نام پژوهشگر: محمد حسین صبحیه
سید حسن پرهیزکار محمد حسین صبحیه
پروژه های عمرانی و ساختمانی در هر کشور به عنوان یکی از زیر ساخت های اصلی رشد و توسعه آن کشـور مطرح است. شواهد موجود بر نقش کلیدی و محوری مهندسان مشاور در شکل گیری اینگونه پروژه ها دلالت دارد. از اینرو، ارتقاء کیفیت خدمات مهندسین مشاور می تواند به بهبود متناظری در کیفیت و موفقیت پروژه های عمرانی و ساختمانی بیانجامد. با این وجود، متاسفانه درک صحیحی از ابعاد مختلف کیفیت خدمات مشاور در عرصه های علمی و صنعتی کشور وجود ندارد. به نظر می رسد، این امر به دلیل ضعف تئوریک و پژوهشی حاکم بر کیفیت خدمات مهندسین مشاور باشد. در این تحقیق سعی برآن شده تا با شناسایی مفاهیم، معیارها، عوامل، موانع و راهکارهای مختلف ارتقاء کیفیت خدمات مشاور، تصویر روشنتری از ابعاد مختلف کیفیت خدمات مشاور ارائه گردیده و پایه های نظری این موضوع جهت انجام تحقیقات آتی پی ریزی گردد. در فرآیند انجام تحقیق حاضر، ابتدا مباحث تئوریک مرتبط با کیفیت خدمات مشاور از طریق بررسی اسناد و مدارک علمی موجود استخراج گردیدند. سپس در جهت انطباق یافته های حاصل از ادبیات تحقیق با واقعیات موجود در صنعت ساختمان کشور، مجموعه مطالعات میدانی حول سه محور کلیدی بررسی نمونه موردی، مصاحبه با خبرگان و بررسی های پرسشنامه ای شکل گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعات نشان داد که «ساخت پذیری»، «زیبایی»، «عملکرد» ، «اقتصادی بودن» و «توجه به هزینه های دوره عمر پروژه» از مهمترین معیارهای کیفیت خدمات مشاور در مرحله طراحی بوده و « کوتاه نمودن دست سیاسیون از امور مهندسی ساخت و ساز»، «اصلاح مبنای پرداخت حق الزحمه مشاور»، «یکپارچگی طرح و اجرا»، «دخیل نمودن مقررات بیمه ای ساختمان در حوزه مشاور» و «انجام مطالعات امکانسنجی جامع مبتنی بر حقایق و واقعیات» ازمهمترین راهکارهای ارتقاء کیفیت خدمات مشاور در مرحله طراحی می باشند.
حسین اشکوه محمد حسین صبحیه
مصرف بالای سرانه ی برق و رشد سالانه ی تقاضا، ضرورت ایجاد ظرفیت های جدید تولید برق را در کشور مشخص کرده و نیاز به سرمایه گذاری کلان را در این بخش آشکار نموده است. با توجه به حجم بالای منابع مالی مورد نیاز برای پاسخ گویی به این نیاز فزاینده، دولت در برنامه ی سوم توسعه، مقدمات مشارکت بخش خصوصی در احداث نیروگاه های تولید برق را در قالب شرکت های مستقل تولید کننده ی برق (ipp) فراهم نموده و بار مالی ناشی از تقبل پروژه های نیروگاهی را به این بخش واگذار کرده است. در این راستا بخش خصوصی با چالش تامین مالی پروژه های نیروگاهی مواجه گردیده است. به طوری که اغلب رویکردهای متعارف در جهان قابلیت کارکردی در شرایط کنونی کشور را نداشته و شرکت های ipp عملا بر حمایت های دولت در تامین مالی (از طریق رویکرد فاینانس خودگردان و حساب ذخیره ارزی) متکی شده-اند. با توجه به این ویژگی تامین مالی در کشور، تحقیق حاضر ضمن بررسی مشخصه ها و چالش های رویکرد جاری؛ ویژگی های تاثیرگذار پروژه های نیروگاهی در انتخاب رویکرد تامین مالی و معیارهای شرکت های ipp در تامین مالی پروژه ها می پردازد. همچنین تحقیق راهکارهایی برای بهبود روند تامین مالی از رویکرد جاری، و پیشنهادهایی برای تسهیل و تسریع تامین مالی پروژه ها در قالب رویکرد مناسب تامین مالی ارائه می نماید. نتایج تحقیق مشخص نمود، خصوصی سازی صنعت برق در کشور به صورت مناسب (در مقایسه با دیگر کشورهای جهان و منطقه) اجرا نگردیده است و همچنین سیستم بانکی و بازارهای مالی کشور از بلوغ کافی برخوردار نمی باشند. از طرف دیگر در رویکردهای کنونی مورد استفاده در کشور بار تامین مالی ناشی از تقبل پروژه ها هنوز بر عهده ی دولت می باشد، و تامین مالی پروژه های نیروگاهی خصوصی در شرایط کنونی بدون حمایت های دولتی با چالش های عمده ای مواجه می باشند به طوری که در اکثر مواقع بدون این حمایت ها قابلیت کارکردی نخواهند داشت. از طرف دیگر ریسک بالای کشوری ایران و کمبود امنیت سرمایه گذاری دسترسی شرکت های ipp را به منابع خارجی (مانند موسسات بین المللی، صندوق های ضمانت صادرات و بانک های تجاری خارجی) محدود کرده و موجب تمرکز این شرکت ها به منابع داخلی گردیده است. دراین شرایط مناسب ترین راهکار برای شرکت های ipp جدا کردن ریسک کشور از ریسک پروژه و شرکت می باشد، که به واسطه ی سرمایه گذاری در پروژه های خارجی، فراهم شدن شرایط صادرات برق توسط تولیدکنندگان و امکان عرضه ی سهام شرکت های ipp در بورس های بین المللی؛ همچنین ایجاد صندوق های سرمایه گذاری خاص نیروگاه در خارج از کشور میسر می-گردد. اصلاح ساختار مدیریتی و تامین مالی حساب ذخیره ارزی (مطابق با ویژگی ها و مشخصه های پروژه های نیروگاهی) نیز در شرایط کنونی به عنوان راهکار مناسبی پیشنهاد می گردد.
بهزاد رهنما محمد حسین صبحیه
با توجه به مشاهدات سازمانی وپس از انتخاب جامعه آماری ، ملاحظه می گردد که متاسفانه نیروی انسانی متخصص مرتبط با مدیریت پروژه در سازمان ها رها شده و اکثراً در طول سنوات کاری خود معمولاً از سازمانی به سازمان دیگر منتقل گشته اند ، که این امر باعث عدم توان برنامه ریزی شغلی و آموزشی مناسب برای سازمان مهیا می نماید . در ابتدای تحقیق سعی بر آن شد تا با مشاغل مرتبط با مدیریت پروژه آشنا گشته ،سپس به وضعیت جاری نظام مدیریت پروژه در سازمان های جامعه آماری پرداخته شود. پس از بررسی های موجود در سیستم سازمان ، وضعیت استخدامی منابع ، نظام حقوق و پاداش و بررسی مسیر شغلی مدیریت پروژه به شناسایی نقیصه ها و معضلات سازمانی که به نوعی به عدم تعریف مناسب مسیر شغلی مدیریت پروژه بر می گردد ،پرداخت شد و با توجه به مصاحبه های صورت گرفته با اهل فن در درون سازمان و مدیران عامل جوامع آماری سعی بر آن شد تا در نهایت بتوان به این جمع بندی رسید که این سازمان ها چه چالش هایی را در خصوص تعریف این مسیر شغلی پیش رو دارند ، چه مسائل و مشکلاتی در درون سازمان به این نقیصه بر می گردد و در نهایت راهکار مطلوب با توجه به شناخت نظام جاری موجود این جوامع چیست ؟ پس از تجزیه و تحلیل داده ها ی استخراج شده از سوابق کار مدیران پروژه جوامع آماری که از فرم های تکمیل شده و برخی مصاحبه های صورت پذیرفته در خصوص فقدان برخی جایگاه های شغلی به دست آمده و با توجه به مدل پیشنهادی در ادبیات موضوع ، در پایان تحقیق سعی شده تا بتوان به الگوی مناسب و در حد سازمان های جوامع آماری جهت تعریف مسیر شغلی برای رسیدن به اهداف و حرکت در راستای استراتژی سازمان رسید. الگوی پیشنهادی به صورت فرم نظر سنجی در پایان تحقیق در بین متخصصین فن توزیع گشت که از24 فرم تکمیل شده 21 نفر موافق مسیر طراحی شده پیشنهادی در این جوامع بوده اند
سهیل وطن دوست احد نظری
این تحقیق با مطالعه منابع موجود درشناسایی و مدیریت ریسک آغاز و با انجام مصاحبه های حضوری با عوامل پروژه راهسازی جم - عسلویه و همچنین ارسال پرسشنامه برای کارشناسان مجرب راهسازی به انجام رسیده است . سوالات مطرح شده در پرسشنامه به شکلی طراحی گردیده که ماهیت پروژه از نظر اهداف و تکنولوژی ، وضعیت کنترل ، سازماندهی پیمانکار، عوامل انسانی ، مطالعات طراحی ، تغییرات طرح ، نوع قرارداد ،برنامه زمانبندی ،مقررات ، قوانین و مسایل سیاسی را بررسی نماید. نتایج بدست امده از پرسشنامه ها و مصاحبه های انجام شده از طریق نرم افزار مونت کارلو و جدول احتمال - تاثیر مورد تحلیل قرار گرفت و در نتیجه ریسکها و میزان تاثیر آنها بر سه فاکتور زمان ، هزینه و کیفیت ارزیابی شد .
محمد حسن خسروانی زنگنه محمد حسین صبحیه
سیر تحول سیستمهای انجام پروژه های ساخت، نشان دهنده این واقعیت است که این روشها روبه تخصصی شدن نهاده و در حال گسترش می باشند. بگونه ای که در همین راستا انواع مختلفی از شرکتهای mc و cm برای کمک به کارفرمایان و رفع نیازهای آنها در زمینه مدیریت پروژه شکل گرفته اند و حتی استفاده از خدمات آنها در برخی کشورها از جمله ایران به نوعی اجبار تبدیل شده است. اما بنظر می رسد ارائه چنین خدماتی به پیمانکاران ساخت بسیار مورد بی-توجهی قرار گرفته است. این در حالیست که به عقیده درسی تعیین کننده اصلی هزینه، زمان و کیفیت پروژه های ساخت در هرنوعی از انواع سیستمهای انجام کار پیمانکاران هستند. ضمن اینکه تحقیقات متعدد نشان دهنده نقش پر رنگ عوامل مرتبط با پیمانکار در ایجاد مشکل برای اتمام موفقیت آمیز پروژه ها می باشد. مجموعه موارد فوق در حالی مطرح می شود که به اعتقاد صاحبنظران از یکطرف تحقیقات انجام شده در زمینه برونسپاری خدمات نسبت به برونسپاری ساخت محصول بسیار ضعیف و کمرنگ است و از طرف دیگر بکارگیری خدمات مشاور مدیریت در کشور ایران مورد بی توجهی جدی واقع شده است. لذا بررسی مشکلات ایجاد شده از ناحیه پیمانکاران و حل آنها از طریق خدمات دهندگان مدیریت پروژه به عنوان مهمترین مسئله این تحقیق مدنظر قرار گرفت و برای پاسخگویی به آن، ضمن مراجعه به منابع کتابخانه ای، بررسی های اولیه انجام شد و در ادامه از طریق توزیع پرسشنامه، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و ساختار یافته نسبت به تکمیل اطلاعات، رفع ابهام و ارائه نتایج اقدام شد. در نتیجه بررسی های این تحقیق مشخص شد برخی از مشکلات جانبی پیش آمده برای پیمانکاران از سوی دولت، عدم توجه جدی کارفرمایان به مباحث مشاوره، عدم سازماندهی صحیح شرکتهای پیمانکاری و بسباری موارد دیگر از جمله دلایل بی میلی پیمانکاران برای واگذاری خدمات مدیریت پروژه به عامل سوم شناخته شد همچنین خدمات مورد نیاز و قابل واگذاری از سوی پیمانکاران مورد شناسایی قرار گرفت که در یک جدول ارائه شده است. همچنین شایستگیهای مورد نیاز برای خدمات دهندگان نیز در جدول دیگری ارائه گردیده است.
جواد حدادی سید عباس موسویان
چکیده محدودیت منابع دولتی برای اجرای پروژه های زیرساخت در کشورهای در حال توسعه مانع بزرگی برای تسریع روند تامین بستر توسعه است. ایران نیز در دوران گذار در فرایند توسعه نیازمند سرمایه گذاری دربخش های زیربنایی می باشد. در حال حاضر عمده منابع درامدی کشور برای توسعه زیرساخت ها از محل فروش نفت خام است. فارغ از اینکه چنین وابستگی درست است یا نادرست مسئله مورد بررسی در این تحقیق چگونگی جذب منابع مالی به منظور توسعه میادین نفت و گاز با اولویت مخازن مشترک است. وجود محدودیت های مالی بینالمللی و عدم کفایت منابع بانکهای داخلی از مهمترین محدودیت های تامین منابع مالی در این بخش به حساب میایند. از سویی تامین مالی اسلامی قابلیتهای خود را در بازار سرمایه کشورهای اسلامی ثابت کرده است. این ابزارها با برطرف کردن شبهات ربوی ضمن همسویی با سیستم تامین مالی اسلامی امکان جذب منابع مالی از کشورهای مسلمان را افزایش خواهند داد. بنابراین تحقیق حاضر که با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحقیق تفسیری مبتنی بر نظر خبرگان و با تمرکز بر مورد کاوی صورت گرفته است، سعی در یافتن ابزارهای تامین مالی پروژه محور اسلامی متناسب با بخش بالادستی نفت دارد. این ابزارها باید دارای دو ویژگی پروژه محور و اسلامی بودن باشند. خصوصت اول، بیانگر اتکای بازپرداختها به عواید و دارایی های خود پروژه است و ویژگی دوم الزام تطابق با اصول فقهی را در پی خواهد داشت. نتایج حاصل از تحقیق گویای این واقعیت است که ابزارهای مالی اسلامی با سود ثابت میتوانند در سبد تامین مالی بخش بالادستی نفت جایگاه خاصی داشته باشند. صکوک اجاره، استصناع و سلف از جمله ابزارهایی هستند که میتوانند توسط شرکت ملی نفت ایران مورد استفاده قرار گیرند. همچنین پیمانکاران عمومی میتوانند از صکوک اجاره و استصناع در رویکردهای epcf برای تامین مالی پروژههای خود استفاده کنند. واژگان کلیدی: بخش بالادستی نفت ، تامین مالی پروژه محور، ابزارهای مالی اسلامی، صکوک، epcf.
امیر برزویی بهرام طاهری
با رشد فزاینده میزان پروژه های عمرانی و زیر ساخت در کشورهای در حال توسعه به علت عدم توجه به مسئله ایمنی، میزان حوادت و سوانح وقوع یافته در پروژه ها به شدت افزایش یافته است. با توجه به تاثیرات منفی این حوادت در ابعاد مختلف اعم از اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، صنعت ساخت نیازی مبرم به نگاهی ویژه به مفهوم ایمنی دارد. از آنجا که موفقیت یک پروژه با دستیابی به اهداف آن معنی می یابد، ایمنی، به عنوان یکی از اهداف پروژه، می بایست وضعیت مشابهی نسبت به دیگر اولویت های تجاری سازمان های درگیر در صنعت ساخت داشته باشد. موفقیت در برنامه های ایمنی شامل دو بعد اصلی است. اول : عوامل موفقیت در ایمنی و دوم : معیار های اندازه گیری عملکرد ایمنی. از مقایسه آمار حوادث و جراحات وقوع یافته در کشور با آمارهای بین المللی نتیجه می شود که وضعیت ایمنی در حال حاضر در ایران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. لذا تحقیق حاضر به بررسی ابعاد موفقیت در برنامه های ایمنی می پردازد. اهداف تحقیق عبارتند از : • ارزیابی و رده بندی عوامل موفقیت در برنامه های ایمنی برای بهبود عملکرد ایمنی • مقایسه هزینه های حوادث اعم از هزینه های مستقیم، هزینه های غیر مستقیم (پنهان) و هزینه های نا محسوس • تدوین شاخص های ستجش عملکرد ایمنی از این رو با مطالعات کتابخانه ای و جستجو در ادبیات موضوع عوامل موثر در موفقیت برنامه های ایمنی شناسایی گردید و در مرحله ی بعد از تعدادی از افراد شاغل در صنعت ساخت از طریق پرسشنامه مورد نظر خواهی قرار گرفت. از آن جا که جای دادن ایمنی در اولویت های ذهنی دست اندر کاران پروژه های ساخت نیاز مند تلاش های گسترده ای است، جنبه های اقتصادی و تاثیرات هزینه های پنهان حوادث پروژه ها نیز مورد بررسی قرار گرفت. تنها راه اطمینان از وجود مسئله ایمنی اندازه گیری آن می باشد. اندازه گیری عملکرد پیش نیازی برای تشخیص عواملی است که در بروز حوادث نقش دارند. رویکرد منفعلانه فعلی که در بسیاری از سازمان ها موجود است، از میزان ایمن بودن فعالیت ها و یا فرهنگ ایمنی اطلاعاتی به دست نمی دهد. لذا در قسمت پایانی تحقیق حاضر به تدوین شاخص های کلیدی عملکرد پیشگیرانه از طریق فاکتورهای شناسایی شده به عنوان عوامل موفقیت برنامه های ایمنی پرداخته می گردد. پس از جمع آوری پاسخ ها، نتایج در دو دسته ی 1. مدیران، 2. کارشناسان و سرپرستان ایمنی طبقه بندی گردید. تعهد مدیران ارشد و پروژه به ایمنی، تجهیزات ایمنی و همچنین نگرش شخصی افراد نسبت به ایمنی از مهم ترین عوامل اثربخش در زمینه ارتقاء ایمنی پروژه ها معرفی گردید. هزینه های غیر مستقیم نیز در چند پروژه ی مورد مطالعه در حدود 2.67 برابر هزینه های مستقیم محاسبه گردید.و در پایان 12 عامل مشتمل بر بازرسی و ارزیابی ایمنی، سیستم گزارش دهی واقعه و حادثه، ارزیابی ریسک حوادث قبل از مناقصه و خط مشی ایمنی سازمان به عنوان مهمترین عوامل در اندازه گیری عملکرد ایمنی شناسایی شدند.
مرتضی ملک جعفریان محمد حسین صبحیه
لزوم عملکرد بهینه و موثرتر مجریان و سرپرستان طرح ها و پروژه های شرکت ملی نفت ایران((nioc ، به سبب ضرورت تحقق اهداف استراتژی منابع انسانی nioc و همچنین تحقق موفق پروژه ها و طرح های این شرکت به جهت تاثیرات مستقیم بر اقتصاد ایران از دلایل توجه به برنامه های توسعه مبتنی بر شایستگی و تدوین مدل شایستگی های مدیران پروژه nioc به شمار می آید.تغییرات سریع در حوزه های مختلف از جمله اقتصادی، سیاسی(تحریم)، اجتماعی، علمی, منابع انسانی و همچنین مشکلات تامین مالی پروژه ها به سبب نوسانات قیمت نفت در بازار جهانی، اجرای موفق پروژه ها و مدیریت پروژه های نفتی را با مخاطره همراه نموده است. سازمان پروژه محورnioc برای اجرای موفقیت آمیز طرح ها و پروژه ها خود نیازمند بکارگیری سه عامل کلیدی درحوزه مدیریت پروژه شامل الف) ابزار و روش های مدیریت پروژه ، ب)سازمان مدیریت پروژه و ج) شایستگی های مدیران پروژه می باشد. در پایان نامه حاضر که با روش تحقیق مرکب-مطالعه کتابخانه ای، مطالعه موردی، مصاحبه و پرسشنامه ای کمی و روش دلفی- انجام گرفت، با مطالعه در میان سازمان هایی که نسبت به پیاده سازی مدل شایستگی اقدام کرده اند، سعی شد اهداف، رویکردهای استخراج و راهکارهای پیاده سازی مدل شایستگی آنان شناسایی شود. بر اساس رویکرد تلفیقی شناسایی شده از ادبیات موضوع و مطالعات موردی، به جمع آوری شایستگی های مدیران پروژه از میان 21 استاندارد انجمن ها و موسسات بین المللی مدیریت پروژه ، مدل های شایستگی صاحب نظران این حرفه و مدل شایستگی مدیران پروژه در شرکت موفق مشابه اقدام گردید. در ادامه توسط مصاحبه های نیمه ساختار یافته با مجریان و سرپرستان فازهای nioc لیست اولیه شایستگی ها تدوین شد که در نهایت با استفاده از روش دلفی، اعتبار یابی شایستگی های شناسایی شده انجام و مدل شایستگی مدیران پروژه nioc تدوین شد. دست آورد فرآیند تحلیل و اعتبار یابی ، ادغام موارد مشابه، طبقه بندی و گروه بندی شایستگی های شناسایی شده به سه واحد شایستگی های تکنیکی ، محیطی-ساختاری مدیریت پروژه و شایستگی های رفتاری مدیران پروژه انجامید، که دربرگیرنده 22 مولفه شایستگی است، مدل شایستگی های مدیران پروژه nioc با اجماع استانداردهای بین الملی و تایید خبرگان مواجه است و در تدوین تعاریف و شاخص های هر مولفه مطابقت با شرح وظایف مجریان و بیشترین تاثیرگذاری در ارتقای سطح عملکرد آنان لحاظ شده است. کلید واژگان: شایستگی، شایستگی مدیران پروژه،مدیریت پروژه، شرکت ملی نفت ایرانnioc
محمد نهاوندی فریمان محمد حسین صبحیه
در این پژوهش سعی بر آن گردیده است که با توجه به نیاز روزافزون سازمانها به ایجاد نظم و انضباط درون سازمانی و حرکت به سمت پروژه محور شدن با استفاده از مکانیزم های موجود در جهت رشد و تعالی نظام مدیریت پروژه، به راه حل هایی جهت ایجاد ساختار مناسب به منظور ارتقاء سطح کیفی نظام جامع مدیریت پروژه دست یافت. در فصل ادبیات موضوع تلاش پژوهشگر بر آن بوده است که با استفاده از منابع موجود کتابخانه ای و اطلاعات پایه بین المللی ماهیت هرچه بهتر ساختار و مفهوم دفتر مدیریت پروژه روشن گردد. به دلیل ماهیت جدید موضوع مورد پژوهش حتی در سطح بین المللی سعی گردیده است که منابع موجود در ادبیات موضوع از طیف مختلفی استفاده شود که با مقایسه آنها زمینه مناسب جهت شناخت جامع تری فراهم آید. در فصل مرتبط با پیاده سازی و استقرار دفاتر مدیریت پروژه کلیه مراحل نحوه ارزیابی وضعیت جاری نظام مدیریت پروژه سازمان، نحوه تعیین دورنما و چشم انداز مناسب مدیریت پروژه، نحوه و طراحی ساختار و تدوین برنامه های اجرایی مورد نیاز دفتر مدیریت پروژه به آن ارائه گردیده است. در فصل مرتبط به پیاده سازی مفاهیم موجود با استفاده از تجربیات مربوط به نمونه موردی سعی گردیده است با توجه به مدل های پیاده سازی استقرار دفتر جامع مدیریت پروژه و پرسشنامه های تدوین شده شناخت جامعی از وضعیت مدیریت پروژه سازمان مورد نظر حاصل گردد و تجربیات استقرار در بازه زمانی مشخص مستند و تحلیل گردد. در فصل پنجم سعی گردیده است تجربیات ایجاد شده تجزیه و تحلیل گشته و چالش های موجود ارائه گردد.
سمیرا کلبه داری محمد حسین صبحیه
در دهه اخیر، مشارکت به عنوان یک مزیت رقابتی و یک گزینه استراتژیکی توسط شرکت ها، مورد استفاده قرار گرفته است. رشد تعداد قراردادهای همکاری تحت عنوان مشارکت در صنعت سدسازی و نیروگاه برق آبی کشور ایران دیده می شود. این رساله به منظور بررسی دقیق تر مشارکت و معیارهای موثر بر عملکرد موفق آن انجام گرفته است. با مطالعه موردی دو پروژه در صنعت سدسازی و نیروگاه برق آبی کشور ایران، لیست عوامل موثر بر عملکرد مشارکت جمع آوری گردیده و در پایان به منظور تعمیم نتایج به دست آمده از پژوهش پیمایشی استفاده شده است. در پاسخ به سوال اول این رساله، دلایل شکل گیری مشارکت ها در چهار طبقه کاهش هزینه های اجرایی پروژه، کاهش زمان اجرای پروژه، افزایش توان رقابتی و توسعه بازار هدف مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مرحله نشان داد تسهیم ریسک های هزینه ای به خصوص در پروژه های با جریمه تأخیر زمانی بیشترین دلیل برای تشکیل مشارکت در صنعت سدسازی و نیروگاه برق آبی ایران می باشد. عوامل متعددی بر عملکرد مشارکت تأثیر می گذارند. با توجه به اهمیت انتخاب شریک، در این رساله اثر تناسب استراتژیکی، تناسب سازمانی، تناسب فرهنگ سازمانی و روابط میان شرکاء، بر عملکرد مشارکت مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مشخص کرد که کیفیت روابط میان شرکاء با اهمیت ترین عامل موثر بر عملکرد می باشد. هم چنین رهبریت مناسب مشارکت به منظور پیش برد اهدافی که مشارکت به آن منظور ایجاد شده است از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کیفیت انتقال دانش و نیز قرارداد جامع و شفاف از دیگر عوامل مهمی می باشد که بر عملکرد مشارکت تأثیرگذار می باشند. در این رساله عملکرد با استفاده از سه شاخص عملکرد پروژه، عملکرد شرکاء و رضایت کسب شده از مشارکت ارزیابی گردیده است. در کل، این پژوهش مشخص نمود که جلساتی که قبل از ورود به مشارکت تشکیل می شود و مباحثی که در آن جلسات مورد توافق طرفین قرار می گیرد از جمله؛ تعریف شفاف شرح وظایف، مشخص نمودن مقررات مالی حاکم و تصمیم گیران، در موفقیت مشارکت و عملکرد میان شرکاء تأثیر بسزایی دارد.
امیر زرگنده محمد حسین صبحیه
هر چند نگارش قراردادی جامع می تواند تا حد زیادی مانع از بروز اختلافات قراردادی شود ولی از آنجا که عقد قراردادی بی عیب تقریباً غیر ممکن است، به همین نسبت طرح ادعا و بروز اختلاف امری جدایی ناپذیر در هر پروژه است. از آنجا که رسیدگی به ادعاها و حل و فصل آنها پروسه ای زمان و انرژی بر است، بهتر است در درجه اول از رویه ای جهت جلوگیری از طرح ادعا استفاده کرد ودر درجه دوم مکانیسمی طراحی کرد که هرگونه ادعا و اختلاف از سوی طرفین قرارداد در حداقل زمان ممکن قابل رسیدگی و حل و فصل باشد. غالباً ادعا از سوی پیمانکار پروژه مطرح می شود و این در حالی است که نگرشی در جامعه کارفرمایی کشور وجود دارد مبنی بر اینکه پیمانکار در طرح ادعا به دنبال جبران ضرر های احتمالی خود در پروژه است که این طرز نگرش در بسیاری از مواقع مانع از رسیدن پیمانکار به حقوق خود می شود. در تحقیق حاضر سعی بر این بوده که با انجام مطالعه موردی روی پروژه های epc شرکت کیسون به عنوان یکی از شرکت های بزرگ پیمانکاری شرکت، با انواع ادعاها در اینگونه پروژه ها آشنا شویم و به بررسی نقاط قوت و ضعف این شرکت در مدیریت ادعا بپردازیم و در نهایت نیز راهکارهایی اجرایی جهت ارتقاء مدیریت دعاوی به عنوان یکی از ابزار های احیاء حقوق پیمانکار در پروژه های خور ارائه گردد.
سمیرا کلبه داری محمد حسین صبحیه
در دهه اخیر، مشارکت به عنوان یک مزیت رقابتی و یک گزینه استراتژیکی توسط شرکت ها، مورد استفاده قرار گرفته است. رشد تعداد قراردادهای همکاری تحت عنوان مشارکت در صنعت سدسازی و نیروگاه برق آبی کشور ایران دیده می شود. این رساله به منظور بررسی دقیق تر مشارکت و معیارهای موثر بر عملکرد موفق آن انجام گرفته است. با مطالعه موردی دو پروژه در صنعت سدسازی و نیروگاه برق آبی کشور ایران، لیست عوامل موثر بر عملکرد مشارکت جمع آوری گردیده و در پایان به منظور تعمیم نتایج به دست آمده از پژوهش پیمایشی استفاده شده است. در پاسخ به سوال اول این رساله، دلایل شکل گیری مشارکت ها در چهار طبقه کاهش هزینه های اجرایی پروژه، کاهش زمان اجرای پروژه، افزایش توان رقابتی و توسعه بازار هدف مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مرحله نشان داد تسهیم ریسک های هزینه ای به خصوص در پروژه های با جریمه تأخیر زمانی بیشترین دلیل برای تشکیل مشارکت در صنعت سدسازی و نیروگاه برق آبی ایران می باشد. عوامل متعددی بر عملکرد مشارکت تأثیر می گذارند. با توجه به اهمیت انتخاب شریک، در این رساله اثر تناسب استراتژیکی، تناسب سازمانی، تناسب فرهنگ سازمانی و روابط میان شرکاء، بر عملکرد مشارکت مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مشخص کرد که کیفیت روابط میان شرکاء با اهمیت ترین عامل موثر بر عملکرد می باشد. هم چنین رهبریت مناسب مشارکت به منظور پیش برد اهدافی که مشارکت به آن منظور ایجاد شده است از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کیفیت انتقال دانش و نیز قرارداد جامع و شفاف از دیگر عوامل مهمی می باشد که بر عملکرد مشارکت تأثیرگذار می باشند. در این رساله عملکرد با استفاده از سه شاخص عملکرد پروژه، عملکرد شرکاء و رضایت کسب شده از مشارکت ارزیابی گردیده است. در کل، این پژوهش مشخص نمود که جلساتی که قبل از ورود به مشارکت تشکیل می شود و مباحثی که در آن جلسات مورد توافق طرفین قرار می گیرد از جمله؛ تعریف شفاف شرح وظایف، مشخص نمودن مقررات مالی حاکم و تصمیم گیران، در موفقیت مشارکت و عملکرد میان شرکاء تأثیر بسزایی دارد.
مجتبی عزیزی محمد حسین صبحیه
در سازمان¬های پروژه محور، قابلیت¬ مدیریت پروژه، یک دارایی استراتژیک و منشأ ایجاد مزیت رقابتی محسوب می¬گردد. در تحقیقات اخیر، یادگیری قابلیت¬های مدیریت پروژه از شرکت¬های همکار در پروژه¬های مشترک سازمان، به عنوان یکی از اثربخش¬ترین روش¬ها در توسعۀ قابلیت¬های مدیریت پروژه معرفی شده است. کشورهای در حال توسعه مانند ایران، پروژه¬های متعددی با همکاری و مشارکت شرکت¬های توانمند خارجی انجام می¬دهند اما بررسی¬های اولیه نشان می¬دهد علیرغم فرصت¬های بسیار مناسبی که در این پروژه¬ها برای یادگیری بین سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه وجود دارد، استفادۀ مطلوبی از این فرصت¬ها صورت نمی¬گیرد. در این تحقیق ضمن شناسایی و دسته¬بندی شکاف¬های نظری موجود در زمینۀ یادگیری بین-سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه، نظریه¬پردازی دربارۀ موارد مغفول¬مانده را با استفاده از یک طرح اکتشافی دو مرحله¬ای، هدف قرار دادیم.¬ در مرحلۀ اول، با استفاده از طرح نظام¬مند نظریۀ داده¬بنیاد و مصاحبه¬هایی عمیق در کنسرسیوم¬های بین¬المللی صنعت نفت ایران، متغیرها و پارامترهای مهم در یادگیری بین¬سازمانی را شناسایی و آنها را در قالب شش گزارۀ حکمی و مدلی آزمون¬پذیر ارائه نمودیم. در این مدل، مولفه¬هایی از قابلیت مدیریت پروژه که امکان یادگیری بین¬سازمانی آنها در پروژه¬های مشترک وجود دارد، فرآیندها و ساز و کارهای قابل استفاده برای یادگیری بین¬سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه، مهم¬ترین عوامل اثرگذار بر یادگیری بین¬سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه و رابطۀ بین آنها تبیین شده¬ است. در مرحلۀ دوم، با گردآوری داده¬های کمّی در یک جامعۀ بزرگتر، مدل تحقیق را در قالب یک مدل معادلۀ ساختاری به بوتۀ آزمایش گذاشتیم. شاخص¬های برازش مدل و ضرایب تأثیر بین متغیرها اکثراً نشان از برازش بسیار خوب و رابطۀ بسیار قوی بین مولفه¬های مدل بود. در این تحقیق علاوه بر خلق و آزمون نظریه¬ای داده¬بنیاد در زمینۀ توسعۀ قابلیت¬های ملموس و ناملموس مدیریت پروژه، با بحث پیرامون یافته¬ها و نتایج تحقیق در مراحل کیفی و کمّی، پیشنهاداتی اجرایی برای پروژه¬های مشترک بین¬المللی صنعت احداث و چندین موضوع جذاب و بدیع نیز برای تحقیق در آینده ارائه شده است.
رامتین نایب ولی حمید زرگرپور
بررسی ها و پیمایش های فراوان در طی دو دهه گذشته نشان می دهند که 60 الی 80 درصد از شرکت ها به اهداف استراتژیک خود دست پیدا نمی کنند، در حالی که مطالعات نشان می دهند که بیش از 70 درصد علت شکست استراتژی ها در مرحله پیاده سازی آن نهفته است (نورتون و کاپلان 2008) و یکی از عوامل اصلی در پیاده سازی استراتژی ها برقراری ارتباط بین لایه استراتژیک و عملیاتی سازمان با هم می باشد (لشکر بلوکی، مجتبی 1390) در سازمان های پروژه محور که از طریق مجموعه ای از پروژه ها به کسب و کار می پردازند، پس از تبدیل استراتژی های سازمان به اقدامات اجرایی بخشی از استراتژی توسط پروژه ها که همان واحدهای عملیاتی هستند به اجرا در می¬آید در نتیجه استراتژی باید در قالب بهترین پروژه هایی که امکان دست یابی به اهداف را میسر می¬سازند درک شود و با اجرای موفق پروژه ها، پیاده سازی استراتژی مد نظر سازمان نیز تضمین شود. بر اساس تجربیات کسب شده در دهه های اخیر مدیریت پورتفولیو پروژه ها یکی از بهترین ابزارهایی است که برای این منظور پیشنهاد می شود. این ابزار مدیریتی از طریق مجموعه ای از فرایندها پیاده سازی می شود. اما صرف وجود یک خط تولید کارا و مطمئن هیچ تضمینی برای تولید محصول مطلوب نخواهد داشت بلکه ایجاد ساختاری مناسب که فرایندها در آن دارای عملکرد مناسبی باشند پیش نیازی اساسی است. بنابراین در این پژوهش با کمک معیارهایی از مدیریت عمومی، مفهوم و چارچوب ساختار شکل گرفته، در ادامه و پس از انطباق دادن معیارها با محیط پورتفولیو، ساختار ایده آل برای مدیریت پورتفولیو شناسایی و پیشنهاد گردید، سپس به منظور راستی آزمایی موارد بدست آمده، معیارها در سازمان مورد مطالعه (بخش پروژه های سرمایه گذاری گروه مپنا) مورد آزمون قرار گرفت و خروجی آن شناسایی اختلافات بین ساختار ایده آل و ساختار موجود و دلایل آن بود و در نهایت با کمک مصاحبه ها و منابع علمی ارائه راه کارهایی در حل این فاصله ها با هدف کمک به سازمان مورد مطالعه در بهبود کارکرد های جاری خود و ارتقاء و گسترش دانش مدیریت پورتفولیو در ادبیات صورت پذیرفت.
هانی اربابی محمد حسین صبحیه
معمولا مشکلات اجرای استراتژی، ناشی از ضعف نظام¬های کنترلی است. برای این منظور نظام کنترلی با عنوان کنترل استراتژیک پیشنهاد شده¬است. طبق مکتب تئوری اقتضایی و تناسب استراتژیک، کنترل استراتژیک در صورتی که همسو با عناصر سازمان و در اینجا مدیریت پروژه شود، عملکرد بالاتری رقم خواهد-زد.¬ این مقاله سعی دارد با بهره¬گیری از الگوی نقاط مرجع استراتژیک، الگوی همسویی مطلوب بین عناصر مدیریت پروژه نظیر استراتژی، ساختار و فرهنگ با کنترل استراتژیک را ارائه کرده و تاثیر آن بر عملکرد را بررسی کند. جامعه آماری پژوهش شامل 32 پروژه احداث واحدهای فرآیندی پتروشیمی است. صبغه پژوهش کمّی و استراتژی پژوهش پیمایش و همبستگی می¬باشد. در پژوهش حاضر در ابتدا گونه های عنصر با توجه به ادبیات شناسایی شدند و سپس با توجه به آراء خبرگان بازتعریف شدند. برای گردآوری داده از پرسشنامه¬ استفاده¬شده¬است. یافته¬های پژوهش حکایت از آن دارد که همسویی کنترل استراتژیک، استراتژی، ساختار، فرهنگ پروژه در حد زیادی بر افزایش عملکرد پروژه تاثیرگذار است.
سعید اکرمی محمد حامد امام جمعه زاده
صنعت نفت ایران مهم ترین صنعت و در عین حال موتور محرکه کشور محسوب می شود. ایران در سال 2007 چهارمین صادر کننده عمده نفت خام جهان بود. طبق برآوردهای مجله نفت و گاز ، تا ژانویه 2011 ذخایر قطعی نفت ایران در حدود 137 میلیارد بشکه می باشد که حدود 10 درصد ذخایر کل جهان است و همچنین ایران دارای 1045 تریلیون فوت مکعب ذخایر گاز طبیعی می باشد که حدودا 16 درصد از ذخایر کل جهان است. در پایان سال 2008 میزان تولید نفت ایران بیش از 4 میلیون بشکه در روز برآورد می شد. ولی صادرات نفت ایران در طول سال 2012 در روندی تقریبا ثابت با کاهش روبرو شد. به طوریکه این صادرات در ماه سپتامبر این سال به 860 هزار بشکه در روز رسید. بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته در برنامه پنجم توسعه(1390 تا 1394) ، صنعت نفت برای پیشبرد 360 طرح اولویت دار خود، حدود 245 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد که از این رقم باید 150 میلیارد دلار در حوزه بالادستی صنعت نفت سرمایه گذاری شود. به این ترتیب در طول برنامه پنجم ، تنها برای توسعه بخش بالا دستی صنعت نفت ، باید بطور میانگین سالانه 30 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب شود. از آنجاییکه تعریف و انتخاب قالب قراردادهای بخش نفت و گاز ، مستقیما معین کننده نحوه تامین مالی آنهاست و با ذکر این نکته که حجم مبالغ و هزینه های پروژه های نفتی با پروژه های دیگر بخش ها قابل مقایسه نیست، وزارت نفت در سال 1390 دستورالعملی تحت عنوان " دستورالعمل استفاده از روش epcf جهت انتخاب شرکتهای صلاحیت دار" را تدوین و منتشر کرد تا از این روش اجرای پروژه در کنار دیگر روش های اجرا با هدف بهره گیری از توان مالی و مدیریتی بخش خصوصی کشور در صنعت نفت استفاده گردد. از این رو به دلیل نو بودن این قالب قراردادی و اما و اگر های بسیار درباره این دستورالعمل و همچنین عدم آشنایی دستگاه های ذیربط چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی و نبود بستر مناسب برای پیاده سازی سریع این قالب قراردادی ، بررسی سیستم اجرای پروژه epcf و شناخت زیرساختها و بستر مورد نیاز برای پیاده سازی مناسب و موثر آن در صنعت نفت کشور ضروری می نمود. تحقیق حاضر ضمن بررسی مشخصه ها و چالش های روش انجام پروژه طرح و ساخت و تامین مالی ، به کنکاش پیش زمینه ها و بستر مورد نیاز برای پیاده سازی این روش انجام پروژه می پردازد. نتایج تحقیق مشخص نمود که اولا روش طرح و ساخت و تامین مالی در شرایط تحریم و با تکیه بر توان فنی و مالی داخلی، قابلیت اجرایی در پروژه های بالادستی و فراساحلی حوزه نفت و گاز را ندارد و به فرض از میان برداشته شدن تحریم ها، باز هم جذابیت کافی برای شرکت های بین المللی نفتی و موسسات سرمایه گذاری خارجی برای ورود به پروژه های عظیم بالادستی را ندارد اما برای پروژه های با مقیاس کوچک تر و در حوزه پایین دستی با اما و اگرهایی قابل پیاده سازی و اجرای موفقیت آمیز است. ثانیا در همین حوزه پایین دستی، به دلیل عدم برخورداری سیستم بانکی و بازارهای مالی کشور از بلوغ کافی، از بین 5 گونه مختلف این روش، تنها روش های dbf به اعتبار خریدار و بیع متقابل در شرایط فعلی کشور ، جذابیت کافی برای ورود به پروژه های بلند مدت صنعت نفت را برای پیمانکاران و نظام تامین مالی کشور ایجاد خواهد کرد. واژگان کلیدی: روش انجام پروژه، epcf، تامین مالی، صنعت نفت، نظام بانکی و بازارهای مالی، صندوق توسعه ملی.
امیدعلی نعیمایی محمد حسین صبحیه
چکیده ندارد.