نام پژوهشگر: احمد پاشازانوس
سید فاضل اله بخشی سید محمد میر حسینی
با عنایت به نفوذ فرهنگ و ادب عربی و ایرانی در یکدیگر وگسترش آنها ، سعی شده است با ترجمه و شرح بخش سوم دیوان أعشی کبیر ، نگاهی گذرا و کوتاه نیز به تاریخ و فرهنگ عربی و ایرانی داشته باشیم. أعشی یکی از شاعران جاهلی با آمد و شدهایی که به دربار ساسانی داشته تحت تأثیر زبان و فرهنگ فارسی قرار گرفته و از الفاظ فارسی بسیار استفاده کرده ونیز دراشعارش به تاریخ و فرهنگ ایرانی اشاراتی داشته است. در بیست و سه قصیده پایانی أعشی گوناگون و گاهی متضاد صحبت می کند ، به عنوان مثال هم از غزل مبتذل گفته و هم در حکمت سخن سرایی کرده است. به موضوعاتی همچون هجو ، وصف ، مدح ، خمر و غزل می پردازد. از ویژگیهای شعری او: طولانی بودن قصاید ،گستردگی موضوعات ، عواطف صادقانه ، الفاظ آسان ، آهنگ و موسیقی خاص ، فراوانی رخداد ها و شخصیت های تاریخی ، تنوع در قافیه و متأثر بودن از زبان غیر عربی را می توان بیان کرد. درقصاید پایانی دیوان وی انواع صنعت بلاغی به کار رفته است. موسیقی در شعر او موج می زند. در این قصائد شاعر از بحرهای مختلف عروضی استفاده کرده ، اما از بحر طویل بیشترین استفاده را نموده که این خود نیز بر موسیقی شعرش می افزاید. رساله حاضر مشتمل بر مقدمه ای در احوال و اشعار أعشی بنی تغلب و أعشی همدان و مقایسه آن دو با أعشی کبیر بوده و متن اصلی پایان نامه (تحقیق و شرح بخش سوم دیوان أعشی کبیر) می باشد. واژگان کلیدی:أعشی ، شعر ، مدح ، هجو ، خمر ، غزل
علیرضا ذوالفقاردیزجی سید محمد میرحسینی
چکیده اعشی یکی از شاعران بزرگ جاهلی است که دیوان وی به دست ما رسیده و همانند دیگر شاعران جاهلی، برخی در مورد صحت انتساب بسیاری از اشعار به وی تردید نموده اند . وی در همه موضوعات شعری طبع آزمایی کرده است . مدح های او تکسبی بوده و بیشتر در همان مضامین دوره جاهلی سروده شده است . تغزّل های اعشی همچون امرئ القیس بیشتر به جنبه جسمانی معشوق توجه داشته و جانب حیا در آن به فراموشی سپرده شده است . مفاهیم اشعار وی اغلب حسی بوده و بر پایه تشبیه و استعاره و کنایه استوار است . در دیوان وی بسیاری از الفاظ فارسی و رومی و حبشی و ... به کار رفته است که برخی آن را از عیوب قصاید وی می دانند . گفتنی است که موسیقی در شعر او جایگاه بالایی داشته و متکی بر استفاده از الفاظ ساده و اوزان آهنگین است ؛ تا آنجا که وی را صناجه العرب ( چنگی عرب ) نام نهاده اند . اعشی شاعری است که برخی از صنایع بدیعی نیز همچون مراعات نظیر و طباق و جناس و ... در اشعار وی به وفور یافت می شود . وصف خمر یکی از ویژگی های مهم شعر وی بوده و برخی حوادث تاریخی نیز در اشعار وی بازتاب داشته است . وی از دو فن مدح و تغزل بسیار استفاده می کند و رنگ مدنیت در غزل ها و وصف خمر وی بیشتر به چشم می آید . کلمات کلیدی : اعشی ، دوره جاهلی ، شعر ، خمر
فاطمه باقرلو احمد پاشازانوس
چکیده: عدی بن زید عبادی یکی از شاعران عصرجاهلی واز رجال وسیاستمداران دربار ساسانی بود که در سرزمین حیره چشم به جهان گشود. دوران زندگی عدی درحیره، هم عصر با حکومت مناذره در این سرزمین بود. مناذره کارگزاران ایران در اطراف عراق بودند. عدی ازمیان طایفه ی عباد (ساکنان مسیحی وشهر نشین حیره) برخاست، و به همین سبب به (عدی بن زید عبادی) مشهور شد. او در خانواده ای مسیحی و متمدن، بزرگ شد، زبان عربی وفارسی را فرا گرفت و با معرفی یکی از مرزبانان ایرانی، دبیر ومترجم عربی دربار ساسانیان شد و ساکن مدائن گشت. تدبیر او، در به حکومت رسیدن نعمان بن منذر، یکی از پادشاهان حیره بسیار موثر وتعیین کننده بود، اما سرانجام به دستور همین پادشاه زندانی و سپس کشته شد. عدی از لحاظ ادبی، دارای جایگاه برجسته ای است. او شاعری است که در محیط شهری و متمدن پرورش یافته، زبان شعری او سلیس وروان است و از پیچیدگی وفخامت شعری بادیه نشینان برخوردار نیست، البته آنجا که به مضامین تقلیدی مانند وصف (اسب ، شتر) ووصف اطلال می پردازد الفاظ او دارای جزالت وفخامت است. او به دلیل آمد و شدهایی که به دربار ساسانی داشته، تحت تأثیر فرهنگ و زبان فارسی قرار گرفته والفاظ فارسی بسیاری را در اشعارش به کار برده است. در اشعار او اثری از مدح شاهان دیده نمی شود. وصف خمر، استعطاف، اعتذار و برخی از معانی حکمت آمیز، اساس شعر عدی است. او در سرودن اعتذاریات و شعر قصصی سرآمد بوده وداستان هایی مانند قصه ی خلقت آدم را به صورت شعر بیان نموده است. در این پایان نامه سعی شده، تا ابعاد ناشناخته ی زندگی عدی واشعار وی در حد توان پژوهشگر، مورد بررسی قرار گیرد.
هادی علی پور لیافویی احمد پاشازانوس
شیخ احمد وائلی خطیب و شاعر معروف در17ربیع الاول سال 1341هجری قمری درشهر نجف اشرف دیده به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی خود رادر همین شهر به پایان برد با تکمیل دروس حوزوی وآکادمی پا به عرصه خطابه گذاشت و پس از چندی به خطیب مشهور عراق مبدل گشت تا جایی که سزاوار لقب استوانه منبر حسینی (امیرالمنابر)گردید. شعر وی آمیخته باالفاظ و واژگان فخیم و درخشان و غالبا دراوزان بلند سروده شده است ،اشعارش ازاستحکام سبک وانسجام مطالب و شیوایی الفاظ برخورداراست جزالت ، متانت واستحکام و خلوص و قوت موجود درآن از مقومات اصلی شعراوست ترکیبات اواز تناقض ،تعقید و هر نوع آشفتگی به دوراست ،بیان معنا و مضمون مورد نظر بیش از هر چیز دیگری برای وی ازاهمیت بسزایی برخورداراست ازاین رو سادگی و سهولت لفظ رابر هر چیز دیگری ترجیح می دهد و معنا را فدای الفاظ آهنگین و مزیّن نمی کند واز درگیر ساختن شعر خود با پیچدگی های لفظی حاصل از مقیّد ساختن کلام به محسنات لفظی اجتناب ورزیده است ،شعر وی تنهاازعاطفهالحزن بهره مند نیست ،بلکه جدای ازآن به مشخصه جدل واستدلال نیز آراسته است ،وی علاوه بر چیرگی اش در گزینش الفاظ ،عنان قافیه را دردست دارد و در سراسر اشعار خویش ،تابع عروض خلیلی است .
محمد تدو احمد پاشازانوس
یکی از نام آورترین و برجسته ترین شاعران ادبیات عربی، ابونواس (متوفی 195هـ) است. این شاعر ایرانی، علی رغم این که شاعری توانا و پرآوازه بود، اما شخصیت پیچیده ای داشته که ابهامات بسیاری را برای خوانندگان و ادب دوستان مطرح کرده و همین موضوع باعث شده مورد توجه افراد بسیاری قرار گیرد و کتاب ها و شرح های مختلفی درباره ی او نوشته شود. یکی از این افراد، که کتاب جامعی درباره او نوشت، ابن منظور(متوفی 711هـ). صاحب لغت نامه ی «لسان العرب» است. وی هنگامی که مشغول تلخیص، و ترتیب کتاب «الأغانی» بود، دریافت که ابوالفرج اصفهانی در تمام کتاب خود، نه یک جلد، و نه حتی یک بخش جداگانه را به ابونواس اختصاص نداده است. لذا این امر را برای چنان کتابی نقص بزرگی قلمداد کرد و خود جلدی دیگر، با عنوان «اخبار ابی نواس» نوشت و در آن هر آنچه را که در مورد ابونواس خوانده یا شنیده بود گرد آورد و کتاب خویش را به کتاب الأغانی پیوست نمود. پایان نامه ای که پیش رو دارید به تحقیق اجمالی قسمت دوم این کتاب می پردازد، و با ترجمه و شرح مختصر بخش دوم این کتاب که از منابع بسیار مهم در این زمینه محسوب می شود در صدد است تا بتواند ترجمه سلیس و روان و بدون ابهامی برای ادب دوستان و محققان پدید آورد. این پایان نامه از دو بخش تشکیل شده است: به این ترتیب که در بخش اول به شرح مختصری از زندگی ابونواس و در بخش دوم به ترجمه و شرح قسمت دوم کتاب اخبار ابی نواس نوشته ابن منظور پرداخته که این بخش از صفحه 168 تا انتهای کتاب را دربر می گیرد.
الهام مریمی سید محمد میرحسینی
علامه سید محمد حسین فضل الله از مراجع بزرگ شیعیان لبنان، در سال 1935میلادی در نجف اشرف در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. وی از سنین خردسالی تحت آموزش پدر و استادانی برجسته به فراگیری علوم حوزوی پرداخت. گذشت زمان جایگاه ارزنده اش را در میان علاقه مندان به علم و ادب نمایان کرد ؛ به طوری که با اندیشه های دینی، فقهی، سیاسی و فرهنگی خود کلاس های درس، بحث و مناظره برپا کرد و با چاپ مقالات مختلف در مجلات کشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان به یکی از چهره های برجسته مذهبی و سیاسی تبدیل شد. در کنار این امر، خیرخواهی و کمک رسانی به فقیران و یتیمان نیز در برجستگی روحیه ی لطیف و آسمانی اش نقش پر رنگی داشته است. علامه فضل الله با استمرار علوم حوزوی، مطالعات ادبی را نیز دنبال می کرد که نتیجه اش شکفتن قریحه ی ادبی و تألیف چندین دیوان شعری شد. اشعار وی سلیس و روان و از پیچیدگی و فخامت به دوراست. اندیشه های شیعی و معانی الهی و عرفانی از مضامین اصلی این اشعار هستند. علامه در اواخر عمر، آخرین اثر ادبیش را تألیف کرد، دیوانی به نام "فی دروب السبعین" که طلیعه ای از افکار و احساسات نهفته در روح و جان این پیر هفتاد ساله است. حالات تأمل، شهود، حقیقت انسانی و عرفانی، رثاء و اهتمام به بزرگان شیعه درون مایه این دیوان به شمار می آید. در این پایان نامه سعی شده ؛ تا ضمن معرفی علامه و فعالیت هایش، صبغه شاعری وی نیز با ترجمه، شرح و تحلیل ادبی دیوان شعری مورد اهتمام قرار گیرد .
لیلا کوچک بیگی احمد پاشازانوس
سید شهاب الدین بن سعید موسوی حویزی معروف به ابن معتوق یکی از شاعران شیعه مذهب عصر عثمانی است.او درحویزه دیده به جهان گشود.دوران زندگی ابن معتوق هم عصر با حکومت مشعشعیان در حویزه بود.او در ابتدا اشعارش را جمع آوری نمی کرد، به همین دلیل بخش اعظمی از اشعار او از بین رفته است، تا اینکه به سید علی خان مشعشعی پیوست و به تشویق وی به گردآوری سروده هایش پرداخت.بعد از مرگ وی پسرش کار جمع آوری را ادامه داد که حاصل این تلاش بر جای ماندن دیوان چهار هزار بیتی است که شامل فصل های ذیل است: 1- مدایح( 52 قصیده) 2- مراثی (4 قصیده) 3- سروده هایی با موضوعات مختلف.4- بندها شعر ابن معتوق در میان شاعران دوره انحطاط از برجستگی خاصی برخوردار است و آن فصاحت، شیوایی و دوری از پیچیدگی شعر در دوره انحطاط است.در عین حال شعر او بسیاری از ویژگی های شعر کهن جاهلی همچون آوردن مقدمه غزلی در ابتدای قصاید، گریه بر اطلال، وصف شتر، وصف شراب و... را در خود جای داده است. شعر او ، به تبعیت از دوره ای که او در آن می زیست، سرشار از آراستگی های لفظی و انواع صنایع بیانی و بدیعی است که معنا را تحت تاثیر خود قرار داده است.آنچه ابن معتوق بیشتر به آن شهرت دارد یکی مدایح فراوانی است که برای سید علی خان مشعشعی سروده است و دیگری اشعار نثرگونه ای است که بند نام دارد. این پایان نامه سعی دارد تا ابعاد ناشناخته زندگی و اشعار او را در حد توان پژوهشگر مورد بررسی قرار دهد. کلید واژه ها: ابن معتوق،حویزه، مدح، سید علی خان.
احیا کماسی احمد پاشازانوس
مفسران قرآن کریم طی قرنهای گذشته درصدد بیان وآشکارکردن زیبائیهای بلاغی واعراب آیات قرآن کریم بوده اند.زمخشری صاحب کتاب تفسیر کشاف وازمفسران بزرگ قرآن ،بخش زیادی ازکتاب خود را به علم نحو وصرف به ویژه علم بلاغت اختصاص داده است.قاضی بیضاوی صاحب کتاب أنوارالتنزیل وطبرسی صاحب کتاب جوامع الجامع،کتابهای خود را به پیروی ازکتاب کشاف به رشته تحریر درآورده واعراب وبلاغت آیات رابراساس این کتاب قرارداده اند.دراین پایان نامه سعی برآن است تااعراب وبلاغت آیات سوره های ابراهیم ،حجرونحل را ازمنظر زمخشری وبیضاوی وطبرسی بررسی کنیم وشباهتها وتفاوتهای دیدگاههای آنان را بیان نمائیم.نکته قابل اهمیت وتوجه این پژوهش ازاین قراراست که ما با استناد به آیات این سه سوره به وجه تفاوت واختلاف دیدگاههای این سه مفسر پرداختیم.
سمیرا شاهسوندی احمد پاشازانوس
چکیده : در مبحث علم معانی ، گاهی برخی از اجزای جمله از قبیل مبتدا ، خبر ، فاعل ، مفعول وغیره بر اساس یک هدف نحوی – بلاغی در کلام مقدّم یا موخّر از جایگاه خود آورده می شوند و باعث ایجاد تغییرات ظریف و بخصوصی در دامنه ی معنایی جمله و متن می شوند . قرآن کریم از نظر بُعد زیبایی شناسی در میان همه کتابها ، عالیست . نحوه ی چینش حروف ، تک واژه ها ، عبارتها و جملات آیات و وزن و آهنگشان نقش موثّری را در آفرینش زیباییها و امتیازات کتاب حق به لحاظ هنری و ادبی ایفا کرده است . دقّت در نکته ها بخصوص تقدیم و تأخیر در فهم نقش هدایتگری قرآن و راه یافتن به مقصود نهایی کلام الهی ، بسیار موثّر است و باید دانست که قرآن اگر چه بیان روشن و واضحی برای انسانهاست امّا شناخت علمی هرچه دقیق تر از ظرافتهای ادبی و بلاغی آن موجب بهره مندی بیشتر خواهد بود ، عالم متبحّر می تواند از تقدیم و تأخیر کلمه و از فتح و کسر حروف و از سیاق آیات و تناسب آنها ، نکته ها در یابد ، بنابراین درک اینگونه جزئیات می تواند در رهنمون گشتن افراد و بخصوص ناآشنایان به ظرافتهای هنری ، ادبی و زبان شناسی موثّر افتد و این رساله گامی در جهت این هدف است . روش کار در این پایان نامه تکیه بر مباحث نحو و بلاغت سنّتی در زبان عربی و با استمداد از آثار و نظرات مفسّران و صاحب نظران این دو فن در علوم عربی است.
فاطمه یوسفعلی احمد پاشازانوس
چکیده: یکی از ویژگی های اعجاز قرآن، ادبی بودن این کتاب آسمانی است که نه تنها مسلمانان بلکه غیر مسلمان نیز به آن اذعان دارند. از این رو می بایست مطالعه ی ابعاد ادبی این کتاب آسمانی را بیشتر مورد توجه قرار داد بدین منظور نوشتار حاضر بر آن است تا با مطالعه و بررسی «ایجاز،اطناب و مساوات» به عنوان یکی از ابواب هشت گانه علم معانی در داستان های قرآن گامی بردارد. اسلوب ایجاز، اطناب و مساوات یکی از اسالیب گسترده بیان معانی در قرآن کریم است و با شاکله ها و ساختارهای گوناگونی به کار رفته است. در این نوشتار ضمن بیان معنا و مفهوم «ایجاز، اطناب و مساوات» و اقسام آن کارکردهای زیباشناختی این قسم از مباحث علم معانی را در آیاتی مربوط به داستان حضرت یوسف(ع) و قصّه ی حضرت موسی(ع) معرفی و تحلیل می کند و هم چنین علاوه بر آن به بررسی مولفه ی دیرش زمان از دیدگاه روایت شناسی در این دو داستان می پردازد و سعی در مقایسه ی این دو اسلوب بیانی و روایی از دو دیدگاه قدیم(بلاغت) و جدید(روایت شناسی) را در داستان های قرآنی دارد و بررسی ها حاکی از آن است که در اسلوب قرآن، ذکر الفاظ و تکرار آنها و یا حذف واژه ها و جمله ها از سطح کلام به جا و با پیام خاصی همراه است و قرآن در نقل قصه هایش هم از عناصر سنّتی بلاغت (ایجاز و اطناب) و هم از عناصر نوین روایت شناسی (ایجاز زمانی و درنگ توصیفی) با شیوه ای دلنشین که تنها مختص کلام وحی است بهره جسته است. واژه های کلیدی: ایجاز، اطناب و مساوات، داستان یوسف(ع)، قصّه ی موسی(ع)، روایت شناسی
منصوره حسنی نرگس انصاری
نهج البلاغه ، نازله ی فصیح ترین و بلیغ ترین مخلوق خدا،علی مرتضی است که جلوه های بلاغت الهی درآن متناسب و زیبا می درخشد.بارزترین ویژگی که آن را از دیگرکتابها متمایز و ممتازکرده است،عبارتپردازی زیبا،آرایش لفظی و موسیقی زیبای آن است. ازآنجاییکه بلاغت در اقناع مخاطب و تاثیر گذاری بیشتر کلام نزد وی ،اهمیتی چشمگیر دارد سخنان امام بویژه در خطبه و نامه های ایشان آمیخته به این هنر است. اما کشف تفاوت جلوه های بدیعی میان خطبه ها که کلام شفاهی و هدف آن اقناع مخاطب است و نامه که بیانی مکتوب است، از جایگاه و اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر تلاش دارد تا با روش توصیفی– تحلیلی و پس از ارائه مبانی تئوری مرتبط با موسیقی، شاخصه های اصلی خطبه و نامه و جایگاه و انواع هریک در نهج البلاغه، به شیوه آماری و با ارائه نمودارها میزان کاربرد هریک از عناصر موسیقی ساز شامل انواع سجع، جناس، ترصیع، تضاد و توازن را در خطبه های و نامه های گزینش شده مقایسه کند. حاصل پژوهش بیانگر آن است که بلاغت امری جدایی ناپذیر وآمیخته باکلام امام علی(ع) است بطوریکه ایشان در نامه نیز همانند خطبه ها آرایه های بلاغی و بویژه سجع،را با بسامد بالایی بکار برده اند،اما تنوع این جلوه های بدیعی و بسامد آن بویژه سجع وتکرار آوایی در خطبه ها که با مخاطب حاضر و مستمع مواجه است، بیش از نامه ها جلوه گر شده است.
مریم فولادی احمد پاشازانوس
پیوند زبانشناسی با تحلیل و بررسی متون به ویژه متن ادبی بسیار عمیق و به هم تنیده است. در این بین زبانشناسی متن و عوامل متنیت از جمله انسجام، ازاهمیت بالاتری برخوردار است، بحث انسجام به معنای اصطلاحی آن نخستین بار توسط هالیدی و حسن مطرح گردید، و به طورکلی در سه سطح واژگانی، دستوری و آوایی قابل بررسی است، ولی به سبب گستردگی این مباحث، پژوهش حاضر، سطح آوایی را در تعدادی از عوامل آوایی چون، سجع، جناس، موازات، التزام، ترصیع و تصدیر، مدنظر قرار داده و تلاش کرده است تا کارکرد انسجامی این عوامل را با توجه به تأثیری که در یکپارچگی متن دارند، درچند سوره از قرآن مورد بررسی قرار دهد، چراکه بررسی متن قرآن، از منظر انسجام آوایی آن کمتر در میان پژوهش ها دیده می شود. از این روی این عوامل به روش استقراء تام در سوره های؛ طور، نجم، قمر، رحمن و واقعه مورد تحلیل قرار گرفته و به کمک داده های آماری، بسامد و نسبت هر یک از این عوامل در انسجام بخشی به متن این سوره ها مشخص گردید، یافته ها نشان می دهد که سجع و تکرار از مهم ترین عوامل انسجام آوایی در این سور هستند و نقش بسزایی در ارتباط میان آیات و در نتیجه یکپارچه ساختن تمامِ متنِ سوره ها داشته اند و در مقابل، ترصیع کم ترین نقش را در انسجام متن سوره ها داشته است.
زهرا لطفی احمد پاشازانوس
پایان نامه ای که پیش روی ماست در خصوص تصحیح وتحقیق وتبیین وشرح شواهد موجود در کتاب «املاء ما منَّ به الرحمن» شیخ ابوالبقاء عکبری میباشد .این کتاب در زمینه وجوه اعراب در قرآن کریم است قرآنی که پیوسته علماء و مفسران در صدد اعراب آن بوده اند چرا که اعراب نقش بسزایی در تفسیر معانی آن دارد. قرآن کریم سبب اصلی پیدایش علم نحو و اعراب میباشد.چراکه تداخل لهجات در زبان عربی واختلاف لهجات بین قبایل، قرآن را دستخوش تحریف کرد بطوریکه علماء و بزرگان را وادار به اعراب گذاری آن نمود.پس اگر بگوییم که نحو پایه واساس علوم قرآنیست این را هم باید بگوییم که اعراب خلاصه و فشرده ای از آن میباشد که بعدها در زیر سایه قرآن استقلال یافت وبه صورت شاخه ای مستقل درآمد. امّا کتاب «املاء ما منَّ به الرحمن» از جمله کتابهایست که در زمینه وجوه مختلف اعرابی در قرآن به بحث وبررسی پرداخته و نویسنده آن سعی براین داشته تا تمامی وجههای اعرابی را در آن ذکرکند و این عمل او با تکیه بر آراء علما و بزرگان مذهب کوفه و بصره و مذهب بغدادی چون سیبویه و ابی علی فارسی وابن جنی والکسایی...محقق گشته است.وکتاب او توانسته با تأمّل و عمیق نگری در مباحث صرفی و نحوی واستشهاد به آیات قرآنی وشواهد شعری وهمگام بودن با اسلوب سهل وآسان، گوی سبقت را از دیگرکتب وجوه اعراب قرآن برباید. ما در این پایان نامه سعی بر تصحیح و تحقیق وتبیین این کتاب ارزشمند برآمده ایم چراکه این کتاب در کنار محتوای فاخر وعلمی آن که پیوسته در خدمت قرآن کریم بوده راهگشای دیگر نویسندگان بعد از خودش میباشد.
آرزو شیدایی قره قشلاقی احمد پاشازانوس
الملخّص: إنّ النبیّ الأکرم- صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم- منذ ظهور الإسلام شجّع الناس إلی تعلّم العلوم المختلفه و الکشف عن حقیقتها إلی جانب دعوته إلی الإیمان باللَّه تعالی و اجتناب الشرک؛ فکلّ ما یکتشف من العلم یزید القلب إیمانًا بعظمه اللَّه؛ و کثیرًا ما سمعنا قوله الشریف: « اطلبوا العلم من المهد إلی اللَّهد ». من العلوم الّتی تعامل هذا الوحی المنزل بشکل مباشره هو النحو، فهو علی الرغم من أنّه مولود القرآن، فصار بعد ظهوره العامل الرئیسیَّ لفهمه و تفسیره؛ و إعراب القرآن أحد فروع هذا العلم، و قد عُنِیَ به عدد کبیر من العلماء و الشخصیات البارزه قدیمًا و حدیثًا ، و قد تألفت مئات کتاب و رساله فی هذا المجال. و الأطروحه الَّتی بین أیدینا هی تحقیق حول القسم الثالث من کتاب مشهور فی باب إعراب القرآن، و هو « إملاء ما منّ به الرّحمن من وجوه الإعراب و القراءات فی جمیع القرآن»، و یولّفه الشیخ أبوالبقاء العکبری أحد علماء القرن السادس للهجره، و محاوله فی تصحیح هذا الکتاب المفید الذی قلّما یمکن التمتّع بها الیوم لإنشاءه القدیمی. فهو کتاب ذات قیمه علمیّه عظیمه، و ألّف فیه العکبری جمیع الآراء فی مجال إعراب الآیات و قراءاتها فی جمیع القرآن. و أهمّ ما قمت به فی هذه الأطروحه یشتمل علی: 1. ذکر الآیات الّتی یتناولها البحث. 2. تشکیل محتویّات الکتاب. 3. شرح مسائل النحو المشکله المکرّره خلال البحث. 4. المقارنه بین آراءه و بین آراء سائر النحاه حول إعراب القرآن. 5. ذکر أسامی القرّاء فی کلّ قراءه ذکرها المصنّف. 6. شرح الشواهد الشعریّه.
طیبه سرفرازی احمد پاشازانوس
إنّ التعریف علی إعراب القرآن ضروریٌ بالنسبه الّذینَ یقروون القرآنَ و یفسّرونه لکی لا یعترض أیّ خطإ فی قراءته و تفسیره. أوّل من قام بإعراب القرآن کان إمامنا الإمام علی (ع). فقام أهل الإیمان بعده بخدمه هذا الکتاب المنزل من جانب اللّه علی رسوله. فمنهم من قام علی ضبط کلماته و حفظه؛ و منهم من قام علی تفسیره و شرحه؛ و منهم من قام بضبط أواخر الکلمات إعراباً و بناءً، فهذا یُعرف بعلم النحو، فمن العلوم الّتی تعامل هذا الوحی المنزل بشکل مباشره هو النحو، فهو صار بعد ظهوره العامل الرئیسیَّ لفهمه و تفسیره؛ و إعراب القرآن أحد فروع هذا العلم، و قد عُنِیَ به عدد کبیر من العلماء .هکذا بدأت الدراسات الکثیره فی سبیل إعراب القرآن و تفسیره.و نشأ فی ظل لغه القرآن علومٌ أخری کعلم القراءه و التفسیر؛ لأنّ هذه اللغهَ هی اللغهُ الفصحی و أشرف اللغات حیث نزل القران الکریم بها. الأطروحه الَّتی بین أیدینا هی تحقیق حول القسم الثانی من کتاب مشهور فی باب إعراب القرآن، و هو « إملاء ما منّ به الرّحمن من وجوه الإعراب و القراءات فی جمیع القرآن»، و یولّفه الشیخ أبوالبقاء العکبری أحد علماء القرن السادس للهجره، و هذا الکتاب یکون من أحد الکتب الّتی صُنّفَ فی سبیل خدمه القرآن و لغه العرب. فی النهایه یمکن أن نخلّص عملی فیما یلی: 1. تشکیل آیات کتاب إملاء ما منّ به الرّحمن. 2. مقارنته مع الآثار الآخری سواءٌ کان قبل العکبری أم بعده. 3. عزو الآیات القرآنیه إلی سورها و إیراد الآیات. 4. تخریج الشواهد الشعریه من مصادرها. 5. شرح الأبیات شرحاً وافیاً. 6. استخراج مذاهب النحویین من مصادرها. 7. بیان المفردات و أصل الکلمه باستعانه کتب المعاجم.