نام پژوهشگر: محمدرضا تمنایی فر
زینب گندمی محمدرضا تمنایی فر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابط? بین ویژگی های شخصیتی با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان کاشان می باشد وروش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال دوم و سوم مقطع متوسطه شهرستان کاشان می باشد که تعداد آن ها12480 نفر در سال تحصیلی 89- 88 بوده است و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، از بین آن ها 400 نفر (200 دختر و 200 پسر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. برای اندازه گیری میزان اعتیادبه اینترنت دانش-آموزان از آزمون 20سوالی اعتیادبه اینترنت و برای اندازه گیری ویژگی های شخصیتی دانش-آموزان از پرسشنامه 60 سوالی نئو استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از شاخص های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t، تحلیل رگرسیون همزمان وگام به گام استفاده گردید. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی( روان رنجورخویی و برون گرایی) با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد ( 05/0p< و10/0=r)، اما بین ویژگی شخصیتی وجدان گرایی با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان رابط? معناداری وجود ندارد ( 05/0<p و09/0=r). همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین دانش آموزان دختر و پسر در اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری وجود ندارد ونتایج رگرسیون نشان می دهدکه روان رنجورخویی و برون گرایی بیشترین رابطه را با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان دارند.
معصومه عسگرزاده محمدرضا تمنایی فر
چکیده: بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان که هوشمندترین افراد جامعه بوده و آینده سازان هر کشور می باشند مهم و قابل کاوش است و شناخت عواملی که منجر به پیشرفت تحصیلی و مانع از افت می گردد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت روان، سبک های مقابله با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان فرزند شاهد، جانباز با غیر شاهد-جانباز انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 100 نفر از دانشجویان فرزند شاهد و جانباز بود که بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای مقایسه، یک نمونه 100 نفری از دانشجویان غیر شاهد- جانباز مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای جمع آوری اطلاعات، الف: پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ (ghq-28) ب: پرسش نامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر استفاده گردید. همچنین از معدل دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحلیلی داده ها نشان داد که بین سلامت روان، سبک های مقابله با پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد. می توان گفت در بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی نمی توان تنها بر سازه های روان شناختی مانند سلامت روان، سبک های مقابله تأکید نمود . همچنین یافته ها نشان داد که بین بین سبک مسئله مداری دانشجویان فرزند شاهد - جانباز با دانشجویان غیر شاهد – جانباز تفاوت معناداری وجود دارد اما بین سبک هیجان مداری و اجتنابی دانشجویان فرزند شاهد – جانباز با دانشجویان غیر شاهد – جانباز تفاوت معناداری وجود ندارد. واژه های کلیدی: سلامت روان؛ سبک های مقابله؛ پیشرفت تحصیلی؛ دانشجویان فرزند شاهد و جانباز
عاطفه عابدین آبادی محمدرضا تمنایی فر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جهت گیری مذهبی، سبک های مقابله و شادکامی در دانشجویان انجام شده است. بدین منظور نمونه ای به حجم 386 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای از جامعه آماری مورد پژوهش (دانشجویان دانشگاه های کاشان در سال تحصیلی91 -90 ) انتخاب و به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسش نامه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا از اندلر و پارکر و پرسش نامه شادکامی آکسفورد استفاده شده است. داده ها با شاخص های آماری چون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، آزمون t و رگرسیون تحلیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی درونی و سبک مقابله مساله محور رابطه مثبت معنادار (r=0/26 )، هم چنین بین جهت گیری مذهبی درونی و شادکامی رابطه مثبت معنادار(r=0/16 )وجود دارد. همین طور تحلیل نتایج بیانگر آن است که از بین سبک های مقابله، سبک مساله محور با شادکامی رابطه مثبت معنادار (r=0/41 ) دارد. واژه های کلیدی: جهت گیری مذهبی، سبک مقابله، شادکامی، دانشجویان
زهرا مقدسین فریبرز صدیقی ارفعی
رفتار اهمال کاری - به تعویق انداختن مسئولیت هایی که افراد موظف به انجام آن ها هستند- دارای ابعاد متفاوتی است، یکی از آن ها عبارت است از تاخیر در انجام فعالیت های مربوط به امور تحصیلی. اهمال کاری به طور حتم مانع از بروز توانمندی های دانشجویان در فرایند یادگیری و شکوفایی استعدادهای آن ها می شود؛ لذا به منظور مقابله با چنین رفتاری تعیین علل و همبسته های آن لازم می باشد. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتباط اهمال کاری تحصیلی با کمال گرایی (سازش یافته/ سازش نایافته) و مسند مهارگذاری و نیز میزان پیش بینی پذیری آن بر اساس متغیرهای مذکور است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 310 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه کاشان (179 دختر و 131 پسر)، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. روش پژوهش، از نوع همبستگی بود. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم – مقیاس دانشجو (pass)، کمال گرایی هیل و همکاران و مسند مهارگذاری راتر استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام و آزمون t استودنت) استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نمره کل کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معنادار دارد. همچنین بین بعد سازش یافته کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی رابطه منفی معنادار و بین بعد سازش نایافته کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین مسند مهارگذاری با اهمال کاری تحصیلی نیز رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که اهمال کاری تحصیلی توسط دو بعد کمال گرایی سازش نایافته و سازش یافته و مسند مهارگذاری قابل پیش بینی است. نتایج آزمون t استودنت نشان داد که میان دانشجویان دختر و پسر به لحاظ اهمال کاری تحصیلی، نمره کل کمال-گرایی و کمال گرایی سازش یافته تفاوت معنادار وجود دارد، به طوری که پسران نسبت به دختران، اهمال کارتر بودند و دختران نسبت به پسران کمال گراتر بودند و نیز دختران از نظر کمال گرایی، سازش یافته تر عمل می کردند. اما از نظر کمال گرایی سازش نایافته و مسند مهارگذاری تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر مشاهده نشد.
زکیه نجاریان خوراسگانی فریبرز صدیقی ارفعی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبک های دلبستگی بر سبک های مقابله و ابراز وجود است. نمونه پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان دانشگاه های کاشان در سال تحصیلی 91-1390 بود. نمونه گیری در مرحله اول به روش خوشه ای و در مرحله بعد به صورت طبقه ای انجام گرفت. ابزارهای اندازه گیری عبارت بوده اند از پرسش نامه سبک های دلبستگی هازن و شاور(1987)، مقیاس سبک های مقابله اندلر و پارکر (1990) و پرسش نامه ابراز وجود گمبریل ریچی (1975). برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های توصیفی، ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون به روش گام به گام و همزمان و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن دوسوگرا می توانند واریانس سبک مقابله مسئله مدار و هیجان مدار را به صورت معنادار پیش بینی کنند. و سبک دلبستگی ایمن پیش بینی کننده ی سبک مقابله ی اجتنابی بود. همچنین هر سه سبک دلبستگی توسط متغیر ابراز وجود تبیین می شوند. دو سبک مقابله مسئله مدار و اجتنابی نیز توسط ابراز وجود تبیین می شوند، اما سبک مقابله هیجان مدار توسط ابراز وجود پیش بینی نشد. در بررسی روابط بین سه متغیر با جنسیت، نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد. این تفاوت بین دو سبک دیگر دلبستگی مشاهده نشد. بین سه سبک مقابله و ابراز وجود در دانشجویان دختر و پسر نیز تفاوت معناداری به دست نیامد.
صدیقه غلامی علوی محمدرضا تمنایی فر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی قابلیت های کارآفرینی دانشجویان به منظور اعتبار بخشی و باز اندیشی در کارکردها و مأموریت های برنامه های درسی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ایران می باشد. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 90-91 می باشد (5502=n) که به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای تعداد 412 نفر از آن ها به عنوان گروه نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه قابلیت های کارآفرینی است که ضریب پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 89/. برآورد شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس یک طرفه) استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که میان دانشجویان دانشکده های مختلف از نظر قابلیت های کارآفرینی تفاوت معنا داری وجود ندارد. ولی در عین حال میان دانشجویان دختر و پسر در نمره کل کارآفرینی و مولفه های ریسک پذیری و خلاقیت تفاوت معناداری وجود دارد. به علاوه، یافته های این تحقیق نشان داد که میان دانشجویان سال اول و چهارم از نظر میزان برخورداری از قابلیت های کارآفرینی تفاوت معنا داری وجود ندارد که این امر به نوبه خود نشان دهنده عدم موفقیت و ناکارآیی برنامه های درسی دانشگاهی در رشد و پرورش قابلیت های کارآفرینی دانشجویان بوده و ضرورت تدوین و اجرای برنامه های درسی خاصی که محور آن آموزش و توسعه قابلیت های مذکور باشد را گوشزد می نماید.
مسلم سیاهزاری مجید صدوقی
اهمیتِ بررسی و شناخت آن دسته از متغیرهای کلاس درس که موجب افزایش پیشرفت تحصیلی وخودپنداره به خصوص در درس ریاضی می گردد، بر هیچ کس پوشیده نیست. پژوهش حاضر با توجه به متغیرهای اجتماعی کلاس درس از جمله مدیریت کلاس وعناصر در برگیرنده ی آن وبا تاکید بر رفع نیازهای اساسی دانش آموزان، اثر بخشی آموزش کیفی (با چهار مولفه ی: مدیریت هدایتی، یادگیری مشارکتی، جلسات کلاسی و خودارزیابی) مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر را بر پیشرفت ریاضی وخودپنداره ی ریاضی مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر؛ پژوهشی کاربردی ، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. انتخاب مدرسه به روش نمونه گیری در دسترس و انتخاب کلاسها وجایابی دانش آموزان در کلاس ها به روش تصادفی صورت گرفت. نمونه مورد مطالعه 60 دانش آموز سال سوم راهنمایی بودند. گروه آزمایش شامل 30 نفر به مدت 20جلسه تحت آموزش کیفی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر وگروه گواه، شامل 30 نفر تحت آموزش سنتی قرار گرفتند. از مقیاس خود پنداره ریاضی مارش(نسخه تجدید نظر شده 1990) به منظور اندازه گیری خودپنداره ریاضی و از نمره ی آزمون ریاضی نیم سال اول نیز به عنوان شاخص پیشرفت ریاضی استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اجرای آموزش کیفی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر موجب افزایش معنادار نمرات پیشرفت ریاضی و خودپنداره ی ریاضی شده و می تواند به عنوان روشی مناسب در برنامه های آموزشی و کلاس درس مورد توجه واستفاده قرار گیرد.
راحله سادات سیدی مجید صدوقی
انتقال به دانشگاه یکی از حساس ترین وقایع زندگی جوانان و همراه با استرس های مختلفی است. سازگاری با دانشگاه لازمه عملکرد مناسب دانشجویان تلقی شده و مستلزم تطابق یافتن فرد با گستره ای از الزامات و نیازهاست. تفاوتها در ابعاد فردی و شخصیتی نقش مهمی در سازگاری موفقیت آمیز دانشجویان ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و ویژگی های شخصیت با سازگاری با دانشگاه است. به همین منظور208 نفر از دانشجویان دانشکده های علوم انسانی، علوم پایه، مهندسی، معماری و هنر دانشگاه کاشان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی سازگاری دانشجویان با دانشگاهsacq)) ، پرسشنامه ی پنج عاملی نئو (neo) ، پرسشنامه ی هوش هیجانی سیبر یا شیرینگ استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بین هوش هیجانی و سازگاری با دانشگاه رابطه معناداری وجود دارد و از میان ویژگی های شخصیت موافق بودن و با وجدان بودن با سازگاری با دانشگاه رابطه معناداری وجود نداشت و لی روان رنجورخویی، برون گرایی و گشودگی به تجربه، رابطه معناداری با سازگاری با دانشگاه داشته و توانستند سازگاری با دانشگاه را پیش بینی کنند. در کل می توان گفت که ویژگی های شخصیتی یکی از عواملی است که می تواند بر رفتار دانشجویان تاثیر گذارده، عملکرد، آنان را متفاوت نموده و در سازگاری آنها با محیط دانشگاه تاثیرگذار باشد. همچنین افراد با هوش هیجانی بیشتر در درک خود و دیگران کارآمد بوده، با دیگران ارتباط مناسب برقرار نموده و قادر به سازگاری و مقابله مناسب با محیط بلاواسطه خود هستند.
اشرف ماسپی محمدرضا تمنایی فر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری می باشد. طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 440 نفر از دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 91-90 می باشند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای مورد نظر از آزمون شخصیتی نئو(neo) ، پرسش نامه ی انگیزش پیشرفت هرمانز(amq) و پرسش نامه ی سبک های یادگیری(lsi) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی،انگیزش پیشرفت و شیوه های یادگیری رابطه وجود دارد، به این صورت که شیوه یادگیری مفهوم سازی انتزاعی با روان رنجوری رابطه منفی، و با برون گرایی و گشودگی رابطه مثبت دارد. شیوه های یادگیری تجربه عینی و مشاهده تاملی با ویژگی شخصیتی روان رنجوری رابطه مثبت دارند. شیوه یادگیری آزمایشگری فعال با توافق پذیری رابطه منفی و با وظیفه مداری رابطه مثبت دارد. انگیزش پیشرفت فقط با شیوه یادگیری مفهوم سازی انتزاعی رابطه معنی دار دارد. ویژگی شخصیتی روان رنجوری پیش بینی کننده سه شیوه ی یادگیری تجربه عینی، مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی و ویژگی شخصیتی توافق پیش بینی کننده شیوه یادگیری آزمایشگری فعال می باشد. از دیگر یافته های پژوهش این بود که بین ویژگی های شخصیتی و انگیزش پیشرفت رابطه وجود دارد، به این صورت که ویژگی شخصیتی روان رنجوری با انگیزش پیشرفت رابطه منفی دارد و بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی،توافق و وظیفه مداری با انگیزش پیشرفت رابطه مثبت وجود دارد. و همچنین بین دانشجویان دختر و پسر در هر یک از شیوه های یادگیری و انگیزش پیشرفت تفاوت معنی دار مشاهده شد.
زهره حمامی مجید صدوقی
چکیده در هر نظام تعلیم و تربیت، میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان یکی از شاخصهای موفقیت در فعالیتهای علمی است. پژوهشها نشان داده اند؛ عوامل گوناگون فردی و اجتماعی پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار می دهند؛ که در پژوهش حاضر به بررسی عوامل فردی مرتبط با پیشرفت تحصیلی پرداخته شده است، و پژوهشگر علل احتمالی وضعیت مطلوب و نامطلوب تحصیلی دانشجویان از جمله سبکهای تفکّر و انگیزش پیشرفت را بررسی کرده است. روش تحقیق علّی- مقایسه ای است، که این مطالعه با هدف مقایسه سبکهای تفکر و انگیزش پیشرفت در بین دانشجویان با پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دانشکده های علوم انسانی و ادبیات و زبانهای خارجه دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-92 صورت گرفت. نمونه پژوهش در گروه معدل بالا 82 دانشجو که با روش نمونه گیری تصادفی ساده از کلیه رشته ها و در گروه معدل پایین 37 نفر(کلیه دانشجویان معدل پایین به علت محدودیت جامعه آماری) از کلیه رشته ها انتخاب شدند. دو ابزاری که در پژوهش حاضر به کار گرفته شد: پرسشنامه استرنبرگ- واگنر برای اندازه گیری سبکهای تفکر و پرسشنامه هرمنس برای اندازه گیری انگیزش پیشرفت مورد استفاده قرار گرفت. در قسمت تحلیل داده های پژوهش در بخش آمار توصیفی، از شاخصهای فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه به منظور مقایسه دو گروه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین دانشجویان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین در هر سه کارکرد سبک تفکر اجرایی، قانونگذار و قضایی تفاوت معنادار وجود دارد، و دانشجویان با عملکرد تحصیلی بالا از میانگین بالاتری در هر سه سبک برخوردار بودند. همچنین بین دانشجویان معدل بالا و پایین در انگیزش پیشرفت تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان معدل بالا از میانگین بالاتری در انگیزش پیشرفت برخوردار بودند. نیز، در این پژوهش بین دانشجویان دختر و پسر در سبکهای تفکر اجرایی، قانونی و قضایی تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ به علاوه مقایسه دختران و پسران در انگیزش پیشرفت نشان داد که بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته ها اشاره دارد که توجه به تفاوتهای فردی یادگیرندگان در آموزش و یادگیری قابل اهمیت است، و انعطاف پذیری در سبکهای تفکّر توسط معلمان و دانش آموزان می تواند رسیدن به اهداف یادگیری را تسهیل نماید. واژه های کلیدی: سبکهای تفکّر، انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی، افت تحصیلی، خود حکومتی ذهنی
الهام ربیعی فرادنبه محمدرضا تمنایی فر
رضایت زناشویی از عوامل مهمی است که بر سلامت روانی و کیفیت زندگی زوجین تأثیر می گذارد و می تواند از عوامل مختلف اثر پذیرد.پژوهشهای متعددی به بررسی رابطه ی رضایت زناشویی با سایر متغیرها پرداخته اند. پژوهش حاضر نیز با هدف تعیین رابطه سازگاری و تصویر بدن با رضایت زناشویی و آزمون تفاوتهای متغیرها بر پایه جنس پاسخگویان انجام شده است. نمونه ی پژوهش شامل 186 نفر از کارمندان دانشگاه کاشان بود که به روش نمونه گبری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سازگاری بل، پرسشنامه تصویر بدن و مقیاس زوجی اینریچ استفاده شد. یافته-ها نشان داد که بین سازگاری، تصویر بدن و رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که متغیرهای سازگاری و تصویر بدن 09/0 از واریانس رضایت زناشویی را در بین کارمندان تبیین می کنند. آزمون تفاوت میانگین ها نیز تفاوت معناداری بین زنان و مردان در هیچ یک از متغیر های پژوهش نشان نداد. در نهایت، بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت که متغیرهای سازگاری و تصویر بدن، رضایت زناشویی کارمندان را تحت تأثیر قرار می دهند.
اعظم عقیقی بیدگلی محمدرضا تمنایی فر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک فرزند پروری و حمایت اجتماعی ادراک شده با خودکارآمدی تحصیلی انجام شده است. به این منظور تعداد 350 نفر از دانشجویان دانشگاه کاشان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (اون و فراتمن،1988)، پرسشنامه اقتدار والدینی (فرم مادران) (بوری،1991) و مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت،1988) پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که بین سبک فرزند پروری مقتدرانه و خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک فرزند پروری مستبدانه و خودکارآمدی تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. هم چنین بین حمایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار به دست آمد. از بین ابعاد حمایت اجتماعی، حمایت افراد مهم با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد ، روش تربیتی مقتدرانه و دریافت حمایت از سوی افراد مهم، نقش ویژه ای در خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دارند. بنابراین آموزش والدین ،جهت یادگیری و اعمال شیوه مقتدرانه فرزند پروری و مداخلات موثر و سازنده افراد مهم مانند اساتید دانشگاه، در ارتقای باور های خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان نقش تعیین کننده خواهد داشت.
ندا نیکنام محمدرضا تمنایی فر
چکیده ندارد.
زینب یزدانی کاشانی محمدرضا تمنایی فر
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای تفکر انتقادی و خودکارآمدی دانشجویان رشته های هنری و غیرهنری بوده است . جامعه ی پژوهش ، شامل کلیه ی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 88- 87 بود که از میان آنها نمونه ای مشتمل بر 320 دانشجو ( 160 دانشجوی رشته ی هنری و 160 دانشجوی رشته ی غیرهنری ) با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند ، که در سن ، جنس و سال تحصیلی همتا شده اند . روش تحقیق از نوع علی – مقایسه ای بود . ابزارهای سنجش در این تحقیق شامل پرسشنامه مشخصات عمومی ، آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا – فرم ب و مقیاس خودکارآمدی شرر بوده است . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی ( فراوانی ، میانگین ، انحراف معیار ) و آمار استنباطی ( آزمون t ) استفاده شده است . نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که دانشجویان رشته های هنری در مقایسه با دانشجویان رشته های غیرهنری از تفکر انتقادی و خودکارآمدی بالاتری برخوردار هستند . همچنین دانشجویان رشته های هنری نسبت به دانشجویان رشته های غیرهنری نمره های بالاتری در خرده مقیاس های تفکر انتقادی کسب کردند . نتایج این پژوهش ضمن آنکه نشان می دهد آموزش هنر بر رشد تفکر انتقادی و خودکارآمدی تاثیر بسزایی دارد ، به تثبیت جایگاه والای هنر در نظام آموزشی و خارج نمودن آن از برنامه ی درسی مغفول کمک می کند .