نام پژوهشگر: مصطفی تالشی
آذر باباتبار یوسفی اسماعیل علی اکبری
چکیده یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری مکانیابی صحیح کاربری ها و جداسازی کاربری ناسازگار از یکدیگر است. در این زمینه سعی می شود کاربری هایی که آلودگی از قبیل دود، بو، صدا، هوا، خاک و ... تولید می کنند دور از مناطق مسکونی، فرهنگی، اجتماعی استقرار یابند. ساماندهی و آرایش دادن و منظم کردن بافت شهری برای تامین محیطی قابل زیست از جمله مهم ترین اهداف برنامه ریزی کاربری اراضی شهری است. منطقه 12 کلان شهر تهران به علت توسعه و گسترش شتابان شهر تهران از یک سوی و افزایش آلودگی های ناشی از تراکم و تمرکز فعالیت های کارگاهی از سوی دیگر، ارزش و اهمیت تاریخی خود به عنوان یک منطقه مسکونی را از دست داده است، این منطقه دارای محلات قدیمی و تاریخی زیادی است که محله های سیروس و سیداسماعیل از مهم ترین آنها است. به علت گسترش فعالیت در این محله ها به خصوص فعالیت های کارگاهی و تولیدی که از راسته خیابان به داخل کوچه ها نفوذ کرده اند، دچارنابسامانی محیطی و فرسودگی بافت شده اند و با نزول کیفیت زندگی و کاهش ارزش های سکونتی روبرو شده اند. فعالیت کاربری های ناسازگار که اغلب به صورت غیررسمی مخفیانه می باشد صدمات جدی زیست محیطی به این محلات وارد کرده است. وجود انواع آلودگی ها از جمله آلودگی هوا، آب و خاک، دود، سد معبر، زشتی منظر، لرزش و ... موجب مهاجرت اجباری ساکنان اصلی از این محلات شده افراد غیربومی و مهاجر جایگزین آنان شده اند. این تحولات موجب کاهش کاربری مسکونی، همچنین کمبود زیرساخت های شهری، خدمات اساسی، امکانات پذیرایی و اوقات فراغت و ... در این محلات شده است. در این پایان نامه ضمن بررسی جنبه های آسیب شناختی ناشی از فعالیت کاربری های مزاحم و مسأله ساز در این محلات و ارائه راه حل هایی از جمله انتقال بعضی از این کاربری ها به نقاط دیگر و جایگزینی کاربری هایی مانند گردشگری، تجاری، فرهنگی، مذهبی و ... راهکارها و رهیافت های لازم برای ساماندهی کاربری های مزاحم در این محلات معرفی شده است. واژه های کلیدی : کاربری های ناسازگار، ساماندهی، کیفیت بخشی زندگی، محلات سیروس و سیداسماعیل.
قربان `پناهی جلودار لو اسماعیل علی اکبری
چکیده هدف این رساله تعیین آستانه های پایداری سازمان فضایی استان اردبیل با تأکید بر تعادل بخشی در نظام شهری است. در این مطالعه از روش تحقیق توصیفی ـ تبیینی و کمّی بهره گرفته شده و 21 نقطه شهری در سال 1385 به عنوان جامعه آماری بررسی و انتخاب شده است برای همین سازمان فضایی استان اردبیل را به چهار ناحیه مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی با توجه به شاخص های ناحیه بندی تقسیم نموده و هر ناحیه را براساس معیارهای محیطی، اکولوژیکی، اقتصادی، سکونتگاهی، جمعیتی و عناصر تشکیل دهنده آن و همچنین شهرهای هر ناحیه را بر اساس مولفه هایی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و نتایج این بررسی همواره نشان می دهد نواحی چهارگانه تفاوت های فاحشی با یکدیگر و همچنین نواحی در درون خود نیز تفاوت های قابل توجهی با همدیگر دارند. با بهره گیری از مدل تاکسونومی عددی برای تعیین توسعه متوازن از طریق شاخص های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، کالبدی ـ فضایی و بهداشتی و درمانی نواحی مرکزی، جنوبی، شمالی و غربی به ترتیب برخوردارترین نواحی و از میان شهرستان ها، اردبیل برخوردارترین و گرمی و نیر محرومترین است. بیشترین محرومیت ها به ترتیب در شاخص های اقتصادی، بهداشتی و درمانی، کالبدی ـ فضایی و فرهنگی به چشم می خورد و با مقایسه توسعه یافتگی نواحی با سلسله مراتب جمعیتی همواره عدم پایداری قابل تشخیص است. از سوی دیگر نقش عوامل اداری و سیاسی در این میان نقشی تأثیر گذار دارد که توزیع بودجه های عمرانی با در نظر گرفتن تعداد جمعیت و رتبه توسعه یافتگی نواحی و شهرستان ها مبین این مسئله است. از سوی دیگر با استفاده از مدل های تحلیل نظام شهری آسیب شناسی نظام سلسله مراتب شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج بررسی ها نشان می دهد که تقسیم بندی شهری استان هماهنگ و منظم نبوده و گسیختگی فضایی فاحشی در آن وجود دارد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دستیابی به سازمان فضایی پایدار و نظام شهری پایدار و نظام یابی بهینه، رعایت عدالت در توزیع مکانی، امکانات و خدمات و فرصت های برابر برای تمامی نواحی و شهرستان های استان از طریق تمرکززدایی از مرکز استان و شهرهای نسبتاً بزرگ، تبدیل مراکز بخش ها و روستاهای بزرگ به شهر در درون نواحی چهارگانه، توزیع بودجه های عمرانی به شهرها و نواحی براساس تعداد جمعیت و شاخص محرومیت امکانپذیر است که باعث تعادل بخشی به نظام شهری و نواحی می شود. بدین ترتیب سیاست گزاری های ملی و تسلط نظام حکم روایی دولتی از طریق ابزارهای نظام اعتباری و تصمیم گیری های منطقه ای ناپایداری سازمان فضایی استان را تشدید می نماید. کلید واژه : تعادل فضایی، پایداری، استان اردبیل، سلسله مراتب شهری، شاخص، نواحی.
مریم میرزاکریمی اصفهانی مصطفی تالشی
در جوامع کنونی و پیشرفته امروزی بخش اعظم جمعیّت در شهرها اسکان یافته اند و شیوه و عادات زندگی شهری مـردم را به خـود غـرق کرده است . به این ترتیب روستا و زندگی در روستاها معنای نوین و جذاب برای این جمعیّت شهرنشین به شمار می رود . در واقع شهرها برای زندگی کردن انسان ساخته شده و می شوند پس هر شهر باید به نیازهای انسان پاسخگو باشد همان طور که می دانیم انسان ها دارای دو بعد هستند بعد روحانی و بعد جسمانی. اگر کمی با دقت به وضعیت شهرهای امروزی نگریسته شود شهرها دیگر حتی قادر به پاسخگویی به نیازهای جسمانی هم نیستند. شهرها پر جمعیت و شلوغ هستند و دیگر نمی توان به راحتی همه امور شهر را کنترل کرد از طرف دیگر عدم کنترل مناسب رشد و گسترش شهر باعث شد که محیط زیست کاملا سالمی در شهرها برای زندگی موجود نباشد و این امر باعث شد که همه انسانها حداقل در اوقات فراغت خود به فکر چاره ای بیافتند. بر این اساس تقاضا برای احداث و تملک خانه های دوم در محیطهای خارج از شهر ها و محیط های روستایی را افزایش یافته است. این نواحی بدلیل داشتن جاذبههای تفریحی ، شهرنشینان زیادی را به سمت خود جذب میکنند.خانه های دوّم پدیده ای است که در پی گسترش گردشگری روستایی شکل گرفته است و با وجود این که پدیده خانه های دوّم در مصر و یونان باستان و بسیاری از کشورهای اروپایی قدمتی دیرین دارد ، در ایران نیز این پدیده از پیشینه قابل توجهی برخوردار است. گسترش خانه های دوم پیامدهای زیادی را در محیط زیست و جوامع محلی بوجود می آورد. که بررسی آن از جنبه های مختلف حایز اهمیت است. یکی از آثار و پیامدهای بارز گسترش ویلاسازی در نواحی روستایی و شهرهای کوچک ایجاد تفاوت در بافت فیزیکی و کالبدی سکونتگاه و بویژه بین ویلاها و خانه های اهالی دایمی می باشد. موضوعی که خود آثارزیست محیطی و اجتماعی زیادی را بدنبال خواهد داشت.برای مثال ممکن است در ساخت خانه های دوم به هماهنگی و توازن آن ها با هویت کالبدی توجه کافی نمی شودوبه خاطر طرح امناسب معماری ،نوع مصالح ویا موقعیت حساب نشده خانه دوم، مهمترین معیارارزیابی هویت کالبدی لطمه ببیند .رویه نوسازی یا بازسازی به شیوه معماری مدرن، در واقع مانند حصاری است در محیط که حالت آشفتگی ساختاری این روش در روان و دید انسان منعکس می شود. اگر نوجویی و مدرنیزه به نوعی رنگ، حالت و نشان از فرهنگ ملی داشته باشد و لااقل به نوعی اصالت ارث بومی را در نما ارائه کند به لحاظ بصری مناسب تر است. در ساختمان سازی ویلا ها هرکس سلیقه ای دارد. مالک و مهندس معمار این بناها را به اشکال مختلف طراحی و اجرا می کنند. از طرفی ساخت بی رویه و بدون نظارت خانه های دوم(ویلا)،بافت خانه های ساکنان دائمی را از نظر هویت و بافت فیزیکی با خطر شدیدی مواجه می کنند. در طرح ریزی فصول نیز به ترتیب پنج فصل ارائه شده است.در فصل یک سعی شده است به کلیات تحقیق که شامل تعریف مختصری از خانه های دوم و مسائل مربوط به آن ،بررسی مطالعات انجام شده در این باره در جهان و ایران ، تعریف خانه دوم ،سوالات و فرضیاتی در این باره و همچنین اهداف و پیامدهای کالبدی ،اجتماعی و زیست محیطی ،مراجع استفاده کننده از ، روش ابزار و گردآوری اطلاعات و محاسبه حجم نمونه پرداخته خواهد شد. در فصل دوم هریک ازنظریات ودیدگاههاوراهکارهای متناسب آنهابه طورتلفیقی یامجزادرحدموردنیازاین تحقیق موردبررسی قرارگرفته است. درفصل سوم به بررسی ویژگی های جغرافیایی منطقه پرداخته شود تا با روشن تر شدن وضعیت جغرافیایی ، جاذبه های گردشگری ،جاذبه های تاریخی و ویژگی های انسانی منطقه بتوان پیامدهای روزافزون گسترش خانه های دوم را با دقت بیشتری مورد مطالعه قرار داد. در فصل چهارم.براساس داده های بدست آمده و با توجه به روشهای آماری مناسب به تجزیه داده ها پرداخته می شود . در فصل پنجم بعد از آزمون فرضیه های پژوهش به تحلیل یافته ها و در نهایت پیشنهاد های اجرایی و راهکارها ی ضروری مورد توجه قرار می گیرد.