نام پژوهشگر: آنیتا لشکریان
مژگان فرشچیان سهیلا فغفوری
در این کار پژوهشی سعی شده است ارتباط بین سه نمایشنامه هرولد پینتر و تفکرات میشل فوکو، متفکر معاصر فرانسوی، بخصوص مفهوم "قدرت" از دید او مورد بررسی قرار گیرد. پس از مطالعه آرا و عقاید فوکو این نتیجه بدست آمد که علاوه بر موضوع "قدرت"، از زاویههای دیگری نیز افکار این دو نویسنده به هم شباهت دارند، مانند مطالعاتی که در زمینه درمان بیمارانی که مشکلات روانی دارند، انجام دادهاند. در ابتدا تاریخچه مختصری از تئاتر پوچی ارائه شده است. در فصل اول، زندگی نامه دو نویسنده و عقاید آنها در مورد قدرت و سیاست ارائه شده است. همچنین اوضاع سیاسی زمان آنها مورد بحث قرار گرفته است. در فصل دوم، هر یک از سه نمایشنامه ( جشن تولد 1957، سرایدار 1960و آسانسور غذا 1957) با عقاید میشل فوکو در مورد قدرت و دیگر موارد مرتبط با آن مانند پنوپتیکون مقایسه شده اند. فصل سوم نیز به نتیجه گیری اختصاص داده شده است.
فاطمه سلیمی سهیلا فغفوری
این پایان نامه برانست که رساله زیبا شناسی ادموند بورک تحقیق فلسفی در مورد خاستگاه نظریات ما از عالی و زیبارا در رمان بلندی های بادگیراثر امیلی برونته بررسی کند.زمانی که این رمان برای اولین بار در سال1847 منتشر گردید, منتقدان دوره ویکتوریا و خوانندکان طبقه متوسط جامعه این رمان را به عنوان یک رمان موفق تکذیب کردند.جامعه ویکتوریا یک جامعه متوسط بود که نظم و تمدن را ارج می نهاد. با این وجود امیلی برونته به جای پایبندی به عقاید و نرم های جامعه ویکتوریا, در رمان خود به بعد رمانتیک و ماورا الطبیعه گروید.او فضای رمانتیک و ماوراالطبیعه رابا به تصویر کشیدن ساختمان بلند و تاریک بلندی های بادگیر, تمایل شدید احساسی شخصیت ها, کابوس لاک وود,شبح کاترین, زمین های بایر متروک, سگ های زوزه کش, و همچنین با به تصویر کشیدن ترس و وحشت از طریق درد و رنج, بیماری و مرگ خلق کرد. از این رو, رمان بلندی های بادگیر را می توان براساس بافت زیبا شناسی قرن هجدهم مطالعه کرد. تئوری زیبا شناسی بورک میتواند به عنوان یک نقطه اغاز و یک راه مناسب در مطالعه احساسات بشری در رمان عمل کند. این تئوری می تواند بافت مناسبی را جهت بحث در مورد مفاهیم زیباشناسی "عالی" و "زیبا"در رمان فراهم کند. با بررسی دو احساس "عالی"و "زیبا", بورک بیان داشت که اساس "عالی" بر پایه ترس و وحشت و اساس " زیبا" عشق و محبت است. وی توضیحی فیزیولوژیکی را برای این دو احساس ارائه داشت. علاوه بر انقباض واستراحت اعصاب که دلایل اصلی به وجود اورنده "عالی"و "زیبا"می باشند, بورک بعضی ویژگی ها و خصوصیات را به عنوان منابع به وجود اورنده این دو احساس شناسایی کرد. این منابع در رمان بلندی های بادگیردیده می شوند که از این رو ارزش رمان را از لحاظ زیبایی شناسی بالا می برد.
صمد رستم زاده آنیتا لشکریان
مطالعه حاضر به بررسی مفهوم انسان و آنچه در شکل گیری هویت انسانی در دو رمان دوریس لسینگ، فرزند پنجم و بن در دنیا، دخیل هستند می پردازد و رابطه بین فرد و ساختار عینی جامعه را مورد ارزیابی قرار می دهد. برای این منظور، دو دیدگاه مطرح در زمینه عوامل موثر بر رشد فرد در اجتماع بررسی می گردد: از یک طرف، انسان محصول ساختار عینی جامعه قلمداد شده که هویت او از پیش تعریف شده است؛ از طرف دیگر، انسان یک موجود آزاد و مختار دانسته می شود که هویت فردی خود را می سازد. مطالعه حاضر تلاشی است برای بررسی انسان شناختی فرهنگی دو رمان دوریس لسینگ با محوریت جستجوی هویت و تصویری که او از انسان مدرن ارائه می دهد. بر پایه مبانی نظری تحقیق، ژنتیک رفتاری و عادت واره پیر بوردیو،چنین نتیجه گیری می شود که لسینگ انسان را یک پدیده اجتماعی می داند که تحت تاثیر میراث ژنتیکی و عادت واره ای است که رفتار او را شکل می دهند.
الهه وکیل هنزایی آنیتا لشکریان
مطالعه حاضر به بررسی مفهوم هویت آفریقایی - آمریکایی در دو نمایشنامه آگوست ویلسون، درس پیانو و حصارها، می پردازد. ویلسون بر این اعتقاد است که یکی از دلایل اصلی فقدان هویت آفریقایی- آمریکایی نبود رابطه معنوی سیاهان آمریکا با گذشته خود است؛ بنابراین، ایجاد این رابطه یکی از تم های اصلی آثار اوست. مطالعه حاضر سعی بر آن دارد تا بر اساس فلسفه دکتر مولانا کارنگا، فیلسوف آفریقایی- آمریکایی، در مورد هویت سیاهپوستان جهان و همچنین بر اساس مدلی او برای مطالعه سیاهپوستان ارائه داده، تصویری که این دو نمایشنامه از زندگی سیاهپوستان آمریکا در هفت زمینه نشان دهد را مورد ارزیابی قرار دهد. این هفت زمینه عبارتند از تاریخ، مذهب، سازمان اجتماعی، سازمان اقتصادی، سازمان سیاسی، آثار هنری و شخصیت انسانی. این مطالعه همچنین در پی آن است که نشان دهد که سالها تجربه سیاهان آمریکا در این هفت زمینه باعث ایجاد حس خود کم بینی آنان نسبت به سفید پوستان شده است که این خود باعث از دست رفتن حس عزت نفس و هویت واقعی آنان می شود. در این آثار، ویلسون علاوه بر برشمردن مشکلات سیاهپوستان، راه حل هایی را نیز برای حل آن مشکلات در این هفت زمینه ارائه می دهد. مطالعه حاضر این راه حل ها را نیز مورد بررسی قرار می دهد.
پیمان سلیمیان آنیتا لشکریان
مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی دو پسرکشی در متن حماسی مرگ پسر آیفی از دستنوشته های حماسی ایرلند و بخش رستم و سهراب از شاهنامه ابوالقاسم فردوسی از دیدگاه مطالعه تطبیقی اسطوره های هندواروپایی جورج دومزیل می پردازد. نظریات دومزیل درباره سه گانگی )سه لایگی( خویشکاری های کیهانی و اجتماعی در ادیان و نظام های اسطوره ای هندواروپایی بررسی شده اند؛ سپس این موضوع مورد بحث قرار گرفته است که چگونه روابط بین خویشکاری ها نقش هر خویشکاری را در اجتماع و یا اجتماع خدایان تعریف می کند و این که چگونه در فرهنگ های هند و اروپایی خدایان و قهرمانان حماسی جنگاور الزاماً مرتکب گناه می شوند. این مطالعه نشان می دهد که در هر دو داستان سیر رویدادها و معنای آن ها مطابق الگوی گناهان سه گانه جنگاور است که دومزیل مطرح می سازد. سپس همخوانی ها و ناهمخوانی های دو متن با توجه به اصلاحات زرتشتی در دین پیشاهندوایرانی در ایران، نظام اسطوره ای سلتی و سنت روایت شفاهی در ایرلند مورد بررسی قرار می گیرند. نتیجه نشان می دهد که هر دو متن حاوی همان الگوی گناهان سه گانه جنگاوران به ضد هر سه خویشکاری که دومزیل مطرح می کند هستند؛ و بنابراین هر دو نمایاننده یک جهان بینی در جوامع مرتبط می باشند.
بشیر صادقی آنیتا لشکریان
این پژوهش سعی در بررسی ماهیت هنر در سه نمایش نامه از تام استاپارد (1937 - ) دارد، روزنکرنتز و گیلدنسترن مرده اند (1966)، اصل موضوع (1982) و کاراگاه هاوند واقعی (1968). نقش هنر و تعامل آن با زندگی واقعی از زمان افلاطون تاکنون مورد بحث بوده است. از طرفی، در دیدگاه افلاطون هنر به عنوان یکی از آفریده های این جهان در مرتبه ای پایین تر نسبت به زندگی قرار دارد، زیرا از زندگی تقلید می کند و اصالت و حقیقت آن را ندارد. از طرف دیگر، نمایش نامه نویس و منتقد ایرلندی، اسکار وایلد در مقاله ش تحت عنوان "افول دروغ" (1891) دیدگاه مثبتی را نسبت به هنر بیان می کند و از هنر به عنوان یک اصل راستین و برتر نسب به زندگی دفاع می کند. بحث وایلد بر این اساس است که هنر محدودیت های زندگی را ندارد، چرا که توان خیال پردازی و قدرت آفرینش واقعیت های جدید از ویژگی های برجسته آن است. با این وجود، در دوره ی پسامدرن فردریک جیمسون (1934 - )، مانند افلاطون اهمیت هنر را نادیده می گیرد و بر این باور است که همه چیز قربانی سطحی نگری شده و جایگاه خود را از دست داده است. به دلیل وفور نشانه ها هنرمند توانایی آفرینش مفاهیم جدید را ندارد، چون همه چیز قبلا آفریده شده است. از طریق به کارگیری ساختارشکنی ژاک دریدا، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخی برای اتهامات افلاطون، تصدیق تمجید های اسکار وایلد و دفاع در برابر نا امیدی های جیمسون مبنی بر تضعیف ویژگی آفرینندگی هنر می باشد. با یافتن تقابل های دوگانه در سه نمایش نامه ی تام استاپارد، این پژوهش سعی دارد تا روش قدیمی و منسوخ "هنر از زندگی تقلید می کند" را به چالش کشیده و ادعا کند که در واقع زندگی است که از هنر تقلید می کند. نظریه تقلید پایین تر از ضد-تقلید قرار می گیرد و هنر ارزشمندتر از همیشه به حیات خود ادامه می دهد.
ساغر صفاییان آنیتا لشکریان
این پایان نامه به بررسی محوریت تکنولوژی رسانه ای در فرهنگ و جامعه ی پسامدرن به تصویر کشیده شده در رمان برجسته دان دلیلو، صدای سفید(1985)، می پردازد. بواسطه ی اعمال نگرش های ، ژان بودریار، و فردریک جیمسون بر روی اثر، مطالعه حاضر تلاش بر ردیابی طریقه ای را دارد که مفاهیم معرفی شده توسط هر دو نظریه پرداز به از بین رفتن نهایی ذهنیت شخصیت ها کمک می کند. هر دو نظریه پرداز بر این باورند که توسعه ی فناوری نوین که در نیمه ی دوم قرن بیستم به وقوع پیوست منجر به پیدایش فرهنگ رسانه ای شده که به تدریج به تمامی زوایای زندگی افراد نفوذ می کند. در صورت افراط در استفاده از این تکنولوژی، تصاویر و اصوات رسانه در تک تک افکار، گفتار، و رفتار اعضای جامعه رسوخ کرده و متعاقبا هویت پسامدرن جدیدی برای آن ها شکل می دهند. این پژوهش چنین نشان می دهد که از آنجایی که وانموده های رسانه پایه و اساسی در واقعیت ندارند، هویتی که رسانه روی هم رفته برای فرد مهیا می کند تنها یک هویت گسیخته بر پایه ی فراواقعیت است که هیچگونه معنا و محتوایی ندارد. زمانی که اطلاعات بیش از حد رسانه شخص گسیخته را اشباع میکند، گونه ای هیجان ناشی از تصاویر بی عمق، مصیبت بار(اما عالی) درفرد به وجود می آید. متعاقبا فرد به نوعی نقصان عاطفی دچار میشود و از فجایع واقعی خارج از گستره رسانه نیز لذت می برد. بعلاوه از آنجا که در چنین جوامعی رسانه مفاهیمی همچون فرآیند زمانمندی را از بین برده است، فرآیند زمانمندی زبان شناختی نیز مختل شده و شخص محکوم به تجارب منفصل در زمان حال جاودانی یا شیزوفرنی می شود. محقق در نهایت نتیجه گیری میکند که در وضوح غیرقابل توصیفی از تصاویر مجزا، شخص گونه ای شدت را تجربه کرده و ذهنیت خود را به رسانه می بازد.
مریم حسینی آنیتا لشکریان
گونتو گراس، نویسنده ی آلمانی، در رمان طبل حلبی با نشان دادن جوانب مختلف زندگی مردم سبک نامتعادل زندگیشان که در نتیجه ی ایدئولوژی خاص نازی ها به وجود آمده است را به تصویر میکشد. این ایدئولوژی جوانب مختلف زندگی مردم را بر حسب نوعی نگاه سیستماتیک به جهان تعریف میکند. همانطور که در رمان طیل حلبی نیز به تصویر کشیده شده است اقشار مختلف جامعه مجبور بودند خواسته های درونی خود را کاملا نادیده گرفته و بر حسب قوانین سیستماتیک جامعه زندگی کنند. بررسی همه ی این نکات نشان میدهد که این رمان انتخاب مناسبی برای پیاده سازی نظریه ی ساختارشکنانه ی دریداست. شخصیت اصلی این رمان که راوی داستان نیز هست دائما در حال تلاش برای هماهنگ سازی خود با جامعه است ولی هر چه بیشتر تلاش میکند بیشتر به انزوا کشیده میشود و در آخر هم تبدیل به یک بیمار روانی می شود. بنابر این مهم ترین دوگانه ی متضادی که در بررسی این رمان مطرح میشود "سیستم و فرد" است و همه ی دوگانه های دیگر زیر مجموعه ی آن محسوب میشوند. هنر، سیاست و مذهب سه حوزه ی مهمی هستند که مورد بررسی قرار گرفته اند. مطالعه ی جامع دوگانه های مربوط به این سه حوزه نشان میدهد که همه ی آنها ریشه در همان دوگانه ی "سیستم و فرد" دارند. در روش های سیستماتیک سعی بر این است که نوعی همگونی که در راستای اهداف سیستم باشد به وجود آید . در اکثر موارد طی این روند همگون سازی، ناهمگونی های روانی و درونی افراد نادیده گرفته می شود. در چنین شرایطی افراد دچار آشفتگی شخصیتی شده و حتی ممکن است به نابودی کشیده شوند. با مطالعه ی کامل همه ی این موارد به این نتیجه می رسیم که بهترین درمان احتمالی برای این بحران هویت به کار گیری تفکر دریدایی ست. در این طرز تفکر تضاد بین دوگانه ها از بین رفته و رابطه ی مکمل جایگزین آن شده است.
مهسا منشی آنیتا لشکریان
the current thesis is composed in five chapters in the following fashion: chapter two encompasses the applied framework of the project in details; the methodology of carl gustav jung to explain the process of individuation, the major archetypes and their attributes and his techniques to assess the mind’s strata are all explained. moreover, the austrian psychoanalysts, heinz kohut’s models of analysis are discussed to the needed extent. due to the inaccessibility of the poet’s complete writings and the lack of research laboratories, it would be done in a fairly relative scale though. chapter three is specified to the description of the mythical world of the poet’s works. the parallel models fitting jung’s archetypes are extracted and clearly explained. besides, a close look is cast upon the kohutian selfobjects and their effective role in the formation of a narcissistic self. these patterns make up the foundation stone to extend the cultural and psychological theories. chapter four entails a thorough and multi-dimensional analysis of the paradigms detected with the help of diverse theorists of post-modernism and feminism and also kohut’s practices. finally in the fifth chapter, the thesis is closed with the investigation of the results. nonetheless, the findings open a vaster horizon of contemplation to the reader. further questions that might link the readers’ uptakes to a higher level of awareness and mean to spice up the craving for more knowledge are proposed, as well.
عارفه شفیق آنیتا لشکریان
هدف این پایان نامه تحلیل مساله استعماربر اساس هویت انسان مدرن میباشد که دررمان زندگی پای به تصویر کشیده شده است.این تحقیق بااعمال تئوری سیاسی هانا آرنت مبنی برقلمروهای خصوصی وعمومی زندگی، سعی دارد روشی را نشان دهد که تئوری هانا آرنت از طریق آن رشد نفس مدرن را در رمان نشان میدهد.براساس نظر آرنت، زندگی به دوقلمروی عمومی و خصوصی تقسیم میشود. قلمروی خصوصی قلمروی احتیاج است و قلمروی عمومی قلمروی بحث وعمل است. با پیدایش نظام اجتماعی و دل مشغولی های اقتصادی، مرز بین قلمروی عمومی و خصوصی زندگی از بین رفت و قلمروی خصوصی برفعالیتهای عمومی حکمفرما شد.درنتیجه انسان مدرن احساس تنهایی کردو بر روی منافع شخصی اش متمرکزشد.این وسواس فکری اوراخود محور کرد و او بقیه مردم را به عنوان دیگری تصور کرد که باید قربانی منافع مادی او شوند. بنابراین استعمار بوجود آمد. سعی شده که این جنبه در رمان یان مارتل به نام زندگی پای بازشناسی شود. مارتل کانادایی که زادگاهش هدف رژیم های استعماری بوده است، عناصر استعماری را ازطریق روابط انسان با حیوان برمبنای هویت انسان مدرن در رمان نشان میدهد.پای پاتل یک نوجوان هندی، نماینده فرد اجتماعی در تئوری آرنت میباشد. در مطالعات پسااستعماری، حیوان نماد گروه تحت استعمار است، پای بعنوان استعمار گر، حیوان را باعنوان نژادی پست تر از انسان میداند.اما پای بامواجهه با قلمروی خصوصی، تمام فردیت و عقاید مذهبی خود را از دست میدهد و به مرتبه حیوانیت که پست تصور شده، تقلیل میابد. اما حیوان، بعنوان گروه تحت استعمار، به اندازه انسان، که در اینجا گروه استعمارگر است،حق زندگی دارد.همانطور که در همکاری متقابل پای و ببر بنگالی برای نجات یافتن نشان داده شده است، آرنت پیشنهاد میکند که نجات پای درنقش استعمارگروببر درنقش استعمارشده، فقط از طریق یک همکاری مشترک بین هردوگروه امکانپذیر میباشد.
فاطمه مرتضوی آنیتا لشکریان
این پایان نامه بررسی مقایسه ای جریان سیال ذهن در رمان های "خشم و هیاهو" اثرویلیام فاکنر و "شازده احتجاب" اثر هوشنگ گلشیری می باشد. هدف از این پایان نامه بررسی تکنیک نوشتاری جریان سیال ذهن با بکارگرفتن تئوری ذهن ویلیام جیمز که منبعی با ارزش را جهت تحلیلی و بررسی جریان سیال ذهن ارائه می دهد. در این پروژه زمان این رمان ها مورد بررسی قرار می گیرد و و نشان داده می شود که چگونه زمان گذشته و حال در هم می آمیزد و تکنیک جدیدی را درروایت داستان ارائه می کند. علاوه بر آن، این مطالعه خوانندگان را با هوشنگ گلشیری به عنوان یکی از اولین نویسندگان ایرانی که تکنیک های ادبی مدرن مانند جریان سیال ذهن را به کار گرفت ،آشنا کند. با بررسی منابع انگلیسی و فارسی، این تحقیق توضیح می دهد که چگونه تکنیک نوشتاری جریان سیال ذهن بر این دو رمان تاثیر گذارده است. این پروژه به این مطلب می پردازد که آیا استفاده از تکنیک نوشتاری جریان سیال ذهن در این دو رمان یکسان بوده است یا خیر. در پایان نتیجه گیری می شود که نویسندگان تکنیک یکسانی را دراین آثار به کار نگرفته اند.
شبنم فلاحی آنیتا لشکریان
چکیده ندارد.
پروین صفری علی اکبر جباری
چکیده ندارد.
محمدعلی قوه ندوشن علی اکبر جباری
چکیده ندارد.