نام پژوهشگر: امیر مهدوی زفرقندی
ابراهیم گل آور هوشنگ خوش سیما
چکیده رابطه بین سبک های یادگیری دانشجویان مترجمی و عملکرد آنها در دو نوع تست ترجمه ابراهیم گل آور در سال های اخیر، پژوهش های بسیاری در زمینه سبک های یادگیری دانشجویان در رشته های مختلف آموزشی، روانشناسی، آموزش و یادگیری زبان و... صورت گرفته است (کلاکسون و مورل 1987، اسمک 1988، آکسفورد 1990، راید 1987). سبک های یادگیری می توانند در عملکرد دانشجویان در تست های مختلف که با هدف ارزیابی آنها طراحی شده تأثیرگذار باشد. براساس چنین دیدگاهی که نوع تست می تواند بر عملکرد دانشجویان تأثیرگذار باشد ( فوس و کلارک 1983، ساکس و رید 1964)، مطالعه حاضر برآن است تا رابطه بین سبک های یادگیری دانشجویان رشته مترجمی و عملکرد آنها در دو نوع تست ترجمه را بررسی کند. دو نوع تست ترجمه مورد نظر عبارتند از: تست چندگزینه ای و تست تشریحی (پروداکشن). داده های این مطالعه از طریق آزمون تافل، پرسش نامه سبک های یادگیری دانشجویان، و برگزاری دو آزمون تست ترجمه به دست آمد. ابتدا یک آزمون تافل به منظور تعیین سطح زبان عمومی و شناخت دانشجویان دارای سطح زبانی یکسان در بین 120 نفر دانشجوی رشته مترجمی زبان دانشگاه آزاد اسلامی رشت برگزار شد، که از این میان 78 براساس آزمون تافل برای انجام مطالعه حاضر انتخاب شدند.. در مرحله بعد، با استفاده از پرسشنامه barsch’s 1991 learning style inventory سبک های یادگیری دانشجویان مشخص شد. سپس در مدت دو هفته دو نوع تست ترجمه به ترتیب تست تشریحی و تست چندگزینه ای برگزار گردید. بعد از جمع آوری داده های لازم، از دو روش آماری paired samples t-test و two independent samples t-tests برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصله نشان می دهد که بین سبک های یادگیری دانشجویان رشته ترجمه و عملکرد آنها در دو نوع تست ترجمه رابطه ای وجود ندارد. ضمناً مقایسه عملکرد دانشجویان نشان می دهد که هر دو گروه دارای عملکرد بهتری در تست تشریحی بودند. کلمات کلیدی: سبک های یادگیری، ترجمه، آزمون ترجمه، تست تشریحی، تست چندگزینه ای
سیده آزاده غیاثیان امیر مهدوی زفرقندی
این پژوهش سبک های ترجیحی یادگیری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی در سطح دانشگاه و برخورد آموزشی اساتید را با این سبک های ترجیحی مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین پژوهش حاضر به سه قسمت تقسیم می شود: سبک های ترجیحی یادگیری دانش جویان، سبک های ترجیحی آموزشی اساتید و تطابق یا عدم تطابق بین سبک های ترجیحی دانش جویان و اساتید. در کل، 725 دانش جوی زبان انگلیسی در این پژوهش شرکت کردند. از میان آن ها 542 دانشجو در سه مطالعه ی مقدماتی برای معتبرسازی ابزار تحقیق شرکت کردند. آزمودنی های پژوهش اصلی، که کلاس های آن ها در طول یک ترم مشاهده شد، 183 دانش جوی زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی و ده تن از اساتید آن ها از دانشگاه گیلان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت بودند. یک نسخه ترجمه شده از پرسش نامه ی رید (1987) اعتبارسنجی شد و سه مقیاس یادگیری جدید (مقیاس های یادگیری جمعی، بساوشی و مبتنی بر راهنمایی) کشف شد. پرسش نامه های سبک های ترجیحی یادگیری و سبک های ترجیحی آموزشی به ترتیب به دانش جویان و اساتید اعمال شد. سپس از همان اساتید و 42 نفر از 183 دانش جوی آزمودنی پژوهش مصاحبه به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که سبک ترجیحی یادگیری اصلی دانش جویان سبک بساوشی و پس از آن سبک یادگیری مبتنی بر راهنمایی بود. سبک های ترجیحی یادگیری فرعی آن ها سبک جمعی، و به دنبال آن سبک یادگیری مبتنی بر راهنمایی بود. آزمودنی ها هم چنین ترجیحی قابل چشم پوشی را برای سبک جمعی نشان دادند. بیشتر پاسخ های آزمودنی ها در پرسش نامه با پاسخ های آن ها در مصاحبه شفاهی تطبیق می کرد. نتایج مشاهده های کلاسی نشان داد که اساتید هیچ سبک ترجیحی آموزشی اصلی را نداشتند، در حالی که سبک آموزشی فرعی آن ها ترجیح مبتنی بر راهنمایی بود و ترجیح قابل چشم پوشی برای بساوشی و پس از آن برای ترجیح جمعی نشان دادند. با این وجود پاسخ های اساتید در پرسش نامه و عملکرد آن ها در کلاس ها در مقیاس های بساوشی و جمعی یکدیگر را تأیید نمی کردند و تنها استثنا در ترجیح مبتنی بر راهنمایی بود که سبک ترجیحی فرعی اساتید بود. بر اساس نتایج قسمت دوم پرسش نامه، اساتید از تئوری های سبک های یادگیری اطلاع کافی داشتند اما در عمل آن ها را در کلاس هایشان به کار نمی بردند. به ویژه، در حالی که سبک بساوشی ترجیح یادگیری اصلی دانش جویان بود، این سبک تنها یک سبک آموزشی قابل جشم پوشی برای اساتید به شمار می رفت. ترجیح فرعی اساتید سبک مبتنی بر راهنمایی بود در حالی که ترجیح های فرعی دانش جویان سبک جمعی و پس از آن سبک ترجیحی مبتنی بر راهنمایی بود. به علاوه، عملکرد اساتید نشان داد که آن ها ترجیح های یادگیری دانش جویان را نادیده می گرفتند. نتایج مصاحبه های اساتید بیانگر این موضوع بود که بیشتر آن ها تنها یک سبک ثابت آموزشی داشتند که بر اساس نیازهای یک درس خاص بود، نه بر اساس سبک های ترجیحی یادگیری دانش جویان.
نرجس ملایی تملی امیر مهدوی زفرقندی
این تحقیق تأثیر آشنایی با موضوعات و مهارت زبان دوم را روی درک مطلب فراگیران زبان انگلیسی با اهداف ویژه بررسی می کند. شرکت کنندگان در تحقیق 80 دانشجوی سال چهارم دانشگاه گیلان از رشته های زبان و ادبیات انگلیسی، مهندسی عمران، معماری و پرستاری می باشند. آن ها با توجه به نمراتی که در یک آزمون عمومی تافل کسب کردند به دو گروه متوسط ضعیف و متوسط قوی تقسیم شدند. سپس از همه شرکت کنندگان یک آزمون ielts مرتبط با رشته تحصیلی آن ها به عنوان متن آشنا و یک آزمون ielts بی ارتباط با رشته تحصیلی شان به عنوان متن نا آشنا گرفته شد. نتایج نشان داد که دانشجویان سطح متوسط قوی در هر دو آزمون آشنا و نا آشنا بهتر عمل کردند. آنطور که در عملکرد دانشجویان مشاهده شد آشنایی قبلی با موضوعات باعث سهولت در درک مطلب دانشجویان متوسط ضعیف شد در حالیکه مهارت بیشتر در زبان دوم به دانشجویان سطح متوسط قوی در فهم متن نا آشنا کمک کرد. نتایج رگراسیون سلسله مراتبی نشان داد که بین نمرات خواندن دانشجویان و زمان خواندن آن ها ارتباط منفی وجود دارد و این ارتباط تحت تأثیر آشنایی با موضوعات است که به دانشجویان اجازه می دهد متن ها را در زمان کوتاه تری خوانده و نمرات بهتری کسب کنند. مقایسه بین چهار گروه هم نشان داد که دانشجویان رشته زبان و ادبیات انگلیسی در مجموع در هر دو آزمون آشنا و نا آشنا بهتراز بقیه گروه ها عمل کردند. یافته های ما می تواند تبعاتی در حوزه یادگیری یا آموزش زبان داشته باشد که از تأثیرات معنی دار آشنایی با موضوعات بر مهارت خواندن دانشجویان بهره گیرند. معلمان باید متون آشنا را برای دانشجویان ضعیف تر بخصوص مبتدیان و فراگیران سطح ابتدایی فراهم کنند تا آن ها را قادر سازند که مهارت ها و استراتژی های صحیح را برای فهم متون به کار گیرند. واژه های کلیدی: آشنایی با موضوعات آکادمیک، مهارت زبان دوم، مهارت خواندن زبان دوم
فاطمه خوشرو امیر مهدوی زفرقندی
مطالعه حاضر به بررسی رابطه ی بین میزان سرقت علمی و متغیرهایی می پردازد که در ادبیات تحقیق به ارتباط آنها اشاره شده است. این متغیر ها شامل سن، جنسیت، ساعات کاری برای کسب درآمد هفتگی، اصرار برای کسب نمرات بالای درسی ، معدل دانشگاهی، درک، و جدیت ادراکی از سرقت علمی است. همچنین در این مطالعه به بررسی دلایل دانشجویان به ارتکاب سرقت علمی پرداخته می شود. این پژوهش اطلاعات مفیدی را برای کارشناسان دانشگاهی در زمینه وضعیت کنونی سرقت علمی و منشاء احتمالی آن در میان دانشجویان کارشناسی ارشد زبان انگلیسی ایرانی فراهم می کند. در پژوهش حاضر از روش های تحقیقی کمی و کیفی استفاده شد. از مصاحبه نیم ساخت یافته برای بررسی دلایل ارتکاب به سرقت علمی دانشجویان انجام شد و برای بررسی این دلایل در سطح گسترده تر، از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شد . برای بررسی میزان شیوع سرقت علمی و همبسته های آن، پرسشنامه ی این پژوهش از پرسشنامه دارای روایی و پایایی مکس ول، کرتیس، واردانگا (2006) و کرتیس- پوپال (در دست چاپ) اقتباس شد. پرسشنامه ی پژوهش میان 327 دانشجو(120 مرد و 207 زن) توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری کروسکال والیس، خی دو، یومن ویتنی و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. در آخر به منظور بررسی متغیر های پیش بینی کننده سرقت علمی، رگرسیون چند متغیره به کار گرفته شد. در این پژوهش سطح معنا داری 05.p < در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که سرقت علمی میان دانشجویان مورد نظر کاملا رایج است و ایشان درک کافی از انواع مختلف سرقت علمی ندارند. همچنین بین میزان شیوع سرقت علمی و متغیر های جمعیت شناسی از قبیل سن و جنس، و متغیر های فردی همچون معدل دانشگاهی، میزان ساعات کاری برای کسب درآمد هفتگی، و اصرار برای کسب نمرات بالای درسی، همبستگی مشاهده نشد. با این وجود میان متغیر هایی همچون درک از سرقت علمی و جدیت ادراکی با میزان شیوع سرقت علمی همبستگی منفی وجود دارد. عمده ترین دلایل مطرح شده برای ارتکاب به سرقت علمی توسط دانشجویان شامل مهارتهای آکادمیک محدود ، عدم مهارت در انجام تحقیق، مهلت بسیار کوتاه ارائه مقالات، عدم آگاهی از انتظار استادان، عدم مهارت در ذکر منابع ، فقدان معیارهایی مانند ابتکار و خلاقیت در ارزیابی مقاله، عدم آشنایی به شیوه های اجتناب از سرقت علمی، و عدم دسترسی به منابع کافی هستند. این علل عمدتا مربوط به مسائل آموزشی می شوند. علاوه بر این با درنظر گرفتن همبسته های سرقت علمی و ماهیت غیر عمدی بیش از نیمی از موارد گزارش شده از سرقت علمی توسط دانشجویان، نتیجه گیری می شود که شیوع بالای سرقت علمی در میان دانشجویان مورد نظر عمدتا مربوط به مسائل آموزشی می شود. همچنین فقدان برنامه های آموزشی لازم برای دانشجویان حتی در ساده ترین نوع سرقت علمی، با عدم تفاوت در درک دانشجویان در سال های مختلف تحصیلی تایید شد. بنابراین اقدامات و تلاش ها برای کاهش سرقت علمی باید عمدتا به ارتقا سطح آموزش به طور کلی و به طور خاص به سرقت علمی معطوف شوند.
جمشید علی اصغری مسعود خلیلی ثابت
abstract this research is about a longitudinal case study of english morpheme acquisition by a persian speaking child l2 learner of english (2 .9-3).the goal of this research has been discovery of the child ‘s ability in acquiring of english morphemes in a persian context while only one person (the child’ s father)has been talking to her.this child has also been exposed to english language from the age of one.her output has been collected from the age of 2.9 to 3 to examine her progress.the hypotheses are: 1-the process of lexical morpheme acquisition in this child is like the mother language process but slower.2-the process of inflectional suffix acquistion in this child is as same asthe mother language but slower.this research is a longitudinal case study.the data collection has been done through recording the childs utterances ,taking film of her and mostly writing her english output in the notebook.the data has been gathered in different situations such as the time of her playing with herself or with her partners or the time of her talking to her fatherand other places.the child,s output has been analyzed by means of tables and figures.the results of this research are:1-correlation of this work with browns results and his two stages of language acquisition.2- correlation of this childs grammatical morphemes with work of duley and burt,crashen and other scientists.3-finding evidences of two systems of acquisition in this child.4-aggreement with crashens contextual effect.5-proving of two hypotheses of this work which are likeness of lexical morpheme acquisition of mother language and second language of this child but the latter one with slower progress and the same condition for inflectional suffixes.
رقیه مومن پور امیر مهدوی زفرقندی
این تحقیق به طور خاص به بررسی رابطه میان درونگرایی یا برونگرایی و انتخاب استراتزی یادگیری کلمات در میان دانشجویان می پردازد و در این تحقیق تلاش شده است تا بتوان رابطه ی درونگرایی و برونگرایی و تاثیر آن در انتخاب اسلراتزی های یادگبری لغات را مورد بررسی قرار داد. به منظور انجام چنین تحقیقی 2 پرسشنامه ( پرسشنامه استراتزی های یادگیری لغات براساس سیستم طبقه بندی اشمیت و دیگری پرسشنامه شخصیت آیزنک) در اختیار 200 زبان آموز که به طور تصادفی از میان 4 دانشگاه کشور انتخاب شدخه بودند داده شد. ابتدا با توجه به نتایج بدست آمده از پرسشنامه آیزنک زبان آموزان به دو گروه درونگرا و برونگرا تقسیم شدند و سپس آنالیز پاسخ زبان آموزان به پرسشنامه بعدی تمایل هرگروه از زبان آموزان را به استفاده از استراتزی های یادگیری لغات نشان داد. نتایج بدست آمده نشان دهنده وجود رابطه معناداری بین زبان آموزان درونگرا و برونگرا در انتخاب 2 گروه از استراتزی ها بود: استراتزی تصمیمگیری و استراتزی اجتماعی. زبان آموزان درونگرا تمایل بیشتری نسبت به زبان آموزان برونگرا برای استفاده استراتزی های تصمبم گیری نشان دادند در حالی که زبان آموزان برونگرا در مقایسه با زبان آموزان درونگرا تمایل بیشتری برای استفاده از استراتزی اجتماعی داشتند. ازطرف دیگر هیچ رابطه معناداری بین زبان آموزان درونگرا و برونگرا در انتخاب 3 گروه دیگر استراتزی ها دیده نشد.
مریم شرکت العباسی امیر مهدوی زفرقندی
نیاز روزافزون به یک زبان بین المللی در حوزه علم و تکنولوژی به تقاضای جهانی انگلیسی با اهداف ویژه منجر شده است. در ایران که انگلیسی عمدتا برای اهداف دانشگاهی استفاده می شود سه موقعیت مختلف انگلیسی با اهداف ویژه وجود دارد که در آن استادان تخصصی هر رشته ،استادان زبان و یا استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه در گروه های زبان هر دانشکده این درس را تدریس می کنند. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثربخشی استادان در این سه موقعیت آموزشی در چند دانشگاه ایران ازجمله دانشگاه گیلان، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه اصفهان می باشد. در این راستا از دو روش تحقیقی کمی وکیفی و تکنیک های سه-گانه جمع آوری داده ها استفاده شد. اولین گام در اجرای این تحقیق مشاهده چندین کلاس در دانشگاه های مختلف بود. گام دوم، اجرای مصاحبه های شفاهی آزاد با دانشجویان و استادان بود. گام بعد طراحی پرسش نامه ای پایا و معتبر به عنوان ابزار اصلی این تحقیق و بر اساس مطالعات قبلی، مشاهده ها و مصاحبه ها بود. فرآیند اعتبارسنجی پرسش نامه از طریق دو آزمون نمونه و همچنین مشورت با چندین متخصص این حوزه انجام شد. متعاقبا پرسش نامه به دو شکل 101 سوالی ویژه معلمان و 83 سوالی ویژه دانشجویان در بین 420 دانشجو و 50 استاد از دانشکده های پزشکی و پیراپزشکی توزیع شد. پس از آن مصاحبه هایی با یک نمونه از آزمودنی ها انجام شد تا نتایج پرسش نامه ها تایید گردد و اطلاعات بیشتری نیز به دست آید. نتایج نشان می دهد که تفاوت معنا داری میان این سه موقعیت آموزشی وجود دارد و موقعیت استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه در گروه های زبان واقع در هر دانشکده موثرترین می باشد ودانشجویان و استادان از دروس خود دراین موقعیت رضایت دارند. از طرف دیگر موقعیت آموزشی استادان تخصصی به عنوان کم ارزش ترین شناسایی شده و بیشترین نقاط مشکل آفرین نیز در آن دیده می شود. و استادان زبان بسیار موثرتر از معلمان تخصصی شناخته شده، اگرچه به اندازه ی موقعیت استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه مطلوب واقع نمی شوند. پیشنهاد می شود این دروس توسط استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه در گروه های زبان سازمان-یافته در هر دانشکده ارایه شوند تا کمبودها به حداقل رسیده و موقعیت این واحد درسی به طور چشم گیری ارتقا یا بد. به علاوه، نتایج دیگر نشان می دهد که تجربه ی بالاتردر تدریس زبان انگلیسی به تدریس موثرتر می انجا مد، در حالی که چنین موضوعی درباره تجربه ی بالاتر در تدریس زبان تخصصی و یا داشتن مدرک تحصیلی بالاتر صدق نمی کند. همچنین، در بین استادان زبان و متخصصان انگلیسی با اهداف ویژه، استادانی که در رشته ی آموزش زبان انگلیسی تحصیل کرده اند موثرتر می باشند. و در آ خر، تفاوت اثر بخشی استادان زن و مرد به جز در دو طبقه بندی روش تدریس زبان و عوامل تدریس انگلیسی با اهداف ویژه که استادان زن در آن ها موثرتر بوده اند، معنا دار نیست.
سمانه کرمی بهزاد برکت
چکیده عملیاتی سازی نگرش احساسی مدرسان نسبت به دانش اموزان همکاران و محل کارشان نتایج حاصل از محیط زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی سمانه کرمی با توجه به روند رو به رشد اهمیت یادگیری زبان انگلیسی و نیز نقش مهم مدرسان در یادگیری دانش اموزان تحقیق در زمینه ی دیدگاه های احساسی مدرسان بخصوص در محیط یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارای اهمیت بسیار می باشد. با این وجود تاکنون احساسات مدرسان و روابط انها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بویژه اینکه این عوامل می توانند بر پیشرفت شغلی انها تاثیر گذار باشد. بنابراین هدف این مطالعه طراحی ابزاری به منظور اندازه گیری دیدگاه های احساسی مدرسان نسبت به دانش اموزان همکاران و محیط کارشان است. از انجایی که پرسشنامه ی طراحی شده قادر است موثرترین احساسات مدرسان را ارائه دهد ما قادر به یافتن راه حل هائی به منظور بهبود تعامل مدرسین خواهیم بود که در نهایت بر یادگیری زبان اموزان اثر خواهد گذاشت. برای دستیابی به هدف تحقیق مصاحبه هائی با 30 مدرس زبان انجام شده و اطلاعات بدست امده در طراحی پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد ابتدا 15 کارشناس پرسش ها را مورد ارزیابی قرار داده و سپس بررسی مقدماتی با شرکت 60 معلم صورت گرفت و درجه اعتبار پرسشنامه برابر با 0.93 محاسبه گردید. در نهایت نمونه ای 200 نفره از مدرسین زبان از نواحی مختلف ایران در این تحقیق شرکت کردند. تحلیل داده ها عمده ترین احساسات مدرسین را در هر کدام از 11 گروه پرسشنامه مشخص کرد. این احساسات در ارتباط با زبان اموزان عمدتا مثبت بوده در حالیکه رویکرد احساسی مدرسین نسبت به همکاران و محیط کارشان عمدتا منفی گزارش شد. بر اساس نتایج بدست امده از تحقیق می توان نتیجه گرفت که مدرسین نیاز به تعامل بیشتر در مورد تجارب و احساسات خویش دارند. کلید واژه: احساسات مدرسین،عملیاتی سازی، محیط یاگیری زبان به عنوان زبان دوم، نگرش خویش دارند.
شباب شاهرودی لمر امیر مهدوی زفرقندی
نیازسنجی به عنوان یکی از مراحل اصلی در طراحی دوره های زبان انگلیسی تخصصی، به صورت گسترده ای در منابع مرتبط مورد تاکیید قرار گرفته است (دادلی ایوانز و سنت جان، 1998، ریچاردز، 1990 و بکمن و پالمر، 1996). ریچاردز (2001) نقش نیازسنجی را در ایجاد زمینه ای پایا و روا برای تعیین اهداف، ارزیابی و بازنگری دوره های زبان تخصصی، مهم دانسته است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی نیازهای زبان انگلیسی شغلی و دانشگاهی دانشجویان رشته مدیریت بازرگانی در ایران می باشد. تعداد 270 دانشجوی مقطع کارشناسی، 98 دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، 67 استاد رشته مدیریت بازرگانی، 6 استاد آموزش زبان و 48 نفر از اعضای بخش بازرگانی 48 شرکت بزرگ ایرانی در این مطالعه شرکت نمودند. این مطالعه از ساختار کمی-کیفی برخوردار بوده و در آن از ابزار مصاحبه و پرسشنامه در جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بررسی های وسیع آماری صورت گرفته نشان داد که علاوه بر مهارت خواندن، نیاز فزاینده ای برای سه مهارت اصلی دیگر زبان وجود دارد که می باید در کلاسهای دانش آموز محور به طور گسترده، مورد توجه قرار گیرد. اکثر شرکت کنندگان نسبت به کمبود مواد آموزشی مناسب در کتب زبان انگلیسی تخصصی، کلاسهای شلوغ، زمان ناکافی کلاسها و روشهای آموزشی ابراز نارضایتی نمودند. نتایج این تحقیق همچنین مشخص نمود که این دوره ها توانایی های زبانی دانشجویان را به منظور موفقیت در محیط های شغلی و دانشگاهی به میزان کافی ارتقا نمی دهند، زیرا در این دوره ها سطح کنونی مهارتهای زبان انگلیسی، نیازها، خواسته ها و علایق دانشجویان در نظر گرفته نمی شود و نیز اهداف اصلی دوره، امکانات موجود از لحاظ مواد آموزشی، تجهیزات، منابع مالی، زمان، مهارتها و سطح علمی مدرسین به میزان کافی مورد توجه قرار نمی گیرد.
سیده مریم فاضلی ژاله حساس خواه
دانشجویان زبان انگلیسی علیرغم شوق یادگیری در ابتدای تحصیلشان، به مرور زمان شروع به از دست دادن انگیزه تحصیلی می کنند که این امر به یک دغدغه برای دست اندرکاران بدل شده است. به منظور بررسی این موضوع، پژوهش حاضر قصد دارد تا- بر اساس نظریه "نظام های پویا" (dynamic systems) – مهمترین عوامل این کاهش انگیزه را در دانشجویان ایرانی رشته زبان انگلیسی در طول چهار سال تحصیلیشان در مقطع کارشناسی شناسایی نماید. از این رو "پرسشنامه عوامل کم انگیزشی" (demtb) طراحی و پس از استاندارد شدن بین 308 دانشجوی ایرانی رشته زبان انگلیسی در سراسر ایران توزیع شد. براساس نتایج تحلیل عاملی، سه عامل اصلی شناسایی شدند (سازمانی، دیگرانی، و فردی) که از میان آنها عامل سازمانی به عنوان موثرترین عامل شناسایی شد. همچنین نشان داده شد که میزان کم انگیزشی دانشجویان، در طول چهار سال تحصیلی، به طور فزاینده ای در حال تغییر است. همچنین علاوه براینکه نتایج تحلیل چند متغیره میان- گروهی یک طرفه (manova) الگوی مشابه عوامل کم انگیزشی را برای تمام دانشجویان تأیید کرد ، درعین حال نشان داد که درمورد دانشجویان سال سوم و چهارم تأثیر عوامل سازمانی و دیگرانی قویتر بوده است. پژوهش حاضر علاوه بر شناسایی عوامل کم انگیزشی دانشجویان، به بررسی استراتژی هایی که دانشجویان به منظور بازیابی انگیزه ی خود به کار می گیرند، پرداخته است. استراتژی ها به پنج گروه تقسیم شدند: تمرکز بر اهداف، مقاومت در برابر فشارها، فراغت موقت از یادگیری، بالا بردن آزادی اراده و درخواست کمک. نتایج این مطالعه نشان می دهد از آنجائی که عملکرد ساختار کم انگیزشی در چارچوب نظام های پویا ، پیچیده است، ترسیم روابط علت-معلولی به طور مجزا امکانپذیر نمی باشد. در عوض الگوی علیت، دوجانبه و بازگشتی است، به این معنا که تعامل میان این عوامل است که منجر به کاهش انگیزه دانشجویان می شود. نتایج این یافته ها می تواند برای سیاست گذاران، معلمان و والدینی که کاستن آثار منفی کم انگیزشی دانشجویان برایشان حائز اهمیت است، مورد استفاده قرار گیرد.
رضوانه امامی پور علیرضا فرحبخش
در حوزه امر متعالی و تفارق، سکوت، غیبت یا فقدان محسوب نمی شود. همانطور که ژان فرانسوا لیوتار، نظریه پرداز فرانسوی، استدلال می کند امر متعالی، نبود سکوت های پیچیده و متضاد محسوب می شود، به عبارتی فضایی است که هر آنچه که نمایش ناپذیر است را «نمایش» می دهد. او فراروایت را نیز به عنوان تنها عامل مشروعیت انواع روایت ها مورد انتقاد قرار می دهد؛ فراروایت هایی که سوژه های فردی را به شدت سرکوب کرده و به کنترل آنها می پردازند و به تفاوت های فردی و فرهنگی توجهی ندارند. همزمان، تئاتر پست مدرن نیز با هدف نهادینه ساختن تفکری نوین سیاسی تر شد و بر صداهای خاموش جامعه و طبقات حاشیه ای توجه نمود. کاریل چرچیل، به عنوان چهره پیشگام در شکل گیری تئاتر معاصر از مفاهیم مهم پست مدرنیزم در زمینه سیاسی و اجتماعی استفاده می کند تا اعتراض شدید خود را به استبداد، جبر و حاشیه راندن گروه های اقلیتی نشان دهد. در تحقیق حاضر، به کمک مفاهیم امر متعالی، فراروایت و تفارق لیوتار به تحلیل نمایش های سالار زنان، عرش برین، درخشش در باکینگهام شایر و تام ترشرو پرداخته شد. با خوانش این نمایش نامه ها، مشاهده می شود که زنان، همجنس گرایان، بومیان و به عبارتی قشر اقلیت، قربانیان کلان روایت های جامعه محسوب می شوند، این گروه سرکوب شده و محکوم به سکوت به عنوان یک صدای ناهماهنگ در یک فرهنگ هماهنگ تلقی می شوند. او نشان می دهد که تنها راه دوری جستن از این سیستم تک محور، مقاومت در برابر آن و احترام به هر خرده روایتی است که صدای خاموش و سرکوب شده اقشار مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. با این حال، چرچیل نیز چون لیوتار هیچ جواب قاطع و نهایی برای مقابله با اعتبار کلان یا خرده روایت ها ارائه نمی دهد.
فاطمه رستمی امیر مهدوی زفرقندی
تشخیص و تحلیل نیازها از عوامل مهمی هستند که در برنامه آموزش زبان خصوصا در برنامه های آموزش انگلیسی با اهداف دانشگاهی و با اهداف ویژه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. بخودی خود، یک برنامه آموزش انگلیسی با اهداف دانشگاهی باید هم بر پایه بررسی نیازها وهم با در نظر گرفتن حوزه های مشکلاتی که این فراگیران تجربه میکنند، بنا گردد. بنا بر این هدایت اصولی تحلیل نیازها و ارزیابی حوزه های مشکلات بر اساس جنبه های فکری دانشجویان و اساتید در جا یی که انگلیسی با اهداف دانشگاهی بکار برده میشود امری لاینفک میباشد. این پژوهش تحلیلی از درک نیازها ، کمبودها و نقصهای مداوم دانشجویان شیمی را در یادگیری زبان مورد بررسی قرار داده و همچنین از نظرات فارغ التحصیلان شیمی و اساتید زبان انگلیسی در این راستا بهره برده است. با توجه به این اهداف در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی و تکنیکهای سه گانه جمع آوری داده ها استفاده شد. اولین مرحله در اجرای این تحقیق مشاهده کلاسهای متفاوت انگلیسی با اهداف ویژه در دانشگاههای مختلف بود. مرحله دوم اجرای مصاحبه های شفاهی آزاد با دانشجویان و اساتید بود. مرحله سوم روند جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود که یکی از ابزارهای اصلی این پژوهش را تشکیل می داد.این ابزار بر اساس ادبیات موجود، مشاهدات حاضر و مصاحبه های انجام شده بود. 120 دانشجوی شیمی 20 استاد در دانشگاههای شیمی گیلان و تهران و مرکز تحقیقات شیمی و مهندسی ایران به این پرسشنامه ها پاسخ دادند که در باره مهارتهای ضروری زبان انگلیسی دانشجویان و حوزه های مشکلات از آنان پرسش می کرد. سپس پاسخهای دانشجویان با یکدیگر و با پاسخهای اساتید مقایسه شد تا میزان موافقت پاسخها بین گروهها بدست آید. بعد با یک نمونه از شرکت کنندگان شیمی مصاحبه شد و پاسخ آنان با پاسخ های پرسشنامه مطابقت شد تا اطلاعات حقیقی بدست آورده شود. نتایج حاصله از همه پاسخ دهندگان نشان داد که در رابطه با مطالعات دانشگاهی و مشاغل آینده انگلیسی بسیار مهم است. دانشجویان مشابه با اساتید زمانیکه میزان درجه اهمیت مهارتها مورد سوال بود خواندن را بعنوان مهمترین مهارت بیان نمودند. آنان همچنین دامنه لغات و سرعت خواندن را بعنوان مهارتهای اصلی و مهارت نوشتاری را دارای اهمیت کمتر در مطالعات دانشگاهی لحاظ نمودند. به طور کلی با توجه به مشکلات، کمبودها و نقایص بسیاری از دانشجویان موارد زیر را دارای اهمیت ارزیابی نمودند: سطح پایین مهارت زبانی، دامنه محدود لغات، سرعت پایین خواندن، درک خواندن ضعیف، توانایی گفتاری ضعیف، کلاسهای خسته کننده، سطح پایین مهارت زبانی اساتید، کلاسهای معلم محور و کمبود فعالیتهای کلاسی دانشجویان. در حالیکه اساتید توانایی ضعیف نوشتاری و ضعف دانش محتوایی اساتید را بعنوان دو محدوده دیگر از مشکلات بیان کردند، دانشجویان سرعت پایین خواندن و توانایی پایین صحبت کردن و کلاسهای خسته کننده و ضعف مهارت انگلیسی اساتید را مطرح نمودند.علاوه بر این با توجه به اختلاف بارز بین این دو گروه اساتید به همان درجه که دانشجویان در یافتند، مهارت پایین زبان انگلیسی اساتید را حایز اهمیت بالا ندانستند.مطابق با این میزان درجه بندی اهمیت دانشجویان از کلاسهای خسته کننده و توانایی ضعیف خواندن بطور معنی داری از درجه بندی اساتید بالاتر بود. وقتی از آنان درباره پیشنهاد یک برنامه تحصیلی مفید و پر بار سوال شد شرکت کننده گان برنامه تحصیلی زبان عمومی در ترم اول که به دنبال آن سه سال کلاسهای زبان تخصصی پی در پی در سالهای بعد را در بر داشته باشد، پیشنهاد نمودند. این تحقیق پیشنهادهایی را درباره بهبود کلاسهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف دانشگاهی در آموزش دانشگاهها و برای پیشرفت توانایی انگلیسی دانشجویان و رسیدن به نیازهای زبانی و تخصصی دانشگاهی دانشجویان، دارا می باشد.
فاطمه کعبی رهنما امیر مهدوی زفرقندی
نظریه ی خود تصمیم گیری یک نظریه ی انگیزشی است که توسط دسی و ریان پیشنهاد شده است. این نظریه وقتی در زمینه ی آموزش به کار می رود بر اهمیت استقلال یاد گیرنده و انگیزه ی درونی تاکید می کند. بر اساس این تیوری یکی از مهم ترین عواملی که به یادگیری مستقل دانش آموزان می انجامد رفتار تعلیمی معلم می باشد که دامنه ی این رفتار از رفتار حمایت کننده از استقلال تا رفتار کنترل کننده می باشد. همچنین گفته شده است که رفتار حمایت کننده از استقلال معلمان به درونی سازی تکالیف مدرسه ای و دانشگاهی ای که اساسا دانش آموزان به آن علاقه مند نمی باشند کمک کند و به انگیزه ی درونی و نتایج مثبت تعلیمی می انجامد. این تحقیق به بررسی رفتار تعلیمی استادان هم از دیدگاه دانشجویان و هم از دیدگاه خود استادان می پردازد و همچنین رابطه ی بین رفتارهای تعلیمی ادراکی دانشجویان و خود تصمیم گیری ادراکی آنها را بررسی می کند. 210 دانشجوی سال اول رشته های غیر زبان انگلیسی و 7 استاد زبان از دانشگاه گیلان در این تحقیق شرکت کردند. رفتار تعلیمی استادان در این تحقیق به صورت 11 رفتار حمایت کننده از استقلال و 9 رفتار کنترل کننده طبقه بندی شدند و دیدگاه معلمان و دانشجویان از رفتار تعلیمی استادان به وسیله ی پرسش نامه و 2 سوال بی انتها بررسی شد.نتایج نشان داد اکثریت دانشجویان قبول کردند که استادانشان هم رفتار تعلیمی حمایت کننده از استقلال و هم رفتار کنترل کننده داشتند. نتایج همبستگی رابطه ی مثبت معنی داری را بین رفتار حمایت کننده از استقلال ادراکی دانشجویان و خود تصمیم گیری ادراکی آنها نشان داد. در مقابل همبستگی بین رفتار کنترل کننده ی ادراکی دانشجویان و خود تصمیم گیری ادراکی ایشان از لحاظ آماری معنی دار نشد. به علاوه بین دیدگاه معلمان و دانشجویان در رابطه با وجود بیشتر رفتارهای تعلیمی حمایت کننده از استقلال تطابق نظر وجود داشت. در حالی که بین دیدگاه معلمان و دانشجویان در رابطه با وجود رفتارهای کنترل کننده اختلاف نظر وجود داشت. یافته های این مطالعه می تواند به استادان پیشنهاد کند که از رفتارهای تعلیمی حمایت کننده از استقلال بیشتر استفاده کنند و تامل بیشتری در رفتارهای تعلیمی خود کنند تا انگیزه ی درونی دانشجویان را زیاد کنند و استقلال و خود تصمیم گیری ایشان را در یادگیری زبان انگلیسی افزایش دهند.
جلیل سالاری ثانی امیر مهدوی زفرقندی
هدف از انجام این تحقیق بررسی گفتمان معلم بر اساس مدل ساسله مراتبی بلوم در کلاسهای زبان انگلیسی ایرانی است. تحقیق در دو بخش انجام می شود. در بخش اول، گفتمان معلم در سطوح مختلف مهارت زبانی بررسی می شود، و در بخش دوم تجربه ی معلم مورد توجه قرار گرفته و گفتمان معلم در دو گروه با تجربه و مبتدی بررسی شده است. برای این هدف ما مطالعه گاتبونتون(1999) را مورد توجه قرار دادیم، که معلمان با میزان تجربه ی حداقل 4 سال را باتجربه در نظر گرفته بود. در بخش اول، که مربوط به سوال اول است، 27 کلاس مورد مشاهده قرار گرفت (9 سطح ابتدایی، 9 سطح متوسط، 9 سطح پیشرفته) و صدای معلم ها برای هدف بررسی گفتمان آنها ضبط، و سپس فایل های صوتی مورد ارزیابی قرار گرفت و افعالی که معلم ها استفاده کردند در سطوح مختلف مدل سلسله مراتبی شناختی بلوم طبقه بندی شد. بررسی پیشینه ی مبحث بیانگر اینست که چنین مطالعه مشابه- نه در زمینه ی سطح مهارت کلاسها و نقش تجربه در زمینه بررسی گفتمان معلم پیش ازین انجام نشده بود. نتایج بیانگر این بود که کیفیت افعال سوالی مورد استفاده معلم در هر سه سطح مهارتی کلاس ها پایین بود، ولی کمیت و کیفیت افعال در سطح پیشرفته بمراتب از دو سطح دیگر در رتبه بالاتری قرار داشت، و کیفیت و کمیت افعال سوالی در سطح متوسط (سطح دوم) بهتر از سطح ابتدایی بود. در رابطه با سوال دوم تحقیق، آنچه نتیجه گیری شد این بود که معلمان با تجربه بسیار بهتر از معلمان مبتدی در زمینه ی استفاده از افعال سوالی سطح بالا بر اساس مدل بلوم هستند. بعلاوه، این معلمان باتجربه تعداد بیشتری فعل سوالی استفاده کرده اند.
فاطمه فرهومند مسعود خلیلی ثابت
اختلال کم توجهی و بیش فعالی یکی از متداولترین اختلال روانی در دوران کودکی است که امروزه تشخیص آن رو به افزایش است (آکادمی پزشکی اطفال آمریکا،2005، ص.1734). adhd اغلب سه تا چهار برابر در پسران بیش از دختران تشخیص داده می شود اما این نسبت پسران به دختران در طول سالها رو به کاهش گذاشته و هم اکنون adhd در دختران بیشتری تشخیص داده می شود (جیفارت، 2003، پ.5). تعداد بسیاری از دانش آموزان به علت نشانه های پنهان و تشخیص دیر هنگام از کمک های لازم بی بهره اند (رایف، 2005). هدف از این پژوهش تعیین اثر استراتژیهای تمرکزی بر یادگیری لغت دانش آموزان adhd در دو مدرسه متوسطه مقدماتی است .در این راستا 8 دانش آموز دخترadhd و 8 دانش آموز دختر نرمال ازدو مدرسه دولتی در گروههای کنترل و آزمایشی انتخاب شدند. ابزار این تحقیق شامل پرسشنامه اولیه از والدین و معلمان زبان انگلیسی و همچنین پیش آزمون و آزمون نهایی از دانش آموزان بود. اطلاعات کمی هر دانش آموز جمع آوری شد واز طریق آرایش فاکتوریل با دو تکرار بررسی شد.ِ برای مقایسه استراتژیهای مختلف از مقایسات متعامداستفاده شد. نتایج نشان داد که چهار استراتژی تمرکزی در گروه آزمایش میزان یادگیری لغت را در دانش آموزانَ adhd در کوتاه مدت افزایش داد و این افزایش بیشتر در استراتژی تمرکزی اول و چهارم دیده شد. نمرات میانگین گروه کنترل چه در گروه نرمال وچه adhd پایینتر از گروه آزمایشی بود. نتایج آزمون نهایی نشان داد گرچه استراتژیهای تمرکزی نمرات دانش آموزان نرمال را در مقایسه با adhd بهبود بخشید این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
مریم حدائقی آزاد مسعود خلیلی ثابت
در این تحقیق دیدگاه دستور زبان همگانی مد نظر قرار گرفته است که از لحاظ نظری مهمترین نقش را در تحقیقات فراگیری زبان دوم ایفا میکند و بویژه هدف این تحقیق بررسی فراگیری بندهای متممی در زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم توسط فراگیران فارسی زبان در سه سطح مهارت زبانی می باشد. در دهه های گذشته این ایده که فراگیری زبان دوم در بزگسالان ممکن است ماهیتا شبیه زبان اول باشد واین سوال که آیا در فراگیری زبان دوم مانند فراگیری زبان اول دسترسی به دستور زبان همگانی وجود دارد، بحث برانگیز بوده است. درزمینه فراگیری زبان دوم موافقین (مانند وایت،????،????) و مخالفینی همچون (بلی-ورومن، ????، ????؛ کلحسن، ????) در خصوص دسترسی فراگیران به دستور زبان همگانی وجود دارند که مخالفین معتقدند راه و روش بزگسالان در فراگیری زبان دوم متفاوت است. از سوی دیگر، برخی از محققین (برای مثال ببینید: دیولی و همکاران،????؛ کوک، ????) معتقدند که فراگیران زبان دوم مانند کودکان در فراگیری زبان اول به طور نظام مندی مراحل تکامل زبانی را طی میکنند. آگر چه برخی از محققین (میتشل، مایلز،????) معتقدندکه این پیشرفت تا حدی نظام مند میباشد. بنابراین، این تحقیق نتایج پاسخهای فراگیران فارسی زبان به آزمون قضاوت دستوری بودن وآزمون متن محور شامل شش متغیر زبانی که مربوط به بندهای متممی میباشد را ارایه میدهد: متمم دربند های زمان دار/ بدون زمان، بندهای کوتاه، بندهای استثنایی،معلول رد که ، زیرمقوله بندی دو فعل( خواستن و اجازه دادن). این پاسخها از پنجاه فراگیر فارسی زبان انگلیسی گرفته شده است که به سه سطح مهارت زبانی تقسیم شده اند: ابتدایی، متوسطه و پیشرفته. تقسیم بندی شرکت کنندگان آزمون بر اساس نتایج آزمون مهارتی آکسفورد بوده است. دو تحلیل اصلی آماری پارامتری و غیر پارامتری انجام شده است. تحلیلهای آماری نشان می دهند که با افزایش سطح مهارت شرکت کنندگان درکشان از موارد دستوری و غیر دستوری پیشرفت داشته این در حالی است که تفاوت بین گروهها نیز قابل توجه بوده است. نتایج میتواند بیانگر این مطلب باشد که تکامل فراگیری بندهای متممی در زبان دوم در مجموع نظام مند است؛ پیشرفت تدریجی سطوح ابتدایی و متوسطه طبق سیستم تقریبی و برای فراگیران سطح پیشرفته بخوبی توسط دستور زبان همگانی هدایت میشود. علاوه بر این، با انجام تحلیل نحوی روی جملاتی که شرکت کنندگان در سه گروه آزمایشی ارایه دادند،می توان نتیجه گرفت همانطور که دستور زبان همگانی پیش بینی کرده، فراگیران فارسی زبان در هیچیک از سطوح مهارت زبانی از دستور زبان همگانی تخطی نکردند. یافته های مذکور در مجموع با این نظر که فراگیران زبان دوم به طریقی به دانش نا آگاهانه ای ورای داده های دریافتی بعنوان داده های زبان دوم دسترسی دارند، هماهنگ است. سرانجام یافته های ما ممکن است نتایجی در حوزه یادگیری/یاددهی زبان ازطریق ارتقای درک ماهیت فراگیری زبان دوم داشته باشد.
محمد جواد نعمتی امیر مهدوی زفرقندی
نتایج مطلوب آزمونی نمایانگر موفقیت عملکرد معلم و محصل است. برای دستیابی به همبستگی آزمونهای استانداردی همچون تافل و آیلتس 120 نفر انتخاب شدند. این افراد در گروههایی همچون گروه آیلتس و غیر آیلتس و گروههای تافل و غیر تافل تقسیم بندی شدند. این متقاضیان در سطوح سی 1، سی 2 و بی 2 راهنمای آموزشی اتحادیه اروپا می باشند که در گروههای آیلتس و غیر آیلتس جای گرفتند و همچنین در سطوح پیشرفته و متوسطه راهنمای آموزش زبان ایالات متحده قرار می گیرند. داوطلبین مورد نظر نکات آموزشی دریافت کردند و شش آزمون گذراندند علاوه بر یک آزمون آغازین و آزمون نهایی. بدین ترتیب چهار گروه در این تحقیق حضور داشتند که نکات آموزشی و آزمایشی را دریافت داشتند. علاوه بر اینها از داوطلبین مورد نظر مصاحبه هایی بعمل آمد که در آنها نظرات ایشان را درباره ِ آزمونهای استاندارد جویا شدیم. بدین منظور پرسشنامه ای تهیه شد که اعتبار و صحت آن نیز سنجیده شده. نتایجه حاصله بیانگر نتایج مطلوب تر در میان داوطلبین آزمون آیلتس می باشد.
پریسا فرخیان بهزاد برکت
این پژوهش به منظور پیدا کردن اینکه آیا زیرنویس مستند تاثیر مثبت بر درک شنیداری زبان آموزان ایرانی دارد و اگر چنین است، کدام یک از دو زیرنویس فارسی و انگلیسی برای زبان آموزان موثرتر واقع شده است.شرکت کنندگان 90 دانشجو در سطح متوسط هستند که از 135 دانشجو سال اول مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه ازاد اسلامی تنکابن توسط تست اکسفورد ((opt بر گزیده شدند و سپس به صورت تصادفی به 3 گروه, 2 گروه ازمایش و یک گروه شاهد تقسیم شدند.هر یک از گروه های ازمایش به صورت مجزا به منظور مقایسه با تست پیش از ازمون و پس از ازمون از روش ازمون" مقایسه تست صحیح مستقل" استفاده کردند. بعلاوه , داده های جمع اوری شده از ازمون شنیداری پسین از میان 3 گروه توسط روش ازمون یکطرفه ( ( one-way anova به منظور تعیین تاثیر زیرنویس مستند بر درک شنیداری دانش اموزان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج کلی حاکی از ان است که هیچ یک از گروه های زیرنویس انگلیسی و فارسی تفاوت معنی داری را جداگانه نسبت به یکدیگراز لحاظ اثر زیرنویس نشان ندادند , اما هر دو گروه نمره ی قابل توجه و بالاتری را در ازمون شنیداری پسین به هنگام مقایسه با گروه شاهد از خود نشان دادند.
مریم کاظم پوری مسعود خلیلی ثابت
از زمان پیدایش تجزیه و تحلیل گونه ی زبانی، مقاله های تحقیقی به عنوان مهم ترین وسیله هایی برای ارائه یافته های علمی اهمیت زیادی پیدا کرده اند. مطالعات بر روی این گونه ی زبانی، به طور کلی، سعی در کشف و شناسایی ساختار گونه ی زبان و ویژگی های زبانی آن داشته است. کانونی ترین موضوعات مورد مطالعه این تحقیقات آشکار کردن دلایل اصلی برای رد یا پذیرش مقالات علمی در مجلات بین المللی بوده است. حرکت های ارتباطی و حضور نویسنده، همان طور که شواهد روزافزون نشان می دهد، دو شاخص مهم در نوشتار و انتشار مقاله های تحقیقی هستند. با این حال، تعامل بین این دو عنصر اساسی وسهم این تعامل در شکست یا موفقیت مقاله های تحقیقی تاکنون مورد توجه کافی قرار نگرفته است. با در نظر گرفتن این مهم و براساس یک چهارچوب درست نظری، تلاش جهت یافتن تعاملی ممکن بین حرکت های گونه ی زبانی و حضور نویسنده مورد تمرکز واقع شده در این حرکت ها صورت گرفته است. بدین منظور، مدل تحلیلی حرکت kanoksilapatham (2007) برای تحلیل 60 مقاله ی تحقیقی (30 مقاله ی ایرانی نوشته شده توسط نویسنده های ایرانی و 30 مقاله ی تحقیقی نوشته شده در مجلات بین المللی در میان رشته های مرتبط با esp) به زمان انگلیسی از سال 2008 تا 2014 مورد استفاده و مطالعه قرار گرفته است. سپس ، حرکت های استفاده شده در قسمت بحث و گفت و گو و حضور نویسنده مربوط به همان حرکت ها مورد شمارش قرار گرفت و تکرار و درصدهای آنها محاسبه شد. نتایج حاکی از این بود که بافت بندی مطالعه (حرکت 1) و تثبیت نتایج (حرکت 2)، حرکات اجباری در بخش بحث و گفتگوی مقاله های esp در میان مجله های بین المللی و ایرانی بوده است. علاوه بر این، حضور نویسنده در ارتباط با حرکت های صورت گرفته، مورد مطالعه قرار گرفته است. از آن رو داده ها نشان دادند که ( حرکت2 ) بالاترین تکرار را در حضور نویسنده در مقالات تحقیقی esp در میان مجله های ایرانی و بین المللی دارد. می توان اینگونه استنباط کرد که( حرکت2 ) در بخش بحث و گفتگو یک حرکت مهم و اساسی که مقالات esp است. بنابراین یافته های مطالعه ی کنونی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی (آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه) و محققان مبتدی جهت تقویت مهارت های نوشتار علمی در آماده سازی پایان نامه به ویژه بخش بحث و گفتگو قابل توجه است.
امید ثنایی امیر مهدوی زفرقندی
تحقیق موجود تاثیر هیجان کلاسی بر سلاست داستانسرایی های شفاهی زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا تمرکز این تحقیق به طور ویژه حصول اطمینان از اینکه فراگیرندگان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه تا چه اندازه هیجان کلاسی زبان بیگانه را به سلاست داستانسرایی های شفاهی نسبت می دهند می باشد? و دوم تبیین اینکه هیجان کلاسی تا چه اندازه می تواند از تفاوتهای مربوط به جنسیت متاثر باشد. پژوهش حاضر به ویژه در معین نمودن ارتباط بین هیجان کلاسی دانشجویان و بکارگیری مناسب از ساختار کلی داستانسرایی به عنوان سومین کانون توجه متوالی خود همت گماشته است. سرانجام این تحقیق بر اساس نقطه نظرات اساتید زبان انگلیسی دانشگاه گیلان تعدادی راهکارهای عملی برای کاهش هیجان کلاسی به هنگام ارائه شفاهی زبان آموزان انگلیسی فراهم آورده است.
مریم دوکوهکی امیر مهدوی زفرقندی
چکیده تحقیق حاضر تاثیر به کار گیری دو رویکرد مختلف اصلاح تعاملی داده(imi) و آموزش راهبردهای فراشناختی (mst)را بر روی درک مطلب شنیداری و سطح آگاهی فراشناختی زبان آموزان را بررسی میکند. بعلاوه مقایسه ای بین میزان سودمندی این دو رویکرد به عنوان دو روش مجزا در آموزش شنیداری انجام میشود. مقایسه بین نتایج دو گروه آزمایشی با کنترل حاکی از این است که بکارگیری این دو رویکرد در آموزش شنیداری به زبان آموزان موجبات پیشرفت مهارت شنیداری آنها را در مقایسه با روشهای متداول و سنتی فراهم می آورد.
سعید احمدی امیر مهدوی زفرقندی
چکیده ندارد.
امیر رمضانی سیاهکوچه علیرضا فرحبخش
چکیده ندارد.
ابراهیم پناه امیر مهدوی زفرقندی
چکیده ندارد.
محسن شفقی بهزاد برکت
چکیده ندارد.