن شناخت، پیشرفت اجتماعی، برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، نظارت.
زهره نریمانی محمد کاظم رحمان ستایش
شناخت و کشف مبانی روش جدید و متفاوت تفسیری در میان مفسران شیعه، خدمتی به علم تفسیر بوده که در آن، اصول سبک نوین معرفی و مورد ارزیابی و نقد واقع گشته، تا دیگران در صورت الگوپذیری از این تفسیر، خطا و کاستیهای آن را جبران بنمایند. در این میان، الفرقان به سبب رویکردهای خاص تفسیری و روائی که حاصل آن به طور عملی، دادن اصالت به قرآن و البته عدم نفی حجیت سنت، است می تواند نمونه خوبی برای معرفی ارتباط قرآن و سنت باشد. ما در این پژوهش با مطالعه و استخراج تمامی روایات الفرقان و ارزیابی آنها به کشف مبانی حدیثی الفرقان پرداخته و به نقد و بررسی آنها پرداخته ایم. الفرقان در دو حوزه فقه الحدیث و نقد الحدیث، در ضمن تفسیرآیات به خوبی از روایات بهره برده است. وی بر خلاف سنت مرسوم و متداول تفسیر قرآن با سنت که در الفرقان نیز شاهد آن هستیم، گاه از قرآن برای تفسیر سنت بهره برده و ابهام روایات را براساس آیات برطرف نموده است. این امر خود می تواند آغازگر راه نوینی در ارتباط سنت و قرآن قلمداد شود. در نقد احادیث و معیار قرآن، آقای صادقی در روایت غیر معارض با قرآن، کسب موافقت و وجود شبیه، شاهد و مصداق از قرآن و در مرحله دوم مخالفت نداشتن با قرآن را کافی دانسته است. برخلاف روایات معارض که ضرورتاً موافقت در یکی از روایات متعارضین باید لحاظ شود. ظاهر قرآن بر نص حدیث صحیح، ترجیح دارد و هنگام تعارض باید ظاهر قرآن را اخذ نمود. وی تخصیص یا تقیید قرآن در بعد نص و ظاهر، با روایتی که سنت قطعیه باشد، نپذیرفته است. در الفرقان، سنت پیامبر اکرم9 از حروف مقطعه قرآن گرفته شده یعنی به گونه ای بر قرآن استوار و از کتاب خدا گرفته شده است. یک بُعد وحی، همان معانی است که در حروف رمزی حروف مقطعه بر پیامبر9 نازل شده است و از اختصاصات غیبی رسول خدا9 بوده که به ائمه معصومین: پس از ایشان نیز تفویض شده است. آقای صادقی سیادت عقل را بر دیگر ادّله شرعیه پذیرفته زیرا عقل سلیم حکم به عصمت قرآن و برتری و تقدم آن بر دیگر امور می دهد. دیدگاه ایشان نسبت به روایات اسباب نزول کاملاً تاریخی و یا حتی اجتهادی بوده است. در فقه و اصول فقه نیز چهار اصل کلی اتخاذ نموده که آرای فقهی بعد نیز بر همین محور می باشند: تفکر متفاوت مفسر در اصول فقه سبب شده در500 فتوای فقهی با دیگر فقیهان اختلاف نظر داشته باشد. از آن جمله نماز قصر، زکات و... است. کارائی سند صرفاً برای اطمینان صدور است نه تعیین ارزش و صحت حدیث. سند به تنهایی در الفرقان نه دلیل رد روایت و نه عامل پذیرش آن است. براساس تمام آنچه آمد می توان نتیجه گرفت آقای صادقی در زمره قرآن محوران سنت مدار است که به اصالت قرآن و حجیت حدیث قائل هستند و با قرآنیون تفاوت فکری و منشی بسیار دارد. در هر یک از مبانی و روش های آمده نقدهایی بر آنها وارد است.
سیده زینب علوی نژاد محمد کاظم رحمان ستایش
داستان انبیای الهی به عنوان یکی از شاخص های مهم پندآموزی و عبرت، همواره مورد توجه همگان بوده است. قرآن کریم به عنوان یک کتاب هدایت، تنها به آن قسمت از داستان، که در رسیدن به این هدف ضروری بوده، اشاره داشته است، لذا در این میان، بسیاری از زوایای زندگی انبیای الهی در هاله ای از ابهام بوده است. در شفاف سازی داستان ها، روایات تفسیری، می توانند به عنوان یکی از منابع مهم و تنها به عنوان مکمل و موید به مفسر کمک کنند، اما به سبب وجود اشکالات در سند و متن برخی روایات تفسیری و نفوذ اسرائیلیات فراوان در این زمینه، پژوهشگر را بر آن می دارد تا با پالایش این گونه روایات از منابع حدیثی و تفسیری، گوشه ای از داستان انبیاء را به درستی بیان کند. در میان داستان انبیاء :، داستان حضرت عیسی 7از جلوه ای خاص برخوردار است و دقت در زوایای زندگی ایشان، با توجه به قرآن و سنت صحیح، می تواند نقش به سزایی در بیان حقیقت و معرفی یک الگو و روش مناسب زندگی داشته باشد. بر اساس آیات و روایات، محتوای داستان حضرت عیسی 7، در شش مرحله ی تولد، شخصیت اخلاقی، معجزات، نبوت، سرانجام حضرت مسیح 7و سرانجام مسیحیان جای می گیرد، که در این میان، با استفاده از روایات، بسیاری از آیات، خلاف ظاهر و برخی متناسب با ظاهر برداشت می شوند. در روش تفسیر رواییِ موضوعی، اقوال و روایات مختلف در تفاسیر قرآنی و جوامع روایی، در نهایت دقت، تجزیه، تحلیل و نقادی شده و این روایات در دسته بندی خاص، بر اساس مقاطع زندگی آن حضرت جای گرفته و تفسیری مطابق با قرآن، عقل و نقلِ صحیح ارائه شده است. یافته های به دست آمده از داستان حضرت عیسی 7، با بررسی 199 روایت از دامنه منابع حدیثی و با تأکید بر دو کتاب تفسیر روایی شیعیِ البرهان و نور الثقلین، بدین صورت است که از این مجموع، حدود یک چهارم کل روایاتِ بررسی شده، مربوط به ایضاح مفهومیِ آیات است و ارزیابی سندی روایات نشان می دهد که بیش از نیمی از کل روایات، ضعیف و کمتر از یک چهارم، صحیح هستند، که در این میان، 15 روایت مورد نقد مفسران قرار گرفته اند. ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، نقدهای وارد به برخی از آن ها و فقدان روایات تفسیری ذیل برخی آیات است، نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آن ها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است.
سیده اسماء علوی نژاد محمد کاظم رحمان ستایش
اخباریگری به عنوان یک مکتب فکری اثرگذار در تاریخ شیعه، دارای مجموعه مبانی فکری است. گستره ی تفکر اخباریگری تنها در فقه نبوده، بلکه در سایر علوم و معارف دینی همچون تفسیر، حدیث، کلام و ... نیز بوده است. مبانی اخباریان در تفسیر عبارتند از: عدم حجیت ظواهر قرآن، ناتوانی و بی اعتباری عقل در فهم و تفسیر قرآن، اصل و مبنا قرار دادن روایات معصومان:در تفسیر قرآن و استنباط احکام نظری از قرآن تنها از طریق ائمه اطهار:. با مطالعه تفاسیر شاخص این گروه و همچنین منابعی که آنها اصول دیدگاه خود را تبیین کرده اند، این نتایج حاصل می گردد که اخباریان با استناد به آیات و روایاتی همچون راسخان در علم، ذکر و بیان، روایات تفسیر به رأی، روایات دور بودن عقل به تفسیر قرآن و ... معتقدند که فهم و تفسیر قرآن، ویژه معصومان:است؛ چرا که مخاطبان اصلی قرآن و اهل ذکر هستند. به همین دلیل فهم قرآن را منحصر در روایات اهل عصمت و طهارت:می دانند. بزرگان اخباری دارای گرایشهای فکری مختلفی در میان خود هستند، اما به طور کلی آنها از جهت اعتماد بر روایات در تفسیر قرآن، نادیده گرفتن دیگر منابع تفسیری و کم توجهی به نقد و بررسی سندی و محتوایی روایات، شیوه و روش مشابهی دارند، لیکن مخالفان این گروه، اشکالات اساسی همچون نقد حدیث، وجود روایات ضعیف و اسرائیلی و ... را دست مایه خویش برای مخالفت دانسته اند. بنابراین برداشت آنها از روایات در خصوص منحصر دانستن فهم و تفسیر قرآن به روایات معصومان:، تلقّی تفسیر به رأی بر سایر تفاسیر قرآنی صحیح نبوده، بلکه آنچه از آیات و روایات استنباط می شود این است که فهم و تفسیر قرآن دارای مراتبی است که سطحی از آن برای همگان فراهم است و مرتبه عالی آن در اختیار پیامبر اکرم9 و معصومان:است.
عزیزعلی حسن پور اعظم فرجامی
ابن عقده شخصیتی حدیثی و رجالی از علمای زیدی مذهب قرن سوم و چهارم هجری در کوفه است که نقش برجسته ای در انتقال میراث حدیثی مکتوب فریقین بخصوص امامیه داشته است. کتاب «من روی عن جعفر بن محمد (علیهما السلام)» که به نام «الرجال» معروف است، و کتاب «التاریخ» که اسامی همه راویان حدیث امامیه و اهل سنت را در آن گنجانده است، از جمله آثار رجالی وی هستند. این پژوهش با جمع آوری اقوال رجالی وی از منابع گوناگون رجالی امامیه و اهل سنت، در پی بازسازی بخشی از آثار رجالی وی است که در متون مختلف ثبت شده است. معمولا همه عالمان رجالی بیشتر آراء رجالی وی را پذیرفته اند به جز علامه حلی که در خلاصه الاقوال برخی از توثیقات وی را به دلیل غیر امامی بودن، نمی پذیرد. تلاش ابن عقده در انتقال بسیاری از متون اسلامی کهن به طبقات بعد از خود سبب مصون ماندن بخش عظیمی از این گنجینه اسلامی از تباهی شده است. نقش برجسته او زمانی روشن تر شد که دریافتیم نقل بیشتر این کتاب ها و اصول منحصر به طریق او است. نقل فراوان علمای نامدار حوزه های بغداد و قم از ابن عقده کوفی نشان از تأثیر مکتب کوفه بر این محافل دارد. مسأله مهم در ارتباط با ابن عقده آن است که او هم در رجال و هم در حدیث علاوه بر نقل از ثقات، از راویان مجهول فراوانی که حدوداً چهار برابر ثقات هستند نقل نموده است. آمار این راویان و اساتید ابن عقده و احوال آنان از حیث توثیق و تضعیف در حوزه رجال به کمک جدول ها و پیوست ها نشان داده شده است. احادیث فراوانی از او درباره فضائل اهل بیت (علیهم السلام) و روایات معدودی نیز در فضل خلفا نقل شده است. وی در باب مهدویت نیز به نقل روایات فراوانی پرداخته است که بیشتر آن ها در کتاب الغیبه نعمانی روایت شده است. در میان عالمان امامیه، شیخ طوسی به دلیل داشتن اجازه نقل همه روایات او، بسیار بیشتر از دیگران، به نقل احادیث و اقوال رجالی وی پرداخته است. از رجالیان متأخر امامیه، علامه حلی در مقایسه با طوسی و نجاشی جرح و تعدیل های بیشتری از ابن عقده نقل می کند که نشانه دسترسی او به کتاب الرجال ابن عقده است. در میان علمای متقدم اهل سنت نیز خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد بسیار از او یاد می کند. درباره مذهب ابن عقده، میان علمای پیشین اختلاف نظر وجود ندارد؛ اما برخی از دانشوران معاصر، زیدی جارودی بودن وی را مورد تشکیک قرار داده و با تمسک به دلائل و قرائنی وی را به امامیه منتسب می کنند که این پژوهش به نقد آن پرداخته و ابن عقده را بر همان مذهب زیدی جارودی می داند که دانشمندان رجالی کهن به آن معتقد بوده اند.
محمد ملکی محمد علی مهدوی راد
لغویون به دو دسته تقسیم می شوند و معاجم اولیه و ثانویه را پدید آورده اند غریب نگاران نیز به دو دسته تقسم می شوند غریب نگاران لغوی و غیر لغوی تاریخ لغت نگاری آنچنان شفاف است که به یقین حجیت قول لغوی را به ما ثابت می نماید
منیره قضاوی محمد کاظم شاکر
ظهـور و قیـام منجی که در دور? پایانی جهان و در هنگام? فراگـیر شدن ستم در ساحت های مختلف جامع? بشری به وقوع مـی پیوندد، به مثاب? یک انقلاب عظیم فرهنگی، سبب ساز تغییرات و دگرگـونی های وسیع فرهنگی شده، تمام پدیده ها و مولّفه های فرهـنگی را متحوّل می سازد. این تحوّلات? در حالی رخ می دهد که در آستان? ظهور منجـی، جهان وضعیّت نامساعد و نامطلوبی دارد و با ظهور و اصلاحات بنیادین او در هم? مولّفه ها و اجزاء فرهنـگ، وضعیّت جهانِ پس از ظهور? به یک باره دیگرگـون شده، در چنان جایگاه مطلوب، بلکه ایده آلی قرار می گیرد که بشـریّت تا آن زمان?نظیرش را تجربه نکرده است. در نگاشت? حاضر- به منظور دسـت یابی به تأثیر عمیق منجـی در رسیدن به تعالی و کمال- وضعیّت فرهـنگی جهان، در فاصل? زمانی دو رویداد مهمّ ظهور و قیامت، و از دو منظر متون اسلامی و عهـد جدید مورد بررسی قرار گرفته است. انتخاب عهـد جدید- کتـاب مقـدّس مسیحـیان- در کنار متون اسلامی، با هدف انعکاس دیدگاه مسیحـیّت، به عنوان دینی صورت گرفته است که ظـهور (بازگـشت) منجـی و پیامـدهای آن، نقشـی محوری و کلیدی در آمـوزه هـای اعتقـادی اش دارد. این تحقیق نشان می دهد وضعیّت فرهنگی جهان در آستان? ظهور منجـی بسیار نامساعد بوده، پس از ظهور او به وضعیّت مطلوب و ایده آلی نیل می کند، و این شرایط تا پایان جهان (وقوع قیامت) پایا و ماندگار است. هم چنین، انطباق کامل آموزه های عهد جدید با متون اسلامی دربار? وضعیّت آستان? ظهور، و انطباق نسبی آن ها در مورد وضعیّت پس از ظهور به دست آمده است.