نام پژوهشگر: عزیزالله فیاض صابری
نرجس رضایی علیرضا کهنسال
رجعت به معنای بازگشت گروهی از مومنان وکفار محض به این دنیا وحکومت ائمه اطهار ( علیهم السلام ) پس از ظهور حضرت مهدی (عج) وپیش از قیامت ، از ضروریات مذهب شیعه وجدا کننده آن ازدیگر فرق اسلامی به خصوص اهل تسنن است . شماری آیات قران صراحتا وضمنا ، روایات متواتر صحیح السند وتام الدلاله ، ادعیه و زیارات معتبروبرخی اصول عقلانی فلسفی موید این اصل بزرگ اعتقادی واثبات کننده آن می باشد . واقعه مهم رجعت رابطه ای تشکیکی با ظهور حضرت مهدی (عج) و روز قیامت دارد . هدف وغایت آن انتقام از کفار ، شادمانی مومنان ، ظهور حکومت عدل الهی ، محقق شدن نصرت پروردگارو وراثت صالحین برزمین وتکامل برخی نفوس مستعد است . آنچه اهمیت این اصل بزرگ اعتقادی راآشکارتر می نماید اهتمام ائمه اطهار ( علیهم السلام ) به تبیین وتوضیح این امر وتاکید بر ضرورت آن برای تشیع می باشد. از قرون اولیه اسلام تا سال های اخیر ، محققان بزرگ شیعی کوشیده اند در باره این مسئله هرچه بیشتر بحث وبررسی نمایند وشبهات پیرامون آن نظیر بازگشت از فعل به قوه ، تناسخ ، انتساب به غلات شیعه ومذهب یهود را برطرف نمایند . در این پایان نامه علاوه بر بررسی مسائل مذکور ، با روشی عقلانی هم روایات وهم شبهات مورد بررسی قرار گرفته وکوشش شده است جنبه عقلانی بحث پیوسته برنقل حاکم باشد .
حمیده مصباح علیرضا کهنسال
چکیده رساله/پایان نامه : فلسفه آفرینش انسان، به این معنا که انسان برای چه هدف و کمالی آفریده شده است، اساسی ترین و بنیادی ترین مسأله ای است که ذهن انسان را به خود مشغول ساخته است. پژوهشی که در پیش رو دارید، در پی تبیین این موضوع می باشد. هدف و مقصود ما در این پایان نامه، ارائه تبیینی شایسته و آرامش بخش برای نسل کنونی می باشد؛ چرا که اگر آدمی بداند برای چه هدف و منظوری آفریده شده است و راه رسیدن به آن هدف را بیابد و برای رسیدن به آن تلاش کند، زندگی او معنای حقیقی خود را خواهد یافت و آدمی سعادتمند خواهد شد. روش تحقیق در این پایان نامه، کتابخانه ای و استفاده از اینترنت می باشد. با مراجعه به کتب اصلی فلاسفه و متکلمین و سپس با مراجعه به تفاسیر و کتب روایی، در پی تبیین عقلی و نقلی این مسئله خواهیم بود و به این نتیجه خواهیم رسید که تنافی ای میان نتیجه اخذ شده از منابع عقلی و منابع نقلی نمی باشد و در هر دو دسته از منابع، به نتیجه واحدی می رسیم. ساختار پژوهش به این صورت است که در فصل نخست، به تبیین عقلی موضوع می پردازیم و بررسی خواهیم کرد که غایت فعل باری تعالی چیست؟ در این فصل، فلسفه آفرینش انسان، از جانب واجب تعالی بررسی خواهد شد. در فصل دوم که در حقیقت ادامه تحلیل عقلی موضوع می باشد، به بررسی مسأله از جانب انسان می پردازیم؛ یعنی انسان با توجه به حقیقت وجودی خود، چه غایتی می تواند برای خود ترسیم کند تا زندگی او معنادار باشد؟ فصل دوم، ورود به برخی شبهاتی است که در باب چرایی آفرینش انسان مطرح شده است. پس از بررسی عقلی مسأله، در فصل چهارم، به بررسی نقلی مسأله می پردازیم. در این فصل، آیاتی که دال بر فلسفه آفرینش انسان می باشد، ذکر شده و تفسیر هر آیه و روایات وارد شده در باب هر آیه مطرح خواهد شد. در ابتداء هر فصل، به ذکر مقدمه ای کوتاه جهت ورود به مبحث جدید، می پردازیم و در پایان هر فصل نیز نتیجه اخذ شده از هر فصل، عنوان خواهد شد. در نهایت، به جمع بندی مطالب همه فصول و ذکر نتیجه نهایی اخذ شده از این پایان نامه می پردازیم.
رضا یحیی پور عزیزالله فیاض صابری
ابن ابی جمهور احسائی، متکلم، فیلسوف، عارف، محدث، فقیه و اصولی قرن نهم و اوائل قرن دهم هجری است که آثار متعددی در عرصه های مختلف علوم اسلامی داراست. مهم ترین اثر حکمی وی، مجلی مرآه المنجی فی الکلام و الحکمتین و التصوف است. وی که اندیشمندی صاحب نظر در عرصه های مختلف علوم دینی بود و از جریان های فکری زمان خود آگاهی تام داشت، در این کتاب کوشید برای نخستین بار و به شیوه ای بی سابقه به تلفیق کلام معتزلی و اشعری، فلسفه مشاء و اشراق و نیز آموزه های تصوف همت گمارد. وی در مقام داوری منصف، اندیشه های فرقه ها و نحله های مختلف کلامی و فلسفی را نقل کرده و سپس آن ها را به داوری می گذارد. شیفتگی وی به آموزه های اشراقی موجب نشد تا وی از نقد اندیشه های آن غفلت ورزد. این کتاب مرکب از سه متن است: نخست: مسلک الافهام فی علم الکلام؛ دوم: شرح بر آن با نام النور المنجی من الظلام؛ و سوم: شرح بر شرح. این سه متن با نام مجلی گردآوری و در سه بخش کلی تدوین یافته است: مقدمه در مبادی علوم، قسم اول در توحید، قسم دوم در افعال باری تعالی، و خاتمه در مسالک عرفانی. اگر چه این کتاب اساساً متنی کلامی است، اما تحقیقات و تدقیقات فلسفی و عرفانی بسیاری در لابلای سطور آن نهفته است، خصیصه ای که آن را از عمده آثار کلامی مشابه متمایز می سازد. مولف از آثار ابن عربی، سید حیدر آملی، شیخ اشراق و شهرزوری بسیار بهره برده است. در مجموع می توان مجلی را متنی مناسب برای تدریس و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی دانست. تصحیح انتقادی این کتاب فصلی نو در پژوهش های کلامی خواهد گشود.
وحید فتاحی عباس جوارشکیان
عشق حقیقتی ازلی و ابدی است و از صفات خدا، خلق و انسان است و به همین جهت عامل پیوند جهان هستی با خداست. فلاسفه اسلامی هر کدام بر طبق مبانی فلسفی خود از عشق سخن گفته اند و معتقدند که همه موجودات به حکم عشق فطری در جریان و حرکتند و اساس جهان آفرینش بر عشق نهاده شده است. آنچه در تعاریف فلاسفه و حکما از عشق آمده است تعریف به آثار و عوارض است و نه به حقیقت و ماهیت عشق زیرا که عشق به دلیل بداهتش و اینکه امری عینی و چشیدنی است، غیر قابل تعریف است. از آنجا که خداوند کاملترین موجود بلکه کمال مطلق است و از طرفی او خود نسبت به خویش بالاترین مرتبه ادراک را دارد پس خداوند خود هم برترین عاشق است و هم برترین معشوق و لذا او خود بالاترین ابتهاج و عشق را به خود داراست. از مبادی عشق، کمال و معرفت است، کمال در معشوق و معرفت در عاشق، حال هر چه کمال معشوق بیشتر و ادراک این کمال از جانب عاشق بیشتر باشد عشق عمیق تر و شدیدتر است. از مهم ترین آثار عشق، توان بخشی و خلاقیّت زایی در عاشق است که چون آتشی سراپای وجود او را فرا می گیرد و وی را از نقص و کدورت و کثرت بینی و خودخواهی پاک می کند و دیده ای وحدت بین به او عطا می کند.
فاطمه علیدوست سید مرتضی حسینی شاهرودی
رساله حاضر، به بررسی سه نظریه فاعلیت بالعنایه، بالرضا و بالتجلی که به ترتیب از سوی حکمای مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در مورد فاعلیت حق تعالی مطرح شده و همچنین دیدگاه متکلمان خواهد پرداخت. از دیدگاه مشاء، با توجه به این که علم حق تعالی به ماسوا به صور مرتسمه یا معقوله در ذات و منشأ صدور موجودات است، فاعلیت حق تعالی فاعلیت بالعنایه خواهد بود. اما حکمت اشراق و حکمت متعالیه، فاعلیت بالعنایه را مورد نقد قرار داده اند. شیخ اشراق معتقد به فاعلیت بالرضا است چون علم حق تعالی به موجودات را همان حضور عینی آن ها نزد خداوند می داند نه صور مرتسمه. ملاصدرا هرچند طریقه شیخ اشراق را بهترین می خواند اما انتقادهایی بر آن وارد کرده است از این رو حق تعالی را فاعل بالتجلی و علم او را به موجودات، اجمالی در عین کشف تفصیلی می داند
طاهره تورانی عزیزالله فیاض صابری
از نظر فلاسفه و متکلمین اسلامی وحی، حاصل ارتباط نبی با عوالم برتر از عالم ماده از طریق قوه مخیله و عاقله اوست. این ارتباط اگرچه برای همه ی انسان ها میسر است، اما نفس نبی به دلیل طهارت و نورانیت ویژه و بخصوص به دلیل برخورداری از قوه حدس، از چنان قابلیتی برخوردار است که می تواند با مبادی وجودی و موثر در عالم ماده (نفوس فلکی، عقل فعال، عقول طولی و عرضی) به سرعت و قوت تمام ارتباط برقرار کرده و از حقایق غیبی و معارف الهیه برای هدایت بشر برخوردار شود. الهام نوعی افاضه ی الهی است که بیان گر علم لدنی امامان و اولیای الهی است. کشف نیز عبارت است از اطلاع معانی غیبیه و امور حقیقیه، که در ورای حجاب بشری و عالم شهادت واقع است. وحی، الهام و کشف دارای اقسامی هستند و نیز هر کدام دارای علت فاعلی و قابلی می باشند. آنچه از طریق وحی، الهام و کشف به دست می آوریم از نوع علم حضوری است.
زینب شعرباف عزیزالله فیاض صابری
دنیا درقرآن وروایات وحکمت متعالیه به سه نحو یاد شده است: 1-دنیابه طور کلی که به زندگی کنونی وپیش از مرگ گفته می شود ودربرابرآن آخرت است 2-دنیای ممدوح یعنی دنیایی که به عنوان ابزار یا مقدمه ای برای آخرت در نظرگرفته شود وبه وسیله آن آخرت به دست بیاید3-دنیای مذموم یعنی دنیایی که به نظر استقلالی در آن نگاه شود وبرآخرت ترجیح یابد و به خاطر آن آخرت از دست برودونیز آخرت به زندگی پس از مرگ گفته می شود ودرمورد رابطه آنها باید گفت رابطه دنیا وآخرت، رابطه علّی است وآخرت، غایت دنیا است ونیزآن ها مطابق هم اند و دنیا در ساختن آخرت یا خراب کردن آن نقش دارد زیرا دنیا مزرعه آخرت است ونیز آن دو تحت مقوله مضاف اند و معرفت به یکی ملازم معرفت دیگری است وجهل به یکی ملازم جهل به دیگری است ونیز درصورتی که به دنیا نظر استقلالی شود وبرآخرت ترجیح یابد و به خاطر آن آخرت از دست برود آن دو رابطه تقابل وتضاد دارند وجمع بین آن ها محال است؛ ودر مقایسه بین دنیا وآخرت فهمیده می شودکه دنیا در برابرآخرت، اندک وبی مقدار است وآخرت بسیار گسترده تر از دنیاست و درجات آن بسیار بیشتر است و نیز آنچه در حکمت متعالیه آمده است با آیات و روایات تطابق دارد.
فاطمه راشدی عزیزالله فیاض صابری
یکی از بحث های مهم در فلسفه، مسأله شناخت ارتباط بین نظام احسن و شرور است. در این رهیافت، مسأله وجود شر از حیث سازگاری یا عدم سازگاری آن با اعتقاد به این-که نظام موجود عالم نظام احسن است، مورد کاوش قرار گرفته است . در فصل اول کلیات بحث را بیان کرده ایم و به مفهوم شناسی واژه نظام و اثبات این که آفرینش بر اساس نظم استوار است و نظام در دو سطح طولی و عرضی گسترش دارد، پرداخته ایم. پس از این از دو صفت عدل و حکمت خداوند به عنوان مبدأ آفرینش عالم و مقدمه ورود به بحث نظام احسن استفاده شده است. در فصل دوم به ملاک احسن بودن نظام و ادله ای که نظام احسن را اثبات می کنند، پرداخته ایم . در فصل سوم، « شبهه شرور » که احسن بودن نظام هستی را مورد تردید قرار می-دهد، و راه حل های رهایی از آن شبهه بررسی می شود. در نهایت این نتیجه حاصل می شود که وجود شرور با احسن بودن نظام هستی منافات ندارد .
معصومه دیناروند عزیزالله فیاض صابری
این نوشتار به بررسی ادراک و رابطهی آن با مدرک از دیدگاه سه فیلسوف مسلمان، ابن سینا، سهروردی و صدرالمتالهین میپردازد و نظریات این سه فیلسوف در مباحثی چون تعریف ادراک، تصور و تصدیق، وجود ذهنی، علم حصولی و علم حضوری مقایسه می گردد. بررسی آراء هر یک از فلاسفه یاد شده نشان میدهد که هر سه فیلسوف قائل به اتحاد ماهوی میان مدرک بالعرض و مدرک هستند اما در خصوص اتحاد مدرک بالذات و مدرک اختلاف بارزی وجود دارد. ابن سینا و شیخ اشراق را میتوان قائل به رابطهی حلولی میان مدرک بالذات و مدرک دانست و ملاصدرا را قائل به اتحاد وجودی.
رقیه پناهی رجب عزیزالله فیاض صابری
این نوشتار به بررسی شفاعت و توسل از دیدگاه عقل و نقل می پردازد. شفاعت و توسل حقیقتی واحدند با اختلاف در جهت، پس دارای احکام واحدی هستند. عقل، ذات و فطرت انسان و نظام سلسله مراتبی آفرینش و صریح آیات قرآن و روایات متواتر، جواز شفاعت و توسل و اعتقاد به آن را تایید می کنند. شفاعت و توسل موضوعی قانون مند است که برای تحقق آن شرایط و قابلیتهایی از جمله اذن و رضای خدا، ایمان و ... لازم است پس این موضوع کاملاً هماهنگ با غرض دین است و تمام اشکالاتی که بر آن وارد شده ناشی از سطحی نگری اشکال کنندگان و مقایسه شفاعت و توسل اصطلاحی با توسلات و شفاعت های نادرست دنیوی است.
فاطمه علمی راد سید مرتضی حسینی شاهرودی
الْحَمْدُلِلَّهِالَّذیهَدَانَالِحَمْدهِ وَجَعَلَنَامِنْأَهْلِهِلِنَکُونَلِإِحْسَانِهِمِنَالشَّاکِرِینَ وَلِیَجْزیَنَاعَلَیذَلِکَجَزَاءَالُْمحْسنِین حمدخداوندراکهحمدخودرابهماآموخت وماراشایسته یآنگردانیدتاشکراحساناوبگذاریم و پاداشنیکوکارانبهمادهد. شکر و سپاس بی حد خداوند منان را که توفیق عنایت فرمود تا بخشی از ساعات زندگیم را با کلمات سید عابدان و مولای ساجدان تبرک نمایم و افتخار درک قطره ی ناچیزی از دریای معارف بلند صحیفه ی سجادیه را نصیبم ساخت. هر علمی موضوعی دارد که مسائل آن علم از خصوصیات و ویژگی های آن موضوع بحث می کند. در جهان هستی شریف ترین، غنی ترین و کامل ترین وجود، وجود خداوند متعال است. علمی که به شناخت خداوند و اسما و صفات او بپردازد، نیز شریف ترین و ارزشمند ترین علم است همان طور که حضرت علی ? می فرماید: معرفهاللهسبحانهأعلیالمعارف. «شناخت خداوند برترین شناخت ها است.» قدم اول در این علم اثبات وجود پروردگار یگانه ی عالم است. لیکنچون هر موجود از جمله انسان به جهت گرایش فطری به کمال مطلق، نسبت به مبدا جهان آگاهی دارد، بخش اعظم و مهم این علمبه شناخت خدا و شناخت صفات و اسما ی او مربوط می شود. کمتر کسی را در جهان می توان یافت که در اعماق جان به مبدا جهان عقیده نداشته و برای هستی سرچشمه ای قائل نباشد، گرچه خود به این آگاهی توجه نداشته یا در تطبیق آن خطا نماید. ذات یکتا ی خداوند فرا تر از آن است که در محدوده ی عقل و ذهن آدمیان بگنجد چنان چه امام علی ? می فرماید: لَایُدْرِکُهُبُعْدُالْهِمَمِوَلَایَنَالُهُغَوْصُالْفِطَنِ. «افکار ژرف اندیش ذات او را درک نمی کنند و دست غواصان دریای علوم به او نخواهد رسید.» از این رو برشمردن صفات خداوند و شناخت آن ها راهی برای نزدیک شدن به حریم معرفت او است. هر چند بحث درباره ی اسما و صفات خداوند نیز از مباحث پیچیده و دشوار است. به بیان شهید مطهری«بخشی از مباحث الهیات بالمعنی الاخص بحث در صفات واجب الوجود است که این بحث مباحث نسبتا مشکلی دارد. به این معنا که اثبات منتهی شدن عالم به واجب الوجود برای عقل ساده تر است از اثبات صفات. ... [اما] آن چه مکتب الهی را از مکتب غیر الهی متمایز می کند صفات واجب الوجود است.» در این راه سخت و دشوار تنها هادی و راهنما خود خداوند است. همان طور که امام سجاد ? فرمود: لَو لا أنتَ لَم أدرِ ما أنتَ. «اگر تو مرا هدایت نمی کردی نمی دانستم تو چه کسی هستی» خداوند خود را از طریق قرآن و فرمایشات امامان معصوم? معرفی نموده است. صحیفه ی سجادیه که پس از قرآن و نهج البلاغه از بزرگ ترین منابع معرفتی شیعه به شمار می رود، حاوی بسیاری از معارف دقیق و ظریف در این موضوع است. صحیفه ی سجادیه به دلیل این که بنیانش بر نیایش و گفتگوی با خدا نهاده شده است به طور طبیعی یاد و نام خدا بیش از هر یاد و سخن دیگر، در آن نمایان است. امتیاز آشکاری که صحیفه ی سجادیه بر دعاها و نیایش های دیگر دارد این است که علاوه بر محتوای علمی و معرفتی غنی در توجه به ابعاد اسما و صفات الهی و جلوه های مختلف خداوند از غنا و فراگیری ویژه ای برخوردار است. بدیهی است هر یک از محققان و پژوهشگران با اهداف خاصی به این دریا ی عظیم معرفتی نگریسته اند و به صورت کلی و جزئی دعا های این کتاب شریف را مورد بررسی قرار داده اند اما هنوز بسیاری از گوهرهای ناب این کتاب بر جویندگان حقایق پنهان است. با توجه به اهمیت و ارزش بحث اسما و صفات خداوند و نیز غنا ی صحیفه ی سجادیه در این زمینه بر آن شدم تا به بررسی و تبیین فلسفی و کلامی صفات خداوند که در صحیفه ی سجادیه آمده است بپردازم.بدین منظور ابتدا به تحقیق و پژوهش پیرامون اسما و صفات خداوند و مطالعه کتاب هایی که به این مباحث پرداخته اند، مبادرت ورزیدم که حاصل آن به صورت مختصر به نگارش درآمد. سپس به دقت به مطالعه ی صحیفه ی سجادیه پرداخته و به جمع آوری عبارت هایی از صحیفه که مربوط به اسما و صفات خداوند بود پرداختم. پس از دسته بندی صفات خداوند در سه بخش صفات ذاتی، صفات سلبی و صفات فعلی هر یک از صفات را از جهت لغوی و اصطلاحی معنا کرده سپس با استفاده از شروح مختلف صحیفه ی سجادیه و نیز برخی کتب دیگر تا حد امکان به تحلیل و بررسی عباراتی از صحیفه که صریح با غیر صریح مشتمل بر این صفات بود پرداختم. در تبیین معنای اصطلاحی صفات در حد بضاعت مباحث فلسفی و کلامی را مطرح نموده و با تحلیل و بررسی سعی شده خواننده در زمینه ی آن موضوع به فهم روشنی دست یابد. در عبارات صحیفه از ترجمه ی ابوالحسن شعرانی استفاده شده است. علت انتخاب این ترجمه اختصار، سادگی و روانی و تطبیق با لغات متن بوده است. در برخی موارد به علت عدم وضوح از ترجمه ی محمد مهدی فولادوند استفاده شده که با علامت (ف) در انتهای ترجمه مشخص گردیده است. لازم به ذکر است تکرار برخی عبارات صحیفه به علت چند بعدی بودن کلام امام ? یا به علت وجود دو یا چند صفت در آن می باشد که با توجه به موضوع مورد نظر تکرار شده اند. رساله ی حاضربرای دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته های مختلف الهیات به ویژه گرایش فلسفه وکلام و طلاب حوزه علمیه قابل استفاده خواهد بود. مطالب این رساله در شش فصل تنظیم شده است: فصل اول: کلیات، که به بحث پیرامون اهمیت صحیفه ی سجادیه و ویژگی های آن و اهمیت بحث اسما و صفات پرداخته است. فصل دوم: اسمای الهی، که به مباحث کلی درباره ی اسم و تقسیمات آن می پردازد. فصل سوم: صفات الهی، که به مباحث کلی درباره ی صفات الهی و تقسیمات آن پرداخته است. فصل چهارم: تحلیل و بررسی صفات ذاتی در صحیفه ی سجادیه، در این فصل صفات ذاتی خداوند از منظر صحیفه ی سجادیه تحلیل و بررسی شده است.لازم به توضیح است از آن جاکه اسم "الله" جامع همه ی صفات کمالی است، در ابتدای این فصل شرح داده شده است.هم چنین شرح و تبیین برخی صفات که برخوردار از معانی مختلف بوده و با تحلیل های مختلف معنایی می توانند در زمره ی صفات ذاتی، سلبی یا فعلی قرارگیرند در این فصل جای گرفته است. فصل پنجم: تحلیل و بررسی صفات سلبی در صحیفه ی سجادیه، این فصل به تحلیل و بررسی همه ی آن چه در صحیفه ی سجادیه از خداوند سلب شده است، پرداخته است. فصل ششم: تحلیل و بررسی صفات فعلی در صحیفه ی سجادیه، در این فصل به تحلیل و بررسی بیش از چهل صفت فعلی خداوند که در صحیفه ی سجادیه آمده است پرداخته شده است.
کبرا میرزازاده عای رضا کهنسال
پژوهش کنونی در مقدمه و چهار فصل تنظیم شده است. در ابتدا مقدمه ذکر شده است و در ادامه تا فصل چهارم شیوه عمومی چنین بوده است که ابتدا مساله تحریر شود و آنگاه به آرای متکلمان و فلاسفه در آن باب پرداخته شود. غرض آن بوده است که خواننده به جای پاسخ مستقیم به غزالی با منشاء افکار خطای او و متکلمانی مانند او آشنا گردد. این آشنایی سبب درک ماهیت اشکالها و پاسخها خواهد بود. این کار ما را از تفصیل در پاسخ به ایرادات او بینیاز کرده است. در انتها نیز اشکالات غزالی و پاسخ به آنها ذکرشده است. فصول به ترتیب، به مسایل قدم عالم، علم خدا به جزییات و معاد جسمانی پرداختهاند و در هر فصل بیاساس بودن دعاوی غزالی اثبات گردیده است. فصل چهارم در باب تکفیر است و در آن فصل بیان خواهد شد که اقدام غزالی در تکفیر فلاسفه اساس شرعی نداشته است.
اکرم عباسی ثانی عزیزالله فیاض صابری
ما در این رساله نظرات سه فیلسوف بزرگ اسلامی را در مورد نحوه ادراک جزئیات و کلیات بیان کردهایم. به این صورت که ادراک جزئیات از طریق قوای ادراکی ظاهری و باطنی است. منتها ابن سینا از ادراک جزئی به نحو کلی و ملاصدرا نیز از خلاقیت نفس نسبت به آنها سخن گفته است. و ادراک کلیات به نظر ابن سینا از طریق تجرید نفس و اتصال به عقل فعال، در نظر سهروردی اتحاد با مثل نوریه و ربا النوع و در نظر ملاصدرا اول به صورت مشاهده شیء از راه دور سپس اتحاد نفس با عقل فعال و سرانجام خالق آنها میشود. ولیکن در حقیقت مدرِک حقیقی نفس است که جزئیات را بوسیله آلات و قوا و کلیات را بالذات درک میکند.
لیلی یوسفی ابدال آبادی عزیزالله فیاض صابری
یکی از مسایلی که از دیر باز تاکنون از مباحث جدی و مناقشه برانگیز نزد متفکران معاصر، از جمله فلاسفه و اصولیین و به ویژه متکلمان بوده است مسأل? حسن و قبح در افعال شخص عاقل – به ویژه انسان- است. گذر زمان و طرح دیدگاه های جدید دربار? اخلاق و فلسف? اخلاق، ضرورت و اهمیت این مسأله را پیش از پیش نمایان می سازد. پرسش اصلی این است که آیا حسن و قبح عقلی است یا شرعی؟ منظور از عقل، عقل نظری است یا عقل عملی؟مشهور است که عدلیه، هوادار عقلانیت حسن و قبح افعال و اشاعره پیرو شرعی بودن حسن و قبح افعال می باشند. در تاریخ تفکر مسلمانان، معانی متفاوتی برای حسن و قبح بیان شده است: 1- کمال و نقص 2- ملایمت و منافرت با نفس 3- استحقاق مدح و ذم. دو معنای نخست مورد اتفاق اشاعره وعدلیه و معنای سوم مورد اختلاف آنها می باشد. قاعده حسن و قبح ذاتی، در حل و فصل بسیاری از مسائل کاربرد دارد. مباحث ملازمات و استلزامات عقلی در اصول فقه، جاودانگی و پایداری ارزش های اصیل انسان در علم اخلاق و مسائل مهم کلامی، از جمله: وجوب تکلیف، حسن عقاب الهی، لزوم بعثت انبیا، قاعده ی لطف و... به این مسئله مبتنی اند. محور پژوهش حاضر این است که، معانی اجماعی و مورد اختلافی در معنای حسن و قبح را بیان کرده و مراد از ذاتی و عقلی بودن این مسأله، دلائل قائلین و منکرین حسن و قبح و آثار و نتایج آن را از نظر متفکرین معاصر- آقایان، سبحانی، مظفر و مصباح- بیان کنیم.
اقدس حاجی آبادی عباس جوارشکیان
یکی از اصول و قواعد مهم در کلام عدلیه قاعده ی لطف است که پس از قاعده ی حسن و قبح عقلی مهمترین قاعده ی کلامی به شمار می رود. رتبه ی منطقی و جایگاه این قاعده بعد از آن است که بدانیم برای هر انسانی اعم از مومن و کافر تکلیفی وجود دارد و این تکلیف برای هر دو گروه نیکو و حسن است. همانگونه که متکلمین و فلاسفه بر این امر متفقند و حسن بودن آن را به وجهی تبیین و توجیه می کنند. قاعده ی لطف میان متکلمان و اندیشمندان اسلامی از دیرباز مطرح بوده و خاستگاه بسیاری از باورهای اعتقادی قرار گرفته است. وجوب تکالیف دینی، لزوم بعثت، وجوب عصمت، وجوب امامت و... از جمله مسائلی است که بر این قاعده استوار گردیده اند. لطف در اصطلاح متکلمان از صفات فعل الهی است و آن چیزی است که نزدیک می کند مکلف را به سوی طاعت و دور می کند او را از انجام معصیت به شرطی که به حد الجاء و اضطرار نرسد یعنی اختیار مکلف باقی بماند. اکثر متکلمان شیعه از طرفداران قاعده ی لطف به شمار می روند و آن را به عنوان قاعده ی عقلی- کلامی پذیرفته اند. اما گروهی از متکلمان معتزلی و متکلمان اشعری به دلیل نفی کردن حکم عقل و عدم پذیرش حسن و قبح عقلی این قاعده را نپذیرفته و با آن مخالفت کرده اند. دلایل عقلی و نقلی زیادی برای اثبات این قاعده وجود دارد، مهم ترین دلیل این است که عقل با توجه به اصل حکمت خداوندی بر لزوم لطف به عنوان یکی از صفات فعلی حکم می کند و ترک آن را بر خداوند قبیح و ناروا می داند. در قرآن و روایات هم پیرامون لطف مطالبی بیان شده است و لطیف بودن یکی از صفات الهی به شمار می رود. شبهاتی از طرف مخالفان به ویژه در مسئله ی امامت وارد شده است که در متن رساله برخی از شبهات و پاسخ آنها بیان شده است
زینب آزادمقدم سید مرتضی حسینی شاهرودی
موضوعی که در این پایان نامه مورد بحث است تبیین معاد و ضرورت آن و بررسی شبهات از دیدگاه متکلمین مسلمان است . پس از بیان مقدمه و کلیاتی از مسائل رساله راجع به ضرورت و امکان معاد ، معاد در لغت و اصطلاح و در آیات و روایات ، در فصل دوم نگارنده به بررسی و تبیین معاد از دیدگاه متکلمین مسلمان می پردازد . کوشش شده است در حد توان و یارای خویش آراء و اندیشه های گوناگون گروه های مختلف مسلمان ، چه از لحاظ کلامی همانند معتزله و اشاعره و شیعه و چه از لحاظ قرآنی بررسی شود . در فصل سوم نگارنده به بررسی و واکاوی مرگ و حقیقت آن و همچنین به بررسی حقیقت انسان می پردازد . در فصل چهارم به بیان دلایل وقوع معاد ، اعم از دلایل عقلی و نقلی و حسی و تجربی و همچینین دلایل عینی و تاریخی معاد پرداخته شده است . در فصل پنجم شبهات منکرین معاد علی الخصوص معاد جسمانی و پاسخهای متکلمین به این شبهات و اشکالات مورد بررسی قرار می گیرد .
محمد رضا حیاتی عزیزالله فیاض صابری
همه مسلمانان به پیروی از قرآن و سنت متفق اند که یکی از صفات خداوند متکلم بودن او است و اما این که حقیقت کلام الهی چیست و آیا کلام خداوند حادث است یا قدیم اختلاف دارند. نخستین کسانی که از ماهیت کلامِ خدا و کیفیت هم سخنیِ او با پیامبران سخن گفتند متکلمانِ معتزلی بودند که از دیدی فلسفی، خداوند را عاری از صفات ثبوتی دانستند و با نفی صفت کلام از ذات باری، قرآن را آفریده ی وی قلمداد نمودند. اما حنبلیان اهلِ حدیث، کلام را صفتِ ذاتیِ خدا خواندند و قائلانِ به آفریده بودنِ قرآن را از جغرافیای مسلمانی بیرون راندند. درکشاکش نزاع حنبلیان و معتزلیان، کلابیه، اشاعره، ماتریدیه، امامیه، کرامیه و دیگر فرقه های کلامی سربرافراختند و در راستای تبیین چیستیِ کلام و کیفیت تکلم خدا تئوری هایی مختلف و گاه مخالف پرداختند. سپس فیلسوفان و عارفان مسلمان نیز به موکب متکلمان پیوستند و کلام و تکلم خدا را با مایه های فلسفی و عرفانی تحلیل نمودند.
الهام تکبیری عباس جوارشکیان
صدور کثرت از وحدت یکی ازمسائل فلسفی مهم است.این نوشتاربه فراهم آوردن زمینه ای یرای مطالعه ی آراء سه فیلسوف بزرگ اسلامی راجع به نحوه صدور کثرات عالم ماده از عوالم برترمی پردازدو مشتمل برشش فصل می باشد که طی این فصول چگونگی صدور کثرات عالم ماده، توجیه می گردد.این کثرات برطبق حکمت مشاء مستند به جهات عقل فعال وبر طبق حکمت اشراق ،به دلیل آن که سهروردی منکر صورنوعیه است،مستند به ارباب انواع می گردد وبرطبق حکمت این متعالیه این کثرات از راه تشکیک در حقیفت وجود ونظام هستی توجیه می گردد.
جلیل قاسمی عزیزالله فیاض صابری
استناد به احادیث به صورت گسترده در کنار آیات قرآن و شرح و تفسیر آنها یکی از جنبه های نوآورانه تألیفات صدرالمتالهین شیرازی است. این استنادها در آثار فلسفی ملاصدرا، در مورد آیات کتاب الهی بیشتر و در مورد احادیث تاکنون کمتر مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته است. از این رو این رساله روایات مورد استناد صدرا در دو موضوع نفس و معاد را در دو بخش گردآورده و پس از تبیین دیدگاه ها و برداشتهای صدرا از آنها، ابتدا این برداشتها را مورد بررسی قرار داده است و سپس تأثیر مبانی فلسفی صدرا در این برداشتها را مشخص نموده و به این نتیجه منتهی شده است که برداشتهای وی در عمده موضوعات مطرح شده همچون تجرد نفس، بقاء نفس و بیشتر مباحث مربوط به مواقف قیامت مانند قیامت و حشر، صراط، نشر صحائف اعمال، حساب و میزان، عرض اعمال، اعراف و مکان بهشت و دوزخ با عقل و نقل منطبق و در بعضی موضوعات همچون تقدم نفس بر بدن، تجسم اعمال، موضوع خلود کافران در جهنم از نظر انطباق برداشتها با ظاهر احادیث و سایر متون نقلی و مباحث عقلی خالی از ابهام و اشکال نمی باشد.
احمد دستوری سدهی عزیزالله فیاض صابری
چکیده ندارد.
تکتم سادات فاطمی مرتضی حسینی شاهرودی
ایمان، یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در طول تاریخ بشری بوده است و صاحب نظران، همواره، در مکاتب مختلف به ویژه در اسلام و مسیحیت درباره آن نظریه پردازی کرده اند. از موضوعاتی که غالباً پیرامون مفهوم ایمان ارائه شده، رابطه ایمان با علم، اراده و عقل بوده است که در این مورد اخیر، مسایلی چون خردپذیری ایمان، خردگریزی یا خردستیزی ایمان مطرح است. در حوزه اسلامی از ایمان تعابیری چون، اقرار زبانی، معرفت و تصدیق قلبی و عمل جوارحی ارائه شده است اما، از این میان تعبیر ایمان به معرفت همراه با سه ویژگی هیبت، حرمت و قدسیت، به گونه ای که عمل از معنای آن خارج بوده و تنها نشانی برای آن به شمار آید، مناسبترین تعبیر ارزیابی می شود. صاحب نظران، غالباً بر این عقیده اند که ایمان صرف علم نبوده، امری ارادی و اختیاری است و با عقل ارتباط نزدیکی دارد. عقل، در مواجهه با مسایل فراعقلی خردگریز است، به این معنا که در برابر چنین گزاره هایی سکوت می کند، نه آن که به نفی یا ستیز با آن برخیزد. ارادی و اختیاری بودن ایمان مربوط به حوزه مقدمات و شرایط لازم برای حصول آن است، نه خود حقیقت ایمان که آن امری است موهبتی. ایمان گرچه، دلیل پذیر و عقل پسند است اما، نباید این دلیل پذیری را به حوزه دلایل شناخته شده عقلی و فلسفی محدود دانست. بسا دلایل بسیاری وجود داشته باشد که همچنان ناشناخته مانده است.
رفیده قاضی خانی عزیزالله فیاض صابری
یکی از صفاتی که در میان اوصاف خداوند از اهمیت خاصی برخوردار است، و بحث های فراوانی را از جهات مختلف در میان فلاسفه و اندیشمندان اسلامی بر انگیخته، صفت «اراده» و «مشیت» خداوند است. در این رساله، به بررسی و شناخت این صفت خداوند پرداخته ایم. هدف اصلی ما از تدوین این رساله، تبیین و بررسی دیدگاه های فلاسفه اسلامی، درباره حقیقت اراده و مشیت خداوند، و گستره و شمول آن، و مقایسه این دیدگاه ها با ظواهر آیات قرآن و روایات ائمه معصومین (ع) بوده است. سوال های اساسی که در این رساله در صدد پاسخ به آن ها بوده ایم، عبارت اند از: 1- معنا و مفهوم اراده و مشیت چیست؟ 2- آیا حقیقت مشیت خداوند عین حقیقت اراده اوست یا خیر؟ 3- آیا اراده و مشیت از صفات ذات خداوند است، یا از صفات فعل او می باشد؟ 4- رابطه اراده و مشیت خداوند، با علم او چیست؟ 5- آیا اراده خداوند عام است یا خیر؟