نام پژوهشگر: فریبا عدلی
لیلا ترابیان پروین احمدی
فرهنگ مدارس الگویی از باورها و ارزشهای مشترک اعضای آن می باشد که بر رفتار آنها تأثیر می گذارد . با توجه به اینکه شکست یا موفقیت هر سازمانی را به حساب فرهنگ حاکم برآن می گذارند و برای ایجاد تحول و نوآوری در مدارس و قرارگرفتن در مسیر موفقیت به فرهنگ مدارس قوی نیاز است، از این رو شناخت فرهنگ مدارس ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در میان سازمانها، رسالت آموزش و پرورش در زمینه سازگاری و تطابق با تغییرات و تحولات محیط ، حساس تر و حیاتی تر از سایر سازمانها ست، زیرا وظیفه عمده ایجاد تغییر و تحول را برعهده دارد به همین منظور توجه به خلاقیت و نوآوری در سازمانهای آموزشی از اهمیت بیشتری برخوردار است . به منظور تقویت و پرورش روحیه نوآوری در نظام آموزشی و با توجه به اهمیت مدارس، در این پژوهش رابطه فرهنگ مدارس و پرورش روحیه نوآوری در دبیران مقطع متوسطه بررسی و ارزیابی شد. پرسشهای پژوهش : - نوع فرهنگ حاکم بر مدارس چیست؟ - ویژگیهای فرهنگ مدارس برای پرورش روحیه نوآوری چیست؟این پژوهش از نوع تحقیق توصیفی– همبستگی بود.جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه دبیران دبیرستانهای کرمان، انتخاب شد که تعداد آنها 1780 نفر در سال تحصیلی 88-87 بود. نمونه آماری این پژوهش 200 نفر بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده های آماری، فرهنگ حاکم بر مدارس فرهنگ ایدئولوژیک و فرهنگ مناسب برای پرورش روحیه نوآوری، فرهنگ مشارکتی بود و به استناد فرضیه های پژوهش ، یافته ها نشان دادند که فرهنگ مدرسه و متغیرهای آن ، انگیزش، معیار ارزشیابی اعضا، شیوه پیروزی، سبک رهبری، نحوه تصمیم گیری، مرجع اختیار، معیار عملکرد ، هدف سازمان و منبع قدرت با نوآوری رابطه مثبت و معنی داری دارند و کلیه فرضیه های تحقیق تأیید گردیدند.
ثریا رستمی فرشته ناظر زاده کرمانی
سازمان های امروزی در محیطی قرار گرفته اند که تنها با یادگیری سریع از موفقیت ها و شکست ها است که می توانند به حفظ مزیت رقابتیشان کمک کنند. در چنین شرایطی، ایجاد مزیت رقابتی نیازمند وجود سازمان هایی است که قابلیت ایجاد دانش و بهره گیری بهینه از منابع و سرمایه های فکری و انسانی خود را داشته باشند. بنابراین سازمان ها باید در صدد تحول خود به سمت سازمان های یادگیرنده باشند. هدف این پژوهش بررسی رابط? بین سازمان یادگیرنده و رضایت شغلی کارکنان شهرداری می باشد. سوالات پژوهش عبارتند از؛ سوال اصلی آیا طراحی ساختار سازمانی یادگیرنده به رضایت شغلی کارکنان منجر می شود؟ و سوالات فرعی شامل1) آیا مولفه تسلط فردی به رضایت شغلی کارکنان منجر می شود؟2) آیا مولفه ی الگوهای ذهنی به رضایت شغلی کارکنان منجر می شود؟3) آیا مولفه فرادید مشترک به رضایت شغلی کارکنان منجر می شود؟4) آیا مولفه یادگیری تیمی به رضایت شغلی کارکنان منجر می شود؟5) آیا مولفه تفکر سیستمی به رضایت شغلی کارکنان منجر می شود؟روش پژوهش توصیفی - همبستگی و جامعه ی آماری آن کل کارکنان بخش اداری شهرداری تهران که تعداد11000 نفر بود و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 370 نفربه عنوان حجم نمونه معین شدند. روش نمونه گیری در یک مرحله ی خوشه ای انجام شد. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه سازمان یادگیرنده و رضایت شغلی کارکنان بود. جهت سنجش ویژگی های سازمان یادگیرنده از پرسشنامه ستوده(1387) استفاده شد. پرسشنامه رضایت شغلی کارکنان بر اساس ابعاد پرسشنامه ی jci که توسط هاکمن و اولدهام (1980) ساخته شد. این پرسشنامه توسط مقدسی در سال(1385) تنظیم شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل(آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین فرآیند های سازمان یادگیرنده و رضایت شغلی کارکنان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. پرسش های1،2،3،4و5 معنی دار بودند. شهرداری می تواند با ایجاد و استقرار زیرساخت های سازمان یادگیرنده همچون کاهش سلسله مراتب سازمانی، انجام عملیات مبتنی بر پروژه، کار تیمی، شبکه ارتباطات همه جانبه، و نیز بکارگیری سیستم های تشویقی به افزایش رضایت شغلی و کسب مزیت رقابتی سازمان دست یابند.
سیده مریم حسینی فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری تهران می باشد. پرسش اصلی پژوهش آن است که، آیا بین مدیریت دانش و مولفه های رفتار شهروندی سازمانی رابطه وجود دارد؟، سوالات فرعی 1)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی وجدان کاری کارکنان شهرداری تهران، 2)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی جوانمردی کارکنان شهرداری تهران، 3)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی فضیلت مدنی کارکنان شهرداری تهران، 4)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی ادب ونزاکت کارکنان شهرداری تهران، 5)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی نوع دوستی کارکنان شهرداری تهران، 6) آیا جنسیت در رابطه مدیریت دانش با رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل کننده ایفا می کند؟. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان بخش اداری شهرداری تهران به تعداد 11000نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 373نفر به عنوان حجم نمونه معین شدند. روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون و رفتار شهروندی سازمانی ارگان و همکاران بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر همبستگی مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی بود. پرسش های فرعی یک و چهار معنی دار بودند و پرسش های فرعی دو، سه و پنج معنی دار نبودند. همچنین جنسیت در رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل گر ایفا می کند. بنابراین مدیران شهرداری می توانند با شناسایی عملکردهای درست کارکنان و مشارکت آنان در تصمیم گیری های سازمان و بکارگیری سیستم های تشویقی به پیش برد و کسب مزیت رقابتی سازمان دست یابند.
رقیه نظری مژده وزیری
مشتری محوری یکی از روش های مدیریت کیفیت فراگیر است و هدف آن ارتباط مستمر با مشتری و جلب و حفظ مشتری در آینده است. با توجه به اهمیت مدیریت ارتباط با مشتری در نظام آموزشی و اهمیت نظام آموزش و نقش والدین- مشتریان بیرونی- در ارزیابی و تضمین کیفیت خدمات این پژوهش، با مقایسه ارزیابی والدین از میزان مشتری محوری مدارس دولتی با غیر دولتی، درصدد است تا میزان مشتری محوری مدارس دولتی و غیردولتی را بسنجد و از نتایج آن برای بهبود اثربخشی مدارس استفاده کند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ موقعیت میدانی و از نظر نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه کل آن تمام والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی کشور را شامل می شد، اما به دلیل دسترسی محقق والدین دانش آموزان تهرانی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و از مناطق آموزش و پرورش مورد منطقه 6 به عنوان خوشه و از مدارس منطقه 6، 1 مدرسه دولتی و 1 مدرسه غیردولتی دخترانه به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار آن پرسش نامه محقق ساخته بود که براساس مدل سروکوال طراحی شده بود؛ برای تعیین روایی از روایی محتوایی و تأیید اساتید متخصص در این زمینه استفاده شد و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ کل پرسشنامه با ضریب 98/0 و برای خرده آزمون های بعد فیزیکی 89/0، بعد اطمینان پذیری 91/0، بعد مسئولیت پذیری 88/0، بعد ضمانت و تضمین 94/0 و بعد همدلی 88/0 و بعد انتقادپذیری 88/0 تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که ارزیابی والدین از میزان مشتری محوری دولتی در مقایسه با مدارس غیردولتی متفاوت است و میانگین مشتری محوری ابعاد فیزیکی، اطمینان پذیری، مسئولیت پذیری، ضمانت و تضمین، همدلی و انتقاد پذیری مدارس غیردولتی بیشتر از مدارس دولتی بود. بنابراین، میزان مشتری محوری مدارس غیردولتی در همه ابعاد بهتر از مدارس دولتی است.
سیده مریم حسینی فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری تهران می باشد. پرسش اصلی پژوهش آن است که، آیا بین مدیریت دانش و مولفه های رفتار شهروندی سازمانی رابطه وجود دارد؟، سوالات فرعی 1)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی وجدان کاری کارکنان شهرداری تهران، 2)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی جوانمردی کارکنان شهرداری تهران، 3)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی فضیلت مدنی کارکنان شهرداری تهران، 4)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی ادب ونزاکت کارکنان شهرداری تهران، 5)رابطه مدیریت دانش و مولفه ی نوع دوستی کارکنان شهرداری تهران، 6) آیا جنسیت در رابطه مدیریت دانش با رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل کننده ایفا می کند؟. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان بخش اداری شهرداری تهران به تعداد 11000نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 373نفر به عنوان حجم نمونه معین شدند. روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون و رفتار شهروندی سازمانی ارگان و همکاران بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر همبستگی مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی بود. پرسش های فرعی یک و چهار معنی دار بودند و پرسش های فرعی دو، سه و پنج معنی دار نبودند. همچنین جنسیت در رابطه مدیریت دانش و رفتار شهروندی سازمانی نقش تعدیل گر ایفا می کند. بنابراین مدیران شهرداری می توانند با شناسایی عملکردهای درست کارکنان و مشارکت آنان در تصمیم گیری های سازمان و بکارگیری سیستم های تشویقی به پیش برد و کسب مزیت رقابتی سازمان دست یابند.
سیده زکیه طبسی مژده وزیری
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه اخلاق حرفه ای و اثربخشی در بین مدیران آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر مشهد می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان و کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر مشهد بود، که تعداد 220 نفر از آن ها برای این پژوهش انتخاب شدند تا ادراک آن ها از سطح اخلاق حرفه ای و اثربخشی مدیران سنجیده شود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. داده ها به وسیله دو نوع پرسشنامه ی محقق ساخته، که یکی اخلاق حرفه ای و دیگری اثربخشی را اندازه گیری می کرد؛گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد: - سطح اخلاق حرفه ای در مدیران آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر مشهد در سطح بالایی قرار داشت؛ - رابطه همه مولفه های اخلاق حرفه ای و اثربخشی مثبت و معنی دار بود؛ - میان سطح اخلاق حرفه ای و اثربخشی آنان رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشت؛ - از بین مولفه های اخلاق حرفه ای مولفه عملکرد بیش از دو مولفه دیگر (منش و دانش) مولفه های اثربخشی را پیش بینی می کرد. نتایج به دست آمده، اهمیت نقش اخلاق حرفه ای در مدارس را نشان می دهد و به این نکته اشاره دارد که مدرسه به عنوان یک نهاد اساساً اخلاقی مستلزم برخورداری از مدیریت اخلاقی می باشد.
انگیزه مصلی نژاد فرشته ناظرزاده کرمانی
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر ایجاد نگرش به تغییر سازمانی بود. در این پژوهش از روش پس رویدادی استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران دبیرستان های نظری-دولتی در مقطع متوسطه شهر تهران بود(527=n). نمونه آماری در این پژوهش که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند شامل مدیرانی بود که دوره های آموزش ضمن خدمت را گذرانده اند(60=n) و مدیرانی که این دوره ها را نگذرانده اند(60=n). مدیران آموزش دیده شامل 30 نفرمدیر زن و30 نفر مرد بوده اند. همچنین مدیران آموزش ندیده شامل 30 نفر مدیر زن و30 نفر مرد بوده اند. برای تحلیل داده از آزمونهای تی مستقل و لِون برای سنجش همگونی واریانس آزمون های مجذور کای(2?) ، تحلیل واریانس چندمتغیری ، آزمون باکس ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی استاندارد 18 سوالی دونهام و همکاران بود که از آن برای مقایسه ی میزان نگرش به تغییر در سه بعد شناختی ، رفتاری و عاطفی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میان این دو گروه از نظر نگرش به تغییر در دو بعد شناختی و رفتاری تفاوت معنادار و دربعد عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت.درضمن یافته های پژوهش نشان داد که مدیران آموزش دیده درمقایسه با مدیران آموزش ندیده از نگرش به تغییر بهتری برخوردارند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که مدیران مرد آموزش دیده نسبت به مدیران زن آموزش دیده از وضعیت مطلوب تری برخوردارند.
سمیه ضرابی نیکجه فریبا عدلی
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان بوروکراتیک بودن ساختار نظام آموزش عالی و رابط? آن با اعتماد است. سوألات پژوهش عبارتند از: 1. میزان بوروکراتیک بودن ساختار نظام آموزش عالی چقدر است؟ 2. میزان اعتماد در ساختار نظام آموزش عالی چقدر است؟ 3. آیا نوع بوروکراسی (انضباط بوروکراتیک، تخصص حرفه ای) در دانشگاه های مورد مطالعه متفاوت است؟ 4. آیا نوع اعتماد (فردی، گروهی و سازمانی) در دانشگاه های مورد مطالعه متفاوت است؟ 5. آیا بین بوروکراسی و اعتماد رابطه وجود دارد؟ روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان اداری دانشگاه های دولتی تهران بودند، که در رشته های مختلف علوم انسانی فعالیت می کردند و تعداد آنها 6571 نفر بود. نمونه گیری در این پژوهش از نوع طبقه ای، 354 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگرساخته بوروکراسی و اعتماد، و مصاحبه نیمه ساختار یافته برای اعتماد استفاده شد. برای بدست آوردن پایایی سوالات از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که پرسشنامه بوروکراسی 80/0و پرسشنامه اعتماد 91/0 پایایی داشت. روایی سوالات پرسشنامه و مصاحبه توسط استادان و صاحبنظران تایید شد. یافته های پژوهش، وجود بوروکراسی در حد بالاتر از مطلوب را در نظام آموزش عالی نشان داد. از میان مولفه های بوروکراسی سلسله مراتب بالاترین میزان و تقسیم کار و تخصص پایین ترین میزان را دارا هستند. از میان سطوح اعتماد نیز، اعتماد گروهی بالاترین میزان را داراست. یافته ها نشان داد اعتماد در دانشگاه ها بسیار پایین است. همچنین رابطه معکوسی بین بوورکراسی و اعتماد در نظام آموزش عالی وجود دارد. از جمله پیشنهادات مهم این پژوهش استفاده از ساختارهای ترکیبی در نظام آموزش عالی است.
اعظم السادات توکلی فریبا عدلی
سازمان ها برای کسب مزیت رقابتی پایدار که می تواند آن ها را در برابر سازمان های رقیب، نیرومند، پایدار و استوار نگهدارد، نیازمند یادگیری می باشند. سازمان ها باید طوری طراحی شوند که هم? کارکنان در فرایندهای برنامه ریزی، تصمیم گیری و هم چنین تعیین هدف ها مشارکت داشته باشند. بنابراین سازمان ها باید در صدد تحول خود به سمت سازمان های یادگیرنده باشند و توانمندسازی کارکنان می تواند به تحقق آن کمک کند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سازمان یادگیرنده و توانمندسازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران است. سوالات پژوهش عبارتند از: 1- وضعیت یادگیرندگی دانشگاه های شهر تهران چگونه است؟ 2- وضعیت توانمندسازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران چگونه است؟ 3- آیا میان سازمان یادگیرنده با توانمندسازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران رابطه ای وجود دارد؟ 4- آیا سازمان یادگیرنده می تواند پیش بینی کننده توانمند سازی کارکنان دانشگاه های شهر تهران باشد؟ روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود و برای جامعه آماری از بین دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شش دانشگاه به صورت تصادفی انتخاب شدند، که کارکنان اداری این دانشگاه ها 6572 نفر بودند. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد 354 نفر انتخاب شدند. نرخ برگشت پرسشنامه ها 80% بود. ابزار پژوهش دو پرسشنامه سازمان یادگیرنده براتی(1385) و توانمندسازی کارکنان که بر اساس الگوی اسپریتزر و وتن و کمرون (1992) وخانعلیزاده (1387) آن را تنظیم کرده مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه های منتخب از نظر یادگیرندگی و توانمندسازی در مراتب مختلف قرار دارند، دانشگاه های تربیت معلم، شهیدبهشتی، تهران، تربیت مدرس، الزهراء و علامه طباطبایی به ترتیب دارای بیشترین میزان یادگیرندگی هستند و دانشگاه های تربیت معلم، تربیت مدرس، شهیدبهشتی، تهران، الزهراء و علامه طباطبایی به ترتیب دارای بیشترین میزان توانمندسازی کارکنان می باشند. هم چنین بین سازمان یادگیرنده و توانمندسازی کارکنان رابطه مثبت و مستقیم قرار دارد، و سازمان یادگیرنده می تواند پیش بینی کننده توانمندسازی کارکنان باشد. کلیدواژه؛ سازمان یادگیرنده، تسلط فردی، مدل های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی، تفکرسیستمی، توانمندسازی کارکنان، نظام آموزش عالی
زهره زین الدینی بیدمشکی فریبا عدلی
هدف از این پژوهش مقایسه وضعیت موجود برنامه ریزی جانشین پروری و مدیریت استعداد با وضعیت مطلوب آن در دانشگاه های دولتی شهر تهران بود .روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن کارکنان کلیه دانشگاه های دولتی شهر تهران با رشته های مختلف علوم انسانی بود که از میان آن ها دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تربیت معلم، الزهراء و تربیت مدرس به صورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد افراد جامعه 6572 نفر بود که بر اساس جدول کِرجسی و مورگان و با استفاده از نمونه گیری طبقه ای، نمونه ای به حجم 354 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه 30 سوالی راث ول شامل هفت مولفه در دو وضع موجود و مطلوب بود که میزان پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 75/0 برآورد شد. در نهایت داده های 297 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت و نرخ بازگشت 83% بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spssو استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، میانگین، آزمون ویلکاکسون و آزمون تحلیل واریانس انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد میان وضعیت موجود و مطلوب برنامه جانشین پروری و مدیریت استعداد در دانشگاه های دولتی شهر تهران، در همه ابعاد، تفاوت معنی داری وجوددارد و بُعد تعهد نسبت به جانشینی نظام مند در هر دو وضعیت موجود و مطلوب به عنوان مهم ترین مولفه شناخته شد. از یافته های دیگر پژوهش این بود که 66 درصد از کارکنان دانشگاه احتمال ارتقاء خود را در پنج سال آینده بسیار کم یا غیر قابل پیش بینی اعلام کردند. هم چنین مشخص شد هم در وضعیت موجود و هم در وضعیت مطلوب جانشین پروری تفاوت معنی داری بین دانشگاه های مختلف وجود ندارد. بنابراین، یافته های پژوهش نشان دهنده ضرورت وجود برنامه ای برای جانشین پروری و مدیریت استعداد کارکنان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. کلمات کلیدی: برنامه ریزی جانشین پروری- مدیریت استعداد- آموزش عالی.
بی بی فاطمه معصومی زاده فرشته ناظر زاده
چکیده پژوهش حاضر تحت عنوان (رابطه ساختار سازمانی و نو آوری از دیدگاه اعضای هیات علمی) با هدف شناسایی عوامل پرورش دهنده و موانع بازدارنده نوآوری در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری روش کمی از نوع همبستگی پیرسون،عوامل تاثیرگذار بر نوآوری آموزشی در سال 1389 هجری شمسی مورد بررسی وتجزیی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به آنکه ساختار آموزش عالی ایران،ساختار بروکراتیک می باشد باید از بعضی جهات تغییراتی در آن صورت گیرد. به این نحو که برای هماهنگی با تغییر و تحولات رو به رشدی که در جهان امروز رخ می دید ساختار نظام آموزش عالی باید دارای انعطاف بیشتری گردد یعنی هنگام قبول و آشنایی با عقاید نو بهتر است ساختی ملایم تر و دموکراتیک به خود بگیرد و هنگام اجرای عقاید نو دوباره به ساختار بروکراتیک خود برگردد.
رقیه صبحی فریبا عدلی
پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط رهبری معنوی و دانش آفرینی در نظام آموزش عالی به منظور بهبود فرایندهای دانش محور در این نظام در شهر تهران در سال تحصیلی 90انجام گرفته است .سوال های این پژوهش شامل: 1-سبک رهبری غالب در نظام آموزش عالی کدام است؟ 2-میزان دانش آفرینی در نظام آموزش عالی چقدر است؟ 3 -آیاسبک رهبری معنوی در نظام آموزش عالی وجود دارد؟ 4-آیابین رهبری معنوی و دانش آفرینی ارتباط وجود دارد ؟روش پژوهش زمینه یابی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن ، کلیه اساتیدهیات علمی در دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که 150نفربه صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بود شامل:پرسشنامه دانش آفرینی(عدلی،1385)،رهبری معنوی(فرای،2003)و سبک رهبری (قاسمی،1379).اعتبارآن هاتوسط متخصصان سنجیده شد و پایایی آن ها طبق آلفای کرونباخ به ترتیب89./.،95./.و87./.محاسبه شد.برای تجزیه و تحلیل داده هااز آمارتوصیفی و استنباطی استفاده شد. و نتایج به دست آمده نشان داد که: 1- سبک رهبری غالب در نظام آموزش عالی سبک رهبری گروهی مشارکتی است. 2- سطح دانش آفرینی در نظام آموزش عالی کمتر از حد مطلوب است. 3- سبک رهبری معنوی در نظام آموزش کمتر از حد مطلوب است. 4- بین سبک رهبری معنوی و دانش آفرینی رابطه مستقیم وجود دارد
شمسی گل آقایی ملکشاه فریبا عدلی
چکیده: اعضای هیأت علمی، کارکنان، دانشجویان، روابط بین آنان و فرآیندهای سازمان با ارزش ترین منابع دانشگاه هستند. این منابع می توانند به عنوان دارایی های نامشهود تعبیر شوند، اگر چه این اصطلاح تاکنون در خصوص دانشگاه ها به کار نرفته است. نظریه پردازان اغلب سرمایه های فکری را به عنوان اساس دارایی های نامشهود توصیف می کنند. هدف از این پژوهش، بررسی سه مولفه سرمایه فکری یعنی سرمایه انسانی، ساختاری و ارتباطی و روابط متقابل آنها در بین کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاه الزهراء (س) است. در این پژوهش، پرسشنامه بونتیس (1998) مورد استفاده قرار گرفت. بسط مدل ها و آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای spss و لیزرل روی دو نمونه به ترتیب 113 پاسخگو از بین کارمندان و 175 پاسخگو از بین اعضای هیأت علمی انجام گرفت. تجریه و تحلیل داده های هر دو نمونه مورد بررسی نشان داد که: (الف) سرمایه انسانی همبستگی مثبتی با سرمایه ساختاری دارد؛ (ب) سرمایه انسانی همبستگی مثبتی با سرمایه ارتباطی دارد؛ (ج) سرمایه ساختاری همبستگی مثبتی با سرمایه ارتباطی دارد؛ و (د) سرمایه ساختاری به طور مثبتی ارتباط بین سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی را تعدیل می کند. بنابراین، یافته های این پژوهش، نتایج مطالعات پیشین در مورد اثرگذاری اجزای دارایی های نامشهود روی یکدیگر را تأیید نمود.
زینت زارع پروین صمدی
چکیده: ایی تحقیق ثب ذّف ثشسسی فشصت بْ چبلط بْی ت سَ? داصً هذیشیت دس ظًبم آه صَش ?بلی ایشای دس سضت هذیشیت ا جًبم ضذ. دس ایی تحقیق پس اص هش سٍ ادثیبت ه ضَ ?َی، ت?ذادی اص ? اَهل ث? اٌَی فشصت بْ ت?ذادی اص ? اَهل ث? اٌَی چبلط بْی ت لَیذ داصً هذیشیت ض بٌسبیی ضذ. سپس ایی ? اَهل دس پشسط بٌه ثبص ثص سَت س اَلی اص 81 هتخصص استبد سضت هذیشیت اسصیبثی ضذ. دس ثخص ا لٍ پشسط بٌه ثبص ثب استفبد اص س شٍ دلفی ? اَهل ثشسسی ضذ ثب اجوبع ثیی اسبتیذ خجشگبی 81 ?بهل ض بٌسبیی ضذ. ایی ? اَهل ث تشتیت ?جبست ث دَ ذً اص فشصت بْی ت لَیذ داصً ظًیش: جٍ دَ یًش یٍ ج اَی هست?ذ دس ح صَ هذیشیت، حوبیت س جّش ه?ظن ا قًلاه اص ت لَیذ داصً ث هَی، سشهبی گِزاسی د لٍت دس ثخص ت لَیذ ?لن، اسصض بْی اسلاهی دس ایشای چبلط بْی ت لَیذ داصً هذیشیت ظًیش: تغییش سفتبس تغییشات هذا مٍ دس ح صَ ?ل مَ ا سًب یً، جٍ دَ ه اَ غً صیبد ث سَ کٍشاسی دس تحقیق ت سَ? دس ?ل مَ هذیشیت دس ایشای، ?ذم آصهبیصپزیش ث دَی سفتبس بّی ا سًبی دس ح صَ ?ل مَ ا سًب یً، ت جَ ث کویت ثجبی کیفیت دس ت لَیذ داصً هقبلات هذیشیتی، ت جَ ثیا ذًاص ث تئ سَی بّی غشثی، ?ذم جٍ دَ ساثط ت?بهلات سبص ذً ثیی استبد دا طًج ،َ ?ذم ت جَ دا طًج یَبی ستج بّی ثبلای گش بٍّْی تجشثی سیبضی دس ک کٌ سَ ث سضت هذیشیت، تحشین بّی ثییالوللی ?ذم دستشسی ث ه بٌثغ هختلف، سپس ایی ? اَهل دس پشسط بٌه ثست ثشای آصه یَ ثیی خجشگبی پخص ضذ. داد بُّ ثب استفبد اص آصه یَ ?لاهت فشیذهی اسصیبثی ضذ دس بًْیت یکسشی اص ? اَهل ث? اٌَی فشصت ثقی ث? اٌَی چبلط بْی ت لَیذ داصً هذیشیت ض بٌسبیی ضذ. دس ا تً بْ پیط بٌْداتی ثشای غلج ثش چبلط بْ افضایص ت لَیذ داصً هذیشیت اسائ گشدیذ است. کلمات کلیدی: فشصت، چبلص، ه اَ غً راتی،ه اَ غً ?شضی،هذیشیت؛ت لَیذ داصً،پبساداین
فاطمه حیدری سرمزده فریبا عدلی
اقتصاددانان، در مطالعات نظری، همواره سودآوری سرمایه گذاری در سرمایه انسانی از طریق آموزش، بهداشت و سلامت را خاطر نشان ساخته اند. فرضیه ی آنان، این بوده که سرمایه گذاری در سرمایه انسانی تأثیر بیشتر و مهم تری، نسبت به سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی، بر رشد اقتصادی کشورها دارد. اما نتایج مطالعات تجربی انجام شده در کشورهایی با سطوح توسعه ی اقتصادی مختلف، در تمام موارد، ادعای فوق را تأیید نمی کند. لیکن در پژوهش حاضر، ضمن آزمون فرضیه ی فوق، به محاسبه ی نرخ بازدهی اقتصادی نظام آموزشی ایران پرداخته و تأثیر سرمایه گذاری در سرمایه انسانی از طریق آموزش رسمی -در قالب متغیرهای متوسط سال های تحصیل و نرخ برخورداری جمعیت از آموزش در سطوح مختلف- بر درآمد ملی و به دنبال آن رشد و پیشرفت اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش برای سال های 1358تا 1389 انجام شده و داده ها برای سال های مذبور، به صورت کتابخانه ای و سری زمانی با مراجعه به نشریات مرکز آمار ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران جمع آوری شده است. برای تحلیل رابطه ی بین متغیرها از دو الگوی تابع تولید اقتصاد کلان و تابع عایدی مینسر استفاده شده و پارامترهای توابع یاد شده، با تکنیک حداقل مربعات معمولی با استفاده از نرم افزار مین تب، تخمین زده شده است. نتایج، حاکی از تأثیر مثبت و معنادار آموزش بر درآمد ملی و رشد و پیشرفت اقتصادی است. متوسط بازدهی کل در 32 سال گذشته 35.03 درصد می باشد که در مقایسه با متوسط نرخ بهره واقعی در 32 سال گذشته که حدود 15 درصد می باشد رقم بالاتری را نشان می دهد.
زینب ناظم نژاد فریبا عدلی
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه فرهنگ مدارس و سبک مدیریت دبیرستان های دولتی با غیردولتی شهرستان دامغان می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مدارس متوسطه می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از بین 16 دبیرستان دولتی، 8 دبیرستان انتخاب شد و تعداد 102 دبیر به عنوان نمونه انتخاب شدند. و به دلیل کم بودن مدارس غیردولتی، از 3 دبیرستان، تعداد 40 دبیر به روش سرشماری انتخاب شد. به منظور دستیابی به هدف فوق، سوالات زیر مطرح شد: 1- فرهنگ سازمانی در مدارس دولتی چگونه است؟ 2- فرهنگ سازمانی در مدارس غیردولتی چگونه است؟ 3- آیا بین فرهنگ سازمانی دبیرستان های دولتی با غیردولتی تفاوت وجود دارد؟ 4- آیا بین سبک رهبری دبیرستان های دولتی با غیردولتی تفاوت وجود دارد؟ ابزار پژوهش، دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی (حاجی پور) و سبک رهبری (مقیمی) بود که ضریب پایایی مولفه های پرسشنامه فرهنگ سازمانی(فرهنگ مشارکتی، 90/0)، (فرهنگ عقلایی، 71/0)، (فرهنگ سلسله مراتبی، 71/0) و (فرهنگ ایدئولوژیک(توسعه ای)،77/0) و ضریب پایایی مولفه های سبک رهبری (سبک رهبری دستوری، 63/0)، (سبک رهبری تحوّلی، 71/0) و (سبک خودرهبر، 65/0) می باشد. که این پرسشنامه ها از نظر آماری از اعتبار لازم برخوردار می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار آماری spss استفاده شد و به منظور آزمون سوالات پژوهش، از آزمون های ناپارامتری، و مجذور خی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: 1- فرهنگ سازمانی حاکم بر مدارس دولتی، فرهنگ ایدئولوژیک (توسعه ای) بود2- فرهنگ سازمانی حاکم بر مدارس غیردولتی، فرهنگ مشارکتی بود 3- بین فرهنگ سازمانی دبیرستان های دولتی با غیردولتی تفاوت معنادار وجود ندارد 4- بین سبک رهبری دبیرستان های دولتی و غیردولتی تفاوت معنی دار وجود ندارد و از هر سه سبک رهبری تقریباً به یک اندازه استفاده می شود. واژه های کلیدی: فرهنگ مدارس، سبک مدیریت، دبیرستان دولتی، دبیرستان غیردولتی
الهام حق شناس گرگابی مژده وزیری
این تحقیق با هدف بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه این تحقیق شامل کارکنان کلیه مناطق سازمان آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1391 می باشد.به منظور نمونه گیری از روش خوشه ای تصادفی استفاده شد. سازمان آموزش و پرورش شهر تهران دارای 19 منطقه است که از این بین مناطق 2، 6، 9، 13و 15به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. کارکنان شاغل در این مناطق 558 نفر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 228نفر انتخاب شده است. برای دستیابی به هدف فوق، سوالات زیر مطرح شد.1. وضعیت کیفیت زندگی کاری کارکنان آموزش و پرورش چگونه است؟ 2. آیا بین کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس جنسیت تفاوت وجود دارد؟ 3. آیا بین کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس وضعیت تأهل آنان تفاوت وجود دارد؟ 4. آیا بین کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس سطح تحصیلات تفاوت وجود دارد؟ 5. آیا بین کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس سابقه خدمت تفاوت وجود دارد؟ 6. آیا بین میزان کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس سن تفاوت وجود دارد؟ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی کاری براساس مدل والتون است که ضریب اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ 95% تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد و به منظور آزمون سوالات تحقیق از آزمون هایt مربوط به یک جامعه ، t مربوط به دو گروه مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که: 1.سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان در حد متوسط بود.2. تفاوت معناداری در کیفیت زندگی کاری کارکنان به تفکیک جنسیت جز در مولفه پرداخت منصفانه و کافی و محیط کاری ایمن و بهداشتی وجود ندارد.3.تفاوت معناداری در کیفیت زندگی کاری کارکنان به تفکیک وضعیت تأهل جز در مولفه فضای کلی زندگی وجود ندارد.4.تفاوت معناداری در کیفیت زندگی کاری کارکنان به تفکیک سطح تحصیلات وجود ندارد. 5.تفاوت معناداری در کیفیت زندگی کاری کارکنان به تفکیک سابقه خدمت وجود ندارد.6.تفاوت معناداری در کیفیت زندگی کاری کارکنان به تفکیک سن جز در مولفه فضای کلی زندگی وجود ندارد. واژه های کلیدی: کیفیت زندگی کاری، کارکنان آموزش و پرورش، شهر تهران
روناک ابراهیمی فریبا عدلی
چکیده فرهنگ یکی از بسترهای اصلی دانش آفرینی است. فرهنگ دانشگاهی به عنوان یکی از خرده فرهنگ های مهم جامعه تاثیر بسزایی بر رشد و توسعه دانش آفرینی در جوامع دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی « نقش فرهنگ دانشگاهی بر دانش آفرینی از دیدگاه صاحبنظران نظام آموزش عالی» انجام شد. که برای دست یابی به هدف فوق سوالات زیر طراحی گردید: 1- مولفه های فرهنگ دانشگاهی ایران کدامند و وضعیت موجود آنها از دیدگاه صاحبنظران چگونه است؟ 2- مولفه های فرهنگی دانش آفرینی در دانشگاه های ایران از دیدگاه صاحبنظران کدامند؟ 3- بر اساس پاسخ سوال 1 و 2 آیا فرهنگ دانشگاهی ایران دارای ویژگی های فرهنگی دانش آفرین هست؟ 4- راهکار مناسب برای ایجاد فرهنگ دانشگاهی دانش آفرین چیست؟ شرکت کنندگان این پژوهش کیفی 11 نفر از صاحبنظران حوزه مطالعات آموزش عالی بودند که بر اساس نمونه گزینی گلوله برفی گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. از روش تحلیل مضمون (تم) برای تحلیل مصاحبه استفاده شد. مولفه های فرهنگ دانشگاهی در 10 تم دسته بندی شدند که عبارت بودند از استقلال آکادمیک، آزادی علمی، اخلاق حرفه ای، مدیریت، ارتباطات، مشارکت و انجام دادن کارگروهی، فرهنگ یادگیری، اعتماد بین اعضا، سیستم پاداش و ارزیابی. صاحبنظران وضعیت این مولفه ها را ضعیف و نامناسب توصیف کردند. مولفه های فرهنگ دانش آفرینی نیز در 8 تم شناسایی شدند که عبارت بودند از روحیه جستجو-گری، رعایت اخلاق حرفه ای، مدیریت مشارکتی، سیستم پاداش، اعتماد بین اعضا، بهادادن به کار گروهی و تیمی، آزادی علمی و فرهنگ یادگیری. یافته های پژوهش گویای آن است که اولا از دید صاحبنظران فرهنگ دانشگاهی ایران با مولفه های فرهنگی دانش آفرین فاصله نسبتا زیادی دارد و دوما بین بسیاری از مولفه های فرهنگ دانشگاهی و مولفه های فرهنگی دانش آفرینی نیز همپوشانی وجود دارد. کلمات کلیدی: فرهنگ دانشگاهی، دانش آفرینی
نورالهدی نجفی فریبا عدلی
چکیده در محیط رقابتی کنونی دانش به عنوان مهمترین منبع موفقیت سازمان ها در آمده است. اهمیت این امر در دانشگاه ها که به عنوان سازمان های دانش بنیان قسمت عظیمی از فعالیت-های مربوط به دانش را انجام می دهند، واضح و آشکار می باشد. از جمله مواردی که دانشگاه ها را در خلق قابلیتهای نوین یاری می رساند، توان استفاده از منابع دانش خارجی است، که ظرفیت جذب دانش نامیده می شود.در این پژوهش، نقش ساختار بوروکراسی بر ظرفیت جذب دانش در دانشگاه الزهراء مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به هدف فوق، سوالات زیر طراحی گردید. 1-آیا ساختار دانشگاه الزهراء بوروکراتیک است؟ 2-وضعیت ظرفیت جذب دانش در دانشگاه الزهراء چگونه است؟ 3-چه رابطه ای میان مولفه های ساختار بوروکراتیک و ظرفیت جذب وجود دارد؟ این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی صورت گرفت. جامعه این پژوهش شامل 16 نفر از اعضاء هیات علمی دانشگاه الزهراء هستند که به صورت هدف مند، تصادفی انتخاب شدند ابزار گرد آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. و داده های به دست آمده از مصاحبه ها به روش تحلیل محتوا تفسیر شدند. نتایج بدست آمده از این پژوهش عبارتند از: ساختار حاکم بر دانشگاه الزهراء بوروکراتیک است. در بعد ظرفیت جذب نیز به وجود مولفه های موثر بر آن از قبیل دانش پایه، جو ارتباطات، فعالیت های تحقیق و توسعه، پیمایش محیط و جایگاه تنوع در دانشگاه اشاره شد. و نهایتاً اینکه، استقرار مولفه های ساختار بوروکراتیک بر دانشگاه در بعد توانا ساز آن نیست و عملاً تا حد زیادی کمکی به جذب دانش نمی کند. کلمات کلیدی: سازمان، ساختار بوروکراسی، ظرفیت جذب دانش
مریم حیدری حسین اباد مژده وزیری
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت کنونی مدارس هوشمند بر اساس استانداردها (مدل مفهومی مدارس هوشمند) و مقایسه عملکرد آن با مدارس عادی شهر یزد می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مدارس متوسطه دخترانه شهریزد در سال 92-1390می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای، از بین 12 دبیرستان دولتی، 2 دبیرستان و از هر دبیرستان 2 کلاس چهارم انتخاب شدند و به دلیل محدودیت مدارس هوشمند، 2 دبیرستان به روش سرشماری انتخاب شدند. به منظور دستیابی به هدف فوق، سوالاتی به شرح ذیل مطرح شد: 1ـ مدارس هوشمند (از نظر محیط یاددهی و یادگیری، زیرساخت توسعه یافته فناوری اطلاعات، معلمان آموزش دیده در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت یکپارچه رایانه ای و ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر) در چه سطحی از استانداردها قرار دارند؟ 2ـ عملکرد دانش آموزان مدارس هوشمند از نظر تفکر انتقادی چه تفاوتی با دانش آموزان مدارس عادی دارد؟ 3ـ عملکرد دانش آموزان مدارس هوشمند از نظر پیشرفت تحصیلی چه تفاوتی با دانش آموزان مدارس عادی دارد؟ 4ـ آیا بین پیشرفت تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی رابطه وجود دارد؟ ابزار پژوهش در یک بخش شامل چک لیست ارزیابی مدارس هوشمند (مشاهده)، و در بخش دیگر شامل آزمون مهارت تفکر انتقادی و معدل سال سوم متوسطه برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می باشد. این ابزار از نظر آماری از اعتبار لازم برخوردار می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی مربوط به عملکرد دانش آموزان، از نرم افزار spss و به منظور آزمون سوالات پژوهشی از آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: 1ـ وضعیت کنونی مدارس هوشمند در مدیریت یکپارچه رایانه ای در سطح میانی و پیشرفته و در بقیه موارد در سطح مقدماتی و پایین قرار دارد. 2ـ بین مهارت تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. 3ـ بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معناداری وجود داشت و مدارس هوشمند پیشرفت بهتری نسبت به مدارس عادی داشتند. 4ـ بین پیشرفت تحصیلی و تفکر انتقادی رابطه مثبت و ضعیف وجود دارد.
شیرین حقی پروین صمدی
امروزه سازمان ها برای نیل به اهداف خود بیش از پیش به تعاملات و روابط انسانی و همکاری بین اعضا اهمیت می دهند.در این پژوهش رابطه میان سرمایه اجتماعی دبیران با موفقیت شغلی آنان بررسی شد. برای دستیابی به هدف فوق ، سوال های زیر مطرح شد. 1- آیا سرمایه اجتماعی با موفقیت شغلی رابطه دارد؟ 2- سهم هریک از شاخص های سرمایه اجتماعی در موفقیت شغلی چقدر است؟ 3- آیا میزان موفقیت شغلی در بین دبیران زن با مرد متفاوت است؟ روش این پژوهش، از نوع توصیفی – همبستگی و جامعه آماری آن کلیه ی دبیران شهر مرند است که تعداد آن ها برابر با 265 نفر می باشد ، حجم نمونه با مدل کوکران، با سطح اطمینان 95% (157) نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی از نوع طبقه ای است. ابزار پژوهش، دو پرسشنامه سرمایه اجتماعی از (مقیمی) و موفقیت شغلی (محقق ساخته)است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (درصد ، فراوانی ، محاسبه شاخص های مرکزی و پراکنده ، آماره و همبستگی پیرسون ) و آمار استنباطی ( تحلیل رگرسیون ، آزمون t با دو نمونه مستقل ) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که دبیران دبیرستان های شهر مرند از سرمایه اجتماعی درحد متوسطی برخوردارند ، بین شاخص های کلی سرمایه اجتماعی دبیران و موفقیت شغلی آنان همبستگی بالایی(58/0) وجود دارد اما بعد ساختاری سرمایه اجتماعی بیشتر از دو بعد دیگر ، موفقیت شغلی و موفقیت شغلی عینی را پبش بینی می کند و بعد رابطه ای سرمایه اجتماعی هم بیشتر از دو بعد دیگر سرمایه اجتماعی ، موفقیت شغلی ذهنی را می تواند پیش بینی کند. همچنین موفقیت شغلی دبیران زن و مرد تفاوتی معناداری با یکدیگر ندارند.
مینا ممنون فریبا عدلی
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرهنگ دانشگاهی موثر بر تسهیم دانش بین اعضای هیات علمی دانشگاه الزهراء(س) با توجه به مولفه های استقلال آکادمیک، آزادی علمی، مدیریت دانشگاه، اخلاق حرفه ای، ارتباطات، کارجمعی و گروهی، فرهنگ یادگیری، اعتماد، سیستم پاداش و ارزیابی ، انجام پذیرفت. روش تحقیق کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته به منظور گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است. نمونه ای هدفمند مشتمل بر 13 نفر عضو هیات علمی علوم انسانی از رشته های نرم-کاربردی به عنوان مشارکت کننده در پژوهش انتخاب شد و داده ها از طریق تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر این است که فعالیت های تسهیم دانش در بین اعضای هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) ضعیف است و مولفه های فرهنگ دانشگاهی در محیط دانشگاه دارای ضعف های اساسی است و به عنوان موانع فعالیت های تسهیم دانش عمل می کنند. همچنین در بررسی دیدگاه اعضای هیات علمی به ، کمبود زمان و جنسیت نیز به عنوان موانع تسهیم دانش که بر فرهنگ دانشگاهی نیز اثرگذار است، اشاره شده است.
فریبا پاک نژاد پروین احمدی
چکیده هدف پژوهش حاضر ارزیابی سلامت سازمانی مدارس دوره ابتدایی می باشد. مولفه های سلامت سازمانی از نظر پرداختچی و همکاران(1391) عبارتند از: نفوذ مدیر، تعهد و احساس مسوولیت معلمان، پاسداشت ارزش های اسلامی، حمایت همه جانبه از منابع انسانی، تأکید بر خلاقیت و نوآوری، احترام و اعتماد متقابل همفکری و مشورت، تلاش دانش آموزان، امکانات مدرسه، تأکید بر کیفیت. روش پژوهش توصیفی ( پیمایشی) است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه مدارس دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 8 شهر تهران بودند، تعداد آنها 115 مدرسه بود. نمونه گیری در این روش از نوع تصادفی ساده بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 92 مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شد و از 355 معلم نظر خواهی به عمل آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت سازمانی پرداختچی و همکاران(1391) استفاده شد. برای بدست آوردن پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که 98/0 پایایی داشت. روایی صوری و محتوایی سوالات پرسشنامه توسط استادان و صاحب نظران تایید شد. یافته های پژوهش، وضعیت سلامت سازمانی را در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش منطقه هشت شهر تهران در حد مطلوب نشان داد. از میان ده مولفه ی سلامت سازمانی مولفه های پاسداشت ارزش های اسلامی و تاکید بر کیفیت، بالا ترین میزان و مولفه ی امکانات مدرسه، پایین ترین را دارا هستند. سلامت سازمانی مدارس ابتدایی دخترانه بهتر از مدارس ابتدایی پسرانه است. مدارس دولتی در دو مولفه ی نفوذ مدیر و تاکید بر کیفیت از مدارس غیر دولتی بهتر است. معلمان زن از معلمان مرد بهتر عمل می کنند. بین مدرک تحصیلی و سابقه ی تدریس با سلامت سازمانی مدارس ابتدایی رابطه ی معنی دار وجود ندارد. مولفه ی تلاش دانش آموزان دربخش از شهر تهران نسبت به دو شهر پردیس و بومهن بیشتر است. مولفه ی امکانات مدرسه در شهر پردیس نسبت به بخشی ازشهر تهران و بومهن بیشتر است. کلید واژه ها: ارزیابی، سلامت سازمانی، دوره ابتدایی، سلامت سازمانی مدرسه، مولفه های سلامت سازمانی.
مریم ارمندیی مژده وزیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت و عوامل موثر بر سکوت سازمانی از دیدگاه کارکنان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها به صورت آمیخته (کمی- کیفی) انجام شد. ابزار پژوهش در بخش کمی ، پرسشنامه جو سکوت واکولا و بورادوس (2005)وپرسشنامه محقق ساخته رفتار سکوت بود . تجزیه و تحلیل داده ها در این بخش با نرم افزار spss و با استفاده از روش های آمار توصیفی(میانگین ، فراوانی و...) و استنباطی شامل : t تک متغیره ، آزمون lsd ، تحلیل واریانس ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شد. در بخش کیفی ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و نمونه بر اساس نمونه گیری هدفمند و تعداد 10 نفر از کارکنان انتخاب شدو تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوا انجام گرفت . یافته های بخش کمی نشان داد وضعیت جو ورفتار سکوت و مولفه هابه غیر از رفتار خودحفاظتی نامطلوب ارزیابی گردید و بین جو سکوت ورفتار سکوت و مولفه ها همبستگی وجود داشت. یافته های بخش کیفی نشان داد که کمبود فرصت ، تصمیم گیری غیر مشارکتی ، نبود سیستم پاداش و قدردانی و ... منجر به جو سکوت و بی تفاوتی ، همکاری ، ویژگی های شخصیتی ، امنیت شغلی و ..... منجر به رفتار سکوت بود و کارکنان راهکارهایی را به منظور کاهش سکوت در محیط کار ارائه دادند. بنابراین یافته های پژوهش نشان دهنده ضرورت وجود برنامه هایی برای کاهش جو و رفتار سکوت در میان کارکنان بود .
طیبه اثباتی فریبا عدلی
هدف از این پژوهش آسیب شناسی وضعیت نظام برنامه ریزی جانشین پروری در سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود و جامعه آماری آن کلیه مدیران مدارس دولتی دخترانه شهر تهران در مقطع ابتدایی بود که از نظر آموزش و پرورش موفق ارزیابی شده بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای با حجم 40 نفر از مدیران موفق مدارس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه32 سوالی سلطانی (1390) براساس مدل کیم بود که میزان پایایی آن با فرمول آلفای کرونباخ 85% محاسبه شد. داده ها با نرم افزار spss و با روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، میانگین، آزمون کلموگروف اسمیرونوف، آزمونt تک گروهی، آزمون فریدمن و آزمونt وابسته تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد میان وضعیت موجود با مطلوب نظام برنامه ریزی جانشین پروری در سازمان آموزش و پرورش تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین هر چهار مولفه مدل کیم( تعیین خط مشی برنامه ریزی جانشین پروری، ارزیابی داوطلب ها، پرورش داوطلب ها و ارزیابی اثربخشی نظام برنامه ریزی جانشین پروری) از وضعیت نامطلوبی در این سازمان برخوردار بوده اند. از یافته های دیگر پژوهش این است که مولفه ارزیابی داوطلب ها در هر دو وضعیت موجود و مطلوب به عنوان مهم ترین مولفه شناخته شد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت اجرای نظام برنامه ریزی جانشین پروری به دلیل آسیب های موجود در سازمان آموزش و پرورش ضروری می باشد.
زهرا گل افرا فریبا عدلی
هدف از این پژوهش کیفی، بررسی جایگاه آموزش و پرورش در چرخه عمر است تا بتوان میزان حیات واقعی آن را شناسایی کرد. به این منظور از مدل چرخه عمر آدیزس استفاده شد و یافته های پژوهش گویای آن است که آموزش و پرورش دارای ویژگی های رفتاری عدم خلاقیت و نوآوری، محافظه کاری، وجود سلسله مراتب و قوانین بیش از اندازه، عدم انعطاف پذیری، تمرکز زیاد در تصمیم گیری، یکنواختی در ظاهر، عدم تمرکز بر آینده، عدم مدیریت صحیح است و بر اساس چرخه عمر آدیزس در مراحل پیری خود قرار دارد و نیازمند درمانی سریع و جامع است.
لیلا جزایری افسانه نراقی زاده
آموزش اخلاق و تربیت اخلاقی کودکان در پیش دبستانی ها که به نحوی اولین مرکزی است که کودکان در بدو ورود به جامعه به آن راه پیدا می کنند، از اهمیت والایی برخوردار است. اینکه مدیران این مراکز چه نقشی در ایفای این وظیفه دارند و چه مقدار در روند آموزش و تربیت اخلاقی تاثیرگذار می باشند، موضوعی است که این پایان نامه، رسالت آن را بر عهده دارد. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و داده های آن از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از مدیران و مربیان پیش دبستانی و مهدکودک، جمع آوری شده است. از آنجایی که در خصوص مفهوم اخلاق و روشهای آموزش اخلاق و میزان رشد و درک کودکان از مفاهیم اخلاقی، دیدگاههای گوناگونی مطرح است و نوع نگاه مسئولان آموزشی به این مکاتب، در نحوه عملکرد آنها تاثیر مستقیم و بسزایی دارد، لذا ابتدا برخی از مهم ترین مکاتب اخلاقی بررسی و پس از مصاحبه در تحلیل و مقایسه یافته ها با نظریات مطرح، این نتایج بدست آمد که مدیران در پیش دبستانی ها نقش موثری در انتخاب روش های آموزشی و همچنین نظارت در نحوه ی اجرای برنامه ها در کلاس ایفا می کنند. همچنین این نتیجه حاصل شد که به علت عدم اعمال مدیریت یکپارچه از سوی سازمان بهزیستی، مدیران مربوطه بنا بر سلیقه و روش های مدیریتی خود عمل نموده و لذا فقدان وحدت مدیریت سبب رویکردهای متفاوت و چندگانه در این حوزه شده است. علاوه بر آن در اکثر مراکزی که مورد بررسی قرار گرفت، تفکیک وظایف و تخصص گرایی در مباحث آموزشی و نظارتی وجود نداشته و در مراحل برنامه ریزی آموزشی و نظارت به جای راهنمایان آموزشی و استفاده افراد خبره، مدیران این وظایف را بر عهده دارند. در نتیجه میزان آزادی عمل مدیران در قسمت تصمیم گیری در ارتباط با مهدکودک خود و همچنین عدم تخصص گرایی در موضوعات آموزشی و نظارتی و اعمال سلایق مختلف منجر به تفاوت های چشم گیر در کیفیت آموزش در مراکز مختلف شده است.
سهیلا مختاری ورنوسفادرانی فریبا عدلی
هدف پژوهش حاضر آسیب¬شناسی تنوع نیروی انسانی در آموزش عالی از دیدگاه کارکنان دانشگاه¬های دولتی در شهر تهران بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده¬ها به صورت آمیخته (کمی- کیفی) انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، کلیه کارکنان دانشگاه¬های دولتی در زمینه علوم انسانی که شامل دانشگاه الزهرا (س)، تهران، شهیدبهشتی، خوارزمی و علامه طباطبایی در سال تحصیلی 93-92 (6493n=) بود که از این تعداد، با استفاده از شیوه نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای، 363 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده¬ها در این بخش از پرسشنامه 40 سوالی عدلی (1388) در زمینه "مدیریت تنوع" استفاده شد. روایی پرسشنامه¬ با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسشنامه¬ با استفاده از آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه شد. جامعه آماری در بخش کیفی صاحبنظران و خبرگان در زمینه مدیریت تنوع بودند که با استفاده از نمونه¬گیری هدفمند، 6 نفر انتخاب و در مصاحبه مشارکت داشتند. در این بخش بر اساس ادبیات پژوهش و یافته¬های بخش کمی، از مصاحبه نیمه ساختمند با صاحبنظران و خبرگان در زمینه تنوع انجام شد. برای تحلیل داده¬ها در بخش کمی، از آزمون¬های کولموگروف- اسمیرنوف، t تک نمونه¬ای، آزمون فریدمن به کمک نرم¬افزار spss (18) استفاده شد. در بخش کیفی تجزیه و تحلیل داده¬ها به شیوه مقوله¬بندی انجام گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که تنوع نیروی انسانی در نظام آموزش عالی از وضعیت نامطلوبی برخوردار است که در مصاحبه با صاحبنظران نیز همین نتیجه بدست آمد. لذا پیشنهاد می شود برای برون رفت از وضعیت فعلی به چهار عامل فرهنگ، قوانین، آموزش و ساختار توجه شود و بازنگری جدی در قوانین و ساختار نظام آموزش عالی ایجاد شود.
مینا سادات مختاری افسانه نراقی زاده
اهمیت برنامه مرشدی به عنوان یک برنامه آموزشی با هدف توسعه کارکنان هر روز بیشتر به عنوان یک ابزار کلیدی در سازمان ها آشکار می شود. برنامه مرشدی پایه ای برای کسب دستاوردهای فردی و سازمانی است. محتوای کارکردهای مرشدی یعنی کارکردهای شغلی و کارکردهای روانی- اجتماعی، تبادل اطلاعات شغلی، تجربه و حمایت های اجتماعی را بین مرشد و شاگرد تسهیل می کند. یافته های پیشین در حوزه تحقیقات برنامه مرشدی حاکی از این است که برنامه های مرشدی نقش اساسی در توسعه عملکرد سازمانی و بهبود توسعه فردی کارکنان ایفا می کنند. هدف اصلی در پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در اجرای فرایند مرشدی از دیدگاه صاحبنظران و متخصصان حوزه مرشدی می باشد. به منظور اجرای پژوهش، سوالات مصاحبه طراحی و با 7 نفر از صاحبنظران و متخصصان حوزه مرشدی که در واحد آموزش و مرکز مطالعات بهره وری و منابع انسانی سازمان مدیریت صنعتی مشغول به کارند، مصاحبه نیمه ساختارمندی به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، با تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی یا دسته بندی انجام پذیرفت. در این پژوهش از مدل سه شاخگی به عنوان چارچوبی برای طبقه بندی بحث حاضر استفاده گردیده است. این مدل دارای سه شاخه اساسی است که پژوهشگر نیز مولفه های سوال پژوهشی را در این مدل گنجانده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به منظور پشتیبانی و حمایت از استمرار برنامه های اثربخش مرشدی، وجود برخی عوامل ساختاری، محتوایی و محیطی که می تواند در اجرای موفقیت آمیز یک برنامه مرشدی تاثیرگذار باشد و شناسایی آن ها، از ضرورت برخوردار است.
لیلا اکبری فریبا عدلی
یکی از مسائل عمده در اثربخشی سازمان ها، اتخاذ سبک مناسب مدیریت است. هدف این پژوهش شناسایی سبک مدیریت ایرانی در مدارس ابتدایی است روش آن، بر مبنای روشی است که هنری مینتزبرگ در مطالعات خود در رابطه با نقش مدیران انجام داد. لذا در این پژوهش مدیران پنج مدرسه ابتدایی در استان مازندران از طریق مشاهده سایه به سایه مورد مطالعه قرار گرفتند. هم چنین اسناد مربوط به شرح وظایف مدیران نیز در این مدارس بررسی شد. یافته های پژوهش در رابطه با نقش های مدیران مدارس با متوسط 5 ساعت کار روزانه بدین شرح است: در نقش های تشریفات %22/98، رهبری %37/22، رابط %4/53، ناظر و گیرنده اطلاعات %8/25، نشردهنده اطلاعات % 6/7، سخنگو % 6/4، تدوین استراتژی %0/8، آشوب زدایی %4/2، تخصیص دهنده منابع % 5/17، مذاکره کننده %0/32، در نقش اجتماعی %2/10 و مدیریت بر خود %0/32. آنچه از این مشاهدات بدست آمد درصد بالای ثبت رفتار در نقش تشریفات و ضعیف بودن مدیران مدارس در ایفای نقش تصمیم گیری است. در مطالعه اسناد نیز مدیران در نقش های تشریفات % 30/7، رهبری %27/85، رابط %9/54 و ناظر و گیرنده اطلاعات %1/59، نشردهنده اطلاعات % 5/3، سخنگو %11/14، تدوین استراتژی % 5/3، آشوب زدایی %3/34، تخصیص دهنده منابع % 2/1، مذاکره کننده %1/06، در نقش اجتماعی % 1/3 و مدیریت بر خود % 0/5رفتار مورد انتظار ثبت شد. به نظر می رسد مدیران ما به عنوان نگهبان یا پلیس در مدارس ایفای نقش می کنند. آن ها بیشتر مدیران اداری، مجری دستورات در سلسله مراتب و روش های از پیش تعیین شده ی سازمان آموزش و پرورش هستند. مدارس در ایران هنوز به شیوه ی سنتی و به دست افرادی اداره می شود که سابقه ی تدریس داشته و فاقد تخصص در زمینه ی رهبری آموزشی می باشند. در کنار این مسائل اسناد نشان می دهد، مقررات و شرح وظایف مدیران نشأت گرفته از یک سیستم متمرکز بسته و متأثر از آن است.
فرشته حسینی مژده وزیری
هدف از انجام دادن این پژوهش، بررسی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه بر اساس استانداردها (مدل مفهومی هوشمند¬سازی) و شناسایی نقاط قوت، ¬ضعف، فرصت¬ها وتهدیدها و راهکارهای هوشمند¬سازی مدارس از دیدگاه مدیران و کارشناسان فناوری بود. جهت تحقق هدف پژوهش، سوالاتی به شرح ذیل مطرح شد: 1ـ وضعیت کنونی مدارس متوسطه دخترانه هوشمند تهران در چه سطحی از استانداردها قرار دارند؟ 2ـ نقاط قوت و ضعف، فرصت ها، تهدیدها و راهکارهای هوشمند¬سازی مدارس از دیدگاه مدیران و کارشناسان فناوری چیست ؟ روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه هوشمند و2 کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش و پرورش کل در شهر تهران در سال 1394-1393 بودند. به روش نمونه¬گیری هدفمند از بین 19مدیر مدرسه هوشمند با 8 مدیر و 2 کارشناس فناوری مصاحبه انجام گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه و مصاحبه با مدیران مدارس هوشمند دخترانه و کارشناسان فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش و پرورش کل می¬باشد. برای تجزیه و تحلیل داده¬های کمی مربوط به وضعیت کنونی مدارس متوسطه دخترانه هوشمند از نرم افزار spss، و برای تحلیل مصاحبه¬ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته¬های پژوهش نشان داد که: 1ـ وضعیت کنونی مدارس هوشمند در مولفه¬ی مدیریت یکپارچه رایانه¬ای در سطح پیشرفته و در مولفه¬ی برخورداری از معلمان آموزش دیده و زیرساخت توسعه یافته فناوری در سطح میانی و در مولفه¬ی محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانه¬ای و ارتباط یکپارچه رایانه¬ای با مدارس دیگر در سطح مقدماتی قرار دارد. از دیدگاه مصاحبه شوندگان 4 مولفه، دانش¬آموز محوری، کاهش زمان، ارتباط متقابل، تنوع در یادگیری به عنوان نقاط قوت هوشمندسازی شناسایی شدند. همچنین 4 مولفه کمبود زیرساخت و تجهیزات، نیروی انسانی، وضعیت ساختاری، راهبردهای فناوری به عنوان نقاط ضعف هوشمندسازی شناسایی شدند. علاوه بر این 2 مولفه رشد و پرورش شخصیت، و فرهنگ¬سازی به عنوان فرصت¬های هوشمندسازی شناسایی شدند. 4 مولفه عدم تطابق بین سرعت تکنولوژی و زیرساخت¬های کنونی، عدم بکار¬گیری صحیح از تکنولوژی،¬ سیاستگذاری و تصمیم¬گیری غیر¬صحیح، وجود نگرش منفی به عنوان تهدیدهای هوشمندسازی مدارس شناسایی شدند. در آخر نیز راهکارهای هوشمندسازی مدارس از دیدگاه مصاحبه شوندگان شامل: اصلاح ساختار¬ مدارس و اصلاح ساختار¬ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیکی است.
زهرا صداقت فریبا عدلی
فرهنگ یکی از بسترهای اصلی آموزش است و فرهنگ مدرسه به عنوان یکی از خرده فرهنگ های مهم جامعه تاثیر بسزایی بر پویایی و توسعه آموزش در جوامع دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های فرهنگ مدارس ایران انجام شد و برای دست یابی به هدف فوق سوالات زیر مطرح شد: 1. مولفه های فرهنگ مدارس ایران کدامند؟ 2. وضعیت موجود مولفه های فرهنگ مدارس از دیدگاه صاحبنظران چگونه است؟ این پژوهش به روش کیفی انجام شد و مشارکت کنندگان 26 نفر از صاحبنظران حوزه مطالعات آموزش و پرورش ایران بودند که بر اساس نمونه گیری گلوله برفی گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود و برای تحلیل آن از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک استفاده شد. مولفه های فرهنگ مدرسه در 5 تم دسته بندی شدند که عبارتند از نظام ملی آموزش و پرورش، سازمان مدرسه، برنامه درسی، ارتباطات حرفه ای و رشد حرفه ای. یافته های پژوهش گویای آن است که مولفه نظام آموزشی و مفروضات آن به عنوان یک مولفه کلیدی، نقش تعیین کننده ای در فرهنگ مدارس ما دارد، به گونه ای که سایر مولفه ها معطوف به نظام آموزشی می باشند. صاحبنظران، وضعیت مولفه های فرهنگ مدارس ایران را نامناسب و ضعیف توصیف کردند و از دید آن ها رشد مولفه های فرهنگی مدارس ایران به بازنگری و تعدیل مفروضات و ساختار نظام آموزش و پرورش وابسته است.
نازنین نوشین فر فریبا عدلی
محیط¬های پویا و پیچیده¬ای امروزی، دانشگاه¬ها را به تغییر مستمر فرامی¬خواند. در راستای این تغییرات، دانشگاه¬ها نباید صرفاً پذیرنده این تغییرات باشند؛ بلکه برای پاسخ و تطبیق با این محیط¬ها، نیازمند به بازنگری در خود دارند که نه تنها، جریانات را هدایت کنند بلکه الگویی برای دیگر سازمان¬های جامعه باشند، این بازنگری می¬تواند در ساختار اتفاق بیافتد. یکی از این ساختار¬های موثر، سازمان یادگیرنده است. در این پژوهش، ساختار دانشگاه¬¬های ایران بر مبنای تئوری سازمان یادگیرنده بررسی شد و درصدد پاسخ به این سوال بود: چه میزان ساختار دانشگاه¬های ایران با تئوری سازمان یادگیرنده منطبق هستند؟ روش این پژوهش کیفی بود و نمونه آن 14 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه الزهراء(س)، دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی بودند که به صورت نمونه¬گیری همگون و هدفمند و گلوله¬برفی مشارکت داشتند، ابزار گرد¬آوری داده¬ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود. داده¬ها به روش تحلیل موضوعی (تماتیک) تفسیر شدند. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که دانشگاه¬های مورد مطالعه با توجه به مولفه های نظریه سازمان یادگیرنده سنگه: مدل¬های ذهنی، آرمان-های مشترک، تفکر سیستمی، قابلیت¬های شخصی و یادگیری تیمی، یادگیرنده نیستند و مولفه¬های¬ سازمان یادگیرنده در این دانشگاه¬ها وجود ندارد به عبارت دیگر، یادگیری در سطح سازمان رخ نمی¬دهد. در سطح فردی، این مولفه¬ها وجود دارد که با توجه به بافت دانشگاه¬های ایران، تغییر معنا داده¬اند و به شکلی جدید خود را نشان داده¬اند. اما افراد این ظرفیت را دارند که دانشگاه¬ها را تبدیل به سازمانی یادگیرنده کنند و فضای منعطف برای تعامل و گفت¬وگو ایجاد کنند.
حلیمه رحمتی فریبا عدلی
توانمندی امروزدرگرودارابودن سرمایه دانش وبه کارگیری مجموعه ظرفیت های ذهنی خلاق است که به طورموثری توسعه وپیشرفت راممکن ساخته وثروت واقعی سازمان¬ها وجوامع درجذب وبهره برداری ازقابلیت های فکری آنهاست.باوجوداهمیت جذب وبهره برداری ازنیروی انسانی صاحب اندیشه ومتخصص آمارهاوپژوهش هانشان می دهدایران ازجمله اولین کشورهای مهاجرفرست است.ازاین رواین پژوهش به بررسی نقش مهاجرت برجریان دانش کشوروارائه راهکارهایی جهت کاهش مهاجرت ها بااستفاده ازسه پرسش؛تاثیرمهاجرت سرمایه های فکری برخلق واشاعه دانش بومی چیست؟حفظ سرمایه های فکری دربهبودوارتقاءجایگاه کشوردرسطح بین المللی تاچه حدموثر است؟وراهکارهای جلوگیری یاکاهش مهاجرت سرمایه های فکری چیست؟دراین راستاآموزش تاچه حد می¬¬تواند موثرباشد؟پرداخته است. روش این پژوهش کیفی ،جامعه پژوهش اساتید دانشگاه،ابزارگردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته ونمونه پژوهش 21نفرازاستادان دانشگاه¬ها بودند که برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفیاستفاده شد.یافته های پژوهش نشان می دهدکه درخلق واشاعه دانش عناصرومولفه هایی دخیل است که همه آنهابامرکزیت انسان،فکرواندیشه اش تحقق می یابد وبی شک مهاجرت برآن ودرنتیجه برجایگاه علمی کشوردرسطح بین المللی موثراست. درپایان نیز راهکارهای کاهش مهاجرت سرمایه های فکری درهفت مورد ارائه شده است.
سمیه سید امجدی مژده وزیری
در نظام آموزشی کشورها امر انتصاب مدیران مدارس و شرایط مربوط به آن از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا با انتصاب مدیران شایسته و کارآمد می توان کیفیت آموزشی در مدراس را بهبود بخشید . این پژوهش به روش تاریخی توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اسناد، آیین نامه های انتصاب مدیران مدارس و مصاحبه نیمه ساختار یافته که براساس نمونه گیری گلوله برفی گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد برای انتصاب مدیران مناسب خواهد بود به تمامی مولفه ها و ویژگی های علمی ، فردی و سازماننی توجه شود.
زهرا احمدی فریبا عدلی
در هزاره دانش بنیان، دانش تنها منبع مزیت رقابتی پایدار است؛ لذا اداره، خلق و انباشت آن نیز به راهبردی ارزش آفرین در سازمان ها تبدیل شده است. دانش عمدتا در سرمای? انسانی سازمان قرار دارد و استقرار مدیریت دانش در واحد های مختلف سازمان می تواند به توسعه آن کمک می کند. این پژوهش، با هدف ارزیابی وضعیت مدیریت دانش در سازمان های صنعتی ایران و شناسایی چالش های آن ها انجام شد. روش این پژوهش آمیخته، و جامعه آن سازمان های صنعتی شهر تهران بودند که به روش سرشماری در بخش کمی و نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی در پژوهش مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه و در بخش کیفی، مصاحبه با خبرگان آگاه بود. یافته های پژوهش نشان می دهد مدیریت دانش در سازمان های صنعتی مورد مطالعه در وضعیت نسبتا نامطلوبی قرار دارد و این سازمان ها با چالش های متعددی در استقرار مدیریت دانش مواجه هستند. یافته های پژوهش هم چنین ضرورت یک مدل برای استقرار مدیریت دانش را آشکار کرد.
حسنا کرمی فریبا عدلی
چکیده این پایان نامه به بررسی چالش های تنوع مدارس در ایران از دیدگاه کارشناسان و روسای مناطق مدیران و معلمان و اولیای دانش آموزان پرداخته است و در ادامه جوانب مثبت و منفی انواع مدارس مورد بررسی قرار گرفت مناطق مورد مطالعه مناطق یک و پنج و سیزده و شانزده شهر تهران می باشد
فاطمه زنگنه گلنار مهران
هدف از این پژوهش بررسی چگونگی بازتاب مفهوم هویت ملی در کتابهای درسی ادبیات فارسی سال اول متوسطه از دهه پنجاه تا کنون می باشد که با استفاده از روش تحلیل محتوا به سه رویکرد ایرانی ، انقلابی ـ دینی و اسلامی ـ ایرانی در کتابهای درسی ادبیات فارسی پی گیری شده است
خدیجه محمدی پروین احمدی
هدف این پژوهش تبیین وضعیت مدیریت دانش در دفتر تألیف کتاب های درسی در ارتباط با تهیه و تدوین محتوا می باشد
فاطمه درویشی پروین احمدی
این تحقیق به بررسی «استقرار مدیریت دانش در بانک پارسیان » پرداخته و سؤال اصلی تحقیق این است که آیا از دیدگاه روسای شعب مدیریت دانش در بانک پارسیان استقرار دارد ؟ و همچنین، آیا از دیدگاه رؤسای شعب بین وضع موجود و وضع مطلوب مدیریت دانش در بانک پارسیان تفاوت، وجود دارد؟ بنابراین، هدف اصلی تحقیق به شناسایی وضع موجود به منظور استقرار مدیریت دانش در بانک پارسیان و تعیین فاصله بین وضع موجود و مطلوب استقرار مدیریت دانش در بانک پارسیان معطوف است. روش پژوهش حاضر توصیفی بوده و از نوع زمینه یابی می باشد. جامعه تحقیق نیز تمامی رؤسای بانک پارسیان در تمامی شعب ایران است که تعداد آنها 212 نفر می باشند(88 شعبه در شهرستان و 124 شعبه در تهران). لازم به ذکر است با استفاده از جدول حجم نمونه کرجسی مورگان 123 نفر(49 نفر شهرستان و 74 نفر تهران) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه پژوهشگرساخته بوده که با استفاده از روش آلفای کرونباخ دارای پایایی(بالاتر از 70%) و روایی مقبولی می باشد و همچنین با استفاده ازروش آماری t تک گروهی وtدوگروه همبسته به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و در نهایت مشخص شد که بین میانگین نظری(5/3) با میانگین تجربی (94/1) تفاوت وجود دارد بدین ترتیب که از دیدگاه نمونه های تحقیق، مدیریت دانش در بانک پارسیان استقرار ندارد . همچنین، شکاف چشمگیری بین وضعیت موجود(24/97) و وضعیت مطلوب(05/246) مشاهده می شود.