نام پژوهشگر: ایوبعلی قاسمی

مطالعه اولیه رشد و استقرار چند رقم گلابی آسیایی (pyrus serotina rehd.) بر روی پایه های بذری گلابی اروپایی (pyrus communis l.) دراقلیم اصفهان، ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  حمید ظفری نیا   کاظم ارزانی

به منظور بررسی میزان سازگاری ارقام گلابی آسیایی (pyrus serotina rehd.) با شرایط آب و هوایی اصفهان، در سال های 1387 و 1388 تحقیقی انجام شد. در این پژوهش پیوندک برخی از ارقام گلابی آسیایی به نام های ‘ks6’، ‘ks7’، ‘ks8’،‘ks9’ ،‘ks10’ ، ‘ks11’، ‘ks12’، ‘ks13’، ‘ks14’ از باغ گلابی آسیایی موجود در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در ماه مرداد سال 1386 و 1387 جمع آوری شد. پیوندک های جمع آوری شده به محل مورد تحقیق در اصفهان انتقال داده شده و برروی پایه های یکساله گلابی اروپایی (pyrus communis l.) در قالب بلوک های کامل تصادفی، پیوند شدند. فواصل بین ردیف دانهال ها 80 سانتیمتر و فواصل آنها برروی ردیف 15 سانتیمتر بود. از ارقام گلابی سیبری و شاه میوه نیز به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفت. درصد بقای ارقام پیوند شده و نیز استقرار ارقام براساس میزان قطر پایه و پیوندک در اوایل آغاز فصل رشد ثبت شد (در اوایل سال 1387 و 1388). همچنین در اواخر فصل رویشی 1387 و 1388 میزان سطح برگ، رشد شاخه، و تعداد یرگ در هر یک از ارقام مشخص شد. میزان وزن تر و خشک بخش های مختلف گیاه (برگ، شاخه و ریشه)، میزان عناصر غذایی ازت، فسفر و پتاسیم و مقادیر کربوهیدرات های کل در 3 نوبت برروی برگ های برداشت شده مورد اندازه گیری قرار گرفت. پژوهش با اندازه گیری صفات مذکور در سال دوم اجرای پژوهش نیز تکرار شد، با این تفاوت که به همراه برگ، ساقه و ریشه نیز از نظر عناصر غذایی و کربوهیدرات کل مورد آزمون و تجزیه قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارقام مختلف گلابی از نظر صفات بیان شده دارای اختلاف معنی دار می باشند. در مجموع دو سال، بیشترین میزان رشد در ارقام ‘ks6’ و ‘ks12’ و کمترین رشد در رقم ‘ks14’ مشاهده شد. بیشترین و کمترین تعداد برگ به ترتیب در ارقام شاه میوه و ‘ks7’ مشاهده شد. بزرگترین سطح هر برگ و نیز میزان برگ هر نهال در رقم ‘ks10’ و کمترین مساحت برگ، در رقم شاه میوه مشاهده گردید. رقم شاه میوه بیشترین سطح مقطع تنه (tcsa) را داشته و کمترین آن در رقم ‘ks9’ مشاهده شد. همچنین همبستگی معنی داری بین سطح مقطع تنه و ارتفاع نهال ها مشاهده گردید. بالاترین درصد گیرایی پیوند در ارقام ‘ks6’ و کمترین درصد در رقم ‘ks7’, ‘ks8’ و ‘ks12’ مشاهده شد. بیشترین میزان وزن خشک کل گیاه در ارقام ‘ks12’ و سیبری و کمترین میزان ماده خشک در رقم ‘ks6’ مشاهده شد. نتایج تجزیه آماری میزان عناصر غذایی ازت، فسفر و پتاسیم نشان از اختلاف معنی دار در بین ارقام و زمان نمونه گیری داد. نتایج نشان داد که ارقام گلابی از نظر جذب عناصر غذایی در سطح مطلوب قرار داشتند و در طی فصل رشد میزان ازت و فسفر برگ روند کاهشی داشت اما میزان پتاسیم افزایش یافت. میزان ازت، فسفر و پتاسیم ساقه به طور معنی داری در طول فصل کاهش یافت. درصد ازت ریشه به تدریج در طول فصل رشد رو به افزایش گذاشته اما فسفر و پتاسیم آن با گذشت فصل کاهش یافت. کربوهیدرات محلول برگ، ساقه و ریشه نیز در هر سه مرحله نمونه گیری تفاوت معنی داری نشان داد. به طوری که مقدار کربوهیدرات برگ در سال اول به تدریج از اوایل فصل تا اواسط فصل رو به افزایش گذاشته و از این زمان تا اواخر فصل مقدار آن کاهش پیدا نمود. اما در سال دوم مقدار آن تا اواسط فصل رو به کاهش گذاشته و تا اواخر فصل مقدار آن افزایش پیدا کرد. مقدار کربوهیدرات ساقه و ریشه به تدریج از اوایل تا اواخر فصل کاهش یافت. به طور کلی چنین نتیجه گیری می شود که ارقام گلابی آسیایی در مقایسه با ارقام بومی اصفهان از سازگاری مناسب و بسیار عالی برخوردار می باشند که می تواند به گسترش کشت این ارقام در منطقه میوه خیز اصفهان کمک بسزایی کند.

اثر شش پایه مختلف بر میزان عناصر معدنی برگ و میوه و شاخص های رشد رویشی و صفات کیفی میوه ’به’ رقم اصفهان (cydonia oblonga)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  جعفر شمسی   بهرام بانی نسب

نوع پایه با توجه به تفاوت در جذب و انتقال مقادیر متفاوت عناصر معدنی می تواند بر میزان رشد درخت و کیفیت میوه اثر بگذارد. به منظور بررسی و انتخاب مناسب ترین پایه برای درختان ’به’ رقم اصفهان در ایستگاه تحقیقاتی کبوترآباد شش نوع پایه شامل پایه های رویشی qa، qb، qc، pqba29 و پایه های بذری به و زالزالک مورد مقایسه قرار گرفتند. شاخص های رشد رویشی شامل رشد شاخه های فصل جاری، ارتفاع درخت، قطر تنه پایه، قطر تنه در محل پیوند و قطر تنه درختان پیوندی، میزان کلروفیل نسبی برگ و شاخص های کیفی میوه شامل طول و قطر میوه، سفتی، میزان قند، میزان اسید های آلی، پ- اچ و همچنین مقادیر عناصر معدنی برگ ومیوه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از اندازه گیری ها نشان داد که اثر پایه بر روی اکثر پارامتر های اندازه گیری شده درختان معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد کمترین و بیشترین میزان کلروفیل نسبی برگ درختان به رقم اصفهان به ترتیب روی پایهqb وپایه qc وجود داشت. همچنین درختان پیوندی روی پایه qb کمترین رشد رویشی سالیانه را داشتند. بیشترین ارتفاع درختان روی پایه qc مشاهده شد که در مقایسه با درختان پیوندی روی پایه زالزالک که کمترین مقدار را داشتند 18 درصد بیشتر بود. پایه بذری ’به’ بیشترین قطر تنه پایه، قطر تنه در محل پیوند و قطر تنه درختان پیوندی را داشت. بزرگترین میوه ها روی پایه زالزالک وکوچکترین میوه ها روی پایهqa مشاهده شد ولی پایه اثر معنی داری بر نسبت طول به قطر میوه ’به’ رقم اصفهان نداشت. بیشترین میزان سفتی بافت میوه روی پایه qa و کمترین میزان سفتی روی پایه زالزالک وجود داشت. میوه روی پایه qc بیشترین میزان اسیدهای آلی را داشت اما میزان مواد جامد محلول به طور معنی دار تحت تاثیر پایه قرار نگرفت. نتایج نشان داد پایه اثر معنی داری بر میزان فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن، مس، منگنز و سدیم برگ درختان ’به’ رقم اصفهان داشت ولی میزان نیتروژن و روی برگ تحت تاثیر پایه قرار نگرفت. همچنین پایه اثر معنی داری بر میزان فسفر، پتاسیم، کلسیم، آهن، مس و سدیم میوه درختان ’به’ رقم اصفهان داشت اما میزان نیتروژن، منیزیم، روی و منگنز میوه اختلاف معنی داری نداشتند. بیشترین میزان کلسیم، منیزیم، مس و روی در برگ درختان پیوندی روی پایه qc وجود داشت همچنین کمترین میزان پتاسیم و سدیم نیز روی این پایه مشاهده شد. برگ درختان پیوندی روی پایه qb بیشترین میزان آهن و فسفر را داشت. در برگ درختان پیوندی روی پایه زالزالک بیشترین میزان پتاسیم و منگنز و کمترین میزان آهن ، منیزیم و روی وجود داشت. همچنین بیشترین میزان فسفر و پتاسیم میوه نیز روی پایه زالزالک وجود داشت. در مجموع نتایج نشان می دهد پایه qc بالاترین کارایی را در جذب عناصر معدنی داشت و پایه زالزالک پاکوتاه ترین پایه بود

بررسی تحمل پایه های بـِـه، گلابی و زالزالک به کمبود آهن در کشت بدون خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  سیمین محمدی جانبازلو   بهرام بانی نسب

چکیده آهن یکی از عناصر ریزمغذی موثر در رشد و نمو گیاهان آلی می باشد که به طور گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته است. وجود مقدار قابل توجهی از یون های بیکربنات در محلول خاک یکی از مهم ترین عوامل تشدید کننده کمبود آهن در گیاهانی است که در خاک های آهکی رشد می کنند. وجود این ترکیبات در خاک ها که همراه با پی اچ 5/8-5/7 است، معمولاً باعث ایجاد مشکلاتی نظیر کمبود عناصر غذایی کم مصرف مانند آهن می شود. تحت این شرایط عملکرد و کیفیت محصول کاهش می یابد. بسیاری از درختان میوه در این شرایط علائم کلروز آهن بروز می کنند که ثابت شده است تحمل پایه های مختلف به این عارضه متفاوت است. بـِـه یکی از پرکاربردترین پایه های مورد استفاده برای گلابی است. زرد برگی (کلروز) آهن یکی از مهم ترین مشکلات تغذیه?ای درختان بـِـه می باشد، ولی بین پایه های مختلف بـِـه از نظر تحمل به کمبود آهن در خاک های آهکی اختلاف وجود دارد. در این راستا، تحمل پایه های بذری بـِـه، گلابی، زالزالک و پایه رویشی کوئینس آ به کمبود آهن در دو سطح آهن 3 و 50 میکرومولار در حضور یا عدم حضور 10 میلی مولار بی کربنات در کشت بدون خاک و در شرایط گلخانه، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و دو گیاه برای هر تکرار انجام شد. در پایان آزمایش ارتفاع نهال، سطح برگ، تعداد برگ، شاخص سبزینگی برگ، فلورسانس کلروفیل برگ، غلظت آهن برگ، غلظت آهن ریشه و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان برگ (شامل: کاتالاز، گایاکول پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، سوپراکسید دسموتاز) اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد، تیمارهای مختلف، پایه و برهمکنش بین پایه و تیمار بر همه صفات اندازه گیری شده، به جز تعداد برگ و کلروفیل فلورسانس، معنی دار شد. نتایج این آزمایش نشان داد همه صفات بررسی شده در تیمار 3 میکرومولار نسبت به تیمار 5 میکرومولار به طور معنی داری کاهش یافت. بر اساس نتایج این پژوهش، پایه های مختلف پاسخ های متفاوتی به تنش کمبود آهن داشتند. پایه های گلابی و زالزالک کمترین شدت زرد برگی را در بین پایه های مورد مطالعه در شرایط تنش کمبود آهن ( غلظت کم آهن یا وجود بیکربنات در محلول غذایی) نشان دادند و دارای بیشترین ارتفاع، سطح برگ، تعداد برگ، شاخص سبزینگی برگ، فلورسانس کلروفیل برگ و غلظت آهن برگ و ریشه بودند. فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز نیز در این پایه ها در شرایط کمبود آهن کمتر کاهش یافت، در حالی که در پایه بذری بـِـه زرد برگی شدید (کمترین مقدار شاخص سبزینگی برگ) همراه با کاهش فعالیت آنزیم های گایاکول پراکسیداز (19/74- %) و آسکوربات پراکسیداز (35/52-%) مشاهده شد. همچنین در این پایه سایر صفات اندازه گیری شده در تیمارهای تنش کمبود آهن در مقایسه با شاهد، نسبت به پایه های گلابی، زالزالک و کوئینس آ، بیشتر کاهش یافت. پایه کوئینس آ نسبت به پایه بذری بـِـه تحمل بیشتری در برابر کمبود آهن نشان داد. نتایج همچنین نشان داد حضور بی کربنات موجب ایجاد نشانه های کمبود آهن در گیاه، حتی با وجود غلظت کافی آهن در محیط کشت (50 میکرومولار)، شد و در بین پایه ها، پایه بذری بـِـه بیشتر تحت تأثیر قرار گرفت. در مجموع نتایج بیانگر تحمل بیشتر پایه های گلابی و زالزالک به شرایط تنش کمبود آهن بود، پایه بذری بـِـه حساسیت بیشتری به زردبرگی آهن نشان داد و پایه کوئینس آ از این نظر در حد میانه قرار داشت.